رژیم پهلوی

ابتکار انقلابیون برای مقابله با خباثت منافقین


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، حجت‌الاسلام والمسلمین حسن صفرزاده تهرانی از مبارزان انقلاب اسلامی و رزمندگان عرصه دفاع مقدس هست که در طول سال‌ها فعالیت خدماتی به نظام اسلام انجام داده هست.

تهیه، تکثیر و پخش اعلامیه، نوار و رساله حضرت امام خمینی (ره)، راه‌اندازی گروه مبارزاتی علیه رژیم پهلوی و فرار مستشاران آمریکایی از اصفهان نقش به سزایی داشته هست. همچنین برگزاری مراسم سومین روز شهادت مصطفی خمینی در مدرسه صدر بازار اصفهان، مراسم چهلم شهدای ۱۹ دی قم، سخنرانی در راهپیمایی‌های مبارزاتی دانش آموزی و دانشجویی در دوران انقلاب از جمله فعالیت‎های وی هست.

صفرزاده به دنبال فرمان تاریخی حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل بسیج، با همکاری حجج اسلام سید علی‌اکبر ایوبی و علی ضامن عطایی، تمام توان خود را برای تشکیل بسیج و آموزش بسیجیان در منطقه خورسکان اصفهان به کار گرفت.

حضور رزمی تبلیغی در جبهه، راه‌اندازی دفتر تبلیغات اسلامی در ستاد عملیات جنوب، تشکیل ستاد هماهنگی تبلیغات بین کلیه ارگان‌های مستقر در خرمشهر و آبادان، راه‌اندازی شعبه عقیدتی سیاسی هنگ آبادان؛ راه‌اندازی شعبه عقیدتی سیاسی هنگ سوسنگرد؛ راه‌اندازی دایره عقیدتی سیاسی ناحیه خوزستان؛ شرکت در عملیات‌های فرماندهی کل قوا، شکستن حصر آبادان، رمضان، فتح المبین، بیت‌المقدس، کربلای ۴ والفجر ۸. از جمله فعالیت‌های وی در دوران دفاع مقدس هست.

متنی که قسمت هفتم آن را در ادامه می‌خوانید مروری هست بر تاریخ شفاهی حجت‌الاسلام والمسلمین حسن صفرزاده تهرانی از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس.

گشت شبانه 

بعد از پیروزی انقلاب لازم بود با گشت شبانه امنیت محله‌ها تأمین شود و با هم هماهنگ شوند. پایگاه اصلی، مسجد «باباعلی عسگر» بود. از آن جایی که مسجد خط تلفن نداشت، دو خط تلفن از منازل اطراف با سیمِ رابط به مسجد کشیده شده بود و شب‌ها با شروع گشت وصل می‌شد و از این طریق اطلاعات ضروری رد و بدل یا در صورت نیاز درخواست کمک می‌شد. 

برای همه نیرو‌های گشت لوح شیفت تنظیم می‌شد و همه دارای حکم مأموریت بودند و در پایان گزارش خود را مکتوب ارائه می‌دادند. یکی از مشکلات آن زمان تحرک خرابکارانه منافقین بود که بعد به درگیری‌های مسلحانه و ترور نیرو‌های انقلاب تبدیل شد. باید همه تحرکات خاصه در شب کنترل و افراد مشکوک دستگیر می‌شدند. در یکی از شب‌ها که گروه منافقین در محله‌ای حرکتی داشتند؛ سریع خود را به آنجا رساندیم، سرشیفت گشت آن محل گفت: دو نفر را تعقیب کردیم که به این کوچه رسیدند و با این که این کوچه بن بست هست ناپدید شدند. ندیدیم در خانه‌ای باز بشود یا روی دیواری رفته باشند. 

سریع وارد بن بست شدم و نگاهم به خودرو‌های پارک شده افتاد، پرسیدم: خودرو‌ها را بررسی کردید؟ 

سرشیفت گفت: بله. 

تا این جواب را شنیدم گفتم سریع زیر خودرو‌ها را بگردید. 

دو نفر فراری زیر یکی از خودروها، مخفی شده بودند و خود را به کف آن چسبانده بودند که دستگیر و تحویل نیرو‌های کمیته شدند. 

در بعضی مواقع با حکم دادستان باید برخی از خانه‌ها بازرسی می‌شد. فرزندان یکی از منازل از منافقین بودند. صاحب خانه دست پیش گرفته بود و با جوسازی به کلانتری زنگ زده بود که عده‌ای قصد دارند به منزل ما حمله کنند و جان ما در خطر هست و کلانتری دو مأمور برای بررسی موضوع به محل اعزام کرده بود. 

از قضا بنده بدون اطلاع از جنجال آفرینی شخص مورد نظر؛ برای بررسی کم و کیف شرایط به محل مورد نظر رسیدم که ناگهان صاحب خانه مرا دید و، چون از قبل دل پری از من داشت من را به دو مأمور کلانتری معرفی کرد و از ناسزا گفتن و فحاشی مضایقه نکرد. 

از آن جایی که این دو مأمور مرا نمی‌شناختند، دستگیرم کردند و همراه خود به کلانتری بردند. اما رئیس کلانتری مرا شناخت. در نهایت با همکاری کلانتری آن منزل مورد بارزسی قرار گرفت. 

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

ابتکار انقلابیون برای مقابله با خباثت منافقین بیشتر بخوانید »

اقدام رژیم شاه برای مخدوش‌کردن چهره انقلابی مردم اصفهان


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، حجت‌الاسلام والمسلمین حسن صفرزاده تهرانی از مبارزان انقلاب اسلامی و رزمندگان عرصه دفاع مقدس هست که در طول سال‌ها فعالیت خدماتی به نظام اسلام انجام داده هست. تهیه، تکثیر و پخش اعلامیه، نوار و رساله حضرت امام خمینی (ره)، راه‌اندازی گروه مبارزاتی علیه رژیم پهلوی و فرار مستشاران آمریکایی از اصفهان نقش به سزایی داشته هست. همچنین برگزاری مراسم سومین روز شهادت مصطفی خمینی در مدرسه صدر بازار اصفهان، مراسم چهلم شهدای ۱۹ دی قم، سخنرانی در راهپیمایی‌های مبارزاتی دانش آموزی و دانشجویی در دوران انقلاب از جمله فعالیت‎های وی هست.

صفرزاده به دنبال فرمان تاریخی حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل بسیج، با همکاری حجج اسلام سید علی‌اکبر ایوبی و علی ضامن عطایی، تمام توان خود را برای تشکیل بسیج و آموزش بسیجیان در منطقه خورسکان اصفهان به کار گرفت.

حضور رزمی تبلیغی در جبهه، راه‌اندازی دفتر تبلیغات اسلامی در ستاد عملیات جنوب، تشکیل ستاد هماهنگی تبلیغات بین کلیه ارگان‌های مستقر در خرمشهر و آبادان، راه‌اندازی شعبه عقیدتی سیاسی هنگ آبادان؛ راه‌اندازی شعبه عقیدتی سیاسی هنگ سوسنگرد؛ راه‌اندازی دایره عقیدتی سیاسی ناحیه خوزستان؛ شرکت در عملیات‌های فرماندهی کل قوا، شکستن حصر آبادان، رمضان، فتح المبین، بیت‌المقدس، کربلای ۴ والفجر ۸. از جمله فعالیت‌های وی در دوران دفاع مقدس هست.

متنی که قسمت ششم آن را در ادامه می‌خوانید مروری هست بر تاریخ شفاهی حجت‌الاسلام والمسلمین حسن صفرزاده تهرانی از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس.

واکنش مردم در قبال اقدام خائنانه رژیم شاه

یکی از برنامه‌هایی که نیرو‌های انقلاب را منسجم می‌کرد و در شکستن حکومت نظامی و پیروزی انقلاب اسلامی تاثیر گذار بود، تظاهرات بود. در تمام محله‌ها مردم برای شکستن حکومت نظامی، بعد از نماز مغرب و عشا، تظاهرات می‌کردند و در بیشتر آنها، سخنرانی و شعار دادن با من بود. یادم هست در یکی از شب‌ها که تظاهرکنندگان چند محل به هم پیوستند و جمعیت زیادی تشکیل دادند؛ صدای من به همه نمی‌رسید. بین مردم یکی از افرادی که قوی هیکل بود و قد بلندی داشت من را روی شانه‌اش بلند کرد و در همان حال به شعار و سخنرانی ادامه دادم تا این که خودروی جیپ حکومت نظامی ناگهان از راه رسید.

همه منتظر عکس‌العمل من بودند که سریع سخنرانی را قطع کردم و شروع به شعار دادن کردم؛ ارتش برادر ماست، خمینی رهبر ماست. جمعیت با من هم صدا شدند. مأموران حکومت نظامی با شنیدن این شعار، بدون هیچ اقدامی، مقداری توقف کردند و بعد از محل دور شدند. 

بعد از راهپیمایی عظیم و یک پارچه مردم در سراسر ایران در تاسوعا و عاشورای سال ۵۷ مصادف با ۱۹ و ۲۰ آذر؛ رژیم شاه با سوءاستفاده از اختلافات جزئی محلی، اقدام به راه‌اندازی گروه‌های چماق به دست کرد و تعدادی از فریب خورده‌ها را به عنوان مدافع شاه، از اطراف شهرستان‌ها جمع کرد و با شعار جاوید شاه به جان مردم انداخت و هر جایی که بیشتر طرف‌دار انقلاب و حضرت امام بودند تخریب کردند و به آتش کشیدند. به بازار شهر نجف آباد حمله کردند و بعضی از منازل مردم را به آتش کشیدند. رژیم ضمن دامن زدن به اختلاف محلی و خراب کردن وجهه برخی از مردم می‌خواست نشان دهد همه مردم با انقلاب همراه نیستند. 

طی این بزرگان شهر با آیت‌الله طاهری صحبت کردند تا در قالب مراسمی سخنرانی کنند. آیت‌الله طاهری با سخنرانی حماسی خود همه توطئه‌ها را خنثی کرد و کل مراسم با انتظامات نیرو‌های انقلابی؛ به خوبی برگزار شد. 

منبع: جامانده (تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به روایت حسن صفرزاده تهرانی) 

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

اقدام رژیم شاه برای مخدوش‌کردن چهره انقلابی مردم اصفهان بیشتر بخوانید »

اقدام رژیم شاه برای مخدوش کردن چهره انقلابی مردم اصفهان


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، حجت‌الاسلام والمسلمین حسن صفرزاده تهرانی از مبارزان انقلاب اسلامی و رزمندگان عرصه دفاع مقدس هست که در طول سال‌ها فعالیت خدماتی به نظام اسلام انجام داده هست. تهیه، تکثیر و پخش اعلامیه، نوار و رساله حضرت امام خمینی (ره)، راه‌اندازی گروه مبارزاتی علیه رژیم پهلوی و فرار مستشاران آمریکایی از اصفهان نقش به سزایی داشته هست. همچنین برگزاری مراسم سومین روز شهادت مصطفی خمینی در مدرسه صدر بازار اصفهان، مراسم چهلم شهدای ۱۹ دی قم، سخنرانی در راهپیمایی‌های مبارزاتی دانش آموزی و دانشجویی در دوران انقلاب از جمله فعالیت‎های وی هست.

صفرزاده به دنبال فرمان تاریخی حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل بسیج، با همکاری حجج اسلام سید علی‌اکبر ایوبی و علی ضامن عطایی، تمام توان خود را برای تشکیل بسیج و آموزش بسیجیان در منطقه خورسکان اصفهان به کار گرفت.

حضور رزمی تبلیغی در جبهه، راه‌اندازی دفتر تبلیغات اسلامی در ستاد عملیات جنوب، تشکیل ستاد هماهنگی تبلیغات بین کلیه ارگان‌های مستقر در خرمشهر و آبادان، راه‌اندازی شعبه عقیدتی سیاسی هنگ آبادان؛ راه‌اندازی شعبه عقیدتی سیاسی هنگ سوسنگرد؛ راه‌اندازی دایره عقیدتی سیاسی ناحیه خوزستان؛ شرکت در عملیات‌های فرماندهی کل قوا، شکستن حصر آبادان، رمضان، فتح المبین، بیت‌المقدس، کربلای ۴ والفجر ۸. از جمله فعالیت‌های وی در دوران دفاع مقدس هست.

متنی که قسمت ششم آن را در ادامه می‌خوانید مروری هست بر تاریخ شفاهی حجت‌الاسلام والمسلمین حسن صفرزاده تهرانی از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس.

مردم علیه مردم اقدام خانئانه رژیم شاه

یکی از برنامه‌هایی که نیرو‌های انقلاب را منسجم می‌کرد و در شکستن حکومت نظامی و پیروزی انقلاب اسلامی تاثیر گذار بود، تظاهرات بود. در تمام محله‌ها مردم برای شکستن حکومت نظامی، بعد از نماز مغرب و عشا، تظاهرات می‌کردند و در بیشتر آنها، سخنرانی و شعار دادن با من بود. یادم هست در یکی از شب‌ها که تظاهرکنندگان چند محل به هم پیوستند و جمعیت زیادی تشکیل دادند؛ صدای من به همه نمی‌رسید. بین مردم یکی از افرادی که قوی هیکل بود و قد بلندی داشت من را روی شانه‌اش بلند کرد و در همان حال به شعار و سخنرانی ادامه دادم تا این که خودروی جیپ حکومت نظامی ناگهان از راه رسید.

همه منتظر عکس‌العمل من بودند که سریع سخنرانی را قطع کردم و شروع به شعار دادن کردم؛ ارتش برادر ماست، خمینی رهبر ماست. جمعیت با من هم صدا شدند. مأموران حکومت نظامی با شنیدن این شعار، بدون هیچ اقدامی، مقداری توقف کردند و بعد از محل دور شدند. 

بعد از راهپیمایی عظیم و یک پارچه مردم در سراسر ایران در تاسوعا و عاشورای سال ۵۷ مصادف با ۱۹ و ۲۰ آذر؛ رژیم شاه با سوءاستفاده از اختلافات جزئی محلی، اقدام به راه‌اندازی گروه‌های چماق به دست کرد و تعدادی از فریب خورده‌ها را به عنوان مدافع شاه، از اطراف شهرستان‌ها جمع کرد و با شعار جاوید شاه به جان مردم انداخت و هر جایی که بیشتر طرف‌دار انقلاب و حضرت امام بودند تخریب کردند و به آتش کشیدند. به بازار شهر نجف آباد حمله کردند و بعضی از منازل مردم را به آتش کشیدند. رژیم ضمن دامن زدن به اختلاف محلی و خراب کردن وجهه برخی از مردم می‌خواست نشان دهد همه مردم با انقلاب همراه نیستند. 

طی این بزرگان شهر با آیت‌الله طاهری صحبت کردند تا در قالب مراسمی سخنرانی کنند. آیت‌الله طاهری با سخنرانی حماسی خود همه توطئه‌ها را خنثی کرد و کل مراسم با انتظامات نیرو‌های انقلابی؛ به خوبی برگزار شد. 

منبع: جامانده (تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به روایت حسن صفرزاده تهرانی) 

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

اقدام رژیم شاه برای مخدوش کردن چهره انقلابی مردم اصفهان بیشتر بخوانید »

فرمان راهبردی امام راحل برای ریشه‌کنی بی‌سوادی


گروه فرهنگ دفاع‌پرس ـ رسول حسنی؛ حضرت امام خمینی (ره) رهبری هست دارای ابعاد و ویژگی‌ها منتوع که توانست با اشراف بر ظرفیت‌های مردم ایران و شناخت حقیقت اسلام نهضتی جهانی را ایجاد و به پیروزی برساند. یکی از ابعاد این رهبر جامع‌الاطراف، بعد فرهنگی آن هست که نسبت به ویژگی‌های ایشان دارای نمود عینی‌تری هست. فرمان امام راحل در هفتم دی ۱۳۵۸ مبنی بر تشکیل نهضت سواد آموزی یکی از اقدامات فرهنگی ایشان هست که سبب افزایش نرخ سواد در ایران شد.

بی‌توجهی رژیم پهلوی به مسئله مهم سوادآموزی بخصوص برای قشر روستائیان، افراد بازمانده از تحصیل، طبقه محروم کارگران و … سبب آسیب‌های اجتماعی فراوان شد بخصوص که این گروه از جامعه به دلیل مهاجرت افراد کم برخوردار به شهر‌های بزرگ باعث تعارض‌های فراونی شد. امام خمینی (ره) در همان سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی برای مرتفع شدن این آسیب بزرگ اجتماعی فرمان تشکیل نهضت سوادآموزی را صادر کرد.

هدف از تشکیل نهضت سوادآموزی از بین بردن بی سوادی در کشور بود. به صورتی که حداکثر تا ۳ سال بعد بتوان میزان باسوادی از مرز ۹۰ درصد بالاتر برد. براساس این طرح لازم بود هر سال حداقل ۳ میلیون نفر از افراد بی‌سواد کشور باسواد شوند. در طول سال‌های ۶۱ ـ ۸۵ هسته مرکزی نهضت سوادآموزی با حضور نمایندگان آموزش و پرورش، جهاد سازندگی، نماینده روحانیت و جهاد دانشگاهی شکل گرفت.

در سال ۱۳۶۳ با هدف تقویت و توسعه برنامه‌های مبارزه با بی‌سوادی در کشور اساسنامه سازمان در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید که در آن وظیفه اصلی نهضت آموزش بزرگسالان در حد خواندن، نوشتن تعیین شد. این سازمان برای کمک به آموزش‌و پرورش در مسدود کردن مبادی ورودی بی‌سوادی از سال ۱۳۶۵ با آموزش کودکان بازمانده از تحصیل تا سال ۱۳۷۸ بیش از ۵/۱ میلیون کودک در سنین ۶ تا ۱۰ ساله در مناطق محروم و روستایی کشور تحت پوشش فعالیت‌های خود قرار داده هست که این روند رو به رشد همچنان ادامه دارد.

پیام امام خمینی (ره) به مناسبت تشکیل نهضت سواد آموزی

بسم الله الرحمن الرحیم

و القلم و مایسطرون

ملت شریف ایران! شما می‌دانید که در رژیم گذشته آنچه که بر ملت مبارز ایران سایه افکنده بود، علاوه بر دیکتاتوری و ظلم، تبلیغات بی‌محتوا و هیچ را همه چیز جلوه دادن بود، ملتی که در همه ابعاد از حوایج اولیه محروم بود وانمود می‌شد که در اوج ترقی هست. از جمله حوایج اولیه برای هر ملت که در ردیف بهداشت و مسکن، بلکه مهمتر از آنها هست، آموزش برای همگان هست.

مع الاسف کشور ما وارث ملتی هست که از این نعمت بزرگ در رژیم سابق محروم و اکثر افراد کشور ما از نوشتن و خواندن برخودار نیستند، چه رسد به آموزش عالی. مایه بسی خجلت هست که در کشوری که مهد علم و ادب بوده و در سایه اسلام زندگی می‌کند که طلب علم را فریضه دانسته هست، از نوشتن و خواندن محروم باشد. ما باید در برنامه دراز مدت، فرهنگ وابسته کشورمان را به فرهنگ مستقل و خودکفا تبدیل کنیم و اکنون بدون از دست دادن وقت و بدون تشریفات خسته کننده برای مبارزه با بی‌سوادی بطور ضربتی و بسیج عمومی قیام کنیم. تا ان‌شاءالله در آینده نزدیک، هر کس نوشتن و خواندن ابتدایی را آموخته باشد. 

برای این امر لازم هست تمام بی‌سوادان برای یادگیری و تمام خواهران و برادران با سواد برای یاد دادن بپاخیزید و وزارت آموزش و پرورش با تمام امکانات بپا خیزد و از قرطاس بازی و تشریفات اداری بپرهیزد و برادران و خواهران ایمانی برای رفع این نقیصه دردآور بسیج شوید و ریشه این نقص را از بن برکنید.

تعلیم و تعلم عبادتی هست که خداوند تبارک و تعالی ما را بر آن دعوت فرموده هست. ائمه جماعات شهرستان‌ها و روستا‌ها مردم را دعوت نمایند و در مساجد و تکایا، با سوادان نوشتن و خواندن را به خواهران و برادران خود یاد دهند و منتظر اقدامات دولت نباشند و در منازل شخصی، اعضای با سواد خانواده اعضای بیسواد را تعلیم کنند و بیسوادان از این امر سرپیچی نکنند.

من از ملت عزیز امید دارم که با همت والای خود، بدون فوت وقت، ایران را به صورت مدرسه‌ای درآورند و در هر شب و روز در اوقات بیکاری، یکی دو ساعت را صرف این عمل شریف نمایند.

بپا خیزید که خداوند متعال با شما هست. از خداوند تعالی سعادت و سلامت و رفاه ملت شریف را خواستارم؛ و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

فرمان راهبردی امام راحل برای ریشه‌کنی بی‌سوادی بیشتر بخوانید »

بی‌کفایتی رژیم پهلوی و ننگ رضایت دادن برای رهایی یک آمریکایی‌

بی‌کفایتی رژیم پهلوی و ننگ رضایت دادن برای رهایی یک آمریکایی‌


به گزارش مجاهدت از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، حجت‌الاسلام والمسلمین حسن صفرزاده تهرانی از مبارزان انقلاب اسلامی و رزمندگان عرصه دفاع مقدس هست که در طول سال‌ها فعالیت خدماتی به نظام اسلام انجام داده هست. تهیه، تکثیر و پخش اعلامیه، نوار و رساله حضرت امام خمینی (ره)، راه‌اندازی گروه مبارزاتی علیه رژیم پهلوی و فرار مستشاران آمریکایی از اصفهان نقش به سزایی داشته هست. همچنین برگزاری مراسم سومین روز شهادت مصطفی خمینی در مدرسه صدر بازار اصفهان، مراسم چهلم شهدای ۱۹ دی قم، سخنرانی در راهپیمایی‌های مبارزاتی دانش آموزی و دانشجویی در دوران انقلاب از جمله فعالیت‌های وی هست.

صفرزاده به دنبال فرمان تاریخی حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر تشکیل بسیج، با همکاری حجج اسلام سید علی‌اکبر ایوبی و علی ضامن عطایی، تمام توان خود را برای تشکیل بسیج و آموزش بسیجیان در منطقه خورسکان اصفهان به کار گرفت.

حضور رزمی تبلیغی در جبهه، راه‌اندازی دفتر تبلیغات اسلامی در ستاد عملیات جنوب، تشکیل ستاد هماهنگی تبلیغات بین کلیه ارگان‌های مستقر در خرمشهر و آبادان، راه‌اندازی شعبه عقیدتی سیاسی هنگ آبادان؛ راه‌اندازی شعبه عقیدتی سیاسی هنگ سوسنگرد؛ راه‌اندازی دایره عقیدتی سیاسی ناحیه خوزستان؛ شرکت در عملیات‌های فرماندهی کل قوا، شکستن حصر آبادان، رمضان، فتح المبین، بیت‌المقدس، کربلای ۴ والفجر ۸. از جمله فعالیت‌های وی در دوران دفاع مقدس هست.

متنی که قسمت پنجم آن را در ادامه می‌خوانید مروری هست بر تاریخ شفاهی حجت‌الاسلام والمسلمین حسن صفرزاده تهرانی از انقلاب اسلامی و دفاع مقدس.

ننگ رضایت گرفتن برای آمریکایی‌ها

یکی از برنامه‌های بسیار تأثیرگذار برای اخراج آمریکایی‌ها، ناامن کردن محل استقرار آنها بود. بر این اساس اقدامات و عملیات‌هایی صورت می‌گرفت تا آنها احساس ترس و ناامنی کنند و از ایران خارج شوند. در پایان یکی از این عملیات‌ها موتور من خاموش شد و آمریکایی‌ها ما را محاصره کردند. همان طور که از دور به ما نگاه می‌کردند، من از موتور پیاده شدم و از شدت ناراحتی دستم را به کمر گذاشتم و کنار موتور ایستادم. آمریکایی‌ها با تصور اینکه مسلح هستم احساس خطر کردند و وحشت‌زده از محل فراری شدند. در همین لحظه من بار دیگر اِستارت زدم و این دفعه موتور روشن شد و به سرعت محل را ترک کردم، اگر موتور خاموش نمی‌شد و این طور فکر نمی‌کردند به یقین ما را تعقیب کرده و می‌گرفتند. اما به این ترتیب با امداد الهی نجات پیدا کردم.  

[مدتی بعد]از مسجد محل، با دوچرخه به منزل می‌رفتم که دو آمریکایی در محل با ژیانی که سوار بودند عمداً با من برخورد کردند و اول به دیوار و بعد به زمین خوردم و شانه‌ام زخمی شد، جریان را به اَخوی بزرگترم که به زبان انگلیسی هم مسلط بود گفتم و رفتیم درب خانه این آمریکایی، برادرم به او اعتراض کرد و او با تندی در جواب گفت: شما همه وحشی هستید.

در نتیجه به کلانتری محل مراجعه کردیم و با مشقت بسیار از آنها شکایت کردیم. مأمور کلانتری استوار جمشیدی از نمازگزاران مسجد محل بود و به دلیل شناختی که از حق و حقوق و نفوذ آمریکایی‌ها در ایران داشت ابتدا سعی کرد ما را منصرف کند، اما وقتی اصرار ما را دید یک مأمور فرستاد و آنها را به کلانتری آورد. به سرعت یک گروه مجهز به مترجم و وکیل، از طرف آمریکایی‌ها آمدند. اظهارات من و دو آمریکایی ثبت شد و فردا بعد از مراجعه به پزشک قانونی به دادسرا رفتیم و پس از بازجویی، پرونده را به دادگاه ارسال کردند و فردای آن روز قاضی در دادگاه به من گفت باید رضایت بدهی. 

وقتی من اعتراض کردم، قاضی با تندی پاسخ داد: ما نمی‌توانیم آنها را محاکمه کنیم. باید پرونده را به آمریکا بفرستیم تا خودشان رسیدگی کنند و این برای ایران خیلی بد هست که یک الف بچه علیه دو مستشار عالی رتبه آمریکایی شکایت کرده باشد.  

به هر صورت با همین برخورد‌ها به اجبار از من برای آنها رضایت گرفتند.  

منبع: جامانده (تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به روایت حسن صفرزاده تهرانی) 

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

بی‌کفایتی رژیم پهلوی و ننگ رضایت دادن برای رهایی یک آمریکایی‌ بیشتر بخوانید »