زینب تقوایی

پاشنه آشیل نجلا چگونه تبدیل به نقطه قوت این سریال شد؟

پاشنه آشیل نجلا چگونه تبدیل به نقطه قوت این سریال شد؟



تقیانی‌پور علاوه بر دوربین تسلط خاص کارگردان در موقعیت‌سازی دراماتیک و جغرافیا سازی دارد. محیا دهقانی بازیگر جایگزین سارا رسول‌زاده به مراتب بازی بهتری از خود نشان داد و تبدیل به نقطه قوت سریال شد.

سرویس فرهنگ وهنر مشرق – فصل نخست سریال «نجلا» با روایتی متفاوت توانست در ردیف سریال‌های عامه‌پسند برتر سال‌های اخیر تلویزیون قرار گیرد. کارگردانی فصل اول و دوم این سریال بدون درنظر گرفتن نقد محتوایی، اثر شاخصی است و «خیراله تقیانی‌پور» با وسواس در ساختار سریال نشان داد، در مواردی خاص حتی از یک فیلمنامه پرنقص می‌توان، سریال مخاطب‌پسندی ارائه کرد. به واقع در فصل اول و دوم حوزه کارگردانی  وضعیت دوربین در این سریال کاملا آشکار است که به دنبال چیست، علی الخصوص در فصل اول که پلان‌های دورریز کمتری در سریال گرفته شد.

علاوه بر وضعیت دوربین، تسلط خاص کارگردان در موقعیت‌سازی دراماتیک و جغرافیاسازی از شگردهای درخور این سریال است. علی رغم پرداکشن‌های متوسط در تولید چنین آثاری، کارگردان نجلا با تبحر خاصی در فضاسازی اواخر دهه پنجاه بشدت موفق بوده و از این حیث سریال از  انتقادات تکنیکی مبراست.

استفاده از بازیگران در نقش‌های مناسب  و تسلط بازیگران نقش‌های فرعی و اصلی را نمی‌توان در هدایتگری سریال نادیده گرفت. بازیگران عرب و جنوبی لهجه‌های دقیقی از خود ارائه می‌دهند و این مسئله نشان می‌دهد که ظرافتی خاصی در تسلط هدایت بازیگران وجود دارد. اما با همه تلاش کارگردان برای ارائه یک سریال باکیفیت مشخص سریال از حیث محتوا از چند منظر قابل نقد و بررسی است.

 

پاشنه آشیل نجلا چگونه تبدیل به نقطه قوت این سریال شد؟

چگونگی پرداختن به وجوه استراتژیک تاریخ

 مهمترین اشکال وارده به این سریال، عدم شناخت استراتژیک تاریخ سازندگان نجلا است.   نجلا (فصل اول)   از تاریخ شهریور ۱۳۵۸ یکسال قبل از آغاز جنگ ایران و عراق آغاز شده و در فصل دوم همزمان با جنگ ادامه پیدا می‌کند. این پیش فرض از چند جهت با آغاز جنگ ایران و عراق در شهریور ۱۳۵۹ در نقد سریال اهمیت پیدا می‌کند.

در سوابق فصل نخست درخواهیم یافت «شیخ ابراهیم» (پدر نجلا)   با یک زن عرب ازدواج کرده و قبل از تحت تعقیب قرار گرفتن توسط استخبارات  همراه خانواده‌اش در این کشور زندگی کرده و از فعالان سیاسی علیه دولت بعث بوده  است.   بر اساس روایت فصل اول، شیخ ابراهیم (سید مهرداد ضیایی) به دلیل فعالیت‌هایش سیاسی علیه حزب بعث و صدام از عراق متواری می‌شود.

در فصل اول شاهد حضور عباس، برادر نجلا در عراق هستیم که به عنوان نماینده پدر در عراق همچنان علیه رژیم بعث فعالیت می‌کند و استخبارات عراق به دنبال شکار اوست.

این سریال از منظر رویکرد استراتژیک، شبیه فیلم سینمایی چندین میلیاردی «مزار شریف» (حسن برزیده) در سال ۱۳۹۲ است. در سال ۱۳۹۲ در ایران فیلمی ساخته شد که نشان می‌داد اعضای سفارت ایران در کابل مشغول  شنود بی‌سیم‌های طالبان هستند و در چندسکانس بعدی اعضای سفارت توسط این گروه شبه نظامی به قتل می‌رسند. به تصاویر کنار هم قرار داده شده از کارکنان سفارت توسط برزیده(کارگردان) می‌توان عنوان جاسوسی را نسبت داد. فیلم که درباره شهدای سفارت ایران در کابل است که عملا با یک سکانس اشتباه به ضد خودش تبدیل می‌شود.

پاشنه آشیل نجلا چگونه تبدیل به نقطه قوت این سریال شد؟

رویکردهای روایی «نجلا» شبیه فیلم «مزارشریف» است. شیخ(پدر نجلا) یک ایرانی ساکن عراق است که به دلیل حاد شدن فعالیت‌های سیاسی‌اش قبل از آغاز جنگ ایران و عراق از این کشور اخراج شده است و عباس فرزند او با داشتن ملیت ایرانی در عراق علیه حکومت صدام فعالیت می‌کند.

اپوزیسیون، سازمان تروریستی منافقین و دسته‌جات سیاسی مخالف حاکمیت و دیپلمات‌های رژیم بعث در ابعاد بین‌المللی تبلیغات گسترده‌ای را علیه جمهوری اسلامی سال‌ها در دهه شصت انجام دادند تا جمهوری اسلامی را به عنوان آغاز کننده جنگ معرفی کنند در صورتیکه تجاوز نظامی را رژیم بعث کلید زد. آنچه تحت عنوان تحریک به جنگ از سوی جمهوری اسلامی در پروپاگاندای مخالفان و اپوزیسیون در ارائه تاریخ دهه شصت توسط شبکه‌های فارسی‌زبان، علی‌الخصوص مستندهای بی‌بی‌سی و من‌وتو بزرگنمایی شده، نسبت دادن محور تحریکات مردمی عراق و انقلاب علیه صدام، از سوی جمهوری اسلامی است.

با افزایش نارضایتی‌ها در عراق و سلطه‌گری حزب بعث در دهه هفتاد میلادی، پیروزی انقلاب اسلامی تاثیر بسزایی در تحرکات مردم عراق برعلیه صدام داشت، اما جمهوری اسلامی نوپا، در درون سیستم با کارشکنی‌های حزبی و سازمانی پس از انقلاب مواجه بود و نمی‌توانست نقشی در تحرکات مردمی عراق داشته باشد.

بر سر این موضوع سال‌ها مجادله فراوانی میان روشنفکران و مخالفان داخلی و خارجی وجود داشته و صدها برنامه، مناظره، مقاله تحقیقی و اثباتی در مورد عدم دخالت ایران و جنبش مردمی شهید محمدباقر صدر به نگارش درآمده است.

پاشنه آشیل نجلا چگونه تبدیل به نقطه قوت این سریال شد؟
گزارش شبکه اینترنشنال تازه تاسیس در سال 1397  نشان می‌دهد یکی از محورهای مورد علاقه شبکه‌های فارسی جعل تاریخ و نسبت دادن تحریک صدام توسط  امام خمینی (ره) است.  

با انتشار خاطرات «سیدمحموددعایی» سفیر وقت ایران در عراق (در سال‌های ابتدایی انقلاب)   و مستند «استخوان لای زخم» محمدحسین مهدویان جدل‌هایی درباره گزاره‌های تاریخی این دو اثر تاریخی مطرح شده که بر خلاف ادعاهای ارائه شده، جمهوری اسلامی هیچگاه ریل‌گذار حمله صدام به ایران نبوده است.

سال‌های متوالی گروه‌های پژوهش‌گر تاریخی وابسته (داخلی و خارجی)   تلاش کردند تا نظریه دخالت در امور عراق به قصد انقلاب دوم(قبل از شروع جنگ هشت‌ساله) گسترش پیدا کند و وقایع منجر به شهادت «محمدباقر و بنت‌الهدی صدر»   توسط صدام را به دخالت‌های ایران در عراق نسبت دهند.  

در سریال نجلا  شیخ و عباس، به ترتیب پدر و برادر نجلا با ملیت ایرانی مشغول فعالیت علیه حاکمیت صدام حسین هستند و با برخی اعضای موثر کمیته انقلاب اسلامی (پسر دایی عبد) در ایران ارتباط دارند. سریال نجلا متاسفانه با عدم دقت در نگارش فیلمنامه دچار این اشتباه می‌شود و اگر ملیت نجلا و پدرش عراقی می‌بود، جذابیت‌های دراماتیک سریال چندین برابر افزایش پیدا می‌کرد و با توجه به شرایط دیپلماتیک فعلی تبدیل به مضمونی به رابطه دو ملت تبدیل می‌شد.

پاشنه آشیل نجلا چگونه تبدیل به نقطه قوت این سریال شد؟

  با شروع فصل دوم انتظار می‌رفت که گسترش روایت (آداپته شدن سریال) در این فصل وجوه اشتباه استراتژیک فصل اول را اصلاح کند اما در فصل دوم  برخلاف انتظار خرده روایت دخالت اتباع ایرانی در امور عراق قبل از جنگ،   در فصل دوم بیشتر گسترش یافت و «عبد» و دوستانش موسسان شبیه یک گروه شبه نظامی فعال علیه دولت صدام هستند که این نگره داستانی نقطه نظرات تاریخی در آن برهه را به چالش می‌کشد.

پاشنه آشیل تغییر بازیگران تبدیل به نقطه قوت سریال شد

در تولیدات کمپانی فدک فیلم متعلق به تهیه کننده سعید سعدی، مسئله تغییر بازیگران در سریال‌های چند فصلی تبدیل به یک رویه شده است. به عنوان مثال در فصل سوم بچه‌ مهندس تولید فدک فیلم (دفتر جناب سعدی)، بازیگر نقش «جواد جوادی» که مخاطب دو فصل ابتدایی را به قصد تماشای بزرگسالی او دنبال کرده را با شمایل بزرگسالانه  روزبه حصاری مواجه شد که اثر بسیار جامعی در این نقش داشت.

پاشنه آشیل نجلا چگونه تبدیل به نقطه قوت این سریال شد؟
سمت راست محمدرضا رهبری جایگزین روزبه حصاری در سریال بچه مهندس به تهیه کنندگی سعید سعدی

فدک فیلم تصمیم گرفت فصل چهارم این سریال را تولید کند و به ناگهان چند نفر از بازیگران اصلی این سریال را بنا به هر دلیلی کنار گذاشتند و شایعاتی در فضای مجازی منتشر شد که عدم همکاری با روزبه حصاری و سعید کریمی مطالبه دستمزدهای غیر متعارف بوده  و در فصل بعدی ناگهان محمدرضا رهبری جایگزین بازیگر نقش اصلی سریال شد و با وجود اعتراضات گسترده مخاطبان اما سریال با تغییر بازیگر پخش شد.

پاشنه آشیل نجلا چگونه تبدیل به نقطه قوت این سریال شد؟
تغییر بازیگر در سریال نجلا و جایگزینی محیا دهقانی به جای سارا رسول زاده  برخلاف انتظارها سبب افزایش کیفیت سریال در حوزه اجرای بازیگران شد

 در فصل اول نجلا سارا رسول‌زاده ایفاگر نقش نجلا بود اما در فصل دوم این سریال حضور پیدا نکرد و محیا دهقانی جایگزین این بازیگر شد. با اینکه دهقانی مسلط‌تر از  رسول زاده نقش نجلا را ایفا کرد، در هر اثر سریالی تغییر بازیگر در قید حیات، قطعا لطمه فراوانی به آن مجموعه خواهد زد.

آیا نجلا در گسترش روایت فصل دوم موفق بود؟

نجلا در گسترش داستانی فصل دوم ضعیف عمل کرد و تیم نگارشی فصل اول  تک نفره شد و  اشتباهات نمایشی سریال افزایش پیدا کرد.  

به عنوان مثال در فصل اول سریال با تصویر بازگشت دست‌جمعی عبد و همراهانش به پایان می‌رسد. اما در فصل دوم او را در زندان بعثی‌ها می‌بینیم. دلایل و استدلال‌های دراماتیک این اتصال روایی برای مخاطب شفاف نیست. در فصل دوم، چندین قسمت از این مجموعه  به رهایی عبد از زندان اختصاص پیدا می‌کند، اما در همین فصل عبد برای اعاده حیثیت  دوباره به زندان بعثی بازمی‌گردد و با یک نقشه از پیش طراحی شده دوباره از همان زندان فرار می‌کند.

 در فصل اول عبد (حسام منظور)   و نجلا با جابجایی‌های مکرر موفق به ملاقات با عباس متواری می‌شوند، اما در فصل دوم این موضوع مطرح می‌شود که عبد با لو دادن محل استقرار  عباس موفق به فرار از عراق شده است.

مخاطبی که فصل اول را با دقت تماشا کرده و پیچیدگی‌ های محل اختفای عباس را با وضوح بیشتری دنبال کرده، چگونه می‌تواند باور کند که عبد از محل اخفتای عباس مطلع است!؟

پاشنه آشیل نجلا چگونه تبدیل به نقطه قوت این سریال شد؟

سریال حفره‌های روایی فراوانی دارد و  پخش همزمان این سریال با فصل سوم  «زیرخاکی» منجر سئوالی کلیدی  شد.   پیرنگ هر دو سریال شبیه یکدیگر است و شخصیت‌های اصلی هر دو سریال، اسیر در زندان بعثی‌ها، برای فرار تلاش می‌کنند و این سطح از شباهت با دو قالب کمدی و جدی نشان می‌دهند نظارت در سطح کلان در انتخاب موقعیت‌های دراماتیک و کنداکتور پخش با چالش‌های جدی مواجه است.
 

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

پاشنه آشیل نجلا چگونه تبدیل به نقطه قوت این سریال شد؟ بیشتر بخوانید »

محمودی: مسعود «باخانمان» در ابتدا یک طلبه بود/ تلویزیون فرصت شوخی کردن به سازندگان بدهد

محمودی: مسعود «باخانمان» در ابتدا یک طلبه بود/ تلویزیون فرصت شوخی کردن به سازندگان بدهد


خبرگزاری فارس-گروه رادیو و تلویزیون: این شب ها سریال «باخانمان» به کارگردانی برزو نیک نژاد از شبکه سه سیما پخش می شود. سریالی کمدی با فضایی که می تواند برای مخاطبان تلویزیونی که مدت ها است سریالی با این سبک و سیاق ندیده اند جذاب باشد. قصه های خانوادگی و کاری شخصیتی به نام «مسعود خاکپور» که در نوبه خود او را دچار چالش هایی می کند. از فرزند خواندگی تا استاد دانشگاه و ماجرای عاشقانه او با دختر عمویش و … همگی در این سریال دیده می شوند.

با «حسام محمودی» بازیگر نقش مسعود در این سریال که این شب ها به یکی از چهره های تلویزیونی تبدیل شده است گفت و گو کردیم.

 

** تا الان بازخوردها چطور بوده است؟

– بازخوردها مثبت بوده است و تا به حال بازخورد منفی از مخاطبین سریال نشنیدم.

** تا به حال در میان کارهای تلویزیونی که بازی کرده بودید به این اندازه بازخورد مثبت دریافت کرده بودید؟

– نه واقعا خیلی ویژه بود.

** فکر می کنید دلیلش چه بوده؟

– یکی از دلیل هایش این است که اینجا نقش اصلی بازی می کنم و هر شب دیده می شود و معمولا وقتی هر شب دیده می شوی بیشتر هم درباره ات حرف می زنند. از اولین حضورم در سینما ده سالی می گذرد و اگر از همان سال هم حساب کنیم در تمام این سالها اگر کم کم هم آموخته باشم موجود کامل تری نسبت به گذشته شدم.

** این ماجرا به داستان سریال هم ربط دارد. چون شما در سریال «زعفرانی» هم بازی کردید و آنجا یکی از نقش های تقریبا محوری را داشتید.

– بله قبول دارم که همه چی به قصه برمی گردد. اما قیاس با زعفرانی خیلی درست نیست چون اگر آن نقش از کلیت قصه حذف می شد هیچ اتفاقی برای سریال نمی افتاد. اما شخصیت مسعود از جمله کاراکترهایی است که نمی شود از قصه حذفش کرد و اگر بخواهیم این کار را انجام دهیم قصه دیگر پیش نمی رود.

 

** همان زمان که قصه سریال «باخانمان» به شما پیشنهاد شد کدام گزینه برایتان اولویت داشت؟

– بیشتر از همه چیز حضور برزو نیک نژاد برایم مهم بود. به خاطر اینکه دوست داشتم با برزو کار کنم و قصه هم برایم از جهات مختلف جذاب بود. اینکه کمدی بود و من تا حالا کمدی کار نکرده بودم و آنهم کمدی موقعیت. کاراکتر مسعود هم برایم خیلی جای کار داشت و برایم جالب بود که مردم شخصیت یک استاد دانشگاه را دوست دارند، اما نمی شود منکر این شد و کارگردان بخش هایی را به کار تزریق می کند.

** خودتان هم قبول دارید در قالب شخصیت مسعود آدم دیگری شدید؟

– خیلی خوشحالم از این موضوع و خودم هم معتقدم همینطور است چون همه چیز به درستی در کنار هم چیده شده است. روزهای اولم در این سریال خیلی سخت بود روزهایی که کلی کار انجام می دادم و برزو من را اصلاح می کرد اما از جایی به بعد دیگر دستم آمد چکار کنم و سعی کردم با همان متر و معیار پیش بروم. چه در مدل نگاه کردن و حرف زدن و … که کاراکتر برای تماشاگر دوست داشتنی شود و خیلی سعی کردم تا این اتفاق رخ دهد.

** به حضور برزو نیک نژاد برای انتخاب این نقش اشاره کردید اما دلیلش را نگفتید؟

– از وسواسی که در کار با بازیگر دارد خیلی شنیده بودم و برای هر بازیگری این فرصتی است که در مسیر بازیگریش چنین افرادی در کنارش باشند و شبیه به یک کلاس بازیگری بود که حالا من هر روز درگیرش بودم و البته با یک گروه حرفه ای که خیلی هم اجازه خطا کردن ندارید و همه این چالش ها برایم جذاب بود.

 

** گویا نقش مسعود در اجرا دچار تغییراتی شده بود.

-بله، در ابتدا مسعود یک طلبه ای بود که هنوز ملبس نشده بود و تصمیم گرفتند که طلبه نباشد.

** شاید به خاطر تکراری شدن قصه های یک طلبه به این بخش ورود نکردند.

– نه اینطور نیست. مگر در تلویزیون کارهای تکراری ساخته و پخش نمی شود؟ به نظرم شاید کمی دستمان را در شوخی کردن می بست و شاید به این دلیل بود و همه معترض می شدند. حتی در جلسه هایی که مقام معظم رهبری در سال های گذشته با کارگردان های تلویزیونی داشتند و چند وقت پیش وایرال شد، این را بیان کردند که با همه شوخی کنید اما تلویزیون اینطور رفتار نمی کند. ما نقشی داشتیم که مربوط به نیروی انتظامی بود و همین دوستان در خنده دار ترین موارد اظهار نظر می کردند و همین ها باعث می شود بعد از مدتی آدم به خودش می گوید برای چی دارم کار کمدی می کنم؟ در این سریال هم خیلی اذیت شدیم و اگر اجازه دهند کمی فضایمان دوستانه تر شود خیلی بهتر است. این تلویزیون جایی است که سالهای سال تعداد زیادی هنرمند تربیت کرده است.

من عقیده ای درباره تئاتر دارم و فکر می کنم به عنوان کسی که کارم را از تئاتر شروع کردم این اجازه را داشته باشم که درباره آن حرفی بزنم.  آنهم این است که تئاتر از روزی ضربه خورد که از مرکزیت خارج شد و ما دیگر نمی رفتیم تئاتر شهر تئاتر ببینیم و می رفتیم ایرانشهر نمایشی را تماشا می کردیم. تئاتر ما به کوچه پس کوچه رفت و کوچه پس کوچه های تنگ و با دیوارهای بلند و جاهای ناشناخته و عجیب و غریب و از مرکزیت خارج شد و آن وقت همان تئاتر خودش را به اندازه سلیقه مخاطبش پایین کشید و طوری شد که تبدیل به یک سرگرمی آخر هفته ای برای برخی ها شد و اینطور بود که عده ای لااقل برای پز دادن هم که شده می رفتند تئاتر می دیدند.  

تلویزیون نباید این اشتباه را بکند و نباید به اندازه سلیقه مخاطبش خودش را پایین بکشد. در همین تلویزیون هزاردستان تولید شده مختارنامه تولید شده و برنامه های عروسکی ویژه ای داشته است. خیلی از بازیگرانی که الان استارهای سینما هستند از همین تلویزیون آمدند و دیده شدند. اعتقادم این است که الان تلویزیون باید از همه این افرادی که از طریق تلویزیون به این شهرت رسیدند بخواهد در ازای قراردادی برایش کار کنند. این هم من را خوشحال می کند که خیلی ها می گویند ما با سریال شما دوباره داریم تلویزیون نگاه می کنیم.

 

**‌ شخصیت مسعود یک استاد دانشگاه بود ، اما فرزند یک خانواده از قشر متوسط جامعه است. جمع شدن همه این ویژگی ها آنهم در یک شخصیت کار سختی است و فکر می کنم همین هم باعث شد تا این نقش تفاوت های ویژه ای با سایر نقش هایی که تا به حال شما بازی کردید داشته باشد.

– بله، به هر حال شخصیت اگر متناقض باشد جذاب می شود. یعنی اینکه سر یک دوراهی باشد و همواره نداند چه تصمیمی بگیرد و در نهایت تصمیمی بگیرد که مخاطب هم حیرت کند. اساسا اینکه یک آدمی با ویژگی های مسعود این مسیر را انتخاب کند که این خانواده پر از بحران را با آغوش باز بپذیرد و با همه بحران ها کنار بیاید و از خود واقعی اش که برای ساخته شدنش زمان بسیاری گذاشته است، فاصله بگیرد، به نظرم بُعد سلوک شخصی به کاراکتر می دهد و مخاطب متوجه می شود که این شخصیت به مرور دارد بزرگ می شود و جهان و علاقه اش تغییر می کند.  

** داستان کلی که در این سریال دستمایه قرار داده شده است، بیشتر از کمدی شبیه به یک درام است و اتفاق هایی که برای مسعود رخ می دهد کاملا غیر کمدی است.

– بخش زیادی از این ماجرا به این برمی گردد که سریال کمدی موقعیت است و این بخش جدایی ناپذیرش است. اتفاق های جدی می افتد که تاثیرش روی مسعود اینطور است. همین موضوع بخش تعقل ذهن مخاطب را فعال می کند و باعث می شود خنده ای کوتاه روی لبان او نقش ببندد و لازم نیست به قهقهه ختم شود چونکه در اصل هدفش قهقهه نیست.

** شما در این سریال نقش جدی را در کاری کمدی بازی می کنید. این از ابتدا در قصه وجود داشت؟ یا اینکه خودتان دوست داشتید شخصیتی جدی را بازی کنید؟

– نه این در واقع تمهید کارگردانی آقای نیک نژاد بود. یک بازیگر در بازیگری اش دوست دارد تائید شود و سعی می کند بامزه تر باشد و تیکه های بامزه بگوید تا مخاطب را بخنداند اما برزو خیلی حواسش به این ماجرا بود و شخصیت مسعود هم نباید کمدی می شد چونکه ما از او انتظار نداریم چیزی بگوید که ما بخندیم.

 

** یکی دیگر از ویژگی های مسعود استاد دانشگاه بودن او است. خودتان در برهه ای از زمان تدریس می کردید. چقدر از خودتان وام گرفته بودید و تا چه میزان هم با شما متفاوت بود؟

– خیلی زیاد فرق داشت و من سعی کردم خودم را در این بخش گردگیری کنم و حسام مدرس را در خودم پیدا کنم. به این خاطر که کار پژوهشی خیلی دوست داشتم برای برگزاری یک کلاس سه ساعته در یک هفته حدود ۱۲ ساعت مطالعه می کردم. حواسم کاملا به همه بچه ها بود و از همان روز اول اسم کوچکشان را حفظ می کردم و سعی می کردم فضا را دوستانه کنترل کنم. از طرفی خیلی هم جدی بودم و اگر برای مثال فردی را از کلاس اخراج می کردم دیگر حاضر نمی شدم سر کلاس پذیرایش باشم. خودم وقتی تدریس می کردم با بچه ها مثل یک دوست بودم و تفاوتش با مسعود به خاطر درسی است که تدریس می کند. حتی تدریس در آموزشگاه با دانشگاه متفاوت است.

** در دانشگاه درس می دادید؟

– نه آموزشگاه بازیگری درس می دادم و یک زمانی هم برای بچه هایی که می خواستند امتحان فوق لیسانس کارگردانی تئاتر دهند کلاس می گذاشتم که برای امتحان کنکور آماده شان کنم.

** تحصیلاتتان در چه زمینه ای بود؟

– در مقطع لیسانس حقوق قضایی خواندم و فوق لیسانس کارگردانی تئاتر خواندم و طوری درس خواندم که بتوانم تدریس هم انجام دهم و همان سال رتبه ام 3 شد.

** چقدر به این شخصیت ویژگی هایی اضافه کردید؟

– خیلی غیر قابل تفکیک  است به این دلیل که در این چند ماه موارد زیادی اضافه و کم شده است و جدا کردنش کار سختی است و نمی توانم بگویم کدامش برای من بوده و کدام در قصه و کارگردانی بوجود آمده است و در اصل باید گفت این ویژگی ها در هم تنیده شده است.

** شما کار حرفه ای تان را از کمدی شروع کردید اما در ادامه خیلی در این ژانر نماندید. چرا؟ ترجیح خودتان این بود که در کمدی نمانید و به سمت کارهای جدی بروید؟

– اولین فیلم سینمایی ام خسته نباشید بود که همان سال در جشنواره فجر به دلیل های مختلف مورد بی مهری قرار گرفت. بعد از آن سلسه فیلم هایی بازی کردم که همگی جدی بود و برخی هایش هم در بخش هنر و تجربه و غیر بازاری قرار می گرفت. حتی فیلم مرگ ماهی هم که با آقای حجازی کار کردم خیلی خوب دیده نشد. همینطور شد که صبر کردم و خیلی هم اصراری به دیده شدن نداشتم و بعد از مدت ها دوباره توانستم با این نقش برگردم.

 

** خودتان کمدی را دوست دارید؟

– بله به دلیل های خیلی زیادی دوستش دارم. سعی می کنم نقشم را خوب انتخاب کنم و ژانر برایم اولویت ندارد.

** یک کمدی خوب دارای چه ویژگی هایی است؟

– باید به تماشاگری که الان با یک کلیپ در گوشی موبایلش می تواند عجیب ترین فیلم ها را در جهان ببیند، صادق باشد و نباید تماشاگر حس کند به او توهین می شود و باید بخشی از فردیت او را تحت تاثیر قرار دهد که امروز در اجتماع آن بخش از فردیتش دچار ناکارآمدی شده است و به همان بخش تلنگر بزند که دارد آسیب می بیند و این باعث می شود که آن بخش را ترمیم کند و اجتماعش را بسازد و در نتیجه حالش را خوب می کند.

** تا به حال کسی به استاد دانشگاه بودن مسعود و ورود به معضلات هیئت علمی دانشگاه، واکنشی نداشته است و همین شما را به عنوان بازیگر این نقش دچار محدودیت نکرده است؟

– هنوز نه واکنشی در این باره نداشتیم. اما اساسا سعی می کردیم به مواردی که حس می کنیم محدودیت است ورود نکنیم و کنترلش می کردیم.

 

** بعد از این کار مشغول کار دیگری نشدید؟

– سریالی را پیشنهاد داشتم که قبول نکردم و این روزها بیشتر استراحت می کنم.

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از فارس، سریال «باخانمان» به کارگردانی برزو نیک نژاد و تهیه کنندگی زینب تقوایی هر شب از شبکه سه سیما پخش می شود. در این سریال آتیلا پسیانی، افسانه بایگان، سعید امیرسلیمانی، حسام محمودی، مارال فرجاد، شهره لرستانی، حسن پورشیرازی، الهام اخوان و … به ایفای نقش پرداختند.

انتهای پیام/‍

 

 





منبع خبر

محمودی: مسعود «باخانمان» در ابتدا یک طلبه بود/ تلویزیون فرصت شوخی کردن به سازندگان بدهد بیشتر بخوانید »