پارلمان اروپایی با تصویب قطعنامه ای که از نظر ساختار قانونگذاری حاکم بر اتحادیه اروپایی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عنوان یک «سازمان تروریستی» معرفی کرده است.
به گزارش مجاهدت از مشرق، آنچه در پارلمان اروپایی به تصویب می رسد عمدتا بازتاب موضوعاتی است که توسط بخشی از پارلمان مطرح و پیگیری می شود و در نهایت با توافقات و لابی های داخل پارلمان و فشارهای جریان ها و افرادی از بیرون از پارلمان، مورد توافق دایره وسیع تری از اعضای پارلمان اروپایی می رسد و در نهایت نیز ممکن است با آرایی بالا به تصویب برسد که حتی تعداد زیاد آراء حمایتی از بسیاری از قطعنامه های مصوب این پارلمان را نباید انحصارا خواست و اراده واقعی پارلمان دانست.
برخلاف ادعایی که بعضا مطرح می شود، آنچه در پارلمان اروپایی تصویب می شود لزوما بازتاب نظر و نگرانی پایدار «افکار عمومی» اروپا نیست و در بسیاری از مواقع ناشی از موج های خبری و رسانه ای است که در یک مقطعی از زمان شکل می گیرند و در نهایت نیز فروکش می کنند ولی از فاصله شروع این موج ها تا فروکش کردن آن، ممکن است مصوباتی از پارلمان اروپایی در خصوص آن مسائل بیرون بیایید. تمام این موارد بیش از هر چیز بستگی به جریان ها و فشارهای بیرون از پارلمان دارد.
در قطعنامه اخیر پارلمان اروپایی در خصوص قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز باید به این نکته توجه شود که «لابی» و «فشار» گروه های معاند، برانداز و تروریستی ضد جمهوری اسلامی ایران که برای ده ها در دامن اروپایی ها، پناه امن پیدا کردند و رشد کردند و حمایت شدند، نقش مهمی در تحریک این احساسات و شکل گیری موجی که منجر به این قطعنامه شد، داشته اند.
همین موضوع می تواند گواهی بر اعتباری این قطعنامه باشد و تنها نمایشی باشد، همچنین این نکته باشد که این قطعنامه را نباید کاملا بازتاب افکار عمومی اروپایی ها دانست بلکه جامعه ایرانیانی که سابقه تروریستی و آدم کشی آنها برای ایرانیان و افکار عمومی منصف بین المللی روشن است، به دلیل کینه چند دهه ای که از سپاه و عملکرد این نیروی وفادار به انقلاب اسلامی در تار و مار کردن معاندین و تجزیه طلبان و براندازان داشته اند، تمام وقت و انرژی خود را گذاشتند که با سوار شدن بر موج تحولات ماه های اخیر در ایران بعد از فوت خانم مهسا امینی، به آرزوی دیرینه خود برسند. همین که این گروه معدود از ایرانیان خارج نشین خود را پیروز این قطعنامه می دانند برای به زیر سئوال رفتن این قطعنامه کافی است.
همانگونه که گفته شد در این مرحله قطعنامه مصوب پارلمان الزام آور نیست و باید مراحلی را در داخل ساختار های اروپایی و کشورهای عضو این اتحادیه طی کند تا به اجرایی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که بخشی از بدنه رسمی و اصلی نیروی نظامی ایران است در لیست سازمان های تروریستی اتحادیه اروپایی قرار گیرد. طبیعتا باید انتظار داشت که مسئولان و مقامات ایرانی این حداقل انتظار را داشته باشند که مقامات اجرایی اتحادیه اروپایی وارد بازی خطرناکی که عده ای با تصویب قطعنامه پارلمان اروپایی آغاز کرده اند، نشوند.
این اقدام پارلمان را می توان به «بستن کمربند انتحاری» به دور اتحادیه اروپایی دانست که فعال شدن و نشدن آن بستگی به عقلانیت و خردمندی مقامات اتحادیه اروپایی دارد.
بدون تردید در صورتی که اتحادیه اروپایی تصمیم بگیرد که این کمربند انتحاری را که پارلمان به دورش بسته است، فعال کند، قبل از دیگران، خود را هدف قرار داده و دچار آسیب می کند.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بخشی از نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران است که قرار دادن آن در لیست تروریستی توسط ترامپ حماقتی بود که اگر توسط اتحادیه اروپایی تکرار شود، می تواند تبعات بلندمدت و غیر قابل انکاری بر تحولات میدانی در غرب آسیا داشته باشد.
اگر اتحادیه اروپایی تصور می کند با قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست سازمان های تروریستی جا پای آمریکا بگذارد و به خیال خام خود ایران را تحت فشار قرار دهد تا تهران تن به خواسته ها و زیاده خواهی آمریکا و اروپا بدهد، قطعا دچار اشتباه محاسباتی بزرگ و خطرناکی شده است.
اروپا شاید بخواهد با قرار دادن نام نیروی رسمی نظامی ایران در لیست سازمان های ترویستی بخشی از ناکامی های خود در خصوص بحران اوکراین را جبران کند، اما قطعا، در این زمینه نیز دچار اشتباه است چرا که این مسئله، پیچیدگی های بحران هایی که اروپا با آن روبروست را بیش از پیش خواهد کرد.
در روزهای باقی مانده، اتحادیه اروپایی باید آنقدر دوراندیشی و هوشمندی داشته باشد که وارد بازی خطرناکی که گروهی جنگ طلب با قطعنامه پارلمان اروپایی برای آنها آغاز کرده اند، نشود و خود را از زمین خطرناکی که در حال مین گذاری است، دور نگه دارد.
منبع: ایرنا
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاعپرس، ارتش جمهوری اسلامی ایران با صدور بیانیهای، اقدام پارلمان اروپا در پیشنهاد قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست به اصطلاح «سازمانهای تروریستی» را محکوم کرد.
متن این بیانیه به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
امروز یک بار دیگر عناد و کینه ورزی دشمنان علیه نظام اسلامی نمایان شد. اقدام پارلمان اروپا که مدعی مبارزه با تروریسم است، علیه نهادی ضدتروریسم، از سر استیصال و ناکامی در حمایت و پشتیبانی از اغتشاشات اخیر در ایران است.
مبارزه با گروه های تروریستی داخلی و خارجی از منافقین تا گروهک داعش در کارنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی میدرخشد که در این مسیر شهدای والامقامی همچون شهید سردار حاج قاسم سلیمانی و دیگر شهدای گرانقدر مقاومت را تقدیم کردهاست.
ملت های مسلمان و ستمدیده منطقه و آزادگان جهان در سال های اخیر شاهد اقدامات جدی و تعیین کننده جمهوری اسلامی ایران در مقابله با تروریسم وحشی، بودهاند و بر نقش ایران در سرکوب تروریسم در منطقه واقف هستند.
بدون تردید پیشنهاد قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست ساختگی و ریاکارانه گروههای تروریستی ناشی از تسلیم و تبعیت کورکورانه از سیاست های خصمانه آمریکا علیه انقلاب اسلامی و بیانگر وابستگی و سرسپردگی سران اروپایی به آمریکا و صهیونیسم جهانی است.
ارتش جمهوری اسلامی ایران ضمن محکومیت قاطع اقدام غیرقانونی پارلمان اروپا در پیشنهاد قراردادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست خودساخته و بی اعتبار سازمانهای تروریستی، اعلام می دارد که منسجم تر از گذشته، دست در دست سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از امنیت و آرامش مردم ایران، نظام جمهوری اسلامی و ثبات منطقه حراست و صیانت می نماید.
انتهای پیام/ 241
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
اگر اتحادیه اروپا چنین تصمیمی بگیرد و سپاه را به عنوان سازمان تروریستی اعلام کند به این معناست که خود اتحادیه اروپا یک سازمان بزرگ حمایت از تروریست است.
به گزارش مجاهدت از مشرق، رئیس مجلس در یادواره شهدای بندرانزلی در خصوص قرار گرفتن نام سپاه پاسداران در لیست تروریستی اروپا گفت:
دستگاه محاسباتی اروپایی ها این نوبت هم اشتباه کردند، اگر اتحادیه اروپا چنین تصمیمی بگیرد و سپاه را به عنوان سازمان تروریستی اعلام کند به این معناست که خود اتحادیه اروپا یک سازمان بزرگ حمایت از تروریست است.
سپاه منحصر به فرد ترین سازمان ضد تروریستی در منطقه و جهان است، اروپا مراقب باشد حامی خواست داعش نشود، اروپایی ها امروز در حال نشان دادن این هستند که حمایت از تروریست را به سیاست رسمی خود تبدیل کنند
هشدار می دهم در صورت نهایی شدن این تصمیم، مجلس ایران قطعا مقابله به مثل خواهد کرد و این کاملا منطقی است که ما دولت های اروپایی را حامی تروریست و ارتش های آن ها را در گروه تروریستی در نظر بگیریم و به شیوه کاملا متفاوت در منطقه با آنها برخورد خواهیم کرد.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
یک نهاد نظارتی دولتی در انگلیس هشدار داده «تروریستی» اعلام کردن سپاه پاسداران از سوی لندن، تعریف بریتانیا از تروریسم را بیثبات میکند و نیروهای نظامی متحدان آن را در محدوده قانون تروریسم قرار میدهد.
به گزارش مجاهدت از مشرق، یک نهاد نظارتی هشدار داده اعلام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران به عنوان «سازمان تروریستی»، تعریف بریتانیا از تروریسم را بیثبات میکند و نیروهای نظامی متحدان بینالمللی لندن را در محدوده قانون تروریسم قرار میدهد.
در ادامه اقدامات خصمانه و ضد ایرانی دولت انگلیس، روزنامه ایندیپندنت گزارش داده لندن در حال بررسی ممنوعیت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران تحت قوانین مربوط به تروریسم است که قبلاً هرگز علیه یک نهاد دولتی استفاده نکرده است.
طبق این گزارش، نگرانیهای عملی درباره تاثیر این ممنوعیت وجود دارد که طیف وسیعی از جرایم مرتبط از جمله دعوت به حمایت و نمایش، انتشار یا اشتراک آنلاین پرچمها و نمادهای سپاه را ایجاد میکند.
«جاناتان هال کِیسی» رئیس سازمان دولتی «بازبین مستقل قوانین تروریسم» هشدار داد اعلام رسمی سپاه به عنوان گروه تروریستی عواقب گستردهای خواهد داشت.
در گزارشی که به رویت ایندیپندنت رسیده، آمده است: ممنوع کردن یک نهاد دولتی تحت قانون تروریسم ۲۰۰۰ فاصله گرفتن از سیاست بدون تغییر و چند دههای بریتانیا است و تعریف تروریسم که تا امروز کاربردی و موثر بوده را زیر سوال میبرد. اگر بتوان نیروهای دولتی را با تروریسم مرتبط کرد، باید به این سوال که چطور تعریف تروریسم در خصوص سایر نیروهای دولتی اعمال میشود، به قیمت خطر بر هم خوردن معنای ثابت تروریسم در قوانین داخلی پرداخته شود.
او هشدار داد که اگر سوئلا براورمن وزیر کشور بریتانیا سپاه پاسداران را ممنوع کند، «منطق این خواهد بود که همه نیروهای دولتی از جمله نیروهای متحدان باید در برخی مواقع یا همیشه با تروریسم مرتبط شوند». وی افزود «این که شبهنظامیان و افرادی را که دولت را از طریق خشونت سرنگون میکنند، تروریست بدانیم یک چیز است اما به کار بردن واژه تروریست برای نهادهای دولتی که مرسوم است از انحصار برای استفاده مشروع از خشونت برخوردار هستند، کاملاً متفاوت است».
به نوشته این گزارش، زمانی که آمریکا سپاه را در سال ۲۰۱۹ «سازمان تروریستی» اعلام کرد، مدعی شد استفاده رژیم ایران از تروریسم به عنوان ابزار حکومتداری، آن را اساساً از هر دولت دیگری متمایز میکند؛ اما به گفته هال، تعریف قانونی بریتانیا از تروریسم هیچ تمایزی قائل نیست. به گزارش مجاهدت از این دیدهبان، «مباحث مبنی بر این که سپاه پاسداران به طور ویژه شرور است یا برنامه اقدام آن به طور خاص مضر است، مبنایی تحت قانون تروریسم ندارد».
یک سخنگوی دولت انگلیس در خصوص قصد دولت انگلیس گفت: در حالی که دولت فهرست سازمانهای ممنوع را تحت بررسی قرار میدهد، در این خصوص که آیا ممنوعیت سازمانی خاص در نظر گرفته شده، اظهارنظر نمیکنیم.
منبع: فارس
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
نکته مهم تاریخی، چهرهی آشنای این نوع کنش تروریستی در تاریخ معاصر کشور است، نامی که در ذات و هویت آن، ایجاد آشوب، کشاندن آن به نقطهی غیرقابل بازگشت با هدف افتادن کشور در هاویه «جنگ داخلی» است.
سرویس سیاست مشرق- در حالی که اتاق عملیات آشوب، بعد از آن که با گسیل هستههای فشار و تخریب با هدف تحمیل اعتصاب به بازاریان، آنچنان که انتظار داشتند، نتیجه نگرفت و سناریوی «اعتصاب سراسری» به آن گستردگی و فراگیری مد نظر کارفرمایان نرسید، طرح مکمل یا اصطلاحا «پِلن بی» به اجرا گذاشته شد.
روز چهارشنبه، به دنبال فراخوان رسانههای ضد انقلاب، از ساعت ۱۷ و ۳۰ دقیقه چند خودرو با صدای بوق ممتد از میدان شهدا شهر ایذه به سمت چهار راه هلال احمر حرکت کردند و تلاش کردند مردم را با خود همراه کنند. همزمان با غروب آفتاب ترافیک سنگینی نیز در این محدوده شکل گرفت نیروهای پلیس با حضور در این محدوده سعی در متفرق کردن این افراد داشتند.
طبق گفته شاهدان عینی، در این حین گروهی مسلح که سوار بر دو موتور سیکلت بودند با سوء استفاده از التهاب ایجاد شده با اسلحههای کلاشینکف به سمت مردم و پلیس تیراندازی کردند و آنها را به رگبار بستند.
تا لحظه نوشتن این گزارش، شمار قربانیان این عملیات تروریستی کور، ۷ تن از هموطنان ما شهید و ۱۳ تن مجروح شدند. در بین شهدای این جنایت، یک کودک معصوم ۱۰ ساله به نام «کیان پیرفلک» هم بود.
همزمان با اجرای این عملیات تروریستی در ایذه، در ساعت ۲۱ روز چهارشنبه در منطقه خانه اصفهان دو نفر موتورسوار به سمت نیروهای مدافع امنیت مستقر در خیابان رگبار می بندند.
در این حادثه تروریستی دو تن در صحنه تیراندازی به شهادت رسیدند و دو تن دیگر نیز در یکی از بیماستان های اصفهان بستری شدند.
در فضای به شدت غبارآلود، چندلایه و امنیتکُش «آشوب»، دشمنان کیان و هستی کشوری به نام «ایران»، که رویای از هم گسیختن تمامیت سرزمینی و انسجام ملی سرزمین ما را دارند، روی پیکرهی زخمی و مجروح «اعتماد» و شکافهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی سربازکرده، حسابی ویژه بازکردهاند و به دنبال «خون» رساندن به خط آشوب، با هدف کشاندن آن به «جنگ داخلی» و سوریهسازی ایران هستند. در این میان، «خون» ایرانی از هر طرف و از هر قشری بریزد، برای آنان تحصیل حاصل است. آنان به دنبال کشاندن آشوب به نقطهی غیرقابل بازگشت با هدف افتادن کشور در تسلسل خونین و ویرانگر «کین جویی» و «انتقامکِشی» و در نهایت جنگ داخلی.
دربارهی شاخه مزدوری اجراکنندهی این دستورالعمل خونین، البته صرفا دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی کشور صلاحیت نظر دادن دارند، لیکن آنچه که به لحاظ تاریخی قابلتوجه است، چهرهی آشنای این نوع کنش تروریستی در تاریخ معاصر کشور، در کارنامه سازمان منافقین مشهود است. آنها حتی در مکتوبات درونسازمانی خود، نامی گویا هم بر آن نهاده بودند که امروز، عجیب طنین آشنایی دارد: «تظاهرات شورشی»
در اسناد درونگروهی سازمان منافقین که بعدها توسط دادستانی انقلاب انتشار عمومی یافت، در صورتجلسه توجیه اعضاء آمده بود:
” با توجه به اسطورهسازی مدرم از سازمان از یک طرف، و وجود ذهنیت نسبت به عمل در جو غالب هواداران از طرف دیگر، مردم و حتی هواداران هنوز وارد فاز نظامی نشدهاند؛ بنابراین، لازم است مردم با تاکتیک مناسبی به صحنه کشانده شوند. اختناق مهمترین عامل عدم ورود مردم به صحنه مبارزه علیه رژیم بوده است؛ بنابراین، لازم است ابتدا جوّ اختناق توسط پیشتاز شکسته شود، تا مردم به صحنه بیایند. «تظاهرات مسلحانه و شورشی»، مناسبترین شکل شکستن جوّ اختناق است.”[۱]
در اواخر شهریور سال ۶۰، بعد از مجموعهای از عملیات ترور رهبران انقلاب، خط «تظاهرات گسترده» در تحلیلهای سازمانی نفاق برجسته شد. قرار بود در این طرح، «پتانسیل نهفته خلق» آزاد شود. به این بخش از تحلیل که از درون اسناد درونی سازمان در همان سال ۶۰ کشف شد، توجه کنید:
” به آن درجه از توان نظامی رسیدهایم که اگر از رژیم جلوتر نباشیم، پا به پای او هستیم و به شرایط مساوی دست یافتهایم….
ما در ۵ مهر ماه با قیامی شبیه قیام تودهای ۲۲ بهمن روبرو هستیم. باید مردم را تحت حمایت نیروهای مسلحمان به صحنه بکشانیم. می بایست این تظاهرات با شرکت خود مردم صورت گیرد؛ و ما به عنوان پیشتاز مسلح، از مردم حمایت خواهیم کرد. ضرورت انقلاب ایجاب می کند که کشتهها زیاد باشد و درخت آزادی، خون می خواهد. شاید کشتهها به اندازه ۲۲ بهمن ۵۷ باشد و شاید بیشتر؛ ولی تعداد مهم نیست.”[۲]
در نیمه دوم سال ۶۰، طبق آمار دادستانی انقلاب و نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی، سه چهارم سوژه های ترور سازمان منافقین، از صنوف آزاد از قبیل جگرفروش، نانوا، سلمانی و بنگاهی بودند و کمتر از یک چهارم قربانیان ترور، نیروهای رسمی نهادهای نظامی و انتظامی محسوب می شدند.
مضاف بر این که در چارچوب برنامه تظاهرات مسلحانه موضعی، موسوم به «تظاهرات شورشی» در این مقطع، بسیاری از نیروهای عملیاتی و هواداران سازمان در درگیری با نیروهای انقلاب هلاک شدند. در بین خطوط و سناریوهای مختلف سازمان نفاق برای ایجاد ناامنی، حاکسازی فضای رعب و در نهایت «بیآیندهسازی» انقلاب اسلامی»، بدترین نوع جنایت منافقین، حملات تروریستی موسوم به «ترور کور» بود. به این معنی که واحدهای عملیاتی سازمان در روز روشن و بدون هیچ نقشه و برنامه قبلی ناگهان مردم کوچه و خیابان را به رگبار می بستند تا صرفا فضای رعب و وحشت در جامعه ایجاد کنند.نکته قابل تامل این که این سبک از تظاهرات که معمولا شامل بستن یک چهارراه، آتش زدن اموال عمومی با کوکتل مولوتوف و نارنجک، و به رگبار بستن مردم بود، در بهترین حالت ۱۵ دقیقه بیشتر دوام نمی آورد و توسط نیروهای انقلابی جمع می شد. اوج این نوع اقدامات در ۵ مهر ۶۰ بود که در جریان راهپیمایی دانش آموزان معصوم به هواداری از انقلاب به درخواست مرحوم آیت الله منتظری، عوامل سازمان آنان را به رگبار بستند و شماری از گل های نورس باغ انقلاب را پرپر کردند.[۳]
شرح اجمالی ماوقع چنین بود که تعداد قابلتوجهی هوادار مسلح، از سه نقطه مرکزی تهران(پل حافظ(تقاطع طالقانی)، حد فاصل طالقانی و میدان ولیعصر و سه راه جمهوری)، در ساعت ۱۰:۳۰ صبح ۵ مهرماه ۱۳۶۰، با شلیک هوایی و اتشزدن مقداری لاستیک اتومبیل و نیز اتوبوسهای شرکت واحد، راهپیمایی را آغاز کردند.
شکل عمل به اینگونه بود که افراد موتورسوار(و گاه پیاده) در اکیپهای محتلف با گرداوری هواداران و افراد موجود در محل شروع به «تظاهرات» یا «راهپیمایی» می کردند. این افراد با شلیک رگبار هوایی و گاه با شلیکهای مستقیم به افراد عبوری یا ساختمانهای مراکز عمومی، بانکها، مغازهها، پاساژها و اتومبیلهایی که افراد با ظاهر مذهبی در آن نشسته بودند، با سر دادن شعارهای تعیینشده، خط تظاهرات را پیش می بردند. به واحدهای عملیاتی دستور داده شده بود که «هر کس به هر شکل خواست جلوی تظاهرات را بگیرد، به رگبار ببندید و حتی اینکه از چه موضعی از تظاهرات جلوگیری می کند، فرقی ندارد…اگر نیروهای عملیاتی بتوانند از این تظاهرات، ۲ ساعت حفاظت بکنند، کار تمام است و نیروهای مردمی به ما می پیوندند و آتش زیر خاکستر، شعلهور می شود.»[۴]
در بولتن یکی از انجمنهای وابسته به سازمان، از زبان یکی از افراد شرکتکننده در غائله ۵ مهر آمده است:
” راس ساعت ۱۰:۳۰ با تکتیرهای برادران، شروع تظاهرات اعلام شد. با اغاز تظاهرات، یک اتوبوس بنز خط ۱ به اتش کشیده شد. در ابتدا، با توجه به اینکه مسافران از قصد رزمندگان اطلاع نداشتند، از پیاده شدن امتناع ورزیدند، و راننده اتوبوس قصد فرار داشت که با خروش یکی از خواهران که قصد آتش زدن اتوبوس را داشت، مسافرین پیاده شدند و راننده نیز با پرتاب کوکتل مولوتفی به درون اتوبوس را ترک کند، آتش گرفت….تعدادی از برادران به روی پشتبام سینما رادیو سیتی و ساختمانهای اطراف آن رفته بودند و سنگر گرفته بودند. دو پسادار که از دانشگاه جامعه الصادق بیرون امده بودند، توسط این برادران مغزشان به روی زمین ریخته شد. در ادامه عملیات رزمندگان، تعدادی از خواهران به درون ساختمانهای اطراف رفته و از آنجا تیراندازی می نمودند. تیراندازی تا ساعت ۳:۱۵ ادامه داشت…[۵]
وقتی این اسناد تاریخی را مرور می کنیم، و آنگاه قطعات پازل را از رویدادهای این روزها و برخی اظهارنظرهای داخلی و خارجی کنار ان می گذاریم، تا حدی پرتوی به نقش و معرکهگردانی اجزای مختلف جبههی ضدایرانی ساطع می شود.
جان بولتون، از ضدایرانیترین عناصر دولت پیشین آمریکا، کعه به خاطر تفکرات به شدت افراطی خود، حتی از سوی ترامپ هم تحمل نشد، روز ۱۷ آبان، در مصاحبه با بخش فارسی بی بی سی، کد مهمی داد که برای اهل فن بسیار قابل تامل بود.
“اگر به انتخابات ۱۳۸۸ نگاه کنید، میبینید که سرکوبهایی در آن جا صورت گرفت که هماکنون سرکوبها تا حد زیادی گستردهتر شده و شدت گرفته است اما تفاوت این است که اپوزیسیون ایران با سلاحهایی که از پایگاههای بسیج به دست میآورند و سلاحهایی که از کردستان عراق وارد ایران میشود، در حال مسلح شدن هستند.”
این عضو رادیکال حلقه جنگطلب نئوکانهای آمریکا افزود:
«چشمانداز تلاش سیستماتیک اپوزیسیون نه فقط اعتراض بلکه به کارگیری زور و قوه قهریه علیه حکومت ایران با این پیام است که ما دیگر غیرمسلح نیستیم و میتوانیم با سپاه پاسداران مقابله کنیم و تمامی اینها نشان میدهد که جایگاه جمهوری اسلامی بیش از پیش در معرض مخاطره قرار دارد.”
برای این که به یاد بیاوریم که بولتون مرتبط و متصل با کدام سازمان تروریستی است و این که اسناد دریافتیهای او از آن سازمان کدام است، یک جستجوی ساده در اینترنت برای دیدن عکسهای تاق و جفت او با مریم رجوی و حضور فعالانهاش در نشستهای منافقین کافی است.
[۱] شرح و تحلیل ، ج۳، ص ۳۷۱، نقل از اسناد درونگروهی کشف شده از سازمان مجاهدین خلق
[۲] شرح و تحلیل ؛ ج ۳، ص ۳۷۲، نقل از تحلیلهای درونگروهی مربوط به تظاهرات مسلحانه ۵ مهرماه ۱۳۶۰
[۳] «سازمان مجاهدین خلق، پیدایی تا فرجام»، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ۱۳۸۹، جلد دوم، صص ۶۶۰-۶۵۴