تحریریه نیویورک تایمز در مقالهای که درست پیش از کنوانسیون جمهوریخواهان منتشر شد، اعلام کرد که «دونالد ترامپ برای رهبری نامناسب است».
به گزارش مجاهدت از مشرق، نیویورک تایمز روز پنجشنبه در گزارش خود نوشت: یک حزب سیاسی بزرگ و قدیمی اکنون در راستای منافع یک نفر خدمت میکند؛ فردی که به طور آشکار برای مقام ریاست جمهوری نامناسب است، فردی که ارزشها، منش، ایدهها و زبانش مستقیماً با بسیاری از آنچه این کشور را بزرگ کرده است، در تضاد است.
تحریریه نیویورک تایمز روز دوشنبه نیز در مقالهای اعلام کرد که «بهترین امید برای دموکراتها برای حفظ کاخ سفید این است که بایدن کنار برود».
نیویورک تایمز در گزارش جدید خود نوشت: بسیاری از جمهوریخواهان نگرانیهای خود در مورد آقای ترامپ را به دلیل مواضعش در مورد مهاجرت، تجارت و مالیات کنار گذاشتهاند.
ترامپ به دلیل ۳۴ اتهام کیفری مربوط به پرداختهای مخفی به یک بازیگر فیلم بزرگساله محکوم شده اما قاضی بررسی پرونده را تا ماه سپتامبر به تاخیر انداخته است. وی همچنین با ۵۴ اتهام کیفری دیگر در مورد تخلف انتخاباتی و نگهداری اسناد طبقهبندی شده روبرو است.
هیئت تحریریه تایمز گفت که این رویدادها و شاخصهای دیگر نشان میدهد که ترامپ «شخصیتی نامناسب برای ریاست جمهوری است».
نیویورک تایمز نوشت: وی نشان داده است که احترامی مطلق به قانون اساسی، حاکمیت قانون و مردم آمریکا ندارد. ترامپ به جای داشتن دیدگاهی منطقی برای آینده کشور به دنبال افزایش قدرت سیاسی خود است.
این روزنامه نیویورک تایمز نوشت: به طور خلاصه وی برای رهبری مناسب نیست.
منبع: ایسنا
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
اف.بی.آی سال گذشته به یک مرکز پلیس برونمرزی چین حمله کرده و برخی اسناد آن را در اختیار گرفته است.
به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه نیویورکتایمز امروز گزارش داده اف.بی.آی سال گذشته به یک مرکز پلیس چینی در منطقه منهتن نیویورک حمله کرده و برخی اسناد آن را در اختیار گرفته است.
این روزنامه مدعی شده این تجسس سال گذشته از ساختمانی واقع در محله چینیها صورت گرفته که گمان میرود یکی از شاخههی اداره امنیت شهر «فوجو» در چین باشد.
وجود این مرکز پلیس برونمرزی چین در منطقه منهتن اولین بار چند وقت قبلتر توسط یک گروه غیردولتی به نام «Safeguard Defender» افشا شده بود. این گروه مدعی شده بود بیش از ۱۰۰ مرکز پلیس که توسط استانهای مختلف چین اداره میشوند در کشورهای مختلف برپا شدهاند.
دولتهای بیش از ۱۰ کشور دیگر هم تحقیقاتی را درباره فعالیت این مراکز پلیس در خاک خودشان آغاز کردهاند. نیویورکتایمز نوشته با وجود این، حمله اف.بی.آی که برای اولین بار در روز جمعه گزارش شده نخستین نمونه تجسس از این مراکز است.
گروه Safeguard Defenders گزارش داده بود شواهد موجود نشان میدهند ۴ مورد از این مراکز پلیس در آمریکا واقع شدهاند: دو مرکز در نیویورک، یکی در لسآنجلس و دیگری در منطقهای که هنوز مشخص نیست.
برخی گزارشها احتمال میدهند که تعداد این مراکز از این هم بیشتر باشد. نشریه نیوزویک سال گذشته گزارش داده بود که دستکم ۹ مرکز پلیس چینی در آمریکا وجود دارند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
یکی از اهداف اصلی در این پروژه، وادارکردن ایران به عقب نشینی و تن دادن به برجام 2 و 3 است.
سرویس سیاست مشرق- در روزهای گذشته روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز در مطلبی به نقل از منبعی آگاه نوشت: «اسرائیل به آمریکا اطلاع داده که ترور شهید صیادخدایی کار آنها بوده است.»
پس از انتشار این مطلب، روزنامه «یدیعوت آحارونوت» در گزارشی نوشت: «دستگاه نظامی اسرائیل از انتشار گزارش روزنامه نیویورک تایمز مبنی بر اینکه اسرائیل در مورد ترور حسن صیاد خدایی به آمریکا اطلاعرسانی کرده، ابراز تعجب و غافلگیری نمود.»
این روزنامه صهیونیستی در ادامه به نقل از دستگاه نظامی اسرائیل نوشت: «این نگرانی وجود دارد که گزارش نیویورکتایمز منجر به هدف قرار گرفتن اشخاص اسرائیلی مهمتری به عنوان اهداف انتقامی شود.»
یدیعوت آحارونوت در ادامه تصریح کرد: «دستگاه نظامی اسرائیل با ابراز غافلگیری از افشای گزارش اطلاعاتی خود به آمریکا درباره ترور شهید مدافع حرم در تهران، از اقدام واشنگتن در بیگناه نشان دادن خود انتقاد کرد.»
محتوای گزارش این دو رسانه آمریکایی و اسرائیلی، جدیدترین سند شراکت آمریکا و اسرائیل در اقدامات تروریستی علیه مردم ایران است.
این دو گزارش، بیش از پیش ثابت کرد که اسرائیل در اجرای اقدامات تروریستی و جنایتکارانه علیه ایران، همیشه شراکت و همراهی آمریکا را با خود دارد.
اما این دو گزارش، آب سردی بود بر سر بزک کنندگان برجام در داخل کشور؛ چرا!؟ به این دو نمونه توجه کنید:
نمونه اول: روزنامه اعتماد- 3 خرداد- در مطلبی با عنوان «ترور با هدف تخریب مذاکرات احیای برجام» نوشت: «غروب روز یکشنبه انتشار خبر شهادت سرهنگ حسن صیاد خدایی در یکی از خیابانهای تهران و در نزدیکی محل زندگیاش در صدر اخبار داخلی و بینالمللی قرار گرفت. در حالی که نهادهای اطلاعاتی و امنیتی ایران هنوز درباره عامل یا عوامل این عملیات تروریستی گزارشی منتشر نکردهاند، نخستین ظن در فضای رسانهای و مجازی به سمت رژیم اسراییل رفت.»
در ادامه این مطلب آمده است: «در نخستین ساعات پس از این عملیات تروریستی، بیشترین تحلیل منتشر شده درباره دلیل این ترور در مقطع زمانی فعلی به مساله مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و ایالات متحده در قالب تلاشهایی برای احیای برجام اختصاص داشت وبسیاری این ترور را تلاش احتمالی تلآویو برای به تعویق انداختن توافق احیای برجام دانستند.»
این گزارش اینگونه القاء می کرد که آمریکا در پی مذاکره و توافق با ایران است و در این میان اسرائیل به صورت خودسر و مستقل برای تخریب توافق احتمالی، ترور در تهران را انجام داده است.
نمونه دوم: روزنامه شرق- 3 خرداد- در مطلبی با عنوان «اسرائیل با این ترور برجام را نشانه رفته است» نوشت: «اسرائیل با این ترور، برجام را نشانه رفته است. همانگونه که میدانید بزرگترین دشمن احیای برجام اسرائیل است. اگرچه بازیگران منطقهای و فرامنطقهای دیگری هم برای عدم احیای برجام وجود دارد، اما اسرائیل موتور اصلی حرکت ضدبرجامی است. چه در دوره بنیامین نتانیاهو و چه در دوره نفتالی بنت؛ بنابراین بدون شک تروری که یکشنبه در تهران انجام شد، میتواند بخشی از سلسله اقدامات، تحرکات و واکنشهای اسرائیل در منطقه و فضای بینالملل ضد جمهوری اسلامی ایران قلمداد شود.»
متاسفانه برخی رسانه های اصلاح طلب در داخل کشور، نقش جاده صاف کنی را برای پروژه های آمریکا و اسرائیل ایفا می کنند.
در حال حاضر آمریکا و اسرائیل با شراکت برخی دولت های اروپایی و برخی حکام مرتجع در منطقه، پروژه تحریم، ترور و تهدید را پیش گرفته اند.
یکی از اهداف اصلی در این پروژه، وادارکردن ایران به عقب نشینی و تن دادن به برجام 2 و 3 است. در این میان برخی در داخل، آمریکا را بازیگر خوب و اسرائیل را بازیگر بد معرفی کرده و به گونه ای فضاسازی می کنند که گویا دولت آمریکا برای لغو تحریم های ضدایرانی، بی قرار است و لحظه شماری می کند و این اسرائیل و منتقدان برجام در داخل هستند که در لغو تحریم ها ممانعت ایجاد می کنند.
این طیف دقیقا در همین راستا منتقدان برجام در داخل را با اسرائیل همصدا و دارای هدف مشترک معرفی می کنند. این در حالی است که مقامات آمریکایی- چه در دولت های پیشین و چه در دولت فعلی آمریکا- صراحتا اعلام کرده اند که در پرونده ایران و از جمله در برجام، با یکدیگر کاملا هماهنگ هستند و در این خصوص هر دو طرف به یکدیگر مشاوره می دهند.
نشان به آن نشان که سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در دولت جمهوریخواهان (ترامپ) و شهید صیاد خدایی در دولت دموکرات ها ترور شده است. این تنها یکی از مصادیق این حقیقت است که جمهوری خواهان و دموکرات ها در هر مسئله ای اختلاف داشته باشند در دشمنی و خصومت علیه ملت ایران هیچ اختلاف اساسی با یکدیگر ندارند و به عبارتی دارای وحدت استراتژیک و اختلاف تاکتیکی هستند.
آمریکا همواره شریک اسرائیل در اقدامات جنایتکارانه بوده است؛ از کودک کشی در فلسطین تا ترور دانشمندان هسته ای در ایران. در اقدام جنایتکارانه اخیر نیز همین مسئله صدق می کند.
آمریکا، اسرائیل و تروئیکای اروپا در تقلا هستند تا به طرق مختلف ایران را در موضع ضعف قرار داده و برجام موشکی و منطقه ای و دائمی کردن محدودیت های هسته ای ایران را کلید بزنند. خرابکاری در تاسیسات هسته ای و ترور دانشمندان و مدافعان حرم نیز در همین پازل قابل بررسی است.
هدف اصلی این است که ایران به عقب نشینی وادار شده و از خواسته های به حق خود کوتاه بیاید و ابزار چانه زنی آمریکا علیه ایران تقویت شود. متاسفانه برخی رسانه های منتسب به جریان اصلاح طلب- یا سهوا و یا عمدا- در این پازل بازی کرده و به نقشه ضدایرانی دشمن ضریب داده و آن را بزک می کنند.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
پیش از «غیرتی» شدن آقای ویل اسمیت در مراسم اسکار، شایعات جدی دربارهی روابط همسرش با همان مجری و کمدین، یعنی کریس راک، در هالیوود وجود داشته است!
سرویس جهان مشرق- در جریان برگزاری مراسم نود و سومین دوره اهدای جوایز آکادمی(اسکار) در شامگاه ۲۷ مارس، یک حرکت «ظاهرا» غیرمترقبه یعنی سیلی ویل اسمیت، بازیگر معروف آفریقاییتبار، به صورت کریس راک، کمدین و مجری مراسم، جنجالساز شد و کل مراسم را تحتالشعاع قرار داد.
البته، ذکر این نکته لازم است که به نظر بسیاری از کارشناسان و نویسندگان سینمایی، مراسم اهدای اسکار، چند سالی است که به طور فزاینده افول کرده و مراسم امسال هم هم از هر لحاظ در امتداد همان افول کیفی بوده است. لیکن در دل این مراسم بیحال و بیرمق و بیمار، ناگهان «غیرت» آقای بازیگر به جوش می آید و در واکنش به شوخی مجری مراسم با همسرش یک سیلی آبدار به او می زند که تا چند روز سرخط همهی اخبار را در آمریکا به خود اختصاص داده است.
اما اهل فن، به خوبی با این نوع شامورتیبازیهای هالیوود در ایجاد موج تبلیغاتی و عملیات روانی آشنا هستند و ابدا گول غیرت «پلاستیکی» امثال ویل اسمیت را که به ناگهان از یک شوخی قلمبه میشود، نمیخورند!
تکتک اجزای این شوی سالانه، همان مراسم جوایز آکادمی، نوشته و طراحی و هماهنگ شده است و شکی نیست که ویل اسمیت نه به خاطر «شاه ریچارد» که بابت همین فیلمی که در جریان مراسم بازی کرد و چند روزی است مخ ملت آمریکا را به کار گرفته، باید جایزهی بهترین بازیگر را می گرفت! آن هم ویل اسمیتی که که همسرش جادا در همین سال ۲۰۲۰ اعتراف کرد که چند سال به شوهرش خیانت می کرده و از آن فراتر این که خود ویل اسمیت اذعان کرده که یک «ازدواج باز» با همسرش دارد، به این معنی که گرچه زن و شوهر هستند، اما هر یک می توانند شرکای دیگری هم داشته باشند!
جالبتر این که حتی پیش از «غیرتی» شدن آقای ویل اسمیت، شایعات جدی دربارهی روابط همسرش با همان مجری و کمدین، یعنی کریس راک، در هالیوود وجود داشته است!
حقیقت آن است که یک بار دیگر، دست ذوالفنون هالیوود در عملیات روانی و چشمبندی عمومی از آستین بیرون آمد و با ترتیب دادن یک شوی سانتیمانتال و آبکی از غیرت زناشویی، توانست افکار عمومی را به خود جلب کند تا حواسها از یک واقعیت مهم دیگر کاملا پرت شود. اما این واقعیت دیگر، چه می تواند باشد؟
در یک نکته تردیدی وجود ندارد و آن رابطهی عمیق و ریشهدار گردانندگان هالیوود با «دیپ استیت» (دولت عمیق) ایالات متحده است. دیپ استیت همان شبکهی پنهان پشت صحنه و فراحزبی است که با نفوذ و سلطه بر تشکیلات سیاسی، امنیتی، قضایی و نظامی و البته بهرهگیری از بازوهای اقتصادی قدرتمند، فرمان واقعی قدرت را در آمریکا در دست دارد و البته دربارهی بخش بزرگی از کشورهای دیگر دنیا هم همین مساله صادق است.
نکته اینجاست که مقارن با مراسم اهدای جوایز اسکار، چه مسالهای در حال افشا و جنجالی شدن بود که به منافع دیپ استیت ضربه وارد میکرد؟
ده روز قبل از برگزاری مراسم اسکار، در ۱۷ مارس، روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی بالاخره تایید کرد که ایمیلهای افشاء شده از لپ تاپ پیدا شدهی «هانتر بایدن» (پسر جو بایدن) واقعی است. این در حالی است که دو سال قبلتر، پایگاه اینترنتی «نیویورک پست» در ۱۴ اکتبر ۲۰۲۰، در گزارش اختصاصی خبر داد که محتویات لپتاپ پیداشدهی هانتر بایدن نشان می دهد که او، کمتر از یک سال قبل از آن که پدرش جو بایدن (معاون وقت ریاست جمهوری آمریکا) از طریق سفارت آمریکا در کییف بر دولت اوکراین فشار وارد کند تا دادستان عمومی این کشور را برکنار کنند، درگیر ارتباطات عمیق با شرکتهای فاسد بخش انرژی اوکراین بوده است (سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶).
دادستان وقت اوکراین در حال بررسی پرونده ارتباط آن شرکتها با طرفهای آمریکایی(از جمله پسر بایدن) بود که توسط دولت اوکراین برکنار شد! طبق گزارش نیویورک پست، هانتر در همان مقطع، پدرش را با یکی از مدیران ارشد بخش انرژی اوکراین آشنا کرده بود. [۱]
ماجرای دیدار جو بایدن با آن مدیر بخش انرژی در اوکراین، از ایمیلی آشکار شد که یک مشاور هیات مدیرهی شرکت «بوریسما» (۱۷ آوریل ۲۰۱۵) به نام وادیم پوژارسکی، برای تشکر از هانتر فرستاده بود. هانتر با دستمزد ماهیانهی بالای هشتاد هزار دلار عضو هیات مدیره شرکت اوکراینی بوریسما بود. در این ایمیل آمده بود:
” هانتر عزیز، از تو تشکر می کنم که مرا به دی سی(واشینگتن) دعوت کردی و این فرصت را ایجاد کردی تا با پدرت ملاقات کنم و وقتی را با او بگذرانم. این باعث افتخار و خوشحالی من بود. “
در ایمیل دیگری به تاریخ می ۲۰۱۴، پوژارسکی(که نفر سوم شرکت بوریسما بود) از هانتر می خواهد که اطلاع دهد چگونه می تواند از نفوذ خود در واشینگتن به نفع این شرکت استفاده کند.
این در حالی بود که جو بایدن در مصاحبهای مدعی شده بود که هرگز با پسرش هانتر دربارهی تجارت او در خارج از آمریکا صحبتی نداشته است. [۲] در اواخر نوامبر ۲۰۱۹، عکسی از جو و هانتر بایدن در کنار دِوون آرچر در یک زمین گلف منتشر شد. دوون آرچر، به همراه هانتر در آن مقطع، اعضای هیات مدیرهی شرکت اوکراینی بوریسما بودند.
از دیگر محتویات لپتاپ منسوب به هانتر، که در آوریل ۲۰۱۹ در یک مغازهی تعمیرات کامپیوتر در شهر ویلمینگتون دلاوِر(شهر محل سکونت هانتر) پیدا شد، یک ویدئوی ۱۲ دقیقهای از او در حال مصرف کراک و البته رابطهی جنسی او با یک زن ناشناس و عکسهایی از حالات خصوصی هانتر بود.
شخص ناشناسی این لپ تاپ مک بوک پرو آبخورده را به مغازهی تعمیرات داده بود و دیگر به سراغ آن نیامد و به گفتهی صاحب فروشگاه، هر چه تلاش کرد نتوانست با آن فرد تماس بگیرد. صاحب مغازه بعد از چند ماه که خبری از آن فرد نشد، ماجرا را به پلیس اطلاع داد و در نهایت ماموران اف بی آی در دسامبر ۲۰۱۹ لپتاپ و هارد درایو همراه آن را ضبط کردند. اما صاحب مغازه که ظاهرا از طرفداران ترامپ بوده، یک کپی از اطلاعات لپ تاپ تهیه می کند و به دست وکیل رودی جولیانی، شهردار سابق نیویورک و از نزدیکترین دستیاران ترامپ، می رساند.
ماجرا وقتی جالبتر می شود که بدانیم، ۸ ماه بعد از آن که پوژارسکی از هانتر بابت فرصت ملاقات با پدرش تشکر کند (آوریل ۲۰۱۵)، بایدن پدر که معاون رییس جمهور بود، در جریان سفر خود به کییف در دسامبر ۲۰۱۵، رییس جمهور وقت اوکراین (پترو پوروشنکو) و نخست وزیر(آرسنی یاتسنیوک) را تهدید کرده بود که اگر دادستان عمومی وقت این کشور، ویکتور شوکین را(که به دنبال تحقیقات درباره فساد شرکت بوریسما بود) از کار برکنار نکنند، او جلوی وام یک میلیارد دلاری آمریکا به این کشور را خواهد گرفت.
شوکین بعدا در مصاحبهای فاش کرد که درست زمانی از کار برکنار شد که قصد داشت همهی اعضای هیات مدیره بوریسما(از جمله هانتر بایدن) را جهت پیگیری فساد این شرکت بازجویی کند. [۳]
حال، بر اساس گزارش نیویورک تایمز(۱۷ مارس ۲۰۲۲)، مقامات فدرال تایید کردهاند که ایمیلها و اطلاعات رد و بدل شده میان هانتر و شریکش دوون آرچر و دیگر مرتبطین شرکت بوریسما که از «لپ تاپ» مشهور بازیابی شده، مبنای تحقیقات قرار گرفته است. [۴]
اما روز چهارشنبه، ۳۰ مارس، روزنامه واشینگتن پست، دیگر روزنامهی اصلی ایالات متحده، با تایید اصالت محتوای لپتاپ هانتر بایدن، ماجرا را وارد فاز تازهای کرد. [۵] به گزارش مجاهدت از این روزنامه، دو کارشناس امنیتی با استفاده از امضاهای رمزنگاریشدهی گوگل و دو شرکت فناوری دیگر، اصالت ۲۲۰۰۰ ایمیل(از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۹) را تایید کردند که شامل ایمیلهای مرتبط با کسب و کارهای خارجی هانتر بایدن هم می شوند.
یکی از این کسب و کارها، اخذ رشوه ۵ میلیون دلاری در جریان جوش دادن معاملهای با CEFC هلدینگ بزرگ چینی فعال در حوزه انرژی است. همچنین طبق این ایمیلها روشن شده که هانتر در جریان فعالیت برای شرکت اوکراینی بوریسما ماهیانه در حدود ۸۴۰۰۰ دلار یا سالیانه ۱ میلیون دلار دریافتی داشته است.
روزنامهی واشینگتن پست در این گزارش اعلام کرد که یک کپی از لپتاپ در ماه ژوئن سال گذشته توسط یک خبرنگار تحقیقی به نام جک مکسی در اختیار گرفته است. این خبرنگار قبلا برای استیو بنن، استراتژیست ارشد اسبق کاخ سفید در دوران ترامپ کار می کرده است.
طبق این گزارش، مسوولان روزنامه چند ماه را صرف بررسی و تایید اصالت محتویات لپتاپ کردند و دو نسخه از آن را برای بررسی فنی در اختیار مت گرین، پژوهشگر امور امنیتی در دانشگاه جانز هاپکینز و جیک ویلیامز، کارشناس قضایی و مامور سابق سازمان امنیت ملی آمریکا قرار داده بودند. هر دو متخصص تایید کردند که ایمیلها حاوی امضای رمزنگاریشده بوده که احتمال جعلی بودن آن را بسیار بسیار کم می کند، چرا که جعل این امضاء توسط زبدهترین هکرها هم تقریبا غیرممکن است.
جالب اینجاست که روز چهارشنبه، مت گائتز، نماینده جمهوریخواه فلوریدا، با ارسال درخواست و یک کپی از محتویات هارد لپ تاپ هانتر بایدن به رییس کمیسیون قضایی مجلس نمایندگان، خواستار ثبت رسمی آن در کنگره شد.
رسواترین وجه ماجرا این جا بود که یک روز قبلتر(سهشنبه)، گائتز در جلسهای در کنگره با موضوع امنیت سایبری، از مسوول بخش سایبری اف بی آی، درباره سرنوشت محتویات مورد بررسی لپتاپ پسر بایدن پرسید و مسوول مربوطه در کمال ناباوری گفت که هیچ اطلاعی از این موضوع ندارد! [۶]
گائتز، حیرتزده از این پاسخ، می گوید که خودش ترتیب فراهم کردن یک کپی از آن را برای کمیسیون قضایی مجلس نمایندگان خواهد داد. جالبتر این که در حین این صحبتهای گائتز، جری نَدلر، رییس کمیسیون قضایی مجلس نمایندگان که عضو حزب دمکرات است، با تقاضای گائتز مخالفت می کند و دستور می دهد میکروفون گائتز قطع شود، بدون آن که بتواند دلیلی برای این مخالفت ارایه کند. [۷] او البته کمی بعدتر نظرش را عوض کرد و «تحقیقات بیشتر» در مورد این قضیه را خیلی خوب دانست.
به هر روی، افتضاح «اوکراینی» بایدنها که قطعا تبعات سنگینی برای سیاست آمریکا به دنبال خواهد داشت، تحتالشعاع شوی «غیرت» ویل اسمیت، هنوز زلزلهای را که باید در افکار عمومی آمریکا ایجاد نکرده است. روابط عمیق و تنگاتنگ هالیوود با راهروهای قدرت در واشینگتن و به طور خاص با حزب دمکرات بر کسی در آمریکا پوشیده نیست.
آیا این بار هم اساتید «فیلمسازی» دنیا در مرکز سرگرمیسازی دنیا به یاری سیاستبازان آمدهاند تا دستکم ضرب و زهر ماجرای «اوکراین گیت» بایدنها را بگیرند؟ روزهای آینده این مساله را روشن خواهد ساخت، «دیر و زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد. »
گویا افراطیون اصلاح طلب از بهبود اوضاع کشور در دولت رئیسی عصبی شده و دلتنگ آتش زدن بانک و آمبولانس و ماشین آتش نشانی بوده و برای تحمیل قطعنامههای جدید علیه ملت ایران بیقراری میکنند.
سرویس سیاست مشرق –روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژههای مشرق” نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای مشرق» همراه شوید.
*******
** آشوب های خیابانی در دولت رئیسی در راه است!؛ تهدید نظام به آشوب های خیابانی توسط بانیان کارنامه روحانی
«یدالله طاهرنژاد» فعال سیاسی اصلاح طلب در مصاحبه با روزنامه آرمان گفت:«تحریم برای کاسبان ضرر نداشت چرا که آنها توانستند منابع زیادی را از کشور بدون هیچ ممیزی و کنترل خارج کنند و خیلی از این منابع رفته و برنگشته است…اینها فرصتطلبان و منفعتطلبان تحریم بوده و هستند که تلاش میکنند مذاکره انجام نشود، تعامل شکل نگیرد و توافق انجام نشود. آنها سودهای مقطعی و کوتاه مدت خود را به منافع کشور ترجیح میدهند که این روند عاقبت خوبی هم برای کشور و خود آنها ندارد».
وی افزود:«چراکه اگر فقر در کشور گسترش پیدا کند، مرفهین نیز امنیت نخواهند داشت. اتفاقات اخیری در جامعه رخ میدهد. دلیل بسیاری از اعتراضات معیشتی وضعیت بغرنج اقتصادی مردم و نشان دهنده این است که اگر فقر گسترش پیدا کند، برای هیچکس امنیت وجود ندارد. حتی آنهایی که از تحریم کاسبی میکنند، نمیتوانند از کسب خود سود ببرند و بهرهاش را با آرامش ببرند البته اگر وجدان داشته باشند که در هیچ حالتی نمیتوانند اما اگر وجدان هم نداشته باشند ناامنی آنها را به خودشان خواهد آورد و خواهند دید که این مسیر مسیر درستی نیست».
در سالهای گذشته با همت و تلاش شبانه روزی جوانان مومن و انقلابی و متخصص، ایران در تولید بنزین خودکفا شد و این اقدام موجب شد که تحریم بنزین از روی میز دولت تروریست آمریکا کنار رود. گویا از نگاه این روزنامه اصلاح طلب، این جوانان نخبه و متخصص، کاسبان تحریم هستند.
از سوی دیگر شهید دکتر مجید شهریاری، از دانشمندان هسته ای کشورمان با تلاش و مجاهدت توانست فناوری غنی سازی 20 درصد را در ایران بومی کرده و همین امر موجب شد که بتوانیم گام بلندی در تولید و تهیه داروی بیماران خاص و از جمله تأمین داروی کودکان عزیز کشورمان برداریم؛ همان دارویی که توسط دولت جنایتکار آمریکا و همدستان اروپایی اش تحریم شده است. گویا از نگاه این روزنامه اصلاح طلب، شهید مجید شهریاری و همکاران وی نیز کاسب تحریم بوده اند.
برخلاف ادعای این فعال اصلاح طلب، اتفاقا کاسبان تحریم همان جماعتی هستند که با فتنه 88، قطعنامه 1929 را به ملت ایران تحمیل کرده و در دولت روحانی نیز با قصور و تقصیرهای خود، تحریم ها را دو برابر کردند.
حالا کسانی که شریک اصلی کارنامه غیرقابل قبول دولت روحانی هستند و فساد صندوق ذخیره فرهنگیان و خصوصی سازی مسئله دار هفت تپه و حقوق های نجومی و بی عملی در ساخت مسکن و گرانی سرسام آور خودرو و افزایش 10 برابری قیمت دلار و پرواز قیمت مرغ و…را رقم زده اند، اکنون ملت و نظام را به آشوب خیابانی تهدید می کنند.
گویا افراطیون اصلاح طلب از بهبود اوضاع کشور در دولت رئیسی عصبی شده و دلتنگ آتش زدن بانک و آمبولانس و ماشین آتش نشانی بوده و برای تحمیل قطعنامه های جدید علیه ملت ایران بیقراری می کنند.
لازم به ذکر است که در روزهای گذشته «محمد مهاجری» فعال اصلاح طلب و از حامیان پروپاقرص دولت روحانی نیز در مطلبی مشابه نسبت به آشوب های خیابانی هشدار داده بود.
** مغلطه نکنید، کسی با اصل مذاکره مخالف نبوده و نیست
روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی با عنوان «اصول سه گانه توافق برجامی» نوشت:«اجماعی که اکنون در کشور ما بر سر استقبال از توافق در مذاکرات وین برای احیاء برجام و رفع تحریمهای ضدایرانی آمریکا وجود دارد، بسیار مغتنم است… نشانههای امیدوارکنندهای که در زمینه پیشرفت مذاکرات و مهمتر از آن، اصل مجاز بودن مذاکره به صورت پیاپی نمایان میشوند، احتمال موفقیت مذاکرات وین را افزایش دادهاند. اکنون حتی مخالفان دیروز برجام و کسانی که اصل مذاکره را نفی میکردند، نهتنها برجام را نفی نمیکنند بلکه مذاکره برای احیاء آن را لازم میدانند.کسانی که از ابتدا با برجام و مذاکره موافق بودند، اکنون از تغییر نظر و موضع مخالفان دیروز برجام و مذاکره خوشحالند و از این رویکرد صحیح و منطقی استقبال میکنند».
در ادامه این مطلب آمده است:«این خوشحالی و استقبال، از یک پشتوانه مستحکم برخوردار است که به طبیعی بودن پیدایش تغییر در نگاه افراد به اقتضای زمان و تحولاتی که در بستر زمان به وجود میآید برمیگردد. علاوه بر این، همنظر شدن افراد و اقشار و جناحهای مختلف درباره موضوعاتی که قبلاً اختلافی بودهاند، نوعی موفقیت برای همه و برای جامعه و کشور است و به همین دلیل است که مورد استقبال عمومی قرار میگیرد».
همچنین «علی واعظ» مدیر پروژه ایران در گروه بین اللملی بحران- اندیشکده ای ضدایرانی و حامی تحریم ملت ایران– در مصاحبه با روزنامه شرق گفت:«در وضعیت فعلی دولت بایدن بههیچ وجه این امکان سیاسی را ندارد که اولا به توافق نرسد و همینطور در وضعیتی باشد که در مقابل پیشرفتهای سریع برنامه هستهای ایران هیچ اقدامی نکند، ثانیا به توافقی برسد که به بازبینی مجدد کنگره نیاز داشته باشد؛ از این منظر برای دولت بایدن هم مناسبترین گزینه احیای برجام و سپس ادامه مذاکرات برای رسیدن به برجام ۲پیش از ترک کاخ سفید است».
این فعال ضدایرانی در ادامه گفت:«فکر میکنم با توجه به فشارهای سیاسی و بحرانهایی که ایران با آنها مواجه است، از بحران محیط زیست گرفته تا مسائل مربوط به همهگیری کرونا، واقعا نیاز است گشایشی اقتصادی انجام شود که فقط در وضعیت رفع تحریم امکانپذیر است؛ بههمین دلیل، هر دو کشور از احیای برجام، با وجود کاستیهایش، بهره خواهند برد».
روزنامه جمهوری اسلامی در مغلطه ای آشکار مدعی شده است که برخی با اصل مذاکرده مخالف بودند و اکنون در دولت رئیسی رویکردشان عوض شده است. برخلاف این ادعا، منتقدان سیاست خارجی دولت روحانی هیچگاه با اصل مذاکره مخالف نبودند، بلکه حرف اصلی این بود که مذاکره باید از موضع عزت و اقتدار باشد و نه از موضع ضعف و حقارت.
جریان انقلابی هنوز هم معتقد است که «امضای وزیر خارجه آمریکا تضمین نیست» و «روسای جمهور دولت تروریست آمریکا که ترور دانشمندان هسته ای و سردار سلیمانی» را در کارنامه خود دارند، «مودب و باهوش نیستند». جریان انقلابی همچنین معتقد است که «دولت تروریست آمریکا به هیچ عنوان توانایی ندارد که تنها با یک دکمه، تمام سیستم دفاعی ایران را نابود کند» و…
و اما روزنامه شرق در اقدامی تأمل برانگیز با یک فعال ضدایرانی و حامی تحریم ملت ایران مصاحبه کرده است. فردی که بنابر مستندات منتشر شده، یکی از آشپزهای خسارت محض برجام است.
این فعال ضدایرانی در مصاحبه مذکور پیشنهاد برجام 2 را مطرح کرده است. منظور وی همان برجام موشکی و منطقه ای است. آمریکا در پی آن است تا بدون لغو تحریم ها، برجام موشکی و منطقه ای را کلید بزند. با اینحال برخی در داخل و خارج در پی زمینه چینی و هموارسازی این نقشه ضدایرانی هستند.
** آمار کاهشی تلفات کرونا و «خودتحقیری حاد» اصلاح طلبان
روزنامه اعتماد در مطلبی نوشت:«چیزی تا اسفند 1400 نمانده و این یعنی به زودی وارد سومین سالی میشویم که کشور درگیر همهگیری کروناست، آنهم درحالی که چند هفتهای است که سویه جدید ویروس کرونا هم وارد کشور شده و آنطور که مقامات مسوول در ستاد مقابله با کرونا و وزارت بهداشت میگویند احتمالا طی هفتههای آینده باید منتظر موج جدید همهگیری کرونا باشیم که اینبار با ابتلای شهروندان به سویه امیکرون رقم خواهد خورد و موجی از مرگ و میر ایرانیان را به همراه خواهد داشت».
اُمیکرون در آمریکا و اروپا جولان میدهد و به سویه غالب تبدیل شده و به همین دلیل تعداد مبتلایان به کرونا در کشورهای غربی به طرز وحشتناکی افزایش پیدا کرده است. این در حالی است که بر اساس آمارهای روزنامه نیویورک تایمز تعداد مبتلایان به ویروس کرونا در «ایران» کاهش چشمگیری پیدا کرده و رنگ کرونایی آن برخلاف آمریکا و کشورهای اروپایی زرد است.
در روزهای گذشته رسانههای غربی اعلام کردند تعداد مبتلایان روزانه در آمریکا دوباره رکورد تازهای بر جای گذاشته است. بر اساس آمار رویترز، آمریکا روز دوشنبه این هفته یک میلیون و ۳۵۰ هزار مورد ابتلای جدید به ویروس کرونا را گزارش کرده که رکوردی جدید در آمار ابتلای روزانه در جهان است.رکورد ابتلای روزانه قبلی یک میلیون و ۳۰ هزار مورد بود که دوشنبه هفته قبل در آمریکا ثبت شده بود. میانگین 7 روزه ابتلا طی دو هفته در این کشور سه برابر شده و به بیش از ۷۰۰ هزار مورد جدید در روز رسیده است.
همچنین بر اساس تازهترین آمارها، 5 میلیون آمریکایی شاغل به دلیل شیوع سویه اُمیکرون خانهنشین شدهاند و این مسئله تهدید جدیدی برای بهبود وضعیت اقتصادی آمریکاست.
از سوی دیگر شیوع بالای ویروس کرونا بسیاری از مناسبات اجتماعی در اروپا را تعطیل کرده و حتی دیدارهای فوتبال تیم های اروپایی نیز کنسل کرده است.
و اما در اینسو در ایران شاهد کاهش روزافزون مبتلایان و فوتی های کرونا هستیم. اکنون میزان فوتی های کرونا در کشور به کمتر از 30 نفر رسیده است.
با اینحال جریان اصلاح طلب همصدا با اپوزیسیون و رسانه های معاند در یک «خودتحقیری حاد» همچنان مشغول سیاه نمایی و تحقیر ملت ایران هستند.