روزنامه همشهری

پشت پرده ماجرای عجیب مسمومیت سریالی دانشجویان! / در جلسه فعالان سیاسی با دبیر شورای امنیت ملی کشور چه گذشت؟

پشت پرده ماجرای عجیب مسمومیت سریالی دانشجویان! / در جلسه فعالان سیاسی با دبیر شورای امنیت ملی کشور چه گذشت؟



طی هفته‌های اخیر باب گفت وگو بین فعالان سیاسی با مقامات ارشد فراهم شده است، چندی پیش بود که رئیس قوه قضاییه در سخنانی پیش گام شد و موضوع گفت وگو را مطرح کرد.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*******

روزنامه‌های امروز دوشنبه ۱۴ آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که نشست مشترک مجلس و دولت، برف و باران استان‌های مختلف کشور و صحبت‌ها از تعطیلی احتمالی گشت ارشاد در صفحات نخست روزنامه‌های امروز شده است.

روزنامه دنیای اقتصاد در شماره امروز خود به تغییر لحن مقامات آمریکایی پس از آغاز اغتشاشات پرداخته و نوشته است:

تغییر لحن غربی‌ها در ارتباط با مذاکرات احیای برجام که تازه‌ترین نمونه آن در اظهارات روز شنبه رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران انعکاس گسترده‌ای پیدا کرد، زمینه تغییر رفتار و رویکرد این کشورها در ارتباط با توافق هسته‌ای را به وجود آورده است. با این وجود همچنان ابهام در تصمیم‌گیری که ناشی از عدم‌قطعیت‌ها درباره جمهوری اسلامی است باعث شده تا واشنگتن و پایتخت‌های اروپایی صراحتا بر گزینه شکست مذاکرات و رونمایی از پلن بی ‌تاکید نکنند و همچنان راه دیپلماسی را باز نگه دارند.

در ادامه این گزارش آمده است:

تا قبل از متغیر ناآرامی‌ها و جنگ اوکراین، وضعیت برای اروپا و آمریکا در قبال ایران روشن بود و دولت بایدن بنا بر استراتژی مذاکراتی خود به دنبال احیای برجام و بازگشت به توافق هسته‌ای بود. حتی در دو برهه اسفند ۱۴۰۰ و مرداد ۱۴۰۱ آمریکا به بسته پیشنهادی جوزپ بورل برای احیای توافق پاسخ مثبت داد و در انتظار پاسخ تهران به این بسته مذاکراتی ماند که در نهایت با واکنش منفی ایران مذاکرات عملا متوقف و برجام در وضعیت بن بست کنونی قرار گرفت. از آن مقطع و با بروز دو متغیر ذکر شده، آمریکا و اروپا به سمت فضای ابهام و نااطمینانی و عدم‌قطعیت درباره ایران متمایل شدند که خود را در اظهارات ضد و نقیض درباره اولویت دیپلماسی و همزمان روی میز بودن پلن بی ‌جلوه‌گر ساخت.

پشت پرده ماجرای عجیب مسمومیت سریالی دانشجویان! / در جلسه فعالان سیاسی با دبیر شورای امنیت ملی کشور چه گذشت؟

این ادعا درحالی مطرح شده است که موضع ایران در مذاکرات برجام از همان نخستین روز از دور هفتم گفتگوها روشن است؛ تهران سه خواسته مشخص از طرف غربی داشته است؛ لغو تحریم‌ها، راست آزمایی آن و تضمین غرب خط قرمز جمهوری اسلامی ایران در برجام بود؛ آن طرفی که بهانه آورده و از مذاکره طفره رفت؛ آمریکایی‌ها بودند، به زودی با تعیین قطعی وضعیت آشوب‌ها باز این واشنگتن است که باید برای بقای نیروهای خود در منطقه تصمیم بگیرد.

ماجرای یه مسمومیت عجیب غذایی در دانشگاه!

روزنامه اعتماد خبر مسمومیت انشجویان را پیگیری کرده و نوشته است:

هفته اول آذرسال جاری خبر رسید که تعداد زیادی از دانشجویان خوابگاهی دانشگاه صنعتی اصفهان، با علایم بالینی مشابه مسمومیت با مواد غذایی یا آب آشامیدنی آلوده و ناسالم، به بهداری دانشگاه مراجعه کرده و به دلیل شدت بدحالی، به بیمارستان‌های شهید اشرفی و ۹ دی اصفهان منتقل شده‌اند. سیدعلی میرمحمدی‌میبدی، رییس دانشگاه صنعتی اصفهان تعداد این افراد را ۲۷۰ نفر اعلام کرد، اما در فضای مجازی گفته می‌شد که تعداد دانشجویان مسموم شده تا ۴۵۰ نفر هم افزایش داشته است.
تعداد دانشجویان مسموم شده در این دانشگاه در حدی افزایش داشته و شدت علایم بیماران در حدی بوده که کانال تلگرامی انجمن صنفی دانشجویان در صفحه خود نوشت: «جمعیت دانشجویان مسموم به نحوی است که امکانات بهداری دانشگاه توان پشتیبانی ندارد و از خوابگاه دانشجویان، تخت و چوب‌لباسی (برای سرم) جهت رسیدگی به وضعیت دانشجویان مسموم شده، به بهداری منتقل شده است.»

در ادامه گزارش اعتماد آمده است:

دیروز سازمان امور دانشجویان با صدور اطلاعیه‌ای نسبت به سه رخداد مسمومیت در دانشگاه‌های صنعتی اصفهان، خوارزمی واحد کرج و صنعتی اراک، واکنش نشان داد اگرچه در متن این اطلاعیه، هیچ اشاره‌ای به آلودگی و کیفیت نازل غذای توزیع شده در سلف‌های دانشگاه‌ها و مسمومیت غذایی دانشجویان نشده است. آزمایش‌های مختلف از آب آشامیدنی و غذای دانشجویان و همچنین نمونه‌برداری‌های انسانی صورت گرفته است که نتایج آن در دست بررسی است و تحقیقات اولیه پاتولوژیست‌ها در دانشگاه صنعتی اصفهان، حاکی از منشا ویروسی این بیماری گوارشی است و در دانشگاه خوارزمی و صنعتی اراک منتظر دریافت نتیجه آزمایشات انجام شده هستیم. این سازمان با تشکیل کمیته‌ای متشکل از کارشناسان و متخصصان مرتبط ضمن بررسی همه‌جانبه و بازدید میدانی از دانشگاه‌های مذکور، برنامه‌ریزی و اقدامات لازم را آغاز کرده است.

پشت پرده ماجرای عجیب مسمومیت سریالی دانشجویان! / در جلسه فعالان سیاسی با دبیر شورای امنیت ملی کشور چه گذشت؟

رایزنی فعالان سیاسی با دبیر شورای عالی امنیت ملی

روزنامه همدلی در گزارش خود به جلسه فعالان سیاسی اصلاح‌طلب با شمخانی دبیر شورای امنیت ملی کشور پرداخته و نوشته است:

طی هفته‌های اخیر باب گفت وگو بین فعالان سیاسی با مقامات ارشد فراهم شده است. چندی پیش بود که رئیس قوه قضاییه در سخنانی پیش گام شد و موضوع گفت وگو با مخالفان را مطرح کرد. بعد از این طبق گزارش‌های مختلف فعالان سیاسی توانستند با مقامات در رده‌های مهم صحبت کنند. حالا آن‌گونه که فعالان سیاسی می‌گویند دیروز جمعی از فعالان سیاسی از جمله اصلاح‌طلبان با علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی دیدار و گفت‌وگو کرده اند. درباره جزییات این دیدار و افراد حاضر در این جلسه اخبار بیشتری منتشر نشده است اما با این حال آذر منصوری دبیرکل حزب اتحاد ملت سخنانی که خودش در این جلسه ایراد کرده را منتشر کرده است.

همدلی در ادامه نوشته است:

آذر منصوری با بیان این‌که «در اقصی‌ نقاط کشور همه آنان که در این اعتراضات جان باختند فرزندان ما هستند»، اظهار کرده است: «امیدوارم این گفت‌وگوها نتیجه‌بخش باشد. متاسفانه خود گفت‌وگو هم که باید با آن بر سر تحلیل و ارزیابی وضع موجود و راه‌حل‌ها به توافق رسید، معنا و مفهوم خود را از دست داده است. در حالی‌که گفت‌وگو نه‌تنها راه‌حل بلکه مسئله امروز ایران است. اگر قرار است گفت‌وگو به حل منازعه ختم شود، باید مشروط و منوط به پذیرش عقلانیت استراتژیک برای گفت‌وگو باشد.»
دبیرکل حزب اتحاد ملت ادامه همچنین با بیان این‌که «نباید تجربه گفت‌وگوهای بعد از اعتراضات آبان ۹۸ را از نظر دور داشت» خاطرنشان کرد: «اگر جامعه مدنی می‌توانست به نقش واسط خود قدرتمند عمل کند، امروز اعتراضات به خیابان کشیده نمی‌شد و مطالبات از مسیری به مراتب کم‌هزینه‌تر به نتیجه می‌رسید.»

پشت پرده ماجرای عجیب مسمومیت سریالی دانشجویان! / در جلسه فعالان سیاسی با دبیر شورای امنیت ملی کشور چه گذشت؟

روزنامه جوان در ستون اخار ویژه خود درباره وضعیت اصلاح‌طلبان در اغتشاشات نوشته است:

مجید انصاری، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اخیراً طی اظهاراتی در یک نشست سیاسی که سایت جماران آن را منتشر کرد، گفته است: «مردم حق سؤال از نمایندگان دارند و نمایندگان باید پاسخ بدهند که در استیفای این حقوق چه اقداماتی کرده‌اند. به تعبیر دیگر، مسئول اول آنچه امروز در کشور رخ می‌دهد رهبر و مسئول دوم مجلس است با این اختیاراتی که دارد».مجید انصاری در انتخابات مجلس سال ۹۸ سرلیست اصلاح‌طلبان در تهران بود و نتوانست رأی قابل قبولی کسب کند و رسیدن به کرسی مجلس را از دست داد. او و همفکرانش به جای پذیرش شکست، رو به تخطئه انتخابات و روند برگزاری آن آوردند. اما آیا درست این نبود که نقش خود را در این شکست بپذیرند و به بررسی دلایل رویگردانی مردم از خود بپردازند؟ حداقل قدر همین‌قدری که الان مجلس و رهبری را پاسخگو می‌خواهند، خود برای چهار سالی که از ۹۴ تا ۹۸ مجلس دست‌شان بود، برای ۲۴ سالی که دولت دستشان بوده و برای همه مسئولیت‌هایی که در این کشور داشتند، پاسخگو باشند.

جوان در ادامه نوشته است:

قریب به اتفاقات تصمیمات کشور را قوه مجریه می‌گیرد و حالا به جای سؤال از ۲۴ سالی که قوه مجریه دست اصلاح‌طلبان بوده، به مجلس بگوییم جواب بدهد؟ وظایف رهبری هم در چارچوب قانون مشخص است، ناکارآمدی‌ها و بی کفایتی‌های دولت‌های اصلاح‌طلب را هم که وضع معیشتی را به اینجا رسانده و موجب نارضایتی مردم شده، تا حدی که حامیان اصلاح‌طلبان با انتخابات هم قهر کردند، باید رهبری پاسخ بدهد!؟
مقصرتراشی از رهبری و انداختن تمام تقصیرات بر عهده رهبری از سیاست‌های همیشگی اصلاح‌طلبان است. تا جایی که برجام را وقتی خوب می‌دانستند، افتخار خود دانستند و وقتی به شکست رسید، گفتند کار نظام بود. مسئولیت ناپذیری و بی تعهدی از خصلت‌های سیاسی این جریان است.

پشت پرده ماجرای عجیب مسمومیت سریالی دانشجویان! / در جلسه فعالان سیاسی با دبیر شورای امنیت ملی کشور چه گذشت؟

قربانی داخلی با فراخوان خارجی

روزنامه همشهری در تیتر اول خود به اعترافات دستگیرشدگان اغتشاشات اخیر پرداخته و می‌نویسد:

اعلام فراخوان‌ برای ادامه اغتشاشات ازسوی جریان‌های معاند در شرایطی ادامه دارد که پشت‌پرده طرح‌ریزی‌ها برای به خیابان کشاندن مردم حکایت از آن دارد که عده‌ای با بهره‌مندی از امکانات مالی و حمایت‌های رسانه‌ای، در حال تشویق مردم برای آمدن به خیابان هستند و این در شرایطی است که خود آنها نه‌تنها حاضر به پرداخت هزینه‌ای در این زمینه نیستند، بلکه از راه دور جوانان را برای ایجاد بلوا و آشوب، تهییج می‌کنند. برهمین اساس هم بود که در روزهای اخیر شاهد بودیم برخی چهره‌های خارج‌نشین، ضمن بهره‌مندی از حمایت‌های مالی دولت‌ها و گروه‌های متخاصم، در حمایت از فراخوان اغتشاش در روزهای ۱۴، ۱۵و ۱۶آذرماه بیانیه می‌دهند و مردم ایران و به‌ویژه جوانان را از راه دور به آشوب و ایجاد ناامنی در کشور که هزینه‌های زیادی نیز برایشان به‌همراه خواهد داشت، تشویق می‌کنند. ماجرای فراخوان‌ها زمانی جالب‌تر می‌شود که بدانیم عمده‌ترین چهره‌های فراخوان‌دهنده

در ادامه این گزارش آمده است:

در خارج از کشور حضور دارند و با دریافت حمایت‌های مالی و رسانه‌ای قابل‌توجه، مشغول ساماندهی اقدام‌های ضدامنیتی ازسوی جوانان فریب‌خورده در داخل کشور هستند؛ جوانانی که تحت‌تأثیر تبلیغات رسانه‌ای و فضاسازی‌های سیاسی که با تهییج افکارعمومی همراه بوده‌است، به خیابان می‌آیند و متحمل هزینه‌هایی از قبیل مجروحیت، دستگیری و زندان می‌شوند. این درحالی‌است که بررسی اعترافات دستگیرشدگان حوادث‌اخیر حکایت از آن دارد که بخش قابل‌توجهی از آنان تحت‌تأثیر القائات صورت گرفته ازسوی رسانه‌ها و چهره‌های خارج‌نشین به خیابان‌ها آمده‌اند.

پشت پرده ماجرای عجیب مسمومیت سریالی دانشجویان! / در جلسه فعالان سیاسی با دبیر شورای امنیت ملی کشور چه گذشت؟

روزنامه کیهان نیز درباره تیپولوژی اغتشاشات نوشته است:

اکنون با گذشت نزدیک به دو ماه و نیم، تنها چیزی که فتنه‌گران داخلی و خارجی در افکار عمومی از خود به تصویر کشیده‌اند، تباهی و تقلای محکوم به شکست دیکتاتورهای کوچکی است که در قامت اراذل اجاره‌ای و وحشی‌گری‌های خیابانی ظاهر شده بودند. دیکتاتورهای کوچک به خیال خام خود گمان می‌کردند با تحریک افکار عمومی و تهییج احساسات و ترانه‌سازی‌های کذایی و بهره‌برداری‌های جناحی و سیاسی از مفهوم «اعتراض» می‌توانند «عقل» و «عقلانیت» عمومی را به اسارت گرفته و با شگردهای رسانه‌ای و روانی از «امنیت» این مرزوبوم اعتبارزدایی کرده و ایران را ویران کنند!
کار آنان تا به آن حد از تنزل رسید که برای باخت قهرمانانه تیم ملی ایران در برابر آمریکا بوق شادی زدند و خنده‌دارتر آنکه مغازه‌دار سنندجی را صرفاً به خاطر خوش‌وبش کردن با رئیس‌جمهور، تهدید کرده و عذرخواهی ویدئویی او را وایرال کردند! اکنون دیکتاتورهای کوچک در حالی که تا بن دندان به تصورات قرون‌وسطایی زنجیر شده‌اند، به بهانه حمایت از زن، زندگی و آزادی! کسبه و بازاریان را برای «اعتصاب اجباری» مورد آزار و اذیت قرار می‌دهند. همین یکی دو روز پیش در بیانیه‌های خود رسماً رانندگان کامیون‌ها را تهدید و ارعاب کرده‌اند که در صورت نپیوستن به اغتشاشات، به وسایل نقلیه آنها آسیب خواهند زد!

پشت پرده ماجرای عجیب مسمومیت سریالی دانشجویان! / در جلسه فعالان سیاسی با دبیر شورای امنیت ملی کشور چه گذشت؟

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پشت پرده ماجرای عجیب مسمومیت سریالی دانشجویان! / در جلسه فعالان سیاسی با دبیر شورای امنیت ملی کشور چه گذشت؟ بیشتر بخوانید »

حاج فیروز: حضرت‌آقا مرا زیرنظر داشت! +‌ عکس

حاج فیروز: حضرت‌آقا مرا زیرنظر داشت! +‌ عکس



احمدی بعد از ماجرای بازی‌دراز به عضویت سپاه درآمد و به گردان‌۹سپاه پیوست. دی ماه سال‌۱۳۶۰. هنوز مهر کارتش خشک نشده بود که او را به نهاد ریاست‌جمهوری فرستادند تا نگهبانی دهد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، این روزها نقش راوی دفاع‌مقدس را ایفا می‌کند. خاطرات زیادی از ۸سال جنگ تحمیلی دارد. وقتی پا به جبهه گذاشت، ۱۶سالش هم نشده بود. تابستان سال‌۱۳۶۰درست بعد از تعطیلی مدارس به جای اینکه وقتش را به بازی و تفریح بگذراند، راهی جبهه شد. چند ماهی در منطقه جنگی حضور داشت. فضای آنجا نه‌تنها از آمدن پشیمانش نکرد بلکه بیشتر مشتاق شد درس و مدرسه را رها کند و تا پایان جنگ در جبهه ماندگار شود. او بارها در عملیات‌های مختلف مجروح شد اما به محض مداوا دوباره ساک سفر می‌بست و خود را به خط مقدم می‌رساند. فیروز احمدی، دیدبانی بود که به‌دلیل مهارت بالایی که داشت، مسئولیت‌های سنگینی برعهده‌اش گذاشته می‌شد. از دیدبانی لشکر ۱۰سیدالشهدا(ع) تا دیدبانی تیپ ۱۱۰خاتم‌الانبیا. او حالا در جبهه فرهنگی تلاش می‌کند. همه توانش را برای زنده‌نگه‌داشتن فرهنگ دفاع‌مقدس گذاشته و به‌عنوان روایتگر جنگ ایفای نقش می‌کند. البته در کنارش سرپرستی تیم فوتبال نونهالان و بزرگسالان نفت را هم برعهده دارد و سعی می‌کند خاطرات خود را با چاشنی خنده برای آنها تعریف کند.

سن و سالی از او گذشته و در آستانه ۶۰سالگی است. معمولا روز خود را با حضور در باشگاه فوتبال و کارکردن با کودکان و جوانان سپری می‌کند. سرپرست تیم نونهالان و بزرگسالان نفت است. البته روزهایی را هم به روایت جنگ می‌پردازد. معمولا مسئولان فرهنگی دانشگاه‌ها یا بانیان سفرهای راهیان‌نور از او دعوت می‌کنند تا در دورهمی‌هایشان شرکت کند و از اتفاقات جنگ بگوید. او آنقدر حوادث تلخ و شیرین آن روزها را دلنشین تعریف می‌کند که اگر ساعت‌ها صحبت کند دوست نداری کلامش را به پایان برساند. احمدی به روزهای نوجوانی‌اش برمی‌گردد؛‌ زمانی که امتحانات خردادماه سال۶۰را به پایان رساند. برخلاف دیگر بچه‌ها که لحظه‌شماری برای تعطیلات تابستان می‌کردند تا روز و شب خود را به بازی و تفریح بگذرانند، او عزمش را جزم کرد تا به جبهه‌ها برود. باقی ماجرا را از زبان خودش می‌شنویم: «سال دوم را که تمام کردم به پدر و مادرم گفتم می‌خواهم به جبهه بروم. یک ماه در پادگان امام‌حسین(ع) دوره نظامی آموزش دیدم، بعد هم راهی شدم.»

شنا در رودخانه دشمن
او را به کردستان فرستادند. شهر بانه تازه آزاده شده بود. کومله‌ها همه جا بودند و بی‌رحمانه قتل‌عام می‌کردند. یک ماهی را آنجا بود. بعد به ارتفاعات بازی‌دراز رفت. او از شاهکاری که در بازی‌دراز خلق کرده، می‌گوید: «من و چند نفر دیگر از بچه‌ها در قله هزار و صد بازی‌دراز مستقر بودیم. همه‌مان هم دانش‌آموز بودیم؛ ۸نفری می‌شدیم. فرمانده به ما گفت روزها کاری ندارید اما شب‌ها باید پست بدهید. چون هیکل من از همه درشت‌تر بود من را مسئول تیم کردند. یک ظرف ۲۰لیتری در اختیار ما گذاشتند تا هفته بعد. تذکر دادند که فقط این آب برای نوشیدن است. گفتند برای نماز باید تیمم کنید، این در حالی بود که رودخانه‌ای پایین ارتفاعات قرار داشت و خروش آن وسوسه‌کننده بود. ما نمی‌دانستیم رودخانه در خاک عراق است. فکر کردیم فرمانده‌ها برای اینکه ما را محدود کنند دستور دادند پایین نرویم.» یکی از روزها ساعت‌۶ صبح را نشان می‌داد. احمدی و ۳نفر دیگر تصمیم گرفتند برای آب‌تنی به رودخانه پایین کوه بروند. راهی شدند و تا چشمشان به خروش آب افتاد از خود بی‌خود شدند و به دل آب زدند. فارغ از اینکه متوجه شوند عراقی‌ها آنها را زیرنظر دارند. احمدی از گفتن این جمله به خنده می‌افتد: «عراقی‌ها انگشت به دهان مانده بودند که این اعجوبه‌ها کی هستند جلوی چشم آنها آب‌تنی می‌کنند. مشغول شستن لباس‌هایمان بودیم که عراقی‌ها ما را به گلوله بستند. خمپاره بود که در یک قدمی‌مان منفجر می‌شد.» ولوله‌ای برپا شده بود. بچه‌ها همگی فرار کردند تا خود را به جای امنی برسانند. سرتا پایشان گلی شده و بی‌آنکه خبر داشته باشند، در منطقه مین‌گذاری شده می‌دویدند. خود را به دشت ذهاب رساندند. در این حین راننده ماشینی که حمل‌کننده یخ بود آنها را دید و سوارشان کرد. اما عراقی‌ها ماشین را هم به گلوله بستند. احمدی به یاد می‌آورد: «مجبور شدیم از ماشین پیاده شده و پناه بگیریم. ۲نفرمان تیر خورد که با همان ماشین به عقب فرستادیم. اما باقی، پیاده گز کردیم تا به روستایی رسیدیم و از آنجا با ماشین حمل غذا به مقرمان رسیدیم. تا فرمانده ما را دید گفت کی شما را برده است. گفتم من! جریمه‌ام کردند و شدم دژبان. اما این تنبیه بهترین اتفاق زندگی‌ام بود چون با سردار شیخ محمود غفاری آشنا شدم. برای همین دیدبانی را انتخاب کردم.»

حاج فیروز: حضرت‌آقا مرا زیرنظر داشت! +‌ عکس
فیروز احمدی، نفر چهارم از چپ

حضرت‌آقا مرا زیرنظر داشت
احمدی بعد از ماجرای بازی‌دراز به عضویت سپاه درآمد و به گردان‌۹سپاه پیوست. دی ماه سال‌۱۳۶۰. هنوز مهر کارتش خشک نشده بود که او را به نهاد ریاست‌جمهوری فرستادند تا نگهبانی دهد. فکر می‌کرد چون این مکان در فضای امن شهر قرار گرفته، نگهبانی‌دادن در آنجا مشکل نیست. البته حق هم داشت چون با شیوه نگهبانی در این فضا آشنا نبود. فکر می‌کرد چون در فضای امن شهر قرار گرفته می‌تواند راحت باشد. زمان برایش به سختی می‌گذشت برای همین تصمیم گرفت در حال پست‌دادن ورزش کند. برای همین اسلحه را روی دوش‌اش گذاشت و پا مرغی می‌رفت. به‌اصطلاح خودش می‌خواست مشق نظامی کند. سرگرم ورزش بود که پاس‌بخش آمد و گفت: «لازم نیست دیگر پست بدهی. پنجره روبه‌رو را نگاه کن، آقای خامنه‌ای تو را زیرنظر داشتند. برای همین زنگ زدند و گفتند تو را عوض کنم.» از این حرف دمغ شد و کناری نشست. باید تا فردا صبح که پایان ۲۴ساعت پستش تمام می‌شد در محل می‌ماند. با خودش گفت: «نماز صبحم را می‌خوانم بعد می‌روم.» در این فکر بود که حضرت‌آقا را دید. سلامی کرد و خیلی آرام گفت: «ببخشید.» آقا تبسمی کردند و از کنارش رد شدند. بعد دستور دادند همه نیروها جمع شوند. ایشان بی‌آنکه به کسی اشاره کنند، گفتند: «در نگهبانی خواندن کتاب و قرآن نباشد. باید فکر و ذکرتان نگهبانی باشد. لباس‌ها و پوتین‌هایتان مرتب باشد. پاسداری که بند پوتینش باز باشد به درد نمی‌خورد.» این گفته آقا نقش بست بر لوح وجودی احمدی. با این حال نتوانست از جبهه دل بکند و در تهران ماندگار شود؛ برای همین دوباره به منطقه جنگی برگشت. در سرپل ذهاب مأمور توپخانه ارتش شد و درکنارش دیدبانی هم می‌کرد. می‌گوید: «در عملیات بیت‌المقدس بدجور زخمی شدم، ترکش به شکم‌ام اصابت کرد. مدتی بستری بودم برای درمان. عملیات بیت‌المقدس حماسه‌ای بود که باید در تاریخ نوشت. بچه‌ها واقعا گل کاشتند.»

هیچ کجا قبولم نکردند
سال‌۶۲ وقتی ۲۰ساله بود، مادر، یکی از دخترهای فامیل را برایش زیرنظر گرفت؛ دختری مومن از یک خانواده اصیل. مراسم خواستگاری انجام و خیلی زود جشن عقدی برگزار شد. حاجی همان شب پی برد که عملیات والفجر۲ در راه است. برای همین خطبه عقد که خوانده شد و مهمان‌ها رفتند او هم ساکش را بست و به جبهه رفت. هنوز جراحت شکمش خوب نشده بود که دستش به‌شدت آسیب دید به‌طوری که چند انگشت‌اش قطع شده بود. او را به بیمارستان تهران انتقال دادند. قرار بود فردا عمل جراحی شود. اما احمدی کسی نبود که بتوان یک جا ثابت نگهش داشت. باقی ماجرا را از زبان خودش می‌شنویم: «برای اینکه در وقت صرفه‌جویی کرده باشم به دوستم حمید شاه‌حسینی که شهید شده گفتم یک دست کت و شلوار برایم جور کند. می‌خواستم به دیدن نوعروسم بروم. گفتم فردا صبح قبل از اینکه کسی متوجه شود برمی‌گردم. اما همین که برگشتم بیمارستان قبولم نکرد. گفتم بی‌خیال! با همان وضعیت به جبهه رفتم اما چون برگه ترخیص نداشتم آنجا هم قبولم نکردند. من هم به تهران برگشتم و جشن عروسی را برگزار کردم.»

نان‌آور جبهه‌ها
او در جنگ پیشرفت‌های زیادی کرد و در دیدبانی یکی از نیروهای متخصص بود. او را به‌عنوان مسئول دیدبانی لشکر ۱۰سیدالشهدا(ع) و تیپ‌۱۱۰خاتم‌الانبیا انتخاب کردند و سپس مسئول تطبیق آتش توپخانه قرارگاه شد. شنیدن وقایع جنگ از زبان احمدی به قدری جذاب و شنیدنی است که دوست داری تا صبح برایت صحبت کند. او خاطره جالبی تعریف می‌کند: «رزمنده‌ها برای تهیه نان مشکلات زیادی داشتند. نانی که به جبهه می‌رسید یا خشک بود یا بیات. برای همین از پدرم که نانوا بود خواستم به جبهه بیاید. او هم الحق سنگ‌تمام گذاشت. با هزینه خودش تنور درست کرد. نانوایی را راه انداختیم. ۲تا سرباز هم وردستش بودند. هر روز تعداد زیادی نان می‌پخت. این طوری نان گرم به‌دست بچه‌ها می‌رسید.»

همه فرمانده‌ها اینطوری هستند؟
حاج‌احمدی ۳فرزند دارد. زینب دخترش سال‌۱۳۶۳و حسین سال‌۱۳۶۵و امیر هم سال ۱۳۷۱به دنیا آمده‌اند. همسرش معصومه محمدی در ادامه گفته‌های او، سر حرف را باز می‌کند و از سختی‌هایی که پشت‌سر گذاشته می‌گوید: «حاجی با اینکه عیالوار شده بود اما کمتر در خانه پیدایش می‌شد. من بودم و خانه مستأجری و زینب و حسین که هر دو نوپا بودند. حقوق بخور و نمیری می‌گرفت که نصف آن برای اجاره خانه هزینه می‌شد. هنگام تولد بچه‌ها نبود. موقع مریض‌شدن‌شان هم حضور نداشت. مرتب باید از این خانه به آن خانه نقل مکان می‌کردیم. گاهی دست تنها بودم. یک‌بار به او گفتم همه فرمانده‌ها اینطور زندگی می‌کنند یا فقط شما هستید؟»

ورزشگاهی در دل زمین
جنگ که تمام شد احمدی لباس رزم را کنار گذاشت و شغل نانوایی را برگزید؛ حرفه آبا و اجدادی‌اش را. با اینکه انگشتان یکی از دستانش قطع شده و پخت نان را به سختی انجام می‌دهد با این حال باز خود را در خدمت مردم می‌داند. تا سال ۸۰هم در نانوایی کار می‌کرد. بعد از آن به‌دلیل مشکلاتی که برای پخت نان داشت در اداره مترو مشغول کار شد و کارگری می‌کرد تا سال۸۸. بعد از آن به ورزش رو آورد چون علاقه زیادی به این کار داشت سرپرستی تیم فوتبال نونهالان نفت را بر عهده گرفت و بعد تیم بزرگسالان. می‌گوید: «در جبهه حمیدیه سنگر بزرگی درست کردم. در واقع یک کانال را سرپوشیده کرده بودم. آنجا ورزشگاه‌مان شده بود چون سقف کوتاهی داشت نشسته والیبال بازی می‌کردیم؛ چه روزهایی داشتیم. بعد از بازی بچه‌ها سرحال می‌شدند.»

مژگان مهرابی / روزنامه همشهری

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

حاج فیروز: حضرت‌آقا مرا زیرنظر داشت! +‌ عکس بیشتر بخوانید »

چرا تیم ملی فوتبال در زمین اغتشاشات بازی نمی‌کند؟ / پشت پرده انتشار روایت‌های ناجوانمردانه از جوانرود!

چرا تیم ملی فوتبال در زمین اغتشاشات بازی نمی‌کند؟ / پشت پرده انتشار روایت‌های ناجوانمردانه از جوانرود!



عامل مهم در آشوب‌های خیابانی در کشور و به‌ویژه غرب کشور، دو کانالی است که سعی در تهییج مردم با شعارهای ناسیونالیستی و دعوت آنها به تجمع به هر بهانه‌ای می‌کنند.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم. در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*******

روزنامه‌های شنبه پنجم آذرماه در حالی چاپ و منتشر شد که پیروزی تیم ملی ایران مقابل ولز با تیترهایی همچون برخاستن ققنوس از خاکستر، شکار اژدها در قطر؛ اژدها را قورت دادیم، یوزها با شکار اژدها به جام جهانی برگشتند، ایران دو – ولز، اسرائیل، آل سعود و وطن‌فروشان داخلی و خارجی صفر در صفحات نخست روزنامه های امروز برجسته شده است.

در صفحات روزنامه‌ها برخی سعی کرده‌اند تنها به پیروزی تیم‌ملی و جشن ملی خیابانی بپردازند و برخی دیگر نگاه سیاسی به ماجرا دارند.

روزنامه اصلاح طلب سازندگی با تیتر شادی پر از بغض به تحلیل پیروزی ایران در مقابل ولز پرداخت.

این روزنامه نوشته است: باید از شکست‌ها درس گرفت. تیم ملی اشتباهات بازی قبل را برطرف کرد و پیروز شد؛ دیروز مردم ایران با گلوی پر از بغض شادمان بودند!

چرا تیم ملی فوتبال در زمین اغتشاشات بازی نمی‌کند؟ / پشت پرده انتشار روایت‌های ناجوانمردانه از جوانرود!

روزنامه هم‌میهن در سرمقاله خود با وجود اینکه ادعا کرده ورزش سیاسی نیست اما فوتبال را به سیاست گره زده و نوشته است:

خوشحالی موفقیت تیم ملی در برابر کشته شدن حتی یک نفر نیز برای سیاست نمره منفی محسوب می‌شود و ذهن سیاستمدار بیش از هر جا باید درگیر این باشد. تقلیل امر سیاست به ورزش همان اشتباهی است که مرتکب شده‌اید، پس تکرارش نکنید. اگر این تیم می‌تواند برای حکومت افتخارآفرینی کند، چرا از دیگران استفاده نمی‌کنید. تردیدی نیست که فرق چندانی از جهت سیاسی و ارزشی میان آنکه در حال اعتراض است با آنکه در زمین فوتبال دیروز گل زد، وجود ندارد. تنها فرق‌شان این است که بازیکن براساس مدیریتی شایسته و در جایی که صلاحیت دارد، به‌کار گرفته شده است، پس افتخارآفرینی می‌کند و تشویق می‌شود و خوشحالی را به ارمغان می‌آورد. ولی این نیرویی که کف خیابان است، معترض است، چون در جایی که شایسته است قرار نمی‌گیرد سهل است که مانع حضورش هم می‌شوند.

در ادامه این یادداشت آمده است:

آن عضو تیم ملی تتو کرده و زندگی شخصی خود را دارد و در تیم ملی بازی می‌کند و درآمد خوبی هم دارد و هر جا برود قدر می‌بیند ولی این جوان نه‌تنها اینها را ندارد، بلکه برای یک تتو باید پاسخگوی افراد بی‌توجه باشد و در انتخاب زندگی شخصی خود نیز مصونیت متعارف را نداشته باشد. کافیست همان برخوردی را که با فوتبالیست‌ها و سایر ورزشکاران می‌کنید و همان جایگاهی را که برای آنان قائل هستید، برای دیگران نیز قائل باشید؛ در این صورت بخش اصلی مسائل ایران حل خواهد شد. اگر می‌خواهید در سیاست موفق شوید، لازم است الگوی رفتاری موجود در فوتبال را سرمشق سیاست هم قرار دهید.

چرا تیم ملی فوتبال در زمین اغتشاشات بازی نمی‌کند؟ / پشت پرده انتشار روایت‌های ناجوانمردانه از جوانرود!

وضعیت ذهنی پریشان در شورای نویسندگان این روزنامه سوپر رادیکال باعث شده است که حتی نسخه‌ای که یک هفته قبل برای فوتبال نوشته بودند را فراموش کرده و کف خیابان را به فوتبال گره بزنند! این روزنامه یک هفته قبل در سرمقاله خود نوشته بود که هرگونه بهره‌برداری سیاسی و جناحی از تیم به‌زیان فوتبال و جامعه خواهد بود. اگر دخالت سیاسی در انتخاب یا خط‌زدن نام شخص خاصی در تیم‌ملی، محکوم است، متقابلا انتقال استرس سیاست را به ورزشکاران نیز همین اندازه باید محکوم کرد. باید اجازه داد بخش‌هایی از حوزه عمومی، استقلال خود را از سیاست حفظ کنند. حکومتی که همه‌چیز را سیاسی کند، به منتقدانش یاد می‌دهد آنها هم در صورت توانایی چنین کنند.

حالا که فرصت اغتشاشات برای هسته سخت اصلاحات از دست رفته است، سیاست‌گذاران این روزنامه به یک‌باره یاد فوتبال سیاسی افتاده و آن را راه‌حل عبور از آشوب خوانده‌اند، این سطح از تناقضات فکری باعث شده است تا روزنامه‌هایی رادیکال چون هم‌میهن روی دکه باد بخورند! روزنامه هم‌میهن خودش را تریبون خط سوم جبهه اصلاحات می‌داند، این روزها این خط میان مردم که هیچ میان هم‌فکرانش نیز بازاری ندارد!

روزنامه اعتماد نیز سعی کرد آخرین تلاش‌ها را برای سیاسی کردن برد تیم‌ملی انجام دهد؛ در گزارش این روزنامه آمده است:

تیم ملی فوتبال ایران در دومین بازی خود در مرحله گروهی جام جهانی ظهر دیروز برابر ولز قرار گرفت و با نتیجه دو بر صفر به پیروزی رسید. هر دو گل ایران در اوقات تلف شده بازی به ثمر رسید. روزبه چشمی و رامین رضاییان زننده دو گل یوزها بودند. با این برد ایران به جام جهانی بازگشت. رامین رضاییان زننده گل دوم ایران به ولز بعد از این بازی در پستی اینستاگرامی با انتشار تصویری بعد از گلزنی‌اش که تلفیق توامان اشک و خنده بود، نوشت: «جایی که واقعا نمیدونستم بخندم یا اشک بریزم. مردم ایران از ته قلبم دوستتون دارم. شما سزاوار بهترین‌ها هستید.»
برخی از کاربران شبکه‌های اجتماعی نیز با در نظر گرفتن وقایع اخیر با بازنشر پست رامین رضاییان نوشتند ما هم چنین حسی داریم. البته رامین ساعتی بعد این پست را پاک کرد.

چرا تیم ملی فوتبال در زمین اغتشاشات بازی نمی‌کند؟ / پشت پرده انتشار روایت‌های ناجوانمردانه از جوانرود!

روزنامه ایران اما نگاهی دیگر به برد تیم‌ملی فوتبال کشورمان داشته و نوشته است:

پیروزی تیم ملی فوتبال ایران برابر ولز بار دیگر ثابت کرد هر جا که استعداد و توانمندی کم‌نظیر فرزندان این آب و خاک با امید و تلاشی بی‌دریغ همراه می‌شود، تحقق حماسه‌ها و افتخارات بزرگ دور از انتظار نیست. این پیروزی بزرگ، تحقق باورهای ملتی بود که هیچ‌گاه در برابر شکست سر خم نکرده و از هر فرصتی برای موفقیت و سربلندی کشور عزیزشان بهره می‌برند. این پیروزی نه تنها می‌تواند سرآغازی برای پیروزی‌های بزرگ‌تر در عرصه فوتبال و ورزش باشد، بلکه سرآغازی است برای ایمان و باورمندی بیشتر به توانمندی‌های فرزندان این سرزمین. همان جوانانی که تحقق ایران قوی در گرو باور و ایمان آنها به این آرمان بزرگ و تلاش و همت بی‌دریغ آنها برای رسیدن به آن است.

در ادامه سرمقاله ایران به قلم وزیر ارشاد آمده است:

جوانان ما بارها نشان داده‌اند که هرگاه به آنها اعتماد شده است، تا پای جان بر سر دفاع از آبرو و عزت میهن‌شان جنگیده‌اند. جوانان ما نشان داده‌اند که با یک شکست تن به ناامیدی نمی‌دهند و از تحقق آرمان‌ها و آرزوهای بزرگشان دست نمی‌کشند. آنها بارها ثابت کرده‌اند که جز به پیروزی نمی‌اندیشند و شادی هم‌میهنان‌شان را با هیچ دستاورد دیگری در این دنیا معاوضه نمی‌کنند. این شادی حق ملت ایران است، حق ملتی که هیچ‌گاه و در هیچ عرصه‌ای تسلیم نشده و تن به شکست و سرافکندگی نداده است. چنین ملت پرافتخاری شایسته بهترین‌ها است و برای رسیدن به آنچه شایسته آن است باید با تمام توان برای ساختن «ایران قوی» مبارزه کرده و با ناامیدی‌ها و ناامیدکنندگان بستیزد.

چرا تیم ملی فوتبال در زمین اغتشاشات بازی نمی‌کند؟ / پشت پرده انتشار روایت‌های ناجوانمردانه از جوانرود!

روزنامه همشهری نیز بازی ایران با ولز را تحلیل فنی کرده و می‌نویسد:

کی‌روش همانند بازی اول در این بازی هم با ترکیبش همه را غافلگیر کرد. خیلی‌ها انتظار داشتند سیدحسین حسینی پس از ۶‌گلی که از انگلیس دریافت کرد، نیمکت‌نشین شود اما مرد پرتغالی تصمیم گرفت مقابل ولز هم از این دروازه‌بان استفاده کند. برخلاف پیش‌بینی‌ها خبری از بازگشت شجاع خلیل‌زاده و محمدحسین کنعانی‌زادگان به ترکیب نبود تا مجید حسینی و مرتضی پورعلی‌گنجی زوج خط دفاع را در سیستم چهاردفاعه تشکیل دهند. با بیرون‌ماندن روزبه چشمی و صادق محرمی، رامین رضاییان دفاع راست تیم شد و میلاد محمدی هم در همان جناح چپ بازی کرد. در میانه میدان سعید عزت‌اللهی جای علی کریمی را گرفت و سردار آزمون هم در خط حمله به ترکیب اضافه شد تا مشخص شود کی‌روش در این بازی برای برد تیمش را به زمین فرستاده است.

چرا تیم ملی فوتبال در زمین اغتشاشات بازی نمی‌کند؟ / پشت پرده انتشار روایت‌های ناجوانمردانه از جوانرود!

روزنامه کیهان نیز حاشیه‌های این دیدار را به نگارش درآورده و نوشته است:

پیش از آغاز بازی بازیکنان تیم ملی همزمان با پخش سرود ملی و هم‌خوانی با این سرود به استقبال بازی با ولز رفتند؛ اقدامی که خشم و عصبانیت وطن فروشان داخلی و خارجی را به همراه داشت تا جایی که یکی از کارمندان شبکه سعودی اینترنشنال بلافاصله پس از بازی در تلویزیون ظاهر شد و گفت: به تیم ملی تبریک نمی‌گویم. حتی نمی‌توانم خسته نباشید بگویم به بازیکنان تیم ملی. من به هیچ وجه بازی ایران را نمی‌بینم یعنی می‌بینم اما فقط به این دلیل که ببینم چه عکس‌العملی نشان می‌دهند.

در ادامه این گزارش آمده است:

باید به این نکته نیز اشاره داشت که همزمان با پخش سرود و هم خوانی آن از سوی بازیکنان تیم ملی فوتبال کشورمان چند تن از هواداران ایرانی در ورزشگاه اشک می‌ریختند. این در حالی بود که یکی از تماشاگران نیز در روی سکوها تصویری از سردار دلها را در دست گرفته بود تا یاد و خاطره شهید حاج قاسم سلیمانی در میان تماشاگران زنده شود.

چرا تیم ملی فوتبال در زمین اغتشاشات بازی نمی‌کند؟ / پشت پرده انتشار روایت‌های ناجوانمردانه از جوانرود!

جادوگر دروغ‌ساز

روزنامه جوان به چهره پشت نقاب یکی از لیدرهای اغتشاشات پرداخته و نوشته است:

دو روز پیش علی کریمی تصویری خون‌آلود از یک جوان منتشر کرد و مدعی شد او با دوشکا در جوانرود تیر خورده است. در حالی که صاحب عکس خود را فرد دیگری و آسیب به پایش را هم مربوط به سانحه تصادف و در ۲۲ تیرماه اعلام کرد. علی حمیدوند صاحب عکس از ساکنان روستای وراینه نهاوند در ۲۲ تیرماه امسال بر اثر تصادف موتور با سواری در محور نهاوند به نورآباد متأسفانه پای خود را از دست می‌دهد و مجروحیت او ربطی به اتفاقات اخیر ندارد. حالا بماند دوشکایی در مهار آشوب‌های اخیر استفاده نشده است.

در ادامه این گزارش آمده است:

یکی دو روز قبل از آن هم کریمی در استوری اینستاگرام خود فیلمی از دختری در حال رقص گذاشت و با معرفی پیج او، ادعا کرد این دختر رقاص نوه آیت‌الله مکارم‌شیرازی است. چند ساعت بعد، این شخص با انتشار یک ویدئو هرگونه انتساب به آقای مکارم را رد کرد و با عصبانیت خواست این کار را تکرار نکنند. او حتی نام آیت‌الله مکارم را هم بلد نبود درست تلفظ کند! آن دختر مربی بدنسازی و ساکن خارج کشور است و از قضا در صفحه شخصی‌اش در حمایت از اغتشاشات مطلب می‌گذارد، اما خود هدف دروغ‌های کریمی قرار گرفت.
علی کریمی تاکنون در مورد هیچ یک از دروغ‌هایش نه عذرخواهی کرده و نه واکنشی نشان داده است. این نشان می‌دهد او به جادوی دروغ اعتقاد دارد و آن را شیوه‌ای برای کارش می‌داند، نه آنکه سهواً دروغ بگوید.

چرا تیم ملی فوتبال در زمین اغتشاشات بازی نمی‌کند؟ / پشت پرده انتشار روایت‌های ناجوانمردانه از جوانرود!

علیه روایت های ناجوانمردانه از جوانرود

روزنامه فرهیختگان در شماره امروز خود روایتی دست اول از حوادث جوانرود را منتشر کرده و می‌نویسد:

هیچ گزاره روشنی نمی‌توان برای اعتراضات و تبدیل آن به اغتشاشات در جوانرود پیدا کرد. به اعتقاد برخی ریشه اعتراضات، معیشتی است. براساس سرشماری رسمی سال ۱۳۹۵ مرکز آمار ایران، جوانرود با نرخ بیکاری ۳۲.۶ درصد، سومین شهرستان با بالاترین نرخ بیکاری در کشور بوده است. کارشناسان آمار غیررسمی نرخ بیکاری را به‌مراتب بیشتر از این رقم می‌دانند به‌خصوص اینکه در سال‌های اخیر و با بازگشت تحریم‌های آمریکا، وضعیت از سال ۹۵ به مراتب سخت‌تر شده است. اما اگر نرخ بیکاری، عامل اصلی شکل‌دهی به اعتراضات و آشوب‌ها باشد، باید تندترین اعتراضات در اسلام‌آباد غرب و ثلاث‌باباجانی که رتبه‌های اول و دوم با بیشترین نرخ بیکاری را دارند، رخ می‌داد.

چرا تیم ملی فوتبال در زمین اغتشاشات بازی نمی‌کند؟ / پشت پرده انتشار روایت‌های ناجوانمردانه از جوانرود!

فرهیختگان درباره دلایل اغتشاشات نوشته است:

عامل دیگر در آشوب‌های خیابانی در کشور و به‌ویژه غرب کشور، رسانه‌های ضد ایران، شبکه‌های اجتماعی به‌ویژه دو کانالی است که سعی در تهییج مردم با شعارهای ناسیونالیستی و دعوت آنها به تجمع به هر بهانه‌ای می‌کنند. همین کانال‌ها و شبکه‌های اجتماعی هستند که توانسته‌اند اعتراضات خیابانی را به اقدامات تروریستی پیوند بزنند. کانال‌هایی که امروز از ساخت کوکتل مولوتف و بستن محورهای مواصلاتی می‌گویند، در میانه مهرماه «گام نهایی پیروزی» را «یک شب در خیابان ماندن» مردم می‌خواند: «فقط یک شب تا سحر خیابان را کنترل کنید

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا تیم ملی فوتبال در زمین اغتشاشات بازی نمی‌کند؟ / پشت پرده انتشار روایت‌های ناجوانمردانه از جوانرود! بیشتر بخوانید »

چه کسی عملیات تروریستی در شهر ایذه را هدایت کرد؟ / بقایای شبکه نفوذی «استریت بیز» همچنان مشغول به کار است!

چه کسی عملیات تروریستی در شهر ایذه را هدایت کرد؟ / بقایای شبکه نفوذی «استریت بیز» همچنان مشغول به کار است!



شامگاه ۲۵ آبان ماه گروهی ناشناس در حوالی بازار مرکزی شهر ایذه به سمت مأموران نیروی انتظامی، بسیج و مردمی که در حوالی آنها بودند، آتش گشودند. در جریان این اقدام هفت نفر شهید و هشت نفر نیز مجروح شدند.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم. در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*******

روزنامه‌های امروز شنبه ۲۸ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که ایران روایات‌ و تحلیل‌ها درباره حادثه غمبار ایذه، تصویب سومین قطعنامه شورای حکام علیه ایران، انتقاد رئیسی از سکوت خواص و واکنش‌ها به آن در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

صدور قطعنامه سوم شورای حکام علیه ایران مورد توجه بسیاری از روزنامه‌ها قرار گرفته است، آرمان ملی در این‌باره نوشته است:

نگاهی به تحرکات آمریکا و تروئیکای اروپایی طی چند ماه گذشته نشان می‌دهد که آنها از مذاکره و رسیدن به توافق به سمت اجرای سیاست فشار حداکثری و تحریم شیفت کرده‌اند و در این مسیر ادله موجه و متقنی هم از خود بروز نمی‌دهند. پرسش اینجاست که اساسا اروپایی‌هایی که تا چند ماه پیش مصرانه و مجدانه به‌دنبال احیای برجام، اعلام توافق و به سرانجام رساندن پرونده هسته‌ای ایران بودند؛ امروز چه اتفاقی رخ داده که از آن موضع سابق خویش بازگشته و سیاست جدیدی اتخاذ کرده‌اند.

این روزنامه اصلاح‌طلب در ادامه گزارش خود نوشته است:

برخی معتقدند که اروپایی‌ها در محاسبات خود نسبت به ایران و مذاکره برای احیای برجام دچار اشتباه شدند. چه اینکه آنها فکر می‌کردند با احیای برجام هم می‌توانند توافق را داشته باشند و از مواهب و ثمراتش استفاده کنند و از طرف دیگر نیز با اتفاقاتی که در جنگ روسیه و اوکراین رخ داده از محل برجام کمبود منابع انرژی خود را از ایران تأمین کنند. اما عدم درک مشترک در مذاکرات از توافق نهایی میان طرفین و در نهایت بروز برخی اختلافات باعث شد تا مذاکرات تا اطلاع ثانوی مسکوت بماند و اروپایی‌ها نیز روند خود را تغییر دهند.

چه کسی عملیات تروریستی در شهر ایذه را هدایت کرد؟ / بقایای شبکه نفوذی «استریت بیز» همچنان مشغول به کار است!

روزنامه اعتماد دیگر نزدیک به حزب اعتماد ملی نیز موضوع قطعنامه آژانس را مورد ارزیابی قرار داده و از موضعی مشابه با محافل تندرو آمریکایی نوشته است:

هشدارهای وزیر خارجه و سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران کارساز نبود و روز پنجشنبه در نشست دوره‌ای شورای حکام سومین قطعنامه علیه ایران با ۲۶ رای موافق، ۲ رای مخالف و ۵ رای ممتنع تصویب شد. پرونده اختلاف ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی درباره سه مکان (ورامین، تورقوزآباد و مریوان) که طبق ادعای آژانس آلوده به اورانیوم بودند در چند سال اخیر به سوژه اختلاف میان ایران و آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تبدیل شده و تاکنون سه قطعنامه را در خرداد ۱۳۹۹، خرداد ۱۴۰۱ و آبان ۱۴۰۱ به خود دیده است. حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجه ایران روز چهارشنبه در حالی که تصویب سومین قطعنامه در شورای حکام تقریبا قطعی شده بود درباره پیامدهای سوء محاسبه و اقدامات غیرسازنده امریکا و برخی کشورهای اروپایی در نشست شورای حکام هشدار داد. ساعاتی پیش از رای‌گیری در شورای حکام نیز ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت خارجه اعلام کرد که بی‌تردید در صورت تصویب قطعنامه، پاسخ تهران قاطع و موثر خواهد بود. با این ‌همه به نظر می‌رسد که ۲۶ کشور حاضر در نشست شورای حکام در روز پنجشنبه ترجیح دادند با صدور سومین قطعنامه علیه ایران بر پیچیدگی‌های این پرونده در سایه تشدید تنش در رابطه میان ایران با غرب بیفزایند.

چه کسی عملیات تروریستی در شهر ایذه را هدایت کرد؟ / بقایای شبکه نفوذی «استریت بیز» همچنان مشغول به کار است!

روزنامه شرق دیگر روزنامه اصلاح‌طلب نیز با تحلیلی تلفیقی از قطعنامه آژانس و اغتشاشات نوشته است:

آن چیزی که تعیین‌کننده است به واکنش ایران در برابر این قطع‌نامه بازمی‌گردد؛ چه بخواهیم و چه نخواهیم، چه بپذیریم و چه نپذیریم، با صدور این قطع‌نامه اکنون توپ در زمین ایران است. انتخاب یکی از دو گزینه «تقابل» یا «تعامل»، عملا دو مسیر متفاوت و حتی متضاد را برای ایران و آینده پرونده فعالیت‌های هسته‌ای کشور رقم خواهد زد. تا به اینجای کار و از شواهد امر و نیز مواضع مقامات کشور چنین برمی‌آید که تهران مانند دوره‌های پیشین به سمت تقابل، ‌ پیش خواهد رفت که با توجه به اقتضائات کنونی در کشور می‌تواند تبعاتی را به دنبال داشته باشد. حال باید منتظر واکنش دولت رئیسی، شورای عالی امنیت ملی و به تبعش اقدامات سازمان انرژی اتمی ایران بود که چه تصمیمی را اتخاذ خواهند کرد.

شرق نوشته است:

باید دید ایران در جزئیات‌ واکنش تقابلی خود دست به چه کارهایی خواهد زد، آن زمان می‌توان درباره عکس‌العمل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، شورای حکام، ایالات متحده و تروئیکای اروپایی اظهارنظر کرد. فعلا تا به اینجای کار، ایران از پیش یک تصمیم را برای خود اتخاذ کرده است؛ لغو سفر رافائل گروسی و هیئتی از آژانس به تهران. آن‌گونه که محمد اسلامی در بخش مهمی از سخنان چهارشنبه گذشته خود در حاشیه جلسه هیئت دولت عنوان کرد، «فعلا سفری از آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به ایران در دستور کار نیست»

چه کسی عملیات تروریستی در شهر ایذه را هدایت کرد؟ / بقایای شبکه نفوذی «استریت بیز» همچنان مشغول به کار است!

روزنامه وطن‌امروز نگاهی دیگر به تحولات سیاسی در وین داشته و می‌نویسد:

آمریکا در ادامه سیاست فشار خود علیه ایران، قطعنامه‌ای دیگر با همراهی تروئیکای اروپا علیه کشورمان در شورای حکام آژانس تصویب کرد. دولت بایدن که در سیاست خارجی خود در قبال ایران به دیپلماسی «بک چنل» – استفاده از کانال‌های غیررسمی ارتباطی به جای کانال‌های عادی و رسمی برای مذاکره- روی آورده، تلاش می‌کند با حربه تشدید فشار و تحریم که با کارسازی جریانات ضدایرانی فارسی‌زبان خارج از کشور صورت می‌گیرد و پیوند زدن با آشوب‌های پراکنده در ایران، دستگاه محاسباتی کشورمان را دچار اختلال و هرج‌ومرج کند تا از این رهگذر یک امتیاز بزرگ از تهران کسب کند.

چه کسی عملیات تروریستی در شهر ایذه را هدایت کرد؟ / بقایای شبکه نفوذی «استریت بیز» همچنان مشغول به کار است!

تروریست‌ها در کمین کیان

کیان پیرفلک، کودک ۱۰ ساله اهل ایذه شبانگاه ۲۵ آبان، ‌ در حالیکه با خانواده و در حال بازگشت به خانه خود در ایذه بودند، ‌ هدف گلوله قرار گرفت. پدر این کودک هم هدف سه گلوله قرار گرفته و در بیمارستان بستری شد. این اتفاق موجب بروز واکنش های گسترده ای در روزنامه‌ها و رسانه‌های ضد انقلاب شده است.

در حالی که رسانه‌های ضد انقلاب با تولید روایت‌های دروغین سعی دارند ماجرای تروریستی در ایذه را به سود جریان آشوب مصادره کنند؛ روزنامه رادیکال هم‌میهن در شماره امروز خود در سرمقاله‌ای که به شدت بر خلاف عرف روزنامه‌نگاری است به این ماجرا پرداخته است!

در این یادداشت آمده است:

نظام سیاسی چاره‌ای ندارد جز اینکه پای خود را از این جبهه بیرون بکشد و تمامی سنگرهای خود را تسلیم نیروهای حافظ حقیقت کند. حافظانی که میان خودشان رقابتی اساسی برای کشف و پخش حقیقت وجود دارد. روایت غالب در آنان معطوف به حقیقت خواهد بود. این تصور که روابط عمومی‌ها تولید خبر و روایت اول را منتشر کنند و با این کار خود فضای خبری را در اختیار بگیرند، به غایت نادرست است و پیشاپیش شکست‌خورده محسوب می‌شود. با این رویکرد شما، نه‌تنها شکست خورده‌اید و باختید بلکه آن را انتخاب هم کرده‌اید. ایذه نمونه روشن آن است. قصد ما ورود به واقعیت ماجرای کشته شدن یک کودک نیست، ما هم مثل مردم و بدون استفاده از امکان حرفه‌ای خود ناچاریم که خبر رسمی را بشنویم، سپس منتظر شواهد تایید و رد آن باشیم. مسئله این است که مجموع اطلاع‌رسانی رسمی و نیز عملکردهای حاشیه‌ای آن است که، موجب سخنان مادر این کودک بیگناه شده است و این مجموعه به‌گونه‌ای نیست که حقیقت روشنی را بازتاب دهد. فراموش نکنیم که ایذه یک شهر بزرگ و با ترکیب متنوع جمعیتی نیست و همه مردم کم‌وبیش با یکی دو واسطه یکدیگر را می‌شناسند و یک منطقه مسکونی محلی محسوب می‌شود و نمی‌توان با نادیده گرفتن این واقعیت از رویدادهای این شهر اطلاع‌رسانی کرد.

چه کسی عملیات تروریستی در شهر ایذه را هدایت کرد؟ / بقایای شبکه نفوذی «استریت بیز» همچنان مشغول به کار است!

درحالی این روزنامه با کاور سیاه سعی در تولید روایتی مشکوک از ماجرا دارد که خانواده کودک کشته شده صراحتا بر نقش عوامل تروریست در این حادثه تاکید دارند! صالاح‌طلبلن تندرو مانند واقعه شاهچراغ سعی دارند با هدایت پروژه کشته سازی نبض بازی را در دست گرفته و با انحراف پرونده ماهی‌گیری سیاسی کنند؛ این جماعت در حالی خود را عزادار کیان نشان می‌دهند که حتی حاضرنیستند روایت خانواده او را منتشر کرده و از زیر بار آن شانه خالی کرده‌اند؛ کیان برای این جریان آلوده سیاسی همان نقشی را دارد که روزگاری سپیده موسوی آن را بازی کرد! پیش از این دو نها اطلاعاتی کشور از نفوذ باند «استریت بیز» در روزنامه‌های اصلاح‌طلب خبر داده بود؛ به نظر می‌رسد بقایای این شبکه نفوذی همچنان مشغول کار است.

چه کسی عملیات تروریستی در شهر ایذه را هدایت کرد؟ / بقایای شبکه نفوذی «استریت بیز» همچنان مشغول به کار است!

روزنامه جوان با اشاره به حادثه خونین و تروریستی ایذه نوشته است:

هر روز که اهل آشوب فراخوان حضور خیابانی و اغتشاش میدانی می‌دهند، برنامه‌های متفاوتی هم برای شب در نظر می‌گیرند؛ ترور در امامزاده، آشوب در زندان، به رگبار بستن مردم، زیر گرفتن نیروهای حافظ امنیت با ماشین، وغیره. این رویدادها و برنامه‌ریزی‌ها حاصل همراهی نکردن مردم است. نه اینکه کسی با آن‌ها نیست، اما اکثریت مردم با آن‌ها نیستند و از سویی نظام هم تصمیم گرفته با خویشتنداری و بدون اسلحه گرم و سلاح جنگی با آن‌ها مدارا کند. حتی اکثریت دستگیر شدگان هم به دلیل رأفت دستگاه قضایی و نهادهای انتظامی و امنیتی، بدون محاکمه آزاد می‌شوند. پس جریان آشوب برای گرم نگه داشتن این تنور، بر آتش خشونت می‌دمد. کشته‌سازی گسترده حاصل چنین تفکری است. می‌کشند و بر عهده جمهوری اسلامی می‌گذارند، آشوب می‌کنند و می‌گویند معترضیم، آتش می‌زنند و می‌گویند ما نبودیم؛ «کار خودشونه»!

در ادامه این گزارش آمده است:

روزهای ۲۴، ۲۵ و ۲۶ آبان هم که به بهانه سالگرد وقایع آبان ۹۸ فراخوان داشتند، انتظار چنین وقایعی می‌رفت. در دو سال گذشته، هیچ گاه کسی به شکل خیابانی سالگردی برای وقایع پس از گرانی بنزین در آبان ۹۸ نگرفت، اما امسال اهل آشوب پی بهانه برای زنده نگه داشتن اغتشاشات خیابانی هستند. از این رو خود را مدعی همه اتفاقات و وقایع می‌دانند!

چه کسی عملیات تروریستی در شهر ایذه را هدایت کرد؟ / بقایای شبکه نفوذی «استریت بیز» همچنان مشغول به کار است!

روزنامه همشهری نیز در سرمقاله خود؛ به ادعای جریان ضد انقلاب درباره حادثه ایذه پرداخته و نوشته است:

تفاوت ۲۴ و ۲۵ آبان چیست؟ از ۲۴ آبان هیچ‌چیز به‌خاطر ندارید. طبیعی هم هست. مردم همراهی نکردند. با همه تهدیدها باز هم بازار شهر باز بود و… اما ۲۵ آبان چه شد؟ خون ریختند و هنوز سرخط خبرهاست. انتقام از مردم فقط این نیست که خون چند انسان بی‌گناه را بریزند. باید مردم به جهت روانی آسیب ببینند. این آسیب فیزیکی و روحی کمک می‌کند ذهن آماده شود که کار تمام است. دقت کردید؟ هر دو ثمره در ذهن است. شلیک نهایی به سمت ذهن مردم است. خط آشوب باید در ذهن‌ها داغ باشد و به نفع اوباش غلبه کند. اینجاست که خون می‌ریزند. مثل آب خوردن. ذهن را محاصره کنند، شهر را تسخیر کرده‌اند و ولاغیر. هیچ هزینه‌ای هم برای دشمن ندارد. هرچند روز یک‌بار به یک بهانه اطلاعیه می‌دهند.

در ادامه سرمقاله همشهری آمده است:

چند نفری در گوشه و کنار محله‌ها جمع می‌شوند. خون می‌ریزند و خلاص. این خون ریختن نیز شبیه ترورهای منافقین در ابتدای دهه ۶۰، کور نیست. کاملا حساب شده است. آن‌روزها فقط قصدشان ترساندن جریان انقلاب بود. اما امروز هدف شناخت است نه ترس و تهییج. آن‌روزها خبر مظلومیت مردم بساط ظلم و ترور را جمع کرد. اما امروز خبر مظلومیت شهید حتی به مادر شهید هم نمی‌رسد؛ چه رسد به مردم. مادر کیان در جنگ روایت‌ها به قاتلان فرزندش پناه می‌برد و ناخواسته کمک می‌کند تا کودکان بیشتری کشته شوند. بازی نیز دو سر برد برای آنهاست. آدم می‌کشند. اگر از امنیتی‌ها باشد سوت و کف می‌زند و به هم تبریک می‌گویند. اگر کودک یا دختر جوان باشد پروژه «کارخودشونه» کلید می‌خورد. همین نکردند؟

چه کسی عملیات تروریستی در شهر ایذه را هدایت کرد؟ / بقایای شبکه نفوذی «استریت بیز» همچنان مشغول به کار است!

روزنامه ایران نیز با اشاره به تلاش دشمن برای سوریه سازی می‌نویسد:

شامگاه ۲۵ آبان ماه گروهی ناشناس در حوالی بازار مرکزی شهر ایذه به سمت مأموران نیروی انتظامی، بسیج و مردمی که در حوالی آنها بودند، آتش گشودند. در جریان این اقدام هفت نفر شهید و هشت نفر نیز مجروح شدند. ساعتی پیش از این حادثه، آشوبگران حوزه علمیه این شهر را به آتش کشیده بودند. این اقدام در شرایطی رخ داد که فراخوان‌های ضدانقلاب برای اعتصاب سراسری در روزهای ۲۴ ام تا ۲۶ آبان ماه در کشور با عدم استقبال بازاریان روبه‌رو شده بود. با این حال این حادثه تروریستی در شهری که ساکنان آن از قوم بختیاری هستند پس از حوادث مشابه در شهرهای کردنشین، بلوچ‌نشین و مناطق آذری‌زبان نشان دهنده سرمایه‌گذاری بالای دشمنان برای فعال‌سازی و به خدمت گرفتن شکاف‌های قومی و مذهبی در مناطق عمدتاً مرزی برای تکمیل پروژه سوریه سازی کشور است.

چه کسی عملیات تروریستی در شهر ایذه را هدایت کرد؟ / بقایای شبکه نفوذی «استریت بیز» همچنان مشغول به کار است!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چه کسی عملیات تروریستی در شهر ایذه را هدایت کرد؟ / بقایای شبکه نفوذی «استریت بیز» همچنان مشغول به کار است! بیشتر بخوانید »

سرنوشت حرفه‌ای ترانه علی‌دوستی چه خواهد بود؟ / تدریس شورش خیابانی در روزنامه اصلاح‌طلب!

سرنوشت حرفه‌ای ترانه علی‌دوستی چه خواهد بود؟ / تدریس شورش خیابانی در روزنامه اصلاح‌طلب!



حرکت ترانه علیدوســتی در برداشتن حجاب، اکران دو فیلم اجتماعی مهم سینمای ایران یعنی برادران لیلا و تفریق را با خطر توقیف رو به رو سازد.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم. در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*******

روزنامه‌های امروز یکشنبه ۲۲ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که صیانت از اینترنت؛ تاکید سران قوا بر گفت‌وگو با جوانان، بنزین ۱۴۰۲ بدون تغییر قیمت و ایجاد یک مثلث فشار حداکثری به ایران در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

استفاده از کلید واژه حکمرانی نو از سوی رئیس مجلس همچنان مودر توجه روزنامه‌ها قرار دارد. روزنامه آرمان ملی دراین‌باره نوشته است:

اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی امری است که یک‌شبه ایجاد نمی‌شود، اما اگر روند امور در جامعه به شکلی نباشد که رضایت مردمی را فراهم کند این اعتماد و سرمایه از بین می‌رود. در این راستا بسیاری معتقدند که اتفاقات اخیر رخ داده در جامعه ناشی از بروز مطالبات انباشته شده در جامعه است که طی سال‌ها به آن وقعی نهاده نشده است.

در ادامه این گزارش آمده است:

این در حالی است که برخی نه تنها اکنون به‌دنبال رفع مطالبات و حل مشکلات در حوزه‌های مختلف نیستند؛ بلکه در بیان نیز به نحوی صحبت می‌کنند که گویی مردم در بیان مطالبات خود اشتباه کردند و آنها هستند که باید عذرخواهی کنند. به‌نظر می‌آید که دولتمردان به‌جای بیان اظهاراتی که موجبات ناراحتی جامعه را فراهم می‌کند باید به‌دنبال عملکردهای مطلوب در جهت حل مشکلات مردم باشند.

سرنوشت حرفه‌ای ترانه علی‌دوستی چه خواهد بود؟ / تدریس شورش خیابانی در روزنامه اصلاح‌طلب!

روزنامه ابتکار نیز به بیان راه‌حل‌هایی در حکمرانی جدید در امتداد اغتشاشات پرداخته و می‌نویسد:

در چند روز گذشته بخشی از سیاست‌مداران و عقلای سیاسی نزدیک به قدرت که سکوت پیشه کرده بودند، مطالباتی را مبنی بر ضرورت انجام اصلاحات در کشور مطرح کرده‌اند.

در میانه ناآرامی‌ها همواره انتقاداتی نسبت به عدم ورود عقلای سیاسی نزدیک به جریان قدرت مطرح می‌شد، اما در روزهای اخیر، بتدریج شاهد اتخاذ مواضعی انتقادی و مبنی بر ضرورت انجام اصلاحات بنیادی در کشور هستیم. برای نمونه محمد باقر قالیباف در نشست یک‌شنبه (۱۵ آبان) اظهار امیدواری کرده که هرچه زودتر امنیت در کشور بصورت کامل تثبیت شود تا تغییرات مشروع و لازم به سمت حکمرانی نو در عرصه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، در چارچوب نظام سیاسی جمهوری اسلامی آغاز شود.

در ادامه این گزارش آمده است:

 آن‌چنان که از شواهد امر بر می‌آید عقلای سیاسی نزدیک به جریان قدرت به این اجماع رسیده‌اند که انجام اصلاحات و برخی تغییرات در چارچوب نظام ضروری است. با این حال، پیرامون این که چه تغییرات و اصلاحاتی باید صورت بگیرد، همچنان به عنوان مساله‌ای اساسی و در مقام یک ضرورت باقی مانده است. ضرورتی که پرداختن به آن برای آینده جامعه ایرانی بسیار حیاتی به نظر می‌رسد. صورت مساله به صورت شفاف این است که اگر اصلاحاتی قرار است صورت بگیرد، می‌بایست چه تغییراتی باشند و مسیر تحقق آن چگونه خواهد بود؟ در پاسخ به این پرسش اساسی ۷ گام اساسی مورد اشاره قرار می‌گیرد.

سرنوشت حرفه‌ای ترانه علی‌دوستی چه خواهد بود؟ / تدریس شورش خیابانی در روزنامه اصلاح‌طلب!

روزنامه همشهری نیز در سرمقاله خود علت‌یابی آشوب‌ها را مورد توجه قرار داد و نوشته است:

علت‌یابی دقیق مشکلات. بسیاری تصور می‌کنند مشکلات امروز صرفاً ناشی از خصومت نظام است. سهم دشمن خارجی و سهم تصمیمات غلط و سهم موانع فرهنگی و نهادی و البته سهم بی‌تدبیری‌ها و ناشایستگی‌ها باید دقیق شود. سهم بافته‌ها و بزرگ‌نمایی رسانه‌ای نیز. ما نیازمند تغییر و اصلاحیم. این پیام باید منتقل شود که کسی وضع موجود را بی‌نقص نمی‌داند اما مهم این است که در مسیر اصلاحیم و در حرکتیم. این ۳ گام باعث می‌شود مخاطب معترض ولو عصبانی هم آرامش بگیرد و امیدوار. خلاصه اینکه؛ همه مسئولیم. همه رسانه‌ایم. همه پیامیم. فراموش نکنیم تا آخرین نفری که در حلقه ذهنی تروریست‌های وطنی گرفتار است این فتنه ادامه دارد.

سرنوشت حرفه‌ای ترانه علی‌دوستی چه خواهد بود؟ / تدریس شورش خیابانی در روزنامه اصلاح‌طلب!

سرنوشت یک سلبریتی سینمایی در تهران!

دو روزنامه رادیکال هم‌میهن وسازندگی درشماره امروز خود به سراغ سلبریتی‌ها رفته‌اند، این دو روزنامه در بسیاری از روزها سوژه روز خود را با هم هماهنگ می‌کنند.

هم‌میهن سلبریتی‌ها را متهم به تناقض کرده وآن را معطوف به مدل حکمرانی در داخل می‌داند. در سرمقاله این روزنامه آمده است:

سکوت سلبریتی‌ها اعم از هنری و ورزشی، از یک‌سو محبوبیت آنان را نزد مردم تضعیف می‌کرد و این یعنی کسب‌وکارشان خسارت می‌بیند. از سوی دیگر فرصتی پیش آمده تا از زیر بار فرهنگی که مصلحتی پذیرفته‌اند، بیرون بیایند. آن تناقض سیاست‌های رسمی در اینجا خود را آشکار کرد. ولی ساختار رسمی چه زیانی می‌کند؟ قابل تصور نیست. آنان قادر به استفاده از این افراد در برنامه‌های آینده خود نیستند مگر اینکه در سیاست‌های خود تجدیدنظر کنند. افرادی که خیلی هم زیاد هستند. شاید هم اینها حاضر به همکاری نباشند. مهم‌تر اینکه دست صداوسیما در بازنشر تولیدات قبلی هم بسته می‌شود، چون به‌طور معمول و حداقل یکی از معترضان در برنامه‌های قبلی حضور دارند. جالب اینکه در ورزش با مشکل بزرگتری مواجه شده‌اند، چون حذف ورزشکاران ملی به این سادگی نیست. پس باید با نتایج این تناقضات سوخت و ساخت؛ چاره‌ای ندارند. اوضاع اوقات فراغت و فرهنگ رسمی از این پس دیدنی خواهد بود.

سرنوشت حرفه‌ای ترانه علی‌دوستی چه خواهد بود؟ / تدریس شورش خیابانی در روزنامه اصلاح‌طلب!

روزنامه سازندگی نیز ترانه علیدوستی را عکس یک کرده و می‌نویسد:

حرکت ترانه علیدوســتی در برداشتن حجاب، اکران دو فیلم اجتماعی مهم سینمای ایران یعنی برادران لیلا و تفریق را با خطر توقیف رو به رو سازد. سازندگی با حمله به روزنامه کیهان نوشته است که ترانه علیدوستی تنها بر اساس منافع خود عمل می‌کند! در روزهای اخیر سرنوشت ترانه علیدوستی و سلبریتی‌ها به صورت هم‌زمان مورد توجه اصلاح‌طلبان و بی‌بی‌سی فارسی قرار گرفته است.

سرنوشت حرفه‌ای ترانه علی‌دوستی چه خواهد بود؟ / تدریس شورش خیابانی در روزنامه اصلاح‌طلب!

چاپ متد شورش خیابانی در روزنامه اصلاح‌طلب!

هم افزایی رسانه‌های اصلاح‌طلب با ضد انقلاب در روزهای اخیر بسیار بیشتر از قبل است، سرمقاله شماره امروز روزنامه اعتماد به قلم آصف بیات کارشناس رادیوفردا (ارگان سازمان سیا) نشانه‌ای روشن بر این ماجراست. بیات نویسنده کتاب شورش‌های خیابانی است.

این عنصر ضد انقلاب در اعتماد نوشته است:

فرض کنید که خیزش کنونی استمرار بیابد و مثلاً پس از چند ماه وضعیت به صورت قدرت دوگانه درآید مثل اواخر ۱۳۵۷. در این زمان یک اصلاح‌طلب قرار است چه تصمیمی بگیرد؟ در کجای این معادله قرار است بایستد؟ یا که اصلاً قرار نیست کاری بکند چون اصلاح‌طلب است؟ در این رابطه یک واقعیت سیاسی بسیار مهم را باید مدنظر قرار داد. اینکه بسیاری از اتفاقات سیاسی بزرگ نظیر خیزش‌های سیاسی و انقلابی انتخاب من و شما نیستند و با برنامه‌ریزی و تصمیم این و آن به وجود نمی‌آیند، بلکه به همین «سادگی» اتفاق می‌افتند.

سرنوشت حرفه‌ای ترانه علی‌دوستی چه خواهد بود؟ / تدریس شورش خیابانی در روزنامه اصلاح‌طلب!

خوف از پهپاد ایرانی این بار در سعودی

روزنامه وطن امروز در گزارش اول خود به مسئله جوسازی‌های اخیر سیاسی- رسانه‌ای سعودی‌ها در طرح ادعای حضور پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین و حمله قریب‌الوقوع ایران به زیرساخت‌های عربستان پرداخته و نوشته است:

هشدار شدیداللحن سرلشکر حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عربستان‌سعودی بابت دخالت‌های رسانه‌ای ۲ شبکه وابسته به این رژیم یعنی «ایران اینترنشنال» و «ایندیپندنت فارسی» در امور داخلی ایران باعث تغییر معادلات میدانی و رسانه‌ای در منطقه و همچنین فضای مجازی شده است. ۲ رسانه ایران اینترنشنال و ایندیپندیت فارسی مهم‌ترین شبکه‌های وابسته به عربستان سعودی هستند که سال‌هاست در حال فعالیت علیه منافع مردم ایران هستند.

سرنوشت حرفه‌ای ترانه علی‌دوستی چه خواهد بود؟ / تدریس شورش خیابانی در روزنامه اصلاح‌طلب!

در ادامه این گزارش آمده است:

هشدار سرلشکر سلامی موضع نظام جمهوری اسلامی است که در داخل مجموعه نظام تنظیم شده است. سعودی‌ها باید پیام را گرفته باشند. اگر پیام را نگیرند و جدی تلقی نکنند، حتماً ضرر خواهند کرد. شبکه‌های اینترنشنال و العربیه بشدت علیه تهران فعالیت کرده و پمپاژ رسانه‌ای سنگینی انجام دادند که بعد از چند روز مشخص شد این پروژه دروغی بیش نبوده است. همه این موارد نشان می‌دهد رسانه‌های وابسته به سعودی تبدیل به بازوی حرکت‌های تروریستی نرم علیه ایران شده‌اند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سرنوشت حرفه‌ای ترانه علی‌دوستی چه خواهد بود؟ / تدریس شورش خیابانی در روزنامه اصلاح‌طلب! بیشتر بخوانید »