فیلم/ حاشیههای لایحه بودجه ۱۴۰۰
فیلم/ حاشیههای لایحه بودجه ۱۴۰۰ بیشتر بخوانید »
حوزه دولت خبرگزاری فارس: در حالی حکم محکومیت مهدی جهانگیری برادر معاون اول رئیس جمهور توسط سخنگوی قوه قضائیه اعلام شد که مسئله فساد اطرافیان به مسئلهای در لایه ارشد دولت روحانی بدل شده و پیش از این حسین فریدون برادر رئیس جمهور هم به دلیل فساد اقتصادی محکوم به حبس شده بود.
فریدون ۲۴مهرماه ۹۸ با حکم قضایی به زندان رفت و درست چند روز پس از آن (چهارشنبه ۱ آبان ۱۳۹۸) بود که روحانی در واکنش به این اقدام قوه قضائیه، سعی کرد تا این اقدام دستگاه قضا را سیاسی جلوه دهد. او گفت: «معتقدیم تا زمانی که در کشور شفافیت نباشد، بقیه امور در مسیر مبارزه با فساد جنبه نمایشی دارد و به درد ملت نمیخورد. البته اگر این گونه اقدامات برای انتخابات است، حرفی در آن نیست اما اگر واقعاً به دنبال از بین بردن فساد هستید، باید شفافیت، رقابت سالم و صادرات غیرنفتی توسعه پیدا کند».
پس از آن یکشنبه (۱۹ آبان ۱۳۹۸) هم با لحنی تندتر گفت: «مبارزه با فساد دانه درشت ها کجاست و چرا به این فسادها و پول ها رسیدگی نمی شود؟ اینکه چند نفر را به دادگاه کشانده و تبلیغ مبارزه با فساد شود، بدانید که سرِ مردم کلاه نمی رود. مردم باید بدانند پولی که از بیت المال پرداخت شده، چگونه و کجا رفته و چه کسانی مسئول هستند و در این زمینه قضات و دادستان های شریف نباید از پیگیری این پرونده ها بترسند و سرنوشت این پول ها را برای مردم روشن کنند در غیر این صورت به مناسبتهای مختلف و مورد به مورد این ارقام را به مردم توضیح خواهم داد».
محکومیت مهدی جهانگیری
این بار اما این برادر اسحاق جهانگیری بود که در تور قاطعیت قوه قضائیه گیر افتاد و به دلیل قاچاق حرفه ای ارز به دو سال حبس محکوم شد.
۱۳ مهرماه ۹۶ بود که خبر دستگیری مهدی جهانگیری رییس گروه مالی گردشگری و نایب رییس اتاق بازرگانی منتشر شد و همین واکنش برادر بزرگترش اسحاق جهانگیری را در پی داشت.
او بلافاصله پس از این اقدام قوه قضائیه سعی کرد جلوه سیاسی به این اقدام قضایی بدهد و در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «اطلاع دقیقی از دلیل، چگونگی دستگیری، اتهام، ضابط و شاکی برادرم ندارم، البته وی هیچگونه مسئولیت و فعالیت دولتی ندارد. مساله قابل پیش بینی بود و باید صبر کرد. امیدوارم سوءاستفاده سیاسی نباشد و عدالت، مبارزه بافساد و حاکمیت قانون برای همه یکسان اجرا شود».
او همچنین (۱۵ مهر ۱۳۹۶) طی سخنانی در چهارمین همایش روز ملی توسعه روستا و عشایر سعی کرد با عمومی و سازمان یافته دانستن فساد به نوعی برادر خود را تطهیر کرده و دستگیری برادر خود را سیاسی و غیر قانونی جلوه دهد. او گفت: «هیچ خط قرمزی برای مقابله با فساد نیست و هیچکس در این زمینه مصونیت ندارد، اما هیچ فردی هم حق ندارد به بهانه مبارزه با فساد تسویه حساب سیاسی کند و نهادهای حاکمیتی باید در چارچوب قانون حرکت کنند».
با این حال بعد از اینکه مقداری تب دستگیری مهدی جهانگیری خوابید و به مرحله محاکمه قضایی رسید، اسحاق جهانگیری دیگر موضعگیری خاصی نسبت به دستگاه قضا نداشت و گه گداری نیز به ضرورت مبارزه با فساد تاکید کرد.
نباید تبعیضی در برخورد با متخلفین و مفسدین وجود داشته باشد
جهانگیری در ۱۹ دیماه ۹۸ در مراسم گرامیداشت روز جهانی مبارزه با فساد ضمن تاکید بر اینکه «نباید هیچ گونه تبعیضی در برخورد با متخلفین و مفسدین وجود داشته باشد و باید با جدیت با موارد فساد برخورد شود و پس از اتمام هر پرونده فساد، با آسیب شناسی دقیق، فرایندهای غلط و خلاء های قانونی که زمینه سوء استفاده را فراهم کرده است، احصاء و اصلاح کنیم، تاکید کرده بود: «برخورد با فساد و مفسدین به تنهایی کافی نیست و حتماً باید در زمینه پیشگیری از فساد نیز حرکت کنیم».
مجریان قانون و برادرانشان
اینکه شخص روحانی و البته جهانگیری بارها بر ضرورت مبارزه با فساد و بسط زیرساختهای ضد فشار تاکید می کنند امری است که هر مقام و شخصیت سیاسی با هر نوع گرایش سیاسی و جناحی بر آن تاکید دارد ولی شخصیتهای سیاسی در بزنگاههایی این چنینی عیار پایمردی خود بر گفته هایشان را نشان میدهند.
پرونده پرحاشیه شبنم نعمت زاده و اخلال در نظام تولید و قاچاق دارو، پرونده هزارتوی بانک سرمایه، پرونده علیرضا زیباحالت منفرد معروف به جعبه سیاه بابک زنجانی، پرونده پدیده شاندیز با ۱۳۶ هزار شاکی، پرونده اکبر طبری و مبارزه با فساد در درون قوه قضائیه، گوشت های برزیلی و محاکمه مدیران دولتی، حکم ۲۵ سال حبس متهم اقتصادی بانک تجارت کرمان، پرونده کیمیا خودرو و وعده پوشالی خرید خودرو با اقساط بلندمدت، گریس بند و وعده سود ۳۰۰ درصدی به ۸ هزار شهروند و… تنها بخشی از پروندههای مبارزه با اخلالگران و متخلفین اقتصادی هست که مخصوصا در دوران ریاست آیتالله رئیسی بر دستگاه قضا به سرانجام رسیدهاند و قطعا دستگیری برادر رئیس جمهور یا معاون اول رئیس جمهور میتواند تنها یکی از انها باشد.
اهمیت این پروندهها در آن است که تخلف نزدیکان و بستگان مقامات ارشد قوه مجریه کشور میتواند این حس را به افکار عمومی منتقل کند که فساد در کشور نهادینه شده است. گزارهای که دشمنان نظام جمهوری اسلامی درصدد تثبیت آن هستند و برخورد سیاسی این مقامات با چنین تحرکات مثبت عادلانه دستگاه قضا، این گزاره را بیشتر اثبات میکند.
انتهای پیام/
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، پایگاه خبری و تحلیلی جهان نیوز تلاش خواهد کرد، برخی اخبار و تحلیل های که در رسانهها به هر دلیلی پرداخته نشده را برای مخاطبین خود منتشر کند. بولتن جهاننیوز به برخی لایههای پنهان اخبار و رویدادهای سیاسی و فرهنگی ایران خواهد پرداخت. هفدهمین شماره بولتن جهان نیوز را در ادامه میخوانید:
تکاپوی انتخاباتی نزدیکان روحانی؟
اظهارات شفاف اخیر واعظی به عنوان رئیس دفتر رئیس جمهور و از نزدیکان وی در حزب اعتدال و توسعه در توبیخ فاصله گذاری اصلاح طلبان از دولت تدبیر و امید حاوی پیام جدی انتخاباتی نیز می تواند باشد. واعظی در اینباره خطاب به اصلاح طلبان گفته است: «سال ۹۲ خود خاتمی تصمیم گرفت که عارف کنار برود. الان که وقت انتخابات شده حرف بیربط می زنند. به جای تشکر از بکارگیری اصلاح طلبان در دولت، طلبکار شدهاند».
با این وجود انتخابات ۱۴۰۰ در راه است و طبیعی است که حزب نزدیک به حسن روحانی نیز فعالیت های انتخاباتی جدی را در برنامه داشته باشد. از سوی خود در سخنان متعدد حاشیه ساز هفته های اخیر حسن روحانی نیز ردپای تاثیرگذاری بر انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ دیده می شود.
حزب اعتدال و توسعه تاکنون موضع رسمی درباره انتخابات ۱۴۰۰ نداشته ولی چهره های اصلی این حزب منجمله محمدباقر نوبخت و محمود واعظی تحرکات سیاسی قابل توجهی داشته اند. به اعتقاد برخی فعالین سیاسی فاصله گذاری اصلاح طلبان از دولت، می تواند سبب حضور مستقل حسن روحانی و دوستانش در انتخابات ۱۴۰۰ شود و آنها گزینه مستقلی برای ریاست جمهوری معرفی کنند.
از مجموعه مواضع و فعالیت های نزدیکان روحانی می توان برداشت کرد که گزینه مستقل و حتی ائتلافی آنها با اصلاح طلبان در حال حاضر علی لاریجانی خواهد بود. به اعتقاد ناظران سیاسی روی کارآمدن جوبایدن سبب فعالیت بیشتر و مستقل تر حزب نزدیک به حسن روحانی در انتخابات ۱۴۰۰ خواهد شد.
دلیل اصرار خاتمی برای حضور در انتخابات ۱۴۰۰
محمد خاتمی فعالیت گسترده ای را برای انتخابات ۱۴۰۰ آغاز کرده است. فعالیت انتخاباتی وی با دوری وی از مسایل سیاسی در چنده ماه گذشته چندان همخوانی ندارد. ضمن اینکه در صورتی که بسیاری از چهره های اصلاح طلب به خاتمی و اصلاح طلبان توصیه می کنند که برای بازسازی چهره سیاسی و اجتماعی خود برای مدتی از فعالیت های انتخاباتی و سیاسی فاصله بگیرند، دلیل اصرار خاتمی برای ورود به انتخاباتی که احتمال شکست در آن بسیار بیشتر از هر زمانی دیگری است، چیست؟!
به اعتقاد برخی از فعالین سیاسی اصلاح طلب دلیل اصرار خاتمی برای حضور در انتخابات ۱۴۰۰ مساله مرگ و زندگی برای جریان اصلاحات هست. این فعالین سیاسی معتقدند که اصلاح طلبان باید یا گزینه مستقل و یا گزینه ائتلافی در انتخابات داشته باشند و کنار کشیدن از انتخابات مساوی با حذف شدن کامل از تحولات سیاسی و حکومتی خواهد بود. این چهره ها تاکید دارند که اصلاح طلبان در صورت کناره گیری از انتخابات نه تنها از تحولات و اثرگذاری در مسایل سیاسی و حکومتی حذف خواهند شد بلکه به جریانی همانند جبهه ملی تبدیل خواهند شد که هشت سال دیگر بسیاری از افکار عمومی دیگر یا شناختی از آنها ندارند و یا اساسا اثر سیاسی برایشان تصور نیست.
مهمترین مشکل کشور از منظر مردم
بر اساس یک نظرسنجی صورت گرفته شده جواب مردم درباره مهمترین مشکل کشور ۷۰/۸ درصد مشکلات اقتصادی نظیر گرانی و بیکاری، ۸/۲ درصد مفاسد اقتصادی و اداری در دستگاههای دولتی، ۲ درصد تحریم و فشارهای خارجی، ۲ درصد تبعیض و بی عدالتی، ۰/۳ درصد کافی نبودن آزادی ها و عدم رعایت حقوق شهروندی، ۱۴/۹ درصد سایر موارد و ۱/۸ درصد بدون جواب بوده است.
منبع: جهان نیوز
انتهای پیام/
تکاپوی انتخاباتی نزدیکان روحانی؟/ دلیل اصرار خاتمی برای حضور در انتخابات ۱۴۰۰ بیشتر بخوانید »
به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، صادق زیباکلام با انصاف نیوز به گفتگو نشسته است. مهمترین بخشهای این گفتگو در ادامه آمده است.
روحانی تتمه آبروی اصلاحطلبان را برد
– من همانقدر که میگویم روحانی هیچ کاری نکرد و تتمهی آبروی اصلاحطلبان را برد روی این لغت «تتمه» خیلی تاکید میکنم. میگویم روحانی تتمهی آبرو و حیثیت اصلاحطلبان را برد. یعنی بخش عمدهای از آن رفته بود، روحانی هم باقیماندهاش را از بین برد.
– من نمیخواهم خودم را تبرئه کنم ولی خیلی از اصلاحطلبان متاسفانه و بدبختانه از بعد از ۲۹ اردیبهشت رویشان را آن طرف کردند و اصلا انگار نه انگار که اینها بودند که به مردم گفتند بیایید به روحانی رای دهید. من رویم را آن طرف نکردم، به مردم گفتم که من شرمندهتان هستم، بارها و بارها گفتم که من در تخم چشم انسانهایی که به آنها گفتم به روحانی رای دهیم رویم نمیشود نگاه کنم. من اینها را گفتم، انتقاداتم را کردم، دیگر بیشتر از این کاری نمیتوانستم کنم. بعد از صد روز من شروع کردم به مطرح کردن تندترین انتقادات از آقای روحانی. به جز این من چه کاری میتوانستم کنم؟!
– من برای مردم احترام قائلم و معتقدم مردم اسباببازی ما نیستند. مردم یک بار به ما اعتماد میکنند و وقتی دیدند آن اعتماد فایدهای نداشته و درست نبوده دیگر اعتماد نمیکنند.
اصلاحطلبان نه هدف داشتند نه استراتژی
– بیستودو سال از زایش دوم خرداد و تولد اصلاحات میگذرد، اگر الان کسی از کرهی مریخ بیاید و بگوید من میخواهم یک گزارش از اصلاح و دوم خرداد تهیه کنم تویی که نسل دوم خرداد هستی بگو که این دوم خرداد چه میگوید؟ تفاوت یک اصلاحطلب با اصولگرا چیست؟ دو کلمه بنویس من میخواهم برگردم مریخ. یک کلام نمیتواند بگوید که تفاوت اصلاحطلب و اصولگرا چیست و حق هم با اوست.
– اصلاحطلبان در طی این ۲۲ سال نه نقشهی راه داشتند، نه هدف داشتند، نه استراتژی داشتند، هیچ چیز نداشتند.
– من معتقدم اصلیترین، مهمترین، استراتژیکترین خواستهی اصلاحطلبان باید دموکراسی و آزادی باشد، تمام شد و رفت. این شروع احیاء جریان اصلاحات میشود. حالا ممکن است چهار سال دیگر، پنج سال دیگر هم طول بکشد اما تا زمانی که اصلاحطلبان مشخص نکنند که ما به دنبال چه چیزی هستیم و چه تفاوتی با اصولگرایان داریم مردم با همان شعار «اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» بر سرشان میکوبند.
– ما داریم در ایران چوب نبود دموکراسی را میخوریم. اینکه ترکیه چهل سال پیش هیچکاره بوده و و امروزه صدوپنجاه میلیارد دلار صادرات دارد، این به خاطر این است که دموکراسیاش بیشتر از ما است. مالزی، اندونزی، تایوان و… هم همینطور. من فکر میکنم تمام کشیدههایی که ایران دارد میخورد به خاطر نبود دموکراسی است.
– اصلاحطلبان باید پایشان را محکم بزنند زمین و قرص و محکم بایستند و بگویند نظارت استصوابی مغایر با انتخابات آزاد است. اما ۲۲ سال است که اصلاحطلبان چه کار میکنند؟ اصلاحطلبان ۲۲ سال است که هر موقع انتخابات میشود میگویند «داریم یک رایزنیهایی با شورای محترم نگهبان میکنیم، دیشب یک جلسهای با آقایان بوده حالا یک پیامدهای مثبتی خواهد داشت که به مردم خواهیم گفت»، اینها همهاش حقهبازی است.
۲۲ سال است اصلاحات رهبر نداشته است
– نکتهی دوم مسئلهی رهبری اصلاحات است. ۲۲ سال است که جریان اصلاحات رهبری نداشته است. رهبری اصلاحات کیست؟ به من میگویند صادق زیباکلام، اصلاحطلب، بیبیسی میگوید نزدیک به اصلاحطلبان، رادیو فردا میگوید تاحدودی اصلاحطلب، به سعید حجاریان، مصطفی تاجزاده، سیدمحمد خاتمی هم میگویند. به همه میگویند. رهبری اصلاحطلبان با کیست؟ حسین شریعتمداری به من میگوید اصلاحطلب، خودِ اصلاحطلبان میگویند او اصلاحطلب نیست. سخنگوی اصلاحطلبان بالاخره کیست؟ زبان من مو در آورد از بس گفتم که آقای خاتمی، حجاریان، تاجزاده و… شما علیرغم همهی اختلافات خودتان باید در یک اتاق بنشینید و بعد از پایان جلسه بگویید که این پنج، پانزده، بیست نفر هیئت موقت رهبری اصلاحطلبان هستند.
چه کسی گفته ابطحی میتواند از جانب اصلاحطلبان صحبت کند؟
– حجتالاسلام محمدعلی ابطحی مصاحبه کرده با روزنامهی آرمان ملی و گفته «ما اصلاحطلبان دیگر با نامزد اجارهای در انتخابات وارد نمیشویم و میخواهیم نامزد خودمان را داشته باشیم»، چه کسی گفته آقای محمدعلی ابطحی میتواند از جانب اصلاحطلبان صحبت کند؟
– نه رهبری اصلاحطلبان مشخص است، نه استراتژی، نه نقشهی راه. بعد شما این وسط میگویید که با نامزد اجارهای شرکت کنیم یا نکنیم؟! با نامزد اجارهای شرکت کنی که چه چیزی به دست بیاوری؟ بهعنوان اصلاحطلب خواستهات مشخص است؟ شما خواستهات را اول بگو که من بگویم شرکت بکنیم یا نکنیم؟! هیچ چیز اصلاحطلبان مشخص نیست، نه رهبری دارید، نه تشکیلات و سازماندهی دارید.
– وقتی شما نگاه میکنید، میبینید که صداهای مختلف دارد بهعنوان اصلاحطلبی مطرح میشود. با نزدیک شدن به انتخابات۱۴۰۰ این صداها بیشتر و بیشتر هم خواهد شد. یکی میگوید شرکت میکنیم، یکی میگوید شرکت نمیکنیم، یکی میگوید اگر ردصلاحیتها معقول باشد شرکت میکنیم، یکی میگوید تحت هیچ شرایطی شرکت نمیکنیم. این چه چیزی را میرساند؟ همان که گفتم، رهبری وجود دارد.
این حرفم از آن چیزهایی هست که اصلاحطلبان به من میگویند الهی لال شوی
– آقای احمدینژاد با آقای خاتمی متفاوت است. این حرفم از آن چیزهایی هست که اصلاحطلبان به من میگویند الهی لال شوی، این را نگو، آقای احمدینژاد یک پایگاه رای پوپولیستی دارد و من معتقدم بین پانزده تا بیست میلیون رای دارد. اگر همین فردا انتخابات شود آقای احمدینژاد خیلی راحت و بدون اینکه رادیو و تلویزیون کاری کند و بدون حمایت جامعه مدرسین و حزب فلان و گروه فلان بین پانزده تا بیست میلیون رای میآورد. این پایگاه رای میتواند تا بیستوپنج میلیون هم افزایش پیدا کند.
– اگر احمدینژاد بیاید پانزده تا بیست میلیون رای میآورد ولی خاتمی اگر بیاید بیشتر از سه تا چهار میلیون رای بیاورد. الان احمدینژاد را رها کنید خودش آب و جارو دستش میگیرد و سفارت آمریکا را تمیز میکند که آمریکاییها برگردند ولی ۸۴ تا ۸۸ این اعتقاد را نداشت.
فائزه هاشمی شایستهترین فرد برای ریاستجمهوری است
– اگر آقای اسحاق جهانگیری بتواند به من جواب دهد که چرا استعفا نکرد و چرا بهعنوان معاون اول ماند، آن وقت حاضر بودم از او حمایت کنم.
– اگر من بنا داشتم که در انتخابات شرکت کنم و او نامزد میشد با تمام وجود از محسن هاشمی حمایت و برایش فعالیت میکردم.
– من معتقدم که فائزه هاشمی رفسنجانی شایستهترین فرد، نگفتم زن یا مردم، شایستهترین فرد برای ریاستجمهوری است.
انتهای پیام/