سامانه فیلیمو

چرا اکران آنلاین «غریب» به کارویژه «فیلیمو» تبدیل شد؟ +عکس و فیلم

چرا اکران آنلاین «غریب» به کارویژه «فیلیمو» تبدیل شد؟ +عکس و فیلم



کاراکتر بابک حمیدیان در فیلم غریب می‌گوید: دوسال پیش یک شب زمستان با سعید رفتیم روی تپه‌های اوین از بالا زندان را نگاه کردم، بهش گفتم ما انقلاب کردیم این زندان خالی شود اما هنوز هم جا نداریم.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق – طی هفته گذشته اکران آنلاین فیلم «غریب» در پلت‌فرم «فیلیمو» آغاز شد و تردیدها و پرسش‌هایی درباره عدم ارتباط محتوای فیلم با رویکرد اخیر سامانه فیلیمو مطرح شد.

ابهام غیرقابل حل درباره پخش این فیلم از پلت‌فرم مذکور، به عدم هم‌خوانی محتوایی «غریب» و سیاست‌های متنی و فرامتنی سامانه پخش‌کننده بازمی‌گردد. فیلمی با محوریت «شهید محمد بروجردی» ساخته شده و از «فیلیمو» اکران آنلاین می‌شود. این کاراکتر مهم تاریخی که در خنثی کردن یک آشوب اقلیمی در کشور نقش مهمی دارد، چه ارتباطی با سامانه‌ای دارد که از بدو آشوب‌ها با یک اسم رمز خاص هشتگ‌سازی کرد؟

این پرسش‌ها زمینه را برای یک بازنگری اساسی در محتوای فیلم غریب تشدید می‌کند.فیلم بسیار خوبی که دارای نیمه تاریک و نیمه روشنی است.

فیلمبرداری این اثر از ۱۲ شهریور ۱۴۰۱ آغاز شد و بخش اعظمی از زمان فیلمبرداری اثر با آشوب‌های سال‌ گذشته همزمان شد و فیلمبرداری تقریبا در دی ماه به پایان رسید.

عوامل فیلم تصمیم نداشتند که این فیلم را به جشنواره برسانند. استناد این مسئله را می‌توان در گفت‌وگوی محمد حسین لطیفی با خبرگزاری صبا جستجو کرد.

او در این گفت‌وگو اشاره می‌کند: ۵ شب قبل از جشنواره دو نفر آدم خودشان را ملزم کردند که حالا که اینگونه شد باید کار به جشنواره برسد و آنطور که لطیفی در همین گفت‌وگو روایت می‌کند فیلمنامه با تغییراتی حین زمان فیلمبرداری مواجه بوده است.این مستند در تحلیل ‌محتوایی اثر تاثیر بسیاری خواهد داشت و در ادامه این گفت‌وگو لطیفی بر تغییر فیلمنامه توسط نویسندگان صحه می‌گذارد.

الگوی سیاه و سفید کردن تصاویر حماسی قهرمان دفاع مقدس

فیلم «غریب» ادامه یک الگوی مد شده در سینمای ایران است که نگاه سیاه و سفیدی به قهرمانان هشت سال جنگ تحمیلی دارد. بنیانگذار این مشی نمایشی «محمدحسین مهدویان» است. او در روانشناختی نمایشی از «شهیدحاج احمد متوسلیان» از گزاره پررنگ کردن مناسبات خانوادگی استفاده کرد تا خشونت شخصی که به این شهید نسبت می‌دهد را تئوریزه کند. او اثرات روانی تصیمات خانوادگی پدر شهید را در مبارز و انقلابی شدن احمد متوسلیان دارای تاثیر توصیف می‌کند.

سیاست یکی به نعل یکی به میخ، به عنوان الگوی پیش‌تر استفاده شده زمانی در این فیلم زمانی پررنگ تر می‌شود که با استفاده از صدای واقعی شهید متوسلیان موضوع مسائل مالی مرتبط با نهادی که «حاج‌احمد» در آن فعالیت می‌کند را چاشنی وجه انتقادی «ایستاده در غبار» می‌کند.

همین الگوی پرداخت دراماتیک «سیاه و سفید»ی در مورد موقعیت مهدی مورد استفاده قرار گرفت. در این فیلم موقعیت تحت فشار قرار گرفتن «حمید باکری» و نوشتن توبه نامه با استفاده از فصلی تحت عنوان “من باکری نیستم” چاشنی روایت فیلم می‌شود تا قهرمان تنهایی که سایر فرماندهان از پشتیبانی او چشم‌پوشی کردند در متن اثر برجسته شود.

ادامه این سیاست در فیلم غریب به علتی همزمانی با آشوب‌ها پررنگ‌تر می‌شود. در افتتاحیه فیلم (سکانس آغازین) با چالش و جدلی پر ابهام بروجردی با فردی امنیتی آغاز می‌شود و دیالوگ‌های دوپهلوی فیلم در متن اثر گسترش پیدا می‌کند. د

ائما در فیلم تاکید می‌شود گزارش‌هایی منفی درباره فعالیت‌های «شهید بروجرودی» به نگارش درآمده و او به این مسائل بی اعتناست. گویی او فرمانده‌ای است که عملکردش مطلوب سازمانی نیست که در آن فعالیت می‌کند. مصداق چنین ارائه‌ای در اختلاف حمید باکری در فیلم موقعیت مهدی و جدل شهید«محسن وزوایی» و حاج احمد متوسلیان در ایستاده در غبار نمود پیدا می‌کند.

در تبیین گزاره پرداخت دراماتیک «سیاه و سفید» فرماندهان جنگ، به مشی حماسی قهرمان محوری در فیلم غریب باید اشاره کرد.در بخش سفید فیلم، پرداختن به وجوه شاعرانه، هنر دوستی و دلیری «شهید» در فیلم از کیفیت بالایی برخودار است، اما برخی منولوگ‌ها و دیالوگ‌های دارای معنایی دو پهلوست.

شعار «عاشقانه‌ای برای آزادی » تبدیل به یکی از دستاویزهای تبلیغاتی فیلم در فضای مجازی شد.

فیلمی که تولید آن با آشوب‌های اخیر همزمان شد. در روزهایی که پس از فوت مرحومه مهسا امینی در اغلب شهردهای کردنشین فضای اعتراضی ناگهان شعله‌ور شد توجه به کاشت منولوگ کاک شوآن در متن بسیار قابل تاویل و بررسی است. کاک شوان خطاب به سایر همراهان کومله مسلحش می‌گوید:

برش تصویری اول

تن تمیز، خون تمیز می‌خواهد. ما از جان و مالمان گذشتیم مردم هم با ما هستند. فقط حرف کرد و کردستان نیست، سقز مریوان، پاوه، بانه و همه و… مثل شما آمده‌اند به میدان. سنندج چشم حرکت است، بیرق سرخ حرکت. فرداست… که فریاد آزادی خواهی ما از خراسان تا آذربایجان، از گیلان تا سیستان همه جا شنیده شود. وقتی هم که خلق راه بیفتد، هر خس و خاشاکی را با خودش می‌برد.

در صورتیکه شعارهای کومله به صورت گل درشت در همان مقطع صرفا درباره اقلیم کردستان مطرح می‌شد، اما کاک‌شوان منولوگی را ادا می‌کند که توسط آشوب‌طلبان در پاییز سال گذشته تکرار می‌شد و عمدتا ادعا می‌کردند موج این آشوب‌ها به تدریج گسترش پیدا خواهد کرد. در این منولوگ کاک شوان از شهرهایی نام می‌برد که غلظت آشوب‌، در آن‌ها بیشتر بود.

در سکانسی خاص شهید بروجردی از همکاران امنیتی‌اش در مورد دستگیر شدگان در قائله سنندج سئوال می‌کند. کاراکتر امنیتی با ایفای رحیم نوروزی، درباره دستگیر شدگان پاسخ می‌دهد تعدادشان خیلی بیشتر از پیش‌بینی‌هاست و تمامی آسایشگاه‌ها را تبدیل به زندان کردیم.

برش تصویری دوم

در این بخش یک دیالوگ از شهید برجرودی شنیده می‌شود که قطعا صحت و استدلال تاریخی و دارماتیک ندارد و از همان چاشنی‌های دوپهلویی محسوب می‌شود که برای روند پررنگ شدن این‌همانی‌های مرسوم به کار گرفته شده است.

کاراکتر بابک حمیدیان در فیلم غریب می‌گوید: دوسال پیش یک شب زمستان با سعید رفتیم روی تپه‌های اوین از بالا زندان را نگاه کردم، بهش گفتم ما انقلاب کردیم این زندان خالی شود اما الان جا نداریم. هنوز هم جا نداریم.

نکته مهم در مورد این مونولوگ تحمیل شده این است که دستگیرشدگان در روایت فیلم در منطقه کردستان زندانی شده‌اند و هیچ ارتباطی با زندان اوین و توصیف آن ندارند. آنچیزی که چالش این همانی سازی فیلم را تشدید می‌کند تاریخ‌های استفاده شده در متن اثر است.

 چرا اکران آنلاین «غریب» به کارویژه «فیلیمو» تبدیل شد؟ +عکس و فیلم
تصویری از فیلم که تاریخ آغاز آشوب‌های اقلیمی در آن درج شده است. این تاریخ فروردین ۱۳۵۹ است.

روایت فیلم از تاریخ فروردین ۱۳۵۹ آغاز می‌شود. کاراکتر بروجردی در فیلم ادعا می‌کند که دو سال قبل چنین آرزویی داشته که این تاریخ با درنظر گرفتن زمان فیلم به فروردین ۱۳۵۷ بازمی‌گردد و همزمانی فیلمبرداری فیلم با آتش گرفتن زندان اوین و دستگیری فعالان مرتبط با آشوب‌های اخیر یکبار دیگر موجب شلوغی زندان‌ها شد. در حالیکه در فروردین ۱۳۵۷ هنوز انقلابی رخ نداده بود.

برش تصویری سوم

در ادامه روایت در سکانسی که با خط اصلی روایت تناسبی ندارد، شهید بروجری به یکی از همقطارانش می‌گوید: حال این مردم را باید خوب کرد، مردم امنیت داشته باشن، عزت نداشته باشن، بازم حالشون بده. دین و عزت و احترام شکم سیر می‌خواهد، ول کن این گزارشو، اون گزارشو!!بچسب به حال مردم مردم باید آروم باشن، نفس بکشن، زندگی کنن. باید زندگی کنن…

برش تصویری چهارم

و در تبلیغات فیلم از زبان کاراکترهای مختلف فیلم جملات زیر را می‌شنویم:

برای چی داری می جنگی، باید بدونم برای چی می‌جنگم، برای چی می‌جنگم. به اسم آزادی داریم سر اصل آزادیو می‌بریم، داریم همدیگرو می‌کشیم،سرچی؟ و دربخشی از دیالوگ‌هاش کاراکتر بروجردی می‌گوید: برد ما تعداد کشته‌هامون مشخص نمی‌کنه به والله. هر کدام از اینا که بیان سمت ما برد ماست. باهاشون حرف نمی‌زنید؟و در منولوگی از کاراکتر تیمسار فلاحی می‌شنویم: همه چی قاطی شد، سخت میشه، حق و باطل رو فهمید.انقلاب نکردیم هر کسی هر کاری دلش خواست بکنه!امر به معروف یعنی چی؟تو که می‌دانی در چه شرایطی هستیم چرا آتیش رو نمی‌خوابانی و نفر مقابل پاسخ می‌دهد: آتش خود شمایی آقای بروجردی.

و در سکانسی مهم و معنادار از فیلم شاهد هستیم که شهید بروجردی عده ای جوان حدودا ۱۶ تا ۲۰ ساله را از زندان آزاد می‌کند و با شماتت کاراکتر امنیتی فیلم مواجه می‌شود.یا دیالوگی در فیلم دائما اشاره می‌کند چرا با زندانیان حرف نمی‌زنید به تیترهای گفت‌وگو محور حوادث چند ماه قبل پهلو می‌زند.

درواقع غیر از خط اصلی روایت که به صورت جذابی با محوریت شهید بروجردی ساخته شده تماشاگر با شعارهای دوپهلویی عجیبی مخاطب مواجه می‌شود و رخدادهای پاییز سال گذشته را در ذهن مخاطب متبادر می‌کند.

برش تصویری پنجم

یک شگرد دیگری که در فیلم‌های ساخته شده درباره قهرمانان جنگ استفاده می‌شود این است که تطبیقی آرمانی از نهادی است که این قهرمانان لباس آن را پوشیده‌اند در افکار عمومی شکل بگیرد تا موقعیت و رشادت قهرمانان از نهادی که لباس آن را بر تن کرده‌اند تفکیک شود.

 چرا اکران آنلاین «غریب» به کارویژه «فیلیمو» تبدیل شد؟ +عکس و فیلم

قطعا این تصویرسازی با هدف تعمیم به شرایط امروز ساخته می‌شود. کما اینکه فیلم غریب مستند به برخی شعارها و منولوگ‌های استفاده شده به نقد رادیکال و در لحظاتی از فیلم فراکنی و تحریف در افکار عمومی را دنبال می‌کند.

با این حال این فیلم لحظاتی دارد که رویکردهای دوگانه فیلیمو را تامین می‌کند. این سامانه یک سریال امنیتی بدون مجوز را تحت عنوان «سقوط» تولید و توزیع می‌کند و در پیامک تبلیغاتی برای کاربرانش این جمله را استفاده می‌کند: سقوط نزدیک است.

 چرا اکران آنلاین «غریب» به کارویژه «فیلیمو» تبدیل شد؟ +عکس و فیلم
تبلیغات فیلیمو برای فیلم غریب

فیلم غریب دست کم همان کارکرد را برای سامانه دارد تا با استفاده از برش‌هایی که در متن گزارش به صورت مستدل ارائه شد، از متن فیلم به عنوان دستاویزی انتقادی نسبت به وضع موجود و دنباله‌سازی محتوایی برای آشوب‌های اخیر استفاده کند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

چرا اکران آنلاین «غریب» به کارویژه «فیلیمو» تبدیل شد؟ +عکس و فیلم بیشتر بخوانید »

سقوط نظرسنجی‌های معتبر با کارویژه سفارشی برای «سقوط»/ رپرتاژ آگهی سریال ضدامنیتی با چه هدفی منتشر شد؟ +عکس

سقوط نظرسنجی‌های معتبر با کارویژه سفارشی برای «سقوط»/ رپرتاژ آگهی سریال ضدامنیتی با چه هدفی منتشر شد؟ +عکس



از نحوه سفارش و انتشار نظرسنجی سفارشی ایسپا می‌توان دریافت فیلیمو قصد دارد برای ادامه پروژه سقوط برنامه‌ریزی کند و برای ادامه فعالیت غیرقانونی خود به دنبال کسب مشروعیت است.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق – مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا) تازه‌ترین نظرسنجی خود را به تولیدات شبکه نمایش خانگی، تحت عنوان «سنجش نظرات کاربران درباره سریال سقوط» اختصاص داده است. طبق ادعای این مرکز در این نظرسنجی بیش از هزار نفر از سراسر کشور به صورت تلفنی مشارکت کرده‌اند و نتایج آن به صورت گسترده در رسانه‌های عمومی و خبرگزاری‌های رسمی منتشر شده است.

این نخستین باری نیست که این مرکز با محوریت فیلیمو و محصولاتش، در قالب آمار و نظرسنجی، برای شبکه نمایش خانگی و تولیدات آن رپرتاژ می‌رود.پیش از این ایسپا در جهت تطهیر روند فعالیت‌های فیلیمو آماری را تحت “تماشای ماهواره بعد از عضویت کاربران در فیلیمو کاهش یافته است “منتشر کرد.

رپرتاژ آگهی سریال ضدامنیتی سقوط برای گدایی آگهی از صباویژن منتشر شد؟/ سقوط نظرسنجی‌های معتبر با کارویژه سفارشی برای سقوط

این نظر سنجی برای تاکید بر گسترش و تغییر دائقه مخاطبان آثار نمایشی منتشر شد و کاملا اهداف آن مشخص است که به دنبال اثبات مرجعیت مدیایی این سامانه به عنوان ابزار قدرت نرم حاکمیت است. در حالیکه بررسی دقیق این نظرسنجی نشان می‌دهد که تنها ۸۰۳ نفر در آن شرکت کرده‌اند.

رپرتاژ آگهی سریال ضدامنیتی سقوط برای گدایی آگهی از صباویژن منتشر شد؟/ سقوط نظرسنجی‌های معتبر با کارویژه سفارشی برای سقوط

ایسپا در مقدمه گزارش خود اشاره می‌کند که این آمارسازی را با درخواست روابط شرکت فیلیمو انجام داده است و در ابتدای متن اشاره می‌شود افرادی که در این نظرسنجی مشارکت کرده‌اند ۸۰۳ نفر از مشترکان این سامانه هستند.

در واقعا این مرکز افکارسنجی آشکارا تبدیل به بازوی تبلیغاتی این سامانه شده و این آمارسازی که مردم به نسبت گذشته از شبکه‌های ماهواره‌های استفاده نمی‌کنند و به جای آن محصولات فیلیمو را تماشا می‌کنند، یک رپرتاژ اگهی بدون ارزش پژوهشی و یا قابلیت استناد در مراجع ناظر و تصمیم گیر محسوب می‌شود.

در مرحله بعدی، رپرتاژ آگهی مذکور به عنوان یک نظرسنجی مرجع در رسانه‌های حق‌العمل‌کار با گرایشات متنوع سیاسی و به صورت گسترده منتشر می‌شود. این قضیه در نوع خود بسیار جالب است که در حالیکه حواشی اخیر و انتشار نامه‌های ساترا نشان می‌دهد تمامی آثار اخیر این سامانه بدون مجوزهای رسمی منتشر شده‌اند و پشتوانه‌ رسانه‌ای این تحرکات را می‌توان به چنین رپرتاژهایی نسبت داد.

همانطور که فصل نخست سریال «سقوط» با اهداف دیگری و بدون پروانه ساخت و نمایش از نهادهای معتبر فرهنگی در داخل سیستم ساخته شده، نتیجه نظرسنجی‌های این مرکز و انتشار هدفمند آن نمی‌تواند دستاویزی برای عبور از قوانین رسمی باشد.

رپرتاژ آگهی سریال ضدامنیتی سقوط برای گدایی آگهی از صباویژن منتشر شد؟/ سقوط نظرسنجی‌های معتبر با کارویژه سفارشی برای سقوط

رپرتاژهای فیلیمو و چشم طمع به تبلیغات صباویژن

«فیلیمو» یکی از شرکت‌های زیر مجموعه هولدینگ «صباایده» است. یکی دیگر از شرکت‌های مادر این مجموعه «صباویژن» نام دارد که بر اساس شنیده‌ها سهم قابل توجهی از آگهی‌های فضای مجازی کشور را در اختیار دارد. صباویژن مهمترین بیلبوردهای شهری و جریان آگهی‌های مجازی پولساز را در اختیار دارد و هیچ رسانه خصوصی، دولتی و حتی حاکمیتی فعال در فضای مجازی نیست که نیازمند آگهی‌های شرکت قدرتمند صباویژن نباشد.

چنین نظرسنجی‌هایی در راستای سیاست‌ تطهیر عملکرد این سامانه تنطیم و در ابعاد گسترده در خبرگزاری‌های رسمی و دولتی منتشر می‌شود. اما تولید و نشر چنین محتواهایی به این دلیل نیست که رسانه‌های مرجع داخلی از پیروزی جایگزینی فیلیمو، به عنوان یک مدیای رسمی داخلی در مقابل شبکه‌های ماهوارهای مسرور باشند، بلکه هدف رسمی کاسه گدایی گرفتن در مقابل صباویژن است که قدرتمندترین و پولسازترین شبکه تبلیغاتی و سفارش دهنده آگهی در فضای مجازی است.

در نتیجه هر وب سایت خبری، خبرگزاری رسمی اعم مستقل یا وابسته، صفحات تلگرامی یا اینستاگرامی سیاسی یا سینمایی اگر نتایج این نظرسنجی و نمونه‌های مشابه را منتشر می‌کند، طبیعی است که نیم‌نگاهی هم به قراردادهای تبلیغاتی متعاقب آن با مجموعه صبا ویژن داشته باشند.

تبلیغ سریال ضد امنیتی سقوط برای صعود فیلیمو در افکار عمومی

در نظر سنجی اخیر منتشر شده ایسپا به این موضوع اشاره شده که ۶۲درصد از کاربران و مخاطبان سریال سقوط اعلام کردند با تماشای این سریال یاد مبارزات، رشادت‌ها و فداکاری‌های سردار شهید حاج قاسم سلیمانی برایشان زنده شده است.

رپرتاژ آگهی سریال ضدامنیتی سقوط برای گدایی آگهی از صباویژن منتشر شد؟/ سقوط نظرسنجی‌های معتبر با کارویژه سفارشی برای سقوط
گزارش مشرق همزمان با انتشار قسمت نخست این سریال بدون مجوزهای قانونی پروانه ساخت و پروانه نمایش تحت عنوان پروژه نادیده‌انگاری زحمات حاج قاسم

با انتشار اولین قسمت این سریال بدون مجوز پروانه ساخت و نمایش، مشرق گزارشی را با محتوا و تیتر “پروژه‌ نادیده‌انگاری زحمات حاج قاسم در موصل از سریال سقوط کلید خورد” منتشر کرد و ضمن اشاره به ابعاد داستانی این سریال آنرا یک تحریف تاریخی در مبارزه با داعش منهای سپهبد شهید سلیمانی توصیف کرد.

بیشتر بخوانید:

پروژه‌ نادیده‌انگاری زحمات حاج قاسم در موصل از سریال سقوط کلید خورد/ نسخه داخلی سریال «خلافت» چگونه تولید و پخش شد؟ +عکس و فیلم

همکاری ایسپا با روابط عمومی فیلیمو در نخستین نظرسنجی سازمانی این نهاد با موضوع “رقابت فیلیمو با شبکه‌های ماهواره‌ای” بسیار عیان است و در همان نظرسنجی نخست این نکته مطرح می‌شود جمع آوری ‌ها با محوریت کاربران فیلیمو تولید شده و این حدس چاشنی این تحلیل خواهد شد که نظرسنجی دوم نیز با محوریت کابران فیلیمو بوده است.

با این حال برای تحت الشعاع قرار دادن گزارش منتشر شده درباره انحرافات سریال سقوط در تصویرسازی از مبارزه با داعش، آنچه به عنوان خروجی ایسپا منتشر شده است، تلاش می‌کند توصیفی گزارشی بر خلاف تیتر منتشر شده را در نظرسنجی‌اش لحاظ کند.

رپرتاژ آگهی سریال ضدامنیتی سقوط برای گدایی آگهی از صباویژن منتشر شد؟/ سقوط نظرسنجی‌های معتبر با کارویژه سفارشی برای سقوط
نظرسنجی ایسپا در حالی با محوریت حاج قاسم سلیمانی گردآوری شده که سریال سقوط از حیث محتوا نوعی پروژه سلیمانی زدایی در مبارزه با داعش است

در کدام بخش‌های این سریال به سردار حاج قاسم سلیمانی اشاره می‌شود؟

در نظر سنجی القایی این عبارات درج شده که ۶۲ درصد از نظرسنجی‌هایی که درباره این افراد انجام شده یادآور مبارازت، رشادت‌ها و فداکاری سردار شهید سپهبد سلیمانی برایشان زنده می‌شود.

جمع‌آوری کنندگان و نشر دهندگان باید به این سئوال پاسخ دهند که در کدام بخش از این سریال به سپهبد سلیمانی، یاران، مبارزات، رشادت‌ها و فداکاری‌های ایشان اشاره می‌شود؟ حتی سریال از نشان دادن یکی از سربازان مبارز در صف مبارزه با داعش ابا دارد و چگونه می‌توان این سریال را به سپهبد سلیمانی نسبت داد در حالیکه بازیگر نقش اصلی آن مشغول باده‌نوشی با دیکتاتور کوچولوی لاس‌وگاس از ته‌مانده پهلوی است؟

رپرتاژ آگهی سریال ضدامنیتی سقوط برای گدایی آگهی از صباویژن منتشر شد؟/ سقوط نظرسنجی‌های معتبر با کارویژه سفارشی برای سقوط

حمیدفرخ‌نژاد مهمترین ابزار تبلیغاتی این سریال آنچنان در فضای مجازی برای عناصر فراری تبلیغ می‌کند که بیش از سریال سقوط، ژانگولرهای سیاسی او موجب تفریح افکار عمومی می‌شود.

در بخش دیگری گزارش ایسپا آمده است: در حالی حدود ۶۰درصد کاربران اعلام کردند سریال «سقوط» را تماشا کرده‌اند که ۳۲ درصد از پاسخگویان گفته‌اند تا پیش از پخش سریال «سقوط» هیچ محصول فرهنگی اعم از فیلم، سریال و کتاب راجع به داعش ندیده و نخوانده بودند.

این خط انحرافی در این نظرسنجی همان خط القایی را دنبال می‌کند تا فیلیمو را به عنوان رسانه قدرتمند ابزار قدرت نرم حاکمیت اما در جایگاهی مستقل تعریف کند که بهترین سریال امنیتی پرمخاطب را می‌تواند بسازد و این شیوه تبلیغی روشی است تا تخطی از قوانین مرجع حاکمیتی تحت‌الشعاع قرار بگیرد.

در ادامه این نظرسنجی آمده است: از بین تماشاگران سریال ۸۱ درصد موضوع سریال را مقابله با داعش و نجات مردم از دست داعش اعلام کرده‌اند. همچنین «قدرت ایران و نیروهای اطلاعاتی و امنیتی کشور و حفظ امنیت ایران» محورهای بعدی پاسخ مردم در خصوص سریال عنوان شده‌ است.

همچنین ۶۶درصد پاسخگویان به نظرسنجی ایسپا، تصویر ارائه شده از داعش در این مجموعه را منطبق با واقعیت دانسته‌اند؛ همچنین ۴۹درصد بینندگان اعلام کرده‌اند که با تماشای «سقوط» شناخت شان از داعش بیشتر شده و ۶۹درصد پاسخگویان نیز گفته‌اند پس از تماشای سریال، احساس نفرت و انزجارشان از داعش بیشتر شده است.

۷۵درصد کاربران اعلام کردند که تماشای این سریال، شناخت حقیقی‌شان از رفتار داعش با زنان را به میزان زیاد و خیلی زیاد افزایش داده و ۶۴درصد نیز از افزایش اطلاعات خود در خصوص مبارزه نیروهای امنیتی کشور با داعش پس از تماشای این سریال گفته‌اند.«جذابیت موضوعی، کیفیت ساخت و استمرار در انتشار قسمت‌های سریال سقوط» از نظر کاربران به ترتیب با ۸۸، ۸۷ و ۹۲ درصد «خوب و خیلی خوب» ارزیابی شده است.

رپرتاژ آگهی سریال ضدامنیتی سقوط برای گدایی آگهی از صباویژن منتشر شد؟/ سقوط نظرسنجی‌های معتبر با کارویژه سفارشی برای سقوط

اما در گل‌درشت‌ترین بخش این رپرتاژآگهی آمده است: از این نظرسنجی به برخی حواشی پیرامون این سریال و مخالفت صداوسیما با پخش آن، اشاره و نظرات مردم اخذ شد که بر این اساس، ۹۱درصد مخاطبان گفته‌اند این سریال مشکلی برای پخش نداشت و «باید» پخش می‌شد!

همچنین از کاربران سوال شده «تا چه اندازه تمایل دارید فیلم یا سریال‌هایی با محتوای مشابه سریال سقوط تولید شود؟» ۵۷درصد از مخاطبان گزینه زیاد و خیلی زیاد را انتخاب کرده‌اند.

شایان ذکر است ۷۷درصد پاسخگویان به این نظرسنجی متاهل، ۷۱درصد دارای تحصیلات عالی و ۷۰درصد نیز در گروه سنی ۳۰تا ۴۹سال قرار داشتند.

یکی از گزینه‌های نظرسنجی ایسپا به مخالفت سازمان صدا و سیما و به صورت مشخص ساترا در مورد پخش این سریال اشاره می‌کند. از منظری کاملا فنی بر پایه روال منطقی نظرسنجی‌ها ، این یک سئوال عمومی و حرفه‌ای مبتنی بر جمع آوری نظرات بی‌طرفانه محسوب نمی‌شود و دارای سوء گیری است.

نظرسنجی‌ عمومی غیررپرتاژی باید فاقد سوءگیری باشد. در سطور پیشین بر اساس ادعای همکاری ایسپا با روابط عمومی فیلیمو به این موضوع اشاره شد که جمع آوری نظرات با محوریت “رقابت با شبکه‌های ماهواره‌ای” به درخواست روابط عمومی این سامانه انجام شده است و سئوالات با کاربران فیلیمو مطرح شده است. با در نظر گرفتن این استدلال‌ها مشخص است که پیامد همکاری ایسپا با سامانه مذکور دارای اهداف مشخصی است.

نکته جالب این است که این نظرسنجی در وب سایت رسمی ایسپا منتشر نشده و صرفا خبرگزاری‌های رسمی به انتشار و پوشش آن اقدام کرده‌اند و طبیعی است بر اساس استدلال‌های این گزارش تمنای آگهی خواهی از صباویژن، می‌تواند یک خبرگزاری رسمی با دریافت پشتوانه دریافت بودجه، وادار به حمایت از سریالی کند که بدون نظارت، بدون مجوز پروانه ساخت و نمایش ساخته شده است.

در بخش دیگری از نظرسنجی به ساخت سریال‌هایی شبیه فیلیمو اشاره شده و رضایت ۵۷ درصدی درج شده است. از این نظر سنجی سفارشی می‌توان استدلال کرد، پیش تولید فصل دوم سریال سقوط یا محصول مشابهی از تیم فعلی، در همین زمان کلید خورده است.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

سقوط نظرسنجی‌های معتبر با کارویژه سفارشی برای «سقوط»/ رپرتاژ آگهی سریال ضدامنیتی با چه هدفی منتشر شد؟ +عکس بیشتر بخوانید »

صفحه اختصاصی بازیگر ضدایرانی در فیلیمو/ چرا «نازنین بنیادی» در سامانه‌های داخلی تبلیغ می‌شود؟ +عکس

صفحه اختصاصی بازیگر ضدایرانی در فیلیمو/ چرا «نازنین بنیادی» در سامانه‌های داخلی تبلیغ می‌شود؟ +عکس



بنیادی تبدیل به مهره‌ای شده که علی رغم داشتن یک کارنامه ضد ایرانی به عنوان بازیگری ایرانی تبار، سناریوهای فرمایشی سرویس های اطلاعاتی را در محافل مختلف قرائت می‌کند.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق – مخاطبان ایرانی داخل کشور برای نخستین بار تصویر او در موزیک ویدئو «بی‌خیال» در ترانه افشین جعفری خواننده ایرانی مقیم آلمان رویت کردند.

صفحه اختصاصی بازیگر ضدایرانی در فیلیمو/ چرا «نازنین بنیادی» در سامانه‌های داخلی تبلیغ می‌شود؟ +عکس

در موزیک ویدئوهای این خواننده معمولا کارگران جنسی فراوانی حضور پیدا می‌کنند او درکنار صدها کارگرجنسی حاضر در این موزیک ویدئو دیده شد. او نخستین بار در کنار این خواننده از دور جدید فعالیت‌هایش رونمایی کرد و تلاش می‌کرد پس از سرخوردگی از رابطه اجباری با یک ستاره هالیوودی، به جای بازیگری در جامعه لس‌آنجلسی به عنوان رقاص، مدل و بازیگر موزیک‌ ویدئوهای «راوی»، کوجی زادوری و الکس کارتیو فعالیت‌هایش را گسترش دهد.

صفحه اختصاصی بازیگر ضدایرانی در فیلیمو/ چرا «نازنین بنیادی» در سامانه‌های داخلی تبلیغ می‌شود؟ +عکس
افشین جعفری و برادرش در میان کارگران جنسی موزیک ویدئوی بی‌خیال

اما او با علم حتی دوست دختر موقتی بودن تام کروز برایش آورده‌ای نداشت، مسیری تازه‌ای را آغاز کرد که دستمزش به اندازه حضور کارگران جنسی در موزیک ویدئوهای ایرانی است.

ستاره اقبال او رو به خاموشی بود و حتی کارگر جنسی تام‌کروز هم نتوانست برای او اعتباری خلق کند. او تصمیمات تازه‌ای اتخاذ کرده بود که برای بالا رفتن از نردبام هالیوودهای باید ژست‌ مخالفت با حاکمان سرزمین ابا و اجدادی‌اش را بهتر ایفا کند.

مارشال(ماشااله) منش بازیگر ایرانی تبار هالیوودی در گفت‌وگویی با یکی از شبکه‌های لس‌آنجلسی در اعتراض به کم‌کاری خود در سال ۲۰۰۷ گفت: علت اینکه نسل اول بازیگران ایرانی هالیوود کارشان توسعه پیدا نکرد این بود یا در خدمت سیاست حاکم در هالیوود نبودند یا اینکه نپذیرفتند همواره نقش تروریست یا آسیایی حقیر را بازی کنند. 

صفحه اختصاصی بازیگر ضدایرانی در فیلیمو/ چرا «نازنین بنیادی» در سامانه‌های داخلی تبلیغ می‌شود؟ +عکس
نازنین بنیادی با حضوردر نشست غیررسمی شورای امنیت با قرائت متنی ضد ایرانی خواهان اخراج سفرای کشورهای غربی از ایران شد

نازنین بنیادی بازیگری که این روزها تصویرش در نشست غیررسمی سازمان ملل منتشر شده و با مقامات ارشد امنیتی ایالات متحده دیدارهای فراوانی داشته، همان مسیری را طی می‌کند که بازیگرانی نظیر «منش» از گام برداشتن در آن امتناع کردند.

کارنامه ضد ایرانی

او در جنگ چارلی ویلسون در قامت زن پناهنده افغان، نقشی کوتاه را ایفا کرد، در مرد آهنی نقش «امیره احمدف» در فیلم تحقیرآمیز شیرین، در نقش شیرین، در رقصنده صحرا پرسوناژ پریسا غفاریان، و در بن هور کاراکتر استر را بازی کرد. 

نام کاراکتر او در هتل بمبئی «زهرا»  و در «بامب شل» در قالب پرسوناژ رودابه بختیار، ایفای نقش کرد. در واقع او آچار فرانسه ایفای نقش کاراکترهای آسیایی است و در همان مسیری گام برداشت که منش در گفت‌وگویش به آن اشاره کرد.

بنیادی در سریال ضد ایرانی  هوملند(میهن) حضور داشت و در قالب کاراکتر فارا شیرازی، مسیر روایی کاملا جهت‌داری را پیمود تا به نمادی ضد ایرانی تبدیل شود.

صفحه اختصاصی بازیگر ضدایرانی در فیلیمو/ چرا «نازنین بنیادی» در سامانه‌های داخلی تبلیغ می‌شود؟ +عکس

چگونه او کارگر جنسی تام کروز شد ؟

مادر بنیادی به توصیه دختر در سال ۲۰۰۷ به عضویت کلیسای ساینتولوژی درآمد و به تبع این گرایش، نازنین بخشی از اوقات خود را صرف خدمت به این کلیسا کرد. در سال ۲۰۰۴ هنگامی که تام کروز برای گشایش یک کلیسای جدید در  اسپانیا بود از نداشتن یک دوست‌دختر پس از قطع رابطه با پنه لوپه کروز به سران کلیسا شکایت کرد.

صفحه اختصاصی بازیگر ضدایرانی در فیلیمو/ چرا «نازنین بنیادی» در سامانه‌های داخلی تبلیغ می‌شود؟ +عکس
نوشیدن خون جوانان وطن در کنار مشاور امنیت ملی بایدن

دیوید میسکوج (رهبر کلیسای ساینتولوژی) همسرش شلی مامور پیدا کردن جفتی تازه برای کروز شد.بنیادی به واسطه خدماتش و علاقه برای ادامه فعالیت در هالیوود پیشنهاد میسکوج را پذیرفت و از رابطه با دوست پسر سابقش تامی دیویس خارج شد.

پیش از این کلیسا برای جدا شدن بنیادی از او، از دیویس اعتراف اجباری خیانت گرفت.

در واقع او برگزیده این کلیسا بود برای تبدیل شدن به کارگر جنسی موقت و معشوقه مخفی کروز تا این بازیگر وارد رابطه و ازدواج تازه‌ای شود. این رابطه مدت زمان کوتاهی داشت و یک سال بعد به پایان رسید.

صفحه اختصاصی بازیگر ضدایرانی در فیلیمو/ چرا «نازنین بنیادی» در سامانه‌های داخلی تبلیغ می‌شود؟ +عکس

 کلیسای ساینتولوژی نفی نمی‌کند که در رشد نازنین بنیادی نقشی اساسی ایفا کرده و او تبدیل به همان مهره‌ای شده که مارشال منش در سال ۲۰۰۷  توصیف کرد. حالا بنیادی تبدیل به مهره‌ای شده که علی رغم داشتن یک کارنامه ضد ایرانی به عنوان بازیگری ایرانی تبار سناریوهای فرمایشی فرقه‌های سیاسی را در محافل مختلف به فرموده قرائت می‌کند، همانطور که به فرموده کلیسایش برده جنسی کروز شد.

صفحه اختصاصی بازیگر ضدایرانی در فیلیمو/ چرا «نازنین بنیادی» در سامانه‌های داخلی تبلیغ می‌شود؟ +عکس

چرا این بازیگر ضد ایرانی در فیلیمو یک صفحه اختصاصی دارد؟

با این  توضیحات مذکور که در محافل رسانه‌ای غرب مطرح شده نازنین بنیادی به عنوان بازیگری ایرانی تبار در سامانه فیلیمو صاحب یک صفحه اختصاصی است و آثار قابل انتشار او در این سامانه به مردم ایران معرفی می شود.

بار دیگر باید از مسئولان این سامانه  این سئوال را مطرح کرد، بازیگری با کارنامه‌توصیف شده که رویکرد ضد ایرانی‌اش در نشست‌های بین‌المللی اخیر عیان شده، چرا صفحه‌ معرفی در فیلیمو دارد؟! 

روز گذشته حسن نوروزی عضو هیات رییسه کمیسیون قضایی مجلس در گفت و گو با خبرگزاری ایرنا تاکید کرد: شبکه‌های پخش خانگی از جمله فیلیمو در جنگ فرهنگی در زمین دشمن بازی نکنند.

با توجه به حساسیت اخیر بسیاری از چهره‌های سیاسی نسبت به سامانه‌ها آپارات، فیلیمو، نماوا و فیلم‌نت ضروری است، نهادهای بالادستی در مجلس شورای اسلامی  با حساسیت بیشتری در جهت تقویت بازوی نظارتی ساترا تلاش کنند تا فعالیت‌های این سامانه‌ها را با جزئیات بیشتری ارزیابی کنند.

این مطلب به صورت خودکار از این صفحه بارنشر گردیده است

صفحه اختصاصی بازیگر ضدایرانی در فیلیمو/ چرا «نازنین بنیادی» در سامانه‌های داخلی تبلیغ می‌شود؟ +عکس بیشتر بخوانید »

آیا سانسور سکانس غیراخلاقی «زخم کاری» ضروری بود؟

آیا سانسور سکانس غیراخلاقی «زخم کاری» ضروری بود؟


سرویس فرهنگ و هنر مشرق پس از حواشی اخیر سازمان سینمایی و برخی اصلاحیه‌های وارده ساترا به سریال «زخم‌کاری» (محمدحسین مهدویان) کارگردان سریال متن اعتراضی تفصیلی را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده که هر سطر از آن بشدت قابل تحلیل است و متاسفانه رسانه‌های بسیاری بدون بررسی محتوا و تماشای آخرین ساخته مهدویان اقدام به انتشار گسترده آن کرده‌اند.

در بخشی از این بیانیه  می‌خوانیم:

نمی‌دانم چه داوری‌ای خواهید داشت و متن پیش رو را چه‌گونه تحلیل خواهید کرد. اما من دل‌سوزانه و در نهایت مسوولیت‌پذیری نسبت به مخاطبان پرشمار سریال زخم کاری و تمامی محصولات فرهنگی و هنری اعلام می‌کنم در هفته‌های گذشته با رویکردی سازنده و مبتنی بر تعامل به سانسورهای عموما غیرمنطقی و غیرعرفی ساز و کار سانسور صدا و سیما و زیر مجموعه‌ی آن یعنی ساترا تن دادم تا اختلالی در روند پخش سریال پیش نیاید و انتظار هفته‌گی شما را برای تماشای قسمت‌های جدید ارج نهاده باشم. تعاملی که من و همه هم‌حرفه‌ای‌هایم همیشه از سر جبر و ناچاری و نه از سر رضایت به آن تن داده‌ایم تا بتوانیم آثارمان را در مملکت عزیزمان و برای مردم نازنین خودمان به نمایش درآوریم. ولی این‌بار سطح سخت‌گیری‌ها به جایی رسیده که از حد طاقت و تحمل من خارج شده است.

وزارت ارشاد بر اساس یک اشتباه تاکتیکی به کتاب «بیست زخم‌کاری» محمود حسینی‌زاد مجوز اعطا کرد و پس از اعطای مجوز از تائید این کتاب پشیمان شد. لذا دستور به عدم چاپ مجدد کتاب داد.   سازندگان زخم‌کاری نتوانستند مجوز ساخت این سریال را از سازمان سینمایی  تغییر مناسبتی نظارت، از وزارت ارشاد به ساترا مجوز ساخت این سریال را از ساترا دریافت کردند.

بیشتر بخوانید:

انتقام از دهه‌ ۶۰ به سبک «چریک» های کافه‌نشین

حالا ساترا همان مرجعی که پروانه ساخت اعطا کرده، به سریال اصلاحیه نمایشی می‌دهد.   با علم به این موضوع عبارت‌ “سانسورهای عموما غیرمنطقی و غیرعرفی”   از سوی مهدویان معنا پیدا نمی‌کند. وزارت ارشاد به فیلم «شیشلیک» اصلاحیه‌های فراوانی وارد دانست و نسخه مثله شده آن در جشنواره به نمایش درآمد، آیا مهدویان آنقدر جسارت داشت که در رابطه با آن فیلم بیانیه بنویسید؟ به هر حال حساسیت فعلی ساترا در ارائه پروانه نمایش به سریال زخم‌کاری، علی الخصوص  قسمت ششم قابل تقدیر است و حمله مهدویان به ساترا، به بهانه ممیزی‌ سریال پذیرفتنی نیست. با توجه به آنچه در شمال کشور حین فیلمبرداری یک اثر ایشان رخ داد و مجوزهای لازم ارائه نشده بود، مهدویان در گلستانی که برایش ساخته‌اند، تصور تافته جدابافته بودن را باور کرده است.

در ادامه مهدویان اشاره می‌کند:

در قسمت ششم سریال زخم کاری به نقطه‌ای رسیده‌ام که می‌بینم تن دادن به سانسورهای غیرعقلانی، غیرحرفه‌ای و دور از واقع‌بینی اجتماعی به وضوح موجب تاثیرات مخرب بر داستان و تضییع حقوق ما به عنوان سازنده و شما به عنوان مخاطب شده است. پس اجازه بدهید در قسمت‌های پیش رو در صورت ادامه‌ی این رفتار، میان حق مسلم شما برای تماشای سروقت قسمت جدید و احقاق حق‌ دیگرتان که تماشای نسخه‌ای در شان‌ شماست، دومی را انتخاب کنم. قطعا می‌پذیرید که مسوولیت تضییع حق اول‌تان نه بر عهده‌ی ما که بر گرده‌ی آن‌هاست که از دایره‌ی منطق و عقل خارج شده‌اند و مسیر زور پیش گرفته‌اند. شاید به زودی سیاهه‌ی این سانسورها را برای داوری درست مردم و مدیران خردمند باقی‌مانده بر مسند منتشر کنم تا خودتان قضاوت کنید و تصویری واقعی از میزان رفتارهای تنگ‌نظرانه و سلیقه‌ای پیش روی‌تان داشته‌باشید.

نکته جالب اینجاست که در قسمت ششم زخم کاری مالک شخصی اصلی سریال به کیش می‌رود. مالک (با داشتن همسر و دو فرزند)   قبل از ازدواج با همسرش، سمیرا، عاشق منصوره ریزآبادی(هانیه توسلی) دختر نعمت ریزآبادی بوده است.

ریزآبادی پدرخوانده یک هولدینگ اقتصادی بزرگ، معشوقه‌ جوان خودش، سمیرا را به عقد مالک درمی‌آورد تا مالک از ازدواج با منصوره (دخترش) چشم پوشی کند. پس از قتل ریزآبادی توسط مالک و تصاحب اموال او، در قسمت ششم ریزآبادی برای احیای خاطرات گذشته‌اش، با معشوقه سابقش یعنی منصوره به کیش می‌رود. شب را با هم شام می‌خورند و سکانس پایانی کات می‌خورد به منصوره که خدمه هتل در حال پذیرایی از او هستند و قسمت ششم به پایان می‌رسد.

بیشتر بخوانید:

استفاده از ادبیات ۱۸+ در «زخم‌کاری» فیلیمو

ما در پایان سریال منصوره را تنها در تراس هتل می‌بینیم و مالک در آن حضور ندارد. “ارتش مجازی تطهیر کننده سریال‌های شبکه نمایش خانگی (مدائن) تصویر حضور مالک همراه با سمیرا را در تراس منتشر می‌کنند که از سریال حذف شده است و مالک در همان میزانسن تراس با پوشیدن حوله حمام روبروی منصور نشسته است. انتشار این عکس معنای قسمت‌های سانسور شده را به مخاطب تفهیم می‌کند و جالب اینجاست یکی از نخستین رسانه‌هایی که این عکس را منتشر می‌کند، کانال تلگرامی شبکه من و تو است.

 آیا سانسور سکانس غیراخلاقی «زخم کاری» ضروری بود؟
مانور شبکه من و تو روی تصویری از سکانس حذف شده‌ای که بر رابطه نامشروع کاراکتر مالکی و منصور صحه می‌گذارد

مهدویان در برش دیگری از انتقادات یکسویه‌اش در صفحه اینستاگرام خود نوشت:

رفتاری که جراحت‌هایی سنگین و زخم‌هایی کاری بر پیکر فرهنگ و هنر این سرزمین وارد آورده است. با سیطره‌ی این نگاه سخت‌گیرانه مطمئن باشید بسیاری از سریال‌های سال‌های دور همین تلویزیون مثل در پناه تو و یا میوه‌ی ممنوعه دیگر قابلیت تولید و پخش نخواهند داشت. روی سخنم نه با صاحبان این نگاه که با مردم و مدیران فرهنگی دل‌سوزی‌است که هنوز روح مسوولیت در وجودشان زنده مانده است و به خردورزی و تدبیر باور دارند. عزیزان، آگاه باشید. دردمندانه و با نگرانی بسیار عرض می‌کنم. ما گرفتار مدیرانی شده‌ایم که چنان از درک واقعیات حاکم بر جامعه عاجزند که گویی بر چشم‌ها و گوش‌های‌شان مهر زده‌اند و نمی‌بینند آن‌چه ما می‌بینیم. به راستی شما در کدام جامعه زندگی می‌کنید و برای کدام مردم نسخه‌ می‌پیچید؟ اصلا جامعه و مردم را کنار بگذارید. آیا فرزندان خود را هم نمی‌بینید؟ بی‌چاره ما که مدیریت فرهنگ و هنرمان در سیطره‌ی بی‌تدبیری شماست.

با تدبیری صحیح همباشی اروتیک منصوره و مالک در سریال کمرنگ می‌شود. آیا کارگردان سکانس قبل از حضور در تراس را هم فیلمبرداری کرده‌ که چنین لب به چنین اعتراضی حماسی گشوده است؟

آیا با نمایش تصاویری از بودن مالک و منصوره پس از صرف شام  و حضور در هتل مشکل جراحت سنگین و زخم‌های کاری بر پیکر فرهنگ و هنر این سرزمین را حل خواهد شد؟ یعنی مشکل پیکره فرهنگی این سرزمین نمایش سکسوالیته رسمی و علنی است؟ برای مسئولی که اقدام به حذف این سکانس کرده باید مراسم بزرگداشت  برگزار کرد، چون نمایش آنچه مقصود مهدویان است، یعنی پایان اخلاق در صنعت نمایشی ایران.

مهدویان در این متن اشاره می‌کند که ما گرفتار مدیرانی شده‌ایم که از درک واقعیت حاکم بر جامعه عاجزند. پرسشی که با این کارگردان مطرح باید کرد این است واقعیت جامعه همین سکانسی است که رابطه جنسی مالکی و منصوره را در ناخودآگاه مخاطب تشدید می‌کند.

تائید بر عدم حذف چنین صحنه‌هایی ناخواسته یادآور برنامه‌ای با محتوای  «وان نایت استندOne night stand »  همباشی یک شبه است که در سایت آپارات ساخته و تولید شد و این بار این میزان سخت‌گیری مدیران ناظر بر این محتوا مصداق تدبیر برای حفظ اخلاق است.

بیشتر بخوانید:

ترویج «همخوابگی یک شبه» در یک سایت ایرانی+ فیلم

با این تفاسیر محتوای نمایشی تولید شده در فیلیمو و آپارات از مجموعه هولدینگ صباایده هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارد.

مهدویان در بخش دیگری از متن اینستاگرامی خود می‌نویسد:

نمی‌دانم خبر دارید یا مثل همیشه در خواب خوش بی‌خبری سیر می‌کنید. شنیده‌اید که چند پلتفرم بزرگ بین‌المللی از جمله نت‌فلیکس برای سرمایه‌گذاری روی طرح‌ها و ایده‌های فیلم‌سازان ایرانی ابراز تمایل کرده‌اند؟ تردید نکنید که به زودی زود پلتفرم‌های خارجی، مقصد هنرمندان خلاق ایرانی خواهند شد و نخبه‌های فرهنگی ما هم مثل نخبه‌های علمی و اقتصادی عرصه را خالی خواهند کرد. و چه تقارن آشنایی است که درست در روزگاری که با درخشش آثاری چون هم‌گناه، آقازاده، قورباغه، می‌خواهم زنده بمانم و ده‌ها محصول هنری دیگر، پلتفرم‌های نمایش خانگی وطنی پا می‌گیرند، ناگهان سر و کله‌ی مشتری‌های خارجی پیدا می‌شود و با پاسِ گلِ طلایی مدیران اشتباهی که بذر ناامیدی می‌کارند، نیروهای خلاق و هوشمند بخت خود را در بیرون مرزهای سرزمین اجدادی‌شان جستجو خواهند کرد.
به راستی چرا چنین می‌کنید؟ چرا با حق‌کشی، نخبگانی را که دل در گرو این آب و خاک پرگوهر و فرهنگ‌نواز دارند، چنین می‌تارانید؟ چرا با تنگ‌نظری و فشار آثار خلاق هنرمندان نجیب ایرانی را به پیکره‌هایی زخم‌خورده‌ و محتضر بدل می‌کنید که عقیم و بی‌اثر باشند تا بازارشان از سکه بیفتد؟ چه‌کسی از این رویه سود می‌برد؟ آثار هنرمندان دل‌سوز ایرانی را با انگ تلخ‌نگری و ولنگاری و تحلیل‌های اشتباه و نیت‌خوانی‌های ناصواب زمین‌گیر می‌کنید و به جای‌اش در صدا و سیمای‌تان سریال خانه‌ی پوشالی و فرار از زندان پخش می‌کنید. خوش‌به‌حال هنرمندان خارجی که حتا در تلویزیون ملی ما هم دست‌شان از هنرمندان داخلی بازتر است. آن‌ها برای نمایش زوال و تاریکی و ضد قهرمان‌های جذاب آزادند و ما دربند. فریاد که این مدیریت مستشارپسند و عاشق واردات در همه‌ی عرصه‌ها امان ما را بریده است. به خدا که شما نه از ما مسلمان‌تر هستید و نه برای مردم و جامعه‌مان دل‌سوزتر. نمی‌دانم به چه معتقدید اما به همان چیز قسم‌تان می‌دهم که لااقل برای مدت کوتاهی دست‌تان را بردارید و بگذارید کمی نفس بکشیم. شاید بتوانیم در این روزگار دشوار، به اندازه یک سریال، یک فیلم یا یک موسیقی زیبا برای دقایقی هم که شده مردم‌مان را به خوشی در آغوش بگیریم و شعله‌ی امید را در دل جوانان این خاک زنده نگه داریم.
 

 مهدویان دست به یک تهدید می‌زند که نخبه‌های فرهنگی مثل نخبه‌های علمی و اقتصادی عرصه را خالی خواهند کرد و به زودی با پلت‌فرم‌های خارجی همکاری خواهند کرد. استفاده از گل ‌واژه نخبه در میان اهالی سینما و آثار نمایشی شکل کاربردی نخواهد داشت. پرفروشترین سریال‌های شبکه نمایش خانگی با الگوبرداری از سریال‌های ترکی و کلمبیایی مبتنی بر روابط مثلثی و ذوزنقه‌ای ساخته می‌شود و سازندگان این آثار در گذشته راننده تاکسی، آرایشگر سلمانی و دارنده یک بوتیک بوده‌اند، محمد حسین مهدویان دقیقا به کدام دسته از نخبگان اشاره دارد؟

اگر اشاره محمد حسین مهدویان از نخبگی، ساختن سریال با ضریب اروتیک است، غیروطنی‌های از این حیث دارنده طبقه نخبگان بیشتری هستند و به آرایشگر سابق، راننده تاکسی و دارنده بوتیک نیازی ندارند.

او در این بیانیه اشاره به پخش خانه پوشالی و فراز از زندان از شبکه‌های سیما  دارد و می‌نویسد خوش به حال هنرمندان خارجی. در سریال فرار از زندان روابط مثلثی و همباشی یک شبه نمی‌توان یافت. قهرمان این سریال در یک سیستم ظالم و جائر قربانی است و نبرد خیر و شر به زیبایی به تصویر کشیده شده و این زیبایی چنان عمق دارد که صدا و سیما نیاز از نمایش آن نمی‌تواند چشم‌پوشی کند. در سریال «خانه پوشالی» سیاستمدار آمریکایی و همسرش مرتکب بی‌اخلاقی‌های مکرری می‌شوند و مخاطب ذره‌ای با این بی‌اخلاقی نمی‌تواند همذات‌پنداری کند، اما مهدویان روابط غیراخلاقی مالکی و منصوره را زیبا تصویر می‌کند.

 آیا سانسور سکانس غیراخلاقی «زخم کاری» ضروری بود؟

 پس از «شیشلیک» انتقادات گروه‌های اصلاح‌طلب از مهدویان افزایش یافت و با زخم‌کاری به اوج رسید. زخم کاری  مغضوب هر دو جناح است، مبتنی بر ارزش‌هایی که بر اساس آن آثار نمایشی را قضاوت می‌کنند. پس سودای رفتن و همکاری با نت‌فلیکس یک بلوف یا یک تهدید است؟ چون هیچ جناحی طالب اثر مهدویان نیست!

دایره ولنگاری در تولیدات چنان است که فعالان و تولید کنندگان آثاری نظیر مهدویان باید به جامعه اخلاقی ایرانی فرصت نفس کشیدن بدهند و این نکته را فراموش نکنند، خانواده بزرگترین خط قرمز نت‌فلیکس و پلت‌فرم‌های خارجی است.

خانواده بزرگترین خط قرمز هالیوود، منبع تولید فیلم و سریال در جهان است اما زخم‌کاری، دل، قورباغه، هم‌گناه، گیسو چه نسبتی با حفظ شئونات خانواده دارد؟

رابطه تین‌ایجرها مثل رابطه مائده و میثم در هالیوود مشمول ممیزی خواهد شد. اغلب روابط تین‌ایجرها در آثار هالیوودی در سال‌های پایانی دبیرستان(اشاره به فرهنگ پرایم) رخ می‌دهد. ضمن اینکه برای کار کردن در پلت‌فرم‌های خارجی باید یک روزمه‌ای داشته باشید. از منظر پلت‌فرم‌های خارجی، دو فیلم ماجرای نیمروز و ایستاده در غبار  مردود است و با «شیشلیک» هم نمی‌توان از نت فلیکس و آمازون دلبری کرد، پس این امیدآفرینی بشدت واهی است.

نقد مفصل روزنامه سازندگی و اعتماد و خیل عظیم انتقادات رسانه‌های اصلاح طلب اثبات می‌کند که حتی گروه‌های همسوتر با کارگردان از محتوای زخم‌کاری خشنود نیستند. زمان تکرار می‌شود، مخلمباف نیمه نخست دهه شصت محبوب کیهان و رسانه‌های اصولگرا بود، این وضعیت برای مهدویان در نیمه دهه نود مصداق داشت، محبوب رسانه‌های انقلابی و ارزشی. پس از نوبت عاشقی، روزنامه  اطلاعات که ذات اصلاح‌طلبی دارد  از نوبت عاشقی مخملباف بشدت انتقاد کرد. «حمیدرضا زاهدی» مدیر مسئول یکی از روزنامه‌های اصلاح طلب دوم خرداد با عنوان «روزگار».

پس از «شیشلیک» انتقادات گروه‌های اصلاح‌طلب از مهدویان افزایش یافت و با زخم‌کاری به اوج رسید. زخم کاری  مغضوب هر دو جناح است، مبتنی بر ارزش‌هایی که بر اساس آن آثار نمایشی را قضاوت می‌کنند. پس سودای رفتن و همکاری با نت‌فلیکس یک بلوف یا یک تهدید است؟ چون هیچ جناحی طالب اثر مهدویان نیست!

بیشتر بخوانید:

مهدویانِ خوشحال، لم داده پشت دوربین، هر چه بسازد، دستمزد خوبی می‌گیرد

 مهدویان با نگارش این بیانیه نشان داد، نئومخملباف ۱۴۰۰ خواهد شد، اما مخملباف وقتی مهملبافت که در جشنواره‌های جهانی جوایز فراوانی کسب کرده بود و یک چهره بین‌المللی بود.   آن طیف از برندگان جشنواره‌های جهانی نظیر مخلمباف آیا توانستند درخشش‌ گذشته خود را در بیرون از ایران تکرار کنند و در نهایت ثمره مخملباف با کارنامه‌ای مفصل از دریافت جوایز خارجی چه شد؟ سکس و فلسفه. مهدویان با کدوم روزمه بین‌المللی چنین خط و نشانی را ترسیم می‌کند که با  پلتفرم‌های جهانی همکاری خواهد کرد؟

زخم کاری

انتقادات گروه‌های اصلاح‌طلب از مهدویان با شیشلیک افزایش و با زخم‌کاری به اوج رسید. زخم کاری مغضوب هر دو جناح است. پس سودای رفتن و همکاری با نت‌فلیکس یک بلوف یا یک تهدید است؟



منبع خبر

آیا سانسور سکانس غیراخلاقی «زخم کاری» ضروری بود؟ بیشتر بخوانید »