رژیم صهیونیستی

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق به نقل از تایمز اسرائیل، «اریک دانون» سفیر فرانسه در سرزمین‌های اشغالی، طی سخنانی گفت که پاریس هرگز اجازه دستیابی ایران به تسلیحات هسته‌ای را نخواهد داد.

بر اساس این گزارش، دانون که این سخنان را در حضور «اسحاق هرتزوگ» رئیس رژیم صهیونیستی مطرح می‌کرد، با طرح اظهاراتی ضد ایرانی، تاکید کرد که ایران نباید بمب هسته‌ای در اختیار داشته باشد.

سفیر فرانسه در سرزمین‌های اشغالی، بار دیگر مواضع واقعی فرانسه در قبال ایران را به روشنی بیان کرده و گفت: شاید گاهی در شیوه عمل اختلاف نظر داشته‌ایم اما همزمان برای جنگ علیه خطر هسته‌ای، تهدید موشک بالستیک و اقدامات بی ثبات کننده در منطقه، به ویژه در لبنان، سوریه و عراق شانه به شانه هم می‌ایستیم!

دانون در بخش دیگری از سخنان خود، بدون اشاره به جنایات صهیونیست‌ها در جریان جنگ ۱۲ روزه غزه، انگشت اتهام را به سمت جنبش حماس گرفته و مدعی شد: عالی‌ترین مقامات فرانسه به صراحت حماس را مسئول جنگ اخیر در غزه دانستند، و بر حق اسرائیل در دفاع از خود در چارچوب قوانین بین‌المللی تأکید دارند!

این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران همواره از منتقدین در اختیار داشتن تسلیحات هسته‌ای در جهان بوده و رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز، در اختیار داشتن چنین تسلیحاتی را صراحتاً حرام شرعی اعلام کرده‌اند.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، وزارت حج و عمره عربستان سعودی ماه گذشته خبر داد که برای دومین سال پیاپی مراسم حج محدود به شهروندان عربستان و آن هم در شرایط خاص برگزار خواهد شد؛ با این وجود نهاد موسوم به «سازمان سرگرمی» عربستان سعودی اخیرا از شهروندان این کشور خواسته است تا خود را برای حضور در جشن‌های سالیانه آماده کنند.

سازمان سرگرمی عربستان عنوان نهادی است که در ماه می سال ۲۰۱۶ تأسیس شد و هدف خود را افزایش نشاط و سرگرمی عنوان کرد. این سازمان هر ساله در شهرهای مختلف مراسمات و جشن‌های مختلفی را با دعوت از خوانندگان مختلف خارجی، ورزشکاران و هنرمندان برگزار می‌کند.

صفحه توئیتری «موسمات الریاض» (وابسته به سازمان سرگرمی عربستان سعودی) ویدئویی منتشر کرده و گفته است که به زودی جشن‌های «موسوم الریاض» آغاز خواهد شد. جشن‌هایی که با جمعیت زیادی برگزار می‌شود و خبری از دستورالعمل‌های مرتبط با کرونا یا لااقل آن‌گونه که در مراسم حج اجرا می‌شود، نیست.

ماهیت این جشن‌ها نیز از همان سال ۲۰۱۶ که با عناوین «موسم الریاض»، «موسم جده» و «موسم الشرقیه» برگزار می‌شد، موجب تعجب و خشم محافل دینی و مخالفان در عربستان شده است. مراسماتی که با رقص و پایکوبی و به صورت مختلط و پوشش‌های نامتعارف و همچنین مصرف مشروبات الکلی و برگزاری مسابقات قمار همراه است.

معارضان بارها این گونه جشن‌ها را که با عنایت خاص «محمد بن سلمان» و در راستای اهداف چشم‌انداز ۲۰۳۰ برگزار می‌شود را ابزاری برای دین‌زدایی در کشوری دانسته‌اند که میزبان مهم‌ترین اماکن مقدس اسلامی است و پادشاهش خود را خادم حرمین شریفین می‌نامد. به طوریکه در جشن‌های «موسم جده» در ماه می ۲۰۱۹ حضور «نیکی میناژ» خواننده پاپ آمریکایی در مراسم اختتامیه این مراسم موجب اعتراض بسیاری در عربستان شد. در همان زمان انتشار خبر اعتراض سه عضو هیأت علمای ارشد این کشور به عنوان عالی‌ترین نهاد دینی به اینگونه جشن‌ها توجه رسانه‌ها را جلب کرد؛ این سه تن اینگونه برنامه‌ها را «فساد اخلاقی هدفمند» توصیف کرده بودند. شیخ «عبدالله المطلق» عضو هیأت عالی علمای سعودی و مشاور دیوان پادشاهی این کشور نیز برنامه‌های «هیأت سرگرمی» سعودی را مخالف فرهنگ و سنت جامعه عربستان دانسته و گفت است که این برنامه‌ها از جانب «شیطان» است.

موسم جده ۲۰۲۰

موسم ریاض ۲۰۱۹

اکنون «موسم ریاض» با انواع و اقسام اقدامات غیر اسلامی و حرام با موسم حج همراه شده است. حجی که شناسنامه سرزمین حجاز محسوب می‌شود، اما مقامات سعودی اولی را با تبلیغ فراوان قرار است برگزار کنند و دیگری فقط با ۶۰ هزار حاجی آن‌هم از میان شهروندان عربستانی و با رعایت پروتکل‌های سفت و سخت برگزار خواهد شد.

در این میان مخالفان دولت سعودی این سؤال را مطرح می‌کنند که آیا کرونا بهانه خوبی برای محدود کردن مراسم حج است؟ آیا نمی‌شد حجاجی را پذیرفت که واکسن زده باشند؟ چرا باید باب حج بسته شده و باب فسق و فجور باز باشد؟

وبسایت سعودی‌لیکس در این باره نوشته است که «محمد بن سلمان» از این روند سه هدف را دنبال می‌کند.

۱-تلاش برای از بین بردن قدسیت حرمین شریفین در چشم جهان اسلام

۲- ارسال این پیام که برگزاری و عدم برگزاری شعائر دینی به دست اوست

۳- جلب رضایت انگلیسی‌ها و صهیونیست‌ها و حامیان غربی

به نوشته این وبسایت، ولی‌عهد جوان سعودی از زمان روی کار آمدنش برای ایجاد تغییرات ریشه‌ای و اسلام‌زدایی از عربستان و کشاندن این کشور به سمت فساد تلاش زیادی کرده و در این سال‌ها فروش مشروبات الکلی، برگزاری جشن‌های مختلط، دعوت از خوانندگان آمریکایی و از سوی دیگر بازداشت صدها عالم دینی و خطیبان مساجد مصادیق بارز این موضوع است.

طبق گفته صفحه توئیتری «معتقلی الرأی» که به آمار بازداشت شدگان عربستانی می‌پردازد از زمان روی کار آمدن محمد بن سلمان بیش از ۱۱۴ خطیب و روحانی دینی در عربستان بازداشت شده‌اند.

اکنون با برگزاری مراسمات موسم ریاض آن هم در ماه ذی حجه و ایام حج، کاربران عربستانی در شبکه‌های اجتماعی دست به اعتراض زده‌اند و با درج هشتگ #اجتجاج_یوم_عرفة خواستار اعتراض عربستانی‌ها به این گونه مراسمات در روز عرفه شده‌اند. هشتگ #اوقفوا_الحفلات_ایام_الحج (مراسمات جشن را در ایام حج متوقف کنید.) نیز در میان کاربران عربستانی استفاده می‌شود.

حساب کاربری «نوره الحربی» نوشته است که تعداد کسانی که در کنسرت «نجوی کرم» خواننده پاپ لبنانی در ریاض شرکت کرده‌اند ۷۰ هزار نفر بودند اما دولت سعودی فقط برای ۶۰ هزار حاجی اجازه شرکت در مراسم حج را داده است.

او افزود: «کرونا در مسجدالحرام وجود دارد اما در جشن‌هایی که ترکی آل الشیخ برگزار می‌کند وجود ندارد؟»

حساب کاربری «ابن المجتهد» نوشته است: «جنگ میان حق و باطل در آخر زمان شدید است. تعطیلی حج و برگزاری جشن‌ها نشان از این است که فردی که بر این سرزمین حکومت می‌کند دشمن خدا و دین پاکش است.»

کاربر دیگری نوشته است که مکه مکرمه خالی از حجاج و جده پر از رقاص‌ها شده است. او با خطاب به مسلمانان نوشته است که تا کی می‌خواهند سکوت کنند.

کاربر دیگری نوشته است که بن سلمان موسم حج را به بهانه کرونا تعطیل و میلیون‌ها مسلمان را از این فریضه محروم کرده است و در مقابل درب رقاص‌خانه‌ها را باز گذاشته و هنرمندان و خواننده‌ها را از سرتاسر جهان وارد عربستان کرده است. او نوشت که این اقدامات جنگ واضح علیه شعائر اسلام است.

این کاربر در توئیت دیگری نوشت که «نانسی عجرم» خواننده پاپ لبنانی در روزهای گذشته چهار بار در شهرهای عربستان کنسرت برگزار کرده و همزمان مراسم حج تعطیل است.

«محمد علی الحوثی» رئیس کمیته عالی انقلاب یمن نیز چندی پیش در صفحه توئیتر خود نوشته بود که اگر دولت سعودی توانایی اداره حج را ندارد، یمنی‌ها می توانند به طور رایگان حج را برگزار کرده و درآمد آن را به دولت ریاض بدهند اما حج تعطیل نشود.

وزارت ارشاد دولت نجات ملی یمن نیز در واکنش به ممنوعیت شرکت در مراسم حج برای مسلمانان غیر عربستانی، این اقدام سعودی‌ها را خوش خدمتی به رژیم صهیونیستی و دشمنان اسلام به بهانه شیوع کرونا دانسته بود.

در این خصوص «کریستین دیوان» از اندیشکده «دول الخلیج» در واشنگتن در مقاله‌ای نوشته است: «مبالغه نیست که بگوییم عربستان سعودی وارد دوره‌ جدید شده و خطوط دینی پر رنگ در حال تغییر است و دین در عربستان دیگر حق وتو در امور اقتصادی، زندگی اجتماعی و سیاست خارجی ندارد.»

به عقیده وی، اسلام دیگر نقشی در سیاست خارجی عربستان سعودی نیز ندارد به طوریکه در گذشته سیاست خارجی عربستان بر پایه دفاع از مسلمانان و این گزاره که «مسلمانان مانند یک پیکر واحد هستند» می‌چرخید، اما اکنون بر پایه سیاست «عدم دخالت» استوار است و حاکمان سعودی بر این عقیده هستند که : «از کشمیر و ایغور حرفی نمی‌زنیم شما هم چیزی راجع به جمال خاشقچی نگویید.»

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه خود نوشت: حشمت‌ا… فلاحت‌پیشه در روزنامه همشهری می‌نویسد: «واقعیت تلخ این است که بخشی از فرصت طلایی توافق برای احیای برجام کشته شد که شاید دلیلش این بود که دوطرف با یک دید حداکثری وارد مذاکرات شده بودند. فرصت طلایی اولیه دیپلماسی برای احیای برجام از دست رفت. حال آنکه طرفین می‌توانستند بر سر یک‌سری اصول کلی توافق کنند و بخشی از مسائل را به‌عنوان سنگ بنا برای آینده بگذارند.

البته واقعیت این است که این طرف آمریکایی بود که از برجام خارج شد و طرف‌های اروپایی هم برجام را به درستی اجرا نکردند. به همین دلیل طرف ایرانی با وسواس بیشتری سعی کرد خطوط قرمز خود را مطرح کند و تلاش کرد احیای برجام به‌گونه‌ای صورت بگیرد که علاوه بر اینکه تحریم‌های زمان ترامپ برداشته می‌شود مشکلات زمان اجرای برجام مانند مسائل بانکی و مالی و… هم پیش نیاید که دوباره مانع بهره‌گیری جمهوری اسلامی ایران از پایان تحریم‌ها شود.

به هر حال این فرصت از بین رفت. در این بین هر چه فرصت طلایی اولیه از بین می‌رفت، زمینه برای ایفای نقش عوامل منفی ثالث هم فراهم‌تر شد. (به‌صورت مشخص رژیم صهیونیستی.) به عقیده من هر چه طرفین بیشتر زمان را بکشند، احتمال نقش‌آفرینی عوامل ثالث بیشتر است.

اگر روح دیپلماتیک بر مذاکرات حاکم شود، آن‌زمان این قاعده همه یا هیچ به‌عنوان یک مانع عمل نمی‌کند. به هرحال ما باید بپذیریم که یک چالش اساسی وجود دارد و دشمنان جمهوری اسلامی ایران بر سر تحریم ایران سیاست‌های خود را پیش برده و برنامه‌ریزی کرده‌اند و الان باید بپذیریم که این مجال برای دیپلمات‌ها فراهم شود که در قالب اصل «اول توافق» سیاست را پیش ببرند. تجربه پرونده هسته‌ای ایران نشان داد تا زمانی که پرونده در شورای‌عالی امنیت ملی بود و دبیرخانه مسئول آن بود هیچ توافقی شکل نگرفت، اما به محض اینکه پرونده به وزارت خارجه ارجاع شد منجر به امضای برجام شد که همین برجام مورد تأیید همان شورای‌عالی امنیت ملی هم قرار گرفت. الان هم باید تفویض اختیار بیشتری به دیپلمات‌ها صورت بگیرد تا هر چه زودتر برجام احیا شود و از این بن‌بست خارج شویم، که به‌طور طبیعی همان‌طور که در آمریکا برخی سعی می‌کنند موضوع هسته‌ای را به موارد دیگر ربط دهند، در داخل ایران هم عده‌ای سعی دارند چنین شرایطی را شکل دهند و این قاعده «همه یا هیچ» که مطرح می‌کنند عملا به موضوعی فراتر از برجام و موضوع هسته‌ای هم کشیده می‌شود. وقتی آقای روحانی این بحث را طرح کرد که اگر اجازه بدهند ما همین هفته توافق می‌کنیم معنایش این بود که او معتقد است اکنون هم هیأت مذاکره‌کننده ایرانی در وین، به آن حد مقدوری از توافق که براساس تجربه برجام شکل گرفته بود رسیده‌اند و می‌توانند توافق را امضا کنند. اما در داخل ایران جریانات مختلفی به میزانی که دولت به آخر کار خود نزدیک می‌شد سعی می‌کردند که با قدرت بیشتری مقابله کنند. بهتر است شخص آقای رئیسی همین الان رایزنی‌هایی را صورت دهد برای اینکه دولت فعلی بتواند براساس یک حد مقدوری از یک توافق برجام را احیا کند. حد مقدور به این معناست که شاید همه خواسته‌های ایران را در بر نگیرد اما شاکله تحریم را برمی‌دارد و قابلیت هسته‌ای ایران را حفظ می‌کند». دقت در متن این نوشته مخدوش نشان می‌دهد که نویسنده باوجود آسمان و ریسمان کردن، مدعایی جز این ندارد که ایران، در حالی که هیچ‌یک از حقوق برجامی‌اش اعاده نشده، کوتاه بیاید و «به هر قیمت» توافق کند تا نقدا آمریکا بتواند به برجام برگردد و به مکانیسم ماشه دسترسی داشته باشد، بی‌آنکه که تحریم‌ها برداشته شده باشد.

این نماینده سابق مجلس، نه از موضع یک ایرانی بلکه از موضع به ظاهر بی‌طرف به برجام می‌پردازد اما در میانه راه معلوم می‌شود که او کنار آمریکا ایستاده است، چراکه وقتی دو طرف یک دعوا – یکی ناقض حق و دیگری، طرف ستم‌دیده – را مشترکا مقصر معرفی می‌کنید(دید حداکثری) در واقع، در حال دفاع از طرف عهدشکن و ظلم مضاعف به طرفی هستید که حقش پایمال شده است.

آقای فلاحت‌پیشه ادعا می‌کند ایران دید حداکثری دارد و حال آنکه به اذعان مقامات دولتی، عایدی کشورمان در ازای انجام مستمر تعهدات، «تقریبا هیچ» بلکه در مقاطعی «خسارت محض» بوده است. امثال این نماینده در مجلس نهم، برجام را در کنار برخی دولتمردان بزک و تایید کردند، با این وعده که همه تحریم‌ها لغو خواهد شد. اما شش سال پس از آن وعده‌های خلاف واقع،‌ تحریم‌ها دو برابر شده است.

در چنین شرایطی طبیعی است که ایران از آمریکا بخواهد همه تحریم‌های پسابرجام را لغو کند و تضمین بدهد که مجددا عهدشکنی نمی‌کنند کجای این مطالبه، قابل تشبیه به رویکرد آمریکاست که می‌گوید، همه تحریم‌ها را برنمی‌دارد، حاضر به راستی‌آزمایی لغو تحریم‌ها نیست و تضمین نمی‌دهد، اما در عین حال از ایران می‌خواهد برجام را منقضی بداند، تن به توافقی با تعهدات جدید (تمدید محدودیت‌های رو به پایان ایران) بدهد و ضمنا امتیازهایی را هم در حوزه توانمندی دفاعی و نفوذ منطقه‌ای خود واگذار کند!

در چنین شرایطی، آقای فلاحت‌پیشه دو طرف ماجرا را متهم می‌کند که با دید حداکثری موجب بن‌بست مذاکرات شده‌اند. و حال آنکه بن‌بست پدید آمده، حاصل ساده‌اندیشی و بی‌مبالاتی دولت و نمایندگان تصویب‌کننده برجام (بدون اخذ ضمانت کافی) است.

نکته دیگر اینکه انتقال پرونده برجام از وزارت خارجه به شورای عالی امنیت ملی، در اثر قصور و تقصیرهای پدید آمده اتفاق افتاده و قرار نیست کلاهی بزرگ‌تر از برجام مجدداً بر سر کشور و ملت ایران برود.