روزنامه کیهان

بزرگ‌ترین تحریم‌ها یادگار دولت اوباما و بایدن است

بزرگ‌ترین تحریم‌ها یادگار دولت اوباما و بایدن است



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: در شرایطی که برخی جریان‌های سیاسی داخل کشور از به وجود آمدن یک تحول جدی در روابط بین ایران و امریکا سخن می‌گویند، یک نگاه گذرای تاریخی نشان می‌دهد، تحریم‌های بخش پولی و بانکی، دقیقاً در همان دوره‌ای وضع شد که بایدن معاون اول دولت اوباما بود.

روزنامه جوان ضمن انتشار این تحلیل می‌نویسد: یکی از این تحریم‌ها که شاید از همه آن‌ها برای ما مهم‌تر باشد، تحریم‌های بانکی است. اساساً این تحریم‌ها سخت‌ترین تحریم‌ها بود. در این میان اگرچه ترامپ هم به شدت تلاش کرد تا تحریم‌های بانکی را تشدید کند، اما در حقیقت پایه اصلی این تحریم‌ها زمانی دیگر بنیان گذاشته شده بود.

جالب اینجاست که حتی با اجرای برجام هم هیچ‌گاه تحریم‌های فوق به طور کامل لغو نشد. در همان زمان هم بانک‌های بزرگ جهانی از ترس تحریم‌های امریکا با ما همکاری نمی‌کردند و «ولی‌الله سیف»، رئیس وقت بانک مرکزی در همان زمان هم شکست زودهنگام برجام را در برداشتن تحریم‌های بانکی اعلام کرد.

واقعیت این است آنچه ما امروز به نام تحریم کامل نظام بانکی ایران می‌شناسیم، در دوران اوباما کامل شد.

اولین قدم اوباما در این مسیر محدود کردن خرید نفت از ایران بود. علاوه بر تحریم نفتی اعمال شده به موجب قانون سیسادا، امریکا به‌دنبال تحریم بانک مرکزی ایران رفت تا بتواند از دسترسی ایران به درآمد حاصل از فروش نفت جلوگیری کند.

در همین راستا امریکا در اواخر سال ۲۰۱۱ تحریم‌های مالی را در دستور کار خود قرار داد. در ۱۹ نوامبر ۲۰۱۱ وزارت خزانه‌داری اقدام به معرفی تحریم‌های یکجانبه‌ای به موجب قانون CISADA علیه ایران کرد. این قانون بخش صنایع پتروشیمی، بانک مرکزی و بخش مالی و زیرساخت‌های حمل‌ونقل را در ایران هدف گرفت. پس از تحریم بانک مرکزی، امریکا به‌دنبال راه‌های دیگر مسدود کردن وجوه نفتی ایران بود. در یکم آگوست ۲۰۱۲ با تصویب قانون کاهش تهدیدات ایران اثرات قانون دفاع ملی ۲۰۱۲ بیشتر شد و براساس این قانون، تحریم سوئیفت بر ۲۶ بانک ایران اعمال شد. به موجب این قانون کشورهایی که از استثنای کاهش چشمگیر برخوردار بودند و شامل معافیت تحریمی شدند (از جمله چین به‌عنوان واردکننده نفت ایران)، باید وجوه نفتی ایران را به صورت مبادلات تجاری دوجانبه پرداخت کنند. به این ترتیب درآمد نفتی ایران در بانک‌های خارجی کشورهای خریدار نفت بلوکه می‌شد.



منبع خبر

بزرگ‌ترین تحریم‌ها یادگار دولت اوباما و بایدن است بیشتر بخوانید »

با آل علی هرکه در افتاد ور افتاد

ناجوانمردیِ جانوسیار و ماهیار


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرگزاری فارس حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشتی تحت عنوان  «ناجوانمردیِ جانوسیار و ماهیار»، نوشت: «جانوسیار» و «ماهیار» دو تن از سرداران هخامنشی هستند که وقتی اسکندر مقدونی قصد حمله به ایران را داشت -۴ قرن پیش از میلاد- به کشور خود خیانت کردند و درپی خیانت آنها، سپاه ایران به سرکردگی داریوش سوم (دارا‌) به سختی شکست خورد. قاآنی حکیم بلند آوازه ایرانی، ماجرای خیانت جانوسیار و ماهیار را در قصیده‌ای آورده است و از جمله، می‌گوید:

رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن
یا ز جانان یا ز جان باید که دل برداشتن

ناجوانمردی است چون جانوسیار و ماهیار
یار دارا  بودن و دل با سکندر داشتن
اسکندر بعد از پیروزی بر سپاه ایران هر دو سردار خیانتکار هخامنشی را به دار آویخت زیرا به زیرکی می‌دانست وقتی سرداری به کشور خود خیانت می‌کند، نمی‌تواند مورد اعتماد باشد. و الحق که چنین بود و هست.

دیروز یکی از روزنامه‌های مدعی اصلاحات با ذوق‌زدگی از حضور پنچ آمریکایی ایرانی‌تبار در تیم انتقالی جو بایدن خبر داد! و از آنها با عنوان افرادی یاد کرد که «می‌توانند پتانسیل نهفته‌ای برای کاستن از بار دشمنی میان ایران و آمریکا باشند»! و نوشت؛ «شاید آنها نقش تأثیرگذاری در تعیین افراد کابینه نداشته باشند یا در تعیین نقشه راه سیاست خارجی؛ اما ایرانیانی هستند از ظرفیت یک ملت و یک تمدن که سر جنگ ندارد اما زیر بار زور نمی‌روند. ظرفیتی که اگر ایرانیان مقیم کشورهای دیگر را هم پیش‌تر در‌می‌یافتیم اکنون یک پتانسیل فوق‌العاده بودند»!

در این خصوص اشاره‌ای کوتاه به چند نکته ضروری به نظر می‌رسد.

۱- این روزنامه هم مانند بسیاری دیگر از مدعیان اصلاحات، هنوز تصور می‌کند -یا تظاهر می‌کند- که کینه‌توزی آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران و مردم این مرز و بوم در برخی از سوء‌تفاهم‌ها! ریشه دارد! و حال آنکه این درگیری که از نخستین روزهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و خروج ایران از دست‌نشاندگی آمریکا آغاز شده و هر روز هم بر ابعاد و دامنه آن افزوده شده است به ماهیت طرفین درگیر باز می‌گردد.
مادام که ما بر استقلال و مقابله با زورگویی آمریکا تاکید داریم و آمریکا بر خوی استکباری و غارتگرانه خود تاکید می‌ورزد، این درگیری وجود دارد.
پایان این درگیری فقط هنگامی خواهد بود که ما سرسپردگی به آمریکا را بپذیریم و یا آمریکا از خوی استکباری خود دست بکشد.
این نکته‌ای است که مقامات آمریکایی از هر دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات نیز بارها بر آن تاکید ورزیده‌اند و بسیار تعجب‌آور است که برخی از مدعیان اصلاحات در پوشش آشتی با آمریکا، برای ایران و ایرانی نسخه سرسپردگی و ذلت می‌پیچند!.

۲- برخلاف آنچه این روزنامه ادعا کرده است، ایرانیان ترک تابعیت کرده، دیگر ایرانی نیستند! آنها بین آمریکا و ایران، تابعیت آمریکا را ترجیح داده‌اند و هنگام ترک تابعیت سوگند یاد کرده‌اند که حتی اگر میان ایران و آمریکا جنگ و درگیری رخ دهد، به عنوان یک سرباز در اختیار ارتش آمریکا خواهند بود.
سیار بعید است که آقایان از مفاد سوگندنامه و شرایط پذیرش تابعیت آمریکا اطلاع نداشته باشند! از این روی، پیشنهاد آنان غیر از تیز کردن شمشیر دشمن علیه مردم وطنشان هیچ معنا و مفهوم دیگری ندارد و نمی‌تواند داشته باشد!

۳- باید از مدعیان اصلاحات پرسید، شما که در ایران هستید و ترک تابعیت نکرده‌اید -غیر از برخی از آنها- در تقابل کشورتان با زورگویی‌ها و خونریزی‌های آمریکا و متحدانش کدام گام مثبت و یا اقدام و موضع را به نفع وطن خود داشته‌اید که از ترک تابعیت‌کرده‌ها می‌توان انتظار داشت؟! کسانی که حتی مانند جانوسیار و ماهیار به همراهی«دارا» تظاهر هم نمی‌کنند بلکه آشکارا، دل با سکندر دارند!

۴- و بالاخره، برفرض که این چند آمریکایی ایرانی‌تبار رگه‌هایی از علاقه به وطن را در دل داشته باشند، آیا درخواست واسطه‌گری از آنها، همان دیپلماسی التماسی و ذلت‌بار نیست؟! چرا به جای تلاش و خلاقیت و استفاده از امکانات و ظرفیت‌های داخلی -بخوانید پیروی از مکتب سلیمانی- به دشمن التماس می‌کنید؟! آنهم دشمنی مثل آمریکا که به اذعان همه صاحبنظران -مخصوصاً مقامات نقش‌آفرین آمریکایی- روی قوس سقوط افتاده و اضمحلال پر شتاب را تجربه می‌کند؟!

انتهای پیام/





منبع خبر

ناجوانمردیِ جانوسیار و ماهیار بیشتر بخوانید »

بی‌تحرکی عجیب دولت خلاف عقل است

واشنگتن‌پست: اهرم‌های فشار بر ایران روزبه‌روز بی‌اثرتر می‌شود



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: واشنگتن‌پست در گزارشی نوشت: هفته گذشته وقتی که کاخ سفید داشت با خودش کلنجار می‌رفت تا بلکه بتواند خبر شکست انتخاباتی‌اش را به نوعی هضم کند، به مقامات دولت گزارش داده شد که در دو جبهه در نبرد طولانی‌مدتش با جمهوری اسلامی شکست خورده است. اولین ناکامی؛ گزارش آژانس بود که در آن اعلام شده «ایران بازهم ذخیره اورانیوم غنی‌شده‌اش را افزایش داده است». دومین شکست؛ تصاویر ماهواره‌ای بود که نشان می‌داد باز هم یک کشتی نفتکش ایرانی دارد به سمت آب‌های «خلیج ‌فارس» حرکت می‌کند. این نفتکش تولیدات پتروشیمی ‌ایران را به مقصد ونزوئلا منتقل کرده بود و در راه بازگشت به آب‌های ایران است. این چهارمین ‌تانکر نفتکش ایران است که در هفته‌های اخیر راهی ونزوئلا شده و برگشته‌اند.

تردد کشتی‌های نفتکش ایران، سندی است که ثابت می‌کند استراتژی ‌ترامپ برای متوقف کردن صدور نفت جمهوری اسلامی  موفق نبوده و حفره‌هایی در این استراتژی ایجاد شده است.

در طول تابستان، دولت ‌ترامپ جلوی حرکت چندین فروند کشتی نفتکش ایران را در دریا گرفت تا جلوی فروش نفت رژیم را بگیرد. اما شاهدیم که تجارت نفت ایران، همچون تولید سوخت هسته‌ای‌اش دوباره اوج گرفته است. دولت ‌ترامپ ماه‌های پایان دوره کاری‌اش را پشت‌سر می‌گذارد. این دولت برای آنکه ایران را وادار به آمدن به پای میز مذاکره کند بارانی از تحریم‌های اقتصادی را روانه رژیم کرد. اما هرکدام از این اقدامات به نوعی بی‌نتیجه ماند.

تانکرهایی که در هفته‌های اخیر وارد ونزوئلا شده‌اند فقط بخشی از یک ناوگان کوچک هستند که به گفته ناظران، بی‌سروصدا همه‌روزه یک میلیون بشکه نفت و گاز ایران را تا بنادر آمریکای جنوبی و آسیا می‌رسانند. چین، یکی از مقاصد این کشتی‌هاست. از بهار امسال تا به این لحظه، سطح این تجارت و گسترش فعالیت هسته‌ای ایران ده برابر بیشتر شده است. این یعنی اینکه سیاست «فشار حداکثری» موفق نبوده است؛ خیلی از کشورها مخالف یکجانبه‌گرایی ‌ترامپ در برابر جمهوری اسلامی هستند و تمایلی به هرچه سخت‌تر کردن حلقه محدودیت‌ها علیه ایران ندارند و این به‌رغم آن است که ایران بازهم انبار ذخیره اورانیوم خودش را بیشتر کرده است.

این واقعیات را تحلیلگران صنعتی و مقامات اطلاعاتی عنوان کرده‌اند؛ با این حساب؛ ‌ترامپ می‌رود اما یک بحران حل نشده را برای مقام خلف خود به میراث می‌گذارد. این بحران، که امروز به مراتب بدتر از چهار سال پیش است که ‌ترامپ کارش را آغاز کرد، از این قرار است: در یک جبهه کشوری ایستاده است که محدودیت‌های هسته‌ای را زیر پا می‌گذارد، و در جبهه مقابل؛ دولتی در واشنگتن قرار دارد که همه اهرم‌های دیپلماتیک و اقتصادی‌اش روزبه‌روز بی‌اثرتر می‌شود.

«رابرت لیتواک» نایب‌رئیس «مرکز بین‌المللی وودرو ویلسون» می‌گوید: تهران در برابر فشار حداکثری، فشار خودش را پیاده کرده است. سیاست‌های دولت واشنگتن نه تنها پیشرفت‌های هسته‌ای ‌ایران را متوقف نکرد بلکه در آخر کار، این آمریکاست که منزوی شده است، نه ایران.

هفته گذشته «آژانس بین‌المللی انرژی اتمی» گزارش داد که انبار ذخیره اورانیوم غنی‌شده ایران بیشتر از ۱۲ برابر مقدار تعیین شده در توافق هسته‌ای شده است. حتی برخی از وفادارترین متحدان آمریکا در اروپا و آسیا هم چندان موافق رویکرد ‌ترامپ در قبال جمهوری اسلامی نیستند. همین بی‌اشتیاقی متحدان است که موجب شده، آن حمایت کافی برای بایکوت سخت اقتصادی جمهوری اسلامی و تغییر رفتار آن به‌ دست نیاید.

«اریک لی» استراتژیست انرژی که با «سیتی گروپ» همکاری می‌کند، می‌گوید: «شاید خیلی از کشورها چشمان‌شان را به روی تقلب ایران در تحریم‌ها بسته‌اند. علتش این است که این کشورها از یک‌جانبه‌گرایی آمریکا ناراحت‌اند. حتی کشورهایی هم که نسبت به نیات حقیقی و رفتارهای ایران بدبین هستند، همین احساس را دارند».

ونزوئلا و جمهوری اسلامی سال‌هاست که شریک تجاری هم‌اند. ونزوئلا خودش تولیدکننده نفت است اما محتاج فرآورده‌های نفتی ایران است از قبیل بنزین.

«سام مدنی» یکی از بنیان‌گذاران TankerTrackers در این‌باره شرح می‌دهد: کشتی اسب: به میزان ۲ میلیون بشکه میعانات گازی ایران را در بندری در ونزوئلا تخلیه کرد و بعد هم ۲ میلیون بشکه نفت ونزوئلا را برای؛ فروش در خارج از کشور بارگیری کرد. این یک تجارت ناب تهاتری است.

به راحتی نمی‌توان عدد و رقم صحیح و قابل اعتمادی از صنعت نفت ایران به‌دست آورد. اما محاسبه بسیاری از تحلیلگران مستقل این است که تهران به‌طور متوسط در ماه سپتامبر روزانه ۱.۲ میلیون بشکه و در ماه اکتبر نیز تقریبا به همین میزان نفت صادر کرده است.

بعضی از طرف‌های تجاری ایران، دیگر باکی از علنی کردن تجارت‌شان ندارند. از تابستان به این طرف؛ جمهوری اسلامی علنا از تجارتش با چین صحبت می‌کند. چین هم ابایی از اینکه اعلام کند بخشی از واردات نفتش از ایران است ندارد.

هر دو کشور در واقع دارند رو در روی دولت ‌ترامپ می‌ایستند که تهدید کرده  از هر حکومتی که با تهران تجارت داشته باشد انتقام خواهد گرفت. جمهوری اسلامی حجم عظیمی ‌از نفت و میعانات گازی خود را با پنهانکاری صادر می‌کند.

روش ساده این حقه‌ها این است که ایران نام کشتی نفتکش و ثبت‌نام آن را تغییر می‌دهد.حقه‌های پیچیده و البته خطرناک آن هم بدین ‌ترتیب است که نفت خام و میعانات گازی را در وسط دریا و آب‌های باز به‌صورت کشتی به کشتی جابه‌جا می‌کند.

گروه حقوقی «اتحاد علیه ایران هسته‌ای»، یک رشته تصاویر ماهواره‌ای دریافت کرده است که نشان می‌دهد که چهار فروند کشتی دارند نفت ایران را کشتی به کشتی جابه‌جا می‌کنند. پنج مورد مشابه دیگر هم گزارش شده که طی آن کشتی‌های خارجی دارند میعانات گازی ایران را تحویل می‌گیرند و این سوخت را تحویل کشتی‌های دیگری می‌دهند.



منبع خبر

واشنگتن‌پست: اهرم‌های فشار بر ایران روزبه‌روز بی‌اثرتر می‌شود بیشتر بخوانید »

دموکرات‌های آمریکا چون کبوترند، آرامش می‌دهند(!)

دموکرات‌های آمریکا چون کبوترند، آرامش می‌دهند(!)



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: محمدرضا خباز در سرمقاله روزنامه آرمان می‌نویسد: «عقلا بین بد و بدتر، باید بد را انتخاب کنیم و اگر بین دو چیز قرار گرفتیم که یکی بد بود و دیگری بدتر، طبیعتا عقل حکم می‌کند که از بد استفاده کنیم و بدتر را رها کنیم. همان‌طور که در متون دینی، دفع افسد به فاسد به معنای رها کردن ناجورتر و پیوستن به ناجور سفارش شده و امام صادق(ع) می‌فرمایند: «لَیسَ العاقِلُ مَن یَعرِفُ ‌الخَیرَ مِنَ‌ الشَّرِّ وَلکِنَّ العاقِلُ مَن یَعرِفُ خَیرَ الشَّرَّینِ». عاقل آن نیست که خوب را از بد تشخیص دهد که تشخیص خوب از بد کار آسانی است. ما دل به آمریکا نبسته‌ایم ولی از شکست شرورترین آدم‌ها، قاتل سردار سلیمانی و کسی که در دوران کرونا، دارو را از مردم ما دریغ کرد، خشنودیم. دو حزب جمهوری‌خواه و دموکرات به دو پرنده بازها و کبوترها تشبیه شده‌اند و کبوترها از آرامش بیشتری در ظاهر برخوردارند کما اینکه حدود دو سال مذاکره کردیم و وقتی برجام در کشور حاکم بود، ملت از فواید آن استفاده کرد. تورم ۴۰ درصدی به ۱۰ درصد رسید، رشد اقتصادی و تراز تجاری مثبت شد. نفت را به اندازه سهمیه اوپک می‌فروختیم و صرف کشور می‌کردیم و در نهایت یک نوع آرامش نسبی حاکم بود. ترامپ که زیر میز برجام زد و دنیا را به تهدید به تحریم کرد، شرایط سخت حاکم شد.

چون در گذشته با حزب دموکرات و ۱+۵ مذاکره داشتیم، الان هم راه مذاکره با توجه به قول‌های جو بایدن و به شرط بازگشت آمریکا به برجام باز می‌شود… مذاکره با آمریکا برگ نجات ما نیست، چراکه اقتصاد ما از درون مشکل دارد و باید یک جراحی اقتصادی درونی انجام دهیم ولی فشار ترامپ مشکل را مضاعف و گرفتاری مردم را دو برابر بلکه چند برابر می‌کرد. وگرنه فی‌نفسه اقتصاد ما بیمار است و باید معالجه شود.

در صورتی که برجام حاکم شود، ورود سرمایه هر غیرایرانی اعم از اروپایی یا آمریکایی بلامانع باشد چراکه ورود هر سرمایه‌ای به کشور، موجب آرامش و امنیت بیشتر می‌شود».

وی می‌افزاید: عجله بایدن برای مذاکره، چون به آمریکایی‌ها قول داده، از ما بیشتر است. بنا به فرمایش رهبری با دولت ترامپ به‌دلیل بدعهدی مذاکره نمی‌کنیم، بنابراین دولت روحانی باید راه را برای خودش و دولت بعدی باز کند.

این نوشته، از جهات مختلف به دور از واقعیت و عقلانیت است. نخست اینکه انسان که تشخیص خوب و بد یا بد و بدتر، عبرت‌ها و تجربه‌ها را از یاد نمی‌برد. چنان که امیر مومنان(ع) به ابوموسی اشعری که مسئولیت مذاکره را با فشار خوارج برعهده گرفته بود، فرمود «همانا بدبخت کسی است که از سود عقل و تجربه‌ای که به او داده شده، محروم بماند. انّ الشقی من حرم نفع ما اوتی من العقل و التجربه».

ثانیا ما قطعا از این شکست قاتل سردار سلیمانی خوشحال می‌شویم و قاتلان آن شهید والامقام را بدون انتقام رها نمی‌کنیم؛ اما ضمنا از یاد نمی‌بریم شهید سلیمانی و همرزمانش جان خود را وقف مبارزه در جنگ خطرناکی کردند که دولت دموکرات اوباما (با معاونت بایدن) طراحی کرد و سرطان داعش و تروریسم را تا پشت مرزهای ایران پیش آورد. از این جهت کبوتر توصیف کردن حامیان تروریسم و جنگ نیابتی، تحریم‌های فلج‌کننده، عاملان خرابکاری سایبری در مراکز هسته‌ای و ترور دانشمندان و… عجیب به نظر می‌رسد!

ثالثا گره زدن سیاست مهار تورم به مذاکره با دشمن و اخم و لبخند او بود که موجب شد تورم در دولت روحانی تا ۵۳ درصد – بنابر اعلام دولت – افزایش یابد و حال آنکه بسیاری از متغیرهای مربوط به کاهش یا افزایش تورم، به کارکرد یا بد کار کردن مدیران دولتی برمی‌گردد. از سوی دیگر به اذعان حتی کارشناسان اصلاح‌طلب، تک‌رقمی شدن تورم در دوره‌ای کوتاه، در اثر تحمیل رکود شدید به اقتصاد بود که با تبعات تلخ بعدی نظیر تشدید بیکاری و تعطیلی کارخانجات و کاهش ارزش پول ملی و سپس تورم چند برابری همراه شد.

رابعا مذاکره با دموکرات‌ها به کلاه گشاد برجام ختم شده و این موضوع نه تنها سندی برای ضرورت مذاکره بلکه دلیلی برای خسارت‌بار بودن مذاکره است؛ ضمن اینکه دموکرات‌ها و بایدن هرگز نگفته‌اند به تعهدات برجامی آمریکا(لغو تحریم‌ها) برمی‌گردند، بلکه مرادشان ظاهرسازی و بازگشت اسمی برای معطل کردن ایران در کنار تله‌گذاری برای مذاکره(امتیازگیری) جدید است و بس.

خامسا اگر اقتصاد از درون مشکل دارد که همین هم هست، عین بی‌عقلی است که چاره و کلید آن در کاخ سفید جست‌وجو شود.

سادسا اینکه بایدن هیچ قولی به آمریکایی‌ها برای بازگشت به برجام نداده، چرا که اصلا مسئله مردم یا سیاستمداران آمریکایی، بازگشت به برجام(به مفهوم لغو تحریم‌ها) نیست، بلکه مخالف لغو تحریم‌ها هستند. به این معنا، بایدن از اهرم فشاری که دولت ترامپ ایجاد کرده، نه تنها ناراحت نیست، بلکه راضی هم هست.

و سرانجام اینکه، ادعای انحصار ممنوعیت مذاکره به دولت ترامپ، تحریف بیانات صریح، مکرر و مستدل رهبر معظم انقلاب درباره ممنوعیت مطلق مذاکره با دولت عهدشکن آمریکاست؛ این عهدشکنی از دولت اوباما شروع شد؛ ضمن اینکه برجام هم قابلیت مذاکره مجدد ندارد.



منبع خبر

دموکرات‌های آمریکا چون کبوترند، آرامش می‌دهند(!) بیشتر بخوانید »

خلق بی‌ضابطه پول توسط بانک‌ها به نقدینگی و تورم دامن می‌زند

خلق بی‌ضابطه پول توسط بانک‌ها به نقدینگی و تورم دامن می‌زند



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از روزنامه قدس، باید طبق قانون روشن شود که هر بانکی چه مقدار قدرت اعطای تسهیلات دارد و بر مبنای اعتبارسنجی درست تسهیلات را به مصرف واقعی برساند تا بعدا بتواند وصول مطالبات کند. حال پرسش اینجاست وجود دارایی‌های مشکوک‌الوصول از چه طریقی موجب افزایش تورم می‌شود؟ بدیهی است وقتی دارایی‌های نقد شونده یک بانک کفاف بدهی‌های ایجاد شده را ندهد بانک مجبور است در بازارهای شبانه بین بانکی بدهی خود را با نرخ سود بالایی از بازار بین بانکی تهیه کند و اگر موفق به جبران بدهی خود از این راه نشود، دست به دامان بانک مرکزی شده و اضافه برداشت می‌کند. افزایش اضافه برداشت‌ها از بانک مرکزی موجب می‌شود که بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی افزایش یابد و در نتیجه از این طریق رشد پایه پولی و به تبع آن نقدینگی افزایش یابد.

همین مسئله مورد توجه مرکز پژوهش‌های مجلس در سال 98 بوده و در گزارشی از این مرکز آمده است: خلق پول بانک‌ها در شرایطی که وصول مطالبات با چالش‌های جدی مواجه است موجب انبساط بیشتر ترازنامه‌های بانک‌ها می‌شود؛ بنابراین یکی از اقدام‌های ممکن برای کنترل خلق نقدینگی جدید،‌اعمال محدودیت‌های مقداری بر افزایش اندازه ترازنامه‌ بانک‌ها به ویژه بانک‌های مشکل‌دار است.

کارشناسان اقتصادی اصل کنترل ترازنامه‌های بانکی را نفی نمی‌کنند، اما برخی ابهام‌ها در این زمینه وجود دارد. برای مثال کامران ندری، در گفت‌وگویی، با بیان اینکه در مصوبه اخیر شورای پول و اعتبار مشخص نیست چه اختیارات جدیدی به بانک مرکزی تفویض شده که تا به امروز در اختیار آن نبوده است، اظهار کرد: بانک مرکزی بر اساس مقررات گذشته امکان کنترل ترازنامه بانک‌ها را داشته است، اما در گذشته در بسیاری از این زمینه‌ها موفق عمل نکرده و نتوانسته بانک‌ها را ملزم به رعایت مقررات مربوط کند، نمونه آن همان بحث بانک سرمایه است.



منبع خبر

خلق بی‌ضابطه پول توسط بانک‌ها به نقدینگی و تورم دامن می‌زند بیشتر بخوانید »