سازمان نظام پزشکی

ماجرای درآمد نجومی پزشکان چیست؟

ماجرای درآمد نجومی پزشکان چیست؟



معاون فنی و نظارت سازمان نظام پزشکی ایران، در ارتباط با درآمد نجومی پزشکان کشور، توضیحاتی ارائه داد.

به گزارش مجاهدت از مشرق، علی سالاریان در گفتگو با خبرنگاران در واکنش به ماجرای درآمدهای نجومی جامعه پزشکی، گفت: به هیچ وجه اینگونه نیست و باید تصور مردم از درآمدهای پزشکان به روز رسانی شود؛ در چند سال اخیر افتتاح مطب در سراسر کشور را به شدت کم داشته‌ایم.

وی با عنوان این مطلب که سالانه بیش از ۵ هزار پزشک از دانشگاه‌های علوم پزشکی فارغ التحصیل می‌شوند، افزود: در حال حاضر برخی فارغ التحصیلان پزشکی به سایر مشاغل کوچ می‌کنند؛ برخی پزشکان ما سوپرمارکت دارند یا حتی اگر کار خدماتی داشته باشند، از طبابت منفعت بیشتری دارد و این موضوع قابل اثبات است.

سالاریان خاطرنشان کرد: در بیمارستان‌های دولتی کشور جراح عمومی درآمدی کمتر از ۱۰ میلیون تومان در ماه دارد این تصوری که از درآمدهای پزشکان هست، به هیچ وجه صحت ندارد.

وی تأکید کرد: دستمزد یک جراح عمومی از عمل آپاندیس، زیر ۱۰۰ هزار تومان است و درآمد پزشک از هر ویزیت زیر ۱۰ هزار تومان است، مگر چند ویزیت می‌تواند در ماه داشته باشد.

سالاریان با عنوان این موضوع که بخش زیادی از این درآمد مشمول مالیات می‌شود، گفت: خالص درآمدهای پزشکان باید مبنای محاسبه مالیات باشد نه آنچه وارد حساب آنها می‌شود.

وی ادامه داد: در مطب داری خصوصی نیز باید گفت خرید یک دستگاه ام آر آی یک میلیون یورو هزینه دارد اما یک ام آر آی ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان برای پزشک درآمد دارد، در حالی که فقط هزینه استهلاک و نگهداری آن بیش از اینها است.

سالاریان گفت: میزان پرداختی به پزشکان عمومی در بیمارستان‌های دولتی از ماهیانه ۶ تا ۷ میلیون تومان شروع می‌شود و تا حدود ۲۰ میلیون تومان در روستاهای دورافتاده است.

منبع: مهر

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

ماجرای درآمد نجومی پزشکان چیست؟ بیشتر بخوانید »

از «خودت بمال» تا «پراید ۴۰۰۰ دلاری نخرید» / چرا برخی مسوولان با اظهاراتشان نمک به زخم مردم می‌زنند؟

از «خودت بمال» تا «پراید ۴۰۰۰ دلاری نخرید» / چرا برخی مسوولان با اظهاراتشان نمک به زخم مردم می‌زنند؟


گویی اعتماد به نفس برخی دار و دسته‌های اقتصادی در کشور به حدی رسیده که تنها چند هفته بعد از دستور رییس جمهور کشور، نه تنها قیمت را زیاد می کنند، که ملت را هم بابت صف کشیدن، به ریشخند می گیرند!

سرویس سیاست مشرق- در حالی که تنها چند هفته بعد از دستور ریاست محترم جمهوری مبنی بر عدم افزایش قیمت خودرو، به سنت مالوف خودروسازان به صورت چراغ خاموش کار خود را انجام دادند و دوباره قیمت را افزایش دادند، اظهارات یکی از مسوولان این صنعت با واکنش گسترده و البته منفی مردمی در فضای شبکه‌های اجتماعی مواجه شد.

گلوردی گلستانی، رییس انجمن قطعه سازان خودرو، اخیرا در یک نشست رسانه‌ای گفت:

” چرا می‌گویید پراید ۱۷۰ میلیونی آدم کش است و اگر آدم کش است برایش صف نبندید و طوری نشود که توی بازار سیاه آن را به فلان قیمت بخرید، دولت باید داور باشد و حق دخالت ندارد! “

انحصار چنددهه‌ای شرکت‌های خودروساز، درجازدگی تکنولوژیک حاصل از این انحصار و عرضه پلتفرم‌های منسوخ در صنعت خودروسازی دنیا به مردم ایران، با نازل‌ترین کیفیت فنی و ایمنی و با قیمت‌های فضایی فزاینده، خود به خوبی تکلیف شنوندگان را با این دست اظهارات عصبی‌کننده و طلبکارانه روشن می کند، اما جالب و قابل‌تامل این‌جاست که این دست اظهارات که با نوعی از وقاحت، انگشت اتهام را به سمت ملت شریف ایران می برند، اخیرا بسامد بالایی یافته است. همزمان با بالا گرفتن بحث‌ها درباره این که آموزش پزشکی، باید به مانند بقیه رشته‌های دانشگاهی در زیرمجموعه وزارت علوم تعریف شود، و واکنش سنگین و همه‌جانبه متولیان بخش پزشکی و درمان به این طرح، چند هفته قبل، رییس سازمان نظام پزشکی، در اظهاراتی مدعی شد که حق ویزیت پزشکان باید به ۱۲۰ هزار تومان برسد، وگرنه “صرف نمی کند! “

از «خودت بمال» تا «پراید ۴۰۰۰ دلاری نخرید» / چرا برخی مسوولان با اظهاراتشان نمک به زخم مردم می‌زنند؟

از «خودت بمال» تا «پراید ۴۰۰۰ دلاری نخرید» / چرا برخی مسوولان با اظهاراتشان نمک به زخم مردم می‌زنند؟

روز یک آذر، محمد رییس‌زاده، رئیس کل سازمان نظام پزشکی، با اشاره به پیشنهاد افزایش تعرفه گلوبال به میزان ۶۰ درصد، ابراز داشت:

“با توجه به شرایط اقتصادی جامعه عدد پیشنهادی ما برای افزایش تعرفه این است که باید ۶۰ درصد تعرفه پزشکی را افزایش دهیم!  زیرا در برخی اقلام مورد نیاز و مصرفی پزشکی تا ۲۰۰ درصد رشد قیمتی داشته‌ایم و بنابراین نیاز است تعرفه‌ها افزایش یابد! ما نگران سلامت مردمیم و سازمان‌ها بیمه‌گر باید این اعداد را لحاظ کنند.   با توجه به شرایط اقتصادی جامعه این عدد را پیشنهاد دادیم که بتواند تضمین‌کننده خدمات با کیفیت در سال آینده باشد و اعلام کردیم اگر این عدد از حدی پایین‌تر آید، ‌ سازمان نظام پزشکی مخالف است…اکنون باید ویزیت ۱۲۰ هزار تومان باشد تا با هزینه ها همخوانی داشته باشد. “[۱]

اوایل مهرماه سال ۹۷ بود که جمله ساده و دوکلمه‌ای وزیر بهداشت وقت، حسن قاضی‌زاده هاشمی(که پرادو را خودروی ایمن نمی دانست!) در پاسخ به درد دل یکی از هموطنان، به شدت جنجالی شد. مرد میانسالی در یکی از شهرهای ایران از هزینه سنگین فیزیوتراپی گلایه می‌کند، اما وزیر بهداشت در پاسخ به گلایه این مرد گفت که بهتر است خودش فیزیوتراپی کند و در ادامه توضیحاتی می‌دهد و با گفتن جمله «خودت بمال» باعث خنده حضار می شود. این خوشمزگی آقای وزیر مورد انتقاد جدی افکار عمومی در شبکه‌های مختلف اجتماعی قرار گرفت و حتی برخی این جمله را تشبیه به جمله معروف ماری آنتوانت، همسر لویی شانزدهم و ملکه فرانسه در آستانه انقلاب فرانسه کردند که در پاسخ به این موضوع که گفته شد مردم گرسنه‌اند و نان می‌خواهند، گفته بود: “اکنون که نان ندارند چرا شیرینی نمی‌خورند! “

از «خودت بمال» تا «پراید ۴۰۰۰ دلاری نخرید» / چرا برخی مسوولان با اظهاراتشان نمک به زخم مردم می‌زنند؟

نکته این‌جاست که به واسطه‌ی شرایط حقیقتا سخت و فرساینده اقتصادی(با لحاظ همه دلایلی که برای آن ذکر می شود)، بخش عمده مردم شریف ایران به قدر کافی تحت فشارهای معیشتی هستند و این نوع اظهارنظرهای طلبکارانه و گستاخانه، مصداق آشکار نمک به زخم زدن و پنجه به صورت مردم کشیدن است. اگر تا همین ۶ یا ۷ سال پیش، هموطنان طبقه متوسط به پایین، با پس‌انداز و فروختن طلای همسر و قرض کردن از خانواده می توانست یک پراید دست دوم بخرد تا با کار کردن در آژانس نان سر سفره خانواده ببرد، اکنون با پراید ۱۸۰ میلیونی، همین انتخاب را هم از او دریغ کرده‌اند. در چنین شرایطی، آیا اظهارات امثال گلوردی گلستانی چیزی جز بازی با روح و روان و در واقع به ریشخند گرفتن قاطبه مردم است؟

از «خودت بمال» تا «پراید ۴۰۰۰ دلاری نخرید» / چرا برخی مسوولان با اظهاراتشان نمک به زخم مردم می‌زنند؟

به نظر می رسد که ما با گردن‌فرازی و تبختر گروه‌هایی مواجه هستیم که به واسطه‌ی در اختیار داشتن شبکه حمایتی قوی از یک سو، و ایجاد شبکه‌های رسانه‌ای و تبلیغاتی از سوی دیگر، در حالی که بیش از هر گروه و جمعیتی در این کشور، از رانت‌های مختلف بهره می برند و به لحاظ مادی منتفع می شوند، در کمال گستاخی انگشت اتهام را به سوی ملت بزرگوار و نجیب ایران می گیرند. آن‌ها که همواره کارتخوان مطب‌هایشان خراب است، فراری‌ترین گروه شغلی در بحث مالیات هستند و اجازه رفع انحصار از اموزش پزشکی را نمی دهند، مردم را به شیوه‌های مختلف به «خودت بمال!» فرا می خوانند و در لیست هزینه‌ای که ارایه می دهند، هزینه استهلاک میز و صندلی‌های مطب یا چوب بستنی که برای معاینه به کار می برند را هم از بودجه عمومی طلب می کنند.

یا آن‌ها که سال‌هاست به بهانه حفظ موقعیت شغلی سه چهار هزار نفر از پرسنل خود، ناراحت‌ترین و ناایمن‌ترین خودروهای ممکن را با قیمت‌های گزاف راهی جاده‌ها می کنند و نه زیر بار ارتقای تکنولوژیک می روند، نه کوچک‌ترین حدی از رقابتی شدن بازار را برمی‌تابند و نه حتی به دستور رییس جمهور کشور مبنی بر عدم افزایش قیمت وقعی می نهند، اکنون در چشم مردم نگاه می کنند و بابت صف‌هایی که محصول بلافصل «انحصار» و  روندهای بیمار تولید و توزیع خودرو در کشور است، عملا مردم را به سخره می‌گیرند.

ظاهرا و این گونه که از قرائن برمی‌آید، ماموریت و رسالت عاجل دولت محترم سیزدهم، برای نجات و احیای اقتصادی ملی، در وهله نخست مقابله با این حد از زیاده‌خواهی، انحصارطلبی و گردن‌فرازی دار و دسته‌های اقتصادی است که همچون جزیره‌هایی مستقل و خودمختار، اقتصاد کشور را بین خود تقسیم کرده‌اند و هر تصمیمی که بخواهند را عملی می کنند و حال، کار ایشان به تهدید تمسخرآمیز مردم کشیده است. تا زمانی که اقتدار حاکمیتی دولت جمهوری اسلامی (به نمایندگی از مردم) در حوزه اقتصاد بازیابی، احیاء و تقویت نشود، هر طرح و برنامه کلان دیگری، عملا به نتیجه نخواهد رسید. کشور نیازمند مشخص شدن دوباره جایگاه «مرجعیت»های اقتصادی است تا نظم و نسق بخشی به اقتصاد کشور دوباره عملی شود، در غیر این صورت، این جزیره‌های خودمختار و خودسر، تا برقرار کامل نوعی آنارشیسم اقتصادی  از پای نخواهند نشست و البته اثبات کرده‌اند که از وارد کردن هیچ فشار و اجحافی به مردم، ابایی نداشته و نخواهند داشت.

 


[۱] https://www.tasnimnews.com/fa/news/۱۴۰۰/۰۹/۰۱/۲۶۱۲۶۵۳



منبع

از «خودت بمال» تا «پراید ۴۰۰۰ دلاری نخرید» / چرا برخی مسوولان با اظهاراتشان نمک به زخم مردم می‌زنند؟ بیشتر بخوانید »

سلیمی‌نمین به نامه محسن هاشمی پاسخ داد/ «خاطرتان هست که با اکراه پذیرفتید عکس آقای هاشمی را از بالای سرش بردارید»

سلیمی‌نمین به نامه محسن هاشمی پاسخ داد/ «خاطرتان هست که با اکراه پذیرفتید عکس آقای هاشمی را از بالای سرش بردارید»


عباس سلیمی‌نمین روزنامه‌نگار و محقق تاریخی در نامه‌ای به اعتراض اخیر محسن هاشمی نسبت به یک برنامه تلویزیونی واکنش نشان داد. او همچنین نامه سال گذشته‌اش به محسن هاشمی را این بار به صورت علنی منتشر کرد.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، عباس سلیمی‌نمین اخیراً با حضور در برنامه دست‌خط شبکه ۵ سیما ضمن بیان تحلیل‌ها و خاطراتی درباره گذشته سیاست در کشور، به خاطره‌ای از تذکر خصوصی خود از طریق محسن هاشمی رفسنجانی به مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی اشاره کرد.

پیرو این اشاره -که در ادامه‌ی این گزارش محتوای آن روشن خواهد شد- آقای محسن هاشمی رفسنجانی نامه‌ای به صداوسیما نوشت و ضمن اعتراض به اظهارات آقای سلیمی‌نمین آن را توهین‌آمیز خواند. آقای محسن هاشمی نگفته بود که کدام بخش این اظهارات توهین‌آمیز است اما از صداوسیما خواسته بود که چنین رویکردی را کنار بگذارد.  

پس از این اعتراض آقای محسن هاشمی، آقای عباس سلیمی‌نمین نیز نامه‌ای به محسن هاشمی نوشته و ضمن تشریح مجدد ماجرا، از او خواسته است که بیان کند دقیقاً کجای حرف او توهین‌آمیز بوده. سلیمی‌نمین همچنین از گفتگو در این باره در صداوسیما استقبال کرده و البته در توضیح بیشتر مطالبش در دست‌خط، نامه‌ی محرمانه‌ای که سال گذشته به محسن هاشمی نوشته بود را هم یادآوری و متن آن را منتشر کرده است. متن پاسخ عباس سلیمی‌نمین به نامه اخیر محسن هاشمی را در ادامه می‌خوانید. پس از پایان متن اخیر، نامه‌ی سال گذشته‌ی آقای سلیمی‌نمین به آقای محسن هاشمی نیز درج شده است.

نامه‌ی اخیر آقای سلیمی‌نمین به محسن هاشمی:

جناب آقای محسن هاشمی

با سلام

روایت نامه گلایه آمیزتان به ریاست جدید رسانه ملی برایم تأسف برانگیز بود. زیرا اظهارات مرا نمونه‌ای از مصداق توهین و تخریب در دور جدید مدیریت صداوسیما ذکر نموده و نوشته‌اید: «در آغاز مسئولیت جنابعالی نیز در برخی برنامه‌های رسانه ملی این روند تداوم یافته است که به طور نمونه می‌توان به برنامه «دست خط» شبکه پنجم سیما در مورخ ۱۴ آبان اشاره کرد که عبارت‌های توهین آمیز و مطالب خلاف واقع به آیت الله هاشمی رفسنجانی نسبت داده شد. “

جناب آقای محسن هاشمی! ای کاش فرازهای توهین تلقی شده که ضرورت یافته نامه‌ای به ریاست رسانه ملی مرقوم دارید را مشخص می‌ساختید تا افکار عمومی نسبت به میزان سعه صدر خانواده آقای هاشمی و چگونگی مبادی آداب بودن لحن و قلم بنده به قضاوت بنشینند. قبل از طرح موضوع و فراخواندن اهل نظر به داوری یادآور می‌شوم از سال ۶۰ که نگارش حرفه‌ای را آغاز کردم تاکنون هزاران مکتوب در قالب سرمقاله، یادداشت، مقاله تحقیقی، نقد، مناظره قلمی، کتاب و … با امضای بنده ثبت و ضبط شده است، هرگز به نیروهای عدم پایبند به مصالح ملی نیز توهینی روا نداشته‌ام تا چه رسد به مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی که احترام به او را برخود فرضی می‌دانم.

در برنامه مورد اشاره در پاسخ به پرسشی در مورد نحوه کار مطبوعاتی‌ام، عنوان کردم که در ۲ دهه مدیریت رسانه همواره به دنبال اصلاح بودم؛ به همین دلیل اگر یک ناهنجاری‌ با تذکر خصوصی حل می‌شد هرگز آن را منتشر نمی‌ساختم. چون این روش متداول نیست می‌بایست مصادیقی عرضه می‌داشتم؛ لذا از موردی سخن گفتم که تذکر مکتوبم مفید واقع شده بود. همانگونه که کاملاً واقفید در برنامه ضیافت افطار ابوی گرامی برای مدیران رسانه‌ها درسال ۱۳۷۵ تصویر ایشان بالای جایگاه جلوس رئیس جمهور نصب شده بود. اینجانب عکس تهیه شده توسط عکاس موسسه را طی نامه محرمانه‌ای خدمت شما(به عنوان ریاست دفتر) ارسال داشتم. در گفت‌وگوی تلفنی در نهایت با اکراه پذیرفتید که عکس را بردارید، بنده هم خبر را منتشر نساختم. این روایت حاوی چه توهینی است؟ البته غرض از نقل این خاطر یادآوری این نکته خدمت روزنامه‌نگاران جوان بود که بیشتر هدف خود را اصلاح قرار دهند تا رقابت سیاسی.

جناب آقای محسن هاشمی! شما بهتر از هر کسی می‌دانید که چه موضوعاتی را در دوران ریاست جمهوری ابوی گرامیتان (چه مربوط به لغزش‌های خانواده و چه مربوط به اطرافیان) به صورت نامه خصوصی مطرح کردم. حتی سال گذشته درحالی که نامه محرمانه من در مورد تحصیل یکی از معاونان رئیس جمهوری درسال ۱۳۷۳ در روزانه نگاری‌های هاشمی به بدترین وجه ممکن انعکاس یافته بود به هیچ وجه نخواستم آن را رسانه‌ای کنم. مرحوم ابوی در ذیل رخدادهای روز ۱۷ آبان این سال مرا از قول آقای میرزاده(معاون اجرایی وقت رئیس جمهوری) «کج فهم» خوانده بودند. البته با آقای میرازده تماس گرفتم به صراحت چنین توهینی را که به نقل از ایشان آورده شده تکذیب کرد. بنده نوار اظهارات آقای میرزاده را منتشر نساختم. فقط از شما خواستم در چاپ‌های بعدی این توهین را اصلاح کنید. اما اکنون که مرا غیرمنصفانه، تند رو و توهین کننده می‌خوانید و خط قرمزی بر تلاش چند دهه‌ام که به جز اصلاح هدفی نداشتم، می‌کشید، ضمن انتشار نامه سال گذشته به ضمیمه (برای قضاوت اهل نظر) آمادگی خود را برای آنچه نقد مستدل از طریق چندصدایی خوانده‌اید اعلام می‌دارم؛ به این امید که انتقادهای صادقانه را برتابیم و درمسیر اصلاح گام‌های موثرتری برداریم.  

عباس سلیمی نمین

مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران

****************

نامه‌ی سال گذشته آقای سلیمی‌نمین به آقای محسن هاشمی:

جناب آقای محسن هاشمی
مدیر محترم دفتر نشر معارف انقلاب
با سلام، روزانه‌نگاری ابوی گرامی مربوط به سال ۱۳۷۳ تحت عنوان «صبر و پیروزی» نکته‌ای را در مورد این‌جانب در خود دارد که انگیزه نگارش این نامه به شماست. در این اثر ذیل روز ۱۷ آبان این‌گونه می‌خوانیم: «تلفنی با رهبری برای کسب اجازه جابجا کردن ارقام بودجه در سقف مصوب مجلس صحبت کردم. دیشب و امروز هم باران داشتیم. آقای میرزاده [معاون اجرایی رئیس جمهور] آمد از کج فهمی آقای [عباس] سلیمی رئیس کیهان هوایی گله داشت، آقای [محمد] اشرفی اصفهانی آمد. برای مجمع فرهنگی کرمانشاه که به کمک من، فاز اول آن تکمیل شده است، کمک خواست. آقای [اسماعیل] فردوسی‌پور [رئیس دیوان عدالت اداری] آمد برای دیوان عدالت اداری و برای مجمع فرهنگی فردوس کمک خواست و در باره حکم نادرست دیوان علیه رئیس سازمان نظام پزشکی، آقای دکتر [ایرج] فاضل و لغو حکم توسط دیوان عمومی توضیح داد.»(صص ۴۹۷ و ۴۹۹)

چنان‌که واقفید بزرگان عرصه سیاست‌ورزی عمدتاً بر اساس مبانی شناخته شده به مبهم‌نویسی و نیمه‌نگاری در ثبت و ضبط خاطرات خود بسیار مقیدند، مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی نیز از این قاعده مستثنی نیست، اما در جمله مورد اشاره قضاوتی تحقیرآمیز در مورد اینجانب صورت گرفته است. این مسئله با روش مبهم‌نویسی‌- که همواره تفسیر موضوع یا رخداد در انحصار ناقل است- از اساس تفاوت دارد؛ حتی اگر این عزیز را مجاز به تحقیر مدیر یک رسانه بدانیم، آیا نباید خوانندگان در جریان قرار گیرند که چه فعلی مرا مستحق چنین توهینی ساخته است؟

به منظور ثبت در تاریخ ناگزیر از ارائه توضیحاتی هستم و امیدوارم با دادن فرصت نشر به آن میزان پای‌بندی خود به حقوق اساسی دیگران را روشن فرمایید. جناب آقای میرزاده در دوران تصدی معاونت ریاست جمهوری بدون اطلاع عمومی دوره دکتری ترددی را در استرالیا سپری می‌ساختند. اینجانب توسط دانشجویان ایرانی مقیم این کشور از این امر مطلع شدم؛ با وجودی که نشریه داخلی دانشگاه که در آن تصویر آقای میرزاده درج شده بود و… و. را در اختیار داشتم نامه محرمانه‌ای به ایشان نگاشتم و عواقب شوم چنین رویکردی را در نظام یادآور شدم.

آقای میرزاده تلفنی با بنده تماس گرفت و توضیحات مفصلی ارائه داد؛ از جمله این‌که هرگز از وقت اداری برای تحصیل صرف نکرده و… ضمن این‌که از تزشان دفاع کرده و دیگر کارش نزدیک به پایان است؛ لذا خواست خبر در نشریه کیهان هوایی درج نشود. البته متقابلاً گفته شد که صرفاً این، مسئله ایشان نیست و باب شدن این فکر که تصدی پست‌های مهم برای «ارتقای موقعیت خود» فرصت مناسبی است آفت جبران ناپذیری را متوجه نظام مدیریتی کشور خواهد کرد. معاون محترم رئیس جمهور ضمن پذیرش استدلال مدیر یک رسانه قول داد تمهیداتی بیندیشد که این رویکرد باب نشود؛ زیرا معلوم نیست دیگران زمانی را که باید به انجام وظایف خود در قبال مردم اختصاص دهند به آبادی دنیایشان! نپردازند. از آن‌جا که از یک سو چنین قولی را دریافت کردیم و از سوی دیگر انتشار خبر دکتری گرفتن ضمن خدمت!! معاون رئیس جمهور، می‌توانست دیگران را نیز به این وادی سوق دهد، با وجود داشتن مستندات و اذعان خود آقای میرزاده کیهان هوایی خبر را منتشر نساخت؛ البته متأسفانه بعدها روشن شد که حضرات به وعده خود چندان عمل نکرده‌اند و نه تنها با مدیران سوءاستفاده کننده از موقعیت ویژه مدیریتی برخورد لازم صورت نگرفت. بلکه برخی دیگر از به‌اصطلاح «مردان هاشمی» به همین شیوه دکتری گرفتند.

آیا شرط انصاف و مروت است که مدیر رسانه‌ای که در آن ایام چنین حساسیت به‌جایی داشته است را «کج فهم» بخوانیم!؟ امروز در تجزیه و تحلیل ضعف‌های مدیریتی یکی از آفات بنیان برکن را رویکرد برخی مدیران به مسائل شخصی‌شان- و نه امورات مردم- می‌یابیم. آقایان از کارکرد رسانه‌ای که نه به دنبال معامله‌گری بود و نه به دنبال تخریب، راضی نبودند و به آن بر چسب ناشایست می‌زنند؛ زیرا حتی تحمل انتقاد خصوصی را نداشتند. در ایام ریاست جمهوری مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی، کیهان هوایی ناهنجاری‌های بسیاری را به صورت نامه محرمانه به ایشان منعکس می‌کرد. اگر بناست این حساسیت‌ها به سخره گرفته شوند دست‌کم اجازه دهید موضوع مورد قضاوت قرار گرفته، نیز در معرض داوری خوانندگان قرار گیرد. در تماس تلفنی که بعد از مشاهده این اثر با آقای میرزاده داشتم ایشان گفت به یاد ندارم که چنین قضاوتی کرده باشم، اما قطعاً آقای هاشمی هم خلاف نمی‌گفتند!؟

جناب آقای محسن هاشمی! آن ‌چه مرا بیشتر از توهین می‌آزارد توجیه محدویت‌هایی است که آن زمان برای روزنامه‌نگارانی چون من به وجود آوردند و در نهایت از صحنه خارج ساختند. امیدوارم با چاپ این توضیح در چاپ‌های بعدی این اثر، مخاطبان را به قضاوت در مورد بر چسب «کج فهم» بودن اینجانب فرا خوانید. پیشاپیش از عنایت شما سپاسگزارم
عباس سلیمی نمین

منبع: تسنیم



منبع

سلیمی‌نمین به نامه محسن هاشمی پاسخ داد/ «خاطرتان هست که با اکراه پذیرفتید عکس آقای هاشمی را از بالای سرش بردارید» بیشتر بخوانید »

رئیس جدید سازمان نظام پزشکی منصوب شد

رئیس جدید سازمان نظام پزشکی منصوب شد


براساس حکمی از سوی رئیس‌جمهور، رئیس جدید سازمان نظام پزشکی منصوب شد.

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، حجت‌الاسلام سیدابراهیم رئیسی، رئیس جمهور با صدور حکمی محمد رئیس‌زاده را برای مدت چهار سال به عنوان «رئیس کل سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران» منصوب کرد.

متن حکم سیدابراهیم رئیسی به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقای دکتر محمد رئیس‌زاده

در اجرای ماده (۹) قانون سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران مصوب ۱۳۸۳,۰۱.۲۵ مجلس شورای اسلامی، با عنایت به سوابق و تجارب ارزشمند جناب‌عالی و رأی اکثریت اعضای مجمع عمومی آن سازمان در جلسه مورخ ۱۴۰۰.۰۸.۰۹، به موجب این حکم برای مدت چهار سال به عنوان «رئیس کل سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران» منصوب می‌شوید.

امید است با اتکال به خداوند سبحان و اهتمام به «عدالت‌محوری»، «روحیه انقلابی»، «مردم‌داری»، «پاکدستی و فسادستیزی»، «قانون‌مداری» و مفاد «عهدنامه مدیران دولت مردمی» در پیشبرد و تحقق اهداف عالیه آن سازمان مجدانه بکوشید.

توفیقات روزافزون آن جناب را در انجام شایسته وظایف محوله، خدمت‌رسانی به مردم، تحقق آرمان‌های نظام اسلامی و به ویژه بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی از درگاه خداوند متعال خواستارم.

سیدابراهیم رئیسی

رئیس‌جمهوری اسلامی ایران

منبع: پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری



منبع

رئیس جدید سازمان نظام پزشکی منصوب شد بیشتر بخوانید »

فیلم/ مأمور پروژه سیاسی کردن واکسن کرونا در ایران

فیلم/ مأمور پروژه سیاسی کردن واکسن کرونا در ایران

به گزارش مجاهدت به نقل ازمشرق، پروژه «تبدیل واکسیناسیون به واکسیاسیون» در ایران، رودخانه‌ مواجی است که موج اول آن «مخالفت اصلاح‌طلبان با واکسن روسی و چینی»، موج دوم تلاش آن‌ها برای «دوگانه سازی واکسن داخل و خارج» و موج سوم «مقصرنمایی مخالفان واکسن آمریکایی و انگلیسی” صورت می دهد.

دانلود





منبع

فیلم/ مأمور پروژه سیاسی کردن واکسن کرونا در ایران بیشتر بخوانید »