رژیم پهلوی

گور دسته جمعی برای دفن شهدای مسجد گوهرشاد/ کامیون‌هایی که حامل جنازه شهداء بودند! / ماجرای زنده به گور کردن زخمی‌ها توسط عمال رضاخان

گور دسته جمعی برای دفن شهدای مسجد گوهرشاد/ ماجرای زنده به گور کردن زخمی‌ها توسط عمال رضاخان


به گزارش مجاهدت از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، تاریخ ایران در دوره حاکمیت پهلوی جنایت‌های بسیاری را دیده است که یکی از این جنایت‌ها فاجعه کشتار مردم در مسجد گوهرشاد است. روایت‌های شاهدان عینی حکایت از قساوت قلب عمال رضاخان در این واقعه دارد. ماجرایی که امروز بعد از گذشت چندین دهه هنوز بسیاری از ابعاد ضدانسانی آن ناپیدا مانده است.

مرکز اسناد انقلاب اسلامی گزارشی از حادثه مسجد گوهرشاد که روز ۲۱ تیر ۱۳۱۴ توسط دژخیمان پهلوی رخ داد به نقل از شاهدان عینی منتشر کرد.

شرح واقعه

روز شنبه (۲۱ تیر ۱۳۱۴) مسجد دیگر جای سوزن انداختن نیست. شعار‌های ضدسلطنت سر داده می‌شوند. مردم مسجد یکپارچه سرود مقاومت سر می‌دهند. دولتیان وحشت خویش را به مرکز خبر می‌دهند. مرکز تلگراف‌خانه‌ مشهد شاهد رفت و آمد شتاب‌زده‌ نمایندگان حکومت است. رضاخان دستور می‌دهد که «مسجدیان» را تار و مار کنند و همه را بگیرند و مجازاتشان کنند.

سران قشون، شهربانی و آگاهی نیرو‌های خویش را هماهنگ می‌کنند و قرار می‌شود بعد از نیمه‌های شب کشتار آغاز شود. قبل از ظهر قزاقان در شهر و نقاط حساس و استراتژیک حوالی مسجد گوهرشاد مستقر می‌شوند و مسلسل‌های سنگین را بر بام‌های مشرف به حیاط گوهرشاد مستقر می‌کنند و حضور خود را در آنجا اینگونه توجیه می‌کنند که برای حفاظت از بانک‌ها آمده‌اند.

«اسدی» نایب‌التولیه از نقشه‌ کشتار مطلع است و چون می‌داند که مجتهدین هم در مسجد هستند، درصدد برمی‌آید که آنها را از مسجد خارج کند؛ لذا به دروغ پیام می‌فرستد که تلگراف شما را اعلی‌حضرت همایونی پاسخ گفته‌اند که برای مذاکره تشریف بیاورید.

با این حیله مجتهدین را از کشیک‌خانه‌ مسجد به دارالتولیه می‌کشانند. شاید هم این حیله را خود سران و طراحان جنایت خلق کردند برای اینکه اگر مجتهدین و علمای طراز اول در این حمله و یورش کشته می‌شدند، خراسان یکپارچه آتش می‌شد و این آتش گسترش می‌یافت و دیگر به هیچ روی قابل جلوگیری نبود.

توپ‌های سنگین در خیابان رو به‌ روی مسجد گوهرشاد استقرار یافته و در ذهن مردم مشهد هجوم روسیه را در سال ۱۳۳۰ قمری به سرکردگی ژنرال «ردکو» دوباره زنده کرده است؛ اما این‌بار روس‌ها نیستند که می‌خواهند حمله کنند بلکه قزاقان رضاخان هستند.

پاسی از نیمه‌های شب ۱۲ ربیع‌الثانی گذشته بود که صدای غرش مسلسل‌های قزاقان آسمان مقدس خراسان را به لرزه انداخت و قشون شرق به فرماندهی سرلشکر «ایرج مطبوعی» و… برای فتح مسجد گوهرشاد به حرکت درآمد و صدای شیپور آغاز جنگ از همه طرف بلند شد.

عده‌ای از مأموران مخفی رژیم قبلاً وارد مسجد شده بودند و قرار بود از داخل وارد عمل شوند و راه‌ها را برای ورود نیرو‌های رضاخان به داخل مسجد هموار سازند و چنین شد. دژخیمان اسلحه به دست پای به درون خانه‌ خدا گذاشتند و همه‌ «مسجدیان» را از دم تیغ گذراندند و به هیچ‌کس رحم نکردند و به قول خودشان «کاری کردند که روس‌ها نکرده بودند.»

هنگامی که سپیده سر زد، دیگر نه صدای گلوله‌ای بود و نه صدای «یاعلی (ع)، یاعلی (ع)» و قزاقان فاتح در پناه مسلسل کور و نابینای خویش پای بر روی کشته‌شدگان بر زمین فتاده می‌گذاشتند و به دنبال زندگانی بودند که در پناهگاهی از دسترس گلوله به دور مانده‌اند. سپس کامیون‌ها را آوردند برای بردن جنازه‌ مدافعانی که جز اسلحه‌ ایمان و شهادت سلاح دیگری نداشتند. به گفته‌ یک شاهد عینی ۵۶ کامیون جنازه بردند و زخمی‌ها را هم همراه کشته‌شده‌ها در گودالی در محله‌ی خشتمال‌ها و باغ خونی مشهد دفن کردند.

یک شاهد عینی: کشته‌ها را درون خندق دفن کردند!

«حسینعلی ذوالفقاری گل‌مکانی» از جمله پاسبانانی است که خود شاهد جرایانات مسجد گوهرشاد بوده است. وی در خاطرات خود درباره آن روز می‌گوید: «شب پنج‌شنبه چند نفر نظامی و پلیس رفتند و چند تیر انداختند که ۲۸ نفر کشته شدند. از شهربانی برای «شاه‌حسین قلی‌زاده بیات» سرهنگ‌ دو رئیس شهربانی تلگراف کردند که پهلوی دستور داده است که مردم را هر طور که هست بیرون کنند و مسجد را خراب کنند. من مسجدی می‌سازم که از اولی بهتر باشد. به رئیس نظمیه اینجا گفت این‌ها را.»

این پاسبان ادامه می‌دهد: «برای روز پنج‌شنبه و جمعه ۲۰ نفر از ما را (هشت پلیس و دوازده نظامی، یک سرهنگ و یک سرپاسبان یکم و یک ستوان یکم و یک گروهبان یکم) مأمور کردند و به مسجد رفتیم و وقتی که رسیدیم، دیدیم همه نشسته‌اند و شیخ بهلول هم بالای منبر موعظه می‌کند.

ساعت ۱۲ شب وارد مسجد شدیم. بهلول داشت صحبت می‌کرد. سه _ چهار نفر هم مثل نواب احتشام و بحرالعلوم و حسن اردکانی و حاج سید ابوالحسن اصفهانی پای منبر نشسته بودند. یک دفعه تیراندازی شروع شد و تمام مردم حرکت کردند.

ایرج مطبوعی به ما گفت فرار کنید. من به صحن نو آمدم و از صحن نو به دم بست پایین خیابان جلوی گاراژ سعادت رفتم. صدای تیر در مسجد بلند شد و تک تک بود و بعد پرزور شد و ما جلوی دارالسیاده رفتیم. درب را از داخل شکستند، آن وقت از آن درب شکسته من همراه با دو نفر افسر وظیفه به آن طرف رفتیم و دیدیم هزار نفر هزار نفر دارند فرار می‌کنند. تیر هم بی‌شمار شلیک می‌شدند، همه به این طرف و آن طرف می‌افتادند. تا ساعت پنج صبح مردم را پراکنده کردند. نواب، حسن اردکانی و بحرالعلوم را از منبر صاحب‌الزمان بیرون آوردند و کتف آن‌ها را بستند و بردند.»

وی درباره تعداد شهدای آن روز می‌گوید: «رضا کوه‌سرخی» پشت مسلسل بود. آن شب حدود دو سه هزار نفر را کشتند و بردند بیرون دروازه پایین خیابان در قبرستان بالا خیابان که الان درخت کاشته‌اند، خندق کندند. هر کسی که کشته می‌شد را در ماشین‌ها می‌ریختند و در آن خندق می‌انداختند و خاک روی آن‌ها می‌ریختند. روز جمعه کسی را به بارگاه راه نمی‌دادند. هر جای مسجد را که گلوله خورده بود درست می‌کردند. بعد از درست کردن اجازه دادند که رفت و آمد بشود.»

وقتی عمال رضاخان، زخمی‌ها را زنده زنده دفن کردند!

حاج «غلامعلی نخلعی» کفشدار مسجد گوهرشاد که فردای حادثه در مسجد حاضر شد و از نزدیک شاهد جنایت عمال رضاخان بود اظهار داشت: «نصف شب بود که صدای تیر و تفنگ بلند شد. صبح که آمدم دیدم دور تا دور فلکه قشون ایستاده است و کسی نمی‌تواند رفت و آمد کند. من آمدم که به داخل مسجد بروم اما سرباز‌ها جلوی مرا گرفتند. یک صاحب‌منصب به آن‌ها گفت: می‌خواهد برود تا کثافت‌کاری‌های شما را پاک کند بگذارید برود.

باز آمدم جلوی مسجد رسیدم، سرباز‌ها جلویم را گرفتند. افسری برگشت به آنها گفت این از مستخدمین مسجد است بگذارید برود کثافت‌کاری‌های شما را پاک کند. وقتی داخل مسجد رفتم، دیدم که همه‌ جا خون ریخته است. این طرف و آن طرف پر از خون بود. چادر زن‌ها، تکه‌پاره لباس‌ها و کفش و کلاه‌ها بود که در مسجد ریخته شده بود اما کسی نبود. جلوی کفش‌کن پر از خون بود.

مرده‌ها را داشتند می‌بردند. یک درب چوبی بود که از آنجا که روی جنازه روی آن ریخته بودند رویش و برده بودند پر از خون بود. کمپرسی آوردند و مرده‌ها را بردند در یک گودالی که کنده بودند ریختند. کسانی که هنوز جان داشتند، ولی آن‌ها را هم در کمپرسی ریختند. خلاصه ما هم دیگر به تطهیر و تمیز کردن و شستشو پرداختیم.

بعد از اینکه ورود به مسجد و نماز در آن برای دو روز قدغن بود که کسی به مسجد بیاید و نماز بخواند این آقای متولی بزرگ که میرزا طاهر بود، ما را صدا کرد که فلانی بیا اینجا را امضا کن. گفتم چرا امضا کنم؟ بخوان ببینم. گفت نوشته که در حال بیرون کردن مردم از مسجد، دو، سه نفر خفه شده‌اند! گفتم آقا چرا امضا کنم؟ این همه آدم کشته‌اند و من شاهد بوده‌ام. گفت من می‌گویم امضا کن. گفتم تو بیخود می‌گویی، اگر می‌خواهی آنچه را دیدم بنویس تا امضا کنم. خلاصه امضا نکردم.

حمل جنازه توسط کامیون!

حجت‌الاسلام‌ و المسلمین میرمحمدحسین حسینی اصفهانی یکی دیگر از شاهدان عینی این واقعه تلخ هم روایتی از این حادثه خونین دارد. او می‌گوید: «[در روز واقعه]… صحن‌های مسجد گوهرشاد پر از جمعیت بود. بعضی دعا می‌خواندند و بعضی چرت می‌زدند، بعضی می‌خوابیدند، بعضی به نماز و دعا و مناجات مشغول بودند و خلاصه ساعت یک ربع به دوازده مانده یا یک ربع بعد از دوازده (تردید دارم) از بالای بام‌های مسجد گوهرشاد گنبد و مردم و حرم را بستند به مسلسل و کشتند.

من آن شب در یکی از اطاق‌های صحن کهنه بودم. یکی از رفقا برخورد کرد به من گفت بیا برویم اینجا که از همه‌جا امن‌تر است. کشتند و آن هم کشتنی که تا به حال هم کسی نتوانسته است حساب کند که در قضیه مسجد گوهرشاد مشهد چقدر خون ریخته شد و چقدر آدم کشته شد و چقدر آدم نمرده زیر خاک رفت.

یکی از رفقایم در مدرسه نواب بود، جلوی مدرسه ایستاده بود. خودش برایم نقل می‌کرد کامیون‌ها که جنازه‌ها را در آن‌ها ریخته بودند، می‌آمد برود و یک مرتبه دیدم از یکی از این کامیون‌ها صدا می‌آید و یک نفر می‌گوید من زنده‌ام! مرا کجا می‌برید؟ خلاصه این‌ها را کجا بردند و توی کدام گودال ریختند و خاک روی آن‌ها ریختند نمی‌دانیم…»

منبع: قیام گوهرشاد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی

انتهای پیام/ 118

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

گور دسته جمعی برای دفن شهدای مسجد گوهرشاد/ ماجرای زنده به گور کردن زخمی‌ها توسط عمال رضاخان بیشتر بخوانید »

هسته اولیه شورای انقلاب چگونه شکل گرفت؟

هسته اولیه شورای انقلاب چگونه شکل گرفت؟


به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، کانال تلگرامی مرکز اسناد انقلاب اسلامی نوشت: در 22 دی 57، موجودیت «شورای انقلاب» اعلام شد، اما هسته اولیه این شورا در اوایل آبان تشکیل شده بود. به روایت آیت‌الله بهشتی، امام خمینی یک‌ گروه‌ پنج‌ نفره‌ را تعیین کرده و فرمودند: «این‌ گروه‌ پنج‌ نفری‌ درباره‌ مسائل‌ تصمیم‌ بگیرد و به‌ وسیله‌ تلفن‌ یا مسافر اطلاع‌ بدهد تا من‌ در جریان ‌باشم‌.» این پنج نفر عبارت بودند از: آقایان بهشتی، مطهری‌، ‌هاشمی‌ رفسنجانی‌، باهنر و موسوی‌ اردبیلی‌. امام‌ ‌مهم‌ترین‌ مأموریت‌ این‌ هسته‌ پنج‌ نفره‌ را مطالعه‌ درمورد مدیریت‌ آینده‌ کشور قراردادند تا «کیفیت‌ کار و افراد مفید و متناسب‌ با انقلاب‌ اسلامی‌ را نیز معرفی‌ کنند.» سپس آیت‌الله مطهری‌ خدمت‌ امام‌ می‌رسند و پیشنهاد می‌دهند «خوب‌ است‌ نام‌ این‌ گروه‌ را شورای‌ انقلاب‌ بگذاریم» که‌ مورد موافقت‌ امام‌خمینی‌ قرار می‌گیرد. در همین‌ زمان‌ بود که‌ حضرات آیات خامنه‌ای، طالقانی‌ و مهدوی‌کنی‌ نیز به‌ این‌ جمع‌ اضافه شده و هسته اصلی شورای انقلاب را شکل می‌دهند.

منبع این نوشته یک‌سال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه است.





منبع

هسته اولیه شورای انقلاب چگونه شکل گرفت؟ بیشتر بخوانید »

حکومتی که مصداق واقعی کلمه بی‌غیرت است

حکومتی که مصداق واقعی کلمه بی‌غیرت است


به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، یک کاربر فضای مجازی در توییتر نوشت:

متفقین کشورت را آشغال کنند؛

بی اجازه در کشورت کنفرانس برگزار کنند؛

راهت ندهند و خودت و ملتت را تحقیر کنند؛

و…

بعد به عنوان شاه دستور بدهی، ۳خیابان در تهران به نام آن‌ها(چرچیل، روزولت و استالین) نامگذاری شود!

درستش این بود که در لغتنامه در تعریف کلمه بی‌غیرت می‌نوشتند: پهلوی…

حکومتی که مصداق واقعی کلمه بی‌غیرت است

*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.





منبع

حکومتی که مصداق واقعی کلمه بی‌غیرت است بیشتر بخوانید »

بهزاد نبوی: باید مشکل برجام حل شود تا مردم نفس بکشند/ «دانستن حق مردم است» اما نه درباره اقدامات مثبت دولت رئیسی!

بهزاد نبوی: باید مشکل برجام حل شود تا مردم نفس بکشند/ «دانستن حق مردم است» اما نه درباره اقدامات مثبت دولت رئیسی!


اولین قراردادی که آمریکا پس از انقلاب درباره آن عهدشکنی کرد، قرارداد الجزایر بود.نکته قابل توجه اینجاست که طرف قرارداد در دولت وقت «بهزاد نبوی» بود. این قرارداد یک سویه از طرف آمریکا نقض شد.

سرویس سیاست مشرق – روزانه می‌توان از لابه‌لای گزارش‌ها و عناوین خبری رسانه‌های مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابل‌توجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که می‌تواند برای مخاطبین قابل‌استفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه “ویژه‌های مشرق” نکات و تأملات قابل‌استخراج از رسانه‌ها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با   «ویژه‌های مشرق» همراه شوید.

*******

** بهزاد نبوی: باید مشکل برجام حل شود تا مردم نفس بکشند

«بهزاد نبوی» فعال اصلاح طلب و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ در مصاحبه با روزنامه شرق گفت:«مشکل اقتصادی و معیشتی ما الان در تاریخ چهل‌واندی سال بعد از انقلاب بی‌سابقه است. ما هرگز تا این حد مشکل نداشته‌ایم. برای حل این مشکلات اقتصادی که می‌شود اسمش را بحران اقتصادی‌-معیشتی گذاشت، اولین کاری که می‌شود کرد این است که در سیاست خارجی ما تجدیدنظر کنیم. همه نه اما بسیاری از مشکلات ناشی از تحریم بی‌سابقه اقتصادی کشورمان است».

نبوی در بخش دیگری از این مصاحبه گفت:«این مشکل فعلی از راه رفع تحریم‌ها حل می‌شود. رفع تحریم‌ها هم راهش مذاکره با جهان خارج و حل مشکلات سیاست خارجی است تا بتوانیم یک حداقل زندگی قابل قبول برای مردم درست کنیم… من دو توصیه به حکومت دارم؛ یک اینکه هرچه زودتر مشکل برجام و تحریم‌ها را حل کنند. نه اینکه این باعث شود همه مشکلات حل شود، نه، بلکه این باعث می‌شود تا حداقل مردم بتوانند نفس بکشند و تا شرایط به حالت نیمه عادی برنگشته یک طرح شبیه سهمیه‌بندی برای تأمین حداقل نیازهای مردم به شکل مدرن اجرائی کنند».

بهزاد نبوی: باید مشکل برجام حل شود تا مردم نفس بکشند/ «دانستن حق مردم است» اما نه درباره اقدامات مثبت دولت رئیسی!

بهزاد نبوی در مصاحبه مذکور از تجدیدنظر در سیاست خارجی به عنوان راه حل اصلی برای نیل به گشایش اقتصادی سخن گفته است. این در حالی است که این ایده در دولت روحانی به صورت تمام و کمال اجرا شده و هشت سال فرصت ها و سرمایه های کشور به پای آن قربانی شد.

دولت روحانی مدعی بود که باید با کدخدا! بست و اگر این اقدام انجام شود، مشکلات اقتصادی نیز رفع می شود. بر همین اساس برای اولین بار پس از انقلاب، وزرای خارجه ایران و آمریکا با یکدیگر دیدار کرده و روسای جمهور دو کشور نیز تلفنی گفت و گو کردند.

و بر همین اساس مذاکرات هسته ای پیش رفت و برجام امضا شد. دقیقا با دست فرمان مدنظر بهزاد نبوی همفکران وی، دولت روحانی با عجله و پیش دستانه و یکطرفه تعهدات ایران را انجام داد و سپس موعد اجرای تعهدات طرف مقابل فرا رسید.

دولت اوباما که مقامات ارشد دولت قبل، وی را فردی مودب! و باهوش! نامیده بودند، در اولین روز اجرای برجام، ایران را مجددا تحریم کرد. وی در ادامه قانون وضعیت اضطراری علیه ایران را تمدید و قانون محدودیت ویزا را نیز امضا کرد.

براساس مستندات منتشر شده، دولت اوباما رکورددار تحریم های ضدایرانی در ۴۰ سال اخیر است. یعنی در پسابرجام رکورد تحریم های ضدایرانی شکسته شد. این در حالی است که اگر ادعای بهزاد نبوی و همقطاران وی درست بود، باید در این مقطع شاهد کاهش و به قول خود آقایان شاهد «لغو بالمره تحریم ها بودیم و نه تعلیق».

دولت روحانی همه امور و حتی آب خوردن مردم را به برجام گره زد و حالا بهزاد نبوی نفس کشیدن مردم را به برجام گره زده است. وی و همفکران او اصرار دارند که ایران از یک سوراخ چندین بار گزیده شود.

لازم به ذکر است که اولین قراردادی که آمریکا پس از انقلاب درباره آن عهدشکنی کرد، قرارداد الجزایر بود که در جریان اشغال لانه جاسوسی تنظیم شد.  نکته قابل توجه اینجاست که طرف قرارداد در دولت وقت «بهزاد نبوی» بود که تا کنون حاضر نشده است به سوالات و ابهامات اجرای این قرارداد که یک سویه از طرف آمریکا نقض شده و میلیاردها دلار از سرمایه‌های مردم به این بهانه درآمریکا غارت شده، پاسخگو باشد.

چندی پیش کاظم انبارلویی درباره قرارداد الجزایر گفته بود:«قرار بود در قرارداد الجزایر اول آمریکایی‌ها به تعهد خود عمل کنند . تحریم‌ها را بردارند، پول‌های بلوکه شده را آزاد کنند و روابط به حال عادی برگردد بعد ما گروگان‌ها را آزاد کنیم. اما متاسفانه قبل از اینکه آنها به تعهد خود عمل کنند ما گروگان‌ها را آزاد کردیم آن‌ها به هیچ تعهدی عمل نکردند و ما را در کریدورهای دادگاه لاهه مدام بالاو پایین بردند و مرتب علیه ما حکم گرفتتند».

نکته قابل تأمل اینجاست که عدم دقت لازم در تبیین دقیق واژه «تابعیت» و پیش‌بینی نکردن راهی برای جلوگیری از طرح دعاوی ایرانیان دارای تابعیت مضاعف از سوی طرف ایرانی موجب شد تا بسیاری از اشخاص حقیقی و حقوقی بویژه وابستگان به رژیم پهلوی که دارای تابعیت دوگانه بودند، از این مساله سوءاستفاده کرده و با طرح دعاوی مختلف علیه ایران، محکوم‌به خود را از مبلغ موجود در صندوقی که طبق بیانیه الجزائر هر یک از طرفین ایران و آمریکا می‌بایست آن را پر نگه می‌داشتند، دریافت کنند!

** مشکلات را به گردن دولت روحانی نیندازید، بس است!

روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «گردن قبلی ها نیندازید؛ بس است» نوشت:«دولت سیزدهم می‌دانست که در چه شرایطی دولت را تحویل می‌گیرد، ‌می‌دانست که میراث‌دار ویرانه‌ای به نام وطن خواهد بود که سال‌ها با دست آشکار و پنهان دولت‌های قبلی نابود شده و این موضوع تازه‌ای نیست ولی اینکه هر بار برای فرار کردن از بار مسئولیت‌ها؛ ‌دولت‌های قبلی را مقصر بدانند قطعا نمی‌توان به بهبود کشور امید داشت».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«در دولت روحانی…مشکلات اقتصادی کشور رو به رشد بود و دخالت آقازاده‌های رانت‌خوار و تندورهای مخالف ارتباط با غرب در حال ریختن بنزین به آتش اختلاف ایران با جهان بودند تا بتوانند از شرایط تحریم سود ببرند و موفق هم شدند».

بهزاد نبوی: باید مشکل برجام حل شود تا مردم نفس بکشند/ «دانستن حق مردم است» اما نه درباره اقدامات مثبت دولت رئیسی!

یکی از دستور کارهای اصلی رسانه های اصلاح طلب، انکار و سانسور میراث دولت قبل است. اما این طیف در خصوص مسئله «میراث دولت قبل» تناقض های عجیب و غریبی دارد. برای نمونه، در اواخر دولت دوم روحانی،  «شهربانو امانی»  عضو شورای شهر پنجم تهران گفته بود: «دست‌کم ۱۶ سال زمان لازم است تا کشور به وضعیتی بازگردد که وقتی احمدی‌نژاد دولت را از خاتمی تحویل گرفت، حاکم بود».

حالا در شرایطی که حدود ۳ ماه از آغاز فعالیت دولت سیزدهم سپری شده، اصلاح طلبان مدعی شده اند که دیگر نباید از میراث دولت قبل سخن گفت. علت این عصبانیت و آشفتگی کاملا مشخص است؛ جریان اصلاح طلب می داند که دولت روحانی کشور را در چه شرایطی به دولت سیزدهم تحویل داد؛ شرایطی که این طیف نیز به صورت ویژه در آن سهیم بوده است.

جریان اصلاح طلب شریک اصلی کارنامه دولت روحانی است. کارنامه ای بسیار ضعیف؛ آنقدر ضعیف که در مقطع انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ حتی با فراخوان های گسترده خاتمی و تاجزاده و بهزاد نبوی و شعارهایی از جمله «زدن زیرِ میز» و…در نهایت نامزد این طیف فقط حدود ۲ میلیون و چهارصد هزار رای کسب می کند.

بهتر است اصلاح طلبان بجای عجله در سرپوش گذاشتن بر میراث دولت روحانی، با مردم صادقانه رفتار کرده و از سانسور واقعیت های بدیهی دست بردارند.  

** «دانستن حق مردم است» اما نه درباره اقدامات مثبت دولت رئیسی

روزنامه اعتماد در مطلبی نوشت:«رییس‌جمهور از مرداد سال جاری که به ساختمان پاستور وارد شد تا همین روز گذشته دستورات زیادی داده است؛ به بازار، ‌به رییس کل بانک مرکزی، به سازمان برنامه و بودجه، به جهاد سازندگی، ‌به برخی بازارها برای کاهش قیمت مخصوصا خودرو، به بانک‌ها برای تعطیل نکردن واحدهای تولیدی، به وزارت نفت برای پیگیری ماجرای هک سامانه سوخت و به وزیر اقتصاد برای پاسخ به مردم در خصوص علت افت شاخص بازار سرمایه. اینها بخشی از آن چیزی است که در این مدت با جست‌وجو در فضای مجازی می‌توان در خصوص‌شان مطالبی پیدا کرد. اما به راستی برآیند این همه دستوارت تاکنون که حدود ۱۰۷ روز از عمر دولت می‌گذرد، ‌چه بود؟ تقریبا هیچ».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت:«با وجود اینکه ابراهیم رییسی در مراسم تنفیذ خود بارها بر ثبات اقتصادی، خشکاندن ریشه‌های فساد اقتصادی و رانت‌خواری، مهار تورم و گرانی تاکید کرده بود اما آنچه در صد روز اولیه به دست گرفتن قدرت رخ داده بیشتر در حوزه افزایش‌های چند باره قیمت‌ها در گروه کالاهای خوراکی و خودرو، برخی انتصاب‌های فامیلی پرحاشیه و تشدید عدم قطعیت بود. به نظر می‌رسد گفتمان دستوری آقای رییس‌جمهور تاکنون جواب نداده است».

بهزاد نبوی: باید مشکل برجام حل شود تا مردم نفس بکشند/ «دانستن حق مردم است» اما نه درباره اقدامات مثبت دولت رئیسی!

جریان اصلاح طلب بارها شعار «دانستن حق مردم است» را بیان کرده اما متاسفانه به هیچ عنوان به آن پایبند نبوده و در اکثر اوقات خلاف آن را انجام داده است. بر همین اساس گویا به عقیده اصلاح طلبان، دانستن حق مردم است، اما نه درباره اقدامات مثبت دولت رئیسی.

در دولت روحانی، مسئله واکسیناسیون کرونا به شدت ضعیف و غیرقابل دفاع بود. در آن مقطع برخی دولتمردان مدعی بودند که علت اصلی این کندی و بی عملی، احیانشدن برجام و عدم عضویت ایران در FATF است. و اما در دولت رئیسی، در شرایطی که هنوز برجام به اصطلاح احیا نشده بود و ایران به عضویت FATF هم درنیامده بود، واکسیناسیون با شتاب روزافزون پیش رفت و همین امر موجب شد که تعداد فوتی ها و مبتلایان به شدت کاهش پیدا کند.

در یک نمونه دیگر، در مسئله اخلال در عرضه سوخت در پمپ بنزین ها، دولت به سرعت وارد عمل شد و ضمن تاکید بر عدم گرانی بنزین، در کمترین زمان ممکن اخلال به وجود آمده را رفع کرد و بازدید میدانی رئیس جمهور و اطلاع رسانی ویژه و دقیق رسانه ملی در کنار سعه صدر و متانت مردم عزیز کشورمان، موجب شد که تیر دشمن به سنگ خورده و شاهد تکرار وقایع آبان ۹۸ در کشور نباشیم.

و در یک نمونه دیگر، دولت در همان ماههای ابتدایی طرح جهش تولید مسکن را کلید زده و ثبت نام را آغاز کرد و تاکید کرد که در پی آن است تا با تلاش شبانه روزی، طرح ساخت چهار میلیون مسکن در ۴ سال را اجرایی کند.

ترخیص کالاهای اساسی دپو شده در گمرک در روزهای ابتدایی فعالیت دولت سیزدهم نیز از دیگر اقدامات مثبت در ماههای اخیر بوده است که نتایج قابل قبولی در پی داشت.

به گفته کارشناسان، دولت آقای رئیسی در اقدامی مثبت و مهم، روند استقراض ها از بانک مرکزی و استقراض از مردم در قالب اوراق را متوقف کرده است. بر همین اساس «احسان خاندوزی» وزیر اقتصاد تاکید کرده است که «تامین بودجه شهریور و مهر ماه کل کشور، بدون استقراض از بانک مرکزی و در مهرماه، حتی بدون فروش اوراق بدهی انجام شده است».



منبع

بهزاد نبوی: باید مشکل برجام حل شود تا مردم نفس بکشند/ «دانستن حق مردم است» اما نه درباره اقدامات مثبت دولت رئیسی! بیشتر بخوانید »

فیلم/ خاطرات «حاج قاسم» از حملهٔ رژیم پهلوی به مسجد جامع کرمان


حاج قاسم

خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی از حملهٔ نیروهای رژیم پهلوی به مسجد جامع کرمان به مناسبت ۲۴ مهر، سالروز واقعهٔ به آتش کشیدن مسجد جامع کرمان منتشر شد.



منبع

فیلم/ خاطرات «حاج قاسم» از حملهٔ رژیم پهلوی به مسجد جامع کرمان بیشتر بخوانید »