زینب سلیمانی

«حاج قاسم» چند فرزند دارد؟

پیام دختر حاج قاسم سلیمانی خطاب به ملت فلسطین



دختر شهید سلیمانی زینب سلیمانی

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، امروز (دوشنبه) به مناسبت اولین سالگرد شهادت سردار «قاسم سلیمانی» فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و همراهانش مراسم یادبودی در غزه تحت عنوان «شهید قدس» برگزار شد؛ سران گروه‌های فلسطینی در این مراسم سخنرانی کردند و دختر شهید سلیمانی پیامی خطاب به ملت فلسطین فرستاد.

عضو حماس

بر اساس گزارش «فلسطین الیوم»، «محمود الزهار» عضو دفتر سیاسی حماس در این مراسم گفت، سردار سلیمانی در عراق شهید شد زیرا اعتقاد داشت که سرزمین مسلمین حد و مرزی ندارد.

وی افزود، سردار سلیمانی در حمایت از رزمندگان مقاومت بر این اساس که آنها از مبانی امت دفاع می‌کنند، کوتاهی نکرد و تفاوتی در حمایت کشورش از پیروان مذاهب اسلام قائل نبود.

الزهار تأکید کرد، شهید سلیمانی مردی بود که به اصول اسلامی اعتقاد داشت و جانش را در راه قدس تقدیم کرد.

عضو جهاد اسلامی

«خالد البطش» عضو دفتر سیاسی جهاد اسلامی هم گفت، شهید سلیمانی در سازماندهی تشکیلات نظامی در نوار غزه از همه گروه‌های فلسطینی شریک بود، صدها بلکه هزاران مجاهد برای آموزش فنون جنگی داوطلب شدند و این آموزش‌ها را به خوبی فرا گرفتند.

وی افزود، شهید سلیمانی شعارهای انقلاب اسلامی ایران را با حماست از مقاومت در فلسطین و مجهز کردن آن به سلاح، به عمل تبدیل کرد.

البطش تأکید کرد، سردار سلیمانی صاحب یک پروژه بود که وجه مشترک میان شرکای مختلف محور مقاومت است و تفاوت زبان، مذهب، نژاد و ایدئولوژی در آن اهمیتی ندارد.

وی تأکید کرد، شهادت سردار سلیمانی به معنای مرگ پروژه وی نیست، شهید میلیون‌ها نفر را زنده می‌کند و هدف قرار دادن فرماندهان دلیل بر درستی راه و مسیر آنهاست.

البطش گفت، وحدت جبهه‌ها هدف حاج قاسم و برادرانش در محور مقاومت از فلسطین تا لبنان، سوریه، عراق و غیره بود و ترور وی برای جلوگیری از همین وحدت و نیز وجدت نبرد علیه رژیم صهیونیستی صورت گرفت.

این عضو جهاد اسلامی ضمن اعلام اینکه شهید سلیمانی با ایستادن در برابر پروژه آمریکا، این کشور را خوار و ذلیل کرد و با شهادتش نیز به نحوی دیگر ذلت آمریکا را رقم زد، تصریح کرد، رژیم صهیونیستی شریک این جنایت است و باید تقاص آن را پس بدهد.

پیام دختر حاج قاسم سلیمانی به ملت فلسطین

بر اساس گزارش فلسطین الیوم، زینب دختر حاج قاسم سلیمانی پیامی به ملت فلسطین از طریق همین مراسم فرستاد و گفت، شهید سلیمانی به فرزندانش دشمن‌‎شناسی و عشق به فلسطین و قبله اول مسلمانان در قدس را یاد داده است.

زینب در پیام خود گفت: قدس و فلسطین در تمام جزئیات زندگی ما حضور داشت و فقط یک شعار بر منبر سخنرانی و گلوله در تفنگ جهاد نبود بلکه شیوه و عشق ما در داخل خانواده بود.

وی ضمن اعلام اینکه پدرش در طول مسیر جهادی‎‌اش همواره از عشق به فلسطین گفته، تصریح کرد، در منزلشان تصاویری از شهدای ایران، فلسطین، لبنان، عراق، یمن، سوریه و غیره وجود دارد.

دختر شهید سلیمانی تصریح کرد: شهدای بزرگی مانند شیخ احمد یاسین، فتحی الشقاقی، عبدالعزیز الرنتیسی، ابوعلی مصطفی، ابوجهاد الوزیر، جهاد جبریل، عمر ابوشریعه و دیگر شهدای فلسطین که مجال نام بردن از همه آنها نیست، کسانی هستند که اسامی آنها مانند ستاره‌هایی در اطراف تصویر و نام خورشید مستضعفان و حامل مسأله فلسطین  امام روح‌الله خمینی می‌چرخد.

وی افزود، پدرش و پیش از آن امام خمینی (ره) بر اساس عقیده، به ملت‌های اسلامی و مستضعف بویژه مجاهدان وعده داده‌اند که آزادسازی فلسطین و پیروزی مستضعفان یک «حق و یقین» است.

زینب سلیمانی در ادامه پیام خود خطاب به مردم غزه تصریح کرد: لعنت خدا بر کسانی که راه‌های کمک به شما را بست و در جنایات صهیونیستها شریک شد، لعنت خدا بر رأس ظلم جهانی یعنی آمریکا و تمام ظالمانی که این رژیم جنایتکار حمایت می‌کنند.

وی در پایان بر تمام شهدای فلسطین، حاج قاسم سلیمانی، شهید ابومهدی المهندس و سایر شهدای محور مقاومت درود فرستاد.



منبع خبر

پیام دختر حاج قاسم سلیمانی خطاب به ملت فلسطین بیشتر بخوانید »

پدرم حتی وقتی بین ما بود، شهید بود/ «از چیزی نمی‌‎ترسیدم» رسالتی است عظیم برای شناختن مردی بزرگ


پدرم حتی وقتی بین ما بود، شهید بود/ «از چیزی نمی‌‎ترسیدم» رسالتی است عظیم برای شناختن مردی بزرگبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، زینب سلیمانی دختر فرمانده شهید حاج قاسم سلیمانی در مقدمه کتاب تازه‌رونمایی‌شده حاج قاسم سلیمانی با عنوان «از چیزی نمی‎ترسیدم» خودنوشته‌های سردار سلیمانی از دوران کودکی‌اش نوشت: «نوشتن این مقدمه برای من کار آسانی نیست. دختر‌ها بهتر می‌دانند که به قلم آوردن آن حجم سنگین محبت و علاقه که میان پدر و دختر هست آن هم در آغاز کتابی بعد از شهادت پدر چقدر دشوار است!

پدرم حتی وقتی میان ما بود، «شهید» بود. این را همه ما انگار می‌دانستیم. حقیقتی بود که با آن زندگی می‌کردیم. هر وقت به این فکر می‌کردم روزی بیاید که او نباشد و من زندہ باشم، تلی از بهت و درماندگی بر همه وجودم سرازیر می‌شد.

قاسم سلیمانی در زندگی، آن چنان که یک فرمانده نظامی باید باشد، منظم و دقیق بوده او برای دقیقه‌های زندگی اش برنامه داشت. ساعت‌های کاری و فشردگی مسئولیتهایش بیشتر اوقات وقتی برای امور شخصی اش باقی نمی‌گذاشت؛ اما یک چیز در این میان استثنابود: مطالعه کردن و نوشتن، حاج قاسم، هم خودش و هم مابچه هایش را موظف به خواندن می‌دانست.

دایره کتاب‌های انتخابی‌اش وسیع بود؛ از شعر فارسی و رمان خارجی تا کتاب‌های تاریخی و سیاسی، و از خاطره‌ها و شرح حال‌ها تا کتاب‌های نظامی روش خواندنش هم در نوع خود جالب بود؛ کتاب را با دقت می‌خواند. بر ابتدا و میانه و انتهای کتاب یادداشت می‌نوشت. گاهی حتی یادداشت‌های مفصل‌ترش را در دفتر جداگانه‌ای ثبت می‌کرد. بسیاری از کتاب‌ها را با ماژیک رنگی نشانه گذاری می‌کرد و خط می‌کشید. بله این طور با کتاب‌ها مانوس می‌شد.

از چیزی نمی‌ترسیدم زندگی‌نامه‌ای است که حاج قاسم با دست مجروحش نوشته است؟ شرح زندگی مردی از دل روستایی دورافتاده در کرمان که چند دوره از زندگی ساده و گیرای خودش را برایتان روایت کرده است. این داستان شکل گیری شخصیت مردی است که از چوپانی به جایگاهی رسید به بلندای وسعت آسمان‌ها.

در طول یک سال گذشته، تلاش‌های بسیاری برای نوشتن زندگینامه حاج قاسم از سوی نویسندگان و پژوهشگران متعدد صورت گرفته است. همه آن‌ها تلاش‌هایی است برخاسته از دغدغه‌هایی مقدس و محترم؛ اما با توجه به ناپیدایی بخش‌های مختلف از زندگی‌اش اغلب اطلاعاتی مخدوش و نادقیق دارد؛ و حالا پرکردن این خلاء شدنی‌تر می‌نماید.

خیلی دوست دارم آنان که حاج قاسم را فقط در لباس نظامی دیده‌اند، بدانند او چطور بزرگ شد. از چیزی نمی‌ترسیدم آغاز رسالتی است عظیم برای شناختن مردی بزرگ.
زینب سلیمانی»

انتهای پیام/ 141



منبع خبر

پدرم حتی وقتی بین ما بود، شهید بود/ «از چیزی نمی‌‎ترسیدم» رسالتی است عظیم برای شناختن مردی بزرگ بیشتر بخوانید »

هدیه زینب سلیمانی به رهبر انقلاب

هدیه زینب سلیمانی به رهبر انقلاب


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، کتاب «از چیزی نمی‌ترسیدم» زندگینامه خودنوشت قاسم سلیمانی، امروز یکشنبه ۱۴ دی ماه در مرکز همایش‌های بین‌المللی صداوسیما رونمایی می‌شود.

به همین مناسبت یادداشت «زینب سلیمانی» فرزند شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی که برای این کتاب نوشته شده برای اولین بار در خبرگزاری فارس منتشر می‌شود.

به نام خدا

صبح روز چهارشنبه ۲۶ آذر ماه ۱۳۹۹ خداوند مهربان، زیارت رهبر معظم انقلاب که جانم فدای‌شان باد را روزی ما فرمود.

دیدار معظم‌له با اعضای ستاد بزرگداشت شهید قاسم سلیمانی و ما افراد خانواده‌اش بود. من به نمایندگی از حاج قاسم برای ایشان هدیه‌ای برده بودم. این هدیه زندگی‌نامه‌ای به قلم حاج قاسم بود که قصد داشتیم به مناسبت ایام سالروز شهات در قالب کتابی منتشر کنیم. آنچه همراهم بود در واقع ماکت یا نمونه اولیه‌ای از کتاب بود.

بعد از پایان دیدار، آن را تقدیم رهبر انقلاب کردم. ایشان سوالاتی درباره آن پرسیدند و این هدیه کوچک را با مهر پذیرفتند.

چند روز بعد از این دیدار و در دقایق پایانی نهایی شدن کتاب، متنی از سوی دفتر رهبر معظم انقلاب به دستم رسید. ایشان منت گذاشته و قبل از مطالعه، یادداشتی را به یاد «سرباز وفادار» خود نوشته بودند. متنی پر از عطوفت و بزرگواری که چون روح بر کالبد کل این کتاب نشست.

 خداوند حکیم را به داشتن نعمت وجود مبارک‌شان، هزاران بار شکر می‌کنم و به یاد می‌آورم که حاج قاسم در وصیت‌نامه خود نوشته بود: خداوندا! تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیّع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنه‌ای عزیز که جانم فدای جان او باد، قرار دادی.

و اینک چند خطی درباره این اثر:

نوشتن این مقدمه برای من کار آسانی نیست. دخترها بهتر می‌دانند‌ که به‌قلم‌آوردنِ آن حجم سنگینِ محبت و علاقه که میان پدر و دختر هست، آن‌هم در آغاز کتابی بعد از شهادت پدر، چقدر دشوار است!

پدرم حتی وقتی میان ما بود، «شهید» بود. این را همه ما انگار می‌دانستیم. حقیقتی بود که با آن زندگی می‌کردیم. هر وقت به این فکر می‌کردم روزی بیاید که او نباشد و من زنده باشم، تَلّی از بُهت و درماندگی بر همهٔ وجودم سرازیر می‌شد. این کابوسی بود که همیشه از آن فرار می‌کردم.

قاسم سلیمانی در زندگی، آن‌چنان که یک فرمانده نظامی باید باشد، منظم و دقیق بود. او برای دقیقه‌های زندگی‌اش برنامه داشت. ساعت‌های کاری و فشردگیِ مسئولیت‌هایش، بیشترِ اوقات وقتی برای امور شخصی‌اش باقی نمی‌گذاشت؛ اما یک چیز در این میان استثنا بود: مطالعه‌کردن و نوشتن. حاج‌قاسم، هم خودش و هم ما بچه‌هایش را موظّف به خواندن می‌دانست. دایرهٔ کتاب‌های انتخابی‌اش وسیع بود: از شعر فارسی و رمان خارجی تا کتاب‌های تاریخی و سیاسی، و از خاطره‌ها و شرح‌حال‌ها تا کتاب‌های نظامی.

روش خواندنش هم در نوع خود جالب بود: کتاب را با دقت می‌خواند. بر ابتدا و میانه و انتهای کتاب یادداشت می‌نوشت. گاهی حتی یادداشت‌های مفصّل‌ترش را در دفتر جداگانه‌ای ثبت می‌کرد. بسیاری از کتاب‌ها را با ماژیک رنگی نشانه‌گذاری می‌کرد و خط می‌کشید. بله، این‌طور با کتاب‌ها مانوس می‌شد.

از چیزی نمی‌ترسیدم زندگی‌نامه‌‌ای است که حاج‌قاسم با دست مجروحش نوشته است؛ شرح زندگی مردی از دلِ روستایی دورافتاده در کرمان که چند دوره از زندگی ساده و گیرای خودش را برایتان روایت کرده است. این داستانِ شکل‌گیری شخصیت مردی است که از چوپانی به جایگاهی رسید به‌بلندای وسعت آسمان‌ها.

در طول یک سال گذشته، تلاش‌های بسیاری برای نوشتن زندگی‌نامه حاج‌قاسم از سوی نویسندگان و پژوهشگران متعدد صورت گرفته است. همهٔ آن‌ها تلاش‌هایی است برخاسته از دغدغه‌هایی مقدس و محترم؛ اما با توجه به ناپیداییِ بخش‌های مختلفی از زندگی‌اش، اغلب، اطلاعاتی مخدوش و نادقیق دارد. و حالا پُرکردن این خلاء، شدنی‌تر می‌نماید.

خیلی دوست دارم آنان که حاج‌قاسم را فقط در لباس نظامی دیده‌اند، بدانند او چطور بزرگ شد. از چیزی نمی‌ترسیدم آغاز رسالتی است عظیم: شناختن مردی بزرگ.

زینب سلیمانی / آذر ۱۳۹۹

این کتاب که مزین به یادداشت رهبر معظم انقلاب شده است، نخستین اثر چاپ شده توسط انتشارات «مکتب حاج قاسم» محسوب می‌شود و شامل دست‌نوشته‌های شخصی شهید سلیمانی از دوران کودکی و زندگی در روستای قنات ملک کرمان تا میانه‌ مبارزات انقلابی در سال ۵۷ است.

یادداشت رهبر انقلاب بر کتاب خاطرات حاج قاسم را اینجا بخوانید.

ویژه‌نامه مرد میدان را همزمان با ایام سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی در خبرگزاری فارس بخوانید.

انتهای پیام/





منبع خبر

هدیه زینب سلیمانی به رهبر انقلاب بیشتر بخوانید »

رونمایی از کتاب خودنوشته‌های سردار سلیمانی با عنوان «از چیزی نمیترسیدم»


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از خبرنگار حماسه و جهاد دفاع‌پرس، افتتاحیه همایش علمی مکتب سلیمانی و رسانه با رونمایی از کتاب «از چیزی نمی‌ترسیدم» ـ خودنوشته‌های سردار حاج قاسم سلیمانی ـ صبح امروز (یکشنبه) در مرکز همایش‌های صدا و سیما برگزار شد.

در این مراسم علی عسکری رئیس صدا و سیما، سرلشکر سید یحیی رحیم صفوی پژوهشگاه علوم و معارف سردار سلیمانی، حداد عادل، زینب سلیمانی، خانواده شهیدان همت، دستواره و فخری زاده و دیگر شهدا و جمعی از مسوولین کشوری و لشکری حضور داشتند.

در بخشی از این مراسم با حضور فرزندان شهید سیاف زاده چیت سازیان همت، دستواره، فخری‌زاده و همسر شهید طارمی و مادر شهید مظفری‌نیا، حداد عادل و علی عسگری از کتاب «از چیزی نمیترسیدم» خودنوشته‌های سردار حاج قاسم سلیمانی از دوران کودکی‌اش رونمایی شد.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

رونمایی از کتاب خودنوشته‌های سردار سلیمانی با عنوان «از چیزی نمیترسیدم» بیشتر بخوانید »

ناگفته‌های سبک زندگی «حاج قاسم» از زبان برادرش

ناگفته‌های سبک زندگی «حاج قاسم» از زبان برادرش



ناگفته‌های سبک زندگی «حاج قاسم» از زبان برادرش/از حضور سردار در مهدکودک نوه‌ها تا تربیت «زینب سلیمانی»

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، سردار شهید قاسم سلیمانی در سال های اخیر به نامی تبدیل شده بود که لرزه بر اندام آمریکا و اسرائیل و داعش انداخت، سرداری که عکس او با برق نگاه پر صلابتش تصویر اصلی یکی از شماره‌های مجله newsweek شده با تیتری تحت این عنوان: «ابتدا با آمریکا جنگید، الان در حال له کردن داعش است».

بیشتر بخوانید:

«از چیزی نمی‌ترسیدم» حاج قاسم رونمایی شد

این سردار فاتح و مقتدر جمهوری اسلامی ایران دی ماه سال ۹۸ در اقدامی بزدلانه و تروریستی از سوی آمریکایی ها به شهادت رسید اما زندگی او همراه با راز و رمزهایی بوده و بدون شک سبک زندگی حاج قاسم سلیمانی و نحوه ارتباط این سردار ایرانی با خانواده خود، برای خیلی‌ از مردم به ویژه جوان‌های ایرانی جالب توجه است.

بیشتر بخوانید:

“تحریف حاج قاسم” در سالروز شهادت حاج قاسم!

به همین جهت و در سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی با برادر کوچک تر او سهراب سلیمانی گفت و گو کردیم تا برایمان از ناگفته های زندگی این شخصیت مجاهد و مبارز بگوید.

تعجب مربیان از حضور حاج قاسم در مهد کودک

وی در گفت و گو از سبک زندگی خاص سردار می گوید، اینکه همیشه بسیار ساده و به دور از هرگونه تجملاتی زندگی می کرد: «وسایل منزل ایشان شاید مربوط به ۲۰ سال قبل باشد و افرادی که به منزل حاج قاسم آمده اند، این صحبت را تأیید خواهند کرد. حتی مبل های منزل در دو مرحله تعمیر شده اند چرا که ایشان هرگز حاضر به تغییر وضعیت و سبک زندگی در سطح معمولی و رو به بالا نبود، با حقوق سپاه زندگی خود را اداره می کرد و هرگز هیچ درآمدی خارج از حقوق سپاه نداشت و خانواده هم به این شرایط قانع بودند.

منزل ایشان مزین به تصاویر شهدا و دوستان شهیدش است و در اتاق بزرگ منزل ایشان که به عنوان مهمانخانه محسوب می شود هر عصر جمعه روضه خانوادگی برقرار بود، حاجی علی رغم مشغله کاری و دوری از زن و فرزند از اول جنگ تا زمان شهادت، بسیار صمیمی و مهربانانه و مثل یک دوست با خانواده رفتار می کرد.

برادر من به فرزندان خود عشق می ورزید و آن ها را ولایی و دوستدار اهل بیت تربیت کرد، نسبت به مسائل و اوضاع روز بسیار حساس بود و مراقبت می کرد که خدای نکرده آسیبی به بچه ها نرسد، حتی در زمان تحصیل از دبستان تا اتمام دانشگاه سعی می کرد حداقل سالی دوبار شخصاً به محل تحصیل بچه ها برود و در جریان وضعیت تحصیلی فرزندانش قرار گیرد. حتی به یاد دارم چند ماه قبل از شهادت، سر زده به مهد کودکی که نوه های دوقلویش حضور داشتند مراجعه کرد و از مربیان مهد احوال بچه ها را جویا شد و از آنجایی که همه ایشان را می شناسند، این اقدام باعث تعجب مربیان آن مهد شد.»

توجه ویژه سردار سلیمانی  به صله رحم

برادر حاج قاسمغ در ادامه از توجه ویژه حاج قاسم به صله رحم می گوید: «حاج قاسم سعی می کرد در هر فرصتی که پیش می آمد بچه ها را دور هم جمع کند و چند ساعت فراغت را با بچه ها سپری کند و معمولاً جمعه ها اگر منزل بود، همه اقوام نزدیک که در تهران ساکن هستند در منزل ایشان جمع می شدند تا ناهار را با هم صرف کنند.»

بچه ها اجازه استفاده از نام و عنوان پدر را نداشتند

علی رغم شایعاتی که برخی به دنبال دامن زدن به آن هستند بچه های حاج قاسم هیچ کدام از نام و عنوان پدر استفاده نکردند، سلیمانی می گوید: «به لطف خدا بچه های حاج قاسم از شجاعت و دینداری برخوردار هستند، تا حد امکان اخلاق و روش زندگی پدر را دنبال کرده و با مراقبت و حساسیت پدر به دور از هرگونه حاشیه اقتصادی و اجتماعی زندگی خود را اداره کرده اند.

علی رغم اینکه دارای شغل آزاد هستند هرگز نه خودشان تمایل به استفاده از نام و عنوان پدر در کار روزمره داشتند و نه  و حاج قاسم این اجازه را می داد، چرا که برادرم معتقد بود با تلاش و درگیر شدن با مشکلات می توانند مشکلات شان را برطرف کنند و شاید تا این لحظه کسی ندیده و یا نشنیده که فرزندان ایشان از نام و موقعیت پدر استفاده‌ای داشته باشند.»

چرا از بین بچه‌های اج قاسم، دختر کوچک تر نماینده پدر شد؟

برای خیلی ها سخنوری و نگاه و تسلط خاص دختر کوچک حاج قاسم نسبت به مسائل خاورمیانه عجیب است، سهراب سلیمانی در این خصوص می گوید: «زینب خانم به لحاظ اینکه فرزند کوچک خانواده است بیشتر اوقات را با پدر سپری می کرد و خیلی از اوقات هم در مسافرت های مختلف همراه پدر بود، به همین خاطر هم دوستان حاجی، زینب خانم را کاملاً می شناختند.

در واقع زینب شجاعت و نوع برخورد پدر را با مسائل مختلف چه در منزل و چه در مأموریت ها از نزدیک می دید و همین باعث شد تا بیشتر روی پدر شناخت داشته باشد، تسلط او به زبان عربی هم به دلیل ارتباط با دوستان پدر در جبهه مقاومت است. تربیت صحیح به لطف خدا در همه بچه های حاج قاسم وجود دارد اما مقرر کردند که زینب به عنوان نماینده فرزندان موضوعات را پیگیر کند اما همه بچه ها در پیگیری امورات پدر بعد از شهادت مشارکت فعال دارند.»

احترام خاص حاج قاسم به والدین/دعای پدر برای شهادت پسر

وی در ادامه از ویژگی های اخلاقی حاج قاسم صحبت می کند: «برادرم از همان دوران نوجوانی از شجاعت و بی باکی خاصی برخوردار بود که باعث می شد از دیگر هم سن و سالهایش متمایز شود، حاجی به لحاظ حل مشکلات اقتصادی مجبور به مهاجرت به کرمان شد اما نسبت به پدر و مادر عشق می ورزید و سعی می کرد علی رغم مشغله های کار از اوضاع و احوال اقوام و پدر و مادر غافل نشود.

همیشه در اولین فرصتی که به دست می آورد به پدر و مادر سر می زد و احترام خاصی برای آنها قائل بود و معتقد بود یکی از دلائل اینکه خداوند روزی اش را خدمت به اسلام و مسلمین و مظلومان جهان قرار داده دعای پدر ومادر، لقمه حلال و دینداری آنها بوده است.

هیچ وقت ندیدم و نشنیدم که بالای حرف والدین حرفی بزند و یا خواسته آنها را که عمدتاً رسیدگی به گرفتاری مردم و افراد مراجعه کننده به آنها بود نادیده بگیرد، همیشه سعی می کرد رضایت پدر و مادر را جلب کند چرا که رضایت خدا را در رضایت آن ها می دانست، حتی بچه ها و اقوام را به احترام به پدر و مادر سفارش می کرد. ایشان همیشه دست پدر  و پای مادر را می بوسید، پدرمان خیلی دوست داشت حاجی به آرزویش که شهادت است برسد و همیشه برایش دعا می کرد که این آرزوی برادرم برآورده شود.»

داستان ساعت کوکی/ تشویق به نماز به سبک حاج قاسم

برادر این ژنرال ایرانی با اشاره به اینکه حاج قاسم به نماز اول وقت اهمیت می داد و همه را به نماز اول وقت سفارش می کرد، به خاطره ای جالب  اشاره می کند: «من سال ۵۵ از روستا به کرمان آمدم و نزد ایشان سال تحصیلی اول راهنمایی را شروع کردم و تا پایان دوره دبیرستان با حاج قاسم زندگی می کردم.

در تمام این سال ها که تحت تعلیم و تربیت ایشان و پسرخاله شهیدم احمد سلیمانی قرار گرفتم، مهم ترین سفارش حاجی انجام واجبات به خصوص نماز اول وقت از آن سن برای من بود، به خاطر همین هم یک ساعت وستن واچ برایم خرید و می گفت که ساعت را باید برای ۵ صبح کوک کنم وگرنه ساعت خراب می شود، من هم به عشق ساعت آن را کوک می کردم و برای نماز بیدار می شدم.

بعد از نماز هم باید مشغول مرور درس های روزانه می شدم، هر جمعه به دیدار اقوام که در کرمان ساکن بودن می رفتیم و صله رحم که ایشان به شدت به آن معتقد بودند انجام می گرفت. من و برادر دیگرم به همراه حاج قاسم در خیلی از عملیات های دوران دفاع مقدس حضور داشتیم و هرکدام با توجه به وظیفه محوله کار خود را انجام می دادیم و ایشان هرگز فرقی بین ما و دیگر رزمندگان قائل نمی شد.

نگاه خاص و ویژه سردار به جوان های ایرانی

حاجی هیچ وقت خود را در گروه و یا حزبی قرار نداد، خط قرمز ایشان ولایت بود و به شدت نسبت به امام خمینی (ره) و حضرت آقا تعصب داشت. عاشق و دلباخته همه مردم بود و برایش فرق نمی کرد از چه سلیقه سیاسی و رفتار اجتماعی برخوردار باشند. خود را فدای مردم می کرد و خدمت به انسان های مظلوم را عبادت می دانست، در فرصت هایی که پیش می آمد با اقشار مختلف مردم دیدار می کرد و دسترسی به ایشان برای همه راحت بود، به خصوص فرزندان شهدا که در هر حالتی خود را مکلف به خدمت به آنها می دانست.»

سهراب سلیمانی از توجه ویژه حاج قاسم به جوانان به اصطلاح نابهنجار چنین می گوید: «حاجی در ایام فاطمیه هر عصر دو ساعت قبل از روضه در بیت الزهرا حضور پیدا می کرد تا افراد مختلف بتوانند مشکلات خود را عنوان کنند، حتی مقرر شده بود در ایام فاطمیه ۹۸ افرادی که معمولاً جامعه آنها را نابهنجار می شناسند جمع کند و یک جلسه برای آنها داشته باشد.

حاجی معتقد بود اینها فرزندان ما هستند اگر به ناهنجاری کشیده شده اند شاید کوتاهی ما بوده، در ملاقات ها احترام خاصی برای جوانان قائل بود و اگر کسی مانع ملاقات آنها می شد حاج قاسم به شدت ناراحت می شد و اعتراض می کرد چون معتقد بود اینها ولی نعمت ما هستند، نباید فکر کنند که دسترسی به ما برایشان ممکن نیست. در یک کلام شجاعت و مردمی بودن ایشان الگوی خیلی از نوجوانان و جوانان ما شده بود.»

پرداخت هزینه های آب وبرق در صورت استفاده از اماکن بیت المال

حساسیت حاج قاسم به بیت المال و حق الناس موضوعی است که برادرش درباره آن چنین می گوید: «حاجی نسبت به بیت المال بسیار حساس بود، تمام تلاش خود را می کرد که خدای ناکرده مدیون بیت المال نشود، در وسایل بیت المال که در اختیار داشت به شدت سختگیر بود و هرگز یادم نمی‌آید که اجازه استفاده را به نزدیکان بدهد.

در ایام مختلف که در یکی از مکان های مربوط به سپاه بود حضور پیدا می کردیم تمامی هزینه های استفاده شده حتی هزینه های آب وبرق استفاده شده مربوط به خانواده را بلافاصله پرداخت می کرد، شاید باور این حرف ها برای مردم سنگین باشد اما خدا می داند اینهایی که می گویم عین واقعیت زندگی ایشان در استفاده از بیت المال بود.»

 خط قرمز آشکار حاج قاسم چه بود؟

وی به دو خط قرمز آشکار حاج قاسم اشاره می کند: «حاجی دو خط قرمز آشکار داشت، یک ولایتمداری و حفظ حرمت ولایت و دیگری امنیت مردم، کمک به مظلومان جهان و حفظ حرمت خانواده شهدا. حاجی عاشق شهادت بود و برای رسیدن به این آرزو ضجه می زد. خدا می داند که چقدر عاشق اربا اربا شدن بود و دوست داشت در آتش کینه دشمنان دین خدا بسوزد، اینها در دل نوشته هایش برای دوستان و فرزندانش موجود است.»

این جای خالی پُِر نمی شود…

سلیمانی از جای خالی برادرش می گوید: «هرچند امروز جسم حاج قاسم در بین ما نیست اما عشق او در دل همه مردم از بچه ۵ ساله تا افراد سالخورده زنده است، امروز مردم و مستضفین و مظلومان جهان مانند خانواده نبودش سردار را احساس می کنند چرا که او سرباز دنیای اسلام و کشورش بود، سرباز راستین ولایت بود و هنوز هم خانواده علی رغم اینکه در هر سفر از اول جنگ تحمیلی تا هنگام شهادت منتظر این خبر دردناک بودند، نبود حاج قاسم را باور نمی کنند و منتظر بازگشت او از سفر هستند.

مردم کرمان هنوز منتظر هستند تا در ایام فاطمیه با عشق به ائمه اطهار و شوق دیدار حاج قاسم در بیت الزهرا حاضرشوند، مردم شهرستان هنوز انگار منتظر هستند تا عید بیاید و حاجی را که برای زیارت قبر پدر و مادر آمده ملاقات کنند.

مطمئنم حضرت آقا شب و روز بیاد حاج قاسم هستند اما برادرم به آرزویش رسید و آن طور که خودش دوست داشت و به دست شقی ترین و کثیف ترین افراد عصر حاضر به شهادت رسید. امروز سردار در قلب مردم است، خون او نظام مقدس جمهوری اسلامی را بیمه و گروهای مقاومت را با انگیزه تر کرده است.»



منبع خبر

ناگفته‌های سبک زندگی «حاج قاسم» از زبان برادرش بیشتر بخوانید »