سازمان منافقین

جلسه رسیدگی به اتهامات ۴ متهم شبکه جاسوسی و تروریستی موساد و منافقین در استان البرز برگزار شد

جلسه رسیدگی به اتهامات ۴ متهم شبکه جاسوسی و تروریستی موساد و منافقین در استان البرز برگزار شد



جلسه رسیدگی به پرونده ۴ متهم به جاسوسی گروهک تروریستی منافقین و رژیم صهیونیستی با حضور قاضی شعبه ۳ دادگاه انقلاب استان البرز، در دو نوبت صبح و عصر برگزار شد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، جلسه رسیدگی به پرونده ۴ متهم به جاسوسی گروهک تروریستی منافقین و رژیم صهیونیستی روز سه‌شنبه (۱۱ شهریور ماه ۱۴۰۴) با حضور قاضی شعبه ۳ دادگاه انقلاب استان البرز، مستشاران دادگاه، نماینده دادستان، ۴ متهم این پرونده و وکلای آن‌ها در دو نوبت صبح و عصر برگزار شد.

حسین فاضلی هریکندی رئیس کل دادگستری استان البرز در رابطه با جزئیات پرونده بیان کرد: رسیدگی به پرونده شبکه جاسوسی گروهک تروریستی منافقین و رژیم صهیونی در دادگاه انقلاب استان البرز با حضور متهم و وکلای وی برگزار شد.

جلسه رسیدگی به اتهامات ۴ متهم شبکه جاسوسی و تروریستی موساد و منافقین در استان البرز برگزار شد

در این جلسه ابتدا نماینده دادستان به قرائت کیفرخواست پرداخته و در ادامه پس از تفهیم اتهامات از سوی دادگاه، متهمان و وکلای آنها دفاعیات خود را ارائه کردند.

موضوع این پرونده که در شعبه سوم دادگاه انقلاب کرج مورد رسیدگی قرار دارد در مورد شبکه جاسوسی چهارنفره متشکل از سه نفر مرد و یک نفر زن است که ساکن شهرهای کرج و اصفهان بودند.

نحوه جذب و اقدامات

رئیس کل دادگستری استان البرز گفت: متهمان که به طریق مختلف از جمله با واسطه برخی از گروهک‌ها در یکی از کشورهای همسایه و از طریق فضای مجازی با سرپل‌های نفاق و موساد مرتبط و جذب شده بودند ابتدا اقداماتی نظیر ارسال مختصات اماکن حساس و آتش زدن اماکن در شهرهای مختلف انجام می‌دادند.

جلسه رسیدگی به اتهامات ۴ متهم شبکه جاسوسی و تروریستی موساد و منافقین در استان البرز برگزار شد

وی بیان کرد: در ادامه و پس از ارائه آموزش‌های مرتبط با ساخت پرتابه‌های انفجاری و لانچر پرتاب و آموزش نحوه شلیک و همچنین تهیه عکس و فیلم از اقدامات تروریستی؛ در اواخر اردیبهشت ماه سال جاری، ماموریت اصلی مبنی بر حمله با پرتابه‌های انفجاری به یکی از مراکز مهم نظامی کشور به این شبکه جاسوسی و تروریستی ابلاغ می‌شود.

نحوه شناسایی و دستگیری متهمان

فاضلی هریکندی افزود: متهمان که در مقاطع مختلف وجوه متعددی در قالب رمز ارز از سرپل دریافت کردند، حدود یک ماه قبل از حمله رژیم صهیونی به کشور، پس از ساخت پرتابه‌های انفجاری و انتقال آن به محل پرتاب قصد انجام عملیات در یک مکان نظامی داشتند، اما خوشبختانه با توجه به اشراف اطلاعاتی ضابطان دادگستری و با اخذ دستورات قضایی، ضمن کشف و توقیف پرتابه‌های انفجاری آماده شلیک و لانچر آن، دو نفر از آنها در محل و قبل از شلیک پرتابه‌ها دستگیر شده و در ادامه دو نفر از مرتبطین آنها نیز شناسایی و بازداشت شدند.

اتهامات متهمان پرونده

وی بیان کرد: پس از بازداشت متهمان و با تکمیل تحقیقات، کیفرخواست آنها صادر و برای رسیدگی به دادگاه ارجاع شد.

«محاربه از طریق تحریق عمدی و همکاری با دولت متخاصم و رژیم صهیونیستی»، «معاونت در محاربه»، «همکاری با گروه‌های متخاصم و معاند با نظام و رژیم صهیونیستی»، «اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور» و «عضویت در گروه‌های معاند علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران» از جمله اتهامات متهمان این پرونده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

جلسه رسیدگی به اتهامات ۴ متهم شبکه جاسوسی و تروریستی موساد و منافقین در استان البرز برگزار شد

جلسه رسیدگی به اتهامات ۴ متهم شبکه جاسوسی و تروریستی موساد و منافقین در استان البرز برگزار شد بیشتر بخوانید »

روایت دق کردن اسیر ایرانی با نامه جعلی منافقین؛ نجات جان ۷۵۰نفر از مرگ

روایت دق کردن اسیر ایرانی با نامه جعلی منافقین؛ نجات جان ۷۵۰نفر از مرگ



هم‌بند شهید ابوترابی به نقل خاطره‌ای از نقش شهید ابوترابی در نجات جان ۷۵۰ نفر از اسرای ایرانی اشاره کرد.

  • تور آنتالیا

به گزارش مجاهدت از مشرق، محمدرضا شایق هم‌بند و همراه شهید ابوترابی، گفت: اگر کسی داستان کربلا را روایت نمی‌کرد، یا این واقعه تنها در کتاب‌ها بود و به دل جامعه راه پیدا نمی‌کرد، آیا مردم از آن آگاه بودند؟ امروز مشاهده می‌کنیم که حتی در مقابل کاخ سفید، مراسم عزاداری برگزار می‌شود. در اروپا، استرالیا، ژاپن و هند، هر کجا چند مسلمان یا شیعه باشند، برای امام حسین (ع) عزاداری می‌کنند. نام امام حسین (ع) با این عزاداری‌ها، نقل مجالس، روایت‌ها، کتاب‌نویسی و خاطره‌گویی برجسته شده است. این انتقال سینه به سینه باعث زنده نگه داشتن خاطرات شده است. همان‌طور که اگر رزمندگان جنگ خاطرات خود را در خانواده بازگو نکنند، فرزندان‌شان از حقایق دفاع مقدس فاصله می‌گیرند. همین امروز جوانانی هستند که بعد از جنگ به دنیا آمده‌اند و با اینکه سال‌ها از آن گذشته است، آنچنان از وقایع جنگ آگاه هستند که گویی خودشان در جبهه حضور داشته‌اند. مطالعه و روایت تاریخ، انسان را به گذشته پیوند می‌دهد و تا حدی به او این حس را می‌دهد که شخصاً آن حوادث را تجربه کرده است.

وی افزود: اما همه مردم اهل مطالعه تاریخ نیستند، بنابراین باید این حقایق برایشان احضار و بیان شود. این وظیفه مسئولان فرهنگی جامعه است که وقایع مهم را از دل کتاب‌ها بیرون آورده در دسترس مردم قرار دهند. تنها رونمایی از یک کتاب کافی نیست، زیرا درصد کمی از جامعه کتاب‌ها را می‌خوانند. خاطرات زندگی شخصیت‌های برجسته‌ای مانند ابوترابی نباید تنها در لابه‌لای کتاب‌ها محصور بمانند. بلکه باید به شکل روایت‌گری، سخنرانی‌ها و جلسات عمومی در دسترس مردم قرار گیرد تا بهتر شناخته شوند.‌

شهید ابوترابی فردی عادی نبود

هم‌بند شهید ابوترابی گفت: سه سال با حاج آقا ابوترابی هم‌بند بودم؛ از سال ۶۳ تا ۶۶. او فردی عادی نبود، گاهی وقتی از خصوصیات او صحبت می‌کنم، عده‌ای باور ندارند و گمان می‌برند که اغراق می‌کنم. ابوترابی نمونه‌ای از انسانیت، ایمان و اخلاق بود. سعه صدر، مهربانی، ثبات قدم، خوش‌اخلاقی، انصاف، فهم و معرفتش او را متمایز می‌ساخت. در شرایط سخت اسارت، زمانی که دیگر تحملم به انتها می‌رسید و احساس نیاز روحی و معنوی می‌کردم، تنها نگاه کردن به نماز خواندنش به من آرامش می‌داد و حال روحی‌ام را کاملاً تغییر می‌داد. سجده‌های طولانی‌اش بر خاک زمین و تواضع خالصانه‌اش در نماز به من هم طراوت می‌بخشید.

وی ادامه داد: عبادت خالصانه این مرد او را از جامعه منزوی نکرده و نیز تعاملش با جامعه و تجربه دردهای بزرگ دیگران ذهن و دلش را آشفته نساخته، بر عبادت و توجهش به خدا اثر منفی نگذاشته بود. او در مواجهه با مشکلات و اخبار تلخ روزمره، هرگز از راه عبودیت و منش اخلاقی خود دور نمی‌شد. صبح تا شب در معرض فشارهای مختلف قرار داشت اما چنان نماز می‌خواند که گویی تمام دغدغه‌ها را از قلبش بیرون ریخته است. حتی اگر حرفی ناخوشایند از کسی می‌شنید، اثری بر رفتار آرامش نداشت.

شایق گفت: رفتار ابوترابی تنها بر روی طرفداران انقلاب اثرگذار نبود بلکه حتی افراد غیرمذهبی یا دشمنان بعثی نیز تحت‌تأثیر اخلاق او قرار می‌گرفتند. به خاطر دارم که وقتی حاج آقا وارد اردوگاه ما شد فرمانده اصلی بنام خمیس که قبلاً ایشان را دیده و شیفته کمالات اخلاقی او شده بود در مرخصی بود. افسر ضد شورش اردوگاه (ضابط احمد) با سربازانش ایشان را به سختی با شلاق شکنجه کردند که در نهایت حاج‌آقا مجروح شده و به درمانگاه منتقل شد.

وی افزود: زمانی که فرمانده ارشد آمد و فهمید حاج آقا به این اردوگاه آمده اظهار شادی کرد و سراغ او را گرفت گفتند در درمانگاه بستری است، وی به عیادت او آمد و بعد از تفقد و اظهار صمیمیت علت بستری شدن را از او پرسید. حاج آقا به من گفتند به چهره ضابط احمد نگاه کردم دیدم به شدت نگران و ترسیده که مبادا علت بستری شدنم را بگویم. ایشان برای مراقبت از افسر ضد شورش می‌گوید کسالتی داشته‌ام و به‌جای شکایت از ضابط احمد از او عیب‌پوشی و از رفتار او و سربازانش تشکر کردند که سبب شرمندگی او شد و علاقه عجیبی به حاج آقا پیدا کرد و از مریدان او شد. برخورد احترام‌آمیز حاج‌آقا حتی در برابر کسانی که او را آزار داده بودند چنین پیامبر گونه و مؤثر بود.

هم‌بند شهید ابوترابی گفت: بعد از این اتفاق، رفتار آن مأمور کاملاً عوض شد. او دائماً با حالت فروتنی به حاج‌آقا نزدیک می‌شد و برایش هدیه‌هایی مانند بسته بزرگ سیگار و شکلات می‌آورد تا بین بچه‌ها تقسیم کند. این میزان از محبت و احترام از یک فرمانده بعثی خشن در برابر یک اسیر باورکردنی نبود. جذبه اخلاقی ابوترابی باعث شده بود حتی کسانی که دشمن محسوب می‌شدند، تحت تأثیر شخصیت او قرار گیرند و به او احترام بگذارند.

وی ادامه داد: شهید ابوترابی فراتر از یک عالم عادی بود؛ عنایات الهی از او انسانی متعالی ساخته بود. ما کرامت‌هایی را از او شاهد بودیم. خداوند رحمتش کند و با اولیا خاص خود محشورش گرداند. دلبستگی و معرفت او به امام عصر و اهل بیت (ع) در گفتار و اعمالش دائماً مشهود بود.‌

شایق گفت: برای یکی از همراهان ایشان سو تفاهمی پیش آمد که سبب دلخوری او از حاج آقا شد و با ایشان قهر کرد و در هنگام راه رفتن چند نوبت جواب سلام حاج آقا را نداد ایشان نقل کرد تصمیم گرفتم دیگر با ایشان قطع رابطه کنم اما یک لحظه کسی از پشت سر دستم را گرفت و به مهربانی فشرد و با چهره‌ای باز احوالم را پرسید من خیلی شرمنده شدم، وقتی علت ناراحتی‌ام را گفتم و حاج آقا حقیقت مطلب را بیان کرد سو تفاهم و ناراحتیم رفع شد و شرمندگی‌ام از ایشان با این همه تواضع باقی ماند.

وی افزود: شهید ابوترابی همانند پدری که نام کوچک فرزندانش را از یاد نمی‌برد نام کوچک هیچ‌کدام از اسرا را فراموش نمی‌کرد و هر کدام را اغلب با نام کوچک صدا می‌زد. این نمونه‌ای از تأثیرگذاری اخلاقی او بود که حتی افراد بی‌دین و بی‌نماز را تحت تأثیر قرار می‌داد.

کتاب پاسیاد پسر خاک روایت خاطرات دردناک و طولانی از دوران اسارت است

هم‌بند شهید ابوترابی گفت: حاج آقا با اخلاق، رفتار و نگاه متفاوت خود، افراد را متحول می‌کرد. یکی از خاطرات جالب از او مربوط به زمانی است که در اردوگاه، پیرمردها به همراه حاج آقا تیمی تشکیل داده بودند و با تیمی از جوان‌ها مسابقه دادند. پیرمردها شکست خوردند و احساس شرمندگی می‌کردند، ولی حاج آقا لبخند می‌زد. یکی گفت حاج آقا این همه گل خوردن که لبخند ندارد. ایشان گفت شاد کردن دل این بچه‌ها که در اسارت هستند خیلی ارزش دارد. با این گل‌ها چیزی از ما کم نشد اما دل چند جوان در بند شاد شده پس ما باید به خاطر خوشحال کردن این بچه‌ها خوشحال باشیم.

وی ادامه داد: متأسفانه بسیاری از آثار و نوشته‌ها درباره شهید ابوترابی بیشتر جنبه‌های اجتماعی او را مدنظر قرار داده‌اند؛ درحالی‌که تعالی اخلاقی، معنویت بالا، و بصیرت بی‌نظیر او و ارتباطی که با عالم غیب داشت، کمتر بازتاب یافته است. حتی در جنبه‌های اجتماعی زندگی او نیز معنویتش کاملاً مشهود بود.‌

شایق گفت: کتاب پاسیاد پسر خاک روایت خاطرات دردناک و طولانی از دوران اسارت است که در آن تجربه‌های تلخ فیزیکی و روحی زندانیان در اردوگاه به تصویر کشیده شده است. نویسنده ابتدا به معرفی یکی از شخصیت‌ها می‌پردازد و تأکید می‌کند که این فرد با وجود سختی‌ها و شکنجه‌های فراوان، همواره جاذبه و عظمت خاصی داشت که حتی در میان سربازان و فرماندهان عراقی نیز احترام بر می‌انگیخت. در بخشی از متن، حادثه‌ای از کتک خوردن ایشان شرح داده می‌شود؛ زمانی که سربازان عراقی به او دستور دادند به امام توهین کند و او این کار را نپذیرفت، به سختی کتک خورد تا حد بیهوشی. اما پس از این واقعه، احترام عراقی‌ها به او بیشتر شد و در اردوگاه رفتار متفاوتی با وی داشتند.

وی افزود: از سال ۱۳۶۳، با ورود نمایندگان سازمان ملل و بررسی جنایات رژیم بعث، شکنجه‌های فیزیکی به تدریج کاهش یافت اما آزارهای روحی تشدید شد. از جمله دستکاری نامه‌های آزادگان برای ایجاد آشفتگی ذهنی، جعل خبرهای ناراحت‌کننده مانند فوت عزیزان یا پایان رابطه‌های خانوادگی که باعث ضربه‌های روحی شدیدی به زندانیان می‌شد. نمونه‌ای از این موضوع روایت مرگ یکی از اسرا در اردوگاه است که بر اثر باور کردن نامه‌ای جعلی توسط منافقین مربوط به همسرش دق کرد و جان سپرد. این خاطرات بازتاب دهنده عمق ظلم و بی‌رحمی اعمال شده دشمن بعثی نسبت به اسرا است. همچنین نشان‌دهنده مقاومت مردمی است که در شرایط بسیار سخت و ناامیدکننده، همچنان پایبند ارزش‌های خود باقی ماندند.

هم‌بند شهید ابوترابی گفت: به نظر من این دوره اسارت از لحاظ سختی و تلخی، حتی از دوره‌های قبلی هم دردناک‌تر بود. در گذشته، بچه‌ها در سخت‌ترین شرایط معنویت خود را حفظ می‌کردند؛ نماز می‌خواندند، در دعا گریه می‌کردند و رابطه قلبی خودشان با خدا را زنده نگه می‌داشتند. اما در این دوره، شرایط تغییر کرد و هدف دشمن نابود کردن معنویت و دین اسرا بود. رژیم بعث عراق با تبلیغات سنگین و برنامه‌ریزی شده ایمان اسرا را هدف گرفت تا باورها و اعتقادات‌شان را تحت تأثیر قرار دهد اما به عنایت خدا با رهنمودهای حاج آقا این مرحله نیز سپری شد و دشمن بعثی از این نقشه‌اش هم طرفی نبست. بی‌شک این دوران اسارت سخت‌ترین دوران بود، شاید از لحاظ ظاهر خشونت کمتری دیده می‌شد، اما اثرات معنوی و روانی آن بسیار مخرب‌تر بود.

شهید ابوترابی برای اسرای اردوگاه مظهر امید و معنویت بود

وی افزود: یکی از اسرای اول جنگ برایم تعریف کرد که در اردوگاه موصل یک روز عراقی‌ها بی دلیل اتاق‌ها را بسته و طی یک‌هفته هر روز اسرا را به شدت کتک می‌زدند. در این حین حاج آقا پیامی به اسرا رساند و توصیه‌ای جدی کرد که هیچ‌کس نباید دست روی سربازان عراقی بلند کند و این کار را از بزرگترین گناهان نامید. او گفت که هرچقدر هم کتک بخورید، صبوری کنید و مقابله نکنید. علت این توصیه آن بود که گاهی در حین ضرب و شتم اسیری جانش به لب رسیده به عراقی‌ها ضربه‌ای می‌زد. اسرا به توصیه حاج آقا ایمان داشتند و از ایشان اطاعت کردند. در نتیجه، در حالی که هفت روز بی‌وقفه مورد شدیدترین ضرب و شتم قرار گرفتند، هیچ‌کدام اقدام به واکنش نکردند.

شایق گفت: بعد از پایان هفت روز ضرب‌وشتم، فرماندهان عراقی جلسه‌ای برگزار کردند. آنها اعلام کردند که دستور قتل نیمی از اسرا (حدود ۷۵۰ نفر) از بغداد رسیده بود، آنها برای جلوگیری از محکومیت بین‌المللی نقشه‌ای کشیدند که با زدن اسرا آنان را تحریک کنند تا بر ضد سربازان عراقی واکنش نشان دهند. دوربین‌هایی در اردوگاه نصب شده بود تا لحظه‌ای که یکی از اسرا دست روی سرباز بلند کند ثبت شود و از آن بهانه‌ای برای کشتار استفاده کنند. اما بر خلاف انتظار آن‌ها، هیچ‌کس واکنش نشان نداد؛ موضوعی که باعث حیرت فرماندهان عراقی شد. فرمانده عراقی با تعجب گفته بود نمی‌دانم چرا بر خلاف هر بار این دفعه با این حجم سنگین ضرب و شتم کسی دست بر روی سرباز ما بلند نکرد.

وی افزود: وقتی این اتفاقات روایت شد، بچه‌ها از خود می‌پرسیدند که چگونه حاج آقا چنین نقشه‌ای را از پیش می‌دانست؟ برخی این امر را الهام الهی یا نوعی ارتباط معنوی با ولی عصر (عج) دانستند که برای افراد بی‌ایمان قابل فهم نیست. جذبه او به حدی بود که وقتی وارد اردوگاهی می‌شد شور و شعفی در بچه‌ها ایجاد می‌کرد که شبیه مژده آزادی شادی‌آفرین بود، مرحوم یاور پوردیان که به تشویش حاج آقا حافظ کل قرآن شد برایم گفت روزی که حاج آقا به اردوگاه عنبر آمد یکی از بچه‌ها از شدت خوشحالی بی‌هوش شد! حاج آقا برای اسرای اردوگاه مظهر امید و معنویت بود. حضور او باعث آرامش دل‌ها می‌شد و وقتی او را از اردوگاهی می‌بردند، اسرا با اشک و اندوه بدرقه‌اش می‌کردند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

روایت دق کردن اسیر ایرانی با نامه جعلی منافقین؛ نجات جان ۷۵۰نفر از مرگ

روایت دق کردن اسیر ایرانی با نامه جعلی منافقین؛ نجات جان ۷۵۰نفر از مرگ بیشتر بخوانید »

«دوست اقدسی» نام پوششی کدام یک از دوستان منافقین است؟+ فیلم

«دوست اقدسی» نام پوششی کدام یک از دوستان منافقین است؟+ فیلم



در ستاد روابط خارجی گروهک تروریستی منافقین، لیستی از دوستان منافقین وجود دارد، بر اساس اطلاعات «دوست اقدسی» نام پوششی بوده که منافقین برای رژیم صهیونیستی انتخاب کرده اند.

  • تور آنتالیا

به گزارش مجاهدت از مشرق، در ستاد روابط خارجی گروهک تروریستی منافقین ، لیستی از دوستان منافقین وجود دارد که در کنار اسامی سرویس های جاسوسی و گروه ها ، نام «دوست اقدسی» هم ثبت شده است.

این« دوست اقدسی » هرگاه درخواست خدمات از منافقین داشته باشد ، با محمد سید المحدثین رئیس ستاد خارجی این گروهک در پاریس ارتباط میگیرند و خواسته های خود را اعلام میکنند .

در واقع بر اساس اطلاعات «دوست اقدسی » نام پوششی بوده که منافقین برای رژیم صهیونیستی انتخاب کرده اند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

«دوست اقدسی» نام پوششی کدام یک از دوستان منافقین است؟+ فیلم

«دوست اقدسی» نام پوششی کدام یک از دوستان منافقین است؟+ فیلم بیشتر بخوانید »

عملیات «الی‌بیت‌المقدس» و پشت جبهه‌ای که با منافقین ناامن شد

عملیات «الی‌بیت‌المقدس» و پشت جبهه‌ای که با منافقین ناامن شد


گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس ـ علیرضا جلالیان: توجه به دشواری‌های دهه شصت جهت عبرت‌گیری و درست اندیشی، بار‌ها توسط رهبر معظم انقلاب بیان شده، این مهم می‌تواند ابعاد مهمی از وضعیت کشور را درآن سال‌ها نشان دهد. تطبیق تاریخ دفاع مقدس با تاریخ امنیتی و انتظامی درون کشور شاید یکی از موار مغفول مانده در این برهه باشد.

عملیات بیت المقدس و پشت جبهه‌ای که با منافقین ناامن شده

به همان نسبت که رزمندگان اسلام در چنین تاریخی در سال ۱۳۶۱ در حال فتح خرمشهرند، تیم‌های اطلاعات سپاه و کمیته انقلاب هم درگیر کشف و ضربه به خانه‌های تیمی منافقین یا گروه رجوی هستند. البته تحولات جدایی‌طلبی در برخی مناطق کشور همچنان وجود دارد و ماجرای برخورد با حزب توده، مقابله با گروه‌های چپ، ترور و شهادت سران کشور همه در همین برهه‌ها اتفاق افتاده، اما بزرگترین معضل امنیتی داخلی در برهه اردیبهشت ماه سال ۶۱ همین تیم‌های ترور منافقین، خانه‌های تیمی و ترور‌های کور هست. بعضا در کوچه وخیابان صدای تیراندازی شنیده می‌شود که یا عملیات ترور هست یا عملیات زیر ضربه بردن خانه‌های تیمی.

غائله اسفند ۱۳۶۰

شروع غائله از اسفند ۱۳۶۰ و دانشگاه تهران هست، بنی صدر در جنگ به بن‌بست رسیده و وارد فاز مقابله سیاسی با بزرگان انقلاب به ویژه شهید بهشتی شده. در دانشگاه تهران طرفداران بنی صدر با حمایت ویژه تشکیلات مجاهدین خلق، «سمپاد‌ها» و «میلیشیای» آنها اغتشاش برپا کردند و بخشی از نیرو‌های حزب اللهی ضرب شتم شدیدی شدند.

ماجرا به بررسی عزل بنی صدر رسید. پیش از عزل از ریاست جمهوری حضرت امام وی را از مسئولیت فرماندهی کل قوا عزل کرد، بنی صدر همراه با مسعود رجوی در لباس زنانه گریخت و عملا مبارزه مسلحانه مجاهدین خلق شروع شد.

عملیات بیت المقدس و پشت جبهه‌ای که با منافقین ناامن شده

تشکیلات منسجم خطرناک

مجاهدین خلق که داعیه مبارزه مسلحانه با رژیم سلطنتی پهلوی را داشتند توانسته بودند یک تشکیلات فکری و گسترده ایجاد کنند، هرچند بنظر می‌رسد مسعود رجوی ساخته دست ساواک بوده و بعد از حذف رهبران دیگر این گروه به عنوان رهبر ارشد معرفی شده و این سازمان ابعاد خطرناکی اعتقادی پیدا کرده و حالا با حجم بالای طرفدار، تعداد زیادی نشریه و روزنامه هم داشتند و کتب مبنایی آنها به وفور در میدان انقلاب پیدا می‌شد.

ارتباط این گروه با آیت الله طالقانی که از زندان‌های رژیم سابق بود باعث شده بود که آیت الله طالقانی به آنها اطمینان داشته باشد، اما افرادی همچون شهید مطهری و دیگر بزرگان نگاه خوبی به این گروه با افکار انحرافی نداشتند. حتی حضرت امام خمینی(ره) در نجف بعد از ملاقات رهبران این گروه به اعتقادات خطرناک و انحرافی آنها به اطرافیان اشاره کرد.

عملیات بیت المقدس و پشت جبهه‌ای که با منافقین ناامن شده

تسلیح گستره گروه‌های چپ

از آنجایی که این سازمان دارای تشکیلات بود با عضوگیری بالا با شروع انقلاب در دهه فجر ۵۷ به سرعت دستورالعمل جمع‌آوری سلاح از پادگان‌ها و تجهیز گروه‌های خود را صادر و در این مدت توانسته بود حجم بالایی از سلاح را تامین و همه تشکیلات خود را مسلح کند. آموزه‌های امنیتی و ضدجاسوسی در این گروه به شدت رواج داشت. جالب آنکه در تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تنها گروه مسلحی که شورای انقلاب قادر به انحلال و ادغام آن در قالب سپاه نشد همین تشکیلات بود. وقتی که آیت الله طالقانی حفاظت از نمازجمعه تهران را به این گروه واگذار کرد بخشی از پاسداران انقلاب در راس آنها شهید محمد بروجردی با این اقدام مخالفت کرده و بعد از مدتی با تلاش او حفاظت نماز جمعه به سپاه واگذار شد.

دوستان شهید بروجردی تعریف می‌کنند که در بررسی مجاهدین خلق متوجه شدیم که اینها علاوه بر اشغال برخ یساختمان‌های دانشگاته تهران، ساختمان وزارت بازرگانی را کامل اشغال کرده و کل تشکیلات خود را در آن مستقر کرده‌اند، انبار تسلیحات دارند و حتی در زیر زمین این ساختمان تمرین تیراندازی با کلت هم دارند و به‌صورت گسترده این تمرینات را علاوه بر برگزاری دوره‌های آموزشی امنیتی و اعتقادی انجام می‌دهند. 

عملیات بیت المقدس و پشت جبهه‌ای که با منافقین ناامن شده

منافقین نام با مسمایی بود

نام منافقین هم از این جهت روی این سازمان قرار داده شد که سایر گروه‌های چپ مبارز مسلح مرام مارکسیستی داشتند و اعتقاد دینی در آنها وجود نداشت، اما این تشکیلات معتقد بود اسلام الگوی مبارزه ندارد، لذا ما که مسلمانیم، اما الگوی مبارزه را از مارکسیسم می‌گیریم و مارکسیسم اسلامی را رقم زدند و با شروع ترور‌ها مشخص شد اسلام از تعریف این جریان چیزی متفاوت با اسلام حقیقی هست، کما این‌که دست به کشتار مردم عادی زدند، اما مراسم‌های باشکوه عزاداری ائمه برگزار می‌کردند، حتی بعد از اشغال عراق توسط آمریکا در سال ۲۰۰۲ و دست یافتن به اسناد این سازمان در اطلاعات عراق نشان داد که اینها قبل از غعملیات مرصاد در حرم حضرت ابولافضل العباس اقدام به توسل برای پیروزی هم کرده‌اند و… تغییرات ایدئولوژیکی همچون طلاق سازمانی و… ماهیت نفاق این‌ها را مشخص کرد.

عملیات بیت المقدس و پشت جبهه‌ای که با منافقین ناامن شده

روایت اسناد

در اینجا با توجه به اسناد موجود تنها به برخی از مصادیق و تطبیق آن با عملیات‌های دفاع مقدس می‌پردازیم. مثلا در برهه عملیات الی بیت المقدس به دو مورد از اسناد اشاره خواهد شد.
 
۲۵ اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱؛ «اعضای سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در یک مورد بمب گذاری و سه مورد ترور در تهران و شیراز چند تن از مدافعان انقلاب اسلامی را شهید و مجروح کردند. چند نفر از اعضای این سازمان نیز کشته و تعدادی دستگیر شدند.

به گزارش مجاهدت از خبرگزاری جمهوری اسلامی ساعت ۸ صبح امروز براثر انفجار بمبی که در داخل یک کیف دستی جاسازی شده و در دفتر مراجعات مسجد امام خمینی بازار تهران کار گذاشته شده بود، ۲ نفر به طور سطحی مجروح شدند. انفجار این بمب دقایقی پس از شروع جلسه هفتگی اعضای انجمن‌های اسلامی بازار و اصناف تهران رخ داد.

روابط عمومی ستاد مرکزی کمیته‌های انقلاب اسلامی نیز گزارش داد: صبح امروز، سرنشینان منافق یک خودرو به سوی ۲ نفر از روحانیون که از ائمه مساجد تهران بودند شلیک کردند و یک نفر از آنها به نام حجت الاسلام سید فرج الله حسینی را شهید و فرد دیگر را مجروح کردند و هنگامی که مردم حاضر در صحنه سراسیمه در صدد اعتراض به این عمل ننگین برآمدند، با خودرو یک بانوی مذهبی را زیر گرفته و به شهادت رساندند و فرزند خردسالش را مجروح کردند.

در پی این وقایع پاسداران کمیته‌های انقلاب اسلامی و تکاوران شهربانی به تعقیب منافقین پرداخته و در یک درگیری خیابانی که با عملیات پاسداران و تکاوران و دخالت گروهی دیگر از منافقین همراه بود ۴ منافق کشته و تعدادی دیگر دستگیر شدند. همچنین ۲ خودروی منافقین که قبلا سرقت شده بودند و چندین تفنگ (۳ کلاشنیکف، کلت کمری و استاد درون سازمانی به دست آمد. لازم به ذکر هست این منافقین قبلا در چندین فقره سرقت مسلحانه و به شهادت رساندن ۲ نفر از پاسداران کمیته‌های انقلاب اسلامی شرکت داشته‌اند.

روابط عمومی ستاد مرکزی کمیته‌های انقلاب اسلامی همچنین در گزارشی دیگر اعلام کرد. ساعت ۱۰ شب دو منافق موتورسوار در تقاطع چهارراه هاشمی تهران با شلیک چند گلوله یکی از برادران حزب اللهی را به شهادت رساندند. مردم همیشه در صحنه با دیدن این حادثه به تعقیب موتورسواران مهاجم پرداختند و یکی از آنها را دستگیر کردند. از سوی دیگر، یک واحد گشتی کمیته، دیگر تروریست فراری را تعقیب کرد و او نیز در فاصله چند کیلومتری محل حادثه دستگیر شد. مهاجم دستگیر شده وقتی دید راه فرار ندارد با خوردن قرص سیانور خودکشی کرد. از منافقین مذکور ۲ سلاح کمری و مقداری مواد منفجره تی ان تی به دست آمد.

در شیراز فردی که با نارنجک دستی قصد حمله به خودروی گشت سپاه پاسداران را داشت براثر انفجار نارنجک در دستش کشته شد. این حادثه هنگامی روی داد که پاسداران به فرد مزبور طنین شده و قصد داشتند او را دستگیر کنند.»

عملیات بیت المقدس و پشت جبهه‌ای که با منافقین ناامن شده

راوی خانه‎های تیمی و ترور

در مورد دیگر چنین آمده: ۲۸ اردیبهشت ماه ۱۳۶۱؛ «در آخرین ضربات وارد شده بر سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، ۳ خانه تیمی این سازمان در تهران و بابل متلاشی و یکی از عناصر اصلی آن در اهواز کشته شد.

خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی گزارش کرد: جان برکفان سپاه پاسداران با شناسایی قبلی یک لانه تیمی منافقین در خیابان شهریور در منطقه محمودیه واقع در شمال تهران صبح امروز طی یک سری عملیات هماهنگ با به هلاکت رساندن ۷ تن از منافقین که در این لانه فساد حضور داشتند یکی دیگر از پایگاه‌های عوامل مزدور امپریالیسم را به تصرف خود درآوردند. در این عملیات برادران هوشیار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با به دست آوردن مقادیری زیاد اسکناس سالم و نیم سوخته ۴ قبضه اسلحه و تعدادی نارنجک و کلت کمری و مقدار قابل توجهی مهمات همگی سالم به مرکز عملیاتی خود بازگشتند.)

وجود یک خانه تیمی در یکی از خیابان‌های شهرستان بابل، پاسداران این خانه را محاصره و از ساکنان آن خواستند که بدون مقاومت تسلیم شوند پاسداران دقایقی بعد وارداین خانه شدند و ساکنان را دستگیر کردند. به دنبال دستگیری این افراد فاش شد که یک مرکز تجمع دیگر نیز تحت پوشش خیاطی فعالیت می‌کند. پاسداران انقلاب این خیاطی را هم محاصره و ۳ نفر را دستگیر کردند. یک مقام مسئول در کمیته مرکزی انقلاب اسلامی خوزستان نیز اعلام کرد که با پیگیری و شناسایی نیرو‌های این کمیته یکی از اعضای مرکزیت منافقین در سطح استان خوزستان، در یک درگیری در اهواز کشته شد.»

منافقین تنها نبودند

علاوه بر مجاهدین خلق گروه‌های دیگر هم در این راستا اقداماتی داشتند، برای نمونه به این سند توجه کنید: 
۲۲ اردیبهشت سال ۱۳۶۱؛ «در تازه‌ترین ضربات وارد شده بر بازماندگان گروه‌های ضد انقلاب امروز یک خانه تیمی متعلق به سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در تهران و ۱۰ خانه تیمی متعلق به سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر در شیراز با تلاش نیرو‌های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی متلاشی شد. در واکنش به این دو عملیات عناصر این دو سازمان نیز ۴ نفر را در تهران و یک نفر را در شیراز به شهادت رساندند.

به گزارش مجاهدت از خبرگزاری جمهوری اسلامی در پی کشف یک خانه تیمی منافقین در خیابان دستور تهران، نیرو‌های پاسدار از ساعت ۶ صبح با ساکنان این خانه درگیر شدند. در این درگیری که تا ساعت ۰۹:۱۵ ادامه داشت ۶ نفر از منافقین کشته شده و تعدادی اسلحه نیز از آنان به دست آمد. گزارش روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران حاکی هست در شیراز نیز پس از شناسایی خانه تیمی متعلق به گروه پیکار سپاه پاسداران این شهر در عملیاتی با حمله به این خانه‌ها بیش از ۷۰ نفر از بازماندگان این گروه را که گفته می‌شود به دنبال ضربات وارد شده به آنها در ماه‌های گذشته از سایر شهر‌ها به شیراز آمده و قصد خروج از کشور را داشتند، دستگیر کردند.

در واکنش به عملیات سپاه پاسداران در کشف و انهدام خانه تیمی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در تهران ساعت ۸ صبح سه تن از عناصر این سازمان در خیابان سهروردی به راننده یک اتومبیل تویوتا حمله کرده و با زور و تهدید اتومبیل را به سرقت بردند و در خیابان مبارزان ابتدای خیابان زهره یکی از مأموران کلانتری ۵ را که با موتور سیکلت در حال گشت بود با رگبار گلوله به شهادت رساندند و از محل گریختند. این مهاجمان مسلح سپس اتومبیل سرقتی را رها کردند و بعد از ربودن یک اتومبیل پژو به زور اسلحه در میدان ونک راه را بر خودروی گشت ۳ تن از تکاوران پلیس تهران بسته و یک نارنجک به داخل اتومبیل پرتاب کردند که براثر انفجار آن ۲ تن از سرنشینان خودرو به شهادت رسیدند. هم زمان سرنشینان یک اتومبیل دیگر که چهار روز قبل به سرقت رفته بود به سوی تکاور سوم آتش گشودند و او را نیز شهید کردند. در این حادثه ۲ عابر یک کارگر ساختمانی و یک پسر خردسال نیز مجروح شدند.

در شیراز نیز مهاجمان مسلح به سوی یکی از اعضای سپاه پاسداران این شهر که عازم محل خدمت خود بود تیراندازی کرده او را به شهادت رساندند و سپس متواری شدند.»

در حق بخشی اجحاف شده

این البته تنها بخش کوچکی از اسناد آن هم در یک برهه چند روزه هست و شاید این اخبار در کشاکش اخبار عملیات بیت المقدس در همان زمان وقوع و سال‌های بعد کم فروغ بود.

چه رزمندگانی که در جبهه‌های دفاع مقدس آسیب یا جراحتی ندیدند، اما در جریان ترور‌های کور منافقین هدف تیم‌های ترور قرارگفتند.

در این میان نباید فراموش کرد که در حق نیرو‌های امنیتی کشور اجحاف شد، چراکه همه نگاه‌ها به سمت رزمندگان در جبهه بود و کسی این نیرو‌ها را در اطلاعات سپاه، کمیته انقلاب، دادستانی و… را ندید حتی امروز هم برخی از این نیرو‌ها را به سبب حضور در سپاه و عدم داشتن سابقه جبهه شماتت می‌کنند در حالی که جبهه جنگ این عزیزان خانه و کاشانه خودشان بود.

انتهای پیام/ 119

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
عملیات «الی‌بیت‌المقدس» و پشت جبهه‌ای که با منافقین ناامن شد

عملیات «الی‌بیت‌المقدس» و پشت جبهه‌ای که با منافقین ناامن شد بیشتر بخوانید »

تجمع عجیب علیه سران قوا/ گروه فشار از رئیس عدلیه هم عبور کرد

تجمع عجیب علیه سران قوا/ گروه فشار از رئیس عدلیه هم عبور کرد


مجری‌ای که وظیفه شعارگویی و تهییج جمعیت را به عهده داشت حتی رئیس قوه قضائیه را نیز در عدم اجرای قانون حجاب و عفاف متهم می‌کند و می‌خواهد یقه رئیس عدلیه را بابت عدم اجرای قانون، بگیرد!

  • راحتیران - استیکی سایت

به گزارش مجاهدت از مشرق،۲۹ شهریور ۱۴۰۲ پس از چالش‌ها و کش‌وقوس‌های فراوان، درنهایت لایحه عفاف و حجاب به قانون تبدیل شد. از زمان تبدیل شدن این لایحه به قانون، گروهی در جامعه به عدم اجرای قانون عفاف و حجاب معترض بودند و در برخی مواقع هم حتی دست به تجمع مقابل مجلس شورای اسلامی و اخیراً، مقابل بیت آیت‌الله جوادی‌آملی در قم زدند. روز گذشته نیز تعدادی از زنان و مردان این گروه در سراسر کشور با سفر به تهران خودشان را به مجلس شورای اسلامی رساندند و مقابل ساختمان و محوطه مجلس دست به تجمع زدند.

صدای مکبر در خیابان بهارستان می‌پیچد. عده‌ای به نماز ایستاده‌اند و تعدادی دیگر هم پلاکارد به دست، رو به خیابان و جمعیت ایستاده‌اند. ساعات اولیه ظهر روز سه‌شنبه۲۱ اسفندماه ۱۴۰۳، به نظر می‌رسد که عده‌ای از شهروندان تهرانی در پی عدم اجرای قانون عفاف و حجاب در مقابل مجلس شورای اسلامی دست به تجمع ‌زده‌اند. با اینکه جمعیت حاضر در تجمع، پراکنده‌اند اما تعدادشان قابل ملاحظه است. برخی‌ها با ماسک صورتشان را پوشانده‌اند و عده‌ای دیگر هم گوشی به دست، از لحظات شعار دادن‌هایشان فیلمبرداری می‌کنند.

می‌توان گفت که تمام خانم‌های حاضر در تجمع، چادری هستند. به سراغ یکی از خانم‌ها می‌روم. از پردیس آمده است. می‌گوید که «با اینکه حزب‌اللهی نیستم؛ اما در جامعه بی‌حیایی زیاد شده است. من با اینکه مخالف اعلام شماره پلاک ماشین‌ها به دلیل بی‌حجابی هستم؛ اما دیگر بی‌حیایی و بی‌حجابی بیش از حد شده است و به‌خاطر این امروز آمده‌ام.»

کمی اطرافم را نگاه می‌کنم. تعداد قابل‌توجهی دختر نوجوان و جوان آمده‌اند. یکباره در میان جمعیت و روبه‌روی مجلس، تعدادی از حاضران در تجمع به لهجه اصفهانی سخن می‌گویند. به سراغشان که می‌روم، یکی از دختران نوجوان می‌گوید: «از اصفهان آمده‌ایم و یک مرکز فرهنگی هستیم.» در ادامه گفت‌وگو هم با اضطراب جملات مبهمی در رابطه با قانون حجاب و عفاف می‌گوید. مثلاً: «این قانون، قانون «حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب» است باید برای حفظ خانواده‌ها و حمایت از آن‌ها این قانون اجرا شود.» وقتی در ادامه می‌پرسم که از مصوبه‌های قانون مطلعی؟ پاسخ می‌دهد: «ان‌شاءالله می‌روم و مطالعه می‌کنم.» سراغ یکی دیگر از نوجوان‌های آن جمع می‌روم. در همان ابتدا می‌گوید که حاج آقا اجازه گفت‌وگو نداده است. وقتی سراغ می‌گیرم که کدام حاج آقا؟ می‌گوید که: «استادمان. همان کسی که همراهش آمده‌ایم.» منظورش روحانی ملبسی است که در جمعیت است. برای گفت‌وگو نزد روحانی اصفهانی می‌روم. ابتدا برای انجام گفت‌وگو راضی می‌شود. اما همین که می‌پرسم: «تجمع شما مجوز دارد؟» سریعاً پاسخ می‌دهد: «من مصاحبه نمی‌کنم.»

فعال فرهنگی: قانون حجاب و عفاف، قبل از گرانی باید حل شود

تعدادی از جمعیت حاضر به سمت خیابان، پلاکارد، بنر، کاغذ و مقوا به دست رو به خیابان ایستاده‌اند. تک و توکی از خانم‌ها، پارچه‌ای به نماد کفن پوشیده‌اند. یکی دیگر از لیدرهای گروه که روحانی جوانی است نیز کنار خانم‌هاست. اهل آذربایجان غربی است و خودش را فعال فرهنگی معرفی می‌کند: «عزیزان، از تمام نقاط کشور اینجا جمع شده‌اند و خواسته‌شان این است و بحثی که مطرح می‌کنند این است که قانونی که در رابطه با حجاب و عفاف تصویب شده، ۱۷۰ روز است که توسط شورای نگهبان تأیید شده، ولی هنوز مجلس آن را ابلاغ نکرده است. مردم آمده‌اند و می‌پرسند چرا این قانون ابلاغ نمی‌شود؟ مگر این قانون تصویب نشده؟ مگر شورای نگهبان آن را تأیید نکرده؟ چرا ابلاغ نمی‌کنید؟ ما اعتراض داریم و اعتراض‌مان هم عقلانی است. بحث اقتصادی و گرانی هم داریم، ولی نمی‌شود همه مسائل را یک‌جا حل کرد. اول باید این قانون حل شود. مجلس موظف است که به حرف مردم گوش بدهد. ما رأی دادیم که مشکلات مردم را حل کنیم، پس ابتدا این مسئله باید حل شود، سپس وارد بحث اقتصادی و گرانی بشویم.» در ادامه صحبت‌هایش به مسئله گرانی و رأی اعتماد نمایندگان به همتی نیز اشاره می‌کند و می‌گوید: «آقای همتی را انتخاب کردند، بعد استیضاحش می‌کنند. وضعیت مردم و اقتصاد این‌قدر خراب شده که باید این مسائل پیگیری و مجازات شود. این که هر مسئولی خرابکاری کند و بعد بگوید «تمام شد، برو پی کارت»، درست نیست. این اعتراضات، اعتراضات بحق مردم ایران است و باید به آن رسیدگی شود. ان‌شاءالله که تا حل این مشکلات اینجا خواهیم بود.»

با متأثران از فضای رسانه‌های غربی مشکلی نداریم!

وقتی درباره آگاهی و اطلاعاتش نسبت به قانون می‌پرسم، پاسخ می‌دهد: «این قانون باید طبق آن چیزی که در مجلس مطرح شد و شورای نگهبان تأیید کرد، اجرایی شود. این قانون مقرر کرده که اگر کسی قانون را نقض کند، باید مجازات شود. باید جریمه شود، باید تذکر داده شود و همه باید در این مسیر همکاری کنند تا مشکل حل شود. ما با خواهرانی که ممکن است به دلیل تأثیر رسانه‌های غربی این رفتار را انجام می‌دهند، مشکلی نداریم. آن‌ها مثل همان خواهران ما هستند که در راهپیمایی‌ها و همه مباحث دینی و نظام جمهوری اسلامی ایران حضور دارند. ما با آن‌ها مشکلی نداریم. شاید بر اثر اتفاقاتی مجبور شده‌اند چنین رفتارهایی انجام دهند، ولی ان‌شاءالله به فضل الهی همانطور که در کنار ما هستند، در این مسیر هم با ما خواهند بود.»

از اختلاس‌ها هم بگو

وی مجدداً انتقاداتش را به سمت مجلس نشانه می‌گیرد. نکته جالب توجه اما عدم اطلاع او از گفته‌های نیک‌بین، نماینده کاشمر، درخصوص موضع شعام در رابطه با این قانون است: «مشکل ما با مجلس است که باید مشکلات ملت را حل کند. شورای عالی امنیت ملی باید این موضوع را پیگیری کند. شورای امنیت ملی موظف است که وقتی شورای نگهبان این قانون را تأیید کرده، آن را به تصویب نهایی برساند و اجرا کند. همه باید دست به دست هم بدهند تا این مشکل حل شود. نمی‌شود هر کسی بی‌خود حرف بزند یا اقدامی کند که نتیجه‌ای نداشته باشد. باید سه قوه دست به دست هم بدهند تا این مشکل حل شود. ما خانواده‌مان در امنیت نیست و باید این مشکل را حل کنیم. ان‌شاءالله که این مشکل حل خواهد شد.» یک موتورسوار از کنار این روحانی رد می‌شود و می‌گوید: «حاج آقا از اختلاس‌ها هم بگو!»

ارزشمندترین شیء خانه را در گاوصندوق نگه می‌دارند

در همان جمع متوجه می‌شوم که به جز اصفهان از مازندران، مشهد، لرستان و آذربایجان غربی نیز برای تجمع مقابل مجلس به تهران آمده‌اند و شهروندان تهرانی، حضور کمرنگی در این تجمع دارند. یکی از شهروندان مازندرانی حاضر در تجمع خودش را معرفی می‌کند و می‌گوید که معلم است. از وضعیت پوشش در سواحل مازندران گلایه می‌کند. از دغدغه دانش‌آموزان که حالا تبدیل به بلایند دیت و قرارهای مختلط شده، شاکی است. در میان گفت‌وگویمان؛ یکی دیگر از زنان حاضر در آنجا به جمع‌مان اضافه می‌شود. تقریباً نظراتش، پس از گفت‌وگو با چندین نفر، امیدوارکننده است. معتقد است در وضعیتی که مردم نسبت به دولت نارضایتی دارند و دغدغه‌های اقتصادی، بسیار است؛ احتمالاً اجرای قانون عفاف و حجاب، نارضایتی از سیاست‌گذاران را مضاعف خواهد کرد.

خانمی دیگر اما مواضعش رادیکال‌تر است. از لواسان خودش را به مرکز تهران رسانده است تا در تجمع شرکت کند. می‌گوید: «حالا که وضعیت حیا و عفاف جامعه به این روز افتاده، حداقل باید از خاطیان به‌عنوان جریمه و تحت عنوان همان قانون عفاف و حجاب، مبلغی را اخذ کرد.» درباره مسئله عفاف و حجاب هم سخنانش نشان می‌دهد که هنوز همان ذهنیت سابق و مثال‌های قدیمی را در ذهن دارد. «آقایی را در خیابان می‌بینی که برای گوشی خود گارد انداخته است اما زنش کنارش برهنه راه می‌رود. شما خودت بگو، باارزشمندترین شیء خانه‌ات را کجا نگه می‌داری؟ در گاوصندوق یا در ملأ عام و دید عموم؟» در پایان گفت‌وگو خودش را فعال فرهنگی معرفی می‌کند.

خوانش شخصی

چند دقیقه‌ای میان جمعیت قدم می‌زنم. برنامه با شعارهای مرتبط با عفاف و حجاب آغاز می‌شود. در ابتدای مراسم نیز مهری طالبی‌دارستانی سخنرانی می‌کند. در سخنرانی‌هایش، از بیانات مقام‌معظم‌رهبری، خوانش شخصی می‌کند. «ولی امر مسلمین همیشه فرهنگ و اقتصاد را کنار هم دید و ما ندیدیم و فرمود اولویت اصلی کشور اقتصاد و فرهنگ است. این را همین امسال مجدداً تأکید کردند. با مضامین دیگر و می‌دانیم که تک‌تک ما مسئولیم در شرایط؛ امروز بنده شخصاً عذرخواهی می‌کنم از مسئولان که با عدم مطالبه صحیح و مستمر آرمان‌ها اجازه دادیم دچار کج‌روی و انحراف شوند. تا جایی که امروز به‌وضوح شاهد قمار منفعت‌طلبانه روی ثمره خون شهدا هستیم. امروز عهد می‌بندیم به ساعت‌های غم احتضار حضرت خدیجه بر دل پیامبر، به گریه‌های شبانه روز حضرت زهرا به ناله‌های دل حضرت زینب، به غربت حضرت معصومه، به نوحه‌های ‌ام‌البنین؛ تا توان داریم تلاش کنیم برای جاری‌سازی دقیق و مو به موی قوانین اسلام در جای‌جای کشور؛ کشوری که امنیت یافته با خون شهدا و به نمایندگان غیور خود که با امضاهایشان نشان دادند فارغ از هر نگاه سیاسی حزبی و حتی مذهبی خون پاک ایرانی اصیل و عفیف در رگ‌هایشان جاری است اعلام می‌داریم که ما پشتیبان محکم شما در ابلاغ و اجرای قوانین حقه اسلام در کشور هستیم و خواهیم بود و توقع داریم که نباید همان راه مدیران زمان طاغوت را بروند و این شمایید که به پشتوانه آراء ما می‌توانید مدیران را در مسیر حفظ کنید.»

گروه فشار از رئیس عدلیه هم عبور کرد

سخنران دوم تجمع جعفر صادق‌منش است. مجری‌ای که وظیفه شعارگویی و تهییج جمعیت را به عهده داشت، او را به عنوان یک حقوقدان معرفی می‌کند. در همان ابتدا روی حرف‌هایش به نیک‌بین نماینده کاشمر و سخنانی است که چند شب گذشته در تلویزیون نسبت به برگزارکنندگان این تجمعات گفت: «این خیل عظیم مردم متدین انقلابی و مسلمان و شجاع را که برای مطالبه اجرای قانون و حکم خداوند غیرت داشتند، با تحمل سرما و برف و باران زمستان در این مکان جمع شده بودند را به مزدوری متهم می‌کند. آقای نماینده مجلس، اگر شک و تردیدی هست، اگر نیروهای امنیتی باید مداخله کنند؛ در رفتار تویی است که لباس روحانیت را پوشیدی، حکم پیغمبر را باید ترویج کنید ولی مطالبه‌گران حکم خدا را متهم می‌کنی. به راستی چند می‌گیری این مردم رو این‌جوری متهم کنید؟» واکنش تجمع‌کنندگان اما از سخنان سخنران نیز تندتر می‌شود و در میان جمعیت، او را «منافق» و «شیعه انگلیسی» خطاب می‌کنند.

صادق‌منش در ادامه حتی رئیس قوه قضائیه را نیز در عدم اجرای قانون حجاب و عفاف متهم می‌کند و می‌خواهد یقه رئیس عدلیه را بابت عدم اجرای قانون، بگیرد. او می‌گوید: «صحبت من امروز دقیقاً مبتنی بر همین اقرار رئیس قوه قضاییه است. ما یقه رئیس قوه قضائیه را می‌گیریم و می‌گوییم آقای محسنی‌اژه‌ای که در قوه قضاییه می‌تواند برخورد کند، قوه قضائیه که یقه فراجا را بگیرد و از او بخواهد که به جرم مشهود برخورد کند؛ چرا آقای رادان را بستی؟ آقای رادان از شما می‌خواست اجازه بدهید؛ کارها را غیرتمندانه شروع کند. چرا بعدش خاموش شد؟ آیا آقای رادان اینجا دروغ گفت؟ یا شما فتیله او را پایین کشیدید؟ جواب بدهید. این مهم‌ترین مطالبه از قوه قضائیه است. قوه قضائیه اگر به همین وظیفه‌اش که اقرار کرده، عمل کند آن موقع مشکل اجازه این قانون جدید حل خواهد شد اگر عمل نکند هیچ اتفاقی نخواهد افتاد مردم.»

رفته‌رفته با اتوبوس و از طریق مترو نیز بر تعداد حضور گروهی تجمع‌کنندگان افزوده می‌شود. کوشکی نیز سخنران این تجمع بود. او در این تجمع تریبون به دست گرفت و قرآن و نهج‌البلاغه خواندن مسعود پزشکیان را به اعضای سازمان منافقین و دارودسته مسعود رجوی و همچنین قرآن سر نیزه کردن طرف‌داران معاویه تشبیه کرد و تعابیر توهین‌آمیزی خطاب به رئیس‌جمهور مطرح کرد.

منبع: روزنامه فرهیختگان

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

تجمع عجیب علیه سران قوا/ گروه فشار از رئیس عدلیه هم عبور کرد

تجمع عجیب علیه سران قوا/ گروه فشار از رئیس عدلیه هم عبور کرد بیشتر بخوانید »