روزنامه صبح نو

اصلاح طلبان رادیکال، حاکمیت را رقیب خود می‌دانند / قدرت، اصلاح‌طلبان را به هم نزدیک می‌کند

«وسط باز» رادیکال



رنانی به اشتباه کارآمدی را جدا از شایستگی – که شاید منظور همان مشروعیت در علوم‌سیاسی باشد- قرار می‌دهد و مدعی است که روی کار آمدن احمدی‌نژاد برای نمایش کارآمدی بود اما در دولت دهم این نمایش تمام شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سعدی آجرلو، مدیر مسئول روزنامه صبح نو در یادداشتی نقادانه با اشاره به مطلب محسن رنانی نوشت:

به تازگی مطلبی از دکتر محسن رنانی با عنوان «سقوط» منتشر شده است که گرچه مدعی خیرخواهی برای آینده کشور است اما در باطن نوشته خود در سطح یک کنشگر سیاسی تجدیدنظرطلب و رادیکال ظاهر شده است. در این مطلب سعی می‌کنم به اختصار نقد خود را بر این نوشته افسرده، انفعالی، یاس‌آور و غیرعلمی بیان نمایم.

۱- بزرگ‌ترین ایراد به این متن، ایراد «معرفت‌شناسی» است. ما با متنی مواجهیم که انگاره‌های سیاسی و احساسی را به‌صورت «مطلق‌گرایانه» طرح و آن را به عموم جامعه تعمیم داده است. در سراسر متن با نویسنده‌ای مواجهیم که خود در مقام «داور» قرار گرفته و قضاوت ارزشی خود را مبنای توصیف، تحلیل و تجویز قرار می‌دهد. در این معرفت‌شناسی با جامعه یک‌دست، حکومت بدون انعطاف و محیط بین‌الملل منفعل درباره ناآرامی‌های ایران مواجهیم

۲- علاوه بر معرفت‌شناسی، متن در «روش‌شناسی» هم معیوب و ناقص است. مشخص نیست که متن پیش‌رو سیاسی، اقتصادی، اجتماعی یا فرهنگی است؟ چرا که چارچوب تحلیلی پراکنده‌ای دارد و برای «سقوط» یک نظام معنایی ناشناخته تعریف شده که قابل خدشه و ایراد است. برای مثال متن به واقعیت قدرت سخت و الهام‌بخش جمهوری اسلامی بی‌توجه بوده یا نسبت به مثال‌های عینی در کشورهای مختلف خاورمیانه در فرآیند تحول یا گذار یا تثبیت عنایت ندارد. همچنین رابطه میان فرضیه و عوامل پشتیبانی‌کننده فرضیه رابطه‌ای غیرعلمی است.

۳- در فرضیه این متن آمده که نظام سیاسی در سه مرحله (کارآمدی، شایستگی، نمادها) سقوط کرده و فقط مرحله«ساختارها» باقی مانده است. در چنین شرایطی نظام با «انقلاب از بالا» می‌تواند احتمال فروپاشی را کاهش دهد. اگر از معایب دسته‌بندی رنانی بگذریم، ایراد اصلی به ابهام در مفهوم «انقلاب از بالا» برمی‌گردد. ما در جامعه‌شناسی سیاسی چنین مفهومی نداریم و نویسنده هم تعریف درستی از این مفهوم ارائه نداده است. انقلاب از بالا در تضاد با مفهوم انقلاب است و معلوم نیست چگونه این مفهوم مبهم، بخش اصلی فرض نویسنده را تشکیل داده است. نویسنده بدون وفاداری به مفاهیم علوم‌ سیاسی و جامعه‌شناسی سیاسی، نتایج سیاسی از جمله «انقلاب از بالا» گرفته و توضیح روشنی هم درباره کیفیت آن نداده است. آقای رنانی، اگر عبارت جدید خلق می‌کنید حداقل درباره آن توضیح دهید.

۴- یکی دیگر از اشکالات متن رنانی، تعریف اشتباه از «طبقه» است. او پیشنهاد داده که «طبقه نخبگان وسط باز» شکل بگیرد. طبقه، مفهومی در ارتباط با وسایل تولید، مالکیت و با تسامح مرتبط با درآمد اقتصادی است. تعبیر درست‌تر رنانی می‌توانست شأن و منزلت باشد، نه طبقه. امیدوارم این اشکال از عجله و بی‌دقتی باشد.

۵- گزاره‌های پشتیبان متن برای تعریف «نمادها» و اثبات فرض سقوط آنها به اندازه کافی گویا نیست. در این بخش نویسنده با مفروض گرفتن ارزش‌های بورژوایی میان اکثریت جامعه و نادیده‌گرفتن طیف‌های گسترده اجتماعی برای مثال ادعا می‌کند که راه‌پیمایی های‌حکومتی خلوت شده است و چیزهایی از این دست. این در حالی است که حمایت مردمی ۲۲بهمن و حتی سیزده آبان امسال بزرگ ترین تجمع ایرانیان در سراسر جهان است. البته در اینکه برخی از حاضران در این تجمعات مانند طیف‌های مختلف جامعه از وضعیت اقتصادی و معیشتی گلایه دارند، تردیدی نیست اما نگاه تقلیل‌گرایانه و مطلق‌گرایانه رنانی به جامعه، روی دیگر نپذیرفتن ضعف‌ها و مشکلات از جانب برخی افراد و مدیران اجرایی است. در ناآرامی‌های پاییز به برخی نمادها توهین و جسارت شد اما آیا همه جامعه با این نوع از رادیکالیسم موافق بودند؟ آقای رنانی به یاد دارند که در ششم ژانویه ۲۰۲۰ طرفداران ترامپ به ساختمان کنگره حمله کردند یا در جنبش وال‌استریت، نمادهای اقتصاد سیاسی آمریکا به چالش کشیده شد و یا در جنبش جلیقه‌زردهای فرانسه، دولت مکرون به عنوان نماد بی‌عدالتی مورد حمله قرار گرفت. آیا با استناد به این واقعیت‌ها ایشان معتقدند که در این کشورها «نمادها» سقوط کرده‌اند؟ تاکنون که برعکس بوده و روشنفکران ما این‌گونه ناهنجاری‌ها در غرب را ذیل ادبیات جنبش‌ها، نماد دموکراسی و تکثر عنوان کرده‌اند. اما به ایران که می‌رسند، آن کار دیگر می‌کنند. می‌توان مثال‌های فراوانی از احترام مردم ایران به نمادهای انقلابی برای اثبات غیرعلمی‌بودن گزاره آقای رنانی به کار برد که حساب آنها از عصبانیت از وضع معیشتی و عملکرد برخی مسئولان جدا است. متن آقای رنانی نه در مثال‌های سلبی مانند هتاکی به نمادها واقع‌نگر هستند، نه در توصیف مثال‌های ایجابی مانند راه‌پیمایی ۲۲بهمن منصف که البته ریشه در اشکال‌های معرفت‌شناسی و روش‌شناسی متن ایشان دارد.

۶- توصیف و تحلیل دکتر رنانی از دولت نهم و دهم مخدوش و غیرعلمی است. اولا ایشان حکم کلی صادر کرده و می‌گویند که دولت نهم و دهم شکست خورد. گزاره‌ای برگرفته از معرفت‌شناسی مطلق‌گرایانه و یا به تعبیری «علم ارزشی» به جای «علم فارغ از ارزش» به بیان وبر که همواره روشنفکران تحصل‌گرا، رقبا را به آن متهم کرده‌اند، حال آن‌که اکنون خود گرفتار چنین آفتی شده‌اند. با چه مبنایی دولت‌های احمدی‌نژاد شکست خوردند؟ آیا واقعا می‌توان درباره یک دولت ۸ساله به این راحتی حکم کلی صادر کرد؟ البته ایشان در جایی از متن ، سرکار آمدن احمدی‌نژاد در سال ۸۴ را هم حاصل بداخلاقی دانسته‌اند، حال آن‌که نتایج انتخابات سال ۸۴ که توسط وزارت کشور اصلاح‌طلبان برگزار شد به اندازه کافی روشن و گویا هست، حتی اگر منتقد احمدی‌نژاد باشیم. پیروزی او مقابل مرحوم هاشمی به جای آن‌که مخالفانش را به تحلیل جامعه‌شناسانه و سیاسی وادار کند، آن‌ها را به صادرکننده احکام کلی تبدیل کرده است. جسارت آقای رنانی برای صدور چنین احکام کلی از هر چه برخیزد نباید از اعتماد به نفس علمی باشد.

۷- تحلیل دولت‌های حسن روحانی هم نزد دکتر رنانی مانند دولت‌های احمدی‌نژاد ساده‌اندیشانه و دم‌دستی است. او که دولت روحانی را مدعی «افق گشایی» می‌داند، ناکامی و شکست برجام را به نهادهای حکومتی مربوط می‌کند و بدون اشاره به نقش ترامپ در به بن‌بست کشیدن برجام، تمام تقصیر را به گردن ایران می‌اندازد. آقای رنانی در موضوع برجام حتی تندتر از مقامات اروپایی درباره ایران سخن می‌گوید. او در تحلیل دولت روحانی همین‌قدر آسان‌گیر و روادار است و علاقه‌ای به نگرش همه‌جانبه برای بررسی دولت وی ندارد، وگرنه حتما ریشه‌های ناکارآمدی و تضعیف نهاد دولت را در رویکرد دولت آقای روحانی جستجو می‌کرد. چگونه باید با این سطح از وارونه‌نمایی واقعیت منتظر نتیجه‌گیری درست نویسنده باشیم؟

۸ – آقای رنانی به اشتباه کارآمدی را جدا از شایستگی – که شاید منظور همان مشروعیت در علوم‌سیاسی باشد- قرار می‌دهد و مدعی است که روی کار آمدن احمدی‌نژاد برای نمایش کارآمدی بود اما در دولت دهم این نمایش تمام شد. اشکال اول اینکه کارآمدی در امتداد شایستگی است، نه جدا از آن . به تعبیری کارآمدی می‌تواند عامل تقویت یا تضعیف شایستگی باشد. اشکال دوم هم این‌که بر چه مبنایی دولت دهم از ریل کارآمدی خارج شد؟ برای مثال در دولت دهم هم سیاست هدفمندسازی یارانه‌ها ادامه یافت، هم مسکن مهر ساخته شد و هم سیاست‌های اقتصادی دیگر دولت نهم ادامه یافت. فرق دولت نهم و دهم از نظر دکتر رنانی در چیست؟ همین‌طور است توصیف مجلس ششم از نظر ایشان به عنوان نماد شایستگی و ردصلاحیت نمایندگان این دوره به عنوان نشانه‌ای از ترک‌خوردن عنصر شایستگی. اگر با نگرش اصلاح‌طلبانه هم به موضوع بنگریم، پایان معرکه مجلس ششم، بزرگ‌ترین کمک به دولت دوم خاتمی برای بالا بردن رشد اقتصادی بود، چرا که با عبور از رادیکال‌هایی چون نوری و تاج‌زاده در وزارت کشور و میردامادی، شیرزاد و رضا خاتمی در پارلمان، کار برای دولت او در زمینه اقتصادی راحت‌تر از دور اول ریاست‌جمهوری شد. ضمناً اگر مسئله شایستگی پایان یافته، چگونه ایشان می‌توانند مشارکت انتخاباتی سال ۹۶ را تحلیل کنند؟ البته شاید عیب از ما باشد که از یک بیانیه سیاسی توقع پاسخ به گزاره‌های علمی داریم.

۹- متن «سقوط» در تحلیل ناآرامی‌های اخیر هیجان‌زده و سمپاتیک برخورد می‌کند و به جای سخن جامعه‌شناسانه که می‌تواند تحلیلی آسیب‌شناسانه از برخی شکاف‌ها، تحولات ارزشی، نقص در اقناع‌سازی و کمبود راهکارهای ایجابی ارائه دهد، فهرستی از اتهام‌ها را علیه نظام قطار می‌کند و در کمال تعجب، نقش طرف‌های خارجی را در این ماجراها به کل نادیده می‌گیرد. توقع می‌رفت که این استاد دانشگاه اندازه اپوزیسیونی که صبح تا شب به غرب برای تحریم بیشتر ایران التماس می‌کند، به کشورهای غربی در تلاش برای ناآرام‌کردن ایران نقش می‌داد.

۱۰- نویسنده با ادعای «باورناپذیری» اقدامات حکومت از سوی جامعه که در ادامه احکام کلی اوست، به صورت کلی اقدامات ترمیمی چون تغییرات در نیروی انتظامی سیستان‌وبلوچستان، حضور نماینده رهبری در این استان، تغییرات در سطح فرماندهی پلیس کشور، عفو عمومی و اقداماتی از این دست را در تحلیل خود وارد نمی‌کند تا بتواند نتیجه مطلوب از مفروض‌های خود بگیرد که همان انقلاب از بالاست؛یک مقدمه معیوب، با توصیف نادرست و البته نتیجه گیری ناقص. رنانی حتی به‌ادعای «وسط‌باز» بودن خودش پایبند نبوده و بیشتر در نقش یک رادیکال ظاهر شده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«وسط باز» رادیکال بیشتر بخوانید »

خاتمی چرا مقوله حجاب را از عفاف جدا کرده است؟/ وقتی وزرای روحانی یکدیگر را خائن می‌نامند!

خاتمی چرا مقوله حجاب را از عفاف جدا کرده است؟/ وقتی وزرای روحانی یکدیگر را خائن می‌نامند!



اظهارات اخیر سیدمحمد خاتمی در دیدار با جمعی از فعالان مسایل زنان که تاکید کرده بود که «حجاب با عفت یکی نیست» با استقبال طیف های مختلف اصلاح طلبان رادیکال و ضدانقلاب قرار گرفته است.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

******

روزنامه‌های امروز یکشنبه ۲۱ خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که تحلیل‌هایی درباره لایحه حجاب، بازتاب هیجانات خبری، دومینوی واشنگتن و اتفاقات دیپلماتیک در مورد برجام، آزادسازی بخشی از ارزهای بلوکه شده در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

«امانوئل مکرون»، رئیس‌جمهور فرانسه روز گذشته در تماس تلفنی با رئیس‌جمهور ایران بیش از یک ساعت گفت‌وگو کرد. این خبر را محمد جمشیدی، معاون امور سیاسی دفتر رئیس‌جمهور اعلام کرد و از تلاش رئیس‌جمهور فرانسه برای برقراری تعامل سازنده با جمهوری اسلامی خبر داد. هم‌زمان با انتشار این خبر بحث ادامه مذاکرات هسته‌ای نیز همچنان در میان روزنامه‌ها داغ است.

روزنامه آرمان امروز درباره شکل این مذاکرات نوشته است:

یک پایگاه خبری آمریکایی در گزارشی به نقل از منابع آگاه عنوان کرد که مقامات ایران و آمریکا ماه گذشته در گفت و گوهایی غیرمستقیم در عمان شرکت کرده‌اند. این گفتگوها که پیش از این گزارشی درباره آن منتشر نشده بود، اولین تعامل غیرمستقیم مشخص شده میان ایالات متحده و ایران از این طریق در چند ماه گذشته است. این گفتگوها همچنین در بحبوحه نگرانی‌های فزاینده در کاخ سفید نسبت به پیشرفت‌های هسته‌ای ایران انجام شده است.

در ادامه این خبر آمده است:

آکسیوس هفته گذشته گزارش داده بود که برت مک گورک، هماهنگ‌کننده امور خاورمیانه در کاخ سفید، در تاریخ ۸ مه به‌طور محرمانه به عمان سفر کرد تا با مقامات عمانی در مورد ارتباط دیپلماتیک احتمالی با ایران درخصوص برنامه هسته‌ای این کشور گفتگو کند. به گفته این منابع آگاه، مک گورک و مقامات ایرانی با یکدیگر ملاقات نکردند و دو طرف در مکان‌های جداگانه‌ای حضور داشتند و مقامات عمانی بین آن‌ها رفت و آمد داشته و پیام‌هایی را رد و بدل می‌کرده‌اند. این منابع آگاه همچنین گفته‌اند که یکی از پیام‌های اصلی آمریکا در این گفتگوها بر بازدارندگی متمرکز بوده است و آن‌ها به صراحت درباره غنی‌سازی اورانیوم در سطح ۹۰ درصد در ایران هشدار داده‌اند.

خاتمی چرا مقوله حجاب را از عفاف جدا کرده است؟/ وقتی وزرای روحانی یکدیگر را خائن می‌نامند!

روزنامه شرق نیز اط سرگیجه آمریکایی‌ها در مذاکرات خبر داده و می‌نویسد:

گفت وگوی تلفنی ۹۰ دقیقه ای رئیسی و مکرون می تواند تلاشی برای تداوم مسیر «تماس» و «دیپلماسی» باشد. چون در شرایط کنونی باید مسیر مذاکره، تماس و دیپلماسی تحت هر شرایطی حفظ شود. البته اکنون بیش از آنکه مذاکرات احتمالی پشت پرده بر سر پرونده های مختلف باشد روی موضوع تعیین تکلیف زندانیان دوتابعیتی یا تابعیت دیگر کشورهاست، کما اینکه در هفته های اخیر شاهد آزادی زندانیان فرانسوی، بلژیکی و ایرلندی بودیم و دولت بایدن هم تلاش دارد زندانیان دوتابعیتی ایرانی – آمریکایی خود را آزاد کند. پس این مذاکرات به نحو مطلوب و مورد نظر باید بین دو طرف پیش برود شاید بتواند با اطمینان بخشی نسبی، یک فضای مثبت را برای مذاکرات جدید درخصوص پرونده هسته ای هم شکل دهد تا توافقی هم برای عدم تصاعد تنش حاصل شود.

خاتمی چرا مقوله حجاب را از عفاف جدا کرده است؟/ وقتی وزرای روحانی یکدیگر را خائن می‌نامند!

روزنامه هم‌میهن در تحلیلی نوشته است که برجام از دستو کار آمریکا خارج شده و یک پروژه جدید جایگزین آن شده است، در بخشی از این گزارش آمده است:

به نظر می‌رسد که راهکار مدنظر آمریکا و اروپا و تاکیدشان بر در اولویت بودن دیپلماسی، رسیدن به توافقی جدید با ایران است؛ توافقی که بتواند نگرانی دیگر این کشورها را نیز پاسخ‌گو باشد. اما تا آن زمان، استراتژی آمریکا و اروپا، کنترل، مهار و کاهش تنش با ایران در سطحی است که اوضاع از کنترل خارج نشود. البته ایران نیز طی ماه‌های گذشته سعی کرده حتی‌الامکان از شدت فضای تنش با اروپا بکاهد. آزادی برخی زندانیان در پروژه‌های تبادل زندانی با برخی کشورهای اروپایی را می‌توان در همین چارچوب ارزیابی کرد. اما به نظر می‌رسد که این میزان از تنش‌زدایی کافی نبوده و تناسبی با تنش‌زدایی ایران در منطقه نداشته است. درحالی‌که در ماه‌ها پیش کارشناسان توصیه می‌کردند که تنش‌زدایی منطقه‌ای باید به موازات تنش‌زدایی با غرب انجام شود اگرنه توازن در روابط به هم خواهد خورد.

این روزنامه اصلاح‌طلب نوشته است:

حال وزن تنش‌زدایی ایران در منطقه از حدی فراتر رفته است، این امر موجب شده آمریکا و اروپا نگران شوند که مبادا احیای برجام در این شرایط خاص، امتیازات بیش از حدی به ایران اهدا کند. در هر صورت به نظر می‌رسد که هنوز شرایط شکل گرفتن یک درک نهایی منتج به توافق، میان طرفین مهیا نیست. بنابراین نمی‌توان از گفت‌وگوهای پنهانی و غیرمستقیم میان ایران و آمریکا و تبادل پیام‌ها میان طرفین، پیشرفت در مذاکرات احیای برجام را استفاده کرد.

خاتمی چرا مقوله حجاب را از عفاف جدا کرده است؟/ وقتی وزرای روحانی یکدیگر را خائن می‌نامند!

روزنامه دنیای اقتصاد نیز پلن جدید بایدن را مورد بررسی قرار داده و می‌نویسد:

سناریو جدید بایدن که می‌توان آن را نه برجام نه فشار حداکثری خواند. بر اساس این مدل تنش‌ها محدود و مدیریت می‌شود. این مساله مستلزم همکاری‌های ایران و آژانس با مشوق‌هایی است که به تهران داده می‌شود تا وضعیت را از شرایط موجود بهتر کند. آمریکا انتظار دارد که ایران غنی‌سازی ۶۰‌درصد و بالاتر از آن را متوقف کند و در ازای آن با امتیازات رسمی و غیررسمی مواجه شود. این مساله همچنین شامل تداوم نادیده گرفتن خریدهای نفتی چین از ایران یا مجوز رسمی در این باره است. این مدیریت بحران تا هر زمان که مقدور باشد به‌ویژه تا نوامبر ۲۰۲۴ موعد انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا قابلیت پیاده شدن دارد.

خاتمی چرا مقوله حجاب را از عفاف جدا کرده است؟/ وقتی وزرای روحانی یکدیگر را خائن می‌نامند!

روزنامه وطن امروز مکالمه تلفنی ماکرون با رئیسی را شکست پروژه فشار حداکثری خوانده و نوشته است:

در جریان اغتشاشاتی که سال گذشته به بهانه فوت مهسا امینی در کشور به راه افتاد، مقامات کشورهای غربی تمام قد به حمایت از جریان ترور و آشوب در ایران پرداختند. در این بین رئیس‌جمهور و دیگر مقامات فرانسوی بیشترین فعالیت ضدایرانی را داشتند. عملکرد فرانسه در ارتباط با اغتشاشات سال قبل، نشان از آن داشت که این کشور در کنار آمریکا در تلاش بود به عنوان لیدر غربی آشوب‌ها ایفای نقش کند. دیدار امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه با چند نفر از معاندان جمهوری اسلامی ایران که آبان‌ماه سال گذشته و در جریان آشوب‌ها انجام شد، موید این امر است.

بیستم آبان‌ماه بود که رئیس‌جمهور فرانسه با مسیح علی‌نژاد، رویا پیرایی، لادن برومند و شیما بابایی که هر کدام عهده‌دار بخشی از پروژه ضدایرانی غرب هستند، در کاخ الیزه دیدار و گفت‌وگو کرد؛ دیداری که تصاویر آن از سوی جریان رسانه‌ای ضدایرانی با آب و تاب فراوان منتشر شد.

خاتمی چرا مقوله حجاب را از عفاف جدا کرده است؟/ وقتی وزرای روحانی یکدیگر را خائن می‌نامند!

وقتی وزرای روحانی علیه هم افشاگری می‌کنند!

مالک شریعتی، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی در توئیتی خطاب به محمدجواد ظریف، از او خواست آنچه را که در دوران وزارت، در جلسه با نمایندگان مجلس پیرامون بیژن زنگنه، وزیر نفت دولت روحانی گفته، علنی بگوید. شریعتی در توئیت خود نوشت: «آقای دکتر ظریف! حال که سکوت را شکستید و درایامی که وزارت نفت دولت سیزدهم بدون برجام موفق شده بدهی ترکمنستان را تسویه و قرارداد گازی را احیا کند، آنچه سال۹۹ در جلسه با بنده و جمعی از نمایندگان در دفترتان گفتید، را علنی بگویید: “‌زنگنه در ماجرای ترکمنستان خیانت کرد دانستن حق مردم نبود!؟ “»

روزنامه جوان به نقل از این نماینده مجلس به بررسی پرونده پر حاشیه گاز ترکمنستان پرداخته و نوشته است:

این ماجرا مربوط به ۱۱ تیر ۹۸ است و در بخشی از آن از قول ابوالفضل ابوترابی، نماینده مجلس آمده است که «یکی از موارد اختلافی میان آقایان ظریف و زنگنه، این است که ظریف معتقد است که زنگنه و بدنه وزارت نفت تمایلی برای حضور شرکت‌های نفتی آسیایی و شرقی برای حضور در بازار پتروشیمی و نفت ایران ندارند. اختلافات میان زنگنه و ظریف به‌حدی است که بر سر استفاده از منافع برجام و به‌کارگیری شرکت‌های شرقی و آسیایی در بازار نفت و گاز ایران دچار چالش‌های بسیاری شده‌اند و آقای ظریف نیز یکی از راه‌های به بن‌بست رسیدن برجام را سستی وزارت نفت در این حوزه می‌داند.» جالب آنکه در این گفتگو یکی از دلایل استعفای ظریف همین استفاده وزارت نفت از فرصت برجام برای سرمایه‌گذاری کشورهای آسیایی عنوان شده بود. همان زمان حسینعلی امیری، معاون پارلمانی رئیس‌جمهور وقت، وجود چنین اختلافی را تکذیب کرد، اما به نظر می‌رسد اکنون مالک شریعتی منبع آن خبر را بیان کرده است؛ خود ظریف در جلسه با نمایندگان مجلس!

خاتمی چرا مقوله حجاب را از عفاف جدا کرده است؟/ وقتی وزرای روحانی یکدیگر را خائن می‌نامند!

اقای خاتمی عفاف از حجاب جدا نیست!

اظهارات اخیر سیدمحمد خاتمی در دیدار با جمعی از فعالان مسایل زنان که تاکید کرده بود که «حجاب با عفت یکی نیست و نمی توان حجاب را به زور تحمیل کرد» با استقبال طیف های مختلف اصلاح طلبان رادیکال و ضدانقلاب قرار گرفت.

روزنامه صبح‌نو در انتقاد به سخنان خاتمی نوشته است:

آیا اگر کسی با لباس زیر یا به صورت برهنه بیرون بیاید، کماکان ممکن است او را عفیف بنامید و بگویید فقط حجاب ندارد؟ و این‌که آیا این مسأله اصولا به دین مربوط است که دائم تکرار می‌کنید که: لا اکراه فی‌الدین یا یک امر اجتماعی است که هر اجتماعی، ولو لائیک درباره آن مقرره‌گذاری می‌کند و ضمانت اجرا در نظر می‌گیرد؟ و آیا آقای خاتمی در عمر خود نگاهی به تفسیر المیزان علامه طباطبایی ذیل آیه دویستم سوره آل عمران نکرده‌اند؟ مسأله امروز شیبی است که جامعه به آن سمت می‌رود. اگر به رستوران‌های بعضی نقاط تهران بروید، مشاهده می‌کنید که برخی به مرز پوشیدن لباس زیر رسیده‌اند. آیا این‌جا کماکان حاکمیت باید بگوید من دنبال عفت هستم و این‌ها فقط حجاب ندارند؟

در ادامه این یادداشت آمده است:

طبیعی است که هر کسی مانند آقای ابطحی در ابتدا می‌گوید که خیر، ما درباره حجاب سر حرف می‌زنیم و برهنگی باید ضمانت اجرای قضایی داشته باشد و وقتی نگاه سیاسی می‌شود، از پاسخ طفره می‌روند. امروز نیز مانند هزار موضوع دیگر، سیاست‌گذار در برزخ بی‌تصمیمی و ابهام در سیاست‌گذاری است. مسأله ترس هم نیست.

خاتمی چرا مقوله حجاب را از عفاف جدا کرده است؟/ وقتی وزرای روحانی یکدیگر را خائن می‌نامند!

قابل توجه آنکه بر اساس آخرین راهبرد اصلاح طلبان مبنی بر اینکه مساله حجاب، پوشش و سبک زندگی تا اطلاع ثانوی ظرفیت به چالش کشیدن حکمرانی و پسرانی آن را در عرصه اجتماعی و فرهنگی دارا می باشد، خاتمی می کوشد تا از موضوع حجاب سوژه ای برای تقابل با حاکمیت و یک نزاع سیاسی بهره برداری کند. به عبارتی خاتمی و اصلاح طلبان می کوشند تا مساله حجاب را تبدیل به سوژه ای سیاسی برای مقابله گفتمانی و میدانی با حاکمیت کرده و از آن به عنوان یک بالانسر در موانه سیاسی- اجتماعی استفاده کنند

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خاتمی چرا مقوله حجاب را از عفاف جدا کرده است؟/ وقتی وزرای روحانی یکدیگر را خائن می‌نامند! بیشتر بخوانید »

یک آژانس کاملا سیاسی

یک آژانس کاملا سیاسی



آژانس در حقیقت بخشی از جنگ ترکیبی آمریکاست که در ۱۲ تا ۱۴ حوزه نبرد بر ضد جمهوری اسلامی ایران انجام می‌شود و یکی از آن حوزه‌ها مربوط به فشار سیاسی و دیپلماتیک است که آژانس بخشی از فشار سیاسی دیپلماتیک علیه ایران است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سید مصطفی خوش‌چشم تحلیلگر مسائل بین الملل طی یادداشتی در صبح نو نوشت: همان‌طور که کمالوندی هم توضیح دادند، رسوب‌کردن ذرات در لوله‌های اتصال سانتریفیوژ در بالاتر از سطح موردنظر غنی‌سازی، مسئله طبیعی است که برای همه کشورها از جمله ما پیش آمده و همواره مشکل حل شده است. اما رویکرد آژانس، یک رویکرد سیاسی و ابزار فشار در جهت جنگ هیبریدی و جنگ ترکیبی آمریکا علیه ایران است.

اساسا صنایع هسته‌ای، صنایع بسیار دقیق و تکنولوژی بسیار ضعیفی است که هرگونه خطا یا اشتباه در آن، نخست توسط بازرسان ایرانی در سازمان انرژی اتمی مشاهده، ثبت و گزارش می‌شود تا کوچک‌ترین مشکلی نادیده انگاشته نشود.

وقتی بازرسان آژانس به ایران می‌آیند، از اولین مطالبی که درخواست می‌کنند همین گزارش‌هایی است که دانشمندان و بازرسان خود ما نوشته‌اند و بلافاصله آنها را رؤیت و یادداشت می‌کنند.

این‌گونه نقض مقررات در همه دنیا اتفاق می‌افتد و در همه جا به عنوان مسئله کوچکی انگاشته می‌شود که خود کشورها به آن رسیدگی می‌کنند، چرا که نشان‌دهنده غرض‌ورزی و مسئله خاصی نیست.

منتها وقتی مسئله ایران است، همین نقص‌های بسیار کوچک و کم‌تعداد را بلافاصله به رسانه‌ها درز می‌دهند بدون آنکه توضیح دهند نقض به چه معناست و این یک نقص کوچک فنی است و مؤید هیچ‌گونه حرکت خاصی نیست و این اقدام زمینه‌ای برای ایجاد هیاهوی رسانه‌ای می‌شود.

حال اینکه در کشورهای ژاپن و دیگر کشورها ده‌ها مورد نقض بی‌اهمیت از نظر سیاسی و غنی‌سازی انجام می‌شود، اما نادیده‌ انگاشته شده و در حقیقت در همان گزارش‌های عادی آژانس مختوم می‌ماند و کسی هم به آن توجهی نمی‌کند.

در حقیقت یکی از دلایل متعددی که ما نزدیک به دو دهه است بیان می‌کنیم که آژانس به ابزار سیاسی برای طرف غربی تبدیل شده است، همین است. آژانس در حقیقت بخشی از جنگ ترکیبی آمریکاست که در ۱۲ تا ۱۴ حوزه نبرد بر ضد جمهوری اسلامی ایران انجام می‌شود و یکی از آن حوزه‌ها مربوط به فشار سیاسی و دیپلماتیک است که آژانس بخشی از فشار سیاسی دیپلماتیک علیه ایران است.

گزارش نهایی پیش از مذاکرات وین در تابستان و حتی سفر ماه‌های گذشته گروسی به اسرائیل در بحبوحه مذاکرات وین به خوبی نشان داد که مدیرکل آژانس سمت و سوی کاملا جانبدارانه‌ای دارد که البته از وی انتظار هم می‌رفت، چرا که اساسا آژانس مخصوصا به رهبری گروسی، همکاری‌های تنگاتنگی با اسرائیل دارد و همین‌طور در مذاکرات هم گوش به فرمان فرانسوی‌ها بودند که باز فرانسه و اسرائیل در پرونده اتمی ایران همکاری‌های بسیار نزدیکی دارند.

اسرائیلی‌ها در پشت‌پرده همواره گروسی را تحت‌نفوذ داشتند، اما این اجرای مقاصد اسرائیل همواره در چارچوب اهداف آمریکا هم بوده و به این معنا نیست که اسرائیلی‌ها در جهت مخالف اهداف آمریکا حرکت می‌کنند، بلکه هر دو دنبال ایجاد فشار بر روی ایران برای عقب‌راندن ایران از مواضع خود در مذاکرات وین، برداشته‌شدن پایدار تحریم‌ها و کسب منافع پایدار اقتصادی است.

گروسی در طول یک‌سال گذشته به‌خوبی نشان داده که آژانس را هرچه بیشتر سیاسی می‌کند تا در جهت اهداف آمریکا و اسرائیل قدم بردارد.

گروسی سال گذشته به تهران آمد و اعلام رضایت کرد که در طول سه تا چهار ماه یعنی تا خرداد ۱۴۰۱ پرونده‌های ایران کاملا بسته می‌شود، اما از جایی‌که آمریکا با ایران در مذاکرات وین، تقابل مذاکراتی را به شکل جنگ ترکیبی در بهار شروع کرد، گروسی هم بلافاصله تغییر رویه داده و ۱۸۰ درجه موضع بر عکس گرفت و حاضر به کمک برای بسته شدن پرونده نشد.

در حالی‌که ایران تا اسفند سال گذشته همه اطلاعات موردنیاز آژانس در خصوص سه پرونده پادمانی را به آژانس داده بود، گروسی هم اظهار رضایت می‌کرد و قرار بود پرونده‌ها بسته شود، اما به ناگاه گروسی هم به جهت مخالف تغییر وضعیت داد تا به عنوان ابزار فشار بر روی ایران اعمال قدرت کند.

این نوع رفتار آژانس به معنای این است تا زمانی که آمریکایی‌ها در ادامه این تقابل را در دستور کار خود دارند،گروسی و آژانس هم به هیچ‌عنوان استقلال عمل نشان نخواهند داد و در چارچوب منافع آمریکا ایفای نقش خواهند کرد.

آژانس در چارچوب آمریکا ایفای نقش می‌کند و قطعا اقدامات خصمانه آژانس از طرف ایران بی‌پاسخ نمی‌ماند و البته بسته به سطح اقدام آنها جواب درخور و متناسبی می‌گیرند.

یعنی اگر آمریکایی‌ها به این فکر هستند که با استفاده از ابزار آژانس یک روند صعودی فشار در آژانس و شورای حکام علیه ایران راه بیندازند، به مسیر اشتباهی می‌روند، چراکه در این بین ایران تصمیم به عقب‌نشینی نداشته و ندارد.

اگر ایران قرار باشد که در مذاکرات وین عقب‌نشینی کند، انتفاع اقتصادی برای ایران نخواهد داشت و دوباره خسارت‌هایی به بار خواهد آمد، بنابراین ایران جایی برای عقب‌نشینی ندارد و قطعا مواضع محکمی را خواهد گرفت. حالا اینکه ایران در این تقابل باید مؤلفه‌های قدرت‌هایش را تا چه سطح و میزانی و با چه تناسبی استفاده کند بستگی به اقدامات طرف مقابل دارد، اما قطعا پیشنهاد می‌شود که ایران به سمت استفاده از مجموعه‌ای از مؤلفه‌های قدرت خود، متناسب با سطح اقدامات خصمانه طرف مقابل برود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

یک آژانس کاملا سیاسی بیشتر بخوانید »

سرنوشت عبرت آموز از خیانت یک ضد انقلاب در برلین/ گل‌هایی که آقای گل فوتبال در اردبیل پرپر کرد!

سرنوشت عبرت آموز از خیانت یک ضد انقلاب در برلین/ گل‌هایی که آقای گل فوتبال در اردبیل پرپر کرد!



انتظار می‌رود اگر علی دایی، مستنداتی درخصوص ادعای مطرح‌شده درباره مرگ دختر دانش‌آموز در اردبیل دارد، هرچه سریع‌تر آن را به مراجع ذی‌ربط ارائه کرده و موضوع را مورد پیگیری قرار دهد.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم. در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

********

روزنامه‌های امروز چهارشنبه ۲۷ مهرماه در حالی چاپ و منتشر شد که رزمایش نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شمال آذربایجان شرقی، تحریم؛ میوه باغ‌های اروپا و سوت پایان مذاکرات برجام در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

روزنامه اعتماد در شماره امروز خود رزمایش نیروی زمینی سپاه در شمال آذربایجان شرقی را عکس یک کرده و با عنوان «نمایش اقتدار ایران درکناره‌های ارس» نوشته است: از زمان آغاز جنگ قره‌باغ میان ارمنستان و آذربایجان این سومین رزمایشی است که ایران در این منطقه برگزار می‌کند تا تعادل در این منطقه برقرار شود.

اعتماد در ادامه نوشته است:

 روز گذشته و در دومین روز همایش بازخوردها به برگزاری این همایش ابعاد و زوایای وسیعی پیدا کرد؛ در شرایطی که هنوز واکنش رسمی از سوی مقامان ترکیه‌ای، آذربایجانی و روسی منتشر نشده، سیدعباس موسوی سفیر کشورمان در باکو درخصوص رزمایش اقتدار نیروی زمینی سپاه در توییتی نوشت: پیام روشن رزمایش اقتدار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران برای کشورهای همسایه صلح، دوستی و تحکیم امنیت پایدار و برای دشمنان اعلام آمادگی برای دفاع از مرزهای کشور و پاسخ قاطعانه به هرگونه تهدید و مداخلات کشورها و رژیم‌های فرامنطقه‌ای است.

سرنوشت عبرت آموز از خیانت یک ضد انقلاب در برلین/ گل‌هایی که آقای گل فوتبال در اردبیل پرپر کرد!

 روزنامه «صبح نو» نیز با اشاره به اینکه رزمایش اقتدار ایران در رودخانه مرزی ارس برگزار شد نوشته است:

سپاه در این رزمایش برای نخستین بار عبور از رودخانه مرزی ارس را تمرین می‌کند. این رزمایش بزرگ‌ترین مانور نظامی جمهوری اسلامی از زمان جنگ قره‌باغ بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان است. رزمایشی که شعارش «ایران مقتدر» است. اهمیت این رزمایش از این جهت است که منطقه قفقاز روزهای ناآرامی را می‌گذراند و ایران نیز بارها در هشداری به همسایگان شمالی خود اعلام کرده است که هیچگونه تغییر مرزی جغرافیایی را نمی‌پذیرد.

سرنوشت عبرت آموز از خیانت یک ضد انقلاب در برلین/ گل‌هایی که آقای گل فوتبال در اردبیل پرپر کرد!

کشف حقیقت در اردبیل

روزنامه هم میهن با تیتر «کشف حقیقت را به رسانه‌ها بسپارید» ادعای علی دایی درباره حوادث اردبیل و واکنش دستگاه قضایی به آن را مورد توجه قرار داده و نوشته است:

گرچه این مواجهه با رعایت جایگاه علی دایی صورت گرفته است؛ اما پرسشی جدی‌تر و مهم‌تر را پیش روی می‌نهد و آن اینک کشف حقیقت آیا کار دستگاه قضایی و اسطوره ورزشی است؟ پس نهادهای مدنی و رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران آزادی و امنیت فعالیت اخبری و تهیه گزارش‌های دقیق تحقیقی و تحلیلی را داشته باشند، چه در ماجرای دختران و پسرانی که شبکه‌های ماهواره‌ای و توییت پراکنان بی‌نام و نشان هر روز نام آنها را به عنوان کشته‌شدگان بیان می‌کنند و زمینه اعتراض و خشم از بخشی از جامعه یا مناطق و استان‌های کشور را فراهم می‌سازد، چه در آتش‌سوزی زندان اوین که روزنامه‌نگاران مستقل نه تنها امکان تهیه خبر و گزارش از ماجرا را پیدا نکردند که برخی از آنان به خاطر فعالیت رسانه‌ای قبلی خود، آن شب بر خطر را در سلول‌ها می‌گذرانند.

سرنوشت عبرت آموز از خیانت یک ضد انقلاب در برلین/ گل‌هایی که آقای گل فوتبال در اردبیل پرپر کرد!

روزنامه کیهان اما پاسخ مستدلی برای ادعای علی دایی داشته و می‌نویسد:

علی دایی، چند روز قبل همسو با موج غیرواقعی رسانه‌های ضدانقلاب، خبر دروغ کشته‌شدن یک دانش‌آموز در اردبیل را بازنشر کرد. رسانه‌های ضدانقلاب مدعی شدند که روز پنجشنبه ۲۱ مهرماه تعدادی از ماموران لباس‌شخصی به مدرسه دخترانه شاهد اردبیل حمله کردند و عده‌ای از دانش‌آموزان این مدرسه را دستگیر و برخی از آنها را مورد ضرب و شتم قرار دادند.

پس از این ادعا بود که اسامی متفاوتی توسط حساب‌های فعال در شبکه‌های اجتماعی به‌عنوان کشته‌شدگان این حمله مطرح شد، آیتک رضایی دختری بود که طبق این ادعا توسط ماموران امنیتی کشته شده است، اما خیلی زود مشخص شد که آیتک رضایی چند ماه قبل خودکشی کرده بوده و حالا به ناچار موج رسانه‌ای باید بر روی نام دیگری قرار می‌گرفت، این بار نام اسرا پناهی مطرح شد!

کیهان در ادامه می‌نویسد:

خیلی زود متن‌های احساسی برای اسرا و تصاویری از او شبکه‌های اجتماعی را تسخیر کرد و ماجرا تا جایی پیش رفت که در فراخوان‌هایی از مردم اردبیل خواسته شد که برای خون‌خواهی از اسرا به خیابان‌ها بیایند. در این سوی ماجرا اما مدیرکل آموزش و پرورش اردبیل شایعات و ادعای رسانه‌های معاند درباره جان‌باختن یک دانش‌آموز دختر در اردبیل را تکذیب کرد و گفت: هیچ دانش‌آموزی طی روزهای اخیر دستگیر نشده و این موضوع نیز کذب است. انتظار می‌رود اگر علی دایی، مستنداتی درخصوص ادعای مطرح‌شده درباره مرگ دختر دانش‌آموز در اردبیل دارد، هرچه سریع‌تر آن را به مراجع ذی‌ربط ارائه کرده و موضوع را مورد پیگیری قرار دهد.

سرنوشت عبرت آموز از خیانت یک ضد انقلاب در برلین/ گل‌هایی که آقای گل فوتبال در اردبیل پرپر کرد!

مرگ، خیانت را پاک نمی‌کند!

روزنامه جوان در ستون اخبار ویژ خود نوشته است:

دو روز پیش، رسانه‌های فارسی زبان غربی خبر از مرگ رضا حقیقت‌نژاد یکی از همکاران فارسی زبان خود دادند. دلیل مرگ او بیماری و مشخصاً سرطان اعلام شد. برخی فعالان مجازی در این موضوع، یعنی دلیل مرگ او تشکیک کرده‌اند، زیرا معتقدند هیچ شواهدی مبنی بر بستری بودن او در بیمارستان یا سرطان او وجود نداشته و او در توئیتر فعالیت عادی‌اش را داشته است.

برخی رسانه‌های اصلاح‌طلب و کانال‌های تلگرامی اصلاح‌طلبان نیز خبر مرگ او را با عنوان مرگ یک روزنامه‌نگار بازتاب دادند. رسانه‌های برانداز نیز در سوگ همکار خود نشستند و سعی کردند با تحسین‌های شدید، او را روزنامه‌نگاری خاص نشان دهند. همین امر باعث می‌شود نگاهی به برخی مواضع این فرد بیندازیم تا بدانیم برخی اصلاح‌طلبان در سوگواری مرگ چنین کسی با معاندین اینترنشنال و بی‌بی‌سی و من و تو و صدای امریکا همراه شده‌اند. وگرنه خود متوفی ارزش خبری ندارد.

سرنوشت عبرت آموز از خیانت یک ضد انقلاب در برلین/ گل‌هایی که آقای گل فوتبال در اردبیل پرپر کرد!

جوان در ادامه نوشته است:

رضا حقیقت‌نژاد که در اوایل دهه ۹۰ از ایران خارج شد، با ادبیاتی مبتذل و البته آرزومندانه، در مورد فردای پس از آیت‌الله خامنه‌ای در ایران طنز می‌نوشت. روزهایی که میلیون‌ها نفر داغدار شهادت قاسم سلیمانی بودند، او با ادبیاتی سخیف، پیکر تکه تکه شده سردار را موضوع نوشتن توئیت هجو می‌کرد و زمانی که مردم ایران ایام عزای اباعبدالله را گرامی می‌داشتند، او همین اعتقاد حسینی را به سخره می‌گرفت. وقتی رئیس‌جمهور ایران عکس سردار را در سازمان ملل بالا برد، او عمق کینه‌اش را با تشویق به آتش زدن عکس سردار نشان داد. این تمسخرها و منش وقیحانه فقط بخشی از شخصیت او بود؛ اما بخش اصلی ماجرا مزدوری بود. او از تحریم ایران دفاع می‌کرد و حتی چند روز قبل از مرگش، برای آخرین بار به تحسین کسی پرداخت که به طور جدی برای تشدید تحریم‌ها علیه ملت ایران تلاش می‌کند. او حقوق می‌گرفت تا ابزار دولت‌های غربی برای اعمال فشار علیه ایران باشد، ماجرا فقط مخالفت با نظام نبود.

اروپا باغ وحش است

روزنامه وطن امروز ادامه اعتراض مردم و مقامات کشورها نسبت به اظهارات نژادپرستانه بورل، مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی را پوشش داده و در گزارشی که تیتر یک شده با عنوان «اروپا باغ‌وحش است» نوشته است:

مسؤول سیاست خارجی اتحادیه اروپایی اخیراً طی سخنرانی خود در بلژیک گفت: اروپا یک باغ است اما اکثر سایر نقاط جهان یک جنگل و جنگل می‌تواند به باغ حمله کند شاید بشود با این گفته بورل که قاره سبز را به یک باغ توصیف می‌کند کنار آمد اما چیزی که دقیقاً مسؤول ارشد دیپلماسی اروپا نمی‌گوید این است که این باغ به چه بهایی به دست آمده است.

سرنوشت عبرت آموز از خیانت یک ضد انقلاب در برلین/ گل‌هایی که آقای گل فوتبال در اردبیل پرپر کرد!

وطن امروز در ادامه نوشته است:

بعید است مرور آن برای بورل سخت باشد. تاریخ می‌گوید بنای این باغ سبز روی خون میلیون‌ها انسان استوار شده است. در حقیقت اروپایی‌ها زمانی به این درک رسیدند که باید متمدنانه‌تر باشند و در کنار هم باغی درست کنند که از کشتن یکدیگر خسته شدند. سه جنگ بزرگ در این قاره و به سردمداری قدرت‌های اروپایی، رکورد «ترین‌ها» را در تاریخ بشریت جابه‌جا کرده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سرنوشت عبرت آموز از خیانت یک ضد انقلاب در برلین/ گل‌هایی که آقای گل فوتبال در اردبیل پرپر کرد! بیشتر بخوانید »

آقای ابطحی! چه شده که مخالف مذاکره و حامی جنگ داخلی شده‌اید؟

ابطحی: بدنه اصلاح‌طلبی از امثال تاجزاده عبور می‌کند


فعال سیاسی اصلاح‌طلب با بیان اینکه اصلاح‌طلبان باید به اصول و مبانی اولیه خود بازگردند گفت: چنانچه گرایش اصلاح‌طلبان به آقای لاریجانی اتفاق بیفتد، این عمل طبیعتا اصلاح‌طلبانه نخواهد بود.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، روزنامه صبح نو گفت‌وگویی با محمدعلی ابطحی فعال سیاسی اصلاح‌طلب انجام داده است که در ادامه بخش‌های مهم آن را از نظر خواهید گذراند.

بهتر است که فعلا نقدی از دولت صورت نگیرد

– کابینه فعلی حتی در مقایسه با دولت آقای احمدی‌نژاد یکدست‌تر شده است؛ مجلس هم یکدست‌تر شده و به نظر من، فرصت خوبی است تا به امور مملکت بیشتر و بهتر رسیدگی شود.

– هنوز کاری از طرف دولت شروع نشده و بنابراین بهتر است که نقدی فعلا صورت نگیرد و از آن طرف، دولت هم چندان از نقد خوشش نمی‌آید.

جامعه در آینده پشت سر اصلاحات حرکت خواهد کرد

– به نظر من، هرچه جلوتر می‌رویم اصلاح‌طلبی از منظر اندیشه‌ای، شکل جدی‌تر و محوری‌تری به خود خواهد گرفت و متصلب‌تر خواهد شد و بقیه جامعه -که الزاما می‌تواند رهبر سیاسی خاصی هم نداشته باشد- پشت سر این نوع اصلاح‌طلبی حرکت خواهد کرد.

– محتوای اصلاح‌طلبی در جامعه جدی‌تر خواهد شد. اصلاح‌طلبی در همین انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ نشان داد که چندان منتظر رهبران سیاسی اصلاح‌طلب نیست.

– اکثریت رهبران سیاسی اصلاح‌طلب به‌خاطر یک سری محذوریات با حاکمیت، مردم را به حضور در انتخابات دعوت کردند اما جامعه(بدنه اصلاح‌طلبی) احساس کرد که این نوع دعوت، دعوت اصلاح‌طلبانه‌ای نیست.

بدنه اصلاح‌طلبی از امثال تاجزاده عبور خواهد کرد

– به نظرم بدنه اصلاح‌طلبی از امثال مصطفی تاجزاده عبور خواهد کرد؛ البته منظور من از اصلاح‌طلبی، بیشتر معطوف به وجوه فرهنگی و اجتماعی است.

– جامعه در آینده سیاست‌زده نخواهد شد و بعید هم می‌دانم که حکومت به سیاست‌زدگی جامعه کمک کند.

اصلاح‌طلبان باید به اصول اولیه خود بازگردند/ گرایش به لاریجانی اصلاح‌طلبانه نیست

– اصلاح‌طلبان باید به اصول و مبانی اولیه خود بازگردند. بر همین اساس چنانچه گرایش اصلاح‌طلبان به آقای لاریجانی اتفاق بیفتد، این عمل طبیعتا اصلاح‌طلبانه نخواهد بود.

– این درست نیست که اصلاح‌طلبان بخواهند به هرکسی بدون هیچ مبنای اصلاح‌طلبی و صرفا به این خاطر که او مخالف یک جریان به‌خصوص است، تمایل یابند.

– درمجموع، اینکه احزاب اصلاح‌طلبی بخواهند هر فرد مخالفی را جذب خود کنند، برای پیشبرد اهداف اصلاح‌طلبی نتیجه‌ای برای آن‌ها نخواهد داشت.

– اگر آقای خاتمی بخواهد با آقای لاریجانی ائتلاف کند، به‌زعم مخاطبانش، خاتمی قدرتمندتری در جامعه شکل نخواهد گرفت.

برخی احزاب اصلاح‌طلب نمی‌توانند حتی رأی یک خانواده را جمع کنند!

– من معتقد به بازگشت به اندیشه اصلاح‌طلبی نه احزاب اصلاح‌طلب، هستم؛ احزاب اصلاح‌طلب موضوعیتی در اندیشه اصلاح‌طلبی ندارند. ما احزابی داریم که نمی‌توانند رأی حتی یک خانواده را جمع کنند.

– اگر بتوانیم اندیشه اصلاح‌طلبی را جدا از اصلاح‌طلبان در جامعه تقویت کنیم، به نظرم اصلاح‌طلبی موفق به پیشروی خواهد شد.

– در کنار اندیشه اصلاح‌طلبی، ما با احزاب اصلاح‌طلب هم مواجه هستیم که معتقدند باید به هر صورت و به هر قیمت، در قدرت شریک شد که ممکن است کارگزاران هم جزئی از این احزاب باشد.

منبع: فارس



منبع

ابطحی: بدنه اصلاح‌طلبی از امثال تاجزاده عبور می‌کند بیشتر بخوانید »