رژیم اسرائیل

نتانیاهو به حامیان اغتشاشات ضدایرانی پیوست

نتانیاهو به حامیان اغتشاشات ضدایرانی پیوست



نخست وزیر رژیم موقت صهیونیستی به حامیان اغتشاشات ضدایرانی پیوست و به ستایش ازآن‌ها پرداخت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، نخست وزیر رژیم موقت صهیونیستی روز یکشنبه به حامیان اغتشاشات ضدایرانی پیوست.

به نوشته روزنامه «جروزالم پست»، «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر (رژیم) اسرائیل در نشست هفتگی کابینه این رژیم به ستایش از مخالفان و اغتششاگران پرداخت.

وی در همراهی با آمریکا و برخی کشورهای اروپایی به حامیان اغتشاش در ایران درود فرستاد. نتانیاهو در ادامه بار دیگر مدعی شد که ایران تهدیدی برای منطقه و جهان است.

«حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران چندی قبل از مواضع و اقدامات غیرسازنده برخی کشورهای غربی در قبال اغتشاشات و حوادث تروریستی اخیر در ایران انتقاد کرد و گفت، برخی مقامات اروپایی به اهداف حزبی بیش از منافع ملی کشورشان توجه دارند.

امیرعبداللهیان با بیان اینکه ایران همواره از تعامل با اروپا استقبال می‌کند، یادآور شد: « سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس از سال ۲۰۱۵ قادر نبودند توافق هسته‌ای که یک تعهد بین‌المللی بود را پس از اعمال تحریم‌ها از سوی دولت ترامپ عملیاتی کنند.»

وی در این‌باره ادعا کرد: «ما هر کاری انجام خواهیم داد تا از بازگشت به توافق بد هسته‌ای جلوگیری کنیم. برخلاف تصور عموم، توافق خطرناک هسته‌ای لغو نشده است. من فکر می‌کنم این احتمال هنوز وجود دارد. ما این کار را خواهیم کرد».

وی در این‌باره ادعا کرد: «ما هر کاری انجام خواهیم داد تا از بازگشت به توافق بد هسته‌ای جلوگیری کنیم. برخلاف تصور عموم، توافق خطرناک هسته‌ای لغو نشده است. من فکر می‌کنم این احتمال هنوز وجود دارد. ما این کار را خواهیم کرد».

نخست‌وزیر رژیم کودک‌کُش صهیونیستی اخیرا نیز گفته بود که این رژیم هر کاری برای جلوگیری از احیای توافق هسته‌ای با ایران انجام می‌دهد.

نتانیاهو در سخنرانی در اولین جلسه کاری کابینه جدید تل‌آویو، اظهار داشته بود که با وجود حوادث داخلی ایران، هنوز احتمال بازگشت به توافق هسته‌ای وجود دارد و ما تمام تلاش خود را برای جلوگیری از آن انجام خواهیم داد.

وی در این‌باره ادعا کرد: «ما هر کاری انجام خواهیم داد تا از بازگشت به توافق بد هسته‌ای جلوگیری کنیم. برخلاف تصور عموم، توافق خطرناک هسته‌ای لغو نشده است. من فکر می‌کنم این احتمال هنوز وجود دارد. ما این کار را خواهیم کرد.»

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نتانیاهو به حامیان اغتشاشات ضدایرانی پیوست بیشتر بخوانید »

نگرانی ۱۰۰ سفیر سابق صهیونیستی از کابینه افراطی نتانیاهو

نگرانی ۱۰۰ سفیر سابق صهیونیستی از کابینه افراطی نتانیاهو



۱۰۰ نفر از سفرای سابق رژیم صهیونیستی در نامه‌ای به نخست‌وزیر رژیم درباره روی کار آمدن دولت او به عنوان دولتی راست‌گرا و افراطی ابراز نگرانی کردند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، منابع عبری‌زبان امروز چهارشنبه اعلام کردند که ۱۰۰ نفر از سفرای سابق اسرائیلی طی نامه‌ای به بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر و رهبر حزب لیکود نسبت به متضرر شدن روابط خارجی این رژیم در سایه روی کار آمدن دولتی راست‌گرا و افراطی اظهار نگرانی کردند.

اسحاق هرتزوگ رئیس رژیم صهیونیستی امروز چهارشنبه در دیدار با ایتامار بن گویر (یکی از رهبران احزاب تندرو پیروز در انتخابات اخیر) رهبر حزب افراطی «عوتسما یهودیت» درباره تشدید گسست‌های داخلی بین صهیونیستها در سرزمین‌های اشغالی و تنش با جامعه بین المللی در سایه دولت افراطی نتانیاهو ابراز نگرانی کرد و از وی خواست مواضعش را تعدیل کند.

به نوشته جروزالم پست، هرتزوگ با اشاره به ابراز نگرانی‌ها در داخل سرزمین های اشغالی و در جامعه بین الملل درباره «رویکرد نژادپرستانه بن گویر»، از وی خواست تا به این نگرانی ها توجه کند.

هرتزوگ در ماه نوامبر در دیدار خصوصی با نمایندگان حزب شاس یک حزب دینی افراطی دیگر پیروز در انتخابات اخیر از نگرانی جامعه بین الملل درباره داده شدن منصب وزارت امنیت داخلی به بن گویر صحبت کرده بود.

تعیین چهره های بسیار افراطی و تندرو از جمله «ایتامار بن گویر» به عنوان وزیر امنیت داخلی در کابینه رژیم صهیونیستی صدای خود صهیونیستها را هم درآورده است. آنها بن گویر را جزئی از «اراذل و اوباش آشوبگر» و خطری برای این رژیم قلمداد می کنند.

«گدعون لوی» نویسنده و تحلیلگر صهیونیست بن گویر رهبر حزب «عوتسما یهودیت» را به «آرییل شارون» و «دیوید بن گورین» نخست وزیران پیشین رژیم صهیونیستی تشبیه کرده که بر اساس دیدگاه برتربینانه خود، فلسطینیان را کشتار و آنان را از خانه و کاشانه خود آواره کردند.

انتخابات پارلمانی رژیم صهیونیستی اواسط آبان ماه گذشته برگزار شد که در آن اردوگاه سیاسی تحت رهبری نتانیاهو با کسب ۶۴ کرسی بر اردوگاه رقیب خود متشکل از ائتلاف «یائیر لاپید» نخست وزیر پیشبرد امور و «بنی گانتس» وزیر جنگ کنونی رژیم صهیونیستی پیروز شد. ائتلاف لاپید و گانتس در این انتخابات ۵۱ کرسی را کسب کردند.

در پارلمان آینده رژیم اسرائیل که بیست و پنجمین دوره خواهد بود و نیز در ائتلاف حاکم آینده، بیشتر “کیپا” پوشان (یهودیان مذهبی که کلاهی به نام کیپا برسر می‌کنند) و بیشترین تعداد شهرک نشینان صهیونیست و تعداد بسیار کمی از زنان حضور خواهند داشت.

به عقیده تحلیلگران سیاسی، حضور راست افراطی و احزاب دینی صهیونیستی و حریدی در قدرت از یک سو باعث خواهد شد که بحران و شکاف های داخلی در مرحله پیش رو در رژیم صهیونیستی به شدت گسترش یابد و ائتلاف حاکم آینده به ریاست نتانیاهو رویکرد و سیاست‌های بسیار افراطی و فاشیستی را علیه فلسطینی‌ها در داخل سرزمین‌های اشغالی و در کرانه باختری و قدس و نوار غزه در پیش بگیرد و از سوی دیگر، سطح تنش‌ها در منطقه را افزایش دهد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نگرانی ۱۰۰ سفیر سابق صهیونیستی از کابینه افراطی نتانیاهو بیشتر بخوانید »

رژیم صهیونیستی: سربازان ما اشتباهاً کودک فلسطینی را کشتند!

رژیم صهیونیستی: سربازان ما اشتباهاً کودک فلسطینی را کشتند!



ارتش رژیم صهیونیستی نتایج اولیه تحقیقات در مورد چگونگی شهادت جنی زکارنه دختر ۱۵ ساله فلسطینی در جنین را منتشر کرد و مدعی شد که وی «به صورت تصادفی به قتل رسید».

به گزارش مجاهدت از مشرق، در بیانیه ارتش رژیم صهیونیستی آمده که در چارچوب حمله شب گذشته نظامیان اسرائیلی در شهر جنین، ۱۸ نفر از فلسطینیان تحت تعقیب بازداشت شدند.

ارتش صهیونیستی مدعی شد: در جریان این حمله، تعدادی به سمت نیروهای ما گلوله شلیک کردند و کوکتل مولوتف را نیز از نقاط مختلف از جمله پشت بام ساختمان‌های منطقه پرتاب کردند که این نیاز به پاسخ را ایجاد کرد.

ارتش رژیم صهیونیستی در پایان بیانیه خود مدعی شد: طبق تحقیقات اولیه، به احتمال زیاد جنی زکارنه در اثر تیراندازی از روی خطا و اشتباه به سمت افراد مسلحی که روی پشت بام حضور داشتند، کشته شد».

رژیم اسرائیل با فراهم کردن یک سری توجیهات، از مسئولیت به شهادت رساندن شیرین ابوعاقله، خبرنگار فلسطینی – آمریکایی شبکه الجزیره قطر در جریان پوشش تحولات شهر جنین نیز شانه خالی کرد.

این در حالی است که سخنگوی کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان در کنفرانس مطبوعاتی در ژنو درباره تحقیقات این سازمان درمورد شهادت شیرین ابوعاقله، خبرنگار فلسطینی شبکه الجزیره اعلام کرد که وی توسط نظامیان رژیم صهیونیستی هدف گلوله مستقیم قرار گرفت.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

رژیم صهیونیستی: سربازان ما اشتباهاً کودک فلسطینی را کشتند! بیشتر بخوانید »

مدعیان اصلاحات باید بهای این خون‌ها را بپردازند

مدعیان اصلاحات باید بهای این خون‌ها را بپردازند



طیف تندرو مدعی اصلاحات، نقش ویژه‌ای در مزدوری و پادویی برای دشمن ایفا کرد. در ماههای اخیر ثابت شد که بیراه نبود که در سال ۸۸ سران رژیم صهیونیستی، این جماعت را «سرمایه‌های اسرائیل در ایران» می‌نامیدند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، مسعود اکبری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: در ۸ سال جنگ تحمیلی، تعدادی مزدور در رژیم بعث حضور داشتند که فقط در شناسنامه خود ملیت ایرانی را یدک می‌کشیدند اما در واقع سرباز دشمن در جنگ علیه ملت ایران بودند. این افراد با توجه به اینکه به زبان‌فارسی مسلط بودند با تجهیزات رژیم بعث اخبار و اطلاعات عملیات‌ها را شنود کرده و در رمزگشایی کلمات به بعثی‌ها کمک می‌کردند.

بازجویی از اسرای ایرانی، به‌دست آوردن اطلاعات محرمانه و سرّی جنگ از طریق عوامل داخلی، ترور فیزیکی و همچنین ترور شخصیتی مقامات ارشد ایران برای تضعیف روحیه مردم، عملیات‌های ترور و خرابکاری به‌ویژه ترور رزمندگان و فرماندهان نظامی در داخل ایران، جاسوسی از تحرکات نظامی ایران، انجام تبلیغات مسموم از طریق رادیوی اختصاصی و شایعه‌پراکنی برای تحت‌الشعاع قرار دادن حمایت‌های مردمی از نظام در جبهه جنگ و… تنها بخشی از اقدامات وطن‌فروشانه و خیانت‌آمیز این افراد در میانه جنگ نظامی بود.

و اما تاریخ همواره تکرار می‌شود. اکنون نیز مردم عزیز ایران مورد هجوم دشمن قرار دارند. هر چند این جنگ، جنگ نظامی نیست اما به جرأت می‌توان آن را «جنگ جهانی رسانه‌ای علیه ملت ایران» نامید.

یک جنگ تمام‌عیار و چندوجهی که از آن تحت عنوان «جنگ ترکیبی» و یا «جنگ هیبریدی» نام برده می‌شود.

نکته قابل توجه این‌جاست که اکنون نیز عده‌ای که فقط در شناسنامه خود ملیت ایرانی را یدک می‌کشیدند و به زبان فارسی صحبت می‌کنند، آشکارا به پادویی و مزدوری و سربازی برای دشمن مشغول هستند اگر دیروز وطن‌فروش‌ها، در خاک دشمن رادیوی اختصاصی داشتند، امروز جماعت مزدور و وطن‌فروش در خاک دشمن، چندین شبکه تلویزیونی دارد.

انجام تبلیغات مسموم، شایعه‌پراکنی، انتشار اخبار دروغ، ترور فیزیکی و ترور شخصیتی افراد شاخص و مقامات، جاسوسی، ترور کور مردم و مدافعان امنیت در کوچه و خیابان و… نیز امروز توسط مزدوران دشمن در آنسوی مرزها و دنباله‌های آنان در داخل انجام می‌شود.

مزدوران آمریکا و اسرائیل در خارج و همچنین مزدوران دشمن در داخل در ماه‌های اخیر به‌صورت مستمر در جنگ ترکیبی در جبهه دشمن مشغول به پادویی بوده و هستند.

به این فهرست توجه کنید: دروغ‌پراکنی درباره کشته‌ها و مشارکت در پروژه «کشته‌سازی»، جازدن تروریست‌های مسلح و اشرار داعشی به‌عنوان «معترض» و «مردم عادی»، یأس‌آفرینی و القای ناامیدی در عموم جامعه، سانسور حضور حماسی مردم در راهپیمایی عظیم ۱۳ آبان و سانسور حضور باشکوه مردم در تشییع شهدای مدافع امنیت، سوءاستفاده از کودکان و دانش‌آموزان، القای فضای امنیتی در دانشگاه‌ها و بزرگنمایی اقلیت آشوبگر در برخی دانشگاه‌ها، اقتدارزدایی و اعتبارزدایی از مدافعان امنیت، دروغ گسترده بودن اغتشاشات در سطح کشور، دامن زدن به پروژه اعتصاب اجباری، تشکیک در حادثه تروریستی حرم شاهچراغ، سانسور جنایات اوباش داعشی(از شکنجه طلبه بسیجی تا بریدن گلوی مأمور پلیس و نیروهای بسیج و از آتش زدن خانه مردم در حالی‌که زنان و کودکان در آن حضور داشتند تا بستن خیابان و کوبیدن کوکتل‌مولوتف بر سر نیروهای مدافع امنیت)، تطهیر و مظلوم‌نمایی از اوباش مسلح و اعتراض به اجرای حکم، عادی انگاری طرح خیانتکارانه تجزیه ایران و… تنها بخشی از جنایت‌هایی است که مزدوران آمریکا و اسرائیل در چند ماه اخیر مرتکب شده‌اند.

در این میان، طیف تندرو مدعی اصلاحات، نقش ویژه‌ای در مزدوری و پادویی برای دشمن ایفا کرد. در ماههای اخیر برای چندمین بار ثابت شد که بیراه نبود که در سال ۸۸ سران رژیم صهیونیستی، این جماعت را «سرمایه‌های اسرائیل در ایران» می‌نامیدند و برای آنان سوت و کف و هورا می‌کشیدند.

بریدن گلوی مأمور پلیس و آتش زدن مدافعان امنیت و شکنجه طلبه بسیجی و بستن خیابان و ایجاد ارعاب برای کسبه و بازاریان با هدف اعتصاب اجباری، همگی از مصادیق ارتکاب جرم و جنایت است. اما جرم بزرگ‌تر و جنایت عظیم‌تر، این است که عده‌ای تحت عنوان فعال سیاسی، روزنامه‌نگار، حقوقدان، بازیگر، فوتبالیست سابق و…رسما به عامل آمریکا و رژیم اسرائیل در ایران بدل شده‌اند و این جنایت‌ها را تطهیر و بزک می‌کنند.

برای آنکه به عمق مزدوری افراطیون مدعی اصلاحات برای دشمن پی ببرید، تنها به ذکر یک مثال بسنده می‌کنیم.

«ع.ش» سخنگوی جبهه اصلاحات و از اعضای حزب اتحاد ملت(محکومین و بازداشتی‌های فتنه ۸۸) در هفته‌های گذشته در توئیتی زشت و سخیف مدعی شده بود: «لباس شخصی‌ها وارد جمعیت معترض می‌شوند، شعارهای زشت سر می‌دهند، می‌شکنند، تخریب می‌کنند، چادر از سر زنان می‌کشند، قرآن و مسجد آتش می‌زنند…». به‌زعم این عضو تندروی مدعی اصلاحات، هر آنکه تخریب کند، عربده بکشد، خیابان را مسدود کند و…قطعا از نیروهای منتسب به حاکمیت است!

خب پس با این استدلال، جریان مدعی اصلاحات باید از بازداشت و محاکمه و اجرای حکم درخصوص این افراد خوشحال شده و از آن استقبال کند؛ چون به‌زعم افراطیون مدعی اصلاحات، اوباش داعشی منتسب به حاکمیت هستند.

اما دُم خروس این جماعت آنجایی بیرون می‌زند که به اجرای حکم اعتراض می‌کند.

در همین رابطه «ع.ش» پس از اجرای حکم اعدام یکی از اشرار مسلح، در توئیتی نوشت:« گفته بودیم: اعدام نکنید، ریختن بنزین بر آتش است. خام خیالانه اراده خود را به رخ مردم به ستوه آمده و خشمگین کشیدید… پس از مهسا امینی اینک نام محسن شکاری پرآوازه و رمز همدلی و اتحاد معترضین شد. خود کرده را تدبیر نیست. همان کِشته خویشتن بِدروید.»

وقتی پای مزدوری برای دشمن به میان می‌آید، دیگر هیچ چیزی مهم نیست، نه حقوق زنان، نه یتیم شدن کودکان، نه آتش گرفتن زن و بچه مردم داخل خانه، نه بهم خوردن کاسبی و امرار معاش مردم و… وقتی پای مزدوری برای دشمن به میان می‌آید، باید چشمت را بر شهادت مظلومانه یک بانوی ایرانی در حرم شاهچراغ(ع) ببندی، باید برای کوچک‌نمایی جنایتی که به یتیم شدن «آرتین» منجر شد، خودت را به نفهمی بزنی، باید وقتی اشرار با شاتگان مستقیم به سر یک جوان مدافع امنیت شلیک کردند و صورت آن جوان را متلاشی کردند، خودت را به ندیدن بزنی. باید برای نشنیدن‌ گریه‌های نوعروسی که اشرار گلوی همسرش را بریده و او را به شهادت رسانده‌اند، خودت را به حواس‌پرتی بزنی.

وقتی پای مزدوری برای دشمن به میان می‌آید، باید خبر برهنه کردن یک کارگر جوان بسیجی وسط خیابان و پاره‌پاره کردن بدن او با چاقو و قمه را ماله بکشی. بله، مزدوری بد دردی است و خود را به ندیدن و نشنیدن زدن هم. خداوند متعال در وصف این جماعت در آیه ۷ سوره مبارکه بقره می‌فرماید: «خَتَمَ اللهُ عَلی قُلوبِهِم وَعَلی سَمعِهِم وَعَلی أَبصارِهِم غِشاوَهًٌْ وَلَهُم عَذابٌ عَظیمٌ؛ خدا بر دل‌ها و گوش‌های آنان مهر نهاده؛ و بر چشم‌هایشان پرده‌ای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست.»

افراطیون مدعی اصلاحات به ندیدن و نشنیدن و کتمان حقیقت عادت دارند. به همین خاطر وقتی هم قبیله آنان با سلاح گرم، همسر دوم خود که زنی جوان بود را به طرز فجیعی به قتل رساند، نه‌تنها از حقوق مقتول دفاع نکرده، بلکه از یک‌سو «قاتلِ یک زن» را در جایگاه قهرمان نشانده و با بی‌شرمی، به مقتول تهمت زدند و او را «مهدورالدم» نامیدند!

دستگاه قضا در پاسخ به مطالبه آحاد ملت ایران در اقدامی قاطعانه و قابل تقدیر، محاکمه و مجازات اشرار مسلح و قمه‌کش و تروریست‌های اجاره‌ای را دنبال می‌کند. در ماههای اخیر اشرار جنایتکار به واسطه فضایی که تروریست‌های رسانه‌ای در خارج از کشور و مزدوران دشمن در داخل مهیا کردند، ۶۷ نفر از مدافعان امنیت را با وحشیانه‌ترین شکل ممکن به شهادت رساندند.

علاوه‌بر این در حرم شاهچراغ، سیزده نفر توسط یک تروریست به شهادت رسیدند که در میان شهدا، سه کودک نیز وجود داشت.

نکته قابل تأمل اینجاست که بقایای تیم بازداشت شده اعتراف کردند که وقتی اغتشاشات اتفاق افتاد، به آنها دستور داده شد که از شلوغی‌ها استفاده کنند! در میان ۷ شهید حادثه تروریستی ایذه نیز یک کودک حضور داشت.

این حادثه تروریستی نیز محصول آشوب‌ها و اغتشاشاتی بود که مزدوران در داخل و خارج از کشور، بر آتش آن دمیدند.

و اما آنچه که عیان و آشکار است اینکه افراطیون مدعی اصلاحات باید بهای این خون‌های به ناحق ریخته شده را بپردازند. خونِ مادر آرتین و آن جوان کارگر و آن دانش‌آموز معصوم و آن جوان نخبه و آن پلیس غیور و آن بسیجی مظلوم بر گردن شماست.

خسارت ۱۷۰۰ میلیارد تومانی آشوب، خون ۲۰۰ کشته‌ای که در این چند ماه بر زمین ریخت، سلب امنیت و آسایش از مردمی که می‌ترسیدند فرزند خود را به مدرسه و دانشگاه بفرستند، یا خود و یا عزیزانشان به محل کار و یا سفر بروند، دامن زدن به رکود تورمی به‌عنوان گزینه مطلوب غرب در جنگ اقتصادی و… همگی فهرست مطالباتی است که افراطیون مدعی اصلاحات به‌عنوان مزدوران دشمن در داخل باید هزینه و عواقب آن را تحمل کنند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مدعیان اصلاحات باید بهای این خون‌ها را بپردازند بیشتر بخوانید »

رزم ملی قهرمانان

رزم ملی قهرمانان



تلاش دشمن برای ایجاد شکاف در جامعه ایران از طریق تیم ورزشی ایران و تضعیف قدرت و افق سیاسی جمهوری اسلامی هم با شکست مواجه گردید.

به گزارش مجاهدت از مشرق، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: این قلم اهل فوتبال و هوادار فوتبال نیست اما مثل هر یک از آحاد مردم کشور، از تیم ملی فوتبال ایران در هماوردی با تیم‌های خارجی حمایت و بازی‌های تیم ملی فوتبال ایران را با علاقه‌مندی دنبال می‌کند.

اگر شرایط حساس بود و تیم ایران به حمایت معنوی احتیاج داشت، در این مورد مثل بقیه مردم رشید ایران، هزینه معنوی- نذر و نیاز- هم می‌کند و مشخص است که با هر چیزی که تیم ایران را تضعیف کند، مخالف است. چرا؟

واقعیت این است که فوتبال و بعضی دیگر از رشته‌های ورزشی به نحو «سحرآمیزی» نه تنها در روحیه ملی یک کشور اثر می‌گذارد، بلکه به نوعی ترجمه میزان روحیه ملی و شاخصی برای سنجش میزان عزم ملی یک کشور برای ایفای نقش‌های درجه یک در جهان محسوب می‌شود و به روشنی می‌بینیم پیروزی تیم ملی، روحیه همدلی در داخل کشور و نشاط برای ورود فعال‌تر در صحنه‌های کار را فراهم می‌کند و در نقطه مقابل آن، شکست تیم ملی در یک هماوردی خارجی، تأثیر تضعیف‌کننده‌ای در آنچه گفته شد، ایجاد می‌کند.

البته در عرصه بین‌الملل کشورهایی که در موقعیت اول هستند نوعاً از اینکه وضعیت تیم فوتبال، تداعی‌کننده وضعیت داخلی آنها باشد، اجتناب می‌کنند و لذا در عرصه فوتبال، ده‌ها سال است که یک گام از همگنانشان عقب‌تر بوده و فوتبالشان از ایفای نقش در هویت ملی دور است. این در حالی است که فوتبال یک نقش کمک‌کننده به کشورهایی که خود را شایسته ایفای نقش فعال‌تر و واجد ظرفیت‌های مناسب می‌دانند، دارد.

کشورهای استعماری در رابطه با فوتبال و تیم‌های ملی فوتبال کشورها، دو رویه در پیش گرفته‌اند؛ آنان در رویه اول فوتبال را از سیاست، جدا معرفی می‌کنند؛ مثل اینکه علم و دانشگاه را جدا از سیاست نشان می‌دهند. این در حالی است که خود آنان دقیقاً به دلیل سیاست و حفظ برتری خویش، اجازه تبدیل فوتبال به یک شاخص سیاسی را در کشور خود نمی‌دهند. پس خود این پس‌زدن ظاهری ورزش از عرصه سیاست، یک فکر و تدارک سیاسی است.

بر این اساس در کشورهای مختلف با هزینه مردم، رقابت‌های ورزشی برگزار می‌شود ولی هیچ عایدی سیاسی در مقدمه، متن و موخره آن نصیب این کشورها نمی‌شود. حتی گاهی در صحنه ورزش مصلحت سیاسی کشوری، قربانی سیاست جدانمایی ورزش از سیاست می‌شود.

به عنوان مثال مصلحت کشورهای جهان و به‌ویژه کشورهای اسلامی و عربی در قطع رابطه با رژیم اسرائیل است اما این مصلحت روشن به نام سیاسی نکردن ورزش، کنار گذاشته می‌شود و تیم رژیم غاصب سرزمین‌های اسلامی و عربی، در کنار تیم یک کشور اسلامی و عربی قرار می‌گیرد. این دقیقاً یک کار سیاسی دست اول است.

رویه دوم کشورهایی که نمی‌خواهند فوتبال در کشورشان ترسیم‌کننده وضعیت سیاسی باشد، «به تعارض کشاندن» تیم‌های ورزشی با نظام سیاسی در کشورهایی که با آنان مشکل جدی دارند، در دستور کار قرار می‌گیرد.

در این‌جا نقاب از چهره قدرت‌هایی مثل آمریکا کنار می‌رود و واقعیت موضوع روشن‌تر می‌شود. شما همین روزها شاهد بودید «کارلوس کی‌روش» به شدت زیرفشار رسانه‌های کشورهایی نظیر انگلیس قرار گرفت تا علیه ایران موضع‌گیری کند و او ضمن خودداری از پذیرش این موضوع از رسانه انگلیسی پرسید چرا درباره جنگ اوکراین و نقش انگلیس در آن سؤال نمی‌کنید؟ و چرا از میان این همه مربی فوتبال، فقط من باید به سؤالات سیاسی پاسخ بدهم؟

در حالی که آمریکا اساساً سیاست برجسته‌سازی فوتبال در محیط داخلی خود را خلاف مصلحت ملی تلقی می‌کند، در کنار تلاش برای جدا کردن ظرفیت فوتبال از قدرت ملی ایران، درصدد برآمده از آن به عنوان یک ابزار سیاسی در مقابل نظام استفاده کند. یعنی در این‌جا همان چیزی که در خاک آمریکا نامطلوب است، در ایران مطلوب و راه‌حل ارزیابی می‌شود! به عبارت دیگر درخصوص یک نظام انقلابی قدرتمند- که آمریکا با آن مشکل دارد- فوتبالی که غرب آن را از سیاست جدا می‌داند، به مقابله با آن ترغیب می‌شود!

در ایران فوتبال مورد حمایت جدی جمهوری اسلامی است؛ وجود باشگاه‌های مختلفی که حدود ۹۰ درصد آن دولتی می‌باشند و پرداخت هزینه‌های فدراسیون‌ها و باشگاه‌ها و حتی تأمین هزینه‌های تیم‌های ورزشی، از حمایت جدی نظام سیاسی ایران از فوتبال حکایت می‌کند. اگر نیک بنگریم و در مقام مقایسه برآئیم، ایران جزء چند کشوری است که یک رقم درشت بودجه آن حمایت از ورزش و به خصوص فوتبال می‌باشد. طبعاً در یک چنین نظامی، اتصال جدی میان تیم ورزشی و نظام سیاسی موضوعیت پیدا می‌کند.

با این حال شاهد بودیم آمریکایی‌ها در ماه‌های اخیر، برای ترغیب عناصر ورزشی ایران به درگیری با نظام سیاسی چه اقدامات محیرالعقولی انجام داده و هر کلمه و عملی که بوی وجود نقار میان تیم ملی با نظام سیاسی می‌داد را تا چند برابر برجسته‌سازی کردند.

آمریکا و عوامل آن به‌نام «مردم ایران»، تیم ورزشی کشور را به اقدامات ساختارشکن و ضدایرانی تشویق می‌کردند. البته در این میان تیم ورزشی کشور که بخشی از جامعه ایران محسوب می‌شود و از مداخله خارجی در امور داخلی کشور خود متنفر است، در مقابل این همه تلاش ایستاد.

به همین جهت پس از بازی بسیار درخشان در برابر «تیم ملی ولز» و پس از تصویری که از نشاط و عزم به صحنه بین‌المللی منعکس کرد، زیرفشار شدید دشمنان جمهوری اسلامی قرار گرفت. این‌جا همان کشورهایی که ورزش را امری غیرسیاسی معرفی می‌کردند، کنش ورزشی تیم ایران را سیاسی و ناامیدکننده خواندند!

تیم ملی ایران در طول سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، همواره نشان داده است که بخش قابل تحسینی از اراده ملی ایرانیان برای حرکت رو به جلو و فتح قله‌ها می‌باشد و لذا پس از اشکالات عدیده‌ای که در بازی اول آن در جام ۲۰۲۲ بروز کرد، اشکالات را برطرف نمود و بر تیم رقیب پیروز شد. این پیروزی و هم‌افزایی بازیکنان نشان داد تلاش دشمن برای استفاده ابزاری از تیم ملی ایران به شکست انجامیده است.

این در واقع یک علامت و یک تصویر مینیاتوری از مواجهه ایران با حریف اصلی خود- آمریکا- است و دشمن این را دریافت کرد. از این رو پس از دو ماه تلاش برای استفاده از آن در مقابل نظام اسلامی به نتیجه نرسید، دست آخر تیمی که آن را جدا از نظام سیاسی ایران معرفی می‌کرد، زیر فشار شدید قرار داده و آن را هم سرکوبگر معرفی کرد.

گفته‌اند دزدی، صاحب‌خانه را می‌زد و در همان حال فریادزنان از دیگران استمداد می‌کرد! پرسیدند تو که او را زیر ضربات گرفته و می‌زنی، دیگر چرا کمک می‌خواهی؟ گفت چند دقیقه دیگر که او را رها کنم، پدر من را درمی‌آورد!

تیم ایران در بازی با تیم ولز، دو پیروزی به دست آورد و این فقط تیم ولز نبود که با دو گل از ایران شکست خورد؛ یک پیروزی این بود که تیم ایران در جایگاهی ملی عزت ایران و نظام سیاسی آن را تمام‌قامت فریاد زد و قامت برافراشتن و کنار زدن آوار مخرب رسانه‌ای را به رخ کشید.

پیروزی دوم این بود که تیم ملی ایران بر مسایل داخلی خود غلبه کرد و به وفاق رسید. در همین هفته‌های اخیر شاهد بودیم که در عرصه‌های بین‌المللی و داخلی چه تلاش‌هایی برای فروپاشی تیم ملی ایران دنبال شد.

از این پس نتیجه بازی‌های بعدی تیم ایران که البته خیلی هم مهم هستند، با یک مبارزه قطعاً پیروز بزرگ‌تری گره خورده و آن، پیروزی قاطع بر توطئه‌های دشمنانه علیه ایران است که این هفته‌ها در قامت تروریزم، جدایی‌طلبی و نفرت‌پراکنی علیه جامعه یکدست ایران به راه افتاده بود.

دشمنان تلاش کردند سود مردم ایران در عرصه ورزش بین‌المللی را با شکستن اقتدار و قدرت تیم ملی‌شان، به صفر رسانده و ورزش قهرمانی کشور برای مردم را یک روند صرفاً هزینه‌ قرار دهند، این با شکست مواجه گردید و ابراز شادمانی گسترده مردم در جریان بازی اخیر تیم ملی، و نذر و نیازهایی که برای پیروزی کردند، شکست دو ماه توطئه را به خوبی نشان داد.

تلاش دشمن برای ایجاد شکاف در جامعه ایران از طریق تیم ورزشی ایران و تضعیف قدرت و افق سیاسی جمهوری اسلامی هم با شکست مواجه گردید. این خیلی ارزشمند است و جا دارد، مردم و حکومت بیش از پیش با تمام قدرت از تیم ملی و بازیکنان آن به عنوان بخشی از قدرت آینده‌ساز خود، حمایت نمایند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

رزم ملی قهرمانان بیشتر بخوانید »