رژیم پهلوی

ژاندارم آمریکا در منطقه یا سد آهنین در مقابل شرق و غرب


به گزارش مجاهدت از خبرنگار فرهنگ دفاع‌پرس، شاه دوست داشت با صرف کردن هزینه زیاد و خرید اسلحه به قیمت‌های خیلی گران، خود را فردی قدرتمند نشان دهد و در حقیقت او باید حافظ منافع غرب در منطقه می‌بود. شاه حتی در مواجهه با مردم کشور خود نیز تابع دستورات بیگانگان بود و در حالی که آمریکا و انگلیس برای ایران نخست وزیر انتخاب می‌کردند، نحوه رفتار شاه با مردم نیز با هماهنگی و حمایت آنها مشخص می‌شد. رابرت شولزینگر درباره اعلام حکومت نظامی در ۱۶ شهریور ۱۳۵۷ نوشته هست: «درروز ۷ سپتامبر (۱۶ شهریور) شاه به توصیه برژینسکی، حکومت نظانی اعلام کرد.» 

جان استمپل، افسر اطلاعاتی سفارت آمریکا، نیز در کتاب خود در این باره گفته هست: «۲ روز بعد از جمعه سیاه، برژنیسکی به طور خصوصی به شاه تلفن کرد و گفت برای اعاده نظم، هرکاری که لازم هست، انجام بده.» 

برای مقایسه اقتدار قبل و بعد از انقلاب توان نظامی جمهوری اسلامی از دو منظر مورد بررسی قرار می‌گیرد. نخست نیروی انسانی که مهمترین مولفه قدرت نظامی هست. نیرو‌های جمهوری اسلامی ایران به برکت انقلاب و با روحیه شهادت طلبی تا آخرین قطره خون در میدان نبرد ایستادگی کردند. تجهیزات نظامی تجربه گران قدر دفاع مقدس دید مناسبی از نقش تجهیزات مختلف نظامی درصحنه نبرد واقعی ایجاد کرد. این دید مناسب به همراه امکانات و محدودیت‌های علمی و فناوری موجود در کشور و نیز توان، اقتصادی، نقش مؤثری در تدوین نقشه راه تسلیحاتی کشور داشت. 

هوشمندی طراحان این نقشه راه در سال‌های اخیر و با گسترش انواع تهدید‌های نظامی و مقابله قاطعانه جمهوری اسلامی با آنها نمایان شد. 

منظر بعدی در حوزه اقتدار نظامی ایران بعد از انقلاب اسلامی ایران، خودکفایی و دستیابی به تجهیزاتی که توان مقابله نظامی با دشمن را داشته باشد مانع از حمله مستقیم دشمن به کشور می‌شود. 

قبل از انقلاب، ایران به عنوان ژاندارم آمریکا در منطقه شناخته می‌شد. در بسیاری از اتفاقات منطقه، تنها نقش مزدور آمریکا را بازی می‌کرد؛ مانند ارسال نیروی نظامی به عمان بین سال‌های ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۴ که با رقمی در حدود ۶ میلیارد دلار هزینه، با احتساب ارزش دلار در سال ۲۰۱۸ و بیش از ۲۰۰ کشته و ۷۰۰ زخمی. حمایت از دولت غرب‌گرای یمن شمالی در مقابله با دولت شرق‌گرای جنوبی آن، کمک به ویتنام جنوبی تحت حمایت آمریکا، کمک به سومالی تحت حمایت غرب در جنگ با اتیوپی تحت حمایت شرق، کمک به زئیر و مراکش و کمک یک میلیارد دلاری به انور سادات هم نمونه‌های دیگری از مأموریت‌های نظامی شاه به دستور آمریکا هست.

پس از پیروزی انقاب اسلامی با آرمان کمک به مظلومین، جمهوری اسلامی کمک به ملت‌های تحت ظلم منطقه و جنبش‌های آزادی خواه مستقل را در دستور کار خود قرار داد. با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، آرمان و شعار‌های آن در معرض توجه بسیاری از مل‌تها قرار گرفت و باعث بیداری بسیاری از آنها و قیام‌شان بر ضد نظام سلطه و اشغالگری و استعمار شد. کمک به حزب‌الله لبنان، کمک به جنبش‌های آزادی‌بخش فلسطینی، حمایت از مسلمانان بوسنی در مقابل صرب‌ها، حمایت از ائتلاف شمال افغانستان در جنگ با طالبان، حمایت از مردم مظلوم بحرین و حمایت از انصارالله یمن، نمونه‌هایی از حرکت در مسیر این آرمان مقدس هست.

در سال‌های اخیر، با ایجاد گروه‌های تکفیری توسط غرب، ظلم و جنایات گسترده‌ای علیه مردم مظلوم منطقه صورت پذیرفت. داعش و جبهۀ النصره دو گروه تکفیری شاخص بودند که با اشغال مناطق بزرگی از سوریه و عراق، صد‌ها هزار انسان بی‌گناه را کشته و میلیون‌ها نفر را آواره کردند. جمهوری اسلامی با کمک به دولت‌های این کشورها، شر گروه‌های تکفیری را از بین برد و در یمن نیز با حمایت از انقلاب مردمی این کشور، مقابل حملۀ کشور‌های دیکتاتور منطقه به رهبری آمریکا، در کنار ملت یمن ایستاد.

حمایت‌های ایران اسلامی از ملت‌های منطقه و نهضت‌های آزادی‌بخش، باعث افزایش علاقۀ ملت‌های منطقه به جمهوری اسلامی و شکل‌گیری گروه‌های مقاومت دوست‌دار ایران شده هست. این موضوع، دشمنان را وادار کرده هست که هزاران کیلومتر دورتر از مرز‌های ایران با جمهوری اسلامی نزاع داشته باشند و هیچ موضوع منطقه‌ای نیست که بدون در نظر گرفتن رأی ایران به سرانجام برسد.

منبع: کتاب صعود چهل ساله

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

ژاندارم آمریکا در منطقه یا سد آهنین در مقابل شرق و غرب بیشتر بخوانید »

از باور قلبی مردم به امام (ره) تا پیروزی انقلاب اسلامی


گروه سیاسی دفاع‌پرس: امام خمینی (ره) مردم را ولی‌نعمت مسئولان در جامعه اسلامی برمی‌شمردند، رضایت مردم را برابر رضایت خداوند مهم تلقی می‌کردند و مهمترین پایگاه و سرمایه انقلاب اسلامی را مردمی بودن انقلاب اسلامی دانسته و بر حفظ این پایگاه و تقویت آن همواره تاکید داشتند.

پایگاه مردمی قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در دوران جنگ تحمیلی و بعد از آن و نیز حتی بعد از رحلت امام خمینی (ره) همواره وجود داشته و حفظ شده هست.

انقلاب اسلامی بر اساس پایگاه مردمی ایجاد شده هست و بر همین اصل مهم نیز بقاء و دوام یافته هست هست. تعیین سرنوشت مردم با حق رای و شرکت در انتخابات، نظارت و مشارکت مردم در همه امور حساس و مهم کشور مهم‌ترین سرمایه انقلاب اسلامی و راز بقای این نظام مقدس به حساب می‌آید.

امام خمینی (ره) احساس رضایت مندی مردم از حکومت را از عوامل ماندگاری انقلاب می‌دانستند و برآن تاکید داشتند و همواره از مردم می‌خواستند نسبت به آنچه مسئولان انجام می‌دهند و در کشورشان می‌گذرد بی تفاوت نباشند.

مردم سالاری دینی یعنی حضور و شرکت مردم در مسائل اعتقادی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و در حقیقت کل مسائل جامعه اسلامی و مسائل آن با محوریت مردم اصل اعتماد، اصل خدمت و آسان گیری، فقدان صداقت در رفتار با مردم و اصل نظارت و مشورت از مهمترین نکاتی هستند که امام خمینی (ره) در مورد این اصول تاکید داشتند.

امام خمینی (ره) در پشبرد اهداف نهضت هیچگاه نگاهشان به گروه‌ها و جناح‌های سیاسی معطوف نبود، بلکه در بستر انقلاب اسلامی به پشتوانه مردمی انقلاب، همواره به مسئولان توصیه می‌کردند که اگر می‌خواهید به این مردم خدمت کنید و بمانید باید با ملت باشید و به حمایت و دلدادگی آنان نسبت به ارزش‌های دینی اعتقادی پایدار داشته باشید چرا که مردم در مراحل سخت و دشوار، به یاری حکومت خواهند آمد. 

این رویکرد چنان در انقلاب اسلامی تبیین شد که حقیقت آن به تمام جهانیان به اثبات رسید.

شیوه و منش امام خمینی (ره) در حکومت برگرفته از سنت پیامبر (ص) بود و مردم را به عنوان حامیان اصلی نظام و حکومت می‌شناختند به طوری که از ابتدای پیروزی و حتی پیش از آن و مناسبت‌های مختلف توجه به آراء عمومی و برگزاری انتخابات داشتند.

امام (ره) در زمینه قدرت و نقش مردم می‌فرمودند: «در مشکلات باید به مردم توجه بشود؛ ملتی که بحمدالله مهیا برای کمک و فداکاری بوده و هستند. با فداکاری ملت بحمدالله مراحلی را که بسیار اهمیت داشت پشت سر گذاشتیم و موانع مرتفع شد. اگر مردم پشتیبان یک حکومتی باشند، این حکومت سقوط ندارد کاری نکنید که مردم از شما بترسند کاری بکنید که مردم با شما صحبت کنند.»

امام (ره) به این مسئله توجه جدی داشتند که مسئولان به گونه‌ای عمل کنند که حضور مردم در صحنه‌های مختلف اجتماعی، سیاسی خدشه دار نشود، چون معتقد بودند انقلاب اسلامی کار بزرگی هست که آغازشده هست. یعنی جمهوری اسلامی، بدون این پشتوانه مردمی به نتیجه نخواهد رسید.

امام خمینی (ره) همواره از مسئولان می‌خواستند از اختلاف، پرهیز کنند و به خدمت برای مردم بیاندیشند. این جمله امام (ره) قابل تفکراست: «آن چیزی که برای همه ما لازم هست، این هست که مردم را در صحنه نگاه داریم.»

حضرت امام خامنه‌ای در باب این باور امام خمینی (ره) نسبت به مردم بیان می‌کنند: «کمتر کسی را دیده‌ام که به قدر امام (ره) نسبت به مردم از عمق دل احساس محبت و اعتماد کند. وی به شجاعت و ایمان و وفا و حضور مردم باور داشت.» ایشان در فراز دیگری از سخنان خود، شگفتی حضور مردم و اعتماد امام خمینی (ره) نسبت به وفاداری ملت مسلمان ایران را این گونه شرح می‌دهند: «ویژگی‌های امام (ره) این بود که به مردم اطمینان داشتند و هر جا توده‌ها بیشتر مشارکت می‌یافتند، ایشان احساس اطمینان بیشتری نسبت به اوضاع می‌کردند.»

امام خمینی (ره) می‌فرمودند: در همه مسائل کشور نیازمند مردم هستیم حتی در مشکلات با فداکاری مردم از موانع عبور کرده و همواره عبور خواهیم کرد.

امام خمینی (ره) درباره ضرورت، همراهی مداوم مردم با نظام جمهوری اسلامی می‌گوید: «بالأخره ما مردم را لازم داریم؛ یعنی جمهوری اسلامی تا آخر مردم را می‌خواهد. این مردمند که این جمهوری را به این جا رساندند و این مردمند که باید این جمهوری را راه ببرند تا آخر.»

مردم مداری در بینش امام خمینی (ره)

در بینش فقهی و سیاسی امام (ره)، مردم داری و مردم مداری برای کسانی که عهده دار مسئولیت اجرایی هستند، به ویژه در رده‌های بالا، باید یک اصل مهم در نظر گرفته شود. این جمله ساده، اما پرمعنای امام (ره) که «به من خدمتگذار بگویید نه رهبر»، باید به عنوان یک جمله تکان دهنده همواره مورد توجه مسئولان نظام اسلامی قرار بگیرد.

پیرامون نقش اهمیت وحدت و همکاری میان مردم با یکدیگر و تعامل آنان با رهبری جامعه در نهضت امام خمینی (ره) باید گفت یکی از جمله مهمترین اصول در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی بود وهمواره این گونه هست و در عرصه تحولات اجتماعی ایشان بار‌ها به امر وحدت و تعامل بین مردم و رهبری اصرار داشتند.

امام خمینی (ره) به عنوان یک حاکم اسلامی بر دوستی و رفتار مهربانانه تأکید می‌کند و اینکه جهت گیری نظام جمهوری اسلامی باید بر اصلاح زندگی مردم باشد. ایشان از قاعده «الاسلام یجب ما قبله» به عنوان یک ساز و کار سیاسی یاد می‌کند و می‌گوید: «مسأله دیگر رفتار نهاد‌ها با مردم هست. باید حرکت‌ها به صورتی باشد که مردم بفهمند که اسلام برای درست کردن زندگانی دنیا و آخرت آمده هست تا ملت احساس آرامش کنند.»

نظارت مردم در تعیین سرنوشت

درپرتو نهضت امام خمینی (ره)، دریچه‌های آزادی برای مردم گشوده شد و مردم با رویکرد و این باور هوشمندانه‌تر از گذشته بر تعیین سرنوشت خود تسلط یافتند. امام (ره) از همان روز‌های نزدیک به پیروزی انقلاب اسلامی خبر از برگزاری انتخابات می‌داد و این حق را از حقوق مسلم مردم اعلام می‌کرد و پس از پیروزی نیز بر عهد خود با مردم وفادار ماند و همواره بر نقش نظارتی و مشورتی مردم پافشاری می‌کرد.

رهبر و مقتدایی که نه در دوران جنگ و نه صلح و نه در تبعید مردم را فراموش نکرد و مردم نیز وی را فراموش نکردند. همیشه ایشان درد‌ها و مشکلات مردم رایادآوری می‌کردند و وحدت و همبستگی همه قشر‌های جامعه را متذکر می‌شدند. امام خمینی (ره) همیشه خود را در کنار مردم دیدند و مردم نیز خود را جدای از ایشان ندیدند.

رهبری که فقط یک سخنرانی و اعلامیه اش در دوران قبل از انقلاب و بعد از آن میلیون‌ها ایرانی را به صحنه می‌آورد انگار نفس مسیحایش را مردم حس می‌کردند و حاضر بودند برای امام خمینی (ره) جانشان را فدا کنند و بار‌ها و بار‌ها این ماجرا تکرارشد.

البته ناگفته نماند، مردم به این دلیل منتظر پیام یا سخنی از ایشان بودند که مبانی و بینش اسلام را مطرح می‌کردند و جذابیت سخنانشان، چون از حق و حقیقت و واقعیت‌های روز جامعه می‌گفتند. در زمان شاه وقتی اعلامیه امام (ره) مبنی برشکستن حکومت نظامی صادر می‌شد مردم از ساعت چهار بعد ازظهر به خیابان‌ها آمدند.

وقتی امام خمینی (ره) در دوران جنگ پیام می‌دادند جبهه نیاز به نیرو دارد در سال ۱۳۶۵ قبل از عملیات کربلای ۵ سپاه محمد رسول الله (ص) با یکصد هزار نفر به جبهه رفت. مردمی که امام (ره) آنها را بهتر از مردم زمان رسول الله می‌دانست، رهبری که ساده زیستی و زهد تهجد سرلوحه همه زندگی اش بود و همیشه سفارش مردم را به مسئولان می‌کردند.

امام خمینی (ره) همواره خود را همانند مردم می‌دانستند و در شرایط سخت و تحمل سختی‌ها همراه مردم و مانند آنها زندگی می‌کردند آنچه یک مرجع دینی در طول زندگی اش رعایت می‌کرد در فضایی که اکثریت مردم و به ویژه قشر مستضعف جامعه زندگی می‌کردند، ایشان زندگی کردند.

هم دردی امام (ره) با مردم در دوران مبارزات قبل از پیروزی انقلاب اسلامی

امام خمینی (ره) در پاریس با وجود آن هوای سرد و با توجه به کهولت سنی شان، دستور دادند وسایل گرمازای خانه مسکونی ایشان را خاموش کنند تا با مردم ایران که در زمستان ۵۷ دچار مضیقه شدید نفت بوده و مجبور بودند سرما را تحمل کنند، وضعی مشابه داشته باشند..

اعتقاد به مردم از دیدگاه امام خمینی (ره) قبل از پیروزی انقلاب اسلامی

شعله‌های انقلاب اسلامی از سال ۱۳۴۲ با مبارزات امام خمینی (ره) شروع به زبانه کشیدن کرد و امام (ره) با پشتوانه مردم پا به میدان مبارزه گذاشتند، اما درنهایت در سال ۵۷ به پیروزی رسید به طوری که امام (ره) معتقد بود و به صراحت بیان کردند، به پشتوانه ملت دولت تعیین می‌کنم و این باور ریشه در اعتقاد و باور قلبی امام (ره) نسبت به مردم بود و در سراسر دوران حیات ایشان و حتی رحلت شان و بعد از آن همچنان ادامه دارد.

امام خمینی (ره) نقش مردم را در همه ابعاد و مسائل اجتماعی و سیاسی می‌دیدند. زمانی که امام (ره) به ایران آمد و انقلاب به پیروزی رسید بحث انتخاب نوع حکومت مطرح می‌شود ودر یک رای گیری عمومی از همه ملت ایران و حتی آنها که در خارج از کشور زندگی می‌کردند خواسته شد نوع حکومت را تعیین کنند. مردم به پای صندوق‌های رای رفتند و به حکومت جمهوری اسلامی رای دادند. در حقیقت باید اذعان کرد مردم حکومت جمهوری را انتخاب و به آن رای دادند.

مردم مطالبات خود را از رهبر خود که اجرا کننده سیاسیت گذاری‌ها و اصول هست پیگیری می‌کردند و این موضوع در مسیر ۳۵ ساله انقلاب اسلامی در جریان بوده هست. امام (ره) بنیانگذار حکومت مردمی و اسلامی هست که همیشه پیوند عمیق با مردم داشته هست و امام (ره) خیلی زیبا و پررنگ حضور مردم را حتی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ترسیم می‌کند، وقتی برخی از افراد به ایشان می‌گویند: مسیر حرکت انقلاب کند شده و مردم خسته شده‌اند که امام خمینی (ره) در پاسخ به چنین افرادی می‌گویند: «هی نگویید مردم خسته می‌شوند، شما مردم را نمی‌شناسید. این مردم تا آخر با ما خواهند آمد. هر زمان ما روحانیان به میدان آمده‌ایم، آنها هم مهیا بوده‌اند.»

حتی برخی از مسئولان و ا شخاصی که از نزدیک با امام (ره) رفت و آمد داشتند و ایشان را می‌شناختند در مورد نقش و جایگاهی که امام خمینی (ره) برای مردم قائل بودند تاکید می‌کنند. به عنوان نمونه به مطلبی که شهید مطهری بیان کردند اشاره می‌کنیم: سرنوشت بسیاری از رهبران بزرگ دنیا اعم از مذهبی و غیر مذهبی را خیلی دقیق مطالعه کرده‌ام ولی هیچ کدام به اندازه امام (ره) معتقد به مردم نبودن امام (ره) اعتماد و اطمینان به امت مسلمان، را بسیار اساسی ومستحکم قبول داشتند، از موارداستثنایی و بی نظیر درتاریخ هست. برای آنان ارزش و احترام قائل بود و مردم را ولی نعمت خود می‌دانستند.

بخش مهمی از توجه امام خمینی (ره) به محرومان، مستضعفان، پابرهنه ها، افراد مستضعف و افراد حاشیه نشین معطوف بود و به مناسبت‌های گوناگون از آنان حمایت و دفاع می‌کرد. تا جایی که آنان را به عنوان الم داران اسلام ناب محمدی در مقابل اسلام آمریکایی معرفی فرمودند و اسلام فقرای دردمند، پابرهنگان، سیلی خوردگان، با اسلام ائمه معصومین (ع) و عارفان پاک طینت، مترادف برمی شمردند.

مستضعفان را ضعیف نمی‌شمردند، بلکه آنها را بالاتر از مستکبران و طاغوتیان می‌دانستند و در نظر ایشان دولت‌های استکباری و طاغوتی، مستضعفان را به استضعاف کشیده‌اند و نیروی ایمان مردم مستضعف را آن قدر ارزشمند محسوب می‌کند که امام خمینی (ره) رسول اکرم (ص) و یاران وی را از همین جمعیت به اصطلاح قشر مستضعف و پایین جامعه معرفی می‌کند و خاطرنشان می‌سازد: «فرستادگان الهی نیز از میان اقشار محروم برخاسته‌اند و با حمایت این افراد به ستیز با مخالفان و معاندان برخاسته‌اند.»

بیان این نکات نشان می‌دهد که امام خمینی (ره) عنایت ریشه‌ای و عمیقی و دقیق به قشر مستضعف جامعه دارد دیدگاه شان انقلاب را افراد طبقه کم درآمد و مستضعف جامعه به وجود آورده‌اند.

رهبری که در شرایط جنگی از کوپن استفاده می‌کرد

در تمام سال‌هایی که اجناس پرمصرف و کم یاب از طریق کوپن توزیع می‌شد، امام هم مانند سایر مردم اجناس کوپنی استفاده می‌کردند. یکی از افرادی که درمنزل ایشان و حسینیه فعالیت داشته، بیان می‌کند: اجناس کوپنی امام و همسرشان را می‌گرفتم و تحویل می‌دادم.

همسر یکی از اشخاصی که به دیدن همسر امام (ره) آمده بودند، مقدار قابل توجهی لباس نشسته در خانه مشاهده می‌کند وی از خانم اجازه می‌خواهد تا به ایشان در شستن لباس‌ها کمک کند که خانم نمی‌پذیرند و وقتی اصرار زیاد آن فرد را می‌بیند می‌گوید راستش پودر لباسشویی نداریم آن شخص از این که مشاهده می‌کند در خانه رهبر هم همه چیز به اندازه کوپن مصرف می‌شود نه بیشتر تعجب کرده بود.

 امام خمینی (ره) بسیار ساده و بدون تشریفات زندگی می‌کردند و این قدر به این مسئله معتقد بودند که فقط عمل نمی‌کردند بلکه به مسئولان هم توصیه عملی و زبانی دراین راستا داشتند هرگز از سطح زندگی یک طلبه ساده فراتر نرفتند.

امام خامنه‌ای می‌فرماید: «افتخار نظام اسلامی آن هست که امام (ره) تا پایان عمر در طلبگی زندگی کرد و بدون استثناء دامان خود را از طرز زندگی رایج مسئولان در سایر کشور‌ها پاکیزه نگه داشتند و مانند قشر‌های متوسط مردم خود زندگی کرده‌اند. مردم میان خود و مسئولان، آن فاصله عمیقی را که در همه جای دنیا میان مردم و مسئولان احساس می‌شود، مشاهده نکردند. حرف خود را بی محابا زده و اگر انتقادی داشته‌اند، به راحتی مطرح ساخته‌اند.»

وقتی امام خمینی (ره) خودش را از مردم جدا نمی‌داند

«اینک من به همه عزیزانی که خانه و کاشانه و جگرگوشگان خود را در این حوادث و میدان کارزار ازدست داده‌اند، عرض می‌کنم که به طور یقین شما احساس هم دردی این خدمت گزار و پدر پیر خود را درک می‌کنید که من ویرانی خانه‌های شما را ویرانی خانه خود و شهادت و جراحت عزیزان و فرزندان شما را شهادت و جراحت فرزندان خود می‌دانم و با شما هستم و شما را به صبر و مقاومت سفارش می‌کنم»

امام پس از عشق و علاقه به خدا و اولیاء، بیشترین عشق و علاقه را به مردم داشتند و عشق به مردم را عشق به خدا می‌دانستند و پیوسته می‌فرمودند: «دو چیز را دشمنان ما نشناخته‌اند، یکی اسلام و دیگری ما را آرامش مردم را می‌خواستند» و در این راستا همیشه به مسئولان سفارش می‌کردند.

عشق متقابل میان مردم وامام خمینی (ره)

حسن عارفی نقل می‌کند: یک روز صبح خدمت امام خمینی (ره) رسیدم ایشان را معاینه کردم و رفتم و بعد از خدمت شان مرخص شدم، بعد از من نامه‌ای بایک پولیور بافتنی به حضرت امام خمینی (ره) داده می‌شود. ایشان نامه را می‌خوانند، می‌بینند از بانویی دردمند هست و یادم نیست بچه اش شهید شده یا شوهرش؛ ولی به هر صورت آن خانم در نامه‌ای نوشته بودند: من هر ردیف از لباس را که می‌بافتم، یک صلوات هم می‌فرستادم و امام (ره) را هم در حین بافتن لباس دعا می‌کردم. ایشان هنگامی که این نامه را می‌خوانند، احساساتی شده و همین عامل باعث درد قلب شان می‌شود و سریع به من خبر دادند و خودم رابه جماران رساندم.

نهضتی که سال‌ها بعداز رحلت امام خمینی همچنان ادامه دارد

رحلت امام خمینی (ره) زلزله‌ای عظیم به پا کرد، همانند روز ۱۲ بهمن ۵۷ که امام قدم به خاک ایران که نه قدم برقلب‌ها و چشم‌های عاشقانش از سراسر ایران اسلامی گذاشت و مردم استقبالی بی نظیر و تاریخی از ایشان کردند، اما با این تفاوت که رحلتش درد و فراقی جانکاه بود رهبری و مراد پدری برای ملت ایران محسوب می‌شد مقتدایی که بعداز ائمه (ع) جهان هرگز به خود ندیده بود آن هم بعداز حکومت استبداد شاهنشاهی ودیکتاتوری وظلم‌ها وتباهی که برای ملت ایران به بار آورده بود.۱۴ خرداد ۶۸ تلخ‌ترین سخت‌ترین روز زندگی مردم ایران بعداز پیروزی انقلاب اسلامی به شمار می‌رود. مردم رهبری را بدرقه کردند که همه حیات دینی و اسلامی شان را مدیون و مرهون وی بودند.

مردم ایران فراموش نکرده و هرگز نمی‌کنند، نه تنها از ستم شاهان ستمگر شاهنشاهی بلکه از دست‌های چپاول غارتگران آمریکایی و غرب وشرق را از سرزمینشان کوتاه کرده و نجات شان داده بودند.

منادی وحدت در عصر جاهلیت مدرن سرمنشا عزت، اقتدار، امنیت، آزادی و استقلال را از دست داده بودند آنچه سال‌ها آرزوی ملت مسلمان ایران بود ر ابرایشان به ارمغان آورد وارزش‌های ناب اسلامی بار دیگر بعد از زمان نبی مکرم اسلام احیاء کرد صد‌ها توطئه و ترفند استکبار جهانی وایادی کفر و نفاق را با تکیه به خداوند و پشتوانه نیروی ایمان مردمی شجاع ومبارز خستگی ناپذیر پشت سرگذاشت جنگی ۸ ساله و نابرابر را رهبری وهدایت کرد و با نفس روحانی اش هزاران پیر و جوان آماده و جان برکف برای اطاعت ازفرامینش که منبعث از اسلام ناب بود به جبهه جنگ تحمیلی گسیل شده و عاشقانه با سلاح ایمان در برابر استکبار جهانی به مبارزه پرداختند و قدرت پوشالی و هیاهوی توخالی استکبار را درهم شکستند.

امام خمینی (ره) اسطوره تقوا و فضیلت بودندعارفی که ابعاد شخصیتی و فکریش عمیق و اندیشه‌های ناب اسلامی و ایمانی اش در بسیاری زمینه هاناشناخته ماند و حتی عاشقان و شیفتگانش ایشان همه جوانب و ابعاد شخصیتی ایشان را نمی‌شناسند.

رهبری که بیش ازهمه مسائل به وحدت مسلمانان جهان شیعه و سنی تاکید می‌کردند و همواره حفظ وحدت را عامل بقای نظام اسلامی می‌دانستند و همچنان که برای استقبال ورودش به ایران از همه دنیا آمده بودند خبرنگاران و رسانه‌ها خارجی وداخلی به انعکاس مراسم رحلتش پرداختند که همچنان بعد از گذشت ۲۷ سال مردم همچنان مراسم سالگرد رحلت ملکوتی اش را گرامی می‌دارند و انقلاب اسلامی با رهبری شاگرد امام خمینی (ره) آیت الله خامنه‌ای (مد ظله) به حرکت خود مقتدر و استوار ادامه می‌دهد و بعد ازرحلت و گذشت سال‌ها از رحلت امام خمینی (ره) ثمره و دستاورد‌های انقلاب اسلامی نه تنها در ایران که در تمامی کشور‌های تحت سلطه نمود عینی یافته هست.

حرکت و بیداری اسلامی که امروز در کشور‌های خاورمیانه و بسیاری از کشور‌های اسلامی رخ داده هست ثمره نهضت اسلامی و بینش آگاهی سایر کشور‌های اسلامی هست که از انقلاب اسلامی نشات گرفته هست انقلابی که خود منبعث از نهضت عاشوراست و ان شاءالله تا قیام حضرت مهدی (عج) استوار و پابرجا ادامه دارد.

انتهای پیام/ 241

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

از باور قلبی مردم به امام (ره) تا پیروزی انقلاب اسلامی بیشتر بخوانید »

منابع طبیعی اولین مرحله استعمار


گروه سیاسی دفاع‌پرس: رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با کارگزاران نظام در روز مبعث رسول اکرم (ص) به موضوع پدیده استعمار و سه مرحله‌ای بودن آن اشاره کردند. امام خامنه‌ای در این رابطه بیان کردند که استعمار سه مرحله دارد که مرحله اول آن استعمار منابع طبیعی هست. در همین رابطه در این گزارش به اهمیت توجه به این مرحله از استعمار یعنی استعمار منابع طبیعی خواهیم پرداخت.

استعمار، به‌ویژه در دوران مدرن، از ابزارهای کلیدی قدرت‌های بزرگ برای کنترل کشورها و ملت‌ها بوده هست. یکی از مراحل اصلی این فرآیند، غارت منابع طبیعی ملت‌هاست که زمینه‌ساز تسلط اقتصادی و سیاسی قدرت‌های استعماری می‌شود. در این میان، آمریکا به عنوان یک قدرت در قرن بیستم و بیست‌ویکم، نقشی برجسته در بهره‌برداری از منابع طبیعی کشورها ایفا کرده هست. تاریخ ایران نیز نمونه‌ای روشن از این نوع استعمار هست، جایی که منابع عظیم نفت و گاز این کشور بارها به دست قدرت‌های خارجی مورد غارت قرار گرفته‌ هست.

ایالات متحده در طول تاریخ خود، از دوران استعمار داخلی سرخ‌پوستان تا نفوذ بین‌المللی در قرن بیستم، همواره به دنبال دسترسی و بهره‌برداری از منابع طبیعی بوده هست. در قرن نوزدهم، آمریکا با سیاست‌هایی مانند خرید لوییزیانا و توسعه مرزهای غربی، به دست‌اندازی به منابع طبیعی گسترده‌ای چون طلا، نقره، و زمین‌های کشاورزی پرداخت. این اقدامات اغلب با سرکوب و نابودی جوامع بومی همراه بود.

با ورود به قرن بیستم، سیاست‌های استعماری آمریکا به فراتر از مرزهای این کشور گسترش یافت. آمریکای لاتین، به‌ویژه کشورهای نفت‌خیز مانند ونزوئلا و مکزیک، به اهداف اصلی این سیاست‌ها تبدیل شدند. شرکت‌های آمریکایی مانند استاندارد اویل در این کشورها حضور گسترده‌ای یافتند و به استخراج نفت و دیگر منابع طبیعی پرداختند. این غارت منابع اغلب با حمایت مستقیم دولت آمریکا از دیکتاتورهای محلی همراه بود که در ازای حفظ قدرت، اجازه بهره‌برداری از منابع کشور خود را به شرکت‌های خارجی می‌دادند.

در خاورمیانه نیز، ایالات متحده از دهه ۱۹۴۰ به دنبال دسترسی به منابع عظیم نفتی این منطقه بود. عربستان سعودی یکی از نخستین کشورهایی بود که تحت نفوذ شرکت‌های نفتی آمریکایی قرار گرفت. قرارداد آرامکو (Arabian American Oil Company) در سال ۱۹۳۳ به این شرکت اجازه داد تا بهره‌برداری گسترده‌ای از نفت عربستان داشته باشد که این روند در دهه‌های بعدی با مداخله نظامی و سیاسی آمریکا در کشورهای نفت‌خیز منطقه ادامه یافت.

در رابطه با ایاران نیز می‌توان گفت، به دلیل موقعیت ژئوپلیتیکی و منابع طبیعی گسترده، از دیرباز مورد توجه قدرت‌های استعماری بوده هست. نخستین نمونه بارز از این نوع استعمار، قرارداد دارسی در سال ۱۹۰۱ بود که به ویلیام ناکس دارسی، یک سرمایه‌دار انگلیسی، حق انحصاری بهره‌برداری از نفت ایران را اعطا کرد. این قرارداد، که سهم ایران از درآمد نفتی را به حداقل ممکن کاهش داده بود، نماد روشنی از غارت منابع طبیعی ایران توسط قدرت‌های خارجی بود.

در دوران رضا شاه، تلاش‌هایی برای کاهش نفوذ خارجی در اقتصاد ایران صورت گرفت، اما با اشغال ایران توسط متفقین در جنگ جهانی دوم، این روند معکوس شد. پس از جنگ، محمد مصدق به عنوان نخست‌وزیر ایران تلاش کرد با ملی کردن صنعت نفت، کنترل منابع طبیعی کشور را از دست شرکت‌های خارجی خارج کند. این اقدام، که در سال ۱۳۳۰ (۱۹۵۱) به تصویب رسید، به شدت با مخالفت بریتانیا و آمریکا مواجه شد.

در سال ۱۳۳۲ (۱۹۵۳)، کودتای ۲۸ مرداد با حمایت مستقیم سازمان سیا و سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا (MI6) به سرنگونی دولت مصدق انجامید. پس از این کودتا، قراردادهای نفتی جدیدی میان ایران و یک کنسرسیوم بین‌المللی به امضا رسید که سهم قابل توجهی از درآمد نفتی ایران را به شرکت‌های آمریکایی، بریتانیایی و دیگر شرکت‌های غربی اختصاص می‌داد. این روند نشان‌دهنده ادامه استعمار منابع طبیعی ایران توسط قدرت‌های خارجی بود.

در دوران پهلوی دوم، حضور آمریکا در صنعت نفت ایران بیش از پیش افزایش یافت. قراردادهای نفتی منعقدشده در این دوره، اگرچه نسبت به دوران دارسی و کنسرسیوم تا حدی شرایط بهتری برای ایران داشتند، اما همچنان سهم بزرگی از ثروت نفتی کشور را به خارج منتقل می‌کردند. حمایت ایالات متحده از حکومت پهلوی نیز به ادامه این روند کمک کرد.

انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، نقطه عطفی در تاریخ کشور بود که به ملی‌سازی دوباره منابع طبیعی انجامید. پس از انقلاب، دولت ایران کنترل کامل منابع نفتی کشور را به دست گرفت و شرکت‌های خارجی از صنعت نفت ایران حذف شدند. با این حال، ایالات متحده با تحریم‌های اقتصادی و سیاسی خود تلاش کرد ایران را به انزوا بکشاند و دسترسی این کشور به بازارهای جهانی انرژی را محدود کند.

انتهای پیام/381

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

منابع طبیعی اولین مرحله استعمار بیشتر بخوانید »

سردار شمخانی

سردار شمخانی: ارتش جمهوری اسلامی در زمره قدرت‌های برتر جهان است


به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، سردار «سهراب‌علی شمخانی» معاون حقوقی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در همایش رونمایی از «دادخواست مردم ایران برای مطالبه اموال غارت‌شده توسط خاندان پهلوی و دولت تروریست آمریکا» که در اردوگاه فرهنگی تربیتی الزهرا برگزار شد، با بیان اینکه آمریکا با کودتای ۲۸ مرداد، کشورمان را به مدت ۲۵ سال از روند توسعه محروم کرد، اظهار داشت: اگر دولت قانونی مصدق و نخبگان کشور بر سرکار بودند، قطعاً ما پیشرفت‌های بیشتری را در ایران، شاهد بودیم.

سردار شمخانی با اشاره به فرار محمدرضا شاه از کشور در تاریخ ۲۶ دی ۱۳۵۷ گفت: با فرار شاه، بخشی از دارایی‌های کشورمان به صورت مستقیم و بخشی به شکل غیرمستقیم توسط خاندان پهلوی از ایران خارج و به آمریکا و کشور‌های اروپایی منتقل شد. 

معاون حقوقی سپاه با بیان اینکه بر اثر هدایت‌های امام خمینی (ره) و خروش مردم، شاه از کشور فرار کرد، افزود: حقوق ۳۵ هزار مستشار آمریکایی در ایران سه برابر حقوق ارتشی‌ها در آن زمان بود؛ همچنین آمریکا به جای یک وابسته نظامی در کشورمان بیش از ۵۴ هزار وابسته نظامی در کشورمان داشت و تلاش می‌کرد که انقلابی در ایران صورت نگیرد.

وی با بیان اینکه آمریکایی‌ها در آن دوران، خواسته‌های خود را به ایران دیکته می‌کردند، عنوان کرد: در آن زمان روزی شش میلیون نفت در کشورمان تولید می‌شد؛ اما متأسفانه منابع آن در کشورمان هزینه نمی‌شد و بخش زیادی از روستا‌های ما در آن دوران برق نداشتند و آب هم در روز فقط چند ساعت وصل بود.

سردار شمخانی با تأکید بر اینکه در آن زمان، ۱۴ هزار پزشک در کشورمان فعالیت می‌کردند که اکثر آن‌ها هندی و اهل دیگر کشور‌ها بودند، اظهار داشت: این در حالی است که امروز بیش از ۶۰ هزار پزشک زن داریم و این یکی از بزرگترین افتخارات ما است. 

معاون حقوقی سپاه با تأکید بر اینکه بیش از یک میلیون دلار از درآمد کشورمان توسط خاندان پهلوی در راه فحشا هزینه شد، گفت: بر اساس اسنادی که منتشر شده و اعترافات سران رژیم طاغوت، بخشی از درآمد فروش نفت که دو میلیون دلار بود به حساب محمدرضا شاه واریز می‌شد.

وی با مقایسه وضعیت ارتش شاهنشاهی و ارتش جمهوری اسلامی تصریح کرد: امروز ارتش ما جزو چند قدرت اول جهان و یک ارتشی حزب‌اللهی و مکتبی است.

ادامه دارد…

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سردار شمخانی: ارتش جمهوری اسلامی در زمره قدرت‌های برتر جهان است بیشتر بخوانید »

نفت و نابرابری در رژیم پهلوی؛ ثروتی که به عدالت نرسید


گروه سیاسی دفاع‌پرس: رهبر انقلاب اسلامی اسلامی در سخنرانی اخیر خود، به موضوع صادرات شش میلیون بشکه نفت توسط رژیم پهلوی در مقابل جمعیت ۳۵ میلیونی کشور اشاره کردند. معظم له این مسئله را نمادی از اوج شکاف طبقاتی و بی‌عدالتی در دوران پهلوی دانستند. این نکته مهم، فرصتی هست برای بررسی تاریخی نحوه مدیریت درآمد‌های نفتی و تاثیر آن بر ساختار اقتصادی و اجتماعی ایران پیش از انقلاب.

از دهه ۱۳۴۰، درآمد‌های نفتی ایران به‌واسطه افزایش تولید و صادرات نفت به شدت رشد کرد. این روند در دهه ۱۳۵۰ با شوک نفتی ۱۹۷۳ به اوج رسید و درآمد‌های نفتی به چندین برابر افزایش یافت. براساس گزارش‌های موجود، رژیم پهلوی در این دوره حدود ۶ میلیون بشکه نفت در روز صادر می‌کرد و درآمد‌های ناشی از آن به خزانه دولت سرازیر می‌شد. اما سوال کلیدی اینجاست که این ثروت عظیم چگونه مدیریت شد و چه تاثیری بر جامعه ایران داشت؟

مطالعات تاریخی نشان می‌دهند که بخش عمده‌ای از این درآمد‌ها به‌جای سرمایه‌گذاری در توسعه متوازن و رفع محرومیت‌ها، به پروژه‌های لوکس و هزینه‌های غیرضروری اختصاص یافت. جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی، ساخت کاخ‌های متعدد و خرید تسلیحات پیشرفته از غرب تنها نمونه‌هایی از این هزینه‌ها بودند. علاوه بر این، بخش زیادی از ثروت نفتی به جیب خاندان پهلوی و نزدیکان آنها می‌رفت. اسناد تاریخی، از جمله گزارشات حسین فردوست و آرشیو‌های مطبوعاتی، نشان می‌دهند که فساد گسترده در میان نخبگان حاکم، مانع از توزیع عادلانه این ثروت شد.

در حالی که شهر‌های بزرگی مانند تهران و اصفهان شاهد رشد سریع اقتصادی و صنعتی بودند، مناطق روستایی و محروم از امکانات اولیه‌ای مانند بهداشت و آموزش بی‌بهره ماندند. تمرکز ثروت در دست گروه‌های خاص و بی‌توجهی به توسعه متوازن، به ایجاد شکاف عمیق بین شهر و روستا انجامید. طبق آمار‌های آن زمان، در حالی که طبقه اشراف و نخبگان نزدیک به حکومت در رفاه کامل زندگی می‌کردند، بسیاری از مردم عادی برای تامین نیاز‌های اولیه خود با مشکلات جدی مواجه بودند.

این نابرابری، حتی در شهر‌های بزرگ نیز مشهود بود. رشد نامتوازن اقتصادی، طبقه متوسط را به حاشیه رانده و فاصله طبقاتی را بیش از پیش تشدید کرد. در نتیجه، جامعه ایران به دو بخش کاملاً جداگانه تقسیم شد: اقلیتی ثروتمند و مرفه که از امکانات لوکس بهره‌مند بودند و اکثریتی محروم که در فقر به سر می‌بردند. فقری که در مناطق روستایی و حاشیه شهر‌ها وجود داشت، در تقابل با زندگی اشرافی طبقه حاکم، خشم اجتماعی را شعله‌ور کرد.  نابرابری در توزیع ثروت و خدمات، باعث مهاجرت گسترده روستاییان به شهر‌ها شد. این مهاجرت‌ها منجر به گسترش سکونت‌گاه‌های غیررسمی و مشکلات اجتماعی در شهر‌های بزرگ شد.  نابرابری اقتصادی و اجتماعی، یکی از عوامل اصلی اعتراضات مردمی در دهه ۱۳۵۰ بود که نهایتاً به انقلاب اسلامی منجر شد.

تمرکز ثروت و فساد گسترده در رژیم پهلوی، علاوه بر مشکلات اقتصادی، نارضایتی‌های اجتماعی را نیز افزایش داد. در دهه ۱۳۵۰، اعتراضات و شورش‌های مردمی به‌ویژه در مناطق محروم شدت گرفت. فقر و نابرابری، به همراه نبود آزادی‌های سیاسی، بستری مناسب برای رشد نارضایتی‌های عمومی و شکل‌گیری انقلاب اسلامی فراهم کرد. بسیاری از مورخان معتقدند که یکی از دلایل اصلی سقوط رژیم پهلوی، ناتوانی در مدیریت عادلانه ثروت ملی و بی‌توجهی به عدالت اجتماعی بود.

نفت و نابرابری در دوران پهلوی، یک نمونه تاریخی از اهمیت مدیریت صحیح منابع ملی هست. رژیمی که به‌جای توزیع عادلانه ثروت، آن را به منافع اقلیت محدود کرد، نه تنها مشروعیت خود را از دست داد، بلکه زمینه‌های فروپاشی خود را نیز فراهم کرد. عدالت اجتماعی و توسعه متوازن، نه تنها یک آرمان اخلاقی، بلکه ضرورتی برای حفظ ثبات و پیشرفت هر جامعه‌ای هست.

برای بررسی بیشتر این موضوع، می‌توان به منابعی مانند «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» اثر حسین فردوست و گزارش‌های بانک جهانی درباره وضعیت اقتصادی ایران در دهه ۱۹۷۰ مراجعه کرد. اسناد تاریخی و آرشیو مطبوعاتی نیز تصویر دقیقی از نابرابری‌های این دوره ارائه می‌دهند. با این حال به طور کلی رژیم پهلوی با درآمد‌های نفتی عظیم خود می‌توانست پایه‌های یک توسعه پایدار و عدالت اجتماعی را بنیان‌گذاری کند. اما تمرکز بر پروژه‌های لوکس، فساد گسترده و نادیده گرفتن نیاز‌های اکثریت مردم، باعث شد این فرصت بی‌نظیر تاریخی از دست برود. این رویکرد، نارضایتی عمومی را افزایش داد و زمینه‌های انقلاب اسلامی را فراهم کرد. اقتصاد نفتی ایران در دوران پهلوی، نمونه‌ای بارز از مدیریت ناکارآمد منابع طبیعی هست که به جای کاهش نابرابری، به تشدید آن منجر شد.

انتهای پیام/381

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

نفت و نابرابری در رژیم پهلوی؛ ثروتی که به عدالت نرسید بیشتر بخوانید »