رژیم صهیونیستی در واکنش به وحشت مهاجران صهیونیست اسکان داده شده در اطراف نوار غزه، بودجه اضافی برای استحکام منازل شهرکها اختصاص داد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه یدیعوت احارانوت در خبری در این زمینه اعلام کرد، به دستور بنی گانتس وزیر جنگ ۵۷ میلیون شیکل برای استحکام خانههای شهرکهای مهاجرپذیر به ویژه شهرک سدیروت اختصاص داده شود.
به نوشته این روزنامه عبری زبان، در سایه وحشت صهیونیستها از عبور ترکش موشکهای مقاومت از پنجره خانه هایشان و تکرار کابوس عملیات «نگهبان دیوار» (شمشیر قدس) این دستور صادر شده است.
در بخشی از گزارش یدیعوت احارانوت آمده است، گانتس با جانشین خود درباره اختصاص این مبلغ به توافق رسیده است این مبلغ قرار است برای افزایش ضخامت موانع حفاظتی منازل مهاجران صهیونیست به ویژه آپارتمانهای طبقه سوم و بالاتر هزینه شود.
این تصمیم در حالی گرفته میشود که رسانههای رژیم صهیونیستی از موج جدید وحشت در میان شهرک نشینان صهیونیست ساکن اطراف نوار غزه سخن میگویند، موجی که بعد از هشدار جنبش جهاد اسلامی فلسطین و حماس به رژیم صهیونیستی شکل گرفته است.
به گزارش مجاهدت از مکان، تارنمای تلویزیون رژیم صهیونیستی، جنبشهای حماس و جهاد اسلامی نسبت به درگیریهای صورت گرفته در محله شیخ جراح قدس واکنش نشان دادهاند.
حماس از طریق مصر پیامی را برای تلآویو ارسال کرده و درباره افزایش اقدامات تجاوزکارانه علیه ساکنان این منطقه هشدار داد.
حماس در این پیام به این رژیم درباره هر نوع اقدامی علیه ساکنان منطقه شیخ جراح هشدار داده و آن را بازی با آتش توصیف کرده است.
محمد حماده سخنگوی حماس نیز در گفتگو با رسانههای فلسطین، قدس را خط قرمز مقاومت اعلام کرد.
جنبش جهاد اسلامی فلسطین هم با انتشار تصاویری از موشکهای آماده شلیک به صهیونیستها درباره تجاوز علیه ساکنان شیخ جراح هشدار داده است.
جنبش فتح هم از کادرها و هوادارانش و نیز از ساکنان منطقه شرق بیت المقدس خواست تا با حضور در این محل نماز مغرب را در آنجا برپا کنند.
در این میان سخنگوی واحد بالنهای آتش زا در نوار غزه هم به رسانههای فلسطینی خبر داد این واحد برای انجام عملیات خود در آماده باش قرار دارد با این وجود برخی از رسانههای عبری زبان از آغاز ارسال بالن های آتش زا و ورود آنها به فضای شهرکهای صهیونیست نشین سخن میگویند.
منبع: تسنیم
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
جنبش حماس به طرف مصری هشدار داد که در قبال جنایات صهیونیستها در محله الشیخ جراح سکوت نخواهد کرد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، منابع وابسته به شبکه المیادین امروز یکشنبه خبر دادند که این جنبش با مسئولان مصری درباره رخدادهای محله الشیخ جراح، گفتوگو کرده است.
این منابع به نقل از حماس خبر دادند که این جنبش به مسئولان مصری گفته است که رخدادهای الشیخ جراح، تنش خطرناکی است که نمیتوان در قبال آن سکوت کرد. حماس همچنین تأکید کرده است که دولت رژیم صهیونیستی بار دیگر در حال بازی با آتش است.
این در حالی است که منابع خبری عبری اوایل دی ماه گذشته از شکست میانجیگری مصر میان گروههای مقاومت نوار غزه با رژیم صهیونیستی خبر دادند و تأکید کردند که تلاشهای مصر برای میانجیگری بین حماس و تلآویو در پرونده آتشبس و تبادل اسرا بوده است.
منابع صهیونیست همچنین تأکید کردند که حماس با ارسال پیامی به همراه میانجی مصری، به طرف اسرائیلی هشدار داده است که «اگر پیشنهادهای جدید و بهتری وجود نداشته باشد» این جنبش، دست بسته نخواهد بود.
پس از اعلام این خبر، اسماعیل رضوان از رهبران حماس در این زمینه گفت: «گروههای فلسطینی حاضر در نوار غزه، برای پیگیری تحولات غزه، کرانه باختری و زندانهای اسرائیل در حال برگزاری نشستهای مستمر هستند… و برای توقف تجاوزات صهیونیستها، تصمیم مناسب را خواهند گرفت».
رضوان تأکید کرد: «به میانجی مصری گفتیم که بازسازی و رفع محاصره نوار غزه ضرورت دارد و اگر محاصره و تجاوز به مردم فلسطین در غزه و کرانه باختری ادامه یابد، گروههای فلسطینی برای مدت طولانی سکوت نخواهند کرد… آنچه تعیین میکند دور جدیدی از تنش را آغاز کنیم یا نه، رفتار اسرائیل در میدان است».
وی با بیان اینکه گروههای مقاومت، تمام اقدامات لازم را برای دفاع از مردم و اسرای فلسطین اانجام خواهند داد، خاطر نشان کرد: «حماس از طریق میانجی مصری، پیام شدیداللحنی به اسرائیل فرستاد و در آن، نسبت به ادامه تجاوزات خود به اسرای زن و مرد [فلسطینی حاضر] در زندانهای اسرائیل و ادامه تأخیر در آتش بس و تبادل زندانیان هشدار داده است».
مصر در اواخر اردیبهشت ماه گذشته نیز بین حماس و صهیونیستها میانجیگری کرده بود که در پی آن توافق آتش بس برای پایان دادن به تنش بین گروه های فلسطینی و رژیم صهیونیستی حاصل شد. این جنگ ۱۱ روز به طول انجامید و منجر به شهادت بیش از ۲۵۰ فلسطینی و هلاکت ۱۳ اسرائیلی شد.
منبع: فارس
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
دور هشتم مذاکرات وین از ۱۹بهمن ماه و بعد از ۱۱ روز تنفس در حالی در پایتخت اتریش در جریان است که به گفته وزیر امور خارجه ایران زمان پایان مذاکره را اراده غربیها در پایبندی به رفع تحریمها تعیین میکند
به گزارش مجاهدت از مشرق، دور هشتم مذاکرات وین بین ایران و گروه ۱+۴ (آلمان، فرانسه، انگلیس، روسیه و چین) به منظور رفع تحریمهای آمریکا عصر روز سهشنبه ۱۹ بهمن ماه بعد از ۱۱ روز تنفس به منظور مشورت هیأتهای مذاکره کننده با پایتختها، از سر گرفته شد. نشست دوجانبه علی باقری مذاکره کننده ارشد جمهوری اسلامی ایران و «انریکه مورا» معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و هماهنگ کننده گفتوگوها، آغازین نشستی بود که برگزار شد و پس از آن هم هیأتهای ایران و روسیه به ریاست علی باقری و «میخائیل اولیانوف» بر سر یک میز به گفتوگو نشستند.
نشست دوجانبه هیأتهای ایران و چین نیز پس از آن برگزار و جلسه مذاکره کننده ارشد جمهوری اسلامی ایران با نمایندگان سه کشور اروپایی و انریکه مورا نیز آخرین نشستی بود که روز سهشنبه در وین برگزار و تا ساعات پایانی سهشنبه ادامه داشت. در این نشست موضوعات باقیمانده در بحث ترتیبات اجرایی و اقدامات هستهای مورد بحث و تبادل نظر قرار گرفت.
در مدت حضور هیأت ایرانی در تهران، نشستها و جلسات هماهنگی در داخل کشور با مراجع ذیربط از جمله مجلس شورای اسلامی برگزار و گزارشی درباره آخرین وضعیت گفتوگوها ارائه شد. این گفتوگوها در وین در حالی از سر گرفته شد که یک روز قبل (دوشنبه) ۱۸ بهمن ماه سعید خطیبزاده سخنگوی دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در نشست هفتگی با خبرنگاران اعلام کرد: هیأت مذاکراتی جمهوری اسلامی ایران که برای مشورتهای لازم چند روزی در تهران بود، روز سهشنبه عازم وین خواهد بود. انتظار است که همه هیأتها فردا به وین برگردند و گفتوگوها از سر گرفته شود. طبیعی است که جمهوری اسلامی ایران انتظار دارد که تصمیمات لازم و ضروری در طرفهای مقابل به ویژه در واشنگتن اتخاذ شده باشد، موضوع رفع تحریمها و انتفاع جمهوری اسلامی ایران از ابعاد رفع تحریمی و ابعاد اقتصادی برجام بسیار کلیدی است و خط قرمز ایران در حوزه رفع تحریمی است. انتظار ما این است هیأتها و از جمله هیأت آمریکا با دستورالعمل روشن در خصوص عمل به تعهداتش در چارچوب برجام و حوزه رفع تحریمی برگردد.
خطیبزاده بیان کرد: موضوعات قابل توجهی همچنان در دستورکار است که جز در تصمیمهای سیاسی در واشنگتن احتمالا گشایشی در آن متصور نیست. امیدواریم آنچه به عنوان اظهارات مثبت شنیده میشود در عمل تبدیل به تعهدات شود و بتوانیم به یک توافق خوب و قابل اتکا در وین دسترسی پیدا کنیم.
* اسقاطیهها و واکنش تهران
از دیگر تحولات پیش از آغاز این دور مذاکرات تمدید معافیتها توسط آمریکا بود که به گفته خطیبزاده اینها اسقاطیههایی بوده که دولت ترامپ در ادامه اقدامات ضد برجامی و نقض کننده تعهداتش ملغی کرده بود و افزود: اینها اسقاطیههای مرتبط با مباحث تعهدات هستهای است و آنچه امروز انجام شده، بخش بسیار کوچکی آن هم در موضع خواست طرف آمریکایی بوده است.تمرکز جدی ما بر انتفاع اقتصادی جمهوری اسلامی ایران و مردم ایران از برجام است و در آن حوزه هیچ حرکتی انجام نشده است. آمریکا تصمیم گرفته در حوزهای که خودش میخواهد برخی اقدامات را انجام دهد. آن چه بیش از همه ارزش دارد این است که وقتی هیأت آمریکایی به وین برمیگردد با یک دستورکار مشخص و گرفتن تصمیمات لازم برگردد. اگر با یک دستورکار مشخص و با دستورکار سیاسی برای رفع تحریمها و انجام تعهداتشان بیایند، قطعا در کوتاهترین زمان ممکن رسیدن به توافق ممکن است.
وی افزود: ملت ایران بداند هیأت ایران با ظرفیت ملی و با تمامی اجازهها و تمامی توانش برای رفع تحریمها از روز اول رفته و ما منتظر هستیم که این تصمیمات را از سوی طرفهای مقابل شاهد باشیم.
حسین امیرعبداللهیان نیز در واکنش به این اقدام آمریکا اظهار داشت: هر فرمان اجرایی یا اقدامی که تحریمهای وضع شده پس از خروج آمریکا از برجام را مجددا به حالت قبلی خود و رفع تحریمها برگرداند را از نظر ما اقدام خوب قلمداد میشود. اما آنچه برای ما مهم است عمل طرف آمریکایی است.
از سوی دیگر علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی نیز در توئیتی نوشت: دستورکار مذاکرهکنندگان ایرانی برای ادامه دور هشتم گفتوگوها به دقت مشخص شده است. توافقی که طی آن تحریمهای شکلدهنده فشار حداکثری رفع نشود، موجب شرطی شدن اقتصاد کشور شده و نمیتواند مبنای توافق خوب باشد.
حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه نیز روز دوشنبه ۱۸ بهمن ماه در نشست مشترک خبری با همتای فنلاندی با بیان اینکه در حوزه رفع تحریمها بخشهایی از مطالباتمان مورد توجه قرار نگرفته، گفت: با خوشبینی، حسن نیت و جدیت به تلاشهای خود برای رسیدن به توافق خوب و حتی فوری ادامه میدهیم.
* تضمین ذاتی
البته در این میان جمهوری اسلامی ایران همواره اعلام کرده که به دنبال یک توافق خوب در اسرع وقت است، ولی اسیر ضرب الأجلهای ساختگی طرفهای مقابل به ویژه آمریکاییها و چشم پوشی از خطوط قرمز خود به ویژه دستاوردهای هستهای صلح آمیز نخواهد شد و اگر طرفهای مقابل خواهان دستیابی به توافق هستند باید از خواستههای غیرمنطقی و فراتر از برجامی خود دست بکشند. از سوی دیگر بحث دریافت «تضمین ذاتی» از جمله موضوعاتی است که طرفهای مقابل باید آن را سرلوحه کار خود قرار دهند. حفظ دستاوردهای هستهای که طی دو سال گذشته حاصل شده در این مقطع میتواند یکی از مؤلفههای تضمین ذاتی باشد. طرف مقابل در جریان است که اجرای تعهدات هستهای از سوی ایران، اجرای مشروط خواهد بود و تا زمانی ادامه خواهد داشت که طرف مقابل براساس معیارهای راستی آزمایی مورد نظر ایران به تعهداتش پایبند باشد و در صورتی که طرف مقابل اقدام به نقض عهد کند، توان هستهای ایران به سرعت احیا خواهد شد. طرف مقابل باید این موضوع را آویزه گوش خود کند که تنها در صورت وجود «تضمینهای کافی» میتوان به توافق دست یافت.
* زمان پایان مذاکره
در همین خصوص نیز حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه روز پنجشنبه ۲۱ بهمن ماه در جمع سفرا و روسای نمایندگیهای خارجی مقیم تهران با بیان اینکه با جدیت، برنامه و ابتکار در میز مذاکره حضور داریم و برای رسیدن به یک توافق خوب مصمم هستیم، گفت: زمان پایان مذاکره را ترجمان اراده طرفهای غربی در پایبندی کامل آنها به رفع تحریمها و بازگشت همه طرفها به تعهداتشان تعیین خواهد کرد.
از دیگر تحولات این روزها رایزنی تلفنی امیرعبداللهیان با وزرای خارجه چین و روسیه بود. وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران (+) در گفتوگوی تلفنی با «وانگ یی» همتای چینی بر اتخاذ تصمیم جدی و موثر طرف غربی در حوزه لغو تحریمها تأکید کرد. امیرعبداللهیان همچنین در گفتوگوی تلفنی با «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه ضمن اعلام آمادگی ایران برای رسیدن به توافق خوب در اسرع وقت، تصریح کرد: بدون اقدامات ملموس و واقعی غرب، سرعت پیشرفت در مذاکرات حاصل نخواهد شد.
روز چهارشنبه ۲۰ بهمن ماه در وین هم کار کارشناسی هیأتهای مذاکره کننده روی متون از ساعات ابتدایی صبح آغاز و در چارچوب نشستهای هماهنگی داخلی تا ۲ بامداد روز پنجشنبه ادامه یافت و دو نشست هم بین علی باقری و انریکه مورا برگزار و تا ساعات پایانی چهارشنبه شب ادامه پیدا کرد.
روز پنجشنبه ۲۱ بهمن ماه نیز رایزنیها در سطوح مختلف از جمله بین هیأتهای ایران و اتحادیه اروپا، ایران و روسیه و همچنین ایران، اتحادیه اروپا و سه کشور اروپایی در جریان بود.
در هفتهای که گذشت باز هم شاهد صداهای متفاوتی از واشنگتن بودیم. در همین خصوص وبگاه خبری-تحلیلی «پولتیکو» در گزارشی نوشت، نمایندگان کنگره آمریکا در خصوص بهترین شیوه رویارویی با مسئله هستهای ایران دچار اختلاف و دودستگی شدهاند به طوریکه اکثر دموکراتها خواستار احیای سریع توافق سال ۲۰۱۵ برجام هستند که «دونالد ترامپ» رئیسجمهور پیشین ایالات متحده آن را پاره کرد و این دموکراتها تأکید دارند که احیای برجام به شکل اولیهاش، تنها راهحل و گزینه امکانپذیر است.با این حال، جمهوریخواهان اصرار به بازگشت به دکترین «فشار حداکثری» ترامپ دارند که وضع تحریمهای ویرانگر علیه جمهوری اسلامی ایران را شامل میشود. در این میان، برخی از دموکراتهای ارشد کنگره، آشکارا ادامه حضور در میز مذاکرات وین برای رسیدن به توافق درباره برجام را زیرسؤال میبرند.
صداهای متفاوتی که علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی ۲۰ بهمن ماه نیز به آن اشاره کرد و در توئیتی نوشت: «صداهایی که از هیأت حاکمه آمریکا شنیده میشود نشان میدهد که انسجام لازم در این کشور برای اتخاذ تصمیمات سیاسی در مسیر پیشبرد مذاکرات وین وجود ندارد. دولت آمریکا نمیتواند هزینه اختلافات داخلی خود را با تضییع حقوق قانونی ملت ایران پرداخت کند.»
این صداها خود یکی از دلایل کندی مذاکرات در وین بوده است. البته طرف آمریکایی باید بداند اینگونه اقدامات حتی اگر واقعی باشد، یا شگرد مذاکراتی، ولی این گونه برخوردها نه تنها باعث عقب نشینی هیأت ایرانی از مواضع خود نخواهد شد، بلکه مذاکره کنندگان ایرانی را در پافشاری بر حصول یک توافق قابل اتکا مصممتر میکند.
علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی ۱۹ بهمن ماه در این خصوص در توئیتی نوشت: دولت فعلی آمریکا تاکنون با تداوم سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران تلاش کرده اهدافی را که او با قلدری نتوانست محقق کند با ارائه وعدههای بیپشتوانه تامین کند. بدون خروج واشنگتن از توهمات کنونی، مسیر مذاکرات وین هموار نمیشود.
* جلسات کارگروهها
جمعه ۲۲ بهمن ماه نیز هتل کوبورگ شهر وین شاهد برگزاری سه جلسه شامل کارگروه اقدامات هستهای با حضور کارشناسان ایران و گروه ۱+۴، کارگروه سوم یا همان ترتیبات اجرایی و همچنین کارگروه رفع تحریمها با حضور کارشناسان مذکور بود و نشستی هم با حضور هیأتهای مذاکره کننده ایران و چین به ریاست باقری و مذاکره کننده ارشد چین برگزار شد و پس از آن هم علی باقری و انریکه مورا در جلسهای دوجانبه به گفتوگو نشستند.
و اما شنبه ۲۳ بهمن ماه هیأتهای ایران و روسیه به ریاست باقری و اولیانوف دیدار و گفتوگو کردند و بعد از آن هم هیأتهای ایران و اتحادیه اروپا با حضور علی باقری و انریکه مورا تشکیل جلسه دادند. دیدار هیأتهای ایران و چین نیز از دیگر تحولات روز شنبه بود.
گفتنی است پس از بازگشت هیأتها به وین گفتوگوها در فضایی رو به جلو و سازنده برگزار شده و درباره موضوعات باقیمانده نیز مباحث جدی انجام شد. در این روزها علاوه بر حضور نمایندگانی از سازمان انرژی اتمی، نمایندگان بانک مرکزی و وزارت نفت هم به مذاکرات پیوستهاند. دیروز هم مهدی صفری معاون دیپلماسی اقتصادی وزارت خارجه به مذاکره کنندگان پیوست و امروز (شنبه) نیز در نشست هیأتهای ایران و روسیه حضور داشت.
حال با توجه به پیشرفتهایی که حاصل شده، ولی حصول نتیجه در گرو اتخاذ تصمیمات لازم از سوی طرفهای مقابل به ویژه آمریکاییهاست و در صورتی که آنها تصمیمات مورد نیاز به ویژه در حوزه رفع تحریمها و موضوعات هستهای را اتخاذ کنند، توافق در دسترس خواهد بود. البته در این میان نباید تحرکات رژیم صهیونیستی را فراموش کرد.
سعید خطیبزاده سخنگوی وزارت امور خارجه ۱۸ بهمن ماه در اظهاراتی درباره پیش بینی نتیجه مذاکرات گفته بود: اگر طرفهای مقابل این دور را دور آخر میدانند روشن است باید با پاسخهای درست به تعهداتشان به وین بیایند. اگر طرفهای مقابل به ویژه آمریکا در فردای حضور در وین اعلام کند که به تعهداتش عمل میکند و تضامین لازم را ارائه و در چارچوب برجام به آن بندهایی که در حوزه رفع تحریمها وجود دارد پایبندی خود را اعلام کند، فردای آن روز توافق قابل دسترسی است. اما اگر اینها برای بازیهای اطلاعاتی در فضای عمومی باشد، طبیعی است که جمهوری اسلامی ایران به هیچ ضرب الأجل ساختگی فکر نمیکند. زمان رسیدن به توافق را دو چیز معلوم میکند پاسخهایی که آمریکا به سؤالاتی که مطرح شده یا نکاتی که در بحث رفع تحریمها است و سرعت طرفهای مقابل در میز مذاکره. ایران آنچه باید انجام دهد را تا به امروز به سرعت و حتی هفتههای پیش انجام داده و بسیاری به تصمیم طرفهای مقابل منوط است.
پنجشنبه شب ( ۲۱ بهمن ماه)، «استفانی الحق» مذاکرهکننده ارشد انگلیس و مدیر امور غرب آسیا و آفریقای شمالی در توئیتر نوشت که دیدار وی با «علی باقری کنی» مذاکرهکننده ارشد ایران و مورا شاهد، «تبادلات سازندهای» بوده است.«وانگ کان» نماینده چین در سازمانهای بینالمللی مستقر در وین روز (شنبه) ۲۳ بهمن ماه اعلام کرد: «تمامی مذاکرهکنندگان موافق هستند که ما به مرحله نهایی رسیدهایم، به ویژه آنکه همکاران ایرانی ما بسته نهایی خود را پیشنهاد دادهاند».
این روزها علاوه بر رایزنیهای ۱+۴ با رابرت مالی نماینده آمریکا در امور ایران و هیأت آمریکایی در وین، تماسهای تلفنی نیز بین برخی مقامات کشورهای عضو برجام با آمریکا برقرار است. در همین خصوص وزرای خارجه آمریکا و انگلیس در تماسی تلفنی درباره مذاکرات جاری در وین به رایزنی پرداختند. در همین خصوص وزارت خارجه آمریکا در بیانیهای اعلام کرد که «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه آمریکا و «لیز تراس» همتای انگلیسی «در مورد اهمیت رسیدن به نتیجه موفقیت آمیز در مورد مذاکرات با ایران درباره بازگشت متقابل به اجرای کامل برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) گفتوگو کردند». از سوی دیگر ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه و امانوئل ماکرون همتای فرانسوی درباره مذاکرات وین به گفتوگو پرداختند.
منبع: فارس
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
رئیس جنبش حماس در خارج از فلسطین با اشاره به اینکه حمایتهای تهران از فلسطین مشروط نیست، گفت که رژیم صهیونیستی دیگر ابزار کارآمد آمریکا در منطقه نیست.
به گزارش مجاهدت از مشرق، «خالد مشعل» رئیس جنبش حماس در خارج از فلسطین تأکید کرد که نباید برای حل مسئله فلسطین، منتظر تغییرات در عرصه بینالملل ماند و این مسئله، اشتباه است.
خبرگزاری شهاب به نقل از مشعل گزارش داد: «ما کسی هستیم که سرنوشت خود را میسازیم و حال حاضر و آینده خود را رقم میزنیم. اختلافات عربی-عربی و عربی-اسلامی نیز موجب رنجیدن ماست».
وی با بیان اینکه گنجاندن رژیم صهیونیستی در ائتلافهای منطقهای، دردآور است، گفت: «خروج آمریکا از منطقه و مشغول شدن این کشور به چین و روسیه فرصتها را برای کشورهای منطقه بیشتر میکند تا به دور از دنبالهروی، ایفای نقش کنند».
این مسئول حماس با تأکید بر اینکه خروج آمریکا از منطقه به سود مسئله فلسطین است، خاطر نشان کرد: «اسرائیل دیگر ابزار کارآمد آمریکا در منطقه نیست… مشروعیت بین المللی اسرائیل، رو به کاهش است و تحریم آن در کشورهای مختلف جهان، رو به افزایش است».
مشعل با اشاره به اینکه توافق اسلو یک توهم است، ادامه داد: «عملیاتهای مقاومت طی سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱، دو چندان شده است. ما با قدرت در راستای ارتقای مقاومت با استفاده از تاکتیکها و ابزارهای مختلف تلاش میکنیم».
وی با تأکید بر متحد شدن جبهه داخلی فلسطین، تصریح کرد: «ملتهای منطقه همچنان مخالف عادیسازی روابط (آشکارسازی روابط) هستند. آخرین نمونه این مخالفت نیز این بود که محمد العوضی بازیکن کویتی حاضر به مسابقه با بازیکن اسرائیلی نشد».
رئیس جنبش حماس در خارج از فلسطین با بیان اینکه روابط حماس با جمهوری اسلامی ایران به اوایل دهه نود میلادی بازمیگردد، گفت که ایران نسبت به سایر کشورهای حامی فلسطین، متمایز است و حمایتهای این کشور نیز مشروط نیست.
مشعل پیش از این خواستار همافزایی تلاش امت اسلامی برای کمک به مسئله فلسطین و حمایت از ملت آن شد. وی تأکید کرد: «وضعیتی که اکنون در آن هستیم، در ضمن مرحله آمادهسازی برای جنگ آزادسازی فراگیر قرار دارد و فلسطین، عنوان درگیری بین حق و باطل و قطبنمای امت اسلام است که باید همه توجهها معطوف آن شود».
مشعل گفت که حماس همچنان به مقاومت پایبند است تا وجب به وجب خاک فلسطین آزاد، و مقدسات امت اسلام در این سرزمین مبارک باز پس گرفته شود.
رئیس حماس در خارج خاطر نشان کرد: «آنچه به زور گرفته شده جز به زور گرفته نمیشود… شتاب برخی از رژیمها برای عادیسازی با اسرائیل اشغالگر و آن را دوست و شریک صلح قلمداد کردن، محکوم است».
مشعل تأکید کرد، تمامی طرحهای رژیم صهیونیستی برای یهودیسازی قدس اشغالی و سرزمین فلسطین، باطل است و در واقعیت مالکیت آن و هویت عربی-اسلامی هیچ تغییری ایجاد خواهد کرد.
منبع: فارس
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
رژیم صهیونیستی موجودیت خود را به اصولی گره زده که گذر زمان عامل فروریختن آنها خواهد بود.
به گزارش مجاهدت از مشرق، ایده صهیونیزم محصول قرن نوزدهم و ناشی از نوعی برداشت سیاسی از مذهب یهود بوده که به تدریج و با حمایتهای دول غربی در قرن بیستم توانست با ایجاد یک گفتمان مشترک، افکار عمومی یهودیان را به سمت سرزمین فلسطین جلب نماید و با دادن وعده آرامش به یهودیان مهاجر در سرزمین تعیین شده، ایده فراسرزمینی نیل تا فرات را نیز مطرح نمود.
اما این اجتماع چندپاره پس از اشغال فلسطین با چالشهای مختلفی در حوزههای سیاسی، اجتماعی، جمعیتی، استراتژیک و بالاخره فکری، هویتی و گفتمانی مواجه شده است.
ایده «فروپاشی از درون» که در آراء و نظرات طیف وسیعی از اندیشمندان غربی و اسلامی و حتی شخصیتها و صاحبنظران یهودی در خصوص آینده رژیم صهیونیستی مطرح میشود به مقوله تهدیدهایی اشاره دارد که از درون بقای این رژیم را تهدید میکنند. چیزی شبیه «افول موریانهای» که مفهوم آن برای آمریکا هم مطرح است: یعنی ضعیف و پوک شدن ساختارهای اقتصادی و سیاسی نظامی که از بیرون هنوز سالم به نظر میرسد.
در سالهای گذشته واقعیتهای موجود در اطراف سرزمین اشغالی و اوجگیری تحرکات و اندیشه مقاومت، به خصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کاتالیزوری برای تسریع فروپاشی رژیم در نظر گرفته شده است.
در این نوشتار قصد داریم به آراء و نظرات صاحبنظران کشورهای منطقه در خصوص تهدیداتی که درون رژیم صهیونیستی را در برگرفته و آن را در شرایط افول قرار داده است، بپردازیم.
فرسایش نظام اجتماعی
دکتر مصطفی محمود، نویسنده شهیر مصری در کتابی به نام «اسرائیل..ابتدا و پایان» مینویسد: ایجاد یک هویت واحد به نام «اسرائیلی» در میان مهاجرانی که از کشورهای مختلف به فلسطین کشانده شده بودند، دغدغه ابتدا تا کنون سردمداران صهیونیست بوده است. در خلال سدههای اخیر تفکری سیاسی و در عین حال غیرمذهبی با رویکردی ابزارگونه به مذهب یهود، اندیشهای در تضاد با اعتقاد سنتی یهودیت مبنی بر اقامه دولت یهودی و بازگشت به سرزمین مقدس، پیش از ظهور ماشیاح نجات-بخش، را مطرح نمود. نظریه پردازان این نهضت با طرح ایده صهیونیزم به عنوان گفتمان پیشنهادی خود برای ایجاد تهییج عمومی در جوامع پراکنده یهودیان سراسر جهان، حکمرانی قوم یهود در سرزمین موعود را برای تحقق وعده الهی اعلام نمودند. ایدهای که در بعد سرزمینی آرمان اسرائیل بزرگ را زمینهساز بازگشت به دوران عظمت تاریخی این قوم تلقی نموده و تشکیل دولت یهودی را عاملی وحدتبخش و رافع سرگشتگی و آوارگی قوم یهود، ارزیابی نمود. (إسرائیل.. البدایة و النهایة. صفحه ۶۱ و ۶۲)
در این میان این ایده با مخالفت برخی متفکران یهودی و علمای مذهبی و ارتدوکس سنتی همراه شد و آنان تشکیل دولت یهودی را بر خلاف وعده الهی پنداشته و تشکیل آن را به ظهور مسیح مشروط کردند؛ با این حال، ایده صهیونیزم توانست به گفتمان مسلط تبدیل شود که در چهارم می ۱۹۴۸ در قالب دولت اسرائیل تجلی یافت و توانست با تبلیغات فراوان و حمایت بی دریغ استعمار افکار عمومی یهودیان را به این اقدام قانع نماید. آن هم در شرایطی که دول اروپایی به دنبال راهی برای خلاصی از جمعیت یهودیان خود بودند و کجا بهتر از فلسطین و غرب آسیا که بخش اعظم پتانسیل و فرصتهای رشد مسلمانان را به خود منعطف سازد.
دکتر عبدالوهاب المسیری نویسنده مصری دانشنامه «یهود، یهودیت و صهیونیزم» در کتابی به نام «فروپاشی اسرائیل از درون» معتقد است که فرسایش سیستم اجتماعی رژیم صهیونیستی یکی از مهمترین جنبههای فروپاشی این رژیم است. به گفته او اصطلاح «ذوب» تعریف شده توسط «دیوید بن گورین» بنیانگذار رژیم صهیونیستی در به هم آمیختن جامعه صهیونیست و تبدیل آن به یک نظام ملی واحد به دور از هویت چندگانه که یهودیان از کشورهای مختلف با خود به همراه داشتند، ناکام ماند.
او در ادامه میافزاید: «این مفهوم نتوانست هویت ملی یکپارچهای که قرار بود برای یهودیانی که به اسرائیل میآیند ایجاد کند. همزمان مشکل ادغام اعراب ۴۸ و اقلیتها در جامعه اسرائیل وجود دارد و موجب شده تا در مجموعهای چند قطبیها و درگیریهای ایدئولوژیکی و قومی گرفتار آید.» (انهیار إسرائیل من الداخل. صفحه ۱۲)
بحران ملتسازی در سرزمین اشغالی، بیش از هر زمانی در درگیریهای میان اعراب و یهودیان در شهرهای ۱۹۴۸ در اردیبهشت ماه و همزمان با جنگ ۱۲ روزه غزه خود را نشان داد. به طوریکه دهها شهر و شهرک از جمله اللُّد، بت یم، یافا، عکا، الخلیل، قدس شرقی، حیفا، تل آویو، الرینه، شفاعمرو، الطیبه، عرعرة المثلث و طمره شاهد درگیریهای شدید میان مسلمانان و صهیونیستها بود. هر دو طرف بشدت یکدیگر را به باد کتک گرفته و در برخی شهرها مساجد و کنیسهها به آتش کشیده شد. این نابسامانی و زد و خورد شدید عربها و یهودیان شهرهای ۱۹۴۸، بیش از هر چیزی یک گزاره را فریاد میزد، گزارهای که برای مقامات و سران رژیم صهیونیستی به مثابه کابوس است. آن گزاره این است: «پروژه دولت- ملت سازی در قالب اسرائیل شکست خورده است». پروژه هویتسازی که دهههاست سران صهیونیست به دنبال جعل آن در سرزمین اشغالی هستند.
درگیریهای شدید در شهرهای ۱۹۴۸ به روشنی نشان داد که پروژه دولت- ملت سازی در قالب اسرائیل شکست خورده است
آشوب در شهرهای ۱۹۴۸ تا جایی پیش رفت که «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر و «رووین ریولین» رئیس وقت رژیم صهیونیستی در سخنانی نگرانی خود را ابراز کردند. نتانیاهو در آن زمان در سخنانی گفت: «برای ما تهدیدی بزرگتر از این کشتار وجود ندارد. گزینهای جز بازگرداندن حاکمیت قانون و نظم از طریق زور نداریم. آنچه در شهرهای ما رخ میدهد، بسیار شبیه یک جنگ داخلی است که به زودی خطر موجودیتی برایمان خواهد داشت.» او پیش از آن نیز گفته بود که اسرائیل همزمان در دو جبهه یکی با غزه و دیگر در جبهه داخلی میجنگند.
«رووین ریولین» نیز گفته بود: «خطر جنگ داخلی بر موجودیت ما بسیار بیش از تمامی خطرهای خارجی است.»
آثار درگیریهای خیابانی در شهر عکا (خیابانی که نامش تساهل است!)
دانلود
راستگرایی و انشقاق در جامعه صهیونیست
از دیگر عوامل تهدید یکپارچگی درونی در جامعه صهیونیستی، افزایش نفوذ و قدرت راستگراها در همه شئون رژیم صهیونیستی است.
از سال ۱۹۴۹ تاکنون احزاب چپگرا مجموعاً ۱۴ بار توانستهاند به قدرت رسیده و تشکیل کابینه دهند. در حالی که در تمام این سالها احزاب راستگرا (همگی به رهبری لیکود) صرفاً شش بار به قدرت رسیدهاند. بنابراین عمده حیات سیاسی رژیم صهیونیستی در دست چپگراها بوده است. بدین صورت که حزب چپگرای «ماپای» (بنیان اولیه حزب کارگر) اولین حزبی بود که در رژیم صهیونیستی به رهبری «دیوید بن گورین» تشکیل کابینه داد و چهار بار پشت سر هم توانست در رأس دولت باشد. پس از آن تا ۳۰ ژوئن ۱۹۷۷ که «مناخیم بگین» از حزب لیکود به قدرت رسید، تمامی دولتها در دست حزب کارگر بود. پس از آن تا سال ۲۰۰۹ نیز این حزب کارگر بود که اکثر کابینهها را میچید و حزب لیکود همانطور که گفته شد تنها شش بار توانست در رأس قدرت باشد. دو بار نیز حزب ائتلافی «کادیما» (جداشده از لیکود و ائتلاف کننده با چپها) موفق به چیدن کابینه شد.
اما از سال ۲۰۰۹، با استعفای «ایهود اولمرت» (از حزب کادیما) و ناتوانی «زیپی لیونی» (چپگرا و از حزب کادیما) در تشکیل دولت ائتلافی، با برگزاری انتخابات با اینکه حزب کادیما ۲۸ کرسی و حزب «لیکود» ۲۷ کرسی از آن خود کرده بودند، اما «شیمون پرز» رئیس رژیم صهیونیستی «بنیامین نتانیاهو» را مأمور تشکیل کابینه کرد و از آن زمان تا ۱۳ جولای ۲۰۲۱ او در این سمت ماند و پس از او نیز «نفتالی بنت» از حزب راست جدید قدرت را در دست گرفت.
سکانداری جریان راستگرا و رأیآوری این جریان در انتخابات، منطقاً حاصل این است که گرایش راست در جامعه صهیونیستی در دو دهه گذشته افزایش یافته است. افزایش تعداد یهودیان افراطی در سالهای گذشته مقامات اسرائیل را در خصوص انشقاق و چند پارگی در این رژیم نگران کرده است. یهودیان افراطی که حال جمعیت آنها در جامعه ۹ میلیونی اسرائیل به بیش از یک میلیون نفر رسیده است، تلاش دارند تمامی شئونات را در دست خود گرفته و اراده خود را خارج از روند قانونی بر دیگر ساکنان و سکولارها تحمیل کنند. از تعطیلی اجباری شنبهها تا وضع قوانین مورد نظر خود در امور خانواده و طلاق و ازدواج گرفته تا همپیمانی با احزاب برای حضور قدرتمند در صحنه سیاسی؛ به طوریکه در سالهای گذشته جامعه صهیونیستی بهتدریج از رنگ و بوی سکولاریسم دهههای پیش از قرن بیست و یکم فاصله گرفته است و چند دستگی در میان ساکنان سرزمین اشغالی و سرخوردگی در میان چپگرایان و سکولارها از حاکمیت روزافزون یهودیت افراطی افزایش یافته است.
یهودیان افراطی امتیازات ویژهای برای خود قائل هستند. درگیری یهودیان افراطی با مأموران در اعتراض به قانون سربازی اجباری.(دوم نوامبر ۲۰۱۸)
شبکه الجزیره در دسامبر ۲۰۱۷ برای اولین بار توانست وارد محله یهودیان افراطی در بیتالمقدس شود و گزارشی از نوع زندگی و عقاید آنها تهیه کند. در این مستند به نام «اسرائیل، فروپاشی از درون» خبرنگار با یهودیان افراطی و سکولارها به گفتوگو مینشیند و به خوبی دیده میشود که چگونه دو دستگی میان آنها افزایش یافته و افراطیها تا چه حد خود را محق دخالت در امور زندگی و روزمره دیگر گروههای اجتماعی میدانند.
مرکز مطالعاتی دموکراسی در اسرائیل (IDI) از معتبرترین مراکز نظر سنجی در این رژیم است که در پایان سال ۲۰۲۰ با انتشار گزارشی حقایق قابل توجهی را از وضعیت ساکنان سرزمین اشغالی ارائه کرد.
براساس آمار منتشرشده از سوی این مؤسسه، ۹۲ درصد از یهودیهای افراطی، اسرائیل را جای مناسبی برای زندگی میدانند، اما این آمار برای سکولارها به ۶۵ درصد کاهش یافته است. در حیطه سوگیری سیاسی نیز ۸۴ درصد راستگراها به این سؤال پاسخ مثبت دادهاند، در حالی که تنها ۵۵ درصد چپگرایان گفتهاند که اسرائیل مکان مناسبی برای زندگی است.
در همین راستا ۶۸ درصد حریدیها وضعیت اسرائیل را خوب یا عالی میدانند، در حالی که این احساس در میان سکولارها تنها ۲۷ درصد و سنتیهای غیرمذهبی تنها ۳۳ درصد است.
این اختلاف فاحش در نوع نگرش درخصوص وضعیت کنونی رژیم صهیونیستی میتواند نشان دهنده وجود شکاف اجتماعی عمیق در اجتماع های گوناگون اسرائیل باشد. میتوان گفت که شکاف و چنددستگی و بنبست سیاسی در رژیم صهیونیستی تا حد قابل توجهی بازتابی از شرایط گروههای اجتماعی در جامعه است.
افزایش تعداد یهودیان افراطی در سالهای گذشته مقامات اسرائیل را در خصوص انشقاق و چند پارگی در این رژیم نگران کرده است
در انتهای این بخش به کتاب «اسرائیل دیگر، نگاهی از درون» به نوشته «جونی منصور» مورخ فلسطین ساکن مناطق ۱۹۴۸ نگاهی میاندازیم. او به عامل دیگری در انشقاق جامعه صهیونیستی پرداخته و به موضوع قابل توجهی اشاره کرده است. جونی منصور مینویسد: « در محافل اسرائیلی حول تعریف اسرائیل، گاهی موضوع یهودیت و گاهی دموکرات بودنش اوج میگیرد و ایده مؤسسان اسرائیل نیز کشور یهودی دموکرات بود و به آسانی از این طرح اساسی دست نمیکشیدند. اما واضح است که این یک ترکیب بسیار دشواری است، چرا که ترکیب جامعه اسرائیل مطلقا ناهمگون است. طرح «داوید بن گورین» این بود که یهودیانی که از دیگر مناطق دنیا به فلسطین میآیند در یک جامعه بالکل اسرائیلی همگن شوند، اما با افزایش مهاجرتها، گروههای مختلفی از یهودیان از طبقات اجتماعی و اقتصادی وارد فلسطین شده و جامعه اسرائیلی در اساس به دو بخش «غربیها» (اشکنازیها) و «شرقیها» (سفارادیها) تقسیم شد. سپس در داخل این دو بخش نیز تقسیمبندیهای متعددی به وجود آمد؛ بدین شکل که هر بخشی از جامعه اسرائیل ارتباط و وابستگیهای خود را به کشوری که از آن مهاجرت کرده بود حفظ کرد و به مرور تحولات بدین سو رفت که قدرت اقتصادی، سیاسی و مناصب مهم به اشکنازیها رسید و آنها بر اسرائیل تسلط یافتند؛ در حالیکه تعداد یهودیان شرقی در جامعه اسرائیل اکثریت را تشکیل میدهد. بنابراین از این مبدأ، اسرائیل دموکرات در ریشه خود تشکیل نشد. (اسرائیل الأخری. رؤیة من الداخل. صفحه ۴۹ و ۵۰)
بحران بافت جمعیتی
سران صهیونیست از ابتدای تشکیل رژیم صهیونیستی، ضرورت بر هم خوردن ترکیب جمعیتی سرزمین فلسطین به نفع یهودیان علیه مسلمانان و اعراب را درک کرده و در این راستا تلاش کردهاند با وعده و وعیدهای فراوان جمعیت پراکنده یهودیان را به سرزمین اشغالی بکشانند. اما واقعیت کنونی نشان میدهد که سران صهیونیست با تمامی اقداماتشان در این مجال موفق نبودهاند.
«جونی منصور» در بخش دیگری از کتاب خود از مسأله بافت جمعیتی به عنوان «بمب ساعتی» برای رژیم صهیونیستی یاد کرده و نوشته است: «مسأله ترکیب جمعیتی موضوع جدیدی در فضای سیاسی اسرائیل نیست. از دهها سال پیش اسرائیل با ابزارهای اقتصادی، فرهنگی و نظامی در پی علاج این تهدید برآمده است.»
همانطور که گفته شد آمارها نشان از حفظ ترکیب جمعیتی فلسطین به نفع فلسطینیان دارد. در جدول زیر طبق اداره مرکزی آمار رژیم صهیونیستی، جمعیت فلسطینیها در سال ۲۰۵۰ با تمامی تلاشهای سران تل آویو ۶۲.۸ درصد کل سرزمین فلسطین را تشکیل خواهد داد.
Israeli Central Bureau of Statistices, United Nations World Population Prospects
خطر ترکیب جمعیتی به گفته «جونی منصور» به یک کابوس برای سران صهیونیست در آمده و به گفته محافل صهیونیستی در صورت عدم علاج این تهدید، غلبه جمعیت فلسطینیها یک تهدید جدی برای صهیونیستها خواهد بود.
«آرنون سوویر» پژوهشگر جغرافیای دانشگاه حیفا در اثر تحقیقاتی خود به نام «اسرائیل، ترکیب جمعیتی ۲۰۰۱-۲۰۲۰» که یک تحقیق جامع به شمار میرود، مینویسد: «اگر اسرائیل جداسازی میان یهود و عرب را به سرعت در تمامی کشور اجرا نکند، واضح است که اکثریت عرب یهودیان را در کشور در تنگنا قرار خواهند داد.» (اسرائیل الأخری. رؤیة من الداخل. صفحه ۶۲)
کاهش مهاجرت یهودیان به سرزمین اشغالی عامل دیگری برای تشدید تهدید ترکیب جمعیتی برای رژیم صهیونیستی است. مهاجرت به فلسطین اساس ایدئولوژی صهیونیزم است و از ابتدا تأسیس این رژیم را بر پایه کشاندن یهودیان از اقصی نقاط جهان به فلسطین و تبلیغ این سرزمین به عنوان موطن یهودیان و سرزمین وعده داده شده، بنا نهاد شد، اما طبق گزارش محافل صهیونیستی، میزان مهاجرت به سرزمین اشغالی در ۲۰ سال اخیر کاهش داشته است که یک خطر موجودیتی برای رژیم صهیونیستی است.
در سال ۲۰۵۰ با تمامی تلاشهای سران تل آویو ۶۲.۸ درصد کل سرزمین فلسطین را تشکیل خواهد داد
علاوه بر این میزان یهودیانی که فلسطین را ترک کرده و به کشور خودشان باز میگردند نیز افزایش یافته است. قدرتیابی مقاومت و حملات راکتی به شهرهای مختلف سرزمین اشغالی به خصوص در جنگ ۱۲ روزه که تا حیفا و تل آویو را نیز هدف قرار داد، عامل سرعتبخش خروج یهودیان از فلسطین اشغالی است.
فرار از خدمت نظامی و سقوط نظریه امنیتی
رویداد دیگری که در ۲۰ سال اخیر در رژیم صهیونیستی توجه محافل پژوهشی را به خود جلب کرده، کاهش رغبت جوانان اسرائیلی برای حضور در خدمت نظامی است. عدم حضور در ارتش شاید در یک منطقه و کشور دیگری موضوع چندان حادی نباشد، اما در سرزمین اشغالی که مؤسسان آن امنیتی بودن را جزو عناصر اصلی اسرائیل تعریف کردهاند که در ادامه بدان خواهیم پرداخت، عدم رغبت برای حضور در ارتش به معنای سقوط نظریه امنیتی این رژیم قلمداد میشود و تبعات آن در میان مدت و بلند مدت ضربات مهلکی به موجودیت رژیم صهیونیستی خواهد زد.
محیط و بُعد روانی امنیت ملی یهودیان در فلسطین در واکنش آنان نسبت به تهدیدهای امنیتی، اهمیت و موضوعیت یافت. مجموعهای از عقاید درباره امنیت یهودیان در فلسطین در آشوبهای سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹ مطرح شد و در سه دهه بعد از آن به کمال پتخگی خود رسید و از سال ۱۹۶۷ تا ۱۹۷۳ صورت افراطی به خود گرفت.
اصل «تقدم امنیت» که پس از تشکیل رژیم اسرائیل غلبه یافت، ناظر به این عقیده است که هر مسأله و موضوع ملی، یک مسأله امنیتی است و یا حداقل دارای جنبههای امنیتی است. (به سوی یک تحول پارادایمیک در نظریه امنیت ملی اسرائیل. اوری بار-ژوزف. ترجمه مسعود آریایی نیا. صفحه ۸ الی ۹)
در این میان اما فرار از خدمت سربازی اولین پیامش این است که نسل جدید اعتقادی به نظریه «تقدم امنیت» ندارد. دکتر «عبدالوهاب المسیری» در کتاب «فروپاشی اسرائیل از درون» به این موضوع اشاره کرده و نوشته است: «نظامیان صهیونیست توانستند در اذهان اسرائیلیها این تفکر را جا بیاندازند که اسرائیل دولت کوچکی است که باید علیه همسایگان عرب خود از خویش دفاع کند. علاوه بر این ایدئولوژی صهیونیزم به تمامی ارکان حکومت رنگ و لعاب تقدس داد، به خصوص در خصوص مرزهایش و در این میان ارتش نیز یک نهاد مقدس معرفی شد و «بن گوریون» ارتش را بهترین مفسر تورات توصیف میکرد که میتواند مرز اسرائیل را مشخص کند. از این رو خدمت نظامی نیز یک امر مقدس جلوه داده شد همچنین ورود به ارتش شرط رسیدن به مدارج بالا عنوان شد و در نتیجه کشیدن جوانان اسرائیلی به ارتش با موفقیت صورت گرفت و پیروزیهای متوالی صهیونیستها در مقابل اعراب این نظریه را تقویت بخشید. حتی میزان داوطلبان برای حضور در گردان چتربازان به قدری افزایش یافت که ظرفیت پر شد و حضور در این گردان یک افتخار برجسته محسوب میشد.» (صفحه ۱۵۸)
او در ادامه نوشت که اما شرایط تغییر کرد و اخیرا مشاهده میشود که جوانان از حضور در ارتش فرار میکنند. میزان فرار از ارتش جزو مسائل محرمانه در رژیم صهیونیستی محسوب میشود اما در سال ۲۰۰۰ روزنامه هاآرتص به نقل از یک افسر بلندپایه نوشت که حدود ۲۰ الی ۲۵ درصد سربازان در میانه خدمت از ارتش فرار میکنند.
در سال ۱۹۹۸ جنبش «پروفایل جدید» از میان جوانان دانشگاهی تشکیل شد و هدف خود را لغو خدمت اجباری عنوان کرد. این جنبش همچنین به جوانان کمک می کرد تا از راههای قانونی از حضور در ارتش سرباز زنند.
روزنامه هاآرتص در سال ۲۰۰۰: حدود ۲۰ الی ۲۵ درصد سربازان در میانه خدمت از ارتش فرار میکنند
به نوشته المسیری مفاهیمی چون «دفاع از وطن»، «حفظ کرامت قومی» و «مرزهای مقدس» برای کسانی که در خصوص ایدئولوژی صهیونیزم قانع نشدهاند، شعارهای پوچی است و جوانان اسرائیلی در حال تعریف امنیت به عنوان امنیت شخصی هستند که ارتباطی با جامعه ندارد.
***
پیرزن یهودی ساکن فلسطین در حالیکه گریه میکند، به هنگام تشکیل رژیم صهیونیستی، به مهاجرانی که تازه به فلسطین کشانده شدهاند میگوید: «امروز یهودیان را به این منطقه آوردهاند تا همه آنها را نابود کنند.»
رژیم صهیونیستی بر پایههایی استوار شده است که قوام آنها در طول گذر زمان ممکن نیست. نسلهای جدید اعتقادی به این اصول ندارند. بنابر آنچه در نوشتار بالا ذکر شد. عوامل فروپاشی این رژیم درون آن نهفته و در این میان افزایش توانایی مقاومت و بیداری فلسطینیها و در هم شکستن اسطوره شکستناپذیری این رژیم در جنگهای ۲۰ سال اخیر به این رویداد سرعت میبخشد.
دانلود
منبع: فارس
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است