روزنامه اعتماد

عصبانیت اصلاح‌طلبان از فسادستیزی وزیر کار/ پروژه بانیان وضع موجود برای کلیدزدن «آشوب خیابانی»

عصبانیت اصلاح‌طلبان از فسادستیزی وزیر کار/ پروژه بانیان وضع موجود برای کلیدزدن «آشوب خیابانی»



عصبانیت جریان اصلاح طلب و رسانه های منتسب به این جریان از فسادستیزی وزیر کار اصلا عجیب نیست. چرا که این طیف همواره حامی فساد اقتصادی و مفسدان دانه درشت و مدیران نجومی بگیر بوده است.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** عصبانیت اصلاح طلبان از فسادستیزی وزیر کار

در روزهای گذشته «حجت الله عبدالملکی» وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در گفت و گویی تاکید کرد: «۱۲۰ پرونده فساد مدیران دولت قبل را به مراجع قضایی ارسال کردیم». این اظهارنظر و بیان جزییات برخی فسادها، عصبانیت رسانه های اصلاح طلب را در پی داشت.

در همین رابطه روزنامه سازندگی با انتشار کاریکاتور وزیر کار و القای تسویه حساب سیاسی در مطلبی با عنوان «پاکسازی دسته جمعی» نوشت: «اظهارات جدید حجت الله عبدالملکی درباره برکناری دست کم هزارنفر از کارکنان وزارت کار و امور اجتماعی یادآور دو تسویه حساب بزرگ در نظام اداری ایران در سال های ابتدای انقلاب است

عصبانیت اصلاح‌طلبان از فسادستیزی وزیر کار/ پروژه بانیان وضع موجود برای کلیدزدن «آشوب خیابانی»

همچنین روزنامه اعتماد در مطلبی با عنوان «نسل کشی مدیریتی» نوشت: «عبدالملکی به محض حضور در ساختمان خیابان آزادی، اقدام به تسویه گسترده مدیرانی کرد که توانسته بودند سوددهی شرکت‌های زیرمجموعه این وزارتخانه را از رشد حداکثر ۷درصدی به رشد بیش از ۳۵درصدی رهنمون سازند. این در حالی است که برخی مجموعه‌های اقتصادی این وزارت عریض و طویل حتی با رشد بیش از ۱۴۰درصدی نیز مواجه شده بود

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «تهدید اخراج بیش از نیمی از مدیران یک ساختار تخصصی و جایگزینی آنها با نیروهایی که به جز وابستگی‌های سیاسی و انتخاباتی، فاقد هرگونه تخصص لازم هستند، کشور را در بخش‌هایی چون، صندوق‌های بازنشستگی، بازار کسب‌وکار، کاهش سود شرکت‌های بزرگ اقتصادی، طی سال‌های آینده با مشکلات عدیده‌ای مواجه می‌کند که خروج از آن شاید به این سادگی‌ها ممکن نباشد».

عصبانیت اصلاح‌طلبان از فسادستیزی وزیر کار/ پروژه بانیان وضع موجود برای کلیدزدن «آشوب خیابانی»

عصبانیت جریان اصلاح طلب و رسانه های منتسب به این جریان از فسادستیزی وزیر کار اصلا عجیب نیست. چرا که این طیف همواره حامی فساد اقتصادی و مفسدان دانه درشت و مدیران نجومی بگیر بوده است.

وزیر کار در روزهای گذشته گفته بود: «در مرحله اول بررسی ها، پرداختی‌ها در فیش‌ها بر اساس قواعد و چارچوب‌ها بود و حقوق نامتعارف نبود اما بررسی‌های بعدی نشان داد که بخش زیادی از پرداختی‌ها، از وجوهی خارج از فیش حقوقی و از طریق سکه و کارت هدیه بود. به عنوان مثال حقوق فردی ۲۰ میلیون تومان بود اما با کارت هدیه ۵۰ میلیون تومانی در ماه حدود ۷۰ میلیون تومان پول حقوق می‌گرفت».

عبدالملکی در بخش دیگری از اظهارات خود گفته بود: «مشخص شد که یکی از مجموعه‌ها درخواست حدود یک هزار و ۲۰۰ قطعه سکه را داده است که به سرعت با آن مجموعه برخورد کردیم و مدیر مربوطه تعویض شد و یک بازرسی قوی در مجموعه‌ها صورت گرفت».

وی تاکید کرد: «تنها در یک لیست از سوی نهاد امنیتی، حدود ۱۰۰ نفرکه جزو فعالان رسانه‌ای و توئیتری بودند در واحدهای اقتصادی و صنایع در سطح عضو هیات مدیره و مدیرعامل مشغول به کار بودند؛ همچنین انتصاب‌های مسئله‌دار حقوقی و فامیلی را داشتیم به عنوان مثال محکومان دستگاه قضایی و یا کارمند سازمان‌های خارجی و یا افرادی که وابسته به رجال سیاسی بودند را داشتیم».

** پروژه بانیان وضع موجود برای کلیدزدن «آشوب خیابانی»

«سعید مدنی»  از اعضای گروهک موسوم به «ملی مذهبی» و از فعالین فتنه ۸۸ که تاکنون چندین بار بازداشت و محکوم شده است، در مصاحبه با روزنامه شرق گفت: «تردیدی وجود ندارد که یکی از مهم‌ترین دلایل نارضایتی از وضع موجود، فقر و نابرابری است. مطالعات متعدد این را نشان می‌دهد. البته ابعاد تبعیض در جامعه ایران بسیار گسترده است و احساس محرومیت نسبی ناشی از آن در اقشار مختلف به اشکال گوناگون دیده می‌شود. این محرومیت نسبی نشان‌دهنده شکاف بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب است و هرچه میزان شکاف بین وضعیت موجود و وضعیت مطلوب برای گروه‌های مختلف اجتماعی بیشتر شود، عمق نارضایتی بیشتر شده و به همان میزان اعتراضات دامنه گسترده‌ای پیدا می‌کند

 وی افزود: «نیروهای معتقد به رفرم، مشکلات و بحران‌ها را ساختاری نمی‌دانند، بلکه حاصل سوء‌مدیریت در درون ساختار موجود می‌دانند؛ بنابراین بر اساس تحلیلشان علت بحران‌های موجود سوء‌مدیریت است و تمام تلاششان را صرف تغییر این مدیریت با حفظ ساختار می‌کنند. اما در دو استراتژی انقلاب و گذار دموکراتیک، نیروهای حامی این دو دیدگاه، مشکلات و بحران‌ها را ساختاری می‌بینند. یعنی بدون تغییر قوانین اساسی، بدون تغییر رویه‌ها و مناسبات که به‌نوعی سه رکن ساختار است، خروج از بحران را امکان‌پذیر نمی‌دانند

این فعال فتنه ۸۸ در ادامه تصریح کرد: «در مجموع در گذار دموکراتیکنیروهای اجتماعی قدرتمندی شکل می‌گیرد، اعتراضات در قالب جنبش‌های اجتماعی گسترش می‌یابد، فشار بین‌المللی برای تغییر ایجاد می‌شود و در درون ساختار شکاف ایجاد می‌شود که با مخالفان چه باید کرد؟».

وی گفت: «در ادبیات برخی گروه‌های اصلاح‌طلب اشاره می‌شود که مشکلات موجود ساختاری است یا جمهوریت تضعیف شده و بعد که می‌گوییم خب، برای اصلاح ساختار یا تقویت جمهوری چه باید کرد، بلافاصله می‌گویند انتخابات. این استراتژی با آن تحلیل وضعیت موجود ناهمخوان است؛ چون زمانی که مشکلات را ساختاری می‌دانیم، در وهله اول باید از موضعی حرکت کنیم که بتواند به تغییر ساختار منجر شود

عصبانیت اصلاح‌طلبان از فسادستیزی وزیر کار/ پروژه بانیان وضع موجود برای کلیدزدن «آشوب خیابانی»

افراطیون اصلاح طلب با انکار میراث دولت روحانی و سانسور اقدامات مثبت دولت رئیسی و با القای بن بست در اداره امور کشور و ادعای آینده سیاه و تاریک، در پی کلیدزدن آشوب های خیابانی هستند.

سعید مدنی پیش از در اظهارنظری تأمل برانگیز گفته بود: «حکومت‌ها بخواهند یا نخواهند خیابان جزیی انکارناپذیر از اعتراض استشبکه‌ای شدن نه‌تنها مانع از خیابانی شدن نمی‌شود، بلکه تسهیل‌کننده حضور خیابانی استتصمیم با دولت‌هاست یا باید امکان حضور قانونمند خیابانی را فراهم کنند یا منتظر باشند تا خیابان‌ها اشغال شوندوقتی بحران سراسر ساختارهای موجود را فرا گرفته، وقتی فساد تا قله دماوند پیشروی کرده،   وقتی فقر و نابرابری رنج و فلاکت را دوچندان کرده و کاهش ارزش پول ملی فقرا را فقیرتر و پولدارها را پولدارتر کرده، وقتی بوی مشمئزکننده تبعیض و رانت سراسر یک جامعه را دچار نفرت کرده، پیش‌بینی آینده چندان دشوار نیست».

افراطیون اصلاح طلب بجای جبران خسارت هایی که حداقل در ۸ سال گذشته به کشور تحمیل کرده اند ژست شاکی به خود گرفته و جوانان و مردمی که از سیاست های همین طیف متحمل خسارت شده اند را به شورش و اشوب خیابانی تشویق می کنند.

آقازاده ها و دامادهای برخی مقامات اصلاح طلب اکنون به دلیل غارت اموال مردم، یا زندانی اند یا متواری. از سوی دیگر ژنرال های خودخوانده اصلاح طلب نیز خسارات عدیده ای به کشور وارد کرده اند. حالا همقطاران «آقازاده ها و ژنرال ها» بجای عذرخواهی و تلاش برای جبران خسارت، جوانان این مرز و بوم را به اغتشاش و اشوب تشویق می کنند!

در اینجا ۲ نکته وجود دارد، اولا اینکه ترمیم خرابی های ۸ ساله «دولتِ اصلاح طلبان» در ظرف چند ماه امکان پذیر نیست. ثانیا هیچگاه آشوب و اغتشاش و آتش زدن اموال عمومی و خصوصی منجر به بهبود اوضاع نشده است. بانیان وضع موجود بجای تشویق به آشوب، باید شهامت داشته باشند و قصور و تقصیرهای خود را بپذیرند و برای جبران خسارت ها تلاش کنند.

** تا سنگ های خود را با آمریکا وا نکنیم اتفاق خاصی نمی افتد

«قاسم محبعلی» فعال اصلاح طلب و دیپلمات سابق در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت: «تا وقتی که ایران و آمریکا نتوانند سنگ‌های خود را با یکدیگر وا بکنند بعید است که طرف دیگری بتواند این مسائل را حل و فصل کند… اروپا علی القاعده علاقه‌مند است که توافق انجام شود ولی توانایی‌های اروپا آنقدرها بالا نیست. به‌خصوص اینکه آنها درک می‌کنند که مشکل بین ایران و آمریکا است».

عصبانیت اصلاح‌طلبان از فسادستیزی وزیر کار/ پروژه بانیان وضع موجود برای کلیدزدن «آشوب خیابانی»

در روزهای گذشته «محمدرضا خاتمی» دبیر کل حزب منحله مشارکت گفته بود: «مشکل واقعی ما با آمریکا ایدئولوژی است نه برجام و هسته‌ای… واقعیت قصه چه از جانب ما و چه از جانب آمریکا چالش ایدئولوژی است و اگر فقط به برجام اتکا بکنیم باز چند سال دیگر همین مسائل تکرار می‌شود».

وی در ادامه تاکید کرده بود: «پس ما باید با همان دیدی که در برجام قبلی و فعلی توانستیم منافع کشور را حفظ کنیم در مورد چالش‌های دیگر هم باید همین‌طور عمل کنیم و اگر نتوانیم منافع کشور را حفظ کنیم وارد یک دور معیوبی می‌شویم که دو سال دیگر مجددا می‌گوییم برجام یک خیانت بود».

در دولت روحانی جریان اصلاح طلب با دفاع از برجام،  مدعی شدند که به واسطه توافق هسته ای تحریم ها به تاریخ پیوسته و فتح الفتوح عظیم اقتصادی رخ می دهد. این طیف در کنار برخی دولتمردان، با بی عملی در اجرای شروط ۲۸ گانه برجامی، توافقی نامتوازن و ناهمزمان و فاقد ضمانت اجرا را بر جای گذاشتند.

در روزهای گذشته یکی از فعالین رسانه ای با اشاره به خسارت های جریان اصلاح طلب به معیشت مردم در مطلبی نوشته بود: «برجام دومین خسارت اصلاح طلبان به کشور و ملت، پس از ارتکاب فتنه سال ۸۸ بود. به دنبال شکست فتنه نیز به گزارش مجاهدت از چندین باره سیاستمداران و رسانه‌های آمریکایی، برخی اطرافیان و نمایندگان سران فتنه سبز، از دولت اوباما خواستند تحریم‌ها را به شکل دفعتاً و شدید اعمال کند تا فلج کننده باشد، نه این مانند واکسن عمل کند و موجب مقاومت ایران شود

جریان اصلاح طلب مدعی است که ایران باید تا اطلاع ثانوی به صورت یکطرفه به آمریکا امتیاز داده و نسبت به دریافت امتیاز نیز هیچ توقع و چشم داشتی نداشته باشد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

عصبانیت اصلاح‌طلبان از فسادستیزی وزیر کار/ پروژه بانیان وضع موجود برای کلیدزدن «آشوب خیابانی» بیشتر بخوانید »

مقامات ایران باید از اظهارات ضداسرائیلی بکاهند/ شرق: اروپا آقااجازه است باید با «کدخدا» ببندیم

مقامات ایران باید از اظهارات ضداسرائیلی بکاهند/ شرق: اروپا آقااجازه است باید با «کدخدا» ببندیم


گره زدن مسئله اسرائیل به برجام توسط اصلاح طلبان دقیقا در پروژه «برجام پلاس» و به عبارتی در پروژه «برجام موشکی و منطقه ای(برجام ۲ و ۳)» تعریف می شود.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** مقامات ایران باید از اظهارات ضداسرائیلی بکاهند

«سینا عضدی» پژوهشگر شورای آتلانتیک و کارشناس ثابت بی بی سی فارسی و اینترنشنال سعودی در مصاحبه با روزنامه اعتماد گفت:«در حال حاضر، نام ایران در واشنگتن مانند ماده رادیو اکتیو است. یعنی زمانی که نام ایران می‌آید، همه سیاستمداران می‌خواهند از آن دور باشند. علت اصلی این مساله هم اظهاراتی است که علیه اسراییل مطرح می‌شوداین یک واقعیت است که اظهارات مقام‌های ایرانی علیه اسراییل اینجا در واشنگتن به پیراهن عثمان تبدیل می‌شود و آنها با مانور دادن روی این اظهارات، تحریم و فشار علیه ایران را توجیه می‌کنند».

وی در بخش دیگری از این مصاحبه گفت:«در کنگره امریکا به‌رغم اختلافات بی‌شماری که در موضوعات مختلف وجود دارد، آنچه همه بر سر آن اتفاق‌نظر دارند تحریم ایران و فشار علیه ایران است. راه‌حل این است که از حجم اظهارات علیه اسراییل کاسته شود. آرمان فلسطین مهم است ولی حرکت به سوی این آرمان باید به نحوی باشد که منافع ایران به خطر نیفتد…باید واقعیت را که نفوذ گسترده اسراییل در میان افکار عمومی و سیاستمداران غرب به ویژه امریکا است درنظر گرفت».

مقامات ایران باید از اظهارات ضداسرائیلی بکاهند/ شرق: اروپا آقااجازه است باید با «کدخدا» ببندیم

در هفته های گذشته «نصرت‌الله تاجیک» سفیر پیشین ایران در اردن در مصاحبه با روزنامه شرق گفته بود :«رویکرد ما به رژیم صهیونیستی هسته اصلی برخی معضلات ما در منطقه و جهان و نه‌تنها در سیاست خارجی و روابط دوجانبه بلکه در روابط بین‌المللی ما شده. این رویکرد حتی می‌تواند بر اوضاع سیاسی اجتماعی و مخصوصا بعد امنیتی آن و نیز روند توسعه کشور یا کسب جایگاه منطقه‌ای و بین‌المللی ایران تأثیر بگذاردمن معتقدم که باید مقداری در این رویکرد تجدید نظر صورت بگیرد».

گره زدن مسئله اسرائیل به برجام توسط اصلاح طلبان دقیقا در پروژه «برجام پلاس» و به عبارتی در پروژه «برجام موشکی و منطقه ای(برجام ۲ و ۳)» تعریف می شود.

پیش از این «عباس عبدی» فعال اصلاح طلب در مطلبی نوشته بود: «وضعیت فعلی برجام محصول نادیده گرفتن روح برجام و نکات نانوشته آن است که به احتمال زیاد شفاهی یا بطور ضمنی اظهار شده است. در واقع برجام یک گام مهم و اولیه از مجموعه اقدامات و توافقات منطقه‌ای بوده است و اگر قرار بود که موضوع هسته‌ای حل شود و سایر مسایل باقی بمانند و حتی تشدید شوند، طبعاً طرف مقابل به این وضع تن نمی‌داد، که نداد».

«احمد زیدآبادی»  از فعالین اصلاح طلب و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ نیز چندی پیش گفته بود: «اگر جمهوری اسلامی پیشاپیش خواهان ضمانت لازم برای تعهد روسای جمهور آینده امریکا به برجام است، باید آن را به‌صورت معاهده‌ای بین دو کشور درآورد. تبدیل توافقنامه برجام به معاهده اما مستلزم تصویب آن در کنگره امریکاست که آن‌هم در صورتی امکان‌پذیر است که تمام مسائل مورد اختلاف دو کشور را دربرگیرد».

اساس رفتار رژیم اسرائیل بر پایه آدم کشی، زیرپاگذاشتن تمامیت ارضی کشورهای دیگر و اجرای اقدامات تروریستی و خرابکارانه است. این رژیم، سالهاست که یک سرزمین را اشغال کرده و مشغول کودک کشی است.

نکته مهم اینجاست که رژیم اسرائیل با بحران های متعدد داخلی و خارجی درگیر است و مدت هاست که در موضع ضعف قرار دارد. ارتش این رژیم حتی در مقابل بادبادک های آتش زای جوانان فلسطینی نیز عاجز و درمانده است. با اینحال طیف اصلاح طلب این رژیم مفلوک و درمانده را در موضع قدرت قرار داده و ایران را در جایگاه بدهکار می نشاند. گویا افراطیون اصلاح طلب از مانور حمله به تاسیسات هسته ای دیمونا در رزمایش پیامبر اعظم(ص) ۱۷ و انتشار ویدئوی آن گلایه مند و ناراحت هستند!

لازم به ذکر است که حدود ۲۰ سال قبل رهبر معظم انقلاب طرحی چهارمرحله ای را درباره حل مسئله فلسطین مطرح کردندیک، بازگشت آوارگان فلسطینی به سرزمین اباواجدادی خود. دو، برگزاری انتخابات با مشارکت مردم اصلی فلسطین؛ اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی. سه، تشکیل نظام سیاسی منتخبِ اکثریت براساس رفراندوم. چهار، تصمیم‌گیری از سوی نظام سیاسی منتخبِ اکثریت برای سایر ساکنین در فلسطین اشغالی که مردم اصلی آن محسوب نمی‌شونداین طرح، طرح بسیار پیشرفته‌ای بود که بارها در دیدارهای دیپلماتیک مقامات سیاسی دنیا مطرح شد.

** خباز: برجام با تایید رهبری انجام شد

«محمدرضا خباز» فعال اصلاح طلب و از استانداران دولت روحانی در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«کیست که در این کشور نداند مذاکرات برجام با تایید رهبری بوده است. هیچ جا نبوده که مسئولان در مذاکرات بدون هماهنگی ورود کرده باشند. البته ایشان یکسری تحفظ‌هایی داشتند یعنی می‌گفتند که اگر می‌خواهید مذاکره داشته باشید، مذاکره را به این گونه پیش ببرید که کلاه سرتان نرود ولی ایشان هیچگاه با مذاکره، مذاکرات و برجام مخالف نبودند چون اگر نمایندگان می‌دانستند که رهبری با برجام مخالف هستند اصلا برجام را تصویب نمی‌کردند».

این فعال اصلاح طلب در ادامه گفت:«کشور به سمت اعتدال حرکت می‌کند و افراد تندرو ممکن است مدت کوتاهی جولان بدهند و این اعتدال است که ماندگار خواهد بود. تندروی مانند کف روی آب است و اعتدال مثل خود آب است. بنابراین کف روی آب برطرف خواهد شد و شرایط برای نیروهای معتدل اصلاح‌طلب و اصولگرا…به خوبی رقم خواهد خورد».

مقامات ایران باید از اظهارات ضداسرائیلی بکاهند/ شرق: اروپا آقااجازه است باید با «کدخدا» ببندیم

این فعال اصلاح طلب در اقدامی مسبوق به سابقه ادعا کرده است که برجام با تایید رهبری انجام شده است. این ادعا در حقیقت ارائه آدرس غلط در پرونده برجام است؛ چرا؟!

شیطنت رسانه های اصلاح طلب و فضاسازی دروغین رسانه های معاند درباره نقش وزارت خارجه در سیاست خارجی در حالی است که وزارت امور خارجه مجری سیاست خارجی است و تعیین کننده سیاست خارجی نیز شورای عالی امنیت ملی است. شورایی که ریاست آن بر عهده رئیس جمهور است و دبیر آن به پیشنهاد رئیس جمهور تعیین می شود و اعضای هیات دولت نیز در این شورا حضور دارند. از ۱۱ عضو شورای عالی امنیت ملی، ۷ نفر عضو دولت هستند و این یعنی دولت قبل در شورای عالی امنیت ملی نظر غالب را داشت.

در ماجرای برجام، رهبر معظم انقلاب، شورای عالی امنیت ملی و مجلس شورای اسلامی، به صورت مشروط و با ۲۸ شرط ابلاغی، با اجرای برجام موافقت کردند، اما دولت و وزارت خارجه در اجرای این ۲۸ شرط، از جمله لغو تحریم ها دچار قصور و تقصیرهای فراوان شدند.

رهبر معظم انقلاب- ا خرداد ۹۸- در دیدار دانشجویان فرمودند:«یکی از دوستان گفتند تصویب برجام را به رهبری نسبت داده‌اند؛ خب بله، امّا شما که چشم دارید، ماشاءالله هوش دارید، همه چیز را میفهمید! آن نامه‌ای را که من نوشتم نگاه کنید، ببینید تصویب چه جوری است؛ شرایطی ذکر شده که در این صورت این [توافق] تصویب میشود. البتّه اگر چنانچه این شرایط و این خصوصیّات اجرا نشد، اِعمال نشد، وظیفه‌ی رهبری این نیست که بیاید وسط و بگوید برجام نباید اجرا بشود».

ایشان در ادامه تاکید کردند:«[البتّه]خود این، یک مقوله‌ای است که وظیفه‌ی رهبری در این جور مواقع اجرائی چیست. عقیده‌ی ‌ما این است که در زمینه‌های اجرائی، رهبری نباید وارد میدان بشود و یک کاری را اجرا کند یا جلوی اجرای یک کاری را بگیرد، مگر آنجایی که به حرکت کلّی انقلاب ارتباط پیدا میکند؛ آنجا چرا، وارد میشویم، امّا در موارد دیگر نه. بنابراین نه، برجام را به آن صورتی که عمل شد و محقّق شد، بنده خیلی اعتقادی نداشتم و بارها هم به خود مسئولینِ این کار -به آقای رئیس‌جمهور، به وزیر محترم خارجه، به دیگران- همین را گفته‌ایم و موارد زیادی را به آنها تذکّر داده‌ایم».

برخلاف ادعای جریان اصلاح طلب، برجام تصمیم نظام نبود؛ بلکه برجام دستپخت دولت روحانی بود و نظام به صورت مشروط و با قید ۲۸ شرط با آن موافقت کرد. موافقت مشروط یعنی دولت باید به صورت دقیق به این ۲۸ شرط عمل می کرد که متاسفانه چنین نشد.

رهبر معظم انقلاب در مهرماه ۹۴ در بخشی از نامه مشهور به «شروط ۹ گانه» تاکید کردند:«محصول مذاکرات که در قالب برجام شکل گرفته است، دچار نقاط ابهام و ضعفهای ساختاری و موارد متعدّدی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظه‌به‌لحظه،‌ میتواند به خسارتهای بزرگی برای حال و آینده‌ی کشور منتهی شود».

** شرق: اروپا آقااجازه است، باید با «کدخدا» ببندیم

روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «پس لرزه های مذاکره غیرمستقیم» نوشت:«یک منبع آگاه ایرانی در گفت‌وگو با ایرنا از ساز مخالف فرانسه در مذاکرات احیای برجام در وین خبر داده است… زمانی که ۱+۴ جلسه خود را با ایران برگزار می‌کنند و سپس برای بررسی محتوای این جلسه با طرف آمریکایی دیدار می‌کنند، قطعا این فرصت را برای پیشبرد خواسته‌ها و منافع خود مناسب دیده و از آن استفاده می‌کنند؛ به‌خصوص طرف اروپایی که به‌ دلیل نزدیکی به طرف آمریکایی، به‌ویژه در مقایسه با دیگران، یعنی ایران، روسیه و چین، نوعی جایگاه واسطه را در این میان پیدا کرده است و عوارض این حضور در میانه راه را نیز می‌گیرد».

در ادامه این مطلب آمده است:«این تنها یکی از دلایلی است که باعث می‌شود برخی کارشناسان، حامی مستقیم‌شدن گفت‌وگوها بین ایران و آمریکا برای حفظ منافع ایران باشند… طرف اروپایی قدرتی از خود برای تأمین منافع ایران ندارد و در نهایت بدون اجازه و خواست آمریکا، اروپا نقش چندانی برای ایفا ندارد. حال مذاکرات غیرمستقیم عملا بار دیگر ایران را در همین موقعیت قرار داده است که با طرف غربی، بدون حضور آمریکا و تنها با حضور اروپایی‌ها صحبت کند؛ درحالی‌که پیش‌تر میزان کارآمدی گفت‌وگو با اروپایی‌ها مشخص شده است».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«در ظاهر، تصمیم ایران برای مخالفت با حضور آمریکا در جلسات برجامی، به‌عنوان نوعی مجازات برای طرف آمریکایی به دلیل خروجش از برجام معرفی می‌شود، ولی در عمل، آشکار است که هیچ طرفی به اندازه ایران از این روند آسیب ندیده و منافع خود را در معرض تهدید نمی‌بیند».

مقامات ایران باید از اظهارات ضداسرائیلی بکاهند/ شرق: اروپا آقااجازه است باید با «کدخدا» ببندیم

جریان اصلاح طلب در ماهها و هفته های اخیر بارها پیشنهاد مذاکره مستقیم با آمریکا را مطرج کرده است. این طیف مدعی است که گره اصلی مذاکرات وین، عدم مذاکره مستقیم ایران و آمریکاست. این ادعا در حالی است که آمریکا به صورت غیرقانونی و با گردن‌کشی از برجام خارج شده است. به همین خاطر اجازه حضور در میز مذاکرات وین را ندارد. در هفته های گذشته «سعید خطیب‌زاده» سخنگوی وزارت خارجه گفت: «این آمریکاست که می‌خواهد به اتاق مذاکرات بازگردد پس نیازمند کلید ورود می‌باشد… اگر آمریکا برای رفع واقعی تحریم‌ها به وین بیاید می‌تواند بلیت بازگشت به اتاق برجام را دریافت کند».

ادعای اصلاح طلبان درباره منافع مذاکره مستقیم با آمریکا در حالی است که در دولت روحانی، ایران مستقیم با آمریکا مذاکره کرده و حتی از مذاکره مستقیم نیز فراتر رفته و به پیاده روی دو نفره و گپ و گفت اعضای تیم‌های مذاکره‌کننده دو طرف درباره نوه‌های خود و ارسال کارت پستال نیز رسید؛ نتیجه چه شد؟! رویکرد مذاکره مستقیم، نه تنها از دشمنی آمریکا نسبت به ملت ایران نکاست، بلکه به ۲ برابر شدن تحریم‌ها و افزایش دشمنی علیه ملت ایران منتهی شد.

جریان اصلاح طلب در دیپلماسی دچار سرگیجه و سردرگمی است. علت نیز در عدم آشنایی و عدم تسلط این طیف به زبان مذاکره است. اصلاح طلبان یکروز آمریکا را کدخدا و اروپا را آقااجازه نامیدند، روز دیگر تاکید کردند که آمریکا مزاحم است و همان بهتر که از برجام رفت و اروپا پشت ماست، دیگر روز مدعی شدند که بایدن موجب تحول در پرونده برجام شده و ورود وی به کاخ سفید، «آبان ۹۹» را به یک آبان رویایی برای ایرانیان تبدیل خواهد کرد.

واقعیت این است که هدف آمریکا و تروئیکای اروپا در مذاکرات مشخص است و آن اینکه در گام اول آمریکا بدون لغو تحریم ها و عملا بدون هیچ هزینه ای به برجام بازگردد و در گام دوم، تعمیم توافق هسته ای به حوزه های راهبردی از جمله توان دفاعی و نظامی و قدرت منطقه ای ایران کلید بخورد.



منبع

مقامات ایران باید از اظهارات ضداسرائیلی بکاهند/ شرق: اروپا آقااجازه است باید با «کدخدا» ببندیم بیشتر بخوانید »

همصدایی افراطیون اصلاح طلب با قاتلان حاج قاسم/ پروژه تکراری جریان تحریف با دوگانه دروغین «توافق-جنگ»

همصدایی افراطیون اصلاح طلب با قاتلان حاج قاسم/ پروژه تکراری جریان تحریف با دوگانه دروغین «توافق-جنگ»


تطهیر چهره خبیث قاتلان حاج قاسم و در ادامه هراس افکنی با کلیدواژه «توافق-جنگ» ذیل یک پروژه بزرگ تر تعریف می شود و آن، پروژه ضدایرانی «برجام پلاس» است.

سرویس سیاست مشرق – جریان تحریف هیچ خط قرمزی ندارد. یکی از کارویژه های این طیف این است که چهره خبیث آمریکا را بزک کرده و دیو را دلبر نشان می دهد.  برای نمونه، روزنامه اعتماد- به مدیرمسئولی «الیاس حضرتی» نماینده عضو فراکسیون امید مجلس دهم و از نزدیکان «مهدی کروبی» و یار گرمابه و گلستان یکی از مفسدان گردن کلفت اقتصادی در دولت اصلاحات- در شماره ۱ دی ۱۴۰۰- در مطلبی نوشت: «موارد همکاری میان ایران و امریکا کم نیست و همسویی منافع ما هم در اموری قابل بررسی است. مگر برای حذف طالبان میان ایران و امریکا همکاری صورت نگرفت؟  …در جنگ با داعش، نیروهای تحت امر شهید سلیمانی در عمل نیروی پیاده یک ائتلاف بزرگ بودند که بمباران هوایی آن را ارتش امریکا و متحدانش برعهده داشتند».

همصدایی افراطیون اصلاح طلب با قاتلان حاج قاسم/ پروژه تکراری جریان تحریف با دوگانه دروغین «توافق-جنگ»

همزمان با این تحلیل مغرضانه و کذب، برای نخستین‌بار یک مقام ارشد سابق ارتش رژیم صهیونیستی به صورت رسمی اعتراف کرد که اسرائیل در ترور سردار «قاسم سلیمانی» فرمانده سابق نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نقش‌آفرینی کرده است. «تامیر هیمن» رئیس ‌سابق دستگاه اطلاعات نظامی رژیم صهیونیستی علنا اعلام کرد که اسرائیل در این عملیات که دو سال پیش به سرکردگی آمریکا انجام شد نقش ایفا کرده است.

وی از ترور سردار سلیمانی به عنوان یکی از «دو ترور مهم و قابل توجه» در دوران حضورش در این سمت یاد کرده است. این مقام سابق رژیم صهیونیستی گفته که ترور مهم دیگر «بها ابوالعطا»، یکی از رهبران جنبش جهاد اسلامی بود.

همصدایی افراطیون اصلاح طلب با قاتلان حاج قاسم/ پروژه تکراری جریان تحریف با دوگانه دروغین «توافق-جنگ»

دولت تروریست آمریکا در دی ماه ۹۸ در اقدامی جنایتکارانه، حاج قاسم سلیمانی را به شهادت رساند. این اقدام توسط دولت جمهوری خواه ترامپ انجام شد و در همان مقطع مقامات دموکرات آمریکایی و از جمله «جو بایدن» از این اقدام تروریستی و جنایتکارانه حمایت کردند.

نکته قابل تأمل اینجاست که در شرایطی که آمریکا و اسرائیل صراحتا به نقش خود در اقدام تروریستی در به شهادت رساندن سردار سلیمانی اذعان کرده اند، در این سو افراطیون اصلاح طلب با پاک کردن صورت مسئله، ردپای قاتل و ظالم را پاک می کنند.

طیف تندرو اصلاح طلب همزمان با بزک قاتلان حاج قاسم، دوگانه دروغین «توافق- جنگ» را نیز کلید زده است. در همین رابطه روزنامه آرمان- در شماره ۲ دی- در مطلبی نوشت: «هنوز این امیدواری وجود دارد که توافق صورت گرفته و تحریم‌ها برداشته شود. ولی اگر زمان بگذرد و مذاکرات قفل شود، این قفل به این سادگی‌ها باز نخواهد شد. اگر…پرونده هسته‌ای به شورای امنیت برود و یا خدایی نکرده گزینه‌های نظامی روی میز بیاید برای ما دردسر ایجاد می‌شود. چرا که بالاخره مردم مشکل معیشت دارند و این برای جامعه خطرناک است. حل کردن اقتصاد و معیشت مردم از اوجب واجبات است و باید سیاست خارجی به گونه‌ای باشد که بتوانیم مشکلات‌مان را با دنیا حل کنیم تا تحریم‌ها مرتفع شود».

هدف اصلی افراطیون اصلاح طلب در القای دوگانه های دروغین «توافق- جنگ» و «توافق- قطعنامه» هراس‌افکنی در افکارعمومی و چیدن میوه آن در میز مذاکره به نفع طرف غربی است.

همصدایی افراطیون اصلاح طلب با قاتلان حاج قاسم/ پروژه تکراری جریان تحریف با دوگانه دروغین «توافق-جنگ»

این طیف مدعی است که اگر مذاکرات وین به توافق ختم نشود، قطعا گزینه باقی مانده، یا جنگ و تقابل نظامی است و یا قطعنامه ضدایرانی در شورای امنیت. این ادعا در حالی است که اولا؛ گزینه نظامی به علت ناتوانی آمریکا، سالیان درازی است که از روی میز مقامات این کشور کنار رفته است و ثانیا؛ دیپلماسی مقتدرانه و هوشمندانه، عاملی است که مانع صدور قطعنامه علیه ایران می‌شود. به عبارت دیگر، زبان اقتدار و قدرت، طرف مقابل را هم از فکر حمله نظامی دور می‌کند و هم از صدور قطعنامه ضدایرانی.

و اما تطهیر چهره خبیث قاتلان حاج قاسم و شهید فخری زاده و دیگر شهدای والامقام و در ادامه، هراس افکنی با کلیدواژه «توافق-جنگ» ذیل یک پروژه بزرگ تر تعریف می شود و آن، پروژه ضدایرانی «برجام پلاس» است.

افراطیون اصلاح طلب مدعی هستند که که برجام «ناقص» است و باید به توافقی «طولانی‌تر و بزرگ‌تر» مبدل شود. هدف اصلی این پروژه ضدایرانی- که آمریکا، اسرائیل و تروئیکای اروپا بر اجرای آن اصرار دارند- برجامیزه کردن توان موشکی و قدرت منطقه‌ای ایران و به عبارتی بتن‌ریزی در قلب توان موشکی و منطقه‌ای ایران است.

آمریکا در پی آن است تا بدون لغو تحریم ها و به عبارتی، بدون هزینه به برجام بازگشته و در ادامه در جایگاه طلبکار نشسته و مسئله دائمی کردن محدودیت های برجام ایران و کلیدزدن برجام موشکی و منطقه ای را پیش ببرد. در این میان، طیف تندرو اصلاح طلب در نقش همکار داخلی آمریکا در پی جاانداختن این پروژه ضدایرانی و عادی سازی آن هستند.



منبع

همصدایی افراطیون اصلاح طلب با قاتلان حاج قاسم/ پروژه تکراری جریان تحریف با دوگانه دروغین «توافق-جنگ» بیشتر بخوانید »

شتاب در واکسیناسیون نتیجه تلاش دولت روحانی است!/ تنها راه خروج از بحران، پیمودن راه اصلاحات است

شتاب در واکسیناسیون نتیجه تلاش دولت روحانی است!/ تنها راه خروج از بحران، پیمودن راه اصلاحات است


در دولت روحانی، دولتمردان و رسانه ها و فعالین اصلاح طلب به هیچ عنوان به این مسئله اشاره نمی کردند که واکسن ها سفارش داده شده و خریداری شده و باید چند ماهی سپری شود تا به دستمان برسد!

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌ استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با  «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** شتاب در واکسیناسیون نتیجه تلاش دولت روحانی است!

روزنامه سازندگی در مطلبی با عنوان «از کاشت تا برداشت» نوشت:«مسعود پزشکیان نماینده مجلس ایران می گوید قراردادهای واکسن در دولت حسن روحانی بسته شد و پول آن پرداخت شد. امکان ندارد بدون سفارش بتوانیم واکسن وارد کنیم؛ حتی اگر پول دست ما باشد. دولت فعلی مشکلات گمرکی و حمل و نقل را برطرف کرد؛ این دولت هنوز واکسنی سفارش نداده است».

شتاب در واکسیناسیون نتیجه تلاش دولت روحانی است!/ تنها راه خروج از بحران، پیمودن راه اصلاحات است

روزنامه اعتماد نیز در مطلبی با عنوان «از سیل سفارش و برهوتِ واکسن تا واکسیناسیون سیل‌آسا» نوشت:« حامیان دولت رییسی و مخالفان دولت روحانی از این‌سو و آن‌سو وارد گود شده و فعالیت‌ها و تاکید …می کنند…که تنها علت پایان فصل خزان واکسن در دولت روحانی و آغاز بهار پربرکتش در دولت رییسی، همین تفاوت رییس این دو دولت و البته وزیران‌شان بوده است».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«بخش قابل‌توجهی از این میزان واکسن وارد شده به کشور، توسط مسوولان دولت دوازدهم سفارش و خریداری شده که به هر دلیل تاکنون امکان ورودشان به کشور محقق نبود اما در این مدت، بخشی به‌دلیل همان همبستگی و همکاری میان بخش‌های مختلف و نهادها و ارگان‌های گوناگون پس از تشکیل دولت سیزدهم وارد کشور شده است».

شتاب در واکسیناسیون نتیجه تلاش دولت روحانی است!/ تنها راه خروج از بحران، پیمودن راه اصلاحات است

فعالین و رسانه های اصلاح طلب به راحتی به فهم و شعور مردم توهین می کنند. البته از جماعتی که یکروز گفته بود «برجام فتح الفتوح اقتصادی است» و روز دیگر گفت «هدف از برجام اصلا اقتصادی نبود» و یکروز گفت «در 100 روز گشایش اقتصادی ایجاد می کنیم» و روز دیگر گفت«ما نگفتیم،کدام آدم عاقلی چنین حرفی می زند» انتظاری بیش از این نیست.

و اما در ماجرای واکسیناسیون، در مقطعی که دولت روحانی روی کار بود، به جهت سوءمدیریت دولت با نواقص عمده و قابل توجهی روبرو بودیم، یکی از موارد مذکور، خرید واکسن و اجرای واکسیناسیون در کشور بود.

در آن مقطع دولتمردان و رسانه ها و فعالین اصلاح طلب به هیچ عنوان به این مسئله اشاره نمی کردند که واکسن ها سفارش داده شده و خریداری شده و باید چند ماهی سپری شود تا به دستمان برسد.

دولتمردان و رسانه های اصلاح طلب نه تنها چنین اظهارنظری نداشتند بلکه مدعی بودند که به دلیل نپیوستن به FATF و مسئله تحریم ها، امکان خرید واکسن به صورت انبوه وجود ندارد.

در همین رابطه «علی ربیعی» سخنگوی دولت روحانی- دی ۹۹- در نشست خبری گفت:«در مورد واکسن کرونا، قبلاً همکاران من در وزارت بهداشت توضیحات مفصلی ارائه دادند، در مورد انتقال پول بنابر قوانین تحریم و قواعد FATF چندین مرحله انتقال پول با مشکل مواجه شد و با موانعی رو به رو بودیم. به طور کلی نپیوستن به FATF آثار خود را نشان خواهد داد قبلا نیز دولت دیدگاه خود را در این زمینه اعلام کرده بود».

همچنین «عبدالناصر همتی» رئیس سابق بانک مرکزی و کاندیدای اصلاح طلب انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰- آذر ۹۹- گفت:«از آنجا که خرید واکسن کرونا (covax) باید از مسیر رسمی سازمان بهداشت جهانی انجام گیرد تاکنون هر طریقی برای پرداخت و انتقال ارز مورد نیاز به خاطر تحریم غیرانسانی دولت آمریکا و ضرورت اخذ مجوز اوفک با مانع مواجه شده است».

علاوه بر این «علی مطهری» نماینده عضو لیست امید در مجلس دهم گفت:«دلیل باطل شدن سهمیه واکسن ایران، قرارداشتن در لیست سیاه FATF است».

پس از این اظهارنظرها، رسانه های اصلاح طلب همصدا با رسانه های معاند از جمله بی بی سی فارسی و صدای آمریکا، در یک فضاسازی بزرگ رسانه ای مدعی شدند که چون ایران به FATF نپیوسته است، واکسن کرونا به ایران وارد نشده و شرط تغییر در واردات واکسن کرونا، تجدیدنظر ایران در مسئله اف ای تی اف است.

تا روز آخر دولت روحانی نیز داستان همین بود. حالا ایران نه از لیست سیاه FATF خارج شده و نه دولت بایدن در تحریم های ضدایرانی تجدیدنظر کرده است؛ تنها اتفاقی که رخ داده این است که دولتِ خسته کنار رفته و دولتی با مدیریت جهادی روی کار آمده است.

اما جریان اصلاح طلب به دلیل بی صداقتی با مردم حاضر نیست به این واقعیت بدیهی اذعان کرده و به همین خاطر مشغول آسمان ریسمان به هم بافتن است.

** تنها راه خروج از بحران،پیمودن راه اصلاحات است

«مرتضی مبلغ»  معاون سیاسی وزیر کشور دولت اصلاحات در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:« به دلیل شرایط سختی که امروز رقم خورده وتصلبی که حاکمیت نسبت به اصلاح‌طلبان و برخی رویکرد ‌های نادرست و بحران ساز از خود نشان  می‌دهد کار اصلاح‌طلبان روز به روز سخت تر شده است و تعداد بیشتری از اعضای جامعه به تدریج به این نتیجه می‌رسند که اصلاحات امکان پذیر نیست و این روند برای نظام و جامعه بسیار مخاطره آمیز است. زیرا تنها راه برون رفت از مشکلات و بحران‌ها پیمودن راه اصلاحات وتن دادن حاکمیت به اصلاحات است. همه به ویژه حاکمیت باید به هر شکلی شده به این باور برسند که چاره ای جز تن دادن به اصلاحات جدی و واقعی ندارند».

مبلغ در بخش دیگری از این مصاحبه در پاسخ به این سوال که «شما از نارضایتی ‌های گسترده مردم صحبت کردید. مگر مشکلات اقتصادی در دولت روحانی که منتسب به اصلاح‌طلبان بود رخ نداد؟» گفت:«بله؛اما دلایل بروز مشکلات متنوع بود که بخشی از آن به دولت و ناکارآمدی‌ها و ناتوانی ‌های دولت باز  می‌گشت. دلایل عمده تر و گسترده تر از بیرون بردولت تحمیل شده بود. به عنوان مثال برخی سیاست‌ها و رویکردهای اشتباه و مشکل ساز در عرصه داخلی،خارجی، اقتصادی و فرهنگی که در حاکمیت دنبال  می‌شد آثار زیان بار آن الزامأ بر دولت هم تحمیل  می‌شد».

این فعال اصلاح طلب افزود:«عملکرد و دخالت دستگاه‌های موازی در کار دولت که بخش عمده ای از اقتصاد کشور نیز دراختیار آنهاست،سیاه نمایی گسترده صداوسیما و دستگاه ‌های تبلیغاتی عظیم مخالف دولت و از همه مهم تر خارج شدن غیرقابل پیش بینی ترامپ از برجام و بازگشت تحریم‌ها وبروز پدیده خانمان سوز کرونا از جمله چالش ‌های پیش روی دولت روحانی بود.این مسائل همه در بروز شرایط ناگوار موثر بود اما اتفاق ناجوانمردانه‌ای که رخ داد آن بود که رقبا و مخالفان دولت با امکانات عظیم عملیاتی و رسانه ای تلاش کردند همه مشکلات را در افکار عمومی‌ متوجه دولت روحانی  کنند و آنها را در بدترین وضعیت در منظر افکار عمو می‌قرار بدهند.این امر به اصلاح‌طلبان در افکار عمو می‌آسیب جدی وارد کرد».

شتاب در واکسیناسیون نتیجه تلاش دولت روحانی است!/ تنها راه خروج از بحران، پیمودن راه اصلاحات است

بزرگترین دروغ اصلاح طلبان این است که خود را «اصلاح طلب» می نامند. آیا طیفی که به دلیل شکست در انتخابات، رأی مردم را لگدمال کرده و کشور را چندین ماه به آشوب و التهاب می کشد، خواستار اصلاح امور کشور است؟!

آیا جریانی که حامی درجه یک مدیران نجومی بگیر است و این مدیران متخلف را ذخیره نظام معرفی می کند، به دنبال اصلاح امور کشور به نفع مردم است؟!

طیفی که مفسدان گردن کلفت اقتصادی را کارآفرین برتر و نخبه معرفی می کند، در پی اصلاح امور کشور است؟!

جماعتی که دولت آمریکا را کدخدا می نامد و مدعی است که باید همچون برده ای در مسلخ و بره ای در مذبح، در خدمت آمریکا باشیم، خواستار اصلاح امور کشور است؟!

جریانی که مدعی است توان دفاعی و قدرت موشکی ایران قابل معامله است و باید برای رضایت خاطر انگلیس، فرانسه و آلمان، بُرد موشک های ایران را کاهش دهیم، به دنبال اصلاح امور کشور به نفع مردم است؟!

آیا طیفی که در آن حسین فریدون ها و مهدی جهانگیری ها و شبنم نعمت زاده ها و مهدی آخوندی ها و مهدی هاشمی ها و نجفی ها و…حضور دارند، در پی اصلاح امور کشور است؟!

آیا جماعتی که دلار 3 هزارتومانی را تحویل می گیرد و دلار 26 هزارتومانی تحویل می دهد و مسکن متری 3 میلیون تومان را تحویل گرفته و متری 30 میلیون تومان تحویل می دهد، به فکر اصلاح امور کشور به نفع مردم است.

کارنامه جریان اصلاح طلب آنقدر سیاه است که با هیچ شعبده بازی و ترفندی پاک نمی شود. راه پیشرفت کشور و خروج از وضع موجود اقتصادی، دقیقا عکس مسیری است که جریان به اصطلاح اصلاح طلب نشان می دهد.

** شرق: چرا جریان انقلابی مثل ما «قبیله گرا» نیست؟!

روزنامه شرق در مطلبی با عنوان «خط قرمز اصولگرایان» نوشت:«نخستین اعتراضات به انتصابات رئیسی از سوی اصولگرایان شروع شد…فعلا به صورت مصداقی این استاندار سیستان‌وبلوچستان است که مورد ترکش حملات اصولگرایان قرار گرفته است».

شتاب در واکسیناسیون نتیجه تلاش دولت روحانی است!/ تنها راه خروج از بحران، پیمودن راه اصلاحات است

جریان انقلابی «قبیله گرا» نیست و این یکی از تفاوت های بارز این جریان با طیف اصلاح طلب است.

طیف اصلاح طلب، قانون، منافع ملی و عزت مردم کشورمان را قربانی منافع حزبی، قبیله ای و فردی خود می کند.به یک نمونه توجه کنید؛ در سال 94 روزنامه شرق در تیتری مشهور نوشت «امضای کری تضمین است؛ اطمینان تهران از اجرای برجام».

«مهدی رحمانیان» مدیرمسئول روزنامه شرق چندی بعد درباره چرایی بزک دولت اوباما و مبالغه درباره برجام اذعان کرد:«من مبالغه را قبول دارم. این مبالغه‌ها باید می‌شد به این خاطر که فضا خیلی فضای تنگ و ترشی بود، دولت باید در حقیقت این موضوع را قدری بزک می‌کرد که بتواند حرفش را به کرسی بنشاند».

مدیرمسئول روزنامه اصلاح طلب شرق در این مصاحبه صراحتا اذعان کرده است که برای اینکه برجام از سد افکارعمومی عبور کند، آن را بزک کرده و مبالغه کردیم! تیتر تاریخی «امضای کری تضمین است» یک مصداق از قبیله گرایی اصلاح طلبان است.



منبع

شتاب در واکسیناسیون نتیجه تلاش دولت روحانی است!/ تنها راه خروج از بحران، پیمودن راه اصلاحات است بیشتر بخوانید »

نقطه پایان ایران بر زیاده‌خواهی‌ آمریکا و اروپا/ چرا مذاکرات وین متوقف شد؟

نقطه پایان ایران بر زیاده‌خواهی‌ آمریکا و اروپا/ چرا مذاکرات وین متوقف شد؟


سرویس سیاست مشرق- بعد از ۶ دور مذاکره در گرند هتل وین چهره واقعی بایدن را می‌توان به‌خوبی مشاهده کرد. برخی در ایران گمان می‌کردند پیروزی دموکرات‌ها در آمریکا به معنای آن است که خیلی سریع همه‌چیز به نقطه صفر سیاسی بازگشته و با احیا برجام روابط تیره‌وتار میان تهران و واشنگتن آفتابی می‌شود. 

اما هرقدر که ترافیک رفت‌وآمدها در وین افزایش می‌یافت، حاضران در مذاکرات و ناظران، ایمانشان به این جمله که روحیه آمریکایی‌ها عوض نشده است، بیشتر می شد. واقعیت آن بود که هرقدر حزب دموکرات در مسائل داخلی آمریکا متمایل به چپ شده است؛ به همان میزان در اعمال سیاست خارجی در برتری‌جویی آمریکا به راست خزیده و راه حزب جمهوری‌خواه را می‌رود.

گزارش وزارت خارجه از مذاکرات [۱] نشان داد که آمریکایی‌ها در وین اجماع دو حزب دموکرات و جمهوری‌خواه (Bipartisan) را پیش برده و از نقطه‌نظر آن‌ها ایران کشوری متخاصم است که باید با حداقل بهره‌برداری اقتصادی از مواهب ارتباط با کانال غرب تن به تعلیق فعالیت‌های هسته‌ای بدهد. تا حدی که مطابق طرح جدید، از ایران خواسته شده که سانتریفیوژهای پیشرفته خود را انبار و آنها را مهر و موم کنند و همچنین زیرساخت‌های الکترونیکی مورد استفاده برای این دستگاه‌ها از میان برداشته شوند.

بایدن در روز پیروزی در انتخابات با خط نستعلیق و به زبان فارسی نوشته بود که دیپلماسی دوباره بازگشته است، تفسیر دقیق این جمله عیارش حالا مشخص‌شده و مذاکره‌کنندگان دولت روحانی خوب متوجه شده‌اند که دیپلماسی بایدن تنها ادبیاتش شیک‌تر از ترامپ است؛ اما در عمل همان مسیر را پیش می‌برد. صدای دیپلماسی آمریکا نه از فضای پارلمانی و سیاسی که از راهروهای نظامی و امنیتی خارج‌شده و سیاست فشار حداکثری همچون اهرمی حمایتی در دستان بایدن باقی‌مانده و آن را کنار نخواهد گذاشت.

در وین چه گذشته است؟

پس از پایان  دور ششم مذاکرات وین و تعلیق دور هفتم آن؛ رسانه‌های غربی به‌گونه‌ای وانمود می کنند که انگار ایران در مسیر ادامه مذاکرات و برداشته شدن تحریم ها مانع ایجاد کرده و سنگ اندازی می کند.

به‌عنوان نمونه نشریه آمریکایی وال‌استریت ژورنال در گزارشی با اشاره به روند «پیشرفت‌های هسته‌ای ایران»، در ادعایی عجیب و غیرواقعی احتمال توانایی ایران برای سوار کردن کلاهک هسته‌ای تا سه سال آینده را مطرح کرده است. همچنین در این گزارش با اشاره به دشواری‌های مذاکرات برای احیاء برجام، آمده است که پیشرفت قابل‌توجه ایران در غنی‌سازی اورانیوم، تلاش دولت جو بایدن برای احیاء برجام را پیچیده‌تر می‌کند.

پس از انتشار این گزارش راب مالی، مسئول میز ایران در وزارت امور خارجه آمریکا، به شبکه خبری سی‌ان‌ان، می‌گوید که ممکن است زمانی به توافق نزدیک شویم، اما در حال حاضر این‌چنین نیست و اگر هیچ توافقی در کار نباشد و ایران به پیشرفت برنامه هسته‌ای خود ادامه دهد، در این صورت دستیابی به توافق بسیار سخت اما غیرممکن نخواهد بود

این خط شیطنت‌آمیز آمریکایی به‌صورت عجیبی سر از رسانه‌های ایرانی درآورده و چند روزنامه داخلی؛ ایران را مقصر تعلیق مذاکرات وین معرفی می‌کنند. روزنامه اعتماد در گزارشی  از مذاکرات وین می‌نویسد:

محدودیت‌های ایران در برابر تخفیف‌های تحریمی بدترین حالت را برای جو بایدن ایجاد کند و او در داخل امریکا بابت دادن امتیازهای اقتصادی به ایران در برابر گرفتن امتیازهای کمتر از این کشور موردانتقاد قرار خواهد گرفت! درحالی‌که به نظر می‌رسد بازگشت به برجام در حال حاضر بهترین گزینه برای ایران و ایالات‌متحده به‌علاوه ۱+۵ است. باید دید تاکتیک مذاکراتی ایران چیست؟ در شرایطی که ایران همچنان به دنبال بازگشت به برجام در صورت تأمین منافع ملی باشد، تیم ابراهیم رئیسی باید از هم‌اکنون برای بازگشت سریع به وین و جلوگیری از تأثیرپذیری مذاکرات از گذشت زمان برنامه‌ریزی دقیق و حساب‌شده‌ای داشته باشد. برنامه‌ریزی که به نظر نمی‌رسد با توجه به مشخص نبودن ترکیب تیم دیپلماسی دولت آتی هنوز آغازشده باشد. [۲]

نقطه پایان ایران بر زیاده‌خواهی‌ آمریکا و اروپا/ چرا مذاکرات وین متوقف شد؟

اگر این دست گزارش‌های غیردقیق را کنار بگذاریم؛ تصویر به‌دست‌آمده از گزارش سه‌ماهه وزارت خارجه نشان می‌دهد که پیشنهادهای ارائه‌شده درباره لغو تحریم‌ها از سوی آمریکا همچنان کلی و مبهم است و حدود حقوقی توافق و حل فصل آن در مواردی چون اصرار آمریکایی‌ها در حفظ مکانیسم ماشه (snapback) برجام را مانند ذرات معلق در هوا نگه می‌دارد.

برجام در مذاکرات اخیر برخلاف گفته‌های عراقچی به‌مراتب بدتر از مذاکرات سال ۲۰۱۵ تنظیم‌شده و متن آن به‌گونه‌ای است که آمریکایی‌ها را در وضعیت مصادره کننده برنامه هسته‌ای ایران قرار می‌دهد.

قابل‌توجه آنکه  متن تنظیمی نیز با سیاست‌های کلان نظام (در برداشته شدن سریع تحریم‌ها و نیز قابلیت راست آزمایی آن) در تضاد بوده و بررسی فنی در تائیدیه های آژانس خود حداقل به ۵ تا ۷ ماه زمان نیاز دارد. در این مدت به‌جای رفع کامل تحریم‌ها مشوق‌هایی محدود در حوزه انرژی؛ بانک‌داری و کشتی‌رانی به ایران داده‌شده که هرلحظه قابلیت لغو آن نیز وجود دارد.

در مذاکرات وین خواسته به‌حق و ساده ایران آن بود که آنچه امضا می‌شود مورد ضمانت قرارگرفته و آمریکایی‌ها با فعال کردن اسنپ بک آن را ابطال نکنند؛ این خواسته قانونی از سوی طرف غربی رد شده و یک دیپلمات اروپایی گفته است که خواسته‌های ایران قابل تحقق نیست و باعث طولانی و پیچیده‌تر شدن مذاکرات خواهد شد.

پس از لغو دور هفتم گفتگوها، اتحادیه اروپا با دست پیش گرفتن اعلام کرد که در حال حاضر ایران مایل به مذاکرات بیشتر نبوده و ادامه آن را به دوران پس از انتقال دولت موکول کرده است. این بیانیه به‌گونه‌ای تنظیم‌شده است که گویی تهران مقصر لغو مذاکرات است. بررسی تحلیل‌ها و سخنان طرف‌های شرکت‌کننده در وین نشان می‌دهد که این اقدام ایران در قطع سریالی مذاکرات، عملی هوشمندانه در برابر زیاده‌خواهی غیرمنطقی طرف غربی بوده است.

در ایران  روزنامه  شرق در گزارشی در هم سویی با مواضع اروپایی ها نوشته است:

چه ضمانتی وجود دارد که در صورت طولانی‌تر شدن روند بازگشت به پشت میز مذاکره، نه‌تنها موقعیت موجود در مذاکرات از بین رفته بلکه طرف مقابل خواهان بحث دوباره درباره پرانتزهای بسته‌شده نشود؟

به نظر می‌رسد برخی از داخل ایران بیش از طرف غربی برای امضای یک قراراد بی‌ضمانت و بدون دستاورد بی‌تابی می‌کنند! این دست اظهار نظر ها درست شبیه دورانی است که جریان متمایل به غرب در رسانه های خود می نوشت که اگر با آمریکایی ها توافق نکنیم قطعا جنگ می شود و دیگر فرصتی برای تفاهم وجود ندارد.

اما همه مذاکرات وین تنها به زیاده‌خواهی طرف آمریکایی ختم نمی‌شود.

عباس عراقچی در رشته توییتی پرده از مسئله‌ای دیگر برداشته و نشان می‌دهد که طرف آمریکایی یک طرح امنیتی را نیز ذیل احیاء برجام پیش می برد. 

نقطه پایان ایران بر زیاده‌خواهی‌ آمریکا و اروپا/ چرا مذاکرات وین متوقف شد؟

عراقچی در دو توییت خطاب به دولت آمریکا نوشته است:

تبادل (زندانیان) را گروگان اهداف سیاسی قرار دادن، باعث از دست دادن هم تبادل و هم توافق می‌شود؛ عراقچی در ادامه نوشته است ده فرد زندانی از همه طرف‌ها می‌توانند همین فردا آزاد شوند، اگر آمریکا و انگلیس به تعهدات خود در توافق به‌عمل‌آمده عمل کنند.

پیش‌ازاین جمهوری اسلامی ایران تعدادی از جاسوس‌های غربی را به کشورهایشان بازگردانده است. اما این بار آزاد کردن جاسوس‌های آمریکایی هیچ ارتباطی به طرف‌های مذاکره‌کننده در وین نداشته و آن‌ها حق ندارند در مسائل مربوط به امنیت ملی ایران دخالت کنند. جمهوری اسلامی ایران بنا بر قوانین و مصالح خود با جاسوس‌ها برخورد کرده و آزادی یا اجرای کامل احکام آن‌ها ارتباطی به مذاکرات هسته‌ای قرار ندارد.

به نظر می‌رسد اصرار طرف غربی در آزاد کردن یک‌طرفه جاسوس‌های انگلیسی و آمریکایی و جا زدن آن‌ها به‌عنوان افراد عادی قبل از لغو تحریم‌ها، نشانه‌ای بر آن است که دشمن می‌خواهد خودش پیشاپیش پیروز مذاکرات جا بزند! و بزرگواری و رأفت اسلامی را با دادن چند وعده پوچ بی‌رنگ و نما کند.

حجت‌الاسلام مجتبی ذوالنوری عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس اخیرا درباره شیوه برخورد آمریکا با لغو تحریم ها می گوید: آمریکایی ها می خواهند ۵۱۷ مورد تحریم را  کاملاً نهادینه و تثبیت کنند، اختیار مکانیسم ماشه هم به آنان داده شود و در مقابل این اختیارات، آنان به برجام بازگردند.

این اتفاق به آن معنا است که حتی اگر آمریکایی ها نقض برجام کنند؛ تحریم ها سر جایش قرار داشته و می تواند با اسنپ بک به ایران فشار آورد؛ جالب آن که غربی ها برای اجرای چنین فرمولی درخواست شکلات آزادی جاسوس های خود را نیز ضمیمه کرده اند. پاسخ منفی ایران به زیاده خواهی غرب به معنای آن است که از حالا به بعد شیوه مذاکره در وین نغییر می کند، بازگشت به مذاکرات سال ۹۴ منتفی است.


[۱] https://www.mashreghnews.ir/news/۱۲۴۴۳۵۵

[۲] http://www.irdiplomacy.ir/fa/news/۱۹۹۹۰۲۲

بایدن - نمایه

تصویر به‌دست‌آمده از گزارش سه‌ماهه وزارت خارجه نشان می‌دهد که پیشنهادهای ارائه‌شده درباره لغو تحریم‌ها از سوی آمریکا همچنان کلی و مبهم است.



منبع خبر

نقطه پایان ایران بر زیاده‌خواهی‌ آمریکا و اروپا/ چرا مذاکرات وین متوقف شد؟ بیشتر بخوانید »