رژیم بعث عراق

قربانیان خاموش سلاح‌های شیمیایی


گروه فرهنگ دفاع‌پرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران اسلامی زوایای پنهان و ناگفته بسیاری دارد که هنوز در انتظار آن هستند تا با زبان هنر که گویاترین و ماناترین شکل بیانی هست گفته شود. مسئله مهم بمباران شیمیایی صدام حسین علیه مردم ایران و حتی مردم مظلوم حلبچه عراق به بهانه حمایت از رزمندگان ایران یکی از موضوعات مغفول مانده‌ای هست که جز در یکی دو فیلم سینمایی مانند «اوینار» به کارگردانی «شهرام اسدی» و «درخت گردو» به کارگردانی «محمدحسین مهدویان» روایت نشده هست.

قربانیان خاموش سلاح‌های شیمیایی

متاسفانه در مجامع بین‌المللی و روابط دیپلماتیک چنان که باید از قربانیان بمباران شیمیایی دفاع نشده هست. جانبازان حمله‌های شیمیایی بعد از گذشت چهار دهه از پایان جنگ تحمیلی هنوز با عوارض آن دست و پنجه نرم می‌کنند و با مشکلات عدیده‌ای دست به گریبان هستند. شدت عوارض ناشی از بمباران شیمیایی به حدی هست که نسل‌ بعدی و حتی نسل‌های بعدی از عواقب آن در امان نیستند. 

قربانیان خاموش سلاح‌های شیمیایی

شهرهای مرزی ایران در طول هشت سال جنگ تحمیلی بارها و بارها مورد هجوم وحشیانه دژخیمان بعثی با سلاح‌های شیمیایی بودند، این حملات نه علیه رزمندگان که علیه مردم بی‌دفاع از نوزادان تا زنان سالخورده را شامل می‌شد. رژیم بعث عراق در ۲۳ دی ۱۳۵۹ برای اولین بار و تنها پند ماه پس از آغاز جنگ منطقه‌ای واقع در پنجاه کیلومتری غرب ایلام را هدف سلاح‌های شیمایی خود قرار داد. بعد از این تاریخ نیز مردم ایران هدف انواع سلاح‌های شیمیایی قرار گرفتند که معروف‌ترین و تکان‌ دهنده‌ترین آن بمباران شیمایی سردشت در هفتم تیر ۱۳۶۶ بود. در این حمله وحشیانه چهار نقطه پرازدحام شهر سردشت مورد حمله قرار گرفت، ۱۱۰ نفر از ساکنان غیرنظامی شهر کشته شده و هشت هزار تن نیز در جانباز شدند.

قربانیان خاموش سلاح‌های شیمیایی

طبیعی هست که بخش قابل توجه این جمعیت هشت هزار نفری را کودکان و زنان دربرمی‌گیرد. زنان با توجه به محدودیت‌ها و وظایف متعددی که دارند بیشتر از مردان در متحمل عوارض آن می‎شوند. زنان علاوه بر اینکه خود از شدت عوارض بمباران شیمیایی در رنج هستند باید نقش همسری و مادری را نیز با همه مشقات آن ایفا کنند و از کودکان و همسران جانیاز خود پرستاری کنند. به همین دلیل باید گفت زنان قربانیا خاموش سلاح‌های شیمیایی هستند. 

قربانیان خاموش سلاح‌های شیمیایی

نکته تاسف‌بار این هست که این زنان که ممکن هست سرپرست خانوار نیز باشند پرونده پزشکی نیز ندارند و برای تحصیل معیشت و تهیه دارو با مشکلات عدیده‌ای مواجه هستند. مشکل دیگر نبود مراکز مجهز و پزشکان متخصص در شهرستان‌ها و روستاهای دور افتاده هست و این زنان باید کیلومتر راه را برای مراجعه به پزشک و تهیه اقلام دارویی به مراکز استان‌ها و یا تهران مراجعه کنند که با توجه به بافت سنتی شهرستان‌ها، دوری راه، محدودیت‌هایی معیشتی و درآمدی عملا ممکن نیست.

قربانیان خاموش سلاح‌های شیمیایی

هر چند برخی نهادها مانند بنیاد شهید و امور ایثارگران برای کاستن آلام زنان جانباز شیمیایی سعی خود را می‌کند اما با توجه به حجم نیازمندان کار چندانی از پیش نمی‌رود. سازمان‌های مردم نهاد، گروه‌های جهادی و دیگر دستگاه‌های دولتی نیز باید وارد این عرص شوند. نکته مهم‌تر تبیین فاجعه بمباران شیمیایی رژیم بعث عراق هست که با حمایت گسترده کشورهای غربی صورت گرفت. 

قربانیان خاموش سلاح‌های شیمیایی

حجم تولید آثار فرهنگی با توجه به حجم و گستردگی بمباران شیمیایی به هیچ وجه قابل قبول نیست. رسانه ملی، شبکه نمایش خانگی، سینما و تئاتر باید با همه توان خود وارد این عرصه شوند و زندگی سخت زنان جانباز شیمیایی را به تصویر بکشند. جز زبان هنر، هیچ زبانی نمی‌تواند افکار عمومی جهان را متوجه قربانیان بمباران شیمیایی کند. بخشی از تحقق رسالت جهاد تبیین که بر عهده اصحاب هنر قرار دارد گفتن از زنانی هست که جایی برای گفتن دردهای خود ندارند.

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

قربانیان خاموش سلاح‌های شیمیایی بیشتر بخوانید »

جنگ نرم جوانان انقلابی در برابر مستشاران آمریکایی

جنگ نرم جوانان انقلابی در برابر مستشاران آمریکایی


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، حجت‌الاسلام والمسلمین حسن صفرزاده تهرانی از مبارزان انقلاب اسلامی و رزمندگان عرصه دفاع مقدس هست که در طول سال‌ها فعالیت خدماتی به نظام اسلام انجام داده هست. تهیه، تکثیر و پخش اعلامیه، نوار و رساله حضرت امام خمینی (ره)، راه‌اندازی گروه مبارزاتی علیه رژیم پهلوی و فرار مستشاران آمریکایی از اصفهان نقش به سزایی داشته هست. همچنین برگزاری مراسم سومین روز شهادت مصطفی خمینی در مدرسه صدر بازار اصفهان، مراسم چهلم شهدای ۱۹ دی قم، سخنرانی در راهپیمایی‌های مبارزاتی دانش آموزی و دانشجویی در دوران انقلاب از جمله فعالیتهای وی هست.

صفرزاده به دنبال فرمان تاریخی حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل بسیج، با همکاری حجج اسلام سید علی‌اکبر ایوبی و علی ضامن عطایی، تمام توان خود را برای تشکیل بسیج و آموزش بسیجیان در منطقه خورسکان اصفهان به کار گرفت.

حضور رزمی تبلیغی در جبهه، راه‌اندازی دفتر تبلیغات اسلامی در ستاد عملیات جنوب، تشکیل ستاد هماهنگی تبلیغات بین کلیه ارگان‌های مستقر در خرمشهر و آبادان، راه‌اندازی شعبه عقیدتی سیاسی هنگ آبادان؛ راه‌اندازی شعبه عقیدتی سیاسی هنگ سوسنگرد؛ راه‌اندازی دایره عقیدتی سیاسی ناحیه خوزستان؛ شرکت در عملیات‌های فرماندهی کل قوا، شکستن حصر آبادان، رمضان، فتح المبین، بیت‌المقدس، کربلای ۴ والفجر ۸. از جمله فعالیت‌های وی در دوران دفاع مقدس هست.

متنی که قسمت دوم آن را در ادامه می‌خوانید مروری هست بر تاریخ شفاهی حجت‌الاسلام والمسلمین حسن صفرزاده تهرانی از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس.

مستشاران آمریکایی

برخی از مستشاران آمریکایی در پایگاه هشتم شکاری و هوانیروز اصفهان مشغول بودند و سکونت داشتند. بیشتر منازل نوساز محل ما، مخصوصا خیابان شهید احسانی را در اختیار گرفته بودند و تردد آنها در محل، نوعی ناسازگاری فرهنگی و دینی ایجاد کرده بود و از آن جایی که جاذبه‌های مادی خاصی داشتند؛ برخی از جوانان را به سوی خود می‌کشاندند اما فعالیت‌های فرهنگی و دینی و جو معنوی حاکم بر محل، اکثر جوانان را در برابر آن جاذبه‌های کاذب حفظ می‌کرد.

بازرسی منزل

قبل از انقلاب یک دانشجو مستأجر منزل ما بود که مأموران ساواک به خاطر وجود او و فعاليت‌هاي من و دستگیری بعضی از دوستانم، برآن شدند تا در دو مرحله به منزل ما هجوم بیاورند و آنجا را مورد بازرسی قرار دهند، اما هر بار چیزی نیافتند! پدرم از قبل احساس خطر کرده و با هوشمندی و چابکی رساله حضرت امام و کتاب‌هایم را در کیسه پلاستیکی قرار داده و آنها را در باغچه خانه مخفی کرده بود.

پس از هجوم و بازرسی مأموران ساواک، آن دانشجو از منزل ما رفت و بنگاه محل به جای او یک نیروی نظامی برای سکونت فرستاد. در زمان حکومت نظامی، متوجه شدم او فرمانده یکی از خودروهای حکومت نظامی هست. این موضوع را به پدرم اطلاع دادم و ایشان با هشیاری تمام با بنگاه هماهنگ کرد تا یک نظامی دیگر که خودش مشخص کرده به جای او به منزل ما بفرستند.

من با این تصور که اوضاع از قبل هم بدتر شده به پدرم اعتراض کردم، اما ایشان گفت: تو متوجه نیستی، با کارهایی که می‌کنی یک نیروی نظامی در کنارمان باشد بهتر هست و این فرد بسیار مطمئن و قابل اعتماد هست.

متوجه نشدم پدرم از کجا به این نتیجه رسیده و عواقب این موضوع را به خدا سپردم. تا اینکه پس از مدت‌ها مشخص شد آن برادر ارتشی که هادی حامد رحمت نام داشت، یک فرد انقلابی و مبارز هست كه بعد از انقلاب در مبارزه با ضد انقلاب و دفاع مقدس بسيار فعال بود.

جلسات آموزشی و فعالیت‌های تربیتی حاج آقای خلدی فراز برای نوجوانان و جوانان زمینه حرکت انقلابی ضد رژیم را در محل فراهم کرد. بر این اساس با کمک برخی از دوستان از جمله آقایان کمال اصفهانیان، رضاقلی بیگی و غلام رضا تمنایی؛ جوانان محله‌ها و مساجد اطراف را شناسایی و گلچین کردیم.

پس از شناسایی افراد، ابتدا در چند مراسم مذهبی در مسجد باباعلی عسگر اجتماع کردیم و هنگامی که همگی منسجم شدند، ضمن برنامه‌ریزی برای اردوهای متعدد و کوه نوردی صبح‌های جمعه؛ مراسم هفتگی دعای کمیل در منازل راه‌اندازی شد و پس از برگزاری مرتب و منظم مراسم

دعای هر شب جمعه؛ با الهام از نهضت اباعبدالله الحسین و توزیع اعلامیه‌های امام خمینی؛ اهداف مبارزه با رژیم منحوس ستم شاهی تشریح می‌شد.

حتی سال 1354 که سالروز تولد امام خمینی با میلاد حضرت فاطمه زهرا (س) مصادف بود؛ در مسجد حجت اکبر مراسم جشنی برگزار شد و با وجود آن که بردن نام امام خمینی (ره) ممنوع بود، در آن مراسم با شجاعت تمام پیرامون شخصیت آن بزرگوار مطالبی ارائه شد.

شکستن تابلوی انبار مشروبات الکلی

از آن جایی که رژیم منحوس شاهنشاهی تحت تأثیر پیشرفت و تمدن دروغین غرب قرار داشت، ترویج فساد و فحشا را در دستور کار خود قرار داده بود تا ارزش‌های بشری و فضیلت‌های انسانی یکی پس از دیگری در لابه‌لای اُباهی‌گری و بی بندوباری قربانی شود، در نتیجه هرکس فاسدتر بود؛ متمدن تر به حساب می‌آمد و از امتیازات دولتی بهتری برخوردار بود.

یکی از مظاهر فساد و فحشا مغازه‌های مشروب فروشی بود، به خاطر دارم سال 1354 در یکی از شب‌های قدر، اقدام به شکستن تابلوی تبلیغ مشروب فروشی کرده و به دنبال آن، به همراه حاج آقا کمال اصفهانیان در بعضی از شب‌ها شکستن تابلویهای دیگر تبلیغ مشروب فروشی را در دستور کار خود قرار داده بودیم.

دوستان محلی دوران انقلاب

مجموع جوانانی که از محله‌ها و مساجد اطراف در این برنامه‌ها شرکت می‌کردند بیش از پنجاه نفر بودند که همگی در شروع انقلاب همکاری داشتند و بیشتر فعالیت‌های انقلابی و مبارزاتی محل‌های خود را به عهده داشتند.

بخشی از آن گروه پنجاه نفره با محوریت آقایان کمال اصفهانیان، رضاقلی بیگی و غلام‌رضا تمنایی فعالیت می‌کردند که بنده هم در خدمت آنها بودم. با اکثر این دوستان در روز عید غدیر صیغه اخوت خوانده بودیم و همدیگر را اخوی صدا می‌زدیم و تا اکنون با آنانی که در قید حیات هستند، ارتباط دارم.

تعدادی [از این دوستان] قبل از انقلاب دستگیر شدند و تعدادی در درگیری با ضد انقلاب و دفاع مقدس شهید شدند، عده‌ای جانباز و برخی هم اکنون در پست‌های مهم کشوری مسئولیت دارند و همه اینها به برکت مسجد و جلسات مذهبی بود که این مجموعه را به شکل منسجم و تأثیرگزار در کنار هم قرار داد. مجموعه‌ای که تک‌تک افراد آن با تمایل باطنی و فطرت خداجوی خود هر فعالیتی را برگرفته از آموزه‌های دینی انجام می‌دادند و راه سعادت دنیا و آخرت را جویا می‌شدند.

چهلم آیت‌الله حاج آقا مصطفی خمینی

دولت بعث حاکم بر عراق به سفارش رژیم منحوس شاه، حضرت امام و خانواده آن بزرگوار را همواره تحت فشار قرار می‌داد و در نهایت این فشارها منجر به شهادت عالم ربانی و مبارز خستگی ناپذیر آیت‌الله سید مصطفی خمینی، فرزند برومند حضرت امام در سحرگاه یکشنبه اول آبان 1356 در سن چهل و هفت سالگی شد.

به مناسبت شهادت ایشان مراسم یادبود باشکوهی در حوزه نجف و در حوزه‌های علمیه سراسر ایران اسلامی برپا شد. یکی از آنها مراسم مدرسه صدر بازار اصفهان به مناسبت چهلمین روز شهادت این بزرگوار بود. از آن جایی که عموم روحانیون و مردم از ساواک وحشت داشتند جرأت نمی‌کردند و می‌ترسیدند در این مراسم حضور پیدا کنند و معمولا منتظر بودند جمعیت کمی زیاد شود و آرام‌آرام به بقیه بپیوندند، به همین خاطر برای این که این رعب و وحشت در آن مراسم شکسته شود

من از طلبه‌ای به نام حاج آقا بزاز که صدای خوبی داشت خواستم لب ایوان مدرسه بنشیند و با صدای بلند قرآن بخواند، ایشان هم همین کار را انجام داد؛ هر آیه‌ای که می خواند با آقای عطایی، بلند صلوات می‌فرستادیم و این گونه آرام‌آرام افراد دیگر به ما ملحق می‌شدند، تا جایی که همه جمعیت وارد سالن مدرسه شدند و مراسم با حضور آیت‌الله خادمی رسما شروع شد. و اين حركت براي همه شركت‌كنندگان جالب و تحسين برانگيز بود.

اولین تظاهرات دانشجویان

اولین تظاهرات با هدایت روحانیون، توسط دانشجویان دانشگاه اصفهان در خیابان آیتالله بهشتی (شاپور سابق) برگزار شد. تظاهرات از جلوی مدرسه صائب شروع شد و تا چهارراه صارمیه ادامه داشت و با دخالت پلیس، همه فرار کردند و تظاهرات پایان یافت. وقتی از دانشجویان دلیل فرارشان را جویا شدند می‌گفتند برنامه همین بوده و قرار نبود کسی به دست پلیس دستگیر شود.

منبع: جامانده (تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به روایت حسن صفرزاده تهرانی) 

انتهای پیام/ 161 

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

جنگ نرم جوانان انقلابی در برابر مستشاران آمریکایی بیشتر بخوانید »

رسانه‌های جهان خدمت‌گزار رژیم بعث عراق

خدمتگزاری رسانه‌های سراسری غربی به رژیم بعثی عراق


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، آیت‌الله «غلامحسین جمی» از روحانیون مبارز و نماینده امام خمینی (ره) در آبادن و عضو مجلس خبرگان رهبری بود. مرحوم جمی در سال‌های قبل از انقلاب اسلامی از یاران امام راحل بود به طوری که آبادان را به کانون ارتباط ایران و نجف تبدیل کرد. اعلامیه‌های امام خمینی (ره) توسط وی از نجف وارد ایران می‌شد و در دسترس مبارزان انقلابی قرار می‌گرفت.

تاسیس کمیته انقلاب اسلامی در آبادان و اقامه اولین نماز جمعه در این شهر از جمله اقدامات آیت‌الله جمی بعد از پیروزی انقلاب هست. وی در طول جنگ تحمیلی خدمات بی‌شماری انجام داد و به نحوی در استان خوزستان رهبر معنوی مردم به شمار می‌رفت که حضورش قوت قلبی برای مردم خوزستان بخصوص آبادان بود.

متن زیر که در ادامه می‌خوانید روزنگاری‌های آیت‌الله جمی هست که قسمت چهارم آن را در ادامه می‌خوانید.

** در انتظار شنیدن سخنان امام

صبح روز ششم آبان ۱۳۵۹ طبق معمول صدای آمریکا را گرفتم. امروز همه‌اش از گروگان‌ها بحث بود که به مجلس شورای اسلامی کشانده شده و این روز‌ها بحثش در مجلس آغاز شده و ادامه دارد. ساعت هفت اخبار رادیو تهران را گرفتم. خلاصه اخبار را گفت و وعده داد تفصیل را ساعت ۸ بگوید. راستی امروز هجده ذی‌الحجه و عید سعید غدیر هست. همه به مولای متقیان متوسل شویم که خداوند به برکت این مرد حق به فریاد دوستان اسلام برسد. آقای صفاتی حدود ساعت ۹ به رادیو رفتند. دو نفر از برادران جبهه خرمشهر که چند روزی هست در آبادان هستند. آمدند و راجع به خرمشهر صحبت‌هایی شد. این برادر‌ها اظهار داشتند برای خرمشهر نقشه‌ای داریم و از بنده کمک خواستند که در حد توانم راهنمایی کردم. 

راستی فراموشم شد که ساعت هفت یکی از خواهر‌ها آمد و مبلغی به عنوان خمس حدود ۸۰۰ تومان تحویلم داد که جداً مایه اعجابم و همه شد که خداوند به برکت این نوع افراد مخلص و مؤمن ما‌ها را مدد خواهد کرد. صبح دلگرمی وضع جبهه‌ها مثل دیروز هست خرمشهر در دست بعثی‌ها، آبادان زیر آتش توپخانه و خمپاره‌انداز دشمن، هواپیما‌های دشمن هم آبادان را بمباران کرده‌اند که هنوز از تلفات و ضایعات خبر موثقی در دست ندارم. 

ساعت حدود ۱۰:۱۵ به اداره رادیو رفتم چند روزی هست مجال پیام رادیویی نیافته‌ام. امروز که عید غدیر هست رفتم و چند کلمه‌ای صحبت کردم. در تشویق مردم و اینکه ما در هر حال پیروزیم و صدام مغلوب و ورشکسته. بعد از پیام رادیویی به روال هر روز حدود ساعت ۱۲ به مسجد قدس رفته نمازی خوانده و طبق معمول ناهار را برداشته به اتفاق محمود و مهدی و رسول به منزل آمدیم.

امروز سر سفره غذا، غیر از فرزندانم محمود و مهدی و برادرم رسول کسی را نداریم. اخبار رادیو تهران را گرفتم. معلوم شد به مناسبت عید غدیر نمایندگان مجلس شورای اسلامی و هیئت دیگر به حضور امام رسیده‌اند و امام سخنانی ایراد فرموده که رادیو وعده داده هست در همین بخش خبری آن را پخش کند. در انتظار شنیدن سخنان امام هستم که آقای فرخی به اتفاق باقر – فرزند آقای موسوی ـ و دو نفر دیگر که یکی از آنها فرزند آقای فرخی بود، آمدند و این آقای فرخی فرزندی در جبهه داشته که شهید شده هست قدری او را دلداری دادم و تسلیت گفتم؛ ولی روحیه‌اش خیلی قوی هست و شهادت فرزند او را مصمم‌تر کرده هست.

برای این برادران چای درست کردیم، نمازی خواندند و رفتند. ساعت به حدود ۵ رسید و حالا طبق معمول باید به مسجد بروم. برای ادای فریضه مغرب و عشاء که رفتم و همان اندک بودند. در همسایگی مسجد، بعضی محله‌ها شب گذشته به وسیلهٔ میگ‌های بعثی بمباران شد و هدف این بمباران، خانه‌های افراد عادی بوده که همه طعمه حریق شده هست. اعمال صدام که با آب و تاب از رادیو بغداد نقل می‌شود و بعد صدای آمریکا و بی‌بی‌سی و خبرگزاری‌های در خدمت استعمار همین‌ها را نشخوار می‌کنند. 

سر راه که از مسجد به منزل می‌آمدیم به فرمانداری سری زده، مقداری نفت برای چراغ فانوس که شب مورد احتیاج واقع می‌شود گرفتیم. برادر اکبری از برادران ستاد که نفت برایمان آورد قدری صحبت و درد دل از اوضاع مخصوصاً از وضع خرمشهر کرد. معتقد بود که پیش آمد ناگوار خرمشهر معلول سهل انگاری و تعللی بود که از بعضی مسئولین امر سر زده هست.

صحبت‌های این برادر و خیلی‌های دیگر موجه و منطقی به نظر می‌رسید، چه اینکه خرمشهری که دلیرانه چندبار این اهریمنان را از خودش راند چگونه شد که دیگر بار برگشتند تا حال که قوای‌شان آنجا متمرکز هست. شب در منزل خوابیدم حادثه قابل ذکری رخ نداد جز چند بار انفجار خمپاره قبل از ساعت ۸ صبح آقای صفاتی به منزل آمدند و خبر‌های مسرت انگیزی داشتند که نیرو‌هایی از خارج رسیده و قصد عملیاتی هست به  منظور نجات خرمشهر و حفظ آبادان. 

منبع: نوشتم تا بماند/ خاطرات آیت‌الله جمی

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

خدمتگزاری رسانه‌های سراسری غربی به رژیم بعثی عراق بیشتر بخوانید »

روایت نوباوه از سختی‌های کار خبرنگاری در جبهه‌/ فریم به فریم تصاویر با قطره قطره خون شهدا گرفته شده


گروه جامعه دفاع‌پرس: «بیژن نوباوه وطن» نماینده فعلی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، یکی از خبرنگاران کهنه‌کار سازمان صدا و سیما هست که ماموریت‌های رسانه‌ای متعددی را در دوران دفاع مقدس انجام داد. وی در گفت‌وگو با ویژه‌برنامه «منور» – تولید شده در خبرگزاری دفاع مقدس – به شرح برخی از خاطرات خود پرداخت که مشروح آن‌را در ادامه می‌خوانید؛

دفاع مقدس: بزرگترین دغدغه پیشکسوتان انتقال فرهنگ دفاع مقدس باشد/ ماجرای حضور رزمنده ۱۱ ساله در عملیات بیت المقدس/ هزاران ساعت در مورد تقدس دفاع مقدس باید فیلم بسازیم/ جنایت منافقین در عملیات مرصاد به اوج خود رسید/ منافقین بدن بچه‌های را با گلوله تکه تکه کردند/ جانفشانی بچه‌ها برای ضبط رشادت‌های رزمندگان” src=”https://defapress.ir/files/fa/news/1403/7/3/2617723_804.jpg” alt=”خبرنگار ۸ سال دفاع مقدس: بزرگترین دغدغه پیشکسوتان انتقال فرهنگ دفاع مقدس باشد/ ماجرای حضور رزمنده ۱۱ ساله در عملیات بیت المقدس/ هزاران ساعت در مورد تقدس دفاع مقدس باید فیلم بسازیم/ جنایت منافقین در عملیات مرصاد به اوج خود رسید/ منافقین بدن بچه‌های را با گلوله تکه تکه کردند/ جانفشانی بچه‌ها برای ضبط رشادت‌های رزمندگان” width=”600″ height=”400″>

دفاع‌پرس: با توجه به اهمیت رخداد‌های دفاع مقدس آیا ما توانسته‌ایم به خوبی آن‌ها را به نسل جوان منتقل کنیم؟

امروز نتوانسته‌ام حماسه دفاع مقدس را آنگونه که باید تعریف کنیم. همه فکر می‌کنند ذکر ایام جنگ صورت خوشی ندارد؛ درحالیکه جنگ ما چون سراسر دفاع بود، خوشی داشت و دفاع مقدس باید در تاریخ بماند. دفاع مقدس در تاریخ ما تنها جنگی هست که در این جنگ، هیچ بخشی از خاک کشورمان جدا نشده هست. رزمندگان ما با دستان خالی توانستند در برابر دشمنانی که به روزترین تجهیزات را در اختیار داشتند، ایستادگی کنند و در تاریخ کشورمان ماندگار شوند. در دورانی که می‌شد با یک بمب مملکتی را نابود کرد و در دوران هسته‌ای و تکنولوژی، دچار جنگی شدیم که بعد از جنگ دوم جهانی ۳۰ تا ۴۰ کشور درگیر آن بودند. ما دنبال جنگ نبودیم بلکه به ما حمله شد و ما با تمام توان از کشورمان دفاع کردیم.

ما جنگ تحمیلی را بردیم؛ واقعیت‌های این جنگ باید بازگو کنیم. این امنیتی که امروز در کشور شاهد آن هستیم به همین راحتی به دست نیامده هست. این امنیت در هیچ کجای دنیا وجود ندارد. همه آنها را مدیون رشادت و ایثار رزمندگان هستیم. برخی‌ها تصور می‌کنند که ما باید مثل غربی‌ها بشویم، این تصور غلط هست. ما باید فرهنگ دفاع مقدس را که برگرفته از غیرت ایرانی هست، نشر و تبیین کنیم. 

در زمان جنگ ثبت وقایع خیلی سخت بود، امکانات تصویربرداری و فیلمبرداری مثل امروز نبود. شما امروز از فناوری خوبی برای عکاسی و تصویربرداری برخوردار هستید. در یک هارد یک ترابایتی عکس‌ها و فیلم‌های بسیار زیادی می‌توانید ذخیره کنید، اما ما در دوران دفاع مقدس برای یک نوار بسیار بزرگ داشتیم که ۲۵۰ گرم وزن داشت و نهایتا می‌توانست ۲۰ دقیقه تصویربرداری را ذخیره کند، آن هم به شرطی که سالم باشد. ما باید ده تا نوار را با خود حمل می‌کردیم تا بتوانیم ۲۰۰ دقیقه تصویر ذخیره کنیم. ما در دفاع مقدس کار بسیار سختی برای به تصویر کشیدن وضعیت جنگ داشتیم. قسم می‌خورم تصاویری که امروز شما به آن دسترسی دارید به قطره به قطره خون دست اندرکاران آن زمان گرفته شده هست. این درحالی هست که شما با دوربین تفن همراه هوشمند خود می‌توانید کار بسیار زیادی با کیفیت بسیار بالا انجام دهید.

کد ویدیو

دفاع‌پرس: با توجه به فعالیتی که در طول دفاع مقدس داشتید چه صحنه‌ای از حضور زمندگان در عملیات‌های مختلف به یاد دارید؟

من در عملیات بیت‌المقدس نوجوان ۱۱ ساله‌ای به نام وحید را دیدیم که کفش برای او پیدا نمی‌شد و یک کتانی پا کرده بود و بند این کتانی را دور مچ پایش پیچیده بود. این نوجوان ۱۱ ساله تعریف می‌کرد دایی من فرمانده گردان بود و اجازه نمی‌داد من را اعزام کنند، اما من از پشت قطار توانستم سوار شوم. کجای دنیا اینچنین هست؟ باید مردم بدانند چه کسانی در جنگ سینه سپر کردند و در برابر نیرو‌های تا بن دندان مسلح ایستادند و جان‌شان را فدا کردند. 

من چون به‌عنوان خبرنگار در جنگ حضور پیدا کردم از وحید مصاحبه گرفتم و از او پرسیدم پیامی برای مردم داری؟ وحید خیلی مردانه گفت من از دانش‌آموزان می‌خواهم سنگر مدارس را حفظ کنند. بعد از این مصاحبه خندیدم و گفتم تو خودت دانش‌آموز کلاس چهارم هستی. بعد وحید گفت بابا من این‌ها را می‌گویم که پدر و مادر‌ها ناراحت نشوند وگرنه بچه‌ها به جنگ خواهند آمد.

دفاع مقدس: بزرگترین دغدغه پیشکسوتان انتقال فرهنگ دفاع مقدس باشد/ ماجرای حضور رزمنده ۱۱ ساله در عملیات بیت المقدس/ هزاران ساعت در مورد تقدس دفاع مقدس باید فیلم بسازیم/ جنایت منافقین در عملیات مرصاد به اوج خود رسید/ منافقین بدن بچه‌های را با گلوله تکه تکه کردند/ جانفشانی بچه‌ها برای ضبط رشادت‌های رزمندگان” src=”https://defapress.ir/files/fa/news/1403/7/3/2617721_792.jpg” alt=”خبرنگار ۸ سال دفاع مقدس: بزرگترین دغدغه پیشکسوتان انتقال فرهنگ دفاع مقدس باشد/ ماجرای حضور رزمنده ۱۱ ساله در عملیات بیت المقدس/ هزاران ساعت در مورد تقدس دفاع مقدس باید فیلم بسازیم/ جنایت منافقین در عملیات مرصاد به اوج خود رسید/ منافقین بدن بچه‌های را با گلوله تکه تکه کردند/ جانفشانی بچه‌ها برای ضبط رشادت‌های رزمندگان” width=”600″ height=”400″>

مردم ما بعد از انقلاب اسلامی کاری کردند که در دنیا سابقه ندارد. حسین خرازی یکبار غذای خود را پشت جبهه نخورد و من با چشم خودم دیدم غذا دستش بود. از او خواستم گفت‌وگویی با هم داشته باشیم، اما او گفت من باید غذا را پیش بچه‌ها در خط بخورم. هیچ عیدی را در تهران نبودم، بعد از سوسنگرد با دکتر چمران کنار جاده ایستادیم و از او سوال کردم آقای دکتر الان همه مردم در کنار یکدیگر هستند چرا شما در جبهه هستید؟ شهید چمران گفت من دائما در جنگ بودم و با همسرم قسم خوردیم که در جبهه به شهادت برسیم.

دفاع‌پرس: کدام عملیات را به خوبی به یاد دارید؟

در والفجر ۸ صحنه‌های بی‌نظیری رقم خورد و رزمندگان که بعضی از آنها مسن بودند، حدود ۲۴ ساعت چیزی نخورده بودند و از میان گل و لای عبور کردند. زمانی که به مقر رسیدند بسته‌ای نان لواش دادیم که بعضی از جا‌هایش کپک زده بود. امروز وقتی این فیلم‌ها را نگاه می‌کنم، می‌گویم خدایا این‌ها چه کردند و چه صحنه‌هایی رقم زدند. 

دفاع‌پرس: آیا تاکنون توانسته‌ایم رشادت‌های رزمندگان را به نسل جوان و نوجوان منتقل کنیم؟

امروز بزرگترین دغدغه پیشکسوتان هشت سال دفاع مقدس باید انتقال فرهنگ ایثار و شهادت و روحیه دفاع مقدس و معرفی قهرمانان آن باشد. من در جنگ دیدم که رزمندگان برای دفاع از کشورشان چه‌ها کردند. در عملیات محرم و تنگه ابوقریب، عراق همه چیز را با خاک یکسان کرده بود. یک رزمنده ۱۵ تا ۱۶ ساله دچار موج گرفتگی شد و به شهادت رسید. ساعت روی دستش سالم بود و زمان در حال گذر بود، اما خودش به شهادت رسیده بود. جنگ این بود و رزمندگان ما با سخت‌ترین شرایط جنگیدند. هزاران ساعت باید در مورد تقدس دفاع مقدس صحبت کرد و فیلم ساخت و کتاب نوشت. بعد از شنیدن خبر حضور منافقین در جبهه شمال‌غرب از خوزستان بلادرنگ عازم کرمانشاه شدم. صبح بود که رسیدم. منافقین وارد شهر شده بودند و تعدای از هلی‌کوپتر‌های ما را مورد اصابت قرار داده بودند. بمباران شدید شده بود و ما نیروی متمرکزی در این منطقه نداشتیم و کم‌کم بچه‌های لشکرهای مختلف خود را به آنجا رساندند و توانستند جلوی آن‌ها مقاومت کنند و آن‌ها را شکست دهند. خاویر پرز دکویار دبیرکل وقت سازمان ملل متحد گفت حداقل خسارات ایران از جنگ تحمیلی هزار میلیارد دلار هست، اینکه ما می‌گویم چرا وضعیت اقتصادی مملکت هم اکنون اینگونه هست، یکی از دلایلش همین هزار میلیارد دلار خسارتی هست که در جنگ تحمیلی مستکبران به ما وارد کردند؛ که البته ما معتقدیم که خسارت واقعی حداقل ده برابر این میزان هست.

دفاع مقدس: بزرگترین دغدغه پیشکسوتان انتقال فرهنگ دفاع مقدس باشد/ ماجرای حضور رزمنده ۱۱ ساله در عملیات بیت المقدس/ هزاران ساعت در مورد تقدس دفاع مقدس باید فیلم بسازیم/ جنایت منافقین در عملیات مرصاد به اوج خود رسید/ منافقین بدن بچه‌های را با گلوله تکه تکه کردند/ جانفشانی بچه‌ها برای ضبط رشادت‌های رزمندگان” src=”https://defapress.ir/files/fa/news/1403/7/3/2617722_906.jpg” alt=”خبرنگار ۸ سال دفاع مقدس: بزرگترین دغدغه پیشکسوتان انتقال فرهنگ دفاع مقدس باشد/ ماجرای حضور رزمنده ۱۱ ساله در عملیات بیت المقدس/ هزاران ساعت در مورد تقدس دفاع مقدس باید فیلم بسازیم/ جنایت منافقین در عملیات مرصاد به اوج خود رسید/ منافقین بدن بچه‌های را با گلوله تکه تکه کردند/ جانفشانی بچه‌ها برای ضبط رشادت‌های رزمندگان” width=”600″ height=”400″>

عملیات مرصاد با حمایت صدام انجام شد و جنگنده‌های عراقی از منافقین حمایت می‌کردند. در عملیات مرصاد جنایت منافقین علیه مردم به اوج خود رسید. در شهر «کرند غرب» منافقین بچه‌های بسیجی را که سن و سال کمی داشتند، به شهادت رسانده بودند و پیکر آن‌ها را در خیابان‌ها رها کردند؛ منافقین با گلوله بدن بچه‌ها را تکه تکه کرده بودند و جمع کردن پیکر آن‌ها بسیار سخت بود.

دفاع‌پرس: جنابعالی به عنوان یک رزمنده پیشکسوت چه پیامی برای نوجوانان و نسل امروز دارید؟

فرهنگ دفاع مقدس امروز به جبهه مقاومت منتقل شده و شاهدیم که در غزه مردم همچون مردم هشت سال دفاع مقدس در برابر جنایت‌های رژیم صهیونیستی ایستادگی می‌کنند و قطعا فرهنگ ایستادگی مردم غزه در آینده، برای مستضعفان جهان نقشه راه خواهد بود. نسل امروز باید بروند و در خصوص رزمندگان هشت سال دفاع مقدس مطالعه کنند و ببینند نوجوانان ۱۵ ساله چگونه در برابر رژیمی که توسط بیش از ۴۰ کشور مورد حمایت بود، خود را به تانک‌ها می‌چسباندند تا بتوانند تانک دشمن را به وسیله یک نارنجک متوقف کنند. 

دفاع پرس: از عملیات مهران چه خاطره‌ای دارید؟

آزادسازی مهران کار حاج علی فضلی بود. حاج علی فضلی انسان بزرگی هست و مردم باید این فرد بزرگ را بشناسند. بچه‌های رزمنده‌ای که تحت اختیار حاج علی فضلی بودند برای اینکه معبر باز شود با فداکاری عجیبی خود را در میدان مین قرار دادند تا رزمندگان بتوانند عبور کنند. درست حضو ذهن ندارم که دو یا سه گروهان در آن شب داشتند برای این فداکاری بزرگ با یکدیگر دعوا می‌کردند. اعضای هر یک از گروهان‌ها می‌گفتند اینبار نوبت ما هست که جان خود را فدا کنیم. بنده چنین فضایی را در عملیات‌های مختلف مانند کربلای یک به چشم دیدم. حاج علی فضلی و دیگر فرماندهان ما در چنین شرایط نمی‌دانستند چگونه این اختلافات بر سر فداکاری را حل کنند.

کد ویدیو


دفاع مقدس: نظر شما درباره توسعه فرهنگ دفاع مقدس در سطح منطقه چیست؟

ما وقتی شرایط امروز مردم غزه را می‌بینیم، درمی‌یابیم که از ما هم در دوران دفاع مقدس پیش گرفته‌اند. امروز مردم غزه با نام حضرت اباعبدالله (ع) دلشان گرم می‌شود. من چندی پیش ویدئوی صحبت کردن یک دختر ۱۱ ساله را دیدم و بسیار متعجب شدم و فکرکردم که این صحبت‌ها باید صحبت‌های یک پروفسور باشد. این دختر بچه می‌گفت من حاضر در سرزمین خود و مانند بزرگان دینم امام حسین (ع) کشته و شهید شوم اما تن به ذلت ندهم. آدم با چنین حرف‌هایی مو به تنش سیخ می‌شود. مردم غزه امروز ۴۰ هزار شهید داده‌اند. وقتی می‌گوییم فرهنگ دفاع مقدس بسیار غنی هست، یعنی همین جلوه‌های آن که امروز در غزه مشهود هست. شما مطئن باشد در آینده مکتب و فرهنگ مردم غزه در دنیا نفوذ خواهد کرد چراکه مردم غزه نشان دادند که برای دفاع از سرزمین خود هر کاری که لازم باشد انجام می‌دهند. مردم غزه قطعه قطعه می‌شوند، اما تسلیم نمی‌شوند. این روحیه از کجا آمده هست؟ من معتقدم از دفاع مقدس مردم ایران نشأت می‌گیرد.

کد ویدیو

چه شد که به رغم وضعیت دشوار سلامتی‌تان بار دیگر در انتخابات مجلس کاندیدا شدید؟

من در این دوره انگیزه‌ای برای رفتن به مجلس نداشتم. اما این جمله‌ای که رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند؛ مبنی بر اینکه ما نزدیک قله هستیم و الان نمی‌توانیم خسته شویم، وقتی این جمله را شنیدم بسیار خجالت کشدیم که کنار بکشم. خانواده‌ام به من گفتند که تو حداقل ۲۰ سال از امام خامنه‌ای کوچک‌تر هستی، ایشان دست از تلاش برنمی‌دارد، پس تو نباید کنار بکشی. اینکه همه می‌خواهند ایثارگری کنند، علتش این هست که رهبر انقلاب در مسند رهبری جمهوری اسلامی خستگی‌ناپذیر بوده و بهترین عملکرد را ارائه کرده که حاصل این عملکرد پیشرفت روزافزون ایران اسلامی هست. ما یک روزی قرار هست بمیریم چه بهتر شرافتمندانه در حین کار و خدمت بمیریم.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

روایت نوباوه از سختی‌های کار خبرنگاری در جبهه‌/ فریم به فریم تصاویر با قطره قطره خون شهدا گرفته شده بیشتر بخوانید »

رشد کشور در زمینه‌های علمی، دفاعی و فرهنگی، مرهون خون پاک‌ شهداست

چمران: رشد کشور در زمینه‌های علمی و دفاعی مرهون خون شهداست


به گزارش مجاهدت از گروه جامعه دفاع‌پرس، مراسم بزرگداشت هفته دفاع مقدس با حضور رئیس و اعضای شورای اسلامی شهر تهران؛ شهردار و سایر مدیران و کارکنان شورای شهر و شهرداری تهران و همچنین اقشار مختلف شهروندان در مسجد شیخ فضل الله نوری برگزار شد.

مهدی چمران با تبریک میلاد مسعود پیامبر اکرم (ص) و حضرت امام جعفر صادق (ع)، هفته وحدت و همچنین گرامیداشت هفته دفاع مقدس  اظهار داشت: رتبه اول کشور در زمینه‌های علمی دفاعی و… در جهان، مرهون خون پاک شهدای والامقام بوده هست و باید قدردان داشته‌های فعلی کشورمان باشیم و شکرگذار باشیم.

وی درخصوص دفاع از کشور در ابتدای جنگ تحمیلی گفت: صدام حسین، زمانی که با رسانه‌های جهان نشست خبری داشت می‌گفت چای بعدی را در تهران با هم خواهیم خورد و در آن زمان، واقعاً کشور هنوز نیروی‌های نظامی قوی نداشت و از لحاظ ابزار‌های نظامی هم کمبود‌های شدیدی وجود داشت. زمانی که عراق به نزدیکی شهر اهواز رسیده بود؛ مقام معظم رهبری و همچنین شهید چمران نزد امام رفتند و اجازه خواستند که برای دفاع از وطن اسلامی به جنگ نیرو‌های متجاوز بروند.

چمران ادامه داد: رهبر کبیر انقلاب اسلامی، نامه‌ای به فرمانده کل قوای آن زمان زدند و خواستند که مهمات جنگی را در اختیار نیرو‌های شهید چمران قرار بدهند و شهید چمران، با همان ابزار‌هایی که وجود داشت؛ با جنگ‌های چریکی، نیرو‌های دشمن را متوقف و حتی زمین‌گیر کرد و عقب راند تا نیرو‌های نظامی و سپاه به هماهنگی و انسجام آماده دفاع از تمامیت ارضی کشور باشند.

رئیس شورای اسلامی شهر تهران درخصوص دفاع جانانه کشور در مقابل رژیم بعث عراق، گفت: قدرت‌های شرق و غرب که در زمینه‌های مختلف با هم مشکل و اختلاف نظر داشتند؛ در خصوص جمهوری اسلامی ایران وحدت و انسجام داشتند و تمامی ابزار‌های نظامی را در اختیار صدام حسین قرار داده بودند تا انقلاب نوپای ایران را به شکست بکشانند. اما رزمندگان و جوانان غیور میهن اسلامی، در برابر همه قدرت‌های نظامی آن زمان به پیروزی رسیدند و امروز همه ما باید به داشته‌های که در کشور با سختی‌های فراوانی به دست آمده هست؛ افتخار کنیم و در پیشرفت و رشد رو به جلوی کشور عزیزمان، اهتمام جدی داشته باشیم.

انتهای پیام/341

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

چمران: رشد کشور در زمینه‌های علمی و دفاعی مرهون خون شهداست بیشتر بخوانید »