روزنامه نگار

خدای دهه شصت خدای امروز هم هست+ فیلم

از مشکلات نترسیم، خدای دهه ۶۰ خدای امروز هم هست + فیلم


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، جواد موگویی، پژوهشگر و روزنامه نگار حوزه انقلاب اسلامی در روایتگری میان زائران شهدای گلزار شهدای بهشت زهرا (س) به اتفاقات دهه شصت اشاره کرد و اظهار داشت: خدای دهه ۶۰ خدای دهه ۱۴۰۰ هم هست. رهبر انقلاب این سخن را فرموده است. در آن سال‌ها بنی صدر به عنوان اولین رئیس جمهور از کشور فرار کرد. شش روز بعد از اینکه جنگ مسلحانه آغاز شود حزب جمهوری منفجر شد و شهید بهشتی و ۷۲ نماینده و وزیر به شهادت رسیدند.

وی ادامه داد: کادر یک کشور را زدند، مجلس از اکثریت افتاد، با این حال چندین نفر را با برانکارد به مجلس بردند که از اکثریت نیفتد. انتخابات شد، شهید رجایی رئیس جمهور و باهنر نخست وزیر شد، شهریور جلسه شورای امنیت ملی منفجر شد، دبیر شورا نفوذی بود. هرروز در کشور ترور صورت می‌گرفت.

موگویی گفت: در این شرایط یک کشور به ما حمله کرد، خرمشهر اشغال شد و آبادان در محاصره قرار گرفت، آدم نمی‌تواند تصور کند این جمهوری اسلامی چگونه ادامه دهد. همزمان در تهران کشمیری به همراه شهید رجایی قصد رفتن پیش امام را دارند، کشمیری می‌خواهد با ساکی که در دست دارد ایشان را نیز ترور کند، محافظ‌ها جلوی او را می‌گیرند، شهید رجایی وساطتش را می‌کند که این دبیر شورای امنیت ملی است اگر به او اعتماد ندارید پس به چه کسی اعتماد دارید، محافظ‌ها باز اجازه نمی‌دهند، کشمیری قهر می‌کند و همان کیف را کنار دست شهید رجایی می‌گذارد.

وی در ادامه افزود: اینکه چطور این کشور مانده را فقط خدا می‌داند. امروز هم ترور داریم، جنگ داریم، در لبنان و سوریه و یمن جنگ است، همه چیز دهه شصت را داریم، هر چند می‌گویم آن موقع بدتر بود، حداقل امروز در خیابان راه می‌رویم ترس این را نداریم اتوبوس روی هوا برود. اما خدای دهه شصت خدای امروز هم هست.

کد ویدیو

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

از مشکلات نترسیم، خدای دهه ۶۰ خدای امروز هم هست + فیلم بیشتر بخوانید »

خدای دهه شصت خدای امروز هم هست+ فیلم

خدای دهه شصت خدای امروز هم هست+ فیلم


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، جواد موگویی، پژوهشگر و روزنامه نگار حوزه انقلاب اسلامی در روایتگری میان زائران شهدای گلزار شهدای بهشت زهرا (س) به اتفاقات دهه شصت اشاره کرد و اظهار داشت: خدای دهه ۶۰ خدای دهه ۱۴۰۰ هم هست. رهبر انقلاب این سخن را فرموده است. در آن سال‌ها بنی صدر به عنوان اولین رئیس جمهور از کشور فرار کرد. شش روز بعد از اینکه جنگ مسلحانه آغاز شود حزب جمهوری منفجر شد و شهید بهشتی و ۷۲ نماینده و وزیر به شهادت رسیدند.

وی ادامه داد: کادر یک کشور را زدند، مجلس از اکثریت افتاد، با این حال چندین نفر را با برانکارد به مجلس بردند که از اکثریت نیفتد. انتخابات شد، شهید رجایی رئیس جمهور و باهنر نخست وزیر شد، شهریور جلسه شورای امنیت ملی منفجر شد، دبیر شورا نفوذی بود. هرروز در کشور ترور صورت می‌گرفت.

موگویی گفت: در این شرایط یک کشور به ما حمله کرد، خرمشهر اشغال شد و آبادان در محاصره قرار گرفت، آدم نمی‌تواند تصور کند این جمهوری اسلامی چگونه ادامه دهد. همزمان در تهران کشمیری به همراه شهید رجایی قصد رفتن پیش امام را دارند، کشمیری می‌خواهد با ساکی که در دست دارد ایشان را نیز ترور کند، محافظ‌ها جلوی او را می‌گیرند، شهید رجایی وساطتش را می‌کند که این دبیر شورای امنیت ملی است اگر به او اعتماد ندارید پس به چه کسی اعتماد دارید، محافظ‌ها باز اجازه نمی‌دهند، کشمیری قهر می‌کند و همان کیف را کنار دست شهید رجایی می‌گذارد.

وی در ادامه افزود: اینکه چطور این کشور مانده را فقط خدا می‌داند. امروز هم ترور داریم، جنگ داریم، در لبنان و سوریه و یمن جنگ است، همه چیز دهه شصت را داریم، هر چند می‌گویم آن موقع بدتر بود، حداقل امروز در خیابان راه می‌رویم ترس این را نداریم اتوبوس روی هوا برود. اما خدای دهه شصت خدای امروز هم هست.

کد ویدیو

انتهای پیام/ ۱۴۱

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خدای دهه شصت خدای امروز هم هست+ فیلم بیشتر بخوانید »

پشت پرده ادعای نفوذ توسط «کاترین شکدم»

پشت پرده ادعای نفوذ توسط «کاترین شکدم»


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌: حدود سه ماه پیش «کاترین شکدم» خبرنگاری که در سال‌های اخیر در مطالب و مصاحبه‌هایش علیه رژیم صهیونیستی و آل سعود موضع‌گیری‌های متعددی داشته، مطلبی در وبلاگش منتشر کرد و در اظهاراتی مملو از تناقض مدعی شد که به‌عنوان یک عنصر نفوذی به ایران رفت و آمد‌ها داشته است؛ موضوعی که معمولاً به این شکل از طرف یک جاسوس و نفوذی بیان نمی‌شود، زیرا نشانه‌شناسی ادبیات این فرد مبیّن این است که او در نهایت فردی تغییر یافته یا دنبال شهرت و حتی درآمد باشد.

شاید به همین دلایل، آن موقع این اظهارات با بی اعتنایی همراه شد و هیچ سازمانی هم ادعای او را تأیید نکرد؛ حتی موساد که در چنین مواقعی برای نشان دادن قدرت امنیتی خود سریع وارد میدان می‌شود تا از این نمد کلاهی برای خود ببافد، این بار فهمید که نمی‌توان روی این گزینه سرمایه‌گذاری کرد.

حال پس از گذشت سه ماه از این موضوع، مرحله جدیدی از یک سناریوی رسانه‌ای رخ می‌دهد و طی آن با کارپردازی عنصر یا عناصری در داخل کشور که با یک نام کاربری که غیرواقعی بودنش هم خیلی زود افشا می‌شود، خیال‌بافی‌های ناشیانه‌ای به نام مصاحبه و پرسش و پاسخ با «کاترین شکدم» به صورت توئیت منتشر می‌شود و در آن ادعا‌های واهی را مطرح می‌کند؛ ادعا‌هایی که کمترین دقت در آن‌ها نشان می‌دهد که بیش از اینکه نشانی از واقعیت داشته باشد، ساخته و پرداخته ذهن بیماری است که یک اظهار نظر را بهانه و فرصت مناسبی برای تخریب یافته است؛ ادعای اینکه «کاترین شکدم» از طریق سردار جوانی معاون سیاسی سپاه به افراد ذی‌نفود و مسئولان کشور معرفی شده و به اعتبار این سردار سپاه توانسته با تعداد زیادی از مسئولان گفت‌وگو کند و با آن‌ها ارتباط بگیرد!

در پی انتشار این مطلب در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی، سردار جوانی در پاسخ به پرسش یکی از رسانه‌ها در این باره گفت: «ادعای مطرح شده توسط برخی افراد در فضای مجازی مبنی بر ارتباط نامبرده با اینجانب از طریق خبرنگار تهران‌تایمز یا هر طریق دیگر و سپس معرفی وی به برخی سایت‌ها و رسانه‌ها کذب و دروغ محض است؛ بر این اساس با صراحت اعلام می‌کنم که اساساً بنده نه ایشان را می‌شناسم و نه دیده‌ام؛ لذا مطالب منتشرشده در این‌خصوص را تکذیب می‌کنم.»

تأملی در این فرآیند نشان می‌دهد، این‌گونه ادعا‌ها آن هم برای تخریب چهره سردار جوانی که به دلیل سال‌ها مجاهدت در سنگر بصیرت‌افزایی در فهرست تحریم‌های اتحادیه اروپا و لیست ترور منافقین قرار گرفته است را باید در جورچین دشمنان برای بی اعتبارسازی سرمایه‌های فکری و سیاسی نهاد مقدس سپاه ارزیابی کرد؛ همان‌گونه که در فتنه ۸۸ نیز به دلیل مواضع تأثیرگذارش، کتابی علیه او با نام «یدالله جوانی» در آمریکا چاپ شد!

شواهد و قراین اولیه نشان می‌دهد که اظهارات این نویسنده و روزنامه‌نگار درباره نفوذ در ایران صرفاً برای جلب حمایت و کسب کمک‌های مالی از سوی برخی شبکه‌ها و حامیان آن‌ها بوده، اما جریان رسانه‌ای دیگری این موضوع را مستمسکی برای تخریب چهره سردار جوانی و مسئولان نظام قرار داده و تلاش می‌کند تا «از آب گل‌آلود ماهی خود را صید کند».

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پشت پرده ادعای نفوذ توسط «کاترین شکدم» بیشتر بخوانید »

باج سعودی‌ها به اسرائیل برای استفاده از نرم‌افزار جاسوسی پگاسوس

باج سعودی‌ها به اسرائیل برای استفاده از نرم‌افزار جاسوسی پگاسوس



ولیعهد عربستان اخیراً در تماسی تلفنی با نخست‌وزیر سابق رژیم صهیونیستی پیشنهاد استفاده از حریم هوایی عربستان در ازای دسترسی به یک نرم‌افزار جاسوسی را مطرح کرده است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، گزارشات حاکی از آن است که در زمان حضور بنیامین نتانیاهو در رأس رژیم صهیونیستی محمد بن‌سلمان، ولیعهد عربستان در یک تماس مستقیم تلفنی به وی پیشنهاد داده به ازای استفاده از حریم هوایی سعودی‌ها برای هواپیماهای اسرائیلی، نتانیاهو شخصاً در تمدید مجوز استفاده دولت عربستان از نرم‌افزار جاسوسی پگاسوس متعلق به رژیم صهیونیستی مداخله کند.

در سال ۲۰۱۷ سعودی‌ها به نرم‌افزار پگاسوس دسترسی پیدا کردند اما به خاطر قتل فجیع جمال خاشقچی روزنامه‌نگار سعودی دسترسی آنها به پگاسوس محدود شد.

نرم‌افزار پگاسوس دوباره در سال ۲۰۱۹ و زمانی که نتانیاهو داشت با بحرین و امارات برای عادی‌سازی روابط مذاکره می‌کرد فعال شد و در سپتامبر ۲۰۲۰ توافقی در این زمینه بین عربستان و رژیم صهیونیستی امضا شد.

گفته می‌شود پس از تماس محمد بن‌سلمان نتانیاهو شخصاً به تعلیق دسترسی سعودی‌ها به پگاسوس ورود کرده است.

بن سلمان در ازای دسترسی به این نرم‌افزار جاسوسی موافقت کرده بود تا هواپیماهای اسرائیلی از آسمان عربستان عبور کنند و همین مسئله باعث کمک به توافق اسرائیل با برخی کشورهای حوزه خلیج فارس در راستای عادی‌سازی روابط شد.

بنا بر گزارش نیویورک تایمز، پس از تماس بن سلمان وزیر جنگ رژیم صهیونیستی به شرکت مالک پگاسوس دستور داد تا دسترسی سعودی‌ها به پگاسوس را مجدداً باز کنند.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

باج سعودی‌ها به اسرائیل برای استفاده از نرم‌افزار جاسوسی پگاسوس بیشتر بخوانید »

از تبدیل حیاط انجمن ارامنه به کارگاه ساخت وسایل جبهه تا لبیک صنعتگران ارمنی

گذری بر خدمات جامعه ارامنه به جبهه‌ها/ من دیگر کلاغ نوح نیستم!


از تبدیل حیاط انجمن ارامنه به کارگاه ساخت وسایل جبهه تا لبیک صنعتگران ارمنیبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، دفاع مقدس صحنه حضور اقشار و گروه‌های مختلف بود. ادیان و اقلیت‌های دینی کشور همپای مردم مسلمان ایران برای دفاع از آب و خاک کشور سعی و تلاش خود را به کار گرفتند و در این میان از هیچ کمکی فروگذار نکردند. ارامنه ایران علاوه بر حضور میدانی در جبهه از آنجا که صنعتگران ماهری هستند در تعمیر و ساخت ادوات فنی کمک‌های شایانی کردند. وارطان داودیان از روزنامه نگاران ارمنی کشور در نوشته‌ای به فعالیت‌های ارامنه در دوران جنگ پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.

وارطان داودیان متولد ۲۴ تیر سال ۱۳۴۴ در منطقه ارمنی نشین حشمتیه تهران هستم. دوره ابتدایی را در مدرسه ارامنه ساهاکیان واقع در همان محله گذراندم و دوره متوسطه را در دبیرستان کوشش ارامنه سپری کردم. از نوجوانی علاقه بسیاری به نوشتن داشتم و به دلیل داشتن تسلط کامل به دو زبان فارسی و ارمنی، به هر دو زبان هم می‌نوشتم. ابتدا در مجله آلیک جوانان و سپس مجلات کیهان بچه‌ها و دختران پسران مؤسسه‌ اطلاعات مطالبی می‌نوشتم. بعد‌ها در روزنامه‌های فارسی زبان و روزنامه ارمنی زبان آلیک مطالبم چاپ می‌شد. پس از مدت کمی به عضویت هیئت تحریریه آلیک در آمدم. از وقتی که آن واقعه مصادف شد با خیزش مردم ایران، مسئول اخبار داخلی ایران شدم. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و یورش نیرو‌های بعثی به ایران، آن خبر‌ها را هم پوشش می‌دادم. پس از ۱۷ مهر سال ۱۳۵۹ که اولین شهید ارمنی دفاع مقدس به زمین افتاد، هم زمان هم اخبار جنگ را پوشش می‌دادم و هم از سوی خلیفه گری ارامنه مأموریت یافتم که شهدای ارمنی را در معراج شهدا شناسایی کنم.

پس از آنکه کمک رسانی به جبهه‌ها بخشی از مسئولیت‌های ستاد ما شد، مرحوم اسکندر اسکندریان که در آن زمان عضو شورای خلیفه گری ارامنه بود و مسئول ستاد کمک‌ها شد، بنده هم همپای ایشان به انجام این وظیفه مشغول شدم. ستادی را به منظور آگاهی از نیاز‌های رزمندگان و جمع آوری ملزومات مورد نیاز جبهه‌ها تشکیل دادیم و بلافاصله با کمک انجمن‌های فرهنگی – ورزشی ارامنه تهران، افراد مورد نیاز را یافته، سازماندهی کرده و در قالب هیئت‌هایی به جبهه‌ها گسیل می‌داشتیم.

با توجه به نیاز رزمنده‌ها، گروهی از صنعتگران ارمنی را مأمور ساخت حمام‌ها و سرویس‌های بهداشتی کردیم. برای تحقق آن حیاط و فضای باز، برخی از انجمن‌های ارامنه را تخلیه و با در اختیار گذاردن آهن، ورق و آنچه که مورد نیاز ساخت بود، از آن‌ها می‌خواستیم تا در مدتی مشخص آنان را بسازند و پس از اتمام کار آن‌ها را به جبهه‌ها برده و رسما تحویل می‌دادیم.

برای ساخت این گونه ملزومات و سایر هدایای ارامنه به جبهه‌ها، انجمن‌های ارامنه با تدابیری به جمع آوری اعانات مردمی می‌پرداختند و ملزومات را خریداری کرده یا وجوه جمع آوری شده را در اختیار خلیفه گری گذارده تا پس از خریداری نیاز‌های جبهه‌ها به وسیله خود صنعتگران به مناطق جنگی ارسال شوند.

از جمله اقلامی که به این طریق خریداری و به جبهه‌ها ارسال شد، می‌توان به این موارد اشاره کرد: آمبولانس‌های مجهز به اتاق عمل، موتورسیکلت، تراکتور، سردخانه‌های مجهز، موتور ژنراتور‌های تولید برق و …

از جمله خاطراتی که برایم بسیار مهم است، حضور خودم در جبهه‌هاست. در این بین صنعتگران ارمنی برای تعمیر ماشین آلات جنگی و راه‌سازی، سردخانه‌ها، ژنراتور‌های برق و … پای کار بودند. یکی از مهم‌ترین آن‌ها تعمیر ۱۷ عراده تانک چیفتن انگلیسی، تانک‌ها و جنگ افزار‌های سوخوی روسی بود.

بهترین خاطره من از هشت سال دفاع مقدس آزادی اسرای جنگی بود. پس از اینکه سال‌ها فقط شهادت سربازان ارمنی را به اطلاع خانواده هایشان می‌رساندم، فرصتی دست داد که بتوانم این بار خبر آزادی آنان را به عزیزانشان بدهم.

در آبان ماه سال ۱۳۶۸ هر روز صبح زود به ستاد رسیدگی به امور آزادگان می‌رفتم و اسامی آزادگان ارمنی را یادداشت کرده و به آگاهی خانواده‌هایشان می‌رساندم و روز بعد در ترمینال حجاج فرودگاه مهرآباد از آنان استقبال کرده و به کلیسای سرکیس مقدس رفته و ضمن استقبال از سوی جامعه ارامنه، اسقف اعظم نیز آن‌ها را تبرک می‌داد.

روز بعد از آزادی اولین گروه آزادگان، در صفحه اول روزنامه مقاله‌ای نوشتم تحت عنوان: «من دیگر کلاغ نوح نیستم.»

انتهای پیام/ ۱۴۱



منبع خبر

گذری بر خدمات جامعه ارامنه به جبهه‌ها/ من دیگر کلاغ نوح نیستم! بیشتر بخوانید »