روزنامه کیهان

اصلاح‌طلبان در سیاست خارجی  حرفی جز «بدیم بره» ندارند!

اصلاح‌طلبان در سیاست خارجی حرفی جز «بدیم بره» ندارند!



اعتراض به بیانیه وطن‌فروشانه جبهه اصلاحات، در میان برخی اصلاح‌طلبان رو به گسترش است.

  • تور آنتالیا

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: اعتراض به بیانیه وطن‌فروشانه جبهه اصلاحات، در میان برخی اصلاح‌طلبان رو به گسترش است.

در این زمینه، حمزه غالبی (رئیس ستاد جوانان در ستاد انتخاباتی میرحسین موسوی در سال ۱۳۸۸) تاکید کرد: ما اصلاح‌طلبان حرفی در سیاست خارجی به جز «بدیم بره» نداریم! او که مقیم پاریس است، همچنین گفته است: دگم‌ترین و ایدئولوژیک‌ترین مواضع در سیاست خارجی، مال ما اصلاح‌طلب‌هاست.

آذری جهرمی، عضو ستاد انتخاباتی پزشکیان نیز تصریح کرد: پیشنهاد تعلیق داوطلبانه در بیانیه جبهه اصلاحات نشانه تسلیم است.

همچنین، محمدرضا جلائی‌پور از فعالان سیاسی جبهه اصلاحات، در اعتراض به بیانیه صادره به اسم این جبهه نوشت: از منظر اصلاح‌گرانه برایم چند پرسش از نویسندگان بیانیه امروز جبهه اصلاحات مطرح است. این بیانیه اگر قبل از دفاع میهنی ۱۲روزه و قبل از نسل‌کشی غزه و حتی قبل از بهار به خزان کشیده عربی نوشته می‌شد، دقیقاً چه فرق مهمی می‌کرد؟ آیا این اتفاقات بزرگ نباید تاثیری در بخشی از محتوا و رویکرد متن نیروی سیاسی ملی بگذارد؟ آیا بازگشت به تنظیماتِ کارخانه‌ایِ قبل از جنگ فقط برای حکمرانان خطا است و برای نیروهای سیاسی مطلوب است؟

چرا متن گویی در دهه نود میلادی و غلبه خوش‌بینی/خوش‌خیالی به نظم تک‌قطبیِ لیبرالِ جهانی نوشته شده است و هیچ ردی از تغییرات صحنه جهانی و ائتلاف‌سازی‌های جدید منطقه‌ای در آن دیده نمی‌شود؟ آیا نیروی سیاسی نباید متناسب با درس‌آموخته‌های منطقه و جهان چارچوب‌های تحلیلی و فرض‌های نظری و زبان و رفتارش را روزآمد کند؟

مثلاً اگر این بیانیه نه برای ایرانِ ۱۴۰۴ در این منطقه بعد از درس‌آموخته‌های توسعه‌های توافق‌محور جهان و شکست‌های گذارهای منطقه و شکست‌های اجماع واشنگتنی، بلکه قرار بود مثلاً چند دهه قبل برای کره‌جنوبیِ وابسته آمریکا در برابر کره‌شمالیِ وابسته شوروی نوشته شود چه تفاوت رویکردی می‌داشت؟

یا مثلاً اگر ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا نبود و همین چند هفته پیش وسط مذاکرات با جنگده بی‌دو ایران را بمباران نکرده بود یا نسل‌کشی نشده بود، متن این بیانیه چه تفاوتی می‌داشت؟ یا اگر راهبرد فشارمحور و گذاریِ بخشی از نیروهای سیاسی در دهه‌های گذشته، عملاً بی‌نتیجه یا با نتایج عکس نمی‌شد، متن این بیانیه چه فرقی می‌داشت؟ بیانیه «جام زهر» مجلس ششم چه اشکالی داشت که عملاً راهگشا نشد و با چه تحلیلی تکرار همان محتوا و لحن و رویکرد، سودمند محسوب می‌شود؟

آیا ایران فقط بین دو گزینه تسلیم و جنگ مخیر است؟ آیا گزینه سومی که می‌تواند طراحی و خلق شود، نباید در متن توضیح داده شود؟ فرض کنیم ایران حتی به سبک جولانی یک‌سره تسلیم شود، آیا همان‌طور که نتانیاهو به قوای دفاعی سوریه، آن‌هم حین مذاکرات جولانی با نتانیاهو و علی‌رغم حمایت ترامپ از او، حمله کرد، به بهانه دیگری به ایران حمله نظامی یا اقتصادی نخواهد شد؟

چرا بعد از حمله دو قدرت اتمی به ایران و در کنار تاکید به‌جا بر ضرورت ابتکار عمل دیپلماتیک و ذی‌نفع‌سازی اقتصادیِ همسایگان و قدرت‌های جهانی در رشد و امنیت ایران و افزایش رضایت عمومی و همبستگی ملی، در متن بیانیه تاکیدی بر ضرورت تقویت قوای نظامی و دفاعی ایران نمی‌شود؟ آیا تصویر نویسندگان از اقتضائات امنیت ملی ایران در این منطقه و جهان، زیاده ساده‌انگارانه و عقب‌مانده از زمان نیست؟

در متن، نظام به ترک «تخاصم خارجی» دعوت شده است. آیا «تنش‌زا» و مخاصمه‌جو، ایران است که در حال مذاکره با آمریکا بود، یا نتانیاهو و ترامپ که به ایران حمله تجاوزکارانه کردند؟ به فرض پذیرشِ مخاصمه‌جویی ایران، آیا ترک تخاصم و ترک زبانِ سیاستِ ستیز و تقویت توافق‌گرایی فقط در برابر ترامپ مطلوب است و در سیاست داخلی عبور از قطبی‌سازی و زبانِ ستیز و تقویت توافق‌گرایی و توافق‌سازیِ حل مسئله‌ای مطلوب نیست؟

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

اصلاح‌طلبان در سیاست خارجی حرفی جز «بدیم بره» ندارند!

اصلاح‌طلبان در سیاست خارجی حرفی جز «بدیم بره» ندارند! بیشتر بخوانید »

توجه ویژه‌ شهید بهشتی به جنگ و نیازهای جبهه

توجه ویژه‌ شهید بهشتی به جنگ و نیازهای جبهه



آیت‌الله سید محمد بهشتی در جلسات حزب جمهوری اسلامی، توجه ویژه‌ای به مسائل جنگ، نیازهای جبهه، و ارتباط میان سیاست‌گذاران و نیروهای نظامی داشت. از جمله اقدامات او، تشویق نهادهای انقلابی بود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، شهید آیت‌الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی از شخصیت‌های تاریخ معاصر ایران است که فعالیت‌های علمی، فرهنگی و سیاسی گسترده‌ای داشته است. او در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران در دهه‌های پیش از انقلاب و پس از آن نقش ایفا کرد.

به مناسبت ترور شهید محمد حسینی بهشتی توسط سازمان مجاهدین خلق در هفتم تیرماه ۱۳۶۰ در این گزارش به بررسی زندگی، تحصیلات، فعالیت‌های فرهنگی، مبارزاتی و سیاسی ایشان به تفصیل می‌پردازیم.

آیت‌الله سید محمد حسینی بهشتی در دوم آبان ۱۳۰۷ شهر اصفهان در خانواده‌ای مذهبی و روحانی دیده به جهان گشود. پدر او، سید فضل‌الله، از روحانیون شناخته‌شده و فعال شهر بود و مادرش، معصومه بیگم خاتون‌آبادی، نیز از خانواده‌ای مذهبی بود که آموزش قرآن را از کودکی برای او آغاز کرد. فضای تربیتی خانه با تأکید بر سادگی، آموزش دینی، و احترام به ارزش‌های اخلاقی همراه بود.

تحصیلات ابتدایی خود را از چهار سالگی در مکتب‌خانه آغاز کرد و به دلیل توانایی در یادگیری، وارد دبستان دولتی ثروت (بعدها پانزده بهمن) شد. در امتحانات ششم ابتدایی، رتبه‌ی دوم شهر اصفهان را کسب کرد و سپس وارد دبیرستان سعدی شد. هم‌زمان با تحولات شهریور ۱۳۲۰، علاقه به علوم دینی افزایش یافت و این امر زمینه‌ساز گرایش وی به حوزه علمیه شد. نزدیکی محل تحصیل به مدارس دینی مانند مدرسه صدر و مدرسه جده، فرصت آشنایی بیشتر با طلاب و فضای علمی مذهبی را برای او فراهم ساخت.

ورود به دانشگاه

آیت‌الله بهشتی در سال ۱۳۲۷ همزمان با تحصیلات حوزوی، به تحصیلات دانشگاهی نیز روی آورد. پس از اخذ دیپلم ادبی، وارد دانشکده معقول و منقول (الهیات) شد. او در سال ۱۳۳۰ موفق به دریافت مدرک لیسانس گردید. باوجود بورس تحصیلی برای ادامه تحصیل در خارج از کشور، آشنایی با کلاس‌های علامه طباطبایی باعث بازگشت او به قم شد. بین سال‌های ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۵، به مطالعه فلسفه به ویژه آثار ملاصدرا و ابن‌سینا پرداخت و جلسات بحث فلسفی با استاد مطهری و آیت‌الله منتظری برگزار نمود که منجر به نگارش کتاب «روش رئالیسم» شد. همچنین به تدریس زبان انگلیسی در دبیرستان حکیم نظامی قم مشغول بود و با دوستانی در زمینه مسائل فرهنگی و فکری همکاری می‌کرد.

فعالیت‌های مبارزاتی شهید بهشتی از سنین نوجوانی آغاز شد. در ۱۶ سالگی در یکی از روستاها مردم را علیه ظلم کدخدا تحریک کرد که باعث برکناری او شد. او به این نتیجه رسید که ریشه فساد شاه و حامیان خارجی او هستند. در پایان دهه ۱۳۲۰ به مبارزه با منکرات پرداخت و در نهضت ملی شدن نفت حضور فعال داشت. در حوادث ۳۰ تیر ۱۳۳۱، شهید بهشتی یکی از سخنرانان اصلی اعتصاب تلگرافخانه بود.

مبارزات با اندیشه های غیردینی هامبورگ

با توجه به فشارهای رژیم پهلوی بر روحانیون، و پس از دستگیری اعضای هیئت مؤتلفه، در سال ۱۳۴۴ به دعوت مرکز اسلامی هامبورگ، به آلمان سفر کرد. وی در اروپا به فعالیت‌های فرهنگی پرداخت و در برابر نفوذ اندیشه‌های غیر دینی در میان دانشجویان ایرانی مقاومت کرد. تسلط او بر زبان‌های آلمانی، انگلیسی و عربی به او کمک کرد تا در محافل دانشگاهی، کلیساها و نشست‌های بین‌المللی، به تبیین آموزه‌های اسلامی بپردازد. فعالیت‌های او در اروپا موجب حساسیت ساواک شد. با این حال، ارتباط مستمر او با حوزه‌های علمیه ایران و هماهنگی با نیروهای مذهبی مهاجر، زمینه‌ساز نقش‌آفرینی مؤثر او در جریان مبارزات منتهی به انقلاب شد.

بهشتی توجه ویژه‌ای به مسائل جنگ و نیازهای جبهه داشت

ایجاد تشکل سیاسی، رمز اتحاد نیروهای انقلابی

در سال‌های منتهی به انقلاب اسلامی، شهید بهشتی یکی از شخصیت‌های محوری در سازماندهی نیروهای انقلابی مذهبی بود. او با همکاری روحانیونی مانند آیت‌الله مطهری، دکتر باهنر، امامی کاشانی و حجت‌الاسلام ملکی، در سال‌های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ «جامعه روحانیت مبارز تهران» را پایه‌گذاری کرد. این تشکل در ابتدا به صورت پنهانی با هدف انسجام‌بخشی به فعالیت‌های نهضت امام خمینی (ره) شکل گرفت و بعدها به عنوان یکی از نهادهای رسمی سیاسی-مذهبی اعلام موجودیت کرد.

شهید بهشتی معتقد بود که تنها از طریق یک تشکل سیاسی قدرتمند می‌توان نیروهای انقلابی را متحد کرد. با همین نگاه، در بهمن ۱۳۵۷، «حزب جمهوری اسلامی» را به همراه دکتر باهنر، آیت‌الله خامنه‌ای، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و آیت‌الله موسوی اردبیلی تأسیس کرد. او پس از انقلاب، به عنوان دبیرکل این حزب انتخاب شد و در سازماندهی نیروهای انقلاب و تبیین برنامه‌های سیاسی و فرهنگی نظام نوپای جمهوری اسلامی نقش ایفا کرد.

او در جلسات سیاسی، فرهنگی و دینی متعدد، اصول و چارچوب‌های فکری جمهوری اسلامی را تشریح می‌کرد و در تبیین جایگاه قانون اساسی، نقش مردم، و مفهوم جمهوریت در کنار اسلامیت نظام تلاش می‌نمود. با وجود مخالفت‌ها و هجمه‌های سیاسی از سوی برخی جریان‌ها، تلاش داشت میان نیروهای انقلابی وحدت ایجاد کند و اختلافات را از طریق گفت‌وگو حل نماید.

دفاع از کشور، یک مسئولیت ملی

با آغاز جنگ تحمیلی در سال ۱۳۵۹، شهید بهشتی بر اهمیت همبستگی ملی، انسجام نیروهای داخلی و حمایت سیاسی و حقوقی از جبهه‌های نبرد تأکید داشت. گرچه مسئولیت مستقیم نظامی نداشت، اما در مقام رئیس دیوان عالی کشور و عضو شورای انقلاب، در ساماندهی پشتیبانی‌های لجستیکی، انسانی و حقوقی از جبهه‌ها نقش ایفا کرد. او معتقد بود که دفاع از کشور تنها وظیفه ارتش یا سپاه نیست، بلکه مسئولیتی ملی است و همه قوا باید در جهت حفظ تمامیت ارضی، یکپارچگی ملی و تقویت روحیه ایثار، همگام باشند. در جلسات حزب جمهوری اسلامی، توجه ویژه‌ای به مسائل جنگ، نیازهای جبهه، و ارتباط میان سیاست‌گذاران و نیروهای نظامی داشت. از جمله اقدامات او، تشویق نهادهای انقلابی به مشارکت سازمان‌یافته در امور جنگ و پشتیبانی مستمر از خانواده‌های رزمندگان بود. شهید بهشتی همواره تأکید داشت که جنگ نباید موجب انحراف از اصول قانونی، عدالت‌خواهی و نظم حقوقی کشور شود. از این‌رو، در کنار مسائل دفاعی، به اصلاح ساختارهای حقوقی و قضایی در شرایط جنگ نیز توجه نشان می‌داد.

مسئولیت‌های فراوان آقای بهشتی فرصتی محدود برای استراحت فراهم می‌کرد. در روزهای آغازین جنگ، ایشان در ساختمان قدیمی مستقر بودند و با حضور فعال خود در میان رزمندگان، به آنان انگیزه می‌دادند. در روزهای پرالتهاب کردستان، بهشتی از منطقه دارخوین بازدید کرد و در یک جلسه دو ساعته با رزمندگان به بررسی دقیق عملیات‌ها و تحلیل نقاط قوت و ضعف پرداخت. ایشان با تأکید بر اهمیت یادگیری مستمر و اصلاح برنامه‌ها، گفت: «ما هر روز می‌آموزیم و با همت، اعتماد و هدایت خداوند، نقاط ضعف را برطرف خواهیم کرد.» در زمان بازدید از جبهه جنوب، فضای ناامیدی به امید بدل شده بود و حضور ایشان انگیزه‌بخش رزمندگان بود.این دیدارها، نمادی از تعهد و همبستگی رهبری با نیروهای جبهه بود که در سخت‌ترین شرایط، روحیه‌ای قوی به آنان می‌بخشید.

بازسازی نظام قضایی

در سال ۱۳۶۰، آیت‌الله بهشتی نقش مهمی در شکل‌دهی قوه قضائیه جمهوری اسلامی داشت و بر استقلال اداری و مالی آن تأکید می‌کرد. او مخالف تشکیل دادگاه ویژه روحانیت بود و معتقد بود مسئولیت قضایی روحانیون باید در دادگاه انقلاب پیگیری شود تا از توطئه‌ها جلوگیری شود. بهشتی با انتقاد از شیوه برگزاری دادگاه‌ها و محاکمات آن زمان، تلاش می‌کرد ساختاری سالم و مستقل برای قوه قضائیه فراهم کند که بتواند انقلاب را در برابر انحرافات محافظت کند. وی همچنین در جلسات شورای انقلاب، دیدگاه‌های خود را درباره اصلاحات قضایی و نیروسازی مطرح می‌کرد و بر جذب نیروهای متعهد و سالم تأکید داشت. به‌رغم مخالفت‌ها، او همواره به حفظ عدالت و قانون‌مداری پایبند بود و معتقد بود انقلاب تنها با قوه قضائیه‌ای قوی و منسجم می‌تواند ادامه یابد.

او معتقد بود قوانین باید هم‌راستا با فقه اسلامی و با در نظر گرفتن اصول عدالت تدوین شوند. بهشتی در جهت تربیت قضات جوان، متعهد و آگاه به مبانی اسلامی، نقش مهمی ایفا کرد و تأکید داشت که معیار انتخاب افراد، صرفاً باید بر اساس شایستگی علمی و اخلاقی باشد. یکی از اقدامات مهم او، تدوین پیش‌نویس قوانین اساسی حقوقی با همکاری مجلس خبرگان بود. او همچنین با همکاری شهید قدوسی و آیت‌الله موسوی اردبیلی، ساختارهای آموزشی نوینی را برای تربیت قضات ایجاد کرد. در جلسات شورای عالی قضایی، توجه او به پرونده‌های مهم، رعایت حقوق متهمان، و جلوگیری از احکام ناعادلانه زبانزد بود.

انفجار در قلب دفتر حزب جمهوری اسلامی

در شامگاه هفتم تیر ۱۳۶۰، در جریان انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در تهران، شهید بهشتی به همراه بیش از ۷۰ نفر از اعضای حزب و مسئولان ارشد کشور، در حادثه‌ای که توسط سازمان مجاهدین خلق طراحی و اجرا شد، جان خود را از دست داد. این رویداد، واکنش‌های گسترده‌ای در داخل و خارج کشور برانگیخت. با وجود فقدان شخصیت‌های کلیدی، رهبری نظام با تأکید بر حفظ آرامش و پیگیری مسیر انقلاب، مانع از گسترش بی‌ثباتی شد این عملیات پیچیده توسط سازمان مجاهدین خلق برنامه‌ریزی شده بود. برخی تلاش داشتند این انفجار را به رقابت‌های داخلی حزب نسبت دهند، اما شواهد و گزارش‌ها نشان می‌داد که این اقدام، عملیاتی سازمان‌یافته و مهندسی‌شده بود.

در گزارش‌های رسمی و روزنامه کیهان نیز مسئولیت این انفجار به سازمان مجاهدین خلق واگذار شد. یکی از شاهدان عینی و منابع اطلاعاتی ارتش، تأیید کردند که انفجار با بمبی زیر تریبون سخنرانی بهشتی انجام شده و اعضای برجسته سازمان مجاهدین خلق در این حمله نقش داشتند. پیش از انفجار، برخی اعضای حزب از محل جلسه خارج شده بودند و برخی دیگر به دلیل خستگی یا عدم حضور، در جلسه شرکت نکردند. این واقعه، تیتر نخست روزنامه‌ها شد و به یکی از مهم‌ترین رویدادهای دوران پس از انقلاب تبدیل گشت که همچنان در تحلیل‌های سیاسی و تاریخی مورد بحث قرار دارد. حضور گسترده نفوذی‌های سازمان مجاهدین در داخل حزب و دستگاه‌های مختلف نیز به آشفتگی اوضاع سیاسی آن روزها دامن زد.

منبع:

کتاب سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های آیت‌الله شهید بهشتی _محمدرضا سرابندی_مرکز اسناد و انقلاب اسلامی

کتاب روایتی از زندگی و زمانه آیت الله سید محمد حسینی بهشتی، جعفر شیرعلی نیا، انتشارات سایان

*مائده مرویان حسینی/ ایبنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

توجه ویژه‌ شهید بهشتی به جنگ و نیازهای جبهه

توجه ویژه‌ شهید بهشتی به جنگ و نیازهای جبهه بیشتر بخوانید »

لزوم «آرایش جنگی» در نبرد اقتصادی

لزوم «آرایش جنگی» در نبرد اقتصادی



در بُعد ایجابی برای حل مشکلات اقتصادی، مهم‌ترین مسئله «تقویت و جهش تولید» و به عبارتی «سرمایه‌گذاری برای تولید» است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، مسعود اکبری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- براساس گزارش‌های منتشرشده، بیش از ۷۰ کشور جهان تحت تحریم‌های ظالمانه آمریکا قرار دارند. در همین رابطه، آمریکا بیش از ۱۵هزار تحریم فعال علیه کشورهای دیگر اعمال کرده است. علت اصلی این مسئله نیز خوی استکباری و غارتگری آمریکاست. این خوی مستکبرانه، متحد و متخاصم نمی‌شناسد.

در این میان، ایران تحت شدیدترین و بی‌سابقه‌ترین تحریم‌های آمریکاست. با این ‌حال، کارشناسان و صاحب‌نظران معتقدند که در بیشترین حالت، ۳۰درصد از مشکلات اقتصادی کشور ناشی از تحریم‌هاست. یک سؤال؛ آیا این بدین معنی است که باید نسبت به مسئله تحریم، بی‌تفاوت بود؟! پاسخ قطعاً منفی است.

۲- رفع مشکلات اقتصادی باید با جدیت دنبال شود. این دیدگاه هم آن ۳۰درصد ناشی از تحریم و هم آن ۷۰درصد ناشی از مسائل غیرتحریمی را شامل می‌شود. اما قطعاً باید در مواجهه با «مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم» و «مشکلات اقتصادی غیرتحریمی» تناسب رعایت شود.

با این‌حال جریانی آلوده و مأموریت‌دار در داخل، طوری القاء می‌کند که گویا ۱۰۰درصد مشکلات اقتصادی کشور ناشی از تحریم‌ها است و تنها راه کنار زدن تحریم‌ها نیز مذاکره است و اگر این مسیر طی شود، فتح‌الفتوحی اقتصادی رخ می‌دهد. این در حالی است که این دیدگاه، در برجام مورد آزمون قرار گرفت و «خسارت محض» برجای گذاشت.

۳- حال سؤال این است که آیا برای رفع تحریم‌ها باید گزینه «مذاکره» را به کلی کنار گذاشت؟! پاسخ باز هم منفی است. نباید مذاکره را به کلی کنار گذاشت، اما نباید همه تخم‌مرغ‌ها را هم در سبد مذاکره چید. حداکثر ۳۰درصد مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم‌هاست و برای رفع مشکل این ۳۰درصد، مذاکره به عنوان یکی از روش‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد و نباید به عنوان تنها گزینه به آن پرداخت.

صد البته مذاکره‌ای که شرایط و خطوط قرمز کشورمان نیز در آن رعایت شود و نه مذاکره‌ای از نوع تن دادن به باج‌خواهی‌های حریف.

رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با مسئولان ارشد سه قوه فرمودند: «رفع تحریم دست ما نیست اما خنثی کردن تحریم‌ها در اختیار ما است و برای این کار راه‌های فراوان و ظرفیت‌های مناسب داخلی وجود دارد و اگر این هدف محقق شود، کشور در مقابل تحریم‌ها آسیب‌ناپذیر خواهد شد.»

ایشان در بخشی دیگر از بیانات خود فرمودند: «مذاکرات ممکن است به نتیجه برسد یا نرسد ما هم به این گفت‌وگوها نه خیلی خوش‌بین و نه خیلی بدبین هستیم البته به طرف مقابل خیلی بدبین هستیم اما به توانایی‌های خود خوش‌بین هستیم.»

رهبر حکیم انقلاب- ۴ آذر ۱۳۹۹- نیز فرمودند: «برای علاج تحریم‌ها دو مسیر «خنثی‌سازی تحریم‌ها و غلبه بر آنها» و «رفع تحریم» وجود دارد. ما مسیر رفع تحریم را یک‌بار امتحان و چند سال مذاکره کردیم اما به نتیجه‌ای نرسید. مسیر غلبه بر تحریم‌ها ممکن است در ابتدای کار، سختی‌ها و مشکلاتی داشته باشد اما خوش‌عاقبت است.»

۴- برای حل مشکلات اقتصادی، «بایدها» و «نبایدها»یی مطرح است؛ به عبارت دیگر، این مسئله دارای ابعاد «ایجابی» و «سلبی» است. در بُعد سلبی، برای رفع مشکلات اقتصادی باید «رخنه‌ها» و «منافذ» را شناسایی و برطرف کرد. برای مثال، باید به صورت جدی به این مسئله رسیدگی شود که «نوسانات ساختگی قیمت ارز و طلا» در داخل کشور از کجا نشأت می‌گیرد؟ کدام محافل در داخل، مجری پروژه «نوسانات ساختگی قیمت ارز و طلا» است؟! نهادهای امنیتی و قضائی تاکنون چه عملکردی در برخورد با این شبکه مخرب داشته‌اند؟! آن هم شبکه‌ای که «امنیت روانی جامعه» را مستقیم مورد حمله قرار داده است.

۵- در همین وجیزه اشاره کردیم که جریانی آلوده و مأموریت‌دار در داخل، طوری القاء می‌کند که گویا ۱۰۰درصد مشکلات اقتصادی کشور ناشی از تحریم‌ها است. به این مثال نقض توجه کنید. طبق گزارش‌های رسمی منتشرشده، برخی بانک‌ها بیشترین خانه‌های خالی را در اختیار دارند که با عدم عرضه آنها به تورم بخش مسکن دامن می‌زنند. از سوی دیگر، طبق ماده ۴ قانون جهش تولید مسکن، نظام بانکی کشور باید حداقل ۲۰درصد از تسهیلات پرداختی خود در هر سال را به بخش مسکن اختصاص دهد و این رقم را نیز مطابق با تورم افزایش دهد. اما در عمل، شاهد قصور و تقصیرهای فراوان در اجرای این قانون هستیم. آیا حل این مسئله، منوط به رفع تحریم‌هاست؟! یا ریشه داخلی و غیرتحریمی دارد؟!

به یک نمونه دیگر توجه کنید؛ جناب آقای قالیباف، رئیس محترم مجلس شورای اسلامی، ۶ آذر ۱۴۰۳ در صحن علنی مجلس گفت: «روزانه بین ۲۵ تا ۳۰میلیون لیتر فرآورده از کشور قاچاق می‌شود؛ تردید نکنید این قاچاق سازماندهی شده است»؛ به نظر شما آیا رفع این معضل، منوط به مذاکره و رفع تحریم‌هاست؟! یا ریشه داخلی و غیرتحریمی دارد؟!

۶- و اما در بُعد ایجابی برای حل مشکلات اقتصادی، مهم‌ترین مسئله «تقویت و جهش تولید» و به عبارتی «سرمایه‌گذاری برای تولید» است. رهبر معظم انقلاب- ۳۰ مرداد ۱۳۹۸- فرمودند: «بعضی از عوامل اقتصادی حکم پیشران را دارند که اگر آنها به حرکت بیفتند، کل این مجموعه‌ کار اقتصادی به حرکت می‌افتد؛ مثلاً یکی‌اش مسئله‌ مسکن است… یکی مسئله‌ کشاورزی است، یکی مسئله‌ خودرو است، یکی مسئله‌ شرکت‌های دانش‌بنیان است، یکی مسئله‌ لوازم خانگی است.»

۷- جناب آقای پزشکیان، رئیس‌جمهور محترم، دیروز در جلسه هئیت دولت اظهار داشت: «روند مذاکرات به شکل عادی و معمولی جریان دارد و امور کشور نیز در مسیر طبیعی خود در حال اجرا و پیگیری بوده و به هیچ‌وجه حتی برای ثانیه‌ای معطل این مباحث و مسائل نمی‌شود.» سرکار خانم مهاجرانی، سخنگوی محترم دولت نیز دیروز در حاشیه جلسه هئیت دولت گفت: «هیچ‌کدام از موضوعات و امور کشور را به مذاکرات گره نزده‌ایم و گره نخواهیم زد.»

این اظهارات از سوی مقامات دولت، قابل تقدیر است ولی توقع آن است که دولت محترم، یک گام جلوتر رفته و هم مردم عزیز ایران و هم دشمنان قسم‌خورده ملت ایران، رویکرد «معطل نبودن امور کشور به مذاکرات» توسط دولت را به صورت عملی و آن هم به صورت فراگیر و پیوسته شاهد باشند.

اجرای رویکرد «تنوع راهبردی» و «چندجانبه‌گرایی» در سیاست خارجی، ادامه مسیر دولت سیزدهم در شراکت راهبردی با «بریکس» و «شانگهای»، تقویت دیپلماسی منطقه‌ای، بهره‌مندی از فرصت‌های تعامل با کشورهای آفریقایی و… را می‌توان به عنوان بخشی از اقدامات عملی در حوزه سیاست خارجی، از سوی دولت انتظار داشت.

پیگیری جدی درخصوص رشد اقتصادی بدون نفت، برنامه‌ریزی مستمر برای کاهش نرخ بیکاری و افزایش اشتغال، برنامه‌ریزی برای توسعه شرکت‌های دانش‌بنیان و افزایش جذب نخبگان، تحرک بیشتر در اجرای نهضت ملی مسکن و همچنین ساماندهی بازار اجاره‌بها، احیای واحدهای تولیدی راکد و نیمه‌تعطیل، افزایش صادرات غیرنفتی، توسعه همکاری‌های راهبردی در منطقه در حوزه انرژی، افزایش ظرفیت نیروگاه‌های کشور با تکیه بر توان داخلی و رفع ناترازی‌ها، ساماندهی بازار خودرو و… را نیز می‌توان به عنوان دیگر مصادیق «پویایی دولت» و «معطل نبودن امور کشور به مذاکرات» در نظر گرفته و در هفته‌ها و ماه‌های پیش‌رو، عملکرد دولت در این حوزه‌ها را به نظاره نشست و مورد ارزیابی قرار داد.

۸- در کنار موارد مذکور، انتظار از دولت آن است که رویکرد «خنثی‌سازی تحریم» را هم به صورت جدی پیگیری کند. به این نمونه توجه کنید: وقتی دشمن به سرکردگی آمریکا، تحریم بنزین را روی میز گذاشت، در این‌سو چندین گزینه پیش‌روی ما بود؛ می‌توانستیم مذاکره کنیم تا بلکه این تحریم اعمال نشود. اما راه پایدار و قابل‌اتکایی که پیگیری شد، تکیه بر توان داخلی بود؛ در نهایت با توکل به خدا و مجاهدت شبانه‌روزی و اعتماد به جوانان نخبه و انقلابی، توانستیم این پروژه ضدایرانی را ناکام بگذاریم و در نهایت تحریم بنزین بی‌اثر شد.

۹- جمهوری اسلامی ایران در حال یک نبرد تمام‌عیار و «جنگ ترکیبی» با دشمن است. یکی از ملزومات این جنگ ترکیبی، اتخاذ آرایش جنگی در مجموعه دولت است. انتظار مردم و دلسوزان از دولت این است که برای رفع مشکلات اقتصادی، «آرایش جنگی» به خود گرفته و یک‌بار دیگر نقشه دشمن برای سنگ‌اندازی در مسیر پیشرفت «ایران اسلامی» را نقش بر آب کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

لزوم «آرایش جنگی» در نبرد اقتصادی

لزوم «آرایش جنگی» در نبرد اقتصادی بیشتر بخوانید »

منظور نتانیاهو از «لیبی‌سازی» ایران چه بود؟ / اعتماد قذافی به مذاکره با آمریکا، لیبی را به ویرانه‌ تبدیل کرد!

منظور نتانیاهو از «لیبی‌سازی» ایران چه بود؟ / اعتماد قذافی به مذاکره با آمریکا، لیبی را به ویرانه‌ تبدیل کرد!



قذافی تصور می‌کرد که دیگر تهدیدی از سوی غرب وجود نخواهد داشت و به‌ویژه پس از همکاری با آمریکا، زمینه برای بازگشت لیبی به جامعه بین‌الملل و حتی توسعه اقتصادی فراهم می‌شود.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژه‌های مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم.

در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*********

با پررنگ‌تر شدن احتمال ازسرگیری مذاکرات ایران و آمریکا رسانه‌های جناح چپ به طرز قابل توجهی برای تشدید شرایط دو قطبی فعال شده‌اند.

روزنامه اعتماد نزدیک به تیم اطلاع رسانی دولت خواهان چیده شدن همه تخم‌مرغ‌ها در سبد مذاکره با ترامپ شده و نوشته است:

هر زمان ایران به دیپلماسی نه گفت و از آن فاصله گرفت، شکافی ایجاد شد که آشوبگرانی مانند نتانیاهو آن را پر کردند. امروز هم درست در زمانی که نتانیاهو عازم واشنگتن شده در داخل کشور این خبر منتشر شد که ایران پاسخ نامه ترامپ را با دید مثبت و با پذیرش امکان مذاکره داده است. در نامه دوم، ترامپ احتمالا زمینه‌های این اعتمادسازی را فراهم می‌کند. اینکه چگونه این زمینه‌ها را فراهم می‌کند مشخص نیست اما اگر قرار باشد مذاکره‌ای صورت بگیرد، زمینه‌های آن باید در نامه دوم ترامپ گنجانده شود. سفر نتانیاهو به واشنگتن هرچند به اسم مذاکرات تعرفه‌ای انجام شده اما در واقع در راستای تقویت جریان جنگ‌طلب در امریکا صورت گرفته است.

در بخش دیگری از این گزارش آمده است:

تضعیف ایران هیچ سودی را متوجه امریکایی‌ها و منطقه نمی‌کند، چرا که ایران یک ظرفیت بالقوه و بالفعل بزرگ هم از نظر نیروی انسانی، دانش، فرهنگ، تمدن، ظرفیت‌های سرمایه‌گذاری و…است. نباید فراموش کرد، مردم ایران و کشور ایران در منطقه‌ از محبوبیت‌های بسیاری برخوردارند. اما اسراییل هرگز دارای محبوبیت قابل توجه در منطقه و حتی جهان نیست. در بسیاری از کشورهای اروپایی علیه این رژیم شعارهای اعتراضی سر داده می‌شود.

منظور نتانیاهو از «لیبی‌سازی» ایران چه بود؟ / اعتماد قذافی به مذاکره با آمریکا، لیبی را به ویرانه‌ تبدیل کرد!

روزنامه آرمان امروز هم روی ایجاد فضای دوقطبی و به هم زدن تعادل اجتماعی تاکید دارد و با تقسیم بندی جامعه از سبد مذاکره در حال بازیافت یک اتفاق عجیب است، این روزنامه می‌نویسد:

بر اساس شواهد موجود، اکنون دیگر اصل مذاکره بین دو کشور مورد تردید نیست و آنچه در دستور کار قرار دارد، نحوه و شکل مذاکرات است. به‌گفته ناظران، ایران مذاکره مستقیم را به‌طور کلی رد نکرده، بلکه آن را به تحقق برخی شروط مشروط کرده است؛ از جمله آزادسازی بخشی از دارایی‌های بلوکه‌شده یا اعمال تخفیف در بخشی از تحریم‌ها.

محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، ضمن تأیید اصل مذاکره، بر موضع مشروط جمهوری اسلامی تأکید کرد. هم‌زمان، منابع دیپلماتیک از آغاز قریب‌الوقوع مذاکرات طی ۱۵ روز آینده خبر می‌دهند، این تحولات، واکنش‌های شدیدی از سوی جریان‌های تندرو داخلی و خارجی به‌دنبال داشته است. سفر فوری بنیامین نتانیاهو به اروپا و دیدارهای او با مقامات غربی، همراه با تیترهای هشدارآمیز روزنامه‌های تندرو در ایران – از جمله روزنامه کیهان – نشانه‌ای از افزایش فشار این جریان‌ها برای جلوگیری از دستیابی به توافق تلقی می‌شود!

منظور نتانیاهو از «لیبی‌سازی» ایران چه بود؟ / اعتماد قذافی به مذاکره با آمریکا، لیبی را به ویرانه‌ تبدیل کرد!

در خصوص مذاکره مستقیم باید گفت چند نکته مهم را گفت:

۱- مسئولین ارشد ایران، این موضوع را رد کرده‌اند. عباس عراقچی، وزیر خارجه کشورمان تاکید کرد که مذاکرات در عمان و غیرمستقیم است. به نظر می‌رسد طرح ادعای مذاکره مستقیم، باهدف افزایش فشار روانی اجتماعی و بین‌المللی برای رسیدن به این موضوع و امتیازگیری بیشتر است. اما موضوع مهم این است که مدل مذاکراتی مطلوب آمریکا و رژیم اسرائیل، مدل لیبی است.

۲- ترامپ در روزهای آغازین ریاست جمهوری خود، سند فشار حداکثری علیه ایران را صادر کرد. در متن این سند آمده است: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به‌عنوان یک سازمان تروریستی خارجی شناخته می‌شود. برنامه هسته‌ای ایران، ازجمله قابلیت‌های غنی‌سازی، بازفرآوری و موشک‌ها با قابلیت حمل کلاهک هسته‌ای، خطری جدی برای آمریکا به شمار می‌رود. ایران مانع دسترسی آژانس به سایت‌های نظامی شده است. بنابراین، اعمال فشار حداکثری برای پایان دادن به تهدید هسته‌ای، محدود کردن برنامه موشک‌های بالستیک و توقف حمایت از گروه‌های تروریستی، در راستای منافع ملی ماست.»

۳- افزون بر برجام، با نگاهی تاریخی به سوابق تعهدات و پیمان‌های آمریکا با دیگر کشورهای جهان می‌توان به بی‌فایده و حتی آسیب‌زا بودن این گفت‌وگوها پی برد که توافق آمریکا و لیبی یک نمونه از آن است.

۴- قذافی تصور می‌کرد که دیگر تهدیدی از سوی غرب وجود نخواهد داشت و به‌ویژه پس از همکاری با آمریکا، زمینه برای بازگشت لیبی به جامعه بین‌الملل و حتی توسعه اقتصادی فراهم می‌شود.

۵- اما در طول زمان، آمریکا به دلیل تغییرات ژئوپولیتیکی و درک نادرست از پایداری قدرت قذافی، به تدریج از این تعهدات خود شانه خالی کرد. با وقوع بحران‌ها و تغییرات در سیاست‌های داخلی آمریکا، عهدشکنی ایالات متحده و کشورهای غربی شروع شد، این سناریو مو به مو در حال اجراست!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

منظور نتانیاهو از «لیبی‌سازی» ایران چه بود؟ / اعتماد قذافی به مذاکره با آمریکا، لیبی را به ویرانه‌ تبدیل کرد!

منظور نتانیاهو از «لیبی‌سازی» ایران چه بود؟ / اعتماد قذافی به مذاکره با آمریکا، لیبی را به ویرانه‌ تبدیل کرد! بیشتر بخوانید »

سند/ پاسخ ارتش جمهوری اسلامی ایران به موشک‌باران «دزفول»/ «بصره» زیر آتش توپخانه قرار گرفت

سند/ پاسخ ارتش جمهوری اسلامی ایران به موشک‌باران «دزفول»/ «بصره» زیر آتش توپخانه قرار گرفت


گروه ساجد دفاع‌پرس: ارتش جمهوری اسلامی ایران ۱۶ اسفند سال ۱۳۶۳، در پاسخ به موشک‌باران دزفول توسط ارتش بعثی عراق که در پی آن بیش از ۷۰ نفر شهید و مجروح شدند، شهر بصره عراق را زیر آتش توپخانه گرفت؛ این درحالی هست که پس از آن، عراق از طریق سازمان ملل، خواستار قطع گلوله‌باران بصره از سوی ایران شد.

سند/ پاسخ ارتش جمهوری اسلامی ایران به موشک‌باران «دزفول»/ «بصره» زیر آتش توپخانه قرار گرفت

روزنامه کیهان در این‌باره گزارش داد: «ارتش جمهوری اسلامی ایران در پی حمله موشکی عراق به دزفول، سراسر بصره را زیر آتش توپخانه گرفت. حمله بامداد امروز عراق به دزفول که طی آن ۸ فروند موشک دوربرد به‌کار گرفته شده بود، در حالی صورت گرفت که عراق از طریق سازمان ملل خواستار قطع گلوله‌باران بصره از سوی ایران شده هست. گزارش‌های رسیده از دزفول حاکیست که این شهر مقارن ساعت یک بامداد امروز، هدف موشک دوربرد قرار گرفت. در این حملات ۸ نقطه از شهر از جمله یک بیمارستان و دو دبیرستان آسیب دید و آمار تلفات تا صبح امروز حاکی از ۷۰ شهید و مجروح هست.

اهواز – خبرنگار کیهان – مقارن ساعت یک بامداد امروز شهر دزفول هدف حملات موشکی عراق واقع شد. در این حملات ۸ فروند موشک زمین به زمین دوربرد به‌سوی نقاط مختلف شهر دزفول پرتاب شد. به گزارش مجاهدت از خبرنگارمان، حمله زمانی صورت گرفت که مردم در خواب بودند و بخشی از یک بیمارستان و نیز ۲ دبیرستان در این حملات آسیب دید. بلافاصله در پی اصابت موشک‌های دوربرد عراقی به شهر دزفول، مردم و گروه‌های امداد روانه نقاط آسیب‌دیده شدند و به کمک مصدومین شتافتند. 

همین گزارش حاکیست که به‌دنبال حمله موشکی عراق به دزفول، اطلاعیه‌ای از سوی استاندار و امام جمعه اهواز انتشار یافت که طی آن ضمن محکوم کردن این حمله وحشیانه، در سراسر استان خوزستان عزای عمومی اعلام شده هست. همچنین در دزفول تعطیل عمومی اعلام شد و آخرین خبر‌ها از این شهر قهرمان حاکیست که عملیات نجات مصدومین در نقاط آسیب دیده همچنان ادامه دارد».

سند/ پاسخ ارتش جمهوری اسلامی ایران به موشک‌باران «دزفول»/ «بصره» زیر آتش توپخانه قرار گرفت
 
انتهای پیام/ 113
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
سند/ پاسخ ارتش جمهوری اسلامی ایران به موشک‌باران «دزفول»/ «بصره» زیر آتش توپخانه قرار گرفت

سند/ پاسخ ارتش جمهوری اسلامی ایران به موشک‌باران «دزفول»/ «بصره» زیر آتش توپخانه قرار گرفت بیشتر بخوانید »