روزنامه کیهان

‌روزی شعار کل جهان می‌شود علی(ع)

ائتلاف را از این زاویه ببینید!



«‌بسیاری از نیروهای انقلابی و متعهد، پرسش مشترکی بر زبان دارند که دهان به دهان می‌چرخد و پاسخ می‌طلبد. پرسش این است که «‌به کدامیک از نامزدهای جبهه انقلاب رای بدهیم»؟

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- اگر برخی از سران و اصحاب فتنه و شماری از افراد بدسابقه که ده‌ها سند غیر قابل انکار از وابستگی و پادویی آنها برای دشمنان تابلودار جمهوری اسلامی ایران حکایت می‌کند، به حمایت از یک کاندیدا به صحنه نیامده بودند، نوشتن این وجیزه ضرورتی نداشت و اگر نامزد یاد شده با شخصیت شناخته شده خود به میدان آمده و از هویت واقعی گروه یاد شده باخبر بود نیز به یادداشت کوتاه پیش‌روی، نیازی نبود. ولی جریان وابسته مورد اشاره تنها به عنوان یک جریان سیاسی -ولو بدنام- در صحنه حضور ندارد، بلکه تقریباً تمامی امور انتخاباتی و برنامه‌های اعلام شده نامزد یاد شده را بر عهده ‌دارد و این‌گونه است که نمی‌توان نسبت به احتمال هرچند ضعیف رخداد پلشتی که در میان است بی‌تفاوت بوده و از کنار آن به آسانی عبور کرد.

تمامی اسناد و شواهد به وضوح حکایت از آن دارند که فتنه ۸۸، با طراحی مستقیم مثلث آمریکا، انگلیس و اسرائیل شکل گرفته بود و سران و اصحاب فتنه نقش کارگزار و عوامل میدانی مثلث شوم یاد شده را بر عهده داشته‌اند. گفتنی است که اسناد آن خیانت بزرگ را بارها با ارائه مأخذ در کیهان آورده‌ایم و سرکردگان فتنه در مقابل آن کمترین پاسخی در چنته نداشته و ندارند. اگر پاسخی دارند بسم‌الله!‌… زین سوی که مائیم، ره قافله باز است.

۲- در این نکته حکیمانه که رهبر معظم انقلاب در سالگرد رحلت حضرت امام -رضوان‌الله تعالی علیه- فرمودند دقت کنید:

« انتخابات پرشور ۸ تیر مکمل حماسه بدرقه «شهیدان پرواز اردیبهشت» است. همانقدر که حضور در حماسه تشییع، دارای پیام‌های معنادار و متعدد برای دوستان و بدخواهان جمهوری اسلامی و ملت ایران بود، رقم زدن حماسه‌ای دیگر پای صندوق‌های رای نیز واجد پیام‌هایی بسیار مهم و اثرگذار است… این حماسه انتخابات، مکمّل حماسه‌ بدرقه‌ شهیدان است، این کار مکمّل کاری است که قبلاً در بدرقه‌ شهیدان کردید».

مردم در تشییع پیکر شهید رئیسی بر بینش و منش آن شهید بزرگوار و ادامه آن تاکید کرده‌اند و این‌گونه است که انتخابات، مکمل آن تشییع حماسی است. بدیهی است اگر این انتخابات با آن تشییع از یک جنس نباشد، نمی‌تواند مکمل آن باشد.

۳- تحقق خواسته حضرت آقا که خواسته توده‌های عظیم و چند ده میلیونی تشییع‌کنندگان شهدای پرواز اردیبهشت نیز هست با میدان‌داری اصحاب فتنه نه فقط ناممکن است، بلکه متناقض نیز هست. کسانی که تا دیروز به دشمنی با آن شهید بزرگوار برخاسته بودند و سابقه پادویی دشمنان بیرونی اسلام و انقلاب را در کارنامه خود دارند چگونه می‌توانند دلسوز نظام و مردم و راهی راه رئیسی عزیز باشند؟! احتمال موفقیت این جریان اگرچه بسیار ضعیف است ولی از آنجا که موضوع و مورد احتمال از اهمیت فراوانی برخوردار است، عقل و شرع و منطق ایجاب می‌کند که نسبت به این احتمال – هرچند ضعیف- هوشیار بود و جانب احتیاط را از دست نداد. نگاهی به این سوی و آن سوی بیندازید، تمامی دشمنان بیرونی ایران و اسلام عزیز با تمامی توان رسانه‌ای و تبلیغاتی خود برای حمایت از جریان یاد شده به صف شده‌اند. نمی‌بینید؟! اگرچه مردم ما هوشمندتر از آنند که سره را از ناسره و سراب را از آب تشخیص ندهند ولی برای زمینه‌های فریب دشمن نیز باید حساب ویژه‌ای باز کرد.

۴- دو هفته قبل در یادداشت کوتاهی آورده بودیم «‌بسیاری از نیروهای انقلابی و متعهد، پرسش مشترکی بر زبان دارند که دهان به دهان می‌چرخد و پاسخ می‌طلبد. پرسش این است که «‌به کدامیک از نامزدهای جبهه انقلاب رای بدهیم»؟ پاسخ نگارنده نیز این است: «‌به نامزدی که بعد از ائتلاف آنها مشخص می‌شود» می‌پرسند: «‌اگر با یکدیگر ائتلاف نکردند چی‌»؟ پاسخ آن است که «‌در آن صورت فرق چندانی ندارد که به کدامشان رای بدهید»!‌… چرا که اگر ائتلاف نکنند، هریک از آنها بخشی از رای مردم را جذب می‌کنند و بدیهی است که در این صورت مجموعه آراء چند نفر به آسانی نمی‌تواند با مجموع آرائی که متفقاً به یک سبد ریخته می‌شود رقابت کند!»

۵- با تاکید بر این‌که شخص آقای پزشکیان را منهای احاطه‌کنندگان ایشان، بیرون از انقلاب نمی‌دانیم، باید گفت که ائتلاف نامزدهای جبهه انقلاب، صرفنظر از چگونگی انجام آن که می‌تواند با ارزیابی سبد رای، شایستگی‌های برجسته و مورد نیاز و… صورت بپذیرد، یک ضرورت حیاتی است و چاره‌ای جز آن نیست ضمن آن که برخی از کم و بیش‌های احتمالی در این سوی و آن سوی ماجرا و در برخی از محاسبات هرگز با ضرورت انجام آن قابل مقایسه هم نیست، چه رسد به این که مانع ائتلاف باشد.

۶- این روزها در آستانه عید سعید و بزرگ غدیر که عید امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام است ایستاده‌ایم. از این روی اشاره به ماجرایی -‌مانند همیشه اسوه و درس‌آموز- از مولای بزرگوارمان می‌تواند و باید برایمان الگو و سرمشقی سرنوشت‌ساز باشد. ماجرا این‌گونه است که دو زن همراه با کودکی به قضاوت نزد حضرت امیر آمدند و هر دو ادعا می‌کردند که مادر آن کودک هستند! هنگامی که نصایح حضرت به جایی نرسید، وانمود کردند که قصد دارند کودک را با شمشیر به دو نیم کنند و هر نیمه را به یکی از آنها بدهند! در این هنگام مادر واقعی که جان فرزند دلبندش را در خطر می‌دید، دست از ادعا کشید و گفت که کودک از آن زن دیگر است و امیرالمؤمنین‌(ع) فرمودند که کودک از آن همان است که نگران جانش بود. نگارنده درباره واقعی بودن این ماجرا چیزی نمی‌داند ولی این نکته بدیهی است که مادر واقعی کودک دلواپس جان اوست و… چه حکیمانه است این سخن که «‌بی‌سنگ ترازوی علی، سود زیان است‌».

۷- با حفظ احترام همه نامزدها، باید گفت؛ اگر حضور و ادامه گفتمان شهید رئیسی عزیز را که ترجمان دیگری از گفتمان امام و انقلاب و رهبری است، می‌خواهید و به آن اعتقاد راسخ دارید -که می‌دانیم دارید- باید به ائتلاف تن بدهید و در غیر این‌صورت، با عرض پوزش و خدای نخواسته روی تاکیدهای مکررتان بر ادامه راه شهید رئیسی غباری از خدشه می‌نشیند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ائتلاف را از این زاویه ببینید! بیشتر بخوانید »

دوستانه با آقای پزشکیان

دوستانه با آقای پزشکیان



برادر گرامی! حالا به هویت و کارنامه برخی از کسانی که در ستاد انتخاباتی خود به کار گرفته و به عنوان مشاور و همراه برگزیده‌اید، نیم نگاهی بیندازید!

به گزارش مجاهدت از مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

۱- روی سخن در این نوشته با برادر گرامی، جناب آقای پزشکیان است. برادری که هرچند در بسیاری از موارد با یکدیگر سلیقه سیاسی مشترکی نداریم ولی از ارادت نگارنده به خود بی‌خبر نیستند. جناب ایشان علاقه فراوانی به نهج‌البلاغه و سخنان و رهنمودهای مولای متقیان، حضرت امیر علیه‌السلام دارند و در پی این علاقه و ارادت است که در بسیاری از موارد، بیانات ملکوتی حضرتش را بر زبان دارند و بر استناد به کلام امیرالمؤمنین علیه‌السلام اصرار و تاکید می‌ورزند. انگیزه نگارنده از نوشتن وجیزه پیش روی نیز برخاسته از همین ویژگی در خور تحسین جناب پزشکیان است.

۲- حضرت امیر علیه‌السلام در بخشی از نامه ۶۲ نهج‌البلاغه شریف برای ارزیابی کسانی که زمام امور ملتی را بر عهده می‌گیرند، فرمول و ملاکی ارائه می‌فرمایند به یقین جناب پزشکیان از آن بی‌خبر نیستند ولی از آنجا که شاید این رهنمود مولایمان در تراکم فعالیت‌های انتخاباتی از نظر ایشان دور مانده باشد، اشاره به آن ضروری به نظر می‌رسد و می‌تواند یادآور نکته‌ای باشد که شاید از یاد رفته باشد، بخوانید!

۳- امیرالمؤمنین علیه‌السلام در بخشی از نامه ۶۲ با نگرانی و دلواپسی می‌فرمایند:

«… وَ لَکِنَّنِی آسَی أَنْ یَلِیَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا فَیَتَّخِذُوا مَالَ اللَهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا وَ الصَّالِحِینَ حَرْباً وَ الْفَاسِقِینَ حِزْباً… اما تأسّفم از این است که حکومت این امت به دست بی‏خردان و تبهکاران افتد، کسانی که بیت‌المال را در میان خود دست به دست کنند، و بندگان خدا را به بردگی می‌گیرند، و با افراد صالح به جنگ وستیز بر می‌خیزند و با فاسقان همدست ‫و هم حزبی [والفاسقین حزباً‌] می‌شوند». ‬‬

۴- برادر گرامی! حالا به هویت و کارنامه برخی از کسانی که در ستاد انتخاباتی خود به کار گرفته و به عنوان مشاور و همراه برگزیده‌اید، نیم نگاهی بیندازید! آیا در میان آنها کسانی را نمی‌بینید که مصداق همان دلشوره‌های حضرت امیر علیه‌السلام باشند؟! همراهی با مفسدان اقتصادی، همسویی با دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب، بی‌مبالاتی نسبت به بیت‌المال مسلمین، ‌برخورد از بالا به پایین با بندگان خدا [‌‬فَیَتَّخِذُوا مَالَ اللَهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا] و…

از آنها بپرسید کدامیک از مواضع سیاسی آنها با مواضع رسماً اعلام شده و به کارگرفته شده دشمنان تابلودار نظام اسلامی متفاوت بوده است؟! اگرچه نیازی به این پرسش نیست و ارزیابی این نکته برای جنابعالی، فقط با مراجعه‌ای گذرا به مواضع آنها و مقایسه آن با مواضع دشمنان نظام به آسانی امکان‌پذیر است.

۵- حضرتعالی اصرار دارید که دولت شما (در صورت موفقیت و تشکیل‌) دولت سوم آقای روحانی نیست و دولت پزشکیان است. در بیان، سخنی شایسته است ولی در میدان عمل، بایسته نیست! چرا که تقریباً تمامی همراهان و همکاران شما در فعالیت‌های انتخاباتی دقیقاً همان اعضا و کارگزاران دولت آقای روحانی هستند! این تناقض -با عرض پوزش- چگونه قابل توضیح است؟! و نمونه‌های پُرشمار دیگری از این دست.

۶- جناب آقای پزشکیان! حضرتعالی بارها بر ارادت خود به شهید رئیسی عزیز تاکید کرده‌اید و حتی فرموده‌اید که خواستار ادامه راه آن شهید بزرگوار هستید که درخور تحسین است ولی برخی از همراهان شما نه فقط ارادتی به شهید رئیسی نداشته و ندارند بلکه در صف مخالفان سر سخت و حتی دشمنان آن بزرگوار بوده و هستند. با یک نگاه گذرا به مواضع رسماً اعلام شده آنها می‌توانید به این واقعیت تلخ و پلشت پی ببرید. حتماً توجه دارید که سخن درباره مخالفت آنها با دیدگاه‌های سیاسی و اجتماعی شهید رئیسی نیست بلکه سخن درباره دشمنی آنها با شهید رئیسی و دروغگویی و تحریف و در بسیاری از موارد، وارونه‌نمایی دستاوردهای بزرگ آن شهید بزرگوار است. همان که رهبر معظم انقلاب با اشاره به آن فرمودند «‌دلم برای شهید رئیسی سوخت‌». حالا به چند نمونه از اظهارات سخیف همراهان خود در این خصوص که فقط مشتی از خروارها و اندکی از بسیارهاست توجه بفرمایید (این اظهارات بعد از شهادت آن عزیز سفرکرده ایراد شده است‌)!

۷- آقای اسحاق جهانگیری در همایش ستاد انتخاباتی شما در برج میلاد می‌گوید «۳ سال از دولت فعلی گذشته ببینید تحریم‌ها چه شد؟ چه با زندگی مردم کردند؟ الان هم می‌گویند ما باید همان راه را ادامه دهیم. این راه باید متوقف شود»! و شما می‌فرمایید که خواستار ادامه راه آن بزرگوار هستید! از تحریف واقعیات می‌گذریم. این آقایان قرار بود تحریم‌ها را لغو کنند، آن را دو برابر کردند و حالا به جای پوزش از مردم به خاطر نابلدی‌های خود، طلبکار هم شده‌اند!

آقای عباس آخوندی که بعد از شش سال تکیه زدن بر کرسی وزارت راه و شهرسازی، افتخار می‌کرد که حتی یک مسکن مهر هم افتتاح نکرده است و… اکنون از حامیان تابلودار شماست بهنگام ثبت‌نام برای کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری درباره دولت شهید رئیسی می‌گوید: «‌اساسا دولتی در کار نیست و منافع ملی در زیر چرخ رقابت دولت‌های متعدد در حال له شدن است. اندیشه‌ ضدآزادی‌های فرهنگی که به‌ویژه در این سه سال اخیر بر این کشور چیره شده ‌بود، و هر روز با عنوانی علیه سبک زندگی انتخابی ملت صف‌آرایی می‌کرد شما را در وضعیت استیصال قرار داده است »! و…

جناب پزشکیان! با این طیف از همراهان دنبال ادامه راه دولت شهید رئیسی هستید؟!

۸-‌ آقای پزشکیان عزیز! ما که در کیهان از عالم غیب خبر نداشتیم. غیر از خدای متعال کسی از غیب آگاه نیست «‌لَا یَعْلَمُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَیْبَ إِلَّا اللَه». بنابراین سؤال این است که از کجا و چگونه تمامی مراحل فتنه آمریکایی- اسرائیلی ۸۸ را قبل از وقوع پیشبینی می‌کردیم و در کیهان از آن خبر می‌دادیم؟! پاسخ آن است که فتنه ۸۸ یک کودتای رنگی (به زعم دشمنان، انقلاب رنگی) علیه موجودیت نظام بود و سران فتنه که امروزه در کنار شما قرار دارند، اجراکننده دستورات مثلث آمریکا و انگلیس و اسرائیل بودند. از ملاقات با جرج سوروس صهیونیست گرفته تا کارگاه‌های آموزشی با «‌جان کین‌»، «‌مایکل لدین‌»، «‌جین شارپ‌»، «هلوی» و… این وطن‌فروشان امروزه در کنار و حامی جنابعالی هستند!

در این خصوص فقط به یک نمونه اشاره می‌کنیم.

شب ۲۱ خرداد ۸۸ یعنی آن شب که فردای آن (‌۲۲ خرداد) روز انتخابات بود. آقای مایکل لدین، مقام امنیتی آمریکا در مصاحبه با روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز می‌گوید:‌«‌فردا در ایران یک انتخابات برگزار نخواهد شد، بلکه یک انقلاب رنگی کلید می‌خورد… شبیه آنچه در اوکراین انجام دادیم‌… فردا ایران و سپس سوریه‌»! و فردا دقیقاً همان که مایکل لدین به خاتمی و موسوی و برخی دیگر از اصحاب فتنه دیکته کرده بود، اتفاق افتاد!

این جماعت نیز امروزه در کنار شما جا خوش کرده‌اند… در این باره گفتنی‌های دیگری هم هست که به بعد موکول می‌کنیم.

۹- جناب پزشکیان برادرانه عرض می‌کنم و کوتاه سخن آن که مراقب باشید شخصیت خود را با گروه یاد شده گره نزنید. این طیف از همراهان، شما را که در پی آب هستید،

به سوی سراب می‌برند و…

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دوستانه با آقای پزشکیان بیشتر بخوانید »

فرق می‌کند چه کسی رئیس‌جمهور باشد

فرق می‌کند چه کسی رئیس‌جمهور باشد



در دوره‌هایی دیده‌ایم که یک رئیس‌جمهور یا یک دولت چقدر باعث رشد کشور در عرصه‌های مختلف شده و گاه یک دولت یا رئیس‌جمهور خود تبدیل به مانعی برای پیشرفت و حل مشکلات کشور شده‌اند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، عباس شمسعلی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: هرچه به زمان برگزاری چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نزدیک می‌شویم؛ فعالیت نامزدها و ستادهای انتخاباتی آنها بیشتر و پررنگ‌تر می‌شود. برنامه‌های این نامزدها در رسانه ملی در قالب‌های مختلف گفت‌وگوی کارشناسی، مناظره و… نیز سهم ویژه‌ای در داغ شدن تنور انتخابات داشته است. در این مسیر هر کدام از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری سعی در جلب نظر و توجه مردم به سوی خود دارند و تلاش می‌کنند تا با تشریح برنامه‌ها و دادن وعده‌ها و ترسیم راه رسیدن به شرایط مطلوب‌تر سبد رای خود را تقویت نمایند.

خوشبختانه فضای فعالیت نامزدها نیز تا اینجای کار در حد قابل توجهی در دایره برخوردهای اخلاقی و پرهیز از بداخلاقی‌های سیاسی و حواشی و تنزل رقابت انتخاباتی به دعواهای تخریب‌کننده باقی مانده است.

اما این تلاش نامزدها و ستادهای انتخاباتی برای جلب توجه مردم و ترغیب آنها به سمت گرفتن رای نهائی یکسوی ماجراست. روی دیگر و تعیین‌کننده یا نیمه مهم دیگر این عرصه حساس را نه برنامه‌های تبلیغاتی خوش آب و رنگ یا شعارها و وعده‌ها بلکه مردم و چگونگی رای و نظر آنها شکل می‌دهد. اینجاست که رای تک تک افراد و عموم مردم از فعالیت هر ستاد و هر تبلیغاتی موثرتر و تعیین‌کننده‌تر می‌شود.

این افتخار نظام جمهوری اسلامی است که بر خلاف دوران استبداد طاغوت و برخلاف بسیاری از کشورهای منطقه، در هر انتخاباتی نتیجه نهائی را رای و نظر مردم رقم می‌زند. شاهد این ادعا؛ نتایج متنوع در انتخابات مختلف و چرخش نتایج انتخابات در دوره‌های مختلف به سمت جریان‌های گوناگون سیاسی است. درواقع این مردم بوده‌اند که همواره در دوره‌های مختلف در انتخابات مجلس، ریاست جمهوری، شورای شهر و… گاه به سمت یک جریان و گاه به سمت جریانی دیگر اقبال نشان داده‌اند؛ امر مهمی که زنده بودن و پویایی انتخابات و اثرگذار بودن قطعی رای مردم را نشان می‌دهد.

از سوی دیگر تلاش چشمگیر نامزدها و جریانات سیاسی مختلف در ایام تبلیغات انتخاباتی برای جلب نظر مردم، خود شاهدی دیگر بر قطعی بودن نقش و اثر رای مردم کشورمان و اذعان همه جریانات سیاسی به این اصل افتخارآمیز است.

حال که همه اذعان داریم که به قول فرمایش امام راحل(ره)، «میزان، رای ملت است»؛ این امر وظیفه مردم در عرصه انتخابات را مثل همیشه سنگین و حساس می‌کند. مردم آگاه و سرد و گرم چشیده کشورمان، نیک می‌دانند که حضور آنها پای صندوق‌های رای و نحوه رای دادن آنها تا چه حد در تعیین مسیر کشور در حداقل یک دوره چهار ساله اثر دارد. با تاکید بر این نقش و اثرگذاری است که حضور مردم را نیمه مهم و تعیین‌کننده دیگر عرصه انتخابات در کنار حضور و فعالیت و تبلیغ نامزدها و ستادهای آنها می‌دانیم.

به عبارتی مردم در هر دوره خود انتخاب کرده و می‌کنند که کدام نامزد انتخاباتی و کدام برنامه عرضه شده عهده‌دار امورات کشور شود. با این نگاه، می‌توان گفت خود مردم به نوعی در موفقیت‌های پیش‌روی یک دولت مستقر یا دستاوردهای یک مجلس تشکیل شده نقش و سهم دارند و البته می‌توان سهم مردم در حالت مقابل این موفقیت‌ها را نیز مورد توجه قرار داد. البته نباید فراموش کرد که مردم همواره با حسن نیت و اعتماد و با امید به بهتر شدن شرایط به یک نامزد یا برنامه روی خوش نشان می‌دهند و هرگز دوست ندارند فرد یا دولت منتخب آنها دچار ضعف یا ناکامی‌شود. اینجاست که اهمیت دقت و حساسیت در رای دادن و انتخاب بعد از توجه به نکات ریز پیدا و پنهان در بررسی برنامه‌ها یا اظهارات نامزدها و توجه دقیق به افراد حاضر در ستادهای تبلیغاتی و نزدیکان کاندیدای مورد نظر بیشتر خودنمایی می‌کند.

از آنجا که شخص رئیس‌جمهور بالاترین مقام اجرائی کشور و مسلط به بیشترین بودجه و امکانات و پیش‌برنده کشور در عرصه‌های داخلی و خارجی است، انتخاب آگاهانه و پس از بررسی‌های دقیق باید به سمت انتخاب بهترین وصالح‌ترین گزینه باشد. در دوره‌هایی دیده‌ایم که یک رئیس‌جمهور یا یک دولت چقدر باعث رشد کشور در عرصه‌های مختلف شده و گاه یک دولت یا رئیس‌جمهور خود تبدیل به مانعی برای پیشرفت و حل مشکلات کشور شده‌اند.

البته در این میان شاهد نمونه‌هایی از رفتارها و اظهارات متناقض و ریاکارانه برخی افراد و جریانات سیاسی هم هستیم که از یکسو برای پوشاندن ناکامی خود در زمان تصدی قدرت و فرار از انتقاد و مطالبه مردم، مقام مهم رئیس‌جمهور را تا حد «تدارکاتچی» یا «هیچکاره» تنزل می‌دهند و بعد از چند صباحی که گمان می‌کنند عملکردشان از ذهن مردم پاک شده است دوباره برای تصاحب همان جایگاه به قول خودشان «تدارکاتچی» یا «هیچکاره» از هر تلاش و تبلیغ و کوششی دریغ نمی‌کنند و برای نشاندن فرد همفکرشان بر این کرسی تمام قد وارد میدان می‌شوند.

پس اکنون که شکی در اهمیت و جایگاه تعیین‌کننده رئیس‌جمهور در کشورمان نیست، این مردم هستند که باید با دقت در انتخاب و رای آگاهانه خود سکان مدیریت اجرائی کشور را به کسی بسپارند که از هر نظر بهترین گزینه باشد.

اینجاست که با مرور تجربه گذشته متوجه خواهیم شد که می‌توان رئیس‌جمهوری را انتخاب کرد که کمترین تحرک و کندترین فعالیت را داشته باشد یا رئیس‌جمهوری انتخاب کرد که با خستگی بیگانه باشد و هر ساعت و هر روز تمام وقت و انرژی خود را برای حل مشکلات مردم بگذارد.

انتخاب مردم تعیین می‌کند که رئیس‌جمهوری داشته باشیم که کمترین نگاه را به ظرفیت‌های معطل مانده در داخل و بیشترین نگاه و امید را به دست بیگانگان و حتی دشمنان برای گره‌گشایی از کشور داشته باشد یا رئیس‌جمهوری که تمام انرژی و هم و غم خود را معطوف به حرکت امکانات و ظرفیت‌های مغفول مانده داخل کشور برای حل مشکلات مردم نماید و در عین حال با اتکا به پشتوانه داخلی قوی در عرصه بین‌المللی نیز نه در شعار بلکه در عمل به دستاوردهای کم‌سابقه دست یابد.

انتخاب مردم تعیین می‌کند که رئیس‌جمهوری بر سر کار باشد که حضور کمرنگی در بین مردم داشته باشد و حتی برای بررسی اوضاع کشور با نگاه به مردم و عابران از داخل خودرو – به‌زعم خود- نظرسنجی کند یا رئیس‌جمهوری انتخاب شود که بارها و بارها تا دورترین نقاط کشور سفر نماید و پای صحبت مردمی که رئیس‌جمهور را در خواب نیز نمی‌دیدند بنشیند و در پایان نیز جان خود را در راه سرکشی به مناطق دوردست فدا کند.

انتخاب مردم است که تعیین می‌کند رئیس‌جمهوری بر سر کار باشد که در سخت‌ترین دوران بیماری همه‌گیر، برخی اعضای دولت او واردات واکسن را به پیوستن به فلان سیستم نظارتی غربی و رفع تحریم‌ها مرتبط کنند یا رئیس‌جمهوری سر کار بیاید که در اولین هفته‌های فعالیتش بدون بهانه‌گیری با استفاده از ظرفیت تعامل و پیگیری، ده‌ها میلیون دُز واکسن وارد کند و به لطف خدا مرگ روزانه ۷۰۰ هموطن را به صفر برساند.

انتخاب مردم است که تعیین می‌کند که رئیس‌جمهوری سر کار بیاید که در دوران او رکود و تعطیلی‌گریبان بسیاری از واحدهای تولیدی را بگیرد یا رئیس‌جمهوری انتخاب شود که در مدتی کوتاه انبوهی از واحدهای تولیدی زمین خورده را احیا نماید.

انتخاب مردم است که تعیین می‌کند رئیس‌جمهوری سر کار بیاید که در دوران فعالیتش شاهد قطعی برق در زمستان و تابستان یا تنش آبی در چندین استان باشیم یا رئیس‌جمهوری سر کار بیاید که در کمترین زمان آب را به مناطق تشنه برساند و مشکل برق را حتی در اوج گرمای تابستان حل کند.

انتخاب مردم است که تعیین می‌کند رئیس‌جمهوری سر کار بیاید که به اذعان خود صبح جمعه پس از بیدار شدن از خواب از گران شدن شوک‌آور بنزین مطلع شود یا رئیس‌جمهوری که جمعه و شنبه برای او در راه خدمت فرقی نکند.

انتخاب مردم است که تعیین می‌کند رئیس‌جمهوری سر کار باشد که به جای پاسخگویی منتقدین را به باد انواع توهین‌ها و برچسب‌ها بگیرد یا رئیس‌جمهوری که صبورانه انواع تهمت‌ها و توهین‌ها را بشنود و سکوت کند و بارها با منتقدان و چهره‌های مخالف خود نشست و جلسه مشورتی برگزار کند.

سخن کوتاه اینکه، «فرق می‌کند چه کسی رئیس‌جمهور شود» و این تفاوت جز با رای مردم رقم نخواهد خورد.

مردم این روزها باید بیش از پیش در انتخاب و رای خود دقت نمایند چرا که رای امروز آنها در سرنوشت سال‌های آینده کشور و موفقیت‌ها و پیروزی‌ها یا شکست‌ها و ناکامی‌ها تاثیر مستقیم دارد.

و البته باید با بهره‌گیری از تجربه خود دقت نمایند که کدام ستاد و کدام افراد جمع شده دور کاندیداها، کشور را به سمت رشد و کدام ستاد و افراد را به سمت تکرار تجربه‌های تلخ گذشته می‌کشانند.

چند روز قبل بود که رهبر انقلاب در دیدار جمعی از مدال‌آوران المپیادهای علمی فرمودند: «خب انتخابات خیلی مهم است و در درجه‌ اوّل هم مشارکت مهم است که شما باید ـ چه در محیط‌های دانشجویی، چه در محیط‌های کاری، چه در محیط‌های خانوادگی و مانند اینها ـ هر چه می‌توانید تلاش کنید که مشارکت افزایش پیدا کند. بعد هم نگاه کنید ببینید چه کسی به ملاک‌های انقلاب نزدیک‌تر است و توانایی کار در جهت ملاک‌های انقلاب را دارد؛ اینها را اگر ملاحظه کنید، شاید بتوانید مثلاً یک انتخاب خوبی داشته باشید.»

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فرق می‌کند چه کسی رئیس‌جمهور باشد بیشتر بخوانید »

نامزدها بگویند «کجا ایستاده‌ایم؟!»

نامزدها بگویند «کجا ایستاده‌ایم؟!»



اولین مناظره یک نقطه ضعف بارز داشت و آن، این بود که هیچ‌کدام از نامزدها دقیق به این مسئله نپرداختند که «ما اکنون در کجا ایستاده‌ایم؟».

به گزارش مجاهدت از مشرق، مسعود اکبری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

اولین مناظره نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، دوشنبه شب – ۲۸ خرداد- از شبکه یک سیما پخش شد. یکی از تفاوت‌های بارز این مناظره با مناظره‌های دوره‌های قبل این بود که در این مناظره از تخریب‌ها و بداخلاقی‌های انتخاباتی خبری نبود و مخاطب صرفا شاهد برخی کنایه‌ها و جدل‌های کلامی محدود بود و این یک نقطه قوت در این مناظره بود.

اما، این مناظره یک نقطه ضعف بارز داشت و آن، این بود که هیچ‌کدام از نامزدها دقیق به این مسئله نپرداختند که «ما اکنون در کجا ایستاده‌ایم؟». بر همین اساس نگارنده در این وجیزه به تشریح پاسخ این سؤال خواهد پرداخت.

۱- ما در شرایطی قرار داریم که دولت سیزدهم، دوره ۴ ساله خود را به پایان نرسانده و هنوز یک‌سال از عمر این دولت باقی مانده بود. دولت سیزدهم هر چند دوره چهار ساله خود را به اتمام نرساند اما کارنامه درخشانی بر جای گذاشت.

این در شرایطی بود که به گفته بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران، در تاریخ دولت‌های پس از انقلاب، هیچ دولتی به ‌اندازه دولت سیزدهم و آیت‌الله رئیسی میراث‌دار مشکلات، ضعف‌ها و کاستی‌های برجای مانده از دولت پیش از خود نبود.

۲- تلاش‌های شبانه‌روزی آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی و پُرکاری و خستگی‌ناپذیری وی در رفع مشکلات در کنار تحرک بالای دولت سیزدهم، امید را در دل مردم زنده کرد. به همین علت بود که سفرهای استانی آقای رئیسی با استقبال انبوه مردم مواجه شده و استقبال باشکوه و حماسی مردم، جزو لاینفک سفرهای استانی آیت‌الله رئیسی بود.

۳- وقتی آیت‌الله رئیسی دولت را تحویل گرفت، شیوع کرونا در اقصی نقاط جهان و از جمله ایران، وضعیت بغرنجی را پدید آورده بود. در تابستان ۱۴۰۰ میزان فوتی‌های روزانه کرونا به بیش از ۷۰۰ نفر افزایش یافته بود.

به گفته دولتمردان، وقتی آقای رئیسی وارد اولین جلسه دولت شد که وزرا هنوز به دولت قبل اختصاص داشتند، رئیس بانک مرکزی وقت در آن جلسه گفت پول نداریم حقوق این ماه را بدهیم!.

تعطیلی کارخانه‌ها و واحدهای تولیدی، قطع مداوم و گسترده برق، مشکل آبرسانی در استان‌هائی از قبیل خوزستان، سیستان و بلوچستان، کردستان و همدان، قطعی گاز در استان‌های شمالی در فصول سرد سال، وجود بدهی سرسام‌آور به صندوق‌های بازنشستگی، بدهی چندهزار میلیاردی بانک مرکزی، وضعیت نامناسب در صادرات نفتی و غیرنفتی، فشل بودن دیپلماسی اقتصادی، ضعف مفرط در دیپلماسی منطقه‌ای، دیپلماسی التماسی در مواجهه با دولت‌های غربی، بی‌اعتنایی به دیپلماسی چندجانبه.

همچنین حمایت از مفسدان اقتصادی دانه‌درشت، رفتار توهین‌آمیز برخی دولتمردان با منتقدان و رکوردزنی در توهین به منتقدان، پرهیز برخی دولتمردان از حضور بی‌واسطه در میان مردم، سوءمدیریت فاحش در مواقع بروز سیل و زلزله، عدم اعتماد به جوانان و روی کار بودن کابینه پیر و خسته، عدم اعتنا به توان عظیم داخلی و تحقیر توانمندی‌هایی از جمله خودکفایی در کشاورزی، افتخار به نساختن مسکن برای مردم، رکوردزنی در تورم و گرانی و موارد متعدد دیگر که از حوصله این وجیزه خارج است. این‌ها همگی میراثی بود که آیت‌الله رئیسی تحویل گرفت.

۴- خب، آقای رئیسی با تحویل گرفتن این وضعیت بغرنج، در طول سه سال فعالیت و در شرایطی که هنوز یک‌سال تا پایان دولت سیزدهم فرصت باقی مانده بود، کار را به کجا رساند؟ بخوانید:

با مجاهدت دولت سیزدهم و به‌کارگیری دیپلماسی مقتدرانه در کنار اعتماد به نخبگان و دانشمندان داخلی، واکسیناسیون سراسری به بهترین نحو اجرا شد و بارها رکورد روزهای بدون فوتی کرونا در تقویم کشور ثبت شد.

دولت رئیسی علاوه‌بر پرداخت به‌موقع حقوق کارمندان، موفق شد حجم بزرگی از بدهی‌ها و تعهدات دولت قبل را تسویه کند، از جمله: تسویه ۲۷۰هزار میلیارد تومان بدهی اصل و سود اوراق، تسویه ۱۰۰هزار میلیارد تومان بدهی به صندوق‌های بازنشستگی، اختصاص ۴۰هزار میلیارد برای رتبه‌بندی معلمان و ۵۴ هزار میلیارد برای تسویه بدهی بانک مرکزی.

عضویت رسمی ایران در سازمان همکاری‌های اقتصادی شانگهای، عضویت رسمی ایران در گروه بریکس، آزادسازی بخشی از پول‌های بلوکه شده ایران، امضای موافقت‌نامه تجارت آزاد میان ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا، کنار رفتن دست اندازها و موانعی از جمله برجام و FATF، راه‌اندازی کریدور شمال- جنوب، امضای موافقنامه جامع همکاری اقتصادی با چندین کشور، کسب تراز تجاری مثبت در تعامل اقتصادی با ۸۴ کشور، اقدامات تحسین برانگیز در حمایت از مردم مظلوم فلسطین(به خصوص پس از عملیات طوفان‌الاقصی)، تحول در دیپلماسی منطقه‌ای و روابط با کشورهای همسایه و…بخشی از کارنامه موفق دولت سیزدهم در حوزه سیاست خارجی است.

در دولت آقای رئیسی حدود ۸ هزار و ۸۰۰ کارخانه و واحد تولیدی در نهضت احیا به چرخه تولید بازگشتند و ۷۲۰ واحد راکد، نیمه‌فعال و غیرفعال نیز در حال احیا و بازگشت به چرخه اقتصادی کشور هستند. همچنین کاهش نرخ بیکاری به هشت و دو دهم که کمترین نرخ بیکاری پس از انقلاب است؛ در نتیجه افزایش رشد اقتصادی و احیای واحدهای تولیدی در دولت سیزدهم رخ داد.

در نیمه اول سال ۱۴۰۰ و در مقطعی که دولت قبل روی کار بود شاهد قطع مداوم و گسترده برق در شهرهای مختلف کشورمان بودیم. در همان مقطع رسانه‌های زنجیره‌ای مدعی شدند که قطعی برق ناشی از تحریم‌هاست. در این فقره نیز با تغییر دولت و تغییر ریل‌گذاری، شاهد تغییر و تحولات مهمی بودیم. به دلیل سوءمدیریت در دولت قبل، واحدهای نیروگاهی در اوج بار به دلیل تعمیرات نیروگاهی از مدار خارج می‌شدند. اما در دولت سیزدهم با مدیریت جهادی به نقطه‌ای رسیدیم که هیچ واحد نیروگاهی، خارج از مدار قرار نداشت.

همچنین در دولت سیزدهم با امضا و اجرای قرارداد سوآپ گازی با همسایگان، گاز در استان‌های شمالی در فصل سرما تأمین شد.

در دولت قبل حتی آب خوردن مردم نیز به تحریم‌ها و اخم و لبخند دشمن گره خورد. این رویکرد تأسف برانگیز ضمن تشویق دشمن به تشدید گستاخی و فشار، مردم را نیز گلایه‌مند و آزرده خاطر کرد. کار به جایی رسید که در مناطقی از جمله غیزانیه در خوزستان، مردم با مشکلات زیادی در حوزه تأمین آب مواجه شدند.

اما در دولت سیزدهم با اینکه تحریم‌های ظالمانه کنار نرفت، پروژه‌های عظیم آبرسانی در خوزستان و کردستان و همدان و سیستان و بلوچستان و دیگر نقاط کشور به بهره‌برداری رسید و آبرسانی به

۵ هزار روستا به مرحله اجرا درآمد.

۵- یک‌بار دیگر این سؤال را مطرح می‌کنیم؛ «ما اکنون در کجا ایستاده‌ایم؟» ما اکنون در میانه دوران بهبود و درمان هستیم. درمان بیماری‌ای که دولت مدعی تدبیر و امید- بخوانید دولت مدعیان اصلاحات- آن را به کشور تحمیل کرد و دولت رئیسی به بهبود آن پرداخت و شهادت رئیس‌جمهور و هیئت همراه، درمان این بیماری را نیمه کاره گذاشت.

تجربه دولت مدعی تدبیر و امید در کنار تجربه دولت شهید رئیسی، به ما می‌گوید که باید ضمن پرهیز از ادامه مسیر دولت دوازدهم، مسیر ناتمام دولت سیزدهم به سرمنزل مقصود برسد.

۶- اگر بخواهیم صریح‌تر بگوییم، ما با دو گفتمان در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم مواجه هستیم، یکی «گفتمان ادامه دولت مدعی تدبیر و امید» است و دیگری «گفتمان ادامه دولت شهید رئیسی»؛ هر دو گفتمان مذکور در انتخابات جاری، دارای نماینده و به عبارتی دارای نامزد می‌باشند.

حال انتظار از نامزدهای جریان انقلاب این است که ضمن تشریح و تفکیک این دو گفتمان، صراحتا نظر خود را راجع به این دو بیان کنند. این به هیچ عنوان به معنای دامن زدن به دوقطبی نیست، بلکه به معنای انتخاب راه صحیح و تاکید بر این راه است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نامزدها بگویند «کجا ایستاده‌ایم؟!» بیشتر بخوانید »

گفت و شنود/ از این گونی به اون گونی!

گفت و شنود/ مگه پیاده نشدی؟!



توی هواپیما یکی از مسافران رفت دستشوئی. وقتی برگشت دید یکی دیگه سر جای او نشسته! اعتراض کرد و یارو با دستپاچگی گفت؛ ببخشید! فکر کردم پیاده شدی!

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون گفت و شنود خود نوشت:

گفت: آقای پزشکیان در میزگرد سیاسی بعد از ظهر دیروز گفت؛«‌فروش نفت در دولت رئیسی با اجازه بایدن بود»!

گفتم: ولی سه هفته قبل «بلینکن»، وزیر خارجه آمریکا در جلسه استماع سنای آمریکا در مقابل سناتور «تد کروز» با شرمندگی اعتراف کرد که دولت بایدن همه توان خود را برای جلوگیری از صدور نفت ایران به کار گرفته است ولی دولت رئیسی توانسته فروش نفت را از ۳۰۰ هزار بشکه در روز به ۳ میلیون بشکه در روز افزایش بدهد، بلینکن گفت؛ آنها در کار خود کارآزموده و مصمم هستند.

گفت: دیگه چه خبر؟!

گفتم: در همان جلسه آقای ظریف در مقابل این سؤال که مگر قرار نبود تحریم‌ها را لغو کنید پس چرا دو برابر کردید؟! گفت؛ قانون اقدام راهبردی مجلس مانع شد!

گفت: قانون اقدام راهبردی مجلس، دادن امتیاز نقد به حریف در مقابل وعده نسیه را ممنوع کرده بود و این قانون جلوی دیپلماسی التماسی دولت روحانی را گرفته بود!

گفتم: خود ظریف می‌گفت آمریکا و اروپا به هیچ‌یک از تعهداتشان عمل نکرده‌اند. آقای صالحی می‌گفت آمریکا دَبّه کرده است. آقای سیف می‌گفت دستاوردهای برجام تقریبا هیچ است و…

گفت: یعنی فکر نمی‌کنند که در مقابل این‌همه دروغ باید پاسخگو باشند؟!

گفتم: توی هواپیما یکی از مسافران رفت دستشوئی. وقتی برگشت دید یکی دیگه سر جای او نشسته! اعتراض کرد و یارو با دستپاچگی گفت؛ ببخشید! فکر کردم پیاده شدی!

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

گفت و شنود/ مگه پیاده نشدی؟! بیشتر بخوانید »