روزنامه اصلاح طلب

فشار پشت پرده رادیکال‌ها برای امضای کمپ دیوید دو/ ایده خطرناکی که به دنبال ساختن انور ساداتی جدید در ایران است!

فشار پشت پرده رادیکال‌ها برای امضای کمپ دیوید دو/ ایده خطرناکی که به دنبال ساختن انور ساداتی جدید در ایران است!



آنچه برخی اصلاح‌طلبان از تحولات منطقه به دنبال تحقق آن هستند نوعی بازگشت به شیوه سیاست‌ورزی شخصیت‌هایی نظیر انورسادات در همنشینی با مناخم بگین است.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

**********

یک روزنامه اصلاح طلب همه نیروهای سیاسی خاصه اصلاح‌طلبان را به واقع بینی در شرایط کنونی فراخواند و آنان از فرعی/ اصلی کردن اولویت ها برحذر داشت.

روزنامه هم مهین طی یادداشتی با اشاره به اینکه پس از ترورهای اخیر و شرایط منطقه تفاوت میان میدان و دیپلماسی نسبت به گذشته رنگ باخته، نوشت:

آنچه در شرایط کنونی بیش از پیش جا دارد مورد توجه قرار گیرد، این است که «فاکتور خارجی پس از تحلیف» را در معادلات تحلیلی و مطالبات سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی خود لحاظ کنیم. توجه به این فاکتور، اتفاقاً برای همراهان و حامیان دولت چهاردهم که خواست و مطالبه تغییر دارند، ضروری‌تر است.

این روزنامه اصلاح طلب با بیان اینکه «طبعاً، مطالباتی چون رفع فیلترینگ، پیوستن به FATF، مذاکره با قدرت‌های جهانی و آزادی‌های سیاسی و رسانه‌ای و نیز تسریع روند انتصابات و تغییرات معنادار در بدنه دولت از خواست‌ها و رویکردهای کلیدی نیروهای حامی تغییر است که با روی کار آمدن پزشکیان، انتظارات بیشتری را برانگیخته است»، تصریح کرد: «همه این مطالبات و خواست‌ها به‌نوعی پایه‌های اصلی شعار و ایده «وفاق‌ملی» نیز هست و اتفاقاً در شرایط تهدید بیرونی جا دارد به آنها توجه شود. اما درعین‌حال، پرداختن به این خواست‌ها و تعقیب این مطالبات در قالب پازلی در یک صفحه بزرگ قابل‌تعریف و تصویر است».

هم مهین با بیان اینکه در شرایط کنونی، مسئله اصلی ایران «ثبات» و «انسجام» است و در این چارچوب، همه نیروهای سیاسی و اجتماعی مسئولیت دارند و جا دارد رویکردها و تحلیل‌ها و مواضع خود را با توجه به این مسئله اصلی اتخاذ کنند، ادامه داده است:

«اصلی/فرعی» کردن مسائل البته متوجه همه نیروهاست. ازیک‌سو، طیفی که خود را ارزش‌گرا می‌نامد و دغدغه شعائر دینی را دارد، در این زمینه مسئول است و همچنان‌که بنیانگذار جمهوری اسلامی حفظ نظام سیاسی را «اوجب واجبات» می‌خواند و حتی تعطیل نماز و حج را بنا به ضرورت حکومت روا می‌دانست؛ دست‌کم در شرایط حاد کنونی، جا دارد دریابند که انگشت نهادن بر مسائل فرعی و اختلافی چون اجرای قانون حجاب بی‌معنا است.

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه اما با اشاره به اینکه میانه‌روها، اصلاح‌طلبان و تغییرخواهان نیز مسئولیت دارند، تاکید کرد: مسئولیت این طیف آن است که مطالبات و خواست‌های خود را چنان که گفته شد، با لحاظ «فاکتور خارجی پس از تحلیف» طرح و پیگیری کنند و هر سیاست و راهبردی را که پیش رو می‌نهند، این فاکتور کلان را نیز در آن ببینند. تغییر و اصلاح، شرط توسعه پایدار و ثبات بلندمدت دولت/ملت ایران است؛ اما در شرایط کنونی، طرح مطالبات اگر بی‌توجه به رکن ثبات و امنیت صورت گیرد و دولت و حاکمیت را که تحت فشار بیرونی است، از درون نیز زیر منگنه بَرَد؛ نسبتی با واقع‌بینی و مسئولیت سیاسی ندارد.

این روزنامه اصلاح طلب اما در ادامه شرایط کنونی را ماحصل را از اشتباه‌های راهبردی نظام سیاسی در حوزه سیاست خارجی و رویکرد تک‌پایه و امنیت‌محور آن دست‌کم در دو دهه گذشته دانست و از سایه جنگ سخن به میان آورد و نوشت:

مقطع کنونی که هیولای جنگ دیگر از سایه درآمده و روی سوی ایران نهاده، جای گشودن زخم‌های کهنه و نبش قبرهای فرسوده نیست. مسئولیت امروز، واقع‌بینی و نگاه جامع به مجموعه تحولات درونی و بیرونی است. اگر امروز نیز هر یک چون فیل مولوی تنها بخشی از اتفاق بزرگ را ببینیم و یکی از عاج و دیگری از خرطوم آن آویزیم؛ فردا دیگرانی خواهند آمد که بر بخشی‌نگری‌مان و منفعت‌طلبی‌مان خرده گیرند. باشد که این‌بار کلان بنگریم و از دام «جامعه کوتاه‌مدت» به سلامت بگذریم.

فشار پشت پرده رادیکال‌ها برای امضای کمپ دیوید دو/ ایده خطرناکی که به دنبال ساختن انور ساداتی جدید در ایران است!

در این میان گرچه تحلیل روزنامه هم‌مهین در ضرورت وحدت و انسجان میان نیروهای سیاسی کاملا درست و قابل تحسین است اما در به نظر می‌رسد این توصیه مشفقانه در متن و بطن خود چند نکته قابل ملاحظه را دارد که سعی می شود انحرافات تخمینی و تحلیلی اشتباه اصلاح طلبان ذیل آن پنهان شود.

نخست اینکه هر گونه اتحاد و انسجامی می‌بایست بر اساس منافع ملی لحاظ شود و این موضوع نیز قطعا امری بدیهی و پذیرفته شده است اما برخی رسانه‌های اصلاح‌طلب توضیح نمی‌دهند که در شرایط کنونی منطقه چگونه به بزرگنمایی توان دشمن و تقلیل نمایی توان نیروهای مسلح ایران طی هفته‌های گذشته می‌پرداختند و به صورت مداوم از ضرورت مذاکره با آمریکا در خصوص رژیم صهیونیستی سخن به میان می آورند؟

تولید هراس اجتماعی و القای ناتوانی نیروهای مسلح ایران از سوی این رسانه ها هر چه باشد در شرایط کنونی در تضاد با پیشنهاد کنونی آنان مبنی بر اتحاد و انسجام است؟

محور بعدی اینکه اصلاح طلبان رادیکال پیش از این و حتی در اثنای تاکید بر اتحاد و انسجام داخلی سیاست های جمهوری اسلامی ایران را عامل شرایط کنونی منطقه تعریف کرده و ضمن دادن آدرس اشتباه هیچ اشاره ای به دشمنی های ثابت شده آمریکا و رژیم صهیونیستی نداشته و ذات انقلاب ایران را مشکل آفرین می خوانند؟ این ادعاها از سوی رادیکال های اصلاح طلب که ایران دچار تنهایی استراتژیک شده آنهم به واسطه سیاست های خود آیا معنایی جز یک وادادگی دارد؟

اشتباه اصلاح طلبان رادیکال این است که تصور می‌کنند بحران منطقه با مذاکره با موجودیتی که جز حرف زور به هیچ اصل انسانی و غیرانسانی دیگری باور ندارد، حل‌شدنی است. غرب‌گرایان که کعبه آمال آنها، کاخ سفید است و برای هیچ‌چیز جز مواضع آمریکایی‌ها و متحدان آنها اعتبار قائل نیستند، در بحران منطقه نیز طرف آمریکا را دارند و معتقدند که برای پایان جنگ، ‌ باید در «تله مذاکرات» افتاد.

در واقع بر اساس گفتمان حاکم بر ذهن غرب‌گرایان، ریشه اصلی بحران جاری در منطقه، مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی و خیره‌سری تهران در برابر سیاست‌های «صلح‌طلبانه»! آمریکا است؛ به‌تعبیری اگر اشکالی هست، از ماست و تنها راه‌حل این اشکال نیز عقب‌نشینی از آرمان دفاع از مردم مظلوم است. به‌همین دلیل نیز شاهدیم که رسانه‌های غرب‌گرا کمترین تاثیر را از سفرهای منطقه‌ای عراقچی و قالیباف پذیرفتند، چراکه از نگاه آنها چنین سفرهایی می‌تواند مولفه‌های قدرت ایران را در راستای عملیات وعده صادق ۲ بیشینه سازد و امکان مانور را از صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها بگیرد. غرب‌گرایان فقط یک‌چیز می‌خواهند؛ هدم تدریجی مقاومت و حاکم‌شدن اراده تل‌آویو بر کل منطقه.

روزنامه آرمان ملی نیز با اشاره به ایجاد توازن گفتگو به سمت آمریکایی‌ها می‌نویسد:

در دنیای امروز بدون افکار عمومی بدون توجیه دیگران، بدون استفاده از رسانه‌ها به عنوان دیپلماسی عمومی و بدون توجیه کردن دیگران و گفت‌وگو نمی‌توان سیاست‌های خود را به پیش برد. چرا که سیاست صرفاً با سخت‌افزار به پیش نمی‌رود. سخت‌افزار و قدرت نظامی حتماً باید پشتوانه سیاست باشد. اما در دیپلماسی یعنی در گفت‌وگو، در رفت‌وآمدها و در دادن پیام مستقیم و گرفتن پیام مستقیم همیشه اثرساز و اثرگذار بوده است. اما همین اکنون نیز با اینکه بسیار دیر شده باید با دول غربی هم مذاکره کرد. به کما اینکه آقایان به نیویورک هم رفتند و ای کاش آنجا شرایط مهیا می‌شد و می‌توانستند گفت‌وگوی مستقیم داشته باشند.

فشار پشت پرده رادیکال‌ها برای امضای کمپ دیوید دو/ ایده خطرناکی که به دنبال ساختن انور ساداتی جدید در ایران است!

آنچه غرب‌گرایان از تحولات منطقه به دنبال تحقق آن هستند، نوعی بازگشت به شیوه سیاست‌ورزی شخصیت‌هایی نظیر انورسادات در همنشینی با مناخم بگین و جیمی کارتر در قرارداد کمپ دیوید و سال‌ها بعدتر، همنشینی یاسر عرفات با اسحاق رابین و بیل کلینتون در قالب قرارداد اسلو است.

در واقع غربگرایان با رجعت به شیوه‌های نخ‌نماشده و ناکارآمد قبلی و تاکید بی‌دلیل بر صلح، درصدد هستند تا ماشین کشتار صهیونیست‌ها را کنترل کنند. تلاش خط ارتجاع برای صلح با صهیونیست‌ها در حالی است که رژیم صهیونی به چیزی جز نابودی همه زیرساخت‌های منطقه برای جامه‌عمل پوشاندن به ایده «نیل تا فرات» قائل نیست و صلح گرایی در برابر چنین ایده خطرناکی، خودکشی به حساب می آید.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فشار پشت پرده رادیکال‌ها برای امضای کمپ دیوید دو/ ایده خطرناکی که به دنبال ساختن انور ساداتی جدید در ایران است! بیشتر بخوانید »

هشدار اصلاح‌طلبان نسبت به خطر نیروهای سهم خواه/ مهاجرانی: از پزشکیان نباید انتظار ساختارشکنی داشت!

هشدار اصلاح‌طلبان نسبت به خطر نیروهای سهم خواه/ مهاجرانی: از پزشکیان نباید انتظار ساختارشکنی داشت!



رئیس‌جمهور منتخب این روزها به شدت از سوی سهم خواهان تحت فشار بوده و این مساله باعث نگرانی های عمیقی میان حامیان وی و اصلاح طلبان میانه رو شده است.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

**********

روزنامه‌های امروز شنبه ۲۳ تیرماه در حالی چاپ و منتشر شد که پیام پزشکیان به رسانه‌های جهان، ادامه گمانه زنی‌ها درباره اعضای احتمالی دولت چهاردهم، دیپلماسی پارلمانی برای تغییر مناسبات اقتصاد جهانی و نقد عصبانیت‌های انتخاباتی در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

یک روزنامه اصلاح طلب با اذعان به اینکه دولت چهاردهم با خطر درونی نیروهای سهم‌خواه روبروست تاکید کرد که این سهم خواهان سابقه عملکرد و مواضع شان در دولت‌های خاتمی و به‌ویژه روحانی، چندان مثبت نیست. روزنامه هم میهن در مطلبی نوشت:

آنچه در شرایط کنونی و در محافل و مباحث درونی نیروهای حامی رئیس‌جمهور منتخب بیشتر مایه نگرانی شده، تردیدهایی است که درباره سازوکار تشکیل دولت و همکاران رئیس‌جمهور وجود دارد و این نگرانی را شکل می‌دهد که مجموعه فشارهای بیرونی و مناسبات درونی، به سمتی رود که نیروهای کارآمد، توانمند و باورمند به توسعه و تغییر حاشیه‌نشین شوند و کابینه‌ای فاقد توان کافی برای تغییر وضع موجود شکل گیرد.

بنا بر تاکید این روزنامه، دولت چهاردهم، با خطر درونی نیروهای سهم‌خواهی روبه‌روست که سابقه عملکرد و مواضع آنان در دولت‌های خاتمی و به‌ویژه روحانی، چندان مثبت نیست. نیروهایی که بیش از منافع عمومی و پیشبرد سیاست‌ها و رویکردهای دولت و دفاع از مواضع اصلاح‌طلبانه و توسعه‌گرایانه آن، در پی منافع شخصی یا باندی خود هستند و در روزگار عسرت و سختی نیز، عموماً کنار می‌نشینند و در انتظار گرفتن ماهی خویش در زمان گل‌آلود شدن آب می‌مانند.

هم میهن همچنین با نام بردن از این نیروها با عنوان «مجاهدین شنبه» می‌نویسد:

این نیروها حتی در انتخابات اخیر، چندان نقش مؤثری نداشته‌اند و بیش از دریافت احکام ستادهای انتخاباتی و یا گرفتن عکس‌های یادگاری، نقشی بازی نکرده‌اند. بسیاری از این نیروها متأثر از راهبردی هستند که اصولاً در ابتدا مخالف حمایت از نامزدی پزشکیان بودند و با راهبرد روزنه‌گشایانه‌ای هم که پزشکیان بر مبنای آن به مجلس دوازدهم راه یافت و در ادامه به ریاست‌جمهوری رسید، تعارض داشتند و اکنون هم، به نظر می‌رسد در پی دامن زدن مطالبات و فراموش کردن سریع واقعیات و مناسبات موجود در ساختار سیاسی هستند. آنها تصور می‌کنند پیروزی پزشکیان اتفاقی ساده‌ و تنها متکی و مبتنی بر خواست و اراده اصلاح‌طلبان بوده است و اینک، به‌سادگی می‌توان دولت را صرفاً با نیروهای همسو چید و معادلات کلان را ندید.

این روزنامه اما در ادامه با اشاره به کنار کشیدن افرادی همچون محمدجواد ظریف و بی رغبتی برای حضور در کابینه نوشت، مشخص نیست دلیل تصمیم این چهره‌ها، خواست شخصی خود آنهاست و یا آنکه با مشاهده فضای حاکم بر دولت جدید، کناره گرفتن و حاشیه نشستن را ارجح دانسته‌اند. اگر این تصمیم، شخصی باشد که آشکارا غیرمسئولانه است. اگر هم دلیل کناره گرفتن این چهره‌ها، فضای شکل‌گرفته حول پزشکیان باشد که قطعاً باید در رویه موجود تجدیدنظر کرد و اندیشید که چرا و چگونه روندی شکل گرفته که ستارگان کمپین پیروز ۱۴۰۳، رفتن را بر ماندن و فرار را بر قرار ترجیح داده‌اند.

هشدار اصلاح‌طلبان نسبت به خطر نیروهای سهم خواه/ مهاجرانی: از پزشکیان نباید انتظار ساختارشکنی داشت!

بررسی این مطالب اما بیانگر آن است که؛

۱ – رئیس جمهور منتخب این روزها به شدت از سوی سهم خواهان تحت فشار بوده و این مساله باعث نگرانی های عمیقی میان حامیان وی و اصلاح طلبان میانه رو شده است.

۲ – بر اساس احصاء صورت گرفته از مطالب بیان شده در رسانه های اصلاح طلب، سهم خواهان که به «مجاهدین شنبه» معروفند بخشی از همان اصلاح طلبان ساختاری می باشند که از انتخابات مجلس شورای تا انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ در تضاد به روزنه گشایان بوده و تحریم انتخابات را توصیه می‌کردند.

۳ – یکی از انتقادات جدی اصلاح طلبان میانه‌رو به سهم خواهان و نیروهای رادیکال آن است که آنان تایید صلاحیت و رای آوری پزشکیان را محصول تحریم انتخابات مجلس تعریف کرده و از این رو برای خود اعتبار و منزلتی در دولت جدید قائل هستند.

در این میان اما نیروهای میانه رو، پیروزی پزشکیان را محصول شخصیت خود وی و حرکت وی در چهارچوب های نظام ارزیابی می کنند.

از پزشکیان رفتارهای رادیکال نخواهید

عطاء الله مهاجرانی نسبت به تلاش برخی رادیکال ها برای پیش کشیدن موضوع حاکمیت دوگانه واکنش نشان داد و تاکید کرد که مسعود پزشکیان به دنبال ساختار شکنی نیست. مهاجرانی طی یادداشتی در روزنامه اعتماد با بیان اینکه بیضی دو کانون دارد، اگر کشور و ملت را شبیه بیضی تصور کنیم؛ این دو کانون و نسبت بین آنها چیست و کدام است نوشت:

مطابق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ولی‌فقیه و ملت ایران دو کانون این بیضی هستند. رییس‌جمهور که توسط ملت با اکثریت آرا انتخاب می‌شود، در حقیقت پل ارتباط یا حلقه اتصال بین رهبری و مردم است. این سخن به این معنی نیست که رهبری مستقیما با مردم ارتباط ندارد، سخن بر سر اعمال حکمرانی است. مسعود پزشکیان بیش از همه نامزدها بر سیاست‌های کلی نظام که توسط رهبری ابلاغ شده و می‌شود، تاکید کرد.

وی در ادامه تصریح کرد: پزشکیان حتی این سخن بلکه ایده سیاسی را که نخستین‌بار توسط شهید سیدمحمد باقر صدر مطرح شده بود؛ بر زبان آورد و با صراحت گفت: «او ذوب در ولایت فقیه است!». پزشکیان با هوشمندی این پیام را با صراحت تمام بیان کرد که او رییس‌جمهوری در تراز قانون اساسی جمهوری اسلامی است و نباید از او انتظار ساختارشکنی داشته باشند یا اینکه کشور را به طریقی اداره کند که دوباره موضوع «حاکمیت دوگانه» مطرح شود، در حقیقت رییس‌جمهور می‌تواند نماد یگانگی باشد.

هشدار اصلاح‌طلبان نسبت به خطر نیروهای سهم خواه/ مهاجرانی: از پزشکیان نباید انتظار ساختارشکنی داشت!

در این صورت کشور و ملت قرار و آرام و طمأنینه و تعادل پیدا می‌کند. تا فرصت‌های از دست رفته توسعه شایسته و آبادانی کشور جبران شود و همه همدل و یک زبان برای اعتلای ایران بکوشند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

هشدار اصلاح‌طلبان نسبت به خطر نیروهای سهم خواه/ مهاجرانی: از پزشکیان نباید انتظار ساختارشکنی داشت! بیشتر بخوانید »

پیشنهاد بی‌شرمانه در نیمه‌شب!

پیشنهاد بی‌شرمانه در نیمه‌شب!



خندیدم و گفتم: فکر کردم همه آن چیزهایی را که در کیهان می‌نویسم، می‌توانم در یک روزنامه اصلاح‌طلب هم بنویسم، به‌خصوص درباره شخصیت روشنفکری، چون دکتر شریعتی، اما ظاهراً آنجا دستم بسته‌تر از کیهان است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، تقی دژاکام طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: خانم فرزانه روستایی همکلاسی ما در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران تماس گرفت و گفت امشب می‌خواهم به خانه شما بیایم. جا خوردم و البته رویم هم نشد که بپرسم چرا و چطور این‌طور بی‌مقدمه و…. در هر صورت ایشان به همراه یکی از خانم‌های همدوره‌ای ما در دانشکده به منزل ما آمدند. آن‌موقع خانم دکتر روستایی در روزنامه اصلاح‌طلب جامعه دبیر بخش بین‌الملل یا معاون سردبیر یا هر دو بود و طبیعتاً بحث و گپ ما از همان سر شب خیلی جدی حول مسائل سیاسی روز دور زد.

اما فارغ از مسائل سیاسی روز، معلوم شد که خانم روستایی آمده است تا با اصرار، مرا راضی کند از کیهان جدا و در روزنامه جامعه مشغول شوم و هر چه توضیح می‌دادم که من در اکثر موارد با مواضع کیهان همراه و با بسیاری از موضع‌گیری‌های جامعه مخالفم و هیچ دلیل عقلی برای این جدایی ندارم، کوتاه نمی‌آمد و اصرارهای خودش را تشدید می‌کرد. اگر اشتباه نکنم بحث حقوق بیشتر را هم مطرح کرد و از آن مهم‌تر اینکه تو به جامعه بیا و همین چیزهایی را بنویس که در کیهان می‌نویسی! تعجب کردم و گفتم: مگر می‌شود من در آنجا هم همین مقالات و یادداشت‌ها را بنویسم؟! و او می‌گفت من تضمین می‌کنم که تو در جامعه هیچ منع و مانعی برای نوشتن نداشته باشی و هر چه نوشتی بدون تغییر منتشر شود.

در هر صورت، من در آن لحظه که دیگر به ساعت یک نیمه‌شب نزدیک می‌شدیم چیزی به ذهنم رسید. راستش فکر کردم که چه چیزی می‌تواند «خط قرمز» روزنامه جامعه و گردانندگانش که بسیار به دکتر سروش نزدیک بودند، باشد. اولین مورد بارز تفاوت شدید آن‌ها با دکتر شریعتی بود. شریعتی یک دینمدار معتقد به ایدئولوژی و تفکیک روحانیت به انقلابی و غیرانقلابی و سیاسی و غیرسیاسی بود. یاد فریادهایش در شب شام غریبان در مسجد جامع نارمک تهران افتادم که گفته بود: «اگر امامت نباشد، اگر رهبری نباشد، اگر هدف نباشد، اگر حسین نباشد و اگر یزید باشد، چرخیدن بر گرد خانه خدا با خانه بت، مساوی است.» به‌خصوص یاد این جمله معروف او افتادم که به دینداران سیاست‌گریز گفته بود: «وقتی در صحنه حق و باطل نیستی، وقتی شاهدِ عصر خودت و شهید حق و باطل جامعه‌ات نیستی، هر کجا که می‌خواهی باش، چه به نماز ایستاده باشی چه به شراب نشسته باشی، هر دو یکی است». یاد این افتادم که شریعتی به تقلید و مرجعیت اعتقاد داشت و مرجع خودش را امام خمینی انتخاب کرده بود؛ نکته‌ای که در گزارش‌های متعدد ساواک هم آمده بود، با این تأکید که «شریعتی از طرفداران خود خواسته است که همه‌جا برای مرجعیت خمینی تبلیغ کنند.» خود شریعتی در چند جا با اشاره و تصریح به این موضوع اشاره می‌کند از جمله در کتاب خودسازی انقلابی: «.. ظهور روح‌های انقلابی و شخصیت‌های پارسا، آگاه و دلیری که به خاطر وفادار ماندن به ارزش‌های انسانی و پاسداری از حرمت و عزت اسلام و مسلمین گاه به گاه در برابر استبداد، فساد و توطئه‌های استعمار قیام می‌کرده‌اند، از این‌گونه است. قیام‌هایی که از زمان میرزای شیرازی تا اکنون، آیت‌الله خمینی، شاهد آن بوده‌ایم.» یا آنجا که در تحلیل قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، از «پایان مماشات روحانیت با سلطنت» یاد و از امام خمینی تجلیل می‌کند. بگذریم از تصریح مکرر او در تفکیک روحانیت قاعد و ساکت و غیرسیاسی با روحانیان انقلابی و خوشفکری، چون مطهری، خامنه‌ای، صدر، طالقانی و بهشتی و اینکه: «اول گفتند با ولایت مخالف است! بعد که دیدند یک میلیون نسخه کتاب و نوار از من درباره ولایت، در دسترس مردم قرار گرفته، گفتند: نه؛ با روحانیت مخالف است! در این باره عرض می‌کنم (و تذکار این مطلب، نه به خاطر مصلحت است – چرا که خدا و خلق می‌دانند که تاکنون دروغی را به خاطر «مصلحت» نگفته بودم و نگفته‌ام و نخواهم گفت و سرنوشتم حاکی از این است که نگفته‌ام و به خاطر اعتقاد و ایمان خود و ضرورت اجتماعی و مسئولیت فکری من است) که من در طول این مدتی که می‌توانستم – در هر سطحی، چه در اروپا و چه در اینجا – کار کنم، حرف بزنم و خدمتی انجام دهم، همیشه قوی‌ترین، مؤمنانه‌ترین و متعصبانه‌ترین دفاع را از “‌روحانیت راستین و مترقی”، از جامعه علمیِ “‌درست و اصیل اسلامی‌” کرده‌ام و در اینجا حتی به خود شما هم گفته‌ام که دفاع، نگاهبانی و جانبداری از این جامعه علمی نه فقط وظیفه هر مسلمان مؤمن است بلکه – از آنجا که آخرین و تنها سنگری است که در برابر هجوم استعمار فرهنگی غرب، ایستادگی می‌کند، وظیفه هر “‌روشنفکر مسئول‌” است ولو معتقد به مذهب هم نباشد.»

این‌ها و خیلی نمونه‌های دیگری را که به نقل از دکتر اینجا و آنجا به‌خصوص در سالگرد درگذشت شریعتی در کیهان نوشته بودم، در مغزم مرور کردم و گفتم: «خانوم روستایی! موافقید برای اولین مطلب، یک یادداشت جانانه برای دکتر شریعتی بنویسم؟!» خانم روستایی که نه انتظار موافقت من را داشت و نه انتظار چنین پیشنهاد بی‌شرمانه‌ای! را، خیلی صریح گفت: «نه آقای دژاکام! ما در جامعه قرار نداریم در دفاع از شریعتی چیزی بنویسیم. شریعتی یک متفکر ایدئولوژی‌زده بود و ما باید برای نسل جوان و دانشجوی‌مان از شخصیت‌های مناسب و معاصر استفاده کنیم.» خندیدم و گفتم: «فکر کردم همه آن چیزهایی را که در کیهان می‌نویسم، می‌توانم در یک روزنامه اصلاح‌طلب هم بنویسم، به‌خصوص درباره شخصیت روشنفکری، چون دکتر شریعتی، اما ظاهراً آنجا دستم بسته‌تر از کیهان است. من همین‌جا می‌‎مانم و بدون خط قرمزهایی اینچنینی به وظیفه خودم عمل می‌کنم!»

خیلی از نیمه‌شب گذشته بود که دو خانم همکلاسی ما در دانشکده حقوق، منزل ما را در خیابان هانری کربن ترک کردند، در حالی که از شکار یک صید ناامید شده بودند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پیشنهاد بی‌شرمانه در نیمه‌شب! بیشتر بخوانید »

دلتنگی اصلاح طلبان تندرو برای اغتشاشات

دلتنگی اصلاح طلبان تندرو برای اغتشاشات



انتقاد امری ضروری و لازم در پیشبرد امور است، اما تفاوت فاحشی میان انتقاد با سیاه نمایی و یأس آفرینی وجود دارد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، متاسفانه برخی رسانه‌های اصلاح طلب دارای خطوط مشترک و جهت گیری یکسانی با رسانه‌های معاند هستند. یکی از فصل مشترک‌های این دو طیف، سانسور اخبار خوب و امیدوارکننده است.

در جدیدترین نمونه، رسانه‌های اصلاح طلب همصدا با بی بی سی و اینترنشنال و صدای آمریکا، افتتاح و راه اندازی سامانه انتقال آب به دریاچه ارومیه را سانسور کردند.

سامانه انتقال آب به دریاچه ارومیه به عنوان بزرگ‌ترین پروژه زیست محیطی منطقه غرب آسیا دیروز توسط رئیس‌جمهور افتتاح شد. فرآیند ساخت این سامانه از سال ۹۴ آغاز اما به دلیل عدم تخصیص منابع پروژه تکمیل نشده بود، تا اینکه پس از سفر رئیسی به آذربایجان غربی تکمیل این پروژه در دستور کار قرار گرفت.

با اجرای این طرح که در مجموع برای اجرای آن، ۳۵ هزار میلیارد ریال هزینه شده است، آب از مخزن سد کانی‌سیب وارد تونل انتقال ۳۶ کیلومتری شده، پس از آن با ورود به کانال ۱۱ کیلومتری، به رودخانه گدار می‌رسد و پس از طی ۲۸ کیلومتر مسیر این رودخانه وارد پهنه آبی دریاچه ارومیه می‌شود. در فاز نخست این طرح، قرار است ۳۰۰ میلیون مترمکعب آب به صورت سالانه وارد دریاچه ارومیه شود. فاز دوم این طرح هم که طبق گفته مسؤولان مربوطه قرار است سال آینده مورد بهره‌برداری قرار گیرد، با اجرای طرح‌های مرتبط، انتقال آب را تا ۶۰۰ میلیون مترمکعب افزایش خواهد داد. به گفته کارشناسان احیای کامل دریاچه ارومیه نیازمند ۲ میلیارد مترمکعب آب است.

پیش از این نیز رسانه‌های اصلاح طلب همصدا و هماهنگ با رسانه‌های معاند، اخبار خوب همچون افتتاح پروژه عظیم آبرسانی در کردستان و پروژه آبرسانی در خوزستان و همچنین افتتاح راه آهن استراتژیک در سیستان و بلوچستان را سانسور کرده بودند.

دلتنگی اصلاح طلبان تندرو برای اغتشاشات

دلتنگی اصلاح طلبان تندرو برای اغتشاشات

دلتنگی اصلاح طلبان تندرو برای اغتشاشات

دلتنگی اصلاح طلبان تندرو برای اغتشاشات

دلتنگی اصلاح طلبان تندرو برای اغتشاشات

دلتنگی اصلاح طلبان تندرو برای اغتشاشات

دلتنگی اصلاح طلبان تندرو برای اغتشاشات

این رسانه‌ها همزمان با سانسور اخبار خوب و امیدوارکننده، به صورت مستمر به پمپاژ اخبار منفی و یأس آفرین و ناامیدکننده مشغول هستند.

دلتنگی اصلاح طلبان تندرو برای «اغتشاشات» با چاشنی اقتصادی

در حال حاضر گرانی برخی اقلام و تورم و در مجموع وجود مشکلات اقتصادی، موجب فشار به مردم و ایجاد مشکلات معیشتی شده است. هیچکس منکر این واقعیت نیست. اما در سوی مقابل نمی‌توان تلاش دولت برای بهبود اوضاع را نادیده گرفت. همانطور که نمی‌توان میراث دولت قبل را نیز انکار کرد. میراثی که بدهی سرسام آور، تنها بخشی از آن است. تأثیر اغتشاشات ماه‌های گذشته بر معیشت مردم نیز غیرقابل انکار است.

با اینحال انتقاد امری ضروری و لازم در پیشبرد امور است، اما تفاوت فاحشی میان انتقاد و سیاه نمایی و یأس آفرینی وجود دارد. این روزها جریان اصلاح طلب از یکسو پالس شروع مجدد اغتشاشات با چاشنی مطالبات اقتصادی را ارسال کرده و از سوی دیگر در سیاه نمایی و یأس آفرینی، رسانه‌های معاند از جمله صدای آمریکا و بی بی سی فارسی را ذوق زده می‌کند.

در روزهای گذشته روزنامه اعتماد در مطلبی نوشته بود: «به نظر می‌رسد اگر موج‌آفرینی‌های تعمدی نبود ماهیت اصلی اعتراض‌های اخیر، علیه ناکارآمدی اقتصادی دولت بود تا مسائل اجتماعی. به‌عبارت دیگر اجرای طرح‌های کنترل اجتماعی چون گشت ارشاد با دامن‌زدن به دوقطبی‌های اجتماعی، در راستای آن بود تا به دولت کمک کند با خرید زمان بحران‌های اقتصادی خود را کنترل کند. در این معنا به احتمال تقدم اعتراض‌های اجتماعی بر اعتراض‌های اقتصادی، محصول اتاق فکر نظریه‌پردازانی بود که از آن در جهت هدایت افکار عمومی به مسیری مشخص به‌ویژه فرافکنی ناکارآمدی‌های اقتصادی دولت بهره می‌گرفتند. آن‌ها با اجرای این سناریو، موجی از واکنش‌های خودخواسته رسانه‌ای به راه‌انداخته‌اند که مرکز ثقل مباحث و تحلیل‌های روز را از «مسائل اقتصادی و معیشتی» و حتی «مسائل مهم سیاسی کشور»، به «مسائل کنترل اجتماعی» تغییر داد.»

دلتنگی اصلاح طلبان تندرو برای اغتشاشات

در ادامه این مطلب آمده است: «آن‌ها در اوایل این ایده به اهداف مدنظر خود نزدیک شده بودند، چراکه این فرصت فراهم شده بود تا دولت به‌جای پاسخگوی مطالبات معیشتی و رفاهی مردم با تغییر مرکز ثقل توجهات عمومی، خود در مواجهه با بخشی از اقشار جامعه، مطالبه‌گر باشد. این تغییر از «موقعیت پاسخگویی به مطالبه‌گری»، دولت را در موقعیت قدرت قرار داده بود که همزمان می‌توانست از زیر بار مطالبات معیشتی و اقتصادی مردم شانه خالی کند. اما بهره‌گیری از مسائل کنترل اجتماعی در راستای کنترل بحران‌های اقتصادی ایده بسیار خطرناکی بود و اشتباهات این حوزه و زمان نامناسب اجرای آنها نه‌تنها کمکی به کنترل بحران‌های اقتصادی نکرد بلکه حتی با تشدید دوقطبی‌های اجتماعی، خالق بحران‌های جدید اجتماعی شد.»

دلتنگی اصلاح طلبان تندرو برای اغتشاشات

دلتنگی اصلاح طلبان تندرو برای اغتشاشات

دلتنگی اصلاح طلبان تندرو برای اغتشاشات

همزمان، روزنامه‌های هم میهن و شرق در گزارش‌هایی با ضریب دادن به گرانی برخی اقلام، طوری وانمود می‌کنند که آینده‌ای سیاه و تاریک در انتظار مردم ایران است. نکته قابل توجه اینجاست که این تولیدات رسانه‌ای با استقبال ویژه صدای آمریکا و بی بی سی همراه بوده است. به نظر شما رسانه‌های معاند دلواپس معیشت مردم ایران هستند؟!

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دلتنگی اصلاح طلبان تندرو برای اغتشاشات بیشتر بخوانید »

شگفتانه روزنامه اصلاح طلب برای اینترنشنال

شگفتانه روزنامه اصلاح طلب برای اینترنشنال



اینکه یک روزنامه داخلی دقیقاً فردای راهپیمایی باشکوه ۲۲ بهمن، این شگفتانه را برای رسانه‌های معاند تدارک می‌بیند، قابل تأمل و البته قابل بررسی و پیگیری است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، اینکه یک روزنامه داخلی دقیقاً فردای راهپیمایی باشکوه ۲۲ بهمن، این شگفتانه را برای رسانه‌های معاند تدارک می‌بیند، قابل تأمل و البته قابل بررسی و پیگیری است.

*******

شگفتانه روزنامه اصلاح طلب برای اینترنشنال

شبکه سعودی-انگلیسی «اینترنشنال» با هزینه‌ای هنگفت و با پشتیبانی مالی آل سعود در انگلیس مشغول به فعالیت علیه مردم ایران است. این رسانه ضدایرانی، یکی از ابزارهای رسانه‌ای موساد علیه ایران است.

این شبکه ضدایرانی علیرغم بودجه هنگفت و تشکیلات عریض و طویل، یک نقطه ضعف بزرگ دارد، همان نقطه ضعفی که بی بی سی فارسی و صدای آمریکا و رادیوفردا و دیگر رسانه‌های معاند با آن مواجه هستند و آن چیزی نیست جز عدم حضور خبرنگار رسمی در ایران.

این نقطه ضعف موجب می‌شود که تهیه گزارش در داخل کشور با دستورالعمل دشمنان ملت ایران با مشکلات عدیده مواجه شود. اما نکته مهم اینجاست که مدت‌هاست که این نقطه ضعف بزرگ، توسط برخی رسانه‌های فعال در داخل کشور که منتسب به جریان اصلاح طلب نیز می‌باشند، پوشش داده شده است.

بر همین اساس رسانه‌ای همچون اینترنشنال، بجای تقلا برای تهیه گزارش‌های مغرضانه و مسموم در داخل کشور، گزارش مدنظر خود را از میان صفحات روزنامه‌های اصلاح طلب شکار می‌کند.

شگفتانه روزنامه اصلاح طلب برای اینترنشنال

در جدیدترین نمونه، این رسانه ضدایرانی با آب و تاب به بازنشر گزارش روزنامه شرق اقدام کرده است. روزنامه شرق در گزارشی با عنوان «۱۵ طرح جنجالی در ۱۲۰ روز گذشته» نوشته است: «چهار ماه گذشته برای خیلی از افراد به اندازه ۴۰ سال گذشته است؛ شاید حتی بیشتر. در این چهار ماه بیش از ۱۵ طرح از سوی دولت، مجلس یا سایر نهادهای مسئول ارائه شده که فصل مشترک همه آنها کنترل اوضاع اجتماعی است. نوعی کنترل که گاهی در شمایل محرومیت از خدمات شهروندی جلوه می‌کند و گاهی آزادی بیان و حضور در فضای مجازی را نشانه می‌گیرد.»

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه، با انتقاد از قانون حجاب، قانون‌مندکردن فضای مجازی، طرح پیگیری حقوقی اخبار کذب در فضای مجازی، مجازات برخورد با اظهارات فاقد سند از سوی افراد مشهور و فیلتر اینستاگرام، این موارد را مصادیق محروم شدن از حقوق اجتماعی قلمداد کرده است.

شگفتانه روزنامه اصلاح طلب برای اینترنشنال

ارسال پالس ضعف و زمزمه مجدد برجام موشکی و منطقه‌ای

طرف آمریکایی و اروپایی به دفعات ثابت کرده است که به هیچ عنوان حاضر نیست که تعهدات خود ذیل برجام را اجرا کند. طرف غربی همزمان با این بی مسئولیتی، مدعی است که ایران باید پرونده مذاکرات موشکی و منطقه‌ای را نیز باز کند.

نکته قابل تأمل اینجاست که برخی رسانه‌های اصلاح طلب در داخل نیز دقیقاً همین خط خبری را دنبال کرده و با عوض کردن جای طلبکار و بدهکار، مدعی هستند که ایران باید در مواجهه با آمریکا و اروپا، رویکرد منفعلانه را در پیش بگیرد.

در همین رابطه روزنامه آرمان ملی در مطلبی نوشت: «ایران و غرب در چند پرونده اختلافاتی دارند و تا زمانی که در این پرونده‌ها توافقاتی حاصل نشود، شاهد بهبود شرایط دو سویه نخواهیم بود، این پرونده‌ها عبارتند از هسته‌ای، حقوق بشر، منطقه و… در پرونده‌هسته‌ای ایران و غرب با یکدیگر اختلافاتی دارند. از جمله اینکه تهران خواسته‌هایی دارد که آمریکایی‌ها آن خواسته‌ها را زیر مجموعه مربوط به هسته‌ای نمی‌دانند اما تهران تاکید دارد که این مورد همزمان با مسائل مربوط به هسته‌ای باید رفع شود. از سوی دیگر البته پرونده دیگری بر پرونده هسته‌ای سایه افکنده است و آن مساله ادعای غربی‌ها مبنی بر کمک‌های ایران به روسیه در جنگ با اوکراین است.»

شگفتانه روزنامه اصلاح طلب برای اینترنشنال

در ادامه این مطلب آمده است: «جو بایدن رئیس‌جمهور آمریکا در سخنرانی اخیر خود اشاره‌ای به مساله ایران برای آمریکا نکرد. از این منظر به نظر می‌رسد آمریکایی‌ها نمی‌خواهند روزنه‌های باقی مانده برای احیای برجام بسته شود. آن‌ها می‌کوشند که ارتباطات را گسترده‌تر کنند اما در مجموع به نظر تهران باید تلاش بیشتری از خود نشان دهد. چرا که گفتمان و پیام واحدی از سوی ایران در پرونده هسته‌ای مخابره نمی‌شود. از سوی دیگر اروپایی‌ها هم با توجه به اتهامی که به ایران در مساله پهپادها می‌زنند شرایط را نسبت به قبل از جنگ اوکراین دشوار کرده‌اند. اکنون سایه تاریکی در روابط ایران و اروپا به وجود آمده است و ایران باید از دیپلماسی کامل و دقیقی در شرایط کنونی استفاده کند تا از سد موانع کنونی بگذریم. ایران بعد از چندین سال باید هنر دیپلماسی را پیاده‌سازی کند. در شرایط کنونی چه بهتر که ایران از کانال واحد به صورت جدی‌تر به مذاکره بپردازد و در اینجا نقش دیپلماسی قوی و قدرتمند قابل بررسی است. با تمام این مشکلات هنوز روزنه‌هایی برای احیا برجام وجود دارد.»

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شگفتانه روزنامه اصلاح طلب برای اینترنشنال بیشتر بخوانید »