سازمان منافقین

در بند زنان زندان اوین چه می‌گذرد؟ / چه کسانی دختر هاشمی رفسنجانی را پس از انتخابات تهدید به قتل کرده‌اند؟

در بند زنان زندان اوین چه می‌گذرد؟ / چه کسانی دختر هاشمی رفسنجانی را پس از انتخابات تهدید به قتل کرده‌اند؟



فائزه هاشمی در یک نامه سرگشاده از درون زندان نوشته است که به دلیل تلاش برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری توسط برخی افراد تهدید به قتل شده است!

سرویس سیاست مشرق- دو سال پس از فتنه سال ۸۸ بی‌بی‌سی فارسی که آن روزها بلندگوی اصلی جریان برانداز محسوب می‌شد در یک خبر فوری اعلام کرد که بند هفت زندان اوین دچار هرج‌ومرج شده و برخی زندانیان کتک‌خورده‌اند. رسانه انگلیسی نوشته بود که مأموران زندان به دو اندرزگاه وارد شد و با برخی افرادی که در حال گذراندن دوران محکومیت خود بودند برخورد کرده است.

این خبر در آن روزها عجیب به نظر می‌رسید زیرا سابقه نداشت که حفاظت زندان بدون دلیل وارد یک‌بند از اندرزگاه شده و با زندانیان برخورد کند. آن روزها رسانه‌های ضدانقلاب روی این خبر مانور اساسی داده تا وضعیت حقوق بشر در زندان‌های ایران را قرمز نشان دهند.

اما پشت پرده ضرب و شتم زندانیان بند هفت زندان اوین خیلی زود روشن شد؛ یکی از اصلاح‌طلبانی که آن روزها در اوین مشغول گذراندن دوران محکومیت خود بود در یک نامه سرگشاده نوشت که درگیری دربند هفت نه از جانب حفاظت زندان بلکه میان برخی زندانیان فتنه ۸۸ روی‌داده و مأموران فقط این افراد را از هم جدا کرده‌اند. اما در خبر تنظیم‌شده توسط بی‌بی‌سی این‌گونه وانمود شده است که گویی مأموران وارد بند شده و بی‌دلیل همه را مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند.

این فعال اصلاح‌طلب نوشته بود که در اوین باندهای سیاسی توسط برخی احزاب و گروه‌ها راه افتاده و اگر کسی با آن‌ها همراه نشود «بایکوت» خواهد شد. واژه بایکوت سیاسی اولین بار توسط منافقین در زندان‌های دوران پهلوی مورداستفاده قرار گرفت. پس از ضربه سال ۵۱ ساواک به سازمان منافقین و حاکم شدن مسعود رجوی و موسی خیابانی به تشکیلات، این دو هر زندانی که با مرامنامه منافقین همراه نبود را به‌اصطلاح بایکوت کرده تا در زندان منزوی شود، رجوی اعتقاد داشت که بایکوت باعث مهندسی روانی زندانی خواهد شد.

در بند زنان زندان اوین چه می‌گذرد؟ / چه کسانی دختر هاشمی رفسنجانی را پس از انتخابات تهدید به قتل کرده‌اند؟

لیدرهای آشوب در بند زنان و مردان اوین چه کسانی هستند؟

سنت بایکوت کردن پس از حوادث خونین خرداد ۱۳۶۰ دوباره توسط منافقین و برخی گروه‌های چپ کمونیستی در زندان‌ها پیاده می‌شد و پس از فتنه ۸۸ نیز موردتوجه باندهای جنایتکار در زندان قرارگرفته بود. این فعال اصلاح‌طلب گفته بود که دلیل اصلی درگیری در بند هفت آن بود که برخی می‌خواستند مانند خاتمی در زندان در انتخابات مجلس آن سال شرکت کنند اما تعدادی از عناصر منافقین و کردهای تجزیه‌طلب با لیدری یکی از عناصر گروهک ملی – مذهبی به کسانی که می‌خواستند به سالن بند رفته و رأی بدهند، حمله فیزیکی کرده و همین باعث درگیری‌های شدید و ورود انتظامات برای غائله آن شده بود.

بعدها مشخص شد که در آن روزها در زندان اوین محافلی خاص میان محکومان امنیتی شکل‌گرفته و برخی دیگران را به دلیل مواضع سیاسی مورد تهدید قرار می‌دادند این وضعیت مسموم تا جایی ادامه پیدا کرد که سازمان زندان‌ها مجبور شد برخی عناصر تحریک‌کننده را به زندان‌های دیگر ازجمله رجایی شهر منتقل کند، جالب آنکه پس‌ازاین نقل و انتقالات همان افراد که عامل درگیری و تشنج در زندان اوین بودند به بی‌بی‌سی خبر دروغ دادند که به زندان دیگری تبعیدشده‌اند!

ماجرای راه‌اندازی باندهای مافیایی در زندان با هدف همراه کردن محکومان دیگر توسط برخی لیدرها و عناصر آشوب به‌ویژه منافقین پس از فتنه سال ۱۴۰۱ نیز ادامه پیداکرده است. بایکوت و تهدید تا گاها تا جایی پیش می‌رود که این افراد که اغلب وابسته به عناصر نفاق هستند در ابتدا سفره غذای خود را از افراد بایکوت شده جدا کرده و درصورتی‌که این وضعیت ادامه‌دار باشد کار به درگیری فیزیکی و حتی تهدید به قتل این افراد نیز کشیده خواهد شد.

جالب آنکه این جریان دربند مردان و نیز بند نسوان لیدرهایی دارند که با فشارهای خاص در تلاش هستند سایر محکومین را با خود همراه سازند، ازجمله نرگس محمدی دربند زنان که پس از گرفتن جایزه سفارشی و صهیونیستی نوبل با همکاری همسر سابق خود تقی رحمانی (سرپل منافقین در پاریس) در اندرزگاه زنان حاکمیت پیداکرده تا جایی که اگر یک زندانی با مواضع براندازانه او مخالفت کند مورد تهدید نرگس محمدی و نوچه‌هایش قرار خواهد گرفت!

در بند زنان زندان اوین چه می‌گذرد؟ / چه کسانی دختر هاشمی رفسنجانی را پس از انتخابات تهدید به قتل کرده‌اند؟

شنیده‌شده است که نرگس محمدی به زندانیانی که دربند زنان مشغول گذراندن دوران محکومیت خود هستند وعده می‌دهند که اگر از او دربند حمایت کنند پس از آزادی شرایطی را فراهم می‌کند که به خارج از کشور ترانسفر شوند. نرگس محمدی برای تطمیع زندانیان از شیوه‌های پیچیده نفاق استفاده کرده تا تعداد محدودی را با خود همراه ساخته و به شیوه تاکتیکی منافقین بر زندان هژمون شود.

قابل‌توجه آن است که این مأموریت دربند مردان بر عهده مصطفی تاج‌زاده بود و این محکوم امنیتی در تلاش است با نامه‌نگاری هم درون و بیرون زندان را با خود همراه سازد، سطح فعالیت‌های اخیر تاج‌زاده به‌جایی رسیده که از طریق رابط خود در بیرون زندان برخی مدیران دولتی را تهدید می‌کند که اگر کابینه را همسو با مواضع فتنه نسازد علیه آن‌ها از درون زندان نامه‌نگاری کرده و دست به افشاگری خواهد زد.

این دست اقدامات رادیکال که از شگردهای منافقین در زندان بوده این روزها باعث فشار سنگین روی زندانیان شده تا جایی که برخی محکومان سیاسی چون فائزه هاشمی به سطوح آمده و دست به افشاگری زده‌اند.

در بند زنان زندان اوین چه می‌گذرد؟ / چه کسانی دختر هاشمی رفسنجانی را پس از انتخابات تهدید به قتل کرده‌اند؟

نامه سرگشاده از درون بند زنان زندان اوین

فائزه هاشمی در یک نامه سرگشاده از درون زندان نوشته است که به دلیل تلاش برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری توسط برخی افراد تهدید به قتل شده است، اشاره دختر هاشمی رفسنجانی به نرگس محمدی و نوچه‌هایش (باند نوبلی‌ها) در اوین است که با شیوه‌های خاص به سایر زندانیان فشار می‌آوردند که مواضع خود را همسو کنند، ازجمله آنکه نرگس محمدی و مصطفی تاج‌زاده شب پیش از انتخابات تلاش کردند تا با نگارش یک نامه دست جمعی از درون زندان فضای مناسبی برای تحریم انتخابات ایجاد کنند اما به دلیل مواضع رادیکال با پاسخ منفی سایرین فتنه‌گران روبه‌رو شدند.

فائزه هاشمی در گزارش خود نوشته است:

بعد از انتخابات نسبت به افراد غیرهمراه با خود و یا منتقد خود با انگ‌های نادرستی چون مزدور، دارای مأموریت، آدم‌فروش، جاسوس، حکومتی، کارمند دولت در اینجا و … واردشده و مشابه گروه‌های فشار با ایجاد فضای وحشت و خفقان سعی در ساکت کردن آن‌ها کرده و بعضاً موفق هم می‌شوند. با ایجاد هیاهو و فحاشی و شعار مانع رأی دادن برخی از زندانیان در انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر شدند. از ۸ صبح تا ۱۲ شب روز جمعه در راهروی منتهی به درب خروجی بند نشستند، هم‌بندی‌هایشان را پاییدند و اجازه عبور ندادند. فضا به‌قدری خوفناک بود که زندانبانان نیز جرات باز کردن درب برای عبور رأی‌دهندگان را نداشتند و این ۸ نفر نتوانستند رأی بدهند!

در بند زنان زندان اوین چه می‌گذرد؟ / چه کسانی دختر هاشمی رفسنجانی را پس از انتخابات تهدید به قتل کرده‌اند؟

خانم فائزه هاشمی در بخش دیگری از روایت خود دست به افشاگری علیه اخبار جعلی از زندان به بیرون که اغلب مورداستفاده رسانه‌های ضدانقلاب نیز قرار می‌گیرد پرده برداشته و نوشته است که این باندهای وابسته به نفاق گزارش‌های دروغین به بیرون از اندرزگاه می‌فرستند که با واقعیت کیلومترها فاصله دارد، هاشمی در ادامه نامه خود می‌نویسد:

خبرسازی از طریق انتشار اخبار مبالغه‌آمیز و نادرست درباره افراد و وقایع داخل زندان. در فرهنگ لغات آن‌ها، ممنوع‌الملاقاتی یعنی تبدیل یک جلسه ملاقات حضوری به ملاقات کابینی. عدم دسترسی به پزشک، یعنی ویزیت شدن زندانی دو هفته یک‌بار توسط پزشک زنان، دو نوبت یا بیشتر سونوگرافی در دوران حاملگی، چک شدن فشار و قند و … چند بار در هفته و حضور پرستار در موارد ضروری. تغذیه نامناسب، یعنی در اختیار داشتن مواد غذایی خام ماهانه ازجمله لبنیات و حبوبات و برنج و … و دریافت ناهار و شام آماده به‌صورت روزانه با هزینه زندان و امکان خرید روزانه از فروشگاه کوچک زندان و خریدهای هفتگی از بیرون با خرج از جیب خود. دفاع از خود، یعنی حمله، در صورت اعتراض به این نحوه نادرست خبررسانی، متهم می‌شوی به انجام مأموریت حکومتی برای عادی‌سازی شرایط زندان و یا شنیدن این عبارات آنچه ما می‌گوییم درست است و هرکسی غیرازاین، این عبارات را معنا کند … خورده است و متعاقباً دریافت بارانی از حملات و تخریب‌ها و تهدیدها…

در بند زنان زندان اوین چه می‌گذرد؟ / چه کسانی دختر هاشمی رفسنجانی را پس از انتخابات تهدید به قتل کرده‌اند؟

نکته جالب‌توجه در گزارش فائزه هاشمی از دروغ‌پردازی‌ها از درون زندان اوین آن است که اغلب این اخبار توسط افرادی چون نرگس محمدی به بیرون مخابره شده و توسط سرپل‌های نفاق چون شیرین عبادی، رضا علیجانی، اردشیر امیرارجمند و زهرا مریخی در اخبار سازمان‌های ضد ایرانی چون دیدبان حقوق بشر قرار می‌گیرد، نتیجه چنین اقدامی تدوین تحریم‌هایی است که به اسم حقوق بشر علیه مردم ایران اعمال می‌گردد.

البته اخیراً دم خروس این بازی عجیب و مضحک بیرون زده تا جایی که جاوید رحمان گزارشگر سابق سازمان ملل در امور ایران در مقر تروریستی منافقین حاضر شد تا بی‌پرده نشان دهد که معنای حقوق بشر از نگاه دستگاه ادراکی غربی تا چه میزان هدفمند است.

جاوید رحمان ازجمله افرادی است که در سال‌های اخیر گزارش‌های جهت‌دار و دروغینی که از داخل کشور توسط افرادی چون نرگس محمدی تهیه‌شده است را به سازمان ملل فرستاده است. جاوید رحمان، اصالتاً اهل پاکستان و کارشناس حقوق در دانشگاه برونل لندن است. جاوید رحمان در ژوئن ۲۰۱۸ (خرداد/تیر ۱۳۹۷) از سوی شورای حقوق بشر سازمان ملل به‌عنوان به‌اصطلاح گزارشگر ویژه این سازمان در امور حقوق بشر ایران انتخاب شد و تا ژوئن ۲۰۲۴ (خرداد/تیر ۱۴۰۳) در این سمت باقی ماند.

در بند زنان زندان اوین چه می‌گذرد؟ / چه کسانی دختر هاشمی رفسنجانی را پس از انتخابات تهدید به قتل کرده‌اند؟

آخرین مأموریت جاوید رحمان حمایت از کشتار ۱۷ هزار ایرانی در جریان حوادث خونین دهه شصت توسط گروهک تروریستی منافقین و جابه‌جا کردن جای جلاد و شهید و نیز پرونده‌سازی از زندان‌های ایران بوده است.

البته افشاگری افرادی چون فائزه هاشمی از درون زندان اوین بار دیگر نشان داد که مسئله «حقوق بشر» در محافل ضدانقلابی تنها یک پروژه بیزینسی بوده و در پشت دست آن جریان‌های ضد ایرانی و جنایتکاری چون گروهک تروریستی منافقین بازی می‌کنند. منافقین با استفاده از عناصر محکوم خود در زندان در تلاش است تا هژمونی سازی کرده تا علاوه بر خبرسازی‌های جعلی در مواقع خاص (مشابه طرح شورش در زندان پس از عملیات مرصاد) حادثه‌آفرینی کنند.

فائزه هاشمی در پایان ‌نامه خود از تشکیل گروه فشار در زندان خبر داده تا جایی که برخلاف ادعاهای بیرونی حتی به رأی‌گیری‌های ساده در درون بند نیز پایبند نبوده و با هوچیگری و دادوفریاد و نیز تهدید آن را ساکت می‌کنند! جا دارد که قوه قضائیه با تکیه‌بر شاهدان فراوانی که در این پرونده وجود دارد و نیز فراخواندن و شهادت افراد آسیب‌دیده، بستری را فراهم سازند تا افرادی چون تاج‌زاده، نرگس محمدی و معدود عناصر گروهکی دیگر نتواند فضای ندامتگاه‌ها را برای مقاصد ضد ایرانی آلوده سازند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

در بند زنان زندان اوین چه می‌گذرد؟ / چه کسانی دختر هاشمی رفسنجانی را پس از انتخابات تهدید به قتل کرده‌اند؟ بیشتر بخوانید »

شهید رئیسی و کینه‌های باند مهدی هاشمی!

شهید رئیسی و کینه‌های باند مهدی هاشمی!



تحلیل برخی تحرکات سیاسی در روزهای اخیر حکایت از آن دارد که عمل منافقین در بیرون بازخوردهایی در درون خواهد داشت.

به گزارش مجاهدت از مشرق، مرتضی سیمیاری طی یادداشتی در روزنامه جوان درباره شهید رئیسی و منافقین و ماجرای اعدام تروریست‌ها در تابستان سال ۶۷ نوشت:

تابستان سال ۱۳۷۶ ناگهان یک اتوبوس وارد قرارگاه تروریستی بدیع‌زادگان می‌شود و تعدادی نوجوان وارد مقر گروهک می‌شوند. این افراد برای مدتی در سالن ایکس ایزوله شده تا ارتباطشان با بیرون قطع گردد، مسئولیت این افراد در این اردوگاه به صورت مستقیم به عذرا علوی واگذار شده بود.

مدتی بعد مشخص می‌شود که این گروه همان کودکان خردسالی هستند که سال ۱۳۶۹ از پدر و مادر خود جدا شده و حالا پس از شست‌وشوی مغزی اساسی در «آور» پایگاه اصلی منافقین در حومه پاریس دوباره به عراق بازگشته تا این‌بار به عنوان سرباز در صف نیروهای رجوی قرار بگیرند.

مریم رجوی سرکرده منافقین هنگام خروج این گروه از کودکان از فرانسه کنار برخی که شاخص‌تر بودند عکس یادگاری گرفته و به آن‌ها پلاک طلا نیز داده بود، رجوی به این دسته گفته بود که در عراق آموزش نظامی یادگرفته تا پیشمرگه رهبرتئوریک منافقین، مسعود رجوی شوند، اتوبوس کودک سربازها با عبور از اروپا وارد مرز اردن شده و از آنجا به مقر تروریست‌ها رسیده بود.

نکته جالب توجه آنکه برخی از این کودکان سال‌ها پدر و مادر خود را ندیده و تعدادی دیگر خانواده‌شان در جریان عملیات مرصاد به درک واصل شده بودند. رجوی در نظر داشت که از این اتوبوس یک یگان جنایتکار ساخته که بدون، چون و چرا مطیع دستورات باشند. در آن روزها مسعود رجوی دائم زیر گوش اعضا می‌خواند که دلیل شکست منافقین خصلتی بودن اعضا بوده و باید از نو در تشکیلات انقلاب ایدئولوژیک دیگری انجام شود. مسئولیت مغزشویی این کودکان و تبدیل کردن آن‌ها به ماشین‌های خودکار جنایت برعهده فرشته یگانه بود، مریم رجوی به این شخص اعتماد ویژه‌ای داشت و روایت بود که در اشرف مخالفین را به صلابه می‌کشد. فرشته یگانه در دهه ۶۰ مسئولیت ترورهای مرزی و خمپاره‌زنی را برعهده داشته و بعد از مهوش سپهری خشن‌ترین عضو وقت سازمان منافقین محسوب می‌شد. او هر روز به گروه تازه وارد تأکید می‌کرد که برای ابراز ارادت به فرقه باید جاسوسی را از درون خانواده خود شروع کرده و شعارش این بود که یک سرباز خوب اول باید یک آدم فروش خوب باشد!

در نشست‌هایی هم که اغلب مسعود رجوی در اشرف به عنوان «طعمه» برگزار می‌کرد دائم زیر گوش این گروه خوانده می‌شد که یک مجاهد (منافق) باید در دلش کینه و خشم را زنده نگه دارد، بعدها این شعار در طول اغتشاشات شبکه‌ای در پاییز ۱۴۰۱ نیز تکرار شد. رجوی معتقد بود که کاشتن بذر کینه باعث می‌شود که منافقین در اجرای مأموریت‌ها احساسات انسانی را به صورت کامل در خود سرکوب کرده و به اصطلاح مانند یک ربات برای منافقین بجنگند.

تربیت کادرها به عنوان یک نیروی آدم‌کش را رجوی از یک چهره آشنا، اما مرموز، آموخته بود. فروردین سال ۱۳۶۰ و درست دو ماه قبل از شورش خیابانی منافقین، مهدی هاشمی که آن زمان همه کاره بیت قائم مقام رهبری بود، در دیدار با ابریشمچی و مسعود رجوی در بیت منتظری به سران نفاق توصیه کرده بود که منافقین اصول سازماندهی خود را تغییر دهند. سید مهدی معدوم گفته بود که نفاق باید شمشیرهای خود را تیز و کادرهایی تربیت کند که کینه‌ورز و خشن باشند و برای جنایت از شما دلیل آن را پرسش نکنند.

مدتی بعد انتقال فنون آدم‌کشی به صورت سینه به سینه در کشور یک فاجعه خونین آفریده و در نتیجه این کینه‌ورزی‌های عمیق بیش از ۱۷ هزار نفر به شهادت رسیدند. در طول این سلسله جنایت‌ها منافقین از میان مردم هرکسی که ریش داشت یا عکس امام (ره) را در جایی از مغازه‌اش زده بود ترور کرده و کار به جایی رسید که امام (ره) دستور داد ریشه این مسئله کنده شود. در این دوران افرادی، چون شهید رئیسی ذیل دستور امام (ره) و با اقدامات کاملاً حقوق بشری عوامل جنایت را به سزای اعمال خود رساندند.

خداوند متعال در سوره مبارکه آل‌عمران خصلت منافق را کینه‌جویی نسبت به مؤمنان می‌داند، در روز اعلام خبر شهادت آیت‌الله رئیسی تفسیر آن به طرز عجیبی قابل مشاهده بود، کینه‌هایی که ابتدا توسط بی‌بی‌سی فارسی سرباز کرده و در شبکه سایبری منافقین در کمپ اشرف ۳ به عنوان یک عملیات سازماندهی می‌شود، کار به جایی رسید که یکی از همین بازماندگان اتوبوس کودک سربازان با ترویج برهنه‌نمایی حد تباهی این گروهک را نمایش داد، البته بیرون زدن دوباره کینه‌های منافقین فقط با هدف خراب کردن تصویر شهید رئیسی صورت نگرفته است.

تحلیل برخی تحرکات سیاسی در روزهای اخیر حکایت از آن دارد که عمل منافقین در بیرون بازخوردهایی در درون داشته و بقایای فکری باند مهدی هاشمی معدوم، نیم‌نگاهی نیز به انتخابات ریاست جمهوری دارند تا جایی که تیم‌های تبلیغاتی خود را در کمیپن‌های برخی نامزدهای بالقوه نفوذ داده و در تلاش هستند بار دیگر با ایجاد دوقطبی سیاسی، علاوه بر شکستن خط «ادامه مسیر راه شهید رئیسی» یک دولت ناکارآمد را به نظام تحمیل کنند.

اولین نشانه‌های این تحرکات را می‌توان در بیانیه گروهک غیرقانونی نهضت آزادی پس از شهادت شهید رئیسی جست‌وجو کرد که تلاش کرد با شکستن حرمت خون شهدا نقش نیروی پیشرو را در تحولات بازی کند. لیدر اصلی این تحرکات فردی است که این روزها در زندان اوین در حال گذراندن دوران محکومیت خود است!

این خط خطرناک که حاصل رشد پیچکی و ماتریسی بقایای باندی گروهک‌های مسلح در دهه ۶۰ است، در دولت‌های پیشین ریشه کرده است تا جایی که در مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری برخی معتقدند بودند که در صورت تعامل با امریکایی‌ها کشور به موشک با برد بیشتر از ۳۰۰ کیلومتر نیاز نخواهد داشت و راه توسعه ایران از «خلع سلاح» شدن می‌گذرد.

البته این فتنه شوم در پیام رهبر انقلاب به مجلس خبرگان خنثی شده است جایی که ایشان اهداف حکمرانی را در عدالت و کرامت انسان، آبادی زمین و پربار کردن زمان و در نهایت زندگی توحیدی و عروج آدمی به مرتبت قرب خدا خوانده‌اند. این عبارات برآمده از اندیشه‌های الهی ریشه نفاق درونی و بیرونی معارضین را خشک خواهد کرد. بی‌شک در ادامه این مسیر خدای امروز همان خدای دهه ۶۰ است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

شهید رئیسی و کینه‌های باند مهدی هاشمی! بیشتر بخوانید »

در دو جلسه اخیر دادگاه منافقین چه گذشت؟

در دو جلسه اخیر دادگاه منافقین چه گذشت؟



رییس دادگاه منافقین در جلسه آخر این دادگاه از دولت‌ها خواستار شد با اولویت دادن به امنیت مردم خود، در استرداد اعضای منافقین به جمهوری اسلامی ایران اقدام کنند.

به گزارش مجاهدت از مشرق، گروهک تروریستی منافقین از خرداد ۱۳۶۰ و پس از عزل بنی‌صدر به صورت رسمی عملیات مسلحانه و ترور را برای مقابله با انقلاب مردم ایران برگزیده بود، در طول این سال‌ها دست به جنایات زیادی در حق مردم ایران زده است. کارنامه جنایت‌های گروهک تروریستی منافقین، تاریخی سیاه و ضد بشری را شامل می‌شود که سند قتل عام بیش از ۱۷ هزار غیرنظامی ایرانی است.

در کارنامه این گروهک تروریستی فهرست بلندی از ترور شخصیت‌های سیاسی، علمی و مذهبی ایران وجود دارد؛ ترور ۷۲ نفر از شخصیت‌های سیاسی کشورمان با انفجار در دفتر حزب جمهوری اسلامی، ترور ناکام مقام معظم رهبری، ترور شهیدان رجایی و باهنر، ترور آیت‌الله دستغیب، آیت‌الله قدوسی و آیت‌الله مدنی، ترور صیاد شیرازی و ترور دانشمندان هسته‌ای از دیگر اقدام‌های تروریستی این گروهک است از این روی دادگاه کیفری رسیدگی به اتهامات این گروهک از سال گذشته آغاز شده است.

نخستین جلسه دادگاه اعضا و سرکرده‌های گروهک تروریستی منافقین سه‌شنبه ۲۱ آذر در دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد و طی ۱۰ جلسه تا پایان سال گذشته ادامه یافت.

از درخواست استرداد منافقین تا تشریح جنایات تروریستی آنها

متهمان پرونده

تشکیلات موسوم به مجاهدین خلق (معروف به گروهک منافقین)، مسعود رجوی، مریم قجر عضدانلو (معروف به مریم رجوی)، مهدی ابریشمچی، زهره اخیانی، فهیمه اروانی، مهدی براعی، مژگان پارسیایی، زهرا مریخی آهنگر کلایی، محمد علی توحیدی خانیکی، علی خدایی صفت، مهدی خدایی صفت، عباسعلی داوری فیضی پور آذر، سید مجید سید المحدثین، صدیقه حسینی، محمد طریقت منفرد، مهوش سپهری، قدسی خرازیان، مهناز سلیمانیان، محسن سیاه کلاه، مریم فضل مشهدی، بهشته شادرو، ژیلا دیهیم، ابوالقاسم رضایی، حمیرا حجتی امامی، محمود عطایی کاریزی، گلنار جواهری ساعتچی، مهریان حاجی نژاد، مرتضی اسماعیلیان مارنانی، دولت نوروزی منجیلی، زهرا بخشایی، محمد حیاتی، نیکو خائفی اشکذری، عذرا علوی طالقانی، جمیله ابریشم چی، محمود قجر عضدانلو، بدری پورطباخ و محمد جواد قدیری مدرسی از متهمان حاضر در این پرونده هستند.

فرهاد الفت، رؤیا احمدی موسوی، بهزاد نظیری، فرشته یگانه، معصومه بلورچی، یاسر جهان نژادی، فائزه خیاط حصاری محمدی، صالح رجوی، محمد سادات خوانساری، پرنیان سرآمد، حکیمه سعادت نژاد، حمیده شاهرخی امیری، ثریا شهری، پروین صفایی، محمود فخارزاده، عشرت محبت کار، علیرضا معدنچی، عباس میناجی مقدم، حمیدرضا اسحاقی، علیرضا امام جمعه، اسدالله اوسطی، فاطمه آدرسی، مصطفی آسیفی، زهره بنی جمالی، محمود بنی هاشمی، اسدالله بهرامی، علیرضا بهرامی، عزیز اله پاک نژاد، مهرافروز پیکر نگار، مریم حاج خانیان، احمد حنیف نژاد، پرویز خزایی، حسین دادخواه، فاطمه داوران، حسین ربوبی خبوشانی، سپیده ابراهیمی، بیژن رحیمی، آزاده رضایی، هادی روشن روانی، محمد سادات دربندی، فریدون سلیمی، عباس شاکری، سهیلا شعبانی، احمد شکرائی، سهیلا صادق، مهران صادق، طاهره ضیایی، کبری طهماسبی، رقیه عباسی، زهره عطریانفر، مهری علیقلی، مرتضی فخار، سید اسدالله فقیه دزفولی، ایرج فیض بوسجینی، پرویز کریمیان سیچانی، احمد گلپایگانی، فرید ماهوتچی حسینی، مهدی مددی الموسوی، سید محمود احمدی علون آبادی، سید جواد احمدی علون آبادی، اسماعیل مرتضایی، محمود معیری، رقیه ملک محمدی، حسن نظام الملکی، نسرین نظری علی آبادی، علی هادی زاده و الله کرم هوشنگی متهمان این پرونده هستند.

در دو جلسه اخیر دادگاه منافقین چه گذشت؟

دور جدید دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین و همچنین ماهیت این سازمان به عنوان یک شخصیت حقوقی، روز سه‌شنبه ۴ اردیبهشت ماه در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجت‌الاسلام والمسلمین دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری در مجتمع قضائی امام خمینی (ره) به صورت علنی برگزار شد، و تاکنون دو جلسه از دور جدید دادگاه با حضور اهالی رسانه و خانواده شهدای حوادث تروریستی تشکیل شده است.

خط و نشان برای سازمان‌های بین‌المللی و اینترپل

قاضی دهقان در یازدهمین جلسه دادگاه منافقین اظهار کرد: به سازمان‌های بین‌المللی و اینترپل و دستگاه‌های قضائی و انتظامی کشورها بیان می‌کنم اکنون برای ۱۰۴ متهم با کیفرخواست صادره در دادگاه صالح رسیدگی به پرونده‌ای در جریان قرار دارد که متهم به جنایاتی بیش از یک قتل هستند.

وی ادامه داد: اما اکنون ۱۰۴ نفر که متهم به پوست کندن زنده افراد و بمب‌گذاری هستند، نباید پیشگام شوند و از نهادهای صالح خود خواستار استرداد و خروج این افراد از کشورشان است تا تعیین تکلیف نهایی متهمان با این اتهامات در دادگاه صورت گیرد؛ دادگاهی که متهمان آن آزادانه حق انتخاب وکیل را دارند.

قاضی افزود: به مردم آلبانی و برخی کشورهای اروپایی اعلام می‌کنم اکنون افرادی که برای آن‌ها کیفرخواست صادر شده است و دادگاهی با بهره‌مندی از حق انتخاب وکیل برای دفاع از اتهامات انتسابی در وجود دارد؛ عملی که به نظر می‌رسد دولت‌های این کشورها آن‌ها را نسبت به این موضوع آگاه نکردند.

رئیس دادگاه ابراز امیدواری کرد دولت‌ها با اولویت دادن به امنیت مردم خود در استرداد آن‌ها به جمهوری اسلامی ایران، اقداماتی را در راستای منافع ملی خود انجام دهند.

باید اصحاب رسانه جنایات گروهک منافقین را رسانه‌ای کنند

در ادامه با دستور قاضی سید میثم حکیم زاده حسینی یکی از وکلای شکات پرونده برای بیان اظهارات خود در جایگاه قرار گرفت.

حکیم زاده حسینی متن لایحه آماده شده را تقدیم دادگاه کرد و گفت: اصحاب رسانه باید جنایات گروهک منافقین را رسانه‌ای کنند.

قاضی در تذکر به این وکیل بیان کرد: دادگاه هنوز واژه جنایت و جرم را به کار نبرده است و در کیفرخواست از واژه اتهامات استفاده شده است، هنوز دادگاه هیچ قضاوتی نکرده است.

از درخواست استرداد منافقین تا تشریح جنایات تروریستی آنها

جنایات منافقین کمتر از جنایات امروز غزه نیست

در ادامه حکیم‌زاده حسینی، وکیل شکات پرونده گفت: آنچه از این حوادث بر می‌آید نشان می‌دهد جنایاتی رخ داده است که هر کس توصیف آن را بشنود کلامی غیر از این نمی‌تواند بگوید، از نظر وجدان عمومی اصحاب رسانه تکلیفشان این است که موارد را انعکاس دهند. آنچنان که امروز می‌بینیم در جنایات غزه وجدان‌ها بیدار شده است و همه موضع‌گیری می‌کنند.

وی ادامه داد: اتفاقی که در این چهل و چند سال گذشته در ایران به دست جنایتکاران تروریست سازمان مجاهدین خلق رخ داد کمتر از آن چیزی نیست که امروز در غزه می‌بینیم. ما با افرادی مواجه هستیم که حد اعلای جنایت و خیانت را در مورد کشور خود و منافع ملی خودشان به کار بردند.

وکیل برخی از شکات پرونده با اشاره به یک سند از اسناد ساواک اعلام کرد که مسعود رجوی بعد از آنکه هم‌رتبه‌های او در سازمان مجاهدین خلق اعدام شدند، از طرف شاه حکم عفو گرفت و همکاری خود با ساواک را آغاز کرد. این موضوع در یک نامه ارتشبد نصیری به صراحت آمده است.

وی ادامه داد: سوال بی‌پاسخ از سوی اعضای گروهک تروریستی منافقین این است چرا به رغم محکومیت مسعود رجوی به اعدام و به رغم اجرای حکم سایر اعضا، اما رجوی نه تنها اعدام نشد بلکه ریاست گروهک را برعهده گرفت و بعدها مشخص شد که او در اختیار دادن اطلاعات سایر اعضا و لو دادن آن‌ها به سازمان امنیت و اطلاعات کشور برآمده بود.

قاضی دهقانی پرسید: در چه سالی این اتفاق رخ داده است؟

وکیل گفت: در سال ۱۳۵۰ و مستنداتی که از سال ۱۳۵۱ وجود دارد درباره عفو مسعود رجوی وجود دارد. مکاتبات ساواک درباره مسعود رجوی به تاریخ فروردین سال ۱۳۵۱ وجود دارد.

قاضی دادگاه از وکیل پرسید: آیا این افراد می‌خواهند مستنداتی به دادگاه ارائه دهند؟

وکیل پاسخ داد: بله.

قاضی خطاب به وکیل پرونده گفت: مستشار دادگاه تقاضا دارد موضوع عفو بیشتر تبیین شود و توضیحات بیشتری داده شود؟ آیا حسب ادعای شما این فرد از عوامل ساواک است یا متهمی بوده که حکومت وقت وی را عفو کرده است؟

وکیل شکات گفت: طبق نامه ارتشبد نصیری، مسعود رجوی از عوامل اصلی و سرکردگان سازمان در دهه ۵۰ بوده است و به این واسطه در کنار سایر سرکردگان این سازمان محکومیت قطعی به اعدام دارند. طبق مکاتبات رجوی یک استثنا و یک نور چشمی ساواک بوده و به رغم محکومیت قطعی اعدام درخواست عفو و تخفیف مجازات برای وی داده شده است.

با دستور قاضی، صفاالدین تبراییان مورخ و پژوهشگر تاریخی به عنوان مطلع معرفی شده وکیل برخی شکات در جایگاه قرار گرفت. تبراییان در معرفی خود گفت: فارغ‌التحصیل رشته شرق شناسی از دانشگاه سن ژوزف بیروت، صاحب تألیف ۳۵ جلد کتاب، برنده جایزه کتاب برتر سال و جلال آل احمد و برترین کتاب در حوزه مقاومت هستم و در کتاب خوابگردها به موضوع سازمان مجاهدین خلق و ارتباط رهبران سازمان مجاهدین خلق با نهادهای اطلاعاتی و نظامی عراق پرداخته‌ام.

تبراییان به تبیین مستندات شکات در زمینه ارتباط رهبران سازمان، نحوه شکل‌گیری این سازمان، مبنای فکری تشکیل سازمان، جریان‌های انقلابی و اجتماعی و سیاسی که از زمان تشکیل سازمان در جهان رخ دادند، پرداخت.

این پژوهشگر تاریخی افزود: شروع کار سازمان مجاهدین خلق با تأیید عالمان و دانشمندانی بزرگی مانند ربانی شیرازی، لاهوتی، مطهری، طالقانی و شریعتی همراه بود، اما با اعدام رهبران سازمان در سال ۱۳۵۰ ساختار رهبری سازمان دچار تغییر شد هرچند رهبران قبلی کشاورزی و شیمی و فنی درس خوانده بودند و اطلاعات آن‌ها از جامعه‌شناسی و دین و مذهب و شریعت بسیار کم بود.

وی ادامه داد: در دهه ۱۳۵۰ رهبران سازمان شروع به تحریف تفسیر آیات قرآن کردند و حتی بین چگوارا و هوشی مینه و امام حسین (ع) تفاوتی قائل نبودند. آن‌ها کفر آمده در قرآن را معادل امپریالیسم می‌دانستند و روحانیون را بلای جان اسلام و مسلمین می‌دانستند.

تبراییان با بیان اینکه اولین بار از سوی حاکمیت پهلوی دوم به گروه نادر شایگان و شعاعیان، لقب مارکسیست اسلامی داده شد، اظهار داشت: به نظر می‌رسد که اسلام ابزار دست مجاهدین بود، زیرا ۹۵ درصد جمعیت کشور شیعه بودند و نمی‌شد که با نهضت مارکسیستی برانگیخته شد و اسلام مارکسیستی را پیش برد؛ در حقیقت رگه‌های مارکسیسم در جزوه‌های رهبران و کادر اصلی سازمان وجود داشت.

تبراییان با استناد به سوابق تاریخی و جراید و مطبوعات آن دوره زمانی به نحوه فعالیت و تغییر رویکرد سازمان مجاهدین خلق پرداخت و اقدامات مسعود رجوی و همکاری وی ساواک را تشریح کرد.

از درخواست استرداد منافقین تا تشریح جنایات تروریستی آنها

در جلسه دوازدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات منافقین که در روز سه‌شنبه ۱۸ اردیبهشت ماه در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی حجت‌الاسلام والمسلمین دهقانی و مستشاران دادگاه مرتضی تورک و امین ناصری و وزیری نماینده دادستان در مجتمع قضائی امام خمینی (ره) برگزار شد، قاضی دهقانی با علنی اعلام کردن جلسه دادگاه گفت: پرونده‌ای مشتمل بر کیفرخواست واصله از دادسرای عمومی و انقلاب تهران در مورد اتهامات ۱۰۴ سرکرده گروهک منافقین و شخصیت حقوقی سازمان به دادگاه واصل شد که شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران طبق قانون در حال رسیدگی به این پرونده است.

قاضی بیان کرد: به کشورهایی که میزبان متهمان این پرونده هستند تذکر می‌دهیم، میزبانی از این متهمان برابر کنوانسیون‌ها بین‌المللی مبارزه با تروریسم جرم محسوب می‌شود و برخی از این کشورها مانند فرانسه نسبت به میزبانی متهمان این پرونده که متهم به اقدامات تروریستی و جنایت علیه بشریت هستند، تجدید نظر کنند و نسبت به استرداد آن‌ها مطابق اعلان قرمز صادر شده با سازمان‌های بین‌المللی همکاری کنند. همچنین مردم کشور آلبانی به دلیل اینکه میزبان متهمان این پرونده است، استرداد آن‌ها را به ایران را از دولت خود پیگیری کنند.

در ادامه قاضی از حکیم زاده وکیل شکات خواست تا در جایگاه قرار بگیرد.

در ادامه حکیم‌زاده وکیل شکات گفت: در در بازه زمانی سال ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۰ که دوره جذب سازمان موسوم به مجاهدین خلق محسوب می‌شود، اعضای این سازمان متشکل از جوانان با تفکرات اسلامی و رویکردهای لیبرالی بود و در حوزه اعتقادی جز گروه‌های اسلام‌گرا محسوب می‌شدند و اهداف مبارزاتی خود را مبارزه با طاغوت، ظلم و فساد رژیم پهلوی اعلام کرده بودند.

در ادامه قاضی گفت: مسعود رجوی و تقی شهرام هر دو در راستای مارکسیست شدن سازمان حرکت کردند؟

وکیل در ادامه پاسخ داد: آنچه به عنوان تغییر ایدئولوژی در کیفرخواست به آن اشاره شده است این است که تغییر ایدئولوژیک توسط تقی شهرام صورت نگرفته است. بسیاری از اهل فن معتقدند که تغییر ایدئولوژی صورت نگرفته است، تقی شهرام نقاب سازمان به اسلام گرایی را در دوره‌ای از چهره سازمان مجاهدین برداشته است.

قاضی گفت: یعنی کتاب‌هایی که قبل از سال ۵۰ نگارش شده است در سازمان و منتشر شده ریشه‌های مادی‌گرایی داشته است؟

وکیل شکات گفت: سازمان مجاهدین به جهت اینکه در حال عضوگیری بوده پوسته و تفکر اسلامی را مطرح کرده و جوانان مسلمان و اسلام‌گرا را جذب کرده در یک مرحله تقی شهرام نه تنها تغییر ایدئولوژی بلکه روتوش برداری از سازمان را اجرایی کرده است.

قاضی پرسید: آیا کسانی بودند که در برابر این مادی گرایی مقاومت کرده باشند؟

وکیل گفت: در کتاب خاطرات احمد احمد که همراه با همسرش یکی از افراد جدا شده از سازمان مجاهدین است و اعتقادات محکمی داشتند و با هدف مبارزه با طاغوت وارد مجموعه سازمان شده و با تحریکات رؤسای سازمان آن‌ها به مبارزه دعوت شده‌اند.

وکیل شکات گفت: اعضای سازمان تا آنجا که می‌توانستند اعتقادات مذهبی را کمرنگ کنند و در نهایت به سمت حذف افراد می‌آوردند که حذف همسر احمد احمد از جمله اقدامات آن‌ها است. مسعود رجوی وقتی احمد احمد در زندان بوده است همسرش را به خارج از شهر دعوت می‌کند که در کتاب‌ها سه بار عنوان شده است و خواسته‌ای را مطرح می‌کنند که از سوی او رد می‌شود؛ و این برخورد سبب می‌شود در زمان آزادی احمد احمد در زندان است اجازه ملاقات با همسرش را نداشته باشد.

وکیل شکات در ادامه قرائت لایحه گفت: به تدریج سازمان مارکسیست را به عنوان مشی اعتقادی خود عنوان کرد، انحراف ایدئولوژیک سازمان به واسطه تقی شهرام ایجاد شد مهدی که از سوی سازمان توسط افراد نفوذی صورت گرفت و متوجه مقاومت افرادی، چون احمد احمد در برابر تغییر ایدئولوژیک شدند، ساواک با استفاده از مسعود رجوی به عنوان منجی مبارزه با مواضع مارکسیستی تقی شهرام در سازمان برجسته می‌کند. درحالیکه آنچه رجوی بیان می‌کند نیز ریشه‌های مادی‌گرایانه داشته و چهره‌ای دیگر از مارکسیست است؛ که به واسطه ساواک طراحی شده است.

از درخواست استرداد منافقین تا تشریح جنایات تروریستی آنها

در ادامه کارشناس مبانی اعتقادی علی صداقت به جایگاه حاضر شد.

علی صداقت با حضور در جایگاه گفت: در مورد سازمان موسوم به مجاهدین خلق که آن را سال‌ها به عنوان سازمان منافقین می‌شناسیم باید نکاتی را بدانیم. با سازمانی طرف هستیم که در دهه‌های گذاشته جرایم خشن اعم از شکنجه قتل و ترور به کرات انجام و مشی عملی برای خود داشته است باید ابتدا مبانی اولیه آن را بدانیم چرا که در فلسفه هر عملی بر مبنای نظری است بایدها و نبایدها بر مبنای هست‌ها و نیست‌ها است.

وی گفت: آنچه از سوی سازمان در سال ۵۴ اعلام شده تا به امروز باقی مانده و ما همه این جنایاتی که می‌بینیم در این سال‌ها صورت گرفته است با همین مشی مسعود رجوی است که آمده و یک تفکراتی را اعلام کرده است. سازمان کتاب‌های متعدد اعتقادی را چاپ کرده است و از قدیمی‌ترین و مهمترین آن کتاب شناخت است که مانیفست اصلی این سازمان حساب می‌شود.راه انبیا کتاب دیگری است که مقوله وحی و نبوت را مورد بحث قرار داده است، کتاب مهم و مختصر دیگر برای شناخت افکار آن‌ها دینامیزم قرآن است همه تلاش این است که باید هویت این سازمان را بشناسیم.

صداقت گفت: کلمه‌ای بنام التقاط برای آن‌ها مطرح می‌شود در این مفهوم همه می‌گویند آن‌ها ویترین اسلام داشتند و چیزهای دیگر، اما ابتدا ما باید ببینیم چگونه بودند.

این کارشناس مبانی اعتقادی گفت: برخی معتقد مارکسیست‌ها و سوسیالیسم‌های مسلمان نما هستند، اسلام و مارکسیست و همچنین سوسیالیسم تناقض اعتقادی دارد.

وی ادامه داد: همه ما دیدیم که پرده‌ها کنار رفت و اکنون آنها در دامن لیبرالیسم و امپریالیسم قرار گرفتند. حتی اگر بگوییم اعضای سازمان کمونیست‌های مسلمان نما هستند باز هم قابل اطلاق نیست. کمونیست باید در کنار مردم باشد، اما در شعبانیه عراق در مقابل توده‌ها و در کنار دیکتاتوری بنام صدام قرار گرفتند. بنده تعبیری دارم و آن‌ها را ماکیاولیست‌های مسلمان نما و یا پراگماتیسم‌های مسلمان نما برای رسیدن به قدرت مسعود رجوی می‌دانم.

وی ادامه داد: هر عملی بر مبنای نظر است، اما نظر این‌ها بر مبنای عمل شده بود، یعنی منفعت سنجی کردند، روزی با نقاب کمونیست، روزی با اسلام، روزی با امپریالیسم؛ ما با بی‌هویت‌ترین گروهی که در تاریخ معاصر شکل گرفته از لحاظ مبانی فکری مواجه هستیم. امام خمینی (ره) تعبیر منافق را برای آن‌ها برگزیدن. منافق کسی است که در ظاهر ادعای دین دارد و در باطن کافر است. تعریف کلاسیک منافق است ما باید پدیده جدیدتری مواجه شدیم در موضوع مجاهدین کسانی که می‌گویند ما مسلمانیم. اعتقاد به توحید و الله و معاد دارد بعد خودش می‌گوید این الله و این دینی که من اسلام می‌دانمش این نیست که شما می‌بینیدش.

این کارشناس گفت: این صحبت مریم رجوی در میتینگی در پادگان اشرف در اوایل دهه هشتاد است که می‌گوید ما خدای مشهور و خدای آخوندها را از روز اول قبول نداشتیم.

وی ادامه داد: ما وقتی بفهمیم به لحاظ اعتقادی با چه گروهی مواجه هستیم رفتارها و جنایت‌های آن‌ها نیز در کشتار ۱۷ هزار نفر قابل درک می‌شود.محسن زال در کتاب چریک مجاهدین خلق در زاویه با مسعود رجوی و اعتقاد او به خدا می‌گوید: خدای او (مسعود رجوی) تا از بین نرفتن امپریالیسم از تاریخ بیرون و به مثابه نابود است و پس از نابودی امپریالیسم هم مشخص نیست.

صداقت گفت: در صفر تا صد یکی دیگر از کتاب‌های آنها به نام تکامل، کلمه خدا در آن نیست. این کتاب یک سیر داروینیستی دارد که موضوعات این کتاب از جمله موضوعات مهم آنها در مانیفستشان است. اهل فن معتقدند این کتاب ترجمه درسنامه‌های مارکسیستی است. آنها خدا را همین قوانین طبیعت و قانون علیت می‌دانند. آنها اسم ماتریالیسم تاریخی را اصول شناخت دینامیک گذاشتند، اما به همان مبانی ماده گرایی معتقدند.

قاضی در ادامه به کارشناس مبانی اعتقادی گفت: چنانچه این‌ها اشهد ان لا اله الا الله بگویند به چه الله‌ای گواهی می‌دهند؟

صداقت گفت: الله آنها خارج از جهان ماده نیست و الله‌ای است که همان اصل علیت است آنها می‌گویند خارج از عالم ماده چیزی نداریم همان نگاه ماده‌گرایانه است.

صداقت گفت: کتاب‌های سازمان منافقین نشان می‌دهد که آنها یک نگاه کودکانه در دیدگاه‌های آنها وجود دارد و حتی الفبای مسائل اعتقادی را هم رعایت نمی‌کنند.

از درخواست استرداد منافقین تا تشریح جنایات تروریستی آنها

جوانان با تفکر اسلامی جذب سازمان مجاهدین خلق شدند

در ادامه حکیم‌زاده مجدد با اجازه قاضی در جایگاه قرار گرفت.

حکیم‌زاده، وکیل شکات با حضور در جایگاه گفت: در بازه زمانی سال‌های ۱۳۴۴ تا ۱۳۵۰، که دوره جذب سازمان موسوم به مجاهدین خلق محسوب می‌شود، جوانان با تفکر اسلامی جذب سازمان شدند. اعضای این سازمان متشکل از جوانان با تفکرات اسلامی بودند و این سازمان در حوزه اعتقادی جزو گروه‌های اسلام‌گرا محسوب می‌شد و اهداف مبارزاتی خود را مبارزه با طاغوت، ظلم و فساد رژیم پهلوی اعلام کرده بود. از سال ۱۳۵۰ ساواک، سازمان مجاهدین را زیر ذره‌بین قرار می‌دهد و مؤسسان اصلی سازمان اعدام می‌شوند و زمینه برای حضور «مسعود رجوی» و «تقی شهرام» در هسته مرکزی سازمان مجاهدین فراهم می‌شود.

وی بیان کرد: در مرحله نخست با محوریت تقی شهرام، سازمان «مارکسیسم» را به عنوان مشی اعتقادی خود انتخاب می‌کند. انحراف ایدئولوژیک سازمان توسط تقی شهرام در سازمان ایجاد شد. در مرحله دوم ساواک با به‌کارگیری مهره دیگری به نام مسعود رجوی او را به‌عنوان منجی مبارزه به مواضع مارکسیستی معرفی می‌کند، اما تمام تحرکات سازمان به سمت مارکسیسم بود.

در ادامه قاضی گفت: مسعود رجوی و تقی شهرام هر دو در راستای مارکسیسم شدن سازمان حرکت کردند؟

وکیل شکات در ادامه پاسخ داد: بسیاری از اهل فن معتقدند که تغییر ایدئولوژی در سازمان صورت نگرفته است و فقط تقی شهرام نقاب اسلام‌گرایی از چهره سازمان مجاهدین برداشته است.

قاضی از وکیل شکات پرسید: آیا افرادی از اعضای سازمان وجود داشتند که با برداشته شدن نقاب اسلام‌گرایی از چهره سازمان مخالفت کرده باشند؟

وکیل شکات پاسخ داد: بله؛ «احمد احمد» یکی از افراد جداشده از سازمان مجاهدین خلق است. این فرد به‌همراه همسرش با هدف مبارزه با طاغوت عضو سازمان مجاهدین خلق شدند، زیرا ابتدا سازمان پایه دینی داشت. احمد احمد و همسرش هر دو با اعتقادات مذهبی وارد سازمان شدند و در برهه‌ای از زمان به کوتاه شدن آیه قرآن از آرم سازمان و حذف کامل آیه قرآن اعتراض کردند.

از درخواست استرداد منافقین تا تشریح جنایات تروریستی آنها

باید ابتدا اصول اعتقادی سازمان مجاهدین خلق را بررسی شود

در ادامه علی صداقت کارشناس مبانی اعتقادی و استاد دانشگاه با اجازه قاضی در جایگاه قرار گرفت.

صداقت گفت: سازمان مجاهدین جنایات زیادی انجام داده است. باید ابتدا اصول اعتقادی سازمان مجاهدین خلق را بررسی کنیم. این سازمان اعضای زیادی داشته است. مسعود رجوی در سال ۱۳۵۴ اعلام کرده که سازمان مجاهدین یک مشی و اعتقاد مستقل دارد؛ جنایاتی که رخ داده است بر اساس اعتقادات و با دستور مسعود رجوی بوده است.

صداقت بیان کرد: سازمان مجاهدین کتاب‌های زیادی را برای اعضای خود منتشر کرده است که یکی از این کتاب‌ها، کتاب «شناخت» است. این کتاب به عنوان اصلی‌ترین مشی اعتقادی سازمان محسوب می‌شد.

صداقت بیان کرد: سازمان مجاهدین ابتدا یک ویترین اسلامی داشت. برخی گفته‌اند که اعضای سازمان، مارکسیست‌های اسلام‌گرا هستند، اما در بررسی‌ها می‌بینیم که مارکسیسم با اسلام در تناقض است. سازمان منافقین ۱۷ هزار نفر از مردم ایران را شهید کرد و در ماجرای انتفاضه شعبانیه مردم عراق نیز مقابل توده مردم و در کنار صدام جنایت‌کار قرار گرفت. تمام این اتفاقات رخ داد تا مسعود رجوی به قدرت برسد.

این کارشناس مسائل اعتقادی گفت: در کتاب «شناخت» سازمان مجاهدین آمده است اگر ما بخواهیم به خدا اعتقاد پیدا کنیم، به خدایی نیاز داریم که در عمل به سود ما باشد در غیر این صورت باید به خدا شک کنیم. یکی از نکات مهم این است که ما با گروهی مواجه هستیم که در برهه‌های زمانی، ایدئولوژی خود را بر اساس کارهایی که قصد داشتند انجام دهند، تغییر می‌دادند. در برهه‌ای از زمان مارکسیسم را انتخاب کردند و یک زمانی اسلام‌گرا بودن عامل موفقیت سازمان بود، نقاب اسلام را بر چهره زدند؛ یک زمانی به سمت امپریالیسم رفتند. در حقیقت ما با بی‌هویت‌ترین سازمان از نظر مبانی فکری در عصر معاصر روبه‌رو هستیم.

صداقت افزود: امام خمینی (ره) در مورد سازمان مجاهدین خلق از تعبیر منافقین استفاده کرده‌اند. منافق کسی است که در ظاهر ادعای دین‌داری می‌کند، اما در باطن به دین اعتقادی ندارد. منافقین رسماً اعلام می‌کنند که ما به خدا اعتقاد داریم، اما خدای ما با خدای شما متفاوت است. مریم رجوی در اواخر دهه ۸۰ در جلسه‌ای اعلام می‌کند که ما خدای مشهور و خدای آخوندها را از روز اول قبول نداشته‌ایم.

این کارشناس مسائل اعتقادی ادامه داد: «محسن زال» در کتاب «چریک مجاهد خلق» در رابطه با اعتقادات مسعود رجوی به خدا نوشته است: خدای مسعود رجوی تا از بین نرفتن امپریالیسم بیرون ایستاده است و بعد از نابودی امپریالیسم معلوم نیست این خدای نو ظهور چه نقش و کاربردی دارد.

صداقت گفت: در کتاب «تکامل» سازمان مجاهدین، که جز کتب اصلی این سازمان محسوب می‌شود، به تکامل عالم بر اساس نظریه داروین پرداخته شده، اما در هیچ جای این کتاب نامی از خدا برده نشده است.

صداقت بیان کرد: این کتاب در حقیقت ترجمه کتب مارکسیستی است.

صداقت ادامه داد: سازمان مجاهدین اعلام می‌کند که به توحید اعتقاد دارد، اما توحید آن‌ها با اعتقادات مردم متفاوت است. اعضای سازمان به دلیل اینکه مردم آن‌ها را کمونیست خطاب نکنند، اقدام به تغییر الفاظ و عناوین می‌کردند. در کتاب «مکتب راهنمای عمل» سازمان مجاهدین آمده است که فردی معتقد است که ابتدا کمونیسم را قبول کرده باشد.

از درخواست استرداد منافقین تا تشریح جنایات تروریستی آنها

اهداف ساواک از میان برداشتن افراد اسلام‌گرا که قصد نابودی رژیم پهلوی را داشتند بود

در ادامه دادگاه حکیم‌زاده، وکیل شُکات در جایگاه قرار گرفت و بیان کرد: یکی از اهداف ساواک از میان برداشتن افراد اسلام‌گرا که قصد نابودی رژیم پهلوی را داشتند، بود. در فروردین‌ماه سال ۱۳۵۸ زمانی که مسعود رجوی و موسی خیابانی به‌عنوان نفرات اول و دوم سازمان شناخته می‌شدند، به خواست امام خمینی (ره) مبنی بر اعلام مبنای اعتقادی سازمان مجاهدین، اعضای این سازمان ضمن اعلام اینکه به اصول اسلام معتقد هستند، مبنای اعتقادی خود را اسلام اعلام می‌کنند. این در حالی است که دلایل زیادی مبنی بر مارکسیسم شدن سازمان قبل از این تاریخ وجود دارد.

حکیم‌زاده گفت: در مکالمات بین مسعود رجوی و موسی خیابانی در زندان آمده است که تئوری سازمان به نوعی تطابق بین اسلام و مارکسیسم است و باید بازنگری در مورد آن انجام شود. خدا در تئوری سازمان مانند کلاه است و می‌توان این کلاه را از سر برداشت بدون اینکه اتفاقی رخ دهد.

به افراد دارای تفکر مستقل در سازمان اجازه رشد داده نمی‌شد

وکیل شُکات گفت: در آبان سال ۱۳۵۵ دو نفر از اعضای سازمان به نام‌های «محمدقاسم عبدالله‌زاده» و «محسن طریقت» وارد هسته مرکزی سازمان شدند. از همان زمان بین تقی شهرام و محمدقاسم عبدالله‌زاده و محسن طریقت اختلاف ایجاد می‌شود. محمدقاسم عبدالله‌زاده و محسن طریقت طرح ترور شاه را مطرح می‌کنند که از سوی تقی شهرام مورد مخالفت قرار می‌گیرد. این در حالی است که ترور افراد اسلام‌گرا در دستورکار تقی شهرام قرار داشت.

حکیم‌زاده گفت: سران سازمان برای بقای خود به هر کاری دست می‌زدند. به طور کلی در سازمان به افرادی که دارای تفکر و شخصیت مستقل بودند، اجازه رشد داده نمی‌شد.

حکیم‌زاده در ادامه بیان کرد: سازمان مجاهدین با رویکرد قدرت‌طلبی مسعود رجوی اقدام به حذف فیزیکی افراد شاخص این سازمان می‌کرد که نمونه آن لو دادن خانه زعفرانیه در سال ۱۳۶۰ است، که منجر به حذف موسی خیابانی، اشرف ربیعی و دیگر اعضا شد.

از درخواست استرداد منافقین تا تشریح جنایات تروریستی آنها

اعضای زندانی دستگیر شده توسط ساواک به اعتمادی که به آن‌ها شده بود پشت پا زدند

در ادامه تبراییان، پژوهشگر تاریخ گفت: سازمان دارای دو عضو به نام‌های «تراب حق‌شناس» و «حسین احمدی روحانی» بود. تراب حق‌شناس با مدرک کارشناسی ارشد حقوق سرشناس‌ترین فرد تحصیل کرده سازمان بود. سازمان به واسطه این افراد با حزب بعث ارتباط برقرار کرد. در اواخر سال ۱۳۵۸ چندین نفر از سازمان حذف شدند. در زمان پیروزی انقلاب اسلامی، اعضای زندانی سازمان که توسط ساواک دستگیر شده بودند، آزاد شدند. متأسفانه اعضای سازمان به اعتمادی که به آن‌ها شده بود پشت پا زدند و هزاران نفر را شهید کردند.

مسعود رجوی مرد حضور در میدان نبرد نبود

وی گفت: مسعود رجوی به همراه بنی‌صدر به خارج از کشور فرار کرد. بعد از ۶ ماه در ۱۹ بهمن سال ۱۳۶۰ شاهد لو رفتن خانه زعفرانیه بودیم. این خانه توسط اعضای سازمان لو رفت تا موسی خیابانی حذف شود. نفوذ موسی خیابانی بین افراد بیشتر از مسعود رجوی بود.

قاضی گفت: به نظر شما سازمان به اعضای خود خیانت کرده است؟

تبراییان گفت: مسعود رجوی مرد حضور در میدان نبرد نبود. مسعود رجوی حدود ۱۰ ماه بعد از اتفاق خانه زعفرانیه و کشته شدن اشرف ربیعی با دختر بنی‌صدر ازدواج کرد. بعد از آن مسعود رجوی با مریم رجوی ازدواج کرد در حالی که مریم رجوی همسر یکی از اعضای سازمان بود.

وی بیان کرد: سازمان ۳ عملیات مهم انجام داده است. یکی عملیات آفتاب در منطقه فکه بود. این عملیات ۸ فروردین سال ۱۳۶۷ رخ داد و حدود ۲۰ روز بعد شاهد حمله آمریکا به دو سکوی نفتی ایران بودیم. عملیات دوم چلچراغ نام داشت و در شهر مهران انجام شد. بعد از این عملیات کنگره آمریکا از این سازمان مجاهدین را به رسمیت شناخت.

تبراییان گفت: در ۱۰ اسفند سال ۱۳۶۹ منطقه‌ای در عراق به نام عامریه بمباران شد. در پی این حادثه سازمان ۹۰۰ کودک را از اعضا خانواده آن‌ها جدا کرد و به اروپا فرستاد. این جنایات قابل پذیرش نیست. سازمان مجاهدین اعضای خانواده‌ها را از هم جدا می‌کرد. در این برهه زمانی سازمان در عراق دارای چندین زندان بود. سازمانی که برای اعضای خودش ۱۰ زندان تأسیس کرده بود با مردم عادی چه رفتاری می‌کرد.

وی بیان کرد: ما با افرادی مواجه هستیم که حتی اعضای خودش را هم به کشتن داده است و امیدواریم دولت عراق نیز به جنایات سازمان علیه مردم این کشور ورود کند.

در ادامه حکیم زاده وکیل شکات گفت: جنایات سازمان تنها به مردم ایران محدود نمی‌شد.

تا کنون دوازده جلسه از این دادگاه برگزار شده است و سه شنبه ۸ خرداد ۱۴۰۳ نیز سیزدهمین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات ۱۰۴ نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق موسوم به منافقین، برگزار خواهد شد.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

در دو جلسه اخیر دادگاه منافقین چه گذشت؟ بیشتر بخوانید »

بازی سرویس‌های اطلاعاتی با افراد معروف

بازی سرویس‌های اطلاعاتی با افراد معروف


گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس‌ـ رحیم محمدی؛ انقلاب اسلامی زمانی که در بهمن ۱۳۵۷ به پیروزی رسید، شعار خود را «نه شرقی ـ نه غربی» تعیین کرد؛ بدین معنی که جمهوری اسلامی ایران برای پیشبرد امور کشور به هیچ دولت شرقی یا غربی وابسته نخواهد شد و همچنین بر اساس اصول و راهبردهای خود عمل خواهد کرد؛ امری که تاکنون شاهد تحقق آن به‌ویژه در سال‌های اخیر بودیم؛ زیرا بعد از اعمال تحریم‌های به اصطلاح فلج‌کننده، تمام شرکت‌های خارجی به‌ویژه آن‌هایی که در صنعت نفت کشورمان فعالیت می‌کردند، بدون اعتنا به تعهدات خود در همکاری با جمهوری اسلامی ایران، پروژه‌های نفتی که در دست داشتند را رها کردند و رفتند؛ به این امید که جمهوری اسلامی ایران به واسطه اعمال این تحریم‌ها سقوط کند!

اما جمهوری اسلامی ایران به واسطه همان شعاری که عنوان شد، راه خود را ادامه داد؛ به نحوی که صنعتگران کشورمان توانستند در حوزه‌های مختلف از جمله صنایع نفتی و دفاعی اقدامات تحسین‌برانگیزی را انجام دهند و کشور را در برخی حوزه‌ها از اتکا به بیگانگان بی‌نیاز سازند.

بر این اساس، وقتی دشمنان این مردم متوجه شدند که با اینگونه اقدامات نمی‌توانند نظام جمهوری اسلامی را به سقوط بکشانند، دست به بازی دیگری زدند؛ بدین‌صورت که سرویس‌های اطلاعاتی دشمنان در صدد برآمدند تا از طریق ایجاد نارضایتی اجتماعی به خواست خود برسند؛ لذا برای این کار از چهره‌های معروف جامعه که در حوزه‌های مختلف مانند حوزه‌های فرهنگی و ورزشی فعالیت دارند، استفاده کردند.

البته در گذشته این سرویس‌های اطلاعاتی برای پیشبرد اهداف خود از اعضای سازمان منافقین استفاده می‌کردند، اما چون بعد از جنایاتی بی‌شماری که اعضای این سازمان علیه بشریت انجام دادند، مردم از آن‌ها بیزار هستند به همین دلیل سرویس‌های اطلاعاتی تمرکز خود را بر جذب افراد دیگری قرار دادند که نمونه‌هایی از آن‌ها که جذب شدند و اکنون علیه مردم و نظام جمهوری اسلامی ایران صحبت می‌کنند و حتی مردم را ترغیب به نشان دادن نارضایتی خود در کف خیابان‌ها می‌کنند؛ مانند آنچه در سال‌های ۸۸، ۹۸ و ۱۴۰۱ ملاحظه کردیم.

بنابراین استفاده از اشخاصی همچون علی کریمی، نازنین بنیادی، مصی علی‌نژاد در دستور کار سرویس‌های اطلاعاتی برخی کشور‌های خارجی قرار می‌گیرد تا با جذب این افراد و خط‌دهی به افکار عمومی توسط چنین افرادی اعتراضات و درگیری‌های خیابانی را ایجاد کنند و گسترش دهند تا بدین وسیله نظام جمهوری اسلامی ایران از درون متلاشی شود.

هرچند در ابتدا استفاده از چنین افرادی در مقطعی خاص توانست نتایجی را در راستای اهداف سرویس‌های اطلاعاتی یادشده به‌وجود بیاورد، اما به تدریج با روشن شدن ماهیت به اصطلاح خیرخواهانه آن‌ها، بار دیگر مردم تودهنی محکمی به اینگونه افراد زدند.

ولی با وجود این، باید این نکته را متذکر شد که چون دشمنی دشمنان هیچ‌گاه تمامی ندارد، پس باید کماکان مراقب بود تا دشمنان در دستیابی به اهداف خود، همچون گذشته ناکام بمانند.

انتهای پیام/ 231

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

بازی سرویس‌های اطلاعاتی با افراد معروف بیشتر بخوانید »

زمینه‌های بروز فاجعه هفتم تیر

زمینه‌های بروز فاجعه هفتم تیر



زمانی که سازمان منافقین با عزل بنی‌صدر احساس کرد که دیگر امکان پیشروی و کسب قدرت از طریق سیاسی مقدور نیست، به بهانه‌ای واهی اعلان جنگ مسلحانه داده، فعالیت‌های تروریستی خود را آغاز کرد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، مرکز اسناد انقلاب اسلامی نوشت: منافقین که از حمایت مردمی برخوردار نبودند، مشی نفوذ در نهادهای مختلفی مانند دادگاه‌های انقلاب، اداره دوم ارتش، دفتر نخست‌وزیری، کمیته‌ها، سپاه پاسداران، حزب جمهوری اسلامی و دفتر رئیس‌جمهور را در پیش گرفتند. نفوذی‌های این سازمان از جمله محمدجواد قدیری، محمدرضا کلاهی، مسعود کشمیری و محمدکاظم افجه‌ای به تدریج توانستند به مراکز حساسی همچون حزب جمهوری اسلامی و شورای امنیت کشور راه یابند و در دوران ترورها صدماتی جبران ناپذیر به نظام جمهوری اسلامی وارد نمایند. علاوه بر آن، سازمان مجاهدین خلق که از حمایت مردمی برخوردار نبود، نه تنها در برابر دستور خلع سلاح صادره از سوی امام، مقاومت کرد، بلکه به تجهیز تسلیحاتی خود از همه راه‌ها پرداخت.

نخست‌وزیر رجایی درباره‌ی اقدامات سازمان مجاهدین خلق گفت: “سازمان از هر فرصتی استفاده می‌کرد که دست کم سه چیز را برای خودش آماده بکند. یکی از آنها اسلحه بود، به محض اینکه مردم ما در انقلاب پیروز شدند، این‌ها به انواع وسایل متوسل می‌شدند …

برای روزی که در نظر داشتند، بعد از جمع‌آوری اسلحه، شروع کردند به جمع‌آوری امکانات مالی و تدارکاتی، از بردن ماشین‌ها گرفته تا بردن پول‌های نقد و اسناد و تصرف اماکن که مدت‌ها طول کشید تا مردم توانستند این اماکن را که آنها به زور گرفته بودند از آنها پس بگیرند. به موازات این دو کار، چیزی که برای همه ما تعجب‌آور باشد، اینها شروع کردند به شناسایی شخصیت‌هایی که ممکن است در آینده‌ی این انقلاب نقش داشته باشند.”

«ابراهیم خدابنده» از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق، در این خصوص گفت: “رجوی یک بار در صحبت‌هایش گفت: «زمانی که انقلاب شد، همه سازمان‌ها و گروه‌ها دنبال تشکیل حزب و کار سیاسی رفتند اما ما عاقل بودیم و از همان ابتدا رفتیم دنبال جمع‌آوری سلاح، تشکیلات نظامی و فرستادن نفوذی.» فردای انقلاب، کار اصلی سازمان، فرستادن نفوذی بود؛ سازمان هر کسی را که جذب می‌کرد، مثلا مانند کلاهی یا کشمیری، بلافاصله آن‌ها را برای نفوذ مامور می‌کرد. بعضی‌ها هم سرِ پستی که بودند، آن‌ها را جذب می‌کرد، مانند سرهنگ بهزاد معزی؛ این شخص در نیروی هوایی بود، خلبان شاه بود؛ به ایران بازگشت و سازمان او را جذب کرد یا خیلی افراد دیگر. رجوی می‌گفت این نفوذی‌های ما هر جا توانستند تأثیر گذاشتند مانند دفتر بنی‌صدر و هر جا نتوانستند تأثیر بگذارند، آنجا را منفجر کردند، مانند حزب جمهوری اسلامی.”

«رضا کیوان‌نژاد» از اعضای سازمان مجاهدین خلق، درباره هدف سازمان از تجهیز و ذخیره سلاح گفت: «با اوج‌گیری و حاد شدن کامل جریانات در روزهای پیروزی انقلاب، خط سرقت سلاح و مهمات به وسیله افراد سازمان پیاده گردید. این خط عمدتاً به وسیله مرکزیت که آن موقع تشکیل شده بود از مسعود رجوی، موسی خیابانی، علی زرکش، مهدی ابریشمچی و عباس داوری بود… تحلیل این مسئله به وسیله مرکزیت این بود که از آنجا که رشد تضادهای دو جریان در نهایت به خشونت گراییده و با سلاح حل می‌شود، لذا باید برای این برخورد آماده گردید… سرقت سلاح و مهمات به وسیله گروهی به نام عملیات و تحت مسئولیت دو نفر از اعضای ارشد به نام‌های فاضل مصلحتی و حمید جلال‌زاده صورت می‌گرفت.»

سلاح‌های به غارت رفته، در خانه‌های اعضای سازمان یا در مکان‌های امن دیگر مخفی می‌شد. علاوه بر این، سازمان منافقین به دلیل کمک‌های مالی بنی‌صدر توانسته بود مقدار قابل توجهی سلاح از طریق واسطه‌های عراقی از راه کردستان وارد کند.

«احمدرضا کریمی»، از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق، درباره‌ی قصد قبلی سازمان برای ترور آیت‌الله بهشتی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، نوشته است: “نکته‌ی مهمی که در ارتباط با مسائل فوق نباید از نظر دور بماند،‌ اعترافی است که وحید [افراخته] در مورد شهید بهشتی دارد. در تک نویسی وحید برای تقی شهرام، ‌آخرین عبارت آن این است که شهرام و دار و دسته‌اش قصد داشتند در سال ۱۳۵۴، دکتر بهشتی را ترور کنند. (‌حتماً برای این احتمال که مخالفت و عدم حمایت روحانیون را ناشی از ایشان می‌دانستند.) این اعتراف را در سال۵۹،‌ من در پرونده تقی شهرام دیدم و متأسفانه روی آن کار نشد؛ بالاخره تروری که توسط مرکزیت سال ۵۴ سازمان طراحی شده بود، در ۷ تیر ۱۳۶۰، توسط مرکزیت سال ۶۰ سازمان به اجرا در آمد.”

«ابراهیم خدابنده» در این باره گفته است: “رجوی از زندان پیام داد و این [جریان مارکسیستی تقی شهرام] را محکوم کرد که نَه! این جریان اپورتونیستیِ چپ‌نما بوده و ما همچنان مسلمانیم و یک ۱۲ ماده‌ای از زندان بیرون داد، ماده ۱۰ آن می‌گوید: «تهدیدِ اصلیِ مبارزات ما جریان راست ارتجاعی است که ما با آن مبارزه می‌کنیم.» این همان حرف تقی شهرام بود یعنی مسعود رجوی در آن ۱۲ ماده هارت و پورت کرده که نخیر ما مسلمانیم و مارکسیست نیستیم اما اصل مطلب همان حرف تقی شهرام بود که می‌گفت تهدید اصلی، تهدید جریان انقلابی است؛ یعنی جریان مذهبی مشکل آن‌ها بود که شاخص اصلی‌اش شهید بهشتی بود. رجوی می‌گفت: «وقتی که من از زندان آزاد شدم، تمام سعی‌ام را کردم که نگذارم امام وارد ایران شود،» حتی به نزد آیت‌الله لاهوتی و افراد دیگری رفته بود که به امام خبر بدهید اینجا ما اطلاعات داریم، تهدید می‌شود، اینجا برسد ترور می‌شود.”

آیت‌الله بهشتی در ابتدای انقلاب به خاطر القائات منافقین و روزنامه‌های ضد انقلاب، همواره مورد تهمت و توهین بود. توطئه‌چینی برای عزل بنی‌صدر، آمریکایی و مدافع غرب بودن از جمله اتهاماتی بود که دکتر بهشتی صبورانه و مظلومانه با آن‌ها برخورد می‌کرد.

زمانی که سازمان با عزل بنی‌صدر احساس کرد که دیگر امکان پیشروی و کسب قدرت از طریق سیاسی مقدور نیست، به بهانه‌ای واهی اعلان جنگ مسلحانه داده، فعالیت‌های تروریستی خود را آغاز کرد و اولین ضربه‌ی هولناک را با انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و به شهادت رساندن ۷۲ تن از مسئولان طراز اول مملکت، از جمله دکتر بهشتی، رئیس دیوانعالی کشور، وارد آورد.

سازمان مجاهدین خلق بر این گمان بود که آیت‌الله بهشتی بر روی امام خمینی نفوذ دارد و با کشتن او، نظام با مشکل جدی رو به رو خواهد شد. «مسعود خدابنده»، عضو جدا شده سازمان، در این باره گفته است:”متاسفانه اشتباه محاسبه مجاهدین در مقابله با حکومت نه از این نقطه شروع شده بود و نه به این نقطه پایان یافت. شروع اشتباه محاسبه سیاسی مجاهدین تحلیلی بود که بواسطه آن از آغاز انقلاب، جناح حاکم و مغز متفکر و رهبر این جناح را آیت‌الله بهشتی دانسته و آیت‌الله خمینی را هم اگر چه همنوع ولی بازیچه تحلیل‌های وی می‌دید. این تحلیل حالا می‌گفت حکومت پس از حذف بنی‌صدر یکپارچه شده و دیکتاتور واقعی کشور اکنون آیت‌الله بهشتی است. پس با زدن این سر (آیت‌الله بهشتی) رژیم سرنگون خواهد شد.”

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

زمینه‌های بروز فاجعه هفتم تیر بیشتر بخوانید »