روزنامه غربگرا

از «امضای کری تضمین است» تا خرده‌گیری به سیاست خارجی!

از «امضای کری تضمین است» تا خرده‌گیری به سیاست خارجی!



روزنامه غربگرای شرق با وجود آرزواندیشی‌های همیشگی برجامی، اذعان کرد احیای این توافق زیرپا گذاشته شده توسط آمریکا، سود و خاصیتی برای ایران ندارد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: شرق به قلم یک دیپلمات سابق نوشته است: «مقامات جمهوری اسلامی ایران و اصولگرایان مجلس در شرایطی علائم مثبتی برای احیای برجام داده‌اند که کشور در سیاست داخلی و خارجی با شرایط کاملا متفاوتی در مقایسه با اوایل شهریور گذشته که مذاکرات متوقف شد، مواجه است. در داخل، فشارهای سیاسی و اقتصادی به گونه‌ای است که در چند دهه اخیر بی‌سابقه بوده‌ است. در سیاست خارجی نیز شوک روانی ناشی از سفر رئیس‌جمهور چین به عربستان و ادعای استفاده از پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین محیط سیاست خارجی کشور را دگرگون کرده‌ و با وجود انتظار برخی مقامات، گشایشی نیز در نتیجه جنگ اوکراین و بحران انرژی ایجاد نشده و از «زمستان سرد در اروپا» نیز هنوز خبری نیست.

اکراهی که اکنون آمریکا و به درجات بیشتری اروپا نشان می‌دهد، می‌تواند به دو دلیل باشد: نخست اینکه آنها نگران عوارض منفی مذاکره و مصالحه با ایران در سیاست داخلی خود هستند. یکی از ویژگی‌های شرایط جدید، موضع نسبتا منفی‌تر اروپا در مقایسه با آمریکاست. به‌طور سنتی چون اروپا به منطقه ما نزدیک‌تر و آسیب‌پذیری‌اش در قبال بحران‌ها در خاورمیانه بیشتر است و نیز پیوسته مشتاق دسترسی به بازار ایران بوده‌، همیشه در مجموع تمایل بیشتری به کار با ایران داشته است؛ اما این‌بار واکنش مقامات اروپایی به علائم طرف ایرانی یا مثل موضع آلمان منفی بوده یا سکوت.

می‌توان احتمال داد که در شرایط جدید غرب همچنان «متن نهایی» هشتم آگوست بورل و احیای عین برجام ۹۴ را مبنای کار قرار دهد و مانند گذشته حاضر به مذاکره درباره برخی موضوعات با ادعای اینکه فرابرجامی هستند، نباشد.

شرق در پایان می‌نویسد: سؤال مهم‌تر این است که احیای برجام در این شرایط تا چه حد می‌تواند در جهت عادی‌سازی روابط تجاری و اقتصادی ایران با جهان که در بند ۲۹ برجام و نیز در مقدمه قطع‌نامه ۲۲۳۱ از آن سخن رفته، عمل کند. محتمل است که برجام جدید در مقایسه با برجام ۹۴ دستاورد کمتری برای ایران داشته باشد و در صورت تداوم شرایط موجود از حد تسهیل فروش نفت و دیگر اقلام و مبادلات تجاری و عملیات بانکی مربوطه فراتر نرود و چندان مشوق همکاری‌های اقتصادی نباشد. سابقه خروج آمریکا از برجام و تحولات چند ماه گذشته و نیز مسائلی مثل در محاق‌ بودن FATF ممکن است شرکت‌ها و بانک‌های بین‌المللی را بیش از گذشته نسبت به کار با ایران بی‌میل کرده باشد.

به‌علاوه، برجام مطابق مقدمه آن قرار بود «به نحوی مثبت به صلح و امنیت بین‌المللی و منطقه‌ای کمک کند». اکنون اگر چنین دورنمایی وجود نداشته باشد، محتمل است که علاوه بر احیای حداقلی برجام، طرف‌های غربی از راه‌های دیگری مانند تحریم‌هایی ذیل عناوین دیگر در جهت کاستن از عواید برجام برای ایران بکوشند. سؤال دیگر این است که آیا در شرایط جدید غربی‌ها از طریق تحریم‌های غیرمرتبط به برنامه هسته‌ای، پیگیر «گام بعدی» که بایدن در ابتدای کار مطرح کرد، یعنی «مذاکره برای یک توافق قوی‌تر و طولانی‌تر» و نیز مذاکره درباره «بندهای غروب» نخواهند شد؟ بندهای غروب محتمل است که بلافاصله مد نظر قرار گیرند؛ چراکه مطابق برجام محدودیت‌های موشکی علیه ایران باید در اکتبر ۲۰۲۳ برداشته شود و قطع‌نامه ۲۲۳۱ و مکانیسم ماشه مندرج در آن در ۲۰۲۵ و محدودیت‌های غنی‌سازی در ۲۰۳۰ منقضی شوند.

اینها و شاید بیشتر از اینها سؤال‌ها و ابهام‌هایی است که در این مقطع زمانی مطرح است و سیاست خارجی معمول و سنتی جمهوری اسلامی ایران بعید است بتواند مواجهه موفق و مطلوبی با آنها داشته باشد».

متن مغشوش روزنامه غربگرا (روزنامه‌ای که تیتر زد «امضای کری تضمین است»)، نشان می‌دهد که پس از خدعه و عهدشکنی آمریکا در برجام، هیچ افق روشنی برای این توافق وجود ندارد بلکه از ابتدا هم وجود نداشته است. شرق در حالی تیرگی افق برجام را به سیاست خارجی ایران و موضوعات یکی دو سال اخیر ربط می‌دهد که دولت آمریکا از همان ابتدای اجرای برجام (پس از آن که دولت روحانی همه امتیازات را ظرف ۲ ماه واگذار کرد)، به گروکشی و عهدشکنی پرداخت، به نحوی که آقای ظریف به دنبال تهدید شرکت‌های طرف همکاری با ایران،‌ دنبال اخذ نامه‌های آرامش‌بخش از وزارت خارجه آمریکا برای این شرکت‌ها بود. در عین حال تحریم‌های ویزایی، سیسا و آیسا در همین دوره به اجرا گذاشته شد که عملاً سرمایه‌گذاری و همکاری میان‌مدت با ایران را منتفی می‌کرد. در حقیقت اگر ایرادی به این روند وارد است،‌نه به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، بلکه به کج‌فهمی، خوش‌خیالی و نفوذزدگی برخی اجزای دولت سابق برمی‌گشت که امتیازات هنگفت را یکجا واگذار کرده بودند و دستشان از هر نوع تضمینی خالی بود.

نکته بعدی این است که کشورمان هرگز میز مذاکره را ترک نکرده که حال به قول نویسنده شرق، بخواهد پالس مثبت بدهد. موضع جمهوری اسلامی ایران به ویژه پس از سرنوشت عبرت‌آموز برجام روشن است؛ برجام تنها در شرایطی می‌تواند احیا شود و ایران به تعهدات خود برگردد، که طرف غربی تعهد و تضمین معتبر برای لغو مؤثر و پایدار تحریم‌ها ارائه کند.

موضع سوم این که کشورمان توانسته از شوک خروج آمریکا و فشار حداکثری برای به صفر رساندن فروش نفت ایران خارج شود و اکنون حدود ۱/۵ میلیون بشکه نفت صادر می‌کند و صادرات غیر نفتی را هم ۴۰ درصد افزایش داده است. معنای این سخن این است که ایران امروز،‌در وضعیت بغرنج سال‌های ۱۳۹۷ تا ۱۳۹۹ قرار دارد؛ همان گونه که غرب اکنون، در موضع به مراتب ضعیف‌تری نسبت به چند سال قبل قرار دارد.

و نهایتاً این که آمریکا و غرب هیچ امیدی به احیای کلاهبرداری برجامی خود ندارند،‌الا این که روی تقلای جریان غربگرا در داخل ایران- در قالب تحریف واقعیات، و تضعیف موضع ایران و موفقیت غرب به ویژه از طریق ایجاد التهابات سیاسی،‌رسانه‌ای و اقتصادی- حساب باز کرده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

از «امضای کری تضمین است» تا خرده‌گیری به سیاست خارجی! بیشتر بخوانید »

شما متهم برجام و FATF هستید نه طلبکار دولت جدید!

شما متهم برجام و FATF هستید نه طلبکار دولت جدید!



روزنامه اجاره‌ای اعتماد، عملاً به طلبکار میدانی دیپلماسی ناکام غرب در مقابل ایران تبدیل شده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت:روزنامه اجاره‌ای اعتماد، عملاً به طلبکار میدانی دیپلماسی ناکام غرب در مقابل ایران تبدیل شده است. این روزنامه (به قلم متهم پرونده جعل نظرسنجی به نفع آمریکا در دوره موسوم به اصلاحات نوشت: هدف اصلی از نقد دولت از سوی آقای رئیسی، از این است که دست‌اندرکاران دولت متوجه شوند رویکردشان به اقتصاد و امکانات کشور و توانایی‌های خودشان علمی و درست نبوده و اکنون هم نیست و این رویکرد را باید حداقل در این مرحله اصلاح کنند، ولی دولت به جای پذیرش این واقعیت کماکان دنبال دلیل‌تراشی‌ و موجه کردن علت عدم تحقق وعده‌هایش است.

اعتماد می‌افزاید: تحقق وعده‌های دولت نیازمند ثبات سیاست خارجی و بهبود روابط اقتصادی با جهان است. با وجود دو پرونده باز برجام و FATF، امکان تحقق این وعده‌ها فراهم نبوده و نیست، لذا برای انجام آنها باید خیلی سریع ابتدا برجام و سپس FATF را حل می‌کردند که در این صورت امید به آینده را افزایش می‌دادند. امیدی که وجود آن، یکی دیگر از شرایط زمینه‌ای تحقق این وعده‌ها است. خیلی روشن باید گفت که موفقیت این دولت، موفقیت همه است کسی ناراحت از موفقیت آن نیست. اگر نقدی هم هست برای این است که دولت محترم متوجه شود که یک جای کارش ایراد داشته و همچنان هم دارد، یا در تحلیل اوضاع یا در انتخاب مدیران کاربلد برای انجام این اهداف. اهدافی که نامتناسب با امکانات موجود است. اهدافی که در تعارض با یکدیگرند و بالاخره نیروها و ساختاری که قادر به تحقق این اهداف نیستند؛ از جمله بی‌توجهی به آماده‌سازی زمینه‌های لازم برای تحقق این اهداف. به نظرم وقت آن رسیده است که به جای انداختن تقصیر به عهده دولت‌های سابق، واقع‌گرا بود و خیلی روشن به این پرسش‌ها پاسخ داد:

این روزنامه در ادامه پرسید: «آیا می‌خواهید یا می‌توانید که برجام و FATF ‌را حل کنید یا خیر؟ البته در این فاصله ۱۶ ماهه دولت جدید دو پرونده اوکراین و حقوق‌بشر نیز اضافه شده است که اهمیت آنها کمتر از قبلی‌ها نیست. باید پاسخ داد که آیا می‌خواهید یا قادر هستید که این پرونده‌ها را جمع کنید یا خیر؟ پاسخ‌های مبهم با اما و اگر هم مشکل را حل نمی‌کند».

روزنامه غربگرا در حالی در موضوع برجام و FATF دست پیش می‌گیرد و منطبق بر نقشه آمریکا، ایران را طرف متهم ماجرا معرفی می‌کند، که می‌داند طیف متبوع این روزنامه در دولت مدعی اصلاحات و اعتدال، خود مقصر ماجراست. در واقع آنها هستند که باید توضیح بدهند چرا با وجود اجرای پنهانی ۳۷ بند

از ۴۱ بند مطالبات FATF، ایران همچنان در فهرست سیاه این کمیته مافیایی وابسته به آمریکا و اروپا باقی ماند؟ رجال اصلاح‌طلب هستند که باید پاسخ دهند چرا با وجود واگذاری امتیازات هنگفت در برجام، شمار تحریم‌ها را به رکورد ۱۷۰۰ مورد رساندند و هیچ تضمینی از آمریکا برای زیر پا گذاشتن تعهداتش نگرفتند؟

از سوی دیگر، نویسنده تعمداً هیچ اشاره‌ای به موفقیت‌های بزرگ دولت نمی‌کند؛ از جمله افزایش صادرات نفت به ۱/۵ میلیون بشکه با وجود تحریم‌ها و این‌که این رقم در دولت برجام به زیر ۲۰۰ هزار بشکه سقوط کرده بود، مهار بخش بزرگی از میراث کسری بودجه ۴۸۰ هزار میلیاردی، تسویه بیش از یکصد هزار میلیارد تومان از بدهی‌های دولت قبل، کاهش نرخ تورم از ۵۹/۳ درصد به حدود ۴۰ درصد، مهار شیوع کرونا که با قتل‌عام روزانه ۷۰۰ نفر تبدیل به عامل تعطیلی کسب‌وکارها و رکود اقتصادی شده بود، افزایش خرید تضمینی گندم از ۳/۵ میلیون تن به ۷ میلیون تن و دلگرمی کشاورزان و کاهش واردات، تأمین امنیت غذایی با وجود بحران غذا در دنیا در اثر جنگ اوکراین، توقف روند ارزپاشی دولت سابق که به نابودی ده‌ها میلیارد دلار از خزانه ارزی منتهی شده بود، افزایش تولید برق و مدیریت مصرف و عبور از تابستان بدون قطعی متداول برق، بازگشت از رکود به رشد اقتصادی ۴ درصد، عملیاتی کردن پروژه‌های آبرسانی به خوزستان و همدان و کردستان و…

این موفقیت‌ها در حالی به‌دست آمده که سوء عملکرد اقتصادی دولت سابق به نتایجی مانند ۹ برابر شدن نقدینگی، کاهش ارزش پول ملی، پسرفت تولید ملی و رکود تورم شدید انجامیده بود.

کان: نفوذ به دوربین‌های امنیتی ضربه حیثیتی به اسرائیل بود

شبکه‌های رسانه‌ای صهیونیستی می‌گویند: نفوذ به دوربین‌های امنیتی این رژیم، از سوی یک سازمان بزرگ امنیتی انجام شده و ضربه حیثیتی به توان سایبری اسرائیل است.

شبکه تلویزیونی «کان» در گزارش اعلام کرد: جمهوری اسلامی ایران از یک سال قبل دوربین‌های نظارتی خیابان‌های این کشور را هک کرده است.

این شبکه مدعی شد مقامات و نهادهای امنیتی اسرائیل با وقوف به تحرکات هکرها، نظارت بر دوربین‌های خیابانی را به حال خود رها شده باقی گذاشتند و اقدامات لازم را برای ایمن‌سازی دوربین‌ها و سامانه نظارتی آن انجام ندادند.

تحقیقات این شبکه پس از دو بمب‌گذاری ماه گذشته در ورودی بیت المقدس آغاز شد. مقامات امنیتی اسرائیل ماه گذشته در پی انفجارهای مرگبار تلویحا گفتند که دوربین‌ها هک شده است.

به گزارش مجاهدت از رادیو فردا، رسانه‌های اسرائیل بدون اشاره به نام پلیس یا سازمان امنیت داخلی این کشور، به‌طور سربسته نوشته بودند که دوربین‌های «یک سازمان بزرگ امنیتی» هک شده است. گروه هکری موسوم به «عصای موسی» یک روز پس از بمب‌گذاری‌ها تصاویری از دوربین‌های محل انفجارها را نشان داد که رسانه‌های اسرائیل تا پیش از آن در اختیار نداشتند.

رادیو فردا به نقل از شبکه کان می‌افزاید: گروه عصای موسی سال گذشته تصاویر خصوصی از محل زندگی بنی گانتز، وزیر دفاع اسرائیل، منتشر کرد. سپس فیلمی از مرکز تسلیحاتی مهم «رافائل» در بندر حیفا و تصاویری از دوربین‌های اورشلیم و تل‌آویو در فضای اینترنت پخش کرد. «عصای موسی» بعدا نیز فیلم‌های هک شده از دوربین‌های اسرائیلی در بندر جنوبی ایلات را منتشر کرد.

گزارش شبکه کان حاکی است: اسرائیل خود را قدرتی بزرگ هم‌تراز آمریکا در جهان سایبری می‌داند و برخی ارزیابی‌ها حاکی است که برخی اقدامات هکری عمده سال‌های گذشته علیه نهادهای مهمی در داخل ایران، کار ارتش اسرائیل بوده است. گابی پورت‌نوی، رئیس ستاد سایبر اسرائیل سه هفته پیش با سفر به منامه و دیدار با مقامات بحرین و امارات‌، طرح «گنبد آهنین سایبری» را برای کشورهای عضو «پیمان‌های صلح ابراهیم» ارائه کرد. با این حال، تحرکات گروه‌های هکری مرتبط با نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران، مانند «بچه گربه ملوس» و «عصای موسی»، ضربه حیثیتی به توان سایبری اسرائیل تلقی شده است.

اجرای حساب واحد خزانه چاره خلق نقدینگی و کسری بودجه

اگر بودجه و منابع عمومی دستگاه‌های دولتی به جای سرریز به سمت بانک‌ها، در خزانه بانک مرکزی متمرکز شوند، نه‌تنها از بی‌انضباطی مالی دستگاه‌های دولتی و انحراف و اتلاف منابع آنها می‌کاهد، بلکه می‌تواند منجر به کاهش خلق نقدینگی بی‌رویه بانک‌ها و در نتیجه کاهش تورم شود.

روزنامه فرهیختگان در این باره می‌نویسد: در سال‌های اخیر شاهد اتلاف منابع عظیم و پرداخت‌های نامتعارف در دستگاه‌های دولتی بوده‌ایم. این دستگاه‌های دولتی، سال قبل بیش از ۱۱۰۰ هزار میلیارد تومان بودجه عمومی دریافت نموده‌اند که نحوه هزینه‌کرد این وجوه مشخص نبود؛ از این جهت، مجلس برای رفع این مشکل و به‌منظور تجمیع حساب‌های دولتی در بانک مرکزی و پرداخت مستقیم به ذی‌نفع نهایی، قوانینی را تصویب کرد. قوانینی که به‌نوعی بازگشت به قانون اساسی نیز محسوب می‌شوند. براساس اصل ۵۳ قانون اساسی باید کلیه دریافت‌های دولت در حساب‌های خزانه‌داری کل متمرکز شود و همه پرداخت‌ها نیز باید در حدود اعتبارات مصوب به موجب قانون انجام گیرد. از این‌رو، طبق بند (ب) ماده ۱۷ قانون ششم توسعه، جهت افزایش سرعت و کارایی گردش حساب‌های درآمدی و هزینه‌ای دولت همچنین جهت شفاف‌سازی درآمدها و پرداخت‌های دولت، شرکت‌های دولتی و نهادهای عمومی غیردولتی و ایجاد امکان نظارت برخط بر آنها، کلیه حساب‌های بانکی اعم از ریالی و ارزی باید صرفا از طریق خزانه‌داری کل کشور و نزد بانک مرکزی افتتاح شود و دستگاه‌های مربوطه نیز موظفند کلیه دریافت‌ها و پرداخت‌های خود را فقط از طریق حساب‌های افتتاح‌شده نزد بانک مرکزی انجام دهند.

بررسی‌های صورت‌گرفته نشان می‌دهند ریشه برخی از معضلات کلان کشور، ازجمله کسری بودجه دولت، خلق نقدینگی بی‌ضابطه و تورم افسار گسیخته، همچنین برخی فساد و رانت‌ها و پرداختی‌های نجومی، ناشی از عدم تجمیع حساب‌های دولتی در بانک مرکزی و پرداخت مستقیم به ‌ذی‌نفع‌ نهایی است. در ادامه برخی از سازوکارهای نادرستی که به علت عدم تجمیع حساب‌های دولتی در حساب واحد خزانه صورت گرفته است، شرح داده خواهد شد.

در حال حاضر، بودجه اختصاصی و بودجه شرکت‌های دولتی به‌صورت تجمیعی به دستگاه مربوطه پرداخت می‌شود. بدین ترتیب ذی‌نفع نهایی این پرداختی‌ها برای دولت شفاف نبوده و منشأ ایجاد فساد و اتلاف منابع عمومی شده است. به‌طوری‌که پرداخت حقوق‌های نامتعارف، معطوف به دستگاه‌های گیرنده بودجه اختصاصی و شرکت‌های دولتی بوده است.

بخشی از دستگاه‌های اجرایی دارای بودجه اختصاصی هستند. بدین صورت که دستگاه در قبال فروش کالا و خدمات، منابعی کسب نموده و تا سقف بودجه مصوب، مجددا صرف همان دستگاه می‌نماید و مازاد آن به دولت باز می‌گردد. این منابع درصورتی‌که مستقیم به حساب خزانه‌داری نزد بانک مرکزی واریز شود، میزان ورودی منابع اختصاصی به‌صورت دقیق و به‌موقع برای دولت مشخص شده و سقف بودجه اختصاصی رعایت خواهد شد. اما در حال حاضر این شفافیت وجود نداشته و امکان انحراف در اعلام میزان منابع اختصاصی یا تاخیر زیاد در واریز این منابع به حساب بانک مرکزی وجود دارد.

در برخی مواقع مانند ابتدای سال، درآمدهای مالیاتی عموما وصول نشده و منابع درآمدی دولت با محدودیت مواجه می‌شود. در این مواقع، دولت یا از بانک مرکزی استقراض نموده که تبعات جدی ازجمله افزایش پایه پولی و تورم عمومی به دنبال دارد یا موقتا از موجودی نقد سایر دستگاه‌های دولتی استفاده می‌کند و پس از وصول منابع عمومی، جایگزین می‌کند. تاکنون استقراض از بانک مرکزی راهکار اصلی دولت بوده که تبعات آن نیز مشخص شده است. اما با وجود چند ده هزار میلیارد تومان موجودی نقد در حساب‌های دستگاه‌های اجرایی خارج از بانک مرکزی، دولت از این منابع به‌جای استقراض استفاده نمی‌کند.

بانک‌های دولتی و خصوصی از محل منابع در اختیار خود قدرت تسهیلات دهی، پرداخت سود و خلق نقدینگی دارند. یکی از اصلی‌ترین علل ایجاد تورم، رشد نامتناسب نقدینگی بوده است. اگر منابع عمومی دولت در بانک مرکزی متمرکز شود، در کنار حصول سایر مزایای این امر، قدرت بانک‌ها برای خلق نقدینگی به مقدار زیادی کاسته خواهد شد. به‌طوری‌که یکی از مقاومت‌های اصلی در برابر اجرای حساب واحد خزانه نیز، بانک‌های دولتی و خصوصی هستند که در صورت اجرای این قانون، امکان استفاده ناصحیح از منابع عمومی دولت را از دست خواهند داد.

طبق تبصره ۳ ماده ۱۷ قانون ششم توسعه، درصورت تخلف دستگاه‌های دولتی و عدم انتقال حساب‌های نزد بانک‌های تجاری خود به حساب واحد خزانه بانک مرکزی، این اقدام در حکم تصرف غیرقانونی در وجوه و اموال عمومی محسوب می‌شود. علی‌رغم قانون ششم توسعه، در قوانین متعدد دیگر، از جمله در ماده ۲۰ قانون احکام دائمی توسعه، بند (الف) تبصره ۷ قانون بودجه سال‌های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ و بند (و) تبصره ۱۹ قانون بودجه سال ۱۴۰۱ نیز، اجرای حساب واحد خزانه مورد تاکید قرار گرفته است. با این وجود، برخی از دستگاه‌های دولتی از جمله دانشگاه‌های ذیل وزارت علوم و وزارت بهداشت یا برخی از شرکت‌های ذیل وزارت نفت، همچنان در اجرای قانون حساب واحد خزانه سرپیچی می‌کنند. پرواضح است اجرای حساب واحد خزانه، یکی از جدی‌ترین پاسخ‌هایی است که برای کاهش معضل کسری بودجه دولت، وجود دارد و می‌تواند به تاثیرات و تغییر رویه‌های جدی بر اصلاح بودجه‌ریزی در کشور و کاهش اتلاف منابع، منتج شود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شما متهم برجام و FATF هستید نه طلبکار دولت جدید! بیشتر بخوانید »

آرمان: آمریکا نه تضمین می‌دهد نه تحریم‌های پسابرجامی را برمی‌دارد

آرمان: آمریکا نه تضمین می‌دهد نه تحریم‌های پسابرجامی را برمی‌دارد



یک روزنامه غربگرا نوشت آمریکا تحریم‌های روی کاغذ را برمی‌دارد اما در عمل آنها را حفظ می‌کند و تضمین پایداری هم ارائه نمی‌دهد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: یک روزنامه غربگرا نوشت آمریکا تحریم‌های روی کاغذ را برمی‌دارد اما در عمل آنها را حفظ می‌کند و تضمین پایداری هم ارائه نمی‌دهد.

بنابراین، انعطافی برای احیای برجام نشان نمی‌دهد.

روزنامه آرمان از قول کارشناس خود نوشت: مذاکرات هسته‌ای ایران من را همواره به یاد یک طنز به نسبت تلخ می‌اندازد . اینکه در ایام جوانی برخی تلاش می‌کنند که قفل فرمان بخرند و سپس خودرو انتخاب کنند. وقتی ما می گوییم که مذاکرات به نتیجه رسیده و رو به پیشرفت است ولی دو بحث تحریم‌ها و تضمین‌ها مانده مثل این است که بگوییم ما یک قفل فرمان خریده‌ایم و می‌خواهیم برای آن یک ماشین تهیه کنیم. در ارتباط با پرونده هسته‌ای چه آمریکایی‌ها و چه ایرانی‌ها هدف‌گذاری‌های معناداری کردند که بر اساس آن وارد میز مذاکره شدند. آمریکایی‌ها گفته‌اند اجازه نمی‌دهیم ایران به بمب هسته‌ای دست پیدا کند در حالیکه ایران بارها اعلام کرده که به سمت بمب هسته‌ای نمی‌رود. ایران غنی‌سازی اورانیوم در داخل کشور را خواسته که آن را در برجام به دست آورده است. بعد برجام شکل می‌گیرد و ایران شروطی برای پیاده شدن برجام دارد و آمریکایی‌ها در هدفگذاری خود برای آغاز مذاکرات در زمان اوباما مطلبی را اضافه می‌کنند. برجام به عنوان یک توافقنامه امضا می‌شود اما آمریکایی‌ها از برجام خارج می‌شوند. با وجود اینکه اتفاق‌های بسیار فاحش من جمله خروج آمریکا از برجام صورت می‌پذیرد و هنوز مذاکره در وین ادامه دارد.

آنچه که در رابطه با اهداف ایران مطرح است ایران گفته همه تحریم‌ها برداشته شود و بعد از امضای برجام ۹ شرطی که مقام معظم رهبری مطرح کرد در آنجا هم صحبت از برداشتن همه تحریم‌ها نه تحریم‌های هسته‌ای که تحریم‌های مرتبط با بسیاری از پرونده‌های دیگر ایران مطرح بوده است. اکنون به ظاهر تنها تحریم‌هایی برداشته می‌شود که موجب می‌شود ایران در یک وضعیت بسیار بد اقتصادی قرار بگیرد نه به بهبود اقتصادی بازگردد. چرا که تحریم‌های ترامپی با وجود گزارش پولیتیکو برداشته نمی‌شود بلکه کمرنگ می‌شود.

صحبت از ۳ ماه شش ماهه و اکنون یک ساله است. در عمل تا زمانی که چماق تحریم‌ها بالای سر ایران باشد هیچ شرکت بزرگی با شرکت‌های ایرانی برای یک سال سرمایه‌گذاری نمی‌کند و در عمل اتفاقی رخ نخواهد داد فقط در روی کاغذ تحریم‌ها برای یک سال برداشته می‌شود حتی اگر برای ۴ سال باشد. چون تنها یک سال طول می‌کشد حداقل ارتباط میان شرکت‌ها برقرار شود. تازه آیا شرکت‌های گوناگون حاضر هستند در مسائل اساسی در ایران سرمایه‌گذاری کنند.

در زمینه ارائه تضمین، تضمین‌ها تنها در بالاترین میزان احتمال تا زمان ریاست جمهوری بایدن است. تمام ادله موجود تمایل بسیار زیاد به یک دوره‌ای شدن بایدن دارد. نه بایدن که حزب دموکرات نیز در مخاطره به سر می‌برد و در کاندیداهای موجود حزب دموکرات وزن برابر با جمهوری‌خواهان در وضعیت کنونی دیده نمی‌شود. این احتمال بالاست که کنگره آمریکا یکدست جمهوری خواه شود و رئیس‌جمهور بعدی نیز جمهوری‌خواه باشد.

۲ سال برای برداشتن تحریم‌ها در حد همین توافقنامه هم یک زمان فرسایشی است. حداقلی که در زمینه توافق مردم خواهانند اثر یک توافق در سفره‌های آنان است.

در زمینه انعطاف، انعطافی از آمریکایی‌ها دیده نمی‌شود. اینکه بگوییم انعطاف؛ انعطاف تعریف‌پذیر می‌شود. آمریکا می‌گوید ما به برجام برمی‌گردیم اما تحریم‌های پسابرجام را برنمی‌دارد این آیا انعطاف است؟ تحریم‌های دوره ترامپ بعد از امضای توافق برجام در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵ شکل گرفته است. آیا وقتی آمریکا به برجام بازمی‌گردد و می‌تواند مکانیسم ماشه را فعال کند و تحریم‌های دوره ترامپ حتی یک تحریم را نگه دارد آیا از خود انعطاف نشان داده است؟ پس بهتر است که انعطاف را تعریف کنیم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آرمان: آمریکا نه تضمین می‌دهد نه تحریم‌های پسابرجامی را برمی‌دارد بیشتر بخوانید »