فیلم/ پیام حضرت امام به رزمندگان توسط آیتالله احسانبخش در دوران دفاع مقدس
فیلم/ پیام حضرت امام به رزمندگان توسط آیتالله احسانبخش در دوران دفاع مقدس بیشتر بخوانید »
انتظار این بود که سران اصلاحات در قبال این نامه به صحنه آمده و شهامت این را داشته باشند که دیکتاتورهای درون خود را به مردم معرفی و از آنان انتقاد کنند.
سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
“میراث فکری روحانی” هنوز مردم را تهدید میکند
محمود واعظی، از مقامات دولت روحانی و از مردان حلقه اصلی رئیسجمهور اسبق، طی اظهاراتی در مصاحبه با خبرآنلاین گفته است: وقتی تحریم گریبانگیر اقتصاد یک کشور است به واسطه ارتباط با تعداد کمی از کشورها در روابط بازرگانی، تجاری و صنعتی، محدودیت مخربی بر اقتصاد کشورِ تحریم شده چیره میشود. در صورتی که مزیت در این است که امکان صادرات و واردات با هر کشوری میسر باشد و انتخابهای گستردهتری داشته باشیم.
او میافزاید: بر این اساس، مذاکرات رفع تحریمها و تصویب FATF دو فاکتور غیر قابل اجتناب و ضروری برای گشایش اقتصاد کشور هستند.[۱]
*ایکاش آقای واعظی که در زمره چهرههای نجیب هم محسوب میشوند؛ از تجربه خود و دولت آقای روحانی درباره اثرات امضای برجام و سفر هیئتهای خارجی به ایران حرف میزدند.
اقداماتی که گفته میشد پر از گلابی است، کشور را از سرمایهگذاری خارجی فربه میکند و…
اما دست آخر به “خسارت محض و تقریبا هیچ” رسید، گرانیها بیشتر شد و آقای روحانی هم از این گفت که هرکس دنبال مذاکره با آمریکا باشد “دیوانه” است!
آقای واعظی با چه وجدان یا عقلانیتی حاضر شده این تجربه زیسته را به کناری بنهد و دوباره بر همان مسیر طی شدهی بیدستاورد پافشاری کند؟
واقعا چه نفعی در تلف کردن دستاوردهای کشور و عمر مردم وجود دارد که واعظی و امثال واعظی از تأکید بر کارآمدی در حل مشکلات کشور و کم بودن اثر تحریمها بری هستند و به جای آن بر چیزهایی تأکید میکنند که بیدستاوردی و غلط بودن آنها بر همه آشکار شده است.
واقعا واعظی که از قضا سوابق اطلاعاتی هم دارد، نمیداند که تحریمها علیه ایران اولا هیچوقت رفع نمیشود و ثانیا اثر آنها بر اقتصاد کلان ایران کمتر از ۲۰ درصد است؟
واعظی که یک صاحبمنصب سطح بالای دولتی بوده است چرا به مردم نمیگوید که بخش اعظم گرانی موجود در بازار کالا و خدمات ایرانی هیچ ربطی به تحریم ندارد و مثلا مسئله گرانی مسکن در ایران اسیر ناکارآمدی است نه اسیر تحریم!
دقت شود که یکی از دردهای ما در سیاست ایرانی؛ همین سبک و سیاق غلط برخی رجال سیاسی در لجبازی و بیتوجهی به عبرتها و تجربیات انباشته است که موجب افزایش نیافتن سرعت پیشرفت ایران و حل نشدن مشکلات ساده مردم میشود.
البته بیان این نکته هم در اینجا ضروریست که اگر واعظی و امثال واعظی احساس میکردند این حرفهای غلط آنها خریداری ندارد و به محض بیان؛ از سوی مراجع اجتماعی از قبیل استادان دانشگاه، وعّاظ، دانشجویان و سلبریتیها مؤاخذه خواهند شد که چرا بر یک تجربه غلط اصرار دارند؛ حتما شنوای چنین اظهاراتی نمیبودیم.
***
ناامیدی رئیسپلیس راهور از بهبود وضعیت ایمنی خودروها
یک پلیس اینگونه ناامید میشود!
سردار حسینی، رئیسپلیس راهور ناجا طی سخنانی در شورای راهبری تصادفات استان مرکزی در اراک با اعلام کشته شدن بیش از ۲۰ هزار نفر طی سال گذشته در تصادفات جادهای در ایران گفته است: باوجود تلاشهای صورت گرفته در سطح کشور اما کماکان در موضوع تصادفات تا نقطه مطلوب فاصله زیادی وجود دارد.
او میافزاید: کشور ایران ۱.۳ درصد جمعیت دنیا را دارد و عدد منطقی جان باختگان تصادفات نسبت به جمعیت باید ۱۴ هزار نفر باشد. هر چه از این عدد بالاتر باشد یعنی نتوانستیم در مهار تصادفات و ترافیک و کنترل تصادفات کار مثبت و موثری انجام دهیم.
به گزارش مجاهدت از ایرنا، این مقام بلندپایه پلیس در بخش دیگری از سخنان خود تصریح میکند: به نظر میرسد بر مدار خودرو و وسایط نقلیه امیدی به بهبود وضعیت نداریم و باید تمام تلاش خود –برای کاهش تصادفات- را بر دومقوله راه و عامل انسانی قرار دهیم. اگر این دو مقوله به خوبی مدیریت شود میتوان امید داشت که موفقیتهای خوبی در آینده کسب شود.[۲]
*مقوله تصادفات جادهای در ایران و تلفات آن یک قصه پر غصه است که البته بخش مهمی از مسئولیت آن هم متوجه مردم است!
پیش از این و در دهه ۸۰ بود که رقم بالای کشتگان جادهای در ایران با انتقادات شدید و اصولی رسانهها مواجه شد.
کار به جایی رسید که عبارت “جادههای مرگ” در سایتهای خبری و رسانهها پررنگ شد و حتی مقامات هم نسبت به آن انتقاد کردند. و هرچه بود اما در این آمد و رفتهای رسانهای و با کمک همه، میزان تلفات ناشی از تصادفات کاهش یافت و حتی در مقاطعی به نرم جهانی هم رسید.
ولی متأسفانه غفلتها باز هم آغاز شد… کسانی از مردم با ماشینهایی که صرفا برای شهر طراحی شده بودند و مناسب جاده نبودند به مسافرتهای جادهای شتافتند، برخی خودروسازهای داخلی همچنان نسبت به ایجاد ایمنی بیشتر کاهلی کردند، مسافرتهای بیاحتیاط به مد روز تبدیل شد، برای تردد در راههای روستایی فرهنگپذیری صورت نگرفت و نقاط حادثهخیز جادهای نیز همچنان وجود داشتند.
و در نتیجه رسیدیم به فضای امروز که تلفات جادهای مجددا به کانال قبلی بازگشتهاند و رئیس پلیس راهور هم پس از سالها تلاش پلیس و رسانهها اما رسما اعلام میکند نسبت به بهبود وضعیت خودرو امیدی نداریم.
هرچه هست اما شهروندان و هر کسی که از خودروی شخصی برخوردار است باید بدانند که امنیت سفرهای جادهای فقط با عقلانیت حفظ میشود و حتی اگر وضعیت خودروها و جادهها و… هم اصلاح شود ولی مادام که مردم با ماشینهای شهری به مسافرت جادهای بروند، مادام که رانندگان در حین خستگی توقف نکنند، مادام که سرعت زیاد در جاده یک تفریح باشد و مادام که عابران جادههای روستایی (که یکی از اصلیترین بخشهای تلفات جادهای در حیطه آنهاست) به قوانین عبور و مرور در جادهها تمکین نکنند؛ وضعیت تلفات جادهای بهبود نخواهد یافت.
***
ورود آرمین برای محو کردن نامه فائزه هاشمی!
محسن آرمین، فعال ستادی اصلاحطلب و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ به تازگی پیرامون نامه خانم فائزه هاشمی در زندان که برای انتقاد از رفتارهای دیکتاتورمآبانه اصلاحطلبان نانجیب با سایر زندانیان منتشر شد با ایلنا مصاحبه کرد.
آرمین در بخشی از این مصاحبه مدعی شد:
“اقدام خانم فائزه هاشمی را در نقد علنی رفتارهای استبداد طلبانه در زندان شجاعانه ارزیابی میکنم. با کمال تأسف وضعیتی که خانم هاشمی به نقد آن پرداختهاند هرچند پدیده محدودی است اما در زندانهای سیاسی امر بی سابقهای نیست. پیش از انقلاب مجاهدین خلق در زندان سرآمد این گونه برخوردها بودند. در سالهای اخیر افرادی که در رابطه با این سازمان دستگیر شدهاند و به ویژه سلطنت طلبان در زندان به این رفتار شهرهاند. “[۳]
*اظهارات آرمین مبنی بر اینکه خانم هاشمی در نامه خود از منافقین و سلطنتطلبان انتقاد کرده نه اصلاحطلبان(!) در حالی است که هاشمی در نامه سرگشاده خود ابراز داشته بود که این افراد “مبارزین نامآشنا و نظریهپرداز” هستند. ضمن اینکه در نامه خود صراحتا از عبارت “چپها” نیز استفاده میکند.
در واقع اینکه خانم هاشمی در نامه خود از اصلاحطلبان انتقاد کرده؛ امر قابل کتمانی نیست.
در عین حال شاهدیم که رفتار این چپهای نانجیب در زندان به بیرون نیز تسرّی دارد و کسی مثل محسن آرمین به راحتی حاضر است منظور خانم هاشمی را وارونه جلوه دهد تا به آن دیکتاتورهای محبوس کمک کرده باشد!
البته کتمان حقیقت از محسن آرمین که بواسطه فتنه ۸۸ و ماجرای تقلب نیز به زندان افتاده بود؛ چیز عجیبی نیست.
انتظار این بود که سران اصلاحات در قبال این نامه به صحنه آمده و شهامت این را داشته باشند که دیکتاتورهای درون خود را به مردم معرفی و از آنان انتقاد کنند. لکن شاهد سکوت آنها و لاپوشانی امثال آرمین هستیم.
اظهارات آرمین همچنین نشان میدهد که خانم هاشمی در نامه خود راست گفته بود که در مقابل اصلاحطلبان نانجیب حتی خطر جان او نیز وجود دارد.
چه اینکه وقتی شاهدیم یک باند درون زندان؛ نیروهای جانبرکفی مثل محسن آرمین در بیرون از زندان هم دارد؛ هیچ بعید نیست که تهدیدات علیه خانم هاشمی واقعیتر از این باشد.
***
1_ khabaronline.ir/xmH5p
2_ www.irna.ir/xjRFdQ
3_ https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1533215
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
وزارت کشور تاجیکستان در بیانیه ای از حمله با چاقو به مفتی اعظم این کشور خبر داد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، «آپا» به نقل از خبرگزاری رویترز اعلام کرد که وزارت کشور تاجیکستان از حمله با چاقو به مفتی اعظم این کشور خبر داد.
بر این اساس، وزارت کشور تاجیکستان با صدور بیانیه ای در این ارتباط اعلام کرد که «سید مکرم عبدالقدیرزدا» روحانی ارشد مسلمان تاجیکستان در حمله امروز چهارشنبه در بیرون مسجدی در شهر دوشنبه پایتخت این کشور مجروح شد.
این وزارتخانه گفت که فردی با «انگیزه های اوباشگری» «سید مکرم عبدالقدیرزدا» را پس از برگزاری نماز در یک مسجد با چاقو زخمی کرد.
این منبع افزود که مقامات تاجیکستان مهاجم را بازداشت کرده و پرونده جنایی در مورد این حادثه باز کرده اند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
حمله با چاقو به مفتی اعظم تاجیکستان بیشتر بخوانید »
نامه افرادی همچون عبدی به سیدمحمد خاتمی را باید در چارچوب نمادی از شورش علیه انقیاد موجود در جبهه اصلاحات دانست.
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
**********
روزنامههای امروز یکشنبه یازدهم شهریورماه در حالی چاپ و منتشر شد که اولین گفتگوی تلویزیونی رئیسجمهور، فشار رادیکالها به دولت، سهمخواهی چپها و عوبر اصلاحطلبان از خاتمی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
یک روزنامه اصلاح طلب بر این باور است که نامه عباس عبدی به سیدمحمد خاتمی بیانگر رویکرد وی برای فاصله گیری از رادیکالیسم بوده و وی لزوم پوست اندازی جریان اصلاحات با عبور از رادیکال ها را گوشزد کرده است.
روزنامه اعتماد با بیان اینکه عباس عبدی به عنوان یک کنشگر و روزنامهنگار جسارت پوستاندازی در مواضع و دیدگاههای سیاسی خود براساس واقعگرایی و پراگماتیسم را داشته است، نوشت:
نگارش نامه اخیر نیز ناشی از همین پراگماتیک بودن وی است. رویکرد آقای عبدی بیانگر نوعی پوستاندازی و فاصلهگیری از شعارهای رادیکال دهه ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ براساس واقعبینی است و این نهتنها یک عیب بلکه برای یک کنشگر سیاسی ضرورت است که باتوجه به درک شرایط و مقتضیات زمان نوع کنشگری خود را تنظیم کند. نویسنده نامه به عنوان یک روزنامهنگار و کنشگر که بهخوبی از شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران آگاه است به این نتیجه رسیده که فاصلهگیری از دوقطبی اصولگرایی -اصلاحطلبی ضرورت دارد و در حال حاضر اولویت ایران و منافع ملی آن میباشد و ضرورت تحقق آن تعدیل مواضع خود است.
این روزنامه اصلاح طلب در خاتمه نوشت:
باید عینک بدبینی را کنار گذاشت و با نگاهی واقعگرایانه به نگارش این نامه نگاه کرد. بدینمعنا که عبدی به عنوان یک کنشگر و روزنامهنگار پراگماتیک با درک شرایط و مقتضیات زمان و برای تحقق وفاق ملی خواهان نوعی پوستاندازی در اردوگاه سیاسی خود شد و با تقاضا از رهبر اردوگاه خواستار برخی اصلاحات کلامی و رفتاری در میان نیروهای رادیکال اصلاحطلب برای نیل به ضرورت فعلی جامعه ایران یعنی تحقق وفاق ملی گردیده است، موضوعی که اولویت اول جامعه ایران است و لازمه تحقق آن کاهش تنش، استفاده از توان تمامی نیروها، شایستهسالاری در انتصابات، عقلگرایی در کنشگری و اعتدالگرایی در رویکرد کلامی و عملی است.
همچنین عبدی در یادداشتی مجزا در اعتماد مینویسد:
منظور از فرهنگ نقد این است که عواطف مخاطب را نشانهگیری نمیکنند و نمیخواهند در یک فضای احساسی، مخاطب را با خود همراه کنند. به گمان من ارتقای فرهنگی و سیاسی جامعه به سطحی رسیده است که نقدهای احساسی، شخصی و مملو از کلمات تحقیرکننده معمولا اثری ندارند و اگر داشته باشند، اثرشان کوتاهمدت و موقت است.
عبدی همچنین در خلال نوشته خود به شکلی در حال بیان این نکته است که برخی از انتقادات اصلاح طلبان به وی ناشی از هیجان و احساس بوده و قصدشان افشاگری و رسواسازی است نه روشن شدن حقیقت!
بیان این مطالب از سوی عباس عبدی نشان میدهد که واکنش ها و نقدهای اصلاح طلبان نسبت به نامه وی خطاب به سیدمحمد خاتمی آنچنان بوده که وی در گام اول و پیش از پاسخ به محتوای نقد منتقدین تلاش کرده که از لزوم فرهنگ نقد سخن به میان بیاورد.
تاملی بر این مطالب نشان میدهد که در جریان اصلاحات دو طیف عملگرا (در ساختار) وجنبشی(برساختار) وجود داشته و این جبهه در برزخ ایدههایی مبتنی بر توافق- ستیز با نظام سیاسی به سر می برد، نامه افرادی همچون عبدی به سیدمحمد خاتمی را باید در چارچوب نمادی از شورش علیه انقیاد موجود در جبهه اصلاحات دانست. وضعیت موجودی در جریان اصلاحات که نسبتی به واقعیت های جامعه ندارد.
روحانی به صورت معنادار به مشکلات شرق ایران توجه نکرد!
یک روزنامه اصلاح طلب معتقد است که روحانی به صورت معنادار به مشکلات شرق ایران توجه نکرد؛ روزنامه اعتماد در یادداشتی با انتقاد از برخی دولت ها برای توسعه شرق کشور، نوشت:
تحلیل مشکلات مردم سه استان خراسان رضوی، شمالی و جنوبی و همچنین مشکلات متفاوت استان سیستان و بلوچستان و نیاز آنها به توسعه مدیریت سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و توسعه زیرساختهای ملی و بینالمللی در دستور کار برخی از پژوهشگران قرار گرفته است که باید به آن توجه شود.
این روزنامه همچنین با اشاره به مسائل مهم مرزی ناشی از حاکمیت طالبان و پرورش گروههای تروریستی در همسایگی ایران به ویژه در ولایات هرات، فراه، نیمروز، زابل و زرنج افغانستان، هجوم مهاجران افغانی و … ضرورت توجه دولت وفاق ملی به شرق کشور را یادآور شد و تصریح کرد، مردم شرق کشور ۱۴۰۳ در راستای تامین منافع ملی، برای پرهیز از تنشهای ملی و بینالمللی، برای تغییر و امید به تحول در مدیریت امور کشور و «برای ایران» به دکتر پزشکیان رای دادند.
اگر اهل سنت بر قهر و تحریم انتخابات گذشته اصرار میکردند و به دعوت ندای اصلاحطلبان و اشخاص خیرخواه بیتوجهی میکردند پرواضح است که امروز دکتر مسعود پزشکیان، رییسجمهور ایران نبود. همانگونه که در دوره یازدهم و دوازدهم به دکتر روحانی رای دادند ایشان را کمک کردند و متاسفانه آن رییسجمهور هم بهرغم اصرار ما به صورت معنادار به مشکلات شرق ایران توجه نکرد.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
یک روزنامه اصلاحطلب تاکید کرد: سخنان پزشکیان موجب سوءبرداشت و دردسرساز میشود، او ناچار است پیش از هر مراسمی، درباره آنچه میخواهد بر زبان بیاورد، بیندیشد و گرنه در نهایت جایگاه او تضعیف می شود.
به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: یک روزنامه اصلاحطلب تاکید کرد: سخنان پزشکیان موجب سوءبرداشت و دردسرساز میشود بنابراین او ناچار است پیش از هر مراسمی، درباره آنچه میخواهد بر زبان بیاورد، بیندیشد و گرنه این سخنان در نهایت، جایگاه او را تضعیف میکند و در گذر زمان، دردسرساز خواهد شد. روزنامه شرق در سرمقاله خود با عنوان «سخنان پزشکیان دردسرآفرین است؟» نوشت: یکی از مشکلات جدی رؤسای جمهوری ایران این است که درک درستی از مفهوم «جایگاه سخن» ندارند. آنان گاه سخنانی در مصاحبهها، سخنرانیها، در دیدار با مردم و مقامات به کار میبرند که موجب سوء قرائت در اذهان میشود. این ناشی از اعتمادبهنفس بیش از اندازه است که به سهلانگاری میانجامد. نمونه بارز این سخنان را میتوان در حرفهای محمود احمدینژاد پیدا کرد. احمدینژاد همه مرزهای رسمی زبان را میشکست و این امر ابتدا برای مردم کوچهبازار خوشایند و جذاب بود، چراکه به شیوه غیرمستقیم کردار و رفتار حامیان خود را که اغلب از مردم کوچهبازار بودند، توجیه میکرد…
«جایگاه سخن» نزد حسن روحانی خاصگرایانه بود؛ او بهندرت مردم را خطاب قرار میداد. روی سخنش بیش از هر چیز نهادهای رسمی و افرادی با هویتهای مجهول و مبهم بودند و این خطاب بیش از اینکه گرهگشا باشد، معمایی به نظر میرسید که مردم باید آن را حل میکردند. حسن روحانی بهخوبی از «جایگاه سخن» خود آگاه بود و تلاش میکرد بیش از آنکه سخنانش مردم را برانگیزد، مخالفانش را بنوازد؛ برای همین بسیار از صنعت تلمیح و کنایه استفاده میکرد و بهندرت سخنانی رک و صریح بر زبان میآورد. حسن روحانی میدانست از هر سخن میتوان معنایی غیر از آن چیزی که بر زبان آمده، افاده کرد. او نه صدای مردم بود و نه زبان آنان. زبانش رسمی و امنیتی بود و بههمیندلیل نزد مردم مرموزتر از آنچه بود، نشان میداد.
محمود احمدینژاد و حسن روحانی باور نداشتند در سیاست باید مسائل را صادقانه با مردم در میان گذاشت. تعریف آنان از صداقت و صراحت در بیان با رؤسای جمهور دیگر تفاوت داشت.
سیدمحمد خاتمی راه سادهای در پیش گرفته بود. او درصدد بود از جایگاه دانشگاهی خود سخن بگوید، چراکه در آن جایگاه واژهها را راحتتر میجست و به کار میبست. اگرچه گاه مردم از عمق حرفهای سیدمحمد خاتمی سر در نمیآوردند اما باورشان این بود که آنان را در سیاست جدی گرفتهاند. البته چفتوبست نشدن گفتار خاتمی با کردارش مردم را ناامید و دلسرد کرد و از او چهرهای منفعل در بحرانهای سیاسی ساخت.
یکی از مشهورترین سخنان حضرت علی(ع) این است که «تا سخن نگفته باشی، کلام در بند تو است و به زمان سخنگفتن تو در بند کلامی». مسعود پزشکیان حد وسط حسن روحانی و سیدمحمد خاتمی است. گاه بارقههایی در سخنانش دیده میشود که سمتوسوی مردمگرایانه دارد و البته آلوده به جهل و خلاف واقع نیست. لحن و طنین صدایش نشان میدهد با مردم کوچهبازار آشنا است و میتواند زبان آنان باشد. مسعود پزشکیان به زبان ترکی تسلط دارد و در خانه این زبان زیسته و به چموخم آن آگاه است. این تسلط به ترکی، گاه در برگرداندن آن به فارسی برایش دردسرآفرین میشود. بگذارید با مثالی صورتمسئله را روشن کنیم. جلال آلاحمد سخنوری توانا بود و کلامی نافذ داشت. او با همان کلام مینوشت و نوشتههایش همان ریتم و تپش را داشت. از این رو است که یکی از انتقادات به نثر جلال آلاحمد در کنار ویژگیهای ماندگاریاش این است که برخی باور دارند داستانهایش شتابزدهاند. آلاحمد خود در «سنگی بر گوری» بر عجول بودنش صحه میگذارد. او همانگونه که فکر میکند، سخن میگوید و مینویسد…
با علم بر این قیاس، مسعود پزشکیان راه دشواری در پیش دارد. او ناگزیر است به دلیل جایگاه خود، سخنرانی و مصاحبه کند و در جمعهای مختلفی حرف بزند و برای اینکه از سخنان صادقانه و صریحش سوءقرائت نشود، ناچار است پیش از هر مراسمی درباره آنچه میخواهد بر زبان بیاورد، بیندیشد و در صورت امکان آن را به متن بازگرداند. بهویژه اینکه سخنان او در آغاز راه قابلیت تفسیر و تأویل بسیار دارد و مخالفانش درصدد سوءقرائت از آن هستند؛ بههمیندلیل او باید از سخنانی که موجب این سوءقرائت میشود که در نهایت جایگاه او را تضعیف میکند، پرهیز کند. سوءقرائتهایی که در گذر زمان دردسرساز خواهد شد.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
شرق: سخنان نیندیشیده پزشکیان میتواند دردسرساز شود بیشتر بخوانید »