ریاض

به جان یکدیگر افتادیم و حوثی‌ها پیروز شدند

به جان یکدیگر افتادیم و حوثی‌ها پیروز شدند



یک فرمانده نظامی وابسته به امارات متحده عربی در یمن گفت که در میان اختلاف نیروهای سیاسی وابسته به ائتلاف سعودی، این «حوثی‌ها» بودند که پیروز شدند.

به گزارش مجاهدت از مشرق «طارق صالح» برادر زاده «علی عبدالله صالح» و فرمانده شبه‌نظامیان «گارد ریاست‌جمهوری» یمن (وابسته به امارات متحده عربی) که نیروهایش در شهر «عدن» در جنوب یمن مستقر هستند، از اختلاف و آشفتگی در میان نیروهای سیاسی و نظامی همسو با ائتلاف سعودی به شدت انتقاد کرد.

به نوشته وبگاه الخبر الیمنی، او که در سالروز انفجار در مسجد «مجتمع ریاست جمهوری یمن» در سوم ژوئن ۲۰۱۱ (در میانه حوادث انقلاب) سخنرانی می‌کرد، این انفجار را ریشه شرایط فعلی یمن دانست. در این انفجار «علی عبدالله صالح» رئیس‌جمهور وقت یمن دچار سوختگی شدید شد و تعدادی از مقامات آن روز یمن از جمله «عبدالعزیز عبد الغنی» رئیس پارلمان این کشور کشته شدند. علی عبدالله صالح نیز برای مداوا به عربستان سعودی رفت و پس از بازگشت حاضر به انتقال قدرت شد.

طارق صالح افزود: «در سالروز انفجار مسجد مجتمع ریاست‌جمهوری، باید به عاملان آن یادآور شدیم که اقدامشان موجب نابودی حکومت و انقلاب در آن واحد شد و همه را به نقطه‌ای که اکنون در آن واقع شده‌ایم، در ضعف و چند دستگی کشانده است و در این میان تنها حوثی‌ها سود کردند و همچنان نیز اوضاع به همین منوال است».

این فرمانده همسو با ابوظبی در جنوب یمن سپس از گروههای سیاسی وابسته به ائتلاف سعودی خواست تا در جهت‌گیری و سیاست‌های خود تجدید نظر کنند. او از این اختلافات به عنوان «شرارتی که همه را خواهد سوزاند» یاد کرد.

به گفته ناظران تحولات یمن، اختلافات شدید میان دو طیف وابسته به ائتلاف سعودی در یمن که در موارد متعددی منجر به درگیری‌های مسلحانه شدید و خونین شده، یکی از مواردی است که منجر به پیروزی نیروهای مستقر در صنعاء در نبرد هشت ساله شد.

یک طیف وابسته به ریاض (اخوانی‌های یمن- حزب الاصلاح) و دیگری طیف وابسته به امارات (باقی مانده خانواده علی عبدالله صالح و جدایی‌طلبان جنوب) در تمامی این سال‌ها صرفا به زور تحمیل ریاض و ابوظبی کنار یکدیگر مانده‌اند.

به تازگی نیز منابع مطلع در یمن ادعا کرده‌اند که جریان اخوانی وابسته به دوحه فعالیت خود را در برخی استان‌های تحت کنترل ائتلاف سعودی، برای بر هم زدن اوضاع از سر گرفته‌ است.

روزنامه «العرب» چاپ لندن [نزدیک به امارات و عربستان سعودی]، در ماه مارس گذشته با متهم کردن شاخه اخوان المسلمین در یمن، نوشت: «به اعتقاد ناظران، این جریان به دنبال گسترش دایره تنش‌های سیاسی، رسانه‌ای و نظامی در حضرموت، المهره و سقطری و سازماندهی فعالیت‌هایی در عدن، تعز و مأرب با هدف سردرگمی اردوگاه دولت قانونی [مد نظر ائتلاف سعودی] و نمایان ساختن نقاط اختلاف بین اجزا و نیروهای سیاسی مخالف حوثی‌هاست».

همزمان با این اختلافات، دو طرف هر از چند گاه دست به ترور مقامات و شخصیت‌های طرف مقابل می‌زنند. در این راستا تاکنون دهها امام جماعت وابسته به حزب اخوانی الاصلاح یمن در استان‌های جنوبی به دست نیروهای وابسته به امارات ترور شده‌اند.

در تاریخ ۱۴ مارس نیز افراد مسلح ناشناس، «محمد الجرادی» مشاور وزیر دفاع دولت مستعفی یمن را ترور کردند. این چهارمین مورد از ترور شخصیت‌ها در مأرب طی دو ماه فوریه و مارس بود.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

به جان یکدیگر افتادیم و حوثی‌ها پیروز شدند بیشتر بخوانید »

بلینکن به عربستان می‌رود

بلینکن به عربستان می‌رود



تحولات منطقه ای دولت جو بایدن را به تکاپو واداشته و بر اساس اعلام وزارت خارجه آمریکا، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه این کشور از ششم تا هشتم ژوئن (۱۶ تا ۱۸ خرداد) به عربستان سعودی سفر خواهد کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، در بیانیه روز جمعه به وقت محلی وزارت خارجه آمریکا آمده است: آنتونی بلینکن در این سفر با مقامات سعودی دیدار خواهد کرد تا در مورد همکاری راهبردی آمریکا و عربستان,، مسائل منطقه ای و جهانی و طیف وسیعی از موضوعات دوجانبه از جمله همکاری های اقتصادی و امنیتی گفت‌وگو کند.

وزارت خارجه آمریکا افزود: بلینکن در ۷ ژوئن ( ۱۷ خرداد) در نشست وزیران شورای همکاری خلیج فارس و آمریکا شرکت خواهد کرد تا در مورد همکاری رو به رشد با شرکای این شورا جهت ارتقای امنیت، ثبات، تنش زدایی، یکپارچگی منطقه ای و فرصت های اقتصادی در سراسر خاورمیانه بحث کند.

در بخش دیگر این بیانیه آمده است: وزیر امور خارجه آمریکا در ۸ ژوئن (۱۸ خرداد) میزبان نشست وزیران ائتلاف جهانی برای شکست داعش به همراه فیصل بن فرحان، وزیر امور خارجه عربستان سعودی در ریاض خواهد بود تا بر نقش حیاتی ائتلاف مبارزه با داعش برای مقابله با تهدید مستمر داعش و تعهد ایالات متحده برای تضمین شکست کامل این گروه تاکید کند.

یک رسانه آمریکایی ۱۵ اردیبهشت اعلام کرده بود که در تحولاتی که نشان دهنده تلاش آمریکا برای بهبود روابط سرد و تیره اش با عربستان است، مقامات آمریکای اعلام کردند که جیک سالیوان مشاور امنیت ملی این کشور و آنتونی بلینکن وزیرخارجه آمریکا در هفته‌های آینده قصد دارند سفرهای جداگانه‌ای به عربستان انجام دهند.

تارنمای بلومبرگ افزود: جیک سالیوان مشاور امنیت ملی آمریکا اولین نفری خواهد بود که هفته آینده با همتایان خود از عربستان سعودی، امارات و هند در عربستان دیدار می کند. سالیوان همچنین با محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی دیدار و گفتگو خواهد کرد.

بلومبرگ به نقل از مقامات آگاه نوشت، پس از سالیوان، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا قصد دارد در ماه ژوئن برای شرکت در نشست ائتلاف جهانی شکست گروه تروریستی داعش، به عربستان سعودی سفر کند.

منبع: ایرنا

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بلینکن به عربستان می‌رود بیشتر بخوانید »

فشار‌های بی‌نتیجه آمریکا برای عادی‌سازی روابط ریاض و تل‌آویو

فشار‌های بی‌نتیجه آمریکا برای عادی‌سازی روابط ریاض و تل‌آویو


گروه بین‌الملل دفاع‌پرس: بر خلاف تمامی سعی و تلاش‌هایی که کشور‌های غربی به خصوص آمریکا از سال‌های گذشته تا امروز به منظور فراهم کردن شرایط پذیرفتن رژیم صهیونیستی در میان کشور‌های عربی و اسلامی با عنوان پروژه عادی‌سازی روابط انجام دادند و در یکی دو مورد محدود هم موفق شدند تا با کشور‌های امارات و بحرین تا حدودی به موفقیت دست پیدا کنند، اما در زمینه عادی‌سازی روابط بین تل‌آویو و ریاض نتوانستند موفقیتی را حاصل کنند.

در واقع با تمامی تلاش‌های صورت گرفته شاهد هستیم که سران تل‌آویو به این موضوع اعتراف کردند شروطی که عربستان به منظور عادی‌سازی روابط برای مقامات رژیم صهیونیستی تعیین کرده مانع از دست‌یابی به توافقی دست‌کم در کوتاه مدت و در آینده‌ای نزدیک میان دو طرف خواهد شد. بر همین اساس هم در وضعیت فعلی با قاطعیت می‌توان گفت که عادی‌سازی روابط بسیار بعید به نظر می‌رسد.

بر این اساس طی روز‌های گذشته شاهد بودیم که روزنامه صهیونیستی «هاآرتص» در شماره روز پنجشنبه اول ژوئن خود به دو شرط عربستان سعودی اشاره کرده است. نخستین شرط اجرایی کردن معامله تسلیحاتی بزرگی که دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا با پادشاهی سعودی امضا کرده بود است و دومین شرط نیز ایجاد یک نیروگاه هسته‌ای غیرنظامی در عربستان سعودی است. موضوعی که نه آمریکا و نه رژیم صهیونیستی با توجه به حساسیت‌هایی که درمورد آن دارند، آن را نخواهند پذیرفت.

با توجه به این دو شرط اکنون به خوبی متوجه می‌شویم که چرا مقامات رژیم صهیونیستی در اظهارنظر‌های پیدا و پنهان خود خواسته‌های عربستان سعودی را مانعی اصلی بر سر راه پیشرفت در مسیر عادی‌سازی روابط بین تل‌آویو و ریاض عنوان می‌کنند. زیرا در یکی از این شروط، عربستان خواهان پیوستن به باشگاه کشور‌های هسته‌ای جهان و ایجاد یک نیروگاه هسته‌ای در ریاض است. موضوعی که واشنگتن و تل‌آویو به هیچ عنوان آن را نمی‌پذیرند و به دلیل هراس و نگرانی شدید از تبعات احتمالی آن به شدت با این موضوع مخالف هستند.

از طرف دیگر شرط دوم عربستان برای عادی سازی روابط با رژیم صهیوینستی هم برای تل‌آویو و واشنگتن غیرقابل پذیرش است. زیرا بر اساس نظرات و دیدگاه‌های سران و مقامات این رژیم اشغالگر در صورتی که معامله تسلیحاتی بزرگی که دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا با پادشاهی سعودی امضا کرده بود اجرایی شود، شاهد تغییر موازنه قوا در خاورمیانه به سود کشور‌های عربی و اسلامی و به ضرر رژیم صهیونیستی خواهیم بود. موضوعی که اصلا از جانب واشنگتن و تل‌آویو قابل پذیرش نیست.

موضوع دیگر پیرامون شروط عربستان سعوی برای رژیم صهیونیستی جهت عادی‌سازی روابط، نظر و عقیده برخی مقامات رده بالای این رژیم است. در این میان «ایهود اولمرت» نخست وزیر پیشین این رژیم نیز در سخنانی ضمن هشدار به مقامات فعلی این رژیم پذیرفتن شروط عربستان را ارتکاب خطایی بزرگ و تاریخی از جانب سران این رژیم عنوان کرده است. زیرا به عقیده او بعد از عربستان سایر کشور‌های عربی و اسلامی هم خواهان برخورداری از قدرت هسته‌ای می‌شوند.

اما در این میان «یوسی کوهن» رئیس سابق دستگاه جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) با بیان این ادعا که عادی‌سازی روابط بین این رژیم و عربستان سعودی امری محال و غیرممکن نیست و حتی می‌توان آن را در دسترس دانست خواستار مدیریت هرچه بهتر تماس‌های پیدا و پنهان فعلی تل‌آویو با ریاض شده است. او حتی پای خود را از این حرف و سخن نیز فراتر گذاشته و مدعی شده که عادی‌سازی روابط با عربستان با تضمین‌های مناسب و بجا توسط آمریکا و همچنین بیان برخی مواضع واضح و روشن پیرامون فلسطینی‌ها امکان‌پذیر است.

در پایان باید گفت توافق ایران و عربستان با میانجیگری چین را می‌توان خط پایانی بر روند کج دار و مریض عادی‌سازی روابط برخی از کشور‌های عربی و اسلامی با رژیم اشغالگر قدس آن هم تحت فشار آمریکا دانست و نمونه آن به بن بست رسیدن ماجرای عادی‌سازی روابط بین رژیم صهیونیستی با عربستان سعودی است.

انتهای پیام/ ۱۳۴

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فشار‌های بی‌نتیجه آمریکا برای عادی‌سازی روابط ریاض و تل‌آویو بیشتر بخوانید »

وزرای خارجه ایران و عربستان دیدار کردند

وزرای خارجه ایران و عربستان دیدار کردند



حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان و فیصل بن فرحان آل سعود وزیر خارجه عربستان عصر جمعه در کیپ‌تاون آفریقای جنوبی با یکدیگر دیدار و گفت‌وگو کردند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، این دومین دیدار رسمی وزرای خارجه دو کشور در سه ماه گذشته و پس از توافق تهران و ریاض برای ازسرگیری روابط سیاسی و دیپلماتیک پس از هفت سال است.

این دیدار عصر جمعه – ۱۲ خرداد- و در حاشیه اجلاس دوستان بریکس در شهر کیپ‌تاون آفریقای جنوبی انجام شد.

اکنون تهران و ریاض در مرحله انجام امور اداری و فنی برای بازگشایی سفارتخانه‌ها و کنسولگری‌های خود در کشور مقابل هستند و انتظار می‌رود در هفته‌های آینده به طور رسمی سفارتخانه‌ها فعالیت خود را آغاز کنند.

نخستین دیدار امیر عبداللهیان و بن فرحان فروردین ماه به میزبانی پکن صورت گرفت.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

وزرای خارجه ایران و عربستان دیدار کردند بیشتر بخوانید »

تهران و قاهره در مسیر همگرایی/ خشم آمریکا و هراس تل‌آویو

تهران و قاهره در مسیر همگرایی/ خشم آمریکا و هراس تل‌آویو



اندکی پس از توافق ایران و عربستان، آرام آرام بحث عادی سازی روابط میان تهران و قاهره مطرح شده است؛ موضوعی که تحقق آن نیازمند عوامل و مولفه‌های متعددی است.

به گزارش مجاهدت از مشرق، مناسبات فرهنگی، مدنی و تجاری میان ایران و مصر قدمتی به درازای تاریخ دارد. مصر از دیرباز با ایران ارتباط داشته است و سابقه تاریخی آن به دوره هخامنشی بر می‌گردد. طی روزهای گذشته و اندکی پس از توافق ایران و عربستان، بحث‌هایی درباره آماده شدن تهران و قاهره برای مذاکره و گشودن صفحه جدید در روابط پر فراز و نشیب میان مصر و ایران هستند.

روابط مصر و ایران با فراز و نشیب زیادی بر اساس ماهیت نظام سیاسی حاکم بر مصر روبرو بوده است. در دوره پادشاهی روابط میان طرفین محکم بود و گواه آن نیز ازدواج فوزیه خواهر ملک فاروق با شاه مخلوع ایران بود. در دوره جمال عبدالناصر نیز وی از دولت مصدق که غربی‌ها پس از ملی کردن صنعت نفت ایران وی را برکنار کردند، حمایت می‌کرد.

در دوره انور سادات و حسنی مبارک روابط دو کشور قطع شد. در دوره سادات وی با انقلاب اسلامی ایران مخالفت و از شاه مخلوع حمایت کرد. رژیم مبارک نیز همسو با سیاست‌های آمریکا و غربی‌ها در مسیر ضدیت با جمهوری اسلامی ایران حرکت کرد. پس از انقلاب ژانویه ۲۰۱۱ و سرنگونی رژیم حسنی مبارک و روی کار آمدن اخوان المسلمین، روابط دو کشور شاهد پویایی بود و محمود احمدی نژاد رئیس جمهور اسبق ایران به مصر رفت و دوره جدیدی از روابط میان دو کشور برقرار شد. اما با عزل مرسی و روی کار آمدن عبدالفتاح السیسی وی تلاش کرد که در راستای جلب حمایت کشورهای شورای همکاری خلیج فارس گام بردارد و حال با نزدیک شدن ایران و عربستان روند روابط وارد فاز جدید شده است.

در پشت پرده روابط چه می‌گذرد؟

العربی الجدید اخیراً در گزارشی نوشت: تلاش‌ها برای احیای روابط مصر و ایران در شرایط کنونی که منطقه با روند کاهش تنش‌ها میان کشورهای مختلف روبروست، به طور جدی و گسترده جریان دارد.

منابع دیپلماتیک مصری فاش کردند که بر مبنای توافقاتی که انجام شده، قرار است نشستی میان ایران و مصر در بالاترین سطح مقامات امنیتی در بغداد طی ماه جولای آینده برگزار شود.

یک دیپلمات مصری که خواست نامش فاش نشود در این باره گفت: میانجی‌گری عراق پس از تلاش‌های عمان صورت گرفت که ابتکار عمل در زمینه ازسرگیری روابط ایران و مصر را به دست گرفت.

این منبع تأیید کرد که احتیاط‌های مصری مرتبط با پرونده روابط با ایران در دوره اخیر، به‌ویژه پس از توافق عربستان و ایران برای از سرگیری روابط بین دو کشور، کاهش یافته است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز در دیدار با «هیثم بن طارق آل سعید» با اشاره به اظهارات سلطان عمان مبنی بر تمایل مصر برای از سرگیری روابط با جمهوری اسلامی ایران، تاکید کردند: ما از این موضع استقبال می‌کنیم و مشکلی در این زمینه نداریم.

مصر می‌تواند از یوغ آمریکا خارج شود؟

به نظر می‌رسد که مقامات مصری در حال حاضر به آرامی در حال بازنگری ریشه‌ای در سیاست خارجی خود و رهایی از قید و بندهای آمریکا در این باره هستند و نزدیک شدن به ایران هم شاید یکی از سرفصل‌های این بازنگری باشد.

تهران و قاهره در مسیر همگرایی/ خشم آمریکا و هراس تل‌آویو

مصر با توجه به پیشینه تاریخی، جمعیت، ارتش قدرتمند مؤلفه‌های مهمی در اختیار دارد اما به خاطر وابستگی مالی به آمریکا و برخی کشورهای دیگر در برخی پرونده‌های منطقه‌ای و بین المللی از جمله پرونده ایران به نظر می‌رسد که با معذوریت‌هایی روبرو است و همین تصمیم گیری را سخت می‌کند و در واقع موضع گیری سامح شکری وزیر خارجه در قبال گزارش رسانه‌ها را هم می‌توان در این چارچوب قلمداد کرد.

مجموعه‌ای از عوامل طی ۴۳ سال گذشته باعث تیرگی مناسبات ایران و مصر شده‌اند، چنان که برخی از این عوامل به مرور زمان از میزان اهمیت‌شان کاسته شده و مجموعه عوامل جدیدی جایگزین آنها شده‌اند و همین مسائل باعث ایجاد محدودیت‌ها و معذوریت‌هایی برای مصر جهت عادی سازی روابط با ایران شده است.

در سال‌های اخیر ایران بارها علاقه‌مندی خود را برای گسترش روابط با مصر اعلام کرده و تلاش داشته که سیگنال‌های مثبتی برای این کشور در راستای اجرای سیاست توسعه روابط با کشورهای منطقه ارسال کند. سیگنال‌های مثبتی که تاکنون به نتیجه مشخصی در زمینه گسترش روابط دیپلماتیک بین دو کشور نرسیده است و روابط دو کشور همچنان در سطح فعالیت دفتر حافظ منافع در تهران و قاهره است.

اما همانطور که گفته شد ازسرگیری روابط ایران و عربستان و توافق تهران و ریاض برای حل مشکلات میان دو کشور، مقامات مصری را به تکاپو انداخته و آنها مسیر جدیدی را در پیش گرفته‌اند هر چند همچنان با احتیاط حرکت می‌کنند. نظریه انور سادات برای تکیه کامل بر آمریکا تاریخ مصرفش تمام شده است هر چند که به نظر می‌رسد که اصولاً اشتباه بوده است. از معاهده سازش چه نصیب مصر شده است همانطور که اردن و سودان هم دستاوردی نداشتند و در بحران‌های شدید اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کنند

مقامات مصری در حال رهایی از قید و بند آمریکا هستند زیرا آنها از اینکه متحد آمریکایی آنها برای حل بحران شدید اقتصادی این کشور کار خاصی نکرده است به شدت خشمگین هستند هر چند آن‌را بروز نمی‌دهند. آنها از اینکه آمریکا در قبال تحرکات اتیوپی در زمینه سد النهضه کاری انجام نداده است، ناخرسند هستند.

نشانه‌های رهایی قاهره از قید و بند واشنگتن را به بی اعتنایی مصر به درخواست آمریکا برای بستن حریم هوایی خود به روی هواپیماهای نظامی روسیه در مسیرشان به سوریه، همگرایی مصر با روسیه و تمایل قاهره برای پیوستن به ائتلاف چینی-روسی که هدفش به زیر کشیدن دلار و شکل گیری نظام مالی و سیاسی جدید است.

این اقدامات مصر از درجه اهمیت بالایی برخوردار است و قدرت مانور بیشتری به آن در سطح منطقه و عرصه بین الملل خواهد داد. معادله حاکم بر روابط میان مصر و آمریکا که در واقع هدفش حمایت از رژیم صهیونیستی است، برای مصر آسیب‌های زیادی به همراه داشته و نقش منطقه‌ای و بین المللی آن ضعیف کرده است. روی آوردن مصر به سمت ایران و قبل از آن سوریه و روسیه و چین گزینه کنونی این کشور است.

نظریه انور سادات برای تکیه تمام بر آمریکا تاریخ مصرفش تمام شده است هر چند که به نظر می‌رسد که اصولاً اشتباه بوده است. از معاهده سازش چه نصیب مصر شده است همانطور که اردن و سودان هم دستاوردی نداشتند و در بحران‌های شدید اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کنند.

خشم آمریکا و هراس تل آویو

قدر مسلم آن است که رایزنی‌های میان مصر و ایران خشم آمریکا را به همراه دارد که کمک‌های مالی سالانه به مصر می‌کند. این رایزنی و نزدیک شدن مصر و ایران به یکدیگر هراس تل آوی را هم به دنبال داشته است به طوری که «یائیر لاپید»، نخست وزیر پیشین رژیم صهیونیستی نسبت به هرگونه نزدیکی بین ایران و مصر به کابینه بنیامین نتانیاهو نخست وزیر این رژیم هشدار داد.

لاپید در توییتی نوشت: «نزدیکی مصر و ایران با منافع (رژیم) اسرائیل و منطقه در تضاد است.»

حسن نافعه از کارشناسان مصری درباره روابط ایران و مصر گفت: کشورهایی هستند که تلاش خواهند کرد تا هرگونه نزدیکی مصر و ایران را خنثی کنند، زیرا نقش این همگرایی به ایجاد تغییرات ژئواستراتژیک در منطقه منجر خواهد شد و تل‌آویو متضرر خواهد شد. این همگرایی که امیدواریم محقق شود و به ترمزی برای عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با تل آویو منجر شود و پیامدهای توافق ابراهیم را محدود کند، چیزی است که سیاستمداران تل آویو از آن آگاه هستند و خود را بزرگترین متضرر این گام می‌دانند.

منافع راهبردی قاهره از روابط با ایران

عبدالله الاشعل، دستیار سابق وزیر امور خارجه مصر بر این باور است: تداوم قطع روابط بین مصر و ایران مصلحت نیست. بلکه برعکس، منافع راهبردی قاهره در پس ازسرگیری این روابط نهفته است و این امر در صورت تحقق، به نفع دو کشور به ویژه طرف مصری خواهد بود.

تهران و قاهره در مسیر همگرایی/ خشم آمریکا و هراس تل‌آویو

وی افزود: تأمین امنیت آبراه کانال سوئز و تضمین عبور امن کشتی‌ها از باب المندب از جمله مزایای مصر در ازسرگیری این روابط است. ضمن این‌که گشایش مصر در قبال ایران، به رونق گردشگری کمک خواهد کرد و ممکن است سالانه بیش از ده میلیون گردشگر ایرانی که مشتاقانه منتظر بازدید از اماکن مذهبی و زیارتگاه‌های اهل بیت هستند به مصر بیایند. علاوه بر این امکان تبادل تجاری رو به رشد بین دو کشور وجود دارد و این امر به اقتصاد نابسامان مصر بسیار کمک خواهد کرد. عادی‌سازی روابط میان مصر و ایران به معنای ورود به بحران با ایالات متحده نیست.

«حسن نافعه» استاد روابط بین‌الملل در دانشگاه قاهره در خصوص تأثیرات نزدیکی مصر و ایران در صورت وقوع گفت: منافع راهبردی می‌تواند از گذر روابط با ایران نصیب مصر شود مانند امنیت آبراه و سود حاصل از گردشگری.

ایران هم از گذر برقراری روابط با مصر اهداف خاصی از جمله خنثی سازی تحرکات آمریکا را دنبال می‌کند.

کلام پایانی

در پایان آنچه می‌توان گفت این است که بدون شک ایران و مصر دو کشور قدرتمند خاورمیانه با پیشینه فرهنگی، تمدنی و تاریخی طولانی هستند. این دو کشور از کانون‌های مهم و قطب‌های اصلی جهان اسلام و منطقه به شمار می آیند. نزدیکی روابط آنها منافع، فرصت‌ها و امتیازهای بیشمار سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و … را برای دو کشور ایجاد خواهد کرد.

از لحاظ جغرافیایی و ژئوپلیتیکی، دو گذرگاه مهم و حیاتی استراتژیک خاورمیانه است که تنگه هرمز در خلیج فارس و کانال سوئز در دریای سرخ در قلمرو هر یک از آن دو قرار دارد. ازاین رو دارای ارزش راهبردی و محوری هستند.

به دلیل آنکه ایران و مصر به عنوان گذرگاه شرق و غرب از دیرباز با یکدیگر ارتباط داشته و در گسترش تاریخ و تمدن بسیار تعیین کننده بوده‌اند، نزدیکترین و بزرگترین راه زمینی اروپا به خاور دور محسوب می‌شوند و نیز به خاطر وجود کانال سوئز همواره مورد توجه قدرتهای بزرگ قرار داشته‌اند.

در حال حاضر نیز ایران و مصر دو ستون اصلی جهان اسلام به شمار می‌روند و نزدیکی آنها به یکدیگر یا هماهنگی سیاسی بین آنها می‌تواند تأثیرات مثبت و مطلوب بر روند تحولات منطقه و جهان اسلام داشته باشد.

به طور حتم مصری‌ها خواهان روابط با ایران هستند اما نباید واقعیت‌هایی را نادیده گرفت. مشکلات رابطه میان دو طرف به زمان بیشتری نیاز دارد و حسن نیت به تنهایی کافی نیست. پیچیدگی موضوعات ناشی از تأثیر نیروهای مختلف سیاسی داخلی مصر، رقابت منطقه‌ای و قطع دراز مدت روابط ایران و مصر کار را پیچیده کرده است و نباید انتظار پیشرفت سریع را داشت به ویژه که فشارهای آمریکا و دیگران را هم باید مد نظر قرار داد که سبب می‌شود مصر دست به عصا در این زمینه حرکت کند. در واقع چماق آمریکا بر سر مصر روند را با مشکل روبرو می‌کند. با وجود این عزم جدی از سوی دو کشور وجود دارد و همگرایی دو کشور می‌تواند پتانسیل مقابله با چالش‌ها را بالا ببرد.

موضوع دیگری که در این زمینه اهمیت دارد نگاه واشنگتن به روابط میان مصر و ایران است. آمریکا به عنوان دشمن سرسخت جمهوری اسلامی ایران هرگز اجازه نخواهد داد که کشورهای مهم منطقه‌ای با یکدیگر به تعامل بپردازند و تمام تلاش خود را برای جلوگیری از هر گونه تعامل میان کشورهای منطقه به عمل خواهد آورد. آمریکا هرگز اجازه قدرت برتر غیر از رژیم صهیونیستی در منطقه یا تجمیع قدرت‌های منطقه‌ای را نمی‌دهد.

همچنین موضوع دیگر رابطه مصر با رژیم صهیونیستی است. تل آویو هرگز تماشاگر تقویت هر گونه رابطه میان مصر و ایران نخواهد بود به ویژه که در راستای ایجاد شکاف میان کشورهای عربی و ایران تلاش می‌کند. هر گونه نزدیک شدن مصر به ایران با واکنش صهیونیست‌ها همراه خواهد بود.

اما مصر هم تلاش خواهد کرد که در سیاست خارجی خود مستقل عمل کند و از فشارهای خارجی در این زمینه بکاهد. روابط مصر و ایران از نوعی پیچیدگی برخوردار است و هر طرفی از ارزش این رابطه آگاه است. اما وجود موانع و چالش‌ها و اداره آن به نوعی که با منافع ملی طرفین در تضاد نباشد در این زمینه تأثیرگذار است. ایران و مصر به منافع سیاسی، ملی، اقتصادی و امنیتی در این زمینه می‌نگرند.

تهران و قاهره در مسیر همگرایی/ خشم آمریکا و هراس تل‌آویو

موضوعی که درباره روابط ایران و مصر می‌توان گفت این است که احتمال بهبود روابط اقتصادی بر روابط سیاسی سنگینی می‌کند و به ویژه اولویت مصری‌ها بحث موضوعات اقتصادی است. البته در حال حاضر مصری‌ها هنوز تصور دقیقی از منافعی ندارند که در شرایط عادی سازی می‌تواند ایجاد شود.

آنچه به طور اختصار درباره روابط ایران و مصر می‌تواند گفت عبارتند از؛

-مانع تراشی آمریکا و رژیم صهیونیستی درباره هر تلاشی که برای نزدیکی میان ایران و مصر انجام می‌گیرد.

-ابهام در موضع مصری‌ها در قبال ایران و اینکه آنها رابطه اقتصادی و اصل منافع را انتخاب می‌کنند یا موضع سیاسی در قبال مسائل اتخاذ کنند.

-زمینه‌های نزدیکی روابط به ویژه در زمینه صنعت گردشگری و فرهنگی. وجود اماکن مقدس منسوبین به اهل بیت (ع) در مصر نقش مهمی در این زمینه دارد. تعامل میان دانشگاه و مراکز فرهنگی دو کشور می‌تواند نقش بسزایی در این زمینه ایفا کند.

-نزدیکی دیدگاه‌ها در برخی موضوعات منطقه‌ای از جمله سوریه.

-تفاوت دیدگاه طرفین درباره رژیم صهیونیستی به ویژه پیمان کمپ دیوید میان این رژیم و مصر.

-تلاش برای ایجاد راهبرد مشترک و حرکت دو کشور به سوی همگرایی بیشتر.

-مدیریت هدفمند رسانه‌ها و مطبوعات دو کشور برای کمک به همگرایی میان طرفین.

-وحدت تلاش‌ها در زمینه مبارزه با تروریسم.

قدر مسلم آن است که ژنرال عبدالفتاح السیسی باید از احتیاط بیش از حد دست بردارد و بر موانع پیش روی ارتقای روابط کشورش با ایران غلبه کند تا صفحه جدیدی در روابط دو کشور گشوده شود به ویژه که طرفین در بسیاری از زمینه‌ها دیدگاه نزدیک به هم دارند.

همگرایی میان کشورهای مهم منطقه از جمله ایران و مصر می‌تواند در حل بسیاری از مشکلات منطقه مؤثر واقع شود. طرفین باید در راستای رفع موانع موجود گام بردارند. همگرایی میان دو کشور می‌تواند ثمرات زیادی را برای ملت‌های مصر و ایران به دنبال داشته باشد و از همین رو باید مصر گام‌های جدی در زمینه ارتقای روابط بردارد.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تهران و قاهره در مسیر همگرایی/ خشم آمریکا و هراس تل‌آویو بیشتر بخوانید »