رژیم پهلوی

سردار حجازی الگوی ولایتمداری بود

سردار حجازی الگوی ولایتمداری بود



به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سردار سرتیپ «محمدرضا نقدی» معاون هماهنگ‌کننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حاشیه مراسم تشییع پیکر سردار شهید «سید محمد حجازی» در جمع خبرنگاران اظهار داشت: این مجاهد بزرگوار را می‌توان در سه کلمه اخلاق، جهاد و ولایت خلاصه کرد؛ سردار حجازی مرد اخلاق، وارسته و با کرامت و اهل جهاد و مبارزه بود به نحوی که از دوران رژیم پهلوی تا زمان شهادتش در میدان مبارزه حضور داشت.

بیشتر بخوانید:

پیکر سردار شهید حجازی فردا در اصفهان تشییع می‌شود

وی افزود: به عبارت دیگر، شهید حجازی بعد از انقلاب همواره در مبارزه فعال بود؛ زیرا زمانی که ضد انقلاب در کردستان حضور داشت، در این منطقه مقابل آن‌ها مبارزه می‌کرد و زمانی هم که جنگ تحمیلی آغاز شد، باز هم در صف اول مبارزه با ارتش بعث عراق حضور یافت.

سردار نقدی ادامه داد: در بسیج مردم، فرمانده بسیجی‌ها و میدان‌دار بسیج بود و زمانی هم که جبهه مقاومت شکل گرفت در این جبهه هم به ایفای نقش پرداخت؛ این حضور همیشگی در میدان مبارزه نشان می‌دهد که هیچ‌گاه جهاد را رها نکرد؛ البته مهم‌ترین خصوصیت وی ولایتمداری بود که در طول این سال‌ها ذره‌ای از مسیر ولایت خارج نشد و می‌توان او را الگوی اطاعت از ولایت برای بسیجیان و پاسداران دانست.

منبع: دفاع پرس



منبع خبر

سردار حجازی الگوی ولایتمداری بود بیشتر بخوانید »

روایتی از مشکلات روزه‌داری در پادگان‌های رژیم پهلوی/ تلاش ساواک برای مقابله با روزه‌داران

روایتی از مشکلات روزه‌داری در پادگان‌های رژیم پهلوی/ تلاش ساواک برای مقابله با روزه‌داران


روایتی از مشکلات روزه‌داری در پادگان‌های رژیم پهلوی/ تلاش ساواک برای مقابله با روزه‌دارانبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس و به نقل از پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی، تقید به آداب و رسوم اسلامی به ویژه اعمال ماه مبارک رمضان برای نسل جوان و مومن کشور از اهمیت بالایی برخوردار است. اما در دوران رژیم پهلوی بی‌اعتنایی به این امر موجب آزار و اذیت قشر مذهبی می‌شد.

حاج احمد قدیریان از مبارزان نام آشنای نهضت اسلامی درباره وضعیت پادگان‌ها در ماه مبارک رمضان در دوران پهلوی اظهار داشت: در پادگان­‌های نظامی رژیم پهلوی نماز و روزه و عبادت اصلاً جایی نداشت و بچه­‌های مذهبی هم باید به طور مخفی و با رعایت یکسری مسائل، نماز خود را بجا آورند و یا روزه بگیرند. شاید کمتر از ۱۰ درصد نظامیان نماز می­‌خواندند و از روزه گرفتن هیچ خبری نبود. در ماه مبارک رمضان ناهار در دانشکده ارائه می­‌شد و از افطار و سحر برای سربازان که تمام وقت در پادگان بودند، خبری نبود. من و تعداد دیگری از بچه­‌های مذهبی ناهار را برای افطار می‌گرفتیم و شام را برای سحر نگاه می­‌داشتیم.

وی ادامه داد: در حالی که هنگام سحر و افطار هیچ وسیله­‌ای برای گرم کردن غذا وجود نداشت و غذای بی­‌کیفیت سربازی که اکنون سردی و مانده بودنش هم مزید بر علت شده بود، به واقع شرایط را برای روزه‌­داران سخت می­‌کرد. اما اعتقادات و باور‌های مذهبی بچه‌­ها بیش از این بود که این موانع کوچک بتواند در اراده آنان برای روزه‌­داری خللی ایجاد کند.

قدریان تصریح کرد: احساس شعف و رضایتی که این روزه‌­داری به ما می­‌داد، اکنون غیر قابل وصف است. در آن شرایط اگر خداوند ما را حفظ نمی­‌کرد، در دانشکده افسری منحرف می­‌شدیم. اکثر افسران گروهان منحرف بودند، از جمله یک افسری که مدتی فرمانده گروهان ما بود، مشروب‌خور قهاری بود و خیلی تلاش داشت تا جمع ما بچه مذهبی­‌ها را تحت تأثیر خود قرار دهد؛ اما موفق نشد هیچ­گونه اثری در ما بگذارد. این توفیق بیشتر به خاطر این بود که خداوند شهید حاج صادق امانی را مأمور کرده بود تا نسبت به برنامه­‌های مذهبی ما را تقویت کند.

ارشاد افراد با استفاده از فرصت ماه مبارک رمضان

وی گفت: در رژیم پهلوی سربازانی که در دفتر فرماندهی بودند، خیلی از امور شخصی فرماندهی و دیگر افسران را نیز از خرید منزل تا کار‌های دیگر انجام می‌دادند و در اصطلاح گماشته نامیده می‌­شدند. این وضعیت در مورد من باعث شده بود تا فسق و فجوری که در این‌ها بود را ببینم و درک کنم. چند نفری هم بودند که خیلی با شخصیت و سالم بودند، هر چند باز هم در مسائل عبادی کمبود داشتند؛ ولی مشخص بود که ما بچه مذهبی­‌ها را دوست دارند و احترام می‌­گذاشتند. بعضی از آن‌ها فقط در ماه رمضان که روزه می­‌گرفتند، نماز می­‌خواندند؛ و همان فرصت خوبی برای ما بود تا روی آن‌ها کار کرده و گرایشات مذهبی آنان را بیشتر کنیم. این روند و برنامه­‌ای که ما در پیش گرفته بودیم، تأثیرات بسیار خوبی هم داشت.

سختی‌های روزه‌داری در زندان‌های رژیم پهلوی

علاوه بر این مسائل زندان‌ها نیز از این امر مستثنی نبود و زندانیان سیاسی که اغلب مذهبی هم بودند راه‌هایی برای برون‌رفت از این شرایط را در پیش می‌گرفتند. علی‌محمد بشارتی یکی از انقلابیون که در بطن فرایند مبارزه علیه رژیم پهلوی در بند و اسارت آن رژیم بود در این رابطه چنین شرح می‌دهد: در زندان براى گرفتن روزه نیز اهتمام مى‌ورزیدم، اما محدودیت‌هاى زیادى براى روزه‌دارى وجود داشت. ماه رمضان انگار براى ساواک و زندان‌بان‌ها ماه روزه و عبادت نبود. اصلا از سحرى و افطار براى زندانیان خبرى نبود. شام را ساعت پنج تا پنج و نیم مى‌دادند که اغلب هم آب‌گوشت بود. ما که روزه مى‌گرفتیم مى‌بایست آن را براى افطار خود نگه مى‌داشتیم. یعنى سه ساعت یا سه ساعت‌ونیم بعد از گرفتن آن‌که تازه افطار مى‌شد مى‌بایست آن را بخوریم؛ به همین دلیل سرد مى‌شد و رغبتى براى خوردن آن نمى‌ماند.

بشارتی ادامه داد: آن موقع ماه‌هاى رمضان هوا خیلى گرم مى‌شد و هیچ‌گونه وسیله خنک‌کننده و حتى یخ موجود نبود؛ چون موقع افطار حق نداشتیم بیرون برویم، موقع غذا دادن غذاى ظرف‌ها را روى هم مى‌ریختیم و چند کاسه خالى مى‌کردیم و مى‌رفتیم آب مى‌آوردیم تا هنگام افطار آن را بخوریم. براى سحر نیز کسى حق نداشت بیدار شود. به کلیه زندان‌ها بخش‌نامه کرده بودند که کسى نباید زودتر از ساعت هفت صبح از خواب بیدار شود. البته بعد‌ها تبصره‌اى اضافه کردند که بر اساس آن، کسانى که بالاتر از ۵۰ سال سن داشتند مى‌توانستند زودتر بیدار شوند؟! این در حالى بود که تنها شاید سه درصد از مجموع زندانیان بالاتر از ۵۰ سال سن داشتند. در هر صورت صبح‌ها با مشکلات زیاد نماز مى‌خواندیم و سحرهاى ماه رمضان هم مشکل خود را داشت. اغلب به جاى سحرى به همان مقدار نانى که از شام نگه مى‌داشتیم و آخر شب مى‌خوردیم، اکتفا مى‌کردیم.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

روایتی از مشکلات روزه‌داری در پادگان‌های رژیم پهلوی/ تلاش ساواک برای مقابله با روزه‌داران بیشتر بخوانید »

روایت شهید صیاد شیرازی از پیش‌زمینه‌های گرایش ارتش به انقلاب

روایت شهید صیاد شیرازی از پیش‌زمینه‌های گرایش ارتش به انقلاب


روایت شهید صیاد شیرازی از پیش‌زمینه‌های گرایش ارتش به انقلاببه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، کانال تلگرامی مرکز اسناد انقلاب اسلامی نوشت: «سپهبد شهید علی صیادشیرازی از جمله نظامیانِ مخالف رژیم پهلوی بود که با وجود حضور در ارتش شاهنشاهی، باکی از فعالیت‌های انقلابی و مبارزاتی نداشت. او درباره بی‌علاقگی بدنه ارتش به کشتار و تأثیر تماس با مردم در بیداری ارتشیان می‌گوید: «اوایل خیلی شدت این کراهت [قرار گرفتن ارتشی‌ها در برابر مردم] بالا بود، ما هم از این مطالب رنج می‌بردیم؛ یعنی رنجمان از این بود که از داخل می‌دانستیم چه خبر است، وضع روحیه‌ها خوب نبود. افکار عمومی در ارتش آنقدر وابستگی به شاه نداشت؛ از یک طرف هم زمینه برای آگاهی این‌ها کم بود، چون ارتباط این‌ها با مردم کم بود.

این کراهت را بعد‌ها دیدیم که خداوند چقدر در آن حکمت قرار داده بود؛ همین کراهتی را که ارتشیان در مقابل مردم باشند. دیدیم یکی از منفذ‌ها و یا بهتر بگویم کانال‌های بسیار وسیع ارتباط بین حقیقتی که در بین مردم می‌گذشت و ارتشی‌ها، همین حکومت نظامی بود. این‌ها وقتی می‌آمدند و مردم را در مقابل خود می‌دیدند که فریاد می‌زدند، به‌صورت زنده و بدون واسطه حقایق را می‌دیدند. به جز یک تعداد قلیلی که چشم و قلب و فکرشان برای درک این‌جور حقایق کور بود، همه داشتند بیدار می‌شدند؛ یعنی به تناسب تعداد حضور ارتشی‌ها در بین مردم برای مقابله با مردم در حکومت نظامی، این اطلاعات به‌صورت زنده به ارتشی‌ها منتقل می‌شد؛ در صورتی که داخل سربازخانه‌ها کسی جرئت نداشت از این حرف‌ها بزند.»

انتهای پیام/ 241



منبع خبر

روایت شهید صیاد شیرازی از پیش‌زمینه‌های گرایش ارتش به انقلاب بیشتر بخوانید »