زندگی

مهمترین مولفه قدرت جمهوری اسلامی مردم متدین است

مهمترین مولفه قدرت جمهوری اسلامی مردم متدین است


به گزارش مجاهدت از گروه اخبار داخلی دفاع‌پرس، حجت‌الاسلام و المسلمین سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور در جلسه شورای اداری استان مرکزی اظهار داشت: انتظار مردم از مدیران این است که مسائل را خوب بشناسند و راهکار‌های مسائل را بیابند و مجدانه و مجاهدانه و به‌صورت انقلابی پیگیر و گره‌گشای مشکلات زندگی مردم باشند.

ادامه دارد…

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مهمترین مولفه قدرت جمهوری اسلامی مردم متدین است بیشتر بخوانید »

تسلیت…
#آبادان #تسلیت #ایران #جنگ #دفاعمقدس #زندگی #مرگ #کافهمری #رامین #جوانان ...

تسلیت… #آبادان #تسلیت #ایران #جنگ #دفاعمقدس #زندگی #مرگ #کافهمری #رامین #جوانان …


تسلیت…
#آبادان #تسلیت #ایران #جنگ #دفاعمقدس #زندگی #مرگ #کافهمری #رامین #جوانان #کمک #عزای_عمومی #غمگین #blackheart #



منبع
*بازنشر مطالب شبکه‌های اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکه‌ها منتشر می‌شود.

تسلیت… #آبادان #تسلیت #ایران #جنگ #دفاعمقدس #زندگی #مرگ #کافهمری #رامین #جوانان … بیشتر بخوانید »

از روز دختر چه درس‌هایی باید گرفت؟

از روز دختر چه درس‌هایی باید گرفت؟



سالروز ولادت حضرت فاطمه معصومه(س) و نامگذاری آن به نام روز دختر، حامل پیام های ارزشمندی برای تمام دختران ایرانی است.

گروه زندگی -نفیسه خانلری: گرچه حضرت فاطمه معصومه(س) در سفر پرفراز و نشیب خود به وصال برادر نرسیدند اما با آن سفر تاریخی، درس های بسیاری را برای شیعیان و بویژه دختران ما به یادگار گذاشتند. متاسفانه اطلاعاتی چندانی از سبک زندگی این بانوی بزرگوار دردست نیست اما همان محدود روایاتی که دروصف حضرت فاطمه معصومه(س) وجود دارد، بیانگر صفات ارزشمندی است. از پاکی و عصمت گرفته تا شجاعت و ذکاوت و القابی چون طاهره و رضیه و مرضیه که همگی نشان از مقام والای آن حضرت دارد و می تواند الگوی ارزشمندی برای دختران ما باشد. بانویی که گفته می شود دارای زیارت ماثور(زیارت نامه ای که توسط معصومین نوشته شده) بوده و از مقام شفاعت برخوردار هستند. همزمان با ولادت این بانوی گرانقدر به سراغ دکتر «کریم دولتی» کارشناس علوم قرآنی و حدیث رفته ایم تا فراتر از تمام تبریکات و هدایای مادی برای دخترانمان، بتوانیم کمی بیشتر با سبک زندگی و شخصیت آن حضرت آشنا شده و هدیه ای معنوی را به آن ها ارائه دهیم.

دکتر «کریم دولتی» کارشناس علوم قرآنی و حدیث 

تربیت درآغوش برادری همه چیز تمام

برای حضرت معصومه(س) خانواده مفهوم و اهمیت خاصی داشت، زیرا بنابر نقل های موجود آن حضرت از سن 2 سالگی به سبب زندانی شدن امام موسی کاظم(ع)، جدایی از پدر را تجربه کردند و به آغوش امن برادری همچون علی بن موسی الرضا(ع) پناه بردند و تحت تربیت این امام بزرگوار پرورش پیدا کردند. وابستگی و تعهد حضرت معصومه(س) به برادرشان درحدی بود که بعد از سفر امام رضا(ع)، مدت زیادی دوری ایشان را تاب نیاوردند و راهی ایران شدند.

دکتر دولتی با گذری به دوران کودکی حضرت معصومه(س) توضیح می دهد:« امام رضا(ع) و حضرت معصومه(س) با فاصله سنی قابل توجه اما از یک مادر بودند و وقتی که امام کاظم زندانی شدند و مدتی طولانی در زندان بودند، حضرت معصومه(س) تحت تربیت و سرپرستی امام رضا(ع) بزرگ شدند که این مساله نقطه آغازین شکل گیری شخصیت و سبک زندگی آن حضرت است. به واقع حضرت معصومه(س) علاوه بر شخصیت ولایی که از پدر بزرگوار و مادر محترم خود به ارث برده بودند، شخصیتشان با تربیت رضوی شکل گرفت و تقریبا 21 سال با امام رضا و تاثیرپذیری از ایشان زندگی کردند که این مساله به خودی خود نشان از شکل گیری شخصیتی والا در وجود حضرت معصومه(س) دارد. بانویی که پای برادر خود ایستادند و بعد از یک سال دوری برادرشان راهی را رفتند که برادرشان رفته بودند.»

سفری جسورانه درپی اشتیاق و تعهد خواهرانه

حضرت معصومه(س)، آنقدر دلتنگ و مشتاق دیدار برادرشان بودند که بعد از یکسال جدایی از امام رضا(ع)، راه سفر درپیش گرفتند و راهی ایران شدند. سفری که البته علاوه بر دیدار برادر، اهداف دیگری را نیز شامل می شد. دکتر دولتی می گوید:« آن حضرت یکسال بعد از امام رضا(ع) یعنی در سال 201 قمری به شوق دیدار برادرشان، مدینه را رها کرده و با شجاعت و جسارت هرچه تمام به ایران می آیند. ایشان علاوه بر شوق دیدار برادر، تعهدی به امام رضا(ع) داشته اند و کاری را انجام می دهند که عمه شان حضرت زینب(س) بعد از واقعه کربلا انجام دادند. همانطور که حضرت زینب(س)، کار پیام رسانی و آگاه سازی مردم را برعهده می گیرند و پیام حسینی را منتقل می کنند، حضرت معصومه(س) هم در این سفر به نوعی می خواسته اند پیام هجرت برادرشان را به شیعیان برسانند که با هوشمندی و ذکاوت تمام این کار را انجام می دهند. ایشان، مسیر سفرشان را کاملا متفاوت از مسیری که امام رضا(ع) را عبور داده اند، انتخاب می کنند تا بتوانند پیام برادرشان را به گوش مردم برسانند و آن ها را از آنچه بر امام رضا(ع) گذشته، آگاه سازند.»

او ادامه می دهد:« حضرت معصومه(س)، سختی بسیاری را در این سفر متحمل می شوند اما برای پیام رسانی خود با جدیت و دقت تمام تلاش می کنند که این، یکی از نقاط طلایی شخصیت حضرت معصومه(س) است. زنی باشخصیت و امامی که وقتی بناست وظیفه سیاسی اجتماعی خود را انجام دهند، تمام سختی ها را به جان می خرند و حتی در این راه جانشان را فدا می کنند. البته در مورد شهادت  یا وفات این بانوی بزرگوار اطلاعات دقیقی در دست نیست.»

تجرد حضرت دلیلی بر عدم ازدواج دختران ما نیست

به نوشته کتاب ریاحین الشریعه، مشخص نیست که حضرت معصومه(س) ازدواج کرده اند یا نه اما با این‌ حال مشهور است که ایشان هرگز ازدواج نکرده اند. باتوجه به این مساله، برخی از دخترها با الگو قراردادن این بانوی گرانقدر، از ازدواج طفره می  روند که دکتر دولتی در رابطه با این موضوع توضیح می دهد:« احتمالات مختلفی از جمله نبود فردی در شان و مقام حضرت معصومه(س) و یا موقعیت سیاسی خاص خانواده ایشان، برای ازدواج نکردن حضرت مطرح شده اما من می خواهم یک احتمال دیگر را مطرح کنم. ما یکسری دستورات دینی- شخصی مثل ازدواج داریم اما گاهی برای یک شخص، شرایطی بوجود می آید که آن شخص مجبور است وظیفه دینی خود را دراولویت قرار داده و عملا نتواند به وظایف شخصی خود عمل کند؛ باتوجه به این مساله، شاید برای حضرت معصومه(س) هم، ازدواج مانع می شده تا ایشان به وظیفه دینی‌شان عمل کنند و به همین سبب نیز دین را دراولویت قرار می دهند. البته این ها فقط احتمال است و هیچ کدام را نمی توان با قطعیت به عنوان دلیل عدم ازدواج ایشان عنوان کرد.»

این کارشناس علوم قرآنی و حدیث درمورد آن دسته از دخترانی که ادعا می‌کنند ازدواج نکردنشان، مطابق عملکرد حضرت معصومه(س) است نیز می‌گوید:«همانطور که گفتیم، برخی ها به سبب درگیری با یک شرایط واقعا ممتاز و ویژه نمی توانند ازدواج کنند اما آیا این دسته از دختران ما، چنین شرایط ویژه و منحصر به فرد دینی دارند که بخواهند شبیه به آن حضرت اقدام کنند؟ قطعا چنین چیزی نیست و آن ها بیشتر به خاطر فرار از بارمسئولیت و سختی های احتمالی زندگی مشترک، از سنت پسندیده ازدواج شانه خالی می کنند. خود من بارها چنین توجیهی را از جانب برخی دخترخانم ها شنیده ام اما به واقع، هیچ کدام از دلایل این دخترخانم ها موجه نبوده و نمی تواند شانه خالی کردن از زیر بارمسئولیت ازدواج را توجیه کند.»

روزدختر، پیام آور خوبی ها

گرچه هرساله با فرارسیدن میلاد حضرت معصومه(س) روز دختر را جشن می گیریم و به نام مبارک این بانوی بزرگوار، برای دخترانمان خاطره سازی می کنیم اما باید بدانیم که این روز دختر صرفا به تدارکات ظاهری ختم نمی شود و باید سیره حضرت معصومه(س) را طوری برای دخترانمان بازگو کنیم که بتوانند از سجایای اخلاقی آن حضرت، بیشترین بهره را ببرند. دکتر دولتی می گوید:«گرچه نسبت به زندگی حضرت معصومه(س) و جزییاتی که در سبک زندگی حضرت وجود داشته، اطلاعات زیادی نداریم اما همان اطلاعات محدودی که در دست است نیز به عنوان ارثیه ای گرانقدر می تواند برای ما راهگشا باشد. علاوه بر معصومیت حضرت که همه روی آن متفق النظر بودند، برادر ایشان یکسری ویژگی ها را برای حضرت عنوان می کنند که برای دخترخانم های ما بسیار مثمرثمر است و دخترانمان می‌توانند با توجه و دقت نظر به این ویژگی ها، جای پای آن بزرگوار بگذارند.»

 پرداختن به تک تک این ویژگی ها، بحث مفصلی را می طلبد اما در اینجا به چند موردمهم اشاره می کنیم. یکی از ویژگی هایی که امام رضا(ع) در مورد خواهرشان بیان کرده اند، لقب طاهره برای آن حضرت است. طاهره یعنی کسی که به مقام طهارت و پاکیزگی درون رسیده و این طهارت به سبب مصائب فکری و اعتقادی، رفتار، گفتار و کردار صحیح حاصل شده است.

دولتی ادامه می‌دهد:«بنابراین دخترهای ما اگر می‌گویند که می خواهیم فاطمه معصومه(س) را الگوی خودمان قرار دهیم، باید بدانند که چه چیزهایی افکار و اعمالشان را پاک می‌کند. متاسفانه ما امروز در برخی فضاهای مجازی و حقیقی می بینیم که موانعی برای کمرنگ کردن طهارت ها به خصوص در دختران ما بوجود آمده و دختران ما برای آنکه حضرت فاطمه را الگو قراردهند، باید از آن موانع اجتناب کنند و درمسیری قدم بردارند که بتوانند به آن طهارت موردنظر برسند.»

مرضیه و مرضیه بودن را به دخترانمان بیاموزیم

این کارشناس علوم قرآنی و حدیث همچنین به دیگر ویژگی های حضرت معصومه(س) که باید برای دختران تبیین شود، اشاره  کرده و می‌گوید:« امام رضا(ع) به غیر از عنوان طاهره، از خواهرشان با عنوان رضیه و مرضیه یاد می کنند. رضیه یعنی کسی که به مقام رضای الهی رسیده و به هرآنچه که خدا برای او مقدر کرده و پیش می آورد، رضایت دارد؛ اما والاتر از مقام رضیه، رسیدن به مقام مرضیه است. مرضیه یعنی اینکه خداوند از کسی رضایت کامل داشته باشد که به گفته حضرت رضا(ع)، این ویژگی در مورد خواهرشان، صادق بوده است.»

 او ادامه می دهد:« باتوجه به این توضیحات، دختران ما اگر بتوانند برای رضیه و راضیه بودن، تلاش کنند و قلبا به آنچه خداوند متعال برایشان مقدر کرده، راضی باشند و سپس با تکمیل این رضایت به مقام مرضیه شدن بسط پیدا کرده و مورد تایید خداوند قرار بگیرند، قطعا در راه حضرت معصومه(س) قدم گذاشته اند.  اما این مهم چگونه حاصل می شود؟»

به واقع اگر ما وظیفه شناس باشیم و در تمام حوزه ها از جمله خانواده، علم و دانش، معرفت، ارتباط با دیگران، مسائل محرم و نامحرم، محیط کار و جامعه، وظایف خود را به درستی  و مطابق با موازین دینی انجام دهیم، آنوقت است که می توانیم به مقام رضیه و مرضیه بودن برسیم.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

از روز دختر چه درس‌هایی باید گرفت؟ بیشتر بخوانید »

یک سال زندگی «فالاچی» در ویتنام بازهم خواندنی شد

یک سال زندگی «فالاچی» در ویتنام بازهم خواندنی شد


یک سال زندگی «فالاچی» در ویتنام بازهم خواندنی شد


«زندگی، جنگ و دیگر هیچ»، اثر مشهور و بحث‌برانگیز فالاچی، حاصل یک سال زندگی او در ویتنام و در بحبوحه جنگ این سرزمین و همچنین حضورش در مکزیک بود.

به گزارش مجاهدت به نقل ازخبرگزاری فارس، کتاب «زندگی، جنگ و دیگر هیچ» اثر اوریانا فالاچی و با ترجمه لیلی گلستان برای نوبت هجدهم از سوی انتشارات امیرکبیر تجدید چاپ و روانه بازار نشر شد.

اوریانا فالاچی روزنامه‌نگار، نویسنده و مصاحبه‌گر سیاسی برجسته ایتالیایی بود. وی در دوران جنگ جهانی دوم به عنوان یک چریک ضدفاشیسم فعالیت می‌کرد. آن‌چه بیش از هرچیز به شهرت وی کمک کرد، مجموعه مصاحبه‌های مفصل و مشهور او با رهبران سرشناسی همچون امام خمینی (ره)، یاسر عرفات، معمر قذافی، محمدرضا پهلوی و هنری کیسینجر بود.

«زندگی، جنگ و دیگر هیچ»، اثر مشهور و بحث‌برانگیز فالاچی، حاصل یک سال زندگی او در ویتنام و در بحبوحه جنگ این سرزمین و همچنین حضورش در مکزیک بود. فالاچی برای یافتن پاسخ پرسشی روانه جنگ ویتنام می‌شود. پرسشی که خواهرش، الیزابتا، مطرح می‌کند و آن این است زندگی یعنی چه؟ و او در ابتدا پاسخ می‌دهد که زندگی فاصله‌ایست بین زمانی که به دنیا می‌آییم و زمانی که می‌میریم. اما از پاسخ خودش راضی نیست پس به جنگ می‌رود تا پاسخ را بیابد.

چاپ این کتاب بعد از جنگ ویتنام نه تنها برای فالاچی شهرتی جهانی به ارمغان آورد، بلکه حتی باعث شد بسیاری از آن‌ها که از جنگ ویتنام دفاع می‌کردند نیز از کرده خود پشیمان شوند.

«زندگی، جنگ و دیگر هیچ» را شاید بتوان یکی از موثرترین کتاب‌های ضدجنگ تاریخ دانست.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «من برای شناخت بشریت به اینجا آمده‌ام به خاطر اینکه دلم می‌خواهد بفهمم مردی که مرد دیگری را می‌کشد در جست‌وجوی چیست و وقتی که آخرین گلوله را دربدن مردی فرو می‌کند به چه می‌اندیشد. من برای ثابت کردن عقیده‌ای که همیشه به آن معتقد بوده‌ام به اینجا آمده‌ام و آن پوچی و احمقانه بودن جنگ است و فکر می‌کنم جنگیدن قاطع‌ترین دلیل حماقت بشر است.»

کتاب «زندگی، جنگ و دیگر هیچ» در ۵۱۲ صفحه، به قیمت ۱۰۵ هزار تومان از سوی انتشارات امیرکبیر منتشر و در کتابفروشی‌های سراسر کشور عرضه شده است.

انتهای پیام/




منبع

یک سال زندگی «فالاچی» در ویتنام بازهم خواندنی شد بیشتر بخوانید »

زندگی زیر آتش

استقامت مردم کرمانشاه زیر آتش ارتش بعثی


زندگی زیر آتشبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، حملات زمینی ارتش عراق به پاسگاه‌ها و مناطق مرزی کرمانشاه که از زمستان ۱۳۵۸ شروع شده بود، از اوایل سال ۱۳۵۹ توسعه یافت و تجاوز‌های هوایی و حمله به مناطق مسکونی را نیز در بر گرفت. ارتش عراق در حمله به مناطق مسکونی با سلاح‌های سنگین و دوربرد خود، شبکه آب و برق قصرشیرین را هدف قرار داد. در پی این اقدام، با توجه به هوای گرم منطقه، علاوه بر ناامنی مشکلات جدیدی ایجاد شد. برخی مردم برای تأمین آب شرب مجبور بودند از آب رودخانه الوند که غیربهداشتی بود، استفاده کنند. نانوایی‌های شهر نیز به دلیل قطع برق تعطیل شده بودند. بااین‌حال، برخی مردم با خرید آرد و پخت نان در خانه مایحتاج خود را تأمین می‌کردند.

با تداوم تجاوز‌های هوایی و زمینی ارتش عراق و گلوله‌باران مناطق مسکونی، فرماندهان دستور دادند به‌منظور تقویت منطقه و نوار مرزی، یگانی از لشکر ۸۱ زرهی در آنجا مستقر شود. همچنین استعدادی از توپخانه خودی در منطقه ازجمله روستای نصرآباد در نزدیکی شهر قصرشیرین استقرار یافت و به مقابله با حملات توپخانه‌ای عراق پرداخت. در واکنش به این اقدام نیرو‌های خودی، توپخانه عراقی نیز گلوله‌های بیشتری شلیک می‌کرد که تعدادی از آن‌ها به مناطق مسکونی اصابت کرد.

در شهریورماه ۱۳۵۹ حجم حملات دو طرف به‌ویژه ارتش عراق به‌طور بی‌سابقه‌ای افزایش یافت و با اشغال منطقه خانلیلی حملات دشمن شدیدتر هم شد. حجم حملات ارتش عراق در تابستان ۱۳۵۹ به‌خصوص در شهریورماه نسبت به چند ماه گذشته شدت بیشتری داشت که در پی آن، عده‌ای از مردم، شهر قصرشیرین را ترک کردند. بازار و کاسبی نیز رونق گذشته را نداشت. برخی مغازه‌داران هم رغبتی برای تهیه اجناس نداشتند.

از نیمه اول سال ۱۳۵۹ به‌ویژه تابستان و شهریورماه، قصرشیرین به شهری جنگ‌زده تبدیل شد که نیمی از آن نیز خالی شده بود. همچنین با کمبود جدی سوخت و بنزین و در بسیاری از روز‌ها با قطع آب و برق روبه‌رو گردید. بااین‌حال، برخی از کسبه و متدینان و انقلابیون مصمم بودند در هر شرایطی در شهر بمانند و زندگی را در شهر رونق ببخشند.

اما از طرف دیگر، رسیدگی به مجروحان به‌ویژه غیرنظامیان به دلیل کمبود امکانات و خدمات پزشکی به‌سختی انجام می‌گرفت و گاهی به شهادت عده‌ای از آنان می‌انجامید. علاوه بر این، تنها یک بیمارستان در شهر وجود داشت که هنگام قطع برق امکان خدمات‌رسانی به بیماران و مجروحان به‌کلی از بین می‌رفت و گاهی به همین دلیل، خون‌های اهدایی مردم نیز فاسد می‌شد.

این مطالب تنها بخشی از هزاران سخن نگفته از دوران جنگ قبل از جنگ است که در کتاب «دست‌های خالی پا‌های خونین» اسدالله احمدی به قلم خود در خصوص تاخت‌وتاز‌های ضدانقلاب و ارتش عراق در قصرشیرین، سرپل ذهاب و گیلان غرب در بازه زمانی ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹ نگاشته است.

به‌منظور بیان وقایعی که در این منطقه تا قبل از شروع رسمی جنگ برای مردم این سرزمین اتفاق افتاده، بر آن شدیم از فرودین ماه هرماه بخشی از وقایع مهم را در قالب یک گزارش به سمع و بصر خوانندگان علاقه‌مند برسانیم.

ناامنی به روایت مردم

مردم منطقه نوار مرزی کرمانشاه پس از پیروزی انقلاب و از اولین روز‌های استقرار نظام جمهوری اسلامی درگیر جنگی نابرابر شدند و به‌اجبار با دست‌خالی در برابر مهاجمین مقاومت کردند. ایجاد کمین، غارت اموال و احشام، گروگان‌گیری، حمله به منازل افراد، قتل و دیگر اقدامات غیرانسانی نیز به امری عادی تبدیل شده بود و مسافرانی که قصد عزیمت به مرکز استان و سایر مناطق را داشتند باید خود را برای روبه‌رو شدن با این قبیل حوادث آماده می‌کردند.

درمجموع امنیت در منطقه از بین رفته بود و اقدامات افراد ضدانقلاب هرروز گسترده‌تر، سازمان‌یافته‌تر و خشن‌تر می‌شد. در چنین شرایطی، مردم ساکن مناطق امن استان و سایر نقاط کشور نه‌تن‌ها رغبتی برای سفر به این منطقه و بازدید اقوام خود نداشتند، بلکه برخی از آنان به خویشاوندان خود در شهر‌های ناامن به‌ویژه قصرشیرین توصیه می‌کردند آنجا را ترک کنند. بااین‌حال، بسیاری از مردم مؤمن و متعهد به انقلاب و نظام اسلامی قصد داشتند در شهر بمانند و در برابر گروه‌های ضدانقلاب مقاومت کنند.

از اواخر سال ۱۳۵۸ با ورود مستقیم ارتش عراق به صحنه و گسترش ناامنی‌ها، شرایط به گونه دیگری رقم خورد. در این دوره گروه‌های ضدانقلاب در اغلب حملات خود از حمایت‌های ارتش عراق و آتش سلاح‌های سنگین آنان بهره‌مند بودند، اما اغلب، مدافعان انقلاب اعم از نیرو‌های متعهد ارتش، ژاندارمری و سپاه پاسداران، در مقابله با حملات نیرو‌های ضدانقلاب پیروز میدان بودند. ازاین‌رو، ارتش عراق در اقدام دیگری حمله به مناطق مسکونی شهر قصرشیرین و برخی روستا‌های اطراف را در دستور کار خود قرار داد. در پی این اقدام مردم حتی در خانه خود نیز احساس امنیت نمی‌کردند.

ناامنی به روایت اسناد

در طول سال ۱۳۵۸ به‌ویژه نیمه دوم آن، اقدامات ارتش عراق در چند حوزه گسترش یافت. از سویی با استفاده از ظرفیت افراد ضدانقلاب داخلی، بر ناامنی‌های منطقه نوار مرزی کرمانشاه دامن زد تا میزان آمادگی نیرو‌های مسلح خودی را محک بزند. از سوی دیگر نیز با تجاوز هوایی و بمباران و گلوله‌باران مناطق مرزی، ضمن شناسایی مواضع خودی به مراکز مهم خسارت وارد کرد.

در سه ماه اول سال ۱۳۵۹ تجاوز‌های مرزی نیرو‌های عراقی به‌صورت زمینی و عبور آنان از مرز کمتر بود، ولی پس‌ازآن، حملات زمینی و هوایی گسترش و شدت یافت. مهم‌ترین حوادث و اقدامات و حملات گروه‌های ضدانقلاب و نیرو‌های ارتش عراق و تلاش‌های واحد‌های خودی در منطقه نوار مرزی کرمانشاه در نیمه اول سال ۱۳۵۹ چنین بود:

خرداد ۱۳۵۹

در این ماه حملات نیرو‌های ضدانقلاب داخلی و تحرکات ارتش بعثی عراق گسترش بیشتری یافت. در اولین روز این ماه، در پی مین‌گذاری گروه‌های ضدانقلاب یک تانک تیپ ۳ لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه در منطقه باویسی روی مین رفت و براثر انفجار آن از ۴ خدمه تانک، ۲ نفر شهید و ۲ نفر نیز مجروح شدند. [۱]در شامگاه ۲ خرداد هم گروه‌های ضدانقلاب، خط لوله نفت در ۵ کیلومتری پاسگاه بالاطاق در محدوده دالاهو را منفجر کردند. علاوه بر این بخشدار سرپل ذهاب، در گزارشی اعلام کرد: دو خرمن کشاورزان در منطقه سرپل ذهاب به آتش کشیده شد و سوخت.

همچنین در ۳ خرداد ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد: یک خودرو در یک منزل شخصی در قصرشیرین منفجر شد. در این حادثه خودرو به‌طور کامل منهدم شد و منزل نیز به‌شدت آسیب دید. [۲]ساعت ۹ صبح ۵ خرداد هم عوامل ضدانقلاب به‌طرف داروخانه کیانی در سرپل ذهاب نارنجک پرتاب کردند که به زخمی شدن ۸ نفر از مردم عادی انجامید. [۳]بنا بر گزارش ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، ساعت ۲۳:۳۰ هفتم خرداد نیز چند فرد مسلح به‌طرف ساختمان فرمانداری و دیگر ساختمان‌های شهر قصرشیرین تیراندازی کردند. [۴]

همچنین ساعت ۱۷ هشتم خرداد، نیرو‌های سپاه پاسداران قصرشیرین با اطلاع از تجمع افراد مسلح ضدانقلاب در منطقه دالاهو، به آنان حمله کردند. در این درگیری که به شهادت یکی از پاسداران انجامید، تعدادی از افراد ضدانقلاب کشته یا مجروح شدند. یک نفر نیز به اسارت نیرو‌های خودی درآمد. [۵]

ساعت ۲۳:۳۰ نیز یکی از آمبولانس‌های سپاه پاسداران هنگام عبور از شهر سرپل ذهاب هدف حمله قرار گرفت. [۶]

علاوه بر این، در همین روز فرمانده سپاه پاسداران قصرشیرین اعلام کرد: در منطقه پاسگاه دارخور یک خودرو سیمرغ حامل پاسداران انقلاب اسلامی با هشت سرنشین روی مین رفت و براثر انفجار آن سه نفر از پاسداران شهید و پنج نفر دیگر مجروح شدند. [۷]

یک روز بعد نیز درگیری پراکنده‌ای در منطقه باباهادی بین پاسداران انقلاب و گروه‌های ضدانقلاب روی داد. همچنین در همین روز، نیرو‌های ضدانقلاب به پاسگاه مرزی زید یحیایی حمله کردند که ۲ نفر از افراد سپاه پاسداران مجروح شدند. بنا بر گزارش هنگ ژاندارمری قصرشیرین در ساعت ۱۰ نیز چند فرد مسلح به یک آمبولانس و یک مینی‌بوس که در حال حرکت در جاده سرپل ذهاب به قصرشیرین بودند حمله کردند. در این حمله ۲ نفر از پاسداران شهید و ۲ نفر دیگر نیز مجروح شدند. [۸]

در ۱۰ خرداد نیز افراد ضدانقلاب با نیرو‌های خودی در مناطق تیله کوه، تنگ هوان و گرد نو درگیر شدند. در این درگیری یکی از نیرو‌های سپاه پاسداران مجروح شد. [۹]

همچنین در همین روز، برابر گزارش یکی از مسئولان سپاه پاسداران قصرشیرین هم‌زمان با حملات گروه‌های ضدانقلاب، ارتش عراق نیز ضمن حمایت از گروه‌های ضدانقلاب، با سلاح‌های سنگین مناطق مسکونی روستای دارخور و شهر قصرشیرین را زیر آتش گرفت. در این حمله، براثر اصابت گلوله به یکی از منازل مسکونی قصرشیرین، سه نفر از اهالی مجروح شدند. حملات ارتش عراق که از ساعات آخر ۱۰ خرداد شروع شده بود، همچنان ادامه داشت. علاوه بر این، جابه‌جایی‌ها و تحرکات شدیدی در نوار مرزی به چشم می‌خورد. فرماندهی ژاندارمری کل کشور به استناد گزارش اداره مرزبانی ژاندارمری جمهوری اسلامی اعلام کرد: «ارتش عراق در تمام خطوط مرزی مشغول حفر و احداث سنگر بوده و سلاح‌های سنگین خود را نیز در این مناطق مستقر نموده است. [۱۰]»

روز بعد نیز مرزبانی و سپاه پاسداران قصرشیرین چنین گزارش کردند: «در ساعت ۳ بامداد پاسگاه یکه‌شان و شهر قصرشیرین موردحمله قرار گرفت. در جریان تهاجم که توسط ضدانقلاب با آر. پی. جی ۷ و سلاح‌های دیگر صورت گرفت، ۲ نفر از نیرو‌های نظامی شهید و ۱۳ نفر غیرنظامی نیز مجروح شدند. [۱۱]»

در ۱۲ خرداد هم یگان‌های مستقر در نوار مرزی کرمانشاه اعلام کردند: توپخانه عراق مناطق مسکونی [قصرشیرین]  و تعدادی از پاسگاه‌های مرزی را زیر آتش خود قرار داد. گزارش ژاندارمری حکایت از شدت و افزایش حملات توپخانه عراق دارد. در جریان این حملات، ۲ غیرنظامی مجروح [شدند]و پاسگاه‌های خان لیلی، قلعه سفید، باباهادی، دربندجوق در شمال قصرشیرین و پاسگاه‌های تنگ هوان، بیشگان و تیله کوه نیز در منطقه دشت ذهاب آسیب دیدند. [۱۲]

همچنین بخشی از مزارع گندم کشاورزان در اطراف پاسگاه برارعزیز در آتش سوخت و تعدادی از خانه‌های چهل دستگاه وابسته به ادارات دولتی قصرشیرین ویران شد. علاوه بر این، ۱۵ نفر از ساکنان آنجا مجروح شدند. گفتنی است به دلیل شدت حملات به مناطق مسکونی، عده‌ای از مردم قصرشیرین به‌ناچار تصمیم گرفتند از شهر خارج و در مناطق دورتر و امن‌تر مستقر شوند. [۱۳]

روابط عمومی سپاه پاسداران نیز در همین روز اعلام کرد: در پی می‌نگذاری گروه‌های ضدانقلاب، یک اتومبیل سیمرغ حامل پاسداران در مسیر قلقله و خانه‌شور روی مین رفت که براثر انفجار آن ۶ نفر مجروح شدند. ساعت ۲۱ سیزدهم خردادماه هم پاسگاه‌های گردنو و قلعه سفید زیر آتش سلاح‌های سنگین عراق قرار گرفتند. در این حمله، پاسگاه قلعه سفید تخریب و یکی از نیرو‌های ارتش نیز در پاسگاه گردنو مجروح شد. [۱۴]

علاوه بر این، در ۱۴ خرداد پاسگاه‌های هوان، پرویزخان و تنگاب نو و آبادی پرویزخان زیر آتش سلاح‌های سنگین ارتش عراق قرار گرفت که در این حمله، پاسگاه هوان تخریب شد. همچنین یکی از نیرو‌های خودی در پاسگاه پرویزخان و یک نفر هم در پاسگاه تنگاب‌نو مجروح شد. ساعت ۱۱ هم یک ستون نظامی ارتش که از قصرشیرین به سمت نفت شهر حرکت می‌کرد، در ۲ کیلومتری خانلیلی زیر آتش سنگین عراق قرار گرفت.

ساعت ۱۹ همین روز نیز منازل سازمانی ژاندارمری، مقر سپاه پاسداران و کوره‌های گچ پزی در قصرشیرین زیر آتش سلاح‌های سنگین ارتش عراق قرار گرفت. در این حمله، ۳ کوره گچ پزی تخریب شد و یکی از منازل سازمانی ژاندارمری خسارت دید. [۱۵]

۱۵ خرداد هم شهر قصرشیرین و مناطق اطراف آن و چندین پاسگاه مرزی ازجمله پرویزخان، سان واپا، سلمان‌کشته و چغاشیرگه در منطقه سومار و خانلیلی زیر آتش سنگین نیرو‌های عراقی قرار گرفت. در این حمله، چهار نفر مجروح شدند. [۱۶]

حدود ساعت سه شانزدهم خرداد نیز چند فرد مسلح به دهکده مرزی قلعه سبزی حمله کردند و پس از به قتل رساندن یک نفر از روستاییان، حدود ۱۰ رأس گاو و ۳۰۰ هزار ریال وجه نقد متعلق به شرکت تعاونی روستا را به سرقت بردند.

همچنین در همین روز، شهر قصرشیرین و مناطق اطراف آن در چند نوبت زیر آتش گلوله‌های توپ ارتش عراق قرار گرفتند. در یکی از این حملات که هنگام ظهر به قصرشیرین و ساختمان هنگ ژاندارمری انجام شد، ۵ واحد مسکونی تخریب شد، یک غیرنظامی به شهادت رسید و چهار غیرنظامی نیز مجروح شدند. همچنین در حمله دیگر که ساعت ۱۵ به آبادی کلانتر صورت گرفت، چهار غیرنظامی شهید و شش نفر دیگر مجروح شدند. در حمله به پاسگاه برارعزیز و روستای هم‌جوار آن نیز سه نفر شهید و پنج نفر مجروح شدند. [۱۷]

بنا بر گزارش غلامرضا آذربون فرمانده سپاه پاسداران قصرشیرین، در ۱۷ خرداد هم گروه مین‌یاب سپاه پاسداران در مسیر تیله کوه و تپ هرش ۶ مین را کشف و خنثی کردند. [۱۸]

در ۱۸ خرداد نیز ژاندارمری قصرشیرین در گزارشی اعلام کرد: ساعت ۱۲:۴۵ نیرو‌های عراقی مستقر در پاسگاه قلعه یهودی عراق با نیرو‌های ژاندارمری مستقر در پاسگاه تنگاب نو درگیر شدند. در این درگیری ۲ نفر از نیرو‌های خودی مجروح شدند و یک نفر نیز اسیر شد. [۱۹]

همچنین در همین روز، در درگیری دیگری بین نیرو‌های سپاه پاسداران با نیرو‌های ضدانقلاب در کوه‌های دالاهو، یک نفر از نیرو‌های سپاه به اسارت درآمد. [۲۰]

همچنین در ۲۱ خرداد چند فرد مسلح با همکاری گروه‌های ضدانقلاب گوسفندان اهالی منطقه گهواره در کرند و ریجاب را به سرقت بردند. در پی این اقدام، نیرو‌های ژاندارمری و سپاه پاسداران قصرشیرین به تعقیب آنان پرداختند و در منطقه ارتفاعات دالاهو با یکدیگر درگیر شدند. در این درگیری چند بالگرد به کمک نیرو‌های خودی آمدند و ضربات شدیدی به سارقان و گروه‌های ضدانقلاب که به سلاح‌هایی از قبیل آر. پی. جی ۷، مسلسل و تفنگ ژ ۳ مسلح بودند، وارد کردند. همچنین در این درگیری یکی از پاسداران مجروح شد و ۵ نفر ۴ نفر از نیرو‌های ژاندارمری و یک نفر از پاسداران نیز مفقود شدند. [۲۱]

در ۲۳ خرداد هم یک هواپیمای عراقی دیوار صوتی نفت شهر را شکست. همچنین روز بعد، مرزبانان ایران در گزارشی اعلام کردند: پاسگاه قلعه یهودی عراق با ۲ تانک، ۲ خودرو ریو و ۲ خودرو سیمرغ و ۱۵۰ نفر نیرو تقویت شده است. علاوه بر این، در همین روز گروه مین‌یاب سپاه پاسداران در جاده‌های منطقه سرپل ذهاب ۱۲ مین را کشف و خنثی کردند. [۲۲]

همچنین بر اساس اطلاعات رسیده به سپاه پاسداران یک گروه ۲۰۰ نفره از گروه‌های ضدانقلاب از منطقه چارکلاو عراق به مناطق شمالی سرپل ذهاب و ریجاب وارد شدند. هدف این گروه، انجام دادن اقدامات خرابکارانه در مناطق سرپل ذهاب و قصرشیرین بود. [۲۳]

در ۲۶ خردادماه نیز درگیری سختی بین نیرو‌های ضدانقلاب که از حمایت آتش ارتش عراق برخوردار بودند و نیرو‌های سپاه پاسداران در منطقه ترشابه آغاز شد. در این درگیری، ۸ نفر از نیرو‌های پاسدار به شهادت رسیدند.

برابر گزارش شهربانی جمهوری اسلامی مستند به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از شهربانی قصرشیرین، ساعت ۱۶:۳۰، ۲۷ خرداد نیز نیرو‌های ضدانقلاب نزدیکی سرپل ذهاب با نیرو‌های سپاه پاسداران درگیر شدند که یکی از پاسداران مجروح شد و تحت درمان قرار گرفت. [۲۴]

همچنین در همین روز، مرکز فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گزارشی به سپاه پاسداران غرب اعلام کرد: «۸۰۰ نفر از عناصر ضدانقلاب که در منطقه چارکلاو عراق مستقرند، به همراه ۱۲ نفر از فرماندهان خود در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۳۵۹ وارد خاک جمهوری اسلامی ایران شده‌اند و مأموریت دارند منطقه اسلام‌آباد تا قصرشیرین را ناامن کنند.» در ادامه این گزارش، ضمن اشاره به نام فرماندهان گروه‌های ضدانقلاب، درباره تعداد تجهیزات آنان نیز چنین آمده است: ۶۵ قبضه آر. پی. جی ۷، ۱۷ قبضه خمپاره‌انداز ۸۱ میلی‌متری، ۳۶ قبضه خمپاره‌انداز ۶۰ میلی‌متری، ۲ قبضه ضدهوایی، هفت قبضه تیربار کالیبر ۵۰ و تعداد فراوانی مین ضدنفر و ضدخودرو. [۲۵]

روز بعد نیز در پی مین‌گذاری گروه‌های ضدانقلاب، یک کامیون شخصی در جاده گردنو به اِزگله روی مین رفت که براثر انفجار آن، راننده کامیون شهید شد. ۲ سرنشین آن هم که غیرنظامی بودند، مجروح شدند. [۲۶]

همچنین در همین روز، افراد ضدانقلاب به گروه راه‌سازی قصرشیرین حمله کردند و علاوه بر انهدام ۲ دستگاه مهندسی و مجروح کردن پنج نفر از افراد این گروه، ۲ دستگاه مهندسی را به سرقت بردند. ۱۵۰ نفر از گروه‌های ضدانقلاب نیز ساعت ۱۰ با آر. پی. جی ۷ به خودرو‌های باربری در جاده اسلام‌آباد حمله کردند. آنان ۱۱ نفر از رهگذران را نیز به گروگان گرفتند، اما با اقدام به‌موقع ژاندارمری، مهاجمین متواری و گروگان‌ها آزاد شدند. [۲۷]

ساعت ۱۱:۱۵ روز ۲۹ تیر نیز یک میگ شکاری به حریم هوایی نفت شهر و پاسگاه چغاشیرگه تجاوز کرد. [۲۸]

در ۳۰ خرداد هم پاسگاه سلمان‌کشته هدف اصابت گلوله‌های سنگین عراق قرار گرفت و تخریب شد. در این حمله یک نفر از نیرو‌های پاسگاه نیز مجروح گردید. همچنین در ۳۱ خرداد منطقه چارکلاو عراق با بیش از یک‌صد تانک و نفربر تقویت شد. [۲۹]

منابع:

[۱]سند شماره ۶۳۵۷۶، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش روی مین رفتن یک تانک در قصرشیرین»، تلفنگرام شهربانی جمهوری اسلامی ایران، ۲/ ۳/ ۱۳۵۹.

[۲]سند شماره ۶۳۵۹۵، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش انفجار یک بمب در ماشین در قصرشیرین»، تلفنگرام مرکز فرماندهی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۵۹/۳/۳.

[۳]سند شماره ۶۳۶۲۷، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش پرتاب چند نارنجک به داخل داروخانه در سرپل ذهاب»، تلفنگرام مرکز فرماندهی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۵/ ۳/ ۱۳۵۹.

[۴]سند شماره ۶۳۸۹۱، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش اجرای آتش ضدانقلابیون به شهرستان قصرشیرین»، تلفنگرام مرکز فرماندهی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۸/ ۳/ ۱۳۵۹.

[۵]سند شماره ۶۳۸۹۷، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش محاصره منطقه دالاهو»، تلفنگرام مرکز فرماندهی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۹/ ۳/ ۱۳۵۹.

[۶]سند شماره ۴۹۴۷۱، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.

[۷]سند شماره ۶۳۸۹۶، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: تلفنگرام مرکز فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۹/ ۳/ ۱۳۵۹.

[۸]سند شماره ۶۳۹۰۶، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش حمله مهاجمین به یک خودرو حامل زن حامله در قصرشیرین»، تلفنگرام مرکز فرماندهی ژاندارمری جمهوری اسلامی رکن ۳، ۹/ ۳/ ۱۳۵۹.

[۹]سند شماره ۶۳۸۷۱، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش درگیری با ضدانقلاب در مناطق تیله کوه و تنگه هوان»، نامه مرکز بررسی مناطق ایران، ۱۰ / ۳/ ۱۳۵۹.

[۱۰]سند شماره ۲۷۶۷۵۳، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش مشاهدات مرزی»، نامه فرماندهی ژاندارمری کل ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۱۱ / ۳/ ۱۳۵۹.

[۱۱]سند شماره ۲۷۶۸۰۵، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش درگیری پاسگاه یکه‌شان»، نامه مرزبانی قصرشیرین، ۱۱ / ۳/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۶۳۹۵۹، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش درگیری با ضدانقلاب در محور قصرشیرین»، نامه سپاه پاسداران قصرشیرین، ۱۳۵۹/۳/۱۲

[۱۲]سند شماره ۳۴۵۴۸، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش بمباران»، شهربانی جمهوری اسلامی ایران، ۵/ ۷/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۲۷۶۷۵۹، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش زیر آتش قرار گرفتن پاسگاه قلعه سفید»، نامه هنگ قصرشیرین، ۲۹ / ۵/ ۱۳۵۹.

[۱۳]سند شماره ۶۴۰۵۹، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش عدم مهاجرت از سرپل ذهاب»، تلفنگرام شهربانی جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۵۹/۳/۱۵

[۱۴]سند شماره ۴۲۲۰۲، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس و روزنامه کیهان، ۱۴ / ۳/ ۱۳۵۹.

[۱۵]سند شماره ۳۴۰۷۱، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش اصابت توپ به اطراف قصرشیرین»، تلفنگرام شهربانی جمهوری اسلامی ایران، ۱۶ / ۳/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۴۲۲۰۲، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس و سند شماره ۳۴۰۵۹، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش تیراندازی مهاجمین عراقی به‌سوی پاسداران مستقر در آبادی پرویزخان»، تلفنگرام شهربانی جمهوری اسلامی ایران، ۱۴ / ۳/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۲۷۶۷۷۴، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش گلوله‌باران پاسگاه تنگاب نو قصرشیرین»، نامه هنگ قصرشیرین، ۱۳۵۹/۳/۱۴ و روزنامه کیهان، ۱۴ / ۳/ ۱۳۵۹.

[۱۶]سند شماره ۶۴۰۶۸، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش اجرای آتش عراق روی قصرشیرین و اطراف آن»، نامه ستاد عملیات غرب ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۱۵ / ۳/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۲۷۷۳۰۴، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش گلوله‌باران پاسگاه ولدکشته»، نامه هنگ قصرشیرین، ۱۶ / ۳/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۴۰۱۸۳، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش درگیری در مواضع کلانتر، پاسگاه مرزی ناصرخان و پرویزخان»، تلفنگرام مرکز فرماندهی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۱۶ / ۳/ ۱۳۵۹.

[۱۷]سند شماره ۳۴۰۶۹، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش تیراندازی ارتش عراق به قصرشیرین»، تلفنگرام رکن ۳ عملیات ژاجا، ۱۳۵۹/۳/۱۶ و سند شماره ۳۴۰۷۹، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش حمله خمپاره‌ای عراق به قصرشیرین»، تلفنگرام معاون شهربانی جمهوری اسلامی ایران، ۱۷ / ۳/ ۱۳۵۹.

[۱۸]سند شماره ۳۴۰۶۹، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش تیراندازی ارتش عراق به قصرشیرین»، تلفنگرام رکن ۳ عملیات ژاجا، ۱۳۵۹/۳/۱۶ و سند شماره ۳۴۰۷۹، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش حمله خمپاره‌ای عراق به قصرشیرین»، تلفنگرام معاون شهربانی جمهوری اسلامی ایران، ۱۷ / ۳/ ۱۳۵۹.

[۱۹]سند شماره ۳۴۰۸۰، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش زیر آتش قرار گرفتن پاسگاه تنگاب نو»، نامه مرکز فرماندهی رکن ۳ عملیات ژاجا، ۱۸ / ۳/ ۱۳۵۹.

[۲۰]سند شماره ۴۰۲۶۷، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش درگیری مهاجمین با سپاه کرند ۱۳۵۹/۳/۲۱»،

[۲۱]سند شماره ۴۰۲۶۷، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش درگیری مهاجمین با سپاه کرند»، نامه فرمانده سپاه کرمانشاه، ۲۱ / ۳/ ۱۳۵۹.

[۲۲]سند شماره ۴۹۷۲۶، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش عملیات موفقیت‌آمیز نیرو‌های خودی در جبهه گیلان غرب»، نامه سپاه سرپل ذهاب، ۲۲ / ۳/ ۱۳۵۹.

[۲۳]سند شماره ۴۰۳۰۲، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش فعالیت ضدانقلاب در قصرشیرین و سرپل ذهاب و مین‌گذاری در نواحی روانسر و جوانرود»، تلفنگرام اطلاعات سپاه کرمانشاه، ۲۴ / ۳/ ۱۳۵۹.

[۲۴]سند شماره ۴۰۳۹، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش شهربانی ۱۳۵۹/۳/۲۷».

[۲۵]سند شماره ۱۰۶۷۰۳، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: نامه مرکز فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۲۹ / ۳/ ۱۳۵۹.

[۲۶]سند شماره ۴۲۴۰۳ و سند شماره ۴۰۲۴۲، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش به علت مین‌گذاری جاده ازِگله-کرمانشاه یک خاور منفجر شد»، نامه اطلاعات کرمانشاه، ۱۳۵۹/۳/۲۹

[۲۷]سند شماره ۴۰۳۸۶، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: تلفنگرام مرکز فرماندهی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، ۲۹ / ۳/ ۱۳۵۹.

[۲۸]سند شماره ۴۰۲۹۶، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش پرتاب موشک و بمب و راکت و شکستن دیوار صوتی در حوالی پاوه و نفت شهر»، نامه مرکز عملیات غرب، ۱۳۵۹/۳/۲۹ و سند شماره ۴۹۷۹۲، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: تلفنگرام مرکز فرماندهی سپاه، ۱۴ / ۱۲ / ۱۳۵۹.

[۲۹]سند شماره ۴۰۴۹ و سند شماره ۳۴۱۴۱، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: «گزارش درگیری پاسگاه مرزی با ارتش عراق»، نامه رکن ۳ عملیات ژاجا، ۳۰ / ۳/ ۱۳۵۹ و سند شماره ۲۸۳۷۶۸، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس.

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

استقامت مردم کرمانشاه زیر آتش ارتش بعثی بیشتر بخوانید »