رژیم پهلوی

دانشجویانی که در آمریکا اشک شاه را درآوردند

دانشجویانی که در آمریکا اشک شاه را درآوردند


خبرگزاری فارس ـ گروه تاریخ: پس از کودتای ۲۸ مرداد و با حاکم‌شدن جو خفقان و سرکوب تحت حمایت آمریکا، شیوه عمل و ساختار حکومت پهلوی، امکان هرگونه مشارکت سیاسی فعالانه را از گروه‌های سیاسی گرفت.

در چنین شرایطی بخش عمده گروه‌های مخالف سیاسی، فعالیت خود را به خارج از مرزهای ایران منتقل کردند. بسیاری از سران و اعضای اصلی حزب توده و فعالان چپ‌گرا که با دستگیری و یا  اعدام همفکرانشان مواجه شده بودند، برای ادامه فعالیت به مسکو یا اروپای شرقی پناه بردند.

با آغاز نهضت اسلامی و تبعید امام خمینی(ره) از ایران، قطب دیگری از مبارزه در خارج از کشور با محوریت گروه‌های اسلامی شکل گرفت. فعالان وابسته به جبهه ملی نیز با شدت و قوت کم‌تری نسبت به دو گروه اخیر در خارج از کشور فعالیت داشتند.

در اوایل دهه ۱۳۴۰ شمسی با توجه به افزایش حضور دانشجویان ایرانی در کشورهای اروپایی و ایالات متحده آمریکا، رویکرد جدیدی از روشنگری علیه رژیم پهلوی در خارج از کشور شکل گرفت که محوریت آن با دانشجویان ایرانی بود.

یکی از قطب‌های جنبش دانشجویی علیه رژیم شاه به دانشجویان ایرانی مقیم ایالات متحده آمریکا تعلق داشت؛ جریانی که ابتدا زیر سایه فعالان دانشجویی مقیم اروپا بود و به‌تدریج نقش خود را در جریان مبارزه پررنگ کرد.

تشکیل کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در خارج از کشور

برخی ناظران خارجی، مخالفت‌های دانشجویان ایرانی مقیم خارج را رکن مهم ائتلاف گروه‌های مبارز در مسیر انقلاب اسلامی می‌دانند. از جمله این افراد می‌توان به پرویز راجی، آخرین سفیر شاه، در انگلستان و ویلیام سولیوان، سفیر آمریکا در ایران، و حتی خود محمدرضا پهلوی اشاره کرد.

مبارزه دانشجویان ایرانی خارج از کشور علیه رژیم پهلوی با نام سازمان «کنفدراسیون دانشجویان ایرانی» پیوند خورده است. این کنفدراسیون، ثمره گروهی از محافل سیاسی دانشجویان ایرانی بود که در اواخر دهه ۱۳۳۰ در خارج از کشور فعالیت داشتند.

در سال ۱۳۳۹ در اروپا سه گروه «فدراسیون دانشجویان ایرانی در آلمان فدرال و برلن غربی»، «انجمن دانشجویان ایرانی در فرانسه» و «فدراسیون انجمن‌های دانشجویان ایرانی در انگلستان» فعالیت می‌کردند. فعالان این سه گروه با حزب توده و جبهه ملی ارتباط داشتند. فعالیت آنها بیشتر رنگ و بوی دفاع از آزادی‌های سیاسی و روشنگری درباره اقدامات سرکوب‌گرایانه رژیم پهلوی داشت.

در آخرین روزهای فروردین سال ۱۳۳۹ش نمایندگانی از این سه گروه در شهر «هایدلبرگ» آلمان گرد آمدند و تصمیم گرفتند که هر سه گروه تحت عنوان «کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در اروپا» ائتلاف کنند. کنفدراسیون نخستین کنگره خود را در دی‌ ۱۳۳۹ش همان سال در لندن برگزار کرد و دو شعبه جدید را نیز در سوئیس و اتریش به عضویت پذیرفت. کنگره دوم در دی‌ماه سال ۱۳۴۰ش در کوی دانشگاه پاریس تشکیل شد.

در این کنگره بود که «سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا» نیز به این ائتلاف پیوست. علاوه بر سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران نیز که وابسته به جبهه ملی بود، به این کنگره پیوست. به این ترتیب، متولیان این تشکیلات، درصدد برآمدند از آن به عنوان کنفدراسیون جهان یاد کرده و خود را تنها نماینده دانشجویان ایرانی داخل و خارج از کشور معرفی کنند.

«سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا»؛ از وابستگی به رژیم تا مخالفت فعالانه

«سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا» در سال ۱۳۳۱ش تأسیس شده بود.کار این نهاد، سازمان‌دهی و تأمین مالی فعالیت‌هایی بود که در این کشور به نفع حکومت شاه رقم می‌خورد. بودجه آن از سوی سفارت ایران در آمریکا و انجمن دوستان آمریکایی خاورمیانه تأمین می‌شد.

در سفر محمدرضا پهلوی به آمریکا در سال ۱۳۳۷ او به عنوان رئیس افتخاری این سازمان انتخاب شد. بااین‌حال اعضای انجمن را طیف متفاوتی از دانشجویان  تشکیل می‌دادند و همه آنها در مسیر اهداف سفارت ایران قرار نداشتند.

در شهریور سال ۱۳۳۹ هفده دانشجوی ایرانی به سرپرستی صادق قطب‌زاده و محمد نَخشب تظاهراتی علیه شاه در مقابل ساختمان سازمان ملل در نیویورک ترتیب دادند که با وجود تعداد کم حاضران، خبر این تظاهرات بازتاب گسترده‌ای داشت.

یک ماه بعد، اردشیر زاهدی، داماد شاه و سفیر ایران در آمریکا، در کنگره دانشجویان ایرانی در ایالت میشیگان با اشاره به این اتفاق، دانشجویان حاضر در آن را «مصدقی‌های وطن‌فروش» نامید، اما حاضرین در جلسه با هدایت قطب‌زاده علیه زاهدی شعار داده و جلسه سخنرانی او را به هم زدند. این اتفاق باعث شد بودجه سازمان قطع شود.

در نتیجه این اقدام، انجمن دانشجویان از زیر سیطره سفارت خارج شد و گذرنامه دانشجویان مخالف رژیم ازجمله صادق قطب‌زاده نیز تمدید نشد.به این ترتیب «انجمن دانشجویان ایرانی در  آمریکا» پیش از آنکه به «کنفدراسیون دانشجویان اروپا» ملحق شود، یک سازمان مستقل مخالف رژیم پهلوی بود.

بعد از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ مشخص شد هرگونه تغییری فقط از طریق سرنگونی قهرآمیز رژیم میسّر است. در این‌میان مخالفان خارج از کشور نیز می‌توانستند روی جمعیت فزاینده دانشجویان خارج از کشور حساب کنند. 

از میانه دهه ۱۳۴۰ شمسی، با افزایش درآمدهای نفتی رژیم از یک‌سو و گسترش ارتباطات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران و ایالات متحده آمریکا از سوی دیگر، دانشجویان زیادی راهی این کشور شدند. در سال ۱۳۵۷‌ش حدود صدهزار دانشجوی ایرانی در خارج از کشور تحصیل می‌کردند. طبق برآورد مطبوعات آمریکایی از این تعداد بین چهل تا پنجاه‌هزار نفر در ایالات متحده آمریکا مشغول تحصیل بودند.

قیام مردمی ۱۵ خرداد به رهبری امام خمینی(ره) در قامت مرجعی انقلابی، باعث شد در کنفدراسیون دانشجویان، کفه ترازو به سمت دانشجویان دارای علائق مذهبی سنگین شود و آنها بین خود و سیاسیون غیرمذهبی کنفدراسیون فاصله ایجاد کردند؛ در حالی‌که تا پیش از آن، گفتمان دانشجویان توده‌ای و ملی‌گرا کاملا غلبه داشت.

از سوی دیگر، آنها به این نتیجه رسیدند شیوه مبارزه باید به نبرد مسلحانه تبدیل شود. موفقیت‌های انقلابیون الجزایر و کوبا آنان را به فکر دستیابی به اسلحه و آموزش جنگ‌های چریکی انداخت. به این ترتیب فعالان دانشجویی دانشگاه‌های آمریکا همچون مصطفی چمران، ابراهیم یزدی و صادق قطب‌زاده مدام بین ایران و کشورهایی همچون لبنان، فلسطین و الجزایر در رفت‌وآمد بودند تا از تجربیات گروه‌های چریکی این کشورها بهره‌مند شوند.

به موازات این فرایند، فعالان دانشجویی اروپا و آمریکا رابطه خود با امام خمینی را تقویت کرده و به نوعی نقش رابط میان رهبر انقلاب و بدنه دانشجویان را ایفا کردند. در سال ۱۳۴۴ شمسی مصطفی چمران به همراه ابراهیم یزدی و محمد توسلی به دیدار امام خمینی(ره) رفتند و در نامه‌ای ضمن حمایت از مبارزات ضد‌استبدادی، ورود ایشان را به نجف تبریک گفتند.

در مردادماه سال ۱۳۴۶ (اوت ۱۹۶۷ میلادی) و در جریان سفر محمدرضا پهلوی به آمریکا، سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا در نشریات خود به‌شدت به سیاست‌های شاه اعتراض کرده و در واکنش به این سفر و نقش آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد، چند تجمع برگزار کردند.

در آخرین روز مردادماه درحالی‌که شاه با لیندون جانسون ملاقات می‌کرد، دانشجویان معترض در برابر کاخ سفید با پلیس درگیر شدند. روز بعد تعدادی از آنها موفق شدند از صفوف پلیس گذشته و به اتومبیلی که شاه را به کنگره می‌برد حمله کنند. به نظر می‌رسید دورانی که «سازمان دانشجویان ایرانی در آمریکا» با فعالیت‌های مطبوعاتی و نامه‌نگاری، از دولتمردان آمریکا و دیگر کشورهای غربی می‌خواستند که در حمایت از رژیم شاه تجدیدنظر کنند، به پایان رسیده بود.

تأثیرپذیری دانشجویان مسلمان از گفتمان امام خمینی (ره)

در ادامه، چمران و یزدی به فکر ایجاد تشکیلاتی افتادند تا فارغ از محدودیت‌های کنفدراسیون، به گفتمان اسلام انقلابی مدنظر امام خمینی نزدیک باشد. در سال ۱۳۴۸ شمسی مصطفی چمران، صادق قطب‌زاده، ابراهیم یزدی محمد توسلی و پرویز امین «انجمن‌های اسلامی دانشجویان ایرانی» را تأسیس کردند؛ سپس صادق طباطبائی، بنی‌صدر، حسن حبیبی و جمعی دیگر نیز به آنها پیوستند.

در آمریکا، ابراهیم یزدی فعال‌ترین عنصر سازمان‌دهی این انجمن بود. آنها پس از اتحاد با انجمن‌های اسلامی دانشجویان در فرانسه، آلمان، اتریش و دیگر کشورهای اروپایی سازمانی به نام «اتحادیه انجمن‌های اسلامی در اروپا» ایجاد کردند. اتحادیه انجمن‌های اسلامی هر سه ماه یک‌بار نشریه‌ای به نام «مکتب مبارز» منتشر می‌کرد. 

در شماره دوازده این نشریه که هم‌زمان با محرم و صفر ۱۳۹۱ (فروردین ۱۳۵۰ شمسی) منتشر شد، هدف از انتشار آن شناخت و شناسایی چهره واقعی اسلام عنوان شد.

مقالات اساسی این نشریه، نیز بیشتر در زمینه اسلام‌شناسی، نیروهای اسلامی و راه‌های هماهنگی آنها، اتحاد اسلامی و ظرفیت اسلام در زمینه تأسیس نظام‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بود؛۹ مسائلی که دقیقا هم‌عرض آموزه‌های امام خمینی(ره) در قالب نظریه ولایت فقیه بود که هم‌زمان در نجف تدوین و تدریس می‌شد. این موضوع خود نشان‌دهنده تأثیرپذیری این تشکل از گفتمان امام خمینی است.

انجمن‌های اسلامی دانشجویان در آمریکا در این سال‌ها در سایه گفتمان نهضت آزادی بود. این انجمن همچنین  نشریه «پیام مجاهد» را به عنوان ارگان نهضت آزادی منتشر می‌‌کرد.

در اوایل دهه ۱۳۵۰، شمارگان این نشریه به حدود شش‌هزار نسخه رسید و اغلب در اروپا هم تجدید چاپ می‌شد. محتوای آن نیز بیشتر در زمینه ارتقای  دانش سیاسی جوانان بر پایه ایمان مذهبی بود.

نشریات انجمن اسلامی آمریکا برای نجف محل سکونت امام خمینی ارسال می‌شد و اطرافیان امام نیز بیانیه‌ها و سخنرانی‌هایی که در نجف ایراد می‌شد برای انجمن‌های اسلامی مقیم آمریکا و کانادا می‌فرستادند. امام خمینی در نامه‌ها پیام‌ها و دیدارهایش مدام مؤلفه‌های تعامل و همکاری سیاسی را به اعضای کنفدراسیون، که میانه دهه ۱۳۴۰ به بعد گرایش‌های چپ‌گرایانه پیدا کرده بودند و به‌تدریج شکل گروه‌های مارکسیستی آشکار به خود می‌گرفتند، تذکر می‌داد.

مبارزات چندمنظوره در جنبش دانشجویی خارج از کشور

در سال‌های میانی دهه ۱۳۵۰، مصطفی چمران، ابراهیم یزدی و صادق قطب‌زاده سه چهره کلیدی انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا بودند. چمران ضمن ارتباط مؤثر با فعالان انقلابی، بیشتر در پی ایجاد تشکیلات و آموزش‌های چریکی در لبنان و فعالیت‌های اجتماعی در این کشور بود. قطب‌زاده هم با سفر به کشورهای مختلف خاورمیانه در کنار صادق طباطبائی، نقش رابط میان رهبر انقلاب و دانشجویان ایرانی آمریکا و اروپا را داشت.

یزدی نیز در سازمان‌دهی و اداره انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا فعال بود. او در بوستون یک دفتر انتشارات تأسیس کرد و کتاب‌ها و نشریات اسلامی را در نقاط مختلف دنیا پخش می‌کرد.

از سال ۱۳۵۳ شمسی کتاب‌هایی که اجازه چاپ و انتشار آنها در ایران داده نمی‌شد در این مرکز به زبان‌های مختلف چاپ می‌شد؛ از جمله سخنرانی‌های امام خمینی در نجف، چند اثر از علی شریعتی، مهندس بازرگان، آیت‌الله طالقانی در آنجا چاپ شد. عمده هزینه این فعالیت را بازاریان تهران تأمین می‌کردند.

اغلب این چهره‌ها و تعداد زیادی از فعالان دانشجویی، سرانجام با هجرت امام خمینی از نجف به پاریس به ایشان پیوستند. آنها در ماه‌های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی در ایجاد ارتباط رسانه‌ای میان رهبر انقلاب و رسانه‌ها و محافل غربی نقش‌آفرین بودند. البته با پیروزی انقلاب اسلامی، هر کدام از آنها رویکرد سیاسی و سرنوشت متفاوتی پیدا کردند.

سفری که با تظاهرات دانشجویان به کام شاه تلخ شد!

شاید آخرین و جنجالی‌ترین اقدام دانشجویان مخالف رژیم پهلوی در آمریکا، آخرین سفر محمدرضا پهلوی به ایالات متحده آمریکا در آبان سال ۱۳۵۶ شمسی باشد.

هنگام دیدار رسمی محمدرضا پهلوی از کاخ سفید و ملاقات با جیمی کارتر، حدود هزار دانشجو از گروه‌های مخالف رژیم، تظاهرات مشترکی را در نزدیکی کاخ سفید ترتیب دادند.

در برخورد میان دانشجویان، پلیس واشنگتن و جمعی از هواداران رژیم که از سوی سفارت سازماندهی شده بودند، ۹۲ دانشجو و ۲۰ پلیس مجروح شدند.

معترضان خشمگین، صفوف پلیس را در هم شکسته و به ساختمان کاخ سفید نزدیک شدند. پلیس آمریکا برای متفرق‌کردن آنها از گاز اشک‌آور استفاده کرد، اما جریان باد باعث شد تا اثرات این گاز به محوطه کاخ سفید برسد؛ در نتیجه، شاه و کارتر با چشمانی اشک‌بار مراسم را به پایان بردند. تصاویر این رخداد در رسانه‌های تصویری و مکتوب انعکاس فراوانی داشت و عملا نشان‌دهنده وضعیت رژیم پهلوی در برابر اعتراضات گسترده دانشجویی در خارج از کشور و البته یک پیش‌بینی از وقایع آینده ایران بود.

نتیجه

در میانه دهه ۱۳۴۰، فعالیت سیاسی دانشجویان ایرانی مقیم ایالات متحده آمریکا، با تأسیس «انجمن اسلامی دانشجویان اروپا و آمریکا» از سایه کنفدراسیون دانشجویان بیرون آمد. این وضعیت، به فعالیت‌های این دسته از دانشجویان خصلت انقلابی بخشیده و آن را به گفتمان امام خمینی(ره) نزدیک کرد.

در این میان، افزایش تعداد دانشجویان ایرانی در آمریکا از یک‌سو و انسداد سیاسی در ایران از سوی دیگر، گستره و عمق فعالیت آنان را بیشتر کرد. اغلب چهره‌های فعال در مبارزات دانشجویان ایرانی در آمریکا از جمله ابراهیم یزدی، مصطفی چمران و صادق قطب‌زاده اگرچه از اعضای دانشجوی نهضت آزادی بودند، اما در سال‌های دهه ۱۳۵۰ ارتباط مستمری با امام خمینی برقرار کرده و در گفتمان انقلاب اسلامی تعریف شدند. باید گفت نقش اقدامات دانشجویان مبارز در آمریکا، در ایجاد فضای رسانه‌ای و روانی علیه رژیم پهلوی و رساندن پیام امام خمینی به رسانه‌ها و محافل سیاسی غربی قابل‌توجه بود.

منبع:
پژوهشکده مطالعات تاریخ معاصر ایران

انتهای پیام/





منبع خبر

دانشجویانی که در آمریکا اشک شاه را درآوردند بیشتر بخوانید »

چرا ۱۶ آذر «روز دانشجو» نام گرفت؟


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: هر سال با فرا رسیدن ۱۶ آذر (روز دانشجو)، دانشجویان در دانشگاه‌های سراسر کشور برای گرامیداشت این روز گرد هم می‌آیند و با برگزاری جلسات، کرسی‌های آزاداندیشی و مناظرات بین تشکل‌ها با نگاه‌های مختلف سعی دارند تا برخی از مشکلات خود و مردم را به گوش مسئولان برسانند.

البته که برگزاری این جلسات در سال‌های اخیر به محلی برای بگومگو‌های سیاسی بین جناح‌های مختلف نیز تبدیل شده است، اما فلسفه برگزاری جلسات در روز دانشجو به‌دلیل گرامیداشت این روز و توجه به این قشر مهم در جامعه است. اما برای دانستن اینکه چرا از ۱۶ آذر به عنوان روز دانشجو نام می‌برند باید حادثه‌ای که در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ در دانشگاه تهران رخ داد را مرور کنیم که جالب‌تر اینجاست که آمریکایی‌ها نقش اول این سناریو را در آن سال بازی کردند، چراکه مسبب اصلی به خاک و خون کشیده شدن دانشجویان در آن روز، آمریکایی‌ها بودند.

موضوع از این قرار بود که نظامیان رژیم پهلوی، علاوه بر حمله به دانشگاه تهران برای سرکوب دانشجویان، سه دانشجو به نام‌های «مصطفی بزرگ‌نیا»، «احمد قندچی» و «آذر شریعت‌رضوی» را به شهادت رساندند. اعتراض دانشجویان به‌دلیل آمدن «ریچارد نیکسون» معاون وقت رئیس جمهور ایالت متحده آمریکا شکل گرفت و از طرفی دانشجویان به‌دلیل اینکه قرار بود تا روابط بین ایران و بریتانیا به‌شدت تقویت شود، خشمگین شده بودند. سفر نیکسون به ایران حدود یک ماه قبل از آذر آن سال رسانه‌ای شد، لذا برخی اعتراضات به این سفر از آبان آغاز شد و نهایتا در ۱۶ آذر به اوج رسید.

دانشجویان تصمیم گرفتند در فضای سنگینی که بعد از کودتای سیاه در کشور حاکم و حکومت نظامی که شکل گرفته بود، دست به برگزاری تظاهرات علیه رژیم بزنند. دو روز قبل از آن حادثه غمگین، «اردشیر زاهدی» تجدید رابطه با انگلستان را اعلام کرد و تصمیم بر این شد تا «دنیس رایت» از طرف دولت انگلستان برای بررسی اوضاع به ایران بیاید، لذا در این روز اکثر بازار‌ها و دانشگاه‌ها تظاهرات کردند و روز بعد دانشجویان دانشگاه تهران در دانشکده حقوق و داروسازی گرد هم آمدند تا برای تظاهرات ۱۶ آذر برنامه‌ریزی کنند.

صبح ۱۶ آذر فرا رسید و شرایط در دانشگاه تهران مانند روز‌های قبل نبود. تمام دانشجویان هنگام ورود به دانشگاه، به‌شدت مورد بازرسی قرار می‌گرفتند و حتی در اطراف دانشگاه تجهیزات نظامی مستقر شد که معلوم بود، رژیم تصمیم جدی برای سرکوب اعتراض احتمالی دانشجویان دارد. بعد از گذشت مدتی، سربازان برای دستگیری دو دانشجوی معترض که به حضور سربازان در محیط دانشگاه اعتراض داشتند، وارد یکی از کلاس‌ها شدند و همین اقدام آن‌ها آتش اعتراض در کل دانشگاه تهران را روشن کرد و نظامیان از بیم شروع اعتراض گسترده در محیط دانشگاه، برخی از دانشکده‌ها را تعطیل کردند و حتی بعد از مدتی رئیس دانشگاه تهران اعلام کرد که کلیه کلاس‌ها تعطیل شده است.

اوج اعتراضات در دانشکده فنی دانشگاه تهران رخ داد و با آغاز شعار‌های دانشجویان علیه پهلوی، فرمان آتش از سوی فرمانده نظامیان حاضر در محیط دانشگاه صادر شد و این‌گونه بود که دانشجویان به خاک و خون کشیده شدند و در نهایت هم سه دانشجو به شهادت رسیدند. وقاحت رژیم طاغوت به همین جا ختم نشد، چراکه رئیس پلیس اعلام کرد که «دانشجویان در ۲۶ آذر به جای توجه به کلاس درس، شروع به مسخره کردن نیرو‌های نظامی کرده بودند و با اینکه پلیس قصد زدن دانشجویان را نداشت، اما دانشجویان با هدف گرفتن اسلحه نظامیان به آن‌ها حمله کردند، لذا پلیس نیز مجبور به دفاع از خود بود و در این شرایط طبیعی است که چندین نفر زخمی و یا کشته خواهند شد». پهلوی از بیم گسترده شدن اعتراضات دستپاچه شده بود، لذا در اقدامی دیگر تیمسار «مزینی» را برای عذرخواهی و دلجویی از اساتید و دانشجویان به دانشگاه تهران می‌فرستد و حتی وی با خانواده جان‌باختگان نیز دیدار می‌کند اما نکته جالب اینجا بود که دو روز بعد از حادثه ۱۶ آذر، «نیکسون» به ایران آمد و در همان دانشگاهی که دانشجویان بی‌گناه به خاک و خون کشیده شده بودند، مدرک دکترای افتخاری در رشته حقوق دریافت کرد!

این‌گونه بود که روز ۱۶ آذر به‌دلیل مقاومتی که دانشجویان بصیر این مرز و بوم علیه آمدن معاون رئیس جمهور وقت آمریکا به کشور انجام دادند، روز مقاومت و ایستادگی دانشجویان این سرزمین در برابر استعمار غرب و روز دانشجو نام گرفت تا یاد و خاطره شهدای این حادثه غم‌بار همه ساله گرامی داشته شود و البته اندیشه و راهی که این عزیزان آغاز کرده بودند ادامه یابد.

در ابتدای گزارش اعلام شد، روز دانشجو در سال‌های اخیر به میدانی برای جنگ‌های سیاسی بین جناح‌های مختلف تبدیل شده است و کمتر به اصل موضوع پرداخته می‌شود و از طرفی در این روز به جای پرداختن به دغدغه‌های دانشجویان، مسائل پیش پا افتاده سیاسی در جلسات مطرح می‌شود که بعضاً لزومی ندارد به برخی از آن‌ها پرداخته شود؛ بنابراین تشکل‌های دانشجویی باید با توجه به رهنمود‌های رهبر معظم انقلاب اسلامی فعالیت خود در محیط دانشگاه را ادامه دهند تا به امید خدا باری را از دوش کشور بردارند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در دیدار با دانشجویان بار‌ها تأکید کرده‌اند که دانشجویان باید در اعلام نظرات خود آزاد باشند و جنبش‌ها و تشکل‌های دانشجویی نیز باید فضا را برای برگزاری جلسات و همایش‌های مختلف مهیا کنند تا این مهم انجام شود.

در ادامه به بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با دانشجویان می‌پردازیم.

«حالا دانشجو به حیث دانشجو، عضو جنبش دانشجویی است. ممکن است آن کسی که خودش در تسخیر لانه‌ی جاسوسی فعال بوده، بعد از مدتی از کار خودش پشیمان شود. کمااینکه ما پشیمان‌شده‌هایی هم داریم! خیلی از کسانی که در جنبش دانشجویی حضور داشتند، در برهه‌ی دیگری، گرفتاری‌های زندگی و انگیزه‌های مختلف، ثبات قدم را از آن‌ها گرفت – لکن حرکت بزرگ مربوط به دانشجوست، که این حرکتِ تسخیر لانه‌ی جاسوسی یکی از مهمترینِ این حرکات است.

حالا این یک تاریخچه است، تا امروز هم ادامه دارد. در تمام دوران‌های مختلف، در طول انقلاب، حوادث گوناگون، لحظه‌های حساس و خطیر، حضور دانشجویان مؤمن، متعهد، عدالتخواه، باگذشت، توانسته فضا را در جهت صحیح هدایت کند. این برداشت من از جنبش دانشجویی و نگاه من به جنبش دانشجویی است: ضد استکباری، ضد فساد، ضد اشرافی‌گری، ضد حاکمیت تجمل‌گرایانه و زورگویانه، ضد گرایش‌های انحرافی؛ این‌ها خصوصیات جنبش دانشجویی است. در همه‌ی این سال‌های انقلاب، حضور دانشجویان در این صحنه‌ها، حضور فعال و مؤثری بوده است. دانشجو‌ها گفتمان‌ساز بوده‌اند، فضای فکری ساخته‌اند، گفتمان‌های سیاسی و انقلابی را در جامعه حاکم کرده‌اند که در موارد زیادی این وجود داشته است.

البته من قضاوتم روی بدنه‌ی دانشجوست. ممکن است افرادی، بخش‌هایی از مجموعه‌ی دانشجویی جور دیگری باشند. نه تعجب می‌کنیم، نه انکار می‌کنیم؛ مطمئناً این است؛ اما بدنه‌ی دانشجویی، طبیعت کار دانشجویی و روحیه‌ی دانشجویی، اینی است که عرض کردم. دانشجو ضد ظلم است، ضد استکبار است، ضد سلطه‌ی خارجی است، عاشق آرمان‌های بزرگ است، امیدوار به رسیدن به این آرمانهاست. در واقع حضور قشر جوان، به‌خصوص دانشجو، موتور حرکت یک جامعه است. باید دانشجو‌ها همیشه به این توجه داشته باشند و روی او برای آینده‌ی کشور حساب کنند.

دانشجو نقش‌آفرین است؛ هم در زمینه‌های علمی، هم در زمینه‌های سیاسی. آن کسانی که برای این کشور و برای این ملت خواب‌هایی دیده‌اند، ناچارند روی دانشجوی ایرانی سرمایه‌گذاری کنند؛ از جاذبه‌های غریزی گرفته تا فریب‌های سیاسی، تا دکان‌داری‌های به‌ظاهر معنوی – عرفان‌های ساختگی – که انواع و اقسام این چیز‌ها وجود دارد. تشکل‌ها می‌توانند مصونیت‌بخش باشند؛ می‌توانند دانشجو را از افتادن در گرداب‌های مختلف و منجلاب‌های مختلف نجات بدهند و حفظ کنند. این، نقشی است که تشکل‌ها می‌توانند ایفا کنند.»

گزارش از احسان یعقوبی

انتهای پیام/ 117



منبع خبر

چرا ۱۶ آذر «روز دانشجو» نام گرفت؟ بیشتر بخوانید »

نگاهی به توصیه‌های رهبر انقلاب درخصوص وظایف جنبش دانشجویی/ چرا ۱۶ آذر «روز دانشجو» نام گرفت؟


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس: هر سال با فرا رسیدن ۱۶ آذر (روز دانشجو)، دانشجویان در دانشگاه‌های سراسر کشور برای گرامیداشت این روز گرد هم می‌آیند و با برگزاری جلسات، کرسی‌های آزاداندیشی و مناظرات بین تشکل‌ها با نگاه‌های مختلف سعی دارند تا برخی از مشکلات خود و مردم را به گوش مسئولان برسانند.

البته که برگزاری این جلسات در سال‌های اخیر به محلی برای بگومگو‌های سیاسی بین جناح‌های مختلف نیز تبدیل شده است، اما فلسفه برگزاری جلسات در روز دانشجو به‌دلیل گرامیداشت این روز و توجه به این قشر مهم در جامعه است. اما برای دانستن اینکه چرا از ۱۶ آذر به عنوان روز دانشجو نام می‌برند باید حادثه‌ای که در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ در دانشگاه تهران رخ داد را مرور کنیم که جالب‌تر اینجاست که آمریکایی‌ها نقش اول این سناریو را در آن سال بازی کردند، چراکه مسبب اصلی به خاک و خون کشیده شدن دانشجویان در آن روز، آمریکایی‌ها بودند.

موضوع از این قرار بود که نظامیان رژیم پهلوی، علاوه بر حمله به دانشگاه تهران برای سرکوب دانشجویان، سه دانشجو به نام‌های «مصطفی بزرگ‌نیا»، «احمد قندچی» و «آذر شریعت‌رضوی» را به شهادت رساندند. اعتراض دانشجویان به‌دلیل آمدن «ریچارد نیکسون» معاون وقت رئیس جمهور ایالت متحده آمریکا شکل گرفت و از طرفی دانشجویان به‌دلیل اینکه قرار بود تا روابط بین ایران و بریتانیا به‌شدت تقویت شود، خشمگین شده بودند. سفر نیکسون به ایران حدود یک ماه قبل از آذر آن سال رسانه‌ای شد، لذا برخی اعتراضات به این سفر از آبان آغاز شد و نهایتا در ۱۶ آذر به اوج رسید.

دانشجویان تصمیم گرفتند در فضای سنگینی که بعد از کودتای سیاه در کشور حاکم و حکومت نظامی که شکل گرفته بود، دست به برگزاری تظاهرات علیه رژیم بزنند. دو روز قبل از آن حادثه غمگین، «اردشیر زاهدی» تجدید رابطه با انگلستان را اعلام کرد و تصمیم بر این شد تا «دنیس رایت» از طرف دولت انگلستان برای بررسی اوضاع به ایران بیاید، لذا در این روز اکثر بازار‌ها و دانشگاه‌ها تظاهرات کردند و روز بعد دانشجویان دانشگاه تهران در دانشکده حقوق و داروسازی گرد هم آمدند تا برای تظاهرات ۱۶ آذر برنامه‌ریزی کنند.

صبح ۱۶ آذر فرا رسید و شرایط در دانشگاه تهران مانند روز‌های قبل نبود. تمام دانشجویان هنگام ورود به دانشگاه، به‌شدت مورد بازرسی قرار می‌گرفتند و حتی در اطراف دانشگاه تجهیزات نظامی مستقر شد که معلوم بود، رژیم تصمیم جدی برای سرکوب اعتراض احتمالی دانشجویان دارد. بعد از گذشت مدتی، سربازان برای دستگیری دو دانشجوی معترض که به حضور سربازان در محیط دانشگاه اعتراض داشتند، وارد یکی از کلاس‌ها شدند و همین اقدام آن‌ها آتش اعتراض در کل دانشگاه تهران را روشن کرد و نظامیان از بیم شروع اعتراض گسترده در محیط دانشگاه، برخی از دانشکده‌ها را تعطیل کردند و حتی بعد از مدتی رئیس دانشگاه تهران اعلام کرد که کلیه کلاس‌ها تعطیل شده است.

اوج اعتراضات در دانشکده فنی دانشگاه تهران رخ داد و با آغاز شعار‌های دانشجویان علیه پهلوی، فرمان آتش از سوی فرمانده نظامیان حاضر در محیط دانشگاه صادر شد و این‌گونه بود که دانشجویان به خاک و خون کشیده شدند و در نهایت هم سه دانشجو به شهادت رسیدند. وقاحت رژیم طاغوت به همین جا ختم نشد، چراکه رئیس پلیس اعلام کرد که «دانشجویان در ۲۶ آذر به جای توجه به کلاس درس، شروع به مسخره کردن نیرو‌های نظامی کرده بودند و با اینکه پلیس قصد زدن دانشجویان را نداشت، اما دانشجویان با هدف گرفتن اسلحه نظامیان به آن‌ها حمله کردند، لذا پلیس نیز مجبور به دفاع از خود بود و در این شرایط طبیعی است که چندین نفر زخمی و یا کشته خواهند شد». پهلوی از بیم گسترده شدن اعتراضات دستپاچه شده بود، لذا در اقدامی دیگر تیمسار «مزینی» را برای عذرخواهی و دلجویی از اساتید و دانشجویان به دانشگاه تهران می‌فرستد و حتی وی با خانواده جان‌باختگان نیز دیدار می‌کند اما نکته جالب اینجا بود که دو روز بعد از حادثه ۱۶ آذر، «نیکسون» به ایران آمد و در همان دانشگاهی که دانشجویان بی‌گناه به خاک و خون کشیده شده بودند، مدرک دکترای افتخاری در رشته حقوق دریافت کرد!

این‌گونه بود که روز ۱۶ آذر به‌دلیل مقاومتی که دانشجویان بصیر این مرز و بوم علیه آمدن معاون رئیس جمهور وقت آمریکا به کشور انجام دادند، روز مقاومت و ایستادگی دانشجویان این سرزمین در برابر استعمار غرب و روز دانشجو نام گرفت تا یاد و خاطره شهدای این حادثه غم‌بار همه ساله گرامی داشته شود و البته اندیشه و راهی که این عزیزان آغاز کرده بودند ادامه یابد.

در ابتدای گزارش اعلام شد، روز دانشجو در سال‌های اخیر به میدانی برای جنگ‌های سیاسی بین جناح‌های مختلف تبدیل شده است و کمتر به اصل موضوع پرداخته می‌شود و از طرفی در این روز به جای پرداختن به دغدغه‌های دانشجویان، مسائل پیش پا افتاده سیاسی در جلسات مطرح می‌شود که بعضاً لزومی ندارد به برخی از آن‌ها پرداخته شود؛ بنابراین تشکل‌های دانشجویی باید با توجه به رهنمود‌های رهبر معظم انقلاب اسلامی فعالیت خود در محیط دانشگاه را ادامه دهند تا به امید خدا باری را از دوش کشور بردارند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در دیدار با دانشجویان بار‌ها تأکید کرده‌اند که دانشجویان باید در اعلام نظرات خود آزاد باشند و جنبش‌ها و تشکل‌های دانشجویی نیز باید فضا را برای برگزاری جلسات و همایش‌های مختلف مهیا کنند تا این مهم انجام شود.

در ادامه به بخشی از سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با دانشجویان می‌پردازیم.

«حالا دانشجو به حیث دانشجو، عضو جنبش دانشجویی است. ممکن است آن کسی که خودش در تسخیر لانه‌ی جاسوسی فعال بوده، بعد از مدتی از کار خودش پشیمان شود. کمااینکه ما پشیمان‌شده‌هایی هم داریم! خیلی از کسانی که در جنبش دانشجویی حضور داشتند، در برهه‌ی دیگری، گرفتاری‌های زندگی و انگیزه‌های مختلف، ثبات قدم را از آن‌ها گرفت – لکن حرکت بزرگ مربوط به دانشجوست، که این حرکتِ تسخیر لانه‌ی جاسوسی یکی از مهمترینِ این حرکات است.

حالا این یک تاریخچه است، تا امروز هم ادامه دارد. در تمام دوران‌های مختلف، در طول انقلاب، حوادث گوناگون، لحظه‌های حساس و خطیر، حضور دانشجویان مؤمن، متعهد، عدالتخواه، باگذشت، توانسته فضا را در جهت صحیح هدایت کند. این برداشت من از جنبش دانشجویی و نگاه من به جنبش دانشجویی است: ضد استکباری، ضد فساد، ضد اشرافی‌گری، ضد حاکمیت تجمل‌گرایانه و زورگویانه، ضد گرایش‌های انحرافی؛ این‌ها خصوصیات جنبش دانشجویی است. در همه‌ی این سال‌های انقلاب، حضور دانشجویان در این صحنه‌ها، حضور فعال و مؤثری بوده است. دانشجو‌ها گفتمان‌ساز بوده‌اند، فضای فکری ساخته‌اند، گفتمان‌های سیاسی و انقلابی را در جامعه حاکم کرده‌اند که در موارد زیادی این وجود داشته است.

البته من قضاوتم روی بدنه‌ی دانشجوست. ممکن است افرادی، بخش‌هایی از مجموعه‌ی دانشجویی جور دیگری باشند. نه تعجب می‌کنیم، نه انکار می‌کنیم؛ مطمئناً این است؛ اما بدنه‌ی دانشجویی، طبیعت کار دانشجویی و روحیه‌ی دانشجویی، اینی است که عرض کردم. دانشجو ضد ظلم است، ضد استکبار است، ضد سلطه‌ی خارجی است، عاشق آرمان‌های بزرگ است، امیدوار به رسیدن به این آرمانهاست. در واقع حضور قشر جوان، به‌خصوص دانشجو، موتور حرکت یک جامعه است. باید دانشجو‌ها همیشه به این توجه داشته باشند و روی او برای آینده‌ی کشور حساب کنند.

دانشجو نقش‌آفرین است؛ هم در زمینه‌های علمی، هم در زمینه‌های سیاسی. آن کسانی که برای این کشور و برای این ملت خواب‌هایی دیده‌اند، ناچارند روی دانشجوی ایرانی سرمایه‌گذاری کنند؛ از جاذبه‌های غریزی گرفته تا فریب‌های سیاسی، تا دکان‌داری‌های به‌ظاهر معنوی – عرفان‌های ساختگی – که انواع و اقسام این چیز‌ها وجود دارد. تشکل‌ها می‌توانند مصونیت‌بخش باشند؛ می‌توانند دانشجو را از افتادن در گرداب‌های مختلف و منجلاب‌های مختلف نجات بدهند و حفظ کنند. این، نقشی است که تشکل‌ها می‌توانند ایفا کنند.»

گزارش از احسان یعقوبی

انتهای پیام/ 117



منبع خبر

نگاهی به توصیه‌های رهبر انقلاب درخصوص وظایف جنبش دانشجویی/ چرا ۱۶ آذر «روز دانشجو» نام گرفت؟ بیشتر بخوانید »

جامعه علمی دانشجویی باید صیانت از عدالتخواهی و گفتمان‌سازی ایرانی ـ اسلامی را نقشه راه خود بداند


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس و به نقل از روابط عمومی بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، این بنیاد با صدور بیانیه‌ای ۱۶ آذر ـ روز دانشجو ـ و یاد و خاطره شهدای دانشجو و دانشمندان هسته‌ای کشور را گرامی داشت.

در ابتدای این بیانیه آمده است: «۱۶ آذر ماه ۱۳۳۲ سالروز شهادت سه دانشجوی قهرمان و استکبارستیز به‌دست رژیم وابسته پهلوی که در تاریخ انقلاب و میهن اسلامی، نماد استکبارستیزی و ضداستعماری است و این روز بهانه خوبی برای بازخوانی نقش و مسئولیت‌های خطیر قشر شریف دانشجو در تحقق آرمان‌های ملی و ارتقای قدرت و ظرفیت‌های متضمن پیشرفت ایران عزیز و درخشش در قله‌های ممتاز جهانی در عرصه علم و فناوری به‌شمار می‌رود و تلاقی این ایام با فضای ناشی از شهادت دانشمند برجسته هسته‌ای و دفاعی کشورمان شهید دکتر محسن فخری‌زاده معنادار و حاوی نکات آموزنده و راهبردی است.»

این بیانیه افزوده است: «آن شهید ارجمند عضو هیئت علمی دانشگاه بود و به‌رغم در اختیار داشتن کرسی تدریس در دانشگاه‌های معتبر و تعلیم تئوری‌های دانشگاهی با مدیریت بالای خود ضمن پیوند علم و عمل، پروژه‌های متعددی را برای زیرمجموعه علمی خویش تعریف و آن‌ها را از مرحله تئوری و کاغذ به کف کارگاه و صحنه عمل تبدیل کرده بود؛ حتی با نقشه راه و برنامه‌ریزی ایشان تشکیل نهادی موثر و پویا بنام سازمان پژوهش و نوآوری‌های دفاعی موسوم به «سپند» رقم خورد و خار چشم دشمنان ملت ایران به‌ویژه مسئولان پلید و جنایتکار رژیم تروریستی صهیونیستی گردید.»

این بیانیه روز دانشجو را فرصتی مناسب و مغتنم برای بازخوانی فلسفه و ویژگی‌های جامعه علمی دانشجویی با تاکید بر مولفه‌های استکبارستیزی، سلطه‌گریزی، عدالتخواهی و حق‌طلبی قلمداد و برکات وجودی شهدای عالیقدر عرصه علمی و فرهنگی را در زمره آرمان‌ها و آرزو‌های دانشگاه و دانشجو توصیف و خاطرنشان کرده است: «دانشگاه‌ها در دوران جنگ تحمیلی با شیوه‌های مختلفی در دفاع، مشارکت داشتند؛ دانشگاه‌ها و دانشجویان کشور با روحیه‌ای بسیجی و جهادی در زمینه‌های مختلفی، چون انتقال نیروی انسانی به میدان رزم و انتقال ظرفیت علمی دانشگاه‌ها به مراکز تحقیقاتی و نظامی و فعالیت‌های پشتیبانی در عقبه‌ها و انتقال نیاز‌ها و برنامه‌های دفاعی به بدنه‌ی دانشگاه‌ها حضوری فعال و تاثیرگذار داشتند و تقدیم حدود سه هزار شهید گواه این نقش بی‌بدیل قشر دانشجو و دانشگاهی در هشت سال حماسه و ایثار است.»

این بیانیه در پایان با گرامیداشت یاد و خاطره و آرمان‌های شهدای دانشجو به ویژه شهدای ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ و هشت سال دفاع مقدس، مدافعین حرم و توصیه به پیمان محکم دانشجویان فهیم برای تداوم راه نورانی دانشمند عالیقدر هسته‌ای و دفاعی «پاسدار سرافراز انقلاب اسلامی شهید دکتر محسن فخری‌زاده» و همت همه‌جانبه آنان در عمل به رهنمود‌ها و سفارش‌های نافذ مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه‌ای عزیز (مدظله‌العالی) و سرمشق قرار دادن آن در روند حرکت خود آورده است: «جریان و جامعه علمی دانشجویی کشور بایستی مبدا تحولات مثبت علمی، پژوهشی، فرهنگی و … در جامعه باشد و در این رهگذر تحقیق، موشکافی و بررسی‌های علمی و نو به الزامات، اولویت‌ها و ضرورت‌های مورد نیاز برای تضمین پیشرفت کشور و حل مشکلات امروز جامعه را وظیفه‌ی تاریخی و رمز موفقیت خود تلقی و صیانت از عدالتخواهی و گفتمان‌سازی ایرانی ـ اسلامی و نقش‌آفرینی برای تحقق بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی را نقشه راه خود بداند.»

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

جامعه علمی دانشجویی باید صیانت از عدالتخواهی و گفتمان‌سازی ایرانی ـ اسلامی را نقشه راه خود بداند بیشتر بخوانید »

جنبش دانشجویی باید صیانت از عدالتخواهی و گفتمان‌سازی ایرانی ـ اسلامی را نقشه راه خود بداند


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس و به نقل از روابط عمومی بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، این بنیاد با صدور بیانیه‌ای ۱۶ آذر ـ روز دانشجو ـ و یاد و خاطره شهدای دانشجو و دانشمندان هسته‌ای کشور را گرامی داشت.

در ابتدای این بیانیه آمده است: «۱۶ آذر ماه ۱۳۳۲ سالروز شهادت سه دانشجوی قهرمان و استکبارستیز به‌دست رژیم وابسته پهلوی که در تاریخ انقلاب و میهن اسلامی، نماد استکبارستیزی و ضداستعماری است و این روز بهانه خوبی برای بازخوانی نقش و مسئولیت‌های خطیر قشر شریف دانشجو در تحقق آرمان‌های ملی و ارتقای قدرت و ظرفیت‌های متضمن پیشرفت ایران عزیز و درخشش در قله‌های ممتاز جهانی در عرصه علم و فناوری به‌شمار می‌رود و تلاقی این ایام با فضای ناشی از شهادت دانشمند برجسته هسته‌ای و دفاعی کشورمان شهید دکتر محسن فخری‌زاده معنادار و حاوی نکات آموزنده و راهبردی است.»

این بیانیه افزوده است: «آن شهید ارجمند عضو هیئت علمی دانشگاه بود و به‌رغم در اختیار داشتن کرسی تدریس در دانشگاه‌های معتبر و تعلیم تئوری‌های دانشگاهی با مدیریت بالای خود ضمن پیوند علم و عمل، پروژه‌های متعددی را برای زیرمجموعه علمی خویش تعریف و آن‌ها را از مرحله تئوری و کاغذ به کف کارگاه و صحنه عمل تبدیل کرده بود؛ حتی با نقشه راه و برنامه‌ریزی ایشان تشکیل نهادی موثر و پویا بنام سازمان پژوهش و نوآوری‌های دفاعی موسوم به «سپند» رقم خورد و خار چشم دشمنان ملت ایران به‌ویژه مسئولان پلید و جنایتکار رژیم تروریستی صهیونیست‌ها گردید.»

این بیانیه روز دانشجو را فرصتی مناسب و مغتنم برای بازخوانی فلسفه و ویژگی‌های جنبش دانشجویی با تاکید بر مولفه‌های استکبارستیزی، سلطه‌گریزی، عدالتخواهی و حق‌طلبی قلمداد و برکات وجودی شهدای عالیقدر عرصه علمی و فرهنگی را در زمره آرمان‌ها و آرزو‌های دانشگاه و دانشجو توصیف و خاطرنشان کرده است: «دانشگاه‌ها در دوران جنگ تحمیلی با شیوه‌های مختلفی در دفاع، مشارکت داشتند؛ دانشگاه‌ها و دانشجویان کشور با روحیه‌ای بسیجی و جهادی در زمینه‌های مختلفی، چون انتقال نیروی انسانی به میدان رزم و انتقال ظرفیت علمی دانشگاه‌ها به مراکز تحقیقاتی و نظامی و فعالیت‌های پشتیبانی در عقبه‌ها و انتقال نیاز‌ها و برنامه‌های دفاعی به بدنه‌ی دانشگاه‌ها حضوری فعال و تاثیرگذار داشتند و تقدیم حدود سه هزار شهید گواه این نقش بی‌بدیل قشر دانشجو و دانشگاهی در هشت سال حماسه و ایثار است.»

این بیانیه در پایان با گرامیداشت یاد و خاطره و آرمان‌های شهدای دانشجو به ویژه شهدای ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ و هشت سال دفاع مقدس، مدافعین حرم و توصیه به پیمان محکم دانشجویان فهیم برای تداوم راه نورانی دانشمند عالیقدر هسته‌ای و دفاعی «پاسدار سرافراز انقلاب اسلامی شهید دکتر محسن فخری‌زاده» و همت همه‌جانبه آنان در عمل به رهنمود‌ها و سفارش‌های نافذ مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه‌ای عزیز (مدظله‌العالی) و سرمشق قرار دادن آن در روند حرکت خود آورده است: «جریان و جنبش دانشجویی کشور بایستی مبدا تحولات مثبت علمی، پژوهشی، فرهنگی و … در جامعه باشد و در این رهگذر تحقیق، موشکافی و بررسی‌های علمی و نو به الزامات، اولویت‌ها و ضرورت‌های مورد نیاز برای تضمین پیشرفت کشور و حل مشکلات امروز جامعه را وظیفه‌ی تاریخی و رمز موفقیت خود تلقی و صیانت از عدالتخواهی و گفتمان‌سازی ایرانی ـ اسلامی و نقش‌آفرینی برای تحقق بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی را نقشه راه خود بداند.»

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

جنبش دانشجویی باید صیانت از عدالتخواهی و گفتمان‌سازی ایرانی ـ اسلامی را نقشه راه خود بداند بیشتر بخوانید »