رژیم پهلوی

زندانی معروف دوران پهلوی از انواع شکنجه‌های ساواک می‌گوید

زندانی معروف دوران پهلوی از انواع شکنجه‌های ساواک می‌گوید



زندانی معروف دوران پهلوی که در جریان انقلاب، ۶ سال از دوران محکومیت خود را در شکنجه‌گاه ساواک سپری کرده بود از سخت‌ترین شکنجه‌های خود می‌گوید.

به گزارش مجاهدت از مشرق، برنامه بدون تعارف این هفته میزبان یکی معروف‌ترین زندانیانی بود که در دوران پهلوی دوم، در ۲۵ سالگی دستگیر و از زیر سنگین‌ترین شکنجه‌های ماموران ساواک جان سالم به در برد. عزت شاهی که از سال ۱۳۶۳ نام خود را به عزت‌الله مطهری تغییر داده است، از بلاهایی که ماموران ساواک بر سر او آوردند، می‌گوید.

او که در طبقه نخست «زندان کمیته مشترک ضد خرابکاری» که حالا به نام «موزه عبرت» معروف شده است، کنار حوض قدیمی روبروی علی رضوانی، مجری این برنامه نشسته، از شکنجه‌هایی که در آن دوران دیده است، یاد می‌کند.

او به حوضی که کنار آن نشسته اشاره می‌کند و می‌گوید که یادم است زمانی ما را برای شکنجه به این حیاط می‌آوردند. حوض را در سرمای زمستان پر از یخ می‌کردند و سر زندانیان را در آن نگه می‌داشتند، همین‌که زندانی نزدیک بود که جان خود را از دست دهد، یک لحظه سر او را بیرون می‌آوردند و مجدد به زیر آب می‌کردند. این موضوع برای ما یادگاری است.

او که زمان دستگیری هفت گلوله خورده بود، از سخت‌ترین شکنجه‌های خود می‌گوید. «شوک‌های برقی را در جاهای حساس بدن مانند لب، گوش و دیگر جاهای حساس می‌گذاشتند و آن را به برق می‌زدند» این ها را مطهری می‌گوید.

او عنوان می‌کند که یکی دیگر از شکنجه‌هایی که ساواک روی زندانیان انجام می‌داد و برای خود من چندین بار اتفاق افتاده بود، داغ کردن سوزن زیر ناخن بود. به این ترتیب که سوزن‌هایی که از نوع معمول آن، بلندتر بود را به طور نصفه در زیر ناخن فرو می‌بردند و نصف دیگر سوزن را که بیرون بود با فندک یا شمع داغ می‌کردند. در آن حالت اگر شلاق را به‌صورت ضربدری روی دست‌ها می‌زدند، ناخن‌ها می‌افتاد و اگر شلاق را به صورت مستقیم می‌زدند، انگشتان سیاه می‌شد.

او ادامه می‌دهد که به صلیب کشیدن زندانیان از دیگر شکنجه‌هایی بود که انجام می‌شد. یک صندلی به زیر پای ما گذاشتند دست‌های ما را با طناب به میله‌ها می‌بستند و صندلی را از زیر پای ما می‌کشیدند و ما به همان شکل می‌ماندیم. همچنین ما را شش ماه به تخت بسته بودند و روزی یک بار فقط برای دستشویی رفتن باز می‌کردند در آن شش ماه حتی یکبار هم به حمام نرفتیم.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

زندانی معروف دوران پهلوی از انواع شکنجه‌های ساواک می‌گوید بیشتر بخوانید »

خدمتی که پهلوی به زنان بدکاره کرد!+ عکس

خدمتی که پهلوی به زنان بدکاره کرد!+ عکس



محال است در سیر وقایع سال های حکومت پهلوی دقیق شوی و خنده‌ات نگیرد از دایه مهربان‌تر از مادر شدن این روزهای پهلوی‌ها برای زنان ایرانی.

به گزارش مجاهدت از مشرق، انقلاب اسلامی ۵۷ به زن ایرانی یاد داد که حرمت دارد و ابزار سوداگری نیست. امام خمینی(ره) حتی برای زنان بدنام و بدکاره هم پیام داشت و به آنها فهماند که کالای جنسی نیستند. همشان هم حرمت دارند و هم منزلت. ابزار برهنگی و اجیرهرزگی های مقامات پهلوی نیستند. این حرف‌ها شعار و کلیشه نیست که ریشه در واقعیت دارد. ریشه در عقبه و تاریخ ایران در دوران پهلوی که محال است اگر در سیر وقایع آن سال‌ها دقیق شوی و روایت‌ها و تاریخ را بخوانی، خنده‌ات نگیرد از دایه مهربان‌تر از مادر شدن این روزهای پهلوی‌ها برای زنان ایرانی. یکی نیست بهشان بگوید که آقایان پهلوی شما همان‌هایی نیستید که لکه ننگی به نام شهرنو را با آن همه نکبت و سیاهی، در تاریخ از خودتان به جا گذاشتید؟! چه کردید با زنان آسیب دیده سرزمینتان!

قلعه‌ای نکبت بار دست و پا کردید و به جای دست گیری از زنان آسیب دیده به آنها کارت و مجوز قانونی تن فروشی و روسپی گری دادید! به جای آنکه کمک کنید و دستی بر سر و روی زندگی زنان گرفتار بکشید و از مهلکه نجاتشان دهید، آدم اجیرکردید و امکانات راه اندازی خانه فساد را به آدم‌هایتان دادید که این زنان را به باتلاق تن فروشی بکشانند و خودتان هم در بزنگاه‌ها بی نصیب نمانید. قطعاً کسی نیست که نشنیده باشد از شهرنو و محله‌ای که پهلوی برای ترویج فساد و فحشا در پایتخت راه انداخته بود. قلعه شهرنو برای خودش یک مافیای بزرگ بود؛ مافیایی که سردسته‌های قلعه، قاچاقچیان بزرگ و روسای شهربانی شاه اداره کننده‌اش بودند ودامنه فسادش چنان گسترده شده بود که از قلعه نو به سطح شهر تهران کشیده شد. این چند روایت از شهرنو دوران پهلوی و زد و بندهای سردسته‌های این محله با آدم‌های دربار را که بشنوید، عمق فساد دوران پهلوی پیش از پیش مقابل چشمتان به تصویر کشیده می‌شود.

خدمتی که پهلوی به زنان بدکاره کرد!+ عکس

*قوادی سردسته‌های شهرنو برای پارتی‌های شبانه رجال پهلوی

زن بارگی از سنن غالب خاندان پهلوی بود؛ از دربار گرفته تا کارگزاران حکومت. این حرف ما نیست. گزارش‌های به جا مانده از تاریخ گواه این واقعیت است ویکی از شمه‌هایش اینکه دست روسای محله بدنام شهرنو با رجال سیاسی دربار پهلوی در یک کاسه بود.

سردسته‌های معروف شهرنو از پری بلنده و مژگان سوخته تا اشرف چهارچشم و… با مقامات بالای کشور جیک تو جیک بودند و با آنها بر و بیایی داشتند عجیب و غریب. آن‌ها همکاری پر و پیمانی با اداره تشریفات نخست وزیری و وزارت امور خارجه داشتند و مثلاً زنی معروف به پری بلنده برای میهمانان خارجی که به دعوت رسمی شاه یا نخست وزیر یا وزارت امور خارجه می‌آمدند بساط عیش و نوش و فساد می‌چید و زنان و دخترانی که در محله شهرنو تحت اختیار او بودند را به پارتی‌های شبانه و رجال و سردمداران رژیم می‌فرستاد. البته خدمات روسای محله شهرنو برای دربار بدون مزد هم نمی‌ماند. این خانم‌های قواد از حمایت مسئولان بلند پایه کشور و روسای شهربانی وساواک برخوردار بودند. هیچ کس جلودار آنها نبود و دستشان برای انجام هر نوع خلافی که فکرش را بکنید باز بود.

خدمتی که پهلوی به زنان بدکاره کرد!+ عکس

تصاویری واقعی از محله شهرنو دوران پهلوی

*خدمت پهلوی به زنان بدکاره/ مهد کودک ویژه فرزندان فواحش

هر چه بیش‌تر پیش می‌رویم روایت‌ها از خدمات پهلوی به زنان در دوران طاغوت و مثلاً ارج و قرب دادن به آنها بیشترمی شود! نمونه‌اش خدمتی که یکی از مسئولان به زنان بدکاره کرد و دسته جمعی از این اقدام تعرف و تمجید هم می‌کردند. وقتی «مهناز افخمی» مشاور نخست وزیر در امور زنان می‌شود، کاری می‌کند کارستان. زنی که قرار است نماینده زنان ایران باشد و برای رفع مشکلات چاره اندیشی کند، به جای آنکه عزمش را جزم کند تا مراکز فساد و دست به دست شدن زنان آسیب دیده را تعطیل کند، مقرر می‌کند که در محله جمشید یا همان قلعه نو یک مهدکودک برای نگهداری فرزندان نامشروع و خردسال زنان بدکاره ساخته شود تا در طول روز که مادرانشان مشغول بردگی جنسی هستند از این کودکان نگهداری شود!(برگرفته از کتاب مجله زنان شماره ۲۲)

خدمتی که پهلوی به زنان بدکاره کرد!+ عکس

*ماجرای آگهی برای استخدام زنان بدکاره در روزنامه‌های کثیرالانتشار پهلوی/ پهلوی بالاخواه سردسته‌های شهرنو

حمایت بی چون و چرای رژیم پهلوی از مراکز فساد در پایتخت شبیه به یک تراژدی تلخ و غمبار است و این روزها بازخوانی این روایت‌های به جا مانده مثل روسیاهی است که به زغال می‌ماند. کار پهلوی به جایی رسیده بود که بالاخواه سردسته مراکز فساد در می‌آمد. سردسته‌های فواحش در دوران پهلوی حسابی در صحنه بودند، آنقدر که برای فریب دختران جوان و کشاندن آنها به فحشا و محله شهرنو در روزنامه‌های کثیر الانتشار آن زمان آگهی هم می‌دادند.

در سال‌های دهه ۵۰، موسسه اطلاعات، نشریه هفتگی داشت به نام جوانان امروز که نشریه‌ای عوام پسند بود. در سال ۵۶ زنی جوان با دفتر این مجله تماس می‌گیرد و از پشت پرده آگهی‌هایی می‌گوید که هر روز در صفحه نیازمندی‌های یکی از روزنامه‌ها چاپ می‌شود و می‌گوید آگهی دهنده یکی از روسای محله شهرنو هست و ترفند آن هم اینطور است که هر روز آگهی ماشین نویس و تلفن چی می‌دهد و وقتی زنان و دختران جویای کار برای استخدام به محلی که در آگهی نوشته شده می‌روند نقشه‌اش برای به فریب کشاندن آنها را اجرا می‌کند. این زن قواد معروف به پری بلنده و عواملش آنقدر این زنان و دختران را بازی می‌دهند و می‌آورند و می‌برند تا بالاخره آنها را با وعده‌های آنچنانی به دام بیندازند و طعمه‌ها را وارد قلعه نو کنند.

خدمتی که پهلوی به زنان بدکاره کرد!+ عکس

* عاقبت گزارش نویسان روزنامه اطلاعات از گزارش رو کردن باند فساد پری بلنده

خبرنگاران مجله یکی از افرادشان را مأمور می‌کنند تا نقش طعمه را بازی کند و به صحت و سقم ادعای زن جوانی که به دفتر مجله تلفن کرده بود پی ببرند که اتفاقاً نقشه‌شان خوب پیش می‌رود. محمدرضا رفیع‌زاده و کاویانی؛ خبرنگار و عکاس روزنامه اطلاعات هم دورادور و دوربین به دست همکارشان را زیرنظر دارند تا مستنداتشان برای به دام انداختن پری بلنده کامل شود. القصه ماجرا همان بود که زن جوان در تماس با دفتر نشریه گفته بود.

شرح این ماجرا با عکس‌های مستند، چند روز بعد در همان مجله چاپ می‌شود و معلوم می‌شود که پری بلنده با این روش و دادن آگهی در روزنامه‌ها تعداد قابل توجهی از زنان و دختران را فریب داده است. انتشار آن گزارش در آن زمان، آن هم در یک روزنامه پرطرفدار احساسات مردم را برانگیخت و عمق فساد و تباهی در رژیم شاهنشاهی پهلوی را نشان داد اما جالب است بدانید بر اساس همان گزارش‌ها پری بلنده حتی یک روز هم در بازداشت نماند.

وقتی ماجرای آگهی‌ها رسانه‌ای شد و گند کار در آمد، نه تنها پری بلنده بازداشت نشد که وزارت اطلاعات پاپیش گذاشت اما نه برای قدردانی از عوامل مجله وخبرنگارانش بلکه برای توبیخ. وزارت اطلاعات آن زمان از ادامه انتشار گزارش جلوگیری کرد. البته کار به همین جا ختم نشد. از دفتر مخصوص فرح و دفتر مخصوص اشرف و از دفتر رییس شهربانی کل کشور و حتی ساواک هم به مجله تلفن کردند و ضمن بد و بیراه گفتن به عوامل نشریه آنها را تهدید هم کردند که دیگر از این گزارش‌های روشن گرایانه نزنند؛ مبادا به تیریژ قبای روسای شهر نو بربخورد وکار و کاسبی ما هم به هم بخورد.

خدمتی که پهلوی به زنان بدکاره کرد!+ عکس

*وقتی رییس با سابقه محله شهرنو مسئول شورای داوری می‌شود

هر چقدر بیشتر تاریخ می‌خوانیم و می‌شنویم، حرف‌های امروز پهلوی‌ها و شعار زن زندگی آزادی‌شان برایمان خنده دار تر می‌شود. این روزها کسانی برای زنان ایرانی دایه عزیزتر از مادر شدند که در سال‌های دهه ۵۰، وزارت دادگستری‌شان هم برای پر و پیمان کردن محله شهرنو و ترویج فساد و فحشا پای کار بود. چطور و چرایش را روایت‌های به جا مانده از تاریخ می‌گوید. آن زمان در دهه ۵۰ وزارت دادگستری برای حل و فصل دعواهای خانوادگی مراکزی به نام شورای داوری را راه انداخته بود که در کنار کلانترها کار می‌کردند و یک جوری شبیه شورای حل اختلاف امروز ما بودند. اما کارکرد این شوراهای داوری در نوع خودش عجیب و غریب بوده است. مثلاً رییس شورای داوری کلانتری خیابان جمشید خودش یکی از سردسته‌های باسابقه محله بدنام شهرنو بوده است. حالا این بخش به کنار، ماجرای عزت و احترام پهلوی‌ها به زنان! آنجا اوج می‌گیرد که سردسته‌های محله بدنام شهرنو در کلانترهای و شوراهای داوری عواملی داشتند برای فریب زنانی که مشکلات خانوادگی داشتند. این افراد وظیفه‌شان شناسایی زنانی بود که مشکلات خانوادگی داشتند و گرفتاری مالی داشتند. آن‌ها این افراد را در طی مراجعه به شورای داوری به طلاق گرفتن تحریک می‌کردند و معرفی‌شان می‌کردند به سردسته‌های محله شهرنو و در نهایت کارشان از شورای داوری می‌رسید به فحشاء و سهمشان می‌شد یکی از اتاق‌های قلعه و بردگی جنسی برای سردسته‌ها.

خدمتی که پهلوی به زنان بدکاره کرد!+ عکس

*تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل

زنان روسپی قلعه شهرنو سرنوشت بغرنجی در این چهاردیواری‌های پر از فتنه داشتند. دختران و زنانی که به لطایف الحیلی توسط سردسته‌ها و خانم رییس ها وارد شهرنو می‌شدند به دلیل بردگی جنسی پس از یکی دو سال طوری فرسوده می‌شدند که سردسته‌ها آنها را از خیابان‌های شهرنو رانده و به کوچه پسکوچه هایی که محل زندگی فواحش معتاد و آلوده به بیماری‌های مقاربتی بودند متتقل می‌کردند. شهرنو بزرگ‌ترین خیانت رژیم پهلوی به زنان ایرانی بود و هست وخواهد بود و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

خدمتی که پهلوی به زنان بدکاره کرد!+ عکس بیشتر بخوانید »

رضاخانی که دسته عزاداری راه می‌انداخت، سینه‌زنی را ممنوع کرد!+عکس و فیلم

رضاخانی که دسته عزاداری راه می‌انداخت، سینه‌زنی را ممنوع کرد!+عکس و فیلم



رضاخان پهلوی زمانی که سردار سپه بود دسته عزاداری محرم راه می‌انداخت و می‌خواند: «اگر در کربلا قزاق بودی/ حسین بی‌یاور و تنها نبودی» اما وقتی شاه شد، ورق برگشت و دستور ممنوعیت عزاداری را صادر کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، پس از دوران مشروطه، مراسم عزاداری نسبت به دوران ناصرالدین شاه و قبل آن رونق کمتری داشت، اما در دوران احمدشاه دوباره به شکل سابق خود بازگشت. رضاخان که در آن دوران، سردار سپه و وزیر جنگ بود و بعد از کودتای سال ۱۲۹۹ در ظاهر قدرت کامل کشور را به دست گرفته بود، تلاش داشت خود را در زمره عزاداران و مذهبیون نشان دهد. او قبل از رسیدن به قدرت، سعی کرد با عوام‌فریبی و استفاده از مراسم عزاداری ماه محرم، برای گسترش نفوذ خود و فریب مردم استفاده کند. راه‌اندازی دسته، هیأت و رفت‌وآمد به منزل علما و روحانیان، از جمله ترقندهای او بود.

رضاخانی که دسته عزاداری راه می‌انداخت، سینه‌زنی را ممنوع کرد!+عکس و فیلم
تصویری از رضا خان پهلوی در کنار احمدشاه قاجار

تئاتر و سینما و تمام مغازه‌های شراب‌فروشی باید بسته شود

چنانچه مشهور است و روایات تاریخی تایید می‌کند، رضاخان برای جلب نظر عمومی، به‌شدت خود را فردی مذهبی معرفی می‌کرد. این قزاق درس‌آموختهِ نظام، نوید یک حاکم اسلامی را می‌داد که می‌خواهد احکام اسلامی را در جامعه اجرا کند. حسین مکی در کتاب تاریخ بیست ساله آورده است: در یکی از اعلامیه‌های رضاخان، هنگامی که به فرماندهی دیویزیون قزاق منصوب شد، آمده است: «تمام مغازه‌های شراب‌فروشی و عرق‌فروشی، تئاتر و سینما، فتوگراف‌ها و کلوپ‌های قمار باید بسته شود و هر که مست دیده شود به محکمه نظامی جلب خواهد شد.»

رضاخانی که دسته عزاداری راه می‌انداخت، سینه‌زنی را ممنوع کرد!+عکس و فیلم
تصویری از رضاخان که مشهور است در زیارت کربلا گرفته شده است

رضاخان در دسته عزاداری گل به صورت و کاه به سر می‌زد

با این حال، آنچه بیش از دیگر تظاهرهای مذهبی رضاخان، نظر مردم مؤمن ایران را جلب کرد، «رضاخانِ هیأتی» بود. رضاخانی که طاغیان را سرکوب کرده بود، نظمی نسبی آورده بود و از قضای روزگار، برای حضرت سیدالشهدا (ع) هم سینه می‌زد و سوگواری می‌کرد. اوج این تظاهر خانِ میرپنج را در محرم الحرام سال ۱۳۰۱ شمسی می‌بینیم. حسن اعظام قدسی، ملقب به اعظام‌الوزاره، که از فعالان مشروطه و نمایندگان مجلس شورتای ملی بود، در کتاب خاطراتش شرح جالبی از اقدامات رضاخان را حکایت می‌کند: «سردار سپه روز دهم محرم، (عاشورا)، به همراه دسته قزاق با یک هیأت از صاحب منصبان در جلو و افراد با بیرق‌ها و کتل، با نظم و تشکیلات مخصوص از قزاقخانه حرکت می‌کرد. این دسته از میدان توپخانه و خیابان ناصریه به بازار می‌آمد. صاحب منصبان در جلو و جلوی آن‌ها سردارسپه با یقه باز و روی سرش کاه و غالب آن‌ها به سرشان گل زده بودند و پای برهنه وارد بازار می‌شدند.»

رضاخانی که دسته عزاداری راه می‌انداخت، سینه‌زنی را ممنوع کرد!+عکس و فیلم
رضاخان در ماه محرم دسته عزاداری قزاق‌ها را راه می‌انداخت

اگر در کربلا قزاق بودی/ حسین بی‌یاور و تنها نبودی

عین‌السلطنه هم در همین باره در خاطراتش می‌نویسد: «در شب و روز عاشورا دسته‌های مفصلی حرکت کردند… سردار سپه نیز ناظر حرکت دسته‌ها بود. دسته‌های ارتشی نیز با موزیک (یک دسته بالابانچی) در حرکت بوده و به سر و سینه می‌زدند و می‌خواندند: «ز بیداد کوفی و از جور شامی/چکد خون ز چشم نظامی». قزاق‌ها در عزاداری خود یک نوحه دیگر را هم دم می‌دادند: «اگر در کربلا قزاق بودی/ حسین بی‌یاور و تنها نبودی»

رضاخانی که دسته عزاداری راه می‌انداخت، سینه‌زنی را ممنوع کرد!+عکس و فیلم

این قزاق‌ها همه، یاران شما و امام زمان هستند

افزون بر این، در شب ۱۱ محرم نیز سردار سپه و عده‌ای از افسران قزاقخانه در مسجد شیخ عبدالحسین حضور یافتند. آیت‌الله سید بدلا که خود از نزدیک این دسته را دیده بود، می‌گوید ماجرا اینطور بوده است: «به هر تقدیر وقتی قرار شد دسته قزاق‌ها وارد منزل آقای بهبهانی شوند، برای اینکه منزل گنجایش تمام افراد را داشته باشد، از ورود افراد پراکنده و بچه‌ها جلوگیری می‌کردند، ولی من اجازه ورود داشتم و در آنجا همراه دوستان مشغول بازی و جست‌وخیز بودیم. ما حتی برای تماشای نظم و ترتیب قزاق‌ها و انضباط شدیدی که میان آنان حاکم بود، جلوی دسته می‌دویدیم. معروف بود که می‌گفتند: در این دسته سر سوزنی ضعف، سستی و بی‌نظمی وجود ندارد. خود رضاخان مانند فرفره به همه جای ستون سر می‌زد و در حالی که در عزای امام حسین (ع) گل به پیشانی مالیده بود، قزاق‌ها را مرتب می‌کرد. من و میر سیدحسین بهبهانی از قسمت اندرونی منزل وارد بیرونی شدیم و کنار آقا سیدکمال‌الدین ایستادیم. دسته قزاق‌ها با شمع‌هایی که افرادشان به نشانه عزاداری امام حسین (ع) در شام غریبان به دست داشتند، وارد شدند و دقایقی بعد نشستند. رضاخان مقابل آقا سیدکمال روی زمین نشست و گفت: «این قزاق‌ها همه، یاران شما و امام زمان هستند و آمده‌اند تا سر بسپارند و از دعای خیر شما بهره‌مند شوند. دعا کنید خدا توفیق دهد تا این‌ها به اسلام و مملکت خدمت کنند. ما که وارد بیت علما می‌شویم، هدفمان این است که وابستگی خودمان را به مردم و علما اثبات کنیم»

رضاخانی که دسته عزاداری راه می‌انداخت، سینه‌زنی را ممنوع کرد!+عکس و فیلم
تصویری از هیأت ابوالفضلی‌ها در دوران پهلوی

وعاظ و روضه‌خوان‌ها روی منابر رضاخان را دعا می‌کردند

این حرکات و تظاهرهای رضاخان، از قضا موثر افتاد و نیات او را برآورده کرد. حسن اعظام هم در این رابطه می‌نویسد که «پر واضح است که مشاهده این حال در مردم خوش‌باور، خالی از تاثیر نبود و شخص وزیر جنگ از این پس بین عامه مردم یک شخص مذهبی و مخصوصاً پایبند به عزاداری که ایرانیان خیلی به آن علاقه‌مند هستند، معرفی شده بود. بعضی از وعاظ و روضه‌خوان‌ها روی منابر از او تعریف و او را دعا می‌کردند. مردم از زن و مرد متوجه می‌شدند که وزیر جنگ به روضه می‌آید.»

رضاخانی که دسته عزاداری راه می‌انداخت، سینه‌زنی را ممنوع کرد!+عکس و فیلم
رضاخان به دنبال ایجاد مدرنیته در کشور بود

نقشه انگلیسی‌ها که رضاخان اجرایی کرد

با این همه، طبق اسناد از بین بردن عزاداری از مهم‌ترین اقدامات انگلیس در زمان رضاخان بوده است. طوری که کنسول انگلیس در مشهد می‌گوید: از مهم‌ترین اقداماتی که بعد از کودتای ۱۲۹۹ رضاخان باید انجام می‌داد، برهم زدن بساط عزاداری بود که خود بزرگ‌ترین وسیله برای خنثی نمودن سیاست استعماری دولت بریتانیاست. با آغاز دوران سلطنت رضاخانی و اطمینان شاه پهلوی از تاج و تخت، شاه حامی اسلام، به شاه حامی مدرنیته تبدیل شد. سخت‌گیری و اجبار رضاخان نسبت به عزاداری‌های محرم شدت گرفت. سیاست گام به گام رضاخان، ابتدا با تقلیل ایام عزاداری شروع شد. مطابق گزارش یکی از سیاحان از مراسم محرم در سال ۱۳۱۱ شمسی، «امسال شاه، روزهای تعطیل را از چهار روز [چهار روز آخر دهه اول محرم] به سه روز تقلیل داده و از کارهای فرعی و قدیمی مرسوم در دسته‌ها جلوگیری شده است.»

رضاخانی که دسته عزاداری راه می‌انداخت، سینه‌زنی را ممنوع کرد!+عکس و فیلم
تبدیل شدن مجالس عزاداری به مجالسی مشابه کلیسا

ممنوع شدن سینه زنی به دستور رضاخان

اقدام دیگر رضاخان تغییر صورت ظاهری عزاداری به مراسم کلیسا بود. رضاخان خیال می‌کرد اگر همه چیز شکل غرب مسیحی را به خود بگیرد، کشور پله‌های ترقی را طی خواهد کرد و یا شاید می‌خواست مجالس عزاداری را از درون متلاشی کند. به هر حال دستور داد در مجالس روضه، از میز و نیمکت (به رسم کلیسا) استفاده کنند و زن و مرد مختلط بشینند و زنان هم حجاب نداشته باشند. دستور رضاخان اینگونه بود: «البته بایستی روضه‌خوانی کنند و ممانعت نشود؛ ولی روضه بایستی در مساجد و تکایا باشد. آن هم مرتب و به قاعده و در روی نیمکت‌ها مستمعین بنشینند و آقایان محدثین متخصص، خوب روضه‌خوانی کنند. سینه‌زنی و این قبیل کارهای سابق هم به کلی ممنوع است.»

رضاخانی که دسته عزاداری راه می‌انداخت، سینه‌زنی را ممنوع کرد!+عکس و فیلم
تعزیه‌خوانی در قدیم یکی از آئین‌های رایج مجالس عزاداری سیدالشهدا بود

راه‌انداختن دسته عزاداری ممنوع شد

موسی حقانی، رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر هم درباره ممنوعیت عزاداری در دوران رضاشاه می‌گوید: «او در سال ۱۳۱۲ تعزیه سیدالشهدا را ممنوع می‌کند و بعد عزاداری محدود می‌شد. در سال ۱۳۱۴ که فرمان منع حجاب صادر می‌شود، اساساً عزاداری هم ممنوع می‌شود.» براساس بخشنامه محرمانه وزارت داخله در ۲۸ اسفند ۱۳۱۴، در ایام سوگواری محرم و صفر راه انداختن دسته عزاداری ممنوع شد. جو خفقان به سمت و سویی رفت که روضه‌های خانگی، مراسم حوزه‌های علمیه و از همه عجیب‌تر، ذکر مصائب حضرت سیدالشهدا (ع) در مجالس ترحیم هم ممنوع اعلام شد.

مستند «یک قرن با حسین» به تهیه‌کنندگی مهدی زنگنه درباره عزاداری در زمان رضاشاه

عزاداری مخفیانه ایرانیان در زیرزمین‌ها و بیابان‌ها

مردم ایران در مقابل ممنوعیت عزاداری عکس‌العمل‌های‌های متفاوتی از خود نشان دادند. بعضی از آن‌ها تسلیم جریان شدند و عزاداری را ترک کردند اما بسیاری از عزاداری برای امام حسین (ع) دست برنداشتند. آن‌ها به صورت مخفیانه در جمع اعضای خانه خودشان به عزاداری می‌پرداختند. برخی دیگر که قدرت بیشتری داشتند، مجالس عمومی‌تر برگزار می‌کردند. عزاداری آن‌ها این طور بود: « از سال ١٣١۵ تا ١٣٢٠ که عزاداری به طور علنی ممنوع شده بود، در خانه‌ها و پنهانی و گاهی پیش از روشن شدن هوا و دمیدن خورشید، مجالس روضه برپا می‌شد. مردم برای شرکت در مجالس روضه که در خانه‌ها و پنهان برگزار می‌شد، از بیم مأموران، گاهی از پشت بام‌ها به منزل یکدیگر رفت‌وآمد می‌کردند و روضه‌خوان هم برای آن که به چنگ مأموران گرفتار نشود با لباس مبدل به خانه‌ها می‌رفت و در آنجا رخت خود را می‌پوشید.» امین‌فروغی هم در این خصوص می‌گوید: «برای دسته‌گردانی مخفیانه در محلی حاشیه شهر جمع می‌شدند و در بیابان‌ها عزاداری می‌کردند.»

رضاخانی که دسته عزاداری راه می‌انداخت، سینه‌زنی را ممنوع کرد!+عکس و فیلم
شاه حسین بهاری

روضه‌خوانی شاه حسین برای پاسبانی که او را با باتوم زد

به گواه اسناد بلدیه ممنوعیت عزاداری محدود به تهران نبود و در شهرهای دیگر هم از عزاداری ممانعت می‌شد. حجت‌الاسلام غروی می‌گوید: «در آن زمان، اگر دسته‌ عزاداری بیرون می‌آمد، با باتوم به آن حمله می‌کردند. مرحوم شاه حسین بهاری تعریف می‌کرد، در دسته عزاداری سیدالشهدا به عنوان یک نوجوان حاضر بودم که دسته را پاسبان‌ها بهم زدند و یک باتوم هم به من زدند. به خاطر درد آن باتوم تا آخر ماه صفر در خانه خوابیدم. مدت‌ها گذشت روزی به امامزاده داوود رفتم و خانمی پیش من آمد و سوال کرد ظاهرتان نشان می‌دهد روضه‌خوان هستید، درسته؟ گفتم بله. گفت مریضی داریم بیایید و برایش روضه بخوانید. وارد خانه شدم حس کردم بوی تعفن می‌آید. مریض بدنش تاول زده بود، آن‌ها می‌ترکید و بوی تعفن برای او بود. مریض را نگاه کردم، دیدم آشناست، اما نشناختم. روضه را شروع کردم وسط روضه یادم افتاد او همان پاسبانی است که به من باتوم زد. بعد از روضه به او گفتم یادت است؟ اشک ریخت و با چشم درخواست بخشش کرد.»

به این ترتیب در سیاه‌ترین سال‌های سلطنت رضا شاه دستورهای استعمارگران کاملاً اجرا می‌شد و مردم مسلمان و حسینی ایران که از عزاداری در ملأعام ممنوع شده بودند، در خلال این سال‌های تیره در نامناسب‌ترین وضعیت اقامه عزا می‌کردند. درخصوص عزاداری مخفیانه مردم در دوران پهلوی در شماره‌های بعدی بیشتر خواهم نوشت.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

رضاخانی که دسته عزاداری راه می‌انداخت، سینه‌زنی را ممنوع کرد!+عکس و فیلم بیشتر بخوانید »

فیلم/ پشت میز خیانت

فیلم/ پشت میز خیانت



نگاهی به خاطرات حسین فردوست از میز ایران در سازمان اطلاعات انگلیس.


دریافت
5 MB

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فیلم/ پشت میز خیانت بیشتر بخوانید »

قدیری‌ابیانه: دشمنی آمریکایی‌ها با حاکمیت ملی ایران است

دستپاچگی غرب در برابر دوران سازی ایران



یک دلیل مهم، این است که آنها در راه اندازی اغشاشات پیچیده اخیر، ریسک بزرگی کردند و با یک محاسبه غلط، تمام شبکه نفوذ را به دست خود نابود کردند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمد ایمانی تحلیلگر مسائل سیاسی طی یادداشتی در کانال تلگرامی خود نوشت:

آمریکا، انگلیس و برخی دولت های اروپایی، به بیش فعالی در مقابل جمهوری اسلامی ایران دچار شده اند. تحریم (نمایشی) پشت تحریم، جنجال پشت جنجال، و فشار سیاسی پشت هیاهوی رسانه ای. چند وقتی هم هست که قرار دادن نام سپاه پاسداران در فهرست گروه های تروریستی را زمزمه می کنند. اما چرا؟

یک دلیل مهم، این است که آنها در راه اندازی اغشاشات پیچیده اخیر، ریسک بزرگی کردند و با یک محاسبه غلط، تمام شبکه نفوذ را به دست خود نابود کردند.

آنها نه تنها شبکه نفوذ باز سازی و گسترده شده ظرف۱۳ سال را نابود کردند، بلکه اکنون هراسانند که ایران کجا و چگونه، ضربات راهبردی متقابل را وارد خواهد کرد.

آنها دیده اند که در ماجرای میکونوس، و سپس دست درازی آمریکا و انگلیس به نفتکش ها، جمهوری اسلامی چگونه طرف های غربی را تحقیر کرد. سفرای اروپایی، دست از پا دراز تر باز گشتند و سفیر آلمان با تاخیر به ایران راه داده شد. در ماجرای نفتکش ها نیز آمریکا و انگلیس مجبور به آزاد سازی نفتکش ایرانی شدند.

اما بیش فعالی دولت های غربی، علت مهم تری هم دارد و آن این که ایران پس از ۳۰۰ سال انفعال، در حال نقش آفرینی فعال در عرصه سیاست جهانی و باز آفرینی نظم جدید است.

آمریکا و متحدانش، در همین دو دهه گذشته، دو بار مرتکب جنگ افروزی مستقیم و نیابتی در غرب آسیا و در کنار مرز های ایران شدند. نام این دو جنگ را هم جنگ جهانی چهارم و سوم گذاشتند.

بنا بود طرح خاورمیانه جدید، نقشه منطقه را زیر و رو کند، و کشورهای اسلامی از جمله ایران را تجزیه نماید. اما نقشه جامع آنها گرفتار سوء محاسبه شد.

آنها حساب این را نکرده بودند که ولایت فقیه و انبوه نیروهای پاکباخته، در میانه میدان می ایستند و با تدبیر و شجاعت و خطر پذیری و مجاهدت، از تهدید بزرگ دشمن، فرصتی بزرگ تر برای گسترش جبهه مقاومت اسلامی می سازند.

آن روز که مجله نیوزویک، عکس سردار سلیمانی را در صفحه اول خود گذاشت و تیتر زد “او نخست با آمریکا جنگید و اکنون در حال خورد کردن داعش است”، گوشه ای از احساس عجز و حقارت و کینه آمریکایی ها را نشان می داد.

سپاه پاسداران در فهرست گروه های تروریستی آمریکا قرار گرفت و سردار سلیمانی ترور شد، اما مقامات ارشد پنتاگون بارها اعلام کردند که از آن پس، حملات و ضربات به نیروهای آمریکایی در منطقه بیشتر و شدید تر شده است. پایگاه های آمریکا و تاسیسات رژیم های وابسته به آنها بارها به شکل بی سابقه ظرف چند دهه اخیر، به تیر غیب گرفتار شد.

بیش فعالی سر در گم غرب، از این جهت است که می بینند ایران برای اولین بار در دویست سال گشته، نه تنها منفعل نیست، بلکه دوران سازی می کند. مجموعه تدابیر پیچیده ایران توانست سرنوشت زنجیره جنگ ها در منطقه را خلاف نقشه شوم غرب رقم بزند. در عین حال، اینک غربی ها طعم تلخ احساس نا امنی و جنگ را می چشند.

اروپائیان، قرن ها عادت کرده بودند در دیگر مناطق دنیا آتش افروزی کنند و همچون سلاطین، به تماشای تفریحی جنگ گلادیاتور ها بنشینند. اما حالا آتش به منطقه امن خود آنها سرایت کرده است.

آنها در دهه گذشته، تا می توانستند کودتای مخملین در کشور های همجوار روسیه راه انداختند، و پایگاه نظامی و جاسوسی ساختند. روسیه هر چند دیر متوجه شد و چند سال به هوای توافق مینسک مماشات کرد و زمان را از دست داد، اما سرانجام به خود آمد و فن بدل را به اقدامات خزنده ناتو زد.

دولت های اروپایی، بانیان اصلی دو جنگ جهانی اول و دوم هستند که موجب جان باختن ده ها میلیون انسان بیگناه در غرب و شرق عالم (از جمله کشور ما) شد.

هر چند حکومت ایران در هر دو جنگ، اعلام بیطرفی کرده بود، اما کشور ما به اشغال متفقین درآمد. انگلیسی ها به همراه روس ها، در جنگ جهانی اول که احمد شاه قاجار حکومت می کرد، ایران را اشغال کردند.

وقوع انقلاب بلشویکی در روسیه، موجب عقب نشینی روسیه شد. اما انگلیس، نیروهایش را هنگامی از ایران خارج کرد که با انجام کودتا، رضا خان را بر تخت سلطنت نشاند و رژیم پهلوی را برای۵۴ سال به ملت ایران تحمیل کرد.

در جنگ جهانی دوم نیز، متفقین (آمریکا، انگلیس و شوروی) خاک ایران را اشغال کردند؛ سپس آمریکا و انگلیس، محمد رضا پهلوی را جای رضا خان نشاندند تا شوم ترین دوره اختناق و استبداد و غارت منابع ایران را به مدت ۳۷ سال رقم بخورد.

خشم و عقده ناگشوده دولت های غربی از ایرانِ قدرتمند، به یک یا دو مسئله کوچک محدود نمی شود. آنها با یک قدرت نوظهور مواجهند که درست در بحبوحه انفعال روسیه و چین و هند و دیگران، توانست در برابر طرح خاورمیانه جدید قد علم کند و با مدیریت میدان، مقدمات تشکیل نظام جهانیم تکثر را فراهم سازد. اکنون عزادار خروج جهان از وضعیت تک قطبی مسلط، داستان مرگ و زندگی برای “غربِ فرتوت” است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دستپاچگی غرب در برابر دوران سازی ایران بیشتر بخوانید »