سازمان چریک‌های فدایی

آقای مهتدی؛ نه شما جلال طالبانی و نه "ایران" عراق است

آقای مهتدی؛ نه شما جلال طالبانی و نه "ایران" عراق است



رویکردهای منطقه ای و دول بزرگ جهانی به ایران و نیز قدرت بسیج منطقه ای حاکی از جایگاه ایران در معادلات جهانی دانست. بنابر این آقای مهتدی؛ نه شما جلال طالبانی و نه ایران عراق ۲۰۰۳ است

به گزارش مجاهدت از مشرق، فریدون حریری طی یادداشتی با عنوان “آقای مهتدی؛ نه شما جلال طالبانی و نه ایران عراق است” نوشت: برگزاری کنفرانس هشت نفر ناهمگون و نا متجانس در دانشگاه جرج تاون امریکا قبل از اینکه هدف و محتوای آن مورد توجه جامعه باشد ترکیب افراد تشکیل دهنده آن جلب توجه میکرد از رضا پهلوی با ۴۵ سال دوری از کشور که فقط از ایران کاخ سعدآباد و نیاوران را بیاد دارد تا سلاطین برهنگی که به تاکسی موسسات سینمایی غرب شهره یافته اند و یا کس دیگری که توپ و زمین چمن فراخترین دنیائیست که به خود دیده است.

اما در بین این رنگین کمان اضداد، نام کاک عبدا… مهتدی از همه نتراشیده تر می باشد.اسم او با مسمایش هرگز همخوانی ندارد چون نه عبدالله است و نه مهتدی. زیرا در عقیده مارکسیت و دارای مرام اشتراکیست و از آن جهت که موجب اضلال و گمراهی و فتنه های طولانی در کردستان شده هرگز مهتدی نبوده است.

کاک عبدا… که دهه هشتاد عمر خود را سپری می کند شرایط دو زیستی را در حیات سیاسی خود تجربه کرده است او در اوایل دهه پنجاه مدتی در زندان شاه بود و طبق اسناد مثبته ساواک او پس از تعهداتی به مسئولین ساواک از زندان آزاد شد و در همکاری با این نهاد سرکوبگر در شناسائی انقلابییون کردستان چیزی دریغ نکرد.

برگه های بازجوئی کاک عبدا… برای اولین بار سازمان چریکهای فدائی در اوایل بحران کردستان منتشر شد. کاک عبدا…طبق آموزه های قبلی خود اعلام داشت ، اطلاعاتی که به ساواک دادم انحرافی بوده و در راستای مصون ماندن فعالیتهای سیاسی ام مجبور بودم برخی ارتباطات جانبی را به ساواک بدهم.

کسانی که با الفبای فعالیت های مخفی سیاسی آنهم در دوران مبارزه علیه رژیم پادشاهی آشنائی دارند می دانند که اینگونه آدرس دادن‌ها برگرفته از هدایت یک سازمان پیشرفته امنیتی می باشد و در واقع یک شگرد امنیتی برای مدیریت هسته های مخفی جریانات سیاسی بکار برده میشد که در هر زمانی کاربرد خودش را دارد.

پس از این حرکت عبدا… مهتدی و برادر بزرگش صلاح مهتدی دهها دانشجوی کرد تبار از بوکان و سقز و مهاباد که در دانشگاه تبریز مشغول تحصیل بودند بدام ساواک افتادند که نمونه هایی از آنان هنوز هم در پیکره جامعه خصوصا شهر بوکان همانند آئینه دق در کنج جامعه روزگار را به پاییان می برند که کمترین آن محرومیت از تحصیل بود که موجب بی انگیزگی وانفعال و بریدن از درس و مشق و دانشگاه شد و سرنوشت آنان را عوض کرد.

پی کاک عبدا.. بر تن عمده دانش آموختگان دانشگاه تبریز در قبل از انقلاب خورده و خاطرات زیادی از آن دوران در سینه ها محبوس است.

در ابتدای بحران کردستان فواد مصطفی سلطانی یکی از همفکران عبدا… مهتدی از یک نشست حزبی در سقز از جلسه با کاک عبدا… جدا شد در هنگام بازگشت در نزدیکی روستای بسطام در درگیری مشکوک با نیروهای دولتی کشته شد کاک عبدا… پس از قتل فواد مصطفی سلطانی با چند گروه مارکسیستی ائتلاف تشکیل داده و نهایتا حزب کومله را تشکیل داد.

دکترجعفر شفیعی فرزند امام جمعه قبل از انقلاب بوکان و یکی دیگر از همراهان بوکانی کاک عبدا.. بود که در یک سانحه رانندگی در راه بغداد به سلیمانیه در سال ۱۳۶۴ کشته شد. این حزب که از خاکستر چند گروه کمونیستی تشکیل شده بود از همان ابتدا ء فعالین با عنوان حزب کومله جوانان زیادی از کردستان را به قتلگاه فرستاد و از سال ۱۳۶۳ با آشکار شدن اختلاف خونین با دیگر حزب کردستانی به رهبری عبدالرحمان قاسملو در کشتن جوانان کرد باهم در رقابت بودند کشتار مشکوک گردان شوان در منطقه اورمیه و گردان شوان در منطقه حلبچه زخم مزمنی بر پیکر این حزب کمونیست می باشد که تا کنون کاک عبدا… از پرداختن به آن اکراه داشته است.

پرسشی که از خاندان “حزب دوست ” مهتدی وجود دارد این است که علت اینکه در دوران مبارزه قبل از انقلاب و در دوران صف آرائی در مقابل جمهوری اسلامی هیچگونه خطر جانی متوجه خاندان اشرافی و فئودال انان نشده است؟ در حالیکه دوست نیمه راه او، فواد مصطفی سلطانی سومین قربانی خانواده اش برای آرمان های حزبیشان بود درحالیکه نام هیچ فردی از خاندان مهتدی در ردیف قربانیان مبارزات حزبی دیده نمی شود.

کاک عبدا… مهتدی در جریان اتفاقات اخیر دچار توهم شده و چشم بر تمامی تاریخ پر از ابهام و انکار و مذبذب و وابستگی گذشته خود، علاوه بر سروری کردستان سودای قرار گرفتن در ردیف رهبران جایگزین ایران را در سر می پروراند او با توهم از الگوی مرحوم جلال طالبانی و نظام سیاسی عراق پس از صدام، سودای بالاتری را در سر دارد.

در حالیکه او بهتر می داند جلال طالبانی در اوج قدرت راضی به اعدام جلاد عراق، صدام هم نشد جلال طالبانی نیز مانند مهتدی رهبر یک حزب کردی بود اما از انتقام رقبای خود هم صرفه نظر کرد در حالیکه حزب منتصب به مهتدی سراسر خیانت و تعدی و تجاوز و قتل های مرموز و مستمر می باشد که می تواند علل اصلی انشقاق حزب منتصب به او، به سه حزب اقماری باشد.

از طرف دیگر ایران با هیچ معیار عراق نه در دوران صدام ونه پس از آن قابل مقایسه نمی باشد اتحاد قدرت های مداخله گر علیه صدام بخاطر نافرمانی از دستورات صورت گرفت درحالیکه در اتفاقات اخیر قدرت های جهانی برای مهار قدرت منطقه‌ای و جهانی ایران با اختلافات زیادی اتفاق نظر پراکنده ای دارند.

ساختارهای درونی حاکمیت عراق بطور کلی متزلزل و نسبت به استیصال صدام واکنش نشان دادند در حالیکه در ساختار قدرت ایران هیچگونه خللی دیده نمی شود. رویکردهای منطقه ای و دول بزرگ جهانی به ایران و نیز قدرت بسیج منطقه ای حاکی از جایگاه ایران در معادلات جهانی دانست. بنابر این نه ایران در شرایط ۲۰۰۳ عراق قرار دارد و نه کاک عبدا.. مهتدی بوئی از جلال طالبانی می دهد.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

آقای مهتدی؛ نه شما جلال طالبانی و نه "ایران" عراق است بیشتر بخوانید »

چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!



در فتنه سال ۸۸ اصلاح‌طلبان گمان می‌کردند که برای بازگشت دوباره به حاکمیت باید به سیم آخر زده و فضا را در دست گرفت! اما بازهم مانند ماجرای تحصن در مجلس ششم در محاسبات آخر دچار اشتباه شدند.

سرویس سیاست مشرق- میانه‌های اسفند سال ۱۳۷۸ محمدرضا خاتمی سرمست از پیروزی در انتخابات مجلس ششم یک کنفرانس خبری برگزار می‌کند. در این نشست یکی از خبرنگاران از دبیر کل مشارکت می‌پرسد، برنامه شما برای چهار سال آینده در پارلمان چیست؟ خاتمی پاسخ می‌دهد که باید زیرساخت‌های سیاسی ایران را تغییر بدهیم، زمان خانه‌تکانی است. برادر رئیس‌جمهور اصلاحات ادامه می‌دهد که ما برای اصلاحات در ایران نیاز به آرامش سیاسی در قدرت داریم.

پس‌ازاین گفتگوی خبری، روزنامه کیهان با استقبال از طرح «فضای آرام سیاسی در کشور» در یادداشتی می‌نویسد که اصلاحات باید بتواند حرف بزند و در حاکمیت مشارکت داشته باشند. این سرمقاله در تاریخ معاصر انقلاب بسیار مهم است، زیرا در آن با لحنی دلسوزانه به دولت اصلاحات در عواقب رادیکالیسم هشدار داده و چپ را بخشی از نظام خوانده بود. تا پیش از انتخابات هواداران دوم خرداد در شهر شایعه کرده بودند که دولت خاتمی مستعجل است و برخی اجازه نمی‌دهند اصلاح‌طلبان سوار دولت شوند!

آن سرمقاله توطئه روانی چپ‌ها را خنثی کرد. البته رقیب اصلاحات (جناح راست) پیش‌ازاین نیز نشان داده بود که انتخابات را بخشی از مؤلفه‌های قدرت در کشور دانسته و حاضر است حتی در صورت شکست نیز به رقیب تبریک گفته و به حیاط خانه خود برود.

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

اما تئوری «آرامش سیاسی» از سوی اصلاح‌طلبان عمر زیادی ندارد! یک هفته پس از سخنرانی محمدرضا خاتمی در خیابان سمیه، چند محله بالاتر و در حسینیه ارشاد سعید حجاریان یکی از مشاوران دولت، مغرور از پیروزی در انتخابات مجلس، طی یک سخنرانی تند و عصبی اعلام می‌کند که ورق‌ بازی در حاکمیت در دست جبهه دوم خرداد است.

حجاریان با اشاره به جناح رقیبش گفته بود که برای اصلاحات واقعی در کشور باید مخالفان خاتمی را جارو کرده و برای همیشه از قدرت بیرون کنیم!

ماجرای عجیبی بود؛ درحالی‌که همه کشور خود را آماده کمک به اصلاح‌طلبان برای اداره دولت کرده بود؛ رادیکال‌های محفل خاتمی پنجه به‌ صورت نظام کشیده و با توسل به تاکتیک تولید هر ۹ روز یک بحران به میدان آمده بودند. از هنجارشکنی‌های روزانه روزنامه‌های زنجیره‌ای تا غائله کوی دانشگاه، ماجرای تاج‌زاده در خرم‌آباد، پروژه نوار سازان؛ قتل‌های زنجیره‌ای تا بیانیه یک‌میلیون امضا برای رفراندوم قانون اساسی و تحصن در مجلس برای رویارویی نهایی با حاکمیت بخشی از دست‌پخت اصلاحات در آن سال‌ها بود. بعدها ماشاالله شمس‌الواعظین سردبیر چند روزنامه تندرو اصلاح‌طلب در شرح آن روزها نوشت: ما سوار پیکان بودیم، اما می‌خواستیم مثل بنز حرکت کنیم، برای همین در اولین پیچ دچار انحراف شده و اصلاحات به ته دره رفت.

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

تقی رحمانی یکی از مهم‌ترین تئوریسین‌های گروهک ملی و مذهبی نیز دراین‌باره در جزوه جامعه مدنی نوشته است: متأسفم برای خودمان! من و مهندس (عزت‌الله سحابی) سوار اتوبوس شده و ۵۰ شهر را برای تبلیغ خاتمی رفتیم؛ اما آورده اجتماعی اصلاحات درنهایت هیچ بود. عضو سابق گروهک تروریستی موحدین و حامی خاتمی در انتخابات سال ۷۶ در ادامه نوشته است: اصلاح‌طلبان گمان می‌کردند که با تندروی می‌توانند مردم را به سمت خودشان جذب کنند، آن‌ها گمان می‌کردند که پس از استعفا در مجلس و تحصن مردم دسته‌دسته به میدان بهارستان آمده و بهزاد نبوی و محسن آرمین را روی شانه گرفته و در شهر می‌چرخانند، اما زهی خیال باطل حتی یک نفر نیز به استقبال آن‌ها نرفته و دوم خردادی‌ها مجبور شدند عقب‌نشینی سیاسی کنند.

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

محمدرضا تاجیک رئیس مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری در شرح آن روزها گفت: همواره به این موضوع فکر می‌کنم که چه اتفاقی برای ما افتاده که ما حتی امکان خلق یک مفهوم و نظریه را از دست دادیم و فقط مصادره کردیم و به قول اسمیت، به آپولوژیست تبدیل شدیم! دیگران [مفهوم] خلق می‌کنند و می‌گوییم مال ما بوده است. [۱]

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

آشوب سازی تاج‌زاده در غائله خرم آباد

دوباره برمی‌خیزم!

بعد از انتخابات سال ۸۴ و شکست سخت دو حزب منحله مشارکت و سازمان مجاهدین (انقلاب)، ابراهیم یزدی دبیر کل گروهک نهضت آزادی و عزت سحابی رئیس شورای ملی مذهبی‌ها به دعوت دفتر دانشجویان تندرو دفتر تحکیم وحدت(ظیف علامه) به یک جلسه هم‌اندیشی میان اصلاح‌طلبان دعوت می‌شوند تا برای آن‌ها تئوری داده و راه چاره‌ای پیدا کنند. یزدی در آن گفتگوی چالشی و طولانی رو به اعضای حاضر در نشست می‌گوید: اصلاحات دو راه‌حل دارد، یا باید اسلحه به دست گرفته و مبارزه مسلحانه کند؛ یا آنکه خودش را پالایش کرده و دوباره به قدرت بازگردد. یزدی در آن جلسه توصیه‌ای مهم به سران اصلاحات کرده و می‌گوید: همیشه قرار نیست ژنرال‌های اصلاحات در حاکمیت باشند، اجازه بدهید اصلاحات ریشه دوانده و در بروکراسی کشور رشد کند!

عزت‌الله سحابی نیز پس از یزدی پشت تریبون آمده و می‌گوید: در دوره خاتمی فکر می‌کردیم راه اصلاحات کوتاه است و می‌توان خیلی ساده همه‌چیز را روی انگشتمان بچرخانیم، حالا به این نتیجه رسیده‌ام که صبر استراتژیک دشوار و از گلوله خوردن نیز دردآورتر است.

احتمالاً آن روزها و در آن جلسه مهم کسی معنای سخنان یزدی و سحابی را به‌خوبی متوجه نمی‌شود، زیرا ۴ سال پس‌ازآن اصلاح‌طلبان باهدف کسب قدرت قمار بزرگی را شروع کرده و با رمز دروغین تقلب در انتخابات، ۸ ماه جنگ خیابانی را به‌نظام تحمیل می‌کنند.

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

در فتنه سال ۸۸ اصلاح‌طلبان گمان می‌کردند که برای بازگشت دوباره به حاکمیت باید به سیم آخر زده و فضا را در دست گرفت! اما بازهم مانند ماجرای تحصن در مجلس ششم در محاسبات آخر دچار اشتباه شده و در ۹ دی از مردم سیلی سخت خوردند؛ آن ضربه چنان شدید بود که سال ۹۲ تنها با تمسک به یک رحم اجاره‌ای توانستند در حاشیه حاکمیت برای خود سنگر سازی کنند. درحالی‌که قرار بود چپ‌های ستادی (سوسیال‌دموکرات‌های ایرانی) با تمسک به تئوری‌های ایوان ایلیچ (تئوریسین اتریشی و مبتکر ایده جامعه مدنی و براندازی) و با هدایت گروهک نهضت آزادی دوباره از خاکستر خود برخاسته و حاکمیت را یکدست کنند. اما چنان در چرخ‌دنده‌های کارنامه نئولیبرال های دولت روحانی له شدند که نامزد اختصاصی آن‌ها در انتخابات سال ۹۸ حتی نتوانست ۲ میلیون رأی آورد.

بعدها سرمقاله نویس روزنامه صبح امروز در یادداشتی در یک کانال تلگرامی نوشت که اصلاحات ته‌مانده اعتبار خود را ازدست‌داده و یک‌دهم رأی خود در سال ۷۶ را نیز به دست نیاورد! سعید حجاریان نیز با اعلام خبر مرگ اصلاحات و حمله به حزب کارگزاران اعلام کرد که اصلاحات پای صندوق رأی مرده است.

اصلاحات سخت یا اصلاحات ساختاری؟

اما عبور از صندوق رأی و مشارکت سیاسی در بطن انتخابات چه معنایی داشت؟ ضعف راهبردی و ادراکی از سوی اصلاح‌طلبان باعث شد آن‌ها مسیری جدید بانام «اصلاحات ساختاری» را آزمایش کنند.

مصطفی تاج‌زاده در تعریف اصلاحات ساختاری از توصیفاتی سخن می‌گوید که نشانه‌هایی از همان پروژه نرمالیزاسیون یا برجام ۳ و ۴ دارد! در این مدل سیاسی باید قدرت توسط چپ‌ها پالایش‌شده و قانون اساسی تغییرات محتوای کرده و خطوط قرمزی چون اصل مترقی ولایت مطلقه فقیه حذف شود.

 تقی رحمانی در شرح اصلاحات ساختاری در جزوه جامعه مدنی می‌نویسد: باید ایران را واتیکانیزه کرد،  مدل ما چیزی است که در آن نظامی‌ها و روحانیت و بازار سنتی باید از صحنه کشور کامل حذف‌شده و یک جمهوری جدید شکل بگیرد.

سعید حجاریان نیز در شرح این مدل از اصلاح‌طلبی در وب‌سایت مشق نو نوشته است که باید برای اصلاحات ساختاری کادر حرفه‌ای ایجاد کرده و خاکستری‌ها را به‌مرور جذب کرد. حجاریان ادامه داده است که خاکستری‌ها توان مقاومت در برابر فشار اصلاحات ساختاری را نداشته و باید چپ ستادی راه چون سپری ضربه‌گیر عمل کرده تا راه برای جذب قشر خاکستری‌ها باز شود. [۲]

تعریف چپ ستادی رادیکال از اصلاحات  بیش از آنکه نمایشی از یک اقدام رفورمیستی باشد نشانه‌هایی از یک مسیر برای تغییرات سخت دارد. شاید لازم باشد دوباره سخنان ابراهیم یزدی در جلسه با دانشجویان تحکیم وحدتی را بازخوانی کنیم، آن روز دبیر کل گروهکی به اصلاح‌طلبان توصیه کرده بود که یا برای صندوق رأی بجنگید، یا آنکه با اسلحه راه منافقین در دهه شصت را بروید!

تجربه می‌گوید تیپولوژی اصلاحات آن‌قدر پتانسیل ندارد که شورش‌های گنگ و کور خیابانی (چون سال ۷۸، ۸۸، ۹۶ و سال ۹۸) را پیش ببرد. چپ رادیکال در آخرین آوردگاه خیابانی در سه روز ماجراجویی داعشی در سال ۹۸ در چند شهر نشان داد تنها می‌تواند روی موج حوادث سُر بخورد؛ اما برای آنکه به تعبیر علوی تبار بتواند اصلاحات را روی دریای خون شناور کند و یا به توصیف سعید حجاریان بتواند بالای شهری‌ها را به پایین‌شهری‌ها وصل کند باید راه طولانی‌تری را طی کند.

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

به‌طور حتم عباراتی سانتی مانتال چون اصلاحات ساختاری نمی‌تواند بار این حجم از تحولات سیاسی و امنیتی را بکشد. ازاین‌رو باید اصلاحات ساختاری را مقدمه اصلاحات سخت دانست. اصلاحات سخت مجموعه کنش‌هایی پراکتیکی و سیاسی است که در آن جنگ شهری، نافرمانی مدنی، عبور از قانون اساسی و درنهایت انقلاب خونین (مدل روسی) را در خود تعریف می‌کند.

البته اصلاح‌طلبان بدقلق و تندخو برای اجرای اصلاحات سخت با یکدیگر اختلاف‌نظر دارند؛ برخی چون تاج‌زاده، حجاریان و علوی تبار به رویارویی زودتر با حاکمیت باور داشته و به شیوه چریک‌های فدایی خلق جنگ مستقیم را تنها راه پیش رو می‌دانند.

برخی چون محمدرضا تاجیک اصلاحات تئوریک را در این مسیر پیشنهاد داده و خودسازی را ارجح بر برون سازی می‌دانند (مدلی که باعث رویارویی مصطفی شعاعیان با حمید اشرف در سازمان چریک‌های فدایی در قبل از انقلاب شد) و گروه سوم راه‌حل دبیر کل نهضت آزادی را توصیه کرده که راه سوم قابل‌تأمل است!

بهزاد نبوی چریک پیر اصلاحات در آخرین گفتگوی خود مدلی را برای اصلاحات ترسیم کرده که جای بحث دارد.

بهزاد نبوی می‌گوید که اصلاحات ساختاری همان اصلاحات جامعه‌محور است، اما این اصلاحات به معنای قهر و عبور از صندوق رأی نیست. نبوی توضیح می‌دهد که باید هر طور که شده پایی در قدرت داشت و با کمک خاکستری‌ها مسیر اصلاحات سخت را باز کرد. [۳] برخلاف سعید حجاریان که معتقد به نیروی پیشرو برای باز کردن مسیر اصلاحات سخت داشته و به تعبیری رو بازی می‌کند، نبوی خط نفوذ در قدرت را انتخاب کرده و آن را ترویج می‌کند. همین اختلاف‌نظر باعث شده است که باوجود انتخاب مجدد نبوی به‌عنوان رئیس جبهه اصلاحات برخی چریک پیر را متهم به ترویج کهن‌سالی و خشکیده شدن اصلاحات کنند.

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

باوجود مخالفت‌های اساسی در رهبری بهزاد نبوی میان اصلاح‌طلبان مسیری که او ترسیم می‌کند؛ همان چیزی است که ابراهیم یزدی به اصلاح‌طلبان توصیه کرده بود. شاید بهتر باشد دوباره به ابتدای این نوشتار بازگشته و سخنان دبیر کل گروهک نهضت آزادی را بازخوانی و ترجمه کنیم. ورود اصلاح‌طلبان به بروکراسی همان نفوذ خاکستری‌ها به قدرت است. نفوذ خاکستری‌ها به درون دولت را حداقل بهزاد نبوی بهتر از همه اصلاح‌طلبان درک می‌کند. کسانی که با سرنوشت کشمیری و کلاهی آشنایی دارند خوب می‌دانند که معنای سخن یزدی و نبوی با فاصله ۱۶ ساله چیست!

 چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران!

البته برخی اصلاح‌طلبان می‌گویند که از لیست امید در مجلس دهم عبرت گرفته و حاضر به قمار با خاکستری‌ها نیستند، اما کسانی که بازی‌های سیاسی را در محفل‌های زیرزمینی برای اصلاح‌طلبان جمع‌بندی می‌کنند، خوب می‌دانند که هیاهوی چپ‌های ستادی و هیجانی چون تاج‌زاده و عرب سرخی برای شورای تصمیم سازی جنگ‌های ایذایی پشیزی اعتبار اجرایی ندارد،   این روزها خط نفوذ در داخل در حال بازسازی است!


[۱] https://www.tasnimnews.com/fa/news/۱۴۰۰/۰۲/۰۸/۲۴۹۲۷۳۴

[۲] https://mashghenow.com/?p=۵۱۹۳

[۳] https://www.etemadonline.com/fa/tiny/news-۵۴۲۷۲۳

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چپ ستادی اصلاحات سخت را کلید زد/ عکس یادگاری چریک پیر با کشمیری در تهران! بیشتر بخوانید »