سرنوشت محتوم یک المپیادی که دشمن وطنش شد! / پشتپرده یک جنایت بزرگ در ماجرای مسمومیت دانشآموزان
شبکههای ماهوارهای در اتاق فکر اولیه خود، این مسمومیتها را به خود جمهوری اسلامی ربط دادند و همان ترفند «کار خودشونه» را داغ کردند. اما این ادعا، با عدم استقبال در فضای رسانهای داخای روبرو شد.
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*******
روزنامههای امروز دوشنبه ۱۵ اسفندماه در حالی چاپ و منتشر شد که ادامه گمانهزنی درباره سرنخهای جنایت مسمومیت دانشاموزان، تحلیل و پیشبینی سرنوشت برجام و خوشبینی در بازار ارز در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
ماجرای اعلام برخی اخبار مبنی بر مسمومیت دانشآموزان از نخستین هفتههای آذر از شهر قم آغاز و پس از آن به بروجرد و اکنون به برخی دیگر از نقاط کشور رسیده است. اگر چه هنوز عامل اصلی مسمومیتها مشخص نیست اما در بیانیه اخیر وزارت کشور تأکید شد که از همان لحظات نخست، دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی، نهایت تلاش خود را برای کشف ابعاد این ماجرا و شناسایی عوامل مؤثر در این حوادث بهکار گرفتهاند که بهمحض نتایج قطعی، مراتب در اختیار افکار عمومی قرار خواهد گرفت؛ مسمومیت مدارس و جنایت بزرگ علیه مردم سوژه روز بیشتر روزنامهها بوده است.
روزنامه هممیهن با جمعآوری یک گزارش میدانی نوشته است:
ماجرای مسمومیت دانشآموزان، درگیری روانی برای خانوادهها ایجاد کرده. آنها نمیدانند منشأ این اتفاقات چیست و چرا مدارس اقدام عملی صورت نمیدهند. هر روز تعداد بیشتری از دانشآموزان به دایره بزرگ غایبان مدارس اضافه میشوند. از روز چهارشنبه هفته گذشته که مسمومیت با گاز ناشناخته، تعدادی از مدارس دخترانه شرق و غرب تهران را درگیر کرده بود، بسیاری از خانواده ها تصمیم گرفتند تا پایان سال فرزندانشان را به مدرسه نفرستند. بررسیهای هممیهن نشان میدهد که در دو روز گذشته، نیمکتهای زیادی از کلاسهای درس خالی ماندهاند. آنطور که معلمان و مدیران مدارس اعلام میکنند، در روز شنبه از مدرسه ۳۰۰ نفری، فقط ۲۶ دانشآموز حاضر بودند و مدرسه ۱۶۰ نفری، ۶۰ غایب داشت؛ میزان غیبتهایی که گفته میشود بیسابقه بوده. نگرانی از تکرار مسمومیتها در مدارس دیگر، سبب شد تا از روز شنبه، والدین تعدادی از دانشآموزان، اطراف برخی از مدارس به صورت نوبتی، نگهبانی دهند و حتی در راهرو مدارس حاضر شوند.
روزنامه اعتماد نیز از اوضاعدانشآموزان درگیر با مسمومیتهای سریالی گزارشی تهیه کرده و مینویسد:
دیروز یک مدرسه پسرانه دیگر هم درگیر مسمومیتها شد و ابوالحسن معظمی، مدیر آموزش و پرورش شهرستان فردیس از مسمومیت هفت دانشآموز در دو مدرسه فردیس و انتقال آنان به بیمارستان خبر داد. نمایندگان مجلس هم این روزها درگیر تصویب بودجه سال آینده هستند. به گفته ملک فاضلی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، جلسات کمیسیون از یک ماه پیش تشکیل نشده است و گزارش در این باره ندارند. سرانجام اما محمد باقر قالیباف، رییس مجلس کارگروهی برای پیگیری و شناسایی عوامل پشت پرده مسمومیتها تشکیل داد و چهار رییس کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری، کمیسیون امنیت ملی، کمیسیون امور داخلی و شوراها و کمیسیون بهداشت و درمان به منظور انتخاب اعضای این کارگروه، به زودی جلسه تشکیل خواهند داد.
اعتماد نوشته است:
اواخر هفته گذشته نیز در کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس جلسهای با حضور ماموران امنیتی برگزار شد که هنوز خروجی آن مشخص نیست. در قم مدارس برای روزهای دوشنبه و سهشنبه غیر حضوری شده و علیرضا رحیمی، مدیرکل آموزش و پرورش استان قم دلیل آن را جشنهای نیمه شعبان و حضور گسترده زائران و میهمانان در این شهر اعلام کرده است.
روزنامه کیهان نیز نگاهی به آثار عملیات روانی روزهای اخیر بر روی دانشآموزان و والدین انداخته و نوشته است:
رسانهها و شبکههای ماهوارهای فارسیزبان در اتاق فکر اولیه خود، این مسمومیتها را به خود جمهوری اسلامی ربط دادند و همان ترفند «کار خودشونه» را داغ کردند. اما این ادعا، با عدم استقبال در فضای رسانهای داخلی روبهرو شد و بسیاری این سؤالات را مطرح کردند که مگر میشود جمهوری اسلامی که خودش
۸ سال درگیر جنگ تحمیلی بود و هرگز حملات شیمیایی علیه دشمنانش انجام نداده حالا دست به چنین اقدامی علیه دانشآموزان خودش بزند؟ مگر فرزندان خود و نزدیکانشان در این مدارس تحصیل نمیکنند؟ جمهوری اسلامی که آمار سواد زنان را از ۲۴ درصد به نزدیک نود درصد رسانده و بیشتر کرسیهای دانشگاهها هم به بانوان اختصاص داده چرا باید دست به چنین کاری بزنند؟
اتفاقاً نوک پیکان انتقادات به سمت رسانههایی است که بودجه و حمایت خود را از کشورهایی میگیرند که در زمان جنگ تحمیلی، علیه مردم ایران حملات شیمیایی انجام دادند. در این میان تکلیف رسانههای معاند از طرح چنین ادعایی مشخص است اما تعجب برانگیز رفتار رسانههای داخلی است که خوب میدانند چنین اقدامی عملاً نشدنی است درست مانند شبهه تقلب در سال ۸۸ که تاجزاده چندی بعد اعتراف کرد تقلب گسترده در انتخابات شدنی نیست.
روزنامه فرهیختگان در گزارشی با عنوان پای القائات روانی در میان است؟ نوشته است:
برخی کارشناسان علائم بروز کرده در عدهای از آنها را علائم روانی ناشی از قرار گرفتن در شرایط استرسزای فعلی حاکم بر کشور عنوان کردهاند. شرایط پراسترسی که طی ماههای گذشته و بهویژه هفتههای اخیر نسبت به مسمومیتهای پیاپی در مدارس گزارش شده، به خودیخود میتواند زمینهساز بروز این قبیل علائم روانی در دانشآموزان باشد. این نظریه درحالی قوت گرفته که پروفسور سمشناسی محیطی دانشگاه «لیدز» عنوان کرده بررسی نتایج آزمایش خونهای گرفتهشده از دانشآموزان دختر ردپایی از سم را نشان نداده است. با وجود این، او معتقد است که با توجه به نتایج بهدست آمده، بعید بهنظر میرسد یک عامل عصبی یا سم ارگانوفسفات که در آفتکشها به کار میرود، مسئول بروز این مسمومیت باشد.
غربیها در امتداد جنگ ترکیبی خود علیه ملت ایران این بار خانواده را آماج تهاجمات خود قرار دادهاند و در راستای بیاعتمادسازی به حاکمیت، طراحی آشوبها را به سوی مسمومیت دختران این مرز و بوم سوق دادهاند. این عنوان آغاز گزارش روزنامه جامجم است، در بخشی از این گزارش آمده است:
اگر بخواهیم بررسی کنیم چه اتفاقی آنها را به این فاز کشانده قطعا شکست فراخوانهای سریالی توسط گروهکهای ضدانقلاب و بازتاب بسیار منفی آن در کنار وابستگی عجیب و فزاینده براندازان به کشورهای غربی و عربی سبب شد خط عملیاتی تولید نارضایتی تغییر کند. بنابراین در حال حاضر پروژه مسمومسازی قطعا در ردیف خرابکاریهای امنیتی طبقهبندی میشود که نقطه اشتراک آن با وقایع پاییز حجم فراگیر دروغها و شایعات است و اینبار هم پوشش آن دختران هستند. فرآیندی که اتفاقی نیست و بخشی از جنگ شناختی است و نشان میدهد آغاز استراتژی فشار حداکثری چگونه در طول زمان استمرار دارد.
این روزنامه نوشته است:
برای بررسی عمیقتر این نوع جنگ و طراحی سناریو جدید که باهدف ایجاد مسمومیت در مدارس و بالابردن ضریب نگرانی خانوادهها برای ایجاد نارضایتی میان عناصر اجتماعی شکل گرفته سراغ یک مقام سابق آمریکایی که به نوعی لیدر جنگ هیبریدی علیه ایران بوده، رفتهایم.
مایک پمپئو وزیر خارجه سابق آمریکا یکی از مهرههای کلیدی برای فشار بر جمهوری اسلامی ایران بوده و به نوعی میتوان گفت که مسئول اصلی سیاست خارجی دولت ترامپ شخص پمپئو بود. او اکنون کتابی با عنوان حتی «یک اینچ هم عقب نکش جنگیدن برای آمریکایی که دوستش دارم» منتشر کرده که در این کتاب نشان میدهد چگونه این کار را انجام داده و حتی اقرار میکند که چگونه قرار است این سیاست تداوم پیدا کند.
تو المپیادی بودی چطور دشمن وطن شدی!
روزنامه جوان در ستون اخبار ویژه خود مواضع یک استاد جنجالی در دانشگاه شریف را مورد بررسی قرار داده و نوشته است:
علی شریفی زارچی، عضو هیئت علمی دانشکده مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف که با پشتوانه اصلاحطلبان به یک چهره توئیتری فعال تبدیل شده، در توئیتی در واکنش به اظهار نظر چند روز پیش وزیر کشور که دستگیری عوامل مسمومیت دانش آموزان را کذب عنوان کرده و گفته بود فعلاً سرنخی از این حوادث پیدا نکردهایم، نوشته است: «بیش از ۹۰ روز از اولین حمله جنایتکارانه به مدارس دخترانه میگذرد، فقط امروز چندین مدرسه در چند شهر مورد حمله با گازهای سمی قرار گرفتهاند و شما میگویید حتی سرنخ هم ندارید؟ کلمهای برای شدت خشمم پیدا نمیکنم.»
علی علیزاده، فعال سیاسی، اما زارچی را به دلیل طرح ادعاهای بدون سند و غیر علمی مورد خطاب و نقد قرار داده و گفته: «تو المپیادی بودی، تو ریاضی خواندهای، تو در دانشگاه شریف تدریس میکنی، بگذارید مؤدبانه بگویم، خاک بر سر شما که ذهنت اینقدر غیر علمی است! که حتی از یک جستوجوی ساده انگلیسی عاجز بودی که بفهمی این پدیده، پدیده حمله با گازهای سمی نبوده است؛ و شرم بر تو که با قدرت اصلاحطلبان به یک شخصیت توئیتری برجسته شدی. چرا که شخصیتهای قبلی آنها در دفاع از روحانی سوخته شده بودند.
جوان در ادامه این روایت آورده است:
تو را بزرگ کردند و از تو یک چهره رسانهای ساختند؛ و اکنون تو این قدرت کوچک تأثیرگذاری اجتماعی را اینقدر ناصالحانه و با بی تقوایی و بی اخلاقی اینگونه هزینه میکنی! آدم چقدر باید بی وطن، ضد ملی، ضد اخلاق و تبهکار باشد که اینقدر ساده بگوید که دانش آموزان مورد حمله با گازهای سمی قرار گرفتهاند، در حالی که با یک جستوجوی ساده میتوانستید بفهمید که قضیه چیست.»علیزاده سپس نقدی هم به قوه قضائیه وارد کرده که چرا افرادی مانند علی شریفی زارچی که به زعم او سرمایه اجتماعی دارد و پشتش به اصلاح طلبان و کارگزاران سازندگی گرم است، به دلیل این ادعاهای غیر علمی که دل خانوادهها و مادران ایرانی را خالی میکند، دستگیر و بازداشت نمیکند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است