روز ملی جمعیت

از قتل جنین تا سقط جمعیت

از قتل جنین تا سقط جمعیت



دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت می گوید: اگر تنها بتوانیم سقط جنین را کنترل و مدیریت کنیم، شاخص های جمعیت شناسی کشور اصلاح می شود و تا حدود زیادی پیامدهای بحران جمعیت به حداقل می رسد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، حال شاخص های جمعیتی خوب نیست و نرخ رشد جمعیت با ۰.۷ به کمترین میزان در ۲۵ سال گذشته رسیده و می گویند در شرایطی که «تعداد موالید کل کشور بین یک‌میلیون تا یک‌میلیون و ۱۰۰هزار نفر در سال است، حدود یک سوم موالید کشور فرصت تولد پیدا نمی‌کنند و در نطفه از بین می‌روند»؛ اتفاقی نامبارک که بر شاخص‌های جمعیتی اثر منفی می گذارد، آن هم برای کشوری که زنگ خطر نزولی‌شدن نرخ رشد جمعیت و افزایش سالمندی آن به صدا درآمده است.

هرچند قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، مشوق های انگیزه‌بخشی برای فرزندآوری خانواده‌ها دارد اما روشن نیست چه تعداد از هزاران جنینی که سالانه به قتل می‌رسند، با این طرح‌ها و قوانین نجات خواهند یافت!

این قانون که مهر ۱۴۰۰ به تصویب مجلس رسیده، بر مقابله با سقط جنین‌های غیرقانونی تأکید دارد و ابلاغ دستورالعمل اجرای ماده ۵۶ از سوی قوه قضائیه می تواند ضمن رصد سقط‌های عمدی، بستر اجرای بهتر قانون را فراهم کند.

بر این اساس، علی‌رغم استثنائاتی برای سقط‌های درمانی، سقط جنین در سایر موارد ممنوع و مطابق قانون مجازات اسلامی مستوجب دیه، حبس و ابطال پروانه پزشکی است، اما با گذشت حدود یک سال و نیم پس از ابلاغ این قانون، رئیس جمهور، آمار سقط جنین در کشور را «نگران‌کننده» خوانده و بر اهتمام وزارت بهداشت نسبت به این موضوع و هماهنگی بیشتر با دستگاه قضائی برای برخورد با متخلفان تأکید کرده است.

هرچند سقط جنین غیرقانونی در کشور همچنان یک معماست و هیچ‌وقت آمار دقیقی گزارش نشده و با توجه به محدودیت‌های قانونی و گزارش‌نکردن موارد سقط جنین غیردرمانی، شاید هم طبیعی به نظر برسد.

سلیمان حیدری، مدیرکل مرکز نظارت و اعتباربخشی امور درمان وزارت بهداشت، می‌گوید که «چون ۷۰ تا ۸۰ درصد» موارد سقط جنین غیرقانونی و غیرپزشکی در خارج از مراکز درمانی انجام می‌شود، «آمار دقیقی از سقط جنین غیرقانونی» موجود نیست: «آمار مختلفی مطرح شده که از آنجایی که قابل اطمینان نیست، نمی‌توان آن‌ها را مطرح کرد. هرچند که اگر درست باشند، فاجعه‌بار است.»

از این رو دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت و نویسنده کتاب «جنگ جهانی جمعیت» در نسبت سقط به جمعیت کل و تعداد موالید، ایران را جزو کشورهای بالای رنکینگ جهانی عنوان و تصریح می کند: «برای کشور اسلامی قتل حداقل ۴۰۰ هزار مورد سقط جنین در کشور آمار نگران‌کننده‌ای است و این آمار شایسته ایران اصیل، متمدن و اسلامی نیست. در حال حاضر سالانه معادل یک سوم تعداد تولدهای کل کشور را در پدیده سقط از دست می‌دهیم. به عبارت دیگر سالانه بیش از یک میلیون و ۱۰۰ هزار تولد رخ می‌دهد و در کنار آن سالانه حدود ۳۵۰ هزار تا ۵۳۰ هزار سقط جنین اتفاق می افتد، از این تعداد حدود ۲ درصد سقط های خود به خودی و غیرارادی، حدود ۲ تا ۳ درصد سقط های مجوزدار و حدود ۹۴ تا ۹۵ درصد سقط هایی است که تحت عناوین جنایی و غیرقانونی شناخته می شود.»

برمبنای تحلیل آماری صالح قاسمی از کل سقط‌های انجام شده حداکثر ۳ تا ۴ درصد از آنها به دلیل روابط خارج از عرف اتفاق می‌افتد و اکثریت مطلق این جنین‌ها محصول روابط شرعی و قانونی در نهاد خانواده است.

او بخشی از باورها و انگاره‌های رایج در جامعه و بخشی از ساختارهای جامعه را موجب افزایش آمار سقط جنین دانسته و برای مدیریت پدیده سقط جنین، مواردی را پیشنهاد کرده است: «باید ابعاد و پیامدهای سقط جنین از جمله پیامدهای پزشکی، روانشناختی، فردی و خانوادگی و پیامدهای معرفتی به درستی برای خانواده‌ها تبیین شود، اما متاسفانه این کار اتفاق نیفتاده است.»

قاسمی اجرای درست و کامل قانون جوانی جمعیت را در کاهش آمار سقط جنین در کشور به‌طور محسوس اثرگذار توصیف کرده و می افزاید: طرح می کند: «بسیاری از کشورهای دنیا برای مدیریت پدیده سقط جنین، به سیاستگذاری و وضع قانون روی آورده اند. حتما یک پدیده اجتماعی نیازمند قانون است و اغلب کشورها به منظور مدیریت این مسئله، مبتنی بر چهارچوب ها و ارزش های نگرشی خود قانون وضع کرده اند. قانون جوانی جمعیت هم می تواند در کنار یک پیوست فرهنگی- رسانه ای به کاهش آمار سقط منجر شود که آثار آن در سه چهار سال آینده در آمارها نمایان خواهد شد.»

دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت تصریح می کند: «اگر تنها بتوانیم سقط جنین را کنترل و مدیریت کنیم، شاخص های جمعیت شناسی کشور اصلاح می شود و تا حدود زیادی پیامدهای بحران جمعیت به حداقل می رسد، بنابراین موضوع سقط از متغیرهای بسیار مهمی است که با کمترین هزینه بیشترین دستاورد را برای جمعیت کشور به ارمغان می آورد، به همین علت بر اجرای کامل و درست قانون جوانی جمعیت تاکید می شود.»

محمدولی علیئی، دانش آموخته دانشگاه هیوستون تگزاس و دانشگاه های تهران و علامه طباطبایی در رشته تخصصی جمعیت شناسی، همانند صالح قاسمی، ضمن نگرش مثبت به این قانون، از پیامدهای سقط جنین بر جمعیت می‌گوید.

علیئی در گفت و گو با روزنامه رسالت بیان می‌کند: «سال گذشته یک میلیون و ۱۰۰ هزار موالید در کشور اتفاق افتاده و باتوجه به آمار ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزار سقط جنین در سال، اثرات ناگوار چنین پدیده ای بر شاخص های جمعیتی هویداست و نشان می دهد که بخش گسترده ای از جنین‌های ما براثر سقط از بین می روند. اینجاست که قانون و مشوق‌های آن می‌تواند به داد جمعیت برسد، البته این قانون هنوز در ابتدای راه است و باید در آینده ارزیابی کرد که چقدر مشوق ها اجرایی شده است. اما بدون تردید میان سقط جنین با ارائه مشوق‌های مادی ارتباطی وجود دارد و اگر این قانون بتواند آن موانعی که به عدم فرزندآوری منجر شده را برطرف کند، آمار سقط جنین کاهش می یابد.»

معادل میزان تولد، سقط جنین اتفاق می افتد

«از منظر سیاستگذاری جمعیت، حتی کاهش درصد کمی از سقط جنین، می‌تواند در افزایش نرخ باروری تاثیرگذار باشد.» گوینده این عبارت مسعود عالمی نیسی، رئیس مؤسسه تحقیقات جمعیت کشور است.

عالمی نیسی، وقوع ۳۰۰ هزار سقط جنین سالانه را باتوجه به حدود یک میلیون و ۱۰۰ هزار موالید زیاد دانسته و می گوید: «این آمار گویای آن است که در کشور ما، معادل میزان تولد، سقط جنین اتفاق می‌افتد!»

این درحالی است که شهلا کاظمی‌پور، ‌ جمعیت‌شناس و عضو بازنشسته هیئت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به آمارهای غیررسمی سقط جنین در کشور اعتمادی ندارد و می گوید: «آمارهای درستی در این‌باره نداریم تا بتوانیم بررسی کنیم که میزان سقط‌ها چقدر در بحث افزایش جمعیت تاثیر منفی دارد، ‌ اما براساس همین آمارهای غیررسمی تعداد سقط‌های کشور حدود یک سوم آمار موالید است.»

البته به اذعان این پژوهشگر همه سقط‌ها عمدی نیست و درصدی از آنها به دلایل پزشکی غیرعمدی‌است و نمی‌توان جلوی آنها را گرفت.

اثربخشی تسهیلات و امتیازات قانون جوانی جمعیت بر کاهش سقط جنین موضوع دیگری است که عالمی نیسی در این مورد توضیح می‌دهد: «این قانون باید سه چهار سال اجرایی شود تا بتوان اثرات آن را ارزیابی کرد. اما سوای تمرکز بر کاهش سقط جنین و افاقه مشوق‌های قانونی، باید موانع پیش روی فرزندآوری را شناسایی و برطرف کرد.

به عنوان مثال در کشور ما ۳.۵ میلیون زوج نابارورند که همه آنها به درمان های پیچیده ای نیاز ندارند، یکسری از آنها با مصرف دارو می توانند صاحب فرزند شوند، اگر ۳۰ درصد آنها نیز قابل درمان باشند، یک میلیون و ۵۰ هزار تولد خواهیم داشت که معادل کل تولد یکسال است. اما مسئله این است که امکانات درمانی ما کافی نیست و در حال حاضر فقط ۸۰ مرکز درمان ناباروری داریم. از طرفی ۱۲ میلیون مجرد در سن ازدواج داریم و مطابق آمارها نزدیک به ۸۸ درصد آنها تمایل به تشکیل خانواده دارند که موانع شغلی و معیشتی آنها را از ازدواج بازداشته است.»

کاظمی‌پور، ‌ بر این باور است که فرزندآوری از جنبه‌های مختلف فقهی، حقوقی، پزشکی، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و حوزه‌های دیگر قابل بررسی است و در موضوع سقط جنین هم اگر، تنها با روش‌های کیفری و قضایی با موضوع برخورد و یا صرفا بر ارائه مشوق های مادی تکیه و از تبیین وفرهنگ‌سازی و باقی ملزومات غفلت کرد، هر اقدامی کم‌اثر خواهد بود.

او اعمال مجازات‌هایی برای مواجهه با سقط جنین را کارآمد نمی داند و با اشاره به قانون جوانی جمعیت، نقطه نظر خود را اینگونه مطرح می کند که «محدود کردن توزیع قرص و لوازم پیشگیری از بارداری موجب افزایش بارداری‌های ناخواسته می‌شود، و طبعا آمار سقط‌های غیررسمی، زیرزمینی و غیربهداشتی هم افزایش پیدا می‌کنند و مساله این است که سقط‌های زیرزمینی و غیرقانونی می‌تواند از عوامل نازایی در آینده باشد و همین مسئله به ناباروی آنها منجر می‌شود.»

اما به گفته صالح قاسمی، دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت، قانون ممنوعیتی برای استفاده از لوازم پیشگیری از بارداری قائل نشده، چرا که اساسا کسی نمی‌تواند در رفتار شخصی مردم مداخله کند و در قانون اعلام شده که توزیع اقلام پیشگیری با حمایت و یارانه دولتی اتفاق نیفتد. از سوی دیگر، نتایج برخی یافته‌ها نشان می دهد، استفاده از وسایل تنظیم خانواده با ۵۹ درصد، تأثیر بسیار زیادی در کاهش باروری داشته و سقط عمدی نیز با ۱۶ درصد در کاهش ناباروری اثرگذار بوده است، علاوه بر این، ۲۱ درصد از عوامل کاهش باروری با دیرکرد در ازدواج یا عدم ازدواج و ۳/۸ درصد هم با نازایی موقت مرتبط است.

علی‌اکبر محمودی، رئیس کمیته جمعیت شورای عالی انقلاب فرهنگی، در گفت و گو با «رسانه ها» روایت می کند: بر اساس مطالعات جهانی، هیچ کشوری نمی‌تواند نرخ رشد جمعیت خود را به کمتر از یک درصد برساند؛ مگر از دو مؤلفه سقط عمدی و استفاده از وسایل تنظیم خانواده بهره ببرد.

علل سقط غیرقانونی

علل افزایش سقط جنین به عوامل گوناگونی باز می گردد. سقط گاهی به دلیل فرزند ناخواسته صورت می گیرد؛ پدرومادری که دلایل پزشکی موجهی برای سقط قانونی ندارند و به سمت سقط غیرقانونی سوق داده می شوند.

براساس مطالعه ای که بر روی جمعی از مادران با تجربه سقط عمدی انجام شده، یکی از مهمترین دلایل سقط‌های عامدانه و غیرقانونی «تعداد کافی فرزندان» است. نتایج این مطالعه که در سایت مجله پزشکی قانونی منتشر و در خبرگزاری فارس بازنشر شده، حاوی این آمار است که ۴۰.۶۵ درصد افراد مورد پرسش چون دیگر فرزندی نمی‌خواستند، وقتی از بارداری مجدد خود مطلع شده‌اند، آن را سقط کرده‌اند!

انگیزه بعدی سقط عمدی در مادران مورد مطالعه، «فاصله کم با فرزند قبلی» است و به این ترتیب ۲۶.۳۷ درصد مادرانی که فرزند کوچک دارند، آمادگی ورود فرزند دیگری را به زندگی ندارند. مطابق بررسی‌های صورت گرفته، تنها ۹.۸۹ صدم درصد پای عوامل اقتصادی در میان است. به این معنا که از جمعیت مادران موردمطالعه، تنها در حدود ۱۰درصد آنها این اقدام را با وضعیت اقتصادی نامطلوب گره زده اند.

۸.۷۹ درصد مادران هم فرزند خود را به خاطر «ترس از عدم سلامت وی»، ۷.۶۹ درصد به دلیل «فشار از سوی همسر» و عدم تمایل او به فرزندآوری، ۵.۴۹ درصد به علت «در معرض طلاق بودن و فروپاشی زندگی مشترک» و ۱.۰۹ درصد نیز به دلیل «بارداری قبل از ازدواج رسمی» مرتکب سقط عمدی شده اند.

صالح قاسمی، دبیر مرکز مطالعات راهبردی جمعیت درباب علل این مسئله، از «ناخواسته بودن» و «عدم برنامه ریزی برای فرزند» به عنوان دو عامل مهم در سقط جنین نام می برد. دو علتی که از نظر او غلط است: «باتوجه به اینکه بالغ بر ۳۳ تا ۳۴ درصد تولدهای جهان ناشی از بارداری‌های ناخواسته است، می توان به این واقعیت پی برد که ناخواسته بودن در موضوع بارداری یک مفهوم کاملا انحرافی و غلط است و نکته بسیار مهم این است که نخواستن فرزند به پیش از ارتباط زناشویی برمی‌گردد و اگر زوجین فرزندی نمی خواهند باید پیش از رابطه، برای این مسئله تدبیر کنند.»

قاسمی دیگر عوامل منجر به سقط جنین را اینگونه شرح می دهد: «پیامدهای پزشکی سقط برای جامعه به درستی روشن نیست، بنابراین نسبت به سقط اقدام می کنند و متاسفانه در دسترس بودن بسیار عجیب و غیرقابل توجیه بعضی از داروها هم در فراوانی آمار این پدیده نقشی مؤثری ایفا می‌کند. حتی فقدان اطلاعات دینی و عدم آگاهی نسبت به احکام سقط در این جریان به شدت مؤثر است. در کنار این مسئله، بخشی نیز به نگرانی‌های اقتصادی ارتباط دارد که بیشتر در حوزه های نگرشی است اما فرآیند غربالگری هم تأثیر زیادی دارد؛ فرآیند پیچیده ای که نواقص و خطاهایی در تشخیص دارد. غربالگری دو هزینه جدی را بر خانواده تحمیل می کند، اولا فشار مالی زیاد که بخشی از خانواده‌ها تاب و تحمل هزینه‌های سنگین آن را ندارند و در نتیجه اقدام به سقط می‌کنند و هزینه دوم فشارهای روانی و ایجاد نگرانی و استرس‌های شدید بر خانواده است که در برخی از خانواده‌هایی که تحمل چنین نگرانی ها و استرس‌هایی را ندارند اقدام به ختم بارداری می کنند لذا حتما غربالگری به دلیل معیوب بودن و خطاهای بالا یکی از فرآیندهای تاثیرگذار بر پدیده سقط است.»

عوارض سقط جنین

سقط‌های غیرقانونی و غیردرمانی یکی از بزرگ‌ترین معضلات اجتماعی است که عواقب بسیار گسترده و عوارض دامنه‌داری از جمله‌ عفونت‌های رحمی، بیماری‌های مقاربتی، مشکلات روده‌ای و بیماری‌های دیگر دارد. در واقع این عواقب، ادامه زندگی سالم را از فردی که سقط جنین غیرقانونی داشته سلب می‌کند.

شیرین نیرومنش در گفت‌وگو با میزان در خصوص عوارض سقط‌های غیرقانونی، ابتدا به بارداری های ناخواسته اشاره کرده و می گوید: «ممکن است مادران به دلایل مختلف با بارداری ناخواسته مواجه شوند و این مسئله در تمام دنیا وجود دارد و برای مثال در کشور آمریکا حدود ۳۰ درصد از بارداری‌ها ناخواسته است و بیشتر پزشکان در برخورد با این موارد مادران را به پذیرش این موضوع و تطبیق با شرایط دعوت می‌کنند تا حاملگی ادامه پیدا کند و فرزند سالمی به دنیا بیاید چرا که جان هر انسان اهمیت بسیار زیادی دارد.»

مطابق اظهارات این جراح و متخصص زنان و زایمان و نازایی، روشی که هم اکنون بیشتر در جامعه برای سقط جنین استفاده می‌شود، مصرف قرص است و علی‌رغم ممنوعیت آن، به روش‌های مختلف امکان دسترسی به قرص های سقط جنین وجود دارد و پس از استفاده، مادر دچار درد بسیار زیاد و خونریزی شدید می‌شود. ممکن است این دارو در برخی موارد موثر واقع نشود و با وجود مصرف این قرص حاملگی ادامه پیدا کند که در این صورت جنینی که در معرض این داروها قرار گرفته به احتمال زیاد دچار ناهنجاری‌هایی می‌شود.

استاد تمام دانشگاه علوم پزشکی تهران، کورتاژهای غیرقانونی را روش دیگری برای سقط جنین می‌داند که با خطرات بیشتری همراه است: «در کورتاژهای غیرقانونی از وسایل غیر استاندارد و غیر بهداشتی استفاده می‌شود و این اقدام در محیط‌های غیربهداشتی و در بیشتر موارد توسط افراد غیر متخصص انجام می‌شود و از وسایلی استفاده می‌شود که رحم مادر را دستکاری می‌کند و با عوارض بسیاری همراه است، در بعضی موارد خون‌ریزی‌های شدید برای مادر خطر جانی دارد، در مواردی هم این اقدام عفونت‌های شدیدی به دنبال دارد که ممکن است این عفونت وارد خون مادر شده و سبب تب و لرز و در طولانی مدت نازایی شود.»

این فلوشیپ پریناتولوژی تاکید می کند: «انجام سقط‌های غیرقانونی عوارض بسیار خطرناک دیگری از جمله پارگی و سوراخ شدن رحم و صدمه به اغشای شکمی از جمله روده‌ها را به همراه دارد و این عوارض ممکن است در مواردی به جانباختن مادر منجر شود.»

چه باید کرد؟

آمار سقط جنین در دهه‌های اخیر زنگ خطر حیات را به صدا در آورده، پدیده ای که در بستر عوامل مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی اتفاق افتاده است و فرهنگ‌سـازی و آگاه‌سـازی می تواند پایانی بر انگاره‌های غلـط و رایج در جامعه باشد. بی تردید در خلأ فرهنگ‌سـازی‌های مـورد نیـاز، قوانین وضع‌شـده نیـز به‌تنهایـی چندان مثمـر ثمر نخواهند بود.

در همین ارتباط مسعود عالمی نیسی، رئیس مؤسسه تحقیقات جمعیت کشور با تکیه بر کلیدواژه آگاهی بخشی، مطرح می کند: «سقط جنین مسئله ای پیچیده است و یکی از اقدامات اثرگذار در پیشگیری از این پدیده، آگاه کردن جامعه نسبت به حرمت سقط جنین است، متاسفانه قاطبه جامعه تصور می کنند که اگر تا چهار ماهگی سقط اتفاق بیفتد، مشکلی نخواهد بود، چراکه جنین با یک جسم بی روح تفاوتی ندارد، درحالی که با بررسی دقیق احکام شرعی و فتوای مراجع تقلید، درمی‌یابیم که این مسئله حتی قبل از چهارماهگی هم حرمت دارد. بنابراین آگاهی بخشی جامعه می تواند به کاهش سقط جنین کمک کند.»

عالمی نیسی، اعمال سیاست های تشویقی را هم در کاهش این پدیده موثر می داند و با بیان اینکه اعمال سیاست های تنبیهی بدون درنظر گرفتن سیاست های تشویقی غیراثربخش است، تشریح می کند: «درکنار سیاست های سلبی و تنبیهی، ارائه مشوق های مادی می تواند به کاهش سقط جنین کمک کند. براین اساس باید، برای ماماها منابعی در نظر گرفته شود تا از سقط جلوگیری کنند. ما در کشور ۴۶ هزار ماما داریم که بخش گسترده ای از آنها با سیاست های جوانی جمعیت همراه هستند و می توان آن بخشی را که نسبت به این مسئله بی تفاوت اند، با اقدامات فرهنگی و آموزشی در مسیر پیشگیری از سقط جنین قرار داد. اما در مورد آن گروه از ماماها که نسبت به سقط جنین اقدام می‌کنند، می توان با ارائه مشوق های مالی از پدیده سقط جلوگیری کرد، به طوری که رقم این مشوق ها از درآمد حاصل از سقط جنین بالاتر باشد. این گونه مکانیزم ها ماماها را با سیاست‌های جمعیتی همراه می‌کند. اگر به طور میانگین هرکدام از یک سقط پیشگیری کنند، ۴۶ هزار جنین در سال نجات پیدا می کنند، بنابراین نقش آنها مهم و اثرگذار است. در کنار این ظرفیت، ۵ هزار و ۵۰۰ متخصص زنان و زایمان داریم که هریک بر روی بیمار خود اقتداری دارند و هنگامی که تأکید کنند، سقط کار صحیحی نیست، بیمار می پذیرد. بنابراین جایگاه اجتماعی متخصصان زنان و زایمان را نباید تخریب، بلکه باید تقویت کرد و این مسئله به کاهش سقط جنین کمک می کند. بنابراین برای پزشکان هم باید یک سری حمایت ها و تسهیلاتی در نظر گرفت تا قشر قابل توجهی از آنها با سیاست جلوگیری از سقط جنین همکاری کنند.»

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

از قتل جنین تا سقط جمعیت بیشتر بخوانید »

مدیریت خانواده به سبک مادری که صاحب 5 فرزند است +فیلم

مدیریت خانواده به سبک مادری که صاحب 5 فرزند است +فیلم



مدیریت اقتصادی در هر شرایطی و هر تعدادی از فرزند که داشته باشید خیلی مهم است. توی خانه‌ما نیازسازی نمی‌شود بلکه نیازسنجی می‌شود.

به گزارش مجاهدت از مشرق، نرجس را از اینستاگرام می‌شناسم. 34 ساله و مادر 5 فرزند است. گاهی وقت‌ها در صفحه‌اش از تجربه‌های شخصی مادرانه‌اش می‌گوید. از مدیریت خانه تا برنامه‌های ویژه‌ای که برای بچه‌ها و همسرش تدارک می‌بیند. بعضی وقت‌ها که مطالبش را می‌خوانم فکر می‌کنم مگر می‌شود یک مادر آن هم با 5 فرزند این قدر فعال و پرانرژی باشد. من که در همین کارهای خانه‌ مانده‌ام. تلفن می‌زنم و قرار مصاحبه می‌گذارم. دلم می‌خواهد بروم خانه‌شان و ببینم همه‌چیز واقعا همان‌قدر گل‌و بلبل است که می‌گوید؟! دو روز بعد از تماس تلفنی  و استقبال گرمش، روبه‌رو در ورودی خانه ایستاده‌ام. زیرلب زمزمه می‌کنم:«چه حوصله‌ای دارد. اگر من بودم اصلا شرایط پذیرش مهمان را نداشتم.» زنگ را فشار می‌دهم. طولی نمی‌کشد که در باز می‌شود. بچه‌های قد و نیم‌قد پشت در ایستاده اند و با کنجکاوی نگاهم می‌کنند. چه استقبال گرمی! تعارف می‌کنند بروم داخل.

خانه ساده ای دارند اما باصفا است . صفایش هم به همین جنب و جوش بچه ‌ها است. ریحانه از آشپزخانه برایم یک لیوان شربت می‌آورد. فرزند اول خانواده  و کلاس پنجم است. زهرا میزی را می‌گذارد جلویم. او هم می‌شناسم کلاس دوم است و به گفته مادرش ارتباط عمومی بالایی دارد. پسرها از دور ایستاده‌اند و نگاهم می‌کنند. تا نگاهشان می‌کنم. از خجالت می‌دوند توی اتاقشان.  محمدامین 6 ساله و محمدهادی 3 ساله . هدی هم خوابیده. از همه کوچکتر است و 6 ماه دارد. بچه‌ها را تقریبا می‌شناسم اما دلم می‌خواهد از خود نرجس خانم بیشتر بدانم. خودش را معرفی می‌کند و شروع می‌کند به روایت چیزهایی که می‌داند بخاطرشان تا اینجا آمده‌ام.

«نرجس حسن‌پور هستم متولد سال 1366. دانش‌آموز خوبی بودم دوران تحصیلم و رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران قبول شدم. سال دوم دانشگاه همسرم  که دانشجو دانشگاه تهران بود به خواستگاری‌ام آمد و عقد کردیم. ازدواج سنتی‌ای داشتیم.  سال سوم دانشگاه زندگی مشترک‌مان زیر یک سقف شروع شد و ترم آخر منتظر به‌دنیا آمدن فرزند اولم‌مان بودیم. حالا به لطف خدا صاحب پنج فرزندیم.»

از همان ابتدا دلم می‌خواست خانواده پرجمعیتی داشته باشم

«من  در یک خانواده پر جمعیت متولد و بزرگ شدم. 5 خواهر و برادر دارم و چون خودم رابطه خواهر و برادری را  درک کردم. همیشه دلم می‌خواست این حس و این ارتباط را بچه‌هایم هم تجربه کنند. همسرم که به خواستگاری‌ام آمد. در همان جلسات اول، درباره تعداد بچه‌ها از او پرسیدم و این موضوع واقعا برایم اهمیت داشت. چون خودشان فقط یک برادر داشتند. گفتند دوتا فرزند خوب است و مخالف تعداد بیشتر  هستند. دلیل مخالفت‌شان هم مسائل اقتصادی و تربیت بچه‌ها بود. اما بعدها که رفت‌و آمدشان به خانواده ما بیشتر شد و مزیت‌های چند فرزندی را دیدند.. خودشان از مشوق‌های اصلی فرزندآوری شدند و برای تعداد فرزندان‌مان دیگر چالشی نداشتیم.»

مدیریت خانواده به سبک مادری که صاحب 5 فرزند است +فیلم

خودتان را که اصلاح کنید بچه‌ها هم تربیت می‌شوند!

«در مسئله تربیتی بچه‌ها، خیلی‌ها که از دور زندگی چند فرزندی‌ما را تماشا می‌کنند. فکر می‌کنند برای هر فرزندی که به دنیا می‌آید باید به صورت جداگانه انرژی صرف کنی تا تربیت شود. بخاطر همین گاهی می‌شنویم که اطرافیان می‌گویند« ما در تربیت همین یک بچه ماندیم. شما چطور برای تربیت 5 فرزندتان وقت می‌گذارید؟» من و همسرم طبق تجربه‌ای که در این سال‌ها به دست آوردیم. اعتقاد داریم. نیاز نیست برای هر فرزند انرژی و وقت جداگانه و برنامه‌های دور ودراز تربیتی گذاشته شود. در مرحله اول مادر و پدر باید رفتار و گفتار درستی داشته باشند. چون معمولا بچه‌ها بیشتر از تذکرات شفاهی به الگوهای عملی توجه می‌کنند و از آنها پیروی می‌کنند. پس پدر و مادر باید رفتارشان طوری باشد که اگر فرزندشان از آنها تقلید کرد. خود ‌به خود در مسیر تربیت و رشد قرار بگیرد. البته این به این معنا نیست که اصلا برای تربیت بچه‌ها وقتی گذاشته نشود.

مدیریت خانواده به سبک مادری که صاحب 5 فرزند است +فیلم

نکته دومی که ما در این سال‌ها تجربه کردیم این‌ است که وقتی به فرزند اول یک مجموعه‌ای از بایدها و نبایدها را آموزش بدهید. بچه های بعدی نیز به این اصول پایبند می‌شوند و حتی شاید جلوتر از فرند اول پیش‌بروند. مثلا من و همسرم برای حجاب دختر اول‌مان  ریحانه از 5 سالگی  برنامه ‌های تربیتی و تشویقی داشتیم تا وقتی به سن تکلیف برسد کامل با حجاب آشنایی داشته باشد. اما دختر دومم زهرا چون رفتار خواهرش را می‌دید. قبل از سنی که ما می‌خواستیم درباره حجاب با او حرف بزنیم. خودش سوال می‌پرسید و علاقه‌مند بود مثل خواهرش روسری بپوشد.»

مدیریت خانواده به سبک مادری که صاحب 5 فرزند است +فیلم

 می‌پرسند حیف نیست دانشجو دانشگاه تهران خانه‌نشین شود؟

«گاهی می‌پرسند حیف نیست دانشجو دانشگاه تهران خانه‌نشین شود؟ خب من یکی از دانشجویان فعال دانشگاه تهران بودم.از انجمن های علمی گرفته تا بسیج دانشجویی و جامعه اسلامی …. پیش‌ می‌آمد که بعضی وقت‌ها تا ساعت 8 یا 9 شب در دانشگاه بودم. فرزند اولم که به دنیا آمد. سبک زندگی‌ام کامل تغییر کرد چون من تجربه‌ای نسبت به مراقبت از نوزاد نداشتم و کمی برایم سخت بود. اما در تجربه‌های بعدی و تولد بقیه بچه‌ها دچار این چالش نبودم. برخلاف این تصور که می‌گویند بچه زیاد مانع فعالیت اجتماعی است. چون تجربه کسب کرده بودم و متوجه شدم که  یک دوره هایی مثل شیرخوارگی، نوزاد به مادر  وابستگی بیشتری دارد. درنتیجه باید حجم فعالیت های من هم کمتر باشد. تا بتوانم پاسخگو نیاز فرزندم باشم. اما من به همراه 5 فرزندم هیچ‌وقت خودم را از محیط کار و فعالیتم دور نکردم. ارتباط داشتم. توی خانه تولید محتوا کردم. کلاس‌های مختلف شرکت کردم و همان‌ قدر دغدغه‌مند نسبت به فعالیت های‌اجتماعی‌بودم. در واقع طوری برنامه‌ریزی کردم که در همه نقش‌ها بتوانم به خوبی وظیفه‌ام را انجام بدم.» بچه ها نشسته اند کنارمان. کمی که می‌گذرد. هر کس می‌رود سراغ کار خودش. زهرا نقاشی می‌کشد و پسرها هم باهم بازی می‌کنند.

مدیریت خانواده به سبک مادری که صاحب 5 فرزند است +فیلم

ما نیازسنجی می‌کنیم نه نیازسازی!

 هنوز جواب اصلی‌ترین سوالم را نگرفته‌ام. می‌گویم:مسائل اقتصادی چی از پس هزینه‌ها برمی‌آیید؟! شربت دیگری برایم می‌ریزد و می‌گوید:« روزی‌رسان که خداست اما مدیریت اقتصادی در هر شرایطی و هر تعدادی از فرزند که داشته باشید خیلی مهم است. توی خانه‌ما نیازسازی نمی‌شود بلکه نیازسنجی می‌شود. ما وسایل را بخاطر اینکه مد روز هستند یا برای چشم‌وهم چشمی با دیگران نمی‌خریم و در صورتی که چیزی را نیاز داشته باشیم می‌خریم. مثلا اگر بخواهم یک مثال ساده بزنم. ما برای سیسمونی بچه‌ها تخت نخریدیم. چون نوزاد تا یک سنی وابسته به مادر است و کنار مادر می‌خوابد و این تخت عملا بی‌استفاده می‌شود. در خرید تخت برای بچه‌ها صبر کردیم که خودشان این احساس نیاز و شوق و ذوق خرید را داشته باشند تا برایشان و به سلیقه خودشان خریداری بشود. یک اشتباه رایجی که شاهدش هستم اینکه بعضی خانواده‌ها برای رفاه هرچه بیشتر فرزندان‌شان آنقدر وسایل را پیش‌پیش تهیه می‌کنند که نه بچه ارزش آن وسیله را متوجه می‌شود نه لذتی از خریدش خواهد داشت.

مدیریت خانواده به سبک مادری که صاحب 5 فرزند است +فیلم

وسایل خانه ما تا زمانی که قابل استفاده هستند به کارگرفته می‌شوند. مثلا اینطور نیست که ما وسایل را بخاطر اینکه برند جدیدی از آن تولید شده یا نوع پیشرفته تری از وسیله وارد بازار شده و یا اینکه دلمان را زده باشد و برای تنوع تعویض نمی‌کنیم. مثلا تلویزیون‌مان که  برای اوایل ازدواج مان بود وقتی که به ضرورت رسید که این وسیله باید تعویض بشود و قابل تعمیر نیست. تلویزیون جدید خریدیم.

درباره پوشاک بچه‌ها، اگر لباس‌شان قابل استفاده و در حد نو باشد و فقط ایراد جزئی پیدا کرده باشد به جای اینکه دیگر از آن لباس استفاده نشود و دور انداخته بشود. لباس را تعمیر می‌کنیم یا اگر لباس برادر بزرگ‌تر نو و سالم باشد ولی خب دیگر اندازه‌اش نشود. آن لباس را برادر کوچک‌تر اگر مناسبش بود استفاده می‌کند. با این تمهیدات هزینه‌های خانواده‌ما خیلی کمتر از چیزی است که تصور می‌شود. البته اینطور نیست که برای بچه‌ها لباس نخریم فقط اسراف نمی‌کنیم.»

مدیریت خانواده به سبک مادری که صاحب 5 فرزند است +فیلم

وقتی از برکات خانواده پرجمعیت می‌گوییم!

هدی از خواب بیدار شده. زهرا بغلش می‌کنند و بچه‌ها دورش جمع می‌شوند. انگار دلشان برای شیرین‌کاری های خواهر کوچک تنگ شده . زهرا، هدی را می‌دهد به نرجس خانم و بعد می‌پرسد مامان می‌شود کیک درست کنم؟! نرجس خانم موافقت می‌کند و ریحانه و زهرا می‌دوند در آشپزخانه. بعد رو می‌کند به من و می‌پرسد:« داشتم چه می‌گفتم؟!» رشته کلام را می‌دهم دستش و او روایتش را ادامه می‌دهد:«قبل‌تر گفتم که  5 خواهر و برادر دارم. خواهر و برادرهای من هم مثل خودم دغدغه فرزندآوری دارند و بخاطر همین تعداد بچه‌ها و نوه‌های خانواده‌ما خداراشکر زیاد است. اصلا به قول مادربزرگ‌ها بچه و نوه از آن چیزهایی است که زیادش خوب است. این برای ما خیلی برکت داشته. بچه‌ها در خانواده و بعد فامیل هم‌بازی‌هایی دارند که سطح تربیتی و فرهنگی‌شان مشابه همدیگر است. در واقع بچه‌ها در بستر خانواده، یک جامعه کوچک هم‌فکر را تجربه می‌کند که در آن تعامل و سازگاری را یاد می‌گیرند.

مدیریت خانواده به سبک مادری که صاحب 5 فرزند است +فیلم

علاوه بر این ما مادرها هم چون شرایط مشابهی داریم. راحت‌تر دغدغه‌ها و نگرانی‌های مان را با هم به اشتراک می‌گذاریم و درباره مسائل مربوط به بچه ها صحبت می‌کنیم. از تجربه های هم استفاده می‌کنیم و با هم‌فکری هم سریع‌تر برای مشکلات مشترکی که داریم به راه‌حل می‌رسیم. اشتراک‌گذاری این تجربه‌ها خیلی کمک‌مان کرده که بتوانیم نقش مادری‌مان را با آرامش بیشتری سپری کنیم و بدانیم مشکلاتی که مثلا امروز بچه‌های من دارند. چیز جدی و نگران کننده‌ای نیست. چون شاید خواهر من  چندماه قبل با این مسائل روبه‌رو شده و با یک‌سری روش‌ها آن دوره را گذرانده.

یکی دیگر از برکاتی که این جمع بزرگ خانواده ما دارد این است که ما در مسائل اقتصادی هم به همدیگر کمک می‌کنیم. مثلا لباس نوزادی به دلیل رشد بچه‌ها خیلی کم استفاده می‌شود و معمولا هم سالم و نو می‌مانند. ما در خانه مادرم یک چمدان گذاشتیم و همه لباس نوزادی هایی که سالم و قابل استفاده است داخل آن چمدان قرار دارد. هرکس از خواهر و یا برادر ها که قرار است فرزند دار شود. به آن چمدان رجوع می‌کند. لباس هایی که احساس می‌کند نیاز دارد را برمی‌دارد و هر چیزی هم که لازم باشد را تهیه می‌کند. با این روش ها در مسائل اقتصادی نیز هم‌پوشانی داریم و به هم کمک می‌کنیم.»

مدیریت خانواده به سبک مادری که صاحب 5 فرزند است +فیلم

مسئولیت‌پذیرکردن بچه‌ها به روش ما

کیک درست کردن  دخترها من را یاد یکی از ویدیوهای صفحه مجازی نرجس خانم می‌اندازد. ویدیویی که در آن بچه‌ها تمرین می‌کردند کارهای شخصی‌شان را خودشان انجام بدهند.می‌پرسم بچه‌ها چقدر زیر بار انجام کارهای شخصی‌شان می‌روند؟! «مسئولیت‌پذیر کردن بچه‌ها واقعا کار سختی است. اما یکی از وظایف مهم مادر است. چرا که به عنوان یک مادر باید یک انسان مسئولیت‌پذیر تربیت کند. بچه ها هم معمولا سخت زیر بار مسئولیت پذیرفتن می‌روند. اما ما سعی کردیم این کار را در یک فضای شاد و هیجانی که در خانه ایجاد می‌کنیم و با خلاقیت به بچه‌ها آموزش بدهیم. مثلا  خانه‌ما معمولا از صبح تا  عصر تمیزکاری خاصی ندارد. همانطور که الان می‌بینید بچه‌‍‌ها بدون محدودیت اسباب‌بازی های‌شان را می‌آورند و بازی می‌کنند. اما با هم قرار گذاشته‌ایم نیم ساعت قبل از آمدن پدرشان به منزل به کمک هم ‌خانه را کاملا مرتب کنیم. معمولا من کارهای آشپزخانه را انجام می‌دهم  و بچه‌ها وسایلشان را جمع می‌کنند. در کنار این همسرم با توجه به تجربه هایی که این مدت در مسئولیت‌پذیر کردن بچه‌ها داشتیم. شعری را سروده که بچه ها موقع کار می‌خوانند و به هم بعضی از نکات را یادآوری می‌کنند.اینطوری هم بچه‌ها یاد می‌گیرند که کارهای شخصی‌شان را انجام دهند هم فشار زیادی در کارهای خانه به مادر نمی‌آید و کارها تقسیم می‌شود.

مدیریت خانواده به سبک مادری که صاحب 5 فرزند است +فیلم

قوانین خانه چند فرزندی؛ وقتی بچه‌ها دعوایشان می‌شوند!

این که بدانم این رابطه درست خواهر و برادری چطور به وجود آمده برایم خیلی مهم است. تمام مدتی که پسرها بازی می‌کردند و دخترها مشغول کیک پختن بودند. منتظر یک جنگ و جدل حسابی بودم اما بچه‌ها تعامل را به خوبی یاد گرفته بودند. می‌پرسم قانون خاصی  برای مدیریت بچه ها و خانه دارید؟!« هر خانه‌ای قانون خاص خودش را دارد. توی خانه‌ما اگر بین یک وسیله مشترکی مثل یک اسباب بازی دعوا باشد. سعی می‌کنم اول تذکر بدم که بچه‌ها باهم حلش کنند و طوری مدیریت کنند که با هم استفاده کنند و مشکلی پیش نیاید. در غیر این صورت حق استفاده از آن وسیله از همه بچه‌ها گرفته می‌شود. تا زمانی که بتوانند با هم از آن وسیله استفاده کنند. اینطوری بچه‌ها مشارکت و مدیریت را یاد می‌گیرند.

مدیریت خانواده به سبک مادری که صاحب 5 فرزند است +فیلم

توی خانه‌ما گریه هیچ تاثیری در رسیدن به خواسته های بچه‌ها ندارد. اینطور نیست که بچه‌های کوچک‌تر با گریه و زاری به اهداف‌شان برسند و به بزرگ‌ترها زور بگویند. مثلا وقتی کلاس‌ها مجازی بود. پسر سه‌ساله من دلش می‌خواست. تبلت را از خواهرش بگیرد و بازی کند. سعی کردم با صحبت کردن به محمدهادی بگوییم که امکان این کار نیست. گاهی محمدهادی متقاعد می‌شد گاهی هم نه گریه می‌کرد به زور دلش می‌خواست به هدفش برسد. خب طبیعتا مدیریت مادر اینجا اهمیت دارد. اگر من به محض اینکه محمدهادی گریه می‌کند. آن را به هر زوری شده به خواسته‌اش برسانم. بچه عادت می‌کند. اما من سعی کردم در برابر گریه‌هایش بی‌تفاوت باشم و به او بفهمانم این که به حرف من گوش بدهد زودتر آن را به نتیجه می‌رساند.

مدیریت خانواده به سبک مادری که صاحب 5 فرزند است +فیلم

یا مثلا چند روز پیش محمدامین شمشیر پلاستیکی خریده بود و محمدهادی گریه می‌کرد که شمشیر را از آن بگیرد و بازی کند. این‌جور مواقع هم معمولا می‌آید سمت من که طرفداری‌اش را بکنم. اما من به محمدهادی توضیح دادم که این وسیله شخصی محمدامین است. ما نمی‌توانیم آن را از محمدامین بگیریم. اما من فکر می‌کنم محمدامین آنقدر پسر بزرگی است که اگر بازی‌اش تمام بشود. اجازه می‌دهد ما هم با آن شمشیر بازی کنم. خب مسلما بچه در همان لحظه اول متقاعد نمی‌شود. اما اگر برایش تکرار کنید و بهش اطمینان بدید با روش بهتری می‌تواند به خواسته‌اش برسد. به جای گریه آن روش را امتحان می‌کند. از طرفی محمدامین که برادر بزرگ تر است وقتی این رفتار را از برادرش می‌بیند و این حرف‌ها را از زبان مادرش می‌شنود راحت‌تر قبول می‌کند که اجازه استفاده از وسیله‌اش را به برادرش بدهد و اصلا گاهی خودش می‌آید و شمشیر را به برادرش می‌دهد.

مدیریت خانواده به سبک مادری که صاحب 5 فرزند است +فیلم

این چالش‌ها فقط برای پسرهای خانه نیست. گاهی خواهرها هم دعوایشان می‌شود و باهم بحث می‌کنند. خب من اوایل ورود می‌کردم به دعوایشان اما چالش بین‌شان بزرگ‌تر می‌شد.  با تجربه‌‍ای که کسب کردم. الان وقتی دعوایشان می‌شود. می‌گویم بچه‌ها ده دقیقه وقت دارید با آرامش این موضوع را بین خودتان حل کنید وگرنه من مجبور می‌شوم دخالت کنم. پای من که به دعوا باز بشود هم باید موضوع را توضیح بدهید و  هم هردویتان جریمه می‌شوید. ولی من می‌دانم شما می‌توانید مشکل را بین خودتان حل کنید. خداراشکر اثربخش هم بوده و بچه‌ها یاد گرفتند بین خودشان مشکلات‌شان را حل کنند.»

مدیریت خانواده به سبک مادری که صاحب 5 فرزند است +فیلم

ورود ممنوع! جلسه خصوصی بچه ها با پدر

می‌پرسم ارتباط بچه‌ها با پدرشان چطور است ؟! «معمولا بچه‌ها قبل از خواب هر کدام 5 دقیقه جلسه خصوصی با پدرشان دارند. توی این جلسه با پدرشان صحبت می‌کنند و در کنار آن پدرشان با آنها حفظ آیه‌های قرآن را تمرین می‌کند. ما اسمش را گذاشتیم جلسات 5 دقیقه‌ای حفظ قرآن. این‌کار هم باعث شده ارتباط بچه‌ها با پدر قوی‌تر و دوستانه‌تر باشد و هم یک کلاس حفظ قرآن خانوادگی است که همه بچه‌ها در آن شرکت می‌کنند و با هم پیشرفت می‌کنند. ما تابستان سال گذشته مسابقات حفظ قرآن خانوادگی برگزار کردیم. همسرم داور بود و هرکدام از ما باید بخشی را تا روز مسابقه تمرین و حفظ می‌کردیم. روز مسابقه هر کس که نوبتش می‌شد می‌نشست در جایگاهی که آماده کرده بودیم و همسرم سوال می‌پرسید و بعد هم  مراسم اهدای جایزه داشتیم.»

مدیریت خانواده به سبک مادری که صاحب 5 فرزند است +فیلم

 مدیریت خانه چندفرزندی

 هدی در آغوش مادرش خوابش می‌برد. ریحانه و زهرا هم کارشان تمام شده. محمدهادی گاهی می‌آید و بهانه می‌گیرد. خسته شده و انگار از حضور من در اینجا زیاد خوشحال نیست. مادرش می‌گوید به خاطر سنش با آدم های جدید سخت ارتباط می‌گیرد. می‌روم سراغ سوال آخرم. مدیریت خانه چند فرزندی سخت نیست؟« مدیریت خانه چندفرزندی سختی‌های خودش را دارد. اما در چنینی خانه و خانواده‌هایی ارزش و جایگاه مادر و پدر بیشتر حفظ می‌شود و بچه‌ها سعی می‌کنند به پیروی از خواهر و برادر بزرگ‌ترشان به والدین احترام بگذارند. مثلا یک بار پسرم کوچکم را صدا زدم و گفتم:« محمدامین لطفا فلان چیز را برای من از اتاق بیاور.» محمدامین چون سن کمی دارد و مشغول بازی بود دلش نمی‌خواست توجهی به حرف من بکند. من این جمله را چندبار تکرار کردم و هربار محمدامین نشنیده می‌گرفت. تا اینکه خواهر بزرگترش صدایش زد و گفت:« نشنیدی مامان‌جان چی گفت؟!اگر شما نمی‌توانی من آن وسیله را برای مامان بیاورم.» زهرا تا بلند شد که وسیله را بیاورد. محمدامین دوید و آن وسیله را آورد. منظور از این خاطره اینکه وقتی تعداد فرزندها زیاد باشد. جایگاه‌ها خودشان را نشان می‌دهند. مثلا به بچه‌ها گفته می‌شود این خواهر بزرگ‌ترتان است لطفا به حرفش گوش بدهید یا گفته می‌شود این برادر کوچک‌تر شما است باید مراقبش باشید. بچه جایگاه و نقش های مختلف را می‌شناسد و تعامل با آنها را یاد می‌گیرد.»

مدیریت خانواده به سبک مادری که صاحب 5 فرزند است +فیلم

ساعت تقریبا نزدیک آمدن پدر خانواده است. بچه‌ها طبق روال هر روز تندتند شعر می‌خوانند و وسایل‌شان را مرتب می‌کنند. نرجس خانم هدی را سرجایش می‌خواباند. دیر وقت است باید بروم. گرچه دلم نمی‌آید از آن بچه‌ها خداحافظی کنم. می‌دانم خیلی زود دلم برای صمیمیت این خانه تنگ می‌شود. پدر از راه می‌رسد. محمدهادی تا صدای در را می‌شنود. با ذوق می‌دود و در را باز می‌کنند. بچه‌ها به استقبال پدرشان می‌آیند و چه استقبال گرمی!

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مدیریت خانواده به سبک مادری که صاحب 5 فرزند است +فیلم بیشتر بخوانید »

بروز علائم مشابه پارکینسون در بیماران کرونایی

سیر سالمندی جمعیت در ایران چگونه رقم خورد؟


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، اهمیت جمعیت و لزوم وجود نیروی جوان و در سن کار و تولید در هر کشور موضوعی است که تقریبا اکثر کارشناسان جمعیتی و اقتصادی روی آن اتفاق نظر دارند. کشور جوان یکی از مولفه‌های قدرت برای هر سرزمینی است و به همین خاطر هم هست که این روزها بیشتر از ۵۵درصد کشورهای جهان مشوق‌ها و سیاست‌های جامع و کاملی برای افزایش جمعیت و ارتقای الگوی فرزندآوری اجرا می‌کنند.

بیشتر بخوانید:

وزیر بهداشت: تا سال ۱۴۲۰ جمعیت سالمند کشور دو برابر می شود

چندسالی است که در ایران زنگ خطر برای بحران سالمندی به صدا درآمده است. به طور مکرر از کارشناسان جمعیتی می‌شنویم که روند کنونی کاهش رشد جمعیت، نهایتا تا سی سال آینده ایران را به کشوری سالمند تبدیل خواهد کرد.

شاید در نگاه عامه مردم این سالمندی و روند کاهشی جمعیت زیاد محسوس نباشد. اما آمارها نشان می‌دهد که ادامه وحفظ روند کنونی، سالمندی و عواقب آن را هر روز به جامعه ایرانی نزدیکتر خواهد کرد.

در این گزارش  و به مناسبت روز ملی جمعیت بر پایه آمار و ارقام، سیر سالمندی جمعیت ایران را بررسی خواهیم کرد.

استثنایی بزرگ به نام ایران

دکتر «مایکل لپیکا» از مرکز پژوهش‌های «پی» در بریتانیا به دنبال  پژوهشی با هدف چرایی رشد بالای جمعیت مسلمانان جهان، در مقاله تحلیلی خود تحت عنوان « چرا مسلمانان سریعترین نرخ رشد را در جهان دارند» می‌نویسد: در بین ادیان و فرق موجود در جهان، اسلام و مسلمانان بالاترین نرخ رشد جمعیت را دارا هستند که در آینده نسبت جمعیتی در بسیاری از کشورهای جهان را دگرگون خواهند کرد. البته این قاعده یک استثنای بزرگ به نام ایران دارد. ایران علی رغم اینکه جزء کشورهای اسلامی است اما از الگوی رایج نرخ باروری بین کشورهای اسلامی تبعیت نکرده است و با وجود مشکلات اقتصادی و اجتماعی متعدد در تحولات ساختار جمعیتی کاملا همانند کشورهای توسعه یافته دچار افت شدید نرخ باروری  شده است و با وجود عدم توسعه اقتصادی موردانتظار در آستانه سالمندی جمعیت قرار دارد.

چرا سالمندی به ایران رسید؟

سالمندی جمعیت کشور و تغییرات نگران کننده ساختار هرم سنی یکی از پیامدهای سقوط نرخ باروری در کشور بوده است. این روند بر اساس الگوهای آینده‌نگاری جمعیت همچنان ادامه خواهد داشت.

مطالعات جمعیتی اثبات می‌کند که طی سالیان آینده روند سالمندی جمعیت ایران با سرعت و شدت بیشتری تداوم خواهد داشت و در آینده نه چندان دور ایران با پدیده سالمندی قطعی جمعیت روبه رو خواهد شد.

سیر سالمندی جمعیت در ایران چگونه رقم خورد؟

سالمند به چه سنی اطلاق می‌شود؟

سازمان بهداشت جهانی رده‌بنی سنی را اینگووه طبقه‌بندی می‌کند: ۴۵تا ۵۰سال میانسال، ۶۰تا۷۹سال سالمند جوان، ۷۵تا۹۰سال سالمند و ۹۰به بالا خیلی سالمند.

مقایسه نرخ رسد جمعیت کشور با نرخ رشد سالمندان

یکی از نتایج قابل تامل پژوهش‌های تحولات سالمندی این است که هم اینک نرخ رشد جمعیت سالمندان کشور بیش از سه برابر میانگین نرخ رشد جمعیت کل کشور است. این یعنی زنگ خطر سالمندی در کشور به صدا درآمده است و باید به زودی منتظر پدیده‌ای تحت عنوان «سونامی سالمندی» در ایران باشیم. همین آمارها حاکی از آن است که طی حدود ۲۰ سال آینده، نسبت نرخ رشد جمعیت سالمندان به نرخ رشد جمعیت جمعیت کل کشور، ۱۶ به یک خواهد بود.

بر اساس مقایسه نقشه توزیع سالمندی جهان در سال ۲۰۱۵ و ۲۰۵۰ در می‌یابیم که ایران تنها طی ۳۰سال آینده از یک کشور جوان به یک کشور سالمند قطعی تبدیل خواهد شد. به عبارت دیگر در حالی که در سال ۲۰۲۰ سالمندان بالای ۶۰سال تنها ۱۰درصد جمعیت ایران را تشکیل داده‌اند ولی در نتیجه سرعت پدیده سالمندی جمعیت، در سال ۲۰۵۰ حدود ۳۳درصد جمعیت کل کشورسالمند خواهند بود. علی رغم اینکه ایران هنوز مسیر پیشرفت تکنولوژیک و پویایی اقتصادی را نپیموده است؛ درصد قابل توجهی از جمعیت خود در چرخه کار و اولید را از دست خواهد داد.

سیر سالمندی جمعیت در ایران چگونه رقم خورد؟

تغییرات میانه سنی کشور

میانه سنی کشور از ۲۵سال در سال ۱۳۸۵ به ۳۰سال در سال ۱۳۹۵ افزایش یافته است. به عبارت دیگر در همین دهه گذشته چهره ایران به طور میانگین ۵سال پیرتر شده است. واکاوی تبعات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بالا رفتن میانه سنی کشور مبحث مفصل و مهمی است که مجال دیگری می‌طلبد.

بر اساس داده‌های آماری منتشر شده در دهه اخیر تعداد خانواده‌های بدون فرزند و تک فرزند(دونفره و سه نفره) بیش از ۵.۶درصد افزایش پیدا کرده‌اند. در مقابل خانواده‌های بیش از دو فرزند (پنج نفره و بیشتر) با کاهش سقوط گونه و کاملا محسوسی در حدود ۱۷/۵ دردصد روبه‌رو شده است.

سیر سالمندی جمعیت در ایران چگونه رقم خورد؟

جمعیت ضامن امنیت

بدیهی است که تغییرات ساختار جمعیتی در هر جامعه‌ای می‌تواند منشاء بسیاری از تحولات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و امنیتی باشد.با بروز  پدیده سالمندی جمعیت و کاهش نیروی کار کشور، نیازمندی به مهاجران خارجی و پذیرش نیروی کار غیربومی اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. ورود گسترده این مهاجران می‌تواند زمینه‌ساز مخاطرات امنیتی جدی برای کشور باشد. کما اینکه این وضعیت امروزه در بسیاری از کشورهای سالمند و مهاجرپذیر جهان قابل رویت است.

با تداوم روند کنونی سالمندی جمعیت و افزایش میانگین سنی با تاثیرگذاری در توان نظامی و دفاعی کشور، ضریب امنیتی کشور به شدت کم خواهد شد. این همان اتفاقی است که امروزه در کشورهایی مثل ژاپن، سوئدو… می‌توان مشاده کرد. همچمین تحولات ساختارهای جمعیتی منجر به تغییراتی خواهد شد که جابه‌جایی نسبت مذهبی و قومیتی جمعیت از قضا در ایران اسلامی در استان‌ها و شهرهای مرزی در حال وقع است می‌تواند به یکی از وقایع مهم امنیتی تبدیل بشود. لذا امنیت بر پایه جمعیت یا به عیارت دیگر امنیت جمعیتی گرایشی است که باید به صورت جدی در دستور کار اصلاح قرار بگیرد.



منبع خبر

سیر سالمندی جمعیت در ایران چگونه رقم خورد؟ بیشتر بخوانید »