زنگنه

چند نمونه از ترک‌فعل در دولت سابق که موجب نابسامانی اقتصادی شد

چند نمونه از ترک‌فعل در دولت سابق که موجب نابسامانی اقتصادی شد



دوره هشت ساله دولت حسن روحانی با توجه به آمار و ارقام موجود به دهه از دست رفته معروف شده است. دوره‌ای که کشورمان فرصت‌های نابی را از دست داد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: جهان نیوز با اشاره کم‌کاری‌های پدید آمده در دولت قبل نوشت: اخیرا «جواد اوجی»‌ وزیر نفت کشورمان در مراسم انعقاد قرارداد فشارافزایی پارس جنوبی با اشاره به اهمیت این پروژه گفت: «ملی‌ترین و با ارزش‌ترین قرارداد کشور امروز به امضا رسید. این قرارداد از سال ۲۰۱۷ بود که زمزمه آن بود که منعقد شود اما هیچ زمان این بحث تعیین و تکلیف نشد، لذا در این دولت تصمیم بر آن شد که فراساحل این پروژه اجرائی شود البته کشور شریک یعنی قطر نیز برای فشارافزایی فازهای خود با کمک شرکت‌های بزرگ در دریا طرح‌های خود را اجرا می‌کند. بحث فشارافزایی در دولت‌های قبل مغفول مانده بود خوشبختانه با مطالعات به این جمع‌بندی رسیدیم با کمک ۴ پیمانکار داخلی ۲۸ سکو را در دستور کار قرار دهیم و امیدواریم ۳ تا ۴ سال آینده،‌ هاب‌ها به مرحله بهره‌برداری برسد.»

دو موضوعی که در سخنان اوجی بسیار حائز توجه است مغفول ماندن یک برنامه است که باید سال‌های قبل به اجرا درمی‌آمد و از سوی دیگر پیشرفتی که باید جلوتر حاصل می‌شد و امروز باید به فکر فازهای بعدی می‌بودیم.

جهان نیوز با بیان اینکه در دولت قبل توقف ساخت مسکن افتخار بود، افزود: مسکن در ایران خصوصا در دهه ۹۰ حکایتی تراژیک دارد. وزیر راه و شهرسازی که باید یکی از اولویت‌هایش حوزه مسکن باشد به ساخت مسکن اعتقادی نداشت و حتی به این تفکر افتخار می‌کرد. مسکن در اقتصاد کشورهای مختلف جایگاه ویژه‌ای به سبب به‌کارگیری صنایع مختلف دارد اما همین عقب افتادگی سبب شد تا قیمت مسکن به طور سرسام‌آوری افزایش یابد. قشر کمتربرخوردار جامعه که امیدشان به ساخت مسکن دولتی بود با روی کار آمدن دولت‌های روحانی این امید خود را بر باد رفته دیدند. براساس اطلاعات مرکز آمار ایران از سال ۱۳۹۲ به بعد، میزان ساخت و ساز مسکن با یک سقوط خاص همراه بود، عدم تامین حداقل نیاز ۵۰هزار واحدی ماهانه که از سال ۹۳ شروع شد، زمینه انباشتگی تقاضا در بازار مسکن فراهم کرد. بر این مبنا، انباشتگی تقاضا، افزایش هزینه ساخت و ساز و عدم حمایت مناسب دولت برای تامین مسکن مصرفی مردم در دهه نود موجب شده است تا موضوع مسکن در کشور به یک کلاف سردرگم تبدیل شود. متعلقات این بخش نیز با وضعیت بدی روبه‌رو شدند تا جایی که اغلب کارخانه‌های ساخت مصالح ساختمانی، کاشی‌کاری و… با ورشکستگی روبه‌رو شدند.

میراث خاموشی هم، داستان دیگری است. دهه ۹۰ را دهه رکود سنگین صنعت برق می‌خوانند. موضوعی که در انتهای دولت روحانی با قطعی مکرر برق خود را نشان داد و یکی از میراث‌های این دولت برای دولت رئیسی همین موضوع بود.. با کم‌کاری دولت در سرمایه‌گذاری برای تولید برق، پس از دو دهه کشور دوباره گرفتار خاموشی‌های گسترده در تابستان ۱۴۰۰ شد. پرواضح است که اگر توسعه ظرفیت‌های شبکه برق متناسب با نیازهای کشور نباشد، قطعی برق اجتناب‌ناپذیر خواهد بود. مقایسه مجموع ظرفیت نصب‌شده شبکه نیروگاهی کشور در دولت‌های مختلف نیز نشان می‌دهد طی سال‌های ۱۳۶۸ تا ۱۳۹۹ دولت احمدی‌نژاد طی دوره ۸ ساله خود با توسعه ۶۸ درصدی ظرفیت شبکه نیروگاهی کشور رتبه اول را در بین دولت‌های مختلف دارد. پس از آن، دولت خاتمی با توسعه ۶۰ درصدی ظرفیت نیروگاهی کشور در رتبه دوم و دولت مرحوم‌ هاشمی رفسنجانی نیز با توسعه ۵۵ درصدی ظرفیت نیروگاهی ایران، رتبه سوم را دارد؛ اما طی دوره ۸ ساله روحانی ظرفیت شبکه نیروگاهی، تنها ۲۱ درصد توسعه پیدا کرد!

از سوی دیگر، ساخت پالایشگاه و ذخیره‌سازی بنزین یکی از اقداماتی است که می‌تواند کمک شایانی به رفع ناترازی بنزین کند و حتی مانع از واردات بنزین برای حل این معضل شود. صادرات فرآورده‌های نفتی و جلوگیری از خام‌فروشی نیز از جمله محسنات پالایشگاه‌سازی است. پالایشگاه سازی از جمله برنامه‌های مهم کشورهای در حال پیشرفت است. به طور مثال طبق آماری که در شهریورماه سال جاری منتشر شد در آسیا ۴۷ پروژه جدید پالایشی در مرحله ساخت یا برنامه‌ریزی است. از این طرح‌ها ۱۸ پالایشگاه در حال ساخت است و ۲۹ طرح در مرحله طراحی هستند. نکته جالب توجه در این است که کشورهایی مانند کره جنوبی، چین و ژاپن و حتی هند که تولیدکننده نفت خام نیستند و واردکننده آن به شمار می‌روند نیز در این سال‌ها همواره به دنبال ارتقای پالایشگاه‌ موجود و احداث پالایشگاه‌های جدید بوده‌اند. اما در دولت‌های حسن روحانی پالایشگاه‌سازی مضموم بود و «بیژن نامدار زنگنه»‌ پالایشگاه‌سازی را کثافت‌کاری قلمداد می‌کرد. در همین رابطه،‌ جلال‌الدین‌هاشمی کارشناس انرژی با بیان اینکه زنگنه نه اجازه پالایشگاه سازی داد و نه توانست نفت خام را در بازار جهانی به فروش برساند، گفت: «در زمان زنگنه صادرات نفت ایران به ۳۰۰ هزار بشکه سقوط کرد!»

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است


چند نمونه از ترک‌فعل در دولت سابق که موجب نابسامانی اقتصادی شد بیشتر بخوانید »

فوتوتیتر/ دانش‌بنیان‌ها یکی از پایه‌های رشد اقتصادی کشور هستند

فوتوتیتر/ دانش‌بنیان‌ها یکی از پایه‌های رشد اقتصادی کشور هستند


برای مشاهده کامل مطلب بر روی عکس کلیک کنید.

 

انتهای پیام/

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

فوتوتیتر/ دانش‌بنیان‌ها یکی از پایه‌های رشد اقتصادی کشور هستند بیشتر بخوانید »

ادعاهای تکراری

ادعاهای تکراری



جالب اینکه همین طیف غربگرا چندسال پیش مدعی بود بدون آمریکا و برجام حتی نمی‌توان مشکل آب خوردن مردم را حل کرد، اما دولت انقلابی خلاف این گزاره را ثابت کرد …

به گزارش مجاهدت از مشرق، کمال احمدی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: این روزها که دوباره زمزمه توافق هسته‌ای بر سر زبان‌ها افتاده، رسانه‌های غربگرا دو نوع واکنش از خود بروز داده‌اند که هر دوی آنها عجیب و حیرت‌برانگیز است؛ یک گروه از آنها همچون اواسط دهه ۹۰، مشغول خیال‌پردازی درباره آینده اقتصاد ایران پس از توافق کذایی هستند.

به این تیترها دقت کنید «احیای برجام منجر به رفاه‌، پیشرفت و ثبات می‌شود»، «اقتصاد ایران در انتظار احیای برجام»، «سلام بازارها به توافق» و… حتی برخی از این رسانه‌ها باز هم مثل سال ۹۴، چرتکه به دست گرفته و خسارت هر روز تاخیر در احیای توافق هسته‌ای را میلیون‌ها دلار برآورد می‌کنند.  

درباره این ادعاهای تکراری که البته هر انسان عاقلی را به تعجب وا می‌دارد، باید پرسید چگونه ممکن است این جماعت تجربه عینی و ملموسی که هنوز چندسالی از وقوعش نگذشته را به طرفهًْ‌العینی فراموش کرده و با شرطی ‌سازی اقتصاد، دوباره بخواهند کشور را به چاه ویلی بیندازند که انتهایش معلوم نیست؟

مگر همینان هفت سال پیش با ترفند «راه بنداز و جا بنداز» نمی‌گفتند برجام، آفتاب تابان است و با این توافق می‌توانیم بالمرّه همه تحریم‌ها را برداریم؟ مگر همین چرتکه بدستان حساب نمی‌کردند که ضرر هر روز تاخیر در اجرای برجام، ۱۰۰ میلیون دلار است؟

حتی یکی‌شان تیتر زد که ۲۲ روز تاخیر در اجرای برجام ۲۵۰۰میلیون دلار به کشور ضرر زد؟! پس چرا بعد از این همه شتاب و عجله برای اجرای برجام و تعطیلی بخش مهمی از تاسیسات هسته‌ای کشور، نه‌تنها هیچ عایدی نصیب اقتصاد کشور نشد (تقریبا هیچ‌، به اذعان سیف رئیس‌کل وقت بانک مرکزی) بلکه حتی غربی‌ها یک باک بنزین به هواپیمای ظریف- وزیر خارجه وقت- ندادند تا او خودش را به خانه برساند.

البته خسارت این توافق فقط به همین مقدار محدود نشد؛ افزایش رکود در واحدهای تولیدی تا جایی که به گفته وزیر وقت صمت در دولت یازدهم بیش از ۱۰هزار واحد تولیدی تعطیل یا نیمه‌تعطیل شد و بنگاه‌های مشهور تولیدی کشور نظیر «ارج»، «آزمایش»، «داروگر»، «روغن جهان» و… که روزگاری جزو برترین واحدهای تولیدی ما بودند به خاک سیاه نشستند و واردات بی‌رویه شدت گرفت.

آمارهای بانک مرکزی در سال ۹۶ به خوبی این واقعیت تلخ را برملا کرد. در آن سال میزان کل واردات کشور (واردات گمرکی، غیرگمرکی و خدمات) به ۹۳/۸ میلیارد دلار رسید که نسبت به سال قبل از اجرای برجام (۱۳۹۴) ۲۰ میلیارد دلار بیشتر شده بود.

همچنین بدهی خارجی ایران که در ابتدای دی ۱۳۹۴ یعنی قبل از اجرای برجام، ۵ میلیارد و ۶۷۵ میلیون دلار بود، در پایان سال ۱۳۹۶ به ۱۰ میلیارد و ۹۱۰ میلیون دلار افزایش یافت. یعنی در مدت ۲ سال و سه ماه از اجرای برجام، ایران از لحاظ بدهی خارجی، ۹۲ درصد مقروض‌تر شد.

 قصه زیان‌های اقتصاد ما از برجام، به همین موارد هم محدود نشد، بلکه به بخش‌هایی همچون صنعت نفت و خودرو هم لطمات شدیدی وارد آمد؛ شرکت نفتی توتال که با فرش قرمز زنگنه و دوستانش و با وجود سوءسابقه قبلی، وعده عملیاتی کردن پروژه فاز ۱۱ پارس جنوبی را داده بود، پس از اینکه اطلاعات میادین مشترک نفتی ما را سرقت کرد، بدون پرداخت هیچ جریمه‌ای به بهانه ترس از آمریکا از ایران خارج شد.

شرکت‌های فرانسوی پژو و رنو هم مثل توتال، صنعت خودروی ما را سر کار گذاشتند و تعهدات‌شان را نیمه‌کاره رها کرده و رفتند. ماجرا وقتی دردناک‌تر شد که سفره مردم به بهانه گرانی‌های مداوم نرخ ارز، روزبه‌روز کوچک‌تر شد، قیمت کالاهای اساسی بعضا تا ۳۰۰ درصد بالا رفت؛ قیمت گوشت نجومی شد و…

با وجود این همه خسارت، باز هم جریان غربگرا سرعقل نیامد و کشور را معطل اینستکس اروپا، سفر شینزوآبه و در نهایت هم پیروزی بایدن کرد تا شاید به امید این سراب‌ها «هفته‌های خوشی پیش روی مردم باشد» اما هرچه گذشت رکود اقتصادی بیشتر شد و تورم و گرانی افزایش یافت تا جایی که نرخ تورم در سه سال پایانی دولت قبل، بالاتر از ۳۰ درصد ماند و رکورد بی‌سابقه‌ای را در ۶۰ سال اخیر برای این شاخص اقتصادی ثبت کرد. حالا با این همه خسارت که شرطی‌سازی اقتصاد به کشور زد، معلوم نیست غربگرایان با چه رویی دوباره همان رویه غلط را در پیش گرفته و آدرس ناکجاآباد به مردم می‌دهند؟ 

چه عبرت‌آموز فرمود امام صادق علیه‌السلام که «لَا یُلْسَعُ الْعَاقِلُ مِنْ جُحْرٍ مَرَّتَیْن‏» هیچ شخص عاقلی از یک سوراخ دو بار گزیده نمی‌شود.

اما واکنش گروه دوم غربگراها در قبال توافق هسته‌ای که این روزها دوباره بروز کرده، در عین عجیب بودن واقعیت باطنی آنها را برملا کرده است. این طیف با پررویی تمام می‌گوید این توافق باید انجام شود و ما چاره‌ای نداریم جز اینکه آن را اجرا کنیم، اما نباید از ناحیه توافق هسته‌ای، انتظار هیچ گشایشی را برای اقتصاد داشته باشیم و اگر ما پیشرفت اقتصادی می‌خواهیم باید دست از انقلاب و آرمان‌هایمان برداریم.(!)

به این اظهارات توجه کنید: «بایستی با قاطعیت گفت برجام به خودی خود فراهم آورنده رفاه و رشد و توسعه نخواهد بود. به‌عبارت دیگر نه ایران می‌تواند به بانک‌ها و شرکت‌های خارجی دستور دهد که روابط بانکی عادی با ایران برقرار کرده و در پروژه‌های مختلف سرمایه‌گذاری نمایند…و نه رئیس‌جمهور آمریکا حتی از نوع خوبش هم قادر است چنین دستوری به بانک‌ها و شرکت‌های بین‌المللی دهد.

حلقه مفقوده در این رابطه؛ استراتژی، سیاست‌ها و نگاه‌های جمهوری اسلامی است. یعنی اگر این فرمول چراغ فرا راه ما قرار نگیرد، برجام مشکلی از ما حل نمی‌نماید. به‌عبارت دیگر، بانک‌ها و شرکت‌های سرمایه‌گذاری و صاحبان تکنولوژی‌های مدرن و پیچیده در ورای برجام جست‌وجو می‌کنند آیا با ایران می‌توانند همکار باشند و ایران کشور با ثباتی از نظر داخلی است و دشمنی بالفعل در خارج ندارد؟ هیچ سرمایه‌گذاری حاضر نیست خارج از ارکستر هماهنگ جهانی با کشوری که تکرو باشد کار کند.»

این اظهارات نشان می‌دهد اولا تمامی آن ادعاهای گروه نخست که برجام را مایه پیشرفت و تعالی کشور معرفی می‌کرد و می‌کند، سراسر دروغ است و هیچ تحریمی با این توافق برداشته نمی‌شود. ثانیا این سخنان، یک درون مایه اصلی دارد و آن اینکه مادام که ایران یک کشورانقلابی است و پایبند به آرمان‌های امام و انقلاب و دشمن آمریکاست، نباید انتظار هیچ پیشرفتی را داشته باشد، چون آمریکا، کدخدای جهان است و بدون آمریکا نمی‌توان از پس مشکلات برآمد.

در پاسخ به این ادعا که بارها طی چهل سال گذشته به عناوین مختلف تکرار شده و احتمالا این بار با هدف تحمیل برجام‌های بعدی ادا گشته، باید گفت فرض کنیم این ادعا که مشکل اقتصاد ایران، انقلابی بودن مردمش است صحیح ‌باشد اما با چنین ادعایی، چرا با وجودی که بسیاری از کشورهای جهان انقلابی نیستند و به قول این جماعت با ارکستر جهانی هماهنگ هستند، با مشکلات عدیده اقتصادی مواجهند؟

چرا اروپایی‌ها که روزگاری گفته می‌شد سگ دست آموز رئیس‌جمهور آمریکایند، این روزها به مصرف هیزم و غذای کپک زده روی آورده‌اند؟ چرا ترکیه که در داشتن رابطه با آمریکا آن‌قدر پیش رفته که سال‌هاست بخشی از خاکش به‌ اشغال پایگاه هوایی آمریکا(اینجیرلیک) درآمده و بیش از ۵ هزار نظامی ایالات متحده و ده‌ها جنگنده این کشور بدون هیچ اعتنایی به دولت اردوغان در این پایگاه رفت و آمد می‌کنند، این روزها با تورم بیش از ۸۰درصدی دست و پنجه نرم می‌کند؟

این نمونه‌های عینی، خط بطلان بر فرضیه اقتصاد ضعیف به دلیل انقلابی بودن می‌کشد چرا که این کشورها اصلا با واژه انقلاب و مقاومت در برابر آمریکا بیگانه‌اند و مو به مو، طبق خواسته‌های او عمل کرده‌اند، اما این روزها اقتصادشان با یک تحریم گازی به قدری ملتهب شده که به مردم‌شان سفارش می‌کنند برای مصرف کمتر گاز لازم نیست در حمام همه جای بدن را بشوئید!

اما در نقطه مقابل این کشورها، تجربه چهار دهه اخیر انقلاب ما نشان داده که هرجا ما انقلابی عمل کردیم موفق بودیم؛ مثل همین آبرسانی به شهرکرد که در هفته‌های اخیر به دلایلی با مشکل مواجه شده بود، اما دولتمردان و نیروهای جهادی توانستند در یک حرکت انقلابی ظرف کمتر از دوهفته مشکل را تا حدود زیادی حل کنند.

جالب اینکه همین طیف غربگرا چندسال پیش مدعی بود بدون آمریکا و برجام حتی نمی‌توان مشکل آب خوردن مردم را حل کرد، اما دولت انقلابی خلاف این گزاره را ثابت کرد آن هم در شرایطی که اروپای نوکر آمریکا این روزها به‌شدت گرفتار بی‌آبی است.

خشکسالی‌ شدید در فرانسه موجب شده وزیر محیط زیست بگوید ۱۰۰ شهر آب آشامیدنی ندارند «دویچه وله» (رسانه دولت آلمان) در کنار گزارش تصویری از بی‌آبی تصریح می‌کند: «رودخانه‌های آلمان کم کم به ریگزار تبدیل می‌شوند. سطح رودخانه راین و دیگر رودخانه‌ها بیش از پیش کاهش یافته و در برخی موارد حتی عبور کشتی‌ها نیز متوقف شده» و بزرگ‌ترین شرکت تامین آب انگلیس هم از جیره‌بندی توزیع آب در این کشور خبر می‌دهد.

خداوند رهبر عزیز انقلاب را نصرت فرماید که در باب اعتماد به غرب در آخرین دیدار با مسئولان دولت قبلی، نکته مهمی ‌را متذکر شدند: «دیگران باید از تجربه‌های شما (دولت آقای روحانی) استفاده کنند. این تجربه عبارت است از بی‌اعتمادی به غرب؛ آیندگان باید از این تجربه استفاده کنند. در این دولت معلوم شد که اعتماد به غرب جواب نمی‌دهد؛ به ما کمک نمی‌کنند و هرجا بتوانند ضربه می‌زنند؛ آنجایی ‌که ضربه نمی‌زنند، آنجایی است که امکانش را ندارند؛ هرجا امکان داشته‌اند ضربه زده‌اند؛ این تجربه‌ بسیار مهمّی است. مطلقاً نبایستی برنامه‌های داخلی را به همراهی غرب موکول و منوط کرد،‌ چون قطعاً شکست می‌خورَد، قطعاً ضربه می‌خورَد. شماها هم هر جایی‌که کارهایتان را منوط کردید به [همراهی] غرب، ناموّفق ماندید؛ هر جایی ‌که بدون اعتماد به غرب، خودتان قد عَلَم کردید و حرکت کردید موفّق شدید.»

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ادعاهای تکراری بیشتر بخوانید »

دولت قبل با اعتماد به توتال ۴۰ میلیارد دلار به کشور ضرر زد

دولت قبل با اعتماد به توتال ۴۰ میلیارد دلار به کشور ضرر زد



عضو کمیسیون انرژی مجلس گفت: تاخیر در برداشت از فاز ۱۱ پارس جنوبی که به دلیل رهاکردن پروژه از سوی توتال رخ داده بود کشور را با ضرر ۴۰ میلیارد دلاری مواجه ساخت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، مالک شریعتی عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه استخراج از میادین مشترک گازی به گونه ای بوده که ایران را متحمل ضرر کرده گفت: فاز ۱۱ پارس جنوبی که نزدیکترین فاز ما به کشور قطر است جزو مهمترین فازهای پارس جنوبی به شمار می‌رود که تاخیر از برداشت این فاز عملا گاز متعلق به ما را به سمت قطر سوق داده است.

این نماینده مجلس افزود: طبق اعلام مسئولان وزارت نفت حدود ۵ تریلیون فوت مکعب گاز به سمت قطر سوق یافته که  وزارت نفت می‌گوید حدود ۱ تریلیون آن را توانستیم جبران کنیم.

وی افزود: به دلیل تاخیری که در بهره‌برداری از این میدان داشتیم مجموعا ۴ تریلیون فوت مکعب گاز ضرر کردیم.

شریعتی در مورد علت متضرر شدن ایران تصریح کرد: دولت قبل رسما کار را به شرکت فرانسوی توتال سپرده بود و از توان داخلی که وجود داشت چشم پوشی کرد و با این شرکت قرارداد بست، آنها هم پس از مدتی کار را رها کردند و رفتند.

وی در مورد میزان خسارتی که به کشور وارد شد گفت: در حوزه گازی حدود ۳۰ میلیارد دلار و در بخش میعانات گازی هم بالغ بر ده میلیارد دلار ضرر کرده‌ایم که در مجموع حدود ۴۰ میلیارد دلار متحمل خسارت شده ایم که بیشتر این خسارت در زمان آقای زنگنه بوده است.

 شریعتی در مورد پی گیری مجلس از خسارتی که به کشور وارد آمده، افزود: تحقیق و تفحص از وزارت نفت در دولت گذشته تصویب شده که یکی از مواردی که مورد بررسی قرار می گیرد همین موضوع است.  

عضو کمیسیون انرژی مجلس در مورد اینکه این اقدامات ناشی از فساد بوده یا اهمال، تصریح کرد: در نتیجه بررسی و تحقیق و تفحص مشخص خواهد شد که سهم هرکسی چقدر است و آیا روابط پشت صحنه ای با خارجی‌ها وجود داشته یا نه، در مورد این مسائل فعلا نمی شود اظهار نظری کرد ولی ضرر مسلم است.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

دولت قبل با اعتماد به توتال ۴۰ میلیارد دلار به کشور ضرر زد بیشتر بخوانید »

ستادی برای هدایت عمومی نیرو‌های مسلح و مقابله با تهدیدات

ستادی برای هدایت نیرو‌های مسلح و مقابله با تهدیدات


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌ـ رحیم محمدی؛ دوازدهم تیر هر سال برابر آنچه در تقویم ذکر شده است، مصادف با سالروز تأسیس ستاد کل نیرو‌های مسلح است؛ بر این اساس اگر نگاهی مختصر به نحوه شکل‌گیری این ستاد بیندازیم، متوجه می‌شویم که امام خمینی (ره) در اوایل شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی در ایران مسئولیت فرماندهی کل قوا را شخصاً برعهده داشتند، ولی در سال دوم انقلاب یعنی در سال ۱۳۵۸ به دلیل مسئولیت‌های زیاد و کسالتی که برای ایشان عارض شد، دستور تشکیل «ستاد فرماندهی کل قوا» را صادر کردند.

هرچند این دستور در سال ۱۳۵۸ صادر شد، ولی در عمل این ستاد ۹ سال بعد یعنی در سال ۱۳۶۷ آن هم طی نامه‌ای که رئیس جمهور وقت مبنی بر ضرورت وجود ستادی جهت هماهنگی امور نظامی کشور و نحوه ادامه جنگ برای امام (ره) ارسال می‌کند، تشکیل شد.

در واقع به واسطه این نامه، هاشمی رفسنجانی از سوی امام (ره) عهده‌دار اموری هفت‌گانه از جمله ایجاد ستاد فرماندهی کل قوا تا فراهم ساختن زمینه‌های وحدت کامل میان نیرو‌های مسلح شد؛ بدین ترتیب اعضای اولیه این ستاد پس از تغییراتی که توسط هاشمی رفسنجانی در لیست پیشنهادی نخست‌وزیر اعمال می‌شود، به‌عنوان اعضای ستاد فرماندهی کل قوا انتخاب می‌شوند؛ لذا افرادی همچون حسن روحانی، سید حسن فیروزآبادی، بهزاد نبوی، غلامرضا آقازاده، بیژن نامدار زنگنه، محسن رفیق‌دوست، علیرضا افشار، سید محمد خاتمی، محمد فروزنده و غلامعلی رشید برای عضویت در ستاد مورد اشاره انتخاب و فعالیت ستاد آغاز شد.

فعالیت این ستاد که ریاست آن برعهده نخست‌وزیر بود تا بعد از رحلت امام خمینی (ره) ادامه داشت، ولی بعد از رحلت امام و حذف پست نخست‌وزیری که به‌واسطه تغییر قانون اساسی به‌وجود آمد، سید حسن آقایی فیروزآبادی در سال ۱۳۶۸ از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی به ریاست ستاد فرماندهی کل قوا منصوب شد.

به موجب حکمی که به وی داده شد، وظایف کلی این ستاد «سیاست‌گذاری و هدایت عمومی نیروهای مسلح طبق تدابیر فرماندهی در ابعاد گوناگون آموزش، سازماندهی، تجهیزات و نیروی انسانی در جهت تقویت و کفایت نیروی دفاعی کشور و نیز ایجاد هماهنگی میان دو سازمان ارتش و سپاه در اقدامات عملی و نیز در طرح‌های بلندمدت و نظارت بر حسن اجرای تدابیر فرماندهی در نیروهای مسلح» تعیین شد.

پس از ابلاغ حکم فیروزآبادی و در سال ۱۳۷۰ به واسطه ورود درجه و جایگاه سازمانی جدید به سپاه و تغییرات ساختاری ارتش و سپاه، نام برخی ستاد‌های آن‌ها نیز تغییر یافت؛ لذا مجدداً فرمانده معظم کل قوا در نامه‌ای به رئیس ستاد فرماندهی کل قوا عنوان این ستاد را به «ستاد کل نیرو‌های مسلح» تغییر دادند.

سال ۱۳۹۵ که طی حکم فرمانده معظم کل قوا سرلشکر فیروزآبادی جای خود را به سرلشکر باقری داد، معظم‌له از رئیس جدید انتظار «ارتقاء توانمندی‌ها و آمادگی‌های دفاعی امنیتی نیرو‌های مسلح و بسیج مردمی و امکان پاسخگویی به‌موقع و مؤثر به هر سطح و نوع از تهدیدات متوجه به نظام جمهوری اسلامی ایران با عمل انقلابی» خواستار شدند.

انشای موارد مورد اشاره در این حکم بیانگر آن است که ستاد کل نیرو‌های مسلح علاوه بر «سیاست‌گذاری و هدایت عمومی نیروهای مسلح» باید در برابر هر نوع از تهدیدی که متوجه این نظام می‌شود با ارتقای توانمندی‌های نیرو‌های مسلح، پاسخگویی به‌موقع و مؤثر داشته باشد.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ستادی برای هدایت نیرو‌های مسلح و مقابله با تهدیدات بیشتر بخوانید »