سازمان ملل متحد

پذیرش قطعنامه، تلخ‌تر از جام زهر/ شجاعانه‌ترین تصمیم برای امام، پذیرش آتش‌بس بود

شجاعانه‌ترین تصمیم برای امام، پذیرش آتش‌بس بود


پذیرش قطعنامه، تلخ‌تر از جام زهر/ شجاعانه‌ترین تصمیم برای امام، پذیرش آتش‌بس بودبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، قطعنامه‌های سازمان ملل متحد از ابتدای جنگ عمدتا به نفع رژیم عراق و بدون توجه به خواسته‌های ایران صادر می‌شد. به هر حال با عدم عقب نشینی کامل ارتش عراق از خاک ایران و نپذیرفتن قرارداد ۱۹۷۵ از سوی رژیم بعثی به عنوان مبنایی برای حل اختلافات و با تصور ایران از توانایی خود برای وارد کردن ضربه اساسی به رژیم بعثی عراق، جنگ پس از آزادسازی خرمشهر تداوم یافت.

گرچه امام خمینی (ره) در ابتدا موافق ورود قوای ایران به خاک عراق نبودند ولی پس از برگزاری دو جلسه شورای عالی دفاع و اعلام نظر مقامات سیاسی و نظامی کشور منع عبور از مرز برداشته شد. از این پس عراق برای مقابله با قوای ایران و اجرای سیاست عملیاتی خود، دفاع مستحکم در زمین و استفاده از جنگ‌افزار‌های شیمیایی در جبهه‌ها و گسترش تهاجمات هوایی در خلیج فارس و حمله به مراکز اقتصادی و تأسیسات نفتی ایران را در دستور کار قرار داد.

البته از بیانات و اظهار نظر‌های امام خمینی (ره) اینگونه بر می‌آید که ایشان در تداوم جنگ در پی ساقط کردن صدام از قدرت و کمک به مردم عراق برای تغییر رژیم بعثی بودند. طبیعی بود که قدرت نظامی ایران، امکان حمله به بغداد و یکسره کردن کار صدام را نمی‌داد، بنابراین تلاش ایران عمدتاً برای انجام عملیات‌هایی در منطقه نفت خیز جنوب عراق و در پیرامون بصره دومین شهر بزرگ عراق متمرکز بود.

گرچه ایران در مسیر اجرای این سیاست گام‌های جدی و موثری برداشت اما تصرف منطقه فاو در اواخر زمستان ۱۳۶۴ و انجام عملیات کربلای ۵ در زمستان سال ۱۳۶۵ نشان داد که علاوه بر اقدامات نظامی، لزوم انجام تلاش‌های سیاسی و فعالیت‌های دیپلماتیک در سطح بین‌المللی نیز از نیازمندی‌های پایان دادن به جنگ است.

یکی از ظرفیت‌های بین‌المللی برای پایان دادن به جنگ، شورای امنیت سازمان ملل بود که ایران آن را بازیچه قدرت‌های بزرگ و طرفدار عراق محسوب می‌کرد و به مؤثر بودن اقدامات وی زیاد اطمینان نداشت. بر همین اساس در روز‌های آغاز و تداوم جنگ آنچنان که باید، برای خاتمه دادن به جنگ به این نهاد بین‌المللی مراجعه نمی‌کرد.

سر انجام پس از گذشت حدود پنج ماه از عملیات کربلای ۵، قطعنامه ۵۹۸ در ۲۹ تیر سال ۱۳۶۶ برابر با ۲۰ ژوئیه ۱۹۸۷ از سوی شورای امنیت سازمان ملل متحد به منظور خاتمه دادن به جنگ عراق با ایران، صادر شد. می‌توان گفت که هماهنگی سیاست ابرقدرت‌ها در سازمان ملل، باعث تنظیم و تصویب قطعنامه ۵۹۸ توسط شورای امنیت شد.

این قطعنامه حاصل ۹ ماه کار دیپلماسی کشور‌های آمریکا، شوروی، عراق، عربستان، فرانسه، انگلیس، آلمان غربی و چند کشور دیگر بود. تدوین‌کنندگان قطعنامه ۵۹۸ که قدرت‌های بزرگ جهانی بودند به دنبال آن بودند که تا حدودی دل طرف پیروز جنگ را بدست آورند به گونه‌ای که ایران بتواند این قطعنامه را بپذیرد.

در واقع تنظیم قطعنامه ۵۹۸ علی‌رغم واژه‌ها و مندرجات بی‌طرفانه آن از موضع عدالت نبود بلکه به منظور ایجاد فشار به ایران جهت خاتمه دادن به جنگ بود. به همین دلیل طرح تحریم تسلیحاتی ایران در صورت عدم پذیرش قطعنامه از سوی جمهوری اسلامی توسط آمریکا مطرح شد. این اقدام بیانگر نگرانی جامعه بین‌المللی نسبت به ادامه جنگ از سوی ایران بود. البته آمریکا نتوانست قطعنامه تحریم علیه ایران را به تصویب برساند.

قطعنامه ۵۹۸ در ۱۰ بند به تصویب رسید و در بند اول، خواستار آتش بس و بازگشت نیرو‌های دو کشور به مرز‌های شناخته شده بین‌المللی شده بود. تا قبل از قطعنامه ۵۹۸ در هیچ یک از قطعنامه‌های دیگر صحبتی از بازگشت نیرو‌های طرفین به مرز‌های دو کشور، شناسایی متجاوز و طرح پرداخت خسارات جنگ نشده بود.

قطعنامه ۵۹۸، برای اولین بار بر روی اختلافات ایران و عراق و تعیین چارچوبی برای پایان دادن به جنگ متمرکز شده بود.

بند سوم خواستار آزادی اسرای جنگی و بند چهارم خواستار یک راه حل جامع، عادلانه و شرافتمندانه مورد قبول دو طرف در مورد تمام موضوعات موجود، منطبق با اصول مندرج در منشور ملل متحد شده بود.

بند پنجم هم درباره خویشتن‌داری همه کشور‌ها به منظور عدم تشدید و گسترش منازعه بود. گرچه در بند ششم این قطعنامه به تحقیق راجع به مسئولیت منازعه اشاره شده بود ولی همچون قطعنامه‌های گذشته اشاره‌ای به کشور آغازکننده جنگ در آن وجود نداشت. اگر در این بند به جای تعیین آغازگر جنگ، از عبارت تعیین متجاوز استفاده می‌شد، منافع ایران بهتر تأمین می‌شد. بند هفتم درباره بررسی ابعاد خسارات وارد شده به طرفین بود.

در این بند نیز بایستی به جای تعیین خسارت، تعیین غرامت مطرح می‌شد تا ایران بتواند خسارات جنگ را از عراق دریافت کند. بند هشتم نیز درباره راه‌های افزایش امنیت و ثبات در منطقه بود. باید توجه داشت که به رغم اینکه ظاهراً بعضی امتیازات در این قطعنامه در راستای خواسته‌های جمهوری اسلامی قرار داشت، اما در عمل، دو کشور به یک میزان در خصوص جنگ مقصر قلمداد شده بودند.

به عنوان مثال در موضوع تأسیس صندوقی برای جذب کمک‌های کشور‌های دیگر جهت تأمین خسارات وارده، مقرر شده بود تا دو کشور به یک میزان از کمک‌های این صندوق برخوردار باشند و از نظر حقوقی، تفاوتی بین متجاوز و قربانی تجاوز در فطعنامه وجود نداشت. به هر حال، این قطعنامه برای اولین بار در چارچوب فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد صادر شد تا ضمانت اجرایی داشته باشد.

معنای این اقدام آن بود که عمل به قطعنامه برای همه کشور‌ها از جمله ایران و عراق لازم‌الاجراست؛ بنابراین ایران و عراق موظف به پذیرش آن بودند. در روزی که این قطعنامه به تصویب رسید، به دلیل برتری نظامی ایران، جمهوری اسلامی احساس نیازی به پذیرش این قطعنامه برای پایان دادن به جنگ نمی‌کرد.

پس از صدور قطعنامه، عراق آن را پذیرفته و از شورای امنیت نیز تشکر کرد ولی وزارت امور خارجه ایران طی صدور بیانیه‌ای در ۱۳۶۶/۰۴/۳۰ ضمن ناعادلانه خواندن قطعنامه به تناقض بند‌های آن و خودداری از معرفی آغازگر جنگ اشاره کرد و پس از گذشت یک روز نظرات خود را مبنی بر اینکه ابتدا باید متجاوز مشخص شود به شورای امنیت اعلام کرد.

در مجموع قطعنامه ۵۹۸ تا حدود زیادی با قطعنامه‌های سابق شورای امنیت در مورد جنگ عراق با ایران متفاوت بود و اولین قطعنامه‌ای بود که دارای شرایط صلح و تا حدودی متعادل بود. از زمان تصویب قطعنامه ۵۹۸، از تابستان سال ۱۳۶۶ تا تابستان سال ۱۳۶۷ که قطعنامه مورد پذیرش ایران قرار گرفت، شرایط بسیار سختی برای طرفین جنگ بوجود آمد.

آمریکا اسکورت نفتکش‌های کویتی در خلیج فارس را آغاز کرد و عربستان درست یک هفته پس از صدور قطعنامه ۵۹۸ دست به کشتار حجاج ایرانی در مکه زد. در این جنایت حدود ۴۰۰ نفر از زنان و مردان زائر به شهادت رسیدند و نزدیک به یک هزار نفر از زائرین مجروح شدند. با این اقدام، دولت عربستان در هماهنگی با برنامه‌های آمریکا و عراق تلاش کرد تا حتی ایام حج را تبدیل به یک فشار جدید علیه ایران بکند.

از مرداد ۱۳۶۶ جنگ شهر‌ها وسعت بی‌سابقه‌ای یافت و شمار زیادی از غیرنظامیان در معرض مستقیم آسیب‌های جنگ قرار گرفتند. تهران و بغداد و بسیاری از شهر‌های بزرگ دو کشور، هدف بمباران‌های هوایی و موشک‌های زمین به زمین بود. جنگ در خلیج فارس توسعه یافت.

نفتکش‌های زیادی مورد اصابت قرار گرفت و ناوگان جنگی آمریکا در خلیج فارس دست به حملات بی‌سابقه‌ای علیه ایران زد. جنگ در جبهه‌های زمینی ادامه یافت. ایران و عراق هر دو سیاست تهاجمی را در زمین، دریا و هوا در پیش گرفتند. از زمان تصویب قطعنامه ۵۹۸، سیاست تهاجمی و خشن آمریکا علیه ایران در خلیج فارس ابعاد تازه‌ای یافت. ناوگان جنگی آمریکا در خلیج فارس، عملاً در مقابل ایران گسترش یافته و آرایش گرفت.

تبلیغات گسترده‌ای علیه ایران در سطح بین‌المللی انجام گرفت. محیط مذاکرات شورای امنیت سازمان ملل به زیان ایران تیره شد. سیاست آمریکا علیه ایران باعث شد تا عملاً توازن نظامی بین طرفین جنگ بهم خورده و با تحریم تسلیحاتی ایران و مداخله نظامی آمریکا موازنه قوا به نفع عراق تغییر یابد. در چنین وضعیتی حملات ارتش عراق از روز ۲۹ فروردین ۱۳۶۷ به جبهه‌های جنگ زمینی در کنار حمله به مناطق مسکونی و نفتکش‌ها و پایانه‌های نفتی هم شروع شد.

درآمد‌های نفتی ایران رو به کاهش بود و آمریکا همزمان با حملات ارتش عراق به مواضع قوای ایران در جبهه فاو، به سکو‌های نفتی سلمان و نصر در خلیج فارس حمله و آن‌ها را منهدم و میلیون‌ها دلار خسارت به ایران وارد کرد. حمایت از نفتکش‌های حامل نفت کشور‌های عربی خلیج فارس به صورت آشکار از سوی آمریکا آغاز شد.

در پی اقدامات همه جانبه ایالات متحده در حمایت از رژیم عراق، امریکا به صورت رسمی از اواخر شهریور ۱۳۶۶ وارد جنگ با ایران درآب‌های خلیج فارس شد. در مجموع آمریکا حدود ۹ ماه به طور مستقیم وارد جنگ با ایران در خلیج فارس شد.

در این مدت، ۱۲ برخورد نظامی بین ایران و آمریکا بوجود آمد که خسارات زیادی را برای ایران و اعتبار آمریکا در بر داشت. آمریکا در حملات اولیه خود به قایق‌های تندروی سپاه و کشتی ایران اجر مربوط به نیروی دریایی ارتش که در مهر ماه ۱۳۶۶ انجام گرفت، سعی در یک درگیری نظامی محدود با نیروی دریایی ایران در خلیج فارس داشت.

اما این حملات در ماه‌های پایانی جنگ به سکو‌های نفتی ایران توسعه یافت و با پرتاب دو موشک ناو وینسنس آمریکایی به سوی هواپیمای مسافربری هما در ۱۲ تیر ۱۳۶۷ و کشته شدن ۲۹۰ سرنشین ایرباس به اوج جنایت رسید.

از سوی دیگر در حالی که پس از حمله عراق به فاو و شلمچه، منافقین به مهران حمله کرده بودند و احتمال حمله ارتش عراق به جزایر مجنون وجود داشت. آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در روز سه شنبه ۱۳۶۷/۰۳/۳۱ به کرمانشاه سفر کرد و در محل قرارگاه رمضان مستقر شد. ایشان در همان شب پس از دریافت گزارش وضعیت جبهه‌ها از فرمانده سپاه به وی گفتند: «قبل از این سفر به اتفاق رئیس‌جمهور و حاج احمد آقا در روز جمعه ۱۳۶۷/۰۳/۲۷ خدمت امام رفتیم.

وضع جبهه‌ها، نیروها، امکانات کشور و وضع دشمن را برای امام تشریح کردیم و دو راه بسیج نیرو‌ها و امکانات برای جنگ یا پذیرش ختم جنگ را برای امام مطرح کردیم. ایشان راه اول را انتخاب کردند و برای صدور حکم واجب بودن رفتن به جبهه‌ها برای هم (کاری که سال گذشته نشد و پیشنهاد شده بود) اظهار آمادگی کردند.»

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به فرمانده سپاه گفت: «به امام گفتم: ارتش عراق در حال باز پس گیری بعضی مواضعی است که از او گرفته‌ایم و اگر این وضعیت ادامه پیدا کند ممکن است حتی ارتش عراق از مرز‌ها عبور کند و بخش‌هایی از کشور را اشغال کند.

امام فرمودند طرح تان چیست؟ گفتیم جنگ را با پذیرش قطعنامه ۵۹۸ تمام کنیم. امام فرمودند نه ما باید جنگ را ادامه دهیم. به امام گفتم برای ادامه جنگ فرماندهان از ما امکانات و وسایلی می‌خواهند که ما در شرایط فعلی کشور بودجه لازم را برای تهیه آن‌ها نداریم. امام گفتند بروید از مردم مالیات بگیرید. به ایشان گفتم این کار را قبلا کرده‌ایم و دیگر گرفتن مالیات بیشتر از مردم برای دولت امکان ندارد و میزان آن به حداکثر خود رسیده است. امام گفتند خوب استقراض کنید.

پس از این مسئله به امام گفتم نیرو‌های مردمی به جبهه نمی‌آیند. امام گفتند من برای حل این مشکل به مردم حکم جهاد می‌دهم. گفتم در کشور ارز نداریم تا بعضی نیاز‌های جنگ را از خارج خریداری کنیم. امام گفتند برای آن راهی پیدا کنید. بروید نفت پیش فروش کنید. پس از طرح این مطالب، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی گفت: ما هم به نتیجه رسیده بودیم که یا باید جنگ را تمام کرد و یا بسیج نیرو و امکانات بدهیم و کشور را وارد جنگ کنیم.

حال که امام راهکار ورود امکانات کشور در جنگ را تصویب کرده‌اند شما طرح و برنامه خودتان را تهیه کنید و به ما بدهید.»

به این ترتیب وی در این جلسه از فرمانده سپاه خواست تا برنامه خود را به منظور ادامه جنگ تهیه و ارائه کنند. بدین منظور در تاریخ دوم تیر سال ۱۳۶۷ محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه نامه‌ای را خطاب به فرماندهی جنگ نوشت و در آن کلیات طرحی را تقدیم ایشان کرد که هدف نبرد انهدام صدام و حزب بعث عراق منظور شده بود.

بر اساس این طرح باید ارتش و سپاه هر دو ظرف پنج سال هر کدام به میزان حدود ۵.۲ و هفت برابر افزایش کمی می‌یافتند و برای تامین نیرو‌های مورد نیاز می‌بایستی افراد بین ۱۷ تا ۴۰ سال، سالانه چهار ماه در جبهه باشند. دولت و مجلس شورای اسلامی هم باید در اولویت یکم، بودجه و امکانات مورد نیاز نیرو‌های مسلح را در اختیار جانشین فرماندهی کل قوا قرار می‌دادند.

صنایع و کارخانجات کشور نیز در اولویت یکم موظف به تأمین مایجتاج رزمندگان اسلام بودند. همچنین فرض بر آن بوده است که انگیزه آمریکا، شوروی، صدام و حزب بعث علیه انقلاب اسلامی نه تنها کاهش نیافته بلکه با رشد بیداری اسلامی در جهان مشکلات سیاسی ابر قدرت‌ها در جهان بیشتر از گذشته شده است و آن‌ها قوی‌تر از گذشته به جنگ خلیج فارس ادامه خواهند داد.

از سوی دیگر عراق به توسعه سازمان رزم و سازماندهی نیرو‌های منافقین، ادامه خواهد داد. تقدیم این نامه که ۲۵ روز قبل از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ صورت گرفت، تاثیر فراوانی در به تصمیم رساندن فرماندهی کل قوا برای آینده جنگ داشت. در این اوضاع و احوال ایران چاره کار را در خاتمه دادن به جنگ از طریق پذیرش قطعنامه ۵۹۸ دید و در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ با اعلام رسمی پذیرش قطعنامه راه جدیدی را در پیش گرفت.

گرچه پذیرش آتش بس برای امام تلخ و اتخاذ چنین تصمیمی برای ایشان چون زهر کشنده بوده است و از چنین شرایطی راضی نبوده‌اند ولی حضرت امام خمینی شجاعانه‌ترین تصمیم دوران حیات خود را در یک فرصت مهم اتخاذ کردند و با پذیرش مسئولیت قبول قطعنامه از سایر مسئولین کشور سلب مسئولیت کردند. به هر حال یک سال و یک روز کم، طول کشید تا ایران قطعنامه ۵۹۸ را در روز ۲۷ تیر ۱۳۶۷ بپذیرد و راه را برای خاتمه یافتن جنگ هشت ساله باز کند. پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی ایران گرچه به یکباره اتفاق افتاد ولی نتیجه فرآیندی بود که در سال‌های پایانی جنگ آغاز شده بود.

گزارش از حسین علایی

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

شجاعانه‌ترین تصمیم برای امام، پذیرش آتش‌بس بود بیشتر بخوانید »

کنکاش برای عبور از مرز

تنبیه متجاوزین بعثی در عملیات «رمضان»


کنکاش برای عبور از مرزبه گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، در تابستان سال ۱۳۶۱ شرایط موفقیت‌های جنگی ایران به سمتی پیش رفت تا رزمندگان ایران به دنبال مسئله تنبیه متجاوز باشند. متجاوزی که با تحمیل خسارات و تلفات گسترده به ایران، نه از طرف سازمان‌های بین‌المللی محکوم شد و نه حاضر بود شرایط عادلانه صلح را برقرار کند، بلکه با ماندن در دو هزار و ۵۰۰ کیلومتر مربع از سرزمین‌های اشغال شده ایران و ادعای آتش‌بس، صرفاً در موقعیتی مناسب موضع گرفته بود تا شاید پس از التیام زخم‌هایی که از عملیات‌های بزرگی همچون فتح‌المبین و بیت‌المقدس دریافت کرده بود، مجدداً خوی تجاوزگر خود را در اشغال شهر‌ها و روستا‌های ایران به نمایش بگذارد.

با سکوت و حتی حمایت بین‌المللی از تجاوز عراق و محقق نشدن خواسته‌های ایران (در شرایطی که در موضع پیروزی قرار داشت)، ازجمله عقب‌نشینی کامل نیرو‌های عراقی از مناطق اشغالی و پرداخت غرامت بابت دو سال خسارت و ویرانی شهر‌ها و روستاها، ایران تصمیم گرفت تا متجاوز را خود تنبیه کند و برای جلوگیری از تکرار چنین جنایاتی و جبران خسارت‌ها، عملیاتی با نام «رمضان» را برای ورود به خاک عراق ترتیب دهد. عملیاتی که با توجه به اولین نفوذ ایران به خاک عراق و محک و ارزیابی میزان آمادگی و توانایی دشمن و احراز قدرت هجومی ایران چه درصورتی‌که به اهداف از پیش تعیین شده خود می‌رسید یا خیر، خود یک پیروزی محسوب می‌شد. اما آنچه در نهایت رقم خورد، این بود که اهداف مدنظر این عملیات محقق نشد که یکی از مهم‌ترین دلایل آن، تأخیر ۵۰ روزه انجام این عملیات پس از پیروزی در بیت‌المقدس بود. طبق نظر برخی فرماندهان ازجمله فرمانده وقت سپاه، چنانچه عملیات حدود دو هفته زودتر انجام می‌شد موفق می‌شد زیرا در این صورت دشمن برای تکمیل اقدامات مهندسی و توسعه استحکامات خود فرصت کافی نداشت. در این صورت رزمندگان اسلام می‌توانستند با استفاده از ضعف‌های دشمن به‌ سرعت در عمق مواضع دشمن نفوذ کنند. [۱]

وقفه زمانی بین عملیات بیت‌المقدس تا رمضان دو دلیل عمده، یکی در خارج و یکی در داخل کشور داشت. دلیل خارجی شامل حمله اسرائیل به لبنان بود که باعث شد مدتی تمرکز ایران از عراق کم شده و به مسئله لبنان بپردازد و موضوع حتی تا ارسال نیرو به لبنان نیز انجامید. [۲]

دلیل دومی که باعث تعلل در انجام عملیات شد، مجموعه بحث‌هایی پیرامون نحوه ادامه یا پایان جنگ بوده که حتی بحث و بررسی این موضوع در دهه ۷۰ نیز از مباحث داغ درباره جنگ محسوب می‌شده است. [۳]

دو سه ماه پیش از آغاز عملیان رمضان و همزمان با طرح‌ریزی برای عملیات بیت‌المقدس در جلسه‌ای خدمت حضرت امام عرض شد که باید به‌ منظور تأمین کامل امنیت کشور و دفع متجاوز علاوه بر آزادسازی مناطق و شهر‌های اشغالی به خاک عراق نیز وارد شد و دشمن را تحت‌فشار قرار داد اما امام فرمودند «نه، چه لزومی دارد؟» با ارائه دلایلی ازجمله اینکه ایران اگر بخواهد از کشور دفاع کند باید در جایی پدافند و دفاع شود که نیرو‌های ایرانی هر روز نگران و مضطرب از حمله دشمن نباشند. [پس از بررسی و ارائه استدلال‌های متعدد]، امام فرمودند که اگر مطلب اینطوری هست، خوب، این یک حرف درستی است و ما برای دفاع باید تا آنجایی که اطمینان هست، پیش برویم. [۴]

البته چنین مباحث و جلساتی درباره چگونگی ادامه جنگ همچنان ادامه داشت و در پاسخ به اشکالاتی که امام در زمینه ورود به خاک عراق مطرح کرده بودند ازجمله آسیب دیدن به مردم بی‌گناه، نظامیان با مباحث کارشناسی و استدلال‌هایی ازجمله اینکه مرز‌های جنوب قابل دفاع نیستند و برای دفاع باید به یک مانع طبیعی مثل اروند تکیه کنیم، توانستند ثابت کنند که ادامه جنگ با منع ورود به خاک عراق سازگار نیست. [۵]

با توجه به وضعیت دشوار ایران، حمله صدام یک تهدید جدی برای انقلاب بود و حمایت‌های سازمان ملل، آمریکا و بسیاری از کشورها، شرایطی از بی‌اعتمادی را برای ایران ایجاد می‌کرد که خود می‌بایست آینده جنگ را مشخص کند، نه اینکه منتظر حوادث و یا حتی حملات آتی دشمن باشد. به‌ طوری‌که امام خمینی (ره) بعد از عملیات فتح‌المبین می‌گویند: «چیزی که امروز به آن مبتلا هستیم و ممکن است برای ما پیش آید قضایایی است که بعد از پیروزی جنگ برای ما ممکن است پیش بیاید. آمریکا معلوم نیست به این زودی‌ها طمعش را از این کشور قطع کند… [۶]»

پس از انجام موفقیت‌آمیز آزادسازی خرمشهر، دو ایده متفاوت پیرامون اتمام و ادامه جنگ شکل گرفت. در رویکرد اول چنین تصور می‌شد که با شکست عراق و آزادسازی مناطق اشغالی دیگر ادامه جنگ ضرورتی ندارد و در رویکرد دوم چنین استدلال می‌شد که ایران باید منطقه‌ای مهم از خاک عراق را در اختیار بگیرد تا از موضع برتر، عراق و حامیانش را برای تأمین خواسته‌های ایران متقاعد کند. [۷]

در بررسی نظرات مخالف ادامه جنگ می‌توان به جریان نهضت آزادی و برخی از گروه‌های سیاسی اشاره کرد که ادامه جنگ را عامل مؤثری در انسداد سیاسی ارزیابی می‌کردند و از این منظر پایان دادن به جنگ را ضروری می‌دانستند. [۸]

در پاسخ به چنین دیدگاهی عباس شیبانی از مؤسسان نهضت آزادی، این‌طور بیان می‌کند:

«در جنگ که اصلاً استدلال مهندس بازرگان بسیار استدلال غلط و ناواردی بود. آن‌ها معتقد بودند که جنگ با عراق را نیمه‌کاره و بدون اجرای عدالت و حتی بدون تعیین شدن طرف متجاوز و شروع‌کننده جنگ و بدون احقاق حقوق ضایع‌شده ملت ایران رها کنیم، حال آن‌که بعد از حمله عراق به کویت معلوم شد که امام، صدام را درست شناخته بود … امام روحیه صدام را از اول می‌دانست، ولی بازرگان در قضیه جنگ، خیلی سطحی قضاوت می‌کرد. بحث صدام نبود بحث حمایت جهانی از او برای سقوط انقلاب بود و بعد از حمله عراق به کویت هم که همه فهمیدند شناخت امام از صدام کاملاً درست است. علاوه بر اینکه آن صلح پایدار برقرار نمی‌شد و حتی متجاوز بودن عراق را هیچ جا اعلام نکرده بودند. [۹]»

همچنین در این زمینه می‌توان به نظر فرمانده وقت سپاه اشاره کرد:

«هیچ پیشنهاد صلحی تا چهار سال بعد از آزادی خرمشهر به ایران نشد و فقط چند طرح آتش‌بس ارائه شد که اگر قبول می‌کردیم، جنگ پنجاه سال به درازا می‌کشید.» [۱۰] مطرح شدن مجموعه مباحثی که در بالا ذکر شد، نشان‌دهنده اهمیت موضوع ورود به خاک عراق برای ایران یا نحوه پایان جنگ بوده است که این موضوع تا حدودی باعث ایجاد وقفه برای رزمندگان در صحنه نبرد شد. مباحث سیاسی مهمی که البته برای رزمندگان جنگیدن برای احقاق حقوق ایران چه در خاک ایران و چه در خاک عراق اهمیتی نداشت. در این زمینه سردار رشید با توجه به ذکر اهمیت نظر نظامیان در تسهیل تصمیم امام برای ورود به خاک عراق این‌طور بیان می‌گوید:

«اصولاً برای فرماندهان عملیاتی هیچ‌گاه این سؤال مطرح نبوده است که آیا باید وارد خاک عراق شویم یا خیر؟ خدا گواه است که من هرچه فکر می‌کنم که حتی به‌عنوان یک سؤال این مطلب را در قرارگاه خود مورد مذاکره قرار داده باشم و مثلاً باید نقطه‌ای مانند تنومه را متصرف شویم یا خیر می‌بینم که هیچ‌گاه چنین سؤالاتی در میان ما فرماندهان عملیاتی مطرح نبوده است. [۱۱]»

منابع

[۱]- تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، حسین علایی، ج ۱، نشر مرزوبوم، تهران ۱۳۹۵، ص ۵۱۵

[۲]- تنبیه متجاوز (تجزیه تحلیل جنگ ایران و عراق-جلد سوم)، حسین اردستانی، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چ ۵، تهران ۱۳۹۵، صص ۳۲-۳۳.

[۳]- علل تداوم جنگ، محمد درودیان، چ ۱، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، تهران، ۱۳۸۲، صص ۱۴۰-۱۵۱.

[۴]- روزشمار جنگ ایران و عراق (عبور از مرز)، ج ۲۰، علی‌رضا لطف‌الله زادگان، چ ۱، مرکز تحقیقات و مطالعات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، تهران ۱۳۷۹، ص ۱۸-۱۹

[۵]- تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، ج ۱، صص ۵۱۸-۵۲۲.

[۶]- صحیفه نور، ج ۱۶، ص ۱۸۴.

[۷]- پرسش‌های اساس جنگ، محمد درودیان، چ ۲، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، تهران، ۱۳۸۲. ص ۲۰۴.

[۸]- همان، ص ۲۰۵

[۹]- همان، ص ۲۱۰

[۱۰]- روزنامه عصر آزادگان، شماره ۹۳، ۱۰/۱۱/۱۳۷۹، ص ۹.

[۱۱]- علل تداوم جنگ، ص ۱۴۸.

انتهای پیام/ 118



منبع خبر

تنبیه متجاوزین بعثی در عملیات «رمضان» بیشتر بخوانید »

سازمان ملل: شهرک‌سازی های رژیم صهیونیستی معادل جنایات جنگی است

سازمان ملل: شهرک‌سازی های رژیم صهیونیستی معادل جنایات جنگی است


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق به نقل از رویترز، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد احداث شهرک‌های صهیونیست نشین را در سطح جنایات جنگی دانست.

بر اساس این گزارش، «مایک لینک» گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل در اراضی اشغالی فلسطین به شورای حقوق بشر اعلام کرده است که شهرک سازی های رژیم صهیونیستی معادل جنایات جنگی است.

وی همچنین از کشورها خواسته است که برای اسرائیل روشن سازند که اشغالگری غیرقانونی آن بدون هزینه نخواهد بود.

این اظهارات لینک در جلسه شورای حقوق بشر در ژنو مطرح شده است.

این در حالی است که رژیم صهیونیستی به دلیل عدم به رسمیت شناختن فعالیت گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل در این جلسه حضور نداشت.

منبع: مهر

گزارشگر حقوق بشر سازمان ملل متحد در اراضی اشغالی فلسطین شهرک سازی های رژیم صهیونیستی را معادل جنایات جنگی عنوان کرد.



منبع خبر

سازمان ملل: شهرک‌سازی های رژیم صهیونیستی معادل جنایات جنگی است بیشتر بخوانید »

واکنش سازمان ملل به حمله آمریکا به مواضع حشد شعبی

واکنش سازمان ملل به حمله آمریکا به مواضع حشد شعبی


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق به نقل از روسیا الیوم، سازمان ملل متحد به ابراز نگرانی درباره حمله آمریکا به مواضع حشد شعبی در مرز عراق و سوریه بسنده کرد و خواستار خویشتنداری طرف های مربوط شد.

بر اساس این گزارش، «استفان دوجاریک» سخنگوی آنتونیو گوترش دبیرکل سازمان ملل متحد گفت: ما از گزارش های مربوط به حملات ایالات متحده به مرز عراق و سوریه اطلاع یافتیم و دبیرکل نگران وضعیت ناپایدار در این منطقه است.

وی همچنین افزود که گوترش مجدداً از تمام طرف ها می خواهد که خویشتنداری نشان داده و از اقداماتی که منجر به تشدید تنش ها می شود، اجتناب کنند.

گفتنی است، جنگنده‌های ایالات متحده آمریکا بامداد دوشنبه مواضع حشد شعبی در منطقه البوکمال واقع در مرزهای مشترک سوریه و عراق را هدف قرار دادند.

طبق اعلام منابع عراقی، در جریان تجاوز نظامی ایالات متحده آمریکا به مرزهای مشترک سوریه و عراق، ۴ نیروی حشد شعبی به شهادت رسیدند. آمریکایی‌ها مدعی هستند که با هدف مبارزه با تروریسم این تجاوز نظامی را انجام داده‌اند!

تجاوز نظامی جدید ایالات متحده آمریکا به حشد شعبی در حالی اتفاق افتاد که احزاب و جریان‌های سیاسی همچنان خواستار خروج آمریکایی‌ها از خاک عراق هستند. در همین ارتباط، پیشتر «ایوب الربیعی» نماینده پارلمان عراق سخنانی را در خصوص تداوم حضور نیروهای نظامی آمریکا در این کشور مطرح کرد.

وی در این خصوص گفت: نیروهای ایالات متحده آمریکا قصد خروج از خاک عراق را ندارند. این درحالی است که مصوبه نمایندگان پارلمان بر لزوم خروج نیروهای بیگانه تأکید دارد.

این نماینده پارلمان عراق در ادامه سخنان خود یادآور شد: علیرغم اینکه اقشار مختلف عراق و جریان‌های سیاسی خواستار خروج آمریکایی‌ها از خاک خود هستند اما شواهد نشان می‌دهد که واشنگتن تمایلی به انجام این کار ندارد.

پیش از این، «هادی العامری» رهبر ائتلاف فتح عراق گفته بود: واقعیت آن است که مواضع آن در قبال آمریکایی‌ها کاملاً روشن است. ما معتقد هستیم که نظامیان آمریکا باید از خاک عراق خارج شوند.

رهبر ائتلاف فتح همچنین عنوان کرد: ما تحت هیچ شرایطی اشغالگری در خاک خود را نمی‌پذیریم. ما نمی‌خواهیم هیچ‌گونه رابطه نظامی با ایالات متحده آمریکا داشته باشیم. این موضع غیرقابل تغییر است.

العامری در ادامه سخنان خود یادآور شد: اگر نظامیان آمریکایی به صورت مسالمت آمیز از خاک عراق خارج نشوند، ما با مقاومت خود آنها را وادار به خروج از خاک عراق می‌کنیم.

منبع: مهر

سازمان ملل متحد به ابراز نگرانی درباره حمله بامداد دوشنبه آمریکا به مواضع حشد شعبی در مرز عراق و سوریه بسنده کرد.



منبع خبر

واکنش سازمان ملل به حمله آمریکا به مواضع حشد شعبی بیشتر بخوانید »

ناگفته‌هایی درباره نظامیان «کلاه‌ آبی» ایران


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، بر اساس منشور ملل متحد، یکی از دلایل تاسیس سازمان ملل متحد، «نجات نسل‌های آینده از بلای جنگ» است؛ بر اساس این منشور یکی از مقاصد اصلی این سازمان «حفظ صلح و امنیت بین المللی» است و مسئولیت اصلی نگهداری از صلح و امنیت بین‌المللی نیز بر عهده شورای امنیت است؛ این شورا در انجام این مسئولیت می‌تواند مجموعه از اقدامات از جمله اجرای عملیات حفظ صلح را بپذیرد، مبنای این اقدام را می‌توان در فصل‌های ۶، ۷ و ۸ منشور سازمان ملل پیدا کرد؛ فصل ۶ به «حل و فصل مسالمت آمیز مناقشات» می‌پردازد و فصل ۷ مقرراتی را در بر می‌گیرد که مرتبط با «اقدام توام با احترام به صلح، نقض‌های صلح و اعمال خشونت آمیز» است؛ فصل هفتم منشور سازمان ملل نیز درباره به کارگیری ساز و کارها و آژانس های منطقه ای در حفظ صلح و امنیت بین المللی است.

سازمان ملل متحد به عنوان سازمانی بین المللی که دستیابی به صلح جهانی یکی از اهداف آن محسوب می‌شود، در راستای اجرای وظایف خود جهت تحقق صلح جهانی در سازمان‌دهی که ذیل شورای امنیت تشکیل داده است، از طریق همکاری با ارتش‌های کشورهای عضو سازمان ملل، عملیات‌هایی با عنوان «عملیات حفظ صلح» در مناطق درگیری و ناامنی در دنیا انجام می‌دهد.

عملیات حفظ صلح سازمان ملل متحد به عنوان ابزاری برای نگهداری صلح و امنیت بین المللی بر ۳ اصل اساسی رضایت طرفین، بی طرفی و عدم استفاده از قوه قهریه مگر برای دفاع از خود و دفاع از مبانی منشور سازمان ملل متحد بنا نهاده شده است. در این عملیات‌ها که باید با رعایت احترام کامل به حقوق بشر انجام شوند، یگان‌هایی از چند کشور تامین کننده نیرو با زبان، فرهنگ و خصایص حرفه‌ای مختلف، عناصر نظامی را تشکیل داده و برای حفظ صلح با هم همکاری می‌کنند.

همواره یکی از اقداماتی که شورای امنیت سازمان ملل در راستای ایفای نقش خود در جهت برقراری صلح جهانی انجام می‌دهد، اعزام نیروهای نظامی حافظ صلح به مناطق درگیری بعد از پایان منازعات است؛ بر اساس مبانی سازمان ملل متحد وظیفه فوری نیروهای نظامی حافظ صلح این است که کمک کنند امنیت را به منطقه بازگرداند و محیطی فراهم نمایند که در چارچوب آن آژانس‌های بشردوستانه و سایرین بتوانند فعالیت کنند. همچنین کارکرد اصلی عناصر نظامی در ماموریت‌های بشردوستانه معمولاً فراهم کردن محیط ایمن به نحوی است که سایر اجزای فرآیند صلح از جمله ناظران حقوق بشر بتوانند نقش آفرینی کند.

سازمان ملل متحد در سال ۱۳۷۲ یگان حافظ صلح در ایران را به رسمیت شناخت

گردان‌های حافظ صلح در عملیات‌های‌شان دو نوع وظیفه را برعهده دارند؛ نخستین وظیفه آنها وظایف اولیه‌ای شامل گشت زنی، پست دیده بانی، کمک رسانی، قرنطینه و جست‌وجو و کاروان و اسکورت است. دیگر وظیفه‌ای که بر عهده گردان‌های حافظ صلح سازمان ملل قرار گرفته است وظایف حمایتی از جمله خلع سلاح، تامین زیرساخت حیاتی و حفاظت از امکانات و مدیریت جمعیت است. گردان‌های حافظ صلح متناسب با نوع عملیات خود، وظایف دیگری از جمله ایجاد مناطق حائل و اجرای عملیات‌های مشترک را بر عهده دارند.

از نخستین عملیاتی که حافظان صلح سازمان ملل در جریان جنگ اول اعراب و اسرائیل در سال به خاورمیانه اعزام شدند، تا کنون بیش از ۷۰ عملیات صلح جهانی در نقاط مختلف جهان انجام شده‌است و در حال حاظر نیز حدود ۱۴ عملیات در حال اجراست.

یگان حافظ صلح در جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۷۱ و به دستور آیت‌الله سید علی خامنه‌ای فرماندهی کل قوا در نیروی زمینی ارتش تاسیس شد و یک سال بعد نیز توسط سازمان ملل متحد نیز به رسمیت شناخته شد. در حال حاضر یگان حفظ صلح ارتش در حضور در قرارگاه عملیاتی لشکر ۲۳ متحرک هجومی ولایت نیروی زمینی ارتش مستقر است.

خبرنگار ما به مناسبت روز حافظان صلح با حضور در قرارگاه عملیاتی لشکر ۲۳ متحرک هجومی ولایت نیروی زمینی ارتش(نزاجا) که در شهرستان رباط‌کریم استان تهران قرار دارد، گفت‌وگوهایی با فرمانده این قرارگاه و همچنین فرمانده یگان حفظ صلح ارتش و جانشین او انجام داده است.

فرمانده قرارگاه عملیاتی لشکر ۲۳ متحرک هجومی ولایت: می‌خواهیم به ملت‌های دنیا کمک کنیم

امیر سرتیپ دوم اکبر نجفی فرمانده قرارگاه عملیاتی لشکر ۲۳ متحرک هجومی ولایت نزاجا در این گفت‌و گو با تاکید بر اینکه بر اساس قرآن کریم، صلح و دوستی بهترین کار است، اظهار کرد: مقام معظم رهبری بر اساس مبانی دین اسلام فرموده‌اند که نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران جهت حضور در صلح و آشتی منطقه و دنیا باید یک یگان حافظ صلح داشته باشد؛ بر همین اساس نیز یگان حفظ صلح ارتش شکل گرفته است.

ناگفته‌هایی درباره نظامیان «کلاه‌ آبی» ایران

امیر سرتیپ دوم اکبر نجفی فرمانده قرارگاه عملیاتی لشکر ۲۳ متحرک هجومی ولایت

وی با بیان اینکه «این یگان آماده‌ است تا به‌عنوان یک نیروی حافظ صلح با درخواست سازمان ملل متحد وارد کارزار صلح جهانی شود»، خاطرنشان کرد: یگان حفظ صلح ارتش، بهترین نفرات از لحاظ دانش نظامی و توانمندی‌های ارتباطی و همچنین به روز ترین تجهیزات را در اختیار دارد و یگانی توانمند در ارتش به شمار می‌رود.

فرمانده قرارگاه عملیاتی لشکر ۲۳ نزاجا تصریح کرد: افتخار ما این است که ایران در طول تاریخ همواره طرفدار صلح بوده و شعر «بنی‌آدم اعضای یکدیگرند» که بر سر در سازمان ملل نوشته شده است نیز سروده سعدی شیرازی شاعر ایرانی است.

امیر نجفی آرزوی خود را تحقق عدالت و حاکمیت صلح و آسایش جهانی عنوان کرد و گفت: برای اینکه بتوانیم در کره خاکی و سازمان ملل خود را نشان دهیم، باید قدرتمند ظاهر شویم و از دستاوردهای نظام دفاع کنیم و ارزش‌های نظام خود را اعم از انسانیت، اسلامیت، صداقت شجاعت و جوانمردی، با اعزام یگانی حافظ صلح به دنیا تعمیم دهیم.

وی با اشاره به سطح آمادگی یگان حفظ صلح ارتش، تاکید کرد: امروز این آمادگی را داریم که هر زمان که سلسله مراتب فرماندهی و در راس آن سازمان ملل متحد دستور و درخواستی جهت اعزام نیروی حافظ صلح از از جمهوری اسلامی ایران مطرح کند، نیروهای حافظ صلح خود را به هر نقطه از جهان اعزام کنیم.

این فرمانده نظامی با تاکید بر اینکه یگان حفظ صلح ارتش همواره جهت اعزام یگانی به ماموریت‌های حفظ صلح سازمان ملل، آماده است، خاطرنشان کرد: بر اساس آخرین بازدید نمایندگان سازمان ملل از یگان حفظ صلح ارتش در سال ۱۳۸۱، آمادگی این یگان در حد اعزام یگانی به ماموریت‌های بین‌المللی است، اما تا کنون اعزامی به این صورت نداشتیم و همه اعزام‌ها به‌صورت انفرادی بوده‌ است.

امیر نجفی علت عدم درخواست سازمان ملل از ارتش ایران جهت حضور یگانی در ماموریت‌های صلح را تبعیت این سازمان بین‌المللی از ابرقدرت‌ها و استکبار جهانی عنوان و تاکید کرد: ما می‌خواهیم به ملت‌های دنیا کمک کنیم؛ در همین زمینه فارغ از عایدی مالی که اعزام یگان‌های حافظ صلح دارد، ما با اعزام نیروهای حافظ صلح به ماموریت‌های بین‌المللی می‌توانیم نظام مقدس جمهوری اسلامی را به کشورهای محل مأموریت معرفی و به نوعی انقلاب خود را صادر کنیم؛ ما در این نوع ماموریت‌ها به جنبه‌های انسانی عملیات‌های صلح توجه داریم.

فرمانده گردان حافظ صلح ارتش: کارکنان ما بسیار توانمند هستند

سرهنگ دوم پیاده علی گرگانی فیروزجایی فرمانده ۳۹ ساله گردان حافظ صلح ارتش نیز درباره شرایط کارکنان این یگان گفت: کارکنان یگان حفظ صلح ارتش، پس از گذراندن دوره‌های پایه نظامی در دانشگاه‌های افسری و آموزشکده‌های درجه داری ارتش و ورود به یگان حفظ صلح، آموزش‌های تخصصی صلح را فرا می‌گیرند و به حداقل یک زبان خارجی مسلط می‌شوند.

ناگفته‌هایی درباره نظامیان «کلاه‌ آبی» ایران

سرهنگ دوم پیاده علی گرگانی فیروزجایی فرمانده گردان حافظ صلح ارتش

وی با اشاره به حضور کارکنان مسلط به زبان‌های عربی، فرانسوی، روسی و آلمانی در یگان حفظ صلح ارتش افزود: همه کارکنان یگان حفظ صلح دوره‌های تخصصی حفظ صلح را در داخل کشور طی می‌کنند و از میان آنها برخی جهت فراگیری تخصصی‌تر موضوعات، به کشورهای خارجی برگزار کننده دوره‌های بین‌المللی صلح اعم از هندوستان، سوئد، سوئیس و ترکیه اعزام می‌شوند.

فرمانده گردان حافظ صلح ارتش درباره نحوه اعزام کارکنان این گردان به ماموریت‌های سازمان ملل، اظهار کرد: ماموریت‌های حفظ صلح از طریق دپارتمان عملیات حفظ صلح که تحت نظر شورای امنیت سازمان ملل است به نمایندگی ایران در این سازمان منعکس و بر اساس سلسله مراتب ابتدا به وزارت خارجه و سپس به ستاد کل نیروهای مسلح و ارتش و در نهایت یگان حفظ صلح ابلاغ می‌شود و نیروهای درخواستی نیز در زمان تعیین شده، اعزام می‌شوند.

سرهنگ گرگانی با ارزیابی سطح آمادگی یگان تحت امر خود، تاکید کرد: با قاطعیت می‌گویم که کارکنان ما در زمینه‌های مختلف بسیار توانمند هستند و از نظر تجهیزات نیز کاملا خودکفا هستیم و هرگونه تجهیزاتی که نیاز ماموریت‌ها است را در داخل ارتش به میزان کافی تامین کرده‌ایم. همچنین با امکانات و توانمندی‌های که در اختیار داریم هر ماموریتی را که به ما ابلاغ شود، به خوبی انجام می‌دهیم.

وی همچنین درباره آخرین همکاری یگان حفظ صلح ارتش با سازمان ملل گفت: درحال حاظر تعدادی از نیروهای این یگان به کشور مالی جهت مأموریت ناظر نظامی اعزام شده‌اند و تاکنون نیز در ماموریت‌های ناظر نظامی در کشورهای اریتره، اتیوپی و سودان اعزام‌هایی داشته‌ایم.

فرمانده گردان حافظ صلح ارتش درباره  تنها تجربه‌ خود از حضور در عملیات حفظ صلح سازمان ملل نیز گفت: در سال ۱۳۹۶ جهت انجام ماموریت حفظ صلح ناظر نظامی سازمان ملل در کشور سودان شرکت کردم. در طول حضورم در این مأموریت تجربیات خیلی زیادی کسب کردم؛ حضور من و دوستان دیگر در این ماموریت باعث شد که نگاه ما نسبت به حفظ صلح و همچنین تقویت دانش نظامی و دانش حفظ صلح و آموزش‌های حفظ صلح خیلی عمیق‌تر شود؛ پس از آن ماموریت همه تلاش خود را بر این گذاشتم تا پرسنل زیرمجموعه خود را در بهترین حالت ممکن آموزش دهم و تقویت کنم.

جانشین فرمانده یگان حفظ صلح ارتش: یگان حافظ صلح برای نجنگیدن آموزش می‌بینند

سرگرد میثم آقاجانی جانشین فرمانده یگان حفظ صلح ارتش مستقر در قرارگاه عملیاتی لشکر ۲۳ متحرک هجومی نیز با تاکید بر اینکه تمام یگان‌های ارتش‌های جهان برای جنگیدن آموزش می‌بینند، اما یگان حافظ صلح برای نجنگیدن آموزش می‌بینند، گفت:‌ این به معنای دست خالی بودن نیست بلکه به این معناست که شما جنگیدن را خوب بلدید اما بعنوان آخرین راهکار از آن استفاده می‌کنید؛ اگر در یک درگیری مسلحانه عادی به یک نظامی شلیک شود، بلافاصله پاسخ آن شلیک داده خواهد شد، اما در عملیات حفظ صلح به این صورت نیست و شلیک و تیراندازی آخرین راهکار در نظر گرفته می‌شود؛ این‌ها قوانین بین‌المللی هستند که در عملیات‌های حفظ صلح رایج است.

ناگفته‌هایی درباره نظامیان «کلاه‌ آبی» ایران

سرگرد میثم آقاجانی جانشین فرمانده یگان حفظ صلح ارتش

وی با تاکید بر اینکه یک رزمنده حافظ صلح حتما باید تمام اصول نظامی ابتدایی تا پیشرفته را آموزش دیده باشد، خاطر نشان کرد: مطمئناً کشوری که جنگ را دیده، به خوبی صلح را درک می‌کند؛ من میدان جنگ را ندیدم ولی مطمئناً پیشکسوتان و پدران ما جنگ را تجربه کرده‌اند، ارزش صلح را به‌خوبی می‌دانند.

این نظامی ۳۶ ساله درباره تجربه حضور خود در عملیات حفظ صلح دارفور سودان اظهار کرد: در این ماموریت به عنوان افسر آموزش اعزام شدم؛ وظیفه افسر آموزش نیز به این صورت است که نفرات نظامی که از کشورهای دیگر وارد منطقه ماموریت می‌شوند را جهت حضور در عملیان صلح ارزیابی می‌کنند.

سرگرد آقاجانی ادامه داد: در دارفور نزدیک به ۷۰ کشور نیروی نظامی اعزام کرده بودند؛ آموزش اولیه این افراد به محض ورود به منطقه ماموریت باید ارزیابی می‌شد و این آزمون و سنجش آمادگی توسط بخشی بود که من در آن حضور داشتم. ما نظامیان مختلفی را در این مدت دیدیم و به همین دلیل می‌توانم بگویم که بچه‌های ما نه تنها نسبت به آموزش‌ها و مقررات بین‌المللی و دانش نظامی چیزی کم ندارند، شاید بتوان گفت که خیلی بالاتر هم هستند. خیلی از نظامیانی که می‌آمدند پس از ارزیابی‌های ابتدایی، شرایط لازم را نداشتند و مجبور می‌شدیم آنها را به کشورشان بازگزدانیم و می‌گفتیم که این افراد شرایط لازم را جهت حضور در عملیات حفظ صلح ندارند.

منبع: ایسنا



منبع خبر

ناگفته‌هایی درباره نظامیان «کلاه‌ آبی» ایران بیشتر بخوانید »