رژیم شاه

بررسی زمینه‌ها و اهداف شروع تهاجم صدام به ایران

بررسی زمینه‌ها و اهداف شروع تهاجم صدام به ایران

[ad_1]

بررسی زمینه‌ها و اهداف شروع تهاجم صدام به ایران

اهداف عراق از تهاجم به ایران را با توجه به همسویی منافع رژیم بعثی با آمریکا در مهار انقلاب اسلامی و تمایلات توسعه‌طلبانه این رژیم، می‌توان در سه سطح لغو قرارداد ۱۹۷۵، تجزیه و در صورت امکان براندازی جمهوری اسلامی دسته‌بندی کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، در آستانه هفته دفاع مقدس و گرامیداشت چهل و پنجمین سالگرد آن با توجه به این‌که هجوم سراسری رژیم بعثی عراق به ایران در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ دارای زمینه‌های قبلی است و می‌توان برای تبیین آن چندین جلد کتاب و مقاله نوشت، برآن شدیم تا به بررسی برخی از این زمینه‌ها و مقدماتی بپردازیم؛ مقدماتی که در نهایت در آخرین روز تابستان سال ۱۳۵۹ منجر به آغاز بزرگترین و طولانی‌ترین جنگ قرن شد.

در ادامه از کتاب «سیری در جنگ ایران و عراق (جلد ۱)؛ خونین‌شهر تا خرمشهر» نوشته شده توسط محمد درودیان از نویسندگان و روایان دفاع مقدس در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه، به بیان این موضوع می‌پردازیم.

زمینه‌های شکل‌گیری تهاجم

انقلاب اسلامی پس از یک سال و اندی از پیروزی آن با توجه به ستیزه‌جویی و معارضه ذاتی با اهداف و منافع استکبار جهانی و نفی هرگونه مصالحه و سازش، به نحوی گسترده و شدید زیر فشارهای داخلی و خارجی قرار داشت. در این میان، ادامه نگهداری گروگان‌های آمریکایی (در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی) هم بر خصومت آمریکا با انقلاب اسلامی می‌افزود؛ به‌ویژه اینکه سیاست خارجی آمریکایی‌ها و موقعیت دموکرات‌های این کشور برای پیروزی مجدد در انتخابات ریاست جمهوری به‌شدت از ماجرای گروگان‌گیری متأثر بود و عامل زمان برای «کارتر» رئیس‌جمهور وقت آمریکا اهمیت ویژه‌ای داشت.

در چنین وضعیتی با فرارسیدن سال ۱۳۵۹ روند تحولات داخلی و خارجی شکل جدیدی به خود گرفت. میزان تشنج در مرزهای ایران و عراق تا حد زیادی افزایش یافت؛ تا آنجا که در ۱۸ فروردین ۱۳۵۹ و فقط یک روز پیش از اعلام قطع رابطه آمریکا با ایران، صدام رئیس‌جمهور عراق اعلام کرد ایران باید از سه جزیره تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی خارج شود. او همچنین گفت: عراق آماده است با زور تمام اختلافات خود با ایران را حل کند.

همزمان یکی از مقام‌های کاخ سفید هم گفت: آمریکا به بررسی عملیات احتمالی نظامی از قبیل محاصره دریایی و هوایی ایران و جنگ در بیابان پرداخته است.

عملیات طبس در ۵ اردیبهشت ۱۳۵۹ بخشی از تلاش‌های آمریکایی‌ها برای آزادکردن گروگان‌ها بود که به شکست بزرگی برای آمریکا و به‌ویژه برای کارتر رئیس‌جمهور این کشور تبدیل شد. برژینسکی پس‌ازاین واقعه اظهار داشت: آمریکا قادر است تمام کوشش‌های لازم را به عمل آورد و تمام وسایل لازم را نیز در اختیار دارد تا ایران را به قبول نظریات آمریکا وادار سازد.

هم‌زمان عراق ضمن ادامه و تشدید درگیری‌های مرزی با ایران با استفاده از عوامل خود در برخی از شهرهای مرزی کشورمان از جمله خرمشهر، مبادرت به بمب‌گذاری و خراب‌کاری کرد. این اوضاع جدید، دو کشور را در آستانه جنگ قرار داد طوری که محافل سیاسی – نظامی جهان به ارائه تحلیل‌های مختلفی دراین‌باره پرداختند. اشپیگل در این زمینه نوشت:

دلایل بسیاری وجود دارد که جمهوری اسلامی ایران، در یک جنگ مسلحانه با عراق شکست خواهد خورد؛ زیرا عراق دارای یک ارتش مجهز و تعلیم‌یافته است. به همین دلیل دولت عراق سعی نمی‌کند که از عصبانیت قبلی بکاهد.

هرالد تریبون هم در تحلیلی نوشت: تحلیلگران آمریکایی معتقدند که در حال حاضر ارتش ایران قادر نیست از مرزهای کشور علیه هرگونه تهاجم مشخص دفاع کند و در یک جنگ سخت و سنگین پیش از چند روز و شاید یک یا دو هفته دوام بیاورد.

تأثیر جنگ بر اوضاع داخلی و تغییر موقعیت جناح موسوم به لیبرال‌ها هم بخش دیگری از تحلیل‌های مرتبط با بحران و مناقشه ایران و عراق را شامل می‌شد. مجله الحوادث در این زمینه نوشت.

بنی‌صدر می‌داند ارتش وی که اکنون فاقد انسجام و سازمان مناسب است، قادر به رویارویی با ارتش عراق نیست و از آن گذشته رهبران ارتش یا اعدام شده و یا فرار کرده‌اند و تکنسین‌ها کنار گذاشته‌شده‌اند، اما خوب می‌داند که اگر ارتش عراق بخواهد وارد ایران بشود، برای وی فرصتی خواهد بود تا نیروهای ملی و ارتش را به شکل مناسب‌تری به دور خود گردآورد.

آمریکا پس از حاصل‌نشدن نتیجه لازم و مطلوب از تشدید فشارهای داخلی و خارجی به جمهوری اسلامی، به‌ویژه پس از شکست عملیات طبس، کودتای نافرجام نقاب را که از مدت‌ها قبل طرح‌ریزی‌شده بود به اجرا گذاشت. بنا به اطلاعات به‌دست‌آمده آمریکایی‌ها پس از ماجرای طبس، طرح کودتا و جنگ را بررسی کردند و بنا به دلایلی کودتا را در اولویت قرار دادند، اما یکی از عناصر کودتا در قسمتی از اعترافاتش می‌نویسد:

بحث بود که بین جنگ و کودتا، ابتدا کدام یک شروع شود. در صورت شکست کودتا جو حاکم بر ارتش و بی‌اعتمادی و غیره، زمینه خوبی جهت ایجاد جنگ فراهم می‌کرد. هم‌زمان با کودتا، عراق با ایجاد درگیری در ۲۰ منطقه مرزی، اوضاع را به‌گونه‌ای متشنج کرد که نظرها از داخل به مسائل مرزی معطوف شود؛ ضمن اینکه بر اساس شواهد و قراین، عراق و برخی دیگر از کشورهای منطقه در کمک و حمایت از عناصر کودتاچی نقش فعالی داشتند؛ چنان‌که صدام پس از شکست کودتا بار دیگر برای آغاز جنگ اعلام آمادگی کرد و در یکی از سخنرانی‌هایش گفت: اینک برای استرداد سه جزیره واقع در خلیج‌فارس که توسط شاه اشغال‌شده است، توانایی نظامی لازم را داریم. هرگز از زمان اشغال این سه جزیره ساکت ننشسته‌ایم و پیوسته از نظر نظامی و اقتصادی برای پس گرفتن سه جزیره مذکور آمادگی داشته‌ایم.

چنان‌که برژینسکی پیشتر اشاره‌کرده بود، واگذاری نقش جدید به عراق به‌منظور وادار کردن ایران به پذیرش خواسته‌ها و نظریه‌های آمریکا سبب شد عراق پس از شکست کودتا بی‌درنگ مقدمات لازم را با انتقال نیرو به مرز و گسترش درگیری در نوار مرزی فراهم کند.

اهداف عراق از تهاجم سراسری

پس‌ از آنکه صدام قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را در ۱۷ سپتامبر ۱۹۸۰ (۲۶ شهریور ۱۳۵۹) لغو و تسلط کامل عراق بر آبراه اروند را اعلام کرد، حاکمان بغداد اساس این باور که توازن نظامی به نفع کشورشان تغییر کرده است و همه عوامل از جمله اوضاع ایران، وضعیت منطقه و مناسبات بین‌المللی، به تحقق اهداف آنها کمک خواهد کرد؛ در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ تهاجم سراسری خود را از هوا، دریا و زمین به خاک جمهوری اسلامی ایران آغاز کردند.

استعداد نیروی زمینی عراق در آغاز تهاجم بالغ بر ۴۸ یگان می‌شد که عبارت بودند از ۱۲ لشکر (شامل پنج لشکر پیاده، پنج لشکر زرهی و دو لشکر مکانیزه) و ۱۵ تیپ مستقل (شامل ۱۰ تیپ پیاده، یک تیپ زرهی، یک تیپ مکانیزه و سه تیپ نیروی مخصوص) به‌اضافه تیپ ۱۰ گارد ریاست جمهوری و نیروهای گارد مرزی که در مجموع شامل ۲۰ تیپ مرزی می‌شد.

در آن زمان، ماشین نظامی عراق با بهره‌مندی کامل از تجهیزاتی نظیر ۸۰۰ قبضه توپ، ۵۴۰۰ دستگاه تانک و نفربر، ۴۰۰ قبضه توپ ضدهوایی، ۳۶۶ فروند هواپیما و ۴۰۰ فروند بالگرد، آمادگی عملیاتی مناسبی داشت.

اهداف عراق از این تهاجم را با توجه به همسویی منافع این کشور با آمریکا در مهار انقلاب اسلامی و تمایلات توسعه‌طلبانه رژیم بعثی برای بهره‌برداری از خلأ ناشی از سقوط رژیم شاه در سه سطح می‌توان دسته‌بندی کرد

۱- لغو قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر؛

۲- تجزیه ایران با جداکردن استان خوزستان از آن؛

۳- براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران

در این میان، به نظر می‌رسد لغو قرارداد الجزایر و تسلط کامل عراق بر رودخانه اروند، نازل‌ترین بخش از اهداف رژیم عراق بود که در صورت تحقق این هدف، براندازی حکومت و تجزیه ایران هم در عمل پیگیری می‌شد.

گرچه لغو قرارداد الجزایر بدون حمله سراسری امکان‌پذیر بود؛ لکن همان‌طور که گفته شد؛ اهداف عراق از تهاجم به خاک ایران به‌طورقطع فراتر از موارد ذکرشده بود و حاکمان عراق می‌پنداشتند پس‌ازاین تهاجم، دست‌کم قادر خواهند بود قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را لغو و بدین ترتیب معضل راهیابی کشورشان به شمال خلیج فارس را حل کنند.

با این زمینه‌ها، اهداف و استدلالات، صدام هجوم سراسری خود به ایران را در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ به‌طور رسمی آغاز کرد.

منبع: دفاع پرس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

[ad_2]

[zaya_short_link]

بررسی زمینه‌ها و اهداف شروع تهاجم صدام به ایران بیشتر بخوانید »

هجوم ماموران ستم شاهی پهلوی به مدرسه فیضیه قم و شکل گیری نهضت امام خمینی (ره) / انتشار در روز ۱۰ فروردین ۱۴۰۱

هجوم ماموران ستم شاهی پهلوی به مدرسه فیضیه قم و شکل گیری نهضت امام خمینی (ره)

[ad_1]

گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: فاجعه خونین هجوم عوامل رژیم شاهنشاهی به مدرسه فیضیه قم را می‌توان توطئه‌ای از قبل برنامه ریزی شده توسط عوامل رژیم شاه با هدف تضعیف حوزه و روحانیت دانست. این واقعه تاریخی، اما یک دستاورد بسیار مهم و استراتژیک برای نیرو‌های انقلابی داشت و آن شکل‌گیری نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) بود.

اما فاجعه خونین هجوم عوامل رژیم شاهنشاهی به مدرسه فیضیه قم یک دفعه و بدون مقدمه اتفاق نیفتاد بلکه یک سری مقدمات و شرایطی قبل از آن ایجاد شد که در نهایت منجر به حمله عوامل رژیم ستم شاهی به مدرسه فیضیه قم شد. یکی از این شرایط تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی و لوایح ششگانه و همچنین انقلاب سفید شاه و ملت بود.

این درحالی است که روحانیت مبارز شیعی نسبت به رویداد‌ها و اتفاق‌هایی که رخ داد ساکت نماندند و دست به اعتراضات بسیار گسترده‌ای زدند و در راس آن‌ها امام خمینی (ره) عید سال ۱۳۴۲ را عزای عمومی اعلام کردند که خوشبختانه با استقبال بسیار خوب مردم ایران نیز روبرو شد.

رژیم شاهنشاهی که دست نشانده آمریکا بود از مبارزات امام خمینی (ره) و روحانیون به شدت خشمگین شد و به همین دلیل در دوم فروردین سال ۱۳۴۲ که مصادف با ۲۵ شوال سالروز شهادت امام صادق (ع) بود در جهت انتقام از آن‌ها و ارعاب روحانیون و همچنین حاکم کردن جو خفقان و ترس بر حوزه علمیه قم، دستور حمله به مدرسه فیضیه را داد.

متاسفانه در این ماجرا نیروهاى ظالم و ستمگر رژیم شاه با لباس مبدل به مدرسه فیضیه آمده و پس از برهم زدن مجلس عزادارى، به درگیرى و ضرب و شتم طلاب و روحانیون بى‌‏دفاع پرداختند. اما وقتی این جنایت به اوج خود رسید که در ادامه این وقایع مأمورین رسمى هم به کمک آن‌ها آمده و با گلوله باران طلاب، ده‌ها نفر از آن‌ها را شهید و مجروح کرده و در نهایت نیز با به آتش کشیدن لباس‌ها و کتاب‌های طلاب، مدرسه را ترک کردند.

البته این تمامی ماجرا نبود، زیرا هجوم عوامل رژیم شاهنشاهی به مدرسه فیضیه قم جوى از رعب و وحشت را بر دل‌های برخی از مردم قم حاکم کرد. اما رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (ره) بدون کوچکترین ترسی با سخنان ظلم ستیز و دشمن شکن بار دیگر نور امید را در دل‌های مردم قم زنده کردند و اینگونه شد که رژیم شاه را در ترفند جدید او ناکام گذاشتند.

این شرایط در حالی بود که امام خمینی (ره) با فریاد‌های روشنگرانه و با کمک از آموزه‌های دین مبین اسلام همچنان مشعل مبارزه را در حوزه علمیه و مراکز مهم کشور، روشن نگه داشتند و رژیم را از موضع حمله و تهاجمی که پیش گرفته بود به موضع انفعالى کشاندند.

حضرت امام خمینی (ره) به مناسبت هجوم عوامل رژیم شاهنشاهی به مدرسه فیضیه قم اعلامیه‌‏اى صادر کردند که در آن دو نکته مهم نهفته بود. نکته اوّل اینکه که شاه دوستى را مساوى غارتگرى و هتک اسلام معرّفى کرده بودند و نکته دوّم این که تقیّه را در شرایط موجود که اصل اسلام و مذهب در مخاطره بود را حرام اعلام کردند.

در پایان باید بگوییم که با وجود اینکه رژیم ستمگر شاهنشاهی با زمینه چینی و اجرای توطئه هجوم به به مدرسه فیضیه قم و کشته و زخمی کردن تعداد فراوانی از طلاب و مردم قدرت نظامی خود را به رخ روحانیت کشید و آن‌ها را در مقطعی کوتاه وادار به عقب نشینی در برابر اهداف پلید، ستمگرانه و دین ستیزانه خود کرد، اما در نهایت این امام خمینی (ره) بود که با سخنرانی‌های افشاگرانه و ظلم ستیزانه خود نور امید را در دل‌های مردم قم و روحانیت کشور زنده کردند.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

[ad_2]

هجوم ماموران ستم شاهی پهلوی به مدرسه فیضیه قم و شکل گیری نهضت امام خمینی (ره) بیشتر بخوانید »

تسخیر لانه جاسوسی قطع دست استعمار آمریکا از ایران / انتشار در روز ۹ فروردین ۱۴۰۱

تسخیر لانه جاسوسی قطع دست استعمار آمریکا از ایران

[ad_1]

گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: بعد از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی در ایران اگرچه حکومت وابسته پهلوی به آمریکا و غرب از قدرت به پایین کشیده شده بود، اما با وجود ادامه فعالیت سفارتخانه‌های غربی به خصوص آمریکا همچنان شاهد دخالت‎ها، برنامه‌ریزی‌ها و توطئه‌های آمریکا در امروز داخلی ایران اسلامی و ایفای نقش موثر و غیرقابل انکار در ناآرامی‌ها و آشوب‌های داخلی بودیم.

البته مقامات و مسئولین وقت جمهوری اسلامی ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با مشاهده خرابکاری‌ها و مشکل تراشی‌های سفارت آمریکا در تهران بار‌ها و بار‌ها به سفیران و کارداران سفارت آمریکا در تهران تذکر‌های فراوانی را مبنی بر خودداری از اقدامات منفی و خرابکارانه داده بودند، ولی سفارت این کشور استعمارگر با توجه به اینکه بیشتر به یک لانه جاسوسی شبیه بود تا یک مکان دیپلماتیک همچنان به اقدامات خود ادامه می‌داد.

در نهایت نیز پس از اینکه مردم و مسئولین وقت جمهوری اسلامی ایران مشاهده کردند که تذکرات آن‌ها توسط سفارت آمریکا جدی گرفته نمی‌شود، به مناسبت ۱۳ آبان ماه که سالگرد تبعید امام خمینی (ره) به ترکیه و اولین سالگرد کشتار دانش آموزان ایرانی توسط ماموران رژیم شاه بود راهپیمایی بسیار عظیمی را انجام دادند و خود را به سفارت آمریکا که بیش از یک مکان دیپلماتیک شبیه لانه جاسوسی شده بود را رسانده و آن را اشغال کردند.

در واقع می‌توان گفت اقدام انقلابی دانشجویان پیرو خط امام در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران پاسخی روشن و واضح به توطئه‌های فراوان آمریکا علیه انقلاب نوپای اسلامی در ایران بود. در این میان و قبل از تسخیر سفارت آمریکا در تهران وزارت امور خارجه کشور بار‌ها به صورت مستقیم و رسمی اعتراضات خود را به دلیل دخالت‌ها و توطئه‌های آمریکا در امروز داخلی ایران به واشنگتن کرده بود.

اما نکته جالب توجه و تامل برانگیز بی‌توجهی کامل دولت وقت آمریکا به تمامی اعتراضات صورت گرفته از سوی ایران به این کشور بود. از همه بهتر اینکه همچنان شاهد بودیم که آمریکا به دخالت‌ها و خراب کاری‌های خود در امور داخلی ایران ادامه می‌داد. همین امر هم موجب شد تا تصمیم مردم و دانجشویان ایران به بستن این لانه جاسوسی و قطع دست آمریکا از ایران بیش از پیش تقویت شود و در نهایت شاهد تسخیر این لانه جاسوسی در تهران باشیم.

موضوع بسیار مهم در جریان تسخیر لانه جاسوسی این بود که پیش از تسخیر سفارت آمریکا در تهران اسناد و مدارک بسیار روشن و غیرقابل انکاری به دست مقامات جمهوری اسلامی ایران افتاد که نشان از فعالیت غیر دیپلماتیک این سفارتخانه در تهران و ایران داشت. در واقع اینگونه می‎توان گفت که سفارت آمریکا در تهران درست همانند یک مرکز بسیار فعال و تاثیرگذار به امر جاسوسی و خرابکاری عمل می‎کرد.

در این میان حتی صاحب نظران برجسته‎ای، چون «ریچارد فالک» آمریکایی استاد تمام حقوق بین‌الملل در دانشگاه پرینستون تسخیر لانه جاسوسی امریکا در ایران را غیرقانونی ندانسته بود و اعتقاد داشت اسناد بدست آمده از داخل این مرکز در تهران نشان می‌داد که سفارت آمریکا در ایران مشغول کار‌های دیپلماتیک مرسوم نبود، بلکه رسماً به محلی برای جاسوسی و اقدامات اطلاعاتی – امنیتی علیه مردم ایران تبدیل شده بود.

در پایان باید به این نکته اشاره کرد که تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران آنقدر دارای اهمیت بود که حضرت امام خمینی (ره)، رهبر فقید انقلاب اسلامی، ضمن تایید و تحسین این عمل شجاعانه، فرمودند: «فتح لانه جاسوسی آمریکا، انقلابی به مراتب عظیم‌تر از انقلاب اول بود.» به همین مناسبت هم در تاریخ انقلاب اسلامی، روز تسخیر سفارت آمریکا در تهران به عنوان روز مبارزه با استکبار جهانی نام گذاری شده است.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

[ad_2]

تسخیر لانه جاسوسی قطع دست استعمار آمریکا از ایران بیشتر بخوانید »

انقلاب اسلامی و آغاز خیزش بیداری اسلامی در قرن بیستم

انقلاب اسلامی و آغاز خیزش بیداری اسلامی در قرن بیستم

[ad_1]

گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: پیروزی انقلاب اسلامی در ایران را می‌توان نقطه اصلی آغاز خیزش بیداری اسلامی در قرن بیستم دانست. زیرا این حرکت زمینه ساز و سرآغاز سایر حرکت‌های اسلامی آن هم با رویکرد‌های سیاسی در سطح جهان اسلام بود. البته میزان تاثیرگذاری انقلاب اسلامی بر تمامی جوامع اسلامی به یک صورت نبود و بر اساس وضعیت منطقه و ساختار هر کشور متفاوت بود.

در این میان یکی از مناطقی که انقلاب اسلامی و پیروزی این رویداد بزرگ سیاسی و مذهبی تاثیر شگرفی بر آن گذاشت خاورمیانه بود. پیروزی انقلاب اسلامی در ایران را می‌توان به عنوان نقطه آغازی بر شروع و شکل گیری حرکت‌های آزادی خواهانه و استکبارستیزانه در سطح کشور‌های مسلمان این منطقه دانست. زیرا مشخصا بعد از سقوط رژیم شاه در ایران بود که دنیای غرب آن آرامش و اطمینان و اعتماد به نفس خود را که سال‌ها از آن برخوردار بود از دست داد و با جریانی برآمده از پیروزی انقلابی اسلامی در ایران روبرو شد که تا امروز آن را تجربه نکرده بود.

از طرف دیگر بعد از پایان جنگ جهانی دوم جهان به دو بلوک غرب و شرق تقسیم شده بود و این دو بلوک با صف بند‌هایی که بین کشور‌های جهان انجام داده بودند نظم نوینی را بر اساس اهداف و سیاست‌های خود پایه گذاری کرده بودند. اما حادثه ناگهانی و غیرقابل پیش بینی پیروزی انقلاب اسلامی در ایران تمامی برنامه‌های شرق و غرب برهم ریخت و آن‌ها تا چشم را باز کردند خود را در برابر مکتب و جریان اسلام سیاسی دیدند که در برابر آن‌ها و با هدف دفاع در برابر مظلومان عالم و مقاومت و ایستادگی در برابر ظالمان و ستمگران قد علم کرده بود.

یکی از نخستین کشور‌هایی که از ثمرات و برکات پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بهره‌مند شد فلسطین بود. کشور فلسطین که با توطئه و برنامه ریزی دنیای غرب توسط رژیم جعلی اسرائیل اشغال شده بود و میلیون‌ها نفر از مردم آن‌ها در منطقه و جهان اواره شده بودند و در طول چندین دهه از کوچکترین حمایتی برای احقاق حقوق خود بی‌بهره بودند به یک باره بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران مکتب و جریان قدرتمند و برخواسته از اراده مردم ایران را در پشت سر خود یافتند که به عنوان بازویی قدرتمند و توانمند در مبارزه با اسرائیل غاصب و دنیای غرب به کمک آن‌ها آمده بود.

رژیم صهیونیستی که در طول چیزی نزدیک به ۶۰ سال اخیر بدون دغدغه و دردسر سرزمین‌های فلسطینیان را اشغال کرده بود و با جمع‌آوری یهودیان سراسر جهان مثلا دولت و حکومتی برای خود ایجاد کرده بود و همه روزه با کشته و زخمی کردن مردم فلسطین ظلم و ستم‌های فراوانی را بدون ترس و واهمه بر آن‌ها روا می‌داشت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران آرام آرام با شکل گیری و تشکیل گروه‌های مقاومت فلسطینی روبر شد که در برابر تجاوزات و توسعه طلبی‌های ان مقاومت و ایستادگی کردند و این جریان فقط مرحون پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بود.

خیرات و برکات پیروزی انقلاب اسلامی در ایران تا امروز فقط به مرز‌های فلسطین اشغالی محدود نبوده و دیگر کشوری که با معجزه انقلاب اسلامی صاحب نیرو و توانی قدرتمند و دشمن شکن در مسیر مبارزه با رژیم صهیونیستی شده لبنان است. لبنان که سال‌ها شاهد اشغال بخش‌های مهم و استراتژیک خود توسط اسرائیل بود به یومن پیروزی انقلاب اسلامی در ایران صاحب نیرویی قوی و قدرتمند به نام حزب‌الله لبنان شد که توانست برای نخستین بار طعم شکست را به ارتش تا دندان مسلح اسرائیل بچشاند و آن‌ها را از سرزمین‌های خود بیرون کند.

در واقع باید گفت پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) در ایران آنقدر دارای خیرات و برکات فراوان و غیرقابل پیش بینی بود که دنیای استعمار و استکبار جهانی و جبهه ظالم غرب را از حالت تهاجم به کشور‌های اسلامی به حالت تدافعی در برابر آن‌ها مجبور کرده است و حالا امروز بعد از دهه‌ها شاهد هستیم که دنیای اسلام روزبه روز بر قدرت و توان خود می‌افزاید و این ارتقاء سطح آمادگی و دفاعی، جهان اسلام را در برابر تجاوزات دنیای استکبار بیمه کرده است.

در پایان باید گفت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بود که شاهد شروع و آغاز خیزش‌های اسلامی در سطح کشور‌های مسلمان بودیم و در این مسیر بود که حکومت‌های ظالم و ستمگر «صدام» در عراق، «حسنی مبارک» در مصر، معمر «قذافی» در لیبی و حکومت‌های دیگر در چند کشور دیگر در جریان «بهار عربی» به دست مردم مسلمان کشور‌های خود به زیر کشیده شدند.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

[ad_2]

انقلاب اسلامی و آغاز خیزش بیداری اسلامی در قرن بیستم بیشتر بخوانید »

تهدید تازه علیه انقلاب اسلامی/ جریان خاص در تمنّای "زمستان داغ"

تهدید تازه علیه انقلاب اسلامی/ جریان خاص در تمنّای "زمستان داغ"

[ad_1]

فردی که پیش از این گفته بود خاطره خوشی از انقلاب ۵۷ ندارد؛ اکنون به سفیدسازی رژیم سمتشاهی نیز رو آورده است!

سرویس سیاست مشرق – «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

 

علت تأکید برخی اصلاح‌طلبان بر وقوع اغتشاش در دولت رئیسی چیست؟

جریان خاص در تمنّای “زمستان داغ”

تهدید تازه علیه انقلاب اسلامی/ جریان خاص در تمنّای "زمستان داغ"

معصومه آقاپورعلیشاهی، از نمایندگان اصلاح‌طلب مجلس دهم در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا با بیان این‌که  قیمت ارز به راحتی بالا می‌رود اما به سختی پایین می‌آید، اظهار داشت: باید دقت کنیم افزایش قیمت ارز باعث تشدید تورم می‌شود و حتی اگر قیمت ارز پایین بیاید،  نرخ تورم کالا کاهش پیدا نمی‌کند.

او می‌افزاید: متاسفانه از زمان تشکیل دولت سیزدهم تا به امروز ما با یک رشد هنگفت در زمینه قیمت ارز روبرو هستیم؛  امروز جامعه واقعاً تحمل افزایش قیمت ارز را ندارد. ما باید کاری کنیم که قیمت آن را به ۲۲ الی ۲۳ هزار تومان برسانیم در غیر اینصورت تورمی که امروز در قیمت ارز به وجود آمده در آبان ماه در قیمت کالاها و نهادهای تولیدی خودش را نشان خواهد داد و شرایط سختی را خواهیم داشت چراکه این تورم باعث می‌شود سفره خانواده‌ها کوچک شود.

آقاپورعلیشاهی همچنین اظهار کرده است:

“اگر خدای ناکرده این برنامه‌های اقتصادی در ۲ الی۳ ماه آینده اصلاح نشود، در زمستان ۱۴۰۰ با بحران‌ روبرو خواهیم شد که اولینش بحران بیکاری و بعد از آن بحران‌های امنیتی و اجتماعی خواهد بود”.[۱]

 

*پیش از این، احمد شیرزاد هم از احتمال وقوع اغتشاش در دولت رئیس‌جمهور رئیسی حرف زده بود. [۲]

مع‌الوصف همه باید بدانند که توطئه ایجاد “فتنه اقتصادی” و به خیابان کشاندن مردم به بهانه مشکلات اقتصادی در ایران، حرف دیروز و امروز نیست و ستاد هسته سخت اصلاحات بیش از ۱۰ سال است که به دنبال جمع‌آوری هیزم برای این فتنه بزرگ و جرقه‌رسانی به آن است.

این پروژه به حدی وسیع و دهشتناک طراحی شده که حتی سابق بر این شاهد برخی شیطنت‌ها درباره فتنه اقتصادی حتی از درون ستاد دولت اعتدال بودیم!

شیطنتهای رؤیت شده‌ای مثل تأکید سخنگوی وقت دولت بر ادامه‌دار بودن حکایت اغتشاشات آبان ۹۸! که سؤالات بزرگ بی‌پاسخی را درباره دولت اعتدال در دامن تاریخ گذاشت…

در اشاره به دولت آقای رئیسی هم باید دانست که اگرچه برخی راه حل‌های ضروری جلوگیری از بروز فتنه اقتصادی (مثل مبارزه با گرانی موجود که از هیچ قاعده دلاری، تورمی، تحریمی و بازاری پیروی نمی‌کند) از وظایف دولت است اما راه حل‌های مهمتری مثل راه ندادن سیاه‌نمایان به درون مناصب دولتی، اشراف دستگاه‌های امنیتی کشور علیه تریبون‌های پمپاژ سیاه‌نمایی، رصد مشوّقان اعتراض خیابانی و ترسیم دقیق شرایط کشور در هر دو بعد نقاط مثبت و منفی نیز لازم به پیگیری است.

لازم به ذکر آنکه القای بحث وجود بحران بیکاری در ایران نیز یا از سر بی‌اطلاعی است و یا از سر دشمنی!

زیرا به گواه آمار رسمی، نرخ بیکاری در ایران وارد کانال تک رقمی (زیر ۱۰ درصد) شده و این مسئله در نقطه مقابل کلمه بحران قرار دارد. [۳] شاهد مثال اینکه ندانستن همین حقیقت ساده درباره یکی از مثبتات اقتصادی کشور؛ می‌تواند موجب “اعتراض ظالمانه” شود!

 

***

 

تهدید تازه علیه انقلاب اسلامی

تهدید تازه علیه انقلاب اسلامی/ جریان خاص در تمنّای "زمستان داغ"

محمدرضا تابش، فعال چپ و از حامیان رئیس‌جمهور روحانی در بخشی از یک مصاحبه با شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی با تأکید بر اینکه مردم ایران ناراضی و بی‌اعتمادند، اظهار کرده است:

“مردم می‌گویند قرار بود با برقراری انقلاب اسلامی عدالت، قسط و مساوات برقرار شود و تبعیض، رشوه، دزدی و فساد رخت از جامعه بر کند و مردم از مواهب زندگی مادی خود لذت ببرند. انتظار هم همین بود که با منابع غنی کشور باید امروز مردم کشورمان بهره‌مندترین مردم از منابع باشند. اما مردم می‌بینند که آنچه فکر می‌کردند محقق نشد”! [۴]

 

*با خوانش این اظهارات؛ نخستین سؤالی که به ذهن متبادر می‌شود اینست که اکثریت مردم از کجا و با چه فرایندی نظرات خود را اینچنین دقیق به آقای تابش منتقل کرده‌اند!؟

جواب این سؤال واضح است و به سادگی مشخص می‌شود که تابش نظرات خود را به مردم ایران نسبت داده است.

مسئله دیگر سخن نامعقول و غیر منطقی “مطالبه ریشه‌کن شدن فساد و رشوه در جامعه است”!

زیرا فساد و رشوه از آنجا که یک امر نفسانی است در حکومت امام معصوم(ع) هم ریشه‌کن نمی‌شود.

پس شاهد یکسری القائات ناجوانمردانه با اهداف خاص هم در کلام تابش هستیم.

می‌ماند تأکید او بر اینکه آنچه مردم از انقلاب می‌خواستند محقق نشد!

حکما آقای تابش می‌دانند که مقولاتی مثل جدا کردن بخشی از خاک کشور، شکنجه و زندان به سبک ساواک، کمیسیون گرفتن رئیس مملکت از قراردادهای خارجی، اعطای سکه‌های طلا در نعلبکی تریاک پیشکار شاه، می‌گساری و فسق در طبقه حاکم کشور، فقر مطلق شیوع یافته بین مردم، قدرت خرید پایین مردم، حلبی‌آبادها و… که مقولات روز در زمان رژیم ستمشاهی بودند اکنون دیگر به تاریخ پیوسته‌اند و وقوع آنها در جمهوری اسلامی نه تنها مستوجب برخورد شدید، پیگیری قضایی و اشدّ مجازات است بلکه اساسا کسی جرأت ندارد پیرامون حکومت پیشرفته جمهوری اسلامی ایران تصور چنین رفتارهای ظالمانه‌ای را داشته باشد!

پس مردم ایران به هدفشان از انقلاب اسلامی رسیده‌اند.

از سوی دیگر چرا تابش به مردم نمی‌گوید که فقر مطلق ۶ درصدی سال ۵۷ امروز به کمتر از یک‌دهم درصد رسیده، ضریب جینی یا همان تفاوت درآمدی بین فقیر و غنی در ایران از آمریکا هم بهتر شده، استقلال و آزادی به معنی کامل کلمه در ایران وقوع یافته، امنیت کشور تثبیت شده، عدالت بصورت جدی مورد اهتمام قرار دارد و هیچکس جرأت ظلم و فساد علنی ندارد.

بله! ما در جمهوری اسلامی هم شاهد مشکلاتی هستیم اما اولا این مشکلات از جنس مشکلات رژیم ستمشاهی نیستند، ثانیا راهکار دارند و ثالثا حاکمیت کشور و مردم به دنبال رفع این مشکلات هستند و کسی سدی برای آنها متصور نیست.

و این مشکلات را بایستی در کنار آنهمه مثبتاتی که در پی وقوع انقلاب اسلامی تقدیم مردم شد، نظاره کرد و سیر منطقی فرایند طی شده را در نظر گرفت.

مسئله مهمتری که در این یادداشت باید به عنوان یک تهدید تازه در دهه پنجم عمر مقدس نظام اسلامی به آن اشاره شود؛ تفکرات و القائات غلط تابش و امثال تابش است!

مردم باید بدانند مادام که افرادی اینچنین سیاه‌نما، کتمان‌گر و القاگر ناشادی در جامعه باشند؛ حتی اگر ما در بهشت هم باشیم اما به تصور زیست جهنمی می‌رسیم.

آدرس پادرزهر این مسئله نیز مشخص است. .. باید کسانی از خواص جامعه در مقابل این سیاه‌نمایی‌های منجر به فتنه بایستند و مردم نیز باید از مبارزه علیه سیاه‌نمایی و القای شرایط جهنمی استقبال کنند. و گرنه امتیازات کشور از دست خواهد رفت. همانطور که جایگاه هجدهمین اقتصاد جهان بودن ایران مورد سخره و سکوت قرار گرفت و از دست رفت…

 

***

 

خاطرات یک انقلابی پشیمان از خوبی‌های رژیم شاه!

تهدید تازه علیه انقلاب اسلامی/ جریان خاص در تمنّای "زمستان داغ"

فیاض زاهد، از فعالان اصلاح‌طلب در بخشی از یک مصاحبه با شماره یکشنبه گذشته روزنامه شرق اظهار کرده است:

“اعتماد عمومی در طول زمان و به آرامی به وجود می‌آید و ناگهان از دست می‌رود. مردم به یک فرد اعتماد نمی‌کنند و اعتماد زمانی به وجود می‌آید که سیستم مورد اعتماد آنها باشد؛ یعنی در یک سیستم به معنای حکومت، سلاطین قیر و سکه به وجود نیایند، فساد اقتصادی وجود نداشته باشد و شرایط برای مردم هموار باشد. وقتی مردم به مجموعه عوامل بی‌اعتماد شوند از کشور می‌روند. امروز می‌بینیم سرمایه‌های مالی بسیاری به واسطه مهاجرت به کشورهای دیگر می‌روند و در بسیاری از خانواده‌ها می‌بینیم که یا نمونه مهاجرت وجود دارد یا کارهای مهاجرت در حال انجام است یا آنکه رؤیای مهاجرت میان اعضای خانواده دیده می‌شود؛ در حالی‌که پیش از انقلاب آمار مهاجرت ایرانیان حدود صفر بود و اگر افرادی مثلا برای تحصیل به خارج از کشور می‌رفتند، بعد از اتمام تحصیلشان به کشور بازمی‌گشتند. اعتماد عمومی سخت به دست می‌آید و راحت از دست می‌رود. “[۵]

 

*برخی از رجال جریان چپ تا قبل از این به این‌همانی نظام جمهوری اسلامی با رژیم شاه اشتهار داشتند اما شاهدیم که آقایان ترقی کرده‌اند و به مقام پایین‌تر دانستن نظام اسلامی از رژیم طاغوت و خوب‌نمایی از شاه خائن هم نائل شده‌اند!

از غیر عقلانی بودن اظهارات زاهد (که چند سال قبل هم گفته بود خاطره خوشی از انقلاب ۵۷ ندارد!) همین بس که گویا ایشان کتاب نمی‌خواند و نمی‌داند که حکومت بدون فساد اقتصادی یک اتوپیای دست نیافتنی است که حتی در حکومت امام معصوم هم محقق نمی‌شود.

ما قضاوت درباره اظهارات عوامانه زاهد را بر عهده مخاطبان محترم می‌گذاریم و مجددا بیان می‌کنیم که شیوع تریبون‌های سیاه‌نمایی و القای زیست جهنمی در ایران؛ ‌ نخواهد گذاشت آب خوش از گلوی مردم پایین برود…

 

***

 

1_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1129522

2_ mshrgh.ir/1265981

3_ mshrgh.ir/1247052

4_ https://www.armanmeli.ir/fa/main/print/322286

5_ https://sharghdaily.com/fa/main/print/297936

[ad_2]

منبع

تهدید تازه علیه انقلاب اسلامی/ جریان خاص در تمنّای "زمستان داغ" بیشتر بخوانید »