روزنامه جام جم

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!



حتی با محافظان حضرت آقا گفت‌وگو کردیم و عموم این افراد کسانی بودند که پیدا کردنشان راحت نبود. ولی اول با لطف خدا و بعد با همکاری خانواده شهدا توانستیم با این افراد ارتباط بگیریم.

گروه جهاد و مقاومت مشرق – در هفته دفاع‌مقدس، نشست بررسی کتاب «راز ‌بی‌بی جان» پربرکت بود. غیرازخانم الناز عباسیان که به‌عنوان نویسنده دعوت ما را پذیرفت، خانم مهدیه زکی‌زاده به نمایندگی از انتشارات روایت فتح و حجت‌الاسلام سیدحمید علم‌الهدی، (برادر شهید) و همسرشان به نمایندگی از خانواده شهید علم‌الهدی در گفتگو حاضرشدند.همه‌مان تلاش کردیم چراغی باشیم برای بهتر دیده‌شدن این کتاب که زوایای پنهانی از زندگی یک شیرزن را نشان‌مان می‌دهد.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

از آغاز کار این کتاب برایمان بگویید.
الناز عباسیان: پیشنهاد این موضوع از طرف انتشارات روایت فتح به من داده شد. خانم زکی‌زاده تماس گرفتند و موضوع را مطرح کردند. آن لحظه من فکر می‌کردم مادر هنوز در قید حیات هستند.۱۷- ۱۸ سالی بود که از شهدا می‌نوشتم و کارم بیشتر در حوزه مادران شهدا بود و به‌راحتی پذیرفتم چون نسبت به کار با مادران شهدا حس خوبی داشتم.فکر نمی‌کردم ایشان ۳۳ سال پیش به رحمت خدا رفته و کسانی که با او ارتباط تنگاتنگی داشتند نیز در قید حیات نیستند. حتی فکر می‌کردم این خانواده در تهران ساکن هستند و نمی‌دانستم باید منابع‌مان را از اهواز پیگیری کنیم.من با خواب‌هایم زندگی می‌کنم. حدودا شش‌ماه پیش از این‌که این کار به من پیشنهاد داده شود، خواب عجیبی دیدم و آن خواب برای من بسیار باارزش بود. می‌دانستم پرونده‌ای از شهید عزیزی به دست من می‌رسد. بعد از مدت‌ها متوجه شدم که شمایل آن مرد در خواب من، چقدر شبیه شهید عزیز سیدحسین ‌علم‌الهدی است.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!
مادر شهید سیدحسین علم‌الهدی در زمان جنگ

درگذشت پری‌خانم
تازه می‌خواستم کار را شروع کنم که با دختر مرحوم ‌بی‌بی خدیجه تماس گرفتم. پری‌خانم گفتند که با شما هماهنگ می‌کنیم چون ایشان مریض‌احوال و به کرونا مبتلا بودند. شنیدم که چند روز بعد ایشان به رحمت خدا رفتند. خانواده تحت‌تاثیر فوت ایشان قرار داشتند. در آن دوره اکثر اعضای خانواده کرونا گرفته بودند و شروع کار ما تا مهرماه سال ۱۳۹۹ به تاخیر افتاد.در اولین دیدار ما با خانواده شهید همه با ماسک و الکل حاضر شدند و درفاصله دوری ازهم نشسته بودیم.این مصاحبه برای من عجیب بود. می‌ترسیدم مشکلی ایجاد کنم، چون از خواهران سن و سالی گذشته بود و خانواده هنوز داغدار بودند.

به یاد دارم پری‌خانم از اول تا آخر آن جلسه گریه می‌کردند. شروع کار ما این‌طور بود و خود من از این بابت ناراحت بودم.نوشتن از بی‌بی‌جان برای من مانند کار در معدن بود که می‌شکافتیم، پیش می‌رفتیم و به طلا دست می‌یافتیم. از ‌بی‌بی‌جان به خانواده‌ای رسیدیم که هرکدام از اعضایش پتانسیلی خاص برای داستانی متفاوت دارند. به دختران و پسران ایشان رسیدیم؛ به اطرافیان و کسانی که در چایخانه اهواز و تهران با ‌بی‌بی‌جان بودند.هر کدام از این مراحل گنجی بود. خصلت‌هایی از ‌بی‌بی جان به دستم می‌آمد که حیران می‌ماندم. ماجراهایی تعریف می‌شد که وقتی برای خانواده تعریف می‌کردم به من می‌گفتند ما نمی‌دانستیم و برای من بسیار جالب بود.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!
الناز عباسیان / نویسنده

گفتند عجله نکنید!
ازطرف روایت فتح به من گفته شد دست شما باز است ووقت دارید وبا حوصله کار کنید، چون نمی‌خواستند بعد از اتمام کار متوجه شوند با یکی از افراد مرتبط مصاحبه نشده یا اثری جا مانده و روایتی مفقود است.فکر کردم می‌توانم کار را زیر یک سال جمع کنم چون دیگر کتاب‌های من نهایتا با ۲۰ تا ۳۰ مصاحبه و رجوع به تعدادی کتاب در عرض یک سال به انتشارات تحویل داده می‌شد، ولی مصاحبه‌های این کتاب خیلی زیاد شد و من هم دلم نمی‌آمد جمعش کنم. حاج حمید هم کمک می‌کرد و مرتبا شماره‌هایی ارسال می‌کرد.

خدمت خیلی از عزیزان رفتیم و بعد به جایی رسیدیم که مصاحبه‌های ما بیشتر از حجم کتاب شده بود. باید ۲۰۰ صفحه تحویل می‌دادیم اما حدود ۵۰۰ صفحه مطلب داشتیم. دوستان در روایت فتح لطف کردند و اجازه بالا بردن حجم کتاب را تا ۳۰۰ صفحه صادر شد. اما باید باز هم بخشی از مصاحبه‌ها حذف می‌شد. قرار بر این بود کتاب دو جلدی باشد.بنا بر لیست در دستم با حدود ۹۰ نفر گفت‌وگو شد که این تعداد لزوما افراد عادی نبودند. برای مثال یکی از آنها آقا مجتبی، پسر شهید مطهری و عروس شهید مطهری بودند. با خانواده شهید رجایی مصاحبه شد.

حتی با محافظان حضرت آقا گفت‌وگو کردیم و عموم این افراد کسانی بودند که پیدا کردنشان راحت نبود. ولی اول با لطف خدا و بعد با همکاری خانواده شهدا توانستیم با این افراد ارتباط بگیریم. آقای آهنگران هم به ما کمک زیادی کرد و در مورد بخش‌هایی از کتاب، ایشان واسطه ارتباط‌ما با خانواده‌هایی در اهواز بود که کار آسانی نبود. باید بگویم ‌بی‌بی جان قلاب را انداخت و مرا به طرف خودش کشید.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

چطور برای تدوین کتاب به این سیستم رسیدیم و زاویه دید دانای کل و سوم شخص را انتخاب کردید؟
حدود ۱۳ تا ۱۴ نفر از مصاحبه شوندگان را از لیست ‌بی‌بی جان حذف کردیم و برای کتاب سید حسین نگه داشتیم چون اختصاصا در مورد ایشان بود. سیر تاریخی کتاب سه برهه مهم تاریخ ایران را در بر می‌گیرد. کسی که این کتاب را می‌خواند تاریخ معاصر را ورق می‌زند.

کنش‌گری نوجوانانه و حتی کودکانه سوژه با موضوع کشف حجاب رضاخان و نوع مبارزه او با موضوع، مخالفت با کاپیتولاسیون درحالی که مسئولیت بچه‌های خود و خواهرش را بر عهده داشت. او نه در سال‌های نزدیک به پیروزی انقلاب، بلکه در سال ۱۳۴۲ فعالیت انقلابی داشت.حیف است از همسر ایشان یاد نکنم. این دو با وجود تفاوت سنی، زندگی عارفانه‌ای با هم داشتند و ‌بی‌بی جان تحت تاثیر ایشان رشد کرد. برای من عجیب است که در آن دوران چطور یک زن کم سن و سال در اهواز خانم‌ها را جمع می‌کند و برای سلامتی آیت‌ا… خمینی مراسم ختم صلوات هفتگی می‌گیرد؟! رساله امام را می‌خوانند، طومار ‌می‌نویسند، امضا می‌کنند و به شاه تلگراف می‌فرستند که این تلگراف در اسناد ساواک موجود است.

هر برهه زندگی این زن الگوست و باید به آن پرداخته شود. حیف است از زندگی چنین الگوهایی فیلم ساخته نشود و آنها به زنان و مادران معرفی نشوند.من توفیق داشتم و در خدمت مادران شهید بودم، ولی بسیاری از این مادران به‌واسطه شهادت پسران‌شان وارد فعالیت و کنشگری شده‌اند، اما ‌بی‌بی جان قبل از شهادت پسرش، فرمانده‌ای در جامعه زنان بود. ‌بی‌بی جان، عمری کوتاه، ولی با برکت داشتند.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

تجدید بیعت با امام
پس از پیروزی انقلاب تا آغاز جنگ دوران سکوت بسیاری از مادران شهداست، ولی این مادر در آن دوره شخصیتی طلایی بود. زنان را جمع می‌کند و از اهواز با وسایل حمل‌ونقل آن زمان برای تجدید بیعت با امام راهی تهران می‌شوند. یکی از آن زنان به ما گفت ‌بی‌بی جان در تک‌تک ماها را می‌زد و می‌گفت من راهی می‌شوم اگر دوست دارید بیایید و اگر طلایی دارید در راه انقلاب بدهید. این کارها به ذهن چه کسی می‌رسد؟!در سه ماهه اول جنگ بسیاری جان خودشان و فرزندان‌شان را برداشتند و به جایی امن رفتند. این مادر نه‌تنها از شهر نرفت، بلکه به مادران دیگر گفت شهر را خالی نکنند.

عکسی از ‌بی‌بی جان در میان آوارهای بمباران اهواز وجود دارد. این زن در آن زمان خانه خود را خالی کرده و به مامنی برای رزمنده‌ها و پایگاهی برای کمک به جبهه تبدیل کرده است.یکی از پارامترهای سوگ‌درمانی این است که وقتی کسی عزیزی را از دست داده و به آرامش رسیده، دیگر داغداران را تسلی بدهند. ‌بی‌بی جان اوایل جنگ سوگ‌درمانی را درک کرده بود و همراه با مادران شهید به دیگر مادران داغدار دلداری می‌داد.

دوست دارم تا جایی که می‌توانم ‌بی‌بی جان را معرفی کنم. به دوستان و همکارانی که برای ساخت مستند می‌آیند؛ می‌گویم که من تا جایی که بتوانم همکاری می‌کنم تا اتفاقات خوبی‌ بیفتد.

در کار شهدا دنبال پول و نام نیستم
از صمیم قلب می‌گویم که در کار شهدا به‌دنبال دو چیز نبوده و نیستم؛ یکی پول و دیگری اسم است. با وجود این‌که از لطف این عزیزان هر دوی اینها به من می‌رسد، اما من به دنبال‌شان نیستم. حساب و کتاب من با شهدا جداست.همان‌طور که گفته شد، ‌بی‌بی جان برای کارهایش الهی، هیأتی و مردمی جلو می‌رفتند. با خودم گفتم یعنی من نمی‌توانم به‌عنوان ذره‌ای کوچک که خود را به این اسم بزرگوار چسبانده‌ام، این نیت را داشته باشم و در این اثر بحث پول و مادیات نداشته باشم؟! به همین دلیل هیچ‌وقت عواید مادی این اثر را پیگیری نکرده‌ام در حالی‌که در مورد آثار دیگر قراردادهای سنگین‌تری بسته‌ام و حساب آنها جداست.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

حجت‌الاسلام سیدحمید علم‌الهدی (برادر شهید): خانم عباسیان کاری کرد کارستان
برای نوشتن کتابی درباره مادر، چند بار تصمیم گرفته شد، ولی همتی درست و حسابی نبود. کار از این بابت که از مادرمان تعریف کنیم، خوشایند خانواده نبود؛ ولی شخصیت ایشان ابعاد مختلفی داشت و می‌توانست الگو باشد. چنین زندگی با شخصیتی چندجانبه که از ازدواجش تا فرزندآوری او،ایثار وخدمت بود.

ایشان قبل وبعد ازپیروزی انقلاب و دردفاع‌مقدس شخصیتی اجتماعی داشت و حضور ومحوریت‌شان باعث تاثیرگذاری بود.مادر، شخصیت عجیبی داشت و کار شگرفی کرد. دختری ۱۴ساله از خرم‌آباد با مردی ۳۰ساله ازدواج می‌کند و به نجف می‌رود تا پنج فرزند شوهرش را بزرگ کند. فرزند اول فقط یک‌سال از ایشان کوچک‌تر بود. ایشان با وجود چنین مسئولیت سنگینی و سکونت درنجف با همسران مراجع رفت‌وآمد فراوان داشت. ما نمی‌دانیم ایشان چطور عربی یاد گرفته بودند، تا دوره‌ای که منزل ما در زمان جنگ، پایگاه بود.خاطره‌ای برای شما تعریف می‌کنم.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

نیمه اول دهه ۷۰ بود، در ایام سالگرد شهید مطهری بودیم. من در نهاد رهبری در دانشگاه مشغول بودم. حاجیه‌خانم مطهری را دعوت کرده بودیم و می‌خواستیم نامه‌ای بفرستیم. به راننده آدرس دادم و از او خواستم نامه را به منزل شهید مطهری ببرد. راننده که آمد گفت حاجیه‌خانم من را ۲۰ دقیقه پشت در نگه داشته و برای من تعریف می‌کرد که مادرتان که بود و چه شخصیتی داشت. ولی وقتی می‌خواستند مصاحبه‌های این کتاب را انجام دهند حاجیه‌خانم مطهری مریض‌احوال بودند و شرایط گفت‌وگو نداشتند.خانم عباسیان را خدا رساند و کاری کارستان انجام دادند. مادر ما عبارتی داشتند وهمیشه می‌گفتند:«کار باید این ویژگی‌ها راداشته باشد؛الهی، هیأتی، مردمی» اگر پیگیری، همت و پشتکار خانم عباسیان نبود این کتاب تهیه نمی‌شد. ما با تمام وجود برای ایشان و دوستان روایت فتح دعا می‌کنیم.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

از نگاه عروس خانواده
حاجیه‌خانم شخصیتی مهربان داشتند و نه‌فقط با ما که عروس‌شان بودیم بلکه با هرکسی که برخورد می‌کردند، او حس مهربانی را درک می‌کرد. ما ساکن قم بودیم و حداقل ماهی یک‌بار به اهواز می‌رفتیم و برمی‌گشتیم. پسر بزرگ من روح‌ا… به ایشان وابسته بود و مادربزرگش را خیلی دوست داشت.در قم در خانه خودمان نشسته بودیم. من بودم و دو فرزندم، ‌بی‌بی‌خدیجه و حاجیه‌خانم که کمی ناخوش‌احوال بودند و می‌خواستند بخوابند. من و ‌بی‌بی‌خدیجه، احوال حاجیه‌خانم را خیلی تحویل نگرفتیم. دخترم رضوان حدودا دوساله بود، تازه کمی حرف‌زدن یاد گرفته بود.پیش حاجیه‌خانم رفت و به او گفت ‌بی‌بی‌جان چرا ناراحتی؟ ‌بی‌بی‌جان آن‌قدر از برخورد بچه خوشش آمده بود که به من و ‌بی‌بی‌خدیجه گفت از این بچه یاد بگیرید ببینید چقدر با محبت و مهربان است.قبل از ازدواج من در اهواز، پسرخاله‌ام سال۱۳۵۹ قبل از شهادت سیدحسین، شهید شده بود. خاله من در خانه مستاجری ما بودند. زمان جنگ و موشکباران بود و در زیرزمین زندگی می‌کردیم. در زدند و دیدیم خانم ‌علم‌الهدی است. ما نسبت فامیلی داشتیم و ایشان برای دیدار پیش ما آمده بودند. تا نشستند شروع به دلداری خاله من کردند. این رفتار ایشان برای ما خیلی جالب بود. خودشان شهید نداده بودند ولی درک خوبی از وضعیت مادر شهید داشتند. چند روز بعد، حسین شهید شد.

نسبت انتشارات روایت فتح با این کتاب
مهدیه زکی‌زاده: برنامه کتاب شهید حسین ‌علم‌الهدی و مادر ایشان به سال ۱۴۰۰برمی‌گردد. تصمیم مجموعه بر این بود تا به شهدای مظلوم هویزه که در رابطه با آنها کم کار شده، بپردازیم. پررنگ‌ترین شهید در این حوزه، شهید ‌علم‌الهدی است و دیدیم پای کسی چون نصرت‌ا…محمودزاده در میان است وایشان علاقه زیادی به شهید ‌علم‌الهدی دارند و روی این موضوع بسیار حساس هستند. ایشان یکی از پایه‌های روایت فتح هستند.متوجه شدیم در مورد محمدحسین ‌علم‌الهدی کار شده است، پس چه باید می‌کردیم؟! در وهله اول سه شهید هویزه در نظر گرفته شد تا در مورد آنها کار کنیم.

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟!

«به رنگ خاک» از اینجا شروع شد و مجموعه خاطراتی است درباره شهید ‌علم‌الهدی که توسط خانم مهدویان مورد بازنویسی قرار گرفت. با وجود این‌که کتاب مجموعه خاطره است اما استقبال خوبی از آن شد.در این رفت‌وآمدها متوجه مادر شهید ‌علم‌الهدی شدیم که چه زندگی پررنگی دارند و چه سوژه‌ بابرکتی هستند و حیف که این‌قدر دیر به سراغ‌مان آمدند، چون ما اعتقاد داریم خودشان سراغ ما می‌آیند. با وجود این‌که خانواده ‌علم‌الهدی دست به قلم هستند و می‌شود بین نوه‌ها چند نویسنده یافت؛ از این جهت کار نشدن این موضوع عجیب بود و می‌شود گفت توفیق ما بوده است.

وقتی به مادرها رسیدیم تصمیم گرفتیم اثری جدید منتشر کنیم که قبلا کار نشده است. در رفت‌وآمد با خانواده ‌علم‌الهدی در کتاب به رنگ خاک متوجه شده بودیم با خانواده‌ای صاحب‌نظر طرف هستیم و کار چیزی نیست که بتوانیم کمی پا کج بگذاریم.ما به کسی احتیاج داشتیم که در مرحله تحقیق و نویسندگی با خانواده همراهی کامل داشته باشد. نترسد، چون تجربه ما می‌گفت این میزان حساسیت خانواده‌ها، نویسنده‌ها را می‌پراند، طاقت نمی‌آورند و می‌ترسند، چون فکر می‌کنند وقتی حین مصاحبه و نوشتن این همه حساسیت وجود دارد، شاید خانواده بعد از اتمام کار اثر را قبول نکنند.

موارد زیادی داشتیم که خانواده‌ها کتاب را کنار گذاشتند و اثر به انتشار نرسید. از این رو نویسنده‌ای می‌خواستیم که از نظر اخلاقی صبور باشد، همراهی کند و دل بدهد. دل‌دادن برای من بسیار مهم بود. انتخاب نویسنده دو دوتا چهارتا نیست. می‌شود موضوع توفیق را کنار ماجرا گذاشت. این همه نویسنده داریم و خانم عباسیان در انتشارات ما و درمیان این جمع فردی تازه‌کاربه حساب می‌آمد.مدت زیادی از دوستی و همکاری ایشان با ما نمی‌گذشت. از واژه دوستی استفاده می‌کنم، چون اخلاق زیبا و پسندیده ایشان ارتباط را صمیمی‌تر کرد و همکاری ما با خانم عباسیان به دوستی رسید.

ما با بچه‌های خبرنگار خوب جلو می‌رویم. خبرنگارانی که وارد فضای نویسندگی می‌شوند با ما همراه‌تر هستند؛ شاید چون روحیه کنجکاوی در این گروه بالاتر است و ما از بابت تحقیق خیال‌مان آسوده است و می‌دانیم تا به هدفی که می‌خواهند نرسند، ول نمی‌کنند.من خانم عباسیان را برای تالیف این اثر پیشنهاد دادم. قلم ایشان را می‌شناختم و می‌دانستم خبرنگارها خیلی راحت می‌توانند خط کار را بگیرند. این کتاب برای ما بسیار مهم بود، چون حساسیت خانواده را می‌شناختیم، از این رو به خانم عباسیان گفتیم با خیال راحت و فراغ بال کار کنند و باهم کاری به زمان تحویل اثر نداشتیم تا کار درستی ارائه شود.

میثم رشیدی مهرآبادی – قفسه کتاب/ روزنامه جام‌جم

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا از زندگی «بی‌بی‌جان» فیلم نمی‌سازند؟! بیشتر بخوانید »

اصلاح‌طلبان باز هم سانسور کردند! / مشاور سیاسی روحانی: برجام برای من مرگ و زندگی است

اصلاح‌طلبان باز هم سانسور کردند! / مشاور سیاسی روحانی: برجام برای من مرگ و زندگی است



تقریبا همه روزنامه‌های جریان اصلی جناح اصلاح‌طلب دستاوردهای این سفر رئیسی به سوریه را سانسور خبری کرده‌اند، هم زمان آمریکا نیز از سفر منطقه‌ای رئیسی اظهار نگرانی کرده است!

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*******

روزنامه‌های امروز شنبه ۱۶ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که دستاوردهای سفر رئیسی به سوریه، میانجیگری عراق میان قاهره و تهران، ماجرای شاسی بلندها، چهار پیش بینی از اقتصاد ۱۴۰۲ و وضعیت بازار رقبای نفتی در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

سفر «راهبردی» رئیس‌جمهور ایران به سوریه که همچنان در کانون توجه محافل سیاسی و رسانه‌های منطقه‌ای و حتی جهانی قرار دارد، با دستاوردهای مهمی برای تهران و دمشق همراه بوده‌است؛ دستاوردهایی که در حوزه‌های متکثر، نویددهنده آغاز عصر نوینی در تحولات غرب‌آسیا به‌حساب می‌آید. این سفر استراتژیک مورد توجه بسیاری از روزنامه‌ها قرار گرفته است. نکته جالب آنکه تقریبا همه روزنامه‌های جریان اصلی جناح اصلاح‌طلب دستاوردهای این سفر را سانسور خبری کرده‌اند، هم زمان آمریکا نیز از سفر منطقه‌ای رئیسی اظهار نگرانی کرده است!

روزنامه همشهری نوشته است:

کارشناسان معتقدند یکی از مهم‌ترین دستاوردهای سفر رئیس‌جمهور ایران به سوریه، تثبیت عمق استراتژیک ایران در منطقه است. اولویت یافتن راهبرد «دیپلماسی همسایگی» ازسوی جمهوری‌اسلامی و چرخش محسوس دولت‌های منطقه خلیج‌فارس و خاورمیانه به‌سوی توسعه روابط با مثلث ایران، روسیه و چین، نشان‌دهنده آغاز عصر نوینی در تحولات منطقه‌ای است. چنین رویکردی اما با تثبیت عمق استراتژیک جمهوری‌اسلامی همراه بوده که یکی از اصلی‌ترین نمودهای آن، سفر اخیر رئیسی به سوریه است.

اصلاح‌طلبان باز هم سانسور کردند! / مشاور سیاسی روحانی: برجام برای من مرگ و زندگی است

روزنامه جام‌جم نیز سفر رئیس‌جمهور ایران به سوریه «میدان‌گستری ایران در مدیترانه» خوانده و می‌نویسد:

سفر رئیس‌جمهور به دمشق آغاز دوران پساتروریسم و بازسازی زیرساخت‌ها و اقتصاد ملی سوریه است که منافع اقتصادی مهمی هم برای ایران خواهد داشت و سواحل مدیترانه‌ای سوریه می‌تواند علاوه بر این‌که نقش میزبانی برای پایگاه‌های نظامی مقاومت را دارد، به مقصد ترانزیت کالا از منطقه خلیج‌فارس به سمت بازارهای اروپا هم تبدیل شود و این بازی برد ــ برد براثر تثبیت حاکمیت سیاسی و امنیت داخلی سوریه محقق شده که ایران بازیگر اصلی چنین معادله مهمی بوده است. البته در این شرایط مطلوب نباید از افزایش قدرت بازدارندگی و بازسازی قوای مسلح سوری و تقویت گروه‌های مقاومت برای مقابله با تجاوزات مکرر رژیم‌صهیونیستی غافل شد چراکه جبهه مقاومت یک کل منسجم در برابر رژیم است.

در ادامه این گزارش آمده است:

اگرچه رئیسی پنجشنبه‌شب، پس از یک سفر رسمی و فشرده دوروزه به سوریه، با بدرقه بشار اسد در فرودگاه، دمشق را به مقصد کشورمان ترک کرد اما طبق برنامه جامع همکاری‌ راهبردی و بلندمدت ۱۴ سند همکاری به امضای روسای‌جمهور و مقامات عالی دو کشور رسید و نکته جالب بعد از این سفر ابراز نگرانی و هراس دوباره آمریکا از سفر رئیس‌جمهور ایران به سوریه بود. تا جایی که ودانت پاتل، معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا درباره گسترش همکاری‌های میان ایران و سوریه مدعی شد: «ما ابزارهایی را در اختیار داریم تا هم حکومت ایران و هم سوریه را پاسخگو کنیم و همان‌طور که گفته شد، مسلما تعمیق روابط بین این دو حکومت برای ایالات‌متحده بسیار نگران‌کننده و دردسرساز خواهد بود.

اصلاح‌طلبان باز هم سانسور کردند! / مشاور سیاسی روحانی: برجام برای من مرگ و زندگی است

جوان نیز با اشاره به نماز رئیس‌جمهور در مسجد اموی نوشته است:

مسجد اموی دمشق که روزگاری همسایه شمالی سوریه و اعضای اتحادیه عرب خواندن نماز را در آن به شرط پیروزی بر اسد، وعده می‌دادند، باقی ماند تا رئیس‌جمهوری اسلامی در سفری به سوریه که «تکمیل جشن پیروزی مقاومت» نام گرفت در آن اقامه نماز کند، حضور رئیس‌جمهور ایران در مسجد اموی دمشق که از مساجد معروف جهان اسلام است، معنای کاملاً راهبردی داشت و بیش از خواندن یک نماز تحیت برای آن برنامه‌ریزی شده بود!

اصلاح‌طلبان باز هم سانسور کردند! / مشاور سیاسی روحانی: برجام برای من مرگ و زندگی است

وطن امروز نیز با اشاره به تثبیت مقاومت پس از سفر رئیسی به سوریه می‌نویسد:

آخرین سفر رئیس‌جمهور ایران به سوریه به سال ۱۳۸۹ بازمی‌گشت که محمود احمدی‌نژاد به این کشور سفر کرد. البته یک بار در دولت روحانی معاون اول رئیس‌جمهور سفری به دمشق داشت و با بشار اسد دیدار و گفت‌وگو کرد. اکنون رفقای دوران جنگ در کنار یکدیگر ایستاده‌اند تا دوران بازسازی را پیش ببرند. یکی از نکات مهم سیاسی و امنیتی در جنگ سوریه این بود که برخی گروه‌های مقاومت فلسطینی مانند «حماس» علیه دولت بشار اسد فعالیت کردند و حتی برخی اردوگاه‌های فلسطینی‌نشین مانند «یرموک» به صحنه جنگ با دولت سوریه و نیروهای مقاومت تبدیل شد.

اصلاح‌طلبان باز هم سانسور کردند! / مشاور سیاسی روحانی: برجام برای من مرگ و زندگی است

ایران مشاور بایدن را به منطقه کشاند

جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی جو بایدن و دیپلماتی که در دولت باراک اوباما، درکنار ویلیام برنز معماری توافق هسته‌ای با ایران را برعهده داشت، روز گذشته در اظهاراتی صراحتا اعلام کرد که «ایالات متحده، به‌دنبال یک توافق «درازمدت» با ایران است. این خبر مورد توجه روزنامه‌های اصلاح‌طلب قرار گرفته و گزینه «توافق موقت» را به دولت پیشنهاد داده‌اند.

روزنامه اعتماد می‌نویسد:

متحدان سنتی ایالات‌متحده که تا همین چند سال پیش بدون اطلاع واشنگتن مهره‌ای را حتی در مناسبات داخلی هم جابه‌جا نمی‌کردند اکنون چین را واسطه آشتی خود با تهران کرده یا برای خوشامد روسیه در حال جنگ تمام عیار با غرب به مطالبه اروپا و امریکا در بازار انرژی نه می‌گویند. در این کشورها، اکنون متوازن‌سازی رابطه با غرب و شرق جایگزین اتحاد بی‌قید و شرط با امریکا شده است.

اصلاح‌طلبان باز هم سانسور کردند! / مشاور سیاسی روحانی: برجام برای من مرگ و زندگی است

روزنامه هم‌میهن نیز به نقل از حمید ابوطالبی مشاور سیاسی روحانی نوشته است:

ایران بر سر دوراهی قرار گرفته است؛ «چراکه بازگشت به برجام اگرچه در شرایط فعلی به سود کشور است، ولی معنای آن عدول از تمامی شعارهای انتخاباتی است. لذا باید تغییراتی، ولو صوری، شکل بگیرد تا بشود آن‌را به‌عنوان تحول استراتژیک جلوه‌گر ساخت! به‌نوعی همان «توافق موقت» غرب؛ که البته پذیرفته نشده است. بعلاوه و به لحاظ تکنیکی، توافق موقت-هرچه که باشد- به‌معنای تعیین تکلیف انقضاهای زمانی برجام نیست؛ نبود زمان، تحولات داخلی ایران و ورود ایران و آمریکا به عرصه انتخابات هم امکان ریسک سیاسی برای توافق را از میان برده است. لذا غرب از مکانیسم ماشه برای بازگشت به فصل هفت بهره خواهد گرفت.»

ابوطالبی اینگونه نتیجه می‌گیرد:

«بنابراین در وضعیت جدید و نقش روسیه و چین: بازگشت غرب به برجام ناممکن خواهد بود؛ برجام به لحاظ تکنیکی و زمانی قابلیت دوام ندارد؛ امید باقیمانده درجعبه پاندورا از بین رفته است؛ و این هم که آمریکا دیپلماسی را تنها راه‌حل مسئله هسته‌ای می‌داند، چیزی جز مذاکره «مستقیم و جامع» با ایران نیست.» بنابراین و با توجه به تحلیلی که ابوطالبی ارائه کرده، می‌توان گفت که آنچه سالیوان از آن به‌عنوان «توافق بلندمدت با ایران» یاد می‌کند، همان قصد آمریکا برای آغاز گفت‌وگوهای جامع است که البته بدون مذاکره مستقیم میان تهران و واشنگتن، حاصل نخواهد شد. اقدام‌های تند بنیامین نتانیاهو در حوزه سیاست داخلی و خارجی در مواجهه با فلسطینی‌ها عملا هم از سرعت روند عادی‌سازی مدنظر میان اسراییل و کشورهای عربی کاسته و هم دست دولت جو بایدن در حمایت بی‌قید و شرط از ائتلاف نتانیاهو را بسته است. مجموع این شرایط کافی است تا جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید در حساس‌ترین و پرخبرترین روزهای غرب آسیا راهی منطقه شود.

اصلاح‌طلبان باز هم سانسور کردند! / مشاور سیاسی روحانی: برجام برای من مرگ و زندگی است

این روزها برجام برای روحانی به فصل مرگ و زندگی رسیده و پروژه رفراندوم به سمت احیای برجام تغییر جهت داده است، از این رو هر نوع سگنال از غرب با پالس مثبت لیبرال‌های داخلی روبه‌رو می‌شود. البته در واقعیت مقامات کاخ سفید به وضوح دریافته‌اند که جمهوری اسلامی ایران، واشنگتن را در مذاکرات وین وادار به انتخاب میان دو گزینه «بازگشت واقعی به برجام» واستمرار مسیر دولت ترامپ و پرداخت هزینه‌های سخت آن نموده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اصلاح‌طلبان باز هم سانسور کردند! / مشاور سیاسی روحانی: برجام برای من مرگ و زندگی است بیشتر بخوانید »

مهدی کروبی دچار آلزایمر شده است یا محمد خاتمی؟ / تنفس مصنوعی لندن به اپوزیسیون مرده

مهدی کروبی دچار آلزایمر شده است یا محمد خاتمی؟ / تنفس مصنوعی لندن به اپوزیسیون مرده



دولت بدسابقه انگلیس که دخالت‌های تاریخی او در مسائل داخلی ایران قدمتی چندصدساله دارد، این بار برای احیای اپوزیسیون ورشکسته، مجوز برگزاری تجمعی ضد ایرانی در لندن برای روز شنبه صادر کرده است.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*******

روزنامه‌های امروز چهارشنبه ۶ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که ماجرای آلزایمر یکی از سران فتنه، حاشیه‌های استیضاح وزیر صمت و شرایط رقت‌بار ضدانقلاب در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

‌ استیضاح سیدرضا فاطمی‌امین این روزها به یک جدل سیاسی و حتی رسانه‌ای بدل شده است و گویا این جدل کماکان تا دهم اردیبهشت ادامه خواهد یافت. دراین‌باره هر نماینده و جریان سیاسی و رسانه‌ای از منظر خود به مسئله ورود کرده و استیضاح وزیر صنعت، معدن و تجارت را تحلیل می‌کند.

در حالی که روزنامه‌های مختلف به موضوع اسیضاح فاطمی پرداخته‌اند، روزنامه هم‌میهن یک خط جلوتر عملیات روانی روی اسیضاح وزیر اقتصاد را پیش برده و نوشته است:

در اینکه مدعی اقتصاد در دولت ابراهیم رئیسی کم نیست، شکی وجود ندارد؛ از محمد مخبر، معاون اول او که سال‌ها رئیس کمیته اجرای فرمان امام را برعهده داشت گرفته تا محسن رضایی که دکترای اقتصاد دارد و هر چهار سال یک‌بار با برنامه‌های اقتصادی خود نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری می‌شود. او البته در سال ۱۴۰۰ بعد از شکست از رئیسی، برنامه‌های خود را به رئیسی داد تا اجرایی کند و رئیس‌جمهور نیز برای او سه حکم «معاون اقتصادی رئیس‌جمهور»، «دبیر شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا» و «دبیر ستاد اقتصادی دولت» زد. هرچند شایعه اختلاف بین تیم اقتصادی دولت سیزدهم نیز از همان ابتدا به گوش می‌رسید.

در ادامه این گزارش آمده است:

در مرداد سال ۱۴۰۰ به نقل از یک منبع موثق نوشت که دلیل تاخیر اعلام کابینه، مخالفت مخبر با اعضای اصلی تیم اقتصادی دولت بوده، زیرا این اعتقاد را داشته که با این افراد و در شرایط بحرانی فعلی نمی‌توان اقتصاد کشور را مدیریت کرد، اما در نهایت احسان خاندوزی که گفته می‌شود به محسن رضایی نزدیک است به‌عنوان وزیر اقتصاد به پارلمان معرفی شد. مسعود میرکاظمی در سازمان برنامه و بودجه و علی صالح‌آبادی در بانک مرکزی نیز از اعضای مهم تیم اقتصادی بودند که از قطار دولت سیزدهم پیاده شدند. ابراهیم رئیسی بعد از برکناری رئیس بانک مرکزی از تیم اقتصادی خود خواسته بود اجرای دقیق سیاست‌های اقتصادی جهت ثبات نرخ ارز، کاهش تورم و نظارت جدی بر عملکرد بانک‌ها را مدنظر داشته باشند.

مهدی کروبی دچار آلزایمر شده است یا محمد خاتمی؟ / تنفس مصنوعی لندن به اپوزیسیون مرده

اما روزنامه شرق مستقیم به سراف استیضاح فاطمی امین رفته و می‌نویسد:

‌ استیضاح سیدرضا فاطمی‌امین این روزها به یک جدل سیاسی و حتی رسانه‌ای بدل شده است و گویا این جدل کماکان تا دهم اردیبهشت ادامه خواهد یافت. دراین‌باره هر نماینده و جریان سیاسی و رسانه‌ای از منظر خود به مسئله ورود کرده و استیضاح وزیر صنعت، معدن و تجارت را تحلیل می‌کند. با این همه فاطمی‌امین پیش از این بارها به بهانه عملکرد ضعیف در بخش‌های مختلف به‌خصوص آشفتگی‌ها در صنعت خودرو به بهارستان رفته بود. با موضوع همین عملکردها، وزیر صمت یک بار با کارت زرد از مجلسی‌ها جریمه شد و یک بار هم از مهلکه استیضاح جان سالم به در برد و مجددا در سمت خود ابقا شد. ولی تداوم عملکردها و انتقادها به فاطمی‌امین این بار تعدادی از نمایندگان را مصمم کرده تا با استیضاح دوم نسخه وزیر صمت را بپیچند. در مقابل دولت و حامیانش در مجلس از هر دری به موضوع پرداخته و از ضرورت لغو استیضاح وزیر صمت می‌گویند.

مهدی کروبی دچار آلزایمر شده است یا محمد خاتمی؟ / تنفس مصنوعی لندن به اپوزیسیون مرده

روزنامه ایران در جناح مخالف این استیضاح نوشته است که حذف وزیر سمت تولید کشور را دچار چالش خواهد کرد! این روزنامه نوشته است:

به نظر می‌رسد برخی از نمایندگان مجلس و به‌خصوص آنهایی که با لابی به دنبال جمع کردن امضا علیه وزیر صنعت، معدن و تجارت هستند، به فردای استیضاح فکر نکرده‌اند و یا تصور می‌کنند که با حذف سیدرضا فاطمی‌امین، بازار خودرو آرام می‌شود و تولید خودرو به اندازه تقاضای فعلی می‌شود. اما فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان این روزها بیش از هر فرد، گروه و سازمان دیگر به فردای استیضاح فکر می‌کنند و احساس نگرانی دارند.
بر اساس گزارش بانک مرکزی، رشد بخش صنعت در پاییز ۱۴۰۱ به ۱۱.۶ درصد افزایش یافت که بالاترین رقم از ابتدای سال ۱۳۹۶ به بعد محسوب می‌شود و پس از مدت‌ها بخش صنعت رشد دو رقمی را تجربه کرد؛ از ابتدای سال ۱۳۹۶ یعنی یک سال قبل از بازگشت تحریم‌ها در دولت قبل، رشد فصلی بخش صنعت نزولی شده بود. آمار دیگر نیز نشان می‌دهد که متوسط رشد بخش صنعت در دولت سیزدهم بیش از ۳ برابر دولت قبل بوده است.

ایران نوشته است:

در مورد صنعت خودرو هم دستاوردهای مناسبی حاصل شده و به‌جرأت می‌توان گفت که یکی از بیشترین رشدهای تولید در تاریخ خودروسازی کشور در سال ۱۴۰۱ رقم خورد؛ رشدی که حتی در مقیاس جهانی نیز چشمگیر است، خودروسازان تولید بیش از یک میلیون و ۳۰۰ هزار دستگاه خودرو، رشدی قریب به ۴۰ درصد را نسبت به سال ۱۴۰۰ ثبت کردند. همچنین ارزش حجم تجارت کشور در ۱۱ ماه منتهی به بهمن‌ماه سال ۱۴۰۱ نسبت به مدت مشابه سال قبل ۱۳.۸ درصد رشد داشته است و از ۹۰.۰۸ میلیارد دلار در سال ۱۴۰۰ به ۱۰۲.۲ میلیارد دلار در سال ۱۴۰۱ افزایش یافته است. اعداد و ارقام عنوان شده در بخش‌های مختلف گواه آن است که استیضاح وزیر صمت کاملاً سیاسی و بر اساس منافع برخی از نمایندگان مجلس است.

مهدی کروبی دچار آلزایمر شده است یا محمد خاتمی؟ / تنفس مصنوعی لندن به اپوزیسیون مرده

روزنامه همشهری نیز به استیضاح وزیر صمت واکنش نشان داده و می‌نویسد:

وقتی شرایط کشور نیازمند وحدت و همدلی مسئولان است نیازمند مراقبت و ملاحظات بیشتری هستیم. استیضاح حق قانونی است اما قدم آخر را ابتدا برنمی دارند. تصمیم برای استیضاح نیازمند یک ملاحظه اساسی است. توجه کنیم که هدف استیضاح نمی تواند و نباید نمایش و تبرج سیاسی باشد. مجلس باید مراقبت کند در سال منتهی به انتخابات گرفتار اقدامات نمایش‌گونه نشود. این متن بنای قضاوت ندارد؛ اما نباید مجلس خود را در مظان این اتهام قرار دهد. از این‌رو اگر اصل بر وحدت است پیش از تقابل ولو قانونی، باید تلاش شود با تعامل و گفت وگوهای علنی و غیرعلنی اختلافات حل و فصل شود. اگر همیشه نیز چنین می کرده است با توجه به ضرورت همدلی در این شرایط خاص، باید مدارای مضاعف داشته باشد.

مهدی کروبی دچار آلزایمر شده است یا محمد خاتمی؟ / تنفس مصنوعی لندن به اپوزیسیون مرده

آیا شیخ فتنه آلزایمر دارد؟

روز دوشنبه چهارم اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۲ بود که روزنامه جام جم در گزارشی نوشت که مهدی کروبی علایمی مبنی بر «اختلال ذهنی شبیه آلزایمر» از خود نشان داده است. این خبر با واکنش روزنامه اعتماد ارگان رسانه‌ای کروبی روبرو شده است.

اعتماد نوشته است:

حال کروبی بسیار خوب است و هر روز ورزش می‌کند، کروبی از طریق ماهواره و سایت‌ها و کانال‌ها در جریان ریز اخبار و رخدادهای کشور هستند. هم کیهان و «اعتماد» را مطالعه می‌کند و هم هرروز برنامه‌های ماهواره‌ای و دیدگاه‌های دیگر را مرور می‌کنند. ایشان حتی در جریان ریز قیمت اقلام مصرفی و کالاهای مصرفی مردم هستند.

مهدی کروبی دچار آلزایمر شده است یا محمد خاتمی؟ / تنفس مصنوعی لندن به اپوزیسیون مرده

اما روزنامه اعتماد علاوه بر اختصاص تیتر یک خود به کروبی در تیتر دیگری به سراغ محمد خاتمی رفته و از قول او نوشته است که جمهوری اسلامی باید جای خود را به یک جمهوری سکولار بدهد! اگر خبر آلزایمر کروبی را در کنار جملات پر طمطراق خاتمی قرار دهمی باید این سوال را مطرح کنید که این روزها چه کسی آلزایمر گرفته است، مهدی کروبی یا محمد خاتمی؟

خاتمی همان کسی است که در کنار موسوی و جریان سیاسی و رانتی وابسته به لیبرال‌ها، کودتای آمریکایی- صهیونیستی را در سال ۱۳۸۸ هدایت کرد و با دروغ تقلب، علیه جمهوریت و رای ۲۴/۵ میلیون نفری مردم آشوب به راه انداخت، در آن زمان جمهوری اسلامی ایران آنقدر مظلوم بود که از خطای بزرگ این افراد گذشته و این کرم براندازی روز به روز فربه‌تر شد.

این ناسپاسی حالا باعث شده برخی که آلزایمر سیاسی دارند بدون لکنت پروژه منافقین برای عبور از جمهوری اسلامی ایران را فریاد بزنند، این روزها به نظر حال کروبی خوب است و علاوه بر دیدارهای منظم و مسافرت‌های اعیانی شرایط نرمالی دارد، اما حال رئیس‌جمهور اصلاحات چگونه است؟

تنفس مصنوعی لندن به اپوزیسیون مرده

پس از شکست ائتلاف خودخوانده و متزلزل اپوزیسیون خارج از کشور که با خروج حامد اسماعیلیون و بروز اختلافات داخلی از هم پاشید و کوس رسوایی این سیرک عالمگیر شد، حالا انگلیس به حمایت از آن برآمده است.

روزنامه جوان در این‌باره نوشته است:

دولت بدسابقه انگلیس که دخالت‌های تاریخی او در مسائل داخلی ایران قدمتی چندصدساله دارد، این بار برای احیای اپوزیسیون ورشکسته، مجوز برگزاری تجمعی ضد ایرانی در لندن برای روز شنبه صادر کرده است؛ تجمعی که با هدف دامن زدن به اختلافات و تحریک اعتراضات در داخل کشور طراحی شده است. این در حالی است که تلاش دولت‌های غربی از پاییز گذشته برای تزریق ناآرامی و تنش‌های ویرانگر به بهانه درگذشت مهسا امینی، با شکست قطعی آن‌ها در یک جنگ پیچیده ترکیبی با تدارک همه امکانات و گسیل احزاب و گروه‌های تروریستی در قالب جنگ احزاب، انجامید. این اقدام خطرناک لندن در راستای مداخله سیاسی و با هدف ایجاد بی ثباتی بیشتر در منطقه و آسیب رساندن به تلاش‌های دیپلماتیک در زمینه ارتقای ثبات، گفتگو و آرامش است.

مهدی کروبی دچار آلزایمر شده است یا محمد خاتمی؟ / تنفس مصنوعی لندن به اپوزیسیون مرده

جوان در ادامه نوشته است:

نمی‌توان شباهت‌های قابل توجهی که در این اقدامات با راهبرد قدیمی انگلیسی «تفرقه بینداز و حکومت کن» را نادیده گرفت. بریتانیا در طول تاریخ در نقاط مختلف جهان مانند هند، آفریقا و خاورمیانه این رویکرد را پیگیری کرده است. این سیاست که حول محور ایجاد اختلاف بین گروه‌های مختلف مردم می‌چرخد، به نظر می‌رسد امروز در رابطه با ایران و در کل منطقه در حال ظهور است. در تحلیل سیاست انگلیس در قبال ایران باید این گزاره را در نظر گرفت که هدف نهایی لندن حمایت از دموکراسی نیست، بلکه تفرقه انداختن بین ملت ایران است، همان‌طور که در گذشته این کار را با ملت‌های دیگر انجام داده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مهدی کروبی دچار آلزایمر شده است یا محمد خاتمی؟ / تنفس مصنوعی لندن به اپوزیسیون مرده بیشتر بخوانید »

سرنوشت محتوم یک المپیادی که دشمن وطنش شد! / پشت‌پرده یک جنایت بزرگ در ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان

سرنوشت محتوم یک المپیادی که دشمن وطنش شد! / پشت‌پرده یک جنایت بزرگ در ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان



شبکه‌های ماهواره‌ای در اتاق فکر اولیه خود، این مسمومیت‌ها را به خود جمهوری اسلامی ربط دادند و همان ترفند «کار خودشونه» را داغ کردند. اما این ادعا، با عدم استقبال در فضای رسانه‌ای داخای روبرو شد.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*******

روزنامه‌های امروز دوشنبه ۱۵ اسفندماه در حالی چاپ و منتشر شد که ادامه گمانه‌زنی درباره سرنخ‌های جنایت مسمومیت دانش‌اموزان، تحلیل و پیش‌بینی سرنوشت برجام و خوش‌بینی در بازار ارز در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

ماجرای اعلام برخی اخبار مبنی بر مسمومیت دانش‌آموزان از نخستین هفته‌های آذر از شهر قم آغاز و پس از آن به بروجرد و اکنون به برخی دیگر از نقاط کشور رسیده است. اگر چه هنوز عامل اصلی مسمومیت‌ها مشخص نیست اما در بیانیه اخیر وزارت کشور تأکید شد که از همان لحظات نخست، دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی، نهایت تلاش خود را برای کشف ابعاد این ماجرا و شناسایی عوامل مؤثر در این حوادث به‌کار گرفته‌اند که به‌محض نتایج قطعی، مراتب در اختیار افکار عمومی قرار خواهد گرفت؛ مسمومیت مدارس و جنایت بزرگ علیه مردم سوژه روز بیشتر روزنامه‌ها بوده است.

روزنامه هم‌میهن با جمع‌آوری یک گزارش میدانی نوشته است:

ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان، درگیری روانی برای خانواده‌ها ایجاد کرده. آنها نمی‌دانند منشأ این اتفاقات چیست و چرا مدارس اقدام عملی صورت نمی‌دهند. هر روز تعداد بیشتری از دانش‌آموزان به دایره بزرگ غایبان مدارس اضافه می‌شوند. از روز چهارشنبه هفته گذشته که مسمومیت‌ با گاز ناشناخته، تعدادی از مدارس دخترانه شرق و غرب تهران را درگیر کرده بود، بسیاری از خانواده ها تصمیم گرفتند تا پایان سال فرزندان‌شان را به مدرسه نفرستند. بررسی‌های هم‌میهن نشان می‌دهد که در دو روز گذشته، نیمکت‌های زیادی از کلاس‌های درس خالی مانده‌اند. آنطور که معلمان و مدیران مدارس اعلام می‌کنند، در روز شنبه از مدرسه ۳۰۰ نفری، فقط ۲۶ دانش‌آموز حاضر بودند و مدرسه ۱۶۰ نفری، ۶۰ غایب داشت؛ میزان غیبت‌هایی که گفته می‌شود بی‌سابقه بوده. نگرانی از تکرار مسمومیت‌ها در مدارس دیگر، سبب شد تا از روز شنبه، والدین تعدادی از دانش‌آموزان، اطراف برخی از مدارس به صورت نوبتی، نگهبانی دهند و حتی در راهرو مدارس حاضر شوند.

سرنوشت محتوم یک المپیادی که دشمن وطنش شد! / پشت‌پرده یک جنایت بزرگ در ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان

روزنامه اعتماد نیز از اوضاع‌دانش‌آموزان درگیر با مسمومیت‌های سریالی گزارشی تهیه کرده و می‌نویسد:

دیروز یک مدرسه پسرانه دیگر هم درگیر مسمومیت‌ها شد و ابوالحسن معظمی، مدیر آموزش و پرورش شهرستان فردیس از مسمومیت هفت دانش‌آموز در دو مدرسه فردیس و انتقال آنان به بیمارستان خبر داد. نمایندگان مجلس هم این روزها درگیر تصویب بودجه سال آینده هستند. به گفته ملک فاضلی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، جلسات کمیسیون از یک ماه پیش تشکیل نشده است و گزارش در این باره ندارند. سرانجام اما محمد باقر قالیباف، رییس مجلس کارگروهی برای پیگیری و شناسایی عوامل پشت پرده مسمومیت‌ها تشکیل داد و چهار رییس کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری، کمیسیون امنیت ملی، کمیسیون امور داخلی و شوراها و کمیسیون بهداشت و درمان به منظور انتخاب اعضای این کارگروه، به زودی جلسه تشکیل خواهند داد.

اعتماد نوشته است:

اواخر هفته گذشته نیز در کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس جلسه‌ای با حضور ماموران امنیتی برگزار شد که هنوز خروجی آن مشخص نیست. در قم مدارس برای روزهای دوشنبه و سه‌شنبه غیر حضوری شده و علیرضا رحیمی، مدیرکل آموزش و پرورش استان قم دلیل آن را جشن‌های نیمه شعبان و حضور گسترده زائران و میهمانان در این شهر اعلام کرده است.

سرنوشت محتوم یک المپیادی که دشمن وطنش شد! / پشت‌پرده یک جنایت بزرگ در ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان

روزنامه کیهان نیز نگاهی به آثار عملیات روانی روزهای اخیر بر روی دانش‌آموزان و والدین انداخته و نوشته است:

رسانه‌ها و شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان در اتاق فکر اولیه خود، این مسمومیت‌ها را به خود جمهوری اسلامی ربط دادند و همان ترفند «کار خودشونه» را داغ کردند. اما این ادعا، با عدم استقبال در فضای رسانه‌ای داخلی روبه‌رو شد و بسیاری این سؤالات را مطرح کردند که مگر می‌شود جمهوری اسلامی که خودش
۸ سال درگیر جنگ تحمیلی بود و هرگز حملات شیمیایی علیه دشمنانش انجام نداده حالا دست به چنین اقدامی علیه دانش‌آموزان خودش بزند؟ مگر فرزندان خود و نزدیکان‌شان در این مدارس تحصیل نمی‌کنند؟ جمهوری اسلامی که آمار سواد زنان را از ۲۴ درصد به نزدیک نود درصد رسانده و بیشتر کرسی‌های دانشگاه‌ها هم به بانوان اختصاص داده چرا باید دست به چنین کاری بزنند؟
اتفاقاً نوک پیکان انتقادات به سمت رسانه‌هایی است که بودجه و حمایت خود را از کشورهایی می‌گیرند که در زمان جنگ تحمیلی، علیه مردم ایران حملات شیمیایی انجام دادند. در این میان تکلیف رسانه‌های معاند از طرح چنین ادعایی مشخص است اما تعجب برانگیز رفتار رسانه‌های داخلی است که خوب می‌دانند چنین اقدامی عملاً نشدنی است درست مانند شبهه تقلب در سال ۸۸ که تاجزاده چندی بعد اعتراف کرد تقلب گسترده در انتخابات شدنی نیست.

سرنوشت محتوم یک المپیادی که دشمن وطنش شد! / پشت‌پرده یک جنایت بزرگ در ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان

روزنامه فرهیختگان در گزارشی با عنوان پای القائات روانی در میان است؟ نوشته است:

برخی کارشناسان علائم بروز کرده در عده‌ای از آنها را علائم روانی ناشی از قرار گرفتن در شرایط استرس‌زای فعلی حاکم بر کشور عنوان کرده‌اند. شرایط پراسترسی که طی ماه‌های گذشته و به‌ویژه هفته‌های اخیر نسبت به مسمومیت‌های پیاپی در مدارس گزارش شده، به خودی‌خود می‌تواند زمینه‌ساز بروز این قبیل علائم روانی در دانش‌آموزان باشد. این نظریه درحالی قوت گرفته که پروفسور سم‌شناسی محیطی دانشگاه «لیدز» عنوان کرده بررسی نتایج آزمایش خون‌های گرفته‌شده از دانش‌آموزان دختر ردپایی از سم را نشان نداده است. با وجود این، او معتقد است که با توجه به نتایج به‌دست آمده، بعید به‌نظر می‌رسد یک عامل عصبی یا سم ارگانوفسفات که در آفت‌کش‌ها به کار می‌رود، مسئول بروز این مسمومیت باشد.

سرنوشت محتوم یک المپیادی که دشمن وطنش شد! / پشت‌پرده یک جنایت بزرگ در ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان

غربی‌ها در امتداد جنگ ترکیبی خود علیه ملت ایران این بار خانواده را آماج تهاجمات خود قرار داده‌اند و در راستای بی‌اعتمادسازی به حاکمیت، طراحی آشوب‌ها را به سوی مسمومیت دختران این مرز و بوم سوق داده‌اند. این عنوان آغاز گزارش روزنامه جام‌جم است، در بخشی از این گزارش آمده است:

اگر بخواهیم بررسی کنیم چه اتفاقی آنها را به این فاز کشانده قطعا شکست فراخوان‌های سریالی توسط گروهک‌های ضدانقلاب و بازتاب بسیار منفی آن در کنار وابستگی عجیب و فزاینده براندازان به کشورهای غربی و عربی سبب شد خط عملیاتی تولید نارضایتی تغییر کند. بنابراین در حال حاضر پروژه مسموم‌سازی قطعا در ردیف خرابکاری‌های امنیتی طبقه‌بندی می‌شود که نقطه اشتراک آن با وقایع پاییز حجم فراگیر دروغ‌ها و شایعات است و اینبار هم پوشش آن دختران هستند. ‌ فرآیندی که اتفاقی نیست و بخشی از جنگ شناختی است و نشان می‌دهد آغاز استراتژی فشار حداکثری چگونه در طول زمان استمرار دارد.

این روزنامه نوشته است:

برای بررسی عمیق‌تر این نوع جنگ و طراحی سناریو جدید که باهدف ایجاد مسمومیت در مدارس و بالابردن ضریب نگرانی خانواده‌ها برای ایجاد نارضایتی میان عناصر اجتماعی شکل گرفته سراغ یک مقام سابق آمریکایی که به نوعی لیدر جنگ هیبریدی علیه ایران بوده، رفته‌ایم.
مایک پمپئو وزیر خارجه سابق آمریکا یکی از مهره‌های کلیدی برای فشار بر جمهوری اسلامی ایران بوده و به نوعی می‌توان گفت که مسئول اصلی سیاست خارجی دولت ترامپ شخص پمپئو بود. او اکنون کتابی با عنوان حتی «یک اینچ هم عقب نکش جنگیدن برای آمریکایی که دوستش دارم» منتشر کرده که در این کتاب نشان می‌دهد چگونه این کار را انجام داده و حتی اقرار می‌کند که چگونه قرار است این سیاست تداوم پیدا کند.

سرنوشت محتوم یک المپیادی که دشمن وطنش شد! / پشت‌پرده یک جنایت بزرگ در ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان

تو المپیادی بودی چطور دشمن وطن شدی!

روزنامه جوان در ستون اخبار ویژه خود مواضع یک استاد جنجالی در دانشگاه شریف را مورد بررسی قرار داده و نوشته است:

علی شریفی زارچی، عضو هیئت علمی دانشکده مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف که با پشتوانه اصلاح‌طلبان به یک چهره توئیتری فعال تبدیل شده، در توئیتی در واکنش به اظهار نظر چند روز پیش وزیر کشور که دستگیری عوامل مسمومیت دانش آموزان را کذب عنوان کرده و گفته بود فعلاً سرنخی از این حوادث پیدا نکرده‌ایم، نوشته است: «بیش از ۹۰ روز از اولین حمله جنایتکارانه به مدارس دخترانه می‌گذرد، فقط امروز چندین مدرسه در چند شهر مورد حمله با گازهای سمی قرار گرفته‌اند و شما می‌گویید حتی سرنخ هم ندارید؟ کلمه‌ای برای شدت خشمم پیدا نمی‌کنم.»
علی علیزاده، فعال سیاسی، اما زارچی را به دلیل طرح ادعاهای بدون سند و غیر علمی مورد خطاب و نقد قرار داده و گفته: «تو المپیادی بودی، تو ریاضی خوانده‌ای، تو در دانشگاه شریف تدریس می‌کنی، بگذارید مؤدبانه بگویم، خاک بر سر شما که ذهنت این‌قدر غیر علمی است! که حتی از یک جست‌وجوی ساده انگلیسی عاجز بودی که بفهمی این پدیده، پدیده حمله با گازهای سمی نبوده است؛ و شرم بر تو که با قدرت اصلاح‌طلبان به یک شخصیت توئیتری برجسته شدی. چرا که شخصیت‌های قبلی آن‌ها در دفاع از روحانی سوخته شده بودند.

سرنوشت محتوم یک المپیادی که دشمن وطنش شد! / پشت‌پرده یک جنایت بزرگ در ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان

جوان در ادامه این روایت آورده است:

تو را بزرگ کردند و از تو یک چهره رسانه‌ای ساختند؛ و اکنون تو این قدرت کوچک تأثیرگذاری اجتماعی را این‌قدر ناصالحانه و با بی تقوایی و بی اخلاقی اینگونه هزینه می‌کنی! آدم چقدر باید بی وطن، ضد ملی، ضد اخلاق و تبهکار باشد که این‌قدر ساده بگوید که دانش آموزان مورد حمله با گازهای سمی قرار گرفته‌اند، در حالی که با یک جست‌وجوی ساده می‌توانستید بفهمید که قضیه چیست.»علیزاده سپس نقدی هم به قوه قضائیه وارد کرده که چرا افرادی مانند علی شریفی زارچی که به زعم او سرمایه اجتماعی دارد و پشتش به اصلاح طلبان و کارگزاران سازندگی گرم است، به دلیل این ادعاهای غیر علمی که دل خانواده‌ها و مادران ایرانی را خالی می‌کند، دستگیر و بازداشت نمی‌کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سرنوشت محتوم یک المپیادی که دشمن وطنش شد! / پشت‌پرده یک جنایت بزرگ در ماجرای مسمومیت دانش‌آموزان بیشتر بخوانید »

رد پای بی‌کفایتی دولت روحانی روی اولین برف زمستانی!/ بازی‌های انتخاباتی اصلاح‌طلبان آغاز شده است

رد پای بی‌کفایتی دولت روحانی روی اولین برف زمستانی!/ بازی‌های انتخاباتی اصلاح‌طلبان آغاز شده است



طی دو سال اخیر همواره در زمستان معضل کمبود گاز به‌طور جدی وجود داشت تا حدی که در زمستان سال ۱۳۹۹ به‌دلیل کمبود گاز، تزریق به نیروگاه‌ها برای تولید برق متوقف و روزانه چندین ساعت برق پایتخت قطع می‌شد!

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم. در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*******

روزنامه‌های امروز دوشنبه ۲۶ دی ماه در حالی چاپ و منتشر شد که داغ غفلت از ذخیره سازی گاز، بارش‌های اخیر و افزایش قابل توجه ذخایر آبی کشور و ناگفته‌های زندگی و اعدام جاسوس انگلیسی در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

زمستان تهران حداقل به دمای منفی یک رسیده که برای یک زمستان عددی چندان عجیبی نیست؛ اما افت فشار گاز و دلایل آن مورد توجه بسیاری از روزنامه‌ها قرار گرفته است. روزنامه سازندگی ارگان رسانه‌ای حزب کارگزاران نوشته است:

خسات هر روز تعطیلی کشور در حدود ۱/۵ میلیارد دلار است؛ در تعطیلات اخیر نه تنها بخش دولتی که بخش خصوصی نیز ملزم به آن بوده است که کسب و کار خود را تعطیل کند؛ تولید ناخالص داخلی سالانه کشور ۵۰۰میلیارد دلار است و مفهوم آن، این است که با تعطیلی یک روز کشور به درآمد ناخالص، ۱.۵ میلیارد دلار آسیب می‌رسد.

 رد پای بی‌کفایتی دولت روحانی روی اولین برف زمستانی!/ بازی‌های انتخاباتی اصلاح‌طلبان آغاز شده است

روزنامه تندرو هم‌میهن نیز در سرمقاله خود با عنوان «زمستان ما؛ زمستان آنها» نوشته است:

هنگامی که جنگ اوکراین در زمستان گذشته آغاز شد، کمتر کسی علاقه داشت که تصور کند اروپا می‌پذیرد که وارد یک جنگ طولانی‌مدت شده است، به‌ویژه آنکه بحث انرژی و خطوط لوله گاز روسیه به اروپا به‌عنوان نمادی از وابستگی اقتصادی طرفین به یکدیگر و نشانه‌ای از ثبات روابط بود و طبعا همگان گمان می‌کردند که ماجرای اوکراین حل‌وفصل خواهد شد. ولی هنگامی که جنگ طول کشید و حالت فرسایشی یافت و چشم‌اندازی هم برای صلح نبود، استفاده از ابزار انرژی و گاز آغاز شد و اروپا به‌ویژه آلمانی‌ها احساس کردند که زمستان سختی در پیش دارند.

در ادامه این یادداشت آمده است:

نه سرمایه‌گذاری برای افزایش تولید و نه هشداری جدی و ‌عملی به جامعه که با کمبود گاز در زمستان مواجه‌ایم و نه حتی گزارشی دقیق از وضع آب و هوایی زمستان؛ از هیچ‌کدام خبری نبود. به‌جایش اقدام به قطع گاز نیروگاهی و کارخانجات کردیم و مازوت را جانشین نمودیم که آلوده‌کننده هوا است. از نظر تبلیغی و آگاهی‌بخشی هم از وزیر نفت گرفته تا سایبری‌های حکومتی بر زمستان سخت اروپا تمرکز کردند و گویی منتظر جشن گرفتن برای فلاکت دیگران بودند و هنوز هم دست از این تبلیغات مبتذل و گمراه‌کننده بر نمی‌دارند. از همه بدتر اینکه سرنوشت مهمترین مسئله کشور را که برجام باشد به این امر و تحلیل یا آرزوی پوچ و خیالی گره زدند و هیچ‌گاه هم فکر نکردند که فرض کنیم وضع آنان در زمستان سخت می‌شد، چرا باید جلوی ایران کوتاه بیایند؟ با مسکو مسائل خود را حل می‌کنند یا از طریق اعراب و کشورهای دیگر رفع مشکل می‌کنند. ما هیچ کمکی به آنان نمی‌توانستیم بکنیم چون خودمان هم گاز کم داریم. پارسال هم گاز تعدادی از کارخانجات مهم را قطع کردند تا گاز مردم قطع نشود.

 رد پای بی‌کفایتی دولت روحانی روی اولین برف زمستانی!/ بازی‌های انتخاباتی اصلاح‌طلبان آغاز شده است

روزنامه اعتماد نیز در گزارش یک خود مسئله سرمایه‌گذاری برجامی و افتد گاز را سوژه کرده و می‌نویسد:

تقریبا از سال ۱۳۹۷ که برجام از سوی امریکا به صورت یکجانبه برهم لغو شد؛ دیگر سرمایه‌گذاری خارجی در بخش انرژی هم متوقف شده است. درحالی که کشور برای جبران ناترازی تولید و مصرف نیازمند سرمایه‌گذاری است. چندی پیش وزیر نفت اعلام کرده بود برای اینکه ناترازی را جبران کنیم و به تعادل در مصرف و تولید برسیم باید ۸۰ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در حوزه نفت و گاز و پتروشیمی صورت بگیرد. اما در کنار سرمایه‌گذاری در حوزه انرژی نیازمند کاهش شدت مصرف انرژی و بهینه‌سازی مصرف است. براساس گزارش‌های بین‌المللی درحال حاضر میانگین شدت انرژی در ایران ۵.۷ برابر میانگین جهانی است. این موضوع نشان می‌دهد براساس تولید کشور تا ۱۴۲۰ نباید با ناترازی مواجه می‌شد، اما نزدیک به یک دهه است ما دچار ناترازی هستیم.

 رد پای بی‌کفایتی دولت روحانی روی اولین برف زمستانی!/ بازی‌های انتخاباتی اصلاح‌طلبان آغاز شده است

این یادداشت و گزارش‌های کنایه‌وار و به شدت سیاسی از سوی روزنامه‌های اصلاح‌طلب البته نقاط مبهم فراوانی دارد، از جمله آن‌که اگر این روزها شاهد کاهش ناترازی در بخش گاز هستیم که ریشه آن تعلل وزارت نفت دولت حسن روحانی در عدم سرمایه‌گذاری کافی در وزارتخانه متبوعش از جمله در توسعه ذخیره‌سازی گاز بوده است. وزارت نفت در دولت‌های یازدهم و دوازدهم در زمینه توسعه ذخیره‌سازی گاز، نه‌تنها هیچ اقدامی انجام نشد، بلکه حتی یک قرارداد بالادستی هم به امضا نرسید.

در آن زمان توسعه ذخیره‌سازی منوط به حضور سرمایه‌گذار خارجی شد، البته کشوری که تحت تحریم قرار دارد امکان حضور سرمایه‌گذار خارجی در آن وجود ندارد، بنابراین در کنار اتخاذ چنین تصمیم غلطی، وزارت نفت دولت قبل، شرکت ذخیره‌سازی گاز طبیعی را نیز منحل کرد. غیراقتصادی بودن طرح ذخیره‌سازی گاز، از سوی مدیران وزارت نفت در دولت قبل به‌عنوان یکی از دستمایه‌های به انحلال کشاندن شرکت ذخیره‌سازی گاز طبیعی در آن ایام اعلام شده است؛ تعبیری غلط که فرصت ذخیره‌سازی گاز و پاسخگویی به نیاز انرژی در فصل سرد سال را از کشور سلب کرد.

روزنامه ایران بی توجهی دولت روحانی به اسناد بالادستی را بی‌خیالی دولت روحانی خوانده و نوشته است:

سوءمدیریت و کم‌کاری وزارت نفت در دولت قبل در زمینه سرمایه‌گذاری و توسعه صنعت نفت، نفس گاز کشور را برای لحظاتی به شماره انداخت، هرچند که در میانه برودت کم سابقه هوا در روزهای اخیر و اکنون، این وزارت نفت بوده که با تلاش‌های شبانه‌روزی، مانع از استمرار افت فشار گاز در برخی نقاط کشور شد. سازمان هواشناسی پیش‌تر با صدور هشدار نارنجی ‌رنگ، نسبت به احتمال یخبندان و لغزندگی جاده‌ها براثر نفوذ توده هوای سرد به کشور از سه‌شنبه تا جمعه (۲۰ تا ۲۳ دی‌ماه) هشدار داده بود. ورود سامانه‌های هوای سرد، افت شدید دما و سرمای فراگیر در بیشتر نقاط کشور، دمای هوا را در برخی مناطق تا منفی ۲۸ درجه سانتیگراد کاهش داد. گفته می‌شود که در بیش از ۲۰ استان کشور، دمای هوا به منفی ۱۰ درجه هم رسید.

در ادامه این گزارش آمده است:

این عامل باعث شد میزان مصرف گاز در کشور در روزهای گذشته تا مرز ۷۰۰ میلیون مترمکعب در روز هم برسد. امروز هم سازمان هواشناسی با پیش‌بینی ورود دوسامانه جوی به کشور و فعالیت آنها، برای برخی استان‌ها هشدار سطح زرد صادر و اعلام کرده که سامانه جوی اول، سامانه بارشی است که از اواخر وقت دوشنبه(امروز) ۲۶ دی فعال می‌شود و چهارشنبه ۲۸ دی پایان خواهد یافت. این سامانه سبب بارش باران، گاهی رعد و برق، وزش باد و رخداد مه خواهد شد. فعالیت سامانه جوی دوم از روز سه‌شنبه ۲۷ دی آغاز می شود و چهارشنبه ۲۸ دی پایان می یابد. بر اثر فعالیت این سامانه‌های جوی، رخداد بهمن، خسارت به صنعت کشاورزی و بروز اختلال در انتقال منابع انرژی بویژه گاز و برق پیش‌بینی می‌شود.

 رد پای بی‌کفایتی دولت روحانی روی اولین برف زمستانی!/ بازی‌های انتخاباتی اصلاح‌طلبان آغاز شده است

روزنامه جام‌جم نیز از کنترل بی کفایتی روحانی در زمستان خبر داده و می‌نویسد:

ورود موج سرما به کشور و کاهش شدید دمای هوا در چند روز اخیر موجب افت فشار گاز شده است. روندی که درصورت عدم مدیریت قطعا به قطع گسترده گاز در مناطق مختلف منجر می‌شد. در این میان اما اقدامات وزارت نفت مانع از وقوع این موضوع شد. این شکل از مدیریت بحران در کنار حضور میدانی مسئولان دولت، از رئیس‌جمهور گرفته تا وزرا که نمونه آن کمتر در دولت گذشته دیده می‌شد، توانست پایداری شبکه گاز را رقم بزند. این زنجیره همکاری میان بخش‌های مختلف دولت، وزارت نفت و البته همراهی مردم به عبور از بحران، تاکنون منجر شده است. گاهی به ادوار گذشته نشان می‌دهد که حضور در اتاق‌های مدیریتی و دور ماندن از میدان همیشه هزینه‌های فراوانی ایجاد کرده بود. طی دو سال اخیر همواره در زمستان معضل کمبود گاز به‌طور جدی وجود داشت تا حدی که در زمستان سال ۱۳۹۹ به‌دلیل کمبود گاز، تزریق به نیروگاه‌ها برای تولید برق متوقف و روزانه چندین چندین ساعت برق پایتخت قطع می‌شد!

 رد پای بی‌کفایتی دولت روحانی روی اولین برف زمستانی!/ بازی‌های انتخاباتی اصلاح‌طلبان آغاز شده است

روزنامه وطن امروز نیز بخش مثب بارش‌های اخیر را مورد توجه قرار داده و نوشته است:

حجم پرشدگی سدها ۴۰ درصد است در حالی که اخیرا این عدد تا ۳۵ درصد رسیده بود. محرابیان درباره آخرین وضعیت سدهای کشور افزود: بارش‌ها در بخش‌های قابل توجهی از کشور خوب بوده و امیدواریم تداوم داشته باشد اما در حوزه‌هایی نسبت به شرایط عادی و نرمال بویژه در استان‌های تهران، البرز، قزوین و همدان فاصله داریم، البته با آب شدن برف‌ها و جاری شدن روان‌آب‌ها میزان ورودی آب به سدها افزایش می‌یابد.

 رد پای بی‌کفایتی دولت روحانی روی اولین برف زمستانی!/ بازی‌های انتخاباتی اصلاح‌طلبان آغاز شده است

بازی انتخاباتی چپ‌ها روی برف زمستانی

روزنامه جوان به آغاز فعالیت سیاسی اصلاح‌طلبان با آغاز اولین برف زمستانی پرداخته و می‌نویسد:

علی صوفی، فعال اصلاح‌طلب و از حامیان تحریم انتخابات، در بخشی از یک مصاحبه گفته است: «در شرایط کنونی جامعه ایران التهابات اجتماعی و سیاسی را از سر گذرانده است. این در حالی است که ما در عرصه بین‌المللی نیز با چالش‌های جدی مواجه شده‌ایم. به همین دلیل یکی از رویکردهایی که می‌تواند کشور را از چالش‌ها عبور بدهد افزایش مشارکت مردم در انتخابات و تصمیم گیری‌هاست. هرچه بیشتر زمینه برای حضور مردم در نهادهای انتخابی بیشتر فراهم شرایط برای مدیریت کشور بهتر خواهد شد. عقل سیاسی نیز حکم می‌کند که حاکمیت به سمتی حرکت کند که زمینه را برای مشارکت بیشتر مردم در تصمیم گیری‌ها فراهم کند. با وجود این به دلیل اینکه هنوز نشانه‌هایی از این رویکرد مشاهده نمی‌شود مشخص نیست در آینده چه اتفاقی در فضای سیاسی کشور رخ خواهد داد.»

 رد پای بی‌کفایتی دولت روحانی روی اولین برف زمستانی!/ بازی‌های انتخاباتی اصلاح‌طلبان آغاز شده است

جوان در ادامه نوشته است:

نکته جالب این است که اصلاح‌طلبان بی توجه به عملکرد خود، همه مسئولیت میزان مشارکت در انتخابات را متوجه نظام می‌دانند و هیچ نقشی برای خود که سال‌های متمادی دولت و دوره‌هایی مجلس و شورا را در دست داشتند، قائل نیستند. از همین رو ماه‌ها و بلکه سال‌ها قبل انتخابات بازی سیاسی برای فرافکنی را آغاز می‌کنند. به نظر می‌رسد که در انتخابات آتی هم اصلاح‌طلبان می‌خواهند به گونه‌ای بازی کنند که اگر نتوانستند حامیان خود را پای صندوق بیاورند، آن را تقصیر نظام و رقبا و نهادهای دیگر بیندازند. فروردین امسال بود که سعید حجاریان در اظهاراتی تأکید کرد که اصلاح‌طلبان در صورتی که شورای نگهبان شرایط آن‌ها را نپذیرد، انتخابات ۱۴۰۲ را هم تحریم خواهند کرد! در حالی که این اصلاح‌طلبان هستند که باید شرایط قانونی انتخابات را بپذیرند، نه اینکه نهادهای قانونی ناظر بر انتخابات شرایط اصلاح‌طلبان را بپذیرند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

رد پای بی‌کفایتی دولت روحانی روی اولین برف زمستانی!/ بازی‌های انتخاباتی اصلاح‌طلبان آغاز شده است بیشتر بخوانید »