روزنامه شرق

هدف بخش فارسی وزارت خارجه آمریکا از وایرال کردن خبر مذاکره چیست؟ / روزنامه اصلاح‌طلب: مذاکره با آمریکا همراه با قریب و ابهام است!

هدف بخش فارسی وزارت خارجه آمریکا از وایرال کردن خبر مذاکره چیست؟ / روزنامه اصلاح‌طلب: مذاکره با آمریکا همراه با قریب و ابهام است!



ساده‌سازی مسئله‌ به شدت پیچیده روابط ایران و آمریکا، مذاکرات و تمام عوامل موثر بر آن، در ذهن و روان مردم و افکار عمومی جامعه ایران، از مهمترین اهدافی است که پشت شایعاتی چون ارسال پیام برای مذاکره است.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*********

ساده‌سازی مسئله‌ به شدت پیچیده روابط ایران و آمریکا، مذاکرات و تمام عوامل موثر بر آن، در ذهن و روان مردم ایران و ایجاد این پرسش که «چرا تهران کار ساده‌ای چون مذاکره و توافق با آمریکا را انجام نمی‌دهد» از مهمترین اهدافی است که پشت شایعات مذاکراتی و جنگی مطرح می‌شود تا ابهامی آلوده به ترس در افکار عمومی جامعه ایجاد کند.

روزنامه شرق اما با ساده سازی مذاکره تلاش کرده است با تئوری سازی برای آن جریان سازی کند، در بخشی از یادداشت این رسانه اصلاح‌طلب آمده است:

دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران از ابتدا با رویکردی ایدئولوژیک آغاز شد، اما در دهه‌های اخیر، تلاش‌هایی برای واقع‌گرایی نیز به عمل آمده است. موفقیت‌هایی چون توافق هسته‌ای برجام، حضور در سازمان‌های منطقه‌ای و گسترش روابط با کشورهای محور شرق و همسایه از جمله دستاوردهای دیپلماتیک ایران‌اند. با این حال، ناکامی‌هایی چون خروج یکجانبه آمریکا از برجام، انزوای منطقه‌ای و ناتوانی در بهره‌برداری اقتصادی از توافقات، نشان‌دهنده چالش‌های ساختاری در سیاست خارجی ایران است. عدم توازن میان مؤلفه‌های قدرت، یکی از عوامل اصلی این ناکامی‌ها بوده است. در بسیاری از موارد، پیام‌های متناقض میان نهادهای تصمیم‌گیر، مانع از شکل‌گیری تصویری منسجم از سیاست خارجی ایران شده‌اند.

این روزنامه در ادامه نوشته است:

در جهانی چندلایه، پیچیده و چندوجهی فقط کشورهایی می‌توانند در عرصه بین‌الملل نقش‌آفرین باشند که دیپلماسی را نه به‌ عنوان ابزار فرعی، بلکه به‌ عنوان ستون اصلی سیاست خارجی درک و تقویت کنند. تعادل میان قدرت سخت و قدرت نرم، بازتعریف نقش وزارت خارجه، افزایش ظرفیت دیپلماتیک و اهمیت به جایگاه دیپلماسی اقتصادی و فرهنگی، از جمله راهکارهایی هستند که می‌توانند سیاست خارجی کشورها را از واکنش‌گرایی به کنش‌گرایی سوق دهند.

هدف بخش فارسی وزارت خارجه آمریکا از وایرال کردن خبر مذاکره چیست؟ / روزنامه اصلاح‌طلب: مذاکره با آمریکا همراه با قریب و ابهام است!

روزنامه آرمان امروز با توجه به وضعیت ونزوئلا و عراق درباره مذاکره نتیجه‌گیری کرده و می‌نویسد:

واقعیت این است که آمریکا و دولت ترامپ بار دیگر وارد بازی پیچیده‌ای از فریب و ابهام شده‌اند. در دو هفته اخیر در سطح رسانه‌ای و اعلامی چنان سخن می‌گفتند و موضع می‌گرفتند که انگار ونزوئلا به زودی هدف حمله قرار می‌گیرد. این احتمال جدی است، اما هیچ بعید نیست که این تمرکز بر ونزوئلا در بعد رسانه‌ای پوششی برای تدارک حمله به نقطه‌ای دیگر از جهان نیز بوده باشد.

هدف بخش فارسی وزارت خارجه آمریکا از وایرال کردن خبر مذاکره چیست؟ / روزنامه اصلاح‌طلب: مذاکره با آمریکا همراه با قریب و ابهام است!

به نظر می‌رسد ساده‌سازی مسئله‌ به شدت پیچیده روابط ایران و آمریکا، مذاکرات و تمام عوامل موثر بر آن، در ذهن و روان مردم و افکار عمومی جامعه ایران، از مهمترین اهدافی است که پشت شایعاتی چون ارسال پیام برای مذاکره پنهان می‌شوند.

در این بازی روانی، آمریکا از موضع صلح ایران را دعوت به مذاکره می‌کند اما ایران آن را نمی‌پذیرد، در این زمین اعلام شده ایران طرفی است که تن به گفت‌وگو و توافق نمی‌دهد و از این رو آمریکا مُحق است!

واقعیت امروز تحولات حکایت از یک اصل مهم دارد؛ آمریکا نگرانی‌های مشروع و منافع ایران را نمی‌پذیرد اما پروپاگاندای رسانه‌ای خود را به گونه‌ای برنامه‌ریزی کرده تا مردم ایران تصور کنند در این عدم پذیرش تهران مقصر است.

در هر بار اعلام خبر مذاکره و تبادل پیام، ناخودآگاه برخی از جامعه ایران دستخوش تحولات عینی و ذهنی شده و انتظارات بالا می‌رود و این صعود با تکذیب خبرسازی‌های جعلی به نزول تبدیل شده و بر ابهام حاکم بر شرایط می‌افزاید.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

هدف بخش فارسی وزارت خارجه آمریکا از وایرال کردن خبر مذاکره چیست؟ / روزنامه اصلاح‌طلب: مذاکره با آمریکا همراه با قریب و ابهام است!

هدف بخش فارسی وزارت خارجه آمریکا از وایرال کردن خبر مذاکره چیست؟ / روزنامه اصلاح‌طلب: مذاکره با آمریکا همراه با قریب و ابهام است! بیشتر بخوانید »

آذر منصوری نامش را به لیاخوف تغییر داد/ چرا اصلاح‌طلبان تندرو از «رحم اجاره‌ای» حمایت می‌کنند؟

آذر منصوری نامش را به لیاخوف تغییر داد/ چرا اصلاح‌طلبان تندرو از «رحم اجاره‌ای» حمایت می‌کنند؟



اصلاح‌طلبان رادیکال در حالی این روزها پشت حسن روحانی به به دلیل مواضع روس ستیز ایستاده‌اند که روزگاری پیش‌تر او را «رحم اجاره‌ای» یا «نامزد نیایتی» می‌خواندند.

  • فلای‌تودی

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*********

در پی اظهارات اخیر حسن روحانی و محمدجواد ظریف علیه همکاری‌های ایران و روسیه و فضای دوقطبی ساخته شده، محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، با انتقاد از این مواضع تأکید کرد که در شرایط فعلی کشور، هرگونه تضعیف روابط راهبردی ایران با شرکای جهانی، برخلاف منافع ملی است و موجب گسست در وحدت داخلی می‌شود.

اظهارات قالیباف با واکنش عجیب و به هم پیوسته اصلاح‌طلبان تندرو روبه‌رو شده و آن‌ها با دیدن صحنه از زاویه جناحی و غرب‌گرایی به رئیس مجلس حمله کرده‌اند، تا جایی که آذر منصوری در توییتی با ایهام از نام لیاخوف مجلسیان را تهدید می‌کند. روزنامه هم‌میهن ارگان خبری اصلاح‌طلبان ساختاری در گزارشی نوشته است:

این در همه جای دنیا سابقه دارد که دیدگاه‌های مختلف سیاست خارجی می‌تواند در جناح‌بندی‌های داخلی هم ایفای نقش کند. همچنین قبول دارم که در شرایط فعلی هماهنگی با روسیه و چین به لحاظ مصالح ملی و با توجه به رفتار زشتی که اروپایی‌ها در موضوع اسنپ‌بک انجام دادند، برای ما خیلی مهم است. اما این درست نیست که بخواهیم آن‌ها را جزو قدیسین بدانیم و تصور کنیم که روابط خارجی خود با مسکو و پکن، آن‌ها همه جا برادر بزرگ و حامی ما بودند و به نفع ما موضع گرفتند.

این روزنامه در ادامه نوشته است:

الان که دست آقای ظریف و روحانی از رسانه ملی کوتاه است و برعکس آقای قالیباف تریبون‌دار کشور هستند و هر وقت بخواهند صحبت‌شان پخش می‌شود، کاری که کردند جوانمردانه نبود. انتظار هم نداشتیم که آقای قالیباف این چنین موضع بگیرد و باد به بیرق تندروها بیاندازد. این کار جای تأسف داشت.

آذر منصوری نامش را به لیاخوف تغییر داد/ چرا اصلاح‌طلبان تندرو از «رحم اجاره‌ای» حمایت می‌کنند؟

روزنامه شرق نیز با جناحی خواندن مجلس می‌نویسد:

در بحبوحه فشارهای اقتصادی و تحریم‌ها، نمایندگان جریان پایداری، دولت‌ فعلی و دولت‌های یازدهم و دوازدهم و شخص حسن روحانی را آماج حملات لفظی قرار دادند. روز گذشته، صحن علنی مجلس شورای اسلامی صحنه‌ کم‌سابقه‌ای از حملات تند و گاه شعارگونه نمایندگان جریان پایداری به دولت‌های پیشین، به‌ویژه حسن روحانی، بود. حملاتی که از مرز نقد سیاسی گذشت و به تسویه‌حساب علنی بدل شد. در میانه‌ بحران اقتصادی، تحریم‌های تازه و سایه‌ تهدیدهای ناشی از اسنپ‌بک، فضای قانون‌گذاری کشور برای لحظاتی در هیاهوی «مرگ بر…» و شعارهای احساسی غرق شد؛ گویی نه در پارلمان، بلکه در میدان یک نزاع انتخاباتی ایستاده‌ایم.

آذر منصوری نامش را به لیاخوف تغییر داد/ چرا اصلاح‌طلبان تندرو از «رحم اجاره‌ای» حمایت می‌کنند؟

در دولت حسن روحانی، سیاست خارجی کشور بیش از اندازه بر محور غرب متمرکز شد و عملا بخش مهمی از ظرفیت‌های دیپلماسی ایران در شرق، از جمله همکاری‌های بلندمدت با روسیه و چین، نادیده گرفته شد. دولت وقت، در سال‌هایی که آمریکا از برجام خارج شد و اروپا نیز در اجرای تعهدات خود ناتوان ماند، همچنان بر احیای روابط با غرب اصرار داشت و همین نگاه تک‌بعدی موجب شد فرصت‌های بزرگی در حوزه همکاری‌های اقتصادی، انرژی و دفاعی با شرق از دست برود.

در همان مقطع، روسیه و چین آمادگی داشتند تا در قالب قراردادهای راهبردی، از ظرفیت ایران در پروژه‌های بزرگ منطقه‌ای استفاده کنند، اما سیاست احتیاط‌آمیز و بعضا بی‌اعتمادی دولت روحانی به این دو کشور، مانع از شکل‌گیری آن شد. کارشناسان روابط بین‌الملل در همان زمان هشدار می‌دادند که تمرکز بیش از حد بر مذاکرات با غرب، باعث می‌شود توازن در سیاست خارجی کشور از بین برود و تهران، به جای بهره‌گیری از رقابت شرق و غرب برای منافع خود، در زمین غرب بازی کند.

در واقع، نگاهی که در دولت سابق حاکم بود، مبتنی بر این تصور نادرست بود که گشایش اقتصادی فقط از مسیر تعامل با غرب حاصل می‌شود؛ تصوری که نه‌تنها تحقق نیافت، بلکه با تشدید تحریم‌ها، خروج شرکت‌های اروپایی از ایران و بی‌عملی کامل اینستکس، عملا کشور را در بن‌بست دیپلماتیک قرار داد. همین تجربه، امروز بیش از هر زمان دیگری ضرورت تقویت همکاری‌های شرقی و متوازن را آشکار کرده است.

آذر منصوری نامش را به لیاخوف تغییر داد/ چرا اصلاح‌طلبان تندرو از «رحم اجاره‌ای» حمایت می‌کنند؟

اکنون در شرایطی که روابط ایران با روسیه و چین در حال تبدیل شدن به یک محور راهبردی پایدار است و دو کشور مذکور با مواضع صریح خود در سازمان ملل از ایران حمایت می‌کنند، برخی جریان‌ها با تکرار همان رویکرد قدیمی، تلاش دارند تا این روابط را تحت تأثیر قرار دهند و دوباره گفتمان وابستگی به غرب را احیا کنند. طرح انتقاد از همکاری با روسیه در این مقطع، دقیقا در راستای منافع همان کشورهایی است که در سال‌های گذشته با فشارهای تحریمی، ملت ایران را هدف قرار داده‌اند.

از نگاه ناظران، این جریان سیاسی که در دولت روحانی شکل گرفت، همچنان در تلاش است تا همکاری‌های ایران با شرق را غیرمنطقی جلوه دهد و آن را به مسائل داخلی و جناحی پیوند بزند. این در حالی است که شواهد نشان می‌دهد تداوم روابط تهران، مسکو و پکن در حوزه‌های انرژی، حمل‌ونقل، فناوری و امنیت منطقه‌ای، نقش تعیین‌کننده‌ای در خنثی‌سازی تحریم‌ها و تثبیت موقعیت ایران در نظم جدید جهانی دارد.

به همین دلیل است که قالیباف در نطق اخیر خود با صراحت هشدار داد: «نباید اجازه داد اختلافات سیاسی داخلی، مسیر پیشرفت کشور در همکاری با شرکای واقعی‌اش را متوقف کند.» به گفته او «وحدت و عقلانیت در سیاست خارجی» به‌ مراتب مؤثرتر از شعارها و جنجال‌های رسانه‌ای است.

اصلاح‌طلبان رادیکال در حالی این روزها پشت حسن روحانی به به دلیل مواضع روس ستیز ایستاده‌اند که روزگاری پیش‌تر او را «رحم اجاره‌ای» یا «نامزد نیایتی» می‌خواندند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آذر منصوری نامش را به لیاخوف تغییر داد/ چرا اصلاح‌طلبان تندرو از «رحم اجاره‌ای» حمایت می‌کنند؟

آذر منصوری نامش را به لیاخوف تغییر داد/ چرا اصلاح‌طلبان تندرو از «رحم اجاره‌ای» حمایت می‌کنند؟ بیشتر بخوانید »

درباره شمخانی چه می‌دانیم و چرا او هدف ترور دیگری قرار گرفته است؟ / ترور زرد دبیر سابق شعام

درباره شمخانی چه می‌دانیم و چرا او هدف ترور دیگری قرار گرفته است؟ / ترور زرد دبیر سابق شعام



ترور شخصیتی پیش از ترور فیزیکی، از روش‌های محبوب سرویس‌های متخاصم بوده و برای آن هزینه سنگین نیز کرده‌اند.

  • فلای‌تودی

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*********

انتشار ویدیوی کوتاهی از مراسم عروسی دختر علی شمخانی که متعلق به بیش از یک سال پیش است با واکنش‌های زیادی همراه شده است. درباره شمخانی چه می‌دانیم و چرا او بعد از ترور فیزیکی توسط اسراییل حالا هدف ترور دیگری قرار گرفته است؟

روزنامه شرق با نگاهی انتقادی نسبت به دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی شمخانی را فردی پر حاشیه خوانده و نوشته است:

در شرایطی که فضای عمومی ایران بیش‌ازپیش به شفافیت و پاسخ‌گویی حساس شده، تداوم حاشیه‌ها می‌تواند به‌تدریج موقعیت او را تضعیف کند. از منظر تحلیلی، حاشیه‌های شمخانی را می‌توان در چند سطح بررسی کرد. نخست؛ بعد اقتصادی است که با اتهامات مربوط به هزینه‌های گزاف مراسم خانوادگی و شبهات مالی گره خورده است. دوم، بعد سیاسی است که با اتهامات ریاکاری و تناقض میان مواضع رسمی و رفتارهای شخصی یا خانوادگی او مرتبط است. سوم، بعد اجتماعی است که در واکنش‌های گسترده افکار عمومی در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها نمود می‌یابد. این سه سطح، در کنار یکدیگر، تصویری چندوجهی از یک بحران اعتماد ارائه می‌دهند که نه‌تنها شمخانی، بلکه کلیت ساختار سیاسی را در معرض پرسش قرار می‌دهد.

در بخش دیگری از این گزارش آمده است:

در نهایت، پرسش اصلی این است که آیا شمخانی قادر خواهد بود در برابر این موج فزاینده انتقادها و حاشیه‌ها به حیات سیاسی خود ادامه دهد؟ پاسخ به این پرسش به عوامل متعددی بستگی دارد. با این حال، تجربه موارد مشابه نشان می‌دهد که در فضای کنونی که افکار عمومی به ابزارهای ارتباطی نوین دسترسی دارد، نادیده‌گرفتن انتقادات یا مدیریت ناکارآمد آنها می‌تواند به بهای سنگینی منجر شود. شمخانی، به‌عنوان یک چهره باسابقه، در معرض آزمونی دشوار قرار دارد که نتیجه آن نه‌تنها آینده سیاسی او، بلکه بخشی از اعتبار نظام تصمیم‌گیری کشور را رقم خواهد زد.

درباره شمخانی چه می‌دانیم و چرا او هدف ترور دیگری قرار گرفته است؟ / ترور زرد دبیر سابق شعام

روزنامه اعتماد اما در حمایت از شمخانی، حواشی پیش آمده را «ترور زرد» خوانده و می‌نویسد:

ترور زرد مقام‌های نظام به‌ویژه آنها که تکیه‌گاه کشور در مبارزه با اسراییلند، بخش مهمی از جنگ فعلی است و اگر دقیق باشیم، راه میانبری برای شناخت شبکه‌های پیرامونی رژیم است، انتشار فیلم خصوصی مرتبط با عروسی دختر آقای شمخانی، هم در سطح سیاسی و هم اجتماعی می‌تواند به نفع او تمام شود. علی شمخانی به دلایل مختلفی ازجمله پروژه‌های راهبردی مهمی که او عهده‌دارش بوده، به این راحتی‌ها حذف یا تضعیف نمی‌شود! حملات علیه شمخانی را باید در یک پازل بزرگ‌تر تحلیل کرد.

درباره شمخانی چه می‌دانیم و چرا او هدف ترور دیگری قرار گرفته است؟ / ترور زرد دبیر سابق شعام

ترور شخصیتی پیش از ترور فیزیکی، از روش‌های محبوب سرویس‌های متخاصم بوده و برای آن هزینه سنگین نیز کرده‌اند. آمارها نشان می‌دهد که رژیم صهیونیستی بودجه عملیات روانی و دیپلماسی عمومی را به‌طور چشمگیری افزایش داده است.

نکته قابل‌توجه آن است که راه افتادن ماشین ترورهای شخصیتی از سوی سرویس اطلاعاتی بیگانه و متخاصم امری غیرطبیعی نیست و در میانه جنگ همه راهبردهای دشمن قابل‌فهم است، اما آنچه این ماجرا را پیچیده کرده همراهی برخی جریان‌های سیاسی در داخل است که تعدادی باانگیزه سیاسی و برخی دیگر در همسویی با پروژه‌های آلوده که منشأ بیرونی دارد با آن هم‌راستا شده و ضریب داده‌اند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

درباره شمخانی چه می‌دانیم و چرا او هدف ترور دیگری قرار گرفته است؟ / ترور زرد دبیر سابق شعام

درباره شمخانی چه می‌دانیم و چرا او هدف ترور دیگری قرار گرفته است؟ / ترور زرد دبیر سابق شعام بیشتر بخوانید »

چرا ایران در نشست شرم‌الشیخ شرکت نمی‌کند؟ / اصلاح‌طلبان: فرصت طلایی «عادی‌سازی» از دست رفت!

چرا ایران در نشست شرم‌الشیخ شرکت نمی‌کند؟ / اصلاح‌طلبان: فرصت طلایی «عادی‌سازی» از دست رفت!



ایران، با تکیه بر اصول سیاست خارجی خود و در راستای حفظ منافع ملی و حمایت از ملت‌های منطقه به‌ویژه مردم فلسطین، تصمیم به عدم حضور در اجلاس شرم‌الشیخ گرفت.

  • فلای‌تودی

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*********

ایران، در پی دعوت به حضور در اجلاس شرم‌الشیخ و پس از بررسی دقیق ابعاد سیاسی، حقوقی و منطقه‌ای این دعوت، تصمیم به عدم مشارکت در آن گرفت، این تصمیم مبتنی بر اصول سیاست خارجی ایران و در راستای حفظ منافع ملی و منطقه‌ای اتخاذ شد.

برخی روزنامه‌های اصلاح‌طلب با ذهنی ساده از وضعیت موجود اجلاس قاهره را پنجره دیپلماسی خوانده و آن را فرصتی برای مذاکره مستقمی با ترامپ می‌دانند، روزنامه شرق در گزارشی نوشته است:

فرصت‌هایی از این دست، هرچند محدود و پرریسک، نباید از دست برود؛ زیرا غیبت ایران در چنین مجامعی، عملا میدان را برای رقبا و مخالفان باز می‌گذارد تا در غیاب صدای تهران، روایتی یک‌سویه از تحولات خاورمیانه ارائه دهند». به باور او، «حضور سنجیده و حساب‌شده حتی در سطوح میانی، می‌تواند گام کوچک، اما راهبردی در راستای بازگشت تدریجی ایران به صحنه دیپلماسی فعال منطقه‌ای باشد!

چرا ایران در نشست شرم‌الشیخ شرکت نمی‌کند؟ / اصلاح‌طلبان: فرصت طلایی «عادی‌سازی» از دست رفت!

روزنامه آرمان‌ملی نیز در گزارشی با عنوان «آزمون دیپلماسی در شرم‌الشیخ» می‌نویسد:

شرکت کردن یا نکردن ایران در اجلاس شرم‌الشیخ تصمیمی است که مستقیماً به وزارت خارجه بازمی‌گردد، اما بر اساس پرس‌وجویی که از مقامات مطلع داشتم، ایران در این اجلاس شرکت نخواهد کرد. از نگاه جمهوری اسلامی، حضور در نشستی که نمایندگان اسرائیل نیز ولو به‌صورت غیرمستقیم حضور دارند، به معنای به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی تلقی می‌شود و با اصول سیاست خارجی ایران مغایرت دارد.

چرا ایران در نشست شرم‌الشیخ شرکت نمی‌کند؟ / اصلاح‌طلبان: فرصت طلایی «عادی‌سازی» از دست رفت!

روزنامه هم‌میهن نیز با انتقاد شدید از عدم حضور ایران در ایران نشست به نقل از عمادالدین باقی نوشته است:

وقتی که بدون حضور شما برای منطقه برنامه‌ریزی کردند آنوقت خطر جنگ و تهدید بیشتر خواهد شد و حضور شما ولو در سطح پایین، برای پیشگیری از آن لازم بود. درست است که برای دفع خطر باید قدرتمند شد اما به جز اینکه قدرتمند شدن به اقتصاد قوی، تعامل جهانی و فناوری نیاز دارد طرف مقابل هم خودش را قدرتمند می‌کند. قدرتمند شدن هم به تنهایی کافی نیست. عقل حکم می‌کند که از دیپلماسی نیز به عنوان ابزاری برای قدرتمند شدن و دفع تهدید استفاده شود. ویتنامی‌ها در حالی که زیر بمباران بودند و با آمریکایی‌ها جنگ چریکی می‌کردند مذاکره صلح انجام می‌دادند. این رویه بسیاری از کشورها و ملت‌ها برای مقابله با جنگ و تجاوز قدرت‌های سلطه‌گر بوده است!

چرا ایران در نشست شرم‌الشیخ شرکت نمی‌کند؟ / اصلاح‌طلبان: فرصت طلایی «عادی‌سازی» از دست رفت!

برای عدم شرکت تهران در اجلاس شرم‌الشیخ به ۴ مورد می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱. حضور در اجلاس شرم‌الشیخ به معنای تأیید ضمنی طرح‌هایی است که با منافع ملت‌های منطقه، به‌ویژه مردم فلسطین، در تعارض است. این اجلاس، که با محوریت طرح موسوم به «سازش ابراهیم» برگزار می‌شود، در عمل به عادی‌سازی روابط کشورهای منطقه با رژیم صهیونیستی و پذیرش نقش رهبری آمریکا در منطقه منجر خواهد شد. چنین رویکردی با سیاست‌های اصولی جمهوری اسلامی ایران، که بر حمایت از ملت‌های مظلوم و مقاومت در برابر سلطه‌گری استوار است، همخوانی ندارد.

۲. مشارکت در این اجلاس، به‌منزله مذاکره با حامیان و عاملان جنایات گسترده در غزه و دیگر مناطق است. آمریکا و اسرائیل، با سابقه طولانی در ارتکاب اقدامات غیرقانونی و نقض حقوق بشر، از جمله کشتار جمعی مردم فلسطین و تحمیل جنگ‌های متعدد، نمی‌توانند به‌عنوان شرکای قابل اعتماد در مذاکرات صلح مطرح شوند. حضور ایران در چنین فرایندی به معنای مشروعیت‌بخشی به این اقدامات خواهد بود.

۳. تجربه‌های پیشین، نشان‌دهنده بدعهدی مکرر آمریکا در مذاکرات و توافق‌های بین‌المللی است. نمونه بارز این بدعهدی، خروج یک‌جانبه آمریکا از برجام و اعمال فشارهای غیرقانونی علیه ایران است. همچنین، اسرائیل بارها تعهدات خود در توافق‌های آتش‌بس با کشورهای منطقه را نقض کرده است. این سوابق منفی، اجلاس شرم‌الشیخ را به فرایندی نمایشی و بی‌اعتبار تبدیل می‌کند.

۴. اجلاس شرم‌الشیخ، با توجه به اهداف اعلام‌شده و ترکیب شرکت‌کنندگان، در جهت پیشبرد طرح‌هایی است که به زیان منافع ملت‌های منطقه عمل می‌کند. این اجلاس، به‌جای تمرکز بر حل ریشه‌ای بحران‌ها، به دنبال تحکیم نفوذ آمریکا و اسرائیل در منطقه است. چنین فرایندی با سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران، که بر استقلال منطقه‌ای و حمایت از محور مقاومت تأکید دارد، مغایرت دارد.

بر این اساس، دولت ایران، با تکیه بر اصول سیاست خارجی خود و در راستای حفظ منافع ملی و حمایت از ملت‌های منطقه به‌ویژه مردم فلسطین، تصمیم به عدم حضور در اجلاس شرم‌الشیخ گرفت. با این حال برخی در داخل و خارج تلاش دارند این تصمیم را به فرصت‌سوزی در سیاست خارجی ایران به خصوص در ارتباط با تنش زدایی با آمریکا و بیرون ماندن از ساز و کارهای منطقه‌ای تعبیر کنند!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا ایران در نشست شرم‌الشیخ شرکت نمی‌کند؟ / اصلاح‌طلبان: فرصت طلایی «عادی‌سازی» از دست رفت!

چرا ایران در نشست شرم‌الشیخ شرکت نمی‌کند؟ / اصلاح‌طلبان: فرصت طلایی «عادی‌سازی» از دست رفت! بیشتر بخوانید »

حمایت مشکوک از عامل نیابتی اسرائیل و آمریکا در آژانس/ سراب امید بستن به یک جاسوس هسته‌ای!

حمایت مشکوک از عامل نیابتی اسرائیل و آمریکا در آژانس/ سراب امید بستن به یک جاسوس هسته‌ای!



اقدامات اخیر آژانس و تروئیکای اروپایی بخشی از پروژه فشار حداکثری غرب علیه ایران است، گزارش‌های آژانس درباره افزایش ذخایر اورانیوم حکایت از بازی‌های پشت پرده گروسی دارد.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*********

همزمان با آغاز نشست فصلی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، مدیرکل این نهاد در یک نشست خبری شرکت کرد و پرونده ایران محور اصلی صحبت‌های او بود. رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در این نشست راجع به احتمال حصول توافق میان تهران و دیده‌بان هسته‌ای سازمان ملل ابراز امیدواری کرد. اما همچنین هشدار داد که زمان زیادی وجود ندارد.

سخنان گروسی مورد توجه روزنامه‌های اصلاح‌طلب قرار گرفته و آن را امیدوار کننده خوانده‌اند، روزنامه هم میهن نوشته است:

موضوع همکاری ایران و آژانس در جریان اقدامات برای جلوگیری از بازگشت قطعنامه‌های تحریمی شورای امنیت، یک الزام است. اروپایی‌ها در رایزنی‌ها و اظهارنظرهایشان همان مواضع پیشین خود را به صورت یکپارچه تکرار می‌کنند. آن‌ها با عبور از تمام مسائلی که از زمان خروج ترامپ از برجام پیش آمد و وعده‌هایی که محقق نشدند، و همچنین بدون توجه به جنگی که اخیراً ایران پشت سر گذاشت، سه شرط گذاشتند که اسنپ‌بک فعال نشود.

در بخش دیگری از این گزارش آمده است:

شروطی که پس از فعال‌سازی آن نیز گفته می‌شود همچنان کارساز است اما از یک سو مشخص نیست ایران دقیقاً چه موضعی درباره آن‌ها دارد و از سوی دیگر، موضع طرف دیگر هم مشخص نیست، این سه شرط عبارتند از: بازگرداندن دسترسی بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، رفع نگرانی‌ها در مورد ذخایر اورانیوم غنی‌شده و مذاکره مستقیم با آمریکا. دو شرط اول در گرو همکاری با آژانس است و مشخص نیست که پس از جنگ ۱۲ روزه، آمریکایی‌ها تمایلی به مذاکره با ایران بر سر موضوع هسته‌ای دارند یا نه!

حمایت مشکوک از عامل نیابتی اسرائیل و آمریکا در آژانس/ سراب امید بستن به یک جاسوس هسته‌ای!

روزنامه شرق نیز در گزارشی با عنوان «خط باریک امید» می‌نویسد:

سه هفته مانده به ضرب‌الاجلی که برخی تحلیلگران آن را آخرین فرصت برای جلوگیری از بازگشت قطع‌نامه‌های شورای امنیت علیه ایران می‌دانند، پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران وارد مرحله‌ای حساس شده است. در دو گزارش اخیر آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، لحن انتقادی و هشداردهنده‌ای به چشم می‌خورد و بسیاری بر این باور بودند که نشست فصلی شورای حکام در وین بازتابی از همان سناریوی خردادماه خواهد بود؛ سناریویی که در آن فضای بی‌اعتمادی بر روابط تهران و آژانس سایه انداخت، امیدها به توافق کم‌رنگ شد و نهایتا تجاوز اسرائیل را به دنبال داشت.

حمایت مشکوک از عامل نیابتی اسرائیل و آمریکا در آژانس/ سراب امید بستن به یک جاسوس هسته‌ای!

اقدامات اخیر آژانس و تروئیکای اروپایی بخشی از پروژه فشار حداکثری غرب علیه ایران است. گزارش‌های آژانس درباره افزایش ذخایر اورانیوم غنی‌شده ایران تا ۶۰ درصد، که به ادعای آسوشیتدپرس، ایران را به «سطح تسلیحاتی» نزدیک کرده، فاقد شواهد معتبر بوده و از سوی تهران به‌عنوان تلاشی برای توجیه فشارهای سیاسی رد شده است، یا بوجود روشن بودن مواضع آزانس امید بستن به آن عجیب است!

این غرب و آژانس هستند که باید پاسخگوی نقض تعهدات، جاسوسی و اقدامات خصمانه خود باشند. آیا جامعه جهانی شاهد چرخشی در رویکرد آژانس و اروپا به سوی دیپلماسی واقعی خواهد بود، یا این تقابل به تشدید تنش‌ها منجر خواهد شد؟ پاسخ این پرسش، در روزهای آینده و در قاهره روشن خواهد شد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حمایت مشکوک از عامل نیابتی اسرائیل و آمریکا در آژانس/ سراب امید بستن به یک جاسوس هسته‌ای!

حمایت مشکوک از عامل نیابتی اسرائیل و آمریکا در آژانس/ سراب امید بستن به یک جاسوس هسته‌ای! بیشتر بخوانید »