تصاویر/ سوگواری شیرازیها در سالروز شهادت حضرت شاهچراغ (ع)
تصاویر/ سوگواری شیرازیها در سالروز شهادت حضرت شاهچراغ (ع) بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از خبرنگار دفاعپرس از کرمان، شامگاه چهارشنبه و در لحظه شهادت سردار دلها زیر بارش برف و باران شاهد شکوه دلدادگی زائران و عاشقانی بود که برای تجدید عهد و پیمان با شهید سلیمانی از دور و نزدیک خود را به وعدگاه عاشقی در 1:20 سیزدهم دیماه رسانده بودند.
انتهای پیام/
لحظه شهادت «فرزند کرمان» به وقت ۱:۲٠ در گلزار کرمان+تصاویر بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از دفاعپرس از رشت، همزمان با یازدهم آذر ماه و در یکصد و سومین سالگرد شهادت میرزاکوچکخان جنگلی، کارکنان و اعضای مراکز فرهنگی هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانانان استان گیلان با حضور در آرامگاه سردار جنگل به مقام شامخ این روحانی شهید ادای احترام کردند.
این حرکت فرهنگی به منظور تجلیل از رشادتها و جانفشانیهای «یونس استادسرایی» در مسیر آزادیخواهی و بیداری اسلامی و آشناسازی هرچه بیشتر نسل کودک و نوجوان با نقش سردار جنگل در مسیر استکبار ستیزی و شکلدهی به حکومت دینی در ایران اسلامی صورت پذیرفت.
مدیرکل کانون استان گیلان نیز در این آیین با گرامیداشت یاد و خاطره میزاکوچکجنگلی، به تبیین جایگاه و نقش ارزشمند این روحانی شهید پرداخت و تصریح کرد: لازم هست دستآوردها و تلاشهای سردار جنگل را به نسل کودک و نوجوان یادآور شویم.
سیدجلیل میرعظیمی تصریح کرد: مقاومت در برابر ظلم هزینه دارد و یکی از ارزشمندترین راههای ظلمستیزی، نثار جان به عنوان یکی از بزرگترین سرمایهها هست که در سیره عملی سردار جنگلی به خوبی مشهود هست.
این مدیرفرهنگی با اشاره به نقش این مبارز گیلانی درطرحریزی پایههای نظام اسلامی درکشور افزود: به یاد داشته باشیم که بزرگمردانی بودند و زمینههای شکلگیری نظام و انقلاب اسلامی را فراهم کردند تا ضمن صیانت از داشتهها، برای انتقال این ارزشها و دستآوردها به نسل آینده تلاشکنیم.
ادامهبخش این مراسم که عصر روز یکشنبه، ۱۱ آذر ۱۴۰۳ در گلزار شهدای سلیمانداراب شهر رشت برگزار شد، خوانش دلنوشته از سوی مهدیس پوررضا، کانونیار و عضو نوجوان باشگاه خبرنگاران نوجوان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان گیلان بود و در پایان نیز حاضران با قرائت فاتحه و گلباران مزار میزاکوچک جنگلی، به این سردار شهید ادای احترام کردند.
انتهای پیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
ادای احترام کودکان و نوجوانان گیلانی به سردار جنگل بیشتر بخوانید »
به گزارش مجاهدت از دفاعپرس از بیرجند، حجت الاسلام موسوی رئیس اداره تبلیغات اسلامی شهرستان سربیشه، ضمن عرض تسلیت به مناسبت وفات جانگداز کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه(س) اظهارداشت: حضرت معصومه(س) از جمله بانوان گرانقدر جهان اسلام هست که جدای از منش اخلاقی و شخصیتی،از جایگاه علمی ارزشمندی نیز در جهان اسلام برخوردار هست، ایشان به عنوان الگوی کامل و نمونه عفت و پاکدامنی یک زن مسلمان هست.
وی گفت: بانوان و دختران ما باید با پیروی از این شخصیت برجسته، تمامی ترفندها و دسیسههای فرهنگی دشمنان انقلاب و اسلام را نقش بر آب کنند، جهان اسلام دارای بانوان برجسته بزرگواری همچون حضرت خدیجه کبری، فاطمه زهرا، زینب کبری، و فاطمه معصومه(س) هست که در حقیقت بهترین الگو برای دختران و زنان عصر حاضر برای خودسازی و نیل به مقامات والای معنوی هستند.
در پایان مقرر گردید همایش بزرگ بانوان و دختران مقاومت همزمان با سالروز شهادت حضرت فاطمه معصومه(س) در مرکز شهرستان سربیشه برگزار گردد.
انتهایپیام/
این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده هست
به گزارش نوید شاهد به نقل از ایرنا، نوزدهم اردیبهشت سالروز شهادت حسن آبشناسان یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس است که با انجام عملیاتهای نفوذی در خاک عراق ضربات سنگینی به دشمن وارد کرد و در نامهای هم که به صدام نوشت، باعث شد تا رژیم بعث یک ژنرال عراقی را به دشت عباس بفرستد که به همراه نیروهای کارآزمودهاش به اسارت آبشناسان درآمد.
آبشناسان در اردیبهشت سال 1315 در خانوادهای مذهبی و در یکی از محلههای تهران دیده به جهان گشود. او پس از اخذ مدرک متوسطه به دانشکده افسری راه یافت و با درجه ستوان دومی فارغ التحصیل شد. وی در نخستین دوره رِنجر (تکاوری) که در مرکز پیاده شیراز تشکیل شد، شرکت کرد و تا سال 1356 دورههای عالی ستاد فرماندهی، دورههای چتربازی و تکاوری را در داخل و خارج از کشور گذراند. آموزش در برخی از دورهها را نیز پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل ارتش جمهوری اسلامی ایران ادامه داد.
دورههای مختلف تربیت بدنی، دریافت درجه استادی در چندین رشته ورزشی و ترویج ورزش باستانی و سایر ورزشها در میان افسران ارتش، گذراندن دوره عالی زبان انگلیسی در سال 1349، شرکت در دوره عالی رزم پیاده در سال 1351، حضور در دوره آموزشی فرماندهی و ستاد (دافوس) در سال 1354، شرکت در دوره آموزش هوابرد و چتربازی در سال 1356، شرکت در مسابقات بین المللی گروههای تجسس و نجات ارتشهای جهان در انگلیس و کسب مقام اول برای تیم ایران در سال 1356، شرکت در دوره تکمیلی تکاوری کوهستان در سال 1357 و تدریس و آموزش در دورههای تکاوری در مرکز پیاده شیراز از دورههایی بود که آبشناسان در آن شرکت داشت.
این چریک جنگهای نامنظم یکی از فرماندهان تکاور بود که در طول جنگ تحمیلی و پیش از آن اقدامات نفوذی و نظامی متعددی انجام داد که به گواه همرزمانش به دلیل میزان خطر، بسیار سخت و غیرقابل انجام بودهاند.
آموزش نظامی به عشایر تا اسارت اولین گروه از نیروهای بعثی
با آغاز حمله تجاوزکارانه ارتش بعثی عراق به میهن اسلامی در 30 شهریور سال 1359، آبشناسان با اصرار زیاد تقاضای حضور در جبهه های دفاع مقدس را داشت و در نخستین روزهای جنگ، خود را به قرارگاه مقدم جنوب معرفی کرد و دوشادوش رزمندگان دلیر و حماسه ساز به مقابله با دشمن بعثی پرداخت. وی در محورهای مختلف استان خوزستان و عشایر منطقه دشت عباس را مسلح کرد و به جوانان آنها آموزش های لازم نظامی میداد و همراه دیگر نیروهای مردمی به ویژه بسیجیان به جنگ نامنظم در این دشت می پرداخت.
آبشناسان در نخستین روزهای حضور در میدان های دفاع مقدس، همراه با بسیجیان عشایر که به آنان آموزش نظامی داده بود، با تیمهای 10 نفره به واحدهای ارتش متجاوز حمله کرد و ضمن کشت 10 نظامی عراقی و انهدام تعدادی از تجهیزات آنها، هفت تن از نیروهای متجاوز را به اسارت درآورد که نخستین گروه از اسرای عراقی جنگ تحمیلی به شمار میآیند.
وی نخستین رزمنده مقاومت مردمی بود که برای تاخت و تاز بر اشغالگران متجاوز در جبهه های نبرد از موتورسیکلت تیزرو استفاده کرد و این ابتکار را برای مقاصد نظامی رواج داد. آبشناسان در سال 1362 به فرماندهی قرارگاه حمزه سید الشهدا (ع) در غرب کشور برگزیده شد. آنگاه با همکاری شهید محمد بروجردی، شهید ناصر کاظمی و شهید محمود کاوه به سازماندهی نیروهای مشترک ارتش و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در کنار دیگر دلاورمردان ارتش و سپاه از هرگونه تردد و فعالیت نیروهای ضد انقلاب در استان کردستان جلوگیری به عمل آورد.
عشق به وطن و اسلام آبشناسان را آشفته کرده بود
گیتی زندهنام، همسر شهید آبشناسان درباره روحیات و اخلاق این شهید می گوید: آن زمان در ارتش کمتر به تعهدات دینی افراد توجه میشد، اما حسن مانند پدرم همیشه به تعهدات دینی خود پایبند و عاشق ائمه(ع) بود. عشق به میهن و اسلام، آبشناسان را آشفته کرده بود. درباره مسئله جنگ میگفت «چون سرنوشت اسلام در کار است ما باید برویم دفاع کنیم». از آن پس به استثنای یک ماه که در سال 1362 از قرارگاه حمزه سیدالشهداء(ع) بیرون آمد؛ روزی نبود که در جبهه نباشد. من واقعاً این اعتقاد را داشتم که حسن یک انسان فروتن است.
خبر شهادت پدرم را در روزنامه اطلاعات دیدم
افشین آبشناسان فرزند آبشناسان هم درباره نحوه اطلاع یافتن از شهادت پدرش چنین نقل کرده است: خبر شهادت پدرم را در روزنامه اطلاعات دیدم. در مسیر بندرعباس به تهران یک روزنامه به من دادند که در آن چنین نوشته شده بود «سرتیپ حسن آبشناسان و همراهانش به شهادت رسیدند و در ارومیه تشییع شدند.» آنگاه یقین پیدا کردم پدرم سرانجام به آرزوی خود رسیده است.
وی افزود: یک روز چند نفر را در کنار مزار پدرم در حال گریه دیدم. وقتی پدر بزرگم از آنها پرسید «شما چه ارتباطی با شهید دارید؟» آنها گفتند که از فرماندهان سپاه پاسداران هستند و گفتند «این مرد به ما آموزش جنگ چریکی میداد.» پدرم اصلاً اهل تعریف هیچ چیز نبود؛ نه از خودش، نه از عملیات، نه از کسی، نه از جایی و از هیچ چیزی تعریف نمیکرد. وقتی من در خدمت سربازی بودم، از پدرم خبر نداشتم که در کدام جبهه حضور دارد و با دشمنان در حال جنگ است.
از شهید آبشناسان 3 فرزند به نامهای افشین، امین و افرا به یادگار مانده است افرا تنها دختر و آخرین فرزند اوست که در زمان شهادت پدر 14 سال داشت.
مرد کوهستان هستم
سرتیپ احمد دادبین فرمانده وقت نیروی زمینی درباره شهید آبشناسان گفت: حسن در سال ۱۳۵۴ همراه تیم منتخب ایران در مسابقات بینالمللی ورزش نظامی تکاوران کوهستان ارتش های منتخب جهان در اسکاتلند شرکت کرد و به مقام اول دست یافت. همچنین به خاطر رعایت نظم و پاکیزگی از طرف داور مسابقات تقدیرنامه دریافت کرد. ظاهرا آبشناسان هنگام کوهنوردی در این مسابقات، آشغالهای سر راه خود را از روی زمین جمع می کرده است. یک سرگرد اسکاتلندی که همراه آبشناسان کوهنوردی میکرد، به او گفته بود «شما یک افسر ارشد هستید؛ چرا این کار را میکنید؟» که حسن پاسخ داد «من مرد کوهستان هستم. حیف است این طبیعت زیبا و این محیط زیست آلوده باشد.»
حمله به دشمن در خاکش بدونه تلفات
امیر ناصر آراسته جانشین رئیس گروه مشاورین نظامی فرمانده معظم کل قوا درباره شهید آبشناسان اظهار داشت: وقتی به قرارگاه برگشتیم و سرهنگ، گزارش کارش را ارائه کرد، دهان فرماندهان از تعجب باز مانده بود. چون این کار با هیچ اصول نظامی سازگار نبود. این عملیات با طرح و فکر سرهنگ آبشناسان به اجرا گذاشته شد. یکی از افسران ارشد جلو آمد و با حالتی ناباورانه که عمق حیرت و بهت او را آشکار می کرد، پرسید «جناب سرهنگ، من اصلا متوجه نمیشوم؟ چطور میشود که شما 40 کیلومتر وارد خاک دشمن بشوید، بکشید و بگیرید، بدون حتی یک کشته؟» حسن دستی به محاسن خود کشید و لبخندی زد؛ صدای مردانه و با ابهت او در گوش مان طنین انداخت، «من یک افسر نیروی مخصوص هستم. انجام عملیات نفوذی و ضربه زدن به دشمن در خاک خودش با حداقل نفرات و تلفات، جزو وظایف من است. من کاری بیشتر از وظیفه خودم انجام ندادهام.»
نامه آبشناسان به صدام حسین / اسارت ژنرال عراقی
زمانی که صدام بسیاری از شهرهای ایران را موشک باران می کرد، آبشناسان نامه ای با این مضمون به او نوشت «اگر جناب صدام حسین ژنرال است و فنون نظامی را خوب می داند و نظریه پرداز جنگی است، پس به راحتی می تواند در دشت عباس با من و دوستان جنگ آورم ملاقات کند و با هر شیوه ای که می پسندد، بجنگد، نه این که با بمب افکنهای اهدایی شوروی محله های مسکونی و بی دفاع را بمباران کند و مردم را به خاک و خون بکشد.»
صدام در جواب نامه وی، ژنرال قادر عبدالحمید را با گروه ویژه اش به دشت عباس که جولانگاه آبشناسان و شیران ایرانی او بود، فرستاد تا آن ژنرال عراقی در اصطلاح یک جنگ تخصصی را به وی نشان بدهد. دلاور دشت عباس که سال ها قبل در اسکاتلند، عبدالحمید و گروهش را در مسابقه کوهنوردی ارتش های منتخب جهان شکست داده بود، بار دیگر در نبردی حقیقی مقابل ژنرال عراقی قرار گرفت و بعد از یک درگیری طولانی، وی و لشکرش را شکست داد و توانست تعداد بسیاری، از جمله خود عبدالحمید را به مدد نیروهای کارآزموده و جنگ آورش به اسارت بگیرد.
فرازی از وصیتنامه شهید آبشناسان
در بخشی از وصیتنامه شهید آبشناسان آمده است «آرزو داشتم، حج را در زمان حیات انجام دهم. چنانچه شهید شوم، انجام شده است. محل دفن من، کربلا باشد؛ اگر راه کربلا را خود باز کردم، آسان است ولی اگر زودتر شهید شدم، پیکرم به صورت امانی در خاک بماند تا پس از بازشدن راه و انقلاب عراق، این کار انجام شود.» سفارش دیگر وی نیز به فرزندانش بود تا «در راه پیشرفت اسلام، کشور، کسب دانش و خدمت به اسلام کوشا باشند.»
شهادت
این سرلشکر تکاور در هشتم مهر 1364 در «عملیات قادر» که در منطقه «سرسول و کلاشین» در شمال عراق انجام شد، در سمت فرماندهی لشکر 23 نیروهای ویژه هوابرد همچنان در نوک پیکان عملیات به قلب دشمن بعثی می تاخت، تا اینکه با اصابت ترکش توپ به آرزوی دیرینه اش رسید و به دیدار معبود خود رسید.
انتهای پیام / ر
«شیر صحرا» به دنبال جنگ مردانه با صدام بود بیشتر بخوانید »