روزنامه نگار

ای‌کاش‌های عباس سلیمی نمین برای نهادهای رسمی

ای‌کاش‌های عباس سلیمی نمین برای نهادهای رسمی



عباس سلیمی نمین،پیشکسوت روزنامه‌نگاری و فعال مطبوعاتی گفت: ای کاش نهادهای رسمی امکانات بیشتری را صرف حمایت از روزنامه‌نگاران و اهالی فرهنگ می‌کردند و…

به گزارش مجاهدت از مشرق، آیین بزرگداشت عباس سلیمی‌نمین، روزنامه‌نگار پیشکسوت، فعال مطبوعاتی و پژوهشگر تاریخ معاصر چهارشنبه (هفتم خردادماه) با حضور جمعی از اهالی رسانه به میزبانی خانه روزنامه‌نگاران شهر برگزار شد. در این مراسم، مسعود رضایی، حسین صفار هرندی، رضا پورحسین و مسعود ده‌نمکی از تجربیات کاری و خاطرات خود سخن گفتند.

ای‌کاش‌های عباس سلیمی نمین برای نهادهای رسمی

در آغاز نشست، مسعود رضایی، پژوهشگر تاریخ و از همکاران نزدیک سلیمی‌نمین، از ورودش به کیهان هوایی در سال ۶۶، روزهایی که به گفته وی داشتن «کیهان هوایی» مایه مباهات بوده است و از دقت کم‌نظیر سلیمی نمین گفت: او بر صحت اخبار و گفته‌ها تأکید دارد. ما در هفته‌نامه کیهان هوایی از همکاری او بهره می‌بردیم و تلاش‌های او باعث محبوبیت کیهان هوایی میان ایرانیان خارج از کشور شده بود؛ چنان که داشتن کیهان هوایی در داخل کشور مایه فخر بود. او تأکید خاصی هم بر صحیح نوشتن متون و مطابقت آن با دستور زبان فارسی دارد و ویراستاری دقیقی روی آن انجام می‌دهد.

رضایی همکار خود را مبدع آنچه خواند که امروزه از آن با عنوان «کرسی‌های آزاداندیشی» یاد می‌شود و گفت: نکته دیگر آزاداندیشی او است. کرسی‌های آزاداندیشی اولین بار در کیهان هوایی با اسم برخورد اندیشه‌ها مطرح شد و بخش زیادی از آن مربوط به نامه‌های اعتراضی ایرانیان خارج از کشور بود که ما این نامه‌ها را بدون کم‌وکاست منتشر می‌کردیم‌.

او در پایان افزود: او در بحث تربیت کادر نیز سخت‌گیری خاصی داشتند تا نیروی قدرتمندی تربیت شود. سلیمی هیچ‌گاه به‌دلیل قرابت جناحی، از اصول حرفه‌ای خبرنگاری کوتاه نیامد. معیار او صلاحیت و شایستگی بود، نه نزدیکی سیاسی.

در ادامه حسین صفارهرندی هم سلیمی‌نمین را قطاری استوار و همیشه در حرکت خواند و افزود: سلیمی از ۵۰ سال پیش تا الان در زندگی با جریانی روبه‌رو شده است که تحمل مسیر او را نداشته‌اند، لذا دست به اخراج او زدند و یا کاری کردند که خودش برود. عباس سلیمی آدم مستقیمی است و در راه رستگاری حرکت می‌کند. او یک خط اصولی غیرقابل تغییر دارد، اما شاید روی فروع آن تجدیدنظر کرده باشد.

او پس از مرور خاطرات نشریه زائر به نقش سلیمی در این نشریه تأکید کرد: در تمام دوران همکاری بنده، او را بر یک خط استوار و اصولی دیدم. سلیمی‌نمین از معدود انسان‌هایی است که شایسته عنوان آدمی به معنای راستین کلمه است. رک، مستقیم و نقادی نکته‌سنج است که روش رسانه‌ای‌اش باید تدریس شود. او همیشه پشتیبان امام و انقلاب بوده است و با استدلال درست از این اصول دفاع می‌کند. بنده او را با غیرت‌ورزی به اصول انقلاب اسلامی شناختم. سلیمی‌نمین سره و ناسره را از هم جدا می‌کند.

او چنین ادامه داد که سلیمی‌نمین رسانه را نه ابزاری در دست یک جناح، بلکه مسئولیتی برای اعتلای فرهنگ کل جامعه می‌داند.صفار هرندی در آخر اشاره‌ای به روزهای تلخ سلیمی نمین در غم از دست دادن فرزند ارشدش و التیامی که از تماس رهبری و همدلی ایشان در وی ایجاد شده، داشت.

در ادامه، رضا پورحسین، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و از مدیران سابق حوزه رسانه از منش و اخلاق کاری سلیمی نمین گفت: اوآماده است. سلیمی نمین خودش، اندیشه و قلمش را در معرض داوری قرار می‌دهد و این ویژگی بارز او است. اوهم‌چنین گوش شنوایی برای شنیدن حرف مخالف دارد که این ویژگی امروزه در جامعه ما رایج نیست. نقد برای کسی است که بدون سوگیری و با شنیدن حرف دیگری را نقل کند و در نقد امانت‌دار باشد. سلیمی به دیگری هم حق اندیشه و حرف زدن می‌دهد و احترام می‌گذارد. او حتی در اوج هیجان بحث، هرگز از مدار اخلاق خارج نمی‌شود و مخالفش را با انصاف نقد می‌کند.

مسعود ده‌نمکی، کارگردان هم در تجلیل و بزرگداشت سلیمی‌نمین صحبت را با ملاحت طبعش آغاز کرد اما دل پردردی از وضعیت فرهنگی کشور داشت و گفت: سنت قدردانی و بزرگداشت افرادی مانند آقای سلیمی نمین باید در کشور جا بیفتد و نسل جدید ما در رسانه باید بدانند که مدیون چنین افرادی هستند. ما نباید بگذاریم بسیاری از آدم‌هایی که پرورش یافته‌اند و صاحب تجربه شده‌اند گوشه‌نشین شوند. به گوشه و حاشیه نشاندن امثال آقای سلیمی‌نمین‌ها لطمات بسیاری دارد. این‌ها عدالت، اخلاق، قانون و انصاف را در نقد رعایت می‌کردند.

او در ادامه از خاطراتش با کیهان هوایی در روزهای پس از جنگ گفت و اشتیاق بسیار مردم به این نشریه در روزهای نماز جمعه در دانشگاه تهران را بازگو کرد.

در نهایت، عباس سلیمی‌نمین، به عنوان سخنران نهایی در سخنانی اظهار کرد: از دوستان و خانواده عزیز خودم و به‌طور ویژه از همسرم که در دوران روزنامه‌نگاری فشارهای زیادی را تحمل کرد، تشکر می‌کنم. خوشحالم که مکانی برای روزنامه‌نگاران شهر تهران اختصاص پیدا کرده است. اما ای کاش نهادهای رسمی امکانات بیشتری را صرف حمایت از روزنامه‌نگاران و اهالی فرهنگ می‌کردند و مکان‌ها و بودجه‌های بیشتری را به آموزش روزنامه‌نگاری و مسائل رفاهی این قشر اختصاص می‌دادند. امیدوارم عزیزان این مهم را در دستور کار قرار دهند.

او در ادامه درباره وضعیت فرهنگی کشور گفت: ما امروز باید از میزان تولیدات فرهنگی و رسانه‌ای نگران باشیم. هیچ سازگاری میان تحول فکری امام خمینی (ره) با آنچه که امروز در رسانه می‌بینیم وجود ندارد که این موضوع باید پیگیری شود. شبهه‌آفرینی آنچه امروز تولید می‌شود، در خارج از کشور بسیار زیاد است. لذا خواهش بنده این است که اختصاص امکانات به بخش فرهنگی کشور را جدی‌تر پیگیری کنیم. شایسته نیست که به همه کسری‌های جامعه بپردازیم اما کسری‌ها در زمینه‌ی فکر جامعه را جدی نگیریم.

سلیمی‌نمین ادامه داد: کم‌توجهی به حوزه اندیشه که امروز شاهد آن هستیم در خور و در شأن ملت بزرگ ایران نیست. خداوند توفیق بدهد از شأن ملت ایران دفاع کنیم.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ای‌کاش‌های عباس سلیمی نمین برای نهادهای رسمی

ای‌کاش‌های عباس سلیمی نمین برای نهادهای رسمی بیشتر بخوانید »

میرفتاح: وام‌دار«شهید آوینی» هستیم

میرفتاح: وام‌دار«شهید آوینی» هستیم


سیدعلی میرفتاح هنرمند نقاش، گرافیست و روزنامه‌نگار باسابقه در گفت‌و‌گو با خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، درباره خلق پرتره‌ی از «شهید سید مرتضی آوینی» اظهار داشت: همزمانی رونمایی از این پرتره و شروع سال جدید ۱۴۰۴ باعث شد عنوانی که برای این اثر انتخاب کنم، «براعت إستهلال» باشد؛ براعت إستهلال در شعر زمانی هست که می‌خواهند غزل را خیلی خوب شروع کنند.

این هنرمند نقاش، گرافیست عنوان کرد: من این اسم «براعت إستهلال» را به دو نیت که انشالله سال جدید یک سال خوب و پربرکت برای مردم ایران باشد و اوضاع بهتر و آرامش و صلح برقرار شود، نام‌گذاری کردم. ضمن اینکه شخصا خودم را مدیون شهدا و به طور خاص شهید آوینی می‌دانم. ایشان راهی بعد از انقلاب در مسیر ژرنالیسم، روشنفکری و نویسندگی باز کردند که خیلی‌ها امروز دنباله‌روی ایشان هستند و راهی که ایشان باز کردند را طی می‌کنند لذا به همین میزان مدیون ایشان هستند.

 

وی تاکید کرد: شهید آوینی دین سنگینی برگردن من دارند چراکه من در کنار کار نقاشی بیشتر مشغول کار ژورنالیستی بودم و خیلی وام‌دار ایشان هستم که امیدوارم این نقاشی مورد قبول تبع ایشان قرار گیرد. هرچند حقیقتاً این کار‌ها هیچ ارزشی در برابر عظمت شهدا ندارد و این را واقعی و بدون تواضع عرض می‌کنم که انسان در برابر این شهید و چهره‌های درخشان که در اوج جوانی جانشان را دادند، خجالت می‌کشد و ما اصلا کاری نمی‌کنیم و خیلی سرافکنده و خجالت زده‌ایم. 

میرفتاح با بیان اینکه حدود ۲۰ روز مشغول خلق تابلوی «براعت إستهلال» بودم، افزود: امیدواریم به برکت نام و یاد این شهدا معنایی نیز در زندگی ما پیدا شود و برای همه ما خیر و برکت داشته باشد. 

این هنرمند نقاش درباره علت ماندگاری آثار شهید آوینی گفت: شهید آوینی نشان داد که «هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق»؛ او به لحاظ زمانِ مادی از سال ۱۳۷۲ از میان ما رفته هست، اما حقیقتا از تمام کسانی که زنده مانده‌اند و نوشته‌اند و کارکرده‌اند، ایشان زنده‌تر هست و هنوز می‌توان با او گفت‌و‌گو کرد و از او یاد گرفت و هنوز سفره ایشان مانند دیگر شهدا گسترده هست. «ثبت هست بر جریده عالم دوام ما» این شهدا دوام دارند و از بین نمی‌روند؛ مثل حافظ، سعدی و مولانا و دیگر پیامبران که نمی‌میرند، شهدا و به طور خاص شهید آوینی نیز به این اعتبار زنده‌اند.

وی خاطرنشان کرد: شهید آوینی سردبیرمان در ماهنامه سوره بودند و ما خیلی از ایشان یادگرفتیم لذا خودمان را خیلی مدیون و وام‌دار ایشان می‌دانیم. شهید آوینی در هر حوزه‌ای که وارد می‌شد، آدمِ ممتاز، درجه یک و اورجینال و اصیلی بود و تمام کار‌های ایشان چه در حوزه معماری، مستندسازی در جهاد و روایت فتح و فیلمنامه‌نویسی درخشان و همواره منشاء خیر بود و راه را باز می‌کرد.

میرفتاح در توصیه‌ای به جوانان علاقه‌مند به هنر انقلاب گفت: متاسفانه کمترکسی مطالعه کتاب در برنامه دارد، اما توصیه ما همچنان مطالعه کتاب و تماشای فیلم هست و اگر کسی می‌خواهد در این مسیر موفق شود باید مقداری زحمت بکشد و سخت‌گیری کند و ترک آرام و خواب باید کرد لذا مطالعه کتاب‌های شهید آوینی و ایجاد گفت‌و‌گو چالشی و منتقدانه با آثار ایشان می‌تواند به آنها کمک کند و انشالله که این شهید دست‌گیری کند.

انتهای پیام/ 121

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

میرفتاح: وام‌دار«شهید آوینی» هستیم

میرفتاح: وام‌دار«شهید آوینی» هستیم بیشتر بخوانید »

خدای دهه شصت خدای امروز هم هست+ فیلم

از مشکلات نترسیم، خدای دهه ۶۰ خدای امروز هم هست + فیلم


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، جواد موگویی، پژوهشگر و روزنامه نگار حوزه انقلاب اسلامی در روایتگری میان زائران شهدای گلزار شهدای بهشت زهرا (س) به اتفاقات دهه شصت اشاره کرد و اظهار داشت: خدای دهه ۶۰ خدای دهه ۱۴۰۰ هم هست. رهبر انقلاب این سخن را فرموده است. در آن سال‌ها بنی صدر به عنوان اولین رئیس جمهور از کشور فرار کرد. شش روز بعد از اینکه جنگ مسلحانه آغاز شود حزب جمهوری منفجر شد و شهید بهشتی و ۷۲ نماینده و وزیر به شهادت رسیدند.

وی ادامه داد: کادر یک کشور را زدند، مجلس از اکثریت افتاد، با این حال چندین نفر را با برانکارد به مجلس بردند که از اکثریت نیفتد. انتخابات شد، شهید رجایی رئیس جمهور و باهنر نخست وزیر شد، شهریور جلسه شورای امنیت ملی منفجر شد، دبیر شورا نفوذی بود. هرروز در کشور ترور صورت می‌گرفت.

موگویی گفت: در این شرایط یک کشور به ما حمله کرد، خرمشهر اشغال شد و آبادان در محاصره قرار گرفت، آدم نمی‌تواند تصور کند این جمهوری اسلامی چگونه ادامه دهد. همزمان در تهران کشمیری به همراه شهید رجایی قصد رفتن پیش امام را دارند، کشمیری می‌خواهد با ساکی که در دست دارد ایشان را نیز ترور کند، محافظ‌ها جلوی او را می‌گیرند، شهید رجایی وساطتش را می‌کند که این دبیر شورای امنیت ملی است اگر به او اعتماد ندارید پس به چه کسی اعتماد دارید، محافظ‌ها باز اجازه نمی‌دهند، کشمیری قهر می‌کند و همان کیف را کنار دست شهید رجایی می‌گذارد.

وی در ادامه افزود: اینکه چطور این کشور مانده را فقط خدا می‌داند. امروز هم ترور داریم، جنگ داریم، در لبنان و سوریه و یمن جنگ است، همه چیز دهه شصت را داریم، هر چند می‌گویم آن موقع بدتر بود، حداقل امروز در خیابان راه می‌رویم ترس این را نداریم اتوبوس روی هوا برود. اما خدای دهه شصت خدای امروز هم هست.

کد ویدیو

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

از مشکلات نترسیم، خدای دهه ۶۰ خدای امروز هم هست + فیلم

از مشکلات نترسیم، خدای دهه ۶۰ خدای امروز هم هست + فیلم بیشتر بخوانید »

خدای دهه شصت خدای امروز هم هست+ فیلم

خدای دهه شصت خدای امروز هم هست+ فیلم


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، جواد موگویی، پژوهشگر و روزنامه نگار حوزه انقلاب اسلامی در روایتگری میان زائران شهدای گلزار شهدای بهشت زهرا (س) به اتفاقات دهه شصت اشاره کرد و اظهار داشت: خدای دهه ۶۰ خدای دهه ۱۴۰۰ هم هست. رهبر انقلاب این سخن را فرموده است. در آن سال‌ها بنی صدر به عنوان اولین رئیس جمهور از کشور فرار کرد. شش روز بعد از اینکه جنگ مسلحانه آغاز شود حزب جمهوری منفجر شد و شهید بهشتی و ۷۲ نماینده و وزیر به شهادت رسیدند.

وی ادامه داد: کادر یک کشور را زدند، مجلس از اکثریت افتاد، با این حال چندین نفر را با برانکارد به مجلس بردند که از اکثریت نیفتد. انتخابات شد، شهید رجایی رئیس جمهور و باهنر نخست وزیر شد، شهریور جلسه شورای امنیت ملی منفجر شد، دبیر شورا نفوذی بود. هرروز در کشور ترور صورت می‌گرفت.

موگویی گفت: در این شرایط یک کشور به ما حمله کرد، خرمشهر اشغال شد و آبادان در محاصره قرار گرفت، آدم نمی‌تواند تصور کند این جمهوری اسلامی چگونه ادامه دهد. همزمان در تهران کشمیری به همراه شهید رجایی قصد رفتن پیش امام را دارند، کشمیری می‌خواهد با ساکی که در دست دارد ایشان را نیز ترور کند، محافظ‌ها جلوی او را می‌گیرند، شهید رجایی وساطتش را می‌کند که این دبیر شورای امنیت ملی است اگر به او اعتماد ندارید پس به چه کسی اعتماد دارید، محافظ‌ها باز اجازه نمی‌دهند، کشمیری قهر می‌کند و همان کیف را کنار دست شهید رجایی می‌گذارد.

وی در ادامه افزود: اینکه چطور این کشور مانده را فقط خدا می‌داند. امروز هم ترور داریم، جنگ داریم، در لبنان و سوریه و یمن جنگ است، همه چیز دهه شصت را داریم، هر چند می‌گویم آن موقع بدتر بود، حداقل امروز در خیابان راه می‌رویم ترس این را نداریم اتوبوس روی هوا برود. اما خدای دهه شصت خدای امروز هم هست.

کد ویدیو

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خدای دهه شصت خدای امروز هم هست+ فیلم

خدای دهه شصت خدای امروز هم هست+ فیلم بیشتر بخوانید »

پشت پرده ادعای نفوذ توسط «کاترین شکدم»

پشت پرده ادعای نفوذ توسط «کاترین شکدم»


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌: حدود سه ماه پیش «کاترین شکدم» خبرنگاری که در سال‌های اخیر در مطالب و مصاحبه‌هایش علیه رژیم صهیونیستی و آل سعود موضع‌گیری‌های متعددی داشته، مطلبی در وبلاگش منتشر کرد و در اظهاراتی مملو از تناقض مدعی شد که به‌عنوان یک عنصر نفوذی به ایران رفت و آمد‌ها داشته است؛ موضوعی که معمولاً به این شکل از طرف یک جاسوس و نفوذی بیان نمی‌شود، زیرا نشانه‌شناسی ادبیات این فرد مبیّن این است که او در نهایت فردی تغییر یافته یا دنبال شهرت و حتی درآمد باشد.

شاید به همین دلایل، آن موقع این اظهارات با بی اعتنایی همراه شد و هیچ سازمانی هم ادعای او را تأیید نکرد؛ حتی موساد که در چنین مواقعی برای نشان دادن قدرت امنیتی خود سریع وارد میدان می‌شود تا از این نمد کلاهی برای خود ببافد، این بار فهمید که نمی‌توان روی این گزینه سرمایه‌گذاری کرد.

حال پس از گذشت سه ماه از این موضوع، مرحله جدیدی از یک سناریوی رسانه‌ای رخ می‌دهد و طی آن با کارپردازی عنصر یا عناصری در داخل کشور که با یک نام کاربری که غیرواقعی بودنش هم خیلی زود افشا می‌شود، خیال‌بافی‌های ناشیانه‌ای به نام مصاحبه و پرسش و پاسخ با «کاترین شکدم» به صورت توئیت منتشر می‌شود و در آن ادعا‌های واهی را مطرح می‌کند؛ ادعا‌هایی که کمترین دقت در آن‌ها نشان می‌دهد که بیش از اینکه نشانی از واقعیت داشته باشد، ساخته و پرداخته ذهن بیماری است که یک اظهار نظر را بهانه و فرصت مناسبی برای تخریب یافته است؛ ادعای اینکه «کاترین شکدم» از طریق سردار جوانی معاون سیاسی سپاه به افراد ذی‌نفود و مسئولان کشور معرفی شده و به اعتبار این سردار سپاه توانسته با تعداد زیادی از مسئولان گفت‌وگو کند و با آن‌ها ارتباط بگیرد!

در پی انتشار این مطلب در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی، سردار جوانی در پاسخ به پرسش یکی از رسانه‌ها در این باره گفت: «ادعای مطرح شده توسط برخی افراد در فضای مجازی مبنی بر ارتباط نامبرده با اینجانب از طریق خبرنگار تهران‌تایمز یا هر طریق دیگر و سپس معرفی وی به برخی سایت‌ها و رسانه‌ها کذب و دروغ محض است؛ بر این اساس با صراحت اعلام می‌کنم که اساساً بنده نه ایشان را می‌شناسم و نه دیده‌ام؛ لذا مطالب منتشرشده در این‌خصوص را تکذیب می‌کنم.»

تأملی در این فرآیند نشان می‌دهد، این‌گونه ادعا‌ها آن هم برای تخریب چهره سردار جوانی که به دلیل سال‌ها مجاهدت در سنگر بصیرت‌افزایی در فهرست تحریم‌های اتحادیه اروپا و لیست ترور منافقین قرار گرفته است را باید در جورچین دشمنان برای بی اعتبارسازی سرمایه‌های فکری و سیاسی نهاد مقدس سپاه ارزیابی کرد؛ همان‌گونه که در فتنه ۸۸ نیز به دلیل مواضع تأثیرگذارش، کتابی علیه او با نام «یدالله جوانی» در آمریکا چاپ شد!

شواهد و قراین اولیه نشان می‌دهد که اظهارات این نویسنده و روزنامه‌نگار درباره نفوذ در ایران صرفاً برای جلب حمایت و کسب کمک‌های مالی از سوی برخی شبکه‌ها و حامیان آن‌ها بوده، اما جریان رسانه‌ای دیگری این موضوع را مستمسکی برای تخریب چهره سردار جوانی و مسئولان نظام قرار داده و تلاش می‌کند تا «از آب گل‌آلود ماهی خود را صید کند».

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پشت پرده ادعای نفوذ توسط «کاترین شکدم»

پشت پرده ادعای نفوذ توسط «کاترین شکدم» بیشتر بخوانید »