رژیم پهلوی

پایه‌های سلطنت پهلوی بر خون مردم فلسطین و شانه‌های مردم ایران/// منتشر نشود

پایه‌های سلطنت پهلوی بر خون مردم فلسطین و شانه‌های مردم ایران


گروه سیاسی دفاع‌پرس ـ رسول حسنی؛ بوجود آمدن رژیم منحوس صهیونیسم و ریشه دواندن این علف هرز در سرزمینی که متعلق به آنها نبود وابسته به دلایل بسیاری بود که باید مورد واکاوی قرار بگیرد. این رژیم توسط منشور استقلال اسرائیل در ۱۴ مه ۱۹۴۸ تاسیس و در ۱۱ مه ۱۹۴۹ از سوی ۱۶۵ کشور از ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل به رسمیت شناخته شد.

در میان ۲۸ کشور یا این کشور را به رسمیت نشناختند و یا رسمیت شناختن خود را پس گرفتند. الجزایر، جیبوتی، عراق، کویت، لبنان، لیبی، موریتانی، عمان، قطر، عربستان، سومالی، سوریه، مصر، افغانستان، بنگلادش، برونئی، اندونزی، مالزی، مالدیو، مالی، نیجر، پاکستان، کوبا، کره شمالی، ونزوئلا و ایران از جمله این کشور‌ها بودند.

ایران تحت سلطنت پهلوی، در اسفند ۱۳۲۸ موجودیت اسرائیل را به صورت دفاکتو پذیرفت و علیرغم مخالفت عموم مردم و روحانیون و مجتهدین شاه معدوم رای به موجودیت اسرائیل به عنوان کشوری مسنقل داد، هر چند که برای حفظ ظاهر از فلسطین حمایت می‌کرد. شاه برای دوام سلطنت خود و از آنجایی که با جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصر روابط تیره‌ای داشت و نیازمند به اسرائیل بود. سطح روابط شاه و اسرائیل به حدی بود که مقامات ایران نظیر بختیار با مقامات اسرائیلی نظیر موشه دایان در تهران و اسرائیل دیداری داشتند. نتیجه این دیدار‌ها ارتقای سطح روابط دیپلماتیک و آموزش ساواک توسط موساد در حوزه امنیتی و اطلاعاتی بود.

مسلما حضور کشوری مسلمان و غیر عرب در غرب آسیا برای رژیم صهیونیستی که در حال جنگ با کشور‌های عربی و مسلمان بود امتیازی ویژه محسوب می‌شد، این امر تا جایی اهمیت داشت که وقتی انورسادات بعد از مرگ جمال عبدالناصر روی کار آمد و روابط ایران و مصر از سر گرفته شد، موجب نگرانی سران اسرائیل شد که شاه به سران اسرائیل اطمینان داد، روابط ایران و مصر بر روابط ایران و اسرائیل تاثیری نخواهد داشت.

با وجودی که شاه حامی اسرائیل بود، اما این وضعیت درخصوص مردم کاملا وارونه بود، آنها با لبیک به ندای رهبران سیاسی خود مانند آیت‌الله کاشانی لوای دشمنی با اسرائیل برداشتند و عملا با رژیم صهیونیستی به مخالفت برخواستند. به همین منظور کمک‌های مالی قابل توجهی از سوی مردم ایران برای مردم مبارز فلسطین ارسال شد، اقشار مردم تجار یهودی وابسته به رژیم صهیونیستی که در ایران فعالیت اقتصادی داشتند را تحریم کردند و حتی عده‌ای برای رفتن به اراضی اشغال شده فلسطین اعلام آمادگی کردند. شاه به دلیل همین حساسیت مردم بود که رابطه‌اش با اسرائیل را علنی نمی‌کرد. 

هر چه به سال‌های پایانی رژیم پهلوی نزدیک می‌شویم رابطه ایران و اسرائیل مستحکم‌تر می‌شود، رژیم صهیونیستی سرخوش از حمایت ایران و نفت‌های بادآورده‌ای که شاه در اختیارش می‌گذاشت همچنان به یکه تازی در سرزمین فلسطین مشغول بود. اما پیروزی انقلاب اسلامی در اوج این رابطه دوستانه خواب خوش را از رژیم صهیونیستی گرفت و نام ایران کابوس ابدی اسرائیلی‌های غاصب شد.

پس گرفتن به رسمیت شناختن اسرائیل و سفارت ایران در اسرائیل برای همیشه بسته شد. ننگ رابطه با اسرائیل که شاه معدوم به نام ایران ثبت کرد با اقدام شجاعانه امام خمینی (ره) مبنی بر اشغال‌گر بودن اسرائیل و غده سرطانی خواندن آن و حمایت همه جانبه از فلسطین تطهیر شد. ایران پهلوی که زمانی یار و همراه اسرائیل بود با تبدیل شدن به ایران اسلامی به دشمن شماره یک اسرائیل تبدیل شد.

با این حال برای شناخت رابطه دقیق ایران و اسرائیل که نمی‌توان آن را نادیده گرفت باید به گذشته سفری کوتاه داشت. مطالعه تاریخ این رابطه نه تنها به شناخت چگونگی قدرت گرفتن اسرائیل کمک می‌کند بلکه به خیانت شاه پهلوی به مردم ایران و مسلمانان جهان بخصوص فلسطین کمک خواهد کرد. 

آغاز و تثبیت روابط پهلوی با اسرائیل

با صدور قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل در تاریخ ۱۹ نوامبر ۱۹۴۷ (۸ آذر ۱۳۲۶)، درخصوص تقسیم فلسطین، جامعه ایران به مخالفت برخاست. نماینده ایران در شورای امنیت نیز راجع به تقسیم فلسطین اعتراض کرد. اما در دولت «محمد ساعد مراغه‌ای» زمینه شناسایی دولت اسرائیل فراهم شد. 

رابطه ایران و اسرائیل و دیگر کشور‌های همسایه در این زمان متأثر از حکومت مصر و سیاست‌های «جمال عبدالناصر» بود. تندروی‌های ناصر و نزدیکی وی به شوروی سبب شد آمریکا سیاست خارجی خود را در خاورمیانه فعال کند و بستر مناسبی برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم بین آمریکا و دولت‌های غیرعرب از جمله ایران، فراهم شود. همین امر سبب شد روابط نفتی ـ امنیتی بین ایران و اسرائیل گسترده شود. پس از حمله اسرائیل به خاک مصر در سال ۱۳۳۵ که با حمایت انگلستان و فرانسه صورت گرفت. تعدادی از نمایندگان مجلس نوزدهم شورای ملی علیه اسرائیل موضع گرفتند.

در اردیبهشت ۱۳۴۶ نیز روابط نفتی ایران و اسرائیل فاش شد و جمال عبدالناصر به بهانه این موضوع همکاری دیپلماتیک بین کشور‌های عربی با ایران را مورد انتقاد قرار داد و بندر عقبه را بست که موجب به وجود آمدن «جنگ شش روزه» در ۱۵ خرداد ۱۳۴۶ شد.

دولت ایران نسبت به این جنگ موضعی دو پهلو گرفتند و خواستار اقدام بر اساس دستورات شاه و حل بحران از طریق سازمان ملل متحد شدند و با مقصر جلوه‌دادن جمال عبدالناصر، نسبت به تجاوزات اسرائیل موضع چندان محکمی نگرفتند. پیروزی اسرائیل در جنگ شش‌ روزه باعث خرسندی شاه شد، اما در ظاهر، دولت ایران از قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل در اول آذر ۱۳۴۶ مبنی بر عقب‌نشینی نیرو‌های نظامی اسرائیل از مناطق اشغالی، حمایت و از اعراب پشتیبانی کرد.

با مرگ جمال عبدالناصر، انور سادات، جانشین عبدالناصر شد و پذیرفت در خلیج فارس دخالت نکند. ایران نیز متقابلاً در اواخر سال ۱۳۴۹، بمباران تأسیسات غیرنظامی مصر توسط اسرائیل را محکوم کرد. برقراری روابط بین ایران و مصر باعث نگرانی اسرائیل شد. شاه که سیاست موازنه‌ای در قبال اسرائیل و مصر در پیش گرفته بود، به اسرائیل اطمینان داد که سیاست ایران نسبت به اسرائیل تغییری نخواهد کرد. 

مصر در مهر ۱۳۵۲ تصمیم گرفت از طریق جنگ نظامی، بخشی از سرزمین‌های از دست رفته خود را در جریان جنگ شش روزه از اسرائیل باز پس بگیرد. عباسعلی خلعتبری، وزیر امور خارجه، در سخنانی یک هفته قبل از شروع جنگ جدید اعراب و اسرائیل، در بیست و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد، نگهداری سرزمین‌های اشغالی را ناپذیرفتنی برشمرد و سیاست دولت ایران را در قبال بحران خاورمیانه براساس مذاکره بین طرفین امکان‌پذیر دانست به شرط آنکه که برای خروج قوای اسرائیل از سرزمین‌های اشغال شده اعراب و یافتن راه‌حلی عادلانه برای مسئله آوارگان فلسطین تضمین معقولی وجود داشته باشد.

دولت مراغه‌ای و آغاز ارتباط با اسرائیل

با این وجود در دولت «محمدساعد مراغه‌ای» ـ سال ۱۳۲۸ـ زمینه شناسایی دولت اسرائیل به صورت غیررسمی فراهم شد. ایران به دلیل توانایی اسرائیل در زمینه‌های اقتصادی ـ نظامی و نیز دشمنی کشور‌های عربی از جمله مصر و عراق با ایران مبادرت به رسمیت شناختن اسرائیل کرد.

پس از این اقدام دولت ساعد، نمایندگان مجلس تنها به اتخاذ مواضع تندی علیه دولت گرفتند و اقدام موثر دیگری علیه وزارت امور خارجه نشان ندادند. پس از آنکه شاه اسرائیل را به رسمیت شناخت یهودیان متعددی به اسرائیل مهاجرت کردند روابط بازرگانی بین دو ایران و اسرائیل آغاز شد و سرکنسولگری ایران در بیت‌المقدس دایر شد. این اقدام باعث تیرگی روابط ایران با کشور‌های عربی از جمله مصر شد. 

با روی کار آمدن محمد مصدق شرایط تغییر کرد و کنسولگری ایران در اسرائیل در ۱۵ تیر ۱۳۳۰ بسته شد. اما پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، بار دیگر موضع ایران در قبال اسرائیل تغییر کرد و مجدداً اسرائیل در جایگاه یک دولت مستقل به رسمیت شناخته شد و روابط بین دو کشور از سر گرفته شد. 

زمینه‌ها و دلایل ارتباط شاه با اسرائیل

توانایی اسرائیل در زمینه‌های اقتصادی و نظامی، دشمنی کشور‌های عربی از جمله مصر و عراق با ایران، درخواست موشه شرتوک، وزیر خارجه دولت جدیدالتأسیس اسرائیل، از ایران مبنی بر شناسایی دولت اسرائیل، تبعید آیت الله کاشانی به لبنان و دستگیری برخی از مخالفان حکومت پس از سوء قصد به جان شاه در بهمن ۱۳۲۷، فعالیت آژانس یهود در ایران و علاقه مندی اتباع ایرانی مقیم اسرائیل به ایجاد ارتباط بین دو رژیم، سفر شاه به آمریکا در سال ۱۳۲۸ و اطلاع شاه از نفوذ محافل یهود در آمریکا از جمله مواردی بود که رژیم شاه وادار شد اسرائیل را به رسمیت بشناسد. پس از شناسایی اسرائیل، انتقال یهودیان مهاجر از ایران انجام گرفت و افتتاح روابط بازرگانی بین دو کشور برقرار شد. 

پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بار دیگر موضع ایران تغییر یافت و مجدداً اسرائیل را در جایگاه یک دولت مستقل به رسمیت شناخت. شاه که با حمایت آمریکا و کمک‌های انگلیس دوباره به قدرت برگشته بود، تلاش کرد با سرکوب مخالفان، تشکیل ساواک و تکیه به آمریکا، پایه‌های سیاسی حکومت خود را تحکیم بخشد. 

بدین منظور در سیاست خارجی، سیاست موازنه مثبت را با عنوان ناسیونالیسم مثبت در سال‌های ۱۳۴۲-۱۳۳۲ انتخاب کرد. شاه با توجه به تهدیدات شوروی از یک سو و تهدید برخی کشور‌های عربی از سوی دیگر و در راستای سیاست ناسیونالیسم مثبت درصدد ارتباط با آمریکا و اسرائیل برآمد. از طرفی اسرائیل هم برای جلوگیری از انزوا به دوستانی در منطقه نیازمند بود. 

در همین راستا دکترین میثاق حاشیه‌ای دیوید بن گوریون، نخست وزیر اسرائیل، مبنی بر روابط با کشور‌های پیرامون جهان عرب با سیاست ناسیونالیسم مثبت شاه انطباق پیدا کرد. از این رو بار دیگر روابط بین دو کشور برقرار شد. 

با نزدیکی مصر به انگلیس در سال ۱۳۳۲، ایران نیز به پیمان بغداد پیوست و پس از آن به کشور‌های غربگرای محافظه‌کار عرب، ترکیه و پاکستان بیشتر نزدیک شد و از مصر دوری گرفت و همین امر، ایران و اسرائیل را به یکدیگر نزدیک‌تر ساخت. با ملی شدن کانال سوئز توسط ناصر در مرداد ۱۳۳۵، همکاری نفتی بین ایران و اسرائیل گسترش یافت. تحریم نفتی اسرائیل توسط شوروی، نفت ایران را به جایگزین نفت شوروی برای اسرائیل تبدیل کرد.

بن گوریون در سال ۱۳۳۷ به طور محرمانه به ترکیه سفر و پیمانی با آن کشور امضا کرد. بدین ترتیب پیمان حاشیه‌ای مرکب از ترکیه، ایران و اسرائیل با هدف جلوگیری از نفوذ شوروی در خاورمیانه و تلاش در جهت سقوط حکومت انقلابی جمال عبدالناصر در مصر تشکیل شد.

بدین ترتیب در تیر ۱۳۳۹، مذاکراتی بین دو طرف جهت ایجاد روابط اقتصادی صورت گرفت که متعاقب آن کشور‌های عربی به خصوص مصر به ایران اعتراض کردند. شاه در مصاحبه‌ای اعلام کرد که ایران از سال ۱۳۲۸ رژیم اسرائیل را به صورت دوفاکتو (بالفعل) به رسمیت شناخته هست و از آن زمان تاکنون تحولی در روابط دو کشور به وجود نیامده هست. به دنبال آن سفارت ایران در اسرائیل در سال ۱۳۳۷ گشایش یافت و اسرائیل نیز در تهران سفارتخانه دایر کرد. اما برقراری ارتباط با دولت اسرائیل به قطع روابط ایران و مصر در ۵ مرداد ۱۳۳۹ منجر شد.

علاوه بر همکاری‌های نفتی، همکاری‌های امنیتی نیز به این روابط عمق بیشتری بخشید. مقامات امنیتی ایران با دیدن توانایی موساد، خواستار گسترش روابط شدند؛ از این رو همکاری نفتی و امنیتی محور همکاری بین دو کشور شد. از دیگر زمینه‌های همکاری بین ایران و اسرائیل در زمینه بهره گیری ایران از فنون و تکنیک‌های جدید در زمینه کشاورزی بود. شاه می‌خواست از این طریق برای پیش بردن برنامه اصلاحات ارضی بهره گیرد. 

نزدیکی مصر و سوریه با شوروی از یکسو و پیروزی اسرائیل بر اعراب در جنگ اکتبر ۱۹۵۶ از سوی دیگر، زمینه همکاری ایران و اسرائیل را بیش از پیش فراهم کرد. از دیگر تحولات منطقه که بر نزدیک شدن ایران و اسرائیل تأثیر گذاشت، کشته شدن عبدالکریم قاسم در ۱۹۶۳ در عراق و روی کار آمدن عبدالسلام عارف، به قدرت رسیدن بعثی‌ها در سوریه و امضای قرارداد اتحادیه فدرال بین عراق و سوریه و مصر در ۲۸ فروردین ۱۳۴۳ در قاهره بود. 

بخشی از روابط ایران و اسرائیل در قالب فروش تسلیحات نظامی بود. در دی ۱۳۴۲، طی مذاکره‌ای فروش اسلحه یوزی به ایران آغاز شد و در سال ۱۳۴۴، قراردادی به میزان شش میلیون دلار بین اسرائیل و ایران برای خرید و تعمیرات تجهیزات منعقد شد. این خرید‌ها هنگامی صورت گرفت که دولت‌های کندی و جانسون در زمینه فروش تسلیحات به ایران محدودیت اعمال کردند و به همین دلیل شاه به اسرائیل به عنوان «آمریکای کوچک» نگاه می‌کرد.

پیروزی اسرائیل در جنگ شش روزه و تصرف ساحل غربی رود اردن، جولان و صحرای سینا تا ساحل شرقی کانال سوئز مایه شادی حکومت ایران شد. زیرا پیروزی اسرائیل مساوی با شکست عبدالناصر بود که مهم‌ترین مخالف شاه در منطقه محسوب می‌شد. منازعات اعراب و اسرائیل که بار دیگر با شکست اعراب پایان یافت، موقعیت اسرائیل را در منطقه مستحکم کرد و تضعیف جبهه اعراب، به خصوص مصر به رهبری جمال عبدالناصر، را به دنبال داشت. در این میان حجم مبادلات بازرگانی ایران و اسرائیل افزایش یافت و میزان زیادی از نفت ایران به اسرائیل صادر شد. 

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

پایه‌های سلطنت پهلوی بر خون مردم فلسطین و شانه‌های مردم ایران بیشتر بخوانید »

زنان مبارز انقلابی همه خانواده را وارد صف مبارزه می‌کرد

زنان مبارز انقلابی همه خانواده را وارد صف مبارزه می‌کردند


گروه فرهنگ دفاع‌پرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ رهبر معظم انقلاب اسلامی صرفنظر از جایگاه رهبری خود در کسوت جامعه شناسی مجرب و انسان شناسی برجسته همواره بر تحکیم خانواده و ارج نهادن به مقام «زن» به عنوان مهمترین رکن خانواده تاکید دارند. شناخت استعداد‌ها و توانایی‌های زنان و به کارگیری آنان در جایگاهی که سزاوار آنان هست یکی از دغدغه‌های همیشگی زنان هست. 

امام خامنه‌ای زنان را ابدا جنس دوم در کنار مردان نمی‌داند، بلکه این قشر بزرگ از جامعه را شخصیتی مستقل از مردان دانسته که نقشی حیاتی در اقتدار نظام اسلامی داشته و در تحقق تمدن نوین اسلامی کاملا موثر هستند. زنان نه تنها خود در حفظ ارزش‌های انقلاب اسلامی می‌توانند کارآمد باشند بلکه با تربیت نسل آینده در بوجود آوردن نسلی پویا، معتقد، مومن، انقلابی و امیدوار بی‌مانند و بی‌بدیل هستند، امری که به زحمت از عهده مردان برمی‌آید.

عبارت «زن نه شرقی نه غربی» یک کلیدواژه مهم در ادبیات و منظومه فکری امام خامنه‌ای هست که باید زن ایرانی به آن دست پیدا کند و با رسیدن به آن الگوی زنان هم عصر خود شوند. چنین زنانی نه تنها در خانواده به عنوان همسر و مادر به درستی ایفای نقش می‌کنند بلکه در جامعه نیز در چارچوب حدود اسلام و در کسوت زن مومن انقلابی به رسالت اسلامی خود عمل می‌کند.

نوشتاری که قسمت پنجم آن را در ادامه می‌خوانید برگرفته از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی هست که در طی چهار دهه زعامت جهان اسلام ایراد شده‌اند. بیاناتی که هر فراز آن می‌تواند محل بحث و نظر فراوان باشد.

توجه به نقش زنان در انقلاب و دفاع مقدس

«آن کسانی که سابقه دارند، می‌دانند که زنان در دوران مبارزه نقش داشتند، اگر زنان نبودند بلاشک آن اجتماع و تظاهرات عظیم، آن اثر را نمی‌بخشید؛ علاوه بر اینکه در بعضی جا‌ها مثل مشهد، اصلا شروع تظاهرات، با زنان بود. یعنی اولین حرکت عمومی مردمی، یک حرکت زنانه بود. البته مورد تعرض پلیس هم قرار گرفتند. بعد از آن بود که حرکت‌های مردانه راه افتاد.

هم در مبارزات این‌جور بود، هم در ایفای نقش در تشکیل نظام، بعد از تشکیل نظام؛ یعنی دوران جنگ، نقش زنان، یک نقش فوق‌العاده بود؛ نقش مادران شهدا، نقش همسران شهدا، نقش زنان مباشر در میدان جنگ، در کار‌های پشتیبانی و بعضا به ندرت در کار‌های عملیاتی و نظامی یک نقش فوق‌العاده بود. زن‌ها حتی در بخش‌های نظامی هم فعال بودند؛ اینها به زبان آسان می‌آید.»
بیانات در سومین نشست اندیشه‌های راهبردی ۱۴ دی ۱۳۹۰ 

تربیت فرزند سالت بزرگ زنان

«مادران در دوران انقلاب و در جنگ تحمیلی، فرزندان خود را به سربازان جانباز و شجاع در راه اسلام تبدیل کردند و همسران شوهران خود را به انسان‌های مقاوم مبدل کردند. این نقشی هست که زن می‌تواند در داخل خانواده ایفا کند و جزو بزرگترین نقش‌ها هست. از همه کار‌های زن مهمتر، همین کار هست، تربیت فرزندان و تقویت روحی شوهران برای ورود در میدان‌های بزرگ. 

زنان شجاع و آگاه و مقاوم و صبور ایران، در دوران انقلاب و جنگ [تحمیلی]حضوری فعال داشتند. امروز هم در میدان سیاست، فرهنگ، انقلاب اسلامی، در فعالیت‌های مقابل چشم دشمنان جهانی، حضور فعال دارند. اجتماع عظیم [زنان در میدان‌های مختلف]یک مفهوم فرهنگی، سیاسی و اجتماعی دارد. آن کسانی که قضایای کشور و نظام جمهوری اسلامی را تحلیل می‌کنند، وقتی اجتماع عظیم [زنان را]، این اراده‌های استوار، این آگاهی و این شور و شوق را از شما مشاهده می‌کنند، نسبت به ایران بزرگ و ملت ایران و نظام مقدس جمهوری اسلامی، احساس تعظیم و ستایش خواهند کرد.»

بیانات در اجتماع زنان خوزستانی ۲۰ اسفند ۱۳۷۵

رشد آگاهی سیاسی زنان در انقلاب اسلامی

«نقش زنان در پیروزی انقلاب، از نقش مردان بیشتر بود. یعنی حضور زنان در مبارزات عمومی و سیاسی، یک نقش چندگانه داشت. مرد یک نفر بود و خودش می‌آمد در راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد. همین و بس! اما وقتی زنِ خانه، خود را در مبارزه سهیم می‌دانست و وارد میدان می‌شد، در واقع خانه‌ای را که در آن، مرد و زن و فرزندان هستند، به صحنه می‌آورد و خانواده‌ای را در میدانِ مبارزه حاضر می‌کرد.

در جنگ نیز همین‌طور بود. یعنی اگر خانواده‌های شهدا صبر نمی‌کردند، جنگ دچار مشکلات بسیار بزرگی می‌شد. در آن مقطع، نقش زنان، بسیار برجسته بود. انقلاب و جنگ، زنان ما را در جامعه از آگاهی و رشد سیاسی برخوردار کرد. زن، وقتی با سواد باشد و از آگاهی سیاسی برخوردار شود، کسی نمی‌تواند به آسانی به او زور بگوید و حقش را پایمال کند.»
بیانات در جمع زنان شهر ارومیه ۲۸ شهریور ۱۳۷۵

ایستادگی زنان در برابر غرب‌زدگی

«حقیقت مسئله این هست که زن باشرف و بااستعداد ایرانی یکی از بزرگترین ضربه‌ها را به تمدن غرب زده. غیر از مجموع حرکت جمهوری اسلامی، بخصوص زن ایرانی یکی از مهم‌ترین ضربه‌ها را به داعیه‌های غربی و دروغ‌های غربی وارد کرده. چطور؟ اینها سال‌ها هست که می‌گویند زن اگر چنان‌چه از قیود اخلاقی و شرعی و مانند این چیز‌ها رها نشود نمی‌تواند پیشرفت کند، نمی‌تواند به مقامات عالی علمی و سیاسی و اجتماعی و … برسد. شرط رسیدن زن به رتبه‌های بالای اجتماعی و سیاسی و … این هست که این قیود اخلاقی را رها کند.

زن ایرانی این را در عمل تکذیب کرده؛ زن ایرانی در همه میدان‌ها با موفقیت و سربلندی و با حجاب اسلامی ظاهر شده. اینها رجزخوانی نیست، اینها واقعیت‌های محسوس جامعه ما هست. در مراکز علمی حساس و مهم زنان دانشمند آنجا نقش‌آفرینند. در میدان ادبیات، شعر، رمان، شرح‌حال‌نویسی، زن‌ها جزو برجسته‌ترین‌ها هستند. در میدان مسابقات ورزشی دختر ایرانی روی سکوی اول مسابقات ایستاده، پرچم و سرود ملی ایران را در مقابل چشم صد‌ها میلیون تماشاچی تلویزیون‌های دنیا بالا برده، باحجاب هست، با آن مردی که می‌آید به او مدال بدهد دست نمی‌دهد، یعنی حد شرعی را رعایت می‌کند؛ این چیز کمی هست؟

این باطل‌کننده یک زحمت و تلاش دویست سیصد ساله غرب هست؛ نمی‌توانند تحمل کنند، عصبانی می‌شوند، خودشان را به در و دیوار می‌زنند تا بتوانند یک کاری بکنند؛ آن وقت می‌چسبند به قضیه حجاب، ببینید، عامل این شبهه‌افکنی‌ها این هست و تظاهر دشمن هم آن هست که مشاهده می‌کنید و می‌بینید.»
بیانات در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور ۵ مرداد ۱۴۰۱

خیانت رژیم پهلوی به زنان

«زن، در جامعه خود باخته نظام پادشاهی، از همه جوانب مظلوم بود. اگر زن می‌خواست وارد مقوله علم بشود، باید قید دین و تقوا و عفاف را می‌زد. مگر یک خانم مسلمان، در دانشگاه‌ها و محیط‌های آموزشی و مراکز علمی و فرهنگی می‌توانست به آسانی حجاب و متانت و وقار خود را حفظ کند؟ مگر ممکن بود؟ مگر می‌شد یک زن مسلمان، در خیابان‌ها با متانت و وقار اسلامی یا حتی با حجاب نیمه کاره، راحت راه برود و از گزند زبان و حرکت هرزگان و دلباختگان به فساد و فحشای سوغات غرب، مصون بماند؟ کاری کرده بودند که در این مملکت، کسب علم برای زن‌ها غالبا ممکن نمی‌شد. موارد استثنایی را کاری ندارم. به طور غالب، رفتن زنان به وادی علم میسر نمی‌شد؛ مگر با برداشتن حجاب و منصرف شدن از تقوا و وقار اسلامی. 

در میدان سیاست و در زمینه فعالیت‌های اجتماعی هم همین طور بود. اگر زنی می‌خواست منصبی از مناصب اجتماعی و سیاسی را در ایران دوران پادشاهی دارا باشد، باید قید حجاب و عفاف و وقار و متانت زن اسلامی را می‌زد. البته، بسته به این بود که خود این زن، جوهر و استعدادش چگونه باشد. اگر خیلی سست عنصر بود، باید تا آن اعماق می‌لغزید.

اگر خوددار و خویشتن‌دار بود، تا حدودی خود را حفظ می‌کرد؛ اما دائما با فشار‌های روزافزون از سوی محیط اجتماعی روبه‌رو بود. جامعه ما، این گونه بود. اسلام و انقلاب و امام آمد و در این کشور، زن را در مرکز فعالیت‌های سیاسی قرار دادند و پرچم انقلاب را به دست زنان سپرد؛ در حالی که زن در همان حال توانست حجاب و وقار و متانت اسلامی و عفاف و دین و تقوای خود را حفظ کند. کسی حقی از این بزرگ‌تر بر گردن زن ایرانی و مسلمان ندارد.»

بیانات در دیدار جمعی از بانوان سراسر کشور ۲۶ دی ۱۳۶۸

حجاب و عفاف موتور پیشران زنان

«به برکت انقلاب، زن ایرانی در راه بسیار خوبی افتاد. امروز، زن ایرانی می‌تواند در میدان علم وارد بشود و مدارج علمی را طی کند؛ در حالی که دین، عفاف، تقوا، وقار، متانت، شخصیت و حرمت زن مسلمان را هم حفظ کرده باشد. همچنین زن می‌تواند در میدان علوم و آگاهی‌های دینی وارد بشود؛ بدون این که هیچ مانعی بر سر راهش باشد. امروز، زن در کشور ما می‌تواند در میدان سیاست و فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی و جهادی و کمک به مردم و انقلاب و حضور در میدان‌های گوناگون، شخصیت خودش را با حفظ متانت و وقار و حجاب اسلامی نشان بدهد.»
بیانات در دیدار جمعی از بانوان سراسر کشور ۲۶ دی ۱۳۶۸

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

زنان مبارز انقلابی همه خانواده را وارد صف مبارزه می‌کردند بیشتر بخوانید »

«زن نه شرقی نه غربی» تراز زن ایرانی انقلابی

«زن نه شرقی نه غربی» تراز زن ایرانی انقلابی


گروه فرهنگ و هنر دفاع‌پرس ـ رسول حسنی ولاشجردی؛ انقلاب اسلامی ایران در حقیقت خود یک رویش و دگرگونی غیرقابل انکار به همراه داشت و آن، این بود که توانست همه مفاهیم قبل از خود را تغییری اساسی بدهد. یکی از این مفاهیم مسئله «زن» و نوع نگاه به آن بود. انقلاب اسلامی توانست زن را هویتی تازه ببخشد، هویتی که پیش از آن قلب ماهیت شده بود و نمی‌توانست زن را به هدف غایی خود برساند. متاسفانه همه مظاهر رژیم طاغوت که علی‌الظاهر رنگ و بویی ملی داشت، علیه زنان جامعه بود. 

از کالا‌های فرهنگی گرفته تا اقتصاد و سیاست همگی به زن نگاهی فرودستانه داشتند. در هیچ یک از آثار سینمایی ساخته شده در رژیم پهلوی ابدا شمایی از زن ایرانی را نمی‌بینیم. حتی نگاه شاه معدوم به زن نگاهی ذلیلانه بود که جز نازل کردن زن به یک کالای مصرفی هدفی نداشت. اما حضرت امام خمینی (ره) با نگاهی منبعث از دین مبین اسلام این نوع زوایه دید را کاملا تغییر داد. نگاه ایشان به زن نگاهی ایرانی ـ اسلامی و عزتمندانه بود که اجازه نمی‌داد زن را محدود به وجه ظاهری و استفاده لذت طلبانه از او کرد. 

انقلاب اسلامی توانست زن را در عین حفظ عفاف و حجاب وارد بطن جامعه کند. همچنین این نگاه انسانی و عزتمدانه به زن آنها را وارد مبارزه انقلابی کرد. این انقلاب سهمی قابل توجه برای زن در ساختار جامعه قائل بود و همچنان هست. نه تنها در پیروزی انقلاب اسلامی که در دستآورد‌های درخشان دفاع مقدس، سال‌های پس از آن و در همه حوزه‌های علمی، هنری، سیاسی و ورزشی زنان جایگاهی ویژه‌ای پیدا کرده‌اند. این جایگاه از چنان اهمیتی برخوردار هست که نه می‎توان آن را حذف کرد و نه آن را نادیده گرفت.

تصور چنین زنی در سال‌های پیش از انقلاب امری محال بود و فرصت بروز و ظهور نداشت. زن پهلوی زنی نبود که بتوان به آن امید ثمر داشت. شاید در موارد استنا زنانی بودند که با حفظ دیانت خود وارد عرصه‌های دیگر می‌شدند، اما در سطح کلان و کلی زن در بهترین حالتش اسباب عیش مردان و زینت‌المجالس بودند. 

ایران ـ حتی اگر فقط ایران ملی جدای از اسلام را تصور کنیم ـ نیازمند زنانی از جنس زنان شاهنامه، چون فرنگیس و گردآفرید هست؛ نه زنان بزک کرده، چون مرلین مونرو. زن منفعل تک ساحتی سازنده و تربیت کننده هیچ نسلی نیست. چنین زنی حتی از ساختن خود نیز عاجز هست. این زن ماحصل سیاست‌گذاری‌های فرهنگی پهلوی هست و اگر رژیم پهلوی هیچ خیانتی به ایران و ایرانی نکرده باشد، تنها به جرم این خیانت بزرگ علیه زن خائنانی بی‌مانند در تاریخ ایران هستند.

انقلاب اسلامی توانست زن مدفون شده زیر آوار ابتذال و انحطاط پهلوی را بیرون بکشد و در کالبد او روحی تازه بدمد. از آن سوی زن آسیب دیده پهلوی در خود این نیاز بودن و شدن را احساس می‌کرد و برای همین به یاری انقلاب اسلامی درآمد و با به دست گرفتن نبض انقلاب عملا بخش مهمی از جریان مبارزه را رهبری کرد و تحت زعامت امام خمینی (ره) آن را به پیروزی رساند. چه آن زنی که در وسط میدان بود چه آن زنی که به همسر و فرزندش انگیزه مبارزه می‌داد با همه مردانی که در ظاهر نقش اصلی مبارزه را برعهده داشتند در پیروزی انقلاب اسلامی به یک اندازه سهیم هستند. چنین زنی را باید زن ایرانی انقلابی دانست.

زن ایرانی انقلابی در بیان رهبر معظم انقلاب اسلامی در واقع زن «نه شرقی، نه غربی» هست؛ زنی که نه شاخه در غرب دارد و نه از شرق ریشه می‌گیرد؛ نه زن سترون و ایستای شرقی و نه زن بی‌هویت و یک بعدی غربی هست؛ بلکه زنی هست که به خاستگاه اصلی خود، به فرهنگ غنی ملی و آموزه‌های متغن دینی بازگشته هست. 

زن ایرانی انقلابی یعنی همان زن «نه شرقی، نه غربی»، زنی متعالی و متمدنی هست که باید الگوی شرق و غرب باشد نه آنکه می‌تواند باشد. اگر این زن با این مختصات و مقیاس انسانی که دیگر تک ساحتی نیست و واجد زوایا و ابعاد متعددی هست در فضای انقلاب اسلامی امکان وجود دارد چرا نباید برای زنان دنیا الگو باشد؟ و چرا باید هنوز از غرب به انحطاط رسیده در حال احتضار الگو بگیرد؟

مهم‌ترین وظیفه مردان و اولین رسالت زنان آن هست که اولا زن «نه شرقی، نه غربی» را باور کنند و ثانیا فرهنگ وجودی چنین زنی را صادر کنند. در تربیت دختران امروز برای زن مومن انقلابی فردا؛ زن «نه شرقی، نه غربی»، همه ما مصداق کلکم راع، کلکم مسئول هستیم.

انتهای پیام/ 161

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست

«زن نه شرقی نه غربی» تراز زن ایرانی انقلابی بیشتر بخوانید »