سازمان ملل: وضعیت غزه پس از ۱۵ سال محاصره، فاجعهبار است
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
سازمان ملل: وضعیت غزه پس از ۱۵ سال محاصره، فاجعهبار است بیشتر بخوانید »
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
سازمان ملل: وضعیت غزه پس از ۱۵ سال محاصره، فاجعهبار است بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از گروه اخبار داخلی دفاعپرس، مجید تخت روانچی، سفیر و نماینده دائم ایران در سازمان ملل، صبح روز پنجشنبه به وقت محلی در نشست شورای امنیت در خصوص اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ و برجام اظهار داشت: ایران به دیپلماسی چندجانبه متعهد است که نتیجه آن باید تضمین کننده لغو موثر و قابل راستیآزمایی همه تحریمهای غیرقانونی باشد. ایران ضمانتهای قابل راستیآزمایی و عینی از آمریکا درخواست کرده، و اینکه، آمریکا بار دیگر تعهدات خود را نقض نخواهد کرد، تحریمها به بهانهها یا عناوین دیگر – همانطور که در دولت قبلی آمریکا اتفاق افتاد – اعمال نخواهد شد و سازوکارهای برجام مورد سوء استفاده قرار نخواهد گرفت. در واقع، اینها حداقل مقتضیات برای اطمینان نسبی از ثبات در برجام بشمار میروند.
متن کامل سخنرانی مجید تخت روانچی، سفیر و نماینده دائم جمهوری اسلامی ایران در سازمان ملل متحد در شورای امنیت سازمان ملل در دستور کار «عدم اشاعه: اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت نیویورک، مورخ ۹ تیرماه ۱۴۰۱ برابر با ۳۰ ژوئن ۲۰۲۲
من از شما برای برگزاری این جلسه تشکر میکنم. همچنین از نظرات مطروحه توسط معاون دبیرکل سازمان ملل متحد، سفیر ایرلند (تسهیل گر قطعنامه ۲۲۳۱) و نماینده اتحادیه اروپا تشکر میکنم.
تقریباً هفت سال پس از انعقاد برجام و تصویب قطعنامه ۲۲۳۱، امروز اعضای شورای امنیت یکبار دیگر حمایت خود را از احیا و اجرای کامل برجام مورد تأیید قرار دادند. ما بر این باوریم که برجام یک دستاورد دیپلماتیک چندجانبه است که به سختی به دست آمده و بهترین گزینهای است که جایگزینی برای آن وجود ندارد.
من ناگزیر هستم که مجدداً دلایل وضعیت فعلی را مرور کنم. متأسفانه برخی از اعضای شورای امنیت که تعهدات خود در قبال برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ را نادیده گرفته، همچنان از عوامل زمینه ساز وضعیت کنونی چشم پوشی میکنند و با ارائه روایتی جعلی و نادرست از چرایی حضور ما در این وضعیت، ایران را مقصر میدانند و برخی دروغها و اتهامات ساختگی را به کشور من نسبت میدهند.
تعهدات طرفین طبق برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ به دقت بیان و توضیح داده شده است، صریح و بدون ابهام است. در حالی که تعهدات هستهای ایران با لغو مؤثر همه تحریمها و عادیسازی روابط تجاری و اقتصادی ایران مرتبط است، واقعیت این است که تحریمها همچنان پابرجا هستند و ایران از منافع اقتصادی آنطور که در توافق وعده داده شده بود، بهره نمیبرد.
طبق برجام، سایر طرفها متعهد هستند، «دسترسی ایران در حوزههای تجاری، فناوری، امور مالی و انرژی را تضمین دهند»، به طور خاص، ایالات متحده، علاوه بر تعهد به لغو تحریمها علیه ایران، صراحتاً متعهد است، «با حسن نیت برای حفظ و تداوم برجام تلاش و از اخلال در تحقق منافع کامل ایران از لغو تحریمها خودداری کند». علیرغم این تعهدات صریح، واقعیت این است که ایران در طول چهار سال گذشته به طور کامل از حقوق و مزایای خود مطابق برجام محروم بوده است.
مجدداً یادآوری میکنیم که آمریکا در تاریخ ۸ مه ۲۰۱۸، برخلاف قطعنامه ۲۲۳۱ و با نقض آشکار حقوق بینالملل و منشور سازمان ملل، از این توافق خارج شد و تحریمهای یکجانبهای را که قبلاً لغو شده بود، دوباره اعمال کرد و سایر کشورها را تحت فشار بی سابقهای گذاشت تا به تعهدات خود بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ عمل نکنند، در غیر این صورت، مجازات و تحریم میشوند. این اقدام در تاریخ شورای امنیت بی سابقه است.
علیرغم گرفتاری عظیمی که در نتیجه تحریمها با آن مواجه بودیم، ایران پس از قول و اطمینان از سوی طرفین اروپایی برجام مبنی بر جبران زیانهای وارده به ایران پس از خروج آمریکا، تصمیم گرفت به تعهدات خود که ۱۵ بار توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی تایید شده است، ادامه دهد. متأسفانه سه کشور اروپایی عضو برجام تعهدات و وعدههای خود را نادیده گرفته و برای ایران راهی جز استفاده از حقوق خود ذیل بندهای ۲۶ و ۳۶ برجام، در تعلیق بخشی از تعهدات خود در ۸ می ۲۰۱۹ باقی نگذاشتند. در این زمینه، ایران اقدامات جبرانی خاصی را بر اساس برجام با هدف برقراری مجدد توازن در تعهدات متقابل و منافع خود ذیل توافق انجام داده است، با این حال، این کشورها با هیاهوی بسیار به اقدامات جبرانی ایران به گونهای اشاره میکنند که گویی این ایران بود که از برجام خارج شد و تحریمهای غیرانسانی گستردهای را با هدف به گرسنگی کشاندن یک ملت مجدداً اعمال و وضع کرد.
در حالی که دولت سابق ایالات متحده بی پروا یک اصل تثبیت شده حقوق بین الملل را قربانی کرد و از توافق خارج و تحریمها را مجدداً اعمال کرد، دولت فعلی در ادامه سیاست بدنام فشار حداکثری و اعمال تحریمها علیه ایران، راه سلف خود را دنبال میکند. شکی نیست که چنین سیاستی به عنوان اهرمی در مذاکرات پیش میرود.
با توجه مراتب گفته شده، من میخواهم به چند نکته اشاره کنم که موضع ما را در مورد وضعیت کنونی و همچنین مذاکرات جاری روشن میکند.
ایران به دیپلماسی چندجانبه متعهد است که نتیجه آن، باید تضمین لغو موثر و قابل راستیآزمایی همه تحریمهای غیرقانونی باشد. ایران ضمانتهای قابل راستیآزمایی و عینی از آمریکا درخواست کرده، اینکه، برجام دوباره از بین نخواهد رفت، آمریکا دوباره تعهدات خود را نقض نخواهد کرد، تحریمها به بهانهها یا عناوین دیگر – همانطور که در دولت قبلی آمریکا اتفاق افتاد – اعمال نخواهد شد و اینکه، سازوکارهای برجام مورد سوء استفاده قرار نخواهد گرفت. در واقع، اینها حداقل مقتضیات برای اطمینان نسبی از ثبات در برجام بشمار میروند. ما در جریان مذاکرات وین حداکثر انعطاف را به خرج دادیم و حسن نیت خود را برای دستیابی به توافقی قابل قبول برای همگان نشان دادیم و حتی راهحلهای نوآورانهای را برای مسائل باقیمانده به امید شکستن بنبست ارائه کردیم. با این حال، رویکرد غیرواقعی و متصلب آمریکا به بن بست فعلی منجر شده است.
ما به تدابیر جبرانی خود ادامه میدهیم، زیرا عدم اجرای تعهدات طرفهای دیگر همچنان ادامه دارد، تحریمها به قوت خود باقی است، سیاست فشار حداکثری همچنان تداوم داشته و رنج مردم ما هم ادامه دارد. با این وجود، به محض اینکه سایر طرفها تمام تعهدات خود را بهطور کامل، مؤثر و قابل راستی آزمایی انجام دهند، ایران بلافاصله به تمام تعهدات خود بر میگردد. با این حال، درد و رنج مردم ما در نتیجه کوتاهی سایر طرفها در اجرای تعهدات خود تقریباً به طور کامل غیرقابل برگشت است. بیماران ما، بهویژه آنهایی که بیماریهای نادر دارند، از تحریمهای غیرانسانی که شامل دارو و تجهیزات پزشکی نیز میشود، رنج میبرند. چگونه میتوان جانهای از دست رفته را و یا درد و رنج بیماران بی گناه را برگرداند؟ این بی عدالتی نمیتواند از حافظه مردم ایران پاک شود.
در رابطه با همکاری ما با آژانس بین المللی انرژی اتمی و همچنین فعالیتهای صلح آمیز هستهای ما، مایلم تاکید کنم که تمام فعالیتهای صلح آمیز هستهای ما کاملاً با حقوق و تعهدات ما با معاهده منع اشاعه (NPT) و موافقتنامه پادمان آژانس مطابقت دارد. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از اعضای مسئول معاهده منع اشاعه به اصل همکاری با آژانس متعهد است و تمامی تعهدات خود را بر اساس معاهده مذکور و موافقت نامه جامع پادمان انجام داده است، زیرا آژانس بدون هیچ مانعی به فعالیتهای خود در ایران ادامه میدهد.
برنامه هستهای صلحآمیز ما تحت قویترین و سرزدهترین راستیآزمایی، نظارت و شفافیت هستهای بوده است که تاکنون در طول تاریخ منع اشاعه در یک کشور انجام شده است. ایران همچنین در ۲۰ مارس ۲۰۲۲، مطابق با بیانیه مشترک توافق شده در ۵ مارس ۲۰۲۲ و در چارچوب جدول زمانی تعیین شده، اطلاعات لازم را در مورد مکانهای ادعایی به آژانس ارائه کرد. با وجود همکاری بیسابقه، قوی و فعالانه با آژانس، واکنش آژانس نه مناسب و نه سازنده بود. ایران از آخرین گزارش آژانس در مورد این موضوع شگفت زده شد، زیرا ما برای توضیح و شفاف سازی سوالات باقی مانده تلاش زیادی کردهایم. ما به تمام سوالات آژانس به شیوهای کامل، سازنده و همکاری پاسخ دادهایم. ما معتقدیم که ادعاهای اخیر آژانس صرفاً بر اساس اطلاعات نادرست و ساختگی ارائه شده توسط رژیم اسرائیل است که تمام توان خود را برای از بین بردن برجام انجام داده است. علیرغم همکاری سازنده ایران با آژانس، ایالات متحده و سه کشور اروپایی برای تصویب قطعنامه در نشست اخیر شورای حکام آژانس اعمال فشار کردند. تنها انگیزه آنها این بود که موضع مذاکراتی خود را در گفتگوهای جاری تقویت کنند.
در رابطه با همکاری ما با آژانس بین المللی انرژی اتمی و همچنین فعالیتهای صلح آمیز هستهای ما، مایلم تاکید کنم که تمام فعالیتهای صلح آمیز هستهای ما کاملاً با حقوق و تعهدات ما با معاهده منع اشاعه (NPT) و موافقتنامه پادمان آژانس مطابقت دارد. جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از اعضای مسئول معاهده منع اشاعه به اصل همکاری با آژانس متعهد است و تمامی تعهدات خود را بر اساس معاهده مذکور و موافقت نامه جامع پادمان انجام داده است، زیرا آژانس بدون هیچ مانعی به فعالیتهای خود در ایران ادامه میدهد.
ما معتقدیم که قطعنامه آژانس سیاسی است و اثرات منفی بر مذاکرات جاری خواهد داشت که عواقب آن بر عهده بانیان قطعنامه خواهد بود. این بازی بچه گانه باید پایان یابد.
در نتیجه، مطابق با مصوبه مجلس (شورای اسلامی)، تصمیم گرفتیم برخی از اقداماتی را که تحت پوشش موافقت نامه پادمانی قرار ندارند را متوقف کنیم. با این حال، ایران مایل است مادامی که موضوعات در چارچوب فنی و غیرسیاسی پیگیری شود، به تعامل با آژانس برای رسیدگی به نگرانیها و رفع سوء تفاهمها ادامه دهد. آژانس باید در کار خود به اصول استقلال، بی طرفی و حرفهای گری احترام بگذارد.
آقای رئیس.
طی رایزنیهای فشرده ایران با هماهنگکننده اتحادیه اروپا، آقای جوزف بورل، در هفته گذشته در تهران، ایران یک بار دیگر بر تمایل خود به ارائه راه حلهای ابتکاری در مورد موضوعات باقیمانده و با امید به شکستن بن بست تاکید کرد. ما توافق کردیم که از طریق اتحادیه اروپا مذاکرات غیرمستقیم را با آمریکا داشته باشیم تا بر آخرین موانع در مذاکرات غلبه کنیم.
ما در مذاکرات دوحه که جدی و مثبت بود با جدیت عمل کردیم. مانند گذشته، برای مرحله بعدی مذاکرات با هماهنگ کننده اتحادیه اروپا در تماس خواهیم بود.
هیئت مذاکراتی ما آماده است که دوباره به طور سازنده وارد گفتگو شده تا به توافق برسیم. توپ در زمین آمریکا است و اگر آمریکا واقع بینانه عمل کند و قصد جدی خود را برای اجرای تعهداتش نشان دهد، توافق دور از دسترس نیست.
در پایان، در رابطه با گزارش دبیرکل درباره قطعنامه ۲۲۳۱، ملاحظات و نظرات ما در نامه مورخ ۲۷ ژوئن ۲۰۲۲ اینجانب به دبیرکل منعکس شده است و به همین خاطر در اظهارات امروزم به آنها نپرداختم. با این حال، معتقدیم که این گزارش باید به علل ریشهای وضعیت کنونی پیرامون برجام و بر موارد نقض قطعنامه ۲۲۳۱ (۲۰۱۵) شورای امنیت سازمان ملل متحد توسط آمریکا که شامل اجرای برجام است، متمرکز میشد. بر اساس بندهای مشخصی از این گزارش، دبیرخانه به سفرهای غیرمجاز و بازدیدهای راستیآزمایی و همچنین اقداماتی «برای بررسی» ادعاهای مربوط به اجرای پیوست B قطعنامه ادامه داده است، این درحالی است که در یادداشت رئیس شورای امنیت به دبیرکل ملل متحد به شماره S/۲۰۱۶/۴۴ وظایف دبیرخانه در مورد اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ که محدود به «پشتیبانی اداری» از شورای امنیت است، تشریح شده است. در نتیجه، این گونه فعالیتهای فراقانونی دبیرخانه غیرقابل قبول است و باید از آنها اجتناب شود. بر این اساس، هر گونه یافته یا ارزیابی احتمالی که توسط دبیرخانه انجام شود، باطل و فاقد اثر تلقی میشود. در این خصوص، هرگونه ادعای نسبت داده شده به جمهوری اسلامی ایران رد میشود. در پایان اظهاراتم اجازه دهید چند کلمه در مورد منطقه نیز صحبت کنم.
ما اتهامات و ادعاهای بی اساس که در این جلسه علیه کشورم مطرح شد را قاطعانه رد میکنیم. ایران به عنوان یک کشور مسئول، به تعهدات بین المللی خود متعهد است و هرگز در هیچ فعالیتی که ناقض تعهداتش از جمله ذیل قطعنامه ۲۲۳۱ باشد، مشارکت نداشته است. برنامه موشکی و فضایی ایران خارج از حدود و صلاحیت قطعنامه ۲۲۳۱ و ضمائم آن است و به هیچ وجه موضوع مذاکراه نیستند و نخواهد بود.
سیاست خارجی ایران مبتنی بر رعایت کامل حقوق بین الملل، احترام متقابل، حسن همجواری، همکاری و گفتگو و حفظ صلح و امنیت منطقه از طریق مشارکت فعال همه کشورهای منطقه است. ما مصمم هستیم که این سیاست را با حسن نیت دنبال کنیم. تعامل و تلاش سازنده ما با سازمان ملل برای کمک و حمایت از آتش بس در یمن و تمدید آن، ناشی از اعتقاد راسخ ما به این است که کشورهای منطقه باید برای حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات با یکدیگر همکاری کنند.
حضور و تجهیز گسترده ارتش ایالات متحده در منطقه و صادرات تسلیحات پیشرفته این کشور به منطقه و همچنین صادارت تسلیحات مرگبار توسط برخی از کشورهای اروپایی به کشورهای منطقه، این منطقه را به بزرگترین مرکز تجمع تاسیسات نظامی خارجی در جهان و به یک بمب ساعتی در حال انفجار تبدیل کرده است.
یکی دیگر از منابع اصلی ناامنی منطقه، فعالیتهای بی ثبات کننده، شرورانه و تروریستی رژیم صهیونیستی در منطقه است که همواره با حمایت مستمر آمریکا همراه بوده است. رژیم صهیونیستی از هر فرصتی برای تهدید و نابودی برجام و همچنین تضعیف اجرای قطعنامه ۲۲۳۱ توسط کشورهای عضو سازمان ملل استفاده کرده است. این رژیم برای پیشبرد اهداف شوم خود در منطقه به عملیاتهای مخفیانه، اقدامات خرابکارانه و مخرب علیه برنامه صلح آمیز هستهای ایران و همچنین ترور ناجوانمردانه و نفرت انگیز دانشمندان هستهای ایران متوسل شده است.
مایه تاسف است که برخی از اعضای شورا، همانطور که اخیراً در گزارش جدید موسسه تحقیقات صلح بین المللی استکهلم (SIPRI) منعکس شده است، همچنان به مدرن سازی زرادخانههای هستهای خود ادامه میدهند. این کشورها به جای اشک تمساح در مورد فعالیتهای صلح آمیز هستهای ایران، باید به تعهدات خود ذیل معاهده منع اشاعه هستهای، به ویژه تعهدات مندرج در ماده ۶ آن پایبند باشند. این کشورها همچنین در مورد سلاحهای هستهای رژیم اسرائیل و همچنین فعالیتهای تروریستی و مخرب مکرر آن علیه تاسیسات هستهای صلح آمیز ایران سکوت میکنند. زمان آن فرا رسیده است که استانداردهای دوگانه را کنار بگذارند.
انتهای پیام/ 161
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
ایران متعهد به دیپلماسی است که لغو تحریمها را در پی دارد بیشتر بخوانید »
عملیات تروریستی «آذرخش کبود» حتی به محکِ استانداردهای خود ایالات متحده که بر منطقی کاملاً خودسرانه و ضدبشری استوار است هم توحش غیرضروری و جنایت کور محسوب میشود.
به گزارش مجاهدت از مشرق، شبکه سعودی العربیه چند شب پیش میزبان «مایک پامپئو»، وزیر خارجه سابق آمریکا به عنوان یکی از آمران اصلی عملیات تروریستی موسوم به «آذرخش کبود» برای حذف فیزیکی سپهبد شهید حاج «قاسم سلیمانی» بود.
پامپئو که در دوران حضورش در وزارت خارجه آمریکا نتوانسته بود اقدام تروریستی فرودگاه بغداد را حتی با توجه به قوانین داخلی کشورش توجیه کند، در مصاحبه جمعه شب تلاش کرد با ارائه این رقم جدید که سردار سلیمانی برای «کشتن ۵۰۰ آمریکایی» نقشه کشیده بود جنایت واشنگتن را سفیدشویی کند.
نطق پامپئو در ارائه این آمار ساختگی در حالی در رسانه آل سعود باز شده بود که او در جلسه استماعی که ۳۵ روز بعد از حمله به سردار سلیمانی در مجلس نمایندگان آمریکا ترتیب داده شد از پاسخگویی به تک تکِ سوالاتِ قانونگذاران آمریکایی (که خودشان هم کینهشان از سردار سلیمانی را کتمان نمیکردند) درباره دلایل تصمیم آمریکا طفره رفت.
چرا ترور سردار سلیمانی یک جنایت بود؟
الیوت اِنگِل»، رئیس وقت کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا درباره جلسه ۱۸ اسفندماه ۹۸ گفت: «امیدوار بودم حضور پامپئو در جلسه کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان بتواند پاسخهای لازم را درباره سیاست ترامپ در قبال ایران به خصوص حمله به [سردار سلیمانی] در اختیار مردم آمریکا قرار دهد.»
او اضافه کرد: «متأسفانه آقای پامپئو از ارائه پاسخ برای مستقیمترین پرسشها خودداری کرد و قادر به توضیح درباره توضیحات متناقض دولت از زمان انجام آن حمله در آغاز سال جاری (۲۰۲۰) نبود. با گذشت چند روز از آن نشست، دولت ترامپ هنوز حقایق را درباره اقدام بیپروای خود برای دامن زدن به تنشها با ایران از مردم آمریکا پنهان میکند.»
به گفته اِنگل، «ما هنوز پاسخ مستقیمی نشنیدهایم که چرا حمله به [سردار] سلیمانی لازم و قانونی بود. توضیح اولیه دولت مبنی بر وجود تهدیدی فوری، فروپاشیده است و رئیسجمهور اکنون ضربالاجلهای قانونی برای ارائه توضیحهای قانونی و واقعیتمحور به مردم درباره اقدامش برای حمله به ایران را زیر پا گذاشته است.»
تقریباً در همان زمان، «جف مرکلی»، عضو مجلس سنای آمریکا هم گفته بود که کل استدلال دولت ترامپ در توجیه این حمله این بود که تهدید قریبالوقوعی وجود داشته، اما اگر سوال میشد که این تهدید کجا بوده و چه ماهیتی داشته، هیچ توضیح یا پاسخ قانعکنندهای ارائه نمیشد.
معنای شنیده شدن چنین صداهایی از یکی از کانونهای مهم هیئت حاکمه واشنگتن این است که عملیات تروریستی «آذرخش کبود» حتی به محکِ استانداردهای خود ایالات متحده که بر منطقی کاملاً خودسرانه و ضدبشری استوار است هم توحش غیرضروری و جنایت کور محسوب میشود.
در بیرون از مرزهای ایالات متحده هم- با آنکه نهادهای بینالمللی به کل تحت سیطره آمریکا هستند- وضع برای واشنگتن جالبتر از داخل نیست و این ظلم به حدی عریان و غیرقابل دفاع بوده که حتی سازمان ملل را واداشته آمریکا را به دلیل تغییر قوانین بنیادین قتلهای هدفمند فراسرزمینی، توسل به تحریفهای قانونی برای حمله به یک بازیگر دولتی در خاک کشور ثالث، نقض تمامیت ارضی عراق، تضعیف تمایز میان مفاهیم «حق جنگ» با «جنگ مشروع» و … مورد سرزنش قرار دهد.
نکته جالبتر آنکه تشت توحش در فرودگاه بغداد طوری از بام افتاد که «جان بولتون»، مشاور امنیت ملی ترامپ در واکنش به گزارش مجاهدت از سازمان ملل بیآنکه فایدهای در بزک کردن اقدام تروریستی آمریکا و پیچیدن آن در لفافه توجیههای ظاهراً دیپلماتیک ببیند در توییتر نوشت: «ما به یک مرجع بالاتر در سازمان ملل جواب نمیدهیم»!
جنایتی که در هدفش ناکام ماند
اما آیا اقدام تروریستی آمریکا دستاوردهایی داشته که بتواند در یک تحلیل هزینه-فایده این رسواییها را در ازای منافعش توجیه کند؟ پاسخ این سوال نیز بر اساس اتفاقات پس از ۱۳ دیماه ۱۳۹۸، آنطور که خود آمریکاییها هم اعتراف کردهاند منفی است.
بعد از شهادت حاج قاسم، آمریکا به نحو تحقیرآمیزی از افغانستان خارج شده و بازی در آسیای مرکزی را باخته و این موضوع احتمال دارد پیامدهای جدی نیز در آسیای غربی به همراه داشته باشد. مجلس عراق رأی به خروج کامل نیروهای آمریکایی از آن کشور داده؛ دولت سوریه بخش مفیدی از کشور را در اختیار داشته و کنترل میکند؛ سران کشورهای عربی که زمانی با دمشق خصومت میورزیدند، اکنون دوباره به سوریه روی آوردهاند. حزبالله نیز با قوت به بازیگری مهم خود در صحنه سیاسی لبنان ادامه میدهد.
علاوه بر این هر چقدر که عربستان یمن را بمباران کند، حوثیها به پیروزی در شهر راهبردی مارب که یکی از مهمترین پایگاههای سعودی در این کشور به شمار میرود، نزدیک شدند. حماس نقش راهبردی در غره دارد و صهیونیستها بیش از هر زمان دیگر به احتمال بروز جنگ داخلی نزدیک شدهاند، تا جایی که خودشان هم درباره فروپاشی خودشان هشدار میدهند.
از طرف دیگر، اگر هدف اصلی طراحان ترور سردار سلیمانی برخورد با قدرت بازدارندگی ایران بود، باید تاکید کرد که سپاه قدس نه تنها ضعیف نشد بلکه با الگو گرفتن از مکتب شهید سلیمانی در عزمش راسختر شد. مضاف بر این، موشکباران پایگاه عینالاسد نیز چنان خسارتی به هیمنه آمریکا وارد کرد که کنث مککنزی، فرمانده سابق سازمان تروریستی سنتکام به صراحت اعتراف کرد که ایرانیها در عینالاسد هر جا را خواستند زدند و آنها در سطح موشکی به مرحله «سرآمدی» (Overmatch) رسیدهاند.
اندکی بعد از عملیات تروریستی فرودگاه بغداد نشریه پولیتیکو در تحلیلی نوشته بود: «ترامپ با ترور قاسم سلیمانی، قمار خطرناکی را مرتکب شد. ترور قاسم سلیمانی، فرمانده ارشد نظامی ایران، به معنای حذف یک دشمن خطرناک آمریکاست، اما از طرف دیگر میتواند امنیت نیروهای آمریکایی را در خاورمیانه و فراتر از آن، به مخاطره بیندازد. به فرض اینکه سلیمانی دشمن آمریکا بود، اقدام ترامپ، تشدید تنش به روشی پرریسک در یک زمین بیثبات است که میتواند آتش آن به جان سربازان آمریکایی و متحدانش در غرب آسیا و حتی فراتر از آن بیفتد.»
مدتی بعدتر که صحنه واضحتر شد کار از پیشبینیهای اینچنینی به اعتراف در سطوح تصمیمگیران سیاسی آمریکا رسید، به طوری که به عنوان مثال، رابرت مالی، شهریورماه سال گذشته گفت: «ترور ژنرال سلیمانی امنیت آمریکا را کمتر کرده است. این اقدام، جهان را هم مقابل ایران ناتوانتر کرد.»
وی افزود: «موضوع سر این نیست که درباره کشتن (ترور) قاسم سلیمانی قضاوتی کنیم و به نظرم همه ما میتوانیم سر این موضوع با هم توافق داشته باشیم اما موضوع بر سر این است که کشتن او آیا آمریکا را امنتر کرد یا نکرد؟ به نظر من مساله کاملا روشن است، چراکه این کار باعث ایجاد مشکلات بیشتر شد و باعث کم کردن تنشها نشد.»
علیرضا مجیدی، کارشناس مسائل غرب آسیا در پاسخ به این سوال که صحنه غرب آسیا بعد از شهادت سردار سلیمانی چه تغییری کرده است میگوید: «بعد از ۱۳ دیماه ۱۳۹۸، ناامنی برای آمریکاییها در عراق به شدت افزایش پیدا کرد.»
وی اضافه میکند: «حمله به کاروانهای لجستیک آمریکایی در عراق الان به یک خبر روزمره تبدیل شده. این نوع ناامنی، مثل سمی در بدن است که کل سیستم را از داخل فلج میکند. آمارهای رسمی خود عراق میگویند بین مارس ۲۰۲۰ تا پایان سال ۲۰۲۱ بیش از ۴۰۰ مورد حمله به کاروانهای آمریکایی صورت گرفته؛ این یعنی به صورت میانگین، حدود ۲۰ حمله در هر ماه یا به عبارت دیگر در هر سه روز دو حمله صورت گرفته است.»
کاهش قابل توجه تعداد پایگاههای آمریکا در عراق از جمله دیگر تبعات اقدام تروریستی در فرودگاه بغداد بوده است. علیرضا مجیدی در این باره میگوید: «در زمان شهادت سردار در ژانویه ۲۰۲۰، آمریکاییها ۶ پایگاه رسمی و ۶ پایگاه راداری داشتند. الان تعداد این پایگاهها به سه عدد رسیده است که همین سه تا هم غیرقانونی هستند اما تعداد پایگاههای آمریکا از ۱۲ پایگاه به ۳ کاهش یافته است.»
اگر سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در دوران حیاتش با تکیه به توانمندیهای ویژه خود در شبکهسازی نیروهای محلی و بومی توانست نقشههای ائتلاف آمریکایی-صهیونیستی را در منطقه نقش بر آب کند، شهادتش بر الگوی تفکر و مسیر او نور تاباند و مقاومت را در حرکت در این مسیر همبستهتر و راسختر کرد.
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
ترور سردار سلیمانی؛ جنایتی که در هدف ناکام ماند بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از گروه بینالملل دفاعپرس، ارتش رژیم موقت صهیونیستی مدعی شد که گزارش سازمان ملل درباره قتل شیرین ابوعاقله به ضرب گلوله نظامیان صهیونیست، جانبدارانه بوده است.
بنابر گزارش شبکه الجزیره، ارتش رژیم صهیونیستی همچنین بار دیگر از فلسطینیان خواست گلولهای که باعث قتل شیرین ابوعاقله شده است، تحویل رژیم صهیونیستی دهند.
ارتش رژیم صهیونیستی همچنین مدعی شد: تحقیقات ما نشان میدهد که تیراندازی به سمت شیرین ابوعاقله عمدی نبوده، اما قتل وی به دست سربازان ما تأیید نشده است.
«راوینا شمداسانی» سخنگوی دفتر حقوق بشر سازمان ملل متحد به خبرنگاران در ژنو گفت: تمام اطلاعاتی که ما جمعآوری کردهایم با این یافته مطابقت دارد که تیراندازیهایی که به کشته شدن ابوعاقله و زخمی شدن همکارش «علی صمودی» انجامید، از سوی نیروهای امنیتی اسرائیل بوده و نه تیراندازی کور فلسطینیان مسلح.
شیرین ابوعاقله که یکی از خبرنگاران باسابقه شبکه الجزیره بود ماه گذشته هنگام پوشش حملات ارتش رژیم صهیونیستی در شهر «جنین» به شهادت رسید. به گفته «ندا ابراهیم» خبرنگار الجزیره از راماالله، «فلسطینیها از روز اول گفتهاند که میدانند که این گلوله از سمت سربازان اسرائیل شلیک شد. شواهد عینی و ویدئوهایی که ما از فلسطینیهای حاضر در آنجا دیدهایم نشان میدهد که هیچ مبارز فلسطینی در آن اطراف نبود. فلسطینیها حالا خواستار عدالت و پاسخگویی هستند.»
انتهای پیام/ 161
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
رژیم صهیونیستی گزارش سازمان ملل درباره قتل ابوعاقله را رد کرد بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از گروه بینالملل دفاعپرس، جنبش انصارالله یمن تداوم نقض آتشبس در این کشور از سوی ائتلاف متجاوز سعودی و مزدوران آن را جنایت عمدی علیه ملت یمن برشمرد.
«محمدعلی الحوثی» عضو شورای عالی سیاس یمن در صفحه توئیتر خود به تداوم نقض آتشبس در یمن از سوی ائتلاف متجاوز سعودی واکنش نشان داد.
محمدعلی الحوثی در پیامی توئیتری نوشت: تداوم محاصره و مخالفت با اجرای مفاد آتش بس که سند رسمی تحت نظارت سازمان ملل متحد و شورای امنیت بشمار میرود جنایت عمدی علیه ملت یمن را نشان میدهد.
وی همچنین افزود:ائتلاف سعودی سعی دارد از طریق گرسنه نگه داشتن ملت یمن به عنوان سلاحی علیه آنها استفاده کند.
آتش بس انسان دوستانه در یمن از دوم آوریل ۲۰۲۲ با نظارت سازمان ملل در یمن برقرار، و سپس تمدید شده است، البته از آغاز این آتش بس طرف سعودی هرگز به اجرای بندهای آن از جمله توقف حملات زمینی، هوایی و دریایی به یمن، صدور مجوز پرواز هوایی به صنعا و پهلوگرفتن کشتیها در بندر الحدیده پایبند نبوده است.
«جلال الرویشان» معاون نخست وزیر دولت نجات ملی یمن در امور دفاعی و امنیتی هم پیش از این تاکید کرده بود که اگر تجاوزات عربستان سعودی به اراضی یمن و عدم پایبندی آنها به آتش بس ادامه یابد، چیزی برای از دست دادن نداریم و مردم ما آتش بس ناقص و نقض شده را نمیپذیرند.
وی در ادامه افزود: اگر آتش بس بدون بازگشایی بنادر و فرودگاهها و پرداخت حقوق کارکنان دولتی در یمن ادامه یابد، این آتش بس در واقع بی اساس است. همه باید بدانند که ملت یمن و نیروهای مسلح این کشور بر احقاق حق خود تاکید دارند و هرگز به آتش بس دل نبسته اند، آنها همچنین به خوبی میدانند که تجاوزکاران هرگز صداقت ندارند.
انتهای پیام/ ۱۳۴
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است
نقض آتشبس توسط ائتلاف سعودی علیه مردم یمن جنایت است بیشتر بخوانید »