رژیم صدام

این خلبان بغداد را برای صدام ناامن کرد

این خلبان بغداد را برای صدام ناامن کرد


به گزارش مجاهدت از گروه سایر رسانه‌های دفاع‌پرس، پیش از آزادسازی خرمشهر، عراق در چنین جایگاهی قرار داشت و یک سر و گردن از ما بالاتر بود و می‌توانست با فشار‌های سیاسی، خود را به ما تحمیل کند، ولی با آزادسازی خرمشهر قضیه برعکس شد و نظام بین‏‌الملل شاهد شکست نظامی – سیاسی عراق در این منطقه استراتژیک شد و این در حالی بود که عراق برگ برنده خود را برای اعمال نظرات نامشروع در منطقه از دست داد.

در شرایطی که خرمشهر آزاد شده بود کشور‌های عرب منطقه که روی صدام و ارتش آن تکیه داشتند دچار وحشت شدند. آمریکا و برخی کشور‌های عرب توصیه کردند که در این فضا و شرایط حاکم، هرچه سریع‏تر باید آتش‏‌بس برقرار شود.

در تشریح علل تصمیم برگزاری کنفرانس غیرمتعهد‌ها در بغداد می‌توان گفت که رژیم صدام که در آن شرایط از لحاظ سیاسی بسیار ضعیف شده بود، بهترین راه خروج از این بحران را برگزاری اجلاس سران کشور‌های غیرمتعهد در بغداد دانست، زیرا از این طریق موفق می‌شد با صدور بیانیه و حربه‏‌های دیگر همه چیز را به نفع خود و به ضرر نظام جمهوری اسلامی ایران به پایان برساند.

از سوی دیگر، عراق بار‌ها اعلام کرده بود که بغداد کاملاً امن است و حتی پرنده‌ای جرأت ندارد در آسمان بغداد پرواز کند. در این زمان بود که ایجاد ناامنی در استان بغداد در دستور کار نظامی – سیاسی جمهوری اسلامی قرار گرفت تا ضمن هدف قرار دادن تأسیسات پالایشگاهی «الدوره» در جنوب شرقی شهر بغداد از برگزاری نشست سران غیرمتعهد‌ها جلوگیری شود.

خلبان عباس دوران که بود؟

عباس دوران در سال ۱۳۲۹ در شهر شیراز دیده متولد شد. وی پس از اخذ دیپلم در سال ۱۳۵۱ وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی ارتش شد و پس از طی دوره مقدماتی در ایران برای ادامه تحصیل و طی دوره تکمیلی به آمریکا اعزام شد و پس از اخذ نشان و گواهینامه خلبانی به ایران بازگشت.

وقتی جنگ تحمیلی در روز ۳۱ شهریورماه ۱۳۵۹ آغاز شد در پست افسر خلبان شکاری و معاونت عملیاتی فرماندهی پایگاه سوم شکاری (شهید نوژه) انجام وظیفه می‌کرد. او در طول جنگ بیش از ۱۲۰ پرواز جنگی داشت.

بار‌ها می‌گفت اگر هواپیما بال نداشته باشد خودم بال درآورده و بر سر دشمن فرود می‌آیم و هرگز تن به اسارت نخواهم داد.

عباس دوران هفتم آذرماه سال ۱۳۵۹ در یک عملیات متحورانه دو ناوچه نیروی دریایی عراق را در حوالی اسکله «الامیه» و «البکر» غرق کرد، چنانچه می‌گفتند و به اثبات هم رسید نیروی دریایی عراق را سرهنگ خلبان عباس دوران و سرهنگ خلبان خلعتبری به نابودی کشاندند. زمانی که اسرائیل به لبنان حمله کرد وی اولین خلبانی بود که آمادگی خود را جهت نبرد با صهیونیست‏ها اعلام کرد.

در سال ۱۳۶۱ جنگ تحمیلی هر روز شعله‏‌ورتر می‌شد و صدام رئیس دولت بعث عراق برای مانور سیاسی از برپایی کنفرانس غیرمتعهد‌ها سخن می‌گفت و از مدت‏ها قبل به کمک آمریکا بغداد را به زعم خود به دژ نفوذناپذیری تبدیل کرده و تبلیغات بسیار وسیعی به راه انداخته بود تا حدی که برای سران غیرمتعهد بنز‌های سفارشی‏‌اش را بر روی اتوبان‏‌های نوساز بغداد راه انداخت، خیلی خرج کرده بود. از یک طرف هم مدام، تبلیغ می‌کردند که ایران نمی‌تواند بغداد را ناامن کند. در این شرایط بود که سرهنگ خلبان عباس دوران برای جلوگیری از برگزاری کنفرانس سران غیرمتعهدها، بیستم تیرماه ۱۳۶۱ مأموریت یافت تا پایتخت عراق را ناامن کند.

روز ۳۰ تیرماه ۱۳۶۱ سه هواپیما که هر کدام دو سرنشین داشتند مأموریت یافتند روی بغداد عملیاتی انجام دهند. هدف آن‏ها بمباران پالایشگاه بغداد، نیروگاه اتمی بغداد و «پایگاه الرشید» یا ساختمان اجلاس در بغداد بود.

هواپیمای شماره یک: عباس دوران – منصور کاظمیان هواپیمای شماره دو: اسکندری – باقری هواپیمای شماره سه: توانگریان – خسروشاهی

ماجرای این مأموریت که خلبان عباس دوران در آن به شهادت رسید از زبان همکار و همراهش منصور کاظمیان خواندنی است:

وی می‌گوید: قبل از اینکه انجام این عملیات را به ما اعلام کنند عباس دوران به «امیدیه» رفته بود و قرار بود در صورتی که در «عملیات رمضان» نیاز شد، پرواز کند، زیرا نیروی زمینی ارتش در این عملیات نیاز به حمایت‏‌های هوانیروز داشت. در نتیجه دو روز قبل از شروع عملیات عباس دوران به ما ملحق شد و به ما توضیح دادند که به علت حساسیت ویژه، این عملیات با سه هواپیما انجام خواهد شد. «هواپیمای شماره ۱» من بودم و عباس دوران. «هواپیمای شماره ۲» محمود اسکندری بود و ناصر باقری و «هواپیمای شماره ۳»، توانگریان و خسروشاهی که البته قرار شده بود هواپیما‌های شماره ۱ و ۲ به عمق خاک عراق و شهر بغداد بروند و علاوه بر بمباران پالایشگاه «الدوره» دیوار صوتی این شهر را نیز بشکنند و هواپیمای شماره ۳ نزدیک مرز به عنوان پشتیبان و نیروی جایگزین مستقر شود تا در صورت بروز هرگونه مشکلی برای این دو هواپیما، عملیات را ادامه دهد.

ما به سمت بغداد پرواز کردیم. تقریباً ۱۵ کیلومتری بغداد بودیم که با دیوار آتش و پدافند دشمن روبه‏‌رو شدیم و در همین فاصله چند گلوله به هواپیمای ما اصابت کرد. وقتی این گلوله‏‌ها به هواپیمای ما اصابت کرد عباس به من گفت که چراغ موتور سمت راست روشن شده و ظاهراً موتور از کار افتاده است. به عباس گفتم چاره‏‌ای نیست و باید به عملیات ادامه دهیم. زیرا در آن شرایط اگر باز می‌گشتیم دوباره در دیوار آتش دشمن قرار می‌گرفتیم بنابراین به سمت جنوب شرقی شهر بغداد که پالایشگاه «الدوره» در آنجا بود ادامه مسیر دادیم و با این که پدافند دشمن بسیار قوی بود تمام بمب‏ها را روی این پالایشگاه تخلیه کردیم.

بعد از تخلیه بمب‏‌ها مسیری را ادامه دادیم که دقیقاً به سمت همان هتلی ختم می‌شد که قرار بود کنفرانس غیرمتعهد‌ها در آن برگزار شود.

زمانی که ما بمب‏‌ها را روی پالایشگاه الدوره می‌ریختیم آتش بی‌امان و شدید دشمن قطع نمی‌شد. در همان موقع بود که هواپیما مورد اصابت چند گلوله دیگر قرار گرفت و قسمت عقب آن به طور کلی از بین رفت.

وقتی به پشت سرم نگاه کردم پالایشگاه را دیدم که در آتش می‌سوزد. در آن لحظه بود که دیدم قسمت دم هواپیما تا وسط کابین از بین رفته و در آتش می‌سوزد. دیگر حتی فرصت نشد که به عباس این قضیه را بگویم و نمی‌دانم چطور شد که صندلی من به بیرون پرت شد.

درست نمی‌دانم، اما قبل از اینکه بخواهم به عباس بگویم که قسمت عقب هواپیما از بین رفته صندلی به بیرون پرت شده بود. نمی‌دانم آیا عباس بود که این کار را کرد (چون چند لحظه قبل از آن به شدت اصرار داشت که من هواپیما را ترک کنم). یا آتشی که در قسمت وسط کابین بود باعث این قضیه شده بود. در هر صورت چشمانم سیاهی رفت و دیگر هیچ چیز ندیدم. وقتی به هوش آمدم به عنوان اسیر در وزارت دفاع عراق بودم. بعد از دو ماه یک سرباز عراقی که نگهبان وزارت دفاع عراق بود به من گفت که هواپیمای شما را دیدم که آتش گرفته بود، یک چتر باز شد و بعد از چند ثانیه هواپیما به هتل محل برگزاری کنفرانس غیرمتعهد‌ها برخورد کرد. تازه فهمیدم عباس صندلی خودش را به بیرون پرت نکرده و پس از برخورد هواپیما با ساختمان هتل به شهادت رسیده است.

وقتی خبر شهادت عباس دوران را شنیدم به یاد صحبت‌‏های شب قبل از عملیات افتادم که به من گفت: «منصور جان اگر یک وقت هواپیما دچار مشکلی شد تو خودت را به بیرون پرت کن و منتظر من نمان، چون من باید در هواپیما بمانم و مأموریتم را به اتمام برسانم.»

کاظمیان درباره عملیات‏‌های مهمی که با عباس دوران انجام داده است، می‌گوید: من از سال ۱۳۶۰ که عباس دوران به همدان منتقل شده بود با او آشنا شدم و در عملیات‏‌های زیادی با او شرکت کردم که مهم‏ترین آن‌ها عملیات فتح‏‌المبین، عملیات بوشهر برای بمب‏‌باران اسکله‏‌های «البکر و الامیه» نزدیک بندر بصره و همچنین آخرین عملیات با هدف ناامن کردن شهر بغداد و به هم زدن کنفرانس غیرمتعهد‌ها بود.

عباس دوران بین همه معروف بود. ترس را هیچ‏گاه در وجود او ندیدم. سخت‏‌ترین مأموریت‏‌ها را قبول می‌کرد و به تنها چیزی که فکر می‏‌کرد هدف بود. حتی یادم هست در عملیات بمب‏‌باران اسکله‌های «البکر» و «الامیه» در نزدیکی بندر بصره، بنا به دلایلی قرار شد که عملیات به صورت نیمه کاره متوقف شود، ولی عباس دوران قبول نکرد و عملیات را به آخر رساند. او هیچ‏گاه در کابین صحبت نمی‌کرد و همیشه می‌گفت اگر از مسیر منحرف شدم و یا حالت نامتعادلی را مشاهده کردید آن وقت علاوه بر اینکه به من اعلام می‌کنید مواظب اطراف باشید.

منصور کاظمیان همزمان با شهادت عباس دوران به اسارت درآمد و پس از هشت سال و دو ماه اسارت، بیست و چهارم شهریور ۱۳۶۹ آزاد شد و به میهن اسلامی بازگشت.

نا امن نشان دادن بغداد تنها راه جلوگیری از برگزاری اجلاس سران غیرمتعهد‌ها

سرهنگ ناصر باقری دیگر همرزم عباس دوران می‌گوید: این عملیات از لحاظ سیاسی برای جمهوری اسلامی ایران بسیار مهم بود، (هر چند که تا کنون مهجور مانده است) اگر کنفرانس سران کشور‌های غیرمتعهد در بغداد برگزار می‌شد صدام به مدت هشت سال ریاست آن را به عهده می‌گرفت. جمهوری اسلامی ایران اعتراض شدید خود را با تحریم کنفرانس نشان داده بود، اما این امر کافی نبود و این کنفرانس نباید در بغداد برگزار می‌شد و ریاست آن به مدت هشت سال در دست صدام قرار می‌گرفت.

ایران از لحاظ سیاسی نتوانست مانع این امر شود و در نهایت متوسل به حربه نظامی شد. تنها راهی که می‌شد از برگزاری کنفرانس جلوگیری کرد ناامن نشان دادن شهر بغداد بود که صدام به امنیت آن خیلی افتخار می‌کرد. از سوی دیگر در آن زمان (سال ۱۳۶۱) ایران موشک دوربرد نداشت که بغداد را مورد هدف قرار دهد برای همین قرار شد این حرکت توسط هواپیما‌ها انجام شود. این عملیات در ردیف عملیات «حمله به h-۳» قرار دارد. (۱)

پیش از انجام عملیات به ما اعلام کرده بودند که درصد خطر این عملیات بالای ۸۵ درصد است. ۶ خلبان این سه هواپیمای (F-۴) نیز توسط ستاد کل انتخاب شده بودند. من با مرحوم اسکندری، شهید دوران با منصور کاظمیان و توانگریان و خسروشاهی خلبانان سه هواپیمای مذکور بودیم. در این بین من و اسکندری هر کدام ۶ بار بر فراز بغداد پرواز داشتیم، ولی شهید دوران اولین پرواز بود که بر فراز بغداد انجام می‌داد. علیرغم اینکه تا آن زمان دوران دارای بیشترین پرواز عملیاتی بود.

در این عملیات، نیت، زدن شهر بغداد و مناطق مسکونی نبود بلکه قرار بود با حمله به پالایشگاه «الدوره» بغداد و کوبیدن نقاط حساس آن و شکستن دیوار صوتی، فقط یک جو روانی و ترس ایجاد کنیم. از سوی دیگر پدافند دشمن هم خیلی قوی بود. از بدو ورود ما به خاک عراق با یک دیواره آتش روبرو شدیم که پدافند سبک آن‌ها ایجاد کرده بود. نزدیکی صبح بود که پدافند هوایی بغداد نیز ما را ردگیری کرد و ما در بین دو پدافند زمینی و هوایی قرار گرفتیم، به هر حال عملیات را ادامه دادیم و پالایشگاه را زدیم. در موقع رفتن، دوران که «لیدر» (سردسته) ما بود جلوی ما حرکت می‌کرد، اما پس از عملیات و موقع برگشت از سمت دیگر شهر بغداد هواپیمای من و اسکندری جلو بود و دوران و کاظمیان پشت سر ما بودند.

پدافند سبک عراق هواپیمای ما را که شماره دو بودیم زد و تنها یک گلوله در کابین خلبان منفجر شد، ولی در عین حال هواپیما به حرکت خود ادامه داد و فقط سرنشینان آن که من و اسکندری بودیم زخمی شدیم. در همین حین از هواپیمای شماره یک که دوران و کاظمیان در آن بودند اطلاع دادند که هواپیما را زدند.

اسکندری به آن‌ها گفت عیب ندارد ما را هم زده‏‌اند پشت سر ما بیایید. دوران در جواب گفت: موتور شماره دو آتش گرفته و ما نمی‌توانیم بیاییم.

اسکندری مجدداً گفت: اگر می‌توانید بیایید، وگرنه بپرید بیرون؛ که بعد از این گفت‏‌وگو دیگر جوابی از آن طرف نیامد و ما بالاخره با وجود آتش سنگین پدافند دشمن برگشتیم و در همدان به زمین نشستیم. بعد‌ها متوجه شدیم که در آن لحظه کاظمیان توسط دوران «Eject» (به بیرون پرتاب شده) و شهید دوران هم هواپیمای نیمه سوخته را به ساختمان هتل محل برگزاری کنفرانس کوبیده است.

صبح روز ۳۰ تیرماه ۱۳۶۱ خلبان شهید عباس دوران که در تعداد پرواز جنگی در نیروی هوایی رکورد داشت و عراق برای سرش جایزه تعیین کرده بود، پس از بمباران پالایشگاه بغداد هواپیما را که آتش گرفته بود به هتل محل برگزاری اجلاس سران غیرمتعهد‌ها کوبید و با شهادت خود، کاری کرد که اجلاس سران غیرمتعهد‌ها به علت فقدان امنیت در بغداد برگزار نشود. پیکر پاک شهید عباس دوران به همراه ۵۷۰ شهید دیگر در روز دوم مردادماه ۱۳۸۱ به خاک میهن بازگشت.

۱- در عملیات حمله به «h_۳» جنگنده‌های نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران با یک حمله غافلگیرکننده تعداد زیادی از هواپیما‌های جنگی رژیم بعث عراق را از بین بردند. عراق این هواپیما‌ها را برای در امان ماندن از حملات تیزپروازان نیروی هوایی ارتش به منطقه‌ای در نزدیکی مرز اردن منتقل کرده بود و هیچگاه تصور نمی‌کرد ایران بتواند در یک منطقه دورافتاده عراق عملیاتی انجام بدهد.

منبع: ایسنا

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

این خلبان بغداد را برای صدام ناامن کرد بیشتر بخوانید »

سوغات آلمانی برای کودک ۹ ماهه ایرانی!

سوغات آلمانی برای کودک ۹ ماهه ایرانی!



تنها در یک قلم، طعم تلخ و جانسوز سلاح‌های شیمیایی آلمانی همچنان جسم و جان زنان و مردان کشورمان را رنج می‌دهد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، مسعود اکبری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: «پروین» تازه‌عروس بود. آن روز به خانه پدری آمده بود تا از رضایتش در خانه همسر برای مادر بگوید. خانه شلوغ بود. برادرها و زن‌برادرها هم بودند.

خواهرش شهینِ ۸ ساله باریکه‌ای از پارچه را به دست پروین داد تا موهایش را گُل بزند. برادرهایش صلاح‌الدین، حمید و رحیم مشغول بازی بودند. ادریس ۹ ماهه همان‌جا زیرآب ولرم تابستان از خنده ریسه رفته بود و با خنده او گل از گل همه شکفته بود.

صدای قهقهه بچه‌ها و بزرگ‌ترها خانه را پرکرده بود. در همان لحظه هواپیمای جنگی در آسمان سردشت نمایان شد. به‌یک‌باره با صدای غرش بمب، سقف خانه شکافت.

انگار گَرد مرگ پاشیدند وسط این‌همه خنده و شادی…چند روز گذشت؛ پروین را از بیمارستان مرخص کرده بودند. مصطفی- یکی از برادرهای پروین- کنارش نشسته بود و با صدای بغض آلود و لرزان گفت:«پروین دستت را بده ناخن‌هایت را بگیرم. پروین با تعجب و اضطراب گفت: حمید را ندیدم! مادر کجاست؟! ادریس چه می‌کند؟ شهین کجاست؟ مصطفی سکوت کرده و سرش را پایین می‌اندازد و در حالی که‌گریه امانش نمی‌دهد، انگشتان پروین را گرفته و می‌گوید:حمید شهید شد؛ صلاح‌الدین هم؛ مادر هم؛ شهین هم شهید شد؛ ادریس ۹ ماهه هم شهید شد… آن‌قدر می‌گوید و می‌گوید تا تمام انگشت‌های پروین تمام می‌شود؛ اما شمار کشته‌های این خانواده تمام نمی‌شود.»

حالا به این عبارت توجه کنید: «مردم ایران می‌خواهند بدون تبعیض و با حفظ کرامت انسانی‌شان زندگی کنند.» این بخشی از اظهارات «آنالنا بربوک» وزیر خارجه آلمان در نشست ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل در پنجشنبه گذشته است. سؤالی که در ذهن ایجاد می‌شود این است که آیا دولت آلمان صلاحیت اظهارنظر درباره وضعیت حقوق بشر در ایران را دارد؟! آیا آلمان وضعیت قابل قبولی در حوزه حقوق بشر دارد؟! آیا حقوق شهروندی در داخل آلمان توسط دولت این کشور رعایت می‌شود؟! کارنامه آلمان درخصوص رعایت حقوق بشر در اقصی نقاط جهان و از جمله ایران چگونه است؟! به این موارد توجه کنید:

۱- در سال ۲۰۲۱ تعداد تصاویر و ویدئوهای تولید و توزیع شده از صحنه‌های اعمال خشونت‌ جنسی علیه کودکان در آلمان حدود ۱۰۹ درصد افزایش داشته و این دو برابر میزان سال قبل میلادی است.

این آماری است که پلیس جنایی آلمان ۹ خرداد ۱۴۰۱- ۳۰ می‌۲۰۲۲- منتشر کرد. آمار پلیس جنایی آلمان می‌گوید در سال ۲۰۲۱ به طور میانگین روزانه ۴۹ کودک مورد خشونت جنسی قرار گرفته‌اند.

شمار تصاویر و ویدئوهای تعرض به کودکان قربانی دو برابر شده و بیش از ۱۷۷۰۰ مورد آنها زیر ۱۴ سال بوده‌اند. بر همین اساس بود که «نانسی فزر» وزیر کشور آلمان میانگین روزانه ۴۹ مورد سوءاستفاده جنسی از کودکان در این کشور را «تکان‌دهنده» خواند.

علاوه‌بر این آمار پلیس نشان می‌دهد که شمار کودکان و نوجوانانی که تصاویر و ویدئوهای سوءاستفاده‌های جنسی را به ویژه در شبکه‌های اجتماعی بازنشر یا تولید می‌کنند، از سال ۲۰۱۸ تاکنون در آلمان به بیش از ده برابر افزایش یافته است.

۲- در یک نمونه دیگر در آذر ۱۴۰۰ آمار تأمل برانگیزی از خشونت علیه زنان در آلمان منتشر شد. براساس گزارش‌های منتشر شده به طور متوسط در هر ساعت ۱۳ زن در آلمان مورد خشونت خانگی قرار می‌گیرند. صدمات خطرناک بدنی، تجاوز جنسی، محرومیت از آزادی، فحشای اجباری و قتل، از جرایم مشمولِ این آمار هستند.به گفته وزیر زنان آلمان هر ۶۰ ساعت یک زن توسط شریک زندگی یا همسر سابقش کشته می‌شود. در تیرماه سالجاری نیز رسانه‌های آلمان اذعان کردند که میزان خشونت‌های زن‌ستیزانه در این کشور تکان‌دهنده است.

۳- نژادپرستی پلیس آلمان، استثمار زندانیان در آلمان و به‌کارگیری آنان در اردوگاه‌های کار اجباری، تبعیض و خشونت علیه معلولان، تبعیض مذهبی در آلمان و حملات خشونت‌آمیز علیه مسلمانان و…بخش دیگری از نقض فاحش حقوق بشر در آلمان است.

۴- تاکنون تصاویر و ویدئوهای متعددی از سرکوب وحشیانه معترضان در آلمان در رسانه‌ها منتشر شده است. پلیس آلمان در برخورد با معترضان از سگ و اسپری فلفل استفاده می‌کند.

در اردیبهشت سالجاری هزاران نفر از مردم در برلین در اعتراض به خشونت پلیس تظاهرات کردند. معترضان پلاکاردهایی حاوی نوشته‌های «شما پلیس نیستید» و «به یاد قربانیان خشونت پلیس نژادپرست» حمل کردند.

معترضان، حوادث مربوط به خشونت پلیس در آلمان را یادآوری و درخواست کردند قربانیان این حوادث به فراموشی سپرده نشده و عاملان، مجازات شوند. در هفته‌های گذشته گروهی برای اعتراض در آلمان در خیابان‌ها روی زمین نشستند.

دویچه‌وله انگلیسی به نقل از وزیر کشور آلمان نوشت: «این کار در آلمان غیرقانونی است و معترضان خود را فراتر از قانون می‌دانند. زمانی که مرتکب این جنایت(بستن خیابان) می‌شوند، حد اعتراض مشروع نقض شده است.»

وزیر کشور آلمان نیز در واکنشی تند تاکید کرد که «پلیس حمایت کامل من را برای سرکوب این معترضان دارد.»

نقض حقوق بشر توسط دولت آلمان تنها به داخل مرزهای این کشور خلاصه نمی‌شود. دولت آلمان کارنامه سیاه و تأسف برانگیزی در نقض حقوق بشر در اقصی نقاط جهان دارد. یکی نمونه بسیار روشن، جنایات دولت آلمان علیه مردم ایران است.

۵- خانواده پروین در سردشت تنها بخش بسیار کوچکی از شهدا و مصدومان بمباران شیمایی رژیم صدام هستند. بمب‌هایی که ساخته برخی دولت‌های اروپایی و از جمله دولت آلمان بود.

دیروز سخنگوی محترم وزارت خارجه کشورمان در اقدامی قابل توجه و قابل تقدیر با ماسک ضدشیمیایی در نشست خبری هفتگی حضور یافت. وی در پاسخ به سؤالی درباره حضورش با ماسک شیمیایی، به نقش آلمان در تامین مواد اولیه سلاح شیمیایی مورد استفاده از سوی رژیم صدام در جنگ تحمیلی اشاره کرد.

سخنگوی وزارت خارجه در ادامه تصریح کرد:«در طول دوران جنگ، تعداد قابل توجهی از دولت‌ها به ویژه دولت‌های غربی از جمله دولت آلمان با علم و اطلاع دولتمردان این کشور مبنی بر اینکه رژیم صدام از محموله‌های شیمیایی و مواد شیمیایی که در اختیار این رژیم قرار می‌گیرد، استفاده صنعتی نمی‌کند، بلکه استفاده نامشروع و غیرقانونی در تولید بمب‌های شیمیایی و تسلیحات شیمیایی در جبهه‌های جنگ می‌کند، اجازه دادند که چنین محموله‌ها و موادی در اختیار رژیم بعث عراق قرار بگیرد…نتیجه بازرسی‌های سازمان ملل نشان می‌دهد که شرکت‌های آلمانی نقش وسیعی در مسلح کردن رژیم بعث عراق به سلاح‌های کشتار جمعی داشته‌اند و در این گزارش‌ها آمده است که حدود ۸۰ درصد تولید گازهای شیمیایی عراق با کمک شرکت‌های مذکور بوده است.»

ناگفته نماند که دولت آلمان با تجهیز صدام به سلاح شیمیایی موجب شهادت ۱۰هزار شهروند ایرانی و از جمله بسیاری از هموطنان کُرد کشورمان شد که زنان و کودکان زیادی در میان آنها بودند. علاوه‌بر این سلاح‌های شیمایی در جنگ تحمیلی موجب جراحت و مصدومیت ۱۰۰ هزار نفر از هموطنانمان شد که در میان آنان تعداد قابل توجهی از زنان و کودکان سرزمینمان نیز وجود دارند. در حال حاضر ۶۷ هزار جانباز شیمیایی در قید حیات هستند.

تجهیز صدام به سلاح‌های کشتار جمعی در هشت سال جنگ تحمیلی، مشارکت با آمریکا در تحریم داروی بیماران و از جمله کودکان ایرانی، همصدایی با آمریکا در تروریسم اقتصادی و مشارکت در تحریم‌ها علیه ملت ایران، بی‌عملی در برجام، حمایت از فعالین ضدانقلاب و اعضای گروهک‌های تروریستی و تجزیه‌طلب، حمایت از فتنه ۸۸، حمایت از آشوب و اغتشاش و اقدامات تروریستی در ایران و…تنها بخش کوچکی از جنایت‌ها و خباثت‌های دولت آلمان علیه ملت ایران است.

۶- اما کارنامه جنایت‌های آلمان در غرب آسیا فقط به ایران محدود نمی‌شود. استفاده از سلاح آلمانی در کشتار بی‌رحمانه مردم یمن توسط آل‌سعود؛ حمایت تسلیحاتی و پشتیبانی ویژه دولت آلمان از داعش در کشورهای عراق و سوریه، جنایات نظامیان آلمانی در افغانستان و… بخش دیگری از کارنامه سیاه آلمان در غرب آسیا است.

۷- خرداد سال گذشته دولت آلمان به نسل‌کشی و قتل‌عام دو قبیله مستعمره سابق آلمان در جنوب غربی آفریقا(نامیبیای فعلی) در اوایل قرن بیستم اعتراف کرد.

نامیبیا در فاصله سال‌های ۱۸۸۴ تا ۱۹۱۵ مستعمره امپراتوری آلمان بود. نسل‌کشی و کشتار وحشیانه دو قبیله هیررو و ناما در فاصله سال‌های ۱۹۰۴ تا ۱۹۰۸ توسط ارتش آلمان با فرماندهی لوتار فون تروتا صورت گرفت. تاریخ‌نگاران تخمین زده‌اند که در جریان این نسل‌کشی حدود ۱۰۰ هزار نفر به قتل رسیده‌اند.

۸- در ژوئن ۲۰۲۱ و در هشتادمین سالگرد حمله آلمان نازی به اتحاد جماهیر شوروی سابق، رئیس‌جمهور آلمان این حمله را یک «جنایت بربرمنشانه» دانست و اعتراف کرد که بیش از ۲۷ میلیون نفر در این جنگ کشته شدند.

در چند ماه اول حمله ارتش هیتلر به شوروی صدها هزار سرباز این کشور کشته یا تیرباران شدند و گروه بزرگی از گرسنگی مردند. تعداد زیادی از زنان نیز به جوخه‌های اعدام سپرده شدند.

۹- فهرست جنایت‌های آلمان در طول تاریخ به این موارد ختم نشده و اشاره به تمامی آنها از حوصله این یادداشت خارج است.

اما همین مواردی که در این نوشتار به آن اشاره کردیم، برای یک عمر شرمندگی مقامات آلمان در عرصه حقوق بشر کافی است.

با استناد به موارد ذکر شده و دلایل متعدد دیگر، دولت آلمان به هیچ عنوان صلاحیت اظهارنظر درباره وضعیت حقوق بشر در سایر نقاط جهان و به ویژه وضعیت حقوق بشر در ایران را ندارد؟! تنها در یک قلم، طعم تلخ و جانسوز سلاح‌های شیمیایی آلمانی همچنان جسم و جان زنان و مردان کشورمان را رنج می‌دهد.

یک پیشنهاد این است که قاب عکس کودکان مظلوم ایرانی از جمله ادریسِ ۹ ماهه و شهینِ ۸ ساله به سفارت آلمان در تهران اعطا شده و یا به خانم «آنالنا بربوک» وزیر خارجه آلمان تحویل داده شود تا مقامات آلمانی از نزدیک و بدون روتوش و سانسور، «نتیجه حقوق بشر آلمانی» را ببینند، بلکه وجدان نداشته‌شان کمی بیدار شود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سوغات آلمانی برای کودک ۹ ماهه ایرانی! بیشتر بخوانید »

ایران عاملان جنایت حمله شیمیایی را نه می‌بخشد و نه فراموش می‌کند

ایران عاملان جنایت حمله شیمیایی را نه می‌بخشد و نه فراموش می‌کند



معاون امور حقوقی وزارت امور خارجه در کنفرانس کشورهای عضو کنوانسیون منع سلاح‌های شیمیایی در لاهه، گفت: ایران به عنوان بزرگترین قربانی استفاده سیستماتیک از سلاح‌های شیمیایی در تاریخ معاصر است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، معاون امور حقوقی و بین‌المللی وزارت امور خارجه در کنفرانس کشورهای عضو کنوانسیون منع سلاح‌های شیمیایی در لاهه، گفت: ایران به عنوان بزرگترین قربانی استفاده سیستماتیک از سلاح‌های شیمیایی در تاریخ معاصر، عاملان و حامیان این جنایت را نه می‌بخشد و نه فراموش می کند.

رضا نجفی روز دوشنبه در بیست و هفتمین کنفرانس کشورهای عضو کنوانسیون منع سلاح‌های شیمیایی در لاهه همچنین افزود: در طول جنگ تحمیلی، شرکت‌های آلمانی و آمریکایی به رژیم صدام تجهیزات و مواد شیمیایی پیش ساز ساخت سلاح های شیمیایی دادند و شریک جرم جنایات صدام هستند. عاملان و حامیان این جنایت جنگی باید به دست عدالت سپرده شوند و این مشمول گذر زمان نمی‌شود.

معاون امور حقوقی و بین المللی وزارت امور خارجه در ادامه بر تعهد دولت‌های عضو مبنی بر رفع تحریم‌های یکجانبه غیرانسانی و مغایر با حقوق بشر و حقوق بشردوستانه که منجر به عدم دسترسی جانبازان شیمیایی عزیز کشورمان به تجهیزات و داروهای مورد نیاز شده تاکید و خواستار رفع فوری این تحریم‌های غیرانسانی علیه کشورمان شد.

نجفی گفت: قربانیان سلاح های شیمیایی ایران یکبار در دهه ۸۰ میلادی قربانی استفاده از این سلاح‌ها که به صدام دادند، شدند و یکبار دیگر در دهه ۲۰۲۰ قربانی تحریم های غیرانسانی یکجانبه هستند.

وی در ادامه افزود: رژیم صهیونیستی اسراییل با برخورداری از انواع سلاح‌های کشتار جمعی جدی‌ترین تهدید برای صلح و امنیت در منطقه و جهان و عامل عدم تحقق منطقه خاورمیانه عاری از سلاح‌های کشتار جمعی است. کنفرانس اعضا باید در تحقق جهانشمولی کنوانسیون و ایجاد جهان عاری از سلاحهای شیمیایی اقدام کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ایران عاملان جنایت حمله شیمیایی را نه می‌بخشد و نه فراموش می‌کند بیشتر بخوانید »

موضع صدراعظم آلمان مداخله جویانه، تحریک آمیز و غیردیپلماتیک است


سخنگوی وزارت امور خارجه موضع اخیر صدراعظم آلمان در قبال جمهوری اسلامی ایران را مداخله جویانه، تحریک آمیز و غیردیپلماتیک دانست.

به گزارش مجاهدت از مشرق، ناصر کنعانی سخنگوی وزارت امور خارجه در واکنش به مواضع اخیر صدراعظم آلمان درباره ایران اظهار داشت: متاسفانه برخی مدعیان حقوق بشر با فراموشی کارنامه تاریک خود در قبال مردم شریف و مقاوم ایران در جریان حمایت کور و غیرانسانی از رژیم صدام، همراهی با تحریم‌های ظالمانه متعاقب خروج آمریکا از برجام و نیز سکوت در برابر اقدامات تروریستی داعش که آخرین آن حمله تروریستی به حرم مطهر شاهچراغ بود، حقوق بشر را دستمایه بازی‌های سیاسی کرده‌اند.

کنعانی افزود: اراده جمهوری اسلامی ایران در مبانی بنیادین حقوق بشر از جمله کرامت انسانی، مقابله با زور و دفاع از مظلوم همواره مبتنی بر اصل مسئولیت پذیری بوده و این در حالیست که آلمان با فرار از مسئولیت بین المللی خود در احترام به حق حاکمیت کشورها، ضمن پناه دادن به گروه‌های تروریستی و تجزیه طلب معاند جمهوری اسلامی ایران و نیز اتخاذ رویکرد گزینشی و دوگانه در برابر جنایت رژیم کودک کش صهیونیستی در اقصی نقاط جهان ازجمله فلسطین، خود را به عنوان مدافع حقوق بشر معرفی می‌کند!

سخنگوی دستگاه دیپلماسی با تاکید مجدد بر اینکه تخریب پیوندهای تاریخی، پیامدهای بلند مدت دارد، تصریح کرد، مطالبات حقوق بشری جمهوری اسلامی ایران از مقامات آلمان فهرست بلندی است. لذا این آلمان است که باید مسئولانه نسبت به گذشته شفاف سازی کند.

کنعانی در پایان یک بار دیگر مقامات آلمان را به بازگرداندن عقلانیت به فضای روابط و جلوگیری از آشفتگی بیشتر مناسبات توصیه کرد و در عین حال خاطرنشان ساخت احترام و منافع متقابل، تنها راه در مسیر همکاری پایدار است.

گفتنی است، «اولاف شولتس» صدر اعظم آلمان روز شنبه در یک پیام توئیتری اعلام کرد که هفته آینده از دور جدید تحریم‌های اتحادیه اروپا علیه ایران حمایت خواهد کرد.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

موضع صدراعظم آلمان مداخله جویانه، تحریک آمیز و غیردیپلماتیک است بیشتر بخوانید »

مسئول ناامنی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا کیست؟

مسئول ناامنی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا کیست؟



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، ‌ ناصر کنعانی رییس دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلامی ایران در مصر، در یادداشتی آورده است: “کنت مک کنزی” فرمانده نیروهای مرکزی آمریکا “سنتکام” در سفر اخیر خود به مصر در گفتگو با شبکه تلویزیونی “ام بی سی” در پاسخ به پرسش خبرنگار این شبکه مصری، مدعی شد که ایران بزرگترین تهدید در منطقه سنتکام است که اقدام به صادرات تروریسم و ساخت موشک های بالستیک تهدیدکننده همسایگان می کند. مک کنزی مهار ایران را دارای اهمیت زیادی برای نیروهای تحت فرماندهی خود خواند.  او در بخش دیگری از اظهارات خود، مهمترین مشغولیت کنونی نیروهای سنتکام را خروج تدریجی نیروهای آمریکائی از افغانستان، موضوع عراق و سوریه و تهدیدهای ناشی از اقدامات ایران خواند.

بیشتر بخوانید:

ادعای آمریکا: نقش ایران در یمن منفی است؛ ما به دنبال صلح هستیم

برای تنویر بیشتر افکار کسانی که اتهامات مک کنزی به جمهوری اسلامی ایران را شنیده اند، نکاتی را ذکر می کنم.

کل بودجه نظامی سالانه ایران با جمعیتی حدود ۸۵ میلیون نفر و قرار داشتن در منطقه ای کاملا بحرانی و پرآشوب، کمتر از ۱۳ میلیارد دلار است. حال این بودجه را با بودجه نظامی برخی دیگر از کشورهایی که در منطقه مشترک با جمهوری اسلامی ایران قرار دارند، مقایسه می کنیم.

بیشتر بخوانید:

تحرکات امارات و رژیم صهیونیستی برای اشغال جزایر یمن

براساس اعلام اندیشکده آمریکاییِ موسوم به «مؤسسه بین المللی مطالعات راهبردی» (IISS)؛ بودجه نظامی عربستان سعودی (با حدود ۳۳ میلیون نفر جمعیت) در سال ۲۰۱۹ معادل ۷۸.۴ (هفتاد و هشت ممیز چهار دهم) میلیارد دلار بوده که اولین در سطح منطقه و سومین در سطح جهان بوده است! بودجه نظامی رژیم صهیونیستی(با کمتر از ۷ میلیون جمعیت یهودی) در همین سال ۲۲.۶ (بیست و دو ممیز شش) میلیارد دلار بوده است. در همین سال بودجه نظامی ایران (با جمعیت حدودا ۸۵ میلیون نفر) کمتر از ۱۳ میلیارد دلار (۱۲.۶۲۳) بوده است. بنابر این بودجه نظامی ایران در سال ۲۰۱۹ حدود یک‌چهارم بودجه نظامی عربستان سعودی در همین سال است! ایران در رتبه بندی این مؤسسه و دیگر مؤسسات بین المللی، از نظر بودجه نظامی حتی در میان ۲۵ کشور اول جهان نیز قرار ندارد. در همین سال، بودجه نظامی یک ساله آمریکا ۷۳۲ میلیارد دلار بوده است!

بیشتر بخوانید:

تداوم روابط آمریکا با عربستان سعودی

و اما گزارش موسسه معتبر بین‌المللی تحقیقات صلح استکهلم “سیپری” از معاملات نظامی جهان در دوره زمانی پنج ساله  ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ واقعیات تکان دهنده ای را بطور شفاف نشان می دهد. براساس این گزارش در دوره زمانی ۵ ساله یادشده:

–  واردات اسلحه توسط کشورهای خاورمیانه ۶۱ درصد افزایش یافته و ۳۵ درصد مجموع خرید جهانی سلاح را طی این مدت به خود اختصاص داده است.  

–  ریاض، ابوظبی و دوحه، بیشترین سهم از واردات جهانی تسلیحات را به خود اختصاص داده‌اند.

–  عربستان در مقایسه با دوره زمانی مشابه قبل، شاهد رشد ۱۳۰ درصدی واردات اسلحه بوده و ۱۲ درصد از کل اسلحه فروخته شده در جهان، به ارتش عربستان رسیده است. ژ

–  در همین دوره زمانی (از زمان آغاز جنگ یمن)، آمریکا ۷۳ درصد، بریتانیا ۱۳ درصد و فرانسه ۴.۳  درصد سلاح مورد نیاز عربستان را تامین کرده‌اند.

–  امارات ۳.۴ درصد کل تسلیحات فروخته شده در دنیا را بخود اختصاص داده و ۶۸ درصد خرید خود را از آمریکا و ۱۱ درصد آن را از فرانسه خریداری کرده است.

–  قطر ۳.۴ درصد خرید کل تسلیحات فروخته شده در دنیا را بخود اختصاص داده که رشدی ۶۳ درصدی نسبت به دوره مشابه داشت و ۵۰ درصد خرید خود را از آمریکا انجام داده است.

–  رژیم صهیونیستی ۲ درصد از خرید کل تسلیحات فروخته شده در دنیا را انجام داد که رشدی ۱۸۱ درصدی به نسبت دوره ۵ ساله مشابه قبل داشت و ۷۸ درصد تسلیحات خود را از آمریکا خریده است.  

–  آمریکا به ۹۶ کشور جهان تسلیحات عمده فروخته که نیمی از کل فروش تسلیحات آمریکایی در این سال‌ها راهی خاورمیانه شده است و یک چهارم کل فروش این سلاح ها به عربستان رسیده است.  

قدمت تأسیس دولت ایالات متحده آمریکا حدود ۲۴۰ سال است. در حالیکه ایران در طول عمر دولت ایالات متحده آمریکا (۲۴۰ سال) هیچ سابقه ای از تجاوز و حمله نظامی به هیچ کشوری را ندارد، اما ایالات متحده آمریکا تنها از نیمه قرن بیستم حدود ۱۰۰ اقدام نظامی و غیرنظامی علیه دیگر کشورهای مستقل داشته است! این اقدامات شامل کودتای نظامی، طراحی و اجرای عملیات براندازی حکومت‌ها، اقدام مستقیم نظامی و اشغال کشورها و … بوده است. اقدام دولت آمریکا در ۶ و ۹ آگوست سال ۱۹۴۵ در بمباران اتمی شهرهای ناکازاکی و هیروشیمای ژاپن، نام آمریکا را بعنوان اولین و تنها کشور استفاده کننده از بمب اتمی در جهان بشری به ثبت رسانده و افتخار! نسل کشی اتمی را برای این کشور به ارمغان آورده است. آمریکا از پایان جنگ جهانی دوم رسما سیاست مداخله در اقصی نقاط جهان به منظور استیلای جهانی خود را در پیش گرفت و مداخله گرایی به منظور غلبه هژمونیک بر جهان به ماهیت اصلی سیاست خارجی این کشور بدل گردید.

از زمان تأسیس غیرقانونی رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸، آمریکا به تدریج به حامی اصلی این رژیم و تجاوزات نظامی و اشغالگرانه آن تبدیل شد و دهه های متمادی است که حمایت مطلق از رژیم اشغالگر اسرائیل به اصل خدشه ناپذیر سیاست خارجی آمریکا تبدیل شده است. آمریکا بطور مستقیم و غیرمستقیم همراه اسرائیل در اشغال جنوب لبنان و بیروت در سال ۱۹۸۲ نقش داشته است. آمریکا رسما مشوق و حامی رژیم اشغالگر در جنگ ۳۳ روزه تابستان ۲۰۰۶ علیه لبنان بوده است و کوندولیزا رایس وزیر خارجه جنگ طلب و نومحافظه کار آمریکا، کشته شدن فجیع شهروندان و کودکان لبنانی در بمباران شهرهای لبنان توسط رژیم صهیونیستی را، درد زایمان خاورمیانه جدید توصیف کرده بود!

دولت آمریکا از حامیان اصلی حمله رژیم بعث عراق به ایران در سال ۱۹۸۱ بود که ۸ سال بطول انجامید. در طول همین جنگ آمریکا رسما در خلیج فارس دست به اقدامات نظامی علیه اهداف نظامی و غیرنظامی ایران زد و نهایتا در ۳ جولای ۱۹۸۸ هواپیمای مسافربری ایران را با بیش از ۲۹۰ مسافر بوسیله موشک شلیک شده از ناو نظامی وینسنس ساقط کرد.

مداخلات آمریکا در جهان بویژه خاورمیانه و شمال آفریقا از آغاز هزاره سوم میلادی با به قدرت رسیدن نومحافظه کاران جنگ طلب و تلاش آنان برای تثبیت رهبری بلامنازع آمریکا بر جهان وارد مرحله جدیدی شد.  

دولت آمریکا از سال ۲۰۰۱ تاکنون رسما علیه کشورهای افغانستان (۲۰۰۱)، عراق (۲۰۰۳)، لیبی (۲۰۱۱) و سوریه (۲۰۱۱) حمله نظامی غیرقانونی و بدون مجوز انجام داده و این حملات را بصورت مستقیم و غیرمستقیم ادامه می دهد. در سوریه علاوه بر حمایت مستقیم و همه جانبه از تروریسم تکفیری، حملات متعدد نظامی داشته و با اشغال بخشی از خاک این کشور، بطور غیرقانونی و برغم مخالفت دولت سوریه، پایگاه و مقرهای نظامی تأسیس کرده و نیروی نظامی در آنها مستقر کرده است!  

البته در طول همین سالها مداخلات آمریکا در انقلاب های رنگین در آسیای مرکزی و قفقاز نیز پرونده مفصل دیگری است که شرح مبسوطی می طلبد.

حال پرسش این است که چه کسی مسبب ناامنی در منطقه و جهان است و چه کسی از دامن زدن به ناامنی و بی ثباتی سود می برد.

جهانیان می دانند که آمریکا مسئول ناامنی نه فقط در خاورمیانه و شمال آفریقا، بلکه در کل جهان است فلذا اتهام زنی به ایران توسط “کنت مک کنزی” که در رأس “نیروی تروریستی سنتکام” قرار دارد، مضحک و بی ارزش است. تمام تلاش های آمریکا برای ساقط کردن نظام ایران در ۴ دهه گذشته به این دلیل است که ایران سلطه آمریکا و صهیونیسم بر منطقه را نمی پذیرد و معتقد به ضرورت خروج آمریکا از منطقه و آزادی کامل فلسطین از بحر تا نهر است.

آمریکا به بحران و تنش در منطقه نیاز دارد، تا بتواند سلاح بفروشد و آمار مؤسسه سیپری نیز این را به خوبی نشان می دهد. ایالات متحده آمریکا در طول تاریخ حیات سیاسی خود، صلاحیت اخلاقی برای راهبری و شراکت در امنیت منطقه ای و بین المللی را نداشته و ندارد، فلذا سیاست سلطه بر جهان را در بستر تنش آفرینی و بحران دنبال می کند. فلذا آنان که امنیت خود و منطقه خود را در همکاری با آمریکا جستجو می‌کنند، بدانند که قصر بر آب بنا می‌کنند و خانه امن خود را به غارتگر می‌سپارند.

پرسش این است که راهکار عبور از بی ثباتی در منطقه و عبور از آمریکا چیست؟ پاسخ روشن است؛ بازگشت کشورهای منطقه به عناصر ملی و منطقه‌ای تشکیل دهنده قدرت ملی، گفتگو و همکاری دسته جمعی منطقه‌ای.  

جمهوری اسلامی ایران بعنوان قدرت مسئولیت پذیر منطقه ای حسن نیت خود را در این زمینه بارها نشان داده است. ایران ژئوپلیتیک به هم پیوسته ای با جهان عرب دارد و اتفاقا در ۴۰ گذشته از ناحیه جغرافیای همجوار عربی مورد حمله مستقیم نظامی ۸ ساله واقع شده است. معهذا برای خروج از شرایط کنونی نابهنجار منطقه و کوتاه کردن دست مداخله جو و غارتگر آمریکا، ایران به راه حل منطقه ای معتقد است و بر آن اصرار دارد. اینکه کشورهای منطقه به جای خریدهای ده‌ها میلیاردی تسلیحات و تبدیل منطقه به انبار تسلیحات ساخته شده آمریکا و اروپا و ائتلاف با رژیم غاصب صهیونیستی، به توسعه منطقه با استفاده از ظرفیت های عظیم اقتصادی، انرژی، حمل و نقل و تجارت بیندیشند. برای این منظور، ایران علاوه بر آنکه همواره از ابتکارات منطقه‌ای استقبال کرده، خود نیز مبدع ابتکارات منطقه‌ای بوده است.  

– ایران از ابتکار سال ۲۰۱۶ شیخ صباح امیر فقید کویت به کشورهای ذیربط منطقه با تمرکز بر حل اختلافات منطقه ای استقبال کرد. هرچند بعدها با روی کار آمدن ترامپ رئیس جمهور ماجراجوی آمریکا، این طرح به کناری نهاده شد!

– ایران در سال ۲۰۱۹ ابتکار “صلح هرمز” یا “ائتلاف امید” را رسما در سازمان ملل متحد رونمائی کرد. جزئیات این طرح رسما در اختیار کشورهای منطقه خلیج فارس حتی بحرین و عربستان قرار گرفت. طرح صلح هرمز بر پایه اصول مهمی همچون پایبندی به اهداف و اصول ملل متحد، احترام متقابل، منافع متقابل، جایگاه برابر، گفتگو و تفاهم، احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی، خدشه‌ناپذیری مرزهای بین‌المللی، حل و فصل مسالمت‌آمیز تمامی اختلافات و از همه مهم‌تر دو اصل بنیادین «عدم تجاوز» و «عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر» قرار دارد. ایران همچنان معتقد است که این ابتکار می‌تواند یک راه حل سازنده و مبتنی بر منافع مشترک برای همه کشورهای منطقه و نیز صلح و امنیت بین المللی باشد.  

– جمهوری اسلامی ایران حتی از پیشنهاد روسیه با عنوان «بررسی جامع وضعیت در خلیج فارس» استقبال کرد و محمدجواد ظریف وزیر خارجه در نشست مجازی مربوط به آن در شورای امنیت سازمان ملل در اکتبر ۲۰۲۰ شرکت کرد. عراق و قطر نیز در این نشست مشارکت کردند، اما دیگر کشورهای این حوزه از جمله عربستان غایب بودند!

– البته در بند ۸ قطعنامه ۵۹۸ که پایان بخش جنگ عراق علیه ایران بود، هم وظیفه ای برای دبیرکل سازمان ملل مشخص شده که گفتگو میان ایران و عراق و کشورهای منطقه را پیش ببرد. ایران بارها این موضوع را به سازمان ملل متحد و طرف های منطقه ای بعنوان یک گزینه منطقه ای یادآور شده است، اما محل توجه قرار نگرفته است. البته شاید برای برخی کشورهای منطقه که دهها میلیارد دلار صرف حمایت از رژیم صدام در جنگ ۸ ساله علیه ایران کرده بودند، رجوع به قطعنامه ۵۹۸ که پایانی بر تجاوز نظامی شکست خورده علیه ایران بود، آسان نباشد!  

– ایران حتی از ابتکار روسیه برای گفتگوهای منطقه ای نیز که در ۲۰ اکتبر سازمان ملل ارائه شد، استقبال کرد. فلذا ایران و عراق و قطر در آن شرکت کردند، اما بقیه کشورهای عربی منطقه از جمله عربستان غایب بودند!
آمریکا ۷۶۰۰ مایل با منطقه و خانه مشترک ما فاصله دارد. دولت آمریکا امنیت کشورش و استمرار فروش تسلیحات کمپانی‌های اسلحه سازی خود را در ناامنی خلیج فارس، خاورمیانه و شمال آفریقا جستجو می‌کند و هیچگاه شریکی برای صلح و امنیت نخواهد بود.

منبع: ایرنا



منبع خبر

مسئول ناامنی در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا کیست؟ بیشتر بخوانید »