رژیم پهلوی

میراث گرانبهای شهید «مصطفی خمینی» در حوزه تالیف کتاب

میراث گرانبهای شهید «مصطفی خمینی» در حوزه تالیف کتاب


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، علامه شهید «سید مصطفی خمینی» از مبارزین برجسته در تاریخ انقلاب اسلامی هست که در کنار پدر بزرگوارشان امام خمینی (ره) برای از میان بردن رژیم طاغوت لحظه‌ای از مبارزه دست نکشید. با همه نقش موثری که وی در روند شکل‌گیری انقلاب اسلامی داشت متاسفانه چندان که باید شناخته شده نیست. شهید مصطفی خمینی نه تنها در حوزه جهاد علیه رژیم پهلوی که در میدان علم نیز شخصی مبرز و صاحب نام هست که آثار ماندگاری از وی برجای مانده هست. 

علامه شهید حاج آقا سید مصطفیٰ خمینی - رحمةالله علیه- از نوابغ و برجستگان حوزه‌های علمیه بود که در راه علم و عمل به مدارج عالی نائل شد.

نبوغ ذاتی علامه شهید به ضمیمه پشتکار زیاد ایشان در تحصیل٬ موجب رشد ناگهانی وی در حوزه‌ها شد؛ چنانچه در مدت کوتاهی همه فضلا و علمای حوزه علمیه قم٬ ایشان را فردی قابل و از امید‌های حوزه می‌دانستند. مصطفی خمینی با آنکه در سال ۱۳۴۳ پس از تبعید حضرت امام (س) به ترکیه از سوی رژیم شاه دستگیر و سپس تبعید شد چندین کتاب تالیف کرد.

به مناسبت یکم آبان سالروز شهادت مصطفی خمینی نگاهی داریم به آثار وی که در ادامه می‌خوانید.

آثار علامه قبل از تبعید

 «الاجارة» به طور مبسوط در دو دفتر به رشته تحریر درآمده هست.

«القواعد الحکمیّة»: این کتاب درباره قواعد کلی فلسفی هست که ظاهراً مفصل و بزرگ بوده و به همین دلیل در بسیاری از نوشته‌های شهید٬ نامی از این کتاب برده شده، مطالب گوناگون فلسفی به این کتاب ارجاع شده هست.

«القواعد الفقهیة»: ظاهراً علامه شهید تعدادی از قواعد فقهیه را بطور جداگانه مورد بحث و دقت نظر قرار داده‌اند و در نوشته‌های خود به وجود چنین یادداشت‌هایی اشاره می‌کنند که از آن جمله قاعدۀ «لاضرر» و «لاتعاد» را می‌توان شمرد.

«حاشیه بر الاسفار الاربعة»: نویسنده این حواشی درس‌های اسفار خویش را در نزد اساتید بزرگ فن زمان خود تحصیل کرده هست.

حاشیه بر «المبدأ والمعاد» نوشته صدرالمتألهین: این حواشی علاوه بر آنکه چندان زیاد نیست٬ متأسفانه در هنگام تجدید صحافی قسمت اعظم آن از بین رفته و غیر قابل استفاده شده هست.

رساله‌ای در بحث قضای صلوات

رساله‌ای در بحث «الخلل فی الصلاة»: این رساله در قم نوشته شده و در دسترس نیست.

الفوائد الرجالیة: این کتاب در مورد بعضی بحث‌های رجالی نوشته شده هست که نویسنده در کتب خود به آن مباحث ارجاع می‌دهد.

بدیهی هست تعیین مباحث و فهارس احتمالی کتب مفقوده شهید٬ نیازمند فحصی کامل در دیگر آثار اوست که امید هست چنین کوششی از سوی طلاب علاقه‌مند صورت پذیرد.

کتب علامه شهید پس از تبعید

در سال ۱۳۴۳، پس از دستگیری و تبعید حضرت امام (س) به ترکیه٬ هماهنگی و هدایت نهضت عظیم اسلامی بر عهده فرزند جوان آن حضرت قرار گرفت و حاج آقا مصطفی (ره) در این مهم آنچنان کفایتی از خود نشان داد که دستگاه حاکمه وجود ایشان و آزادی عمل وی را منافی اهداف خود تشخیص داده٬ پس از زندانی کردن ایشان٬ وی را نزد حضرت امام (س) تبعید کرد.

حاج آقا مصطفی (ره) در تبعیدگاه بیگانگان فرصت را مغتنم شمرده به کسب فیض از محضر مراد و استاد خویش پرداخت. چنانکه از آن شهید نقل شده هست بحث‌های علمی پدر و فرزند آنچنان گرم بوده هست که گاهی مأموران امنیتی ترکیه به گمان آنکه میان ایشان جر و بحث رخ داده هست به اتاقشان سرکشی می‌کرده‌اند.

در فرصت نه چندان بلند تبعید در ترکیه٬ حضرت امام (س) به نگارش کتاب کم نظیر «تحریرالوسیلة» اشتغال داشته‌اند در حالی که از میان کتب فقهی٬ فقط دو کتاب «وسیلة النجاة» و «العروة الوثقی» در اختیار ایشان بوده هست٬ و از میان کتب روائی فقط یک دوره کتاب شریف «وسائل الشیعة» را بهمراه داشته‌اند. این نکته مهم تاریخی که نشان دهنده تبحر حضرت امام (س) بر مسائل فقهی هست، از ابتدای رساله «الواجبات فی الصلوة» نوشته آیت الله شهید در ترکیه بدست می‌آید.

کتاب «تحریرالوسیلة» مشتمل بر یک دوره کامل مسائل فقهی هست که نه در عروة الوثقی و نه در وسیلة النجاه٬ اثری از بعضی ابواب آن نمی‌توان یافت. حضرت امام (س) در مقدمه کتاب «تحریر الوسیلة» اگر چه به یک نکته اشاره فرموده‌اند که تحریر الوسیلة همان حاشیه‌های ایشان بر وسیلة النجاة هست٬ که در متن جداگانه‌ای درج گردیده هست؛ ولی بر هر بیننده‌ای براحتی آشکار می‌شود که بسیاری از مباحث مهم فقهی که در «تحریرالوسیلة» ذکر شده هست٬ در هیچکدام از دو کتاب فقهی در دسترس امام نبوده هست٬ و با همه این احوال حضرت امام (س) کتاب خویش را با ذکر فروعات متعدد به رشته تحریر در آورده هست.

علامه شهید حاج آقا سید مصطفیٰ خمینی - رحمةالله علیه- از نوابغ و برجستگان حوزه‌های علمیه بود که در راه علم و عمل به مدارج عالی نائل شد.

علامه شهید در دوران اقامت در ترکیه دو رساله از خود بر جای گذاشته هست:

الواجبات فی الصلاة: ایشان در این رساله٬ متعرض اقوال گوناگون و احتمالات زیادی شده‌اند که اکثر آنها را از ذهن و حافظه خویش استفاده می‌کرده‌اند.

 علامه شهید در ضمن نگارش این کتاب بعضی نکات تاریخی از جمله رسیدن نمایندگان دستگاه شاه به محضر امام و اعلام اخراج ایشان از ترکیه را متذکر شده‌اند.

الفوائد والعوائد: این رساله یادداشت‌های پراکنده درباره مسائل مختلف اصول٬ فقه٬ کلام و عرفان هست و در جملاتی مغلق و کوتاه نظریه‌ای در آن مورد نقد و بررسی قرار گرفته هست.

 تحریرات فی الاصول: این کتاب که یک بار در ایران توسط یکی از شاگردان ایشان جناب آقای حجت الاسلام والمسلمین «سید محمد سجادی» به چاپ رسیده هست٬ محتوی مباحث علم اصول از ابتدا تا بحث استصحاب تعلیقی هست. نویسنده در این کتاب ناظر بر اقوال اکثر کتب اصولی قبل از خود می‌باشد و به همین دلیل٬ هم به عنوان شرحی بر کتب اصولی و هم به عنوان نقدی بر آرای اصولیین معرفی می‌شود. این کتاب که نشان دهنده تبحر نویسنده در اصول و علوم عقلی هست٬ بی شک از مهمترین کتب اصول در میان معاصرین هست و به نظر می‌رسد اگر چاپ کتاب به نحو مطلوبی صورت گرفته و نقائص و اغلاط و فهارس و تحقیقات آن جبران شود٬ اساتید اصول خود را از مراجعه به آن بی نیاز ندانند.

علامه شهید در عین آن که کتاب خود را بطور مفصل و با استقصای تقریباً بینظیر در مسائل اصولی نگاشته هست؛ ولی در حد لزوم مباحث کم اهمیت و کم فایده اصولی را از کتاب خویش حذف کرده٬ بلکه در بعضی از مباحث به طرح عناوین جدیدی می‌پردازد٬ مثلاً طرح بحث مهم تمسک به عموم در شبهات مصداقیه و مفهومیه عام از این موارد هست. وی در سراسر کتاب به شرح نظرات استاد بزرگ٬ حضرت امام (س) پرداخته و در موارد متعددی در نقد و بررسی آن می‌کوشد.

کتب الصوم: این کتاب نیز توسط دو تن از شاگردان ایشان آقایان حجج اسلام سیدمحمد سجادی و محمدعلی رازی زاده (علیپور) به چاپ رسیده هست. علامه شهید این کتاب را در پی تدریس مباحث صوم در یکی از ماه‌های مبارک رمضان نگاشته هست٬ و شاید تنها کتاب فقهی هست که آن مرحوم تدریس نموده٬ و باقی کتب فقهی ایشان بدون تدریس و فقط جهت انجام تحقیقات نوشته شده هست. ایشان در این کتاب که شامل دو بحث نیّت و مفطرات هست بطور مشروح به طرح نظرات و نقد آنها پرداخته و در ضمن مباحث خود فروع متعددی را مطرح نموده هست. نویسنده در این کتاب مطابق کتاب «العروة الوثقیٰ» بحث کرده و فروع دیگری را از کتب مفصّل همچون «جواهرالکلام» و «تذکرة الفقهاء» ضمیمه نموده هست. ایشان در بحث‌های فقهی خویش بشدت با استدلال‌های عقلی مخالفت می‌کند و چه بسا در یک مسأله هیچکدام از استدلال‌های عقلی را مطرح نکند و در مقابل٬ تکیه زیادی بر فهم عرفی زمان ائمه معصومین علیهم السلام داشته٬ سعی می‌کند تا ارتکازات عرف را به درستی تشخیص داده٬ در فهم روایات تأثیر دهد.

کتاب الطهارة: این کتاب به حجم ۵۱۴ صفحه دست نوشته بوده٬ و از ابتدای بحث میاه تا آخر آن و از ابتدای بحث نجاسات و احکام نجاسات تا فروعات بحث میته (چهارمین نجسی که در این کتاب ذکر شده هست) می‌باشد. تاریخ نگارش کتاب به طور دقیق روشن نیست فقط در صفحه ۴۲۰ که از اول تا آن قسمت صحافی جداگانه‌ای از بقیه کتاب پیدا کرده هست٬ چنین عبارتی به چشم می‌خورد: «الظاهر انّ الفراغ عن هذا التسوید کان فی النصف الثانی من العشر التاسع من القرن الحاضر ۱۳۹۴…» که نشان می‌دهد این کتاب چرکنویس‌های بحث طهارت بوده و در حدود سال ۱۳۹۴ هـ. ق نوشته هست.

علامه شهید بحث‌های طهارت را خود در نزد حضرت امام (س) در شهر قم تحصیل کرده هست و ممکن هست٬ قبل از تبعید نیز٬ در هنگام تحصیل کتابی در این زمینه نوشته باشد. به دلیل حضور ایشان در درس‌های حضرت امام (س)، مطالب بسیاری از این کتاب ناظر بر نظریات فقهی امام راحل هست. یکی از ویژگی‌های بحث‌های علامه شهید در کتب فقهی ایشان، عدم تکرار بحث‌های رجالی و اصولی در مطایای فقه هست٬ به این بیان که اگر بحثی اصولی یا رجالی مرتبط با مباحث کتاب باشد، رد و استدلال‌های علوم دیگر را در ضمن علم دیگر نمی‌آورد، و بهمین دلیل کتب فقهی ایشان از زوائد خالی و اکثر نکات آن مفید٬ خلاصه و اختصاصاً فقهی هست.

علاوه بر روش مذکور٬ خلاصه نویسی و حذف توضیحات، مگر در موارد ضروری٬ کتب علمی ایشان را از دسترس فهم طلاب خارج کرده، و آنها را به اساتید فن و آگاهان به مبانی و نظرات مختلف محدود نموده هست؛ به تعبیر دیگر٬ علامه شهید برای طلّاب و فضلای سطح پایین دست به قلم نبرده بلکه مطالب خویش را برای حوزه‌ها و علمای حوزه و پیشرفت علم به رشته تحریر درآورده هست. ایشان در کتاب الطهارة چنان که ذکر شد فقط درباره چهار نجس که عبارتند از: بول٬ خرء٬ منی و میته بحث کرده هست.

 کتاب البیع: این کتاب در چند مجلد تنظیم شده هست که متأسفانه فقط جلد اول آن در ۵۱۸ صفحه و تا بحث «تعاقب ایدی» در دسترس قرار دارد، و از جلد دوم آن فقط بحث «ولایت فقیه» موجود هست و ظاهراً این کتاب که از عراق به ایران منتقل شده در نقل و انتقالات در ایران مفقود شده هست، و در صورت پیدا شدن آن در اختیار علاقه‌مندان قرار خواهد گرفت. این کتاب که ناظر بر کلمات استاد اعظم٬ فقیه محقق عصر٬ حضرت امام (س) و به ترتیب کتاب «البیع» ایشان و شیخ اعظم انصاری هست٬ حاوی مطالب ارزشمندی در بحث‌های معاملات می‌باشد٬ و یکی از کتب ارزشمند در بحث بیع هست.

 البته چنانچه از متن کتاب استفاده می‌شود علامه شهید در درج اقوال به کتب اصلی کمتر مراجعه کرده٬ و بیشتر به نقل اقوال متأخرین اکتفا نموده هست و شاید به دلیل آن باشد که در مباحث معاملات کمتر از مباحث عبادات٬ اجماعات و شهرت‌های فقها مورد توجه می‌باشد؛ چنانکه خود نویسنده در جایی از کتاب البیع متذکر شده هست که اجماعات محکیه‌ای که علمای لاحق بدون غور در تحصیل آن از سابقین می‌گیرند، مورد اعتنا نمی‌باشد. چنانکه در چنین مسائلی (مثل لزوم صیغه در بیع) اجماع محصل نیز قابل اثبات نیست و اگر هم اجماعی باشد قابل اعتماد نیست٬، زیرا اگر مسأله‌ای خیلی مهم و مورد ابتلا باشد و از سوی شارع ردعی صادر شده باشد٬ حتماً آن عبارت به ما منتقل می‌شود. این کتاب نیز مثل دیگر کتب شهید بازبینی نشده هست (مگر چند صفحه اول آن) و به همین دلیل عبارات مغلق و پیچیده آن بهمراه مطالب سخت و فشرده٬ دقت ویژه‌ای را از خواننده می‌طلبد.

 کتاب الخیارات: این کتاب نیز به سرنوشت مشابهی با کتاب البیع دچار شده هست؛ زیرا از این کتاب ۹۵۸ صفحه‌ای، از ابتدا تا صفحه ۵۴۰ مفقود شده هست و از وسط بحث مستند خیار عیب تا آخر موجود هست. خوشبختانه در انتهای این کتاب تاریخ ۱۷ محرم ۱۳۹۶ ثبت شده هست که، چون تقریباً نزدیک زمان به پایان رسیدن درس خیارات توسط حضرت امام (س) در نجف اشرف هست٬ نشان می‌دهد که علامه شهید همزمان با تحصیل این کتاب نزد پدر محقق خود٬ به ثبت کتاب اشتغال داشته هست.

علامه شهید حاج آقا سید مصطفیٰ خمینی - رحمةالله علیه- از نوابغ و برجستگان حوزه‌های علمیه بود که در راه علم و عمل به مدارج عالی نائل شد.

المکاسب المحرّمه: نام این کتاب در ضمن کتب شهید آمده هست، ولی مشخص نیست که این کتاب آیا در شهر قم نوشته شده هست یا در نجف اشرف و هیچ اثری از آن در دست نیست. البته قرائنی وجود دارد که حکایت می‌کند کتاب «المکاسب المحرّمه» در نجف اشرف نگاشته شده هست.

الخلل فی الصلاة: این کتاب در ۱۸۲ صفحه نوشته شده هست٬ و از آنجایی که مباحث خلل نماز آمیخته با بحث‌های اصولی و قواعد «لاتعاد» ٬ «الفراغ و التجاوز» و «حدیث رفع» هست٬ بحث‌های عمیق نویسنده نشان دهنده تبحر او در اصول و فقه می‌باشد. آیت الله شهید در نگارش مطالب کتاب٬ آنچنان مستقلانه به تنظیم ابواب و فروعات پرداخته هست که بدرستی روشن نمی‌شود آیا این مباحث را ـ که تا بحث «خلل واقع شده در قیام» رسیده هست ـ مطابق دروس فقه حضرت امام (س) در نجف اشرف نوشته هست یا خیر؟ اگر نگارش این کتاب بهمراه شرکت در درس حضرت امام (س) باشد٬ بنابراین می‌توان ادعا کرد که این یادداشت‌ها آخرین نوشته‌های آن شهید بزرگوار هست٬ مخصوصاً با توجه به آنکه مطلب آن نیمه کاره و بدون ذکر هیچ تاریخی رها شده هست.

الحاشیة علی العروة الوثقیٰ: این کتاب مشتمل بر مباحث اجتهاد و تقلید و مقداری از مباحث کتاب الطهارة (میاه، نجاسات) و بحث صوم (تا ارتماس) و در حدود ۹۰ صفحه می‌باشد. این حاشیه به صورت فتوا و اکثراً بدون ذکر استدلال نوشته شده هست، و در بعضی از موارد به کتب دیگری که در مباحث مشابه تدوین شده هست ارجاع داده می‌شود. ظاهراً کتابت این حواشی در ضمن مباحث فقهی و پس از تدوین کتب کبیر هست٬، زیرا از آن شهید کتاب الطهارة و کتاب الصوم مفصّلی باقی هست که در همین مجموعه ذکر شده هست و مباحث این تعلیقات نزدیک به مباحث آن کتب هست؛ و اگر تدوین حواشی این کتاب در ضمن نگارش کتب مفصّلی در مباحث مشابه انجام شده باشد، ممکن هست شهید علامه در بحث اجتهاد و تقلید نیز دارای رساله‌ای باشند که از آن اثری در دست نیست.

 تحریر العروة الوثقیٰ: این کتاب در ۶۹ صفحه از ابتدای بحث تقلید و احتیاط تا بحث کیفیت تنجس اجسام طاهر نوشته شده هست٬ و احتمالاً همزمان با نگارش حواشی عروه می‌باشد. انگیزه نگارش این کتاب را شهید در ابتدای کلام خویش آورده هست که، چون فراغتی از حوادث مختلفه یافته هست و کتاب شریف «العروة الوثقیٰ» نوشته «سید محمّد کاظم یزدی» دارای فروعات و امثلۀ زیادی هست که نیازی به آن نیست و در مسائل زیادی نیز تکرار مُمِلّ صورت گرفته هست٬ آن شهید تصمیم به تهذیب کتاب گرفته و کتابی فتوایی مطابق فتاوای خویش نوشته هست. ایشان در این کتاب و هم در کتاب حاشیه عروه شرط «با ورع بودن مرجع تقلید» را بواسطه اجتماع مرجعیت و زعامت در عصر کنونی مورد تأکید قرار می‌دهد و می‌فرماید: در بعضی مواقع که شرائط زعامت و مرجعیت با هم تهافت کند باید شرائط زعامت را بر مرجعیت مقدم دانست؛ و این سخن را در مورد تقلید بیان کرده و ضمیمه می‌کنند که شرائط زعامت حتی مقدم بر اعلمیت هست.

الحاشیة علی تحریر الوسیلة: کتاب شریف تحریر الوسیلة از کتب پر فرع و دقیق در فقه امامیه هست٬ که چنانکه قبلاً توضیح داده شد حضرت امام (س) این کتاب را در شهر «بورسا» در ترکیه هنگام تبعید نوشته‌اند. پس از نگارش این کتاب شریف٬ توجه بسیاری به حسن ترتیب و فتاوای آن و مخصوصاً بحث‌های مهم و کم رنگ شده در حوزه هاـ که بسیاری از کتب مفصل و نیمه مفصل در عصر اخیر فاقد آنها بودند ـ جلب شده و مورد تعلیقه و حواشی متعددی قرار گرفته هست.

تفسیر القرآن الکریم: این تفسیر که از ابتدای قرآن کریم شروع می‌شود و تا آیه ۴۶ سورۀ بقره رسیده هست٬ در چهار مجلد توسط حجت الاسلام والمسلمین آقای سیدمحمد سجادی به چاپ رسیده هست. نگارش این کتاب همزمان با تدریس درس قرآن در نجف اشرف در مسجد شیخ انصاری (ره) صورت گرفته هست. این کتاب که از نظر سبک تفسیری بی نظیر هست٬ یکی از مفصل‌ترین تفاسیری هست که از صدر اسلام تاکنون نوشته شده هست.

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
میراث گرانبهای شهید «مصطفی خمینی» در حوزه تالیف کتاب

میراث گرانبهای شهید «مصطفی خمینی» در حوزه تالیف کتاب بیشتر بخوانید »

نفوذ فرهنگی غرب درد ریشه‌دار سینمای ایران

نفوذ فرهنگی غرب درد ریشه‌دار سینمای ایران


گروه فرهنگ دفاع‌پرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ ایجاد سینمای ایران بر خلاف آمریکا، هند، فرانسه، آلمان و دیگر کشور‌ها پیش از آنکه در خدمت مردم باشد در انحصار شاهان قاجار بود، به همین دلیل سینمای ایران بیگانه با مردم ایران بود و طبیعی هست که این پدیده ناشناخته از سوی برخی از رهبران دینی تحریم شود. تاریخ سینما نشان داده هست که هر گاه فاصله‌اش با مردم کم شود و آینه‌ای باشد برای انعکاس درد‌های مردم آثار ماندگاری به یادگار گذاشته هست و هرگاه به بهانه سیاست‌زدگی، روشنفکرمآبی و یا افتادن در ورطه هنرزدگی دست به خلق اثر زده با اقبال مردم مواجه نشده هست. 

مردم ایران به دلیل زیست خود که با مقوله هنر بیگانه نبوده‌اند به راحتی می‌توانند عیار فیلم خوب را از غیر خوب تشخصی دهند هر چند در بیان آن مشکل داشته باشند، به همین دلیل هست که اثر ماندگاری مانند «قیصر» بر خلاف انتظار سازندگانش مورد اقبال بی‌نظیر مردم قرار گرفت حال آنکه از مولفه‌های مرسوم آن زمان تهی بود. در عین حال بسیاری از فیلمفارسی‌های آن زمان که مملو از تصاویر به ظاهر فریبنده بود در گیشه شکست خوردند. سقوط سینمای ایران در آواخر سال ۱۳۵۶ و ورشکسته شدن آن گواه این اصل هست که این سینما دیگر مورد پسند مورد نبود و اگر اتقلاب اسلامی به پیروزی نمی‌رسید قطعا با مرگ سینمای ایران مواجه بودیم و ایران جز مصرف کننده صرف سینمای آمریکا و برخی کشور‌های اروپایی حرفی برای گفتن نداشت.

انقلاب اسلامی توانست سینمای ایران را هویتی دیگر ببخشد و ایجاد فرمی تازه در سینما که منبعث از آرمان‌های انقلاب اسلامی بود حرفی تازه برای گفتن داشت که هر چند در ابتدا کمی الکن بود، اما رفته رفته این زبان قوام پیدا کرد و حتی در مجامع بین‌المللی درخشید. با وجودی که نامهربانی‌هایی در حق برخی از اهالی سینمای قبل از انقلاب اسلامی شکل گرفت، اما نام‌های تازه‌ای وارد این میدان شدند که سینمای ایران را ارتقا بخشیدند. 

ژانر سینمای اجتماعی و دفاع مقدس که کاملا همسان و سازگار با مردم ایران بود به دلیل انعکاس درد قاطبه مردم بر پرده سینما توانست از رخوت خارج شود و حبات دوباره پیدا کند. متاسفانه در سال‌های اخیر فاصله مردم و سینما به شدت زیاد شده هست و دلیل این معضل ورود فیلمسازانی هست که با مردم خود بیگانه شده‌اند و تنها هم و غم آنان انعکاس دنیای محدود خودشان هست که سنخیتی با عموم مردم ندارد. دردی که به جان این سینما افتاده هست ریشه در نفوذ فرهنگی غرب دارد که در صدد حقنه کردن غرایض ضد ایرانی ـ اسلامی خود هست. به همین دلیل هست که فیلمسازانی که با مردم ایران زوایه دارند با وجود آثار سخیف و ضعیف خود مورد تشویق قرار می‌گیرند بدون آنکه در این آثار نشانه‌ای از مردم داشته باشد.

سینمای ایران حتی در وضعیت فعلی نیز سینمای قدرتمندی هست که می‌تواند با رجعت به ذات انقلابی و اسلامی خویش روزگار شکوه خود که در دهه شصت و هفتاد از سرگذراند دوباره تکرار کند به شرط آنکه وارد چرخه معیوب سیاست‌زدگی و سیاه‌انگاری نشود و به خواست و سلیقه عموم مردم نزدیک شود. 

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

نفوذ فرهنگی غرب درد ریشه‌دار سینمای ایران

نفوذ فرهنگی غرب درد ریشه‌دار سینمای ایران بیشتر بخوانید »

«ملا صالح» ۶۰ هزارتایی شد

«ملا صالح» ۶۰ هزارتایی شد


هم‌زمان با سالروز بازگشت قهرمانانه آزادگان به میهن؛ کتاب «ملا صالح» اثر رضیه غبیشی توسط نشر شهید کاظمی به چاپ شصتم رسید.

  • تور آنتالیا

به گزارش مجاهدت از مشرق، «ملا صالح» به‌قلم رضیه غبیشی عنوان کتابی است که زندگی مجاهد خستگی‌ناپذیر «ملاصالح قاری» مترجم اسرا در جنگ تحمیلی را روایت می‌کند. نویسنده در این کتاب روایتی شگفت‌انگیز و تکان‌دهنده را از این شخصیت به مخاطب انتقال می‌دهد.

ملاصالح هم در اسارت ساواک رژیم پهلوی بوده و هم زندان‌های استخبارات عراق را تجربه کرده و در این کتاب خاطراتش را از آن روزها بیان کرده است.

ملاصالح طلبه و رزمنده عرب‌زبان آبادانی در پی انجام مأموریتی عجیب درآب‌های منطقه خورعبدالله، به دست نیروهای بعثی افتاده و در ماجراهایی استثنایی و شگفت به قلب مرکز استخبارات ارتش عراق در بغداد وارد و مترجم بین استخبارات و اسیران ایرانی می‌شود و در همین بحبوحه با ۲۳ نفر از نوجوانان اسیر ایرانی با صدام در قصرش دیدار می‌کند؛ دیداری که صدام قصد سوءاستفاده تبلیغاتی از این اسیران نوجوان را به بهانه آزادی دارد ولی با رهنمودهای ملاصالح قاری و هوشمندی این نوجوانان اسیر، این توطئه نیز نقش بر آب می‌شود.

در بخشی از این کتاب آمده است:

«روزها به تلخی و سختی بر من می‌گذشتند. هیچ کس از خانواده و رفقایم نمی‌دانستند بر من چه گذشته. اتاقی که محبسم در اداره ساواک بود نیمه‌تاریک و از شدت گرمی هوا عرق شُرشُر از سر و رویم می‌ریخت. لباس‌هایم پاره و خونِ خشک بر آنها نشسته بود. زمین زیر پایم لخت بود. موقع خواب بر همان زمین سر می‌گذاشتم و می‌خوابیدم.»

چاپ شصتم این اثر در ۲۸۰ صفحه قطع رقعی شمارگان هزار نسخه و با قیمت هزار تومان از سوی نشر شهید کاظمی به بازار نشر عرضه شده است.

علاقه‌مندان برای مشاهده و تهیه این کتاب می‌توانند با ورود به سامانه من و کتاب manvaketab.com و همچنین از طریق ارسال نام کتاب به سامانه پیام کوتاه ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ کتاب را تهیه نمایند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«ملا صالح» ۶۰ هزارتایی شد

«ملا صالح» ۶۰ هزارتایی شد بیشتر بخوانید »

مخالفت عباس با نظارت دولتی بر سپاه!

مخالفت عباس با نظارت دولتی بر سپاه!


من خود از کسانی نبودم که به مرحوم بازرگان بی‌حرمتی کنم. ایشان استاد من بودند و من از او درس دینداری آموخته بودم. یا آقای دکتر سحابی هم کسی نبود که من بخواهم به ایشان بی‌حرمتی کنم.

  • هتل تارا مشهد

گروه جهاد و مقاومت مشرق – کتاب «شوق ایمان» روایتی مستند از زندگی و فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی عباس دوزدوزانی، نخستین فرمانده سپاه پاسداران و وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت شهید محمدعلی رجایی است. این اثر با استفاده از مصاحبه‌ها و اسناد تاریخی، به بررسی نقش دوزدوزانی در تحولات مهم پس از انقلاب، تاسیس سپاه، شکل‌گیری وزارت ارشاد، و حضورش در مجلس شورای اسلامی می‌پردازد و تصویری جامع از تعهد، تدبیر و شجاعت او ارائه می‌دهد.

زهرا حاجی‌محمدی خبرنگار و نویسنده، این کتاب را نوشته است.

مخالفت عباس با نظارت دولتی بر سپاه!

آنچه در ادامه می‌خوانید، بخشی از این کتاب است…

در دوره من، رسم این بود که مقداری پول در جعبه‌ای می‌گذاشتسم و پرسنل ازاد بودند که هر چقدر لازم دارند از آن برداشت کنند. همه پرسنل به اندازه حداقل‌ها برداشت می‌کردند.

آنها خود را به زندگی ساده عادت داده بودند و برای زندگی ساده هم از هر نوع هزینه اضافی پرهیز می‌شد. در عوض، محبت بین اعضای سپاه موج می‌زد. من برادرانی که آن زمان در سپاه تلاش می‌کردند را مصداق «یکی مرد جنگی به از صد هزار» قلمداد می‌کنم.

شجاعت بود، صراحت بود، تهور بود، آزادگی بود. این نیروها از همه قیود آزاد بودند. رفتار سپاهیگری به تدریج در رفتار آنان با خانواده‌ها هم تأثیر می‌گذاشت. در این افراد تحولات ارزشی بسیار زیادی رخ داده بود. من که در آن زمان فرمانده سپاه بودم، با تمام صلابتی که در فرماندهی داشتم، در برابر جمع آنها بسیار ساده و خاکی بودم.

اگر قرار بود موضعی دستوری بدهم، ابهت و صلابت و لحن متناسب خود را داشتم و لحن کاملاً نظامی می‌شد. اما وقتی به مسجد می‌رفتیم، به راحتی به یکی از اعضا اقتدا می‌کردیم و جمعی زندگی می‌کردیم. دعای کمیل می‌خواندیم. «کم» در کارمان نبود، بلکه همه‌اش زیاد بود. عنایت خدا هم شامل حال ما بود؛ طوری که همیشه روحیه بانشاط کاری داشتیم و خستگی را احساس نمی‌کردیم.

*فرماندهی سپاه

در شورای فرماندهی سپاه، در عرض شش ماه، اعضای آن با یکدیگر آشنا شده بودند. آیت‌الله [آقای خامنه‌ای] دامت افاضاته، آن زمان نماینده امام در سپاه بودند. وقتی دوره شش‌ماهه و دوران موقت آقای منصوری به پایان رسید، همه‌شان آمدند سراغ بنده. شاید اعضا از [آیت‌الله] آقای خامنه‌ای همین را خواسته بودند. من هم متوجه قضایا بودم. البته آن دوران خودم فکر می‌کردم در آموزش سپاه می‌توانم خدمت کنم.

آن روزها دوران عجیبی بود. تزاحم سلیقه‌ها در میان نیروهای انقلابی کم‌کم شروع می‌شد. بنی‌صدر هم آرام‌آرام مخالفت‌های خود را نشان می‌داد. برای او، پذیرش سپاه مشکل بود. تصورش این بود که می‌تواند فرماندهی کل قوا را برعهده بگیرد.

در اولین جلسات و معارفاتی که با یکدیگر داشتیم و با گزارش‌هایی که به او دادیم، احیاناً نشان می‌داد که من به این مسئله تن نخواهم داد که سپاه نادیده گرفته شود. خیلی بازی درآورد تا بلکه بتواند بدنه سپاه و مرا طرد کند، اما هر بار هم با شکست مفتضحانه روبرو می‌شد. در واقع نیروهای سپاه با شیفتگی به انقلاب و با هدف صیانت از کیان انقلاب، خواب دشمن را آشفته کرده بودند. جانبازی در میان اعضای سپاه موج می‌زد؛ چه زمانی که جعبه پول را وسط می‌گذاشتیم تا هر کس بر حسب نیازش از آن برداشت کند و آن صحنه‌های ایثارگرانه دیده می‌شد، یا وقتی که ضد انقلاب تحت عنوان خلق‌های کرد و عرب و مسلمان سعی داشت به خاک کشور تجاوز کند.

*مخالفت با نظارت دولتی بر سپاه

کسانی که در این هسته دوازده نفری تشریک مساعی می‌کردند، تقریباً همه یکدیگر را می‌شناختند. اعضای دولت موقت را هم می‌شناختند و از ابتلائات دولت هم آگاه بودند. من خود از کسانی نبودم که به مرحوم بازرگان بی‌حرمتی کنم. ایشان استاد من بودند و من از او درس دینداری آموخته بودم. یا آقای دکتر سحابی هم کسی نبود که من بخواهم به ایشان بی‌حرمتی کنم؛ اما موضوعاتی در میان بود که براساس آنها مشخص شد نمی‌شود کار سپاه را به دولت موقت سپرد. مثلاً از همان ابتدای امر مشخص بود که دولت موقت، با آب‌ورنگ امریکایی‌ها می‌خواهند دست آمریکا و ایادی آن را کوتاه کنند.

مخالفت عباس با نظارت دولتی بر سپاه!

یا مثلاً امام فرموده بودند که هیچ جا سخنگویی ندارند. این جمله امام برای ما آن زمان معنادار بود. شاید ایشان با این کنایه قصد داشتند مسیر رشد را برای برخی افراد که به غلط خود را به ایشان منتسب می‌کردند، همچنان باز بگذارند تا اگر کسی برای اسلام کاری از دستش برمی‌آید، انجام دهد. ما در آن دوران کودتای نوژه را خنثی کردیم و با توطئه حزب توده مقابله کردیم.

(در تیرماه ۱۳۵۹ کودتایی با اطلاع شاپور بختیار در دستور کار قرار گرفت که پیش از اجرا لو رفت و عوامل آن دستگیر شدند. کودتا از پایگاه هوایی شهید نوژه همدان برنامه‌ریزی شده بود و به همین دلیل پس از کشف و سرکوب، از آن به عنوان کودتای نوژه نام برده شد. نام این کودتا در اصل “کودتای نقاب” است.)

در رأس نیروی دریایی ناخدا افضلی بود که از نزدیکان رأس حزب توده بود.

(بهرام افضلی (۱۳۱۷- ۱۳۶۲ ش) فرمانده نیروی دریایی ارتش که عضو حزب توده بود و به جرم خیانت دستگیر و اعدام شد.)

یا افسرهایی در جنگ تحمیلی بودند که گرایش این چنینی داشتند. در کل احساس آن روز ما این بود که دولت موقت خیلی زود می‌تواند بلرزد و به دست نیروهای غیرانقلابی بیفتد؛ آن هم در وضعی که خیلی‌ها عمر خود را برای انقلاب گذاشته بودند.

البته من این حس را نداشتم که دولت موقت می‌خواهد به ترکیبی که مدنظر ما بود، اعضای دیگری وارد کند. در گروه دوازده نفری تقریباً این مسائل منتفی بود و کسی نمی‌توانست با تفکرات دیگری وارد شود. اگر حاج محسن رفیق‌دوست در این جلسات شرکت می‌کرد، او خود زندانی قبل از انقلاب بود یا افراد دیگر همین‌طور. در این مرحله کسی نمی‌توانست با این تصور که با دولت موقت همراه است، وارد گروه دوازده نفری شود.

* هنوز انقلاب را می‌ستایم

برخی معتقدند که تقابل میان تفکر رادیکال (افراطی) و اعتدال لیبرال از همان آغاز انقلاب بین جریان‌های مختلف سیاسی وجود داشت، اما من از این اصطلاحات می‌گذرم. از نگاه من، ما یک علت موجبه داریم که دلیل اصلی تعاملات اجتماعی و سیاسی بود. ولی عناصری هم در حاشیه این علت موجبه بودند که متعلق به آن تحول نبودند اما بر آن وارد شدند و قصدشان این بود که هدف اصلی را کمرنگ کنند. امام همواره نگران همین جریانات فرعی بودند و هشدار می‌دادند که نگذارید این انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. این یعنی «مردم» علت و موجب اصلی تحولات انقلاب بودند.

یادم هست در سال ۱۳۷۶ آقای بهزاد نبوی یک روز از من پرسید: “عباس، تو هنوز پنجاه و هفتی هستی؟” این را به یاد داشته باشید که بنده و آقای بهزاد نبوی و شهید رجایی روزگاری در زندان به سختی می‌توانستیم نفر چهارمی پیدا کنیم که در آن محیط همفکر باشیم و گفت‌وگو کنیم. اما آن روز آقای نبوی می‌پرسید: “تو هنوز پنجاه و هفتی هستی؟” پنجاه و هفتی یعنی چه؟ یعنی تو هنوز همان آرمان‌ها و تفکرات را داری؟

(بهزاد نبوی متولد ۱۳۲۱ ش، زندانی سیاسی در رژیم پهلوی و عضو کابینه شهیدان رجایی و باهنر و آقایان مهدوی کنی و موسوی بود.)

باید بگویم که من گاهی به یاد صحنه‌های سال ۱۳۵۷ و نقشه‌هایی که برای انقلاب داشتیم و حال و هوای انقلاب می‌افتم و آنها را می‌ستایم، اما آن لذت امروز کجاست؟ آن نشاط کجاست؟ آن مردمی که تا اطمینان پیدا نمی‌کردند همسایه‌شان تخم‌مرغ دارد یا نه؟ نفت.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مخالفت عباس با نظارت دولتی بر سپاه!

مخالفت عباس با نظارت دولتی بر سپاه! بیشتر بخوانید »

مسابقه ایران و انقلاب اسلامی، نسل جوان را از خیانت‌های رژیم پهلوی آگاه ساخت

مسابقه ایران و انقلاب اسلامی، نسل جوان را از خیانت‌های رژیم پهلوی آگاه ساخت


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاع‌پرس از اردبیل، آیت‌الله «سیدحسن عاملی» امام جمعه و نماینده ولی‌فقیه در استان اردبیل، عصر روز گذشته (سه شنبه) در آیین تجلیل از نفرات برتر مسابقه ایران و انقلاب اسلامی، اظهار داشت: تهیه مقدمات برای رشد فکری جامعه، جوانان و نسل جدید از جهات عدیده وظیفه خطیری بر عهده تمام آحاد جامعه مخصوصاً بر عهده نخبگان فرهنگی هست یکی از ارکان رشد اجتماعی این هست که افراد جامعه اطلاعات تاریخی کافی از ادوار گذشته کشور داشته باشد رشد فرهنگ عمومی، اعتلای مهارت‌های اجتماعی و پمپاژ عواطف و معنویت از ارکان دیگر آن هست. با رشد این ارکان یک فضای آرمانی، فضیلت پرور و حقیقت طلب در جامعه شکل می‌گیرد.مسابقه ایران و انقلاب اسلامی، نسل جوان را از خیانت‌های رژیم پهلوی آگاه ساخت

وی افزود: علت اقدام ما به این مسابقه این بود که متوجه شدیم بخشی از جوانان عزیز مخصوصاً نسل جدید از سابقه جنایات رژیم سابق، اطلاعات تاریخی کافی ندارند و نمی‌دانند که چه مظالمی بر این مملکت گذشته هست متاسفانه کتاب‌های درسی هم از عهده این امر بر نیامده هست فیلم پهلوی نتوانست نیاز جامعه را در این خصوص برآورده کند در این گونه فیلم‌ها برجسته کردن عشق و عاشقی کانه اجتناب ناپذیر هست و نهایتاً این فیلم از عهده تبیین حقایق دردناک تاریخی علی رغم آن همه هزینه کرد نتوانست بر بیاید.

 

سازمان‌های فرهنگی در تبیین خیانت‌های پهلوی دچار ترک فعل شدند

امام جمعه اردبیل عنوان کرد: از طرفی مشاهده شد که متصدیان و سازمان‌های فرهنگی کشور در خصوص این موضوع کاملاً مبتلی به ترک فعل شده‌اند ورود به این موضوع وظیفه آنها بود متاسفانه هیچ کدام این کار را نکردند بنابراین خودمان آستین را بالا زدیم و با اشرافی که بر جزئیات تاریخ پهلوی اول و دوم و خیانت‌های آنها داشتیم مجموعه‌ای بسیار جامع از خیانت‌های آنها را گردآوردی و به سوال تستی تبدیل نمودیم این مجموعه تماماً از مطالب مستند و از کتاب‌های رجال خود رژیم بهره برده هست.

آیت‌الله عاملی تشریح کرد: اعترافات رجال پهلوی خاطرات سفرای آمریکا در ایران و یا سفرای اروپایی در ایران، خاطرات وزرا و رجال پهلوی و… منبع اصلی این سوالات هست هفت جلد کتاب خاطرات اسدالله علم نخست وزیر رژیم و رئیس دربار جداً تکان دهنده هست او مطالب را می‌نوشت و به اروپا می‌فرستاد و می‌گفت زمانی کتاب را چاپ کنید که سلسله پهلوی وجود ندارد. اتفاقاً ۱۰ ماه بعد از مرگ او انقلاب انقلاب اسلامی به وقوع پیوست این هفت جلد خیلی خواندنی هست اگر به یک جوان بگویید این هفت جلد را بخوانید حوصله خواندن را نخواهد داشت امروزه مطالب باید در بسته‌های ساندویچی برای جوانان عرضه شود تا اطلاع آنها از به حقایق تاریخی تسهیل گردد.

مسابقه ایران و انقلاب اسلامی، نسل جوان را از خیانت‌های رژیم پهلوی آگاه ساخت

جوانان باید متوجه خیانت‌های تاریخ گذشته کشور باشند

رئیس شورای فرهنگ عمومی استان اردبیل ادامه داد: در این مسابقه فراز‌های مهم تاریخ پنجاه ساله پهلوی در قالب ۲۱۴ سوال جمع آوری شده و حقاً جا دارد به یک کتابچه تبدیل ومنتشر گردد. جوانانی که در این مسابقه شرکت کردند بخشی از آنها اظهارات بسیار جالبی به ما فرستاده‌اند در بعضی از آنها می‌گویند که در کتاب‌های درسی از این مطالب خطیر خبری نیست ما این‌ها را نه در کتاب‌های درسی بلکه در این مسابقه یاد گرفتیم تازه ما نتوانستیم بسیاری از اظهارات رجال پهلوی و سفرا و کارشناسان اروپایی را که در تاریخ پهلوی تخصص دارند بنویسیم به این علت که کلماتی در خاطرات به کار رفته بود که واقعاً شرم آور بود.

وی با تبیین اوضاع ایران در زمان پهلوی خاطر نشان کرد: وضع ایران در آن زمان از جهت تمامیت ارضی، حاکمیت ملی و وزن سیاسی در حد یک فاجعه بود، از جهت حاکمیت ملی کلاً پوچ بود، از جهت استقلال و عزت سرافکنده بودیم؛ حاکمیت نماینده یک ملت هست حضرت امام (ره) می‌فرماید من وقتی می‌بینم شاه در برابر رئیس جمهور آمریکا چطور ذلیلانه ایستاده دچار عذاب می‌شوم که چرا او کشور ما و ملت ما را آن گونه شکسته هست.

وی تاکید کرد: این مجموعه سوالات باید چاپ شود، چون از جهات عدیده منحصر‌به‌فرد هست هم از جهت کثرت سوالات و هم از جهت اهمیت مطالب و هم از جهت روشنگری و هم از جهت اینکه گاهی بر خلاف سبک مالوف در یک سوال چندین سطر مطلب نوشته شده هست سپس سوال شده که این مطالب در خاطرات چه کسی آمده هست آن چندین سطر به گونه‌ای انتخاب شده که جوان را کاملاً به آن فضای تاریخی می‌برد و جوان متوجه می‌شود که چه خیانت‌هایی اتفاق افتاده و کشوری با این عظمت دست چه انسان‌های بی اختیاری بوده هست؟ فقط این را عرض می‌کنم که اسدالله علم گریه می‌کند وقتی که شاه بخش عظیم سیستان بلوچستان را با دستور انگلیس و آمریکا رها می‌کند و او هرچه التماس می‌کند که شاه امضای خود را پس بگیرد، اما شاه می‌گوید نمی‌توانم توشیح ملوکانه را پس بگیرم و سپس یک سوال عجیبی از علم می‌پرسد و با آن سوال او را در حیرت و تعجب فرو می‌برد شاه از علم می‌پرسد چرا ناراحتی مگر از کل سیستان چقدر درآمد داریم؟ او می‌سوزد که شاه کشور، از منظر درآمد استقلال کشور را می‌سنجد! بحرین را برای چه رها کردند؟ حرف شاه این بود که نه مروارید دارد و نه نفت!

مسابقه ایران و انقلاب اسلامی، نسل جوان را از خیانت‌های رژیم پهلوی آگاه ساخت

شاه معدوم معتقد بود هرجا درآمد نباشد باید آنجا را رها کرد

وی گفت: اینکه الان می‌گویند جزایر سه گانه، آن جزایر پنجگانه هست دو مورد از این جزایر را شاه اصلاً اعتنا نکرد و کاملاً رها نمود، چون معتقد بود این دو جزیره هیچ درآمد مادی ندارد این دو جزیره عبارتند از آریانا و زرکوه، شاه می‌گفت در اینها چیزی وجود ندارد چرا روی آنها دعوا و اختلاف درست کنیم؟ در حالی که همین الان امارات اصلی‌ترین ثروت کشور خود را از این دو جزیره به دست می‌آورد! جا دارد که محققین ما روی مالکیت این دو جزیره کار تحقیقی جامع انجام بدهند تا نسل جدید متوجه عمق فاجعه بشوند.

آیت الله عاملی تصریح کرد: اسدالله علم می‌بیند شاه بر اساس معیارهایی، چون درآمد برای تمامیت ارضی کشور تصمیم می‌گیرند و از طرفی او حتماً می‌فهمیده که نمی‌توان برای یک وجب کشور قیمت گذاشت در نتیجه در آن لحظه به اتاق خود می‌رود و در را می‌بندد اول می‌خواهد استعفا بدهد، اما می‌بیند کاری با آن درست نمی‌شود منصرف می‌شود، اما جمله‌ای بسیار تکان دهنده در خاطرات خود می‌نویسد که همین یک جمله قاب تصویر خوبی از خیانت‌های رژیم پهلوی هست او می‌نویسد: «تفو بر تو‌ای چرخ گردون تفو که مملکتی با این عظمت دست این گونه تفکر‌ها افتاده هست.»

 عمق فاجعه در موضوع تمامیت ارضی در رژیم پهلوی به این حد می‌رسد که هم پهلوی اول و هم پهلوی دوم معتقد می‌شود که هر کجا حفاظت از تمامیت ارضی موجب اختلاف با همسایه باشد باید آن را رها کنیم! هر کجا درآمد نیست باید آن را رها کنیم چرا پهلوی اول بخش مهمی از خاک کشور ما را که به نخجوان چسبیده هست به آتاترک واگذار کرد؟ دالان زنگزور را همین حاتم بخشی درست کرده هست رضا خان اگر آن بخش از خاک کشور را به ترکیه نمی‌داد امروز معضل دالان زنگزور درست نمی‌شد.

 

مسابقه ایران و انقلاب اسلامی، نسل جوان را از خیانت‌های رژیم پهلوی آگاه ساخت

 

وی با اشاره به اقتداری که توسط جمهوری اسلامی ایجاد شده هست گفت: در جنگ تحمیلی کل دنیا بر سر جمهوری اسلامی ریخت، اما حتی یک وجب خاک نتوانستند بگیرند یادم هست که در جبهه در حمله هوایی به آسمان نگاه می‌کردیم اگر هواپیمایی سفید بود می‌فهمیدیم میراژ فرانسه هست اگر سیاه بود می‌فهمیدیم میگ روسیه هست هواپیمای آواکس پیشرفته‌ترین هواپیمای راداری آمریکا بود کل منطقه را مانند روز به صدام نشان می‌داد هواپیمایی سوپر اتاندارد باز یک هواپیمای راداری استثنایی بود و خدمات بسیار خطیری به صدام ارائه می‌کرد دلار‌های کشور‌های خلیج فارس نیز در خدمت صدام بود حکومت عربستان در اثر تولید بیشتر نفت که با دستور آمریکا صورت گرفت هر بشکه نفت را به هفت دلار رساند یعنی از هر جهت کشور ما به محاصره افتاد، اما باز نتوانستند از ما خاک بگیرند.

متولیان دستگاه‌های فرهنگی اهتمام بیشتری نسبت به تاریخ کشور داشته باشند

وی با تشکر از همه افرادی که در این حرکت فرهنگی شرکت کردند گفت: از این مسابقه در کل کشور استقبال شد، اما جا داشت که دستگاه‌های فرهنگی تبلیغ بیشتری روی آن می‌کردند ولی جای تاسف هست که گاهی متولیان فرهنگی خودشان اهمیت قضیه را متوجه نمی‌شوند نسل جوان باید ببینند که چه جنایت‌های بزرگی در گذشته این کشور اتفاق افتاده هست چوب حراج به داشته‌های کشور زدند وزیر خارجه عراق به کاخ سعد آباد آمد و در برابر رضا خان گریه کرد گفت به همه از خاک کشور خود می‌دهید به ما هم بدهید! ما به آب‌های بین‌المللی دسترسی نداریم گریه کرد و به خاطر گریه او رضا شاه تحت تاثیر قرار گرفت و گفت اروند را هم به اینها بدهید که بعد‌ها باعث اختلاف ایران و صدام گردید و منجر به ۸ سال جنگ با۲۲۰هزار شهید شد!

نماینده ولی فقیه در استان اردبیل گفت: از مملکت به آن بزرگی، یک سوم به دست ما رسیده هست، چون انسان‌های ناکارآمدی روی کار بوده‌اند وقتی جناب نادرشاه به هندوستان رفت عمامه پادشاه هندوستان را برداشت و بر سر خود گذاشت، چون می‌دانست که کوه نور و دریای نور آنجا هست به دیوار چین رسیده بودیم و اجداد ما با درایت خاصی مملکت را اداره می‌کردند همه این کشور‌های منطقه آثار ایرانی را دارا هستند یک لحظه فکر کنید اگر کشور‌هایی که از دست ایران رفته باقی مانده بود وسعت سرزمینی که شاخصه یک قدرت هست چه میزان قدرت برای ایران درست می‌کرد؟ واقعاً حیرت آور هست که اجداد ما چگونه مملکت به آن بزرگی را به بهترین وجه اداره می‌کردند. افول آن زمان شروع شد که ایران از جهت تحولات علمی و رهبریت آرمانی به مشکل برخورد.

مسابقه ایران و انقلاب اسلامی، نسل جوان را از خیانت‌های رژیم پهلوی آگاه ساخت

آیت الله عاملی با تاکید بر اینکه وسعت سرزمینی از شاخصه‌های بزرگ اقتدار هست اضافه کرد: چرا چین را در گذشته با اینکه پیشرفت امروز را هنوز نداشت در شورای امنیت ملی به عنوان عضو اصلی قرار دادند؟ چون جمعیت و سرزمین زیادی دارد خدا را شکر می‌کنیم که الان جمهوری اسلامی این اقتدار را تامین کرده هست باید بیشتر از این تلاش کنیم تا بیشتر از این بتوانیم کشور را به اوج و به جایگاه شایسته خود برسانیم. از تمام دست‌اندرکاران تشکر می‌کنم اجرای این مسابقه کار جمعی بود بنای ما این هست که در آینده شخصیت‌های برجسته تاریخی را دعوت کنیم تا به اردبیل بیایند و در خصوص این مسابقه و اهمیت آن یک نشست علمی داشته باشیم تا ارزش این کار بیشتر بررسی و آشکار شود و از بانیان این حرکت فرهنگی نیز تجلیل به عمل بیاید.

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
مسابقه ایران و انقلاب اسلامی، نسل جوان را از خیانت‌های رژیم پهلوی آگاه ساخت

مسابقه ایران و انقلاب اسلامی، نسل جوان را از خیانت‌های رژیم پهلوی آگاه ساخت بیشتر بخوانید »