روز دانشجو

«روزمرگی»؛ آفت مناسبت‌های ملی و انقلابی


روز دانشجوی واقعی چه روزیست؟گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ سیده فاطمه‌سادات کیایی؛ در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که بیش از همیشه پر است از درس‌های گرفته شده از وقایع تاریخی که می‌تواند کشور و مردم را از مسیر سخت پیش روی به سلامتی عبور دهد و به مقاصد تعیین شده برساند.

در این مسیر و در تقویم تاریخی هر کشوری مناسبت‌ها و روز‌های خاصی وجود دارد که نشان‌دهنده اهمیت اتفاقات زخ داده در آن است. خوب است کمی به این موضوع فکر کنیم که دلیل نام‌گذاری برخی تاریخ‌های خاص در تقویم ملت‌ها برای چیست. اینکه اگر روز استقلال، روز کودک، روز زن، روز دانشجو، روز معلول، روز شعر و ادبیات یا مناسبت‌هایی که با اتفاقی خاص برجسته شده‌اند در تقویم نام‌گذاری می‌شوند حتما بنا به هدفی و یادآوری نکته‌ای مهم است تا افکار عمومی را متوجه موضوع یا حادثه‌ای خاص و یا برشی از تاریخ کند.

وقایع تاریخی، حال و آینده کشور را رقم زده‌اند، وقایعی که نقطه عطف محسوب می‌شوند و آغازگر و یا شتابدهنده جریانی خاص بوده‌اند. به غیر از این برخی از روز‌های سال بار فرهنگی ویژه‌ای دارند که نام‌گذاری این روز‌ها به قصد معطوف کردن اذهان به موضوعی خاص هستند. در هر صورت این نام‌گذاری‌ها بهانه‌ای است برای توجه به روز‌های مهم در تقویم که این روز‌های خاص می‌تواند موضوعات مختلف را در بر بگیرد.

غلط یا درست، اما گاه این نام‌گذاری‌ها از هدف خود دور شده و به سمتی دیگر می‌روند، کافی است در این سال‌ها نگاهی به مناسبت‌های ملی چون روز معلم یا همین روز دانشجو بیاندازیم که چگونه با چند درجه از هدف اصلی خود فاصله گرفته است. روز شهادت شهید مطهری که به روز معلم مشهورتر است تنها تاریخی برای تجلیل از معلمان و دبیران شده که هرچند همین اقدام هم ارزشمند و ارجمند است، اما نباید همه آن به یک تجلیل ساده ختم شود، این روز بهترین زمان برای تبیین جایگاه ویژه معلمان در تعلیم و تربیت کودکان و آینده سازان جامعه است و مقدمه‌ای برای پرداختن به موضوع آموزش در کنار پرورش.

سال ۱۳۳۲ عده‌ای از دانشجویان در مخالفت با تصمیمات رژیم پهلوی که به وابستگی بیشتر انگلستان و کشور‌های غربی منجر می‌شد دست به تظاهرات و اعتراض زدند. ۱۶ آذر سه تن از دانشجویان دانشکده فنی دانشگاه تهران به نام‌های «مصطفی بزرگ‌نیا»، «احمد قندچی» و «آذر شریعت‌رضوی» در میان اعتراضات دانشگاهیان زیر آتش نظامیان پهلوی حاضر در دانشگاه به شهادت رسیدند و نقطه‌ای مهم را در تاریخ رقم زدند.

بصیرت دانشجویان و دانشگاهیان در شکل‌گیری انقلاب اسلامی اثر ویژه‌ای داشت. در طول مبارزات مردم انقلابی ایران علیه رژیم پهلوی دانشگاه همواره سنگر اهل علم و معرفت برای هدایت افکار عمومی به عنوان قشر فرهیخته و آگاه جامعه نسبت به مسائل پیش آمده بوده است. پس از انقلاب اسلامی نیز دانشجویان و جنبش‌های دانشجویی چشمان آگاه و بیدار جامعه در واکنش به مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و … بودند، هرچند این مسیر گاه با افت و خیز‌هایی همراه بوده است اما این را بیش از هر زمان دیگر باید در برنامه روز دانشجو دانشگاه‌‎های کشور دید. دانشجویان در دوران دفاع مقدس نیز خوش درخشیدند و تعداد قابل توجهی از شهدا به ویژه فرماندهان شهید از قشر دانشجو بودند که از پای کلاس‌های درس، خود را به جبهه رساندند تا در دو عرصه مقابل دشمن بجنگند، یکی در جبهه و مقابل دشمنی بعثی و دیگری در سنگر‌های علمی.

همین نقش ویژه دانشجویان و حرکت تاثیرگذار آنان بود که تاریخ ۱۶ آذر را به یاد سه شهید دانشجوی دانشکده فنی دانشگاه تهران به نام روز دانشجو ماندگار کرد. روزی که نه فقط به یاد و نام این شهدا بلکه به یاد حرکت بزرگ آنان برجسته شده است. این روز در حقیقت روز مطالبه به حق دانشجویان از سکان‌داران کشور و مردم در موضوعات مختلف است، مطالبه به حق از مسئولان است، اما در این سال‌ها می‌بینیم که چگونه از جایگاه و کارکرد اصلی خود خارج شده و تنها به روزی برای تبریکات تصنعی و نه یافتن حقیقت یک دانشجوی بیدار و آگاه تبدیل شده است.

نتیجه آن که در این بین نقش دانشجو گم شده و پاسداشت مقام دانشجو به محملی برای بیان شوخی‌ها و نکات طنز از وضعیت دانشجویان تبدیل می‌شود.

هرچند تقدیر و تبریک در جای خود حائز اهمیت است، اما متاسفانه با کمرنگ شدن موضوع اصلی نام‌گذاری روز دانشجو این روز در طی این سال‌ها تنها به زمانی برای برگزاری مراسم‌های دست چندمی و جنگ‌های شادی و دورهمی‌های سطحی تبدیل شده. هرچند که امسال با شیوع ویروس کرونا نه از دانشگاه و کلاس درس و تجمعات دانشجویی خبری است و نه برنامه‌های روز دانشجو، اما این توقع می‌رود که دانشجویان به عنوان قشر فرهیخته و هوشیار جامعه نسبت به حوادث تاریخی و مسائلی از این دست نگاهی عمیق‌تر داشته باشند.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

«روزمرگی»؛ آفت مناسبت‌های ملی و انقلابی بیشتر بخوانید »

جلیلی: سال ۹۲ به پشت خیمه دشمن رسیده بودیم، گفتند خزانه خالی است

جلیلی: سال ۹۲ به پشت خیمه دشمن رسیده بودیم، گفتند خزانه خالی است


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، سعید جلیلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، عصر امروز (یکشنبه ۱۶ آذر) در مراسم بزرگداشت روز دانشجو که از سوی ۴ تشکل دانشجویی انجمن اسلامی مستقل، جامعه دانشجویی، بسیج دانشجویی و جنبش عدالتخواه دانشگاه تهران برگزار شد، با تأکید بر اهمیت وجود هدف و محاسبه برای رسیدن آن هدف، گفت: یک دانشجو باید از خود سؤال کند که آیا درسی که می‌خوانم من را به هدفم می‌رساند یا خیر؟ آیا قریب به ده سالی که عمر من صرف تحصیلات می‌شود، پایان آن، همان چیزی خواهد شد که انتظار دارم یا نه.

وی با اشاره به کتاب خاطرات یکی از اساتید سابق دانشگاه تهران که اکنون در خارج از کشور به‌سر می‌برد، گفت: آن استاد دانشگاه در مقدمه کتاب خود نوشته که آن تصوری که من از دوران دانشجویی و تحصیل داشتم و محقق نشد و نهایتاً منجر به سرخوردگی‌ام شد.

جلیلی ادامه داد: گاهی این موضوع، نسبت به یک جامعه و یا گروه مطرح می‌شود. یک جامعه یا گروه، حرکتی را شروع می‌کند و می‌خواهد به هدفی برسد، امّا بعد می‌بیند که به تقریباً هیچ رسیده است!

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه دانشجو باید اولاً برای خودش و جامعه‌اش آب را از سراب بشناسد و بشناساند، تصریح کرد: شاید بارزترین مصداق کار فرهنگی تمیز و حرکت آتش به اختیار، این باشد که ما بدانیم حرکتی که کشور و دستگاه‌های کشور انجام می‌دهند در جهت رسیدن به آب است یا سراب.

وی ادامه داد: همانطور که یک دانشجو در پایان دوره تحصیل خود، می‌بیند که به هدفش نرسیده و احساس خسارت می‌کند، اگر این موضوع ضربدر هشتاد میلیون شود، اهمیت آن بیشتر می‌شود.

جلیلی تصریح کرد: اهمیت ۱۶ آذر این است که در دورانی که سرابی به اسم مدرنیته و پیشرفت شکل می‌گیرد، وقتی معاون رئیس‌جمهور وقت آمریکا می‌خواهد وارد ایران شود، دانشجوی بصیر فریاد می‌دهد تا به جامعه آب را از سراب بشناساند. این حرکت بزرگی است. این بسیار مهم است که دانشگاه این نقش را به‌درستی ایفا کند.

وی با اشاره به تشکیل دولت سایه از سوی خود، گفت: اینکه باید سایه به سایه تحولات کشور را دنبال کنیم و هر کس در حد خودش تأثیرگذار باشد، برای این است که کشور به‌سمتی حرکت نکند که احساس کند  آب است، امّا سراب باشد.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، خطای محاسباتی را عامل رسیدن به سراب به‌جای آب دانست و گفت: مثلاً کسی تشنه است و می‌گوید می‌خواهم آب بخورم و شما را به سمت آب ببریم، بعد که می‌رسد می‌بیند تقریباً هیچ است. این اشتباه از کجا ناشی می‌شود؟ بعد می‌گوییم واقعاً ما تشنه بودیم و به قصد آب حرکت کردیم، امّا چرا سرابی بیش نیست؟ این ناشی از آن است که آن فرد در محاسباتش خطا کرده است.

جلیلی با بیان اینکه گاهی خطای محاسباتی، سرمایه ملت را به جایی می‌رساند که می‌بینیم هیچ نیست، گفت: تاریخ پر است از این خطاهای محاسبانی که کسانی با نیّت خوب، حرکاتی کردند امّا چون دستگاه محاسباتی‌شان دچار اخلال بوده، آن‌ها را به نتیجه نرسانده است. در تاریخ اسلام و تاریخ معاصر و در همین تاریخ اخیر چنین حرکت‌هایی را می‌بینیم.

وی، ۱۶ آذر را روز مبارزه دانشگاه با حرکات استکباری دانست و درباره شکل‌گیری آن روز گفت: ۲۸ مرداد چه بود؟ یک امید واهی وجود داشت که با اتکا به آمریکا می‌توان جلوی انگلیس ایستاد. بعد دیدند که سرابی بیش نبود و همان آمریکا عامل سقوط دولت مصدق شد.

جلیلی افزود: یکی از بحث‌‌های اساسی که پیش می‌آید این است که اجازه ندهیم واقعیت‌ها پوشانده شود. در پوشانده شدن حقیقت‌هاست که سراب شکل می‌گیرد. شما اگر موفقیت‌ها و داشته‌ها و توانمندی‌های خودتان را نبینید، دچار خیالات می‌شوید و به جای تعقل دچار تخیل می‌شوید. برخی در زندگی فردی دچار خیالات می‌شوند و بعد می‌گویند نیاز نیست زحمت بکشیم و فلان کار را بدون زحمت انجام می‌دهیم. بعد هم دچار آسیب‌هایی می‌شوند. حال اگر این توهم در عرصه یک تصمیم مهم اجتماعی و سیاسی باشد نتیجه‌اش همان سراب خواهد شد.

وی در ادامه گفت: اگر شما فکر کنید فلان موفقیت، نه با پشتکار بلکه با لبخند هم به دست می‌آید و نه با تولید بلکه با گفت‌وگو با دیگران هم حاصل می‌شود، این همان سراب و توهمات است. بعد هم می‌بیند که توهمی بیش نبوده است.

عضو شورای‌عالی امنیت ملّی، لزوم توجه به دوگانه‌هایی که در جامعه ساخته می‌شود را مورد تأکید قرار داد و گفت: گاهی دوگانه‌های موهومی ساخته می‌شود و عده‌ای طرفدار یک موضوع و عده‌ای هم طرفدار موضوعی دیگر می‌شوند. کسی هم بررسی نمی‌کند که آیا این دوگانه‌ها از اساس درست است یا غلط. اینجاست که حرکت دانشجویی باید پیشگام باشد نه منفعل.

جلیلی خاطرنشان کرد: سال گذشته در همین ایام بود که گفته شد چهل سال است به پاسخ این سؤال نرسیده‌ایم که در سیاست خارجه، به تعامل نیاز داریم یا تقابل؟ بنده در دانشگاه عرض کردم که این حرف مثل این است که بگوییم در رانندگی به گاز نیاز داریم یا ترمز؟ این در حالی است که ما به هر دو نیاز داریم و هر دو را باید در جای خود به‌کار گرفت. همچنین گفته می‌شود جنگ خوب است یا صلح؟ معلوم است که صلح بهتر است، امّا چه حرکتی صلح می‌آورد؟ چه رفتاری صلح می‌آورد؛ این، مهم است، نه اینکه دوگانه‌ای ساخته شود و بگوییم به رفراندوم گذاشته شود. چه چیزی را به رفراندوم بگذاریم؟

وی در ادامه گفت: می‌گویند توافق خوب است یا عدم توافق؟ این حرف یعنی چه؟ بعد که این دوگانه را می‌سازند، می‌گویند هر توافقی از عدم توافق بهتر است. وقتی این دوگانه را مطرح می‌کنند باید آن را بررسی کنیم نه اینکه حامی یک طرف این دوگانه ساختگی شویم. باید بگوییم هر توافقی از عدم توافق بهتر است، از کجا آمده است؟

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه دامن زدن به دوگانه‌های کاذب، دوگانه‌های اصلی را به حاشیه می‌برد، گفت: می‌گویند اگر این مدل را در سیاست خارجه دنبال کنیم به جواب می‌رسد؛ بعد نمی‌رسد و برد ـ برد محقق نمی‌شود و می‌گویند طرف باخت اخلاقی کرد. یا اینکه می‌گویند عرصه سیاسی عرصه ارزش‌گرایی نیست واقعیت‌ها را ببیند. ما هم می‌گوییم واقعیت‌ها را ببینید؛ اگر به‌دنبال شکست اخلاقی طرف مقابل بودید، نیازی به بتن‌ریزی و جمع‌کردن سانتریفیوژ نبود. 

جلیلی با تأکید بر لزوم توصیف دقیق از صحنه، توسط جنبش دانشجویی، گفت: اگر صحنه خوب توصیف نشود، ‌به تبع آن، انتظار نداشته باشید تحلیل صحیح انجام شود و به‌تبع آن، تجویز درست داشته باشید. همانطور که در پزشکی اگر کسی تشخیص درست ندهد تجویزش هم درست نیست، در عرصه سیاسی هم همینطور است. 

وی با یادآوری انتخابات یازدهمین دوره ریاست‌جمهوری گفت: سال ۹۲ یک توصیف ناصحیح از صحنه کشور صورت گرفت. ماجرا از این قرار بود که دشمن فشاری را شروع کرده بود که آن را تحریم‌های فلج‌کننده نامیده بود. نتیجه فشار دشمن این شد که شوکی به کشور وارد شده بود و کشور در ریل ایستادگی قرار گرفته بود و به موفقیت‌هایی هم رسیده بود.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: در مرداد ۹۲ که دولت جدید روی کار آمد، کشور فشارها را پشت سر گذاشته بود و فروش نفت ما که تا پیش از آن، مانع آن شده بودند، به بیش از یک میلیون بشکه رسیده بود. کالاها تأمین می‌شد و تولید ما فعال بود. کشور داشت به نقطه خوبی می‌رسید، و این ادعای من نیست، بلکه عین اظهارات رئیس جمهور سابق آمریکاست.

جلیلی با بیان اینکه در آن زمان، توصیف غلطی از صحنه صورت گرفت، خاطرنشان کرد: توصیف ناصحیح این بود که گفتند نفت دارد صفر می‌شود و خزانه خالی است. یعنی چه که خزانه خالی است؟ کجا خزانه خالی بود؟ ده‌ها میلیارد ذخایر داشتیم. چند توصیف غلط صورت گرفت و بعد گفتند توافق شود و بعد توافق لوزان و ژنو و بعد برجام شکل گرفت. در نهایت شد آنچه پیش آمد که می‌بینید.

وی با یادآوری اظهارات باراک اوباما رئیس‌جمهور وقت آمریکا گفت: اوباما وقتی با دولت ما به توافق رسید و به اهدافش رسید، علناً گفت که ما در شرایطی بودیم که رژیم تحریم‌های ما در حال فروپاشی بود و دیگر تحریم‌های ما امکان استمرار نداشت و رژیم تحریم‌ها فرو می‌پاشید، امّا ما اکنون با این توافق می‌توانیم به اهدافی برسیم که با حرکت نظامی هم نمی‌توانستیم برسیم.

جلیلی با تأکید بر مشکلاتی که توصیف غلط از کشور در سال ۹۲ ایجاد کرد، یادآور شد: می‌گفتند کشور تنفس می‌خواهد و باید توافق کنیم و سخنانی از این قبیل. ما کاری به تحلیل‌های مختلف افراد نداریم، مشکل این است که توصیف، توصیف درستی نبود؛ واقعیت‌های صحنه را طوری دیگر توصیف می‌کردند. اگر یک بار حرکتی را انجام دادید و توانستید دشمن را در معرض ضعف قرار دهید و او اعتراف کرد که در آستانه فروپاشی تحریم‌ها است، به‌ بهانه‌هایی عرصه را عوض کنیم و اتفاقاتی را رقم بزنیم که همه شاهد هستیم.

عضو شورای ‌عالی امنیت ملّی تصریح کرد: گاهی شما به پشت خیمه دشمن می‌رسید امّا او با استفاده از توصیف غلط ما از صحنه، ورق را برمی‌گرداند.

عضو شورای روابط خارجی با اشاره به اتخاذ راهبرد فشار حداکثری از سوی دشمن و تلاش برای اینکه جمهوری اسلامی ایران ۴۰ سالگی خود را نبیند، گفت: علی رغم این فشارها، ملّت ایران با بصیرت خودش ایستاده است و دشمن امروز می‌گوید دیگر چیزی برای فشار بیشتر نداریم. امروز او تنفس می‌خواهد یا ما؟ امروز که کشور توانسته بایستند و حرکت خودش را ادامه دهد، دشمن باز می‌خواهد ورق را برگرداند. اینجاست که حرکت دانشجویی باید مراقب باشد تا دوباره سرابی نشان داده نشود.

جلیلی تصریح کرد: در شرایطی که دشمن به انتهای فشار حداکثری رسیده، دوباره می‌خواهد تزویر از خود نشان دهد. این واقعیتی که است که هرگاه زور دشمن به پایان می‌رسد، از تزویر استفاده می‌کند. به پشت خیمه که می‌رسی، وقتی دشمن می‌بیند زور او به جایی نرسیده، پرچم ترویز را بلند می‌کند؛ یعنی همان پرچم مذاکره و توافق.

وی با بیان اینکه اینکه تعبیر قرآن است که شیطان در پی ترساندن است، گفت: می‌بینیم عده‌ای می‌گویند مراقب باشیم فلان حرکت صورت نگیرد تا فرد جدیدی که قرار است بیاید، ناراحت نشود.. این همان اشتباه محاسباتی است. الان شما می‌بیند که فرد جدید هنوز نیامده، می‌گوید این انتظارات را از ایران دارم. اینجاست که باید صحنه را شناخت و آب را از سراب تشخیص داد.

عضو شورای‌عالی امنیت ملّی با بیان اینکه ما امروز به نقطه خوبی رسیده‌ایم و ملّت توانسته در برابر فشار حداکثری دشمن، ایستادگی کند، تصریح کرد: ملّت الان باید ثمره این ایستادگی را بگیرد نه اینکه بگوییم کشور به تنفس نیاز دارد و بعد هم تزویر دشمن باز هم ورق را برگرداند.

جلیلی ادامه داد: اگر شما می‌خواهید کار جدی رقم بزنید و مملکت را به پیشرفت برسانید، رسیدن به آب، زحمت می‌خواهد، کار و تلاش و حمایت از تولید می‌خواهد، نه اینکه دوباره برخی با یک سراب ما را بفریبند. این تعبیری که بیان می‌شود حالا کمی صبر کنیم تا این فرد برود و او بیاید، چند بار باید این موضوع ثابت شود؟ «بر در ارباب بی‌مروت دنیا، چند نشینی که خواجه کی به درآید؟».

وی افزود: کسانی که شما در انتظار روی کار آمدن‌شان هستید، همان افرادی هستند که آن حرکت‌ها را علیه ملّت ایران انجام دادند و تحریم‌های فلج‌کننده را کلید زدند، اکنون هم نیامده‌، انتظارات نامشروع مطرح می‌کنند. بعد برخی می‌گویند بگذاریم او بیاید ببینیم چه می‌شود. این همان سراب است. نه تقریباً هیچ که اصلاً هیچ نیست.

جلیلی، رسالت بزرگ دانشجویان را شناساندن آب از سراب و راه از بیراه دانست و تصریح کرد: نباید تجربه‌های تلخ بی‌فرجام دوباره تکرار شود. لازمه‌ آن این است که سایه به سایه تحولات را در عرصه‌های مختلف دنبال کنیم.

وی با بیان اینکه تمام تلاش دشمن این است که داشته‌های شما را بپوشاند یا تضعیف کند، گفت: دشمن نمی‌تواند داشته‌های ما را بپذیرد و تحمل کند. دشمنی که تمام کارش ترساندن است، می‌بیند با دانشمند فیزیکدان مسلمانی مواجه است که نمی‌ترسد و هر چه تهدید می‌کند اثر نمی‌کند و تطمیع نمی‌شود و فریب تزویر او را نمی‌خورد. طبیعی است که چاره‌ای ندارد و او را حذف می‌کند.

رئیس سابق تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران با بیان اینکه تمام تلاش عده‌ای این است که بگویند بدون آمریکا و چند کشور غربی نمی‌توان به پیشرفت رسید، گفت: به تعبیر یکی از نویسندگان آمریکا نه‌تنها در همکاری با آمریکا بلکه در مخالفت با آمریکا هم می‌توان به پیشرفت رسید.

جلیلی تصریح کرد: کسانی که دوگانه‌های کاذب ایجاد می‌کنند باید به این سؤال جواب دهند که در انتظار آمریکا نشستن و دلخوشی به آمریکا برای کشور مفید است یا تعامل گسترده و سازنده با جهان؟ چرا جهان را به یک قدرت که نه قابل اعتماد است و نه برای کشور ما نفعی داشته، خلاصه می‌کنند؟ این را باید جواب دهند و کارنامه خود را ارائه دهند. اگر می‌گویند در عرصه دیپلماسی حرف برای گفتن داریم، بگویند با این دویست کشور چه کردید؟ چطور این دویست کشور را در شد چهار پنج کشور خلاصه کردید؟ کارنامه‌تان را در این زمینه برای مردم بگویید. برای مردم توضیح دهید که چگونه می‌توانید حرکت ملّت را شتاب دهید در عین دشمنی آمریکا و علی‌رغم اینکه با او مبارزه می‌کنیم؟

عضو شورای‌عال امنیت ملّی با بیان اینکه در دوران تصویب برجام، صادرات ایران به ۲۸ کشور اتحادیه اروپا نصف صادرات ایران به افغانستان بود، گفت: بنابراین فرصت‌ها را باید در این منطقه و سایر نقاط جهان جست نه اینکه دوگانه دروغین مذاکره با آمریکا یا عدم مذاکره را مطرح کرد.

جلیلی تصریح کرد: دوگانه واقعی این است آیا تعامل سازنده و گسترده با جهان یا دلخوشی به آمریکا و در انتظار آن ماندن؟ این است که اگر پاسخ آن را دقیق دنبال کنید موفقیت‌های بیشتری رقم خواهد خورد. ان‌شاءالله موفقیت‌های بزرگی در انتظار ملت ایران است و حرکت بزرگی که ملّت ایران در یاد شهید سلیمانی و شهید فخری‌زاده نشان دادند و همدلی و همبستگی‌ای که وجود دارد، سرمایه بزرگی است که روز به روز موفقیت‌های بیشتری را به‌دنبال خواهد آورد.

انتهای پیام/





منبع خبر

جلیلی: سال ۹۲ به پشت خیمه دشمن رسیده بودیم، گفتند خزانه خالی است بیشتر بخوانید »

چرا ۱۶ آذر «روز دانشجو» نام گرفت؟


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: هر سال با فرا رسیدن ۱۶ آذر (روز دانشجو)، دانشجویان در دانشگاه‌های سراسر کشور برای گرامیداشت این روز گرد هم می‌آیند و با برگزاری جلسات، کرسی‌های آزاداندیشی و مناظرات بین تشکل‌ها با نگاه‌های مختلف سعی دارند تا برخی از مشکلات خود و مردم را به گوش مسئولان برسانند.

البته که برگزاری این جلسات در سال‌های اخیر به محلی برای بگومگو‌های سیاسی بین جناح‌های مختلف نیز تبدیل شده است، اما فلسفه برگزاری جلسات در روز دانشجو به‌دلیل گرامیداشت این روز و توجه به این قشر مهم در جامعه است. اما برای دانستن اینکه چرا از ۱۶ آذر به عنوان روز دانشجو نام می‌برند باید حادثه‌ای که در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ در دانشگاه تهران رخ داد را مرور کنیم که جالب‌تر اینجاست که آمریکایی‌ها نقش اول این سناریو را در آن سال بازی کردند، چراکه مسبب اصلی به خاک و خون کشیده شدن دانشجویان در آن روز، آمریکایی‌ها بودند.

موضوع از این قرار بود که نظامیان رژیم پهلوی، علاوه بر حمله به دانشگاه تهران برای سرکوب دانشجویان، سه دانشجو به نام‌های «مصطفی بزرگ‌نیا»، «احمد قندچی» و «آذر شریعت‌رضوی» را به شهادت رساندند. اعتراض دانشجویان به‌دلیل آمدن «ریچارد نیکسون» معاون وقت رئیس جمهور ایالت متحده آمریکا شکل گرفت و از طرفی دانشجویان به‌دلیل اینکه قرار بود تا روابط بین ایران و بریتانیا به‌شدت تقویت شود، خشمگین شده بودند. سفر نیکسون به ایران حدود یک ماه قبل از آذر آن سال رسانه‌ای شد، لذا برخی اعتراضات به این سفر از آبان آغاز شد و نهایتا در ۱۶ آذر به اوج رسید.

دانشجویان تصمیم گرفتند در فضای سنگینی که بعد از کودتای سیاه در کشور حاکم و حکومت نظامی که شکل گرفته بود، دست به برگزاری تظاهرات علیه رژیم بزنند. دو روز قبل از آن حادثه غمگین، «اردشیر زاهدی» تجدید رابطه با انگلستان را اعلام کرد و تصمیم بر این شد تا «دنیس رایت» از طرف دولت انگلستان برای بررسی اوضاع به ایران بیاید، لذا در این روز اکثر بازار‌ها و دانشگاه‌ها تظاهرات کردند و روز بعد دانشجویان دانشگاه تهران در دانشکده حقوق و داروسازی گرد هم آمدند تا برای تظاهرات ۱۶ آذر برنامه‌ریزی کنند.

صبح ۱۶ آذر فرا رسید و شرایط در دانشگاه تهران مانند روز‌های قبل نبود. تمام دانشجویان هنگام ورود به دانشگاه، به‌شدت مورد بازرسی قرار می‌گرفتند و حتی در اطراف دانشگاه تجهیزات نظامی مستقر شد که معلوم بود، رژیم تصمیم جدی برای سرکوب اعتراض احتمالی دانشجویان دارد. بعد از گذشت مدتی، سربازان برای دستگیری دو دانشجوی معترض که به حضور سربازان در محیط دانشگاه اعتراض داشتند، وارد یکی از کلاس‌ها شدند و همین اقدام آن‌ها آتش اعتراض در کل دانشگاه تهران را روشن کرد و نظامیان از بیم شروع اعتراض گسترده در محیط دانشگاه، برخی از دانشکده‌ها را تعطیل کردند و حتی بعد از مدتی رئیس دانشگاه تهران اعلام کرد که کلیه کلاس‌ها تعطیل شده است.

اوج اعتراضات در دانشکده فنی دانشگاه تهران رخ داد و با آغاز شعار‌های دانشجویان علیه پهلوی، فرمان آتش از سوی فرمانده نظامیان حاضر در محیط دانشگاه صادر شد و این‌گونه بود که دانشجویان به خاک و خون کشیده شدند و در نهایت هم سه دانشجو به شهادت رسیدند. وقاحت رژیم طاغوت به همین جا ختم نشد، چراکه رئیس پلیس اعلام کرد که «دانشجویان در ۲۶ آذر به جای توجه به کلاس درس، شروع به مسخره کردن نیرو‌های نظامی کرده بودند و با اینکه پلیس قصد زدن دانشجویان را نداشت، اما دانشجویان با هدف گرفتن اسلحه نظامیان به آن‌ها حمله کردند، لذا پلیس نیز مجبور به دفاع از خود بود و در این شرایط طبیعی است که چندین نفر زخمی و یا کشته خواهند شد». پهلوی از بیم گسترده شدن اعتراضات دستپاچه شده بود، لذا در اقدامی دیگر تیمسار «مزینی» را برای عذرخواهی و دلجویی از اساتید و دانشجویان به دانشگاه تهران می‌فرستد و حتی وی با خانواده جان‌باختگان نیز دیدار می‌کند اما نکته جالب اینجا بود که دو روز بعد از حادثه ۱۶ آذر، «نیکسون» به ایران آمد و در همان دانشگاهی که دانشجویان بی‌گناه به خاک و خون کشیده شده بودند، مدرک دکترای افتخاری در رشته حقوق دریافت کرد!

این‌گونه بود که روز ۱۶ آذر به‌دلیل مقاومتی که دانشجویان بصیر این مرز و بوم علیه آمدن معاون رئیس جمهور وقت آمریکا به کشور انجام دادند، روز مقاومت و ایستادگی دانشجویان این سرزمین در برابر استعمار غرب و روز دانشجو نام گرفت تا یاد و خاطره شهدای این حادثه غم‌بار همه ساله گرامی داشته شود و البته اندیشه و راهی که این عزیزان آغاز کرده بودند ادامه یابد.

در ابتدای گزارش اعلام شد، روز دانشجو در سال‌های اخیر به میدانی برای جنگ‌های سیاسی بین جناح‌های مختلف تبدیل شده است و کمتر به اصل موضوع پرداخته می‌شود و از طرفی در این روز به جای پرداختن به دغدغه‌های دانشجویان، مسائل پیش پا افتاده سیاسی در جلسات مطرح می‌شود که بعضاً لزومی ندارد به برخی از آن‌ها پرداخته شود؛ بنابراین تشکل‌های دانشجویی باید با توجه به رهنمود‌های رهبر معظم انقلاب اسلامی فعالیت خود در محیط دانشگاه را ادامه دهند تا به امید خدا باری را از دوش کشور بردارند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در دیدار با دانشجویان بار‌ها تأکید کرده‌اند که دانشجویان باید در اعلام نظرات خود آزاد باشند و جنبش‌ها و تشکل‌های دانشجویی نیز باید فضا را برای برگزاری جلسات و همایش‌های مختلف مهیا کنند تا این مهم انجام شود.

در ادامه به بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با دانشجویان می‌پردازیم.

«حالا دانشجو به حیث دانشجو، عضو جنبش دانشجویی است. ممکن است آن کسی که خودش در تسخیر لانه‌ی جاسوسی فعال بوده، بعد از مدتی از کار خودش پشیمان شود. کمااینکه ما پشیمان‌شده‌هایی هم داریم! خیلی از کسانی که در جنبش دانشجویی حضور داشتند، در برهه‌ی دیگری، گرفتاری‌های زندگی و انگیزه‌های مختلف، ثبات قدم را از آن‌ها گرفت – لکن حرکت بزرگ مربوط به دانشجوست، که این حرکتِ تسخیر لانه‌ی جاسوسی یکی از مهمترینِ این حرکات است.

حالا این یک تاریخچه است، تا امروز هم ادامه دارد. در تمام دوران‌های مختلف، در طول انقلاب، حوادث گوناگون، لحظه‌های حساس و خطیر، حضور دانشجویان مؤمن، متعهد، عدالتخواه، باگذشت، توانسته فضا را در جهت صحیح هدایت کند. این برداشت من از جنبش دانشجویی و نگاه من به جنبش دانشجویی است: ضد استکباری، ضد فساد، ضد اشرافی‌گری، ضد حاکمیت تجمل‌گرایانه و زورگویانه، ضد گرایش‌های انحرافی؛ این‌ها خصوصیات جنبش دانشجویی است. در همه‌ی این سال‌های انقلاب، حضور دانشجویان در این صحنه‌ها، حضور فعال و مؤثری بوده است. دانشجو‌ها گفتمان‌ساز بوده‌اند، فضای فکری ساخته‌اند، گفتمان‌های سیاسی و انقلابی را در جامعه حاکم کرده‌اند که در موارد زیادی این وجود داشته است.

البته من قضاوتم روی بدنه‌ی دانشجوست. ممکن است افرادی، بخش‌هایی از مجموعه‌ی دانشجویی جور دیگری باشند. نه تعجب می‌کنیم، نه انکار می‌کنیم؛ مطمئناً این است؛ اما بدنه‌ی دانشجویی، طبیعت کار دانشجویی و روحیه‌ی دانشجویی، اینی است که عرض کردم. دانشجو ضد ظلم است، ضد استکبار است، ضد سلطه‌ی خارجی است، عاشق آرمان‌های بزرگ است، امیدوار به رسیدن به این آرمانهاست. در واقع حضور قشر جوان، به‌خصوص دانشجو، موتور حرکت یک جامعه است. باید دانشجو‌ها همیشه به این توجه داشته باشند و روی او برای آینده‌ی کشور حساب کنند.

دانشجو نقش‌آفرین است؛ هم در زمینه‌های علمی، هم در زمینه‌های سیاسی. آن کسانی که برای این کشور و برای این ملت خواب‌هایی دیده‌اند، ناچارند روی دانشجوی ایرانی سرمایه‌گذاری کنند؛ از جاذبه‌های غریزی گرفته تا فریب‌های سیاسی، تا دکان‌داری‌های به‌ظاهر معنوی – عرفان‌های ساختگی – که انواع و اقسام این چیز‌ها وجود دارد. تشکل‌ها می‌توانند مصونیت‌بخش باشند؛ می‌توانند دانشجو را از افتادن در گرداب‌های مختلف و منجلاب‌های مختلف نجات بدهند و حفظ کنند. این، نقشی است که تشکل‌ها می‌توانند ایفا کنند.»

گزارش از احسان یعقوبی

انتهای پیام/ 117



منبع خبر

چرا ۱۶ آذر «روز دانشجو» نام گرفت؟ بیشتر بخوانید »

نگاهی به توصیه‌های رهبر انقلاب درخصوص وظایف جنبش دانشجویی/ چرا ۱۶ آذر «روز دانشجو» نام گرفت؟


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: هر سال با فرا رسیدن ۱۶ آذر (روز دانشجو)، دانشجویان در دانشگاه‌های سراسر کشور برای گرامیداشت این روز گرد هم می‌آیند و با برگزاری جلسات، کرسی‌های آزاداندیشی و مناظرات بین تشکل‌ها با نگاه‌های مختلف سعی دارند تا برخی از مشکلات خود و مردم را به گوش مسئولان برسانند.

البته که برگزاری این جلسات در سال‌های اخیر به محلی برای بگومگو‌های سیاسی بین جناح‌های مختلف نیز تبدیل شده است، اما فلسفه برگزاری جلسات در روز دانشجو به‌دلیل گرامیداشت این روز و توجه به این قشر مهم در جامعه است. اما برای دانستن اینکه چرا از ۱۶ آذر به عنوان روز دانشجو نام می‌برند باید حادثه‌ای که در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ در دانشگاه تهران رخ داد را مرور کنیم که جالب‌تر اینجاست که آمریکایی‌ها نقش اول این سناریو را در آن سال بازی کردند، چراکه مسبب اصلی به خاک و خون کشیده شدن دانشجویان در آن روز، آمریکایی‌ها بودند.

موضوع از این قرار بود که نظامیان رژیم پهلوی، علاوه بر حمله به دانشگاه تهران برای سرکوب دانشجویان، سه دانشجو به نام‌های «مصطفی بزرگ‌نیا»، «احمد قندچی» و «آذر شریعت‌رضوی» را به شهادت رساندند. اعتراض دانشجویان به‌دلیل آمدن «ریچارد نیکسون» معاون وقت رئیس جمهور ایالت متحده آمریکا شکل گرفت و از طرفی دانشجویان به‌دلیل اینکه قرار بود تا روابط بین ایران و بریتانیا به‌شدت تقویت شود، خشمگین شده بودند. سفر نیکسون به ایران حدود یک ماه قبل از آذر آن سال رسانه‌ای شد، لذا برخی اعتراضات به این سفر از آبان آغاز شد و نهایتا در ۱۶ آذر به اوج رسید.

دانشجویان تصمیم گرفتند در فضای سنگینی که بعد از کودتای سیاه در کشور حاکم و حکومت نظامی که شکل گرفته بود، دست به برگزاری تظاهرات علیه رژیم بزنند. دو روز قبل از آن حادثه غمگین، «اردشیر زاهدی» تجدید رابطه با انگلستان را اعلام کرد و تصمیم بر این شد تا «دنیس رایت» از طرف دولت انگلستان برای بررسی اوضاع به ایران بیاید، لذا در این روز اکثر بازار‌ها و دانشگاه‌ها تظاهرات کردند و روز بعد دانشجویان دانشگاه تهران در دانشکده حقوق و داروسازی گرد هم آمدند تا برای تظاهرات ۱۶ آذر برنامه‌ریزی کنند.

صبح ۱۶ آذر فرا رسید و شرایط در دانشگاه تهران مانند روز‌های قبل نبود. تمام دانشجویان هنگام ورود به دانشگاه، به‌شدت مورد بازرسی قرار می‌گرفتند و حتی در اطراف دانشگاه تجهیزات نظامی مستقر شد که معلوم بود، رژیم تصمیم جدی برای سرکوب اعتراض احتمالی دانشجویان دارد. بعد از گذشت مدتی، سربازان برای دستگیری دو دانشجوی معترض که به حضور سربازان در محیط دانشگاه اعتراض داشتند، وارد یکی از کلاس‌ها شدند و همین اقدام آن‌ها آتش اعتراض در کل دانشگاه تهران را روشن کرد و نظامیان از بیم شروع اعتراض گسترده در محیط دانشگاه، برخی از دانشکده‌ها را تعطیل کردند و حتی بعد از مدتی رئیس دانشگاه تهران اعلام کرد که کلیه کلاس‌ها تعطیل شده است.

اوج اعتراضات در دانشکده فنی دانشگاه تهران رخ داد و با آغاز شعار‌های دانشجویان علیه پهلوی، فرمان آتش از سوی فرمانده نظامیان حاضر در محیط دانشگاه صادر شد و این‌گونه بود که دانشجویان به خاک و خون کشیده شدند و در نهایت هم سه دانشجو به شهادت رسیدند. وقاحت رژیم طاغوت به همین جا ختم نشد، چراکه رئیس پلیس اعلام کرد که «دانشجویان در ۲۶ آذر به جای توجه به کلاس درس، شروع به مسخره کردن نیرو‌های نظامی کرده بودند و با اینکه پلیس قصد زدن دانشجویان را نداشت، اما دانشجویان با هدف گرفتن اسلحه نظامیان به آن‌ها حمله کردند، لذا پلیس نیز مجبور به دفاع از خود بود و در این شرایط طبیعی است که چندین نفر زخمی و یا کشته خواهند شد». پهلوی از بیم گسترده شدن اعتراضات دستپاچه شده بود، لذا در اقدامی دیگر تیمسار «مزینی» را برای عذرخواهی و دلجویی از اساتید و دانشجویان به دانشگاه تهران می‌فرستد و حتی وی با خانواده جان‌باختگان نیز دیدار می‌کند اما نکته جالب اینجا بود که دو روز بعد از حادثه ۱۶ آذر، «نیکسون» به ایران آمد و در همان دانشگاهی که دانشجویان بی‌گناه به خاک و خون کشیده شده بودند، مدرک دکترای افتخاری در رشته حقوق دریافت کرد!

این‌گونه بود که روز ۱۶ آذر به‌دلیل مقاومتی که دانشجویان بصیر این مرز و بوم علیه آمدن معاون رئیس جمهور وقت آمریکا به کشور انجام دادند، روز مقاومت و ایستادگی دانشجویان این سرزمین در برابر استعمار غرب و روز دانشجو نام گرفت تا یاد و خاطره شهدای این حادثه غم‌بار همه ساله گرامی داشته شود و البته اندیشه و راهی که این عزیزان آغاز کرده بودند ادامه یابد.

در ابتدای گزارش اعلام شد، روز دانشجو در سال‌های اخیر به میدانی برای جنگ‌های سیاسی بین جناح‌های مختلف تبدیل شده است و کمتر به اصل موضوع پرداخته می‌شود و از طرفی در این روز به جای پرداختن به دغدغه‌های دانشجویان، مسائل پیش پا افتاده سیاسی در جلسات مطرح می‌شود که بعضاً لزومی ندارد به برخی از آن‌ها پرداخته شود؛ بنابراین تشکل‌های دانشجویی باید با توجه به رهنمود‌های رهبر معظم انقلاب اسلامی فعالیت خود در محیط دانشگاه را ادامه دهند تا به امید خدا باری را از دوش کشور بردارند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در دیدار با دانشجویان بار‌ها تأکید کرده‌اند که دانشجویان باید در اعلام نظرات خود آزاد باشند و جنبش‌ها و تشکل‌های دانشجویی نیز باید فضا را برای برگزاری جلسات و همایش‌های مختلف مهیا کنند تا این مهم انجام شود.

در ادامه به بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با دانشجویان می‌پردازیم.

«حالا دانشجو به حیث دانشجو، عضو جنبش دانشجویی است. ممکن است آن کسی که خودش در تسخیر لانه‌ی جاسوسی فعال بوده، بعد از مدتی از کار خودش پشیمان شود. کمااینکه ما پشیمان‌شده‌هایی هم داریم! خیلی از کسانی که در جنبش دانشجویی حضور داشتند، در برهه‌ی دیگری، گرفتاری‌های زندگی و انگیزه‌های مختلف، ثبات قدم را از آن‌ها گرفت – لکن حرکت بزرگ مربوط به دانشجوست، که این حرکتِ تسخیر لانه‌ی جاسوسی یکی از مهمترینِ این حرکات است.

حالا این یک تاریخچه است، تا امروز هم ادامه دارد. در تمام دوران‌های مختلف، در طول انقلاب، حوادث گوناگون، لحظه‌های حساس و خطیر، حضور دانشجویان مؤمن، متعهد، عدالتخواه، باگذشت، توانسته فضا را در جهت صحیح هدایت کند. این برداشت من از جنبش دانشجویی و نگاه من به جنبش دانشجویی است: ضد استکباری، ضد فساد، ضد اشرافی‌گری، ضد حاکمیت تجمل‌گرایانه و زورگویانه، ضد گرایش‌های انحرافی؛ این‌ها خصوصیات جنبش دانشجویی است. در همه‌ی این سال‌های انقلاب، حضور دانشجویان در این صحنه‌ها، حضور فعال و مؤثری بوده است. دانشجو‌ها گفتمان‌ساز بوده‌اند، فضای فکری ساخته‌اند، گفتمان‌های سیاسی و انقلابی را در جامعه حاکم کرده‌اند که در موارد زیادی این وجود داشته است.

البته من قضاوتم روی بدنه‌ی دانشجوست. ممکن است افرادی، بخش‌هایی از مجموعه‌ی دانشجویی جور دیگری باشند. نه تعجب می‌کنیم، نه انکار می‌کنیم؛ مطمئناً این است؛ اما بدنه‌ی دانشجویی، طبیعت کار دانشجویی و روحیه‌ی دانشجویی، اینی است که عرض کردم. دانشجو ضد ظلم است، ضد استکبار است، ضد سلطه‌ی خارجی است، عاشق آرمان‌های بزرگ است، امیدوار به رسیدن به این آرمانهاست. در واقع حضور قشر جوان، به‌خصوص دانشجو، موتور حرکت یک جامعه است. باید دانشجو‌ها همیشه به این توجه داشته باشند و روی او برای آینده‌ی کشور حساب کنند.

دانشجو نقش‌آفرین است؛ هم در زمینه‌های علمی، هم در زمینه‌های سیاسی. آن کسانی که برای این کشور و برای این ملت خواب‌هایی دیده‌اند، ناچارند روی دانشجوی ایرانی سرمایه‌گذاری کنند؛ از جاذبه‌های غریزی گرفته تا فریب‌های سیاسی، تا دکان‌داری‌های به‌ظاهر معنوی – عرفان‌های ساختگی – که انواع و اقسام این چیز‌ها وجود دارد. تشکل‌ها می‌توانند مصونیت‌بخش باشند؛ می‌توانند دانشجو را از افتادن در گرداب‌های مختلف و منجلاب‌های مختلف نجات بدهند و حفظ کنند. این، نقشی است که تشکل‌ها می‌توانند ایفا کنند.»

گزارش از احسان یعقوبی

انتهای پیام/ 117



منبع خبر

نگاهی به توصیه‌های رهبر انقلاب درخصوص وظایف جنبش دانشجویی/ چرا ۱۶ آذر «روز دانشجو» نام گرفت؟ بیشتر بخوانید »

واکنش حساب توییتر دفتر رهبر انقلاب به شکست ترامپ

فیلم/ رهبرانقلاب: چرا دانشجو چندصد صفحه را برای یک واحد درسی بخواند؟

فیلم/ رهبرانقلاب: چرا دانشجو چندصد صفحه را برای یک واحد درسی بخواند؟ بیشتر بخوانید »