روزنامه کیهان

سرنوشت حرفه‌ای ترانه علی‌دوستی چه خواهد بود؟ / تدریس شورش خیابانی در روزنامه اصلاح‌طلب!

سرنوشت حرفه‌ای ترانه علی‌دوستی چه خواهد بود؟ / تدریس شورش خیابانی در روزنامه اصلاح‌طلب!



حرکت ترانه علیدوســتی در برداشتن حجاب، اکران دو فیلم اجتماعی مهم سینمای ایران یعنی برادران لیلا و تفریق را با خطر توقیف رو به رو سازد.

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم. در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*******

روزنامه‌های امروز یکشنبه ۲۲ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که صیانت از اینترنت؛ تاکید سران قوا بر گفت‌وگو با جوانان، بنزین ۱۴۰۲ بدون تغییر قیمت و ایجاد یک مثلث فشار حداکثری به ایران در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

استفاده از کلید واژه حکمرانی نو از سوی رئیس مجلس همچنان مودر توجه روزنامه‌ها قرار دارد. روزنامه آرمان ملی دراین‌باره نوشته است:

اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی امری است که یک‌شبه ایجاد نمی‌شود، اما اگر روند امور در جامعه به شکلی نباشد که رضایت مردمی را فراهم کند این اعتماد و سرمایه از بین می‌رود. در این راستا بسیاری معتقدند که اتفاقات اخیر رخ داده در جامعه ناشی از بروز مطالبات انباشته شده در جامعه است که طی سال‌ها به آن وقعی نهاده نشده است.

در ادامه این گزارش آمده است:

این در حالی است که برخی نه تنها اکنون به‌دنبال رفع مطالبات و حل مشکلات در حوزه‌های مختلف نیستند؛ بلکه در بیان نیز به نحوی صحبت می‌کنند که گویی مردم در بیان مطالبات خود اشتباه کردند و آنها هستند که باید عذرخواهی کنند. به‌نظر می‌آید که دولتمردان به‌جای بیان اظهاراتی که موجبات ناراحتی جامعه را فراهم می‌کند باید به‌دنبال عملکردهای مطلوب در جهت حل مشکلات مردم باشند.

سرنوشت حرفه‌ای ترانه علی‌دوستی چه خواهد بود؟ / تدریس شورش خیابانی در روزنامه اصلاح‌طلب!

روزنامه ابتکار نیز به بیان راه‌حل‌هایی در حکمرانی جدید در امتداد اغتشاشات پرداخته و می‌نویسد:

در چند روز گذشته بخشی از سیاست‌مداران و عقلای سیاسی نزدیک به قدرت که سکوت پیشه کرده بودند، مطالباتی را مبنی بر ضرورت انجام اصلاحات در کشور مطرح کرده‌اند.

در میانه ناآرامی‌ها همواره انتقاداتی نسبت به عدم ورود عقلای سیاسی نزدیک به جریان قدرت مطرح می‌شد، اما در روزهای اخیر، بتدریج شاهد اتخاذ مواضعی انتقادی و مبنی بر ضرورت انجام اصلاحات بنیادی در کشور هستیم. برای نمونه محمد باقر قالیباف در نشست یک‌شنبه (۱۵ آبان) اظهار امیدواری کرده که هرچه زودتر امنیت در کشور بصورت کامل تثبیت شود تا تغییرات مشروع و لازم به سمت حکمرانی نو در عرصه‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، در چارچوب نظام سیاسی جمهوری اسلامی آغاز شود.

در ادامه این گزارش آمده است:

 آن‌چنان که از شواهد امر بر می‌آید عقلای سیاسی نزدیک به جریان قدرت به این اجماع رسیده‌اند که انجام اصلاحات و برخی تغییرات در چارچوب نظام ضروری است. با این حال، پیرامون این که چه تغییرات و اصلاحاتی باید صورت بگیرد، همچنان به عنوان مساله‌ای اساسی و در مقام یک ضرورت باقی مانده است. ضرورتی که پرداختن به آن برای آینده جامعه ایرانی بسیار حیاتی به نظر می‌رسد. صورت مساله به صورت شفاف این است که اگر اصلاحاتی قرار است صورت بگیرد، می‌بایست چه تغییراتی باشند و مسیر تحقق آن چگونه خواهد بود؟ در پاسخ به این پرسش اساسی ۷ گام اساسی مورد اشاره قرار می‌گیرد.

سرنوشت حرفه‌ای ترانه علی‌دوستی چه خواهد بود؟ / تدریس شورش خیابانی در روزنامه اصلاح‌طلب!

روزنامه همشهری نیز در سرمقاله خود علت‌یابی آشوب‌ها را مورد توجه قرار داد و نوشته است:

علت‌یابی دقیق مشکلات. بسیاری تصور می‌کنند مشکلات امروز صرفاً ناشی از خصومت نظام است. سهم دشمن خارجی و سهم تصمیمات غلط و سهم موانع فرهنگی و نهادی و البته سهم بی‌تدبیری‌ها و ناشایستگی‌ها باید دقیق شود. سهم بافته‌ها و بزرگ‌نمایی رسانه‌ای نیز. ما نیازمند تغییر و اصلاحیم. این پیام باید منتقل شود که کسی وضع موجود را بی‌نقص نمی‌داند اما مهم این است که در مسیر اصلاحیم و در حرکتیم. این ۳ گام باعث می‌شود مخاطب معترض ولو عصبانی هم آرامش بگیرد و امیدوار. خلاصه اینکه؛ همه مسئولیم. همه رسانه‌ایم. همه پیامیم. فراموش نکنیم تا آخرین نفری که در حلقه ذهنی تروریست‌های وطنی گرفتار است این فتنه ادامه دارد.

سرنوشت حرفه‌ای ترانه علی‌دوستی چه خواهد بود؟ / تدریس شورش خیابانی در روزنامه اصلاح‌طلب!

سرنوشت یک سلبریتی سینمایی در تهران!

دو روزنامه رادیکال هم‌میهن وسازندگی درشماره امروز خود به سراغ سلبریتی‌ها رفته‌اند، این دو روزنامه در بسیاری از روزها سوژه روز خود را با هم هماهنگ می‌کنند.

هم‌میهن سلبریتی‌ها را متهم به تناقض کرده وآن را معطوف به مدل حکمرانی در داخل می‌داند. در سرمقاله این روزنامه آمده است:

سکوت سلبریتی‌ها اعم از هنری و ورزشی، از یک‌سو محبوبیت آنان را نزد مردم تضعیف می‌کرد و این یعنی کسب‌وکارشان خسارت می‌بیند. از سوی دیگر فرصتی پیش آمده تا از زیر بار فرهنگی که مصلحتی پذیرفته‌اند، بیرون بیایند. آن تناقض سیاست‌های رسمی در اینجا خود را آشکار کرد. ولی ساختار رسمی چه زیانی می‌کند؟ قابل تصور نیست. آنان قادر به استفاده از این افراد در برنامه‌های آینده خود نیستند مگر اینکه در سیاست‌های خود تجدیدنظر کنند. افرادی که خیلی هم زیاد هستند. شاید هم اینها حاضر به همکاری نباشند. مهم‌تر اینکه دست صداوسیما در بازنشر تولیدات قبلی هم بسته می‌شود، چون به‌طور معمول و حداقل یکی از معترضان در برنامه‌های قبلی حضور دارند. جالب اینکه در ورزش با مشکل بزرگتری مواجه شده‌اند، چون حذف ورزشکاران ملی به این سادگی نیست. پس باید با نتایج این تناقضات سوخت و ساخت؛ چاره‌ای ندارند. اوضاع اوقات فراغت و فرهنگ رسمی از این پس دیدنی خواهد بود.

سرنوشت حرفه‌ای ترانه علی‌دوستی چه خواهد بود؟ / تدریس شورش خیابانی در روزنامه اصلاح‌طلب!

روزنامه سازندگی نیز ترانه علیدوستی را عکس یک کرده و می‌نویسد:

حرکت ترانه علیدوســتی در برداشتن حجاب، اکران دو فیلم اجتماعی مهم سینمای ایران یعنی برادران لیلا و تفریق را با خطر توقیف رو به رو سازد. سازندگی با حمله به روزنامه کیهان نوشته است که ترانه علیدوستی تنها بر اساس منافع خود عمل می‌کند! در روزهای اخیر سرنوشت ترانه علیدوستی و سلبریتی‌ها به صورت هم‌زمان مورد توجه اصلاح‌طلبان و بی‌بی‌سی فارسی قرار گرفته است.

سرنوشت حرفه‌ای ترانه علی‌دوستی چه خواهد بود؟ / تدریس شورش خیابانی در روزنامه اصلاح‌طلب!

چاپ متد شورش خیابانی در روزنامه اصلاح‌طلب!

هم افزایی رسانه‌های اصلاح‌طلب با ضد انقلاب در روزهای اخیر بسیار بیشتر از قبل است، سرمقاله شماره امروز روزنامه اعتماد به قلم آصف بیات کارشناس رادیوفردا (ارگان سازمان سیا) نشانه‌ای روشن بر این ماجراست. بیات نویسنده کتاب شورش‌های خیابانی است.

این عنصر ضد انقلاب در اعتماد نوشته است:

فرض کنید که خیزش کنونی استمرار بیابد و مثلاً پس از چند ماه وضعیت به صورت قدرت دوگانه درآید مثل اواخر ۱۳۵۷. در این زمان یک اصلاح‌طلب قرار است چه تصمیمی بگیرد؟ در کجای این معادله قرار است بایستد؟ یا که اصلاً قرار نیست کاری بکند چون اصلاح‌طلب است؟ در این رابطه یک واقعیت سیاسی بسیار مهم را باید مدنظر قرار داد. اینکه بسیاری از اتفاقات سیاسی بزرگ نظیر خیزش‌های سیاسی و انقلابی انتخاب من و شما نیستند و با برنامه‌ریزی و تصمیم این و آن به وجود نمی‌آیند، بلکه به همین «سادگی» اتفاق می‌افتند.

سرنوشت حرفه‌ای ترانه علی‌دوستی چه خواهد بود؟ / تدریس شورش خیابانی در روزنامه اصلاح‌طلب!

خوف از پهپاد ایرانی این بار در سعودی

روزنامه وطن امروز در گزارش اول خود به مسئله جوسازی‌های اخیر سیاسی- رسانه‌ای سعودی‌ها در طرح ادعای حضور پهپادهای ایرانی در جنگ اوکراین و حمله قریب‌الوقوع ایران به زیرساخت‌های عربستان پرداخته و نوشته است:

هشدار شدیداللحن سرلشکر حسین سلامی، فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عربستان‌سعودی بابت دخالت‌های رسانه‌ای ۲ شبکه وابسته به این رژیم یعنی «ایران اینترنشنال» و «ایندیپندنت فارسی» در امور داخلی ایران باعث تغییر معادلات میدانی و رسانه‌ای در منطقه و همچنین فضای مجازی شده است. ۲ رسانه ایران اینترنشنال و ایندیپندیت فارسی مهم‌ترین شبکه‌های وابسته به عربستان سعودی هستند که سال‌هاست در حال فعالیت علیه منافع مردم ایران هستند.

سرنوشت حرفه‌ای ترانه علی‌دوستی چه خواهد بود؟ / تدریس شورش خیابانی در روزنامه اصلاح‌طلب!

در ادامه این گزارش آمده است:

هشدار سرلشکر سلامی موضع نظام جمهوری اسلامی است که در داخل مجموعه نظام تنظیم شده است. سعودی‌ها باید پیام را گرفته باشند. اگر پیام را نگیرند و جدی تلقی نکنند، حتماً ضرر خواهند کرد. شبکه‌های اینترنشنال و العربیه بشدت علیه تهران فعالیت کرده و پمپاژ رسانه‌ای سنگینی انجام دادند که بعد از چند روز مشخص شد این پروژه دروغی بیش نبوده است. همه این موارد نشان می‌دهد رسانه‌های وابسته به سعودی تبدیل به بازوی حرکت‌های تروریستی نرم علیه ایران شده‌اند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سرنوشت حرفه‌ای ترانه علی‌دوستی چه خواهد بود؟ / تدریس شورش خیابانی در روزنامه اصلاح‌طلب! بیشتر بخوانید »

ما و آن سوی جنگ اوکراین

یک کلام، ختم کلام!…



چه شده است که اظهارات نتانیاهو درباره جبهه اصلاحات را که آشکارا و به صراحت این جبهه را به وطن‌فروشی متهم کرده است‌، بی‌پاسخ گذاشته‌اید؟! آیا ردپا و یا به اصطلاح‌، گزکی از شما در دست صهیونیست‌هاست…

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- «‌جابه‌جایی تابلوها» یکی از ترفندهای شناخته‌شده عملیات روانی است. حریف در این ترفند، مشکلات و پلشتی‌هایی را که خود عامل و پدید آورنده آن بوده است به طرف مقابل نسبت می‌دهد! و با اصرار و تکرار بر این ‌جابه‌جایی دو هدف مشخص را دنبال می‌کند، اول؛ تبرئه خود از تخلفات، قانون‌شکنی‌ها و ناهنجاری‌هایی که مرتکب شده است و دوم؛ مدیریت افکار عمومی علیه جریانی که با آن به دشمنی برخاسته است.

آمریکا، انواع تحریم‌های ضدبشری را علیه ایران اسلامی به کار می‌گیرد و در همان حال مشکلات ناشی از تحریم‌ها را (که بسیاری از آنها، به لطف خدا و تلاش دولت سیزدهم خنثی شده و یا درحال خنثی شدن است‌) به ایران نسبت می‌دهد! آشوب و بلوا به راه می‌اندازد، انسان‌های بی‌گناه را به قتل می‌رساند، اموال عمومی را به آتش می‌کشد و… جمهوری اسلامی ایران را به نقض حقوق بشر متهم می‌کند!

مدعیان اصلاحات از منتقدان با انواع فحش و ناسزا نظیر؛ «‌بی‌سواد، بی‌شناسنامه، مزدور، کاسب تحریم‌، کودک‌صفت، حسود، بزدل، ترسو، جیب‌بر، بی‌قانون، مستضعف‌فکری، باید به جهنم بروند، انقلابیون نفهم‌، یک مشت لات و… »! استقبال می‌کند، و حالا بیانیه می‌دهد که چرا به انتقادها پاسخ مناسب نمی‌دهید؟! خزانه را با هزاران هزار میلیارد تومان بدهی به دولت سیزدهم تحویل می‌دهد و اکنون ایراد می‌گیرد که با ثروت ملی چه کرده‌اید؟! و…

بهره‌گیری از این ترفند قصه‌ای است که سر دراز دارد و از دیرباز مورد استفاده دشمنان بوده است.

بازهم به عنوان مثال، در جریان جنگ جمل، طلحه و زبیر که از آتش‌افروزان اصلی آن جنگ بودند، ادعا می‌کردند به خون‌خواهی عثمان در مقابل امیرالمومنین، علی علیه‌السلام به تخاصم ایستاده‌اند! این ادعا در حالی بود که آنها خود خلیفه سوم را به قتل رسانده بودند و همگان شاهد بودند که حضرت امیر(ع)‌، فرزندان خود، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را با جمعی دیگر از یاران به مقابله محاصره‌کنندگان خانه عثمان فرستاده و محاصره را شکسته و آب و غذا به آنان رسانده بود. امیرالمومنین‌(ع) در این باره می‌فرمایند؛ «إِنَّهُمْ لَیَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَکُوهُ وَ دَماً هُمْ سَفَکُوهُ … آنها [طلحه و زبیر] حقی را مطالبه می‌کنند که خود ترک کرده‌اند و خونی را می‌طلبند که خود ریخته‌اند». 

۲- روز چهارشنبه هفته گذشته جبهه اصلاحات درباره آشوب‌های اخیر بیانیه‌ای صادر کرد که فقط نیم نگاهی به متن آن و مروری گذرا بر مواضع و عملکرد این جبهه از آغاز تاسیس تاکنون به وضوح حکایت از آن دارد که این جبهه برای تبرئه خود از اقدامات پلشتی که انجام داده و بلاهای فراوانی که بر سر ملت آوار کرده، به بهره‌گیری از ترفند «جابه‌جایی تابلوها» روی آورده است!

در این بیانیه مدعیان اصلاحات اگرچه درباره مشکلات فراوانی که به ایران و ایرانی تحمیل کرده‌اند، خود را به فراموشی زده‌اند! ولی هنوز دیر زمانی از عملکرد خسارت‌بار و فاجعه‌آفرین این جبهه نگذشته است و تعجب‌آور است که چگونه انتظار دارند سابقه سوء آنان از خاطره ملت محو شده باشد! … شرح این ماجرا مثنوی هفتاد من کاغذ است که بارها به آن پرداخته‌ایم و غیر از ناسزا پاسخی دریافت نکرده‌ایم! 

در این وجیزه اما، از یک‌سو، خوانندگان محترم را به مطالعه بیانیه یاد شده دعوت می‌کنیم و قضاوت را بر عهده خود آنان می‌گذاریم و از دیگر سو، دو سؤال را با جبهه اصلاحات در میان می‌گذاریم. دو پرسشی که تاکنون جبهه اصلاحات از پاسخ به آن طفره رفته است. بخوانید!

۳- پرسش اول؛ در جریان فتنه آمریکایی-  اسرائیلی۸۸ نتانیاهو نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی با صراحت اعلام کرد که «‌اصلاح‌طلبان بزرگ‌ترین سرمایه اسرائیل در ایران هستند»!

سؤال این است که چرا تاکنون هرگز این ادعای نتانیاهو را تکذیب نکرده‌اید؟! و حتی نظر و دیدگاه او را به تلویح و کنایه نیز نفی نکرده‌اید! و حال آنکه معمولاً شما مدعیان اصلاحات هیچ انتقاد و یا اظهار نظری علیه خود را بی‌پاسخ نمی‌گذارید و چنانچه بخشدار فلان بخش دور افتاده سخنی علیه جبهه اصلاحات بر زبان و قلم بیاورد، تمام صفحات روزنامه‌های زنجیره‌ای و سایت‌ها و کانال‌های اینترنتی را در اعتراض به او سیاه می‌کنید!

چه شده است که اظهارات نتانیاهو درباره جبهه اصلاحات را که آشکارا و به صراحت این جبهه را به وطن‌فروشی متهم کرده است‌، بی‌پاسخ گذاشته‌اید؟! آیا ردپا و یا به اصطلاح‌، گزکی از شما در دست صهیونیست‌هاست که از افشای آن وحشت دارید؟! 

و اما، پرسش دوم اینکه؛ چرا بسیاری از مواضع و عملکرد شما با مواضع و خواست دشمنان تابلودار مردم و نظام، مخصوصاً با مواضع و خواست آمریکا و اسرائیل همسان بوده و هست؟! چرا به این پرسش که بارها از سوی کیهان و برخی دیگر از رسانه‌ها مطرح شده است پاسخ نمی‌دهید؟!

مروری هرچند گذرا بر مواضع جبهه اصلاحات و مقایسه آن با مواضع دشمنان نظام به وضوح از همسویی آنها با یکدیگر حکایت می‌کند. کاش به این پرسش پاسخ می‌دادید. ما فهرست بلندبالایی از همسویی و همخوانی مواضع اصلاحاتچی‌ها با مواضع دشمنان در اختیار داریم که تماماً از روزنامه‌ها، سایت‌ها و توئیت‌های مدعیان اصلاحات گرفته شده و قابل انکار نیست و می‌توان درستی تمام موارد آن را با جبهه اصلاحات به ارزیابی نشست. بسم‌الله!… یک کلام، ختم کلام‌…!

در خاتمه، اشاره به این نکته نیز ضروری است که ماجرای مورد اشاره تمامی طیف جبهه اصلاحات را شامل نمی‌شود و البته انتظار آن است که آنان صف خود را از صف مدعیان یادشده جدا کنند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

یک کلام، ختم کلام!… بیشتر بخوانید »

پرونده باند «استریت بیز» به دادگاه رسید/ داستان رعنا و جان بولتون را باید در دانشگاه‌ها تدریس کرد!

پرونده باند «استریت بیز» به دادگاه رسید/ داستان رعنا و جان بولتون را باید در دانشگاه‌ها تدریس کرد!



شروع فاز مسلحانه برای آمریکا عملاً با صحبت‌های جان بولتون کیلد خورده و شروع شده است؛ صحبت‌های او را ببینید که تلویحاً چطور از بسترهای جنگ خیابانی و شهری به واسطه مسلح شدن معارضان صحبت کرده است!

سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارش‌ها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژه‌های مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامه‌های کشور قرار می‌دهیم. در این ویژه‌نامه، نگاهی به آخرین مواضع جناح‌های سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته می‌شود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافت‌های مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.

*******

روزنامه‌های امروز چهارشنبه ۱۸ آبان ماه در حالی چاپ و منتشر شد که میزان گاز مصرفی در ایران، انتقاد مجلس از عملکرد دولت در حوزه اشتغال و صدور ۱۰۲۴ کیفرخواست برای اغتشاشگران، از مواردی است که در صفحات نخست روزنامه‌های امروز برجسته شده است.

سخنان جان بولتون در تلویزیون بی‌بی‌فارسی مورد توجه بسیاری از روزنامه‌ها قرار گرفته است؛ روزنامه همدلی در گزارشی با عنوان «جان بولتون؛ تخیل به جای تحلیل» نوشته است:

جان بولتون، ‌ مشاور امنیت ملی پیشین آمریکا در گفت‌وگویی با بخش فارسی شبکه بی‌بی‌سی که ویدیوی آن در صفحه توییتر این شبکه منتشر شده است، با مطرح کردن اظهاراتی درباره اتفاقات اخیر ایران و با بیان این که همیشه معتقد بوده است که تغییر رژیم ایران باید برنامه سیاست آمریکا باشد، مدعی شد که ماهیت رژیم ایران همین است و رفتار تهران در قبال مسائل بنیادی عوض نخواهد شد. از نظر او، روند ایران در برنامه هسته‌ای هیچگاه تغییر پیدا نخواهد کرد، کمک‌هایش به گروه‌های تروریستی در سراسر جهان همچنان ادامه خواهد داشت و سرکوب مردم نیز در این حکومت، همیشه وجود خواهد داشت.

این روزنامه در ادامه نوشته است:

او در پاسخ به این سؤال که آمریکا چطور می‌تواند به تغییر رژیم در ایران کمک کند، گفت: «من فکر می‌کنم دولت آمریکا باید در مشورت با گروه‌های اپوزیسیون، در مشورت با گروه‌های خارج‌نشین ایرانی که در شبکه‌های اجتماعی بسیار فعال هستند و با گروه‌های داخلی در ایران مرتبط هستند، به آن‌ها چیزی را بدهیم که از همه بیشتر احتیاج دارند؛ مثلاً منابع مختلف ارتباطات، قابلیت برقراری ارتباطات از منابع خارجی با افراد و گروه‌های مختلف داخل ایران».

پرونده باند «استریت بیز» به دادگاه رسید/ داستان رعنا و جان بولتون را باید در دانشگاه‌ها تدریس کرد!

روزنامه جام‌جم اما بر خلاف روزنامه‌های اصلاح‌طلب سخنان جان بولتون را تروریستی خطاب کرده و می‌نویسد:

شاید این سؤال در ذهن‌تان شکل بگیرد که فایده چنین کارهای رادیکال و تندی چیست؟ پاسخ آن خیلی دور از ذهن نیست، وقتی یک جنگ دیپلماتیک شروع شود، سفرای غربی از ایران بروند، جنگ شهری روی دهد، جامعه بین‌الملل آمدن بمب، تحریم و ایجاد فضای نظامی علیه کشورمان را نرمالایزه کند، کمپین‌سازی بین‌المللی علیه ایران، استارت می‌خورد. دومینویی که از تجمعات خارج از کشور از برلین و کانادا و برخی دیگر شهرهای اروپایی شروع شد و برای براندازی به دولت‌های بیگانه التماس کردند و حالا به ایستگاه مسلح شدن معارضان رسیده است.

جام‌جم نوشته است:

در این وضعیت، این سؤال شاید پربیراه نباشد که بپرسیم آیا سوریه شدن روی دور تند قرار گرفته است؟ اکنون هم در این مرحله به نظر می‌رسد که بخش دوم پلن، یعنی شروع فاز مسلحانه برای آمریکا عملاً با صحبت‌های جان بولتون کیلد خورده و شروع شده است؛ صحبت‌های او را ببینید که تلویحاً چطور از بسترهای جنگ خیابانی و شهری به واسطه مسلح شدن معارضان صحبت کرده است.

پرونده باند «استریت بیز» به دادگاه رسید/ داستان رعنا و جان بولتون را باید در دانشگاه‌ها تدریس کرد!

روزنامه کیهان نیز سخنان مشاور جنگ‌طلب امنیت ملی دولت دونالد ترامپ را مورد بررسی قرار داده و نوشته است:

با مهار شدن غائله اغتشاشات اخیر و بازگشت آرامش و امنیت به جامعه، چهره واقعی دشمنان نظام و ملت ایران نمایان‌تر شده است. طی ۵۰ روز گذشته، مسئولان و کارشناسان سیاسی و امنیتی و همچنین روزنامه کیهان بارها به نقش سرویس‌های بیگانه در آشوب‌های اخیر اشاره و طی گزارش‌هایی به افشای اقدامات و برنامه‌های آنان در به‌کارگیری اراذل اجاره‌ای و پادوهای داخلی غرب پرداخته‌اند. حالا جان بولتون، مشاور جنگ‌طلب امنیت ملی دولت سابق آمریکا روز گذشته در اظهاراتی به تسلیح آشوبگران در کشورهای همسایه اعتراف کرده است. مشاور امنیت ملی سابق دولت «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور پیشین آمریکا که همواره موضعی جنگ‌طلبانه در قبال جمهوری اسلامی داشته است، در مصاحبه جدید خود با بی‌بی‌سی فارسی گفته است که اپوزیسیون‌های ایران که در خیابان‌ها اعتراض می‌کنند، در حال مسلح شدن هستند.

پرونده باند «استریت بیز» به دادگاه رسید/ داستان رعنا و جان بولتون را باید در دانشگاه‌ها تدریس کرد!

روزنامه ایران درباره سخنان تروریستی جان بولتون نوشته است:

اطلاعات جدید پیرامون دستگیری ۲۶ تروریست تکفیری خارجی که در بیانیه دوم وزارت اطلاعات درباره عملیات تروریستی شاهچراغ منتشر شد در حالی از واقعیات پشت پرده جدید درباره نقش سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی امریکا در پیگیری عملیات ترور و آشوب در ایران با فراخوان عناصر عملیاتی داعش پرده برداشته که همزمان «جان بولتون»، مشاور اسبق امنیت ملی امریکا در گفت‌وگویی با رسانه فارسی زبان «بی‌بی‌سی» ابعاد گسترده‌تری از طراحی و عملیات اجرایی آشوب‌های اخیر تحت هدایت سازمان سیا را افشا کرده است. این اظهارات پس از آن بیان شد که جو بایدن رئیس جمهور امریکا اخیراً ادعا کرده بود، ما ایران را آزاد می‌کنیم.

در ادامه این گزارش آمده است:

«بولتون» به عنوان چهره ایران‌ستیزی که در جنگ و نزاع حدومرز نمی‌شناسد، در این گفت‌وگو جزئیاتی را پیرامون مسلح بودن گروه‌های اغتشاشگر در ایران افشا می‌کند و می‌گوید: «اپوزیسیون ایران با سلاح‌هایی که از پایگاه‌های بسیج و… به دست می‌آورند و سلاح‌هایی که از کردستان عراق وارد ایران می‌شود، در حال مسلح شدن هستند.» این خبر که برای نخستین‌بار از سوی یک مسئول امنیتی سابق امریکا منتشر شده و به‌گفته او یک تلاش نظام‌مند نه در راستای اعتراض بلکه به‌کارگیری زور علیه حکومت ایران است

پرونده باند «استریت بیز» به دادگاه رسید/ داستان رعنا و جان بولتون را باید در دانشگاه‌ها تدریس کرد!

روزنامه جوان نیز بااشاره به سخنان بولتون و فایل افشا شده از خبرنگار تلویزیون دولتی انگلیس نوشته است:

طنزی تلخ‌تر از این به آسانی در جهان پیرامون و در زیر هفت‌آسمان نمی‌توان پیدا کرد که رعنا رحیم‌پور خبرنگار بی‌بی‌سی فارسی، صبح به مادرش بگوید «دستور مصاحبه با تجزیه‌طلب‌ها به رسانه‌های لندنی داده شده است و عربستان و دیگران یک ایران تکه‌پاره و تضعیف‌شده می‌خواهند» و شب‌هنگام وقتی همین حرف را جان بولتون مشاور امنیت ملی ترامپ در بی‌بی‌سی می‌زند و تأکید می‌کند که مستندات زیادی برای مسلح‌کرد ن تجزیه‌طلب‌ها از طرف کردستان عراق و پاکستان دارد، همین خانم رحیم‌پور بگوید نخیر اشتباه است! چنین شواهدی وجود ندارد، این‌ها ادعاهای حکومت ایران است!

پرونده باند «استریت بیز» به دادگاه رسید/ داستان رعنا و جان بولتون را باید در دانشگاه‌ها تدریس کرد!

جاسوس خبرنگاران به دادگاه می‌روند.

روز گذشته سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرد که به زودی پرونده جاسوس خبرنگاران معروف به پرونده «استریت بیز» به دادگاه خواهد رفت.

روزنامه هم‌میهن به نقل از مسعود ستایشی، سخنگوی قوه قضاییه نوشته است:

اتهامات این دو نفر اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام است که با صدور قرار بازداشت موقت در زندان هستند. سخنگوی قوه قضائیه تاکید کرد: پرونده در شرف تصمیم نهایی است اما اگر در روند رسیدگی اتهامات دیگری مشخص شود و معلوم شود که اقدامات مجرمانه‌ای به جز موارد ذکر شده انجام داده‌اند، قطعاً رسیدگی خواهد شد.

پرونده باند «استریت بیز» به دادگاه رسید/ داستان رعنا و جان بولتون را باید در دانشگاه‌ها تدریس کرد!

در بیانیه اخیر وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه به نقش کلیدی نیلوفر حامدی و الهه محمدی در اعتراضات اخیر اشاره شد.

در بخشی از این بیانیه مشترک آمده است: سرویس‌های جاسوسی غربی در برخی کشورها دوره‌های براندازی و جنگ‌های ترکیبی تشکیل می‌دادند. به‌عنوان مثال انتشار اولین عکس از مهسا امینی روی تخت بیمارستان توسط «ن. ح» صورت گرفت که از آموزش دیدگان همین دورهها در خارج از کشور بود. او با استفاده از پوشش خبرنگاری از اولین افرادی بود که در بیمارستان حضور و استقرار یافته، به تحریک بستگان متوفی و ارسال اخبار جهت‌دار پرداخت. بر اساس گزارش‌ها یکی از این خبرنگاران با حضور در کلاس جنگ نرم موسسه استریت بیز در آفریقای جنوبی آموزش دیده و پس از آن از مسیر ترکیه به ایران بازگشته است، این خبرنگار نقش مهمی از انتقال اخبار دروغین از اغتشاشات به رسانه‌های ضد انقلاب داشته است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پرونده باند «استریت بیز» به دادگاه رسید/ داستان رعنا و جان بولتون را باید در دانشگاه‌ها تدریس کرد! بیشتر بخوانید »

ما و آن سوی جنگ اوکراین

مدارا قبول ولی تا کی؟!



نیروی انتظامی و بسیج بارها نشان داده‌اند که مرد میدان‌های سخت و پایان‌بخش روزهای بد حادثه هستند و پرسش این است که چرا به آنها اجازه برخورد پشیمان‌کننده با آشوبگران و متجاوزان داده نمی‌شود؟!

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- سرهنگ زمانی رئیس ‌زندان‌های سیاسی دوران ستمشاهی بود. او بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به علت جنایات بیشماری که مرتکب شده بود، محاکمه و اعدام شد.

بعد از ظهر یکی از روزهای سال ۱۳۵۶ بود که سرهنگ زمانی وارد زندان شد و در حالی که تعداد دیگری از افسران شهربانی او را همراهی می‌کردند، وسط حیاط ایستاد تا برای زندانیان سخنرانی کند.

سخنان او همیشه کوتاه و موضوع آن خط و نشان کشیدن برای زندانیان بود. آن روز در حالی که به شدت خشمگین به نظر می‌رسید شروع به سخن کرد.

در بخشی از سخنان خود گفت: (نقل به مضمون‌) فرض کنید پلیس پای خود را روی گردن مجرمی قرار داده و گردن او را تا سرحد مرگ فشار می‌دهد! و در همان حال متوجه می‌شود که او بی‌گناه است. به نظر شما واکنش پلیس چه خواهد بود؟! منتظر پاسخ نماند، چون می‌دانست زندانیان سیاسی برای سخنان او ارزشی قائل نیستند و هیچ‌گاه با او هم‌دهن نمی‌شوند! سرهنگ زمانی در ادامه گفت: اگر تصور می‌کنید که پلیس بعد از اطلاع از بی‌گناهی او پایش را از گردن او بر می‌دارد، اشتباه می‌کنید! نمایش اقتدار پلیس خیلی بیشتر از جان یک انسان ارزش دارد! حتی اگر بی‌گناه باشد! 

۲- سرهنگ زمانی و سایر افسران عالی‌رتبه رژیم شاه، در مراکز نظامی آمریکا و انگلیس پرورش یافته و آموزش دیده بودند. بینش و منش وحشیانه او نسبت به مردم را امروزه در اکثر کشورهای غربی، مخصوصاً آمریکا به وضوح می‌توان دید. در آمریکا به اعتراف اف‌بی‌آی (F B I … پلیس فدرال آمریکا) همه ساله بیش از هزار شهروند آمریکایی با شلیک مستقیم پلیس در خیابان‌ها کشته می‌شوند.

قتل جرج فلوید، پس از آن‌که در «‌مینیا پلیس‌»‌، یک افسر پلیس سفیدپوست به‌نام درک شووین زانویش را به مدت ۹ دقیقه و ۲۹ ثانیه بر روی گردن وی فشار داد (‌همان اقدامی که سرهنگ زمانی به آن افتخار می‌کرد!‌)، فقط یک نمونه از هزاران نمونه است. بسیاری از قربانیان فقط با این بهانه که قصد مقاومت در مقابل دستور پلیس را داشته‌اند به قتل رسیده‌اند و… این قصه سر دراز دارد. 

۳- بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، نه فقط در سازمان و ساختار پلیس تحولی جدی پدید آمد بلکه نیرو و پرسنل این نهاد نیز با تغییر و تحولی بنیادین روبه‌رو شد تا آنجا که به گفته رهبر معظم انقلاب « ‌نیروی انتظامی یکی از ستون‌های استوار امنیت در کشور است… این نقش ارزشمند، در سال‌های اخیر برجستگی بیشتری یافته است‌».

اغراق نیست اگر گفته شود که طی ۴۳ سال گذشته، همگان نیروی انتظامی را در کنار مردم، اطمینان‌بخش به عنوان یار و غمخوار ملت دیده‌اند.

از سوی دیگر، مردم ما و نیروی انتظامی که بخشی جدا نشدنی از مردم است پیرو آئین مقدس و عدالت پروری هستند که اعمال نیک و بد را حتی اگر به‌اندازه «مثقال ذره»‌ای باشد در پیشگاه خدای متعال مورد بازخواست می‌دانند و بر این باورند که ناظر امروز (خداوند تبارک و تعالی‌) قاضی فرداست.

بنابراین بدیهی است که رفتاری نظیر آنچه امروزه در میان نیروهای پلیس آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی جریان دارد، نمی‌تواند در ساحت انسان‌دوستانه پلیس جمهوری اسلامی جایی داشته باشد و همگان شاهدیم که نداشته و ندارد. اما، این وجیزه نکته دیگری را دنبال می‌کند. بخوانید!

۴- با جرأت می‌توان گفت، به همان ‌اندازه که بینش و منش و رفتار پلیس در غرب وحشی بیرون از انسانیت و نقض‌کننده ابتدایی‌ترین حقوق مدنی شهروندان است، هرگونه اقدامی که به اقتدار پلیس انسان‌دوست کشورمان آسیب برساند نیز برای مردم خطرآفرین است.

نگاهی به برخی از رویدادهای این روزها و برخوردهای وحشیانه داعشی‌های داخلی با مردم مظلوم کوچه و بازار و حتی با پلیس، قلب هر انسان آزاده‌ای را به درد می‌آورد و از آن دردآورتر مماشات غیر قابل توجیه نیروهای نظامی و انتظامی در مقابل این وحشیگری‌هاست! در فلان نقطه گلوی پلیس را می‌برند! با چاقو به پلیس حمله می‌کنند! روی بدن پلیس بنزین می‌ریزند و جسم پاک و مطهر او را به آتش می‌کشند! پلیس را به قتل می‌رسانند! و… در همان حال تقریباً هیچ واکنش بازدارنده‌ای از پلیس مشاهده نمی‌کنند!

رخداد وحشیانه پنج‌شنبه شب آشوبگران در کرج و حمله به پلیس و به خون غلتاندن آنها چگونه قابل توجیه است؟!

آشوبگرانی که چند درجه وحشی‌تر از داعشی‌ها هستند، نزدیک به دو ماه است که مملکت را به آشوب کشیده‌اند، اهانت‌های آشکار به مقدسات اسلامی، اهانت به ساحت مقدس امام حسین علیه‌السلام، حمله به حسینیه‌ها، آتش زدن قرآن، کشیدن چادر از سر زنان محجبه، آتش زدن آمبولانس‌های حامل بیمار، قتل مردم کوچه و بازار با سلاح سرد و گرم دزدی و غارت مغازه‌ها، شکنجه طلبه پاکباخته و فداکار، قتل فلان بسیجی و فلان نیروی پلیس و فلان نیروی متعهد، ترور فلان امام جماعت، سلب آرامش و آسایش مردم در این نقطه و آن نقطه و … تساهل در مقابل این همه اقدامات وحشیانه چگونه قابل توجیه است؟!

نیروی انتظامی و بسیج بارها نشان داده‌اند که مرد میدان‌های سخت و پایان‌بخش روزهای بد حادثه هستند و پرسش این است که چرا به آنها اجازه برخورد پشیمان‌کننده با آشوبگران و متجاوزان به جان و مال و ناموس مردم داده نمی‌شود؟! 

۵- دیروز در راهپیمایی حماسی مردم که حداقل در ۹۰۰ شهر با حضور چند ده میلیونی ملت برگزار شد یکی از اصلی‌ترین خواسته مردم که با گلایه‌های دوستانه نیز همراه بود، انفعال نیروهای بازدارنده نظام در مقابل جنایات وحشیانه آشوبگران بود.

این انفعال و بی‌عملی برای مردم قابل توجیه نیست و حق نیز با آنهاست.

یکی از خانم‌های میانسال که با همسر و فرزندانش در راهپیمایی حماسی دیروز شرکت کرده بود، در حالی که چشم اشکباری داشت می‌گفت «‌شما را به خدا خطاب به مسئولان بنویسید مگر ما فرزندانمان را از سر راه آورده‌ایم که آنگونه از سوی عوامل آمریکا و اسرائیل به خاک و خون کشیده شوند؟! دیگری می‌گفت: به آقایان بگویید، سهل‌انگاری را به حساب خویشتنداری ننویسند! جوانی با عصبانیت می‌گفت؛ اعلام کرده‌اند که پلیس از گلوله‌های جنگی استفاده نمی‌کند! آیا این، پیام ناخواسته به آشوبگران نیست که با خیال راحت به هر جنایتی که می‌خواهند دست بزنند و مطمئن باشند که دست پلیس از اقدام پشیمان‌کننده بسته است؟! و ده‌ها گلایه دیگر از همین جنس.

۶- برخی از دست‌اندرکاران اعلام می‌دارند که مماشات با آشوبگران با هدف جدا شدن سره از ناسره صورت می‌پذیرد! که با عرض پوزش باید گفت:‌ اولاً؛ مگر تاکنون این تفکیک و جدایی صورت نپذیرفته است؟! و ثانیاً؛ آیا هنگامی که می‌بینید آشوبگری با دشنه و یا فلان سلاح گرم در پی حمله به یکی از شهروندان است، باید صبر کرد تا انگیزه‌اش روشن شود! و یا بر اساس عقل و منطق و قانون باید از حمله وحشیانه او جلوگیری کرد؟! و ثالثاً؛ آشوبگران باید به کدام جنایت دیگر دست بزنند تا احساس شود زمان مقابله جدی و بی‌ملاحظه با آنها فرا رسیده است؟! و البته که در این میان از آتش‌افروزی برخی از مدعیان اصلاحات و سلبریتی‌های انسان‌نما نیز نباید غفلت کرد. آنها با تروریست‌های آشوبگر هم‌پیاله‌اند. چرا از آنان درباره دروغ‌های فتنه‌انگیزانه‌ای که منتشر می‌کنند بازخواست نمی‌شود؟! 

۷- خوشبختانه دو روز قبل برخی از نمایندگان محترم مجلس به انفعال کنونی در مقابل آشوبگران اعتراض کرده و از دستگاه‌های مسئول خواستند تا بدون فوت وقت به مقابله جدی با اغتشاشگران بپردازند که امید است این خواسته نمایندگان مردم با استقبال مسئولان ذی‌ربط روبه‌رو شود.

۸- و بالاخره گلایه این یادداشت برخاسته از خواسته‌ای است که این روزها بسیاری از مردم شریف و پاکباخته این مرز و بوم بر زبان دارند و خدای نخواسته به معنای نادیده گرفتن زحمات مسئولان و دست‌اندرکاران مقابله با آشوب‌ها نیست بلکه انصاف حکم می‌کند که از تلاش شبانه‌روزی این عزیزان قدردانی شود و گلایه‌ها، مصداق «لِنگش کن! پای گود نشسته‌ها نباشد»‌! که امید است چنین نباشد!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مدارا قبول ولی تا کی؟! بیشتر بخوانید »

فیلم/ روایت شریعتمداری از تفاوت آشوبگران و داعشی‌ها

فیلم/ روایت شریعتمداری از تفاوت آشوبگران و داعشی‌ها



مدیر مسئول روزنامه کیهان: این آشوبگرانی که ما امروزه با آنها رو به‌رو بودیم کدام یک از خصوصیات و درنده خویی‌های داعشی‌ها را ندارند؟


دریافت
9 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ روایت شریعتمداری از تفاوت آشوبگران و داعشی‌ها بیشتر بخوانید »