سالگرد پیروزی انقلاب

مادورو: به جشن پیروزی انقلاب ایران می‌پیوندم

مادورو: به جشن پیروزی انقلاب ایران می‌پیوندم



رئیس‌جمهور ونزوئلا در پیام تبریکی به مناسبت سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران نوشت «به مردم ایران که در برابر تهدیدات امپریالیستی ایستاده و مقاومت می‌کنند، درود می‌فرستم».

به گزارش مجاهدت از مشرق، «نیکلاس مادورو» رئیس‌جمهور ونزوئلا در پیامی توییتری چهل و سومین سالروز پیروز انقلاب اسلامی را تبریک گفت.

در پیام رئیس‌جمهور ونزوئلا به مناسبت جشن انقلاب آمده است: به جشن چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران می‌پیوندم. به سید ابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور و مردم ایران که ایستاده و در برابر تهدیدات امپریالیستی مقاومت می‌کنند، درود می‌فرستم. تعهد خود را برای تقویت پیوندهای برادری تأیید می‌کنم.

مادورو: به جشن پیروزی انقلاب ایران می‌پیوندم

پیش‌تر، «الکساندر لوکاشنکو» رئیس‌جمهور بلاروس هم چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران را تبریک گفت. لوکاشنکو در پیامی به آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور ایران نوشت: موضع قاطع تهران در تضمین استقلال، عزم حراست از انتخاب تاریخی مردم و  تعهد به عدالت اجتماعی، به این کشور در فائق آمدن بر مشکلات کمک کرده است.

امروز در حالی که مردم ایران سالرزو پیروزی انقلاب سال ۵۷ را جشن گرفتند، مقامات و روسای دولت کشورهای مختلف از جمله ارمنستان، تاجیکستان، جمهوری آذربایجان و کشورهای عربی منطقه نیز فرا رسیدن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران را به مقامات و مردم ایران تبریک گفتند. رسانه‌های عربی و انگلیسی‌زبان جهان نیز به پوشش گسترده مراسم فجر ۴۳ پرداختند.

منبع: فارس

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

مادورو: به جشن پیروزی انقلاب ایران می‌پیوندم بیشتر بخوانید »

نماهنگ «بهمن رهایی» منتشر شد/ یک گرامیداشت برای ۴۳ سالگی

نماهنگ «بهمن رهایی» منتشر شد+ فیلم


به گزارش مجاهدت از گروه دفاعی امنیتی دفاع‌پرس، همزمان با آغاز ایام گرامی دهه فجر انقلاب اسلامی و گرامیداشت چهل و سومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران نماهنگ «بهمن رهایی» منتشر شد.

در این نماهنگ که توسط سازمان عقیدتی سیاسی معاونت فرهنگی و روابط عمومی ارتش منتشر شده، اسماعیل امینی شاعر، محمدرضا چراغعلی آهنگساز، ستار سحرابی خواننده، علیرضا مرادعلی بیگی تدوین گروه اجرایی را تشکیل می‌دهند.

برای تماشای این نماهنگ که توسط اداره امورهنری و سینمایی ارتش جمهوری اسلامی ایران تهیه شده اینجا را کلیک کنید.

انتهای پیام/ 141

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

نماهنگ «بهمن رهایی» منتشر شد+ فیلم بیشتر بخوانید »

رفتار مبارز انقلابی با شکنجه‌گر معروف ساواک

رفتار مبارز انقلابی با شکنجه‌گر معروف ساواک



فجر ۴۲| انتخاب رییس زندان از زندانیان قبل انقلاب/ عکس‌العمل مبارز انقلابی با شکنجه‌گر معروف ساواک

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، هرچه عزت‌شاهی در گوشش خوانده بود که امثال ما نباید زن بگیرند، اما گوش محمد بدهکار این حرف‌ها نبود. عزت می‌دانست یک مبارز سرنوشت نامعلومی دارد و اگر دستگیر یا شهید شود، کسی نیست که خانواده‌اش را اداره کند. محمد می‌گفت: از خانواده‌ای زن می‌گیرم که مبارز باشند تا همسرم با این راه آشنا باشد.

همن کار را هم کرد و با خواهر حسن حسین‌زاده ازدواج کرد. حسن خودش مبارز و زندان‌کشیده و پدرش هم از طرفداران آیت‌الله کاشانی بود. کچویی خیالش راحت شد که به خانواده‌ای سیاسی پیوند خورده و اگر مشکلی برایش پیش آمد، آن‌ها زندگی زنش را رتق و فتق خواهند کرد.

محمد یک بار در ۲۴ تیر سال ۵۱ توسط ساواک دستگیر شده بود. وقتی حسین جوانبخت نتوانست زیر شکنجه‌های ساواک دوام بیاورد و اسم محمد را لو داد. ماموران ساواک هم که سال‌ها به دنبال دستگیری عزت شاهی بودند و می‌دانستند با محمد ارتباط دارد، خوشحال شدند که ردی از او به دست خواهند آورد، اما محمد کچویی لب باز نکرد و سرانجام بعد از یک سال آزاد شد.

شکنجه و زندان ساواک نتوانست محمد را از راهی که می‌رفت باز دارد. بنابراین به محض آزادی، مبارزه را از سر گرفت. این بار عزت که محمد را در معرض خطر جدی‌تر دیده بود، به او گفت: حالا که زن گرفتی، اگر واقعاً جدی می‌خواهی به مبارزه ادامه دهی باید از زن و بچه‌ات جدا شوی و آن‌ها را به امید خدا رها کنی! و مثل بقیه وارد زندگی مخفی شوی؛ وگرنه برگرد برو سر زندگی‌ات، بالاخره امشب، فردا شب می‌آیند سراغت. اما کچویی می‌گوید: «این روزها موعد وضع حمل خانمم است. نمی‌توانم رهایش کنم، ولی تلاش می‌کنم خودم را از چشم مأمورین دور نگه دارم».

محمد در خانواده‌ای فقیر بزرگ شده بود و این موضوع او را قانع بار آورد. تا جایی که از همسرش می‌خواهد دو فرش نو خانه را بفروشند تا کمک هزینه ازدواج دو جوان را جور کند.

رفتار مبارز انقلابی با شکنجه‌گر معروف ساواک
شهید کچویی در کنار همسر و فرزندش

بار دومی که محمد کچویی در سال ۵۳ دستگیر شد زیر شکنجه‌های شدیدتری قرار داشت. شکنجه‌گران معروف آن زمان مثل حسینی و کمالی او را عذاب‌های سختی می‌دادند:

از سال ۵۱ که من دستگیر شدم، یک مدتی در زندان قزل‌قلعه بودم. بازجویی‌هایم را پس داده بودم. در زندان اوین به دست حسینی، عضلی و ازقندی پذیرایی مفصل شده بودم.

کمالی همیشه کفش‌های نوک تیز می‌پوشید و با نوک کفش‌هایش به ساق پای من می‌زد. از بس با نوک کفش، به ساق پای من زده بود عصب‌های قسمت زانو به پایین من هنوز هم که هنوز است، درد می‌کند. او با شلاق به همه جای بدن از جمله سر و کله می‌زد.

رفتار مبارز انقلابی با شکنجه‌گر معروف ساواک

آنها اتاق هشت را کرده بودند اتاق شکنجه و آنقدر سروصدای شکنجه‌شدگان زیاد بود که ما شکنجه خودمان یادمان می‌رفت. تا می‌خواستیم یک لحظه بخوابیم از صدای شکنجه بیدار می‌شدیم.

شهید محمد کچویی بعد از انقلاب، مدتی رییس زندان اوین شد و اتفاقا کمالی جزو زندانی‌های همین زندان بود. محمد در این خصوص می‌گوید: یک بار که مرا برای شکنجه بردند به کمالی گفتم: من روزه هستم. قدری ملاحظه کن، اما او بیش‌تر مرا می‌زد. حالا کمالی چند ماه است که زندانی من شده، اما تنها یک بار که خیلی دروغ گفت، من به او گفتم خدا لعنتت کند. این نهایت کاری است که با او کردیم.  

رفتار مبارز انقلابی با شکنجه‌گر معروف ساواک
شهید کچویی در مدرسه رفاه در حضور امام

این بار برای محمد حکم حبس ابد زدند، اما با تغییر شرایط سیاسی در سال ۵۶ در ۲۸ خرداد سال ۵۶ بخشیده و آزاد شد. اما تلخی اتفاق سال ۵۴ شیرینی آزادی را برای کچویی تلخ کرده بود. او که روابط دوستانه خوبی با برخی از مجاهدین خلق داشت، وقتی شنید آنها ایدئولوژی خود را رسما به مارکسیسم تغییر داده‌اند، تمام روابط خود را قطع کرد و معتقد بود این تفکر، نجس است. همین موضوع کینه محمد را در دل منافقین کاشت تا روزی انتقام بگیرند.

رفتار مبارز انقلابی با شکنجه‌گر معروف ساواک

چرخ روزگار به نفع مبارزین چرخید و رهبری امام خمینی انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند. حالا محمد کچویی شد زندانبان و شکنجه‌گران اوین در زمان طاغوت، شدند زندانیان او. از جمله آنها کمالی بود که البته محمد را به یاد نمی‌آورد: 

کمالی نه آن زمان کسی را می‌شناخت و نه الان کسی را می‌شناسد. به این علت که او همیشه مست بود. اما رفتار ما با او در زندان متفاوت است. تنها کاری که من با او کردم، این بود که در جواب دروغ‌هایش گفتم: خدا لعنتت کند.

محمد کچویی همه کارش برای خدا بود، حتی وقتی با منافقین در زندان مواجه می‌شد، سعی می‌کرد آنهایی را که از جهل و نادانی به منافقین پیوستند با موعظه و نصیحت از راهشان برگرداند و موفق شد تعدادی از آنها را نجات دهد. اما کینه محمد همچنان از دل منافقین بیرون نرفته بود و آنها به دنبال زدن ضربه‌ای به او بودند. 

کاظم افجه‌ای که به ظاهر در زندان خود را جزو توابین مجاهد نشان داده بود و ارتباط خوبی با این شهید برقرار کرده بود، تصمیم می‌گیرد زهر کینه را به جان محمد بریزد. روز ۸ تیر سال ۶۰ سرانجام تیر نفاق بر قلب محمد کچویی، رییس زندان اوین می‌نشیند و او را به آرزویش می‌رساند و شهید می‌شود.

رفتار مبارز انقلابی با شکنجه‌گر معروف ساواک

احمد قدیریان از شاهدان عینی این واقعه ماجرا را اینگونه شرح می‌دهد: 

روز هشتم تیر جلسه‌ای با حضور ۲۴ تن از حکام شرع، آقای لاجوردی، آیت‌الله قدوسی، آیت‌الله گیلانی و چندین نفر دیگر از جمله خودم در دادسرا تشکیل شد. کاظم افجه‌ای که متوجه قضیه شده‌ بود با هماهنگی سعادتی با سلاح کلاشنیکف که آن را روی رگبار گذاشته بود، پشت در جلسه قرار گرفت. آقای محمد میرآبی، مسئول دفتر آقای گیلانی متوجه او شد و از او پرسید: «اینجا چه می‌کنی؟» افجه‌ای در جواب گفت: «یک سؤال شرعی دارم و می‌خواهم از آقای گیلانی بپرسم». 

در واقع او برای قتل عام اعضای آن جلسه آمده بود؛ آقای میرآبی و آقای غفارپور معاون قضایی، او را از آنجا بیرون کرده و با تندی به آقای کچویی گفتند که برای چه او به اینجا آمده است. این آدم خطرناکی است. منتهی آقای کچویی به‌خاطر اینکه ایشان توبه کرده و بسیار انسان دل رحم و دلسوزی بود نمی‌پذیرفت، ولی دستور داد که اسلحه را از او بگیرند. در همان حال، افجه‌ای با موتور از اوین بیرون رفت و یک قبضه اسلحه‌ کمری رولور تهیه کرده، برگشت. 

بعداز اتمام جلسه، حکام شرع و دیگران در ضلع شرقی اوین زیر درختان نشسته بودند و پاسخ‌گوی توضیحات و مسائل شرعی زندانیان بودند؛ در همین حال، افجه‌ای به آنها نزدیک شده و اسلحه را به‌سمت آنها کشید. آقای لاجوردی متوجه قضیه شده، پشت درخت پنهان شد؛ آقای کچویی اسلحه خود را بیرون آورد، اما قبل از آن، افجه‌ای تیری به سر او زد. کچویی را به بیمارستان تجریش بردند که حین عمل جراحی، به شهادت رسید. چند نفر دیگر از حکام شرع، مجروح شدند و محافظین آقای لاجوردی او را دستگیر کرده، به پشت‌بام دادسرا بردند. هنگامی‌که آقای لاجوردی از او بازجویی کرد که برای چه این کار را کردی؟ اسلحه را از کجا آوردی و غیره. ایشان اظهار داشت که من تشنه‌ام و درخواست یک لیوان آب کرد. بعد از اینکه آب را خورد، خود را از پشت بام به پایین پرت کرد؛ او را به بیمارستان رساندند، اما بعداز یکی دو ساعت به هلاکت رسید».

رفتار مبارز انقلابی با شکنجه‌گر معروف ساواک

بالاخره محمد در سن ۳۱ سالگی به شهادت رسید و پیکر پاکش در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. 

به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از مشرق، هرچه عزت‌شاهی در گوشش خوانده بود که امثال ما نباید زن بگیرند، اما گوش محمد بدهکار این حرف‌ها نبود. عزت می‌دانست یک مبارز سرنوشت نامعلومی دارد و اگر دستگیر یا شهید شود، کسی نیست که خانواده‌اش را اداره کند. محمد می‌گفت: از خانواده‌ای زن می‌گیرم که مبارز باشند تا همسرم با این راه آشنا باشد.

همن کار را هم کرد و با خواهر حسن حسین‌زاده ازدواج کرد. حسن خودش مبارز و زندان‌کشیده و پدرش هم از طرفداران آیت‌الله کاشانی بود. کچویی خیالش راحت شد که به خانواده‌ای سیاسی پیوند خورده و اگر مشکلی برایش پیش آمد، آن‌ها زندگی زنش را رتق و فتق خواهند کرد.

محمد یک بار در ۲۴ تیر سال ۵۱ توسط ساواک دستگیر شده بود. وقتی حسین جوانبخت نتوانست زیر شکنجه‌های ساواک دوام بیاورد و اسم محمد را لو داد. ماموران ساواک هم که سال‌ها به دنبال دستگیری عزت شاهی بودند و می‌دانستند با محمد ارتباط دارد، خوشحال شدند که ردی از او به دست خواهند آورد، اما محمد کچویی لب باز نکرد و سرانجام بعد از یک سال آزاد شد.

شکنجه و زندان ساواک نتوانست محمد را از راهی که می‌رفت باز دارد. بنابراین به محض آزادی، مبارزه را از سر گرفت. این بار عزت که محمد را در معرض خطر جدی‌تر دیده بود، به او گفت: حالا که زن گرفتی، اگر واقعاً جدی می‌خواهی به مبارزه ادامه دهی باید از زن و بچه‌ات جدا شوی و آن‌ها را به امید خدا رها کنی! و مثل بقیه وارد زندگی مخفی شوی؛ وگرنه برگرد برو سر زندگی‌ات، بالاخره امشب، فردا شب می‌آیند سراغت. اما کچویی می‌گوید: «این روزها موعد وضع حمل خانمم است. نمی‌توانم رهایش کنم، ولی تلاش می‌کنم خودم را از چشم مأمورین دور نگه دارم».

محمد در خانواده‌ای فقیر بزرگ شده بود و این موضوع او را قانع بار آورد. تا جایی که از همسرش می‌خواهد دو فرش نو خانه را بفروشند تا کمک هزینه ازدواج دو جوان را جور کند.

رفتار مبارز انقلابی با شکنجه‌گر معروف ساواک
شهید کچویی در کنار همسر و فرزندش

بار دومی که محمد کچویی در سال ۵۳ دستگیر شد زیر شکنجه‌های شدیدتری قرار داشت. شکنجه‌گران معروف آن زمان مثل حسینی و کمالی او را عذاب‌های سختی می‌دادند:

از سال ۵۱ که من دستگیر شدم، یک مدتی در زندان قزل‌قلعه بودم. بازجویی‌هایم را پس داده بودم. در زندان اوین به دست حسینی، عضلی و ازقندی پذیرایی مفصل شده بودم.

کمالی همیشه کفش‌های نوک تیز می‌پوشید و با نوک کفش‌هایش به ساق پای من می‌زد. از بس با نوک کفش، به ساق پای من زده بود عصب‌های قسمت زانو به پایین من هنوز هم که هنوز است، درد می‌کند. او با شلاق به همه جای بدن از جمله سر و کله می‌زد.

رفتار مبارز انقلابی با شکنجه‌گر معروف ساواک

آنها اتاق هشت را کرده بودند اتاق شکنجه و آنقدر سروصدای شکنجه‌شدگان زیاد بود که ما شکنجه خودمان یادمان می‌رفت. تا می‌خواستیم یک لحظه بخوابیم از صدای شکنجه بیدار می‌شدیم.

شهید محمد کچویی بعد از انقلاب، مدتی رییس زندان اوین شد و اتفاقا کمالی جزو زندانی‌های همین زندان بود. محمد در این خصوص می‌گوید: یک بار که مرا برای شکنجه بردند به کمالی گفتم: من روزه هستم. قدری ملاحظه کن، اما او بیش‌تر مرا می‌زد. حالا کمالی چند ماه است که زندانی من شده، اما تنها یک بار که خیلی دروغ گفت، من به او گفتم خدا لعنتت کند. این نهایت کاری است که با او کردیم.  

رفتار مبارز انقلابی با شکنجه‌گر معروف ساواک
شهید کچویی در مدرسه رفاه در حضور امام

این بار برای محمد حکم حبس ابد زدند، اما با تغییر شرایط سیاسی در سال ۵۶ در ۲۸ خرداد سال ۵۶ بخشیده و آزاد شد. اما تلخی اتفاق سال ۵۴ شیرینی آزادی را برای کچویی تلخ کرده بود. او که روابط دوستانه خوبی با برخی از مجاهدین خلق داشت، وقتی شنید آنها ایدئولوژی خود را رسما به مارکسیسم تغییر داده‌اند، تمام روابط خود را قطع کرد و معتقد بود این تفکر، نجس است. همین موضوع کینه محمد را در دل منافقین کاشت تا روزی انتقام بگیرند.

رفتار مبارز انقلابی با شکنجه‌گر معروف ساواک

چرخ روزگار به نفع مبارزین چرخید و رهبری امام خمینی انقلاب اسلامی را به پیروزی رساند. حالا محمد کچویی شد زندانبان و شکنجه‌گران اوین در زمان طاغوت، شدند زندانیان او. از جمله آنها کمالی بود که البته محمد را به یاد نمی‌آورد: 

کمالی نه آن زمان کسی را می‌شناخت و نه الان کسی را می‌شناسد. به این علت که او همیشه مست بود. اما رفتار ما با او در زندان متفاوت است. تنها کاری که من با او کردم، این بود که در جواب دروغ‌هایش گفتم: خدا لعنتت کند.

محمد کچویی همه کارش برای خدا بود، حتی وقتی با منافقین در زندان مواجه می‌شد، سعی می‌کرد آنهایی را که از جهل و نادانی به منافقین پیوستند با موعظه و نصیحت از راهشان برگرداند و موفق شد تعدادی از آنها را نجات دهد. اما کینه محمد همچنان از دل منافقین بیرون نرفته بود و آنها به دنبال زدن ضربه‌ای به او بودند. 

کاظم افجه‌ای که به ظاهر در زندان خود را جزو توابین مجاهد نشان داده بود و ارتباط خوبی با این شهید برقرار کرده بود، تصمیم می‌گیرد زهر کینه را به جان محمد بریزد. روز ۸ تیر سال ۶۰ سرانجام تیر نفاق بر قلب محمد کچویی، رییس زندان اوین می‌نشیند و او را به آرزویش می‌رساند و شهید می‌شود.

رفتار مبارز انقلابی با شکنجه‌گر معروف ساواک

احمد قدیریان از شاهدان عینی این واقعه ماجرا را اینگونه شرح می‌دهد: 

روز هشتم تیر جلسه‌ای با حضور ۲۴ تن از حکام شرع، آقای لاجوردی، آیت‌الله قدوسی، آیت‌الله گیلانی و چندین نفر دیگر از جمله خودم در دادسرا تشکیل شد. کاظم افجه‌ای که متوجه قضیه شده‌ بود با هماهنگی سعادتی با سلاح کلاشنیکف که آن را روی رگبار گذاشته بود، پشت در جلسه قرار گرفت. آقای محمد میرآبی، مسئول دفتر آقای گیلانی متوجه او شد و از او پرسید: «اینجا چه می‌کنی؟» افجه‌ای در جواب گفت: «یک سؤال شرعی دارم و می‌خواهم از آقای گیلانی بپرسم». 

در واقع او برای قتل عام اعضای آن جلسه آمده بود؛ آقای میرآبی و آقای غفارپور معاون قضایی، او را از آنجا بیرون کرده و با تندی به آقای کچویی گفتند که برای چه او به اینجا آمده است. این آدم خطرناکی است. منتهی آقای کچویی به‌خاطر اینکه ایشان توبه کرده و بسیار انسان دل رحم و دلسوزی بود نمی‌پذیرفت، ولی دستور داد که اسلحه را از او بگیرند. در همان حال، افجه‌ای با موتور از اوین بیرون رفت و یک قبضه اسلحه‌ کمری رولور تهیه کرده، برگشت. 

بعداز اتمام جلسه، حکام شرع و دیگران در ضلع شرقی اوین زیر درختان نشسته بودند و پاسخ‌گوی توضیحات و مسائل شرعی زندانیان بودند؛ در همین حال، افجه‌ای به آنها نزدیک شده و اسلحه را به‌سمت آنها کشید. آقای لاجوردی متوجه قضیه شده، پشت درخت پنهان شد؛ آقای کچویی اسلحه خود را بیرون آورد، اما قبل از آن، افجه‌ای تیری به سر او زد. کچویی را به بیمارستان تجریش بردند که حین عمل جراحی، به شهادت رسید. چند نفر دیگر از حکام شرع، مجروح شدند و محافظین آقای لاجوردی او را دستگیر کرده، به پشت‌بام دادسرا بردند. هنگامی‌که آقای لاجوردی از او بازجویی کرد که برای چه این کار را کردی؟ اسلحه را از کجا آوردی و غیره. ایشان اظهار داشت که من تشنه‌ام و درخواست یک لیوان آب کرد. بعد از اینکه آب را خورد، خود را از پشت بام به پایین پرت کرد؛ او را به بیمارستان رساندند، اما بعداز یکی دو ساعت به هلاکت رسید».

رفتار مبارز انقلابی با شکنجه‌گر معروف ساواک

بالاخره محمد در سن ۳۱ سالگی به شهادت رسید و پیکر پاکش در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد. 



منبع خبر

رفتار مبارز انقلابی با شکنجه‌گر معروف ساواک بیشتر بخوانید »

پیام‌های انقلاب اسلامی به زبان امروزی در فضای مجازی منتشر شود


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، حجت الاسلام وحید رحمانی درمصاحبه با برنامه «تنگه احد» رادیو گفت‌وگو که با موضوع فضای مجازی، زبان هنر و انقلاب اسلامی برگزار شد، اظهار داشت: خداوند در قرآن کریم اشاره دارد که باید با مردمان هر قوم به زبان خود آن‌ها سخن گفت حال اگر ما می‌خواهیم که انقلاب ما و ارزش‌هایی که از ابتدا درباره آن صحبت کرده ایم و جز آرمان‌های ما بوده امروز هم در نسل جوان ما اثرگذار باشد آن‌ها را دنبال کرده و درون خود رشد دهند.

وی افزود: باید سعی کنیم با زبان خود جوان‌ها با آن‌ها صحبت کنیم و پیام‌های انقلاب را به زبان امروزی در فضای مجازی و رسانه‌ها پیاده سازی کنیم.

فعال فضای مجازی بیان کرد: یکی از علت‌هایی که ما در این موضوع کند بوده ایم و نتوانستیم آن را خیلی سریع و روان و به زبان امروز جوان مطرح کنیم این است که به طور مثال شبهاتی امروزه در فضای دین و سیاست و جوان مطرح می‌شود و بسیار تخصصی درباره آن برنامه ریزی دارند تا چگونه جوان ما را زمین گیر کنند، اما وقتی ما می‌خواهیم جواب آن شبهه را دهیم می‌بینیم که به یک عکس نوشته اکتفا می‌شود که قطعا آن اثرگذاری را نخواهد داشت.

حجت الاسلام رحمانی گفت: با شکل گرفتن فضای مجازی وقتی ما می‌خواهیم از یک فضای سنتی به یک فضای مدرن وارد شویم با یکسری واکنش‌ها مواجه خواهیم شد که حتی ما با این واکنش منفی نیز در حوزه علمیه هم روبرو هستیم که از سوی دیگر خوشبختانه مقام معظم رهبری همه روحانیون و خطبا را ترغیب می‌کنند تا از این فرصت استفاده کنند چرا که یک فرصت بسیار بی‌نظیر است.

وی تصریح کرد: اگر ما بخواهیم از این فرصت برای گفتمان سازی انقلاب استفاده کنیم در ابتدا باید ساز و کار این فضا را یاد گرفته تا بدانیم که چگونه باید با مخاطب ارتباط برقرار کرده و از این فضا چطور استفاده کنیم چرا که بعضا استفاده ما استفاده نادرستی از فضای مجازی است؛ به طور مثال می‌خواهیم از موضوعی انتقاد کنیم، به نحوی این انتقاد را انجام می‌دهیم که به طور کلی آن موضوع را از ریشه می‌کوبیم و سبب می‌شود که دشمن از این نقد ما به نفع خود استفاده کند.

مدرس حوزه گفت: اولین موضوع این است که ما باید بلد باشیم از این فرصت استفاده کنیم، حال فضای مجازی هم به همین شکل است؛ یعنی ممکن است که فضای مجازی آلودگی‌هایی داشته باشد چرا که در حال بازی در زمین دشمن هستیم و از ظرفیت‌هایی که آن‌ها ایجاد کرده اند استفاده می‌کنیم، اما ما به دنبال این هستیم تا از این مهم به نفع اسلام و انقلاب مان استفاده کنیم.

حجت الاسلام رحمانی خاطر نشان کرد: این آلودگی‌ها نباید سبب شود که ما اصل کار را کنار بگذاریم و این یک نکته بسیار مهم است که نباید آن را فراموش کنیم.

ورود فضای مجازی به ایران بدون پیوست فرهنگی بوده است

بابک کرباسی در ادامه برنامه «تنگه احد» اظهار کرد: یک واقعیتی که وجود دارد و باید آن را پذیرفت این است که ما در فضای مجازی متاسفانه در حوزه انقلاب خیلی کم فروغ حاضر شده ایم و این نکته را نباید از یاد برد که ورود فضای مجازی به ایران بدون پیوست فرهنگی و بدون زیر ساخت و فکر فرهنگی بوده است.

وی افزود: اکنون حاکمیت در زمانی به بحث فضای مجازی ورود پیدا کرده که این مهم به اواسط راه رسیده است و عملا ذائقه مردم شکل گرفته و تمام این موارد اتفاق افتاده است و به این ترتیب کار سخت‌تر می‌شود.

تولیدکننده بازی‌های رایانه‌ای گفت: یک نکته بسیار مهم که وجود دارد این است که فضای مجازی متعلق به اپوزیسیون بوده و این تفکر با انقلاب اسلامی و هر آنچه که به این تفکر نزدیک باشد مخالف است که ما شاهد مثال این موضوع را در بحث شهادت سردار سلیمانی دیدیم که هر آنچه در فضای مجازی، سایت و شبکه‌های اجتماعی به نام ایشان بود را بستند؛ ما در این فضای مجازی غریب هستیم و بر این موضوع هم قانون گذاری نداشته ایم.

کرباسی خاط نشان کرد: شهروندان عزیز باید به این نکته توجه داشته باشند که هر آن چیزی را که در فضای مجازی می‌بینند را باور نکنند چرا که ما یکسری تماشاگر نما در فضای مجازی داریم که از سایر کشور‌ها بوده، اما به زبان فارسی مسلط بوده که نباید فریب آن‌ها را بخوریم.

وی در خاتمه تصریح کرد: حاج قاسم سلیمانی ثمره انقلاب بود و زندگی و حیات ایشان ثابت کرد که می‌شود هنوز انقلابی بود و انقلابی زندگی کرد که این موارد تماما شریان‌های اصلی انقلاب است که اگر این مهم بین جوانان زنده شود و بین جوانان بچرخد فرهنگ انقلابی می‌تواند دوباره صادر شود.

در ادامه، امیر حسین سمیعی مدیر موسیقی سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران اظهار کرد: جدیت هنر انقلاب در فضای مجازی یک عنصر بسیار مهم است و ما باید ببینیم که چقدر به این مسئله توجه داشته ایم تا این مهم جهانی شود و برای آن راهکار‌های مناسبی در نظر بگیریم.

وی افزود: اساسا در یک دهه اخیر انقلاب ما تلاش کرده ایم روریکردی که در حوزه شعر و ترانه در پیش گرفته‌ایم در حوزه‌های بین المللی است که به طور مثال در حوزه مقاومت، شهید چمران اقداماتی صورت گرفته است.

مدیر موسیقی سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران با بیان اینکه در چند دهه اخیر به طور عام حوزه فرهنگی را رها کرده ایم خاطر نشان کرد: جریان امپراطوی رسانه‌ای دنیا مراقب این مسئله هستند که این اتفاق نیافتد و بن مایه داستان‌های‌شان ضد دین است و تفکر مخاطب عوض شده است؛ ما نسل جوان مان را در فضای مجازی به گونه‌ای تربیت کرده ایم که غریبه پرست باشد و این بی اعتمادی به وجود امده است.

سمیعی بیان کرد: ما در هنر انقلاب به نگاه آماتوری احتیاج نداریم چرا که آنقدر نگاه‌های خود جوش آماتوری آمده اند بلکه ما در هنر انقلاب خیلی احتیاج به ابزار تخصصی داریم.

در حوزه ساخت بازی‌های دیحیتال موضوعی که به وجود آمده عرضه و تقاضا تبدیل ذائقه و ساخته مردم و بردن به سمت استاندارد‌های موجود و جلوگیری از ولنگاری بازی و نظارت و کنترل اش اقناعی نبوده است.

استفاده از ابزار‌های قهری در اقدامات فرهنگی نشانه ضعف است

محمد رضا اصنافی اظهار کرد: ما متاسفانه در طول سال‌های گذشته یک نگاه اشتباهی به فضای مجازی داشته ایم و آن نگاه رسانه انگاری بوده است، اما اکنون طی ۱۵ سال اخیر فضای مجازی دیگر یک رسانه نیست بلکه یک زیر ساخت اجتماعی که وجوه مختلف زندگی انسان را میزبانی می‌کند.

وی افزود: فضای مجازی یک زیر ساخت است که ما باید امکان حضور گفتمان‌های مختلف را فراهم کنیم و باید از این فضایی که ایجاد می‌شود به نغع خود استفاده کنیم؛ حال اگر ما بتوانیم به یک قدرتی برسیم که خودمان میزبان فضای مجازی مان باشیم و بتوانیم گفتمان مان را توسعه دهیم آن روز روز موفقیت ما است.

عضو اسبق شورای عالی فضای مجازی تصریح کرد: تصور اینکه ما مثل گذشته یک تولید کننده محتوا داشته باشیم و یک بخش عظیمی از مردم مصرف کننده باشند این تصور، تصور قدیمی است چرا که باید این مهم را بپذیریم که امروز مرز تولید و مصرف به هم ریخته است و ما با یک جریان اجتماعی تولید محتوا مواجه هستیم.

اصنافی بیان کرد: اولین دلیل اینکه ما خودمان نتوانسته ایم در فضای مجازی بر مخاطب اثر بگذاریم این است که ما نیاز مخاطب را نشناخته ایم و دنبال تحلیل خاص خود بر مخاطب هستیم. حال برای اینکه بتوان با مخاطب ارتباط برقرار کرد این است که اعتماد مخاطب را به این سمت جذب کرده که ما در این زمینه بسیار ضعیف هستیم.

وی گفت: ما در حوزه بازی در بحث فضای مجازی دل این حوزه با تمام ضعف‌های موجود این مهم یکی از بهترین حوزه‌هایی بوده که توانسته‌ایم نسبت به دیگر حوزه‌ها ورود داشته باشیم؛ حال با آنکه با تمام فشار‌های جدی مالی که بر تولید کننده‌ها بوده است و ما با یک برآِینیدی مواجه هستیم که تولید کننده داخلی نه سرمایه داخلی داردو هزار مانع نظارتی و اقتصادی جلوی خود دارد رقابت کند.

فعال در مرکز رسانه‌های دیجیتال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تصریح کرد: تولیدکننده داخلی و بازی‌ساز ما می‌خواهد با رقیبی مواجه شود که با ارزان‌ترین قیمت وارد کشور می‌شود و به راحتی توضیح می‌شود و ذائقه‌ای هم که شکل گرفته براساس همان بازی‌های خارجی است که این کار را به واقع برای تولید کننده سخت می‌کند چرا که جوان ما بازی‌هایی را انجام داده که بهترین استاندارد‌های دنیا را دارد و سرمایه‌گذاری عظیمی روی آن صورت گرفته است.

اصنافی گفت: ما برای اینکه در آینده فضای مجازی سهم و قدرتی داشته باشیم باید دو راهبرد کلی را در نظر بگیریم که نخستین آن میزبانی از پلتفرم‌ها است تا بتوانیم در فضای مجازی زمین بازی را ما تعریف کنیم و زمین بازی به دست ما باشد تا در زمین بازی دیگران کنش کنیم.

وی در خاتمه تصریح کرد: دومین کار که پیش نیاز موضوعی قبلی است این است که در یک مبارزه نرم فرهنگی پیروز باشیم و هر چه از ابزار‌های غیر فرهنگی، قهری، امنیتی، انتظامی و قضایی بخواهیم برای مبارزه فرهنگی استفاده کنیم این نشانه ضعف در مبارزه فرهنگی است.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

پیام‌های انقلاب اسلامی به زبان امروزی در فضای مجازی منتشر شود بیشتر بخوانید »

جاسازی اعلامیه‌های امام (ره) در جامهری/ محفل نوجوانان پاتوق روحانیون و مبارزین انقلابی شد


به گزارش خبرنگار مجاهدت به نقل از گروه حماسه و جهاد دفاع‌پرس، محمود بازرگانی زندانی سیاسی قبل از انقلاب و مبارز علیه رژیم ستم‌شاهی در برنامه فجرآفرینان رادیو گفت‌وگو اظهار داشت: ۲۸ اردیبهشت ۵۳ در ۱۷ سالگی توسط ساواک به جرم پخش اعلامیه‌های امام خمینی (ره) دستگیر و روانه زندان شدم.

وی افزود: از سال ۱۳۴۹ به بعد مساجد و هیئت‌ها پاتوق مبارزین و فعالین بود و حضور داشتیم، پدرم قاری قرآن بود و از همان دوران کودکی با آیات قرآن انس گرفته بودم به همین دلیل فعالیت‌های مذهبی برایم ارزشمند بود و همواره به دنبال چنین فعالیت‌هایی بودم.

بازرگانی بیان کرد: پس از اتمام جشن‌های ۲۵۰۰ ساله به فکر راه‌اندازی محفلی با عنوان محفل اسلامی نوجوانان در محله خود بودیم و در این محفل جلسات هفتگی برگزار می‌شد و از بزرگان جهت ایراد سخنرانی دعوت می‌شد و نوجوانان محله بسیار فعال بودند در زمینه آگاه‌سازی و مقالاتی مطالعه می‌کردیم و از اسامی پنهان در مقالات استفاده می‌کردیم تا مشکلی به وجود نیاید در مقالات به جای به کار بردن لفظ شاه از کلمه معاویه استفاده می‌کردیم.

این مبارز انقلابی اشاره کرد: فعالیت محفل اسلامی نوجوانان محله جوادیه به قدری زبان‌زد شد که بسیاری از روحانیون و ائمه جماعت مساجد در این جلسات شرکت می‌کردند.

وی خاطرنشان کرد: در آن زمان ساواک حساسیت شدیدی بر روی برگزاری مراسمات مذهبی داشت و گزارشات این محافل از طریق مخبرین ساواک به دست آن‌ها می‌رسید که علت دستگیری بنده نیز توسط ساواک به همین دلیل بود.

بازرگانی بیان کرد: آنچه که باعث شد که بنده فعالیت عمیق خود را در راستای مبارزه آغاز کنم مدرسه برهان و فعالیت‌های مذهبی و سخنرانی‌هایی بود که در این مدرسه برگزار می‌شد.

وی مطرح کرد: در رمضان سال ۵۲ دنبال جنگ رمضان اعراب اسرائیل که برای موشک باران مناطق جولان از آبادان سوخت‌گیری می‌کردند امام خمینی (ره) بیانیه‌ای صادر کردند علیه این حرکت رژیم صهیونیستی که بنده پس از دریافت اعلامیه امام مسیر زندگی و حرکت بنده به طور کلی تغییر پیدا کرد در اعلامیه امام فرموده بود هر مسلمانی که اعلامیه را مطالعه می‌کند در جهت تکثیر و پخش آن بین مسلمانان اقدام کند که از آن روز بنده وارد مسئله تکثیر و پخش اعلامیه در مساجد محله جوادیه و شهر ری شدم.

این فعال انقلابی اظهار کرد: اعلامیه‌ها را در جامهری‌های شرکت تعاونی قرار گذاشتیم و در محله جوادیه بسیار موثر بود و نفراتی که اعلامیه‌ها را دریافت می‌کردند اگر روحیه مبارزه داشتند به تکثیر و پخش آن اقدام می‌کردند که در برخی مناطق محروم و فقیر نشین شهر ری به شدت پخش شد و برای ساواک جای سوال بود که چگونه این حجم از فعالیت بدون آنکه کسی از مخبرین یا افراد ساواک متوجه شود انجام شده است.

بازرگانی گفت: برای اینکه فعالیت‌های مبارزه‌ای‌مان دور از چشم ساواک انجام شود قرار‌هایی بر کوه‌ها گذاشته بودیم تا برخی از هماهنگی‌های فعالیت‌های خود را در این مناطق دور از چشم ساواک انجام دهیم که این فعالیت‌ها سبب آشنایی ما با بیشتر دانشجو‌ها و فعالین دانشگاه تهران شد.

انتهای پیام/ 112



منبع خبر

جاسازی اعلامیه‌های امام (ره) در جامهری/ محفل نوجوانان پاتوق روحانیون و مبارزین انقلابی شد بیشتر بخوانید »