سرویس جنگ نرم مشرق – مرکز پژوهشهای جهانیشدن در مقالهای به قلم پپه اسکوبار به وقایع اخیر قزاقستان پرداخت و نوشت: رویدادهای سال ۲۰۲۲ در قزاقستان دربرگیرنده ردپای خارجیهاست و یک نبرد در حال شکلگیری در آسیای میانه بین دو قطب مخالف را بازتاب میدهد. سال ۲۰۲۲ در قزاقستان با آتش و دود آغاز شد و یکی از کانونهای مهم یکپارچگی اوراسیا در معرض یک حمله جدی قرار گرفت. اما تازه داریم میفهمیم که ماجرا چیست و چه اتفاقی رخ داده است.
مخاطبان گرامی، آنچه در ادامه میخوانید صرفاً ترجمه گزیده گزارشها و مقالات مذکور است و محتوا و ادعاهای مطرحشده در این گزارش صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاههای اندیشکدههای غربی منتشر شده است و هرگونه ادعا و القائات احتمالی این مقالات هرگز مورد تأیید مشرق نیست.
سازمان پیمان امنیت جمعی «انقلابهای رنگی» را تحمل نخواهد کرد
این گزارش مینویسد: سران سازمان پیمان امنیت جمعی نشست فوقالعادهای به منظور بحث و گفتگو درباره قزاقستان برگزار کردند. قاسم جمرات توکایف رئیسجمهور قزاقستان ماجرا را واضح و مختصر شرح داد. شورشها «در پس اعتراضات بدون برنامهریزی پنهان شده بودند.» هدف همانا «در دست گرفتن قدرت» ــ یعنی تلاش به منظور کودتا ــ بود. اقدامات «توسط یک مرکز واحد هماهنگ میشدند.» «مبارزان خارجی در ناآرامیها دخالت داشتند.»
ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه پا را از این هم فراتر گذاشت: «فناوریهای میدان مورد استفاده قرار گرفتند». اشاره وی به میدان محل برگزاری اعتراضات سال ۲۰۱۳ در اوکراین بود که به برکناری دولت ناسازگار با ناتو در آن کشور انجامیدند.
پوتین از مداخله فوری نیروهای صلحبان سازمان پیمان امنیت جمعی در قزاقستان دفاع کرد و در این خصوص اظهار داشت: «لازم بود که بیدرنگ واکنش نشان داده شود.» سازمان پیمان امنیت جمعی تا هر زمان که لازم باشد «حضور میدانی خواهد داشت»، اما پس از پایان مأموریت، «همه نیروهای اعزامی از آن کشور خارج خواهند شد.» انتظار میرود نیروها اواخر هفته جاری قزاقستان را ترک کنند.
اما نکته مهم اینجاست: «کشورهای عضو سازمان پیمان امنیت جمعی نشان دادهاند که اجازه نخواهند داد هرجومرج و “انقلابهای رنگی” در درون مرزهایشان اتفاق افتد.»
پوتین با ارلان کارین وزیر خارجه قزاقستان هماهنگ بود. کارین نخستین کسی بود که واژگان صحیح را در مورد رویدادهای کشورش بکار برد: آنچه رخ داد یک «حمله تروریستی ترکیبی» از طرف نیروهای داخلی و خارجی با هدف سرنگونی دولت بود.
شبکه ترکیبی درهمتنیده ناتو برای انقلابهای رنگی
عملاً هیچکس درباره آن چیزی نمیداند. اما دسامبر سال گذشته کودتای دیگری هوشمندانه در بیشکک پایتخت قرقیزستان دفع شد. منابع اطلاعاتی قرقیزستان مهندسی کودتا را به انبوه سازمانهای مردمنهاد مرتبط با انگلیس و ترکیه نسبت میدهند.
این مسئله یکی از ابعاد بسیار کلیدی تصویر بزرگتر را تشکیل میدهد: دستگاههای اطلاعاتی مرتبط با ناتو و داراییهای آنها ممکن است مشغول فراهم کردن مقدمات برای انقلابهای رنگی همزمان در آسیای میانه بوده باشند.
در جریان سفرم به کشورهای آسیای میانه در اواخر سال ۲۰۱۹ قبل از همهگیری کووید، آشکارا مشخص بود که سازمانهای مردمنهاد غربی ــ جبهههای جنگ ترکیبی ــ در هر دو کشور قرقیزستان و قزاقستان بسیار قدرتمند هستند.
با وجود این، سازمانهای مزبور صرفاً یک نقطه اتصال در جنگ ترکیبی مهآلودی هستند که غرب در آسیای میانه و غرب آسیا به راه انداخته است. در اینجا ما شاهد ارتباط متقاطع سازمان سیا و دولت پنهان در آمریکا با امآیسیکس و رگههای مختلفی از دستگاه اطلاعاتی ترکیه هستیم.
اتاق عملیات نظامی-اطلاعاتی «مخفیانه» آمریکا، ترکیه و اسرائیلی در آلماتی
اسکوبار در ادامه این مقاله مدعی شد: بنا بر گفته یک منبع اطلاعاتی ردهبالا در آسیای میانه، هنگامی که رئیسجمهور توکایف از «مرکز واحد» سخن گفت، منظورش یک اتاق عملیات نظامی-اطلاعاتی «مخفیانه» آمریکایی ـ ترکیهای ـ اسرائیلی مستقر در آلماتی واقع در جنوب قزاقستان بود که یک کانون تجاری به شمار میرود.
در این «مرکز»، ۲۲ آمریکایی، ۱۶ ترکیهای، و ۶ اسرائیلی اقدام به هماهنگسازی باندهای خرابکار میکنند ــ که در غرب آسیا توسط ترکها آموزش دیدهاند و سپس به داخل آلماتی عبور داده شدهاند.
عملیات زمانی گرهگشایی شد که نیروهای قزاق ــ به کمک دستگاههای اطلاعاتی روسیه/سازمان پیمان امنیت جمعی ــ کنترل فرودگاه آلماتی که در معرض تخریب قرار گرفته بود را بازپس گرفتند. قرار بود این فرودگاه به مرکزی جهت دریافت تدارکات نظامی خارجی تبدیل شود.
غرب از اینکه میدید چگونه سازمان پیمان امنیت جمعی با چنین سرعت برقآسایی عملیات در قزاقستان را خنثی کرده است، مبهوت و خشمگین شد. نکته خیلی مهم آن است که نیکولای پاتروشف دبیر شورای امنیت ملی روسیه بسیار قبلتر تصویر بزرگتر را مشاهده کرده بود.
بنابراین، عجیب نیست که نیروهای هوافضای روسیه و نیروهای اعزامی از راه هوایی به همراه زیرساختهای عظیم پشتیبانی مورد نیاز عملاً آماده حرکت بودند.
آمریکا به دنبال احیای داعش در قزاقستان بود
گلوبال ریسرچ در ادامه این مقاله عنوان کرد: در ماه نوامبر، تمرکز پاتروشف پیشاپیش بر روی ضعف اوضاع امنیتی در افغانستان بود. پرویز مولجانف کارشناس سیاسی تاجیک از جمله معدود افرادی بود که تأکید میکرد حدود ۸۰۰۰ نیروی سلفی ـ جهادی متعلق به ماشین امپریالیسم از روسیه و عراق به منطقه اعزام شدهاند و در مناطق بدوی شمال افغانستان پرسه میزنند.
اینها بدنه اصلی داعش خراسان ــ یا داعشِ احیاشده در نزدیکی مرزهای ترکمنستان ــ هستند. برخی از آنها طبق روال به قرقیزستان اعزام شدند. آنها از آنجا خیلی راحت میتوانستند از راه بیشکک از مرز عبور کنند و وارد آلماتی شوند. پس از خروج نیروهای امپریالیستی از کابل، پاتروشف و تیم وی خیلی زود متوجه شدند که این ارتش جهادی ذخیره به چه نحو بکار گرفته خواهد شد: در امتداد مرز ۷۵۰۰ کیلومتری میان روسیه و کشورهای دارای پسوند «ستان» در آسیای میانه.
این امر دلیل برگزاری شمار بیسابقهای از رزمایشهای نظامی در پایگاه نظامی دویست و دهم روسیه در تاجیکستان در اواخر سال ۲۰۲۱ را روشن میسازد.
برنامهریزی کودتا و انقلاب رنگی در گزارش اندیشکده رند
تفکیک عوامل دخیل در عملیات آشفته و درهم و برهم در قزاقستان لزوماً با مظنونین معمول آغاز میشود: دولت پنهان در آمریکا که راهبردش را در گزارش سال ۲۰۱۹ اندیشکده رند با عنوان «گسترش نفوذ تا روسیه» انعکاس داده است. در فصل ۴ گزارش مزبور درباره «تدابیر ژئوپلیتیکی»، همه جزئیات از «ارائه کمکهای مرگبار به اوکراین»، «ترویج تغییر حکومت در بلاروس»، و «افزایش حمایت از شورشیان سوریه» ــ که همگی به شکست انجامیدند ــ تا «کاهش نفوذ روسیه در آسیای میانه» آمدهاند.
این مفهوم اصلی بود. وظیفه اجرا بر عهده امآیسیکس و ترکها گذاشته شد.
سازمان سیا و امآیسیکس حداقل از سال ۲۰۰۵ مشغول سرمایهگذاری بر روی گروههای خطرناک در آسیای میانه بودند. آنها در آن مقطع جنبش اسلامی ازبکستان که به طالبان نزدیک بود را به ایجاد هرجومرج در جنوب قرقیزستان تشویق کردند. هیچ اتفاقی رخ نداد.
اما در ماه مه ۲۰۲۱، جاناتان پاول از امآیسیکس در محلی واقع در مرز ترکیه و سوریه در نزدیکی ادلب با سران جبهه النصره ملاقات کرد و همه چیز کاملاً دستخوش تغییر شد ــ تعداد زیادی از اعضای جبهه النصره را جهادگرایانی از آسیای میانه تشکیل میدهند.
قرار بر این شد که این «شورشیان میانهرو» ــ در اصطلاحِ آمریکاییها ــ تا وقتی که از رسالت ضد روسی ناتو تبعیت میکنند، برچسب «تروریست» نخورند.
این یکی از اقدامات مقدماتی مهم قبل از انتقال جهادگرایان به افغانستان بود ــ که با پراکندهسازی آنها در قالب شعبات گوناگون در آسیای میانه تکمیل میشد.
همه چیز از انتصاب ریچارد مور سفیر سابق انگلیس در ترکیه به ریاست امآیسیکس شروع شد
منشأ شکلگیری این تهاجم را باید در ماه ژوئیه ۲۰۲۰ جستجو کرد، زمانی که ریچارد مور سفیر سابق انگلیس در ترکیه بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ به ریاست امآیسیکس منصوب شد.
مور شاید یک ذره از شایستگیهای کیم فیلبی را دارا نباشد، اما مناسب این کار است: او یک چهره روسهراس افراطی و طرفدار «توران کبیر» و مروج کنفدراسیون پانترکی متشکل از مردمان ترکزبان از غرب آسیا و قفقاز تا آسیای میانه و حتی جمهوریهای روسیه در منطقه ولگا است.
امآیسیکس در همه کشورهای آسیای میانه با پسوند «ستان» بهجز ترکمنستان جای پای خود را عمیقاً محکم کرده است ــ و از تهاجم پانترکی بهعنوان یک ابزار ایدهآل جهت مقابله با روسیه و چین بهره میگیرد.
اردوغان به ویژه پس از تشکیل شورای ترک در سال ۲۰۰۹ توجه فراوانی به یک تهاجم سخت در قالب «توران کبیر» مبذول داشته است.
نکته بسیار مهم اینکه، اجلاس شورای همکاری کشورهای ترکزبان ــ نام جدید شورای ترک ــ ماه مارس در قزاقستان برگزار خواهد شد. انتظار میرود شهر ترکستان واقع در جنوب قزاقستان بهعنوان پایتخت معنوی جهان ترک معرفی شود.
رؤیای بزرگ اردوغان در آسیای میانه
در اینجا، «جهان ترک» در رویارویی با مفهوم انسجامبخش روسیه موسوم به «شراکت اوراسیای بزرگ» و حتی سازمان همکاری شانگهای قرار میگیرد که ترکیه عضو آن نیست.
جاهطلبی کوتاه مدت اردوغان به نظر در وهله نخست صرفاً ماهیت تجاری دارد: پس از آنکه آذربایجان پیروزِ جنگ قرهباغ شد، اردوغان انتظار دارد از باکو به منظور دسترسی به آسیای میانه از طریق دریای خزر بهره بگیرد و فناوریهای نظامی محصول صنایع نظامی خود را به قزاقستان و ازبکستان بفروشد.
شرکتهای ترکیهای پیشاپیش سرمایهگذاریهای سنگینی در حوزه املاک و زیرساختها صورت دادهاند. به موازات آن، قدرت نرم آنکارا کاملاً فعال است و در نهایت ثمره اعمال فشار فراوان برای مثال به منظور تسریع روند تغییر الفبای سیریلیک به الفبای لاتین در قزاقستان را برداشت میکند. تغییر الفبا قرار است در سال ۲۰۲۳ رقم بخورد.
ترکیه نماد ورود ناتو به آسیای میانه است
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: با وجود این، روسیه و چین هر دو بهخوبی میدانند که ترکیه اساساً نماد ورود ناتو به آسیای میانه است. سازمان کشورهای ترکزبان بهطور مرموزی عملیات در قزاقستان را «اعتراضات مرتبط با سوخت» خواند.
همه چیز کاملاً مبهم است. نوعثمانیگری اردوغان ــ که با تشویق و هیاهوی فراوان از طرف حامیان وی در میان اخوانالمسلیمن همراه است ــ اساساً ربطی به انگیزه پانتورانی ندارد. پانتورانیسم یک جنبش افراطی است که بر تفوق ترکهای نسبتاً «اصیل» تأکید دارد.
سازمان «گرگهای خاکستری» ترکیه در این میان عمیقاً نقش ایفا میکند
مشکل آنجاست که آنها حین همگرایی افراطگراتر میشوند و سازمان دست راستی «گرگهای خاکستری» ترکیه در این میان عمیقاً نقش ایفا میکند. به همین خاطر است که دستگاه اطلاعاتی ترکیه از داعشِ خراسان و نژادپرستان تورانی از بوسنی تا آسیای میانه و سینکیانگ حمایت میکند و در بسیاری موارد آنها را مسلح میسازد.
امپراتوری از این پیوند مسموم برای مثال در ارمنستان بسیار منفعت میبرد. در قزاقستان نیز اگر عملیات موفقیتآمیز باشد، اتفاق مشابهی رخ خواهد داد.
ورود اسبهای تروآ
هر انقلاب رنگی نیازمند یک اسب تروای «حداکثری» است. چنین نقشی را در اینجا به نظر کریم ماسیموف رئیس سابق کیانبی (کمیته امنیت ملی) ایفا میکند که اکنون در زندان بسر میبرد و متهم به خیانت شده است.
ماسیموف یک چهره بسیار جاهطلب نیمهاویغور است و همین امر به لحاظ تئوری موجب شد تا او به باور خودش برخلاف سرنوشت مقدر به قدرت نرسد. جزئیات مربوط به ارتباط وی با دستگاه اطلاعاتی ترکیه برخلاف روابط صمیمی او با بایدن و پسرش هنوز بهطور کامل افشا نشدهاند.
سپهبد فلیکس کولوف وزیر سابق امور داخله و امنیت کشور شبکه درهمتنیده و حیرتانگیزی را به وجود آورده که تکاپوی داخلی احتمالی «کودتا» در قالب انقلاب رنگی را توجیه میکند.
به گفته کولوف، ماسیموف و صمد آبیش خواهرزاده نورسلطان نظربایف رئیسِ بهتازگی برکنار شده شورای امنیت قزاقستان در روند نظارت بر واحدهای «مخفی» در جریان ناآرامیها شرکت داشتند. کمیته امنیت ملی مستقیماً تحت استیلای نظربایف بود که تا همین هفته پیش ریاست شورای امنیت را بر عهده داشت.
توکایف هنگامی که به مکانیسم کودتا پی برد، ماسیموف و صمد آبیش را تنزل درجه داد. سپس، نظربایف «داوطلبانه» از منصب مادامالعمر ریاست شورای امنیت کنارهگیری کرد. آبیش سپس در این پست منصوب شد و وعده داد که این جریان مخفی را متوقف میکند و پس از آن کنار میرود.
توکایف بسیار باهوش است
بنابراین، این مسئله مستقیماً به درگیری میان نظربایف و توکایف اشاره دارد. چنین چیزی قابل درک است، چرا که نظربایف در طول دوران حاکمیت ۲۹ ساله خویش دست به یک بازی چندمحوری زد که بیش از حد غربگرایانه بود و لزوماً به نفع قزاقستان نبود. او قوانین انگلیس را اقتباس نمود، یک رویه پانترکی در قبال اردوغان در پیش گرفت، و به انبوهی از سازمانهای مردمنهاد اجازه داد تا یک رسالت آتلانتیستی را ترویج کنند.
توکایف بسیار باهوش است. او نزد سرویس خارجی شوروی سابق تعلیم دیده، به زبانهای روسی و چینی مسلط است، و با روسیه و چین کاملاً همسویی دارد ــ معنایش آن است که او با ابتکار کمربند و جاده، اتحادیه اقتصادی اوراسیا، و سازمان همکاری شانگهای کاملاً جفت و جور است.
توکایف همانند پوتین و شیجین پینگ میداند که سهگانه ابتکار کمربند و جاده/اتحادیه اقتصادی اوراسیا/سازمان همکاری شانگهای کابوس اصلی امپریالیستهاست و اینکه بیثباتسازی قزاقستان ــ از بازیگران کلیدی در این سهگانه ــ به مثابه کودتای مرگبار ضد یکپارچگی اوراسیاست.
به هر حال، قزاقستان صاحب ۶۰ درصد تولید ناخالص داخلی آسیای میانه، منابع عظیم نفت/گاز و معدنی، و صنایع مبتنی بر فناوریهای پیشرفته است: یک جمهوری سکولار متحد مشروطه که از یک میراث فرهنگی غنی برخوردار است.
توکایف خیلی زود به مزیتهای درخواست کمک فوری از سازمان پیمان امنیت جمعی پی برد: قزاقستان پیمان مزبور را در سال ۱۹۹۴ امضا کرد. به هر حال، توکایف مشغول نبرد با کودتا ضد دولتش تحت هدایت خارجیها بود.
پوتین همانند دیگران تأکید کرده که تحقیقات رسمی توسط قزاقستان تنها راه پی بردن به اصل ماجراست.
دلایل مختلف غرب برای ایجاد ناآرامی و کودتا در قزاقستان
هنوز مشخص نیست دقیقاً چه کسی ــ و تا چه میزان ــ حامی اراذلواوباش آشوبگر بوده است. انگیزهها فراوانند: کارشکنی بر سر راه یک دولت طرفدار روسیه/چین، تحریک روسیه، کارشکنی در ابتکار کمربند و جاده، غارت منابع معدنی، شتاب بخشیدن به روند «اسلامیسازی» به سبک آل سعود.
گلوبال ریسرچ در پایان نوشت: این انقلاب رنگی تنها چند روز قبل از آغاز «تضمینهای امنیتی» روسیه و آمریکا در ژنو به مثابه نوعی ضربالاجل متقابل ــ از روی استیصال ــ از طرف ناتو بود. آسیای میانه، غرب آسیا، و اکثریت غالب جنوب جهانی شاهد واکنش سریع و برقآسا از طرف نیروهای سازمان پیمان امنیت جمعی بودهاند و اینکه چگونه این انقلاب رنگی گرفتار شکست مصیبتباری شد. این شاید آخرین بار بوده باشد. مراقب خشم و عصبانیت یک امپراتوری سرافکنده باشید.