به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاعپرس، امیر محمدرضا فولادی، رئیس سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس ارتش به مناسبت سالگرد شهادت شهید سپهبد «علی صیاد شیرازی» طی یادداشتی به دوران پر فراز و نشیب و زندگی سراسر ایثار و مجاهدت این شهید والامقام به شرح زیر پرداخته است:
«وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ (عنکبوت ۶۹)
اشارهای گذرا به مقاطعی از زندگی فرماندهی بزرگ به تاریخ نظامی ایران:
الف) کودکی تا نوجوانی:
علی صیاد شیرازی در ۲۳ خرداد سال ۱۳۲۳ در روستای کبود گنبد از توابع شهرستان درگز در خانوادهای مذهبی دیده به جهان گشود. جدش، صیاد خان از عشایر ایل افشار بود که آن ایل از اصطهبانات و نیریز در فارس تا سیرجان، بافت و جیرفت در کرمان گسترش یافته بود.
پدرش، زیادخان درجه دار ژاندارمری بود و به همین دلیل دوران کودکی و نوجوانی علی صیاد شیرازی در شهرهای درگز، مشهد، آمل، گنبد کاووس، گرگان و شاهرود سپری شد و سال ۱۳۴۱ موفق به اخذ مدرک دیپلم ریاضی از دبیرستان امیرکبیر در تهران گردید.
ایمان و اعتقاد قوی به خدا، مراقبت از نفس، پایبندی به تکالیف شرعی، تمسک به نماز اول وقت، رعایت حلال و حرام و توجه به خانواده از ویژگیهای او در این دوران زندگی بود.
ب) ورود به دانشکده افسری:
در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۳۴۳ پس از طی موفقیت آمیز آزمون ورودی، وارد دانشکده افسری شد. اولین خاطره درسآموزی که وی به عنوان درس روز اول از فرمانده گروهان خود نقل کرد، یک جمله بود و آن اینکه «ما تابع مقررات هستیم. نوکر شخصی کسی نیستیم. والسلام».
از آنجا که جوانی بود بسیار مؤمن و با اصالت و متعهد به خدمت و انجام وظیفه و اهل علم و مطالعه، با سرلوحه قرار دادن اولین درس، دوران سخت و انسان ساز دانشجویی را با اراده و عزمی راسخ و روحیه خستگی ناپذیر سپری کرد.
به دلیل برخورداری از ایمان قوی به خدای لایزال و توسل و توکل به الله و انجام فرائض دینی به خصوص نماز اول وقت و صداقت و راستی و انضباط قوی که داشت، روز به روز شهرت، عزت و احترامش در بین تمامی هم دورهایهای خود و نیز سلسله مراتب فرماندهی و اساتید و مربیان بیشتر شد و توانست با موفقیت و احراز رتبه ممتاز در رسته «توپخانه» پس از طی دوره رنجر و چتر بازی با درجه ستوان دومی از این دانشگاه فارغ التحصیل گردد.
پ) خدمت در لشکر۲ تبریز و لشکر ۸۱ کرمانشاه:
سوابق خدمتی وی نشان میدهند که او از بدو استخدام همیشه افسری بوده لایق، جدی، منضبط، سخت کوش، پرکار، خستگی ناپذیر، استوار و با وجدان کاری و پشتکار فوقالعاده، قانون گرا، قاطع، مؤدب، صراحت لهجه و از نظر علمی و دانش نظامی یکی از بهترینهای ارتش بوده است به گونهای که اولین فرمانده لشکر او، سرلشکر مهدی یوسفی در مورد او چنین گفته است: «نام او را به خاطر بسپارید که اگر با بد اقبالی مواجه نشود و از شر حاسدان در امان بماند، روزی فرمانده نیروی زمینی ارتش میشود».
شهید صیاد شیرازی در سال ۱۳۵۱ به منظور طی دوره بالستیک هواسنجی توپخانه به کشور آمریکا اعزام شد و طی این دوره نیز، نهایت جدیت و کوشش را به خرج داده و توانست مقام اول دوره را میان ۴۵ دانشجو از ۱۵ کشور جهان با کسب معدل ۹۶ احراز کند و مورد توجه مسئولین نظامی آن کشور قرار گیرد و پس از مراجعه به مرکز آموزش توپخانه اصفهان به منظور تدریس به دیگر افسران منتقل گردد.
ت) صیاد شیرازی و غائله کردستان:
با پیروزی انقلاب اسلامی، ضد انقلاب داخلی و استکبار جهانی، استانهای کردنشین را به زعم خود منطقهای مناسب برای وارد کردن فشار و تحت تأثیر قرار دادن جمهوری اسلامی نوپا یافتند و به دنبال ایجاد آشوب و ناامنی بودند تا آنکه خبر شهادت ۵۲ نفر از برادران سپاه پاسداران اصفهان در جاده سردشت به بانه رسید.
این حادثه باعث اجتماع مردم اصفهان در مقابل استانداری شد و خواهان رسیدگی به موضوع شدند. جلسه شورای تأمین استان، تشکیل شد و شهید صیاد شیرازی با توجه به عملکرد بسیار خوبی که در دوران پیروزی انقلاب داشت، به آن جلسه دعوت شد و در آن شرکت کرد.
بحثهای زیادی صورت گرفت و سرانجام صیاد شیرازی پیشنهاد داد که موضوع باید در محل حادثه مورد رسیدگی قرار گیرد و خود اعلام آمادگی میکند و باعث میشود که توسط امام جمعه وقت اصفهان، ایشان و برادر رحیم صفوی برای اعزام به منطقه سردشت به دکتر چمران، وزیر دفاع و معاون نخست وزیر دولت موقت معرفی شود.
حضور صیاد شیرازی در پادگان سردشت و انجام موفقیت آمیز پاکسازی روستایی به نام «شیندرا» با تعدادی از رزمندگان سپاه و ارتش، مورد تحسین دکتر چمران قرار گرفت و او را به عنوان معاون خود انتخاب کرد.
شهید صیاد در مدت ۱۷ روز، شهر سردشت و ۱۳ روستای پیرامونی آن را پاکسازی کرد و همین اقدام، او را زبانزد خاص و عام نمود. به دنبال آن صیاد با تجربهای که به دست آورد و با کمک دوستانش طرحی را برای پاکسازی منطقه کردستان تهیه نمود که پس از ارائه به رئیسجمهور وقت، مورد تصویب واقع شد و باعث شد که مأموریت مقابله با ضد انقلاب در اردیبهشت ۵۹ با ابلاغ رسمی و انتصاب او به عنوان فرمانده منطقه غرب کشور و بعدها به عنوان فرمانده نیروهای مسلح در قرارگاه عملیاتی شمال غرب، پاکسازی و آزادسازی پادگانها و شهرهای سنندج، مریوان، دیواندره، بانه، سقز، بوکان و اشنویه نیز یکی پس از دیگری با موفقیت انجام پذیرد.
ث) فرماندهی نیروی زمینی و انجام عملیاتهای افتخار آفرین و سرنوشت ساز:
هنگامی که شهید صیاد مشغول پاکسازی شهر بوکان بود، حادثه دلخراش سقوط هواپیمای حامل فرماندهان عالی رتبه هدایت کننده عملیات ثامن الائمه (ع) در تاریخ ۷ مهر سال ۱۳۶۰ رخ داد و از آنجا که شهید صیاد شیرازی از نظر تجربه، تدبیر، شجاعت، اخلاص و توکل در فرماندهی نمونه بود و با همه وجود در خدمت جبهه بود و برای او ارتش و سپاه تفاوتی نداشت بلکه هدفش خدا و پیروزی بر دشمن بود.
بنا به درخواست شورای عالی دفاع و تصویب حضرت امام (ره) در تاریخ نهم مهر ۱۳۶۰ به فرماندهی نیروی زمینی ارتش تعیین و منصوب گردید. در طول پنج سال انجام وظیفه در این مسئولیت خطیر با حضور فعال و خستگی ناپذیر و ایجاد قرارگاههای مشترک ارتش و سپاه و به کارگیری همه ظرفیتهای ملی ذیل عنوان ترکیب مقدس در هدایت عملیاتهای غرورآفرین طریقالقدس، فتحالمبین، بیتالمقدس، رمضان و الفجرها، محرم، خیبر، بدر، قادر، مطلع الفجر، مسلم بن عقیل، والفجر۸ و دهها عملیات بزرگ و کوچک، توفیقات بزرگی را نصیب نظام و ملت شهیدپرور ایران نماید.
هدایت و فرماندهی نیروهای عمل کننده در عملیات مرصاد، آخرین عملیات نظامی بود که وی در تاریخ پنجم مرداد ماه ۱۳۶۷ انجام داد و توانست هزاران نفر از منافقین کوردل، خائن و سیاه رو را به خاک مذلت نشاند و به هلاکت ابدی رساند.
ج) سیره اخلاقی، مدیریتی و فرماندهی شهید علی صیاد شیرازی:
آن شهید گرانقدر از کنه وجود خود به ولایت فقیه معتقد، متعهد، پایبند و به شدت ولایی بود و رمز موفقیت، پیروزی و استواری در کارها را نشأت گرفته از آن میدانست و در کلیه اموری که به وی محول میشد، میکوشید تا ارادت خالصانه خود را به ولایت فقیه به اثبات برساند.
د) چند نکته از زبان حال شهید که در سال پایانی عمر پر برکت به قلم آورده است:
«عظیمترین نعمت خدا را نعمت عظیم ولایت میدانم و استحکام در پیوند با ولایت را ضمانت بخش هدایت و عاقبت به خیری میپندارم. فلذا نه تنها در قلب و زبان بلکه در عمل کوشیدهام ارادتم را به ولایت به ثبوت برسانم و از خداوند متعال مسئلت دارم که مرا در این امر مهم یاری فرماید.
در تجربه ۲۰ سال خدمت به انقلاب، رمز موفقیت فردی و جمعی را در ادامه راه شهدا، رسیدن به صلاحیت «والذین جاهدوا فینا…» میدانم و به لطف خدا تجربه سنگینی را کسب نمودهام.
معتقدم هر چه بر شدت و عظمت فضای معنوی کار افزوده گردد، زمینه نزول معرفتها، بصیرتها و نصرتهای الهی برای مجموعه فراهمتر میگردد.
بسیج را کانون توسعه فرهنگ اصیل اسلام ناب محمدی میدانم.»
و من الله التوفیق- ۱۳۷۷/۱۲/۰۸
ه) نکته پایانی:
آن شهید بزرگوار که به حق یکی از بزرگترین، نام آورترین و به یادماندنیترین سرداران نظامی در طول تاریخ حیات این کشور بوده و هست. وی شخصیتی اثرگذار در پیروزی و استمرار انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در حوزههای نظامی و دفاعی با پشتوانه عمیق و آموزههای اسلامی است.
با تمام وجود معتقد بود که باید با یقین علمی و ایمان قلبی با دشمنان جنگید و نیز باور داشت که «من کان لله کان الله له». روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
انتهای پیام/ ۱۱۸