رژیم منحوس پهلوی

بیانیه‌ی تبیینی وزارت اطلاعات پیرامون حوادث اخیر کشور

بیانیه‌ی تبیینی وزارت اطلاعات پیرامون حوادث اخیر کشور



وزارت اطلاعات در بیانیه‌ای پیرامون حوادث اخیر کشور به تبیینی ابعاد مختلف این حوادث پرداخت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، وزارت اطلاعات در بیانیه‌ای پیرامون حوادث اخیر کشور به تبیینی ابعاد مختلف این حوادث پرداخت.

متن بیانیه به شرح زیر است:

باسمه تعالی

به استحضار مردم شریف و سرافراز ایران اسلامی می‌رساند: حوادث روزهای اخیر در برخی نقاط کشور، پوسته‌ای آشکار و محسوس و لایه‌های پنهان متعددی در پشت صحنه‌های خود داشت. سربازان گمنام امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف) برای شکار هدفمند عناصر اصلی ترور و تخریب، ضمن حضوری ناملموس در صحنه‌ی اغتشاشات و کمک به برادران و خواهران فداکار، مقتدر و سربلند خود در فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی و همراهی با نیروهای بسیجِ جان برکف و همیشه حاضر در صحنه‌های دفاع از کشور، در عین حال بخش اصلی مأموریت، توجه و توان خویش را معطوف به رصد و ردیابی سازمان دهندگان و آتش بیاران اصلی پشت صحنه، اعم از کشورهای بیگانه تا تروریست‌های آلبانی نشین و سایر گروهک‌های معاند و فرقه‌های دست پرورده‌ی استعمار و عناصر سرسپرده‌ی داخلی آن‌ها نمودند.

در روزهای عبرت‌آموز گذشته که فعالیت لایه‌های پنهان فتنه‌گر تشدید شده بود، به همان نسبت امکان شناسایی عوامل مخرب و تروریست نیز افزایش یافت. از سوی دیگر، به نسبت افزایش فعالیت حامیان بیگانه و سایر سازمان دهندگان ترور و تخریب، مزدوران داخلی آن‌ها عنان از کف داده، سر از چاه و چاله‌های استتاری خویش برآوردند و بدین‌سان، امکان شناسایی و بازداشت آن‌ها بیش از پیش فراهم آمد تا مأموریت مهم وزارت اطلاعات در حد بالایی تحقق یابد.

طُرفه آن‌که میدان رویارویی مدافعین وطن و حافظان نظم و امنیت کشور در روزهای گذشته، با مجموعه‌هایی از عناصر متنوع گروهکی، عوامل سازمان‌های جاسوسی بیگانه، دخالت مستقیم دولت‌های آمریکا و انگلیس و دنباله‌روهای سعودی آن‌ها تا عناصر ناآگاه و فریب خورده‌ی اغتشاشگر در کف خیابان‌ها مواجه بود. اینک بنا به مقتضای شرایط عمومی کشور و تا آن‌جا که ملاحظات امنیتی اجازه می‌دهد، بخشی از کشفیات و دستگیری‌های صحنه و پشت صحنه را به آگاهی ملّت فهیم، صبور و مقاوم ایران اسلامی می‌رساند:

۱- در روزهای گذشته، ۴۹ نفر از عوامل و مرتبطین گروهک منافقین بازداشت شده‌اند. نامبردگان بنا به دستور تروریست‌های آلبانی نشین، از تولید اخبار جعلی تحریک کننده‌ی اغتشاشگران تا سازمان‌دهی ترور و تخریب، جهت‌دهی به شعارها، حضور مستقیم در صحنه‌های اغتشاشات خیابانی و تخریب اموال عمومی، تأمین تجهیزات مختلف برای مقابله با پلیس و مواد محترقه برای به آتش کشیدن اماکن و خودروهای عمومی و شخصی، فعالیت داشته‌اند.

۲- بازداشت ۷۷ نفر از عوامل گروهکی کردستان، اعم از مزدوران رسمی گروهک‌های صهیونیستی موسوم به کومله، دمکرات، پاک، پژاک تا تعدادی از کادرهای رده بالای این گروهک‌ها که در دو سوی مرزهای غربی کشور مشغول توطئه علیه مردم مظلوم کردستان بودند. در میان بازداشت شدگان، یک کادر برجسته و عضو مرکزیت یکی از گروهک‌هایی که مقیم اقلیم کردستان عراق است نیز حضور دارد. وی آموزش‌های نظامی را در پایگاه‌های آمریکایی صهیونیستی اقلیم مذکور فراگرفته و به‌عنوان فرمانده مبرز نظامی شناخته می‌شود. او در حال طراحی، سازماندهی و هدایت هسته‌های آشوبگر برای منطقه غرب کشور بود که طی یک عملیات غافلگیرانه، دستگیر و به محل‌های از پیش تعیین شده منتقل و هم‌اکنون در زندان است.

۳- دستگیری ۵ عضو گروهک‌های تکفیری تروریستی همراه با ۳۶ کیلوگرم مواد منفجره که با استفاده از فرصت اغتشاشات، درصدد بمب‌گذاری در محافل مردمی و نیز در جمع آشوب‌گران و انتساب انفجارها به طرف‌های مقابلِ هر یک، برای تشدید نزاع و درگیری طرفین بودند. تروریست‌های یادشده علاوه بر طرح ترور یکی از مسئولین ارشد کشور، طرح‌های بمب‌گذاری در یکی از هیآت عزاداری شیراز و در میدان شهدای مشهد را داشتند که با عنایت اهل‌بیت (علیهم‌السلام) خنثی شدند.

۴- سازمان جاسوسی بهاییت بنا به دستور مرکزیت مستقر در حیفای اشغالی، ورود پرحجمی به صحنه‌ی آشوب و اغتشاش و تشویق به خرابکاری و تخریب اماکن عمومی داشت. بر این مبنا در روزهای اخیر هسته‌ی اصلی و سرّی بهاییت شامل سه نفر از سران بهاییت و دو نفر از تیم رسانه‌یی آن‌ها بازداشت شدند.

۵- ۹۲ نفر از وابستگان رژیم منحوس پهلوی و از سلطنت‌طلبان نشان‌دار در صحنه‌های اغتشاش و پشت صحنه‌ها شناسایی و بازداشت شدند.

۶- ۹ تبعه‌ی بیگانه از اتباع آلمان، لهستان، ایتالیا، فرانسه، هلند، سوئد و … در صحنه‌ی اغتشاشات یا در پشت صحنه‌های توطئه بازداشت شدند.

۷- شناسایی عناصر مرتبط با رسانه‌های بیگانه در تهران و استان‌های مختلف کشور که تعدادی از آن‌ها بازداشت، تعدادی احضار و برای عده‌یی دیگر فعلاً تشکیل سابقه شد تا پس از دریافت مجوز مرجع قضایی، احضار یا بازداشت شوند.

۸- ضمن زیر نظر داشتن سفارتخانه‌هایی که عوامل آن‌ها کوچک‌ترین دخالت یا ورود به صحنه‌ی اغتشاشات داشتند، تذکر لازم به شکل مقتضی به دیپلمات‌های ذیربط داده شد. من‌جمله سفارت‌های آلمان، فرانسه، انگلیس، سوئد و …

۹- شناسایی و بازداشت ۲۸ نفر از اراذل و اوباشی که سابقه‌ی زندان، خرید و فروش و مصرف مواد مخدر، اوباش‌گری، تجاوز به عنف و … را دارا هستند در صحنه‌ی اغتشاشات. حمله‌ی نامبردگان به نیروهای حافظ امنیت کشور و مجروح نمودن آن‌ها مستند می‌باشد. همچنین دو کارگاهِ تولید کوکتل مولوتف از آن‌ها کشف شده است.
۱۰- تعداد قابل توجهی کلت کمری، انواع مسلسل، فشنگ‌های مربوطه و تفنگ‌های ساچمه‌زنی نیز کشف و ضبط شده است.

همچنان‌که گفته شد، فهرست فوق‌الاشاره صرفاً شامل عوامل گروهکی، فرقه‌یی، سازمانی و بیگانه می‌باشد و دربردارنده‌ی بازداشت ده‌ها عنصر اغتشاش‌گر که به‌صورت هدفمند (و به اصطلاح تک‌زنی در صحنه) نمی‌باشد. اما تحقیقات اولیه از متهمین اشاره شده، نشان دهنده‌ی سازمان‌دهی و آمادگی پیشینی گروهک‌های مختلف و آدم‌کشان حرفه‌یی برای بهره‌گیری از هر واقعه‌یی، فارغ از نوع واقعه، محل وقوع آن، طبیعی یا مصنوعی بودن حادثه می‌باشد. همچنان‌که درگذشت غمبار مرحومه امینی در این مقطع را صرفاً دستاویزی برای پروژه و توطئه‌ی بزرگِ طراحی شده برای تحریک اقشاری از مردم، وارد کردن گروهک‌های تروریستی و تکفیری به صحنه، انجام خرابکاری و کشته‌سازی در چارچوب «مدل صهیونیستی حداکثر خشونت» قرار دادند. اما پیش از واقعه‌ی مذکور و در خلال روزهای اغتشاش نیز، وقایع دیگری به‌عنوان مقدمات شورش یا مکمل و مقوّم آن اتفاق افتاده است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:

الف) در چند ماه گذشته، برخی سرویس‌های جاسوسی غربی و رژیم صهیونیستی، دوره‌های «آموزش مربیّان براندازی» برای تعدادی از عناصرِ مرتبط و از پیش نشان شده برگزار کرده بودند. در این دوره‌ها که برخی در کشورهای منطقه و تعدادی خارج از منطقه برگزار می‌شدند، آموزش‌های نحوه‌ی مبارزه با نظام مقدس جمهوری اسلامی، نافرمانی مدنی و براندازی تدریس می‌شد و قرار بر این بود که افراد آموزش دیده، آموخته‌ها را به عناصر دیگری در داخل کشور منتقل نمایند. اما تعدادی از این افراد از همان ابتدا توسط سربازان گمنام امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف) شناسایی و چند نفر از آن‌ها ظرف ماه‌های گذشته بازداشت شده و سناریوی جبهه‌ی استکبار را تشریح کرده بودند. شایان ذکر است که دو تبعه‌ی فرانسوی بازداشت شده در اردیبهشت ماه گذشته نیز دقیقاً برای سازماندهی و آموزش و پیوند دادن سندیکاها و تشکلات صنفی معارض و سازمان‌های غیردولتی به یکدیگر وارد ایران شده بودند که هر دو عنصر دستگیر و در همان مقطع، اطلاع‌رسانی محدودی پیرامون آن‌ها صورت گرفت. اکنون و با عنایت به حوادث اخیر، ظرف روزهای آینده اطلاع‌رسانی مشروحی در این مورد صورت خواهد گرفت.

ب) طرح انفجار یک مرکز حساس صنعتی در دو ماه گذشته – موضوع اطلاعیه‌های مورخ اول و پنجم مرداد ماه – بخشی از تمهیدات پیش از توطئه بزرگ اغتشاش بود که در این مورد نیز، اطلاع‌رسانی محدودی صورت گرفت و مستند مشروح آن ظرف روزهای آتی منتشر خواهد شد.

ج) خرابکاری در دو هواپیمای مسافربری با هدف سقوط آن‌ها که با عنایات الهی خنثی شد.

د) طبق اطلاع موثق، مقامات اطلاعاتی آمریکا از آغاز اغتشاشات خیابانی دستورالعمل مشروحی به کارگزاران خویش و عواملِ شاغل در رسانه‌های فارسی زبان آمریکایی- انگلیسی- سعودی ابلاغ می‌نمایند. من‌جمله مفاد آن دستورالعمل:

نخست) تقویت محتوا و گسترش زمان رسانه‌های فارسی زبان بیگانه، تقویت همکاری‌های فیمابین و پوشش مشترک و گسترده‌تر آشوب‌ها؛

دوم) افزایش بودجه فیلتر شکن‌ها و سایر ابزارهای تأمین دسترسی به اینترنت؛

سوم) شبکه توییتر با حداقل ده برابر کردن ظرفیت انتشار پیام برای هر کاربر در یک ساعت و لغو برخی محدودیت‌های دیگر، نهایت سعی خود را در کمک به نشر اخبار مورد نظر، انجام عملیات روانی و تشدید فعالیت ربات‌های سازمان‌یافته (مشابه مرکز اعتدال عربستان و تروریست‌های آلبانی نشین) علیه ایران را اعمال نماید (دقیقاً به‌همان شیوه که هیلاری کلینتون، وزیر خارجه وقت آمریکا در سال ۱۳۸۸ با دستور مستقیم و برای حمایت از فتنه‌گران، مانع از خاموش شدن توییتر شد)؛

چهارم) افزایش و آشکارسازی حمایت مقامات آمریکایی، اروپایی و سلبریتی‌های آن‌ها از آشوبگران؛

پنجم) تشویق اعتصابات و پیش‌کشیدن مجدد بحث تحریم‌های به اصطلاح حقوق بشری علیه مردم ایران برای تأثیرگذاری بر اقتصاد کشور.

ششم) شبکه‌های فارسی زبان بیگانه به‌ویژه شبکه‌ی اشرافیت خرافه‌پرست انگلیسی (بی‌بی‌سی فارسی) و شبکه‌ی اشرافیت بَدَوی سعودی (ایران اینترنشنال) از روز نخست غائله‌ی آشوب‌ها، برنامه‌های عادی خود را تغییر داده، بخش‌های خبری ویژه‌یی به بخش‌های ثابت خود اضافه کردند و کلّ برنامه‌های خبری و تحلیلی خویش را بر جعل و دروغ و بزرگ‌نمایی برخی اتفاقات ایران و آموزش مبارزه با پلیس کشور و تولید بمب دستی و تشجیع آشوبگران به ادامه و گسترش اغتشاشات متمرکز نمودند. در این راستا وزارت اطلاعات علاوه بر اقدامات پیش‌گفته در برخورد قانونی با مرتبطین این نارسانه‌ها، برای اعضای مجرم آن شبکه‌ها نیز پرونده‌هایی تشکیل و آن‌ها قطعاً پاسخگوی اعمال مجرمانه‌ی خویش خواهند بود.

و) ده‌ها مورد حملات سایبری با ابعاد گسترده که صرفاً در قالب جنگ‌های فن‌آورانه‌ی دولت‌های خاص (همچون ویروس استاکس‌نت) قابل انجام است.

ز) طبق اطلاع موثق، شیپور قشون‌کشی بی‌سابقه‌ی سایبری برای دامن‌زدن به «جنگِ تمام عیار شناختی» و ایجاد گسست ذهنی بین فضای حقیقی و دنیای وهم و خیال و مَجاز، از مبادی آمریکایی- انگلیسی و اَشرافیت بَدَوی سعودی نواخته شده است؛ تا آنجا که اسیرانِ چشم و گوش بسته‌ی عالَم مجازی و برخی سلبریتی‌های بی‌هویت یا مأمور، در جهان مجازی با ایرانی مواجه می‌شوند که سقوط کرده یا در معرضِ سقوط نزدیک است! فرو افتادگی بدفرجام و شگفتی‌آور برخی سلبریتی‌های نام آشنا در روزهای گذشته، ریشه در چنین وهمی دارد که آن قشون‌کشی سایبری به آن‌ها القاء کرده بود.

پیچیدگی‌های صحنه، هجوم عوامل رنگارنگ خصم و عناصر گروهکی و شبیخون وهم‌آور شناختی، قطعاً نیاز به هوشیاری هرچه تمام‌تر و به‌ویژه مراقبت هرچه بیشتر از جوان‌ترها دارد تا دچار فریب شیادان حرفه‌یی رسانه‌های سعودی- لندنی و شارلاتان‌های خودپرست فضای مجازی نشوند و ناخواسته و ندانسته، آب به آسیاب دشمنان خون‌خوار ملّت نریزند؛ و این مسئولیتِ مقدس خانواده‌ها و مربیان و معلمین فرهیخته، بصیر و دلسوز کشور است.

در پایان با درود بی‌کران به روح پرفتوح همه شهدای انقلاب اسلامی به‌ویژه به سید شهدای مدافع امنیتِ کشور، شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی که همچنان خون‌خواه او هستیم و به شهدای امنیت که در روزهای اخیر جاودانه شدند؛ اعم از شهدای مظلوم بسیج، فراجا و حزب‌الله مظلوم و با عرض تسلیت به خانواده‌های معظم شهیدان، با دعا برای سلامتی مجروحین حوادث اخیر، من‌جمله مجروحینِ سربازخانه‌ی گمنامان که همچون همیشه، در خفا وفا می‌کنند و در گمنامی، شهید یا زخمی می‌شوند. با قدردانی از امّت عظیم‌الشأن همیشه در صحنه که در برابر آشوب‌طلبان و تروریست‌ها با راهپیمایی‌های میلیونی، مانور عزّت و اقتدار سردادند، با گرم‌ترین و صمیمانه‌ترین سپاس از دلیرمردان نیروی زمینی سپاه و فرمانده‌ی دلاور آن‌که در روزهای اخیر، لانه‌ی دیوان و ددان را در آن سوی مرزهای کشور، درهم کوفتند و دژخیمان ضدخدا و خلق خدا را به دوزخ فرستادند؛ با تشکر از همکاری و همراهی و همدلی جامعه‌ی اطلاعاتی مقتدر کشور؛ با تقدیر از ایستادگی دلاورمردان فرماندهی انتظامی کشور و بسیج مستضعفین و تأکید دوباره بر حمایت و پیمان جاودانه‌ی مشترک در دفاع از این خاک پاک و نظام مقدس و از امنیتِ مردم عزتمند و فهیم ایران اسلامی، اعلام می‌دارد که جریان توطئه‌ی شیاطین، پایان یافته نیست؛ همچنان‌که آماده‌باش همیشگی در سربازخانه‌ی گمنامان نیز نه تنها پایان یافتنی نیست بلکه توطئه‌ی پیچیده و جنگ ترکیبی اخیر موجب آغاز فصلی جدید و خیزشی دوباره و سازماندهی تازه در این وزارت‌خانه شد؛ علیه استکبار غدّار و اردوگاه سلطه و مزدوران منطقه‌یی و عناصر گروهکی و تروریستی که مترصد فرصتی بودند و جاهلانه، هرآنچه در چنته داشتند را به میدان آوردند که البته کارِ شکارچیانِ مترصد را نیز آسان‌تر کردند.

جان برکفان بی‌ادعا و بی‌نام و نشان ایران اسلامی در چارچوب وظایف ذاتی و قانونی خود، با عنایت به رسالت الهی خویش و تعهدی که در قبال شهدای به خون خفته، امام شهداء (ره)، مقام معظم فرماندهی کل قوا (مدظله‌العالی) و مردم شریف ایران دارند، یک‌بار دیگر عهد می‌بندند که با تمام توان و با سپر قرار دادن جان خود، از ایران عزیزتر از جان و ملّت معزّز و از آرمان‌های بزرگ انقلاب اسلامی صیانت خواهند نمود و با عوامل تکفیر و تروریسم و تخریب و جنایت، هرجا که باشند و در هر زمانی به صورت قاطع و بی‌ملاحظه برخورد خواهند کرد. همچنین به دولت‌های پشتیبان این عوامل هشدار می‌دهند که علاوه بر اصل عمل و ضربه‌ی متقابل، بدانند که «ما سربازان گمنام امام منتقم (عج) هستیم».

والسلام علی مَن اتبع الهدی
روابط عمومی وزارت اطلاعات

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بیانیه‌ی تبیینی وزارت اطلاعات پیرامون حوادث اخیر کشور بیشتر بخوانید »

سیلی ماندگار آیت الله قاضی به مامور ساواک

سیلی ماندگار آیت الله قاضی به مامور ساواک


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، ۲۹ بهمن که فرا می‌رسد نام تبریز دوباره در یادها زنده می‌شود، تبریزی که پیشرو و پرچمدار بسیاری از نهضت‌های آزادی بخش در طی تاریخ معاصر ایران است. از آن زمان که سردار ملی و سالار ملی در تبریز علم قیام بر افروختند تا ۲۹ بهمن که باز هم مبارزین انقلابی و دلاور تبریز پرچم مبارزه با حکومت ستمشاهی را در دست گرفته و پیشتاز نهضتی شدند که آخرش به براندازی حکومت پهلوی ختم شد.

قیام ۲۹ بهمن تبریز و جرقه پیروزی انقلاب اسلامی ایران

 قیام ۱۹ دی ماه سال ۵۶ مردم قم در اعتراض به یک مقاله توهین‌آمیز، اندک اندک به دست فراموشی سپرده می‌شد و رژیم منحوس پهلوی می‌رفت تا ستون‌های بنای پوسیده استبدادی خویش را بر کالبد ایران محکم کند که توفان دیگری به پاخاست و همه رؤیاهای کاذب طاغوت را به کابوس مبدل کرد، در حالی که برنامه‌ریزان و اطرافیان شاه، چنین پیشگویی کرده بودند که با سرکوب مردم قم، ایران دیگر مطیع رژیم پهلوی است، اما تنها ۴۰ روز بعد از آن حادثه خونین، خون انقلاب و نهضت در رگ‌های دیار آذرآبادگان و زادگاه مبارزان و عالمان یعنی تبریز، جاری شد.

۲۹ بهمن ماه سال ۵۶، نقطه عطفی بود تا با برپایی آیین‌های چهلم قیام شهرها، نهضت خمینی کبیر (ره) به یک قیام و انقلاب سراسری تبدیل شده و به بهار دلنشین پیروزی مردم در دهه فجر سال ۱۳۵۷ ختم شود. عصر روز ۲۸ بهمن ۵۶، جنب و جوش محسوسی آذربایجان را فراگرفته بود، بازار تبریز در تکاپوی فردا بود. در داخل دانشگاه تبریز نیز برخی دانشجویان برنامه فردا را در گوش هم زمزمه می‌کردند. شهید قاضی طباطبایی، روحانی مجاهد و مبارز آن دوران، در نقش روشنگری عالیقدر، همه این حرکت‌ها و جنب و جوش‌ها را هدایت می‌کرد، وی قصد داشت نخوت و رخوت حاصل از سرکوب قیام خونین مردم شهر قم که استبداد طاغوت را فراگرفته بود بزداید و رؤیای حکومت پهلوی را به کابوسی بنیان‌افکن تبدیل سازد.

«شهید قاضی» مقدمات برگزاری آیین اربعین شهدای شهر قم را با هدف احیای دوباره مبارزه علیه طاغوت فراهم کرد،‌ مکان این مراسم مسجد «قیزللی» تبریز در روز ۲۹ بهمن بود. «قیزللی» یکی از مساجد مرکزی و مهم وقت تبریز بود که به کانون معترضان و مبارزان مبدل شده بود، ساعتی نگذشت که عمال رژیم از هدف اصلی تجمع کنندگان آگاه شدند؛ بنابراین فرماندار نظامی شهر با گسیل نیروهای خودفروخته خود به محل مسجد «قیزللی» از ورود عزاداران به داخل مسجد جلوگیری کرد، اما کار به همین جا ختم نشد، چرا که توهین یکی از نظامیان به این مکان مقدس به منزله جرقه‌ای بود که بر انبار باروت زده باشند. «تجلا» آن دانشجوی متعهد و مبارز، سکوت را جایز ندانست و با اعتراض خشمگین خویش، جان خود را به سوی ملکوت پرواز داد تا پیکر خونینش، درفشی باشد

حالا در چنین روزی و برای گرامیداشت یاد و خاطره آن رشادت‌ها و فداکاری و برای ثبت در تاریخ این سرزمین به سراغ یکی از مبارزین آن روزها رفته‌ایم تا خاطرات روزهایی که مبارزین  شهرم چهل منزل به منزل و پشت به پشت ایستادند و سرانجام زمستان را به فجر پیروزی گره زدند با هم مرور کنیم.

ناصر برپور، یکی از آن مبارزان انقلابی است که همپای مردم تبریز و روحانیت در راهپیمایی‌ها حضور داشت. وقتی با این مبارز تبریزی همکلام شدم تمام خاطرات آن روزها به وضوح و روشنی مقابل چشمش بود،گویی اینکه فیلم روزهای خاطره و خون  در مقابل دیدگانش به تصویر کشیده شده است.

سیلی ماندگار آیت الله قاضی به مامور ساواک

سیلی ماندگار آیت الله قاضی به مامور ساواک

سیلی ماندگار آیت الله قاضی به مامور ساواک

سیلی ماندگار آیت الله قاضی به مامور ساواک

قیام ۲۹ بهمن تبریز قیام تاریخی

ناصر برپور در ابتدا خاطره قیام ۲۹ بهمن مردم تبریز را تعریف کرد و گفت: آیت‌الله قاضی طباطبایی برای برگزاری مراسم چهلم شهدای قم برای روز شنبه اعلامیه داده بود. محل مراسم در مسجد قزلی از ساعت ۹ تا ۱۲ ظهر بود، مردم طبق اطلاع‌رسانی روز شنبه در مقابل مسجد تجمع کرده بودند ولی ماموران کلانتری ۳ بازار قبل از مردم آنجا بودند و اجازه نمی‌دادند در مسجد باز شود.

هر لحظه تعداد مردم زیاد می‌شد، سرگرد حق‌شناس رئیس کلانتری به مردم و مسجد اهانت کرد و گفت که “در این طویله را ببندید” وقتی حق‌شناس این حرف را زد انگار مردم منتظر یک جرقه بودند، مردم به سمت مسجد هجوم بردند و بین مردم و ماموران ساواک درگیری صورت گرفت، ماموران به روی مردم اسلحه کشیده و چند تیر شلیک کردند.

محمد تجلا که دانشجو بود مجروح شد، مردم با شعار «یا زهرا و یا حسین»  او را به روی دست گرفته و به سمت خیابان کوروش ( جمهوری اسلامی) فعلی حرکت کردند و محمد تجلا روی دست مردم شهید شد. ماموران ساواک یک فقره موتورسیکلت و یک دستگاه خودرو پیکان داشتند که مردم آنها را به همراه  پایگاه شهربانی به آتش کشیدند و قیام مردمی عظیم‌تر شد.

مردم دسته دسته به سمت راسته کوچه رفتند، در خیابان شریعتی که تعداد مشروب‌فروشی‌ها و سینماها زیاد بود مردم آنجا را به آتش کشیدند. در این حول و حوش دوباره تیراندازی کردند و یک دسته از مردم به سمت میدان گجیل رفتند آن روز تا ظهر در کل شهر وضع به همین شکل بود، در همه جا راهپیمایی و تظاهرات بود.آن روز مردم  مراکز فساد و بانک‌ها که اکثرا سرمایه‌دار بوده و خون مردم را در شیشه کرده بودند به آتش کشیدند ولی حتی به یک ریال از پول‌ها دست نزدند.

بعد از ظهر آن روز ماموران گارد شاهنشاهی به خیابان ریختند و آرایش نظامی گرفتند و به این ترتیب شهر از کنترل مردم خارج شد و نیروهای ساواک بر شهر حاکم شدند.

روز ۲۹بهمن ۱۲ یا ۱۳ نفر  شهید شدند. استاندار آذربایجان‌شرقی اسکندر آزموده بود که بعد از تظاهرات مردم سخنرانی کرد و مردم مبارز را خارجی ذکر کرد و گفت که «افرادی که امروز به خیابان‌ها ریخته و تظاهرات کردند خارجی بوده و از آن طرف مرز آمده‌اند»، در حالی که مردم شامل کارگر، کارمند، دانشجو، دانش‌آموزان، بازاریان ، طلبه‌ها و بقیه بودند و همان شب مردم هم شعار می ساختند ” زولفعلی نن چراغعلی هاردان اولدی خارجه لی”.

سیلی ماندگار آیت الله قاضی به مامور ساواک

علت نامگذاری خیابان عباسی

عاشورا و تاسوعای سال ۵۷ در شهر غوغا بود، در بالای عمارت شهرداری تبریز مسلسل و در پشت‌بام ساختمان‌های بلند تیربار گذاشته بودند، در تاسوعا و عاشورای سال ۵۷ شعار” هیهات من الذله” حضرت سیدالشهدا معنای واقعی پیدا کرد، در دسته عزاداری( شاخسی) آن دو روز عزاداران همه کفن‌پوش و شمشیر به دست بودند، جوانان شعارهای حماسی داده و شمشیرها را بر روی آسفالت می‌کشیدند و ماموران آماده شلیک بودند که با کوچکترین بهانه‌ای می‌خواستند مردم را به رگبار ببندند.

دسته عزاداری شاخسی آن روز به قدری عظمت داشت که در مقابل آن حماسه و شور ماموران مسلسل و تیربارها را رها کرده و رفتند.

 روز تاسوعا آقای قاضی نماز ظهر را اقامه کرد، دستجات عزاداری به تظاهرات عظیمی تبدیل شد که تا خیابان فرح ( عباسی) امروز ادامه پیدا کرد. در آن روز اسم خیابان فرح به نام حضرت عباس عوض شد و عباسی نام گرفت.

کلنگ‌زنی مسجد طوبی

تظاهرات ادامه پیدا کرد و از عباسی به آبرسان رسید و از آبرسان به سمت مسجد طوبی فعلی حرکت کردیم. در آن روز آقای قاضی مسجد طوبی را کلنگ‌زنی کرد.

سیلی ماندگار آیت الله قاضی به مامور ساواک

مسجد شعبان تبریز پایگاه انقلاب

آنچنان که این مبارز انقلابی  یادآور می‌شود، مسجد شعبان تبریز پایگاه انقلاب بود، آیت‌الله قاضی نماز ظهر و عصر را در مسجد شعبان و نماز مغرب و عشاء را در مسجد قزلی اقامه می‌کرد.

بعد از قیام  ۲۹بهمن مردم تبریز، آقای قاضی ممنوع‌المنبر بود بنابراین خودش چند کلمه‌ای به عنوان تذکر مطالبی ارائه می‌کرد و سایر علمای تبریز، قم و تهران  که برای حضور در مراسم‌ مختلف به تبریز دعوت کرده بود، علیه ظلم و جنایت‌های شاه، رژیم پهلوی و ساواک روشنگری کرده و خط مشی انقلاب را روشن می‌کردند.

مسجد شعبان پایگاه انقلاب بود، اعلامیه، نوار کاست و متن سخنرانی حضرت امام خمینی (ره) با شور و شوق زیاد بین مردم توزیع می‌شد.بعد از سال ۴۲ سخنرانی‌های به روز حضرت امام در نجف یا پاریس توسط علما در شهرهای مختلف توزیع می‌گردید و در تبریز هم توسط آقای قاضی و در بین نماز بین انقلابیون و مردم پخش می‌شد.اعلامیه‌ها باید به تائید آقای قاضی می‌رسید، آقای قاضی یا خودش اعلامیه می‌داد یا اینکه افراد رابطی که اعلامیه را می‌آوردند، باید ایشان تائید می‌کردند.

شهر تبریز نیز با هدایت علمای عالی‌قدر مخصوصا آیت‌الله قاضی طباطبایی که به خمینی آذربایجان مشهور بود نقش عمده‌ای در پیروزی انقلاب داشت که نقطه عطف مبارزات مردم آذربایجان و در راس آن تبریز ۲۹بهمن سال ۵۶ بود، هر چند که قبل از آن مبارزات، تظاهرات و راهپیمایی علیه رژیم پهلوی صورت می‌گرفت.

ناصر برپور در تمام لحظاتی که صحبت می کند به ارتباط تنگاتنگ و موثر مردم با روحانیت  تاکید کرد و گفت: دایی من حاج میرزا حسین گاودار حامدی روحانی و مقلد حضرت امام خمینی (ره) وقتی جریان سال ۴۲ را مطرح کرد، در جریان مبارزات انقلابی ما را به آیت‌الله قاضی مرتبط کرد و این موضوع بزرگترین  لطفی بود که در حق ما انجام داد و من بنا به تاکید و تشویق روحانیت معظم و علما  به خیل انقلابیون پیوستم.

علمایی که در تبریز و آذربایجان هدایتگر بودند، اگر بخواهیم در مورد انقلاب سخن بگوییم ولی از نقش آیت‌الله قاضی صحبت نکنیم در حق ایشان ظلم و جفا کرده‌ایم. آیت‌الله قاضی یک مرد الهی بود که نقش بسیار مهم و تعیین‌کننده در هدایت انقلابیون و پیروزی انقلاب اسلامی داشت.

وی افزود: در حالی که تعدادی از هم لباس‌ها و همرزمانش او را تحت فشار قرار می‌دادند، او به راستی و درستی پشت سر امام خمینی (ره) بود و انقلاب را هدایت کرد. آقای قاضی مردانه و یک تنه علم را به دست گرفته بود و با کارشکنی‌ها مبارزه می‌کرد.

سیلی ماندگار آیت الله قاضی به مامور ساواک

 سیلی فراموش نشدنی آیت‌الله قاضی به مامور ساواک

ناصر برپور با اشاره به جدیت آیت‌الله قاضی در برخورد با ماموران ساواک خاطرنشان کرد: آقای قاضی هیچ اهمیتی برای ماموران ساواک قائل نبود. به عنوان مثال ذکر این خاطره در موضوع مبارزه با ماموران ساواک خالی از لطف نیست.

در مسجد شعبان ماموران ساواک با لباس و تیپ انقلابیون وارد مسجد شده و می‌خواستند از جزئیات برنامه‌ها با خبر شوند، یکی از این ماموران که اسم مستعارش “رحیم” بود توسط دوستان شناسایی شد، رحیم معمولا کاپشن چرم می‌پوشید و بچه انقلابی‌ها را اذیت می‌کرد، دوستانی که توسط ساواک دستگیر شده بودند، این فرد را در محل ساواک دیده بودند، بنابراین یقین حاصل شد که این فرد مامور ساواک بوده و اکنون در مسجد شعبان قاطی بچه انقلابی‌ها شده است.

تصمیم گرفتیم این موضوع را به آقای قاضی اطلاع دهیم، ایشان گفتند ” این فرد را شناسایی کرده و به من معرفی کنید”. این شخص معمولا آخرین فردی بود که هر روز بعد از نماز با آقای قاضی خداحافظی می‌کرد.

آقای قاضی این فرد را شناخت ولی هیچ واکنشی نشان نداد، فقط می‌گفت ” شماها به کار خود برسید” مدت‌ها گذشت و همچنان این مامور ساواک به راحتی در میان انقلابیون رفت و آمد می‌کرد و دوستان نیز از اینکه آقای قاضی حرفی نزده یا کاری نمی‌کند، ناراحت بودند. تا اینکه قضیه ۱۷ شهریور میدان ژاله تهران پیش آمد و مردم را در تهران به خاک و خون کشیدند، آن روز در تبریز کماندوها به صف شدند، ماموران ساواک در شهر آرایش نظامی گرفته بودند که مبادا در تبریز هم تظاهرات برگزار شود.

عصر به بهانه‌های مختلف تعدادی از مردم را مجروح و شهید کردند. میدان ساعت و مقابل مسجد شعبان از همه جا شلوغ‌تر بود ماموران زیادی آنجا بودند، مردم با صدای بلند صلوات می‌فرستادند و الله اکبر می‌گفتند و به شدت ناراحت بودند.

آقای قاضی وقتی وضعیت آرایش نظامی ماموران در خیابان و ناراحتی مردم را دید همه را به آرامش دعوت و تأکید کرد همه با آرامش از مسجد خارج شده و به خانه‌های خود بروند و هیچ‌کس درگیر نشود.

آقای قاضی آن روز تأکید کردند، هیچ‌کس در مسجد نماند همه بروند. وقتی از مسجد بیرون آمد در حیاط مسجد شعبان  ماموران ساواک ایستاده بودند و همان فردی که مامور ساواک بود و شناسایی شده بود طبق روال هر روز جلو آمد که با آقای قاضی دست داده و خداحافظی کند، در این لحظه آقای قاضی عبایش را جمع کرد و چنان سیلی محکمی به صورت او زد که برق آن سیلی هنوز هم در دل و خاطر من است. سپس به راحتی و با یک آرامش خاطری در ماشین نشست و رفت.

آن سیلی محکم آقای قاضی چنان زهر چشمی از ماموران ساواک گرفت که نتوانستند هیچ واکنشی نشان دهند. بعد از سیلی آقای قاضی و شکستن ابهت آنان، ماموران ساواک تا پیروزی انقلاب اسلامی در تبریز نتوانستند جسارت و اهانتی بکنند و قدرت آنها بسیار افت کرد.

سیلی ماندگار آیت الله قاضی به مامور ساواک

راهپیمایی ۲۱ رمضان فراموش شدنی نیست

این مبارز تبریزی از راهپیمایی روز ۲۱ رمضان سال ۵۷ به عنوان یکی از روزهای فراموش نشدنی یاد کرد و ادامه داد: راهپیمایی عظیم ۲۱ماه رمضان سال ۵۷ یکی از آن خاطرات فراموش نشدنی است.

معمولا در بازار هر روز راهپیمایی بود، ولی از چند روز قبل به راهپیمایی ۲۱رمضان تأکید می‌شد و علما از جمله آقای قاضی تأکید می‌کردند که باید راهپیمایی از مسجد جامع شروع شده و به بیرون از بازار ادامه پیدا کند  به هر نحو بود بالاخره راهپیمایی ۲۱رمضان سال ۵۷ با حضور همه اقشار مردم به خصوص جوانان از بازار شروع شد و به سمت میدان ساعت حرکت کردیم هر لحظه تعداد جمعیت اضافه می‌شد، در مقابل کامیون کامیون ماموران ژاندارمری و ساواک در خیابان‌ها به صف شده بودند و نمایش قدرت بود.

ماموران هر لحظه آماده بودند با درگیری مردم را به رگبار ببندند، در خیابان شریعتی یکی از کامیون‌ها ‌که پر از ماموران ساواک بود به داخل مردم آمد و مردم خودشان کنار کشیدند تا راه برای عبور کامیون باز شود همین که کامیون به میان مردم آمد همه مردم یک صدا کامیون را بلند کردند و ماموران داخل کامیون از ترس پایین آمده و فرار کردند.

در یک کلام باید گفت همت جوانان آن روز در مقابل حکومت جور و ظلم آنها را به پیروزی رساند.

 شهید رحمان دادمان که بعد از پیروزی انقلاب وزیر راه و ترابری نیز بود در راهپیمایی‌ها یک بلندگو داشت و با آن شعار می‌داد.

سیلی ماندگار آیت الله قاضی به مامور ساواک

اولین شعار” مرگ بر شاه” در تبریز

اولین شعار” مرگ بر شاه” در تبریز طنین‌انداز شد و ناصر برپور خاطره این شعار محوری و انقلابی را این‌گونه تعریف کرد، سال ۵۶ در تبریز حکومت نظامی بود حتی اجازه نمی‌دادند سه نفر با یکدیگر دور هم جمع شوند راهپیمایی که شعار” مرگ بر شاه” گفته شد راهپیمایی‌ای بود که از مقصودیه شروع شد، انبوه مردم به طرف میدان ساعت حرکت کردند ماموران اجازه راهپیمایی ندادند، مرحوم آقای ناصرزاده خیلی تلاش کرد که برای راهپیمایی اجازه بگیرد ولی ماموران به هیچ‌وجه اجازه ندادند.

به مردم گفته شد، همانجا در خیابان بنشینند آقای ناصرزاده چند کلمه‌ای به آقا امام زمان( عج) متوسل شد. مردم از اینکه نگذاشته بودند تظاهرات و راهپیمایی صورت گیرد خیلی عصبانی شده بودند و وقتی خواستند پراکنده شوند با همدیگر شعار” مرگ بر شاه” سر دادند. شهید علی حسین‌زاده یکی از افرادی بود که به گفتن این شعار خیلی حساس بود.

خمینی خمینی قلب ما باند فرودگاه تو

«خمینی خمینی قلب ما باند فرودگاه تو» یکی از شعارهایی بود که در اوایل بهمن‌ماه در میان مردم دهان به دهان می‌گشت و این مبارز انقلاب در مورد این شعار همه‌گیر در میان مردم گفت: روزهای اول بهمن ماه ۵۷ بود که زمزمه آمدن امام راحل به ایران در شهرها پیچیده بود، بختیار که مواضع تند و تیزی در مقابل انقلابیون می‌گرفت اعلام کرد، “ما فرودگاه را بر روی او می‌بندیم” و مردم شعار می‌دادند” خمینی خمینی قلب ما باند فرودگاه تو” و نهایتا امام آمد. از ۲۹بهمن سال ۵۶ تا بهمن ۵۷ نتیجه تلاش‌ها و خون‌های پاکی که به زمین ریخت دیدیم.

مجسمه‌های شاه یکی یکی سرنگون شدند

وی با اشاره به خوشحالی زایدالوصف مردم در پیروزی انقلاب ادامه داد: خوشحالی بسیار فراوانی در میان انبوه جمعیت دیده می‌شد در تبریز قیامت بود، در فاصله بین ۱۲ الی ۲۲بهمن مجسمه‌های شاه در میدان‌های مختلف از جمله میدان نادر، خاقانی و باغشمال سرنگون شد.

اولین مجسمه شاه که جوانان سرنگون کردند مجسمه میدان دانشسرا بود، یکی از جوانان انقلابی با کمک مردم به بالای مجسمه رفت که آن را به زمین بزند، مجسمه خیلی محکم بود  و کنده نمی‌شد، بعد از کلی تلاش کردن کلاه مجسمه شکسته شد و خود آن جوان نیز به داخل حوض که آب آن یخ بسته بود افتاد، جوانان وقتی دیدند مجسمه کنده نمی‌شود یک طناب به دور مجسمه انداخته و آن را با ماشین کشیدند و اولین مجسمه این‌گونه سرنگون شد.

سیلی ماندگار آیت الله قاضی به مامور ساواک

سیلی ماندگار آیت الله قاضی به مامور ساواک

سیلی ماندگار آیت الله قاضی به مامور ساواک

پادگان را از وجود توده‌ای‌ها و کمونیست‌ها پاک کنید

ناصر برپور با یادآوری هجوم منافقین و توده‌ای‌ها به پادگان ارتش اظهار داشت: ۲۳ یا ۲۴ بهمن‌ماه بود منافقین، توده‌ای‌ها و اعضای سازمان مجاهدین پادگان ارتش را به دست گرفته بودند

 صبح زود به در خانه آقای قاضی رفتیم تا بپرسیم تکلیف چیست؟ منتظر بودیم هوا کمی روشن شود تا در بزنیم، دیدیم آقای قاضی با ماشین آمد و گفت شما اینجا چه می‌کنید؟ توده‌ای‌ها پادگان را به دست گرفته‌اند، آن وقت شماها آمده‌اید اینجا.

همگی به سمت پادگان رفتیم، آنها به سمت ما شلیک کردند، به داخل پادگان ریختیم و به هر صورتی که بود  اسلحه برداشتیم آقای قاضی آمد و قوت قلبی برای ما شد.

منافقان، کمونیست‌ها و فدائیان خلق کامیون کامیون سلاح و مهمات را از پادگان خارج کرده و آنجا را کلا تخلیه کرده بودند.

چند روز در پادگان مستقر شدیم، باقی‌مانده‌های رژیم می‌آمدند و تیراندازی می‌کردند بعد از چند روز که آرامش نسبی حاصل شد، حضرت امام خمینی (ره) تأکید کردند، سربازان وظیفه و افسران ارتش به داخل پادگان آمدند و ما فقط با برداشتن سلاح خودمان و آن هم با یک فشنگ از پادگان خارج شدیم.

بعد از آرام شدن وضع پادگان آقای قاضی فرمودند، تشکیل سپاه پاسداران مد نظر حضرت امام خمینی (ره) است جوانان مومن و انقلابی در سپاه عضو شده و هر جوان شایسته‌ای که می‌شناسید را تشویق کنید وارد سپاه شوند. من و برادرم نیز وارد سپاه شدیم و محل خدمت ما پادگان سعیدآباد بود.۴۰ نفر از دوستان با هم بودیم به یکدیگر آموزش می‌دادیم و از همدیگر هم یاد می‌گرفتیم.
 
این مبارز انقلابی در پایان با تأکید مجدد بر نقش آیت‌الله قاضی در راهپیمایی‌ها و مبارزات مردمی علیه رژیم پهلوی  تصریح کرد: آقای قاضی تیزبینی خیلی شدید و فوق‌العاده خوبی نسبت به افراد داشت، وقتی شخصی را می‌دید همان جا تشخیص می‌داد که این فرد اهل مبارزه و انقلابی است یا خیر، به نحوی با او صحبت می‌کرد که جذب شود و در همه حال پشتیبان بچه‌های انقلاب بود .هر وقت یکی از انقلابیون توسط ساواک دستگیر می‌شد، به هر نحوی بود او را آزاد می کرد.

آقای قاضی یک تنه علم را به دست گرفته بود و اگر بخواهیم از انقلاب صحبت کنیم ولی از آیت‌الله قاضی حرف نزنیم به ایشان ظلم کرده‌ایم، چرا که نقش آیت‌الله قاضی در هدایت و پیروزی انقلاب یک نقش غیر قابل انکار است.

اکنون باید قصه فداکاری‌ها، آزار و شکنجه‌های فرزندان عزیز این ملت بازخوانی و بازگو شوند تا همگان بدانند چه خون‌های پاکی برای به ثمر رسیدن این انقلاب ریخته شده است و اکنون بار این مسوولیت بر دوش رسانه‌هاست که بیش از گذشته در این امر کوشا باشند.

منبع: فارس



منبع خبر

سیلی ماندگار آیت الله قاضی به مامور ساواک بیشتر بخوانید »